فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت درباره اجرای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی بانک ها

اختصاصی از فی لوو پاورپوینت درباره اجرای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی بانک ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره اجرای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی بانک ها


پاورپوینت درباره اجرای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی بانک ها

فرمت فایل :power point( قابل ویرایش) تعداد اسلاید: 79 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ü  خصوصی سازی که از اوایل دهه 1980 مطرح شده، هم چنان در ابعاد گسترده ای و در بیش
    از یک صد کشور دنیا دنبال می شود.
ü روند خصوصی سازی، شکل، نحوه خصوصی سازی و میزان موفقیت آن در کشورهای مختلف
   متفاوت بوده است و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در پیشبرد خصوصی سازی کاملا
   موثر بوده اند.
ü مهم ترین علت استقبال از خصوصی سازی در سطح کشورها، مسائل اقتصادی است؛ اما
   در کنار آن مسائل اجتماعی و سیاسی و نهادی نیز حائز اهمیت است.
ü خصوصی سازی در ساده ترین و عمومی ترین تعریف انتقال دارایی یا ارائه خدمات از
    بخش دولتی به بخش خصوصی است.
ü ایده اصلی در تفکر خصوصی سازی این است که فضای رقابت و نظام حاکم بر بازار
     واحدهای خصوصی را مجبور سازند تا عملکرد کاراتر نسبت به بخش عمومی دولتی
     داشته باشند.
رسیدن به اهداف کلان اقتصادی و چشم انداز 20 ساله
دستیابی به رشد اقتصادی8 درصد.
اصلاح وتوسعه بازار مالی
تقلیل سهم دولت در اقتصادوکاهش تکیه بانک ها بر دولت
افزایش کنترل دخل و خرج
افزایش دقت در پرداخت وام واعتبارات
کاهش استقراض دولت از پس انداز داخلی وخارجی
تسویه بدهی دولت ،افزایش سرمایه وسرمایه گذاری بانکها وافزایش تسهیلات ودر نتیجه رونق اقتصادی

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره اجرای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی بانک ها

دانلود مقاله کامل درباره زبان خصوصی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره زبان خصوصی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زبان خصوصی


دانلود مقاله کامل درباره زبان خصوصی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :39

 

بخشی از متن مقاله

اهمیت مسئله « زبان خصوصی» و رابطه آن با نظریه « معنی»

مسئله زبان خصوصی یکی از مهمترین مباحث پژوهشهای فلسفی است که درباب آن نظریات مختلفی مطرح گردیده است. اکثر مفسران معتقدند که ایدة عدم امکان « زبان خصوصی» محصول نظریه جدید ویتگنشتاین در باب معنی و فهم آن است در پژوهشها معنی به عنوان کاربرد معرفی می شود به عبارت دیگر معنی یک واژه عبادت است از کاربرد آن در حوزة عمل اجتماعی و در نتیجه این معادل سازی، معیار و ملاک فهم معنا عبارت است از قابلیت و توانایی کاربرد واژه و جملات بر مبنای « قواعد» کاربرد آنها در صورتهای خاصی حیات اجتماعی. از نظر ویتگنشتاین تنها در صورتی می توانیم بگوییم زبانی را فرا گرفته ایم ومعنای واژه های آن را دریافته ایم که قواعد استفاده از واژه ها را رعایت کرده باشیم( پژوهشها بند 81) اصولاً از نظر ویتگنشتاین زبان برای اینکه معنایی داشته باشد از بعضی قواعد پیروی کند و از آنجا که قواعد بوسیله جامعه و بر اساس توافق افراد جامعه ساخته می شود و پیروی از قواعد نیز جنبه اجتماعی دارد و لذا نتیجه می گیرد چیزی به نام زبان خصوصی وجود ندارد.

( بر این مگی. فلاسفه بزرگ. صص 557و556) قبل از هر چند ابتدا باید مشخص کنیم که مواد و منظور ویتگنشتاین از مد زبان خصوصی، چیست، توجه با سخنان و می توان گفت که زبان خصوصی زبانی نیست که انسانها در تک گویی های خود بکار می برند زیرا با این امکان وجود دارد که شخصی دیگری بتواند زبان آنها را به زبان ما ترجمه بکند بلکه منظور او زبانی است که اصولاً  غیر قابل اشتراک و آموختن است زیرا واژه های این زبان به چیزهایی دلالت می کند که فقط برای متکلم آن زبان قابل شناخت است یعنی به تجربه های شخصی و مستقم او دلالت دارد: « اما آیا می توانیم زبانی را هم تصور کنیم که در آن شخص بتواند تجربه های درون خود- احساسها، حال و هوا و غیرعه.. را برای کاربرد شخصی خود بنویسد یا به آن بیان شفاهی ببخشد... واژه های منفرد این زبان قرار است به آنچه فقط برای شخص سخن گو می توانند دانسته باشد ارجاع دهند.» ( پژوهشها بند 243) از نظر پیرس این بند و طرحی کلی از  « زبان خصوصی است که بر اساس آن زبان خصوصی، زبانی است که تنها مبتکر این زبان
می تواند واژه های آن را بفهمد و هیچ شخص دیگری قادر به فهم آن نیست. از نظر پیرس ویتگنشتاین، دلایل اثبات می کند که حتی مبتکر این زبان نیز قادر به کاربرد این زبان نیست زیرا هیچ معیار و محک عملی برای تشخیص صحت یا سقم کاربرد واژه های آن زبان وجود ندارد.(David pears False prison , p.p328-329)

نظر رایج درباب زبان خصوصی

اغلب مفسران بند 243 پژوهشها را به عنوان آغاز بحث زبان خصوصی می دانند و معتقدند که این بحث مربوط به زبان حسی و واژه های مربوط به احساسات می باشد و به همین اساس در تعریف زبان خصوصی می گویند زبانی است که واژه های آن برای بیان تجارب طنی و خصوصی همچون درد، خارش، سوزش و ..... به کار می روند و لذا اسامی این تجارب تلقی می گردند. به نظر آنها که ویتگنشتاین در زمینه« زبان خصوصی» به آن مخالفت می کند این است که زبان خصوصی یک نوع بازی تسمیه نیست یعنی زبانی نیست که حاوی اسامی احساسات باشد زیرا واژه هایی که معرف چنین احساساتی اند شرایط لازم تسمیه را ندارند یکی از این شرایط قابل تشخیص بودن است علائمی که به عنوان اسم احساسات بکار می روند این شرط را بر آورده نمی کنند( هارت ناک، ویتگنشتاین، صص 116-115و111-110) ویتگنشتاین برای اثبات این امر می گوید فرض می‌کنیم که من احساسی را حاصل می کنم و علامت «S» را بریا تعیین آن بکار می‌بریم و هر روز که این احساس را پیدا کردم علامت«S»را در ردفترچه یادداشت ثبت می کنم ویتگنشتاین می پرسد در اینجا چگونه تشخیص می دهم که احساسات بعدی من همان احساسی است که اولین بار تجربه کرده ام و آن را « S» نامیدم آیا تشخیص من و« S» نامیدن این احساسات درست و صحیح است یا نه؟ از نظر ویتگنشتاین سخن گفتن از تشخیص درست و صحیح متظمن ملاک و مناط صحت است اما این ملاک نیز باید ملاکی بیرونی باشد بطوریکه برای دیگران قابل فهم باشد« پس کاربرد این واژه نیاز به توجیه دارد که همه کس بفهمد» ( پژوهشها بند 261) « توجیه عبادت است از توسل به چیزی مستقل» ( پژوهشها بند 265) به همین خاطر می گوید این سخن که « به نظر می آید که همان احساس است» ملاک صحیحی نیست «آدمی می خواهد بگوید. هر آنچه قرار است به نظرم درست بیاید درست است و این فقط یعنی اینجا نمی توانیم دربارة «درستی» سخن بگوییم لذا از نظر ویتگنشتاین صرف عقیده من به اینکه چیزی چنان است نمی توان ملاک و معیاری برای تعیین صحت تشخیص من باشد علاوه بر این از نظر ویتگنشتاین حافظه نیز نمی تواند ملاک صحت کاربرد واژه های مربوط به احساس باشد از نظر او اگر ما در برخی موارد به حافظه خود توسل می جوییم اما در این موارد ملاک مناطی وجود دارد که به موجب آن صحت  و نادرستی حافظه معلوم می شود به عنوان مثال زمانی که ما می خواهیم بدانیم ساعت حرکت قطار چه ساعتی بوده است می‌توانیم، با اعتماد به حافظه خود ساعت حرکت قطار را نجاط آوریم اما در اینجا صحت تصویر ذهنی جدول زمانی حرکت قطارها را می توان با یک ملاک بیرونی سنجید در صورتیکه طبق برنامه قطار در ساعت مورد نظر حرکت کند حافظه من درست بوده است در غیر اینصورت نادرست بوده اما در مورد احساسات اینگونه نیست و اگر بخواهیم برای صحت تشخیص احساس مان به حافظه توسط جوییم و هیچ ملاک بیرونی و مستقل نداشته باشیم عمل نادرست همانند کسی خواهد بود که چند نسخه از یک روزنامه را ؟؟ تا مطمئن بشود آنچه نوشته شده است راست است» ( پژوهشها 265) از آنجایی ک ما در تعیین درستی یا نادرستی تشخیص احساسات درونی خود ملاک و مناطی نداریم لذا میان این او جمله تفاوتی نخواهد بود که: در همان احساس است که قبلاُ داشتیم« « همان احساسی نیست که قبلاً داشته ام.» قضیه ی که چنان صورت یافته است که صدق و کذبش یکی است اصلاً قضیه نیست پس علامت  « S» اصلاً اسم چیزی نیست که  اشتباهاً به جای اسم گرفته شده بود اسمی که برای بکار بردنش ملاک و ماطی نباشد یعنی قاعده ای برای استعماش نداشته باشیم اسم نخواهد بود جزء هیچ یک از  «بازی های زبانی یا لغوی» نیستو عمل و وظیفه ای ندارد که انجام دهد» ( هارت ناک، ویتگنشتاین، ص 114) از نظر ویتگنشتاین کسی که امکان زبان خصوصی را می پذیرد منطق زبان را به درستی نفهمیده است فلسفه مدرن که از زمان دکارت امکان چنین زبان خصوصی را از پیش فرض گرفته اند دچار این سوء تفاهم شده اند منشأ این سوء تفاهم دو تصور غلط می باشد: اولاً همه کلمات اسم می باشند و معنی آنها مدلول یا مسمای آنها می باشد یعنی ابژه ای که آن واژه نمایانگرآن است ثانیاً بر طبق این مدل در مورد اصطلاحات روانشناسانه باید گفت که آنچه این واژه ها نمایانگر آنند پدیده های ذهنی اند که صرفاً برای شخص قابل فهم و در دسترس است از آنجایی که پدیده های ذهنی همچون احساسات و تجارب . ... انتقال ناپذیرند لذا از لحاظ معرف شناسی خصوصی می باشند بدین جهت گفته می شود که هیچ کس نمی تواند درد من را داشته باشد یا بداند هنگامیکه من درد می کشم چه احساسی دارم از نظر ویتگنشتاین مدل
« اسم- ابژه» تصور نادرستی درباب ذهن ( حالتها و فرایندهای ذهنی) ارائه می کند که در باب مفاهیم و اصطلاحات روانشناسانه ما را به این تصور سوق می دهد که یک حوزه ی مرموز پنهانی به نام قلمرو امور« درونی» وجود دارد که متمایز از قلمرو « بیرونی» با فیزیکی می باشد و از نظر ویتگنشتاین آنچه باعث می شود، فریفته چنین مدل شویم مبنای زبان شناختی دارد او برای توضیح این مطلب در کتابچه های آبی تمایز ایجاد می کند میان کاربرد ضمیر اول شخص « من» به عنوان ابژه و کاربرد آن به عنوان سوبژه.

(The blue Books p.p66-67)

از نظر ویتگنشتاین عباراتی همچون « من یک مترفد دارم در دستم شکسته است» ... نمونه هایی از کاربرد نوع اولند که در آنها می توان به جای ضمیر « من» واژه « بدن» را قرار داد جملاتی همچون « من دندان درد دارم» « من می فهم »و .....نیز نمونه هایی از کاربرد نوع دوم است که در آنها نمی توان به جای ضمیر«من» واژه « بدن» را به کار برد افعال این عبارتها بر خلاف افعال عبارات نوع اول بر اعمال جسمانی دلالت نمی کند از نظر ویتگنشتاین در اینجا ما تمایل داریم بگوییم روحی وجود دارد و افعال فهمیدن درد کشیدن بر یک سری فرایندها یا اعمال ذهنی دلالت می کنند ساختار زبانی جملاتی که در آنها ضمیر «من» به عنوان سوبژه بکار می‌رود شبیه ساختار زبانی جملاتی است که ضمیر«من» به عنوان ابژه بکار می رود این ساختار زبانی مشابه ما را دچار این اشتباه می‌کندکه بگوییم در این جملات ضمیر من اشاره و ارجاع دارد لذا جملاتی توصیفی یا گزارشی می باشند در اینجا ما به پیروی از دکارت تمایز میان جسم و نفس ایجاد می‌کنیم که مبنای زبان شناختی دارد این تصور غلط دو آلیستی به این نتیجه منتهی می شود که حالتها و وضعیتهای روانشناسانه ذاتاً و فی نفسه خصوصی اند ما هرگز نمی‌توانیم چیزی درباره اذهان اشخاص دیگر بدانیم و لذا هیچ کس دیگری نمی‌تواند معنی و منظور ما را از واژه هایی که بیانگر احساسات و حالتهای ذهنی من هستند.( همچون واژه«درد») بداند.Wittgenstein sans the private Languaye Argument. pp2-4) ) ویتگنشتاین برای حل این مشکل می‌گوید زبان خصوصی (یا زبان مربوط به احساسات و فراینهای ذهنی) یک نوع بازی تسمیه نیست و جملاتی که دال بر احساسات و فرایندهای ذهنی می کنند بر خلاف جملاتی که دلالت بر اعمال  جسمی دارند نقش خبری یا گذارشی ندارند این دو تحت یک مقوله قرار نمی‌گیرند بلکه به نظر وی جملاتی همچون
« می‌فهم»، « درد دارم» جزء مقوله عباراتی همچون « هورا» که «آفرین» و .. هستند این عبارات را ما به عنوان خبر یا وصفل تلقی نمی کنیم زیرا آنچه که به عنوان خبر یا وصف تلقی می کرد امکان صدق و کذب دارد اما سخن گفتن از صدق و کذب این عبارات سخنی بی معناست این عبارات مفاد نشانه ای دارند مثلاً واژه « هورا» که نشانه  تعجب است از نظر ویتگنشتاین عبارات و توصیفات زبانی همچون « من دندان درد دارم» جایگزین توصیفات طبیعی درد مصل گریه کردن و نالیدن می شوند( دکتر احمدی فلسفه تحلیلی ص 46و35)

 

نظریه کاربردی

مسأله زبان و بالویژه مسأله « معنا» در دورة دوم فعالیت فلسفی نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است اهمیت آن به این خاطر است که مفهوم «معنی» یکی از مفاهیمی است که به خطاهای فلسفی زیادی منجر گردیده است. واقعیت این است که واژه « معنی» به علت داشتن صورت « اسعی» با ما از ابژه ای سخن می گوید که فراسوی این علامت است و این علامت بدان استاره دارد این مطلب را می توان بطور واضحتری درباب واژه« Bedeutug» ( معنی مرجع ) ملاحظه کرد. زیرا این واژه از « beuten» به معنی « اشاره کردن» می آید. اکثریت نظریاتی که در باب « معنی» مطرح گردیده است فریفته صورت اسمی این اصطلاح گردیده اند. Awittgenstein dictionary P 377  برخی از آنها ابژه‌ی خارجی را به عنوان معنی تلقی کرده اند و برخی نیز تصویر ذهنی و یا مفهوم را. از جملة آنها می توان به نظریه دلالت[1] ( معنای یک واژه چیزی است که واژه بر آن دلالت می کند). نظریه تصویر ذهنی[2] ( معنی یک واژه، تصویر ذهنی آن است) و نظریه مفهوم[3] ( معنای واژه عبارت است از مفهوم آن واژه) اشاره کرد.

(Parkinsan, in theory of Meaning: p . 2-12)

آنچه در تمامی این نظریات مشترک است اینست که در مورد « معنی» شما باید به دنبال چیزی باشید که بتوانید به آن اشاره کنید. خواه بصورت عینی و یا بصورت ذهنی و بگوئید « این معنی است» ویتگنشتاین در این زمینه می گوید: در بگوئید مسأله واژه نیست بلکه معنای آن است و شما فکر می کنید معنا هم چیزی است مثل واژه، هر چند متفاوت از آن هم هست. اینجا واژه، آنجا معنا، یکی پول و یکی گاوی که با آن پول می خرید» ( پژوهشها بند 12) از نظر ویتگنشتاین این نظریات درست نمی باشد زیرا تمامی مواردی که در این نظریات به عنوان معنی تلقی می گردد، در مورد برخی از واژه ها به خوبی عمل نمی کنند به عنوان مثال واژه های « یا»، « نه» و.... مرجع مسمائی ندارند که واژه های مذکور بر آنها دلالت کنند و همچنین نمی توان گفت که معنای همة واژه‌ها تصویر ذهنی آنها ست زیرا هیچ تصویر ذهنی به عنوان مثال از واژة « فضای چهار بعدی» نداریم علاوه بر این تصاویر ذهنی خود علامت هستند و متشکل  رابطه تصویر ذهنی با واقعیت همچنان باقی است زهمانطور که در کتابچه ای آبی می گوید اگر ما معنی یک عبارت را تصویر ذهنی، تجربه ای روانشناسانه یا مفهوم آن واژه بدانیم، از آنجایی که همه اینها امروز هستی و شخصی هستند، لذا واژه به تعداد کسانیکه آنرا به کار می بردند، معانی مختلف خواهد داشت ( the blule boooks p.65) از نظر ویتگنشتاین اگر ما روش مشاهده و تحقیق را به کار بریم. برایمان معلوم می گردد که واژه می توانند معنی داشته باشند حتی زمانیکه هیچ مرجع و مدلول نداشته باشند و هیچ تصویر ذهنی درباب آنها وجود نداشته باشد، مشاهده و تحقیق به ما نشان خواهد داد که آنچه که درباب معنی واژه ها همواره لازم و ضروری است چیزی جز کاربرد آن نیست زیرا واژه به منظور اینکه معنایی داشته باشد و به عنوان کلام تلقی گردد و صرفاً صداها و آواهایی صرف نباشند، باید به روش خاص و معینی به کار رود. علاوه بر این کاربرد برخلاف تصاویر و مفاهیم ذهنی امری شخص و ذهنی نمی باشد همچنین نظر به کربردی با مشکل « اشاره کردن» نیز روبرو نیست زیرا کاربرد ابرژه‌ای نیست که بتوان به آن اشاره کردند یک ابژه مادی و نه یک موجر نامعلوم و خیالی که باید آنرا خلق کرد، در صورت عدم وجود ابژه ای مادی که مطابق، با اسم باشد و به آن معنی دهد. 

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زبان خصوصی

ترجمه مقاله امنیت، حریم خصوصی و اعتماد در اینترنت اشیا: راه پیش رو

اختصاصی از فی لوو ترجمه مقاله امنیت، حریم خصوصی و اعتماد در اینترنت اشیا: راه پیش رو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
ترجمه مقاله امنیت، حریم خصوصی و اعتماد در اینترنت اشیا: راه پیش رو

این مقاله ترجمه مقاله انگلیسی  Security, privacy and trust in Internet of Things: The road ahead می باشد ./

 

سال انتشار : 2015/

ناشر : ElSEVIER /

تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 19/

تعداد صفحات فایل ترجمه : 43/

فرمت فایل ترجمه : Word /

 

مقاله اصلی را به زبان انگلیسی می توانید رایگان از اینجا دریافت فرمایید /

 

 

چکیده

اینترنت اشیاء (IoT) توسط فناوری های ناهمگن مشخص می شود، که با توجه به خدمات نوآورانه در حوزه های نرم افزاری مختلف روی می دهد. در این سناریو، رضایتمندی از الزامات امنیت وحریم خصوصی نقش مهمی را ایفا می کند. چنین الزاماتی شامل محرمانه بودن اطلاعات و احراز هویت، کنترل بر دسترسی در شبکه IoT، حریم خصوصی و اعتماد در میان کاربران و اشیاء، و تقویت سیاست های امنیتی و خصوصی می باشد. اقدامات متقابل امنیتی مرسوم به سبب استانداردهای مختلف و حجم های ارتباطات موجود، نمی توانند بطور مستقیم در فناوری های IoTاعمال شود. علاوه براین، تعداد بالای دستگاه های متصل مسئله مقیاس پذیری را بودجود می آورد؛ بنابراین، یک زیر ساخت انعطاف پذیر لازم است که باید برای مقابله با تهدیدات امنیتی در چنین محیط داخلی توانا باشد. در این پژوهش، چالش های عمده تحقیق و راه حل های موجود در زمینه امنیت IoTرا ارائه می دهیم، مسائل در دست بررسی مشخص می شود، و برخی از نکات برای تحقیقات آتی پیشنهاد می شود./1003/

 

 

 

تماس با ما برای راهنمایی یا ترجمه با آدرس ایمیل:

magale.computer@gmail.com

 

 

شماره تماس ما در نرم افزار تلگرام:

تماس با ما+98 9337843121 

 

 تماس با ماکانال تلگرام‌  @maghalecomputer

 

 توجه: اگر کارت بانکی شما رمز دوم ندارد، در خرید الکترونیکی به مشکل برخورد کردید و یا به هر دلیلی تمایل به پرداخت الکترونیکی ندارید با ما تماس بگیرید تا راههای دیگری برای پرداخت به شما پیشنهاد کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


ترجمه مقاله امنیت، حریم خصوصی و اعتماد در اینترنت اشیا: راه پیش رو

دانلود تحقیق کامل درمورد تحلیل حمایت های مالی بخش خصوصی در بخش کشاورزی

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق کامل درمورد تحلیل حمایت های مالی بخش خصوصی در بخش کشاورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تحلیل حمایت های مالی بخش خصوصی در بخش کشاورزی


دانلود تحقیق کامل درمورد تحلیل حمایت های مالی بخش خصوصی در بخش کشاورزی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 10
فهرست و توضیحات:

تاریخچه‌ی خصوصی‌سازی در بخش کشاورزی در ایران

بخش کشاورزی و خصوصی سازی

صندوق های غیردولتی حمایت از توسعه بخش کشاورزی

اهمیت سرمایه گذاری در بخش کشاورزی

عوامل موثر بر سرمایه گذاری

سرمایه گذاری در بخش کشاورزی ایران

منابع تأمین مالی سرمایه گذاری در بخش کشاورزی

ظرفیت های اسلامی تأمین مالی بخش کشاورزی

نتیجه گیری و پیشنهادات

منابع

 

تاریخچه‌ی خصوصی‌سازی در بخش کشاورزی در ایران

از آنجایی که بین بخش کشاورزی و سایر بخش‌های اقتصادی کشور از لحاظ ساختاری تفاوت‌های بسیاری وجود دارد، شیوه‌ی خصوصی‌سازی در این بخش نیز با سایر بخش‌ها متفاوت است. دولت در بخش‌های مختلف اقتصادی در اجرای سیاست‌های خصوصی‌سازی موفق‌تر از بخش کشاورزی بوده است. در این مدت عمده‌ی هدف دولت در اجرای تعدیل اقتصادی قطع پرداخت یارانه و واگذاری فعالیت‌های دولتی به بخش خصوصی بوده است و در بخش کشاورزی تنها به حذف یارانه اکتفا شده است.

زمانی که بخش خصوصی در ارتباط با عملیات تولیدی مطرح می‌شود، منظور آن است که عوامل تولید، تحت مدیریت این بخش قرار داشته باشد. یعنی در بخش کشاورزی، زمین، نیروی انسانی، سرمایه و مدیریت، اداره‌ی واحدها در اختیار بخش خصوصی باشد. در ساختار کنونی اقتصاد ایران با توجه به وضعیت نظام بهره برداری، اکثریت واحدهای کشاورزی متعلق به کشاورزان است؛ یعنی فعالیت این گروه، طبیعت بخش خصوصی دارد. در اکثریت این واحدها، مدیریت نیاز به بهبود کیفیت سرمایه برای انجام عملیات زیربنایی دارد و تکنولوژی منطبق با ساختار واحدها در حد کفایت در اختیار آنها قرار ندارد و اغلب، نیروی انسانی خانواده‌های کشاورزی وابسته به کشاورزی، متراکم است.

از طرفی واحدهایی که تحت مدیریت دستگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای عمومی‌تر قرار دارند از کمبود کارایی برخوردارند، ضمن آنکه علل نارسایی‌ها در مقایسه با واحدهای کوچک و دهقانی متفاوت است. نتیجه این که، بخش خصوصی در ساختار موجود اقتصاد کشاورزی ایران همان واحدهای کوچک و دهقانی اکثریت در میزان بهره‌برداری است، در واحدهای بخش عمومی و بخش خصوصی، عوامل تولید ترکیب بهینه‌ای ندارد.

بخش کشاورزی و خصوصی سازی

توجه به بخش کشاورزی یکی از محورهای اساسی توسعه اقتصادی کشور به شمار می رود . سهم بخش کشاورزی در ایجاد اشتغال، کمک به درآمد ملی، تولید غذا و همکاری متقابل با صنایع، از جمله مواردی است که اهمیت و ضرورت توجه به این بخش را به خوبی نشان می دهد . در کشورهای توسعه یافته، بخش کشاورزی از سوی بخش صنعت ، کاملاً حمایت می شود، ولی در کشورهای در حال توسعه، این بخش کشاورزی است که تا اندازه ای کاستی های بخش صنعت راجبران می کند . بر اساس آمارهای موجود در کشور، بخش کشاورزی تأمین کننده حدود ۲۵ درصد کل اشتغال مولد ، بیش از ۸۰ درصد نیازهای غذایی ، ۳۰ درصد صادرات غیر نفتی و حدود ۹۰ درصد از نیازهای صنایع به فرآورده های کشاورزی می باشد .بخش کشاورزی در ایران به لحاظ ساختار عمدتاً خصوصی نظام بهره برداری آن، این طور به نظر می رسد که نیاز چندانی به اقدامات اساسی در زمینة خصوصی سازی نیست، ولی آزادسازی بخش کشاورزی مواردی مانند هدفمند کردن یارانه های تولید ، رساندن قیمت های تولیدکنندگان به قیمت های واردات، حذف مداخله های معمول دولتی و لغو اهرم های محدودکنندة تولید را نیز شامل می شود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تحلیل حمایت های مالی بخش خصوصی در بخش کشاورزی