دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
بررسی رابطه ویژگی ها و مکان کنترل مادر و فرزند با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم ابتدایی
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه مکان کنترل مادر و ویژگیهای او و مکان کنترل فرزند با پیشرفت تحصیلی فرزند و تعیین سهم هر یک از متغیرها در پیش بینی پیشرفت تحصیلی ، بررسی رابطه مکان کنترل مادر و فرزند ، مقایسه مکان کنترل دانش آموزان دختر و پسر و نیز مقایسه معدل کل نمره های ریاضی ، علوم و دیکته از نظر انواع متغیر های سهیم در پیش بینی پیشرفت تحصیلی و ارائه توصیه های تربیتی بر این مبنا بوده است . تحلیل آماری بر روی داده های پژوهش نشان داد که رابطه بین مکان کنترل مادر و فرزند و پیشرفت تحصیلی به این صورت است که در مورد (( معدل کل )) دانش آموز به ترتیب اهمیت عوامل ، مکان بیرونی دانش آموز ، مکان کنترل مادر با گرایش شانس و مکان کنترل مادر با گرایش درونی رابطه منفی با پیشرفت تحصیلی دارند یعنی بین مکان کنترل مادر و فرزند رابطه وجود ندارد.
والدین امروزی و به خصوص مادران، حساسیت زیادی درباره درس خواندن و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان نشان میدهند. بسیاری از خانوادههایی که فرزندان با هوش و درسخوانی دارند، سعی میکنند از تهیه هیچ نوع امکاناتی دریغ نکنند. خانوادههایی که فرزندانشان به هر دلیل، اهل درس و مدرسه نیست، برای جبران کمبودهای انگیزشی، پول خرج کردن برای معلم خصوصی و آموزشگاه و انواع و اقسام کتابها را سادهترین راه میپندارند. هم والدین گروه اول و هم والدین گروه دوم، بیشترین فشار را بر روی فرزندان متمرکز ساخته و به اقداماتی یک طرفه روی میآورند.
نقش خانواده در ایجاد «لذت یادگیری» چیست؟ چرا کودک 6- 5 ساله مشتاق یادگیری، وقتی به سنین بالاتر میرسد، شوق و انگیزه خود را از دست میدهد؟ آیا این امر به دلیل تأثیر عوامل خارج از خانواده است؟
نقش اولیاء در پیشرفت تحصیل کودکان
محیط خانوادگی دانش آموزان پیشرفته درسی با محیط خانوادگی دانش آموزان ضعیف چه تفاوتی دارد؟
معلمان غالباً در کلاسهای خود به دانش آموزانی برخورد می کنند که با هوش سرشار و کنجکاوی وافر خود نه تنها مطالب درسی را به سرعت فرا می گیرند بلکه وجود پرانرژی آنان، سؤالاتی که درکلاس مطرح می کنند و طرز درس جواب دادن آنان، محرکی نیرومند در جهت پیشرفت کلاس محسوب می شود. مسلماً هر آموزگاری آرزومند است در کلاس خود هرچه بیشتر از این قبیل دانش آموزان داشته باشد. اما در کنار این شاگردان، کودکان دیگری نیز به چشم می خورند که گاه غرق در رویای خود خاموش و آرام گویی در فضای دیگر و در دنیای دیگری غوطه ورند.
اینان هرگز سؤال نمی کنند که پیچگاه پاسخ صحیحی و کاملی در مقابل سؤالات معلم خود ندارند و اغلب به هنگام جواب دادن درس مضطرب خجالتزده و ناراحتند. گاهی نیز برعکس عصبی، پرخاشگر و ناآرام به نظر می رسند که این حالت به خصوص در حیاط مدرسه و ضمن بازی با همکلاسان به چشم می خورد. گویی این دانش آموزان می خواهند تلافی سکوت و کسالت ساعات گذرانده شده در کلاس را با فریاد و حرکات خشن جسمانی جبران کنند.
در بسیاری از کشورها برای پی بردن به عمل اختلاف کودکان در یادگیری مطالب درسی تحقیقات فراوانی انجام شده است تا با تشخیص این نکته که چرا برخی از دانش آموزان با وجود داشتن هوش کافی نمی توانند مانند سایرین مطالب را فرا گیرند به آنان کمک گردد و از شکست تحصیلی آنان جلوگیری به عمل آید زیرا عقب افتادگی های تحصیلی و فقدان روشهای مناسب آموزشگاه برای مقابله با آن نه تنها اعتماد به نفس دانش آموز را به تدریج از بین می برد بلکه آینده شغلی و حرفه ای او را نیز به خطر بیندازد.
در سالهای اخیر گروهی از متخصصین تعلیم و تربیت در کشور ضمن بررسی و تحقیق در مورد علل عقب افتادگی تحصیلی دانش آموزان با خانواده های بسیاری نیز تماس حاصل نموده و با مادران فراوانی مصاحبه نموده اند تا ضمن آشنایی با محیط خانوادگی شاگردان خصوصیات خانوادگی دانش آموزان پیشرفته و دانش آموزان ضعیف و عقب افتاده درسی کلاسها را با هم مقایسه کنند.
آن طور که از نتایج تحقیقات بر می آید محیط خانوادگی این دو دسته دانش آموزان کاملاً از نظر مادی و فرهنگی با هم فرق دارد و از آن گذشته طریق آموزشی مادران بر فرزندان خود در میان طبقات اجتماعی نیز متفاوت است. در طی تحقیقات مسلم گشته است که مادران شاگردان زرنگ اغلب گرمتر و با محبت تر از مادران دیگر به نظر می رسند و از ابزار محبت، صحبت و همکلامی با کودک خود ابا ندارند این مادران به شخصیت فرزندشان احترام می گذارند، او را کمتر سرزنش می کنند، توانائی های او را در نظر می گیرند و بدون اینکه فشار زیاد به وی وارد کنند یا دائم برای درس و مشقش از او باز خواست نمایند، محیط مناسبی در خانه برایش فراهم می کنند تا بتواند در آرامش کامل تکالیفش را انجام دهد. این مادران ضمن زیر نظر داشتن تکالیف درسی فرزندشان را آزاد می گذارند تا آنطور که مایل است درس بخواند و استقلال و خودکاری را در او تشویق می کنند در حالیکه اغلب مادران مه فرزندشان عقب افتادگی تحصیلی دارد به فرزند خود کمتر فرصت می دهند تا مسائل و مشکلاتش را خودش حل کند. مثلاً به هنگام راهنمایی درس به او کمتر مهلت می دهند تا کودک خودش فکر کند و جواب صحیح را بیابد بلکه اغلب مایلند به زور مفاهیم و اطلاعات را به همانگونه که در کتاب نوشته شده است به او منتقل کنند بسیاری از این مادران به طور ناخودآگاه از بزرگ شدن و مستقل شدن فرزند خود واهمه دارند و با مراقبتها و دخالتهای فراوان جلوی رشد استقلال او را می گیرند به علاوه آنان در موارد بسیار و به بهانه های مختلف فرزند خود را سرزنش می کنند و با مقایسه دائمی او با کودکان مانع رشد اعتماد به نفس در او می گردند.
متخصصین تعلیم و تربیت ضمن بررسی کیفیت تربیتی و خانوادگی این دو دسته از دانش آموزان به این نتیجه رسیده اند که محیط زندگی دانش آموزان ساعی و پیشرفته در موارد زیر با محیط خانوادگی دانش آموزان ضعیف و عقب افتاده درسی اختلاف دارد:
1- برخورداری دانش آموزان ساعی از محیط گرم و با ثبات خانوادگی در خانواده شاگردان پیشرفته اختلاف عقیده، جر و بحثهای بیهوده و دعواهای خانوادگی می تواند مولد اضطراب و ناآرامی در کودک گردد کمتر وجود دارد و به طور کامل خانوادگی آرام و پر تفاهم به نظر می رسد.
2- برخورداری از وقت آزاد و توجه والدین: اولیا شاگردان زرنگ به خصوص مادران آنان وقت بیشتری را صرف تربیت و آموزشی فرزند خود می کنند با او بیشتر به صحبت و بازی می پردازند به او جرأت اظهار نظر و شرکت در تصمیم گیریهای خانوادگی را می دهند از او انتظار پیشرفت و ترقی دارند و او را به صورت فرد مسئولی می بیند که دارای توانایی ها و استعدادهای متعدد است بنابراین محیط خانه و برنامه های زندگی خود را طوری تنظیم می کنند که به رشد و تعالی این توانایی ها بینجامد این مادران به فرزند خود توجه نشان داده و اجازه می دهند که او غمها، شادیها و نگرانیهایش را بدون اینکه مورد تمسخر و یا سرزنش قرار بگیرد آزادانه ابراز کند.
3- توافق اولیاء در مورد مسائل تربیتی- در غالب خانواده هایی که مورد مصاحبه قرار گرفته به نظر می رسید که پدر و مادر در مورد مسائل تربیتی توافق دارند و کمتر اتفاق می افتد که پیشنهاد مادر و راه و روش تربیتی او مورد سرزنش و انتقاد پدر خانواده قرار گیرد و یا برعکس به عبارت دیگر پدر و مادر هر کدام با تائید نظر و روش دیگری به تحکیم شخصیت وی در خانواده کمک می کنند بدیهی است اختلافات سلیقه ای اولیاء دور از چشم و حضور کودکان مورد بحث و بررسی قرار گرفته اولیاء سعی می کنند به نحوی به توافق برسند.
4- تحمل اولیاء در مقابل سروصدا و ریخت و پاش کودکان – اولیاء دانش آموزان پیشرفته اکثراً در مورد سروصدا و ریخت و پاش کودکان تحمل بیشتری از خود نشان می دهند و با اینکه به نظم و تربیت محیط خانه توجه دارند اما شادی و آرامش کودک بر ایشان اهمیت ویژه ای دارد و به آثار مثبت و تربیتی بازی در رشد کودک واقفند اما مادران این دانش آموزان فرزندان خود را طوری عادت می دهند که پس از پایان بازی و یا کارهای درسی خود به تناسب سن و توانائیش به مرتب کردن و نظافت محیط اطراف بپردازند و در حفظ پاکیزگی و زیبائی محیط زندگی او را نیز شریک می نمایند.
5- تحمل اولیاء در مورد عدم اطاعت کودکان از بزرگسالان- با اینکه هر دو دسته نسبت به عدم اطاعت کودکان از پدر و مادر و به طور کلی بزرگسالان حساس بودند اولیاء کودکان ضعیف به طور محسوسی کم تحمل تر و حساس تر از دسته دیگر اولیاء به نظر می رسیدند ضمن محاصباتی که با مادران مختلف انجام گرفت مشخص گردید که مادران شاگردان پیشرفته در مقابل شیطنت ها و احیاناً کارهای ناپسند خود که از روی ناآگاهی انجام می شده کمتر به تنبیه و سرزنش متوسل می شوند بلکه سعی می کنند ضمن صحبت، استدلال و بحث در مورد موضوع، کودک را نسبت به عواقب رفتارش آگاه کنند و ضمناً فرصتی برای جبران کار ناشایست در اختیار او قرار دهند در حالیکه برخی از مادران شاگردان عقب افتاده درسی اظهار می داشتند که اکثراً با تنبیه بدنی، داد کشیدن و سرزنش کودک سعی می کنند مسائل انضباطی را حل کنند.
6- عکس العمل اولیا در مقابل انتظارات و توقعات بلهوسانه فرزند- به نظر می رسد که مادران شاگردان زرنگ از قدرت شخصیتی بیشتری برخوردار بوده می توانند بدون ابراز خشونت در مقابل هوسها و توقعات زیاد فرزند خود مقاوم و با ثبات باشند در حالیکه مادران شاگردان ضعیف، گاه خشن، زمانی تسلیم و گاهی نا مطمئن و متزلزل به نظر می رسند برخی از این مادران اظهار داشتند که برای تهدید و ترساندن به شوهر خود شکایت می کنند چیزی که مسلماً به رابطه خوب و سالم پدر و فرزند لطمه وارد می آورد و باعث می شود تصویر خشن و نامهربانی از پدر در ذهن فرزند باقی بماند.
نکات فوق ثابت می کند که فضای خانوادگی کودکانی که معمولاً ردیف های عقب کلاس را اشغال می کنند و مشکلات درسی فراوان دارند دارای کیفیت پایینی است.محیط زندگی این دانش آموزان غالباً بی ثباتی نا آرام و خالی از تجربیات مفید تربیتی است مادرانشان کم حوصله و گرفتار به نظر می رسند و کمتر تحمل سروصدا و بازیهای کودکانه فرزند خود را دارند. رفتار این مادران در برخورد به مسائل و مشکلات کودکان تا حدودی خشن و نا آرام است این رفتار واکنش های ناشی از ترس و نگرانی را در کودکان به وجود می آورد و مانع رشد ذهنی آنان می گردد برای همین است که این قبیل شاگردان در مقابل هر نوع فعالیت آموزشی ابراز انزجار یا بی علاقگی می نمایند و رفته رفته با از دست دادن حسن اعتماد به نفس به صورت دانش آموزان ضعیف و عقب مانده تحصیلی در می آیند.
محیط خانوادگی دانش آموزان پیشرفته درسی با محیط خانوادگی شاگردان ضعیف چه تفاوتی دارد؟
بی تفاوتی- بی حوصلگی- خشونت اولیاء واکنشهای ترس و اضطراب را در کودکان به وجود می آوردکه به سلامت روان آنان صدمه می زند و رشد ذهنی را متوقف می سازد.شاگردان زرنگ غالباً از محیط گرم و با ثبات خانوادگی- وقت بیشتر- توجه بیشتر و تحمل اولیاء خود برخوردارند.
اهمیت و ضرورت تغییر نگرش در مدیران
تاریخ با ملّت بزرگی که نمی تواند نیازهای تربیتی شهروندان خود را رفع کند خوب تا نخواهد کرد.
در صورت وجود ویژگی های زیر رهبران تربیتی و آموزشی از پس پیچیدگی جهان امروز بر خواهند آمد. این ویژگی ها شامل:
1- بینش استراتژیک
2- رویکرد جهانی به معضلات کنونی
3- توان نوآوری و انطباق با تغییر
4- برخورد اخلاقی با مسائل
5- توان بالای یادگیری
6- توان بالای تغییر ذهنیت و فکرو انعقاد پذیری
7- توان آگاه کردن مردم
8- تمایل به ایجاد نظام مشارکتی و پاسخگو
با داشتن چنین ویژگیهایی هدف بزرگ آموزش و پرورش یعنی آموختن، یادگیری در زندگی و از زندگی، و فهمیدن جهان در حال تغییر تحقق می یابد و این مدیران نظامهای آموزشی را مورد بازسازی قرار می دهد.
نقش معلمان ضمن تقویت ارزشهای معنوی و انسانی، استعداد و توانایی فرد رابرای فهمیدن، قضاوت کردن، تفکر انتقادی و اظهار عقیده پرورش می دهند.
و اما چند توصیۀ راهبری
1- توجه به آموزش تفکر انتقادی در تمام سطوح آموزشی و استفاده از استراتژی های آموزشی که منجر به پرورش تفکر و استفاده از مهارتهای عقلانی فراگیر می شود.
2- در آموزش به جای تکیه به روش سنتی حافظه پروری، به روش تحقیق و حل مسئله توجه شود.
3- مهارتهای ارتباطی و اجتماعی جزء مهم ترین اهداف تعلیم و تربیت قلمداد گردد.
والدین چگونه میتوانند در این باره تأثیرگذار باشند؟
- از عوامل زیادی در این خصوص میتوان نام برد، ولی مهمترین عامل، نگرش والدین به یادگیری و دانایی است. وقتی پدر و مادر در حرف و عمل به دانایی احترام بگذارند و وقتی یادگیری به معنای واقعی، برای آنان ارزشمند باشد، خود به خود رفتارهای آنان در مواجهه با مسائل فکری و تحصیلی فرزندانشان، بسیار متفاوت خواهد بود. پدر و مادری که به زور میخواهند در فرزند خود انگیزه تحصیلی ایجاد کنند، در واقع نه لذت یادگیری را چشیدهاند و نه عطش یادگیری را درک کردهاند. چگونه امکانپذیر است که، پدر و مادری نگرش مثبت واقعی به یادگیری نداشته باشند و بعد بخواهند که، فرزندشان به بالاترین حد پیشرفت درسی برسد؟ البته استثناهایی ممکن است وجود داشته باشد، ولی این موارد عمومی نیست.
بهطور حتم، بزرگترین و خطیرترین وظیفه والدین به خصوص در شرایط فعلی آن است که با اصلاح نگرش و رفتارهای خود درباره یادگیری و دانایی، به خودو فرزندان و در یک کلام به ارتقای سطح فکری و فرهنگی کل خانواده کمک نمایند. البته این کار راحتی نیست و مهمترین مانع ، عادات و رویههای معمول جامعه است، اما پدر و مادری که واقعاً و به صورت منطقی به سعادت خود، فرزندان و خانواده میاندیشند، باید گامهای تدریجی را در این راه بردارند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید