فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بانک اطلاعاتی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بانک اطلاعاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
تا چندین سال قبل فقط کسانی که به سیستم های بزرگ و گران قیمت دسترسی داشتند، می توانستند از برنامه های مدیریت بانک اطلاعاتی استفاده کنند ولی با پا به عرصه گذاشتن کامپیوتر های شخصی در نوع ، اندازه و سرعت های مختلف ، برنامه های متعددی هم ، همراه اینان وارد میدان شدند که هر کدام دارای خصوصیات منحصر به فرد خود بودند. در این میان dBASE می توانست جلوگیری از بسیاری از مشکلات مدیران و مسئولان این صنایع و نرم افزارهای مناسب برای برنامه نویسان و تحلیل گران سیستم باشد.
در سال 1978 ، « واین راتلیف» برنامه Vulcan را نوشت و از سال 1979 تا سال 1980 انحصار فروش آن را خود شخصاً به عهده داشت تا اینکه در اوخر سال 1980 قراردادی با شرکت آشتون . تیت تکنولوژی (d Base) و حق تألیف آن را خرید و بعد از آن وی به عنوان مدیر بخش تکنولوژی جدید در آتشون –تیت مشغول به کار شد.
BASEIII d از توسعه d BASEII که برای فصل های اولیه ریز کامپیوتر ها طراحی گردیده بود و از ظرفیت حافظه و قدرت پردازش محدودی برخوردار بود، پدید آمد ، ولی کاملاً یک برنامه کامپیوتری متفاوت برای بهره گیری از ریزکامپیوترهای جدید معرض شد. ظرفیت ذخیره سازی داده ها و سرعت محافظت آن افزایش فراوان یافته است و بدون کاهش در قابلیت های برنامه نویسی II ، استفاده از III بسیار ساده گشته است. به این ترتیب با توسعه صنایع ، سازمانهای مختلفی برای تأمین نیازمندی های روزافزون اجتماع پا به عرصه وجود نهادند که با توجه به کمبود نیروی انسانی و منابع مادی استفاده از کامپیوتر بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفت و از آن جمله نرم افزارهای مختلف با کاربردهای متنوع که توانسته اند تا حدودی در پیشبرد اهداف سازمانها نقش داشته باشند. ولی آنچه مسلم است ای« است که سیستم های کامپیوتری بی نقص بوده و همواره در حال رشد می باشد اما به طور یقین کمک شایانی به جوامع نموده اند.

 

بانک اطلاعاتی چیست ؟
آیا تا به حال با واژه DBMS آشنا بوده اید ؟ روش سیستم های تیک برای مدیریت بر بانکهای اطلاعاتی و مجموعه های بزرگ از داده های آماری در سیستم های کامپیوتری ، شاید تعریفی مناسب برای این واژه باشد.
یک بانک اطلاعاتی به مجموعه اطلاعات در دسترس گفته می شود که بر حسب نیاز و اولویت های خاصی که مدیریت بر آنها در نظر می گیرد ، مرتب شده اند.
برای دسترسی به تک تک مقادیر اطلاعاتی احتیاج به یک روند و یا سیستم جایگزینی مشخصی از اطلاعات در واحد های حافظه را خواهیم داشت.
داده های بانک اطلاعاتی به عنوان داده های پایدار و با ثبات منظور می شوند . منظور از پایداری این است که نوع داده های بانک اطلاعات با داده های ناپایداری مثل داده های ورودی ، داده های خروجی ، دستورات کنترلی، صفها ، بلوکهای کنترلی نرم افزار، نتایج میانی و به طور کلی مقام داده های از ماهیت آنها حالت گذرا دارد ، متفاوت است. به عبارت دیگر به این دلیل می گوییم داده های بانک اطلاعاتی پایدار است: وقتی داده ها توسط سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی برای ورود به بانک اطلاعاتی پذیرفته شد فقط در صورتی می تواند حذف شود که درخواستی به سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی ارسال شود و با اثرات جانبی ناشی از اجرای برنامه حذف نخواهد شد . با توجه به این پایداری ، تصرف دقیقتری از بانک اطلاعاتی ارائه می کنیم :
1- شرکت تولیدی 2- بانک 3-بیمارستان
4- دانشکده 5- اداره دولتی
هر اداره باید داد هایی راجع به عملیات خود نگهداری کند . این داده ها ، همان داده های پایدار هستند این موسسات ممکن است داده های زیر را دارا باشند:
1- داده های مربوط به تولید
2- داده های حسابداری
3- داده های بیماران
4- داده های مربوط به دانشجویان
5- داده های مربوط به برنامه ریزی
اهداف و مزایای بانک اطلاعاتی :
بطور کلی اهداف و مزایای یک بانک اطلاعاتی را می توان در چهار بخش خلاصه کرد :
1- رشد پذیری
2- سرعت و کیفیت بالاتر
3- صرفه جویی در حافظه
4- اشتراکی شدن داده ها
هر چند پاسخ به این سوال تا حدی به این بستگی دارد که سیستم تک کاربره است یا چند کاربره.
برای مثال اگر سیستم تک کاربره باشد امتیازات سیستم بانک اطلاعاتی نسبت به سیستم سنتی که رکوردها بر روی کاغذ نگهداری می شود عبارت اند از :
* فشردگی : نیازی به فایل های متنی حجیم نیست.
* سرعت : ماشین می تواند سریعتر از انسانها ، داده ها را بازیابی و به هنگام سازی کند. مخصوصاً پاسخگویی به درخواست های موردی ، بسیار سریع انجام میشود.
* بودجه کمتر : خیلی از یکنواختی ها در نگهداری فایل ها به روش دستی ، حذف می شود. همواره کار مکانیکی توسط ماشین سریعتر از انسان انجام می گیرد.
* دسترسی : در هر زمان می توان اطلاعات دقیق و به هنگام را دریافت کرد. البته این مزایا در محیط چند کاربره که بانکهای اطلاعاتی بزرگ و پیچیده ای وجود دارند ، چشمگیر تر است. اما یک امتیاز ویژه در چنین محیطی وجود دارد و آن عبارت است از : سیستم بانک اطلاعاتی موجب می شود تا موسسه بر روی داده هایش کنترل مرکزی داشته باشد. این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این وضعیت با وضعیتی که در موسسات بدون بانک اطلاعاتی وجود دارد متفاوت است . در موسسات فاقد بانک اطلاعاتی ، هر برنامه کاربردی فایل های خاص خودشان را دارند ، گاهی نیز نوارها و دیسکت های مخصوص به خود را دارند. بنابراین داده ها پراکنده اند و کنترل بر روی داده ها با روشها سیستماتیک دشوار است. به طور کلی پیشرفت در گونه های مختلف بانک های اطلاعاتی و استفاده از مدل های جدید نرم افزاری گویای رشد پذیری و سیر صعودی در پایگاه داده ای است. سرعت و ذخیره سازی حافظه به دلیل عدم افزودگی در اطلاعات و اشتراکی شدن داده های آماری برای استفاده های متفاوت گویای مزایای این سیستم است.
معایب بانک اطلاعاتی :
1- پیچیدگی طراحی
2- آسیب پذیری
پیچیدگی طراحی برنامه های مدیریت، توسط تیم های برنامه نویسی و سازندگان سیستم « DBA» و آسیب پذیری ، دخل و تصرف ، عدم اطمینان به صحت داده ها ، در شرایط امنیتی ، شاید از عمده ترین معایب این بانکها باشد . لذا برای جلوگیری از موراد فوق ، تیم های که خود را محافظ و نگهبان اطلاعات می نامند ، آمادگی و همکاری خود را با طراحان تیم ، اعلام داشته اند. البته بنا به ضرورت کاربران سیستم را نیز به سه دسته تقسیم بندی می کنیم .
1- DBA : تیم طراحی و محافظ سیستم با بالاترین حق تقدم و دسترسی به اطلاعات
2- End User : اپراتورها ( کاربران ترمینالی) که در پایین ترین حق تقدم قرار دارند.
3- Aplication Programming : برنامه نویسان کاربردی
لازم به تذکر است که یک سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی و یا در واقع ، طراح سیستم ها تک رهبری توسط یک کامپیوتر غالباً نیازهایش را با روش های زیر تأمین می سازد :
1) سخت افزار
2) نرم افزار
3) اطلاعات و داده ها
4) تیم کاربران

 

سیستم بانک اطلاعاتی :
سیستم بانک اطلاعاتی ، سیستم نگهداری رکوردهاست. بانک اطلاعاتی را می توان به عنوان قفسه بایگانی الکترونیکی در نظر گرفت مخزن یا کانتینری برای فایل داده کامپیوتری است. کاربران سیستم می توانند عملیات گوناگونی را بروی این فایل ها انجام دهند . مثل :
* افزودن فایلهای جدید و خالی به بانک های اطلاعاتی
* افزودن داده ها به فایل های موجود
* ارزیابی داده ها از فایل های موجود
* تغییر داده های فایل های موجود
* حذف داده ها از فایل موجود
* حذف فایل ها از بانک اطلاعاتی
یک سیستم بانک اطلاعاتی همانطور که اشاره شد از چهار جزء ، داده ها، سخت افزار ، نرم افزار ، و کاربران تشکیل شده است.

 

داده ها :
سیستم های بانک اطلاعاتی در کامپیوترهای شخصی و کامپیوترهای بزرگ مورد بهره برداری قرار می گیرند. بدیهی است که قابلیت هایی که یک سیستم بانک اطلاعاتی ارائه می کند تا حد زیادی به کامپیوتری که این سیستم بر روی آن کار می کند بستگی دارد. سیستم ها بر روی کامپیوتر بزرگ، معمولاً چند کاربره هستند، درحالی که سیستم ها در کامپیوترهای کوچک ، تک کاربره هستند.
سیستم تک کاربره سیستمی است که در آن که واحد می تواند فقط از یک بانک اطلاعاتی استفاده کند. هدف اصلی سیستم چند کاربره این است که به کاربر اجازه دهند، از آن به عنوان یک سیستم تک کاربره استفاده نمایند. مشکلات مربوط به سیستم های چند کاربره ه داخل سیستم ها بر می گردد نه به آنچه در دید کاربر قرار دارد.
به طور کلی ، داده ها در بانک اطلاعاتی ، به خصوص در سیستم های بزرگ ، هم به صورت مجتمع و هم به صورت اشتراکی هستند . این دو جنبه یعنی ، مجتمع بودن و اشتراکی بودن داده ها در محیط های بزرگ به عنوان امتیاز سیستم ها بانک اطلاعاتی محسوب می شوند . مجتمع بودن داده ها در سیستم های کوچک ارزشمند است.
* مفهوم جامعیت این است که بانک اطلاعاتی مجموعه ای از فایلهایی است که بخشی از اطلاعات اضافی از بین آنها حذف شده است و به عنوان مثال یک بانک اطلاعاتی ممکن است حاوی فایل Employee باشد. که حاوی نام کارمند ، آدرس ، محل کار، حقوق و غیره باشد و همچنین حاوی فایل ENRoLLMENT باشد که تعداد ثبت نام شدگان در کتابخانه باشد.
* مفهوم مشترک بودن این است که داده های موجود در بانک اطلاعاتی می تواند بین کاربران مختلف به اشتراک گذاشته شود ، یعنی هر یک از کاربران می توانند از یک بخش از داده ها دستیابی داتشه باشند. این شیوه اشتراک، همزمانی یا غیره ، از این واقعیت ناشی می شود که بانک اطلاعاتی مجتمع است . به عنوان مثال ، اطلاعات مربوط به محل کار در فایل EmPolyee بین کاربران امور پرسنلی و کاربران اداره آموزش مشترک است و همانطور که گفته شد، این دو گروه از کاربران ، برای اهداف مختلفی از این اطلاعات استفاده می کنند.
نتیجه که از مجتمع نبودن و مشترک بودن بانک اطلاعاتی ناشی می شود این است که هر کاربری فقط بخشی از داده های بانک اطلاعاتی را مورد استفاده قرار می دهند . علاوه بر این ، بخش هایی که کاربران مختلف سر و کار دارند با هم همپوشانی دارند.
سخت افزار :
قطعات سخت افزاری سیستم متشکل از :
* حافظه های جانبی ( معمولاً دیسکها) که برای ذخیره سازی داده ها به کار می روند در دستگاه های 1/0 ( مثل درایو ها و غیره ...) ، کنترلگرهای دستگاه ها ، کانال های I/O و غیره
* پردازنده های سخت افزار و حافظه های اصلی انها را که برای پشتیبانی از اجرای نرم افزاری بانک اطلاعاتی به کار می روند.

 

نرم افزار :
بین بانک های اطلاعاتی فیزیکی (مثلاً داده های ذخیره شده) و کاربران سیستم ، لایه ای از نرم افزار وجود دارد که مدیر بانک اطلاعاتی یا کارگزار بانک اطلاعاتی ، یآ سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی (DBMS) امکاناتی از قبیل اضافه و حذف فایل ها ، بازیابی داده ها از آنها به هنگام سازی داده های این فایل ها و جدول ها از طریق سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی ارائه می شود.
یکی از کارهایی که سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی انجام می دهد این است که کاربران را از مواجه شدن با جزئیات سخت افزاری بر حذر می دارد.
به طور کلی سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی به محصولات خاصی از فروشندگان خاص نیز اطلاق می شود ، مثل بانک اطلاعاتی جهانی DB2 شرکت آی – بی – ام که برای DS/340 تولید شد . اصلاح نمونه سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی ، به کپی خاصی از این محصول اطلاق می شود که در نصب کامپیوترهای خاصی به کار می رود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  67  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بانک اطلاعاتی

دانلود مقاله خصوصی سازی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله خصوصی سازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه

 

گرایش کشورهای جهان سوم به خصوصی سازی قبل از آنکه زاییده نیاز واقعی پدیدار شده از متن اقتصادی شان باشد، از فشارهای محیطی و تمایل به همگامی با اقتصاد جهانی منتج شده است. این کشورها از خصوصی سازی، انتظاراتی از قبیل تغییر مدیریت دولتی به مدیریت خصوصی که تصمیم هایش بر اساس نفع شخصی است، جایگزینی اهداف اداری مبتنی بر مسائل سیاسی به اهداف تجاری و انگیزه سودآوری، تخصیص منابع مالی به سرمایه گذاری بر مبنای کارایی آنها، کاهش فرصتهای بهره برداری از امتیازات توسط اشخاص ذی‌نفع، کاهش فساد در اداره شرکتها، گسترش امکانات برای تسریع رشد و توسعه اقتصادی داشتند.

 

خصوصی سازی در ایران در سال های 1341-1342به عنوان یکی از اصول انقلاب سفید معرفی شد و روند جدید خصوصی سازی در ایران از سال 1368 به بعد و در چارچوب سیاستهای اقتصادی دولت و برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و بر اساس مصوبه دولت وقت به منظور دستیابی به اهداف ارتقای کارایی فعالیتها، کاهش حجم تصدی دولت در فعالیتهای اقتصادی و خدماتی غیرضروری، ایجاد تعادل اقتصادی، استفاده بهینه از امکانات کشورانجام پذیرفت. خصوصی سازی در ایران، دارای نتایج و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی زیادی بوده است.

 

این مقاله با هدف طرح راه کارهای اجرای اصل 44، در چهار بخش سازماندهی شده است: در بخش اول، مفهوم خصوصی‌سازی و زیر بناهای فکری آن تشریح می شود. در بخش دوم مفهوم توسعه ارائه می شود. در بخش سوم به راه کارهای اجرای اصل 44 و بخش چهارم به جمع بنـدی و نتیجه گیری اختصاص یافته است.

 

ایجاد و رشد و توسعه حس مشترک «ما» به جای من و تو، یکی از نیرومندترین ابزارهای فرهنگی تحقق اصل 44 است.

 

1- خصوصی سازی

 

واژه خصوصی کردن و خصوصی گرایی برای اولین بار در زبان انگلیسی در سال 1983 در فرهنگ لغت دانشگاهی جدید وبستر چاپ و رسما تصویب شد. از واژه خصوصی کردن، معانی متفاوتی به ذهن خطور می کند. یکی ازطرق تبیین معنی این واژه، ارتباط دادن آن با فعالیتها واقدامات دولت درجهت تامین کالاها و خدمات است. اما کاربرد واژه خصوصی‌سازی برای فروش دارایی های بخش عمومی، پدیده بارز دهه 1980است، ولی حوزه های مختلف فعالیت را برای آن تشریح کرده اند. از این رو مفهوم خصوصی سازی گسترش یافته است و چهار رویکرد نسبت به خصوصی سازی وجود دارد:

 

الف- خصوصی سازی سنتی که عایدات دولت را از محل فروش دارایی های دولتی یا برای تعادل پرداخت از طریق جریان ورود سرمایه گذاری خارجی تحت فشار قرار می دهد.

 

ب- تغییرات ناگهانی
اگرچه خصوصی سازی برای کشورهای تابع اقتصاد بازار و نظام سرمایه داری آثار مثبت به دنبال داشته است، ولی برای کشورهای جهان سوم از جمله ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب آثار زیانباری به دنبال داشته است، که مبین ناهمگونی و ناسازگاری بین خصوصی سازی به عنوان ابزار رشد و توسعه اقتصادی با سایر ساختارهای اجتماعی-فرهنگی و انسانی و... است
و برخوردهای اجتماعی ناشی از برنامه اصلاحات اقتصادی را به حداقل می‌رساند و خصوصی سازی با سرعت زیاد، سلب مالکیت را از دولت دنبال می کند.

 

ج- تغییر شکل مالکیت جمعی، که سعی می‌کند به سرعت مالکیت هزاران موسسه دولتی را در مقیاس بزرگ و متوسط به مالکان خصوصی واگذار کند و انتقال دهد.

 

د- خصوصی سازی داخلی که کنترل موسسات دولتی را به گروه های داخلی مانند مدیریت و کارگران واگذار می کند.

 

خصوصی سازی، هرگز موضوع ساده انتقال دارایی های دولتی به بخش خصوصی نیست، بدین علت که سیاست های برگزیده نمی‌توانند تابع بازار باشند، ولی آزادی ورود و خروج از بازار را فراهم می کنند. بنابراین دولتها برای خصوصی سازی مشوق هایی به کار برده اند و محدودیت هایی هم وضع کرده اند تا از عهده ضرورتهای سیاسی برآیند. از این رو می توان خصوصی سازی را به صورت های زیر تعریف کرد:

الف- خصوصی سازی به صورت چرخش مدیریتها از سیستم دولتی به خصوصی در بخشهای عمده ای از صنایع تعریف می شود.

 

ب- خصوصی سازی شرکتهای دولتی، یعنی تغییر فضای حاکم بر فعالیت شرکت با حفظ بافت اصلی فعالیت، به گونه ای که فضای مذکور تغییر یابد وشرایط بازار بر نحوه کارکرد شرکت تاثیر گذارد تا انگیزه‌ها و مکانیسم های بخش خصوصی ملاک تصمیم گیری قرار گیرند.

 

ج- خصوصی سازی روندی است که در آن دولت امکان انتقال وظایف و تسهیلات خود را از بخش عمومی به بخش خصوصی بررسی و در صورت تشخیص و اقتضا نسبت به انجام چنین انتقالی اقدام می کند.

 

با نگریستن به مفهوم خصوصی سازی در کل، متوجه می شویم که دو اصل در آن مستتر است: اول تغییر مالکیت و دوم به کارگیری نیروهای بازار. بنابراین زیربنای اندیشه خصوصی سازی ، ذهنیت متفاوت پیرامون نحوه تخصیص منابع در جامعه است. پس این سوال مطرح است که چه کسی پیرامون اولویت تخصیص منابع در جامعه تصمیم می گیرد و چه کسی تعیین می کند که منابع به سمت فعالیتی خاص سوق داده شود و از فعالیت دیگر دور شود. ذهنیت حاکم در دهه 1960-1970 در کشورهای جهان سوم این بود که به علت نارسایی های بازار، حضور مسلط دولت در صحنه تولید امری لازم و ضروری است. نمود چنین طرز تفکری، تشکیل تعداد زیادی شرکت دولتی و حرکت سهم عمده ای از منابع جامعه به سمت چنین شرکت هایی بود. بدین ترتیب عنان تخصیص منابع به دست تکنوکرات‌ها و بوروکرات ها افتاد که از مجاری برنامه و نه منطق بازار، حرکت منابع جامعه را تعیین می کردند.

 

خصوصی سازی در کنه خود چرخشی دراین ذهنیت است و در واقع از سپردن تعیین اولویت ها به دست مکانیزم بازار صحبت می کند و بازارگرا کردن جامع ترین تعریفی است که می توان از خصوصی سازی بیان کرد. بنابراین کارآفرینان بخش خصوصی، سرمایه‌گذارها و سرمایه دارها به جای تکنوکرات ها و بوروکرات ها اولویتها را تعیین می کنند و منابع بر اساس علائم و منطق بازار از یک فعالیت به فعالیت دیگر هدایت می کنند.

 

2- مفهوم توسعه

 

توسعه یک فراگرد ذهنی، ارزشی و عینی است و دانشمندان علوم اجتماعی هرکدام به روش جداگانه ای بر روی بعدی از ابعاد آن تاکید نموده اند. در حالی که اقتصاد دانان بر روی افزایش درآمد سرانه تاکید می کنند، جامعه شناسان به کثرت و تنوع و پاره افزایی نهادها علاقه نشان می دهند و دانشمندان علوم سیاسی به افزایش میزان مشارکت و دگرگونی نهادهای قدرت در جامعه اشاره دارند و روانشناسان به انعطاف پذیری ذهنی و همدلی و انگیزه یک موفقیت توجه نشان می دهند و معتقدند جامعه ای توسعه می یابد که افراد آن ظرفیت کشف اسرار طبیعت و کاربرد دانش و جرئت خطر کردن و برای کسب موفقیت انگیزه قوی دارند. برخی دیگر از دانشمندان معتقدند که زمانی توسعه تحقق پیدا می کند که انسانها مهارت کافی را برای زندگی در جامعه پیچیده پیدا کرده باشند و با کسب مهارتهای فنی بتوانند تکنولوژی روز را به کار گیرند و با کسب مهارتهای اجتماعی و فرهنگی بتوانند خود را با اوضاع و احوال پیچیده جامعه امروز انطباق دهند.

 

از توسعه، تعاریف متعددی توسط صاحب نظران ارائه شده است. برخی توسعه را بالا رفتن رفاه عامه مردم از طریق تحول و مکانیزه شدن تولید و میل به خود بسندگی نسبی، تامین بهتر عدالت اجتماعی و مشارکت آحاد مردم در سرنوشت خود و بالا رفتن نسبی آگاهی توده های مردم تعریف می کنند. برخی دیگر توسعه را تغییرات تدریجی و پیشرفت از یک حالت ابتدایی به سمت یک حالت تکامل یافته و نهایی تعریف می کنند که به کشف چگونگی حصول حرکت های پیشرفته و تکاملی پدیده های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در یک جامعه مربوط می شود و با تمامی جنبه های حیات ملی تماس دارد و جنبه های سیاسی و اجتماعی و مذهبی حیات ملی را شامل می شود. بنابراین می توان توسعه را مجموعه فعالیتهایی برای هدایت جامعه در جهت ایجاد شرایط مطلوب زندگی بر اساس نظام ارزشی مورد پذیرش جامعه مربوطه تعریف کرد.

 

خصوصی سازی در کنه خود چرخشی دراین ذهنیت است و در واقع از سپردن تعیین اولویت ها به دست مکانیزم بازار صحبت می کند و بازارگرا کردن جامع ترین تعریفی است که می توان از خصوصی سازی بیان کرد. بنابراین کارآفرینان بخش خصوصی، سرمایه‌گذارها و سرمایه دارها به جای تکنوکرات ها و بوروکرات ها اولویتها را تعیین می کنند و منابع بر اساس علائم و منطق بازار از یک فعالیت به فعالیت دیگر هدایت می کنند
3- تفکر و تامل بر راه کارهای اجرای اصل 44 قانون اساسی خصوصی سازی در کنه خود چرخشی دراین ذهنیت است و در واقع از سپردن تعیین اولویت ها به دست مکانیزم بازار صحبت می کند و بازارگرا کردن جامع ترین تعریفی است که می توان از خصوصی سازی بیان کرد. بنابراین کارآفرینان بخش خصوصی، سرمایه‌گذارها و سرمایه دارها به جای تکنوکرات ها و بوروکرات ها اولویتها را تعیین می کنند و منابع بر اساس علائم و منطق بازار از یک فعالیت به فعالیت دیگر هدایت می کنند

 

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد وسیله است نه هدف، و در تحکیم بنیان های اقتصادی اصل بر رفع نیازهای انسان در مسیر رشد، تعالی و تکامل بوده است و مانند سایر نظام های اقتصادی تمرکز بر تکاثر ثروت و سودجویی صرف نیست. از این رو قانونگذار در اصل چهل و سوم قانون اساسی به تامین استقلال اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و تامین نیازهای انسان در مسیر رشد با حفظ آزادی او توجه کرده است و برای تحقق آن در اصل چهل و چهارم ذکر کرده است که نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی بر طبق یک برنامه ریزی صحیح بنیان گذاشته می شود و سازندگی و توسعه را در پرتو مشارکت همگانی و سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی فرض کرده است.

 

بنابراین در اجرای اصل 44 قانون اساسی نباید صرفا به خصوصی سازی محض و واگذاری صرف شرکت های دولتی به مردم توجه شود، بدین علت که این شیوه خصوصی سازی چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نه تنها آثار مثبت و سودمندی برای مردم و جامعه به ارمغان نیاورده است، بلکه آثار منفی زیادی بر روی زندگی مردم ایجاد کرده است و به رشد و توسعه اقتصادی جامعه هیچ کمکی نکرده است. ازاین رو اجرای اصل 44 نیازمند مشارکت همه جانبه ملت و دولت در پی ریزی زیر بناهای فکری- نظری و عملی درچارچوب اقتصاد اسلامی و فراهم کردن فرصت های رشد و ترقی برای تمام آحاد مردم و جامعه است.

 

مالکیت مختلط یعنی مجموع مالکیت خصوصی و دولتی، روحیه تعاون و همکاری را بالا می برد و زمینه تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی را فراهم می آورد.

 

دراین بخش، راه کارهای اجرای اصل 44 طرح و تشریح می شود. این راه کارها در چهار بعد فرهنگی- اجتماعی، ساختاری (ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سازمانی- مدیریتی)، انسانی و فرایند توسعه و مشارکت مردم طبقه بندی شده اند.

 

الف- بعد فرهنگی- اجتماعی:
بعد فرهنگی- اجتماعی معرف سیستم های ارزشی، فرهنگی و باورهای توسعه و در نتیجه تعریف و نهادینه شدن سیستم های ارزشی و فکری الگوی توسعه بر مبنای مبانی اعتقادی دین اسلام و هویت ملی است. فرهنگ و باورهای فرهنگی و ارزشی در رشد و توسعه جوامع بشری نقش بسیاری داشته اند و اندیشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی آن را مطالعه کرده اند. ژوزف اسپنگلر اهمیت بسیاری برای فرهنگ ملت و نقش عقاید و ارزشهای جامعه به صورت انگیزه های رفتار انسان وعامل تعیین کننده در توسعه اقتصادی و سیاسی قائل است و می گوید: «جایی که ارزشهای توسعه غالب شوند، توسعه تحقق می‌یابد ودر صورت فقدان این ارزشها، توسعه اقتصادی ممکن نیست. هگن به اهمیت فرهنگ و تحولات فرهنگی اشاره می کند: شخصیت فرهنگی اصلی ترین عامل ایجاد کننده توسعه اقتصادی است وهرگونه تحولات اقتصادی معلول تحول فرهنگی و منبعث از آن است (یوسفی نژاد، 1382).

 

تعریف و نهادینه کردن باورهای فرهنگی و ارزشی مناسب و سازگار با توسعه لازمه توسعه است. پس اجرای اثربخش اصل 44 نیازمند پی ریزی مبانی فکری فرهنگی و ارزشی توسعه پایدار و پویا به شرح زیر است:
1- ایجاد و رشد و توسعه حس مشترک «ما» به جای حس من و تو. به عبارت دیگر نهادینه شدن هویت ملی- اسلامی در تمام فعالیتها و کوشش های توسعه در تک تک افراد جامعه؛
2- ایجاد و رشد و توسعه فرهنگ کار؛
3- ایجاد ورشد و توسعه فرهنگ قناعت، صرفه جویی، و مصرف بهینه از منابع؛
4- ایجاد و رشد و توسعه وجدان کار و انضباط اجتماعی؛
5- ایجاد و رشد و توسعه ارزشهای مربوط به تولید ثروت و سرمایه گذاری به طریقه مشروع.

 

ب- بعد انسانی:
انسان منشا هر گونه تغییر و تحول، و خود کانون تحول است. بدون تغییر در باورها، بینش ها، امیال و آرزوها و تصورات انسانی امکان توسعه اقتصادی و در نتیجه توسعه پایدار و پویا فراهم نمی‌شود. توسعه پایدار به افرادی نیاز دارد که با درک صحیح واقعیات موجود در جهان هستی خود را آماده پذیرش نقشی کنند که در نهایت به رشد و توسعه اقتصادی و درنتیجه توسعه پایدار و رفاه مادی و معنوی بیانجامد.

 

با اعتقاد به اینکه ثروت و سرمایه اصلی و زیر بنایی هر جامعه ای، نیروی انسانی آن جامعه محسوب می‌شود، توسعه از یک سو بر اساس نیازهای واقعی انسان باید تعریف شود و ازسوی دیگر توسعه نیازمند انسان توسعه یافته، بالغ وخود شکوفاست. انسان توسعه یافته، بالغ و خودشکوفا، انسانی کارآفرین، ریسک پذیر، مسئولیت پذیر و آینده ساز و موج آفرین در اقیانوس متلاطم جهان هستی است. تحقق اهداف توسعه بدون اداره و هدایت انسان های توسعه یافته میسر نخواهد بود.

 


ج- بعد ساختاری:
وقوع توسعه پایدار و پویا همانند هر پدیده دیگرجهان هستی نیازمند چارچوب و ساختارهای مناسب اداری، سازمانی و قانونی، ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است. بنابراین وظیفه دولتمردان و سیاستمداران است که زمینه اجرای اصل 44 و در نتیجه توسعه پایدار و پویا را با اصلاح ساختارهای اداری، سازمانی، و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراهم کنند.

 

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد وسیله است نه هدف، و در تحکیم بنیان های اقتصادی اصل بر رفع نیازهای انسان در مسیر رشد، تعالی و تکامل بوده است و مانند سایر نظام های اقتصادی تمرکز بر تکاثر ثروت و سودجویی صرف نیست. از این رو قانونگذار در اصل چهل و سوم قانون اساسی به تامین استقلال اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و تامین نیازهای انسان در مسیر رشد با حفظ آزادی او توجه کرده است
خصوصی سازی تنها به معنی تفویض مالکیت از دولت به بخش خصوصی بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد وسیله است نه هدف، و در تحکیم بنیان های اقتصادی اصل بر رفع نیازهای انسان در مسیر رشد، تعالی و تکامل بوده است و مانند سایر نظام های اقتصادی تمرکز بر تکاثر ثروت و سودجویی صرف نیست. از این رو قانونگذار در اصل چهل و سوم قانون اساسی به تامین استقلال اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و تامین نیازهای انسان در مسیر رشد با حفظ آزادی او توجه کرده است نیست، بلکه این گذار باید با تغییرات در باورها، فرهنگهای غلط و
ساختارها همراه باشد.

 

1- اصلاح سیستم های اداری، سازمانی:
سیستم های اداری، سازمانی توسعه باید حامی تفکر و ذهنیت مترتب بر توسعه و تسهیل کننده تحقق اهداف آن باشند. چون الگوی توسعه، خود یک سیستم است، بایستی سیستم های اجتماعی در قالب سازمانها، آن را در خود ایجاد کنند و به آن عینیت ببخشند. الگوی توسعه به کالبد مناسب نیازمند است و سیستم های اداری، سازمانی- قانونی، وسایل مهمی هستند که به منظور استمرار و تداوم نظام حکومتی، تحقق اهداف حکومت، فراهم آوردن زمینه های آماده سازی جامعه جهت پذیرش تغییرات و دگرگونی های ناشی از توسعه اجتماعی و اقتصادی مورد استفاده قرارمی گیرند. سیستم های اداری، سازمانی می توانند با بسط مشارکت مردم، گامهای موثری برای توسعه و عرضه خدمات عمومی بردارند و ضمن نهادینه کردن این موضوع، به تقویت کیفیت آن از طریق درک و قبول مسئولیت و تعقیب منظم تغییر و تحولات اجتماعی اقدام کنند. بنابراین با هدف نهادینه کردن توسعه پایدار و پویا و تسریع در اجرای اصل 44 بایستی درسیستم های اداری - سازمانی جامعه، اصلاحاتی به شرح زیر انجام گیرد:

 

1-1- اصلاح سیستم های مدیریتی از مدیریت سنتی سیاسی دولتی به سمت مدیریت دولتی نوین و دولت کارآفرین. مدیریت دولتی سنتی به دنبال ساختارهای ایستا و تغییرات کم بوده است و مدیران در چنین سیستم مدیریتی، آنچه را درباره نیازهای مردم تشخیص می دادند، ارائه می کردند و در برابر مردم (شهروندان) پاسخگو نبودند. اما مدیریت دولتی نوین به دنبال ساختارهای پویا و تغییرپذیر است. اشکال تغییر پذیری سازمانی، ساختارهای انعطاف پذیر، تمرکز زدایی، آموزش حساسیت، بهبود سازمانی و مشارکت همه افراد و توجه به کارایی و پاسخگویی در برابر مردم از ویژگی های مدیریت دولتی نوین است. مدیریت دولتی نوین تنها به دنبال اقتصاد بهتر نیست، بلکه به دنبال سیاستهای اجرایی برای بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه، توسعه و تقویت نهادهای حل مشکلات عمومی جامعه و تشویق مدیران به باز کردن درهای سازمان به روی مردم و شهروندان و گوش دادن به آنچه آنها درباره نیازهایشان می گویند و ارائه خدمت با توجه به نیازهایشان است. مدیریت دولتی نوین متعهد به برقراری عدالت اجتماعی وبه دنبال حل مشکلات جامعه است. ویژگی مهم رویکرد نوین مدیریت دولتی جدید جلب مشارکت مردم در انجام امور و سپردن کارها به دست آنان است.

 

1-2- استقرار و توسعه سیستم های پاسخگویی. توسعه پایدار و پویا نیازمند ایجاد و توسعه یک سیستم پاسخگویی مقتدر و کارا و اثربخش است. هدف از ایجاد چنین سیستمی، ایجاد یکپارچگی، انسجام در فرایند پاسخگویی و احقاق ارباب رجوع با توجه به استعدادها و توانمندی های نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اداری است. کارکرد صحیح و اثربخش یک نظام پاسخگویی از طریق جریان آزاد اطلاعات درباره کارکرد بخشهای مختلف فعال جامعه تضمین می شود که در نتیجه نقد و بررسی کارکرد را برای آحاد مردم فراهم می کند. یک سیستم پاسخگویی صحیح برمبنای نظارت، شفافیت عملیات و کارکرد، رسیدگی به شکایات بنیان گذاشته می شود.

 

2- اصلاح ساختارهای اقتصادی:
ساختارهای اقتصادی در هر جامعه ای زمینه ساز و تسهیل کننده رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آیند. برنامه اقتصادی اسلام، فراهم کردن زمینه مناسب برای بروز خلاقیت های متفاوت انسانی است و بدین جهت تامین امکانات مساوی و مناسب و ایجاد کار برای همه افراد و رفع نیازهای ضروری جهت استمرار حرکت تکاملی بر عهده حکومت اسلامی است. در اقتصاد سالم، جریان ثروت و منابع اولیه به گونه ای جریان می یابند که بر ثروت به عنوان پایه ای از پایه های زندگی بیفزاید و قدرت مالی را در تحصیل مسائل مادی و معنوی زندگی مضاعف کند، که این امر منوط به رعایت دو شرط است:
الف- منابع ثروت آزاد باشد و در جایی حبس نشود و در انحصار فرد یا گروه خاصی قرار نگیرد.
ب- فعالیتها آزاد و محترم باشند، یعنی ثمره فعالیت به فعال برگردد.

 

از این رو توسعه پایدار و پویا در پرتو اصلاح ساختارهای اقتصادی در قالب برنامه اقتصادی اسلام تحقق می پذیرد که بایستی در ساختارهای اقتصادی جامعه، اصلاحاتی به شرح زیر انجام گیرد:

 

2-1- اصلاح ساختار بازارهای مالی: سرمایه نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی دارد. افزایش حجم سرمایه، هم مستقیما یکی از عوامل تولید است و هم از طریق افزایش بهره وری سایر عوامل تولید سبب بالا رفتن اشتغال، تولید و رفاه جامعه می‌شود. رشد و توسعه پایدار اقتصادی در کشور ایجاب می کند که با اصلاح ساختار بازارهای مالی از جمله بانک‌ها و تدوین قوانین و مقررات لازم، کارایی نظام بانکی افزایش یابد واز فرار سرمایه‌ها جلو گیری شود.

 

2-2- اصلاح ساختار مالکیت از مالکیت صرف دولتی یا خصوصی به سمت مالکیت مختلط: مالکیت یکی از عناصری است که در تعیین نوع نظام اقتصادی هر در اجرای اصل 44 قانون اساسی نباید صرفا به خصوصی سازی محض و واگذاری صرف شرکت های دولتی به مردم توجه شود، بدین علت که این شیوه خصوصی سازی چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نه تنها آثار مثبت و سودمندی برای مردم و جامعه به ارمغان نیاورده است، بلکه آثار منفی زیادی بر روی زندگی مردم ایجاد کرده است و به رشد و توسعه اقتصادی جامعه هیچ کمکی نکرده است
جامعه ای نقش بسزایی ایفا می کند. اندیشمندان نظام اسلامی با بهره مندی از آیات قران کریم با ملاحظه انواع در اجرای اصل 44 قانون اساسی نباید صرفا به خصوصی سازی محض و واگذاری صرف شرکت های دولتی به مردم توجه شود، بدین علت که این شیوه خصوصی سازی چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نه تنها آثار مثبت و سودمندی برای مردم و جامعه به ارمغان نیاورده است، بلکه آثار منفی زیادی بر روی زندگی مردم ایجاد کرده است و به رشد و توسعه اقتصادی جامعه هیچ کمکی نکرده است مالکیت، ساختار مالکیت مختلط را
طرح کرده اند که بر اساس آن به سه نوع مالکیت دولتی، عمومی و خصوصی اشاره کرده اند. نظام اقتصاد اسلامی با طرح ساختار مالکیت مختلط اهداف متعددی را دنبال می کند. از یک سو با ارزش قائل شدن برای مالکیت خصوصی می خواهد انگیزه کار و فعالیت و سرمایه گذاری برای تک تک افرد فراهم آورد و از سوی دیگر با طرح مالکیت عمومی می خواهد روحیه تعاون وهمکاری بین مردم ایجاد کند و نوعی اتحاد و انسجام بین آحاد جامعه فراهم آورد و همچنین با طرح مالکیت دولتی و در اختیار گذاردن ثروتهای عمومی و طبیعی در اختیار دولت اسلامی می خواهد زمینه تحقق عدالت اقتصادی و به تبع آن عدالت اجتماعی را فراهم آورد و گردش ثروت را در همه طبقات جامعه تضمین کند.

 

2-3- اصلاح سیستم مالیاتی جامعه: در عصر جدید، مالیات یکی از ابزارهای اصلی اقتصادی در دست دولتهاست که دولتها به واسطه آن می توانند سیاست های گوناگونی با توجه به شرایط و مقتضیات زمان اعمال کنند. دولتها با در پیش گرفتن سیاستهای مالیاتی، سه هدف اساسی: تامین بخشی از هزینه های دولت، سیاست‌گذاری و تخصیص بهینه منابع و برقراری عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد و ثروت را دنبال می کنند. در نتیجه ساختار یک نظام مالیاتی منعطف و متناسب با شرایط و مقتضیات زمان می تواند علاوه بر دستیابی به اهداف مورد نظر، عدالت اقتصادی را در جامعه تامین و گسترش دهد که در طراحی و اصلاح نظام مالیاتی باید پنج اصل عمده مورد توجه قرار گیرد:
الف- عادلانه بودن نظام مالیاتی به گونه ای که مردم احساس اجحاف از سوی دولت نکنند. به عبارت دیگر نظام مالیاتی باید با مفهوم عدالت در جامعه هماهنگی داشته باشد.
ب- کارا بودن نظام مالیاتی به گونه ای که از اهداف مطلوب مورد نظر دور نشود.
پ- قابلیت پیاده سازی نظام مالیاتی.
ت- متناسب و منعطف کردن آن با ظرفیتهای مالیاتی.
ث- توجه به کشش مالیاتی جامعه.

 

انحصار چه در بخش خصوصی و چه دولتی باشد، باعث جلوگیری از ورود دیگر استعدادها به عرصه تولید و به تبع آن تحقق نیافتن توسعه پایدار می‌شود.

 

2-4- حذف انحصارهای مطلق و نسبی دولتی، نیمه دولتی و خصوصی و تشویق رقابت سالم: انحصار به معنای در اختیار گرفتن حقوق قانونی یک فعالیت اقتصادی یا یک فناوری جدید است. اختصاص این حقوق قانونی به یک شخص حقیقی یا حقوقی سبب می شود که سایر اشخاص از دسترسی یافتن به آن محروم شوند. تحت این شرایط ممکن است از یک سو تولیدکننده انحصارگر از نبود رقیب در فعالیت اقتصادی انحصاری سوء استفاده و نظرات خود را به دیگران تحمیل کند که این موضوع نه تنها منافع مصرف کنندگان را تهدید می کند، بلکه موجبات تخصیص بهینه منابع را برای تولید و عرضه کالا یا خدمت انحصاری از بین می برد و خسارات اقتصادی هنگفتی از جمله تخصیص نابهینه منابع تولید را به بار آورد. از سوی دیگر انحصار مانع ورود سایر افراد به فعالیت های اقتصادی و سرکوب کردن استعدادهای انسانی برای انجام کار و فعالیت و کوشش می شود و در نتیجه به محصور کردن تولید ثروت در دست عده ای محدود و خاص و توزیع ناعادلانه ثروت و درآمدها در جامعه منجر می شود. حذف انحصار و فراهم کردن فرصتهای برابر برای همگان وتشویق رقابت سالم در بازار به تخصیص بهینه منابع و در نتیجه تولید و توزیع ثروت و درآمد توسط تمام آحاد جامعه کمک می کند.

 

2-5- گسترش عدالت اقتصادی: یکی از اهداف اقتصاد اسلامی، گسترش عدالت اقتصادی است. تحقق عدالت اقتصادی مستلزم نقش فعال بخش خصوصی و نقش مکمل دولت است. از آنجا که بخش خصوصی، دو نوع فعالیت اقتصادی: فعالیتهای بازاری به انگیزه سود و فعالیتهای غیر بازاری به انگیزه‌ای از غیر سود انجام می‌دهد، بنابراین برای اینکه بخش خصوصی بتواند در تحقق عدالت نقش اصلی را بازی کند، باید دو شرط تامین شود:
الف- سامان دهی ساز و کار بازار برای تولید عدالت. برای آنکه ساز و کار بازار بتواند به جای بی عدالتی، عدالت تولید و به رفع فقر و نابرابری کمک کند، باید در درجه اول رقابت سالم را جایگزین رقابت کامل کند. اگر رقابت به انگیزه نفع شخصی به وسیله ارزشهای اخلاقی مورد نظر اسلام تعدیل شود، دراین صورت به جای رقابت کامل، رقابت سالم رخ خواهد داد که حافظ رشد و عدالت به صورت توام است و در درجه دوم در بازارها، ساز و کار مشارکت در سود ایجاد و تقویت می‌شود و بازارهای کار و سرمایه به گونه ای سامان می‌یابند که سود حاصل از تولید را بین کار و نیروی کار و صاحبان سرمایه توزیع می کنند. در نتیجه منافع حاصل از رشد تولید نزد عده ای محدود متمرکز نخواهد شد و به صورت خودکار همه عوامل تولید از این منافع بهره مند می شوند و تعارض رشد و عدالت تا حدودی رفع می شود.
ب- تقویت اقتصاد بدون سود. برخی رفتارهای اقتصادی به انگیزه ایثار و ثواب آخرتی در حوزه اقتصاد بدون سود قرار می گیرد. اگر این بخش تقویت شود، به تحقق رشد همراه با عدالت کمک شایانی خواهد کرد.

 

نظام اقتصاد اسلامی با طرح ساختار مالکیت مختلط اهداف متعددی را دنبال می کند. از یک سو با ارزش قائل شدن برای مالکیت خصوصی می خواهد انگیزه کار و فعالیت و سرمایه گذاری برای تک تک افرد فراهم آورد و از سوی دیگر با طرح مالکیت عمومی می خواهد روحیه تعاون وهمکاری بین مردم ایجاد کند و نوعی اتحاد و انسجام بین آحاد جامعه فراهم آورد و همچنین با طرح مالکیت دولتی و در اختیار گذاردن ثروتهای عمومی و طبیعی در اختیار دولت اسلامی می خواهد زمینه تحقق عدالت اقتصادی و به تبع آن عدالت اجتماعی را فراهم آورد و گردش ثروت را در همه طبقات جامعه تضمین کند
3- نظام اقتصاد اسلامی با طرح ساختار مالکیت مختلط اهداف متعددی را دنبال می کند. از یک سو با ارزش قائل شدن برای مالکیت خصوصی می خواهد انگیزه کار و فعالیت و سرمایه گذاری برای تک تک افرد فراهم آورد و از سوی دیگر با طرح مالکیت عمومی می خواهد روحیه تعاون وهمکاری بین مردم ایجاد کند و نوعی اتحاد و انسجام بین آحاد جامعه فراهم آورد و همچنین با طرح مالکیت دولتی و در اختیار گذاردن ثروتهای عمومی و طبیعی در اختیار دولت اسلامی می خواهد زمینه تحقق عدالت اقتصادی و به تبع آن عدالت اجتماعی را فراهم آورد و گردش ثروت را در همه طبقات جامعه تضمین کند اصلاح ساختارهای سیاسی:
ساختار سیاسی بر ساختار حکومتی و نحوه اداره یک جامعه دلالت می کند. ساختار سیاسی حاکم بر جامعه می تواند تسهیل کننده یا بازدارنده توسعه پایدار و پویا باشد و خود ازآن تاثیر پذیرد. حرکت در جاده ناهموار توسعه به تحولی همه جانبه نیاز دارد. تغییر و تحول در ساختارسیاسی به معنای حرکت از تمرکز به عدم تمرکز و جلب مشارکت عامه است که آموزش همه جانبه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی راه را برای این تحول باز می کند. اگرچه توسعه تحت حکومت های استبدادی هم ممکن است، اما قابل دوام و پایدار نیست. تحول در سطح ساختارهای سیاسی چند بعدی است نه یک بعدی و در سطوح مختلف رخ می دهد. بدین ترتیب نظام سیاسی با توسعه جامعه به نظامی فراگیر تبدیل می شود. از این رو توسعه پایدار و پویا نیازمند حذف و رفع استبداد فردی یا گروهی و حزبی، نهادینه شدن دموکراسی، گسترش جامعه مدنی، آزادی تفکر و اندیشیدن برای همه مردم، فراهم کردن زمینه مشارکت همگانی درابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ایجاد و توسعه نهادهای سیاسی در چارچوب نظام سیاسی اسلام است. نظام سیاسی اسلام بر پایه سه اصل حاکمیت مطلق خدا، توجه به حق تعیین سرنوشت توسط انسانها و توام بودن دین و سیاست بنیان گذاشته شده است که زمینه تحقق دموکراسی دینی را فراهم می کند.

 

4- اصلاح ساختارهای اجتماعی:
ساختارهای اجتماعی بر نهادهای اجتماعی و ساختارهای طبقاتی جامعه بشری و رابطه انسان با خود، دیگران و با طبیعت و تغییر سبک زندگی مردم دلالت دارند. تجربه کشورهای صنعتی نشان می دهد در روند توسعه، بافت اجتماعی پیچیده و از نظر ترکیب دچار تنوع و تکثر می شوند و قشر بندی تازه ای در آن پدید می آید و قشر بندی ساده جامعه سنتی جای خود را به ترکیبات بسیار در هم تنیده و پیچیده می‌دهد. از سوی دیگر جامعه دچار تحرک می شود و جامعه ایستا و محصور در مکان گسترش می یابد و تحرک و مهاجرت شروع می شود. در نتیجه شهرهای تازه شکل می‌گیرند و زندگی شهری، روابط اجتماعی تازه ای را به همراه می آورند که در نتیجه باعث توسعه شهرنشینی، تغییر ساختار خانواده، جایگزینی فردگرایی به جای جمع گرایی، تغییر کارکرد و وظایف خانواده، تغییر نقش های خانوادگی، حضور زنان در عرصه کار و فعالیت اقتصادی- اجتماعی برون از خانه، تعارض و جدایی بیشتر نسل ها، ازخود بیگانگی ها، بی ثباتی ها، وابستگی ها، تضادها و دوگانگی های اجتماعی و فرهنگی

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   42 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خصوصی سازی

دانلود مقاله چوب

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله چوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
چوب از جمله موادی است که همیشه با ارزش تلقی شده و از آن در طول قرون برای مصارف و مقاصد گوناگون استفاده شده است. انسان اولیه طرز شکل دادن به چوب را برای تهیه وسایل مفید و به کمک ابزارهای سنگی فراگرفت و بعدها توانست از ابزارهای فلزی بهره گرفته و به کمک آنها محصولات چوبی بهتری را تولید نماید.
امروزه برای تولید مصنوعات چوبی در حجم زیاد، از ماشین های مختلفی استفاده می شود و برای کار با این ماشین ها، همانند هر ماشین دیگری به صنعت گران ماهر نیاز است. در دهه های اخیر بعضی از کاربردهای سنتی چوب منسوخ شده و از مواد و مصالح جدیدی به جای آن استفاده شده است. هم زمان با این تحول در نتیجه تحقیقات دانشمندان، محصولات و مشتقات جدیدی از چوب و صنایع جنگلی در صحنه تجارتی ظاهر گردیده اند.
از آن جا که کار با چوب به کمک ابزارهای دستی و ماشینی آسان بوده و درگونه های متنوعی یافت می شود، این ماده یکی از مهم ترین و اساسی ترین مصالح ساختمانی نیز محسوب می گردد. تنوع زیاد گونه های چوب موجب شده است که این ماده در رنگ ها، بافت ها، وزن ها و مقاومت های گوناگون یافت شده و در هر ردیف قیمتی نیز به بازار عرضه شود. چوب را می توان با خم کردن، پیچاندن و یا ورقه ورقه کردن آن به اشکال مختلفی درآورد و قطعات ساخته شده از آن را به روش های مختلفی به هم مرتبط ساخت.
جنگل یکی از ذخایر طبیعی است که قادر به تجدید حیات خود می باشد و به همین دلیل چوب یکی از محصولات با ارزش، قابل اطمینان و حیاتی محسوب شده و از منابع درآمد مهم هر کشور به شمار می آید. باعث خوشبختی است که در کشور ما چوب های صنعتی متنوعی چه از نوع نرم و چه از نوع سخت آن وجود دارند و همه ما این فرصت را داریم که با این حرفه که شاید تجربی ترین نوع حرفه شناخته شده به وسیله بشر باشد، آشنا شویم.
فراگیری تعداد زیادی از مهارت ها و آموزش های مربوط به ایمنی کار، شناخت و انتخاب صحیح مواد و نیز طرح و ساخت وسایل، علاقه هر کسی که به این موضوع خلاقه توجهی داشته باشد، بر می انگیزد.
2-1 شناخت نقشه کار
قبل از آن که یک درودگر بتواند نقشه ای را بر اساس طرح داده شده پیاده کند، بایستی قادر به خواندن آن نقشه باشد. یک چنین نقشه هایی، ابعاد، نوع موادف ساختمان و طرز سوار کردن قطعات را به سازنده نشان می دهند.
خواننده این پروژه برای آن که بتواند نقشه های درودگری را بخواند باید با قراردادهای ذیل که برای نمایش خطوط می باشند آشنا شود:
خطوط مرزی- این خطوط کلفت ترین خطوط نقشه می باشند و از آنها فقط برای مشخص کردن محدوده نقشه استفاده می شود.
خطوط شیئی- این خطوط پر نسبتاً کلفت بوده و از آنها برای نمایش قسمت های مرئی جسم استفاده می شود.
خطوط مخفی- این خطوط بصورت خط چین با فواصل مساوی بوده و از آنها برای نمایش جزئیات مهمی از جسم استفاده می شود که مستقیماً در معرض دید ترسیمی قرار ندارند.
خطوط محوری- این خطوط به شکل خط و نقطه نازک بوده و محور هندسی اجسام را نشان می دهند.
خطوط امتداد- این خطوط، خط چین های نازک و طویلی هستند که محدودة ابعاد یک جسم را مشخص می کنند. این خطوط به لبه تصویر جسم تماس ندارند.
خطوط ابعاد- این خطوط دارای یک فاصله خالی در طول خود برای داخل نمودن اندازه عددی یک بعد می باشند و دو سر آنها دارای فلش است.
نماهای یک نقشه
نقشه کار عموماً دارای سه نما است که عبارتند از: نمای بالا، نمای روبرو و نمای جانبی است. اما در نقشه بعضی از اجسام ساده ممکن است یک یا دو نما کافی باشند و برعکس در مورد اجسام پیچیده به بیش از سه نما به منظور نمایش کلیه تصاویر آن نیاز است. نماها بایستی شامل همه ابعاد و جزئیات ساختمانی باشند. در بعضی از موارد ممکن است به یک برش جسم برای نمایش قسمت هایی از آن نیاز باشد که در نماهای عادی به خوبی مشهود نیستند. نقشه 2-1 از نوع نقشه اورتوگرافیک است. نقشه های عکسبرداری شده که بر روی آن ابعاد نیز قید شده است، معمولاً در مواردی مفیدند که جسم ساده بوده و جزئیات زیادی نداشته باشد.
ترسیم نقشه در مقیاس متفاوت: غالباً رسم نقشه با مقیاس یک به یک غیر عملی است. اگر کار خیلی بزرگ باشد، آن را بایستی در مقیاسی که بتوان روی کاغذ در اندازه مطلوب کشید، ترسیم کرد. برعکس اگر اندازه ها خیلی کوچک باشند ممکن است لازم شود که برای سهولت، در مقیاس بزرگ تر ترسیم شوند. گاهی اوقات برای نقشه تفصیلی یک قسمت از کار، از مقیاس دیگری نسبت به مقیاس به کار رفته در نماهای اصلی، استفاده می شود.
3-1 شناخت ساختمان چوب
چوب یک ماده الیافی، آلی و نباتی است. دو ماده اصلی تشکیل دهنده آن عبارتند از: سلولز و لیگنین. طرز قرار گرفتن الیاف چوب به نوع درخت بستگی دارد. هر چوبی را نمی توان به صورت تخته درآورد و معمولاً تخته را از درخت های تولید کننده الوار می سازند. محصولات بسیار زیاد دیگری را نیز می توان از چوب ساخت. این محوصلات عبارتند از: خمیر سولز، کاغذ، الیاف زیان، پلاستیک، لاستیک، شکر، آهار و الکل.
تخته چوبی است که به اندازه های استاندارد و با ضخامتها، عرض ها و طول های متغیر بریده می شود. تخته را می توان به صورت صفحاتی با ضخامت 2 تا 5 سانتی متر، عرض 5 تا 50 سانتی متر و طول 5/1 تا 7 متر خریداری کرد. تخته بزرگ را نمی توان از هر درختی به دست آورد.
الوار یک قطعه سنگین و حجیم از چوب است که از آن برای نگهداشتن بارهای سنگین استفاده می شود، چوب به انواع متنوع وجود دارد: بعضی از آن ها نرم، بعضی سخت، برخی با رگه های باز و برخی با رگه های متراکم اند.
چوب های نرم:
درختان کاج، کاج تک سوزنی، کاج کریسمس، سرو و سرو قطبی، عناصر مهم تولید کننده چوب های نرم صنعتی و تجاری هستند. اغلب درختانی که در اینگونه گیاهی واقعند میوه های مخروطی شکل (کاج مانند) دارند که به همین علت به نام کانیفر که از کلمه cone یا مخروط مشتق شده است خوانده می شوند.
کانیفرها همگی دارای برگ های باریک و سورنی شکل هستند که این برگ ها چندین سال بر روی درخت باقی می مانند. به همین علت کانیفرها را همیشه سبزها نیز می گویند. از چوب نرم بیشتر برای مصارف ساختمانی استفاده می شود.
چوب های سخت:
چوب های سخت برگ های پهن را داشته و به نام درخت های برگ ریز موسومند زیرا برگ این درختان همه ساله در پائیز خشک شده و میریزند. درختان افرا، صنوبر، گیلاس، زبان گنجشک، بلوط، گردو، ساج و ماها گونی (ماهون آمریکایی) در مناطق معتدل و گرم رشد کرده و چوب سختی داشته و از آن ها برای محصولات بهتری مثل کابینت و مبل سازی و نظایر آن ها استفاده می شود. بعضی از این چوب ها مثل چوب بلوط، چوب زبان گنجشک و گردوی آمریکایی، رگه های باز دارند. چوب های سخت، زیبائی، استقامت، دوام و سختی زیادی دارند. البته کار کردن با این چوب ها مشکل تر است ولی در عوض سطح آن ها را می توان به
صورت های گوناگونی پرداخت و جلا نمود و به سهولت خراش بردار نبوده و به سادگی جلوه خود را از دست نمی دهد.
قسمت های یک درخت
با مشاهدة یک درخت، ملاحظه می شود که از سه قسمت اصلی درست شده است. هر یک از این قسمت ها وظیفه مشخصی را به عهده دارند.
تاج درخت- شامل کلیه شاخه ها و برگ ها بوده و مرکز تولید غذای درخت است. برگ ها برای تولید غذا به نور و حرارت نیازمندند که آن را از هوا و خاک به دست می آورند.
تنه درخت- با رگه های درونی خود عامل انتقال شیره و غذا است. چوب ناقل شیره، شیره را از ریشه به برگ ها می برد. پوسته داخلی، غذائی را که در برگها ساخته شده است به شاخه ها، تنه و ریشه ها می رساند و تنه است که تخته را از آن می سازند.
ریشه درخت- موجب تثبیت و استقرار درخت به زمین شده و آب و مواد معدنی محلول در آن را که بعداً به غذا تبدیل می شوند، بخود جذب می کند. برش تنه درخت نشان می دهد که تنه از قسمت های زیر تشکیل شده است:
پوسته بافتی: است که درخت را در مقابل میکروب ها، حشرات و غیره محافظت می کند. این قسمت را می توان با پوست حیوانات مشابه دانست. پوسته داخلی غذا را از برگ ها به سایر قسمت های درخت منتقل می نماید.
لایه کامبیوم- بافت رشد کننده درخت است که در زیر پوست داخلی قرار دارد.
چوب ناقل شیره- یک قسمت نرم و متخلخل است که در آن مقدار زیادی شیره جریان دارد. وقتی مبادرت به خشک کردن چوب کنیم تبخیر این شیره موجب کاهش حجم تخته می شود.
چوب مرکزی: این قسمت طی سالیان متمادی به هم فشرده شده و صمغ در آن کاملاً نفوذ کرده و موجب سختی آن شده است. این قسمت از چوب به خاطر رنگ بهتر، زیبائی بیشتر و مقاومت آن در برابر پوسیدگی، بسیار باارزش است.
مغز درخت: این قسمت نرم، مرکز تنه درخت را تشکیل می دهد و پیرترین قسمت درخت است.
رگه های شعاعی- این قسمت، از سلول های بلندی درست شده است که در امتداد شعات مقطع درخت رشد پیدا می کنند و حلقه های سالیانه تشکیل دهنده تنه را به هم مربوط می سازند.
حلقه های سالانه- این حلقه ها به صورت متحدالمرکز می باشند و از تشکیل چوب به علت رشد بهاره و تابستانی به وجود می آیند. عمر هر درخت را می توان با شمارش این حلقه ها اندازه گرفت.
کاهش حجم چوب:
هر تخته بسته به آن که از چه قسمتی از تنه درخت بریده شده باشد و نیز لبه به نوع برش و طرز خشک کردن آن مقداری تاب برمی دارد. چون تخته دارای شیره بیشتری در منطقه چوب ناقل شیره خود است می توان انتظار داشت که مقدار بیشتری از رطوبت خود را از دست داده و در نتیجه کاهش حجم بیشتری را در این منطقه که در طرف پوسته درخت نیز هست، داشته باشد. دانستن این موضوع در هنگام چسباندن تخته ها به یکدیگر، به منظور تهیه یک سطح بزرگ، حائز اهمیت است. به علت وضع قرار گرفتن سلول های یک درخت میزان کاهش حجم تخته در امتداد عرض آن، نسبت به کاهش طولی آن بیشتر می باشد.
1-4 اره کردن، عمل آوردن و درجه بندی تخته
تخته را می توان از تنه درخت به دو روش برید. اکثر چوب های نرم را با برش ساده و چوب های سخت را با برش یک چهارم شعاعی از تنه درخت به دست می آورند. تخته هایی که برش ساده دارند دارای رگه های گل مانند بوده و تغییرات رنگ زیادی در سطح آن ها مشاهده می شود. احتمال تاب برداشتن در تخته های حاصل از برش ساده، زیاد است. از این تخته ها برای مقاصد ساختمانی استفاده می شود. برش یک چهارم شعاعی به کار بیشتری در هنگام تهیه نیاز دارد ولی، تخته های باریک و با رگه های مستقیمی از آن حاصل می شود که تغییر رنگ در سطح آن ها کمتر بوده و احتمال تاب برداشتن آن ها نیز کمتر است. این کیفیت ها موجب
می شود که تختة حاصل از برش یک چهارم موجب می شود که تختة حاصل از برش یک چهارم برای ساخت مبلمان، چوب های زینتی و پارکت کف اطاق مناسب تر باشند.
عمل درآوردن تخته: تخته مرطوب که از تنه درخت بریده می شود دارای مقدار زیادی آب است و به همین علت می توان آن را به سرعت برای مقاصد تجارتی مورد استفاده قرار داد. خارج نمودن رطوبت از چوب را عمل آوردن یا حالت دادن چوب می نامند. عمل آوردن چوب، برای جلوگیری از کاهش حجم آن پس از ساخت یک قطعه، برای پائین آوردن وزن حمل و نقل و بالاخره برای رنده کردن و رنگ نمودن بهتر آن ضروری است.
وقتی چوب عمل نیامده در تحت شرایط خاصی در گرما و رطوبت نسبی برای مدتی واقع شود، رطوبتی را در خود کسب خواهد کرد که با آن شرایط مطابقت دارد. دوروش متداول عمل آوردن چوب عبارتند از خشک کردن در هوا و خشک کردن در فرهائی که برای این منظور ساخته اند. خشک کردن با هوا بسته به شرایط جوی و ضخامت تخته و نیز نوع گذاشتن تخته ها بر روی هم به شش ماه تا دو سال وقت نیاز دارد. خشک کردن با فر که در حرارت ها و رطوبت های کنترل شده انجام می گیرد به تقریباً یک ماه زمان احتیاج دارد.
رطوبت تخته را می توان با فر به صورت دقیق تری کنترل نمود . رطوبت تخته مبلمان باید در حدود 6 تا 12 درصد باشد. محتوای رطوبتی تخته معمولاً بر اساس درصد وزن خشک شده چوب در فر بیان می شود. به طور کلی تخته با محتوای رطوبتی کمتر از 20 درصد در برابر لکه و فساد از خود مقاومت نشان می دهد.
تخته ای که با هوا خشک شده است بیشتر در کارهای عمومی ساختمانی به کار میرود در حالی که تخته خشک شده در فر را برای ساختن مبلمان، چوب های زینتی و پارکت مورد استفاده قرار می دهند.
درجه بندی چوب: تخته مانند هر محصول دیگری بر پایة تعداد و وسعت نواقص موجود بر روی آن درجه بندی می شود. درجه بندی ذیل را می توان به عنوان یک راهنمای کلی در خرید تخته به کار برد.
چوب های سخت:
درجه اول- تا 91 درصد پاک (عاری از نواقص) هستند.
درجه دوم- تا 3/83 درصد پاک هستند.
ممتاز- این تخته ها را می توان به طول هایی تا 60 سانتی متر برید و تا 91 درصد پاک می باشند.
نمره 1- این تخته ها را می توان به طول هایی که تا 6/66 درصد پاک هستند برید.
نمره2- این تخته ها را می توان تا طول هایی که 51 درصد پاک هستند برید.
چوب های نرم: چوب های ممتاز D, C, B, A- چوب درجه A بالاترین کیفیت را دارد چوب های واقع در این درجه بندی ها برای کابینت سازی و منبت کاری و هر جائی که احتیاج به ظاهر خوبی داشته باشد مناسب هستند.
چوب های نمره 1 و 2 معمولی:
این چوب ها، گره دار بوده و دارای شکاف نیز هستند ولی با این وجود برای مقاصد کلی ساختمانی مناسب می باشند.
چوب نمره 3:
این چوب ممکن است تعداد زیادی گره متوسط و سوراخ کرم داشته باشد و مقداری تاب برداشته و پوسیدگی های سفت و چوب مغزی که نرم ترین قسمت است را نیز داشته باشد.
چوب های نمره 4 و 5
کیفیت پائین را داشته، دارای گره های بزرگ، سوراخ کرم های متعدد، پوسیدگی، ترکیدگی و لکه های زیاد باشند. از این چوب ها در کارهای ارزان قیمت که به استقامت کمی نیاز دارند، استفاده می شود.
نواقص چوب: این نواقص، استقامت چوب را کاهش می دهد. نواقص چوب به علل زیر می باشند:
الف) نواقص ناشی از رشد گیاهی مثل گره ها، محفظه های صمغی و دخول پوسته به داخل چوب.
ب) نواقص ناشی از حمله حشرات و قارچ ها.
ج) نواقص ناشی از ساخت، مثل رگه های متقاطع که به علت اره نمودن غیرموازی حاصل شده اند و نیز رگه های پاره شده و ترکیدگی های ناشی از عمل آوردن چوب. بعضی از نواقص چوب از سایر انواع، متداول تر اند. نواقص چوب به گونه درخت نیز بستگی دارند مثلاً در چوب های نرم گره بیشتری وجود دارند.
انواع تاب خوردگی
تاب خوردگی را می توان تغییر شکل ناشی از کاهش حجم دانست. در عمل آوردن تخته، کاهش حجم وقتی در اغلب چوب ها روی می دهد که، رطوبت تخته به پائین تر از 25 درصد تنزل کند. از آن جا که محتوای رطوبتی چوب به نقطه تعادل شرایط جوی بستگی دارد، بدیهی است که در نتیجه کاهش حجم یا بادکردن تخته احتمال تاب خوردگی وجود دارد.
تاب خوردگی به صورت مختلف روی می دهد که از آن جمله عبارتند از: تاب خوردگی کاس، تاب خوردگی پیچش، تاب خوردگی تموجی، تاب خوردگی مختلط و کمانی.
برخی از گونه های چوب از سایرین پایدارتر می باشد وبرای مثال تخته حاصل از صنوبر بیشتر از تخته ماهاگونی به تاب خوردگی کاس تمایل دارد.
اندازه های تخته:
تخته پرداخت نشده، تخته ای است که در کارخانه از الوار به دست آمده و بر روی سطح آن عملی صورت گرفته است. اندازه های روکش شده و یا واقعی تخته قدری از اندازه تخته پرداخت نشده کمترند. زیرا، خشک کردن و رنده کردن، موجب کاهش ابعاد تخته می شوند. تخته های روکش شده به دو صورت S-2-S یعنی روکش در دو سطح و S-4-S یعنی روکش در چهار سطح می باشند.
معمولاً روکش کردن چوب های نرم به ضخامت 5/2 سانتی متر و عرض 15 سانتی متر موجب کاهش 5 میلی متر در ضخامت و 9 میلی متر در عرش آن می گردد. چوب هایی که پهن تر از15 سانتی متر می باشند عرضشان به اندازه 12 میلی متر کاهش پیدا می کند. مثلاً یک تخته که ابعاد 15*5/2 مربع را دارد، پس از روکش شدن به 14*2 سانتی متر مربع تنزل می یابد، و مقطع یک تخته 25*5/2 سانتی متر مربع پس از روکش شدن به 23*2 سانتی متر مربع تبدیل می شود.
کلیه تخته هایی به ضخامت 5 سانتی متر پس از روکش شدن ضخامت آن ها به اندازه 9 میلی متر تنزل پیدا می کند، مثلاً یک تخته 10*5 سانتی متر مربع به 9*4 تبدیل می شود. این تنزل ضخامت را لازم است هنگامی که تخته ای برای پوشاندن یک سطح مثل قفسه و غیره خریداری می کنید به خاطر داشته باشید.
چوب های سخت را معمولاً بر اساس نظر خریدار برش داده و در اختیار او قرار می دهند.
واحد های اندازه گیری:
تخته معمولاً بر حسب طول، ابعاد مربعی و متر تخته فروخته می شود. چوب های باریک مثل چوب های زینتی و میخ های چوبی و چوب قاب عکس، بر حسب متر طولی فروخته می شوند، تخته سه لا، فرمیکا و نئوپان بر اساس متر مربع به فروش می رسد و بالاخره تخته های عادی که عرض های آن ها یک دست نیست بر اساس متر تخته عرضه می شوند. یک متر تخته معادل است با تخته هایی که ضخامت آن 5/2 سانتی متر، عرض آن یک متر و طول آن یک متر باشد. فرمول پیدا کردن تعداد متر تخته در هر قطعه چوب به صورت زیر است:
ضخامت را که بر حسب سانتی متر است در عرض به متر و طول به متر ضرب کنید.
اگر عرض یا طول بر حسب سانتی متر داده شده باشد ابتدا آن ها را باید با تقسیم بر صد به متر تبدیل کنید، مثلاً اگر ابعاد یک تخته به صورت 5/2 سانتی متر در 20 سانتی متر در 3 متر باشد اندازه متر- تختة آن برابر است با:
متر- تخته
5-1 مواد چوبی دیگر
روکش ها:
عمل پوشاندن تخته های ارزان قیمت با روکش های لوکس و زیبا، قدمت زیادی را داشته و مصریان و رومیان قدیم نیز مبادرت به انجام چنین عملی می نمودند ، روکش، یک لایة نازک چوب است که از تنه درخت بریده می شود. ضخامت آن به نوع برش بستگی دارد. در اکثر موارد ضخامت روکش ها پهن 6/0 تا تا 9/0 میلی متر است. ولی امکان دارد که به ضخامت هایی بیت 05/0 تا 6 میلی متر نیز برخورد نمود.
روکش ها به زیبائی رنگ و طرح و ظرافت جنسی معروف هستند. آن ها را معمولاً به وسیله چسب و پرس به تخته می چسبانند. یک قطعه روکش شده مبلمان فراهای خاصی را نسبت به قطعه روکش نشده دارد. اولاً احتمال تاب خوردگی و ترک خوردگی آن کمتر است و در ثانی سطح آن را می توان برای ایجاد طرح های زیبا به هر شکلی روکش نمود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   81 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چوب

دانلود مقاله حق ارتفاق در شهرسازی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله حق ارتفاق در شهرسازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بشر دارای زندگی اجتماعی است. لازمه زندگی اجتماعی مجاورت و مشارکت با سایرین است. لذا تدوین پاره‏ای از مفاهیم و رعایت بعضی قوانین از ضروریات زندگی اجتماعی می‏باشد. از جمله این مفاهیم می‏توان به حقوقی که اشخاص نسبت به املاک خود و سایرین دارند اشاره کرد. اهمیت رعایت حقو ق همسایگان به قدری است که پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید : للجار حق (همسایه حقی دارد) و در جایی دیگر می‏فرماید اذا اراد احدکم ان یبیع عقاره فلیعرضه علی جاره (وقتی کسی بخواهد خانه یا ملک خود را بفروشد باید نخست همسایه خویش پیشنهاد کند.)
در این مقال سعی شده تا آثار و احکام مربوط به ارتفاق ،املاک مجاور، حرائم املاک ، قوانین مربوط ، ضررهای نامتعارف همسایگی و همچنین محدودکننده‌ های‌ مالکیت مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

 

 

 


حق ارتفاق در شهرسازی

مبحث اول : حق ارتفاق نسبت به ملک غیر
از آنجا که حق ارتفاق یکی از تبعات مالکیت می باشد در ابتدا به بررسی مالکیت تبعی می پردازیم:
مالکیت تبعی ـ ثمرات و متعلقات اموال که طبعاً یا در نتیجه عملی حاصل شده باشد یا بالتبع مال مالک همان اموال می‌باشد همچنین است نما و محصول حاصل از زمین و نتایج حیوانات تحت شرایط مقرر بدین معنی که اگر نما یا حاصل از اصله (نهال) یا حبه (دانه) غیر حاصل شده باشد درخت و محصول مال صاحب اصله یا حبه خواهد بود اگرچه بدون رضایت صاحب زمین کاشته شده باشد.
مالکیت فضا و قرار زمین ـ مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا با لارود و همچنین است نسبت به زیر زمین تا هر کجا که پائین رود به همین جهت دادن در، پنجره یا هر نوع خروجی از ملک مجاور به فضای خانه همسایه بدون اجازه ممنوع می‌باشد و در مورد داخل شدن شاخه و یا ریشه درخت در فضای خانه، یا زمین همسایه مالک درخت بایستی نسبت به عطف آن اقدام کند. در صورتیکه کسی در دیوار اختصاصی خود در مجاورت ملک همسایه روزنه یا شبکه ایجاد کند همسایه می‌تواند جلو شبکه و روزنه مانع ایجاد کند. با وجود موارد یاد شده مالکیت حقی نامحدود نیست و حدودی برای آن مقرر شده است. حدود دیگر مالکیت را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

 

حق ارتفاق در شهرسازی

(الف) حدودی که مبتنی بر قاعدة لاضرر است و (ب) حدودی که برای حفظ منافع عمومی به موجب قوانین خاص مقرر شده است.
الف ـ حدودی که مبتنی بر قاعدة لاضرر است
این قاعده از حدیث نبوی لاضرر و لاضرار فی الاسلام گرفته شده است. در مواردی که تصرف مالک در مال خود به موجب نقص خاصی منع نشده است و تصرف اصولاً جزء لوازم حق و از لحاظ نوعی داخل در قلمرو اعمال حق است، مالک نباید در مال خود تصرفی کند که از آن زیانی به دیگری برسد. چنین تصرفی در اصطلاح حقوقی سوء استفاده از حق نامیده می‌شود. در حقوق ما نیز اصل چهلم قانون اساسی سوء استفاده از حق را ممنوع اعلام کرده است. در این اصل چنین می‌خوانیم: «هیچکس نمی‌تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». با وجود این، اصل چهلم قانون اساسی معیار تشخیص سوء استفاده از حق را به دست نمی‌دهد.
به موجب مادة 132 این قانون: «کسی نمی‌تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود، مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد». گرچه این ماده ناظر به تصرفی است که مالک در مال غیرمنقول خود می‌کند و از آن زیانی به همسایه وارد می‌شود، لیکن می‌توان، بنا بر وحدت ملاک، و با توجه به اصل 40 قانون اساسی حکم آن را به کلیة تصرفات زیان‌آور مالک (اعم از اینکه مال، غیرمنقول یا منقول باشد و اعم از اینکه ضرر به همسایه وارد شود یا به دیگری) گسترش داد،
حق ارتفاق در شهرسازی

مشروط بر اینکه شرایط مندرج در مادة 132 در آن جمع باشد. حتی می‌توان قاعدة مذکور را به حقوق دیگر (غیر از مالکیت) تعمیم داد و قاعدة کلی «سوء استفاده از حق» را از آن به دست آورد. اطلاق به اصل 40
قانون اساسی مؤید این نظر است. قاعدة لاضرر نیز که مأخذ این حکم است یک قاعده کلی است و اخصتاص به مورد مذکور در مادة 132 ندارد.
تصرفات زیان‌آور مالک همیشه موجب مسئولیت او نیست، بلکه وی می‌تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم ضرر غیر باشد، به شرط اینکه:
اولاً، تصرف به قدر متعارف باشد. برای تشخیص اینکه تصرف به قدر متعارف است یا نه باید به عرف محل مراجعه کرد. ممکن است ساختن عمارت 5 طبقه در محلی متعارف و در محلی دیگر غیرمتعارف محسوب شود. آب دادن مکرر به باغچه با فاصله‌های کوتاه که به دیوار خانة همسایه زیان رساند ممکن است غیرمتعارف به شمار آید. البته اگر مقررات آمره‌ای وجود داشته باشد، بر عرف مقدم خواهد شد و رعایت آن الزامی است، چنانکه در مقررات شهرداری محدودیتهایی از نظر طبقات ساختمان (تراکم) پیش‌بینی شده است.
ثانیاً، تصرف برای رفع حاجت یا رفع ضرر از مالک باشد، چنانکه کسی برای رفع احتیاج چاهی در حدود متعارف در ملک خود بکند و از آن ضرری به همسایه برسد، یا آنکه برای رفع ضرر از خود، گله گوسفند را از ملک خویش دور سازد و در نتیجه گله به ملک دیگری وارد شده، خسارتی وارد آورد.
حق ارتفاق در شهرسازی

بنابراین، اگر مالک در ملک خود تصرفی کند که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد و از آن خسارتی به غیر وارد آید مسئول نیست. اما اگر تصرف زیان‌آور وی واجد دو شرط مذکور
نباشد، چنانکه به قصد اضرار و بدون احتیاج چاهی در ملک خود، در مجاورت دیوار همسایه، بکند و موجب خرابی آن گردد، مسئول و مکلف به جبران خسارت است.
سوء استفاده از حق نه تنها موجب مسئولیت مدنی است، بلکه زیان دیده می‌تواند، علاوه بر جبران خسارت، از بین بردن منبع ضرر و جلوگیری از ادامة خسارت را نیز از دادگاه بخواهد، چنانکه پرکردن چاه یا تعمیر مجرای آبی را که باعث ضرر شده است تقاضا کند. رویة قضائی مؤید این نظر است.
ب ـ حدودی که برای حفظ منافع عمومی به موجب قوانین خاص مقرر شده است.
در قدیم، مالکیت فردی را حقی مقدس می‌شمردند و قانونگذاران از تجاوز به آن بیم داشتند و سلب آن را، به ویژه بدون پرداخت قیمت عادله، مخالف حقوق فطری می‌دانستند. لیکن قانونگذار جدید در راه مصالح اجتماعی و برای حفظ منافع عمومی، در موارد بسیاری، تصرفات مالک را محدود و حتی سلب مالکیت را تجویز کرده است. قوانین و مقررات خاصی در موضوعات مختلف، از قبیل اصلاحات ارضی، ملی شدن جنگلها و مراتع، سهیم شدن کارگران رد سود کارخانه‌ها، حفظ و حراست آبهای سطحی و زیرزمینی،

 

حق ارتفاق در شهرسازی

بهره‌برداری از معادن، روابط مالک و مستأجر، حفظ آثار ملی، توسعة معابر و غیر اینها، اختیارات مالک را محدود و یا سلب مالکیت را در راه مصلحت عمومی پیش‌بینی کرده است.
تعریف حق ارتفاق :
ماده 93 ـ ارتفاق ، حقی است برای شخص‌، در ملک دیگری‌. ارتفاق از کلمه رفق (به فتح رأ ی )به معنی مدارا مشتق می شود و به این حق ارتفاق گفته شده برای اینکه مالک ملک باید با صاحب حق ارتفاق به وفق ومدارا رفتار کند و جلوگیری از استفاده او ننماید . حق ارتفاق در اصطلاح، حق کسى است در ملک دیگرى براى کمال استفاده از ملک خود؛ مانند آن‏که باغى در مجاورت خانه دیگرى است و مالک باغ، براى سیراب نمودن درختان باغ خود، حق بردن آب از خانه همسایه داشته باشد. حق ارتفاق گاهى جنبه مثبت دارد؛ مانند حق شرب، حق عبور، حق فاضل‏آب، حق ناودان و حق پنجره، و گاه نیز جنبه منفى دارد؛ مانند حق عدم ساختمان و حق عدم بالا بردن بنا بیش از دو طبقه و... هر مالکى مى‏تواند آزادانه در ملک خود، هر گونه حق ارتفاقى را به طور رایگان و یا دربرابر عوض، براى مالک ملک دیگر قرار دهد.حق ارتفاق شامل حق انتفاع نیز می شود . حق انتفاع که از کلمه نفع می آید به معنی سود بردن از ملکی است البته با عقد قرار داد . مثلا ّ اگر شخصی ملکش را اجاره دهد از آن ملک منتفع شده است .

 

حق ارتفاق در شهرسازی

بالحاظ تعریف مندرج در قانون مدنی بنظر میرسد حق ارتفاق تفاوتی با حق انتفاع ندارد در حالیکه بین این دو حق تفاوتهائی وجود دارد که از جمله عبارتست از:
1ـ حق ارتفاق بنفع ملک دیگر برقرار میشود لذا تابع ملک میباشد در حالیکه حق انتفاع بنفع شخص برقرار میشود و به لحاظ استقلال قابل نقل و انتقال و بازداشت میباشد.
2ـ حق ارتفاق به تبع ملک منتقل می‌گردد لکن حق انتفاع حقی مستقل میباشد.یعنی اگر کسی خانه ای را که درای حق ارتفاق است بفروشد حق از آن صلب نمی شود و به شخص خریدار بعدی واگذار می شود.
3ـ حق ارتفاق بر منحصراً غیر منقول (زمین) برقرار میشود ولی برقراری حق انتفاع در مورد اموال منقول نیز ممکن می‌باشد.
4ـ حق ارتفاق برای کمال استفاده از ملک صاحب حق است ولی حق انتفاع مستقیماً برای استفاده شخصی متنفع برقرار میشود.
5ـ حق ارتفاق دائم است ولی حق انتفاع جز در مورد حبس موید موقت می‌باشد.
مصادیق عمده حق ارتفاق از جمله عبارتست از: حق العبور، حق المجری، حق پنجره و روزنه و شبکه، حق الشرب، حق منظره، حق ناودان و حق مجرای فاضلاب.

 

حق ارتفاق در شهرسازی

حق ارتفاق محدودیتی است نسبت به حق مالکیت صاحب ملکی که حق ارتفاق بر علیه آن برقرار شده است. ارتفاق بموجب اذن (اجاره) نیز میتواند برقرار شود و در اینصورت اذن دهنده در هر زمان می‌تواند از اذن خود رجوع کند.یعنی قرار داد را فسق کند.
حق ارتفاق بوسیله عقد (قرار داد)برقرار می شود:
بر اساس ماده 94 ـ صاحبان املاک می‌توانند در ملک خود هر حقی را که‌بخواهند نسبت به دیگری قرار دهند در این صورت‌، کیفیت‌استحقاق ، تابع قرارداد و عقدیست که مطابق آن‌، حق داده شده است‌.
بر اساس این ماده قانون هر مالکی می تواند آزادانه در ملک خود هرگونه حق ارتفاقی که می خواهد مجاناً و یا در مقابل عوضی برای مالک ملک دیگری قرار دهد و هیچکس حق ندارد بدون اجازه مالک در ملک او تصرفی نماید.و به همین دلیل در ماده 99 گفته شده است که " هیچ کس حق ندارد ناودان خود را بطرف ملک دیگری بگذاردیا آب باران از بام خود به بام یا ملک همسایه جاری کند و یا برف‌بریزد مگر به اذن او".
عقد بودن حق ارتفاق از این جهت است که در این حق دو طرف وجود دارد یک صاحب مال و دوم منتفع. حال طبق ماده ۹۸ ق.م اگر کسی حق عبور در ملک غیر ندارد ولی صاحب ملک اذن داده باشد که از ملک

 


حق ارتفاق در شهرسازی

او عبور کند هر وقت بخواهد می تواند از اذن خود رجوع کرده و مانع عبور او بشود و همچنین است سایر ارتفاقات .
تصرف در حق ارتفاق:
مالک نمى‏تواند با تصرف در ملک خود موجب تضییع حق دیگرى یا وقفه افتادن در استفاده او از ارتفاق گردد. ازاین رو، ماده 106 ق.م. تصریح مى‏کند:
«مالک ملکى که مورد حق الارتفاق غیراست، نمى‏تواند در ملک خود تصرفاتى نماید که باعث تضییع یاتعطیل حق مزبور باشد، مگر با اجازه صاحب حق...».
و تصرف در اعمال ارتفاق دلیل بر دارا بودن آن است یعنی اگر کسی فقط ادعا کند که در ملکی حق ارتفاق دارد ادعای وی قابل قبول است مگر اینکه عدم استحقاق او معلوم شود یعنی عمل او غاصبانه بوده است مثلاً «هرگاه زمین یا خانه کسى، مجراى فاضل آب یا آب باران زمین یاخانه دیگرى بوده است، صاحب آن خانه یا زمین نمى‏تواند جلوگیرى از آن کند، مگر در صورتى که عدم استحقاق او معلوم شود یعنی موجب ضرر مالک عین گردد.»

 


حق ارتفاق در شهرسازی

قانون مدنی می گوئید:ماده 95 ـ هرگاه زمین یا خانة کسی مجرای فاضلاب یا آب باران زمین یاخانه دیگری بوده است صاحب آن خانه یا زمین نمی‌تواند جلوگیری‌از آن کند مگر در صورتی که عدم استحقاق او معلوم شود.
و همچنین در ماده 97 می گوئید: هرگاه کسی از قدیم در خانه یا ملک دیگری مجرای آب به‌ملک خود یا حق مرور داشته‌، صاحب‌خانه یا ملک نمی‌تواند مانع‌آب‌بردن یا عبور او از ملک خود شود و همچنین است سایر حقوق از قبیل حق داشتن در و شبکه و ناودان و حق شرب و غیره‌.
اذن در استفاده از ارتفاق:
اذن در ارتفاق احتیاج به قبول ندارد یعنی احتیاج به قرارداد ندارد . مالک می تواند بدون آنکه قرار دادی ببندد حق ارتفاق در ملک خود را به دیگری واگذار نمایید و در واقع اذن ارتفاق معین از ملک خود را میدهد.
حال طبق ماده ۹۸ ق.م اگر کسی حق عبور در ملک غیر ندارد ولی صاحب ملک اذن داده باشد که از ملک او عبور کند هر وقت بخواهد می تواند از اذن خود رجوع کرده و مانع عبور او بشود و همچنین است سایر ارتفاقات .

 


حق ارتفاق در شهرسازی

تفاوت‏هاى حق ارتفاق، با اذن : 1 - حق ارتفاق از توافق اراده طرفین عقد حاصل مى‏شود و اراده مالک، به تنهایى در تحقق آن مؤثر نبوده، و قبول کسى که از حق ارتفاق بهره مى‏برد نیز لازم است. در حالى که اذن به اراده اذن دهنده واقع مى‏شود و قبول یا رد مأذون در حدوث یا بقاى آن نقشى ندارد.
2 - حق ارتفاق، دائمى و همیشگى است. بنابراین، مالک نمى‏تواند مانع استفاده دیگرى‏از ارتفاق خود شود.
در مقابل، اذن قابل رجوع است و کسى که به دیگرى در استفاده از ارتفاق معینى اذن داده است، هرگاه بخواهد مى‏تواند از اذن خویش رجوع کند؛ به همین خاطر است که ماده 98 ق.م. پس از بیان مطلب فوق، آن را در قالب یک اصل به تمامى ارتفاقات تسرى داده، مى‏گوید:
«اگر کسى حق عبور در ملک غیر ندارد، ولى صاحب ملک اذن داده باشد که از ملک او عبور کند، هر وقت بخواهد مى‏تواند از اذن خود رجوع کرده و مانع عبور او شود و هم‏چنین است سایر ارتفاقات».
و نیز ماده 108 ق.م. آن را به صورت قاعده، این چنین بیان مى‏کند:
«در تمام مواردى که انتفاع کسى ازملک دیگرى به موجب اذن محض باشد، مالک مى‏تواند هر وقت بخواهد از اذن خود رجوع کند، مگر این‏که مانع قانونى موجود باشد».
3 - موضوع حق ارتفاق، فقط مال غیر منقول است، در حالى‏که موضوع اذن نه تنها به مال غیرمنقول اختصاص ندارد، بلکه غیر مال را نیز شامل مى‏شود.
حق ارتفاق در شهرسازی

باید توجه کرد که اثر اذن ایجاد اباحه است نه التزام یعنی التزام نمیکند و می تواند از اذن خود برگردد و به همین جهت می توان از اذن رجوع کرد، گاه بدون اینکه قراردادی بسته شود ، مالک به دیگری اذن می دهد که از ملک او استفاده کند . در اینگونه موارد هیچ حقی به سود ماذون ایجاد نمی شود و مالک نیز ملزم نیست وسایل استفاده او را فراهم کند و بر اذن خود باقی بماند مگر منظور دو طرف بر قراری حق ارتقاق باشد و این دو اراده به خاطر ایجاد حق با هم موافق شود نتیجه قرارداد ایجاد حق است و مالک نمی تواند از عهد خود عدول کند.ولی اگر مقصود مالک ایجاد تکلیف برای خود نباشد ،اثر اذن او فقط مباح ساختن تصرف ماذون است و مالک هیچ الزامی در نگهداری اذن ندارد . ماد۰ ۱۰۸ ق.م می افزاید در تمام مواردی که انتفاع کسی از ملک دیگری به موجب اذن محض باشد مالک می تواند هر وقت بخواهد از اذن خود رجوع کند مگر اینکه مانع قانونی موجود باشد، آن امکان ندارد .
مواردی که از اذن نمی توان رجوع کرد :
1. موردی که رجوع مالک مستلزم انجام دادن کاری باشد که به حکم قانون ممنوع است . یعنی مثلاً پیس از دفن مرده مالک زمین نمی تواند از اذن خود رجوع کرده و بخواهد که نبش قبر صورت گیرد.زیرا طبق ماده 206 قانون کیفر همگانی نبش قبر جرم می باشد.
2. در صورتی که مالک حق رجوع را از خود سلب کرده باشد.
حق ارتفاق در شهرسازی

حال سوال قابل توجه آن است که اگر حق ارتفاق حق تبعی ملک حساب می شود و اگر این حق با انتقال املاک به اشخاص نیز منتقل می شود پس چگونه است که قانون مدنی در ماده ۹۸ ذکر کرده است که صاحب اذن می تواند از اذن خود برگردد و همچنین در سایر ارتفاقات . این در حالی است که ارتفاق حق است نه اذن پس چگونه است که قانون تصریح کرده صاحب حق اذن می تواند از حق ارتفاق خود رجوع کند . و آیا طبق این ماده اگر ضرر و زیانی به منتفع برسد ضامن خواهد بود یا خیر؟
در اصل ۴۰ قانون اساسی آمده است که : هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد .و همچنین در ماده ۳۲۸ق.م آمده هر کس مال غیر را تلف کند ضامن آن است وباید مثل یا قیمت آن را بدهد اعم از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از اینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است حال اگر طبق ماده ۱۲۰ق.م کسی اذن دهد تا صاحب ملکی سر تیر خود را روی دیوار اختصاصی او بنا نهد و ملک خود را بالا برد و صاحب اذن از اذن خود برگردد و به مال آسیبی برسد ضامن نیست در حالی که طبق ماده ۳۲۹ق.م باید آن را به مثل صورت اول بنا نماید و اگر ممکن نباشد باید از عهده قیمت برآید هرچند برخی از حقوقدانان معتقدند چون صاحب ملک اذن داده و رجوع کرده دینی بر گردن ندارد اما به نظر میرسد به علت آنکه خسارات کلی را به ماذون وارد ساخته می بایست جبران خسارت ماذون را نماید و از عهده آن برآید همچنین
حق ارتفاق در شهرسازی

در ماده ۳۳۱ ق.م هر کس سبب تلف مالی بشود باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر سبب نقص یا عیب آن شده باشد باید از عهده نقص قیمت آن برآید .
تکالیف مالک:
طبق ماده 106 قانون مدنی مالک ملکی که مورد حق الرتفاق غیر است نمی تواند در ملک خود تصرفاتی نماید که باعث تضییع یا تعطیل حق مزبور باشد مگر با اجازه صاحب حق .
منظور ازتضییع حق از بین بردن حق است. مثلاُ در یک خانه قدیمی پنجره ای رو به زمین کناری قرار دارد و مالک زمین مجاور با ساختمان سازی جلو پنجره ساختمان صاحب حق را بگیرد و حق او را ضایع کند.
و منظور از تعطیل این است که مالک کاری بکند که فرد دارا ی حق ارتفاق تا مدتی نتواند از حق خود استفاده کند . یعنی مثلاً فرد مالکی در اثر ریختن آجر و مصالح ساختمانی معبر را طوری سد نماید که صاحب حق العبور نتواند از آن راه بگذرد و پس از مدتی مصالح را جمع کند.
در دو مورد بالا مالک مسئول خسارات دارنده حق ارتفاق می باشد.
به غیر از ماده 106 که در بالا ذکر شد در ماده 101 نیز دراین باره صحبت شده است.

 

حق ارتفاق در شهرسازی

ماده 101 ـ هرگاه کسی از آبی که ملک دیگری است بنحوی از انحاء،حق انتفاع داشته باشد از قبیل دایرکردن آسیا و امثال آن‌، صاحب آن‌نمی‌تواند مجری را تغییر دهد بنحوی که مانع از استفاده حق دیگری‌باشد.
تکالیف صاحب حق ارتفاق:
صاحب حق ارتفاق نمی تواند بیشتر از مواردی که در قرار داد ذکر شده یا عرف محل اقتضا می نماید از حق ارتفاق خود استفاده نماید.مثلاً فردی صاحب حق ناودان در حیاط ملک مجاور است و علاوه بر آب باران سایر آب های حاصل شستشوی خانگی و... را به حیاط مجاور بریزد. در این صورت از حق خود عدول کرده و در این مورد ماده 107 قانون مدنی می گوید: تصرفات صاحب‌حق در ملک‌غیر که متعلق حق‌اوست بایدبه‌اندازه‌ای باشد که قرار داده‌اند و یا به مقدار متعارف و آنچه‌ضرورت انتفاع‌، اقتضاء می‌کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حق ارتفاق در شهرسازی

دانلود مقاله شخصیت

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
دوسالگی یکی از مقاطع حساس و دشوار در تربیت و رفتار با کودکان است. دوساله ها غیرقابل پیش بینی هستند، به حرف گوش نمی دهند و همیشه «نه» می گویند و در مهمانی و جمع های دوستانه رفتارهای غیرقابل پیش بینی می کنند که والدین شان به خاطر آنها خجالت زده می شوند. گاه فکر می کنید تلاشتان برای تربیت این فرشته کوچک اما چموش دوست داشتنی برای همیشه بی نتیجه خواهد ماند و گاه شیرین زبانی و رفتارهای بزرگ منشانه اش باعث می شود براحتی فراموش کنید که او فقط و فقط «دو سال» دارد. پگی شکت کارشناس تربیت کودکان در ایالت اوهایو می گوید: «در این مرحله است که کودک از قالب نوزادی خارج و در قالب یک انسان کوچک اما کمال یافته به لحاظ افکار، عقاید و خواسته هایش قرار می گیرد و همین خصوصیت ها و خصلت ها هستند که از دو سالگی بچه ها برای والدین یک غول می سازد و تربیت و رفتار با آنها را دشوارتر می کند.
کارشناسان معتقد هستند آنچه که کودکان در این سن حقیقتاً به دنبال آن هستند کشف ساز و کار این دنیا با به چالش گرفتن هر چیز از پدیده های مختلف گرفته تا آستانه صبر و تحمل و حتی حوصله والدین شان است و از همین روست که به دوساله ها بر چسب «غیر قابل کنترل و پیش بینی بودن» زده شده است و گفته می شود « نه بچه هستند که بتوان مثل بچه ها با آنها رفتار کرد و نه بزرگ هستند که بشود مثل بزرگترها با آنان رفتار کرد. در زیر به پنج نقطه عطف و مهم در رشد و تکامل این گروه سنی اشاره خواهد شد که درک پیچیدگی و گاه تناقض رفتاری آنان را ساده تر می کند.

 

 

 


شکل گیری شخصیت:
همان اراده و التزامی که باعث می شود کودکان نوپا برای راه رفتن با صندل روی برف ها اصرار کنند و بعد گلوله های یخ و آدم برفی شان را با خود به اتاقشان بیاورند درست همانی است که آنها را تشویق می کند به استقلال رفتاری دست پیدا کنند و بخواهند بر اساس تصمیماتی که گرفته اند، عمل کنند.
جک.ل ‎. هارمن، دکترای روانشناسی کودک و استاد دانشگاه «پیز» در نیویورک می گوید: «آنها در سنی هستند که شروع به ابراز علایق و حتی اولویت های خود می کنند و همزمان با آن مهارت های کلامی لازم را برای خواسته هایشان افزایش می دهند.» بچه ها از بیست ماهگی به بعد به مهارت های فیزیکی قابل توجهی نیز دست پیدا می کنند، کودکی که تا چند ماه پیش کتاب آشپزی شما را در دست می گرفت و با دست عکس غذاهای مورد علاقه اش را به شما نشان می داد حالا دیگر ممکن است بخواهد در درست کردن آن و یا تزئین سالاد الویه با تربچه و خیارشور به جای چشم و بینی یک آدمک خیالی به شما کمک می کند.
آموختن عشق ورزی و محبت:
باعث تعجب است اما کودکی که تا همین چند ماه پیش فقط شما را برای رسیدگی و پاسخ دادن به نیازها و خواسته هایش می شناخت در این زمان یاد می گیرد همان توجه و دلسوزی را معطوف شما کند و این ممکن است شما را غافلگیر کند.
آنها در این سن به حسی از خودشناسی دست پیدا کرده و یاد می گیرند احساسات و عواطف خود را بشناسند. این مسئله به آنها کمک می کند احساسات دیگران را درک کنند. با این حال عشق و محبت و دلسوزی را نباید فقط به خاطر رسیدن به این نقطه عطف در نمودار رشد یک کودک دو ساله تلقی کرد.
متخصصان معتقدند دلسوزی و محبت یک رفتار اکتسابی و آموختنی است. بچه ها در برابر احساساتشان بر مبنای الگوهایی که داشته اند، رفتار می کنند. بنابراین اگر کودک مهربان و دلسوزی دارید بخشی از این رفتار خوب را به عملکرد خود نسبت دهید. شما الگوی خوبی برای او بوده اید.
ابراز وجود کردن: اگر همیشه دوست داشتید بدانید کودک تان چه نظری راجع به رنگ لباس شما و زیبایی آن دارد، می توانید آن را از زبان خود او بشنوید. بچه های دو ساله سرشار از عقیده و اظهارنظر هستند و مهارت های زبانی لازم برای ابراز آنها را کسب کرده اند. دایره واژگان بیشتر بچه های دوساله در حدود ۳۰۰ کلمه است و در پایان دوسالگی می توانند به راحتی جمله های سه تا پنج کلمه ای بسازند.
اندرو ملتزوف، استاد روانشناسی کودک در دانشگاه واشنگتن و نویسنده کتاب «نابغه ای در گهواره» می گوید: «غذا دادن به بچه های زیر دو سال کاری یکنواخت و گاه خسته کننده است اما وقتی بچه ها دو ساله می شوند کم و بیش می گویند چه دوست دارند بخورند و چه دوست دارند نخورند و سلیقه غذایی خود را اعمال می کنند.»
کمک کردن به دیگران:
اگر از یک کودک دو ساله برای انجام کارهای کوچک مثل چیدن بشقاب های پلاستیکی یا بردن قاشق سر میز شام کمک بخواهید، کمتر دست رد به سینه شما خواهند زد. بچه های نوپا دوست دارند از والدین شان تقلید کرده و رضایت آنها را جلب کنند. کمک کردن بچه ها اگر چه گاه والدین را از نتیجه کار راضی نگه نمی دارد اما علاوه بر دادن حس اعتماد به نفس به آنان گاه واقعاً می تواند برای والدین مفید باشد.
تجربه اندوزی:
بچه ها در این سن به راحتی لانه یک مورچه را پیدا می کنند و ساعت ها با حل کردن یک قرص جوشان ویتامین ث در آب سرگرم می شوند.
کلیروینر، متخصص امور کودکان در بیمارستان هوپ در الینویز می گوید: «کافی است به آنها عملکرد چیزی را نشان دهید تا مثل اسفنج آن را در ذهنشان جذب کنند. آنها دوست دارند بدانند هر چیز در دنیا چگونه کار می کند بخصوص آن که معلمشان والدینشان باشد.»از آنجا که در این سن هر چیزی و هر اتفاقی می تواند برای آنان جنبه آموزنده داشته باشد لازم نیست نگران آموز ش های رسمی آنان در مهد کودک باشید.
جمع کردن برگ های خشک پائیزی، بزرگ شدن دانه عدسی که در یک گلدان کوچک کاشته اید یا حتی حرکت ماهی های قرمز در تنگی کوچک، بهترین کارگاه کسب تجربه و مهارت های زندگی برای آنان است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چرا کودک نوپای شما بقیه بچه ها را کتک می‌زند یا گاز می‌گیرد؟

 

طبیعی است که نگران این موضوع باشید، اما آرام باشید، این هم یک مرحله است که باید طی شود.
آیا کودک شما زورگو است؟
کادن برانچ فلاور یک بچه 3 ساله است که گاه گاهی برادر خود را می‌زند. این کار چیزی شبیه به زورگویی است. برای کادن مهم نیست که مادرش راجع به او چه فکری می‌کند. کادن نمی‌داند چگونه در این سن احساسات خود را بروز دهد. مادرش می‌گوید من اصلا رفتارهای کودکم را دوست ندارم. والدین کودکانی که خشن هستند و دیگر بچه ها را یا می‌زنند یا گاز می‌گیرند نباید احساس بدی داشته باشند. بر اساس گفته دکتر ادوارد کار، رئیس بخش روانشناسی یکی از دانشگاه های نیویورک، کودکی 3 ساله نمی‌تواند زورگو باشد. یا کودک 2 و 3 ساله هنوز به طور کامل احساسات خود یا دیگر افراد را درک نمی‌کند، لذا به طور عمد به احساسات دیگران لطمه نمی‌زند. دکتر تئودور دیکس، استاد گروه علوم خانواده در دانشگاه تگزاس می‌گوید: کودکان نو پا به طور مداوم علت و معلول ها را امتحان می‌کنند. با خود می‌گویند اگر من این کار را انجام دهم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و آنها تنها وسیله خود را به کار می‌گیرند. آنها مهارتی ندارند تا به روشی منطقی آنچه را که می‌خواهند به دست آورند، بنابراین ممکن است به طور سمج و سرسخت عمل کنند.
با این وجود درست نیست که بنشینید و کودکانتان هر کار که می‌خواهند انجام بدهند. اگر حالا دخالت نکنید و وارد عمل نشوید وقتی بزرگتر می‌شوند به فردی کاملا زورگو تبدیل می‌شوند، چون که راه دیگری برای رفع احتیاجات خود پیدا نمی‌کنند. در اینجا بعضی راهها برای پایان دادن به پرخاشگری کودکان را مطالعه کنید.

 

زمانی که کودک شما بقیه را می‌زند یا گاز می‌گیرد چه باید کرد؟
1- لحظه‌ای درنگ کنید. اگر می‌بینید کودک پرخاشگری می‌کند سریع به رفتار او پایان بدهید. سعی کنید با آرامش با او صحبت کنید، اگر به حرف های شما گوش نمی‌دهد، او را کناری کشیده و به او بگویید رفتارت از کنترل خارج است، باید کمی‌آرام بگیری.
2- از کودک توضیحی راجع به رفتارش نخواهید. وقتی از کودک بپرسید به چه دلیل فلان کار را کردی، با خود فکر می‌کند بعضی مواقع هست که کار او درست است و حق دارد فلان کار را انجام دهد. این هم به این معنی نیست که دنبال دلیل کار او نگردید. اگر فرزند شما موهای دوست خود را می‌کشد به این دلیل که به او اجازه نمی‌دهد سرسره بازی کند، شما وارد عمل شوید و به آنها بگویید به نوبت، بازی کنند. کودک با این کار متوجه می‌شود که باید منصف باشد و اگر مشکلی پیش آمد با شما در میان بگذارد تا شما موضوع را حل و فصل کنید.
3-سعی کنید نتیجه بگیرید. بعضی کودکان هر نوع توجهی را دوست دارند. از این رو زمانی که کودک کار اشتباهی را انجام می‌دهد و شما خشمگین می‌شوید، کودک ذوق می‌کند (با خود می‌گوید مامان را دیوانه کردم) و انگیزه پیدا می‌کند که دفعه بعد هم این کار را تکرار کند.
4- بدانید رفتار کودک شما به احساسات دیگران هم ربط دارد. کودکان نوپا آگاه نیستند که رفتار آنها روی دیگران اثر می‌گذارد. کودک باید بداند که دوستان او چه احساسی پیدا می‌کنند، وقتی او آنها را گاز می‌گیرد، به کودک بگویید درست است که او دوست ندارد اسباب بازی های خود را به بقیه افراد بدهد، اما کتک زدن آنها هم کار درستی نیست.
5- به کودک خود کمک کنید آرام بگیرد. کودکان نوپا وقتی ناراحت می‌شوند کنترل خود را از دست می‌دهند. بعد از کمی ‌وقت با کودک خود صحبت کنید و بگویید درست است که ناراحت می‌شوی، اما با این کار دیگران را هم ناراحت می‌کنی. بدین صورت به کودک خود کمک می‌کنید احساساتش را درک کند و آنها را رده بندی کند.
6- کودکان را مجبور نکنید که با دیگران شریک شوند. بعضی مواقع کودک شما نمی‌خواهد بقیه بچه ها را به بازی راه دهد بنابراین به طور سرسختانه رفتار می‌کند، اما در واقع این جزئی از رفتار اجتماعی می‌باشد. در یک گروه کوچک، کودک در موقع بازی اگر یکی از هم بازی های خود را بیرون کند رضایت دیگر دوستان خود را به دست می‌آورد و با خود می‌گوید، عجب زوری دارم. راه حل: وقتی کودک شما پیش دوستان خود نیست با او صحبت کنید و بگویید که شما مشاهده کردید چه اتفاقی افتاد، و اینکه صحیح نیست که کسی را از بازی بیرون کند.
7- مهارت های حل مشکل را به او یاد بدهید. یک بازی ساختگی را ترتیب دهید و با کودک خود هم بازی شوید و بدین طریق به او راههای مثبت برای حل مشکل را یاد دهید. در این بازی وانمود کنید که یکی از دوستان کودک خود می‌باشید که اسباب بازی او را برداشته است. به او یاد دهید که چطور با دوست فرضی خود صحبت کند (این اسباب بازی من است، لطفا آن را به من برگردان)، و اگر این کار بی فایده بود به او بگویید که باید در این مواقع از یک بزرگتر کمک بگیرد. با این کارها حتما نتیجه خواهید گرفت.
8- اگر تا حالا دیده اید یک بچه من، من کنان ابراز تاسف می‌کند، شاید با خود فکر کنید که بی‌فایده است که از او درخواست عذرخواهی کنید. آیا فکر می‌کنید در این سن بدجنس است؟ ممکن است این طور نباشد، اما حتی اگر امروز عذر خواهی نکند، بهتر است به او یاد دهید که این کار را تمرین کند تا شاید روزی آن را انجام دهد. و کودک متوجه خواهد شد که عذرخواهی کردن و متاسف بودن به چه معنی است. بنابراین به او کمک کنید عذرخواهی کند و آن را به زبان بیاورد. دلسوز باشید، و به او بگویید ابراز تاسف سخت است اما چون او کار اشتباهی انجام داده، نیاز است که عذرخواهی کند.
وقتی که کودک شما گاز گرفته شده یا کتک خورده است:
احتمالا کودک خود را در زمین بازی دیده اید که کتک بخورد و مادر دوستش توجهی به کار بچه خود نمی‌کند (دوستش بازوی او را گاز گرفته است)، اما خود شما می‌توانید با مادر آن کودک صحبت کنید (مادر بی اعتنا).
اول، مشکل را به طور ساده بیان کنید: کودک شما دختر مرا گاز گرفته است. می‌توانید به من کمک کنید؟ وقتی بچه ها آرام گرفتند، آنها را تشویق کنید که به طور مستقل و جداگانه کاری را انجام دهند. شما ممکن است بگویید، بگذارید ببینیم کدام یک از شما دو نفر یک کاخ برای مادرتان درست می‌کنید. اگر کودکان سرگرم کاری بامزه و مثبت بشوند دیگر با یک دیگر درگیری پیدا نمی‌کنند.
واگر این کار نتیجه نداد؟ اگر کار بالا گرفت، آنجا را ترک کنید. اگر مادر آن کودک قبول نکرده که گاز گرفتن کار بدی نبوده، دیگر اجازه ندهید دو کودک با یکدیگر بازی کنند. اما در بیشتر مواقع مادر دیگری ابراز تاسف می‌کند و سعی می‌کند کودک خود را از این کار بازدارد.

 

بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک 2 تا 2.5 ساله
بازی اول: حالت چهره
این بازی به بچه‌های دو ساله کمک می‌کند احساسات مختلف خود را بشناسند.

 

نوع بازی:
* با کودک دو ساله‌تان بنشینید و عکس چهره‌های مختلفی را از توی مجله‌ها و کتاب‌ها پیدا کنید.
* درباره حالتی که توی هر کدام از چهره‌ها هست از کودک‌تان سئوال کنید.
* عکس صورت کودکی را که شاد است پیدا کنید. حالتی را که در آن چهره است برای کودکتان توصیف کنید و بعد از او بخواهید حالت شادی به چهره‌اش بدهد.
* به پیدا کردن عکس‌هایی که چهره‌های شادی را نشان می‌دهند ادامه دهید.
* در روزهای بعد دنبال حالت‌های مختلف دیگری بگردید، مثلاً هیجان‌زده، غمگین و لوس.
* سعی کنید حالت‌هایی را پیدا کنید که با احساسات کودک‌تان در آن روز جور باشد.

 


بازی دوم: حمومک مورچه داره
این بازی شیوه‌ای عالی برای افزایش شناخت و درک مفاهیم مکانی در کودک‌تان است.

 

نوع بازی:
* با کودک دو ساله‌تان بازی بشین و پاشو را انجام دهید. دستش را بگیرید، به صورت دایره‌وار حرکت کنید و شعر زیر را برایش بخوانید:
حمومک مورچه داره،
بشین و پاشو خنده داره،
خوب حالا بگو چه کار می‌کنیم
با هم پا می‌شیم، با هم می‌شینیم
* به آرامی روی زمین بنشینید. کودک‌تان قطعاً شیفته این بازی می‌شود!
* دوباره بازی را از نو انجام دهید ولی این بار به جای گفتن با هم پا می‌شیم، با هم می‌شینیم حرکت را عوض کنید و بگویید:
حمومک مورچه داره،
بشین و پاشو خنده داره،
خوب حالا بگو چه کار می‌کنیم،
با هم می‌چرخیم، با هم می‌چرخیم
* می‌توانید این حرکت‌ها را هم انجام دهید: دست بزنید؛ لی‌لی‌ کنید؛ بالا و پایین بپرید؛ صدای اردک درآورید.

 

بازی سوم: کفشت پاته؟
این بازی به کودک‌تان کمک زیادی می‌کند تا با اعضای مختلف بدنش آشنا شود و مهارت خود را در مشاهده و درک چیزهای مختلف بالا ببرد.

 

نوع بازی:
* به کودک دو ساله‌تان بگویید: اگه کفش پاته، بالا و پایین بپر.
* با پرسیدن این سئوال به کودک‌تان کمک کنید: کفشت پاته؟ بهم نشونش بده، ببینم.
* به کفشش اشاره کنید و از او بخواهید بالا و پایین بپرد. شاید لازم باشد به او نشان دهید چطور این کار را بکند.
* هر بار که درباره یکی از اعضای بدون کودک‌تان از او سوال می‌کنید به آن عضو اشاره کنید و به او نشان دهید چطور حرکت‌ها را انجام دهد.
* می‌توانید این جمله‌ها را بگویید:
- اگه جوراب پاته، عقب و جلو برو.
- اگه بلوز پوشیدی، دست بزن.
- اگه شلوار پاته، سرت رو بالا و پایین کن.
* وقتی چند بار این بازی را تکرار کردید، خواهید دید که کودک‌تان بدون کمک شما می‌تواند حرکت‌ها را انجام دهد.

 

 

 

بازی چهارم : خرگوش ناز کوچولو
این بازی درک مفاهیم مکانی را در کودک شما تقویت می‌کند.

 

نوع بازی:
* از حیوانات عروسکی استفاده کنید و بازی زیر را با کودک دوساله‌تان انجام دهید. به جای کلمه خرگوش اسم هر حیوان عروسکی را که دارید با آن بازی می‌کنید ببرید.
* شعر زیر را برایش بخوانید و حرکت‌های گفته شده را انجام دهید:
خرگوش ناز کوچولو
می پره پایین، می پره بالا
خرگوش ناز کوچولو
همه جا رو خوب نگاه می‌کنه
(خرگوش را به اطراف بچرخانید)
بالا رو قشنگ نگاه می‌کنه
(خرگوش را به هوا بلند کنید)
پایینو قشنگ نگاه می‌کنه
(خرگوش را به پایین بیاورید)
خرگوش ناز کوچولو

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 31   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شخصیت