دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقدمه :
کدام دوره زندگی جالب توجه تر از بلوغ و نوجوانی است؟ قطعا بخشی از پاسخ به تغییر چشمگیر از ناباروری به باروری بر می گردد/. خصوصا این موضوع برای افرادی که با تغییرات زیستی ، روان شناختی و اجتماعی سروکار دارند . جالب توجه تر است اما بخشی دیگر مربوط به دوران بلوغ و نوجوانی است ، ولی متاسفانه اغلب تصویری از این دوران ارائه می شود که چندان جالب نیست . مثلا این دوران رامجموعه ای از کمبودها ، تنبلی ، عدم مشارکت ، بی ادبی ، نفرت و حتی خطرناک و دارای نگرش منفی تلقی می کنند . در صورتی که می دانیم نوجوانی روح فعالیت و بخش جالب توجه زندگی است واز این طریق می توانیم اهمیت زندگی را بهتر درک کنیم . بنابراین باید راههای مناسب درک این دوران را بدانیم که یکی مراجعه به پژوهشهای کتابخانه ای و دیدگاههای نظری در این خصوص است و دیگری که مهمتر تلقی می شود زندگی با نوجوان و تجربه زیسته با آنهاست . در این صورت متوجه خواهیم شد که چقدر باهوش ، مهربان ، بذله گو ، نکته سنج و جز آن هستند .
بر این اساس تلاش خواهد شد تا اثر پیوندهای عمیق بین اعضای خانواده و نیز علل عدم ارتباط و اطمینان بین والدین و نوجوانان مورد تبیین واقع شود ، گرچه عدم توجه به تفاوتهای فردی همواره کار را با ناکامی مواجه خواهد کرد ، اما سعی می شود تا به جنبه های فردی ، جنسیت و تفاوتهای فرهنگی توجه شود . ازسوی دیگر به یافته هایی پرداخته خواهد شد که برای دوره نوجوانی کارایی لازم را داشته باشند .
تاریخچه مختصری از مطالعات مربوط به نوجوانی
همان گونه که در بسیاری از علوم قدیمی ترین نظریه ها از آن ارسطوست ، وی در مورد پدیده نوجوانی نیز صاحب نظر است . ارسطو تغییرات مربوط به بلوغ جنسی و تاریخ تقریبی آن را در دختران و پسران یونان ، حدود چهارده سالگی تعیین کرده است . او تغییرات جسمانی پسران رامعلول فعالیت های غده های جنسی می دانست . در خصوص تغییرات روانی همزمان با تغییرات جسمانی ، ارسطو معتقد بود می بایست از دختران به علت فعالیت شدید جنسی ، حفاظت و حراست بیشتری شود. افزون بر این ارسطو از صفات و خصوصیاتی نام می برد که نوجوانان را از بزرگسالان متمایز می کند . این صفات و خصوصیات اگرچه همزمان با بلوغ هستند اما ارتباط مستقیمی با آن ندارند و بیشتر ناشی از کمبود تجربه در نوجوانان اند تا ساختمان بدنی و فیزیولوژیک آنان. برای نمونه از آنجا که نوجوانان نیاز را تجربه نکرده اند تمایلی به پول ندارند ، یا چون هنوز فریب نخورده اند زود باورند و نبود بدبینی در آنان بدین علت است که هنوز طعم تلخیها و محرومیتها را نچشیده اند. ( احدی ، 1380، 12)
تقریبا تا قرن نوزدهم تعریفی بهتر از تعریف ارسطو در مورد نوجوانی دیده نمی شود . در حدود سالهای 1800 پزشکان به معالجه بلوغ جنسی و تغییرات ، همزمان با آن توجه خاصی پیدا کردند. اما برای اولین بار ‹‹ استانلی هال ›› نوجوانی را به حیطه روان شناسی جدید وارد . او توجه خود را بر خصوصیات روانی نوجوانان متمرکز کرد و اهمیت مطالعه این دوران را یادآور شد . نظریه ی هال نظریه ای تکوینی یا تحولی است که تحولات فرد را تکراری از تحولات نوع می داند . در این نظریه به طبع نوجوانی به علت نزدیک بودن به بالاترین مرحله تحول نوع ، مقام ممتازی را می یابد . حال آنکه کودکی مربوط به مرحله ابتدایی تحولات نوعی است .( همان منبع 1380، 13)
گرچه نظریه تحولی ها امروزه صد در صد پذیریفتنی نیست ، پژوهشهای وی در خصوص بلوغ و نوجوانی همچنان ارزشمندند . این پژوهشهای گسترده ، موضوعات و مطالب متعددی از قبیل رشد قسمتهای مختلف بدن ، رشد جنسی و تغییرات ناشی از بلوغ در صدا و غرایز ، نقش بلوغ در اختلالات رفتاری و بزهکاری نوجوانان و جزاینها را در بر می گیرد . هال همچنین به مطالعه مسائل روانی همزمان با بلوغ پرداخته و در زمینه بحران مذهبی ، احساسات نوجوانان نسبت به طبیعت ، مراسم عمومی در قبایل بدوی برای پذیرش رسمی نوجوان در اجتماع و همچنین مسائل تربیتی آنان صاحب نظرات و مطالبی است . ( همان منبع ، 1380، 13)
بررسیهای هال انگیزه ای شد برای پژوهشهای آتی ؛ در این راستا به خصوص شاگردان او روشهای جالبی برای پژوهش به کار بردند که می توان از روش پرسشنامه و استفاده از شرح تجربیات شخصی و همچنین زندگینامه شخصیتهای برجسته به قلم خودشان از دوران نوجوانی و بلوغ نام برد. درپی این پژوهشها ، استفاده از زندگینامه و دفتر خاطرات شخصی در مطالعه دوران بلوغ رواج یافت. ( همان منبع ، 1380 13)
مکتب فکری دیگری که ذکر آن در تاریخچه روانشانسی بلوغ ضروری به نظر می رسد ، دیدگاهی است که بلوغ را امری اجتماعی می داند . به دیگر سخن ، این دیدگاه ، تمامی نمودها و ویژگیهای نوجوانی را مولد شرایط اجتماعی دانسته ، از همین رو بلوغ را واقعیتی اجتمناعی به شمار می آورد . ( همان منبع 1380، 13)
به طور خلاصه از مطالب بالا می توان چنین استنباط کرد که در ابتدا توجه آنها به تغییرات فیزیولوژیست و جسمانی بوده است و بلوغ را پدیده ای منحصرا فیزیولوژیکی و جسمانی می دانستند ، اما به تدریج مسائل روانی و اجتماعی نیز مد نظر قرار گرفته است .( همان منبع 1380،13)
نوجوانان و مقوله تصمیم گیری
نوجوانان اوقات زیادی را بیرون از خانه صرف می کنند ، مسئوولیتهای جدیدی را بر عهده می گیرند و کیفیت ونحوه قضاوت و تصمیم گیری آنان نیز اهمیت مضاعف برخوردار می شود. تصمیم گیری درباره رفتن به دانشگاه ، انتخاب شغل و انجام تعهدات بین فردی اهمیت بسزایی دارند .( آقا محمدیان ، 1386، 153)
والدین نمی توانند دائما مراقب برنامه های نوجوانان خود باشند و آنان را برای انجام هر کاری راهنمایی کنند . نوجوانانی که مهارتهای تصمیم گیری در آنان به خوبی تحول یافته است بهتر قادر می باشند تا در زندگی به اهداف خود نائل شوند. اکنون تواناییهای شناختی نظیر ، اندیشیدن درباره مسئوولیتها ، تشخیص بین آنچه واقعی و آنچه ممکن است آزمودن فرضیه ها و بازگو کردن نظرات برای استفاده از افکار واستدلالهای دیگران را در نوجوانان شاهد هستیم . از عوامل شناختی دیگر که در تصمیم گیری دخالت دارند می توان به تفکر عینی در برابر تفکرصوری ، جهت گیری حال در برابر آینده وتوجه به جنبه هایی از مطلب در برابر توجه به تمام ابعاد موضوع اشاره کرد . علاوه بر این نوجوانان قادر هستند تا مقادیر زیاد اطلاعات به خاطر بسپارند وبین این اطلاعات ارتباط برقرار کنند و این اطلاعات دانش و آگاهی آنان را افزایش می دهد . این در حالی است که دانش وبازیابی آن معمولا با افزایش میزان تحصیلات و سن بهبود می یابد . همان طور که ویگونسکی بیان کرده است کودکان سبکهای تفسیری و راهبردهای تصمیم گیری برای اجتماعی شدن را با کمک اعضای خانواده همسالان خودقرار می گیرند . ( همان منبع ، 1386، 153)
نوجوانی
پسران و دخترانی که بین کودکی و بزرگسالی قرار گرفته اند دوره نوجوانی را می گذرانند . در زندگی هر فرد زمانی فرا می رسد که بدنش از حالت کودکی به بزرگسالی تغییر شکل می یابد . در نظر اول شاید این دگرگونی چندان قابل ملاحظه نباشد اما اختلاف آشکار آن با دوره های کودکی از لحاظ وضع ظاه ، رفتار و حالتهای روانی کاملا محصوص است . (پارسا ، 1380، 214)
احساس نوجوان این است که او دیگر آن کودک دیروز نیست . اینک چیزهایی را احساس می کند که در گذشته هیچ احساسی از آنها نداشت ، یا قادر به انجام دادن اموری است که قبلا از انجام آنان ناتوان بود .خلاصه در تن و روان خود دگرگونیهایی را می بیند که برایش تازگی دارند و این دگرگونیها آن قدر ادامه می یابد تا برای نوجوان رفتاری همانند بزرگسالان به وجود آورند ( همان منبع 1380، 214)
با توجه به تفاوتهای فردی ممکن نیست برای آغاز و پایان نوجوانی زمان مشخصی تعیین نمود . نوجوانی با رشد بدنی و رشد اجتماعی ارتباط دارد . زیرا الگوهای رفتاری برای افراد آدمی در خانواده ها و جامعه های مختلف تفاوت دارد . اعمال جنسی ممکن است در یک نقطه از جهان در سن 12 سالگی مجاز باشند ، در صورتی که در جای دیگر حتی در سن 15 سالگی هم ناروان و غیرقانونی محسوب می شوند . ( همان منبع 1380، 214)
گروهی از روان شناسان معتقدند که نوجوانی از هنگام ظهور بلوغ جنسی آغاز می شود و با خاتمه نگرانیها و ناراحتیهای آن پایان می یابد . گروهی دیگر نوجوانی را برزخی میان نیاز و وابستگی به بزرگسالان و بی نیازی و وابستگی به خویشتن تعریف کرده اند. بعضی از روان شناسان نوجوانی را از دیدگاه عقلی و هوشی بررسی کرده اند و آن را دوره پیدایش ادراک مفاهیم و افکار انتزاعی دانسته اند. به هر حال طول زمان این دوره در هر جامعه ای فرق می کند . طرززندگی ، آداب و رسوم و انتظارهای مردم شاخص اصلی آن به شمار می روند . در یک جامعه ممکن است طول دوره نوجوانی بسیار کوتاه باشد ، در صورتی که در جامعه دیگر به 7 تا 8 سال برسد . ( همان منبع 1380 ، 215)
درایران وبیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی معمولا نوجوانی از 12-13 سالگی آغاز می گردد و در 18-19 سالگی پایان می یابد . ( همان منبع 1380 ، 215)
با توجه به موارد بالا مشاهده می گردد که نوجوانی به عوامل مختلفی بستگی دارد . اما به اعتقاد روان شناسان دو عامل زیستی و اجتماعی بیش از همه در تکوین نوجوانی دخالت دارند .عامل زیستی یا زیست شناسی شرایط عضوی زندگی فکری و عامل اجتماعی یا جامعه شناسی شرایط اجتماعی آن را فراهم می آورند .
هاروکس یکی از روان شناسان معروف در کتاب نوجوانی خود ویژگیهای نوجوان را به قرار زیر مشخص کرده است .( همان منبع 1380 ، 215)
نوجوان موجودی است :
- از نظر بدنی در حال دگرگونی و تحول ، از لحاظ عاطفی نابالغ ، از جهت تجربه محدود ، از دیدگاه فرهنگ تابع محیط .
- همه چیز می خواهد ، اما نمی داندچه چیز باید بخواهد .
- فکر می کند همه چیز می داند اما چیزی نمی داند.
- تصور می کند همه چیز دارد ، ولی در واقع چیزی ندارد.
- نه از مزایای کودکی بهره می برد نه از امتیازات بزرگسالی
- در رویا و تخیل زندگی می کند اما با واقعیت روبه روست .
- مستی است هشیار و خوابیده ای است بیدار . ( همان منبع 1380، 215)
تعبیر اجتماعی نوجوانی
از دیدگاه جامعه شناسی نیز بلوغ و نوجوانی به صورت تغییر تندیس غیرمستقل و غیرمسئول کودک به تندیس مسئول و مستقل بزرگسالان تعریف می شود . ( احدی 1380، 61)
این تعریف منحصرا اجتماعی است . همان گونه که تعریف بلوغ جنسی نیز منحصرا مبتنی بر تغییرات بدنی و فیزیولوژیکی است . ( همان منبع 1380، 61)
در تغییرات اجتماعی ، تغییرات رفتاری دوران بلوغ به علتهای درونی مانند تغییرات هورمونی و یا تغییرات ناشی از تشدید فشارهای غریزی نسبت داده نمی شوند ، بلکه تاکید بر علت بیرونی ، یعنی علت خارجی و محیطی است . ( همان منبع 1380، 61)
در عامل اجتماعی دو جهت یا دو سورا می توان از یکدیگر تمیز داد . یکی جهت تحلیلی تر ، یا شاید بتوان گفت تحلیل ظریف تر که بر تعاملهای میان افراد نظر دارد و تاثیر آنان را از لحاظ رفتار و شخصیت نوجوان بررسی می کند و دیگری جهت کلی تر که به ساخت جامعه و فرهنگ می نگرد ، و در حقیقت به شیوه تاثیرگذاری جامعه برای تغییر موقعیت غیرمسئول کودک به موقعیت مسئول مستقل بزرگسال توجه دارد . اگر چه این دو سو یا دو جهت در یکدیگر تداخل دارند . از دیدگاه نظری . تنها برای روش ساختن تجزیه و تحلیلها ، آنها را از یکدیگر جدا بررسی می کنیم . ( همان منبع 1380،62)
جامعه و نوجوان
طرح نوجوانی از دیدگاه جامعه شناسی را می توان به صورت این پرسش مطرح ساخت که یک جامعه چه استنباطی از نوجوانان خود دارد ، چه نقشی برای آنان می شناسد و شیوه تاثیرگذاری آن برای سهولت تحول نوجوانان ازکودکی به زندگی بزرگسالی چگونه است . ( احدی 1380 ، 69)
اولین وساده ترین موضوع مطرح در رابطه با این پرسش ، طول دوره نوجوانی است که براساس آنچه ذکر شده طول دوران نوجوانی در گذشته کوتاه تر بوده است اما د رتمدن معاصر با مخطط شدن و پیچیده تر شدن ساختهای جوامع ، این دوران گرایش به طولانی تر شدن دارد . ( همان منبع 1380، 69)
‹‹ اریمان ›› در یک پژوهش قدیمی به تحلیل و بررسی گروه های مهاجری پرداخته است که در یکی از کشورهای خاورمیانه سکنا گزیده اند . این گروههای مهاجر از جهت شرایط زندگی ؛ فرهنگ اولیه یا مبدا و همچنین تاریخ استقرار در کشور مقصد ، با یکدیگر تفاوت داشتند . بر مبنای این بررسی اریمان چهار سنخ یا چهار نوع نوجوانی را تمیز داد :
1- سنخ یا نوع بدوی
2- سنخ یا نوع انتقالی
3- نوجوانی ساده
4- نوجوانی طولانی
سنخ بدوی : این سنخ که معادل آن در تمدن مغرب زمین وجود ندارد ، در گروههای ْآسیایی دیده شده است که در حوالی سال 1948 از نواحی مختلف به کشور مورد نظر مهاجرت کرده اند . در سنخ بدوی با پشت سر گذاشتن کودکی ، یعنی پس از سیزده سالگی کودکان موقعیت اجتماعی بزرگسالان را می یابند و دوره انتقالی از کودکی به بزرگسالی فوق العاده کوتاه است . در این گونه موارد طغیان علیه والدین دیده نمی شود و سیزده سالگی پسر می تواند رئیس خانواده باشد . سنخ بدوی اریمان شباهت زیادی با سنخهای بدوی مشخص شده توسط ‹‹ مارگات مید›› دارد . اما با این تفاوت که به دلیل باورهای مذهبی ، تجربه های جنسی پیش رس نزد دختران و پسران مجرد دیده نمی شود .( همان منبع ، 70)
سنخ انتقالی : این سنخ در مهاجرانی دیده می شود که پیش از 1948 مهاجرت کرده اند .این نوجوانان از خانواده هایی هستند که که به ناچار برای کارکردن خیلی زود از یکدیگر پراکنده شده اند . رشد فیزیولوژیک و تجربیات جنسی در این سنخ پیش رس است ، اما کمال فیزیولوژیک آنان با رشد فکریشان هماهنگ نیست و طغیان و بزهکاری میان آنها رواج بسیار دارد .( همان منبع ، 1380 ، 70)
نوجوانی ساده : در این سنخ پس از شروغ بلوغ ، که نسبت به سنخ انتقالی تاخیر بیشتری دارد نوجوان در زندگی دخالت می کند و فعالیت تولیدی دارد . این موقعیت معادل موقعیت نوجوان کارگر در تمدن مغرب زمین است . در چنین گروههای معمولا حالت عناد و طغیان با والدین دیده نمی شود. به نظر نگارندگان این موقعیت شبیه به موقعیت نوجوانان کارگر و به خصوص کشاورز ایرانی است .( همان منبع ، 1380 ، 70)
نوجوانی طولانی : این سنخ بر حسب محیط اجتماعی دو شکل پیدا می کند .
الف: در محیطهای شهری که موقعیتشان شبیه موقعیت نوجوانان اروپایی است که دور تحصیلات متوسطه را تمام کرده اند .اما به نظر می آید که رفتار این نوجوانان نسبت به نوجوانان اروپایی به نسبت سالمتر باشد . مشکلات جنسی درآنان دیده نمی شود. اما روابط میان و الدین و نوجوانان به آسانی دچار اختلال می شود. .( همان منبع ، 1380 ، 70)
عوامل اجتماعی تعامل میان افراد
تعبیر نوجوانی از این دیدگاه بر دو بعد اساسی تاکید دارد . بعد اول تجزیه و تحلیل نوجوانی از زاویه تندیس و نقش است . از این زاویه می توان صفت کلاسیک را به آن اطلاق کرد ، نوجوانان که آنان را نه کودک و نه بزرگسال می پندارند باید با موقعیتهای اجتماعی دست و پنجه نرم کنندکه در آنها تندیس و نقش مبهم اند و تعریف روشنی ندارند . افزون بر این نوجوانی دوره ای است که طی آن فرد باید نقشهای جدید را یاد بگیرد . ( احدی 1380 ، 62)
ارتباطهای موضوعی با ارتباط با دیگران در دوره نوجوانی
در زندگی هر نوجوان مهمترین تظاهرات رفتاری ، آنهایی است که به ارتباطهای موضوعی ، یعنی ارتباط با دیگران و یا خود بر می گردد. در این زمینه است که تعارض میان تمایلات مخالف از همه جا آشکارتر است . پرهیزکاری نوجوانی بیش از هر چیز ارتباطهای عاطفی را که در دوره کمون جنسی برقرار شده بودند مختل می سازد . با این وجود تمایل به تنهایی و فاصل گرفتن از موضوعات موردعلاقه گذشته به نحو دیگری جبران می شود و جهت تازه ای در ارتباطهای موضوعی با ارتباط با دیگران به وجود می آید. ارتباطهای تازه ای جانشین ارتباطهای عاطفی منکوب شده می شوند و نوجوان دوستهای دیگری می یابد ، مانند دوستی با نوجوانان همسن یا اشخاص مسنتر که از آنان برا یخود مدل یا الگو می سازد و آنان بدون شک جانشینانی هستند برای والدینی که دیگر از نظر افتاده اند . دوستیهای دوران نوجوانی شدید ، اما اکثرادوستهای کم دوامند ،موضوعات یکی پس از دیگری عوض می شود. بدون اینکه نوجوان کوچکترین تاسفی را ابرزا کند ، اشخاص مورد علاقه به زودی و به آسانی فراموش می شوند تنها چیزیکه با تمام جزئیاتش باقی می ماند و تکرار می شود شکل ارتباطهای دوستی است . ارتباطهای موضوعی نوجوان علاوه بر صفت عدم وفاداری از صفت دیگری نیز برخوردار است نوجوان خواهان تملک فیزیکی موضوع مورد علاقه نیست بلکه می خواهد تا آنجا که ممکن است با او برابر شود . ( همان منبع 1380، 129)
تجارب نشان دهنده آن است که نوجوان روز به روز تغییر می کند . خط ؛ زبان وآرایش وطریقه لباس پوشیدن و کلیه عادات وی بیش از هر زمان دیگر تغییرپذیرند و بر حسب موقعیت و شرایط محیط عوض می شوند . اما با این وجود تغییرا مداوم ، هر بار صد در دص مطمئن است که عقاید خود را ابراز می دارد و نسبت به آنها مومن و معتقد است/ ( همان منبع 1380 ، 129)
بدین ترتیب از دست دادن ارتباطهای موضوعی پیشین ، تنفر از غرایز و خودداری افراطی نوجوانی می تواند موجب قطع ارتباط بلی بیدو با دنیای خارج شود. در این صورت نوجوان در معرض این خطر است که لی بیدو را در خود متمرکز سازد و از عشق موضوعی به نارسیسم یا خودشیفتگی رحمت کند . برای فراز این این خطر ، نوجوان به موضوعهای خارج، یعنی یکسری همانند سازی متوسل می شود. بدین ترتیب در می یابین چرا این ارتباطهای موضوعی دوره نوجوانی اهمیت دارند و چه نقش سازنده ای در شخصیت بازی می کنند.( همان منبع ، 138 ، 130)
بدون شک بازتاب پر اهمیت غرایز در رفتار یا به دیگر سخن ، به علت تغییرات کلی حاصله در بیان غرایز و تاثیر آن بر رفتار ؛ بلوغ می تواند حالتهایی مشابه با حالتهای ابتدایی روان شناسی داشته باشد . زیرا در هر دو حال تشدید بیان غرایز، از سویی باعث احساس خطزر می شود . و از سوی دیگر تشدید به کارگیری وسایل و مکانیسمهای دفاعی را به دنبال دارد . روانکاوی همواره بر این نکته تاکید داشته که این رویدادهای کلی در هر دوره از زندگی چنانچه مقارن با ازدیاد بیان لی بیدو باشد می تواند لحظه آغاز روان رنجوریها و یا روان پریشیها باشد . ( همان مبع 1380، 130)
به طور کلی می توان گفت که انتساب صفت طبیعی یا غیر طبیعی به رفتارهای بلوغ ناشی از این است که در تابلوی بالینی کدام یک از مکانیسمهاییکه از آن نام بردیم در رفتار فرد آشکارتر و پراهمیت تر است . ( همان منبع 1380، 130)
نوجوان خوددار تا هنگامی که تواناییهای شناختی اش کار می کنند و تا زمانی که تعداد کافی از ارتنباطهای موضوعی را حفظ کرده است در حد طبیعی باقی می ماند. این امر در مورد نوجوانی که شکل عقلانی و مجرد به همه چیز می دهد و همچنین نوجوان دیگری که از یک دلبستگی شدید به دلبستگی دیگر می پردازد ، نیز صادق است . اما هنگامی که خودداری صورت افراطی پیدا می کند آنجا که عقلایی کردن غرایز ، سایر فعالیتهای ذهنی را خفه می کند و آن زمانی که ارتباط با دیگری تنها بر اساس این تغییرات سریع و تکراری و این ‹‹ همانند سازی ›› پی در پی انجام می شود. دیگر نه متخصص تعلیم و تربیت و نه روانکاو نمی توانند به آسانی یک تحول طبیعی را از یک تحول مرضی تشخیص دهند . ( همان منبع 1380 ، 131)
تقسیم بندی نوجوانی به مراحل خاص
مسائل و رفتارهای سنین بلوغ را با توجه به مقیاسهای روانی خاص به مراحل یا دروه هایی تقسیم کرده اند . برای نمونه دوره نوجوانی به ترتیب به ‹‹ سن تضادها›› ‹‹ سن گروه ها ›› و ‹‹ سن تخیل و رویا ›› و ‹‹ سن مشکلات و مسائل›› تقسیم شده است . اما این نوع تقسیم بندی ها رضایت بخش نیستند . برای نمونه همین تقسیم بندی به این می ماند که مشکلات و مسائل دوره نوجوانی تنها در سن خاصی ، یعنی تنها در اواخر دوره نوجوانی بروز می یابند ، حال آنکه این موضوع همیشه صادق نیست و مشکلات درهر مرحله ای از تغییرات بلوغ می توانند ظاهر شوند . در پاسخ به این انتقاد برخی می گویند که این گونه تقسیم بندی ها مشخص کردن مرحله یا مراحل به معنای مطلق آنها نیست ، بلکه تنها توجه به صفات معین و مشخصی است که اساس هر دوره یا هر سن خاص از دوران نوجوانی را تشکیل می دهند .
اما این استنباط نیز انتقاد پذیر است ، زیرا این صفات معین و مشخص نیز تنها به یک دوره از سنین نوجوانی منحصر نمی شوند و می توانند در هر لحظه ای ظاهر شوند. از این رو پژوهشگرانی مانند ‹‹ دبس ›› و ‹‹ شارلوت بوهلر›› تقسیم بندی دو دوره را در تحولات نوجوانی مشخص کرد . دوره اول با طغیان و عصیان علیه محیط خانوادگی و به طور کلی قدرت بزرگسالان آشکار می شود . در طی این دوره نوجوان با توسل به نفی ، طرز ارزشها و با نشان دادن تعارض و پرخاشگری و یا یک نوع خودنمایی چشمگیر موجودیت خود را به تحقیقات مقایسه ای که پیش از این گفته شد واکنشهای عصیان گرایانه بیشتر در محیطهای روی می دهند که رسیدن به استقلال خود نامی نوجوان با مشکلاتی از قبیل خصوصیات اجتماعی ، طولانی بودن دور نوجوانی و نابسامانی موقعیت جوانان روبر می شود ( احدی 1380 ، 99)
در جریان دوره دوم ، این تحولات و طغیانها شکل می گیرن ، یعنی به همان گونه که در یک انقلاب یک نظم و ترتیب جانشین بر هم خوردگی اولیه شده ، این خود مقدمه نظم و ترتیب بعدی می شود. به همین طریق نیز از حدود 16 سالگی به بعد زمان تعمق و تفکر و پرورانیدن وجود درونی فرا می رسد . چنین مفهومی به این معنی نیست که فقط از این هنگام به بعد نوجوان می تواند به کنجکاوی و کاوش در خود بپردازد ، بلکه منظور این است که خود نگری در این هنگام شدت بیشتری پیدا می کند. به جای آنکه خود را از طریق رفتار ظاهری به ثبوت برساند . من خود را درون کشف می کند و در دنیای شعور باطنی غوطه ور می شود . ‹ دبس› این دوره ستایش من نامیده است . در پایان این دوره موجودی با شعور و آگاه از خود ؛موجودی به کمال رسیده و دارای توانایی انجام مسئولیتهای آتی بزرگسالان پا به عرصه زندگی می گذارد ، زیرا کاوش در وجود مقدمه ای است بر جستجوی هویت و بازسازی شخصیت . ( همان منبع 1380 ، 100)
با این حال شدت ژرفای این آگاهی از وجود و ارزشهای وجودی در همه یکسان نیست و بر حسب صفات تجربیات گذشته و هوش هر فرد معتبر است . افرادی به علت عدم بازگشت به سوی خود یا کنجکاوی و کاوش د رارزشهای وجودی خود را از گروه مجزا می سازند . زیرا همان گونه که پیش از این آمد ، درک وجود و رسیدن به استقلال و خود نامی واقعی مستلزم آن است که فرد بتواند موجودیت خود را از دیگری بازشناساند. آگاهی از وجود و ارتباط با دیگری در حقیقت تفکیک ناپذیرند و رشد یکی وابسته به رشد دیگری است . چنین کیفیتی در دوران کودکی هم وجود دارد . برای کودک نیز دستیابی به آگاهی ازوجود ، ابتدا با آگاهی از جسم و سپس آگاهی از من و به همراه وابسته توانایی برقرار کردن ارتباط بادیگری است . و در این دوره عوامل مضاعف مخالفت و تقلید نقش عمده ای بر عهده دارند . ( همان منبع 1380، 100)
طغیان علیه والدین
برای ترک کردن دوره کودکی ، یعنی ترک آنچه دیگر نیست ، و به منظور اثبات وجود خود به منزله یک فرد مستقل و خودنام ، نوجوان پیش از هر چیز شروع به طرد آناتی می کند که تا آن هنگام مورد پرستش او بودند ، یعنی خانواده و الگوهای مورد تقلید به آنچه آنان دوست دارند پشت پا می زنند و از این طریق می خواهد استقلال خود را نشان دهد . این امر را به منظور شناخت علت به هنگام مطالعه بلوغ از نظر روانکاوی دوباره بررسی خواهیم کرد. گاهی با عصیانگری و خشونت علیه عقاید ، ارزشهای اخلاقی و سن آنان قد علم می کند و گاه نیز نسبت به آنان ترجم و شفقت نشان می دهد . ترحم و شفقتی که شخصی در مقامی بسیار بلند نسبت به زیردستان خود بروز می دهد . کودک ، والدین و به طور کلی بزرگسالان را برتر می داند ، اما در جریان رشد به مرحله ای می رسد که دیگر به صدرت لایزال و خدشه ناپذیر بزرگسالان اعتقاد ندارد و یا واقعیت بیشتری آنان را درک می کند ، اما ستایش و تحسین او کاهش می یابد و هرگز در خصوص نفوذ آنان دچار تردید نمی شود . حتی هنگامی هم که نافرمانی می کند ،به این علت نیست که موقعیت کودکی خود را نفی کرده است ، بلکه از آنان انتقادنیز می کند . دختر یا پسربدون ذره ای ترحم در مورد والدین خود داوری می کنند و معایبشان را چند برابر جلوه می دهند ، محبت والدین را لوس بازی می دانند و مهربانی و احوالپرسی آنان را مداخله بیجا می شمارند . به خصوص در این هنگام است که نوجوان از پدر و مادر خود عار دارد. گاه این عار داشتن علتهایی پذیرفتنی دارد ، زیرا والدین واقعا قابل انتقادند ، اماگاه نیز بدون دلیل و منطق درست است . برای نمونه ممکن است از نظر دختر ، مادر به اندازه کافی شیک پوش و خوش لباس نباشد ، یا اینکه پسر ، پدر خود را کسی بداند که در مجامع بلند حرف می زند و افکار خود را اشکارا بیان می نماید و یا اینکه زیادی لجباز و یکدنده است .
برخی از محددیت و فقر اقتصادی دیگر نیز از زندگی به شدت لوکس و تجملی خود شاکی و شرمنده اند . در واقع می توان گفت تمایل اکثریت نوجوانان این است که پدر و مادر خود را از چشم دیگران ببینند و در مورد آنان قضاوت کنند . اما این چشم ، چشم هر کسی نیست ، یعنی هر دیگری نمی تواند این تاثیر را بر آنان داشته باشد. نظری که برای آنان ارزش دارد نظر رفقای گروه ، دوست یا به طور کلی کسانی است که دوست دارند ؛ می پرستند و آنان را به عنوان سرمشق یا الگوی مورد تقلید خود قرار داده اند .
هر گونه انحرافی که پدر و مادر نسبت به این الگوها یا ایده ها نشان دهند باعث ننگ و عار و جریحه دار شدن غرور و خودپسندی نوجوان می شود . ولی به طور کلی می توان گفت رفتار نوجوان با پدر و مادر یک جنبه مهم و دو پهلو دارد که در دیگر حالات مشخص این دوره نیز دیده می شود . جوانانی که در برابر ابراز محبت و نوازش طاغی اند ، جوانانی که همه چیز را نفی می کنند ، پرخاشجویند و نسبت به هر چیز تحت این عنوان که تمامیت و استقلال و اثبات وجود به همراه با این احساس که او را نمی فهمند ، یکی از خصوصیات مشخص دوره نوجوانی است و بیشتر اوقات مشکل زا. این احساس که دیگران او را نمی فهمند در تصور نوجوان از خودش و شناختی که از ارزشهای خود دارد منعکس می شود. به دیگر سخن شناخت از خودش را نیز دچار اشکال و ابهام می سازد . زیرا احساس و آگاهیی که شخص از خود دارد تا اندازه زیادی متاثیر از دیدی است که دیگران نسبت به او دارند و همچنین متاثیر از سازگاریهایی که با دیگران پیدا می کند . ( احدی 1380، 102)
مکانیسمهای دفاعی دوره نوجوانی
از نقطه نظر نهاد ؛ مراحل تشدید قدرت لی بیدو اهمیت شایان توجهی دارد .امیال رویاها و پدیده های غرریزی که در سایر لحظات رویت پذیر نیستند در این مراحل از موانع می گذرند و به سطح آگاهی می رسند . از نقطه نظر من نیز این مراحل اهمیت فوق العاده ای دارند . همان گونه که آمد ، در این موقع شدت و فوران غریزی باعث می شود واکنشهای دفاعی نیز قدرت بیشتری پیدا کنند . ( احدی ، 1380 ، 121)
آنافروید دو گروه بزرگ از مکانیسمهای دفاعی را توصیف کرده است . گروه اول ان گونه از مکانیسمهای دفاعی است که هدف آنها علیه و ضد ارتباطهای موضوعی کودکانه اند . به دیگر سخن هدف این نوع مکانیسمهای دفاعی آزاد سازی کودک از بند ارتباطهای موضوعی کودکانه پیشین است . این مکانیسم ها از ساده به پیچیده ، از آسان به مشکل . عبارتند از : مکانیسم دفاعی ‹‹ جابجایی›› یعنی برای دوری جستن از تشویش ناشی از موضوعات غریزی کودکانه ، نوجوان به یکباره وبه طول کامل از موضوعی می برد ولی بیدو را به موضوعات دیگر منتقل میکند . برای نمونه موضوع تمایل غریزی کودکانه به گروه و دوستان همسن و همتراز و یا بزرگسالان مفهوم دار ، جانشین والدین انتقال می یابد و در چنین مواردی ، نتیجه ناشی از این انتقال احساس آزاد بودن در نوجوانی و فاصله گرفتن از والدین است . نوع دوم مکانیسمهای دفاعی معکوس کردن احساس عاطفی است . مانند تبدیل شدن عشق به کینه و یا تبدیل حالت وابستگی به حالت عصیان و جز اینها .
نوع سوم مکانیسمهای دفاعی به درون کشیدن و متمرکز ساختن لی بیدو بر روی ‹‹ من ›› یا خویشتن است . افکار حود بزرگ پندارانه ، تصورات واهی در مورد قدرت بی انتهای خود و جز اینهاست.
چهارمین نوع مکانیسم ، مکانیسم دفاعی واپس روی است ،د ر چنین موردی نوجوان به دورانهای ابتدایی همانند سازی با موضعات و اولیه رجعت می کند و از این واپس روی باعث برهم خوردگی وتزلزل در ساختار شخصیت او می شود . از تظاهرات این نوع مکانیسم دفاعی ، انقیاد و تابعیت در برابر دیگران است . اگاه این تظاهرات تا اختلالات پسیکوتیک و اختلال در تفکیک درونی از بیرونی و خود از غیرخود نیز پیش می رود .
به عقیده آنافروید مداخله روانکاور باید بر اساس تفکیک مکانیسمهای دفاعی اخذ شده توسط نوجوان عمل کند .( احدی 1380، 132)
گروه دوم از مکانیسمهای دفاعی که آنافرویدد توصیف می کند ، بیشتر معطوف به خود سائقه های غریزی اند تا به ارتباطهای موضوغی غریزه ، به دیگر سخن ، این مکانیسمها مستقیما با خود سائقه های غریزی روبرویند و با آنها دست و پنجه نرم می کنند . این مکانیسمها عبارتند از خودداری افراطی در پذیرش هر نوع ممنوعیت ، صورت عقلایی دادن به غرایز و بالاخره خلاقیت که به شرح هریک می پردازیم :
الف- پذیرش ممنوعیت و خودداری افراطی
این وسیله دفاعی خاص عبارت است از عدم پذیرش رضایتمندی و احساس لذا که به سرکوب کردن کلیه غرایز منجر می شود . نوبالغ به هنگامی که بیش از همیشه در معرف دوران تمنیات واشتهای شدید غریزه و تظاهرات آنها در صحنه شعور و رفتار است ، نسبت به این غرایز احساس کینه و نرفت پیدا می کند . شدت این کینه و نفرت بسیار زیاد و به مراتب بیش از تنفری است که در شرایط عادی سرکوب کردن به وجود می آید و متفاوت از سرکوبی در حالات نوروتیک است . در نوروزها سرکوبی غرایز به وسیله مکانیسم دفاعی مخصوص انجام می شود و روانکاو می تواند رابطه آنها را دریابد . حال انکه به هنگام بلوغ ، سرکوبی و ممنوعیت کلیه غرایز را در بر می گیرد ، حتی غرایزی مثل خواب و غذا که با نیازهای اساسی و حیاتی ارتباط دارند. جنگ نوجوان برای جلوگیری از یک تمایل خاص نیست . بلکه به طور کلی با هر گونه رضایتمندی غریزی مخالف است و همه چیز را سرکوب می کند ، گویی بیشتر از کمیت غریزی می ترسد تا از کیفیت آن . او از هر نوع لذت گریزان است و چنین می پندارد که با زدن مهر ممنوعیت بر روی هر گونه لذت از شدت فوران آن در امان خواهد ماند . درست همانند پدران و مادران سختگیری که اولین آموزش این جنگ و ممانعت را به فرزند خود آموزش مید هند و بدین ترتیب پاسخ وی به هر خواست غریزی این خواهد بود که ‹‹ من حق آن را ندارم ›› این ترس از غریزه به تدریج نیازهای ضروری و حیاتی را نیز در بر می گیرد.( همان منبع 138، 123)
شاید برخی از ما نوجوانانی را دیده باشیم که از اجتماع جوانان همسن خود و ازهر نوع نیازی که کوچکترین رنگ غریزی داشته باشد گریزانند و هر نوع سرگرمی را رد می کنند. به این ممنوعیتها تنفر از شیک پوشی و زینت ، که رنگی از جنسیت نیز دارند ، اضافه می شود . اما نگرانی والدین هنگامی افزایش می یابد که این ممنوعیتها نیازهای ضروری را نیز در بر می گیرد . برای نمونه نوجوان در سرما لباس کافی نمی پوشد ، از هر راه که باشد به خود صدمه می زند به سلامت خود توجه ندارد و نه تنها از هر لذت دهانی گریزان است بلکه غذای روزانه خود را نیز به حداقل کاهش می دهد . بر خلاف پرخوابی پیشین ، صبح بسیار زود از خواب بر می خیزد ، از خندیدن و خوشحال بودن گریزان است حتی به بهانه اینکه نباید در برابر نیازهای فیزیولوژیک ضعف نشان دهد در برابر نیاز به دفع تا دقیقه آخر مقاومت می کند ( همان منبع 1380 ، 123)
آْیا چنین رفتاری را که پرهیزکاری افراطی نوجوان نامیدیم ، باید از واکنشهای نوروتیک دانست یا با آن تفاوت دارد ؟
مطالعه افراد نوروتیک نشان داده است که پس از سرکوب شدن یک تمنای غریزی، تظاهر یا واکنش دیگری جانشین آن می شود . این موضوع در مورد سرکوب کردنهای معمولی نیز صادق است . یعنی به جای لذات ممنوع، رضایتمندی های جانشین شده و واکنشهای جبرانی به وجود می آیند . برای نمونه فرد فوبیک از مرض خود استفاده ثانوی می برد.
علائم نوروتیک ، حالات غش هیستریک ، تیک و اعمال وسواسی و اشتغالات دائمی ذهنی ، همگی راه حلهای میانه ای هستند که از طریق آنها توقعات نهاد ، بدون اصطکاک مستقیم ، یعنی بدون روبرو شدن با سانسور، خودنمایی میکند . اما مکانیسم طرد و سرکوب کردن غرایز در نوجوان متفاوت است و به رضایتمندی جانشین شده منتهی نمی گردد . یعنی به حای راه حلهای میانه در افراد نوروتیک و به جای پدیده هایی عادی مانند جانشین کردن ، تغییر جهت و موضوع دادن و جزاینها ، در یک لحظه خاص خودداری به طوفان ممنوعی غرایز تبدیل می شود . هر آنچه که پیش از این منع شده بود آزاد می شود و نوجوان کوچکترین توجهی به محدودیتهای محیطی نمی کند. بدین ترتیب یک حالت تناوبی یا دوره ای به وجود می آید که یک انتهای آن طرد کردن عمومی غرایز و انتهای دیگر آن بیان و ارضای کامل آنهاست . (همان منبع ، 138، 124)
هر چند این بحرانها از نظر فامیل و محیط ناخوشایندند. اما از دیدگاه تحلیل روانی ، بیانگر بهبودی خود به خودی و بیش و کم موقت خودداری افراطی است . هنگامی که چنین بهبودهایی تحقق نمی پذیرند و ‹‹ من ›› به طرزی خارق العاده و بدون انعطاف ، این توانایی را به دست می آورد که به منع عمومی تمامی غرایز ادامه دهد . در نهایت موجب فلج شدن فعالیتهای حیاتی و رکود و انجماد می شود که دیگر از پدیده های عادی بلوغ نیست نوعی اختلال عمیق شخصیتی به شمار می رود . ( همان منبع 128، 124)
مطالعه و تحلیل دقیق نشان می دهد موضوعاتی که بیش از همه توجه پسران جوان را جلب می کند . موضوعاتی است که در گذشته تعارضهایی را میان نیروهای مختلف به وجود آورده بودند .
بنابراین باید بپذیریم که در اینجا بنز با تلاشی برای هضم کردن این عوامل در کلیه جنبه ها و مظاهر زندگی روبرو هستیم ، خواه این تلاش از آن باشد ، در یافتیم که پرهیزکاری با وجود کلیه ممنوعیتهایی که برای غرائز ایجاد می کند خواسته نوجوان را براورده نمی سازد و جون خطر همچنان وجود دارد نوجوان ناگزیر است وسایلی دیگر برای رفع آن به کار برد .
عقلایی کردن تعارضهای غریزی وسیله مناسبی برای این منظور است . در چنین مواردی نوجوان به حای فرار از غریزه به شکلی تجریدی ، یعنی عقلایی کرد نشان ، به سوی آنها می گراید .
به دیگر سخن موضوع فعالیت عقلایی او عبارت می شود از اشتغالات غریزی وتبدیل کردن آنها بصورت افکار مجرد. مثلا احتیاجاتی که نوجوان برای حمایت از خود در برابر غرایز درونی احساس می کند ، گاه به دلایل رسا و جالبی تبدیل می شود که هدف آنها ثابت کردن کمبود استقلال انسان در خصوص عقاید و تصمیمات سیاسی است . اما همان گونه که پیش از این آمد هدف از این تغییر و تبدیل و جابجایی ، کنترل کردن غرایز از طریق مطرح ساختن آنها در زمینه ای متفاوت و شکلی دیگر است . عقلایی ساختن زندگی غریزی یعنی تلاش برای تملک غرایز از طریق ارتباط ذهنی آنها به افکار مجردی که می توان آگاهانه آنها را به بحث گذاشت ، یکی از عمومی ترین ، قدیمی ترین و لازمترین قدرتهای‹‹ من ›› است و نه تنها یکی از فعالیتها ، بلکه یکی از ضروریترین اجزای آنها را تشکیل می دهد . در اینجا بار دیگر آشکار می شود که رشد تفکر در دروان بلوغ تا چه اندازه در تشکیل شخصیت ، حل تعارضها ، یافتن تعادل و به دنبال آن و ورود مطمئنانه به اجتماع اهمیت دارد . این مکانیسم دفاعی یعنی عقلایی ساختن غرایز هنگامی امکان پذیر است که ذهن به درجه لازم رشد ، یعنی منطق تجریدی رسیده باشد.( همان منبع ، 1380، 126)
بنابراین از پژوهشهای گوناگون مقایسه ای می توان چنین استنباط کرد که محرومیتهای مربوط به نیازهای غریزی و نیازهای عاطفی و معنوی که تعادل شخصیت و رابطه های میان قوا را مختل می سازند منجر به اتخاذ این وسایل دفاعی می شوند ، زیرا فرهنگ اجتماع نسبت به این نیازها رفتارهای متفاوت دارد . بنابراین کیفیت واکنشها و شکل بروز آنها نیز بر حسب اجتماعات گوناگون متغیر است ( همان منبع 1380، 128)
دوستی و رفاقت در نوجوانی
پیش از این گفتیم که از حدود پانزده – شانزده سالگی به بعد موجود جوان ناخودآگاهانه و در درون خود تصاویر ذهنی والدین را به علت تشدید غرایز و بیدار شدن عقده ادیپ ، طرد می کنند یا به دلیل تفاوت و تضاد در ارزشها ، آگاهانه در برابر خانواده می ایستد . نوجوان در این مسیر به راه حلهایی متوسل می شود . این راه حلها یا به شکل یافتن جانشین برای والدین است که این امر به صورت علاقه مند شدن به افراد مسنتز از خود که یادآور تصاویر والدین اند صورت می گیرد و یا از طریق همانند سازی با شخصیتهایی است که الگوی جوان قرار می گیرند و او خود را با آنان همانند می سازد .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 41 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید