فصل پنجم:
- نتیجه گیری
- محدودیت ها
- پیشنهادات
- منابع و مأخذ
- پیوستها
چکیده :
از آنجایی که بررسی و شناخت ملاکهای همسرگزینی موجبات تشکیل خانواده سالم را برای جوانان در آستانه ازدواج فراهم می سازد، بسیار حائز اهمیت است.
لذا در این پژوهش سعی شده به مهم ترین ملاکهایی که در همسرگزینی افراد تحصیل کرده نقش دارند اشاره گردیده و میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در امر ازدواج بررسی و شناخته شود. در این راستا، هدف تحقیق "بررسی میزان تأثیر پذیری ملاکهای ازدواج از میزان تحصیلات (دانشگاهی) است".
چارچوب تئوریک این بررسی را دیدگاههای همسان همسری، مجاورت مکانی و تئوری مبادله تشکیل میدهند ، بر اساس این تئوریها فرضیاتی مطرح و به معرض آزمون گذارده شده اند. در این پژوهش بواسطه ویژگی موضوع مورد مطالعه از روش "پیمایش" بعنوان یک روش تحقیق مناسب این قبیل تحقیقات استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه می باشد، که در بین یک نمونه (196) نفری از دانشجویان کارشناسی ترم اول و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن (در پاییز 84) توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مقایسه ای و با استفاده از آزمون "t" استیودنت صورت گرفت.
نتایج نهایی تحقیق نشان داد که ، از بین هفت فرضیه مطرح شده، صرفاً فرضیه های همگنی سنی و همگنی تحصیلی با میزان تحصیلات در امر ازدواج رابطه معنی داری دارند. بدین معنی که جوانان تحصیل کرده (در جامعه آماری دانشجویان) گرایش بیشتری به ازدواج با کسانی را دارند که از نظر تحصیلات و سن مشابه آنان باشند. ولی ملاکهای زیبایی ظاهری، اصالت خانواده و رفاه مادی هر چند از نظر دانشجویان مورد بررسی اهمیت زیادی در امر ازدواج دارند، امّا متأثر از متغیر تحصیل نمی باشند، و ملاکهای قومیت و اعتقاد دینی نیز صرف نظر از میزان تحصیلات، در حد متوسط مورد توجه دانشجویان جامعه آماری بوده است.
پیشگفتار
پژوهشی که تقدیم جامعه دانش پژوهان می گردد حاصل کندوکاوی است در تأثیر میزان تحصیلات بر ملاکهای ازدواج در بین دانشجویان در دو مقطع کارشناسی ترم اول و کارشناسی ارشد.
در این پژوهش سعی شده است تا یکی از مشکلات اساسی نسل جوان از دیدگاه متعلقین به این نسل مورد کنکاش واقع شده و میزان توافق یا مخالفتهای بین دیدگاههای آنان مورد بررسی قرار گیرد.
محقق معتقد است که ما هنوز مسایل و مشکلات بیش از نیمی از جمعیت کشورمان، را بدرستی و دانشمندانه تجزیه و تحلیل و ریشه یابی نکرده ایم و در موارد نادری که بر وسوسه پاک کردن صورت مسئله مان فائق می آئیم در مقام تدبیر و ارائه طریق، چندان اندیشیده عمل نمی کنیم، چرا که با دنیای مخاطبان خود چندان انس و الفتی نداریم و این در حالی است که بدون گذر از مرحله شناخت، شوق هدایت و تربیت آنها را در دل خود می کاریم.
امید و انتظار می رود که این تلاش اندک و ناچیز علاوه بر ارضای حس کنجکاوی محقق، موجب تحریک و ترغیب سایر پژوهشگران به انجام مطالعات اجتماعی دقیق تر، درخصوص مسایل و مشکلات نسل جوان گردد.
مطالب این نوشتار در پنج فصل تنظیم شده است که عبارتند از :
- در فصل اول، به بیان مسئله ، اهمیت و هدف پژوهش پرداخته شد و اینکه به چه دلایلی تحصیل بعنوان عاملی که مؤثر بر ملاکهای ازدواج است مورد بررسی قرار گرفته است.
- فصل دوم، در سه قسمت مطرح شده که عبارتند از : مبحث ازدواج که شامل تعریف ازدواج، انواع ازدواج و تحول ازدواج در ایران است، قسمت دوم به پیشینه تحقیق در داخل و خارج از کشور و نتایجی که از این تحقیقات بدست آمده پرداخته است و در قسمت سوم این فصل به چارچوب نظری پرداخته شده که به بحث درباره تئوریهای همسان همسری، مجاورت مکانی و تئوری مبادله می پردازد.
- فصل سوم، مبحث روش تحقیق است که اشاره دارد به روش تحقیق و روش جمع آوری اطلاعات، نحوه تجزیه و تحلیل داده ها با ابزار (SPSS) و جامعه آماری و مکان و زمان اجرا تحقیق.
- فصل چهارم، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده و فرضیه های تحقیق را با توجه به آزمون (t) بین دو مقطع تحصیلی کارشناسی ترم اول و کارشناسی ارشد مورد مقایسه و تحلیل قرار داده است.
- فصل پنجم، نتیجه گیری، محدودیت ها و پیشنهادات مربوط به پژوهش را بیان می کند.
- در پایان، منابع و پیوستها.
نهاد خانواده با قدمتی دیرینه و تاریخی دیر پا از چنان اعتبار و اهمیتی برخوردار است که هیچ نهادی در طول اعصار به مانند آن نقش تعیین کننده ای را در اجتماع بشری نداشته است . تشکیل خانواده در تمام ادوار به شکل های متفاوت و با ویژگی های خاص تا به امروز وجود داشته ، ضمن اینکه با تغییر و تطور بسیار نیز مواجه بوده و موجودیت خود را حفظ کرده است و به عنوان اقدامی حیاتی مهم و تعیین کننده در زندگی آتی محسوب می شود.
" خانواده بعنوان نهاد اصلی بدلایل مختلف همواره در مرکز بحث های جامعه شناسی قرار داشته و دارد از جمله :
- از یک طرف بررسی روابط فرد و جامعه : چنانچه می دانیم مسئله اجتماعی شدن
" (Socialization) " و فرهنگ پذیری" (Acculturation)" بدون توجه به پرورش اساسی فرد در خانواده و انتقال فرهنگ جامعه به اعضاء و بطور کلی روابط متقابل فرهنگ و شخصیت که خاصه از طریق شکل گیری شخصیت انسان انجام می پذیرد امری تقریباً محال و غیر قابل حصول خواهد بود. - از طرف دیگر ساخت خانواده و نظام اجتماعی در مقیاس وسیع بر روی ساخت کل جامعه تأثیر می گذارد و در واقع ساخت جامعه ( بخصوص جوامع ابتدایی) تابعی از ساخت خانواده و نظام خویشاوندی است. شاید بهمین دلیل مردم شناسان معروفی، چون رادکلیف براون و مالینوفسکی و جامعه شناسانی چون دورکیم و پارسونز بخش قابل ملاحظه ای از مباحث مورد نظر خود را به نظام خانواده و خویشاوندی اختصاص داده اند" . ( سیف 1368، 6-5)
در مباحث جامعه شناسی خانواده، علیرغم تمامی تفاوتها و اختلاف نظرهائیکه در مورد خانواده وجود دارد، دو وجه مشترک نیز دیده می شود :
"الف : خانواده گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیر قابل تفکیک آن « صمیمیت » است.
ب : اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهی ترین ، اساسی ترین و اصلی ترین وظایف آن می باشد.
"( باوم ، 1367،147) وظایف ،کارکرد و اهمیت خانواده چیزی نیست که بتوان در آن تردید نمود هر چند نباید از خاطر برد که عوامل متفاوت ، بسیاری از کارکردهای خانواده را نسبت به گذشته کاهش داده اما اینها به معنای تضعیف قطعی خانواده و یا امحای آن نیست بسیاری از اندیشمندان جهان امروز علیرغم این نظریات بدبینانه ، از دگرگونی خانواده ، نوسازی آن و پیدایی پایگاههای جدید سخن می رانند
"( ساروخانی،1370، 7 ) ازدواج (Marriage) و همسرگزینی (mate selection) بعنوان نقطه آغازین تشکیل نهاد اجتماعی خانواده از اهمیت بسزا و پر ارزشی برخوردار است که نه صرفاً از جنبه زیست شناختی آن ، بلکه در یک سلسه روابط اجتماعی در هر جامعه با ویژگیهای خاص آن جامعه مورد بررسی قرار می گیرد.
در بین ملل مختلف دنیا ازدواج بعنوان یک امر مسلم و ضروری در حیات اجتماعی مطرح می شود این ضرورت و نیاز بدلیل ایجاد پیوندهای پایدار در جهت حفظ و تداوم کارکردهای خانواده و خویشاوندی حائز اهمیت است .
ازدواج در میان ملت های گوناگون دنیا از ساخت خانواده و نظام خویشاوندی و فرهنگ جامعه متأثر
است و به این لحاظ کارکردهای مترتب بر آن با توجه به این اصل شکل گرفته و در جهت حفظ و تقویت ساختار کلی نظام اجتماعی عمل می نماید.
ازدواج در وهله اول ممکن است امری شخصی و خصوصی تلقی شود اما واقعیت آن است که کمتر حوزه ای از حیات انسانی یافت می شود که روابط بین فرد و جامعه در آن چنین تحت انتظام هنجاری قرار گرفته باشد.
تحولات زیستی ازدواج در همه جوامع یکسان و مشابه است اما از نظر شیوه های مجاز و مشروع رفتار جنسی و خانوادگی تفاوتهای چشمیگیری بین آنها وجود دارد. جامعه همواره کوشیده است با اعمال ممنوعیت ها و محدودیتهایی چند از ازدواج آزاد فرزندانش جلوگیری نماید. گرچه ممکن است افراد بهنگام انتخاب شریک زندگی خود احساس کنند که آزادانه دست به انتخاب می زنند اما آنها در واقع بطور ناخودآگاه از الگوها و قواعد بسیار دقیق و پیچیده پیروی می کنند . این قواعد و الگوها در طی تاریخ شیوه های متعدد و متنوعی را در امر همسر گزینی بیاد می آورد. اسارت و یغمابری زن ، خریداری یا مبادله او زناشویی های داد و ستدی، مبادله دو نامزد، مبادله خواهران با همدیگر، اهدای دختر به یک طایفه یا قبیله در برابر وقوع قتلی تحت عنوان " خون بس" نامزد کردن در کودکی ، لویرات (leviral)
( اجبار مرد به ازدواج با بیوه برادر خود ) و سررات (Sororat) ( اجبار زن به ازدواج با شوهر خواهر خود بهنگام مرگ خواهر)" (شهابی،1371،52) ویژگی غالب شیوه های همسر گزینی یاد شده عدم توجه به احساسات شخصی و بی اعتنایی به آزادیهای طرفین ازدواج است. برخی از این شیوه ها گرچه ممکن است در بعضی از جوامع همچنان رواج داشته باشد، اما شیوه مسلط و غالب همسر گزینی محسوب نمی شود.
حال این سوال مطرح است که :
در عصری که خواست و اراده طرفین ازدواج اهمیت بیشتری یافته و وصلت های تجویزی جای خود را به وصلت های ترجیحی داده اند هنجارهای اصلی گزینش همسر کدامند؟
دورکیم جامعه شناس فرانسوی ازدواج را نهادی اجتماعی می داند که بواسطه عوامل اجتماعی پدید
می آید و با تغییر عوامل و ساختار اجتماعی ساخت آن دگرگون می شود( نوذرپور ، 1371 ، 60) از نظر لوی اشتراوس نیز« هیچگونه نهاد یا شکل زندگی اجتماعی که به غریزه زیستی محدود باشد یافت
نمی شود. خصوصیات بشر این است که به فرضیات و معلومات نظم و سامان می بخشد نه آن که از فرضیات و گرایشهای باصطلاح غریزی تبعیت کند.» همچنین اشترواس معتقد است: " بشر ابتدایی روی غریزه جنسی خویش اولین سازمان اجتماعی را بنا کرد و با تقسیم اقوام خود به دو دسته آنهایی که
می توانند همسر او باشند و دسته ای که نمی توانند با آنها ازدواج کند بر اساس چنین تقسیم بندی اولین مبادله اجتماعی افراد بشر بر مبنای مبادله پایاپای پدید آمد". ( میشل ، 1354 ،42)
تاکنون ازدواج بعنوان یکی از عمده ترین، فراگیرترین و مهم ترین قواعد زندگی بشری در آمده است. این امر در جامعه ما که تعداد افراد حائز شرایط نسبت به دیگر جوامع ( بسیاری از آنها) فزونی دارد و نگاهی به موقعیت جامعه که شرایط ویژه ای را از نظر سیاسی اجتماعی و اقتصادی طی می کند، مهم و لازم می باشد. دگرگونیهای سریعی چون ، پیدایش شهرهای بزرگ مهاجرت وسیع روستائیان به شهر ، گسترش وسایل ارتباطی تغییر حاکمیت سیاسی و تلاش در جهت ایجاد تغییر در نگرش و دیدگاههای مردم، بروز انقلاب اسلامی ، ظهور جنگ و ..... احتمالاً موجب بروز تغییر و تحولاتی در امر انتخاب همسر گردیده است . از طرفی آنچه را از قبل محدوده های بسته جغرافیایی می خواند یعنی محدوده های تنگ که دایره گزینش همسر را محدود می نمود شکسته شد. از طرف دیگر فضاهای موجود، انسانهای بیشتری را در خود گرفت آنچنان که در طول قرون چنین تراکمی دیده نشده بود. با پیدایش چنین تغییراتی، گزینش همسر نه تنها در فضای شغلی وسیعتری امکانپذیر می گردد بلکه انسانهایی از گروههای پایین تر با دستیابی به مشاغل بالاتحرک حرفه ای را با تحرک دیگری از طریق گزینش همسر پیوند
داده اند.
گسترش ازدواج، از جانبی ازدواج انسانهایی را برانگیخت که هیچگاه در طول قرون با یکدیگر پیوند نبسته بودند و از جانب دیگر محیطی مساعد جهت ارتقای آزادانه مرد و زن پدید آمد.( ساروخانی، 1370 ص 114) چنانکه می دانیم دانشجویان بعنوان برگزیدگان فکری جامعه معمولاً در پذیرش عوامل مؤثر دارای نوعی سرعت عمل می باشند و بدلیل تعلق آنان به اقشار اصناف و اقوام مختلف و همچنین وابستگی آنان به طبقات مختلف اقتصادی و فرهنگی مجوعه ای از گروههای مختلف جامعه را در بر
می گیرند. این پژوهش از آنجا اهمیت می یابد که در آن دیدگاههای نسل جوان نسبت به یکی از اساسی ترین مسائل اجتماعی که با آن روبرو بوده اند بررسی شده و ابعاد مختلف عوامل مؤثر بر آن شناخته شود.
آلن ژیرار(1964) می نویسد: " در بین تمامی مراسم ،آداب و حوادث اساسی حیات ، ازدواج از اهمیتی به سزا برخوردار است . مهم از نظر خود، مهم از دیدگاه زیستی و مهم از نظر اجتماعی ، هیچ نهادی نیست که مانند آن جهانی و از نظر غایت ثابت و پایدار باشد."(ساروخانی ، 1370 ،11)
به این ترتیب طبیعی است که وجود ازدواجی سالم و مبتنی بر بینش و بصیرت و دانایی و نگرش همه جانبه و عمیق می تواند ساختار خانواده را در آینده به بهترین نحو ممکن و به شکل سالم و تعالی بخش تضمین کرده و از ظهور و بروز آسیب هایی که روند طبیعی خانواده را تحریف می کند بازدارد.
و...
NikoFile