فرش چیست؟
بشر از زمانی که خود را شناخت و ضرورت وجود ملزومات زندگی روزمره را احساس نمود، به فکر داشتن منسوجی بود تا او را در برابر سرما و سختی زمین محافظت نماید. پشم و موی حیواناتی نظیر گوسفند و بز، اولین یافته های بشر برای برآوردن این نیاز بود و متعاقباً پوست این حیوانات اولین زیرانداز یا به عبارت دیگر فرش منسوج بود. به دنبال تحول و پیشرفت در زندگی، بشر آموخت که می تواند با در هم نمودن و فشردن الیاف پشم، زیراندازی ضخیم تر و گرم تر به نام نمد تهیه نماید. متعاقباً با فراگیری فنون ریسندگی و تابندگی، نخهای پشمی را تولید نمود و برای اولین بار با ادغام رشته نخهای افقی و عمودی نخ های پشم، گلیم را ابداع کرد و این سرآغازی بود برای ابداع فرش گره دار یا پرزدار که هنر و فنی پیشرفته تر بود. تاکنون تاریخ دقیق این ابداعات برای ما مشخص نشده است، اما در میان فرشهای گره دار قدیم ی ترین یافته، متعلق به حدود پنج قرن قبل از میلاد مسیح می باشد. این فرش که به دلیل محل یافتن آن در اعماق یخهای دره های پا زیریک با نام فرش پازیریک شهرت جهانی یافته، توسط سرگئی رودنکو، باستان شناس معروف روس کشف گردید.
فرش پازیریک
تمامی نقش و نگاره های موجود بر روی این فرش مشابهت فراوانی با نگاره ها و حجاریهای کاخ تخت جمشید در ایران دارد. این شباهت به اندازه ای است که کاشف آن در اولین دقایق اکتشاف در سال 1947 میلادی اظهار نمود: "تخت جمشید را به یاد می آورد". به غیر از فرش پازیریک که تقریباً سالم ترین فرش است که از گذشته های بسیار دور به زمان ما رسیده، پاره فرشهایی نیز چه در ایران و چه در خارج از آن کشف گردیده که مشهورترین آنها قطعات کشف شده در اکتشافات شهر قومس در نزدیکی دامغان و همچنین قطعات کشف شده در شهر سوختة سیستان می باشند.
آشنایی با مواد مورد استفاده در رنگرزی مواد اولیه فرشبافی
رنگهای مورد استفاده در رنگرزی مواد اولیه قالیبافی به دو دسته تقسیم می شوند:
1- رنگهای طبیعی اعم از معدنی ، گیاهی و حیوانی
2- رنگهای مصنوعی یاشیمیایی
هدف اصلی رنگرزی عبارتست از تثبیت یک ماده رنگدار بر روی سطح اتکاء (زمینه ) به طوری که این سطح اتکا بتواند به طور دایم بوسیله ماده رنگین پوشیده شود. یک ماده ء رنگین موقعی می تواند مورد استفاده قرار گیرد که به صورت محکمی بر روی سطح اتکاء چسبندگی پیدا نماید و یا داخل الیاف نفوذ برگشت ناپذیری ایجاد کند، به طوری که محصول رنگ شده بتواند در برابر عوامل مختلف مثل سائیدگی ، شستشو، عوامل جوی ، نور خورشید، حرارت ، رطوبت ، گرد و خاک ومواد شیمیایی مقاومت کند و رنگ آن زود از بین نرود
مواد اولیه
پشم
پشم الیافی حیوانی است که از بدن گوسفند به دست می آید. امروزه بیش از 200 نژاد مختلف گوسفند در دنیا شناخته شده که اکثر آنها از نظر تولیدات تجاری و اقتصادی دارای اهمیت چندانی نبوده و صنعت پرورش گوسفند، تنها متکی به 20-10 نژاد آن می باشد. مهمترین نژاد گوسفندان ایرانی را می توان به این شرح نام برد.
1- کلکویی 2- قزل 3- بلوچی 4- عربی 5- فراهانی 6- گرگانی 7- کرمانی 8- کردی 9-لری 10- ماکویی 11- ترکی 12- زندی 13- مهربانی 14- سنجابی 15- جمور 16- هِرِک 17-مغانی 18- افشاری 19- ترکمنی 20- قره گل 21- شال 22- سنگسری 23- خاکستری شیراز24- بختیاری 25- طالشی 26- نایینی .
برای آسانتر شدن شناخت نژادها، طبقه بندی گوسفندان دنیا از روی نوع پشم آنها صورت می پذیرد. به این ترتیب با یک چنین طبقه بندی کلی در میان گوسفندان روبرو خواهیم شد.
1- گوسفندان با پشم کاملاً ظریف : این نوع گوسفند عمدتاً به عنوان گوسفندان مرتع نامیده می شوند و به منظور تولید پشم پرورش می یابند. اصل نژاد این گوسفندان مرینوس می باشد که ازاسپانیا به سایر نقاط دنیا منتقل گردیده است . نام های اطلاق شده به این نژاد گوسفند در رابطه باکشورهای پرورش دهنده آن می باشد
، مانند مرینوس فرانسوی ، مرینوس آمریکایی . پشم این نوع گوسفندان کاملاً سفید و ظریف بوده و در محدودة 21-14 میکرون قرار دارد. (میکرون واحدتعیین ظرافت لیف پشم است یعنی هر میکرون برابر 1000/1 میلیمتر است .
2- گوسفندان با پشم نسبتاً ظریف :این نوع گوسفندان به عنوان نژادهای گوشتی شناخته شده اند. هر چند که پشم آنها ظریف بوده و از قطر 30-21 میکرون برخوردار است .
3- گوسفندان با پشم بلند:این نوع گوسفندان عمدتاً برای تولید گوشت پرورش یافته واز نظرجثه بزرگترین نژاد گوسفندان دنیا شناخته می شوند. قطر الیاف پشم این گوسفندان در محدوده 35 - 30 میکرون و طول آن 500 - 400 میلی متر است .
4- گوسفندان با پشم ضخیم : این نوع گوشفندان دارای پشمی می باشند که در صنعت قالی بافی از کاربرد مطلوبی برخوردار است . بدین جهت به آنها گوسفندان با پشم مخصوص قالی نیزگفته می شود. ظرافت الیاف پشم آنها بین 50 - 35 میکرون و طول آن تا 380 میلیمتر می باشد.
بر خلاف تولیدات متداول نساجی که نیاز به پشم ظریف دارد تا بتوانند از آن پارچه های لطیف تولید نمایند، صنعت قالیبافی نیاز به پشم های خاص دارد که از مشخصات پشم مورد نظر برای پارچه بافی برخوردار نیست و از آن نمی توان پارچه و منسوجات مرغوب و لطیف تهیه کرد. درکشورهای ایران ، چین ، پاکستان ، افغانستان ، ترکیه ، رومانی ، بلغارستان ، شوروی ، هندوستان والجزایر پشم گوسفندان از نوع ضخیم می باشد و اگرچه مصرف چندانی برای بافت پارچه ندارندولی مناسبترین ماده اولیه برای بافت قالی محسوب می شوند. پشم گوسفندان ایرانی به ویژه فراهانی ، کرمانی ، بلوچی ، ماکوئی ، کلکوهی ، سنجابی ، نائینی و بختیاری ترکیبی از انواع الیاف می باشند و این کیفیت موجب می شود تا در شرایط فشردگی و شستشو، الیاف شکل اولیه خود راحفظ نمایند. این حالت ارتجاعی پشم خصوصاً در قالیبافی بسیار حائز اهمیت است . چنین خاصیتی مشخصاً از ویژگی بارز گوسفندان ایرانی به شمار می رود و پشم آن ها را به صورت الیاف ایده آل برای قالیبافی در آورده است . در واقع این صفت به علت شرایط جغرافیایی ، تغییرات آب و هوایی ، نوع علوفه ، آمیختگی نژادی و حتّی فقر غذایی پدید آمده و از جمله خواص ارثی این گوسفندان به حساب می آید.
5- گوسفندان آمیخته پشمی : این نوع گوسفندان از اختلاط گوسفندان با پشم بلند وگوسفندان با پشم ظریف به وجود آمده اند. معمولا گوسفندان نژادهای آمیخته از پشم ظریف برخوردار بوده ، به همین جهت نیز آن ها را در زمره گوسفندان با پشم نسبتاً ظریف طبقه بندی می نمایند.
ویژگیهای پشم مصرفی در قالیبافی
اگرچه پشم در محدوده وسیعی از نظر مصرف قرار میگیرد ولی ویژگیهای خاصی در همه موارد مصرف مورد توجه است از جمله ظرافت ، طول ، قابلیت ارتجاعی ، راندمان ، جعد،درخشندگی و رنگ .
بهترین نوع پشم ظریف به وسیله گوسفندان مرینوس که دارای ظرافت 9/24 تا 5/23 میکرون و بالاتر می باشند تولید می گردد. پشم های باظرافت متوسط (4/26 - 25 میکرون ) و پایین تر (36- 25 میکرون ) معمولا به وسیله آمیخته های مرینوس با گوسفندان گوشتی و یا بعضی از نژادهای انگلیسی تولید می گردند. پشم قالی دارای قطر بین 3/34 - 7/23 میکرون بوده ، توسط گوسفندان غیر اصلاح شده بومی تولید می شود. معمولا الیاف بلند و نازک پشمی که قطر آنها درطول یکسان باشند از بهترین نوع پشم شمرده می شود. پشم نقاط مختلف بدن گوسفندان از نظرقطر و بلندی الیاف متفاوت می باشد و معمولا در چیدن و دسته بندی پشم مخصوصاً برای تهیه خامه قالی باید توجه داشت تا پشمهای نقاط مختلف با هم مخلوط نگردد.
جنس خامه که به عنوان گره قالی به کار می رود باید از پشم خالص و نو باشد و از کاربرد پشم دباغی و پشم کهنه و الیاف مصنوعی و یا سایر الیاف نامرغوب در آن خودداری شود.
میانگین طول الیاف برای نمره های مختلف باید حداقل 5 سانتیمتر باشد و مقدار الیاف کوتاه تر از 5 سانتیمتر در آن نباید از 5 درصد تجاوز نماید. قطر الیاف باید حداقل 20 میکرون باشد. همچنین ثبات رنگ در برابر شستشو حداقل 4 - 3 و در برابر حلالهای آلی نیز حداقل 4 -3 و در برابر مالش حداقل 4 باشد. چربی و روغن الیاف پشم نباید بیش از 5/1 درصد و موادناخالص گیاهی حداکثر یک درصد باشد.
درجة مرغوبیت الیاف پشم مصرفی در فرش دستبافت
1- قطر الیاف کمتر از 30 میکرون درجه یک
2- قطر الیاف بین 35 - 30 میکرون درجه دو
3- قطر الیاف تا 40 میکرون درجه سه
تذکر: طول الیاف هر اندازه بلندتر باشد (از 5/7 سانتیمتر به بالا) مرغوب تر است
ابریشم
نخستین زادگاه ابریشم را کشور چین می دانند. چینیان نزدیک به 2700 سال پیش از مسیح آنراشناخته ، از آن سود می جستند. ابریشم از کرمهای گوناگونی به دست می آید که بهترین آنها کرم ابریشم معمولی با نام بوم بیکس می باشد که از برگ درخت توت تغذیه میکند. امروزه حدود 60درصد تولید ابریشم جهان متعلق به ژاپن ، 40 درصد باقیمانده به سایر کشورها تعلق دارد. سالیانه در دنیا 35000 تن ابریشم تولید می شود که کشور ایران ، تنها سالیانه 1000 تن از این محصول رادر برنامه دارد. از قدیم تولید ابریشم ایران در نواحی ساحلی دریای خزر و استان خراسان رواج داشته . ماده ابریشمین به صورت دو رشته از دو سوراخ ریز که در بخش زیرین لب کرم جای داردبیرون آمده ، با یکدیگر مخلوط می شوند و بلافاصله در برابر هوا خشک می گردند. درازای این رشته ها به 350 تا 1200 می رسد. بعد از گذشت یک هفته از تنیدن پیله ، کرم برای باز کردن پیله ،بادفع یک ماده ی قلیایی پیله را سوراخ می کند. برای جلوگیری از سوراخ شدن پیله و ابریشم کشی از آن ، پیله را وارد بخار گرم 70 تا 80 درجه ی سانتیگراد نموده ، بدین ترتیب کرم را می کشند(خفه می کنند). از 10 کیلو پیله تازه حدود 3 کیلو پیله خشک و از این 3 کیلو حدود 700 تا 1000گرم تار ابریشم تولید می شود. به لایه سلولزی شکل پیله و کرم مانده در ته ظرف ، ته تشتی یا ته خال می گویند. بعد از این کار ابریشم را به قلیاب (کلیاب ) کشی می برند تا صمغ ابریشم گرفته شود. از هر 100 کیلو، 25 کیلو صمغ خارج می شود و 75 کیلو تار سفید و نرم باقی می ماند.
به
پنبه یا پمبک (PAMBAK) واژه ای پهلوی است وبه گیاهی اتلاق می شود که دارای ساقه سبک و کوتاه وشاخه های نازک ، برگهای درشت با گلهای زرد یا سرخ رنگ می باشد. به میوة آن غوزه میگویند که 3 تا 5 ترک دارد. غوزه پس از رسیدن شکافته شده و از میان آن دانه هایی به همراه رشته ها یا تارهای سفید رنگی نمایان میگردد. تارهای پنبه همگی یک اندازه نبوده بلکه درهر غوزه طول تارها متفاوت میباشد. پنبه را با دست یا دستگاه از دانه جدا میکنند ودر نخ ریسی وپارچه بافی به کار می برند. از همگی وزن یک غوره تنها یک سوم آن دانه و پوست و بقیه از الیاف و رشته های پنبه درست شده است . بهترین گونة آن آمریکایی است که گیاه آن دارای گلهای سفیدو تارهای آن گاهی به 80 میلیمتر می رسد. دیگر پنبة مصری است که گلهایش زرد است . پنبة آسیایی درایران و برخی کشورهای دیگر آسیا می شود. این پنبه دارای رشته های کلفت و کوتاه است
آشنایی با مواد ضد بید
الیاف پشمی در شرایط زیر دچار بیدزدگی می شوند
1- در رطوبت زیاد 2- دردمای 20 تا 30 درجه سانتیگراد 3- به کار نبردن مواد ضد بید 4- PH مناسب برای رشد بید که معمولا بین 7 تا 8 می باشد.
ویژگیهای زیر در ترکیبهای ضد بید اهمیت فراوانی دارند:
1- ویژگی ضد بیدباید روی لیف پشم اثر بخش باشد. 2- پایداری خوب پس از شستشوی گوناگون .3- دوام و پایداری در برابر نور. 4- بدون بو و بدون رنگ باشد. 5- در دمای نزدیک به جوش جذب شود. 6- همراه با بیشتر مواد تکمیلی بتوان کار نمود. 7- ویژگیهای فیزیکی پشم را دگرگون نکند. 8- ویژگی رنگررزی پشم را دگرگونی ندهد. 9-افزون بر الیاف پشمی بر الیاف دیگر هم اثر داشته باشد.
از ایولان یو 33 (EULAN.U.33) برای ضد بید کردن الیاف استفاده می کنند. رنگ ظاهری آن قهوه ای کمرنگ و به صورت مایع است . این ماده قابل حل در آب می باشد. پس از آنکه ایولان را به اندازة کافی رقیق کردند به حمامی که در آن رنگ واسید وجود دارد، داخل میکنند و رنگرزی را به صورت معمولی ادامه می دهند. درمورد رنگهای طبیعی و رنگهای دندانه ای که احتیاج به عمل دندانه دادن پشم است بهتر است که عمل تکمیلی ضد بید در حمام دندانه انجام گردد.
عمل ضد بید کردن پس از رنگرزی
این راه یکی از روشهای خیلی خوب برای ضد بید کردن پشم است . پس از عمل رنگرزی در موقع شستشو می توان ایولان یو 33 را به کار برد. ابتدا آنرا در پنج تا ده قسمت اب سرد رقیق کرده سپس به حمام شستشو داخل می کنند. مدت 10 دقیقه در حرارت 35 تا 40 درجه خامه پشم را در آن گردش داده ، سپس نسبت به وزن کالایک درصد اسیداستیک ِ 60 درصد را که قبلا رقیق کرده اند به حمام اضافه می کنند ومجدداً مدت 15 دقیقه خامة پشم را در حمام گردش می دهند.
عمل ضد بید کردن در ماشینهای شستشوی پشم
این حالت برای مقادیر زیاد پشم که بخواهند ضد بید کنند بسیار مقرون به صرفه خواهد بود. بهترین طریقه در مورد ماشینهای شستشو آن است که ایولان را به آخرین حمام شستشو اضافه کنند. اضافه کردن ایولان بایستی تدریجی و یکنواخت باشد. در این حالت درجه حرارت باید از 40 درجه کمتر باشد و همچنین PH حمام در کلیة مراحل شستشو باید مورد دقت کامل قرار گیرد. چون قلیا، تمایل جذب شدن ایولان را کاهش می دهد. اگر PH حمام از حد تجاوز کند در این صورت به حمام کمی اسید استیک که قبلاً به خوبی رقیق شده اضافه میکنند تا حمام خنثی شود.
مادة دیگری که به عنوان ضد بید استفاده می ود EULAN.W.A.New می باشد. ثبات این ماده به اندازة ایولان یو 33 نیست ولی کاربرد آن ساده تر است . به صورت مایع به رنگ قهوه ای روشن می باشد که قابل حل در آب است . در حمام های تکمیل پس از رنگرزی می توان از هر درجه حرارتی استفاده نمود.تمایل به جذب در لیف در حمام های رنگ در این ماده بسیار خوب است
روش ضد بید کردن با EULAN.W.A.New
پس از رنگرزی : در این حالت می توان عمل ضد بید کردن را با شستشوی ساده و یاصابون و دترجنت انجام داد. درجه حرارت در این حالت بین 35 تا 40 می باشد.ایولان دبلیوآ را در مقدار آبی که بین 5 تا 10 برابر وزن خودش باشد رقیق مینمایند وبه حمام خنثی اضافه میکنند مدت 10 دقیقه پشم را در حمام گردش داده ، سپس نسبت به وزن کالا یک درصد از اسید استیک 60 درصد به آن اضافه می کنند و مدت 15 دقیقه در این حالت عمل نموده ، بدون شستشوی الیاف پشم را خشک میکنند.
عمل ضد بید کردن هنگام رنگرزی
ابتدا ایولان دبلیوآ را رقیق کرده ، قبل از آن که اسید را به حمام ریخته باشند واردحمام رنگ می کنند. پس از آن اسید و الیاف پشم را وارد محلول نموده و رنگرزی رادر حالت معمولی ادامه می دهند. در مورد رنگهای دندانه ای و رنگهای طبیعی بهتراست عمل ضد بید کردن و دندانه دادن توام در یک حمام انجام می شود.
عمل ضد بید کردن در ماشینهای ضد شستشو
بهتر است عمل ضد بید کردن الیاف در آخرین حمام شستشو انجام شود و پس ازآن دیگر الیاف عمل شده شسته نشوند. درجه حرارت حمام باید بین 35 تا 40 درجه باشد.
می توان باایولان دبلیوآ قالیهای تمام شده را به دو صورت ضد بید نمود:
1- قالی را در محلول 5 گرم در لیتر ایولان که 25 تا 30 درجه گرم شده است شستشو می دهند. پس از شستشوی قالی آن را در ماشین آبگیری سانتریفوژ وارده کرده تا آب آن خارج شود. این عمل را چند بار تکرار می کنند تا این که پرزهای قالی کاملاً محلول ایولان را جذب کند. پس از عمل ضد بید کردن از شستشوی مجددقالی خودداری کرده آنرا خشک می نمایند.
2- ضد بید کردن قالی توام با شستشو با کف صابون :
این شستشو را نیمه خشک شویی نیز مینامند. در هر لیتر کف صابون حدوداً 10گرم ایولان دبلیوآ وارد می کنند و به صورت معمولی قالی را با آن شستشو می هند.عمل ضد بید کردن قالی را باید به منظور اطمینان ، هر چند سال یکبار تکرار کرد
آشنایی با رنگرزی گیاهی و حیوانی
از دیرباز انسان از مواد مختلف موجود در طبیعت برای رنگرزی استفاده می کرد.ابتدایی ترین رنگ برای بشر اولیه سیاه و قرمز بوده است که به دنبال این شناخت ،انسان از خاک زرد به عنوان رنگ زرد و از خاک سرخ به عنوان رنگ سرخ و از زغال به عنوان رنگ سیاه استفاده می کرده است . پیشینة رنگ سازی در ایران قدمتی چند هزارساله دارد که نقاشیهای ابنیة تاریخی و منسوجات به دست آمده از قدیم گواه این مدعاست . گذشته از آثار به جا مانده از دوران هخامنشی و ساسانی که نشاندهندة مهارت ایرانیان در بافت و رنگرزی فرش و منسوجات مختلف است ، عصر صفویه اوج شکوفایی این هنر در ایران است . رنگرزی در این دوران شاد و متنوع بوده است .در برخی از مینیاتورهای این دوره قالیهایی با زمینة سبز یا زرد دیده می شود که نشان دهندة سابقه برخی از رنگ بندی های دورة صفوی ، مخصوصاً با زمینة زرد است که البته امروزه هیچ پسندیده نیست ، زیرا متاسفانه در تاریخ معاصر ایران استفاده ازرنگهای تیره بیشتر شده است . اما با توجه به سوابق تاریخی و این که ملت ما بسیارشاد و اهل زندگی بوده است و با توجه به نقاشیها و نمونه های بازمانده از دورة صفوی ، در می یابیم که رنگ بندی قالی ایران مخصوصا از دورة صفوی به بعد تغییرکرده و روز به روز تیره تر شده است . اقلیم و پوشش گیاهی ایران هم در تدارک رنگهای روشن کمک می کرده است نه رنگهای تیره ، زیرا از مجموع گیاهان رنگی ،تنها نیل که در خوزستان کاشته می شد، رنگ سرمه ای می داد. رنگ سیاه و قهوه ای تیره از آنجا که با استفاده از دندانه های پوساننده تهیه می شد، در قالی ایران چندان کاربردی نداشته است و اگر داشته در قالیهای پست بوده است . گیاهان رنگی ایران همه رنگهای شاد میدهند، حتی پوست گردو و حنا."
آشنایی با رنگدانه های گیاهی و حیوانی بسته به قسمت رنگدار:
قسمتهای رنگدار در گیاهان مختلف ، متفاوت است . در بعضی از گیاهان موادرنگی در ریشة آنها موجود است مانند روناس . در بعضی دیگر مواد رنگی در گل وجود دارد مثل اسپرک ، زعفران ، گندل و...
برخی نیز در برگ آنها مانند نیل و توت و.... در برخی دیگر نیز در پوست میوة آنهامانند انار، پیاز و... و یا در پوست ساقة آنها موجود است مانند بلوط ، و برخی گیاهان ،تمامی قسمتهای آنها رنگدار است بعنوان مثال تمامی قسمتهای سماق بخصوص میوة آن دارای مواد رنگین است . همچنین از تمامی قسمتهای گزنه غیر ریشة آن برای رنگرزی استفاده می کنند.
در ذیل به معرفی تعدادی از گیاهان رنگزا می پردازیم .
روناس : زادگاه و پیدایش این گیاه از خاورمیانه می باشد ولی از گذشته های دور دربیشتر پهنه های جهان کشت می شده است . از دیرباز در بیشتر قسمتهای ایران ،روناس کشت می شده به ویژه در یزد که از هوای گرم و اراضی شنزار برخوردارمی باشد. ریشه های روناس ، کلفت و در اراضی شنزار نزدیک به 2 متر در ژرفای زمین فرو می رود. در ریشة آن مادة زرد رنگی یافت می شود و چنانچه ریشه تازه باشد،شیرین و در صورت کهنه بودن تلخ و قابض می باشد. گونه های این گیاه فراوان و ازنظر جنس و رنگ متفاوت می باشند. مادة رنگی ریشة روناس بستگی به مدت زمانی دارد که در زیر خاک مانده باشد. در گذشته ریشه روناس را 4 تا 5 سال و گاهی بیش ازاین در زیر خاک می گذاردند و از علل خوب بودن رنگهای گذشته همین طولانی ماندن ریشه در زیر خاک بوده است . ولی امروزه ریشه های یک ساله به فروش می رسند، گفته می شود روناس پهنه های گرمسیری بهتر از روناس سردسیر می باشد
ریشة روناس از سه بخش درست شده است :
1- در میانة ریشه ، مغز باریکی است که رنگ قرمز دارد.
2- بخشی که روی مغز قرار گرفته کلفت تر است و رنگ آن زرد مایل به قهوه ای است و مواد رنگی هم بیشتر در این بخش یافت می شوند.
3- پوست که مانند لایه ای نازک روی ریشه قرار گرفته و رنگ آن قرمز مایل به قهوه ای است
انواع روناس های ایران
از دیرباز در بیشتر پهنه های ایران روناس کشت می شده به ویژه در یزد که از هوای گرم و اراضی شنزار برخوردار می باشد. روناس ایران همیشه مرغوب و مشتریان وخواهان زیادی دارد از این رو مقداری از آن به کشورهای دیگر فرستاده می شود.روناس ایران از گونه های مختلفی برخوردار است :
1- گونه روبیا الگانیا که در پهنه های شمال می رویند.
2- گونه روبیا پربگرینا که در پهنه های اصفهان ، یزد و مرکز ایران کاشته می شوند.
اسپرک : گیاهی است که دو سال بیشتر عمر نمی کند و سپس فاسد شده ، از بین می رود، بلندی این گیاه به 1 تا 5/1 متر می رسد. این گیاه در آسیا و اروپا یافت می شودو پهنه های شنزار و مرطوب را می پسندد و دوگونه است :
1- اسپرک تربیت شده : که بیشتر برای رنگ آن کشت می شود و دارای شاخه های کوتاه و باریک می باشد و از نظر رنگ بر اسپرک خودرو (وحشی ) برتری دارد. چون همگی بخشهای این گیاه دارای مواد رنگین است . ولی رنگ ریشة آن کمتر و هر چه بر بالای درختچه می رسد مواد رنگین آن فزونی گرفته ، در گل و میوه بیشتر می باشد.
2- اسپرک خودرو: دارای شاخه های بلند و گل و میوة کمتر است . رنگی که از این گیاه به دست می آید در برابر عوامل گوناگون ثبات خوبی دارد.
از خرداد تا مرداد ماه تخمهای این گیاه را در اراضی شنزار می پاشند و پس از رشدگیاه ، بوته ها را از ریشه جدا و در آفتاب خشک می کنند. پس از خشک شدن ،بخشهایی را که دارای خاک است تمیز نموده ، بقیه را دسته دسته می کنند. اسپرک رادر آفتاب یا سایه خشک می کنند. آنهایی که در آفتاب خشک شده اند رنگ زرد وآنهایی که در سایه خشک شده اند رنگ زرد مایل به سبز می دهند.
نیل : در سراسر دنیا فقط تعداد معدودی از گیاهان قادرند رنگ آبی ایجاد کنند. ازاین میان نیل یکی از بهترین و کهن ترین آنهاست . برگ وسمه که رنگ آبی بسیارضعیفی دارد در طی قرون بخاطر ارزانیش بجای نیل مورد استفاده بوده است و تجارفنیقی وسمه را از هند می آوردند و آن را در مصر و روم می فروختند. نیل از موادرنگینی است که انسان از زمانهای بسیار دور آنرا در رنگرزی به کار می برده است . این گیاه در قسمتهای گرم کرة زمین می روید. برگهای این گیاه دارای چندین نوع مواد وهمچنین ماده ئ رنگی است که پاره ای از الیاف را با آن رنگ می کنند و نیروی رنگینة ان شدت و ضعف دارد. اگر برگهای این گیاه را بجوشانند یا زیر فشار قرار دهند مادة رنگی به دست می آید که هر گاه با اکسیژن هوا تماس پیدا کند ترکیب تازه پدیدمی آورد که نخست سبز رنگ و کم کم به آبی می گراید. این گیاه در ایران بیشتر درمنطقه جنوب غربی کشور به ویژه بلوچستان کاشته می شده . بوتة نیل گیاهی است که دو سال عمر می کند. بخش بالایی این گیاه از یک متر بیشتر است . از شاخه های بالایی شاخه های کوچکی جدا می شود و دارای برگهایی شبیه به برگهای درخت اقاقیا است . به مادة رنگین این برگها ایندیگو گویند که اندازة آن به 40 تا 60 درصدمی رسد.
بوتة نیل را خیلی زود و پیش از بامدادان که هنوز شبنم روی آن است ، با داس به گونه ای می چینند که از شاخه ها چند سانتیمتر در خاک بماند. پس از چیدن آن ها رادسته دسته نموده ، به کارخانه می برند و بخشهای پایینی گیاه را از بخشهای بالایی جدا می کنند زیرا برخی می پندارند که بخشهای بالائی مرغوبتر هستند. آنگاه بوته هارا روی زمین پهن کرده ، در برابر آفتاب به اندازه ای زیر و رو می کنند تا برگها خشک شده رنگ سیاه به خود بگیرند و پس از جدا نمودن برگها از شاخه ها، آنها را درون دیگهای ویژه ای می ریزند و چوبهایی روی آن می گذارند تا پس از افزودن آب به دیگ ، برگها روی آب نیایند. سپس آنقدر آب به دیگ می افزایند تا همگی بخشهای برگها را فرا گیرد. یک تا دو ساعت پس از آن تخمیر آغاز می شود و نشانة آن نیز کف سفیدی است که روی آب را فرا گیرد. پی در پی هم می زنند تا هوا به خوبی داخل آن شود. این کار را آنقدر تکرار می کنند تا رنگ محلول به آبی پررنگ برسد و در پایان مادة رنگی به شکل رسوب ته نشین می شود که در آب غیر محلول می باشد. گاهی برای سرعت دادن به این کار (رسوب محلول ) کمی سود یا آمونیاک به آن می افزایندو گاهی هم پیش از هم زدن ، اندکی آمونیاک یا آهک در محلول می ریزند. این کارموجب ته نشین شدن مواد خارجی موجود در محلول می گردد و روشن است که چنین رسوبی باید گرفته شود و در پایان نیلی که به دست می آید خالص و مرغوب است .
نیل خوب باید دارای خصوصیات ذیل باشد:
1- سبک باشد و رنگ درخشان و شفاف داشته باشد.
2- شکننده باشد و سوراخهای زیاد در سطح داشته باشد
3- وقتی خیس است باید حالت چسبندگی داشته باشد.
4- وقتی سوزانده می شود باید خاکستر کمی از خود به جای گذارد.
5- وقتی در محلولهای قلیائی حل می شود باید خمیر تمیزی ایجاد کند.
6- در اسید سولفوریک باید کاملاً محلول باشد.
برگ مو: برگ مو در زمانهای گذشته در ایران منبع مهمی برای ایجاد رنگ زرد روشن مایل به قهوه ای بوده است . دلیل اهمیت و محبوبیت برگ مو صرفاً بخاطر آب و هوای ایران است که اکثراً برای کشت مو کاملاً مساعد و مناسب است . بنابراین برگ مو به مقادیر فراوان و یا به ارزانی در دسترس همگان است . این برگها می توانند رنگهای زرد و روشن خیلی درخشان ایجاد کنند. برای آماده کردن و استخراج رنگ اول بایدبرگها را در زیر آفتاب خشک کرد و سپس آنها راسائیده و مدت شش ساعت جوشاند. از آنجائیکه دوام و ثبات این رنگ در مقام مقایسه با گل اسپرک کمتر است لذا بیشتر برای ترکیب با دیگر رنگها برای به وجود آوردن رنگهایی مثل قهوه ای ،سبز و نارنجی به کار می رفته است .
بقم : بقم که در زبان فارسی به نامهای چوب هند، چوب کالو یا چوب سرخ شناخته می شود از زمانهای کهن به عنوان رنگ مورد استفاده بوده است و ایرانیها ازاین منبع رنگ حتی مدتها پیش از زمانی که اروپائیان این درخت را در آمریکای مرکزی و غربی کشف کنند از آن استفاده می کردند. بقم درختی نسبتاً بزرگ است وچوبش آنقدر سخت است که برای ساختن قرقره به کار می رود. در طول سلطنت صفویان چوب این درخت از هندوستان به ایران وارد می شد. گرچه استفاده ازرنگهای نباتی وقتیکه رنگهای شیمیایی کشف شدند متوقف شد، اما این درخت بخاطر ثبات رنگش و قیمت کم برای مدت زیادی مورد استفاده قرار گرفت . از این گیاه بیشتر برای رنگهای تیره مانند قهوه ای استفاده می شود. قدرت رنگ آمیزی آن بقدری زیاد است که اگر قطعه کوچکی از آن در دهان قرار گیرد بزاق را قرمز می کند،اما شدت رنگ بقم با توجه به سن و نژاد درخت متفاوت است .
جفت: جفت مانند بقم رنگ دیگری است که از پوست درخت گرفته می شود.جفت از پوست درخت جفت که درخت عظیمی است وارتفاع آن تا سی متر می رسدبه دست می آید. این درخت در بسیاری از نقاط مثل قفقاز و حتی قسمتهایی ازآمریکا یافت می شود. در ایران نوع ویژه ای از این درخت در جنگلهای لرستان وکردستان می روید که از نظر جنس و نوع رنگ بر درختهای جفتی که در قفقاز یافت می شود ارجحّیت دارد. پوست درخت جفت از دو لایه تشکیل می شود. یک لایه نازک خارجی که رنگ زرد مایل به سبز ایجاد می کند و یک لایه درونی ضخیم که رنگ قرمز قهوه ای بسیار خوبی ایجاد می کند. لایه درونی بخاطر دلایل اقتصادی بندرت تنها مورد استفاده قرار می گرفت ، چون قدرت رنگ آن کم است و در نتیجه مقدار کمی رنگ برای فروش به دست می آمد و رنگرزی با آن گران تمام می شد. درحالیکه پوست خارجی که به خاطر نامطلوب بودن رنگش ارزش کمی داشت قدرت رنگ کنندگی اش چندین برابر پوسته داخلی است . رنگرزان بیشتر مایل بوده اند هر دولایه را در تهیه به کار گیرند ودرنتیجه این ترکیب رنگ نامرغوبتری به دست می آمدبنام قهوه ای جفت . ماده رنگ کننده جفت را کورسیترین می گویند.
در طبیعت رنگهای گیاهی بسیار دیگری وجود دارد که شرح و معرفی آنها زمان زیادی را می طلبد. مهمترین آنها را به این شرح نام می بریم :
توت - اکالیپتوس - هلیله - پل (پلهم ) - زعفران - گل جعفری - گندل - پوست انار - پوست گردو و ....
رفوگری و ترمیم فرش و عملیات تکمیلی آن
عملیاتی که به نوعی در تکمیل و یا رفع نواقص فرش انجام می شود زیر پوشش رفوگری قرار می گیرد. رفوگری کاری است که معمولا نیازمند تجربه ومهارت خاصی است و افرادی که اقدام به این کار می کنند باید دارای سابقه طولانی در بافت ،رنگرزی ، شناخت رنگ و مواد اولیه فرش باشند.
کلیه آسیب دیدگیهای فرش را می توان به سه گروه تقسیم نمود:
الف - آسیب دیدگی کم (رفوی درجه سه - رفوی آسان ) شامل ترمیم در رفتگی شیرازه - ترمیم پارگی (از بین رفتن ریشه ها) - رفع لکه های سطحی .
این نوع آسیب دیدگی لزوما به متن و نقشه فرش ربطی نداشته و گاهی اوقات از ریشه های آماده برای ترمیم فرش استفاده می شود. در موردی که ریشه ها به طور تک تک و یا در فواصل مختلف از بین رفته باشد، می توان با وارد کردن نخ های مشابه چله در گلیم و در لبه فرش چله ها را کامل کرد. برای ترمیم شیرازه نیز بهتر است نقاط آسیب دیده در کنار فرش کاملا خالی شده و سپس با نخ همرنگ و با همان ضخامت شیرازه ها کامل شود. در مورد رفع لکه های کوچک و سطحی ، مقدارکمی پرداخت (قیچی )، چنانچه تفاوت زیادی در ارتفاع پرزها ایجاد نکند، می تواند مؤثر باشد. برای از بین بردن لکه ها استفاده از مواد رنگبر چون باعث کم رنگ شدن تمام رنگ زیر لکه می شود، توصیه نمی گردد.
ب - آسیب دیدگی متوسط (رفوی درجه دو - رفوی متوسط ) - ساییدگی ها - پارگی های کوچک - بید زدگی .
در این آسیب دیدگی معمولا چله فرش سالم مانده و قابل استفاده است .
ج - آسیب دیدگی زیاد (درجه یک - رفوی سخت و کامل ) که شامل موارد زیر و مشابه آنها:
سوختگی قسمتی از فرش
پوسیدگی در اثر حمل فرش و یا وارد آمدن وسایل نوک تیز و ضربات سنگین و یا رطوبت زیاد. در این نوع آسیب دیدگی معمولا گره ها همراه با چله فرش از بین رفته و نیاز به ترمیم اساسی دارد.
برای انجام هر گونه عمل ترمیمی در موارد فوق لازم است:
ابتدا فرش کاملا غبارگیری شود.
فرش را روی زمین صافی گسترده و سوراخ ها بازدید شود.
اگر سوراخ در اثر مواد شیمیایی مانند اسید یا قلیایی ایجاده شده باشد، ابتدا باید فرش شسته شود.
اگر فرش دارای سوراخ های متعددی باشد و فاصله این سوراخ ها از یکدیگر کم باشد(نسبت سطح سوراخ ها به نسبت سطح بافت باقیمانده بیشتر است ) نخ ها و بخش های سالم بین سوراخ ها باید بریده شود و سوراخ بزرگی ایجاد شود.
یادآوری 1- برای فرش های پوسیده که چله آن ها مقاومت لازم را ندارند به ویژه در مورد فرش های قدیمی و با ارزش حتی الامکان نباید تارها را پاره کرد و یا خامه های آن را بیرون آورد، بلکه به روشی خاص چله ها از درون سوزن کشی شده و محکم می شوند.
یادآوری 2- فرش هایی که از قسمت جلو بید خورده (و یا پرز آنها از بین رفته )، از روی فرش وفرشهایی که از قسمت پشت بید خورده ، از پشت فرش ترمیم می شود.
باید نوع آسیب دیدگی را مشخص کرد. در مورد فرش های پاره و یا سوراخ شده ، سطح آسیب دیده از بالا و پایین روی دار و یا درون قاب و یا روی تخته محکم می شود.
الیاف پرز یا تار که دارای استحکام کافی نیستند باید قطع شوند.
نقشه قسمت پاره شده و یا آسیب دیده از روی قسمت های سالم فرش مشخص شود و درصورت امکان مجدد، طراحی و آماده گردد.
وسایل رفوگری باید آماده شده در دسترس قرار گیرد.
وسایل رفوگری شامل قیچی ، قلاب ، سوزن مخصوص ، سوزن درشت ، یک عدد دهن باریک ( یا انبردست ) و نخ های مورد نیاز است . رفوگران قدیمی و باتجربه معمولا براساس نیاز وسایلی نظیر چکش ، میخ ، کاسه ، بطری ، اتو، کیله (نوعی نوار سوزنی ماشین های کارد در کارخانه های نساجی) و موم به این مجموعه می افزایند.
روش انجام کار:
رفوگری مانند اغلب کارهای فرش کاری تجربی و عملی است ولی می توان تا حدودی برخی از مسایل این حرفه را به صورت علمی منعکس کرد.
در این جا با برخی از شیوه های ترمیم فرش و دلایل و نوع آنها آشنا می شویم.
در مورد آسیب دیدگی نوع کم (آسان - درجه سه)
در مورد این نوع آسیب دیدگی و یا نقص ، روش ترمیم ریشه های از بین رفته بعنوان نمونه بیان می شود.
ترمیم ریشه ها: در مواردی که ریشه های فرش به دلایل مختلفی از جمله پوسیدگی از بین می رود، ابتدا نخ ریشه را از نوع پنبه یا پشم یا ابریشم آماده کرده ، قسمت هایی را که از بین رفته به طول معین ریشه می دهند و این کار از راه وارد کردن نخ هایی از جنس چله در مسیر تک تک نخ های پاره شده چله به درون فرش (تا فاصله حداقل 10 سانتیمتر از فاصله لبه فرش به درون متن ) انجام می شود. در مواردی که بیشتر ریشه از بین رفته باشد، از ریشه های آماده که معمولا با گلیم کوتاهی همراه است ، استفاده می شود. چنانچه لبة گلیم فرش قبلا زنجیره زده شده و یا لبه دوزی شده باشد نیازی به گره روی زنجیره ها نیست ولی چون غالباً لبه فرش فاقد زنجیره در انتهای گلیم است ، ریشه ها را دسته دسته از انتها گره می زنند تا از پاره شدن گلیم و در نهایت ریزش گره ها جلوگیری شود.
آسیب دیدگی نوع متوسط (درجه دو)
در این نوع آسیب دیدگی معمولا پرزهای فرش به دلایل زیر از بین رفته و چله فرش باقی مانده است :
ساییدگی در اثر فشار و یا سایش بر اثر طول عمر.
ساییدگی در مورد فرشهای چله ابریشم که پرز آنها پشمی است بیشتر دیده می شود،زیرا پشم در مقابل چله ابریشم دارای مقاومت کمتری بوده و چنانچه زیر پا انداخته شود نسبت به فرش چله نخی و یا چله پشمی احتمال ساییدگی آن بیشتر است .
بید زدگی که معمولا پشم را مورد حمله قرار داده و چله پنبه ای باقی می ماند.
سوختگی و یا آسیب دیدگی شیمیایی که فقط سطح فرش از بین رفته باشد.
در تمامی این موارد ابتدا نقشه فرش را مشخص کرده و پس از آماده کردن رنگهای لازم ، پرزها را با کمک سوزن مخصوص ، ترمیم می کنند.
در مورد بریدگی هائی که بافت و طرح فرش آسیب ندیده باشد دولبه فرش را کاملا به هم نزدیک کرده ، و به وسیله سوزن و به کمک انبردست چله ها را از درون به هم وصل می کنند. اگر پاره گی در جهت طولی باشد این سوزن کاری از درون پود کلفت انجام می شود.
آسیب دیدگی زیاد (سخت - درجه یک )
در این نوع آسیب دیدگی چله و پرز فرش و حتی گلیم و ریشه ها از بین می رود. می توان چنین تصور کرد که قسمتی از فرش باید کلا بافته شود، با این تفاوت که این کار در قالبی محدود و با مواد و مصالحی که تهیه آنها نیازمند صرف وقت و مهارت است انجام می شود و نتیجه کار باید به شکلی باشد که با نمونه اولیه منطبق باشد
قبل از شروع کار آماده کردن نیازهای ترمیم به شرح زیرضروری است .
آماده کردن ابزار کار که قبلاً ذکر شد.
آماده کردن نقشه که در مورد فرشهای کهنه و قدیمی و بخصوص فرشهایی که ارزش هنری دارند کاری حساس و فنی است و نقشه فرش باید از روی قسمتهای سالم فرش و یا درمواردی که نقشه متقارن نیست و سراسری است توسط طراح متخصص تهیه شود.
چنانچه فرش در اثر اسید و یا مواد شیمیایی آسیب دیده باشد باید حتماً و حداقل قسمت از بین رفته در لبه های فرش ، شسته شود.
نصب قسمت آسیب دیده در یک قاب به شکلی که لبه های آسیب دیده مورد کمترین فشار قرار گیرد.
چله کشی فرش از راه وارد کردن نخ هایی در لبه های باقیمانده به شکلی که این لبه ها آسیب ندیده و ضمناً کمترین برجستگی بعد از رفو دیده شود.
یادآوری: کلیه موارد ذکر شده نیازمند مهارت فنی و تجربه طولانی شخص رفوگر است در غیراینصورت ترمیم فرش منجر به ضایعه ای غیرقابل جبران بخصوص در مورد فرش های با ارزش خواهد شد.
مهمترین بخش رفو تهیه رنگهای مورد نیاز است که بخصوص در مورد فرش های کهنه و قدیمی نیازمند تخصص و تجربه فراوان می باشد و رفوگران نخ های رنگ شده را با روشهای خاصّ و مواد رنگبر کهنه نما می کنند.
بعد از اتمام عملیات رفو، به وسیله اتو و یا کوبیدن قسمتهای رفو شده اقدام به پرزگیری ، کیله کشی و... گردیده ، کار رفو تکمیل می شود.
عملیات تکمیلی در فرش
معمولا پس از اتمام بافت فرش برخی عملیات و اقدامات لازم جهت حفظ بیشتر سلامتی فرش و حتی برطرف کردن برخی از معایب صورت می گیرد.
این معایب به دلیل خاصی در فرش به وجود آمده که در بخش معایب قالی نیمه بافت به آن پرداخته شد. از آن جایی که عملیات تکمیلی بافت فرش اغلب در کارگاههای مرمت و رفوی فرش صورت می پذیرد لذا اهم این موارد در این بخش ارایه می گردد.
1- انواع گره در ریشه ها و تزیین آنها
گلیم بافی فرش در دو سوی آن یکی از راههای افزایش عمر فرش و جلوگیری از ریختن وخارج شدن گره آن می باشد. چنانچه گلیم بافی فرش به هر دلیل شل شده باشد و یا تشخیص داده شود که مقدار آن مقاومت لازم برای حفاظت فرش را ندارد، معمولا در انتهای ریشه های فرش اقدام به گره زدن می نماید. این امر بویژه در مورد فرشهای کهنه که در معرض شست و شو قرار می گیرند بسیار حائز اهمیت است . مهمترین و متداول ترین این گره ها عبارتند از:
دو گره
برای ایجاد دو گره بر روی ریشه های فرش ، تمام ریشه های فرش را به دسته های 2 الی 4 تایی تقسیم میکنند و اولین دسته را توسط دست چپ می گیرند. سپس با دست راست نخی شبیه به نخ پود اما با تاب کمتر را توسط انگشت شصت و سبابه گرفته و پس از آن که آنرا دو دور به دورانگشت میانه ، سبابه و شصت گرداندیم ، اولین دسته 2 یا4 تایی ریشه ها را از داخل آن بیرون آورده ، امتداد نخ را با دست راست می کشیم و به ای ن ترتیب گره ای که ایجاد شده بر روی اولین دسته ریشه ها قرار می گیرد. این گره دقیقا به انتهای ریشه ها هدایت می یابد و باعث استحکام گلیم باف فرش می گردد. این عمل به ترتیب بر روی دسته های دوم و سوم و... ریشه های فرش تا به آخر انجام می دهند.
روش مذکور معمولا بر روی فرشهای جوان و نو بافت که دارای ریشه های سالم و بلند هستند انجام می گیرد. اما چنانچه فرش به هر دلیل کهنه و پاخور شده باشد و به عبارتی چله های آن پوسیده و بسیار کوتاه شده باشند روش فوق به راحتی میسر نیست و برای ایجاد دو گره از نخ و سوزن استفاده می نمایند.
گره نخودی
برای ایجاد گره نخودی لازم است طول ریشه ها به حد لازم بلند باشد. برای ایجاد این نوع گره ریشه ها را در دسته های 2 الی 4 تایی گرفته و به صورت متداول به دور یکدیگر پیچانده ، گره می زنند. چنانچه فرش قدیمی و ریشه های آن کوتاه باشد، ابتدا اقدام به اضافه نمودن ریشه های جدید و بلند در دو طرف فرش می نمایند و سپس به نحو گفته شده گره نخودی را ایجاد می نمایند.
گره پنجره ای
این نوع گره بیشتر جنبه تزیئنی دارد و لازم است ریشه ها بسیار بلند باشد. روش کار چنین است که ابتدا در انتهای ریشه ها گره نخودی و یا حتی دو گره ایجاد کرده ، سپس امتداد ریشه های همجوار را نیز با فاصله ای در
. حدود 5/1 الی 2 سانت از گره نخودی ، دوباره با هم گرة معمولی می زنند. مجدداً امتداد ریشه ها را از محل قبلی و با فاصله 5/1 الی 2 سانت با ریشه های همجوارگره می زنند. در نهایت کلیه ریشه های فرش به صورت پنجره ای تغییر شکل می دهد. این گره تزیئنی بیشتر بر روی فرشهای نفیس و ابریشمی ایجاد می گردد.
2- چرم دوزی کناره های طولی فرش
برخی از فرشها به ویژه آن گروه از فرشهایی که مکانیزم بافت آن به شیوه لول می باشد، لبه های طولی فرش به سمت پشت آن لوله می شود که دلایل به وجود آمدن آن در مبحث معایب قالی نیمه بافت گفته شد. چنانچه فرش بافته شده دارای چنین عیبی باشد معمولا رفوگران اقدام به چرم دوزی آن می نماید. چرمی که برای کناره
دوزی فرش مورد استفاده قرار می گیرد باید دارای مقاومت و سختی مورد نیاز باشد تا از لوله شدن فرش جلوگیری کند. عرض چرم بین 3 تا 5 سانتیمتر است که جنس آن یا از چرم کاملا طبیعی است (که البته به این شکل کمتر مورد استفاده قرار می گیرد) یا از چرم مصنوعی ( انواع فوم و مواد پلاستیکی ). نحوه دوختن چرم به این شکل است که سوزن چرم دوزی را با نخ چرم دوزی آماده نموده ، به صورت زیگزاگ نوار چرمی را ازپشت فرش به کناره های آن می دوزند. اگر مقدار لوله شدن لبه های فرش زیاد باشد ابتدا فرش را به پشت روی زمین پهن می نمایند و به وسیله چکش چوبی لبه های طولی آن را می کوبند. و سپس پارچه ای را بر روی آن پهن کرده و با مقداری آب آن را خیس کرده و اتو می کشند تا مقداری از لوله شدگی آن جلوگیری شود. سپس اقدام به چرم دوزی می کنند. البته چرم دوزی لبه های فرش به دو منظور دیگر نیز صورت می گیرد.
برای جلوگیری از لغزیدن فرشهای سبک و کوچک بر روی سطوح صاف ماندن پارکت وسنگهای صیقلی
برای پوشاندن محل میخ و یا چنگکهای مربوط به دارکشی فرش
3- دار کشی
دارکشی فرش عملی است برای رفع کجی های کوچک و سایر موارد مشابه که به صورت فرورفتگی یا برآمدگی یا سَرَک در کناره های فرش دیده می شود. عمل دارکشی در مورد رفع کجی های کوچک مؤثر است و در مورد کجی های بزرگ مؤثر نیست و معمولا فرش دارکشی شده پس ازچند سال به حالت اولیه باز می گردد.
روش کار چنین است که ابتدا فرش را بر روی یک سطح چوبی پهن می نمایند. سپس کمی آن رابا آب مرطوب می نمایند که حالت ارتجاعی و کشش پذیری آن بیشتر شود. سپس ابعاد واقعی وصحیح فرش را مشخص نموده ، لبه هایی که دارای فرورفتگی باشند را توسط چنگک های مخصوص آنقدر می کشند تا به کلی از بین رفته و محو شود. بلافاصله برای جلوگیری از برگشت فرش به حالت اولیه آنرا به سطح چوبی زیر آن میخ می نمایند. پس از آنکه هر چهار طرف فرش به مقدار لازم کشیده شد و کجی های آن پنهان گشت آنرا به مدت دو الی سه روز به همان حالت رها می کنند تا مقدار کشیدگی فرش ثابت گردد. سپس میخ ها را درآورده و در صورت امکان جای میخ ها را با قلاب بافت پنهان نموده و محو می کنند. در هنگام دارکشی فرشها باید موارد ذیل رعایت گردد.
فشار بیش از اندازه برای صاف کردن فرش باعث پاره شدن تار و پود فرش و حتی گره های آن می گردد.
میخ های مورد استفاده باید ریز و ظریف باشند.
ایجاد کشش بر روی فرش باید مرحله ای باشد یعنی در ابتدا مقدار کمی کشش با زمان معینی وارد و سپس در مرحله بعدی کشش شروع شود. در غیر اینصورت هیچ فرشی تحمل کشش یکجا و آنی را ندارد.
در بعضی مواقع بویژه در مورد فرشهای کوچک و ظریف از بخار آب و اطو نیز برای کشش بیشتر فرش استفاده می نمایند که بسیار مؤثر است
غبارگیری دستی
در این حالت به چند روش فرش را غبارگیری می کنند. برخی فرش را به پشت روی زمین پهن کرده و با چوب به پشت آن می زنند. برخی نیز فرش را از پشت بر روی یک شبکة توری فلزی که درارتفاع مناسبی از زمین قرار دارد پهن کرده و سپس با چوب و یا وسیلة دیگری به پشت آن می زنند.در این حالت کلیه ذرات گرد و غبار از فرش خارج شده و چون بین فرش و زمین ، فضای خالی است ذرات گرد وغبار دوباره به داخل فرش نفوذ نمی کند. در برخی موارد چهار نفر هر یک گوشه ای از فرش را گرفته و به ترتیب ضربه ای موجی شکل را به فرش وارد می سازند و به این ترتیب فرش از چهار طرف تکان داده شده و آلودگیهای آن خارج می گردد. برخی نیز فرش رامحکم به زمین یا سطح سفتی می کوبند تا غبار آن خارج شود که البته این روش بدترین نوع غبارگیری فرش است زیرا احتمال وارد شدن هر نوع آسیبی وجود دارد. به طور کلی قبل ازغبارگیری به روش دستی باید فرش را به دقت بررسی نمود. چنانچه فرش قدیمی و کهنه باشد و یا دارای قسمتهای رفو شده باشد، هر گونه غبارگیری دستی که همراه با ضربات شدید و ناگهانی باشد باعث وارد شدن آسیب های جبران ناپذیر به فرش می گردد. شاید بهترین روش در مورد فرشهای جوان و نوبافت آن باشد که فرش را از یک ارتفاع مناسب آویزان نموده و با چوب به آهستگی و از پشت به آن ضربه زده و در مورد فرشهای بسیار قدیمی بهتر آن است که با استفاده از برس های نرم ذرات گرد و غبار را از لای پرزهای فرش بیرون آورد. سپس با جاروی برقی ذرات گرد و غبار را از درون پرز فرش بیرون کشید. البته در هنگام استفاده از جاروی برقی بهتر است نوک مکندة آن با فاصله ای مناسب از سطح فرش قرار گیرد، تا ذراتی که از فرش خارج شده و در هوامعلق شده اند به خوبی جمع شده و دوباره به داخل فرش وارد نشوند.
غبارگیری ماشینی
امروزه با پیشرفت فن آوری ، ابزارها و ماشین آلات خاصی برای غبارگیری فرش طراحی و ساخته می شود. نمونه های قدیمی تر این ماشین ها دارای عرض زیاد بین 4 الی 5 متر و طول بسیارکمتر بین 5/1 الی 2 متر است
. درون این دستگاه دو محور استوانه ای قرار د
دانلود مقاله فرش چیست؟