فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کم خونی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کم خونی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

کم خونی

 

 

 


اختلال خونی شایعی است که در آن گلبولهای قرمز سالم، به تعداد کافی، برای حمل اکسیژن به بافتهای بدن وجود ندارد و ....
کم خونی اختلال خونی شایعی است که در آن گلبولهای قرمز سالم، به تعداد کافی، برای حمل اکسیژن به بافتهای بدن وجود ندارد و موجب می‌شود که احساس خستگی ایجاد شود.
کم خونی انواع گوناگونی دارد که هر یک علت خاص خود را دارند. کم خونی می‌تواند موقتی و یا طولانی مدت بوده و از فرمهای خفیف تا شدید باشد. خطر ایجاد کم خونی در زنان و کسانی که بیماریهای مزمن دارند بیشتر است.
در صورت داشتن علائم کم خونی به پزشک مراجعه کنید.
کم خونی ممکن است با مصرف مکملها و یا با درمانهای تخصصی تر درمان شود. با خوردن غذاهای متنوع و سالم ممکن است بتوانید از بروز برخی انواع کم خونی پیشگیری کنید.
علائم کم خونی:
مهمترین علامت کم خونی احساس خستگی و فرسودگی است. علائم دیگر شامل این موارد است:
* ضعف
* رنگ پریدگی پوست
* ضربان نامنظم یا تند قلب
* کوتاهی نفس
* درد قفسه‌ی سینه
* احساس سبکی در سر و یا سرگیجه خفیف
* مشکلات شناختی
* بی حسی، کرختی یا سردی انتهای اندامها
* سردرد
ممکن است در ابتدا کم خونی آنقدر خفیف باشد که متوجه علائم آن نشوید. اما شدت علائم با پیشرفت کم خونی افزایش می‌یابند.
علل ایجاد کننده‌ی کم خونی کدامند؟
خون از سلولهای خونی و مایعی به نام پلاسما تشکیل شده است. سه نوع سلول خونی در پلاسما شناور هستند.
سلولهای خونی سفید (گلبولهای سفید): این سلولها با عفونتها مبارزه می‌کنند.
پلاکتها: این سلولها به لخته شدن خون پس از ایجاد جراحتها کمک می‌کنند.
سلولهای خونی قرمز (گلبولهای قرمز): این سلولها اکسیژن را از ریه ها به مغز، سایر ارگانهاو بافتها مختلف بدن حمل می‌کنند. بدن شما برای عملکردهای خود به خون حاوی اکسیژن احتیاج دارد.
خون اکسیژن دار کمک می‌کند تا انرژی لازم برای بدن تامین شود و گرمی‌ و رنگ پوست سالم را ایجاد می‌کند. گلبولهای قرمز محتوی هموگلوبین هستند. هموگلوبین یک پروتین حاوی آهن است که عامل ایجاد رنگ قرمز خون است. این ماده عامل اصلی انتقال اکسیژن از ریه ها به سایر نقاط بدن است و دی اکسید کربن را نیز از بافتهای بدن به ریه ها منتقل می‌کند تا در ریه ها از طریق بازدم دفع شوند.
بسیاری از سلولهای خونی از جمله گلبولهای قرمز به صورت مداوم در مغز استخوان تولید می‌شوند. مغز استخوان یک ماده‌ی اسفنجی شکل قرمز رنگ است که درون برخی از استخوانهای بدن وجود دارد.
برای تولید گلبولهای قرمز و هموگلوبین، بدن شما به پروتئین، ویتامینها و آهن نیاز دارد. این مواد از غذایی که می‌خورید تامین می‌شوند.
کم خونی حالتی است که در آن تعداد گلبولهای قرمز و یا میزان هموگلوبین آنها کمتر از میزان طبیعی است. وقتی شما کم خونی دارید گلبولهای قرمز سریعتر از معمول تخریب می‌شوند و گلبولهای جدید نمی‌توانند با این سرعت جایگزین شوند.به همین دلیل خون شما گلبول قرمز کمتری خواهد داشت و در نتیجه میزان حمل اکسیژن به بافتهای بدن کاهش یافته و احساس خستگی ایجاد می‌شود.
مبتلاء شدن به کم خونی دلایل مختلفی دارد که در اینجا به انواع کم خونی ودلایل ابتلاء به آنها را توضیح می‌دهیم.

 


انواع کم خونی بر اساس علت ایجاد کننده شامل این موارد است:
کم خونی ناشی از فقر آهن:
شایعترین نوع کم خونی که تقریبا یک پنجم زنان، نیمی‌از زنان باردار و سه درصد مردان را درگیر می‌کند کم خونی ناشی از فقر آهن است.
علت اصلی این نوع کم خونی، کمبود آهن در بدن است. مغز استخوان شما برای ساختن هموگلوبین به آهن نیاز دارد. بدون آهن کافی بدن شما نمی‌تواند هموگلوبین مورد نیاز گلبولهای قرمز را بسازد. به همین دلیل بدن دچار کم خونی فقر آهن می‌شود.
وقتی عمر گلبولهای قرمز تمام می‌شود آهنی که در آنها به کار رفته‌است برای ساختن سلولهای جدید استفاده‌می‌شود. بنابرین اگر خون از دست بدهید در واقع آهن از دست داده اید.
زنانی که در دوره‌های ماهیانه خون زیادی از دست می‌دهند در خطر کم خونی فقر آهن هستند. از دست رفتن خون به صورت مزمن و آهسته از نقطه‌ای از بدن مانند زخمهای گوارشی، پولیپ روده‌ی بزرگ و حتی سرطان روده‌ی بزرگ می‌تواند به کم خونی فقر آهن منجر شود.
بدن شما از غذایی که می‌خورید آهن به دست می‌آورد. رژیم غذایی که آهن کمی‌دارد نیز موجب کم خونی می‌شود.
در زنان باردار، جنین در حال رشد به آهن نیاز دارد و می‌تواند باعث تخلیه‌ی ذخایر آهن بدن مادر گردد. این فرایند باعث ایجاد کم خونی می‌شود.
کم خونی ناشی از کمبود ویتامین:
برای تولید گلبولهای سالم بدن علاوه بر آهن به فولات و ویتامین ب12 نیز نیاز دارد. رژیم غذایی که ویتامینها و مواد مغذی کافی را نداشته باشد، می‌تواند موجب کاهش تولید گلبولهای قرمز شود. افرادی که مشکلات روده‌ای دارند و جذب مواد غذایی در آنها اختلال دارد مستعد ابتلا به این نوع کم خونی هستند.
برخی افراد به علل مختلف قادر به جذب ویتامین ب12 نیستند و دچار کم خونی ناشی از کمبود ویتامین ب12 می‌شوند. در این نوع کم خونی مغز استخوان گلبولهای بزرگ و غیر طبیعی می‌سازد.
کم خونی ناشی از بیماریهای مزمن:
برخی از بیماریهای مزمن مانند سرطان، آرتریت روماتویید، بیماری کرون و سایر بیماریهای مزمن التهابی می‌تواند در تولید گلبولهای قرمز اختلال ایجاد کند و باعث ایجاد کم خونی شود. نارسایی کلیه هم می‌تواند علت کم خونی باشد. کلیه‌ها هورمونی به نام اریتروپویتین می‌سازند که مغز استخوان را تحریک می‌کند تا گلبول قرمز تولید کند. نارسایی کلیه و یا شیمی‌درمانی موجب کم شدن تولید این هورمون می‌شود. کمبود این هورمون نیز منجر به کم شدن تعداد گلبولهای قرمز می‌شود.
کم خونی ناشی از ساخته نشدن سلول خونی :
این کم خونی ناشی از ساخته نشدن سلولهای خونی است. این نوع کم خونی تهدید کننده‌ی حیات است و در اثر کاهش توانایی مغز استخوان در تولید همه‌ی انواع سلولهای خونی شامل گلبولهای قرمز گلبولهای سفید و پلاکتها ایجاد می‌شود. بیشتر اوقات علت بیماری ناشناخته است. برخی مواقع علت این بیماری سیستم ایمنی بدن فرد است که به دلایلی بر علیه مغز استخوان وارد عمل می‌شود. عوامل دیگری که ممکن است مسئول ایجاد این نوع کم خونی باشند شامل شیمی‌درمانی، پرتو درمانی، سموم محیطی، حاملگی و بیماری لوپوس هستند.
کم خونی مرتبط با بیماری مغز استخوان:
بیماریهایی مانند سرطان خون می‌تواند منجر به اختلال در تولید گلبولها شده و کم خونی ایجاد کند.
انواع دیگری از کم خونی نیز وجود دارند مانند کم خونی همولیتیک، کم خونی سلول داسی شکل و سایر کم خونیها مانند تالاسمی ‌و. . . .
اما در واقع همانطور که گفتیم شایعترین نوع کم خونی در اثر فقر آهن ایجاد می‌شود.
عوامل مستعد کننده کم خونی کدامند؟
رژیم غذایی:
اگر رژیم غذایی هر فردی در هر سنی که باشد از آهن و ویتامین کمی‌برخوردار باشد خصوصاً اگر فولات کمی‌داشته باشد در خطر ابتلا به کم خونی است. بدن شما برای اینکه گلبولهای قرمز سالم و به تعداد کافی تولید کند به آهن، پروتئین و ویتامینها نیاز دارد.
اختلالات روده‌ای:
اختلالات روده‌ای مانند بیماری کرون و سلیاک که جذب روده‌ی کوچک را تحت تاثیر قرار می‌دهند، فرد را در خطر ابتلا به کم خونی قرار می‌دهند. برداشتن کامل و یا قسمتی از روده در جراحی نیز با کاهش جذب مواد مغذی می‌تواند به کمبودهای تغذیه‌ای و کم خونی منجر شود.
قاعدگی:
به طور کلی زنان بیشتر از مردان مستعد ابتلا به کم خونی هستند زیرا زنان خون از دست می‌دهند و در نتیجه هر ماه مقداری آهن را از این طریق از دست می‌دهند.
بارداری:
در بارداری حجم خون مادر افزایش می‌یابد. ذخیره‌ی آهن در زنان باردار صرف افزایش حجم خون طی بارداری می‌شود. به علاوه آهن مورد نیاز برای رشد جنین نیز از طریق همین ذخایر تامین می‌شود. بنابرین زنان باردار نیز در خطر ابتلا به کم خونی قرار دارند.
بیماریهای مزمن:
بیماریهایی مانند نارسایی کبد، نارسایی کلیه، سرطان و یا بیماریهای مزمن دیگر ممکن است منجر به ایجاد کم خونی شوند. علت ایجاد این وضعیت ممکن است اختلال در تولید گلبول قرمز باشد و یا اینکه خون از طریق یک زخم و یا از منبع دیگری به صورت مزمن از بدن دفع شود. به این طریق آهن بدن از دست می‌رود و فرد مستعد کم خونی فقر آهن می‌شود.
علل دیگر:
برخی عفونتهای خاص، بیماریهای خونی، بیماریهای خود ایمنی، مواجهه با برخی مواد شیمیایی سمی ‌و مصرف برخی داروها با ایجاد اختلال در تولید گلبولهای قرمز می‌تواند منجر به ایجاد کم خونی شود. کسانی که به دیابت مبتلا هستند و افراد وابسته به الکل نیز مستعد ابتلا به کم خونی هستند. افرادی که رژیمهای گیاهخواری دارند ممکن است نتوانند به میزان کافی آهن و ویتامین ب12 دریافت کنند.
راهنمای درمان برای کم خونی
کم خونی از آن دسته از بیماریهاییست که شاید تا مدتها متوجه امدنش نشوید. بیماری کم خونی که شما را افسرده و خسته و بی انرژی میکند میتواند در دراز مدت صدمات جبران ناپذیری بر بدن شما بگذارد.
این نوشته راهنمای کوتاهی است برای شناسایی علایم و روش های درمانی کم خونی .
البته هرگز فراموش نکنید بهترین روش برای کمک به شما علاوه بر اطلاعات جانبی مشورت با پزشکتان است و مصرف خودسرانه قرصهای آهن، مکمل، ویتامین ها ممکن است اوضاع را خرابتر کند.

 

کم خونی چیست؟
وقتی بدن به اندازه کافی آهن جذب نمی کند، گلبول های قرمز خون به اندازه کافی اکسیژن حمل نمی کنند و با کمبود هموگلوبین مواجه می شوند کم خونی بروز می کند. از هر 10 دختر و زن، یک نفر به کم خونی مبتلاست.کم خونی می تواند در کودکان و مردان نیز بروز یابد که با ابتلا به بیماری های مختلف ارتباط دارد.

 

علایم و نشانه های کم خونی
حتی اگر پس از استراحت کافی برای فعالیت های عادی انرژی ندارید و خسته می شوید، ممکن است به کم خونی مبتلا شده باشید. ابتلا به کم خونی می تواند از عامل اصلی بروز مشکلات روحی روانی باشد. علایم و نشانه های ابتلا به بیماری کم خونی عبارتند از: - خستگی - سرگیجه - رنگ پریدگی پوست - سردرد - سردی و بی حسی دست ها و پاها - کاهش دمای بدن

 

علایم و نشانه های ضربان قلب
گلبول های قرمز خون افراد مبتلا به کم خونی اکسیژن کمی حمل می کنند، به همین دلیل قلب این افراد بیشتر از حالت عادی می تپد تا اکسیژن کافی را به اندام های مختلف برساند. علایم و نشانه های افزایش ضربان قلب عبارتند از آرتمی، درد قفسه سینه و تنفس سریع

 

پیشگیری کردن از ابتلا به کم خونی
شما می توانید با پیروی کردن از رژیم غذایی مناسب از ابتلا به کم خونی پیشگیری کنید. غذاهای حاوی ماده معدنی آهن عبارتند از گوشت، ماهی، سبزیجات برگ سبز، جگر و میوه های خشک شده. همچنین خوردن غذاهای حاوی ویتامین ب 12 و اسید فولیک مانند تخم مرغ، اسفناج، موز و لبنیات برای پیشگیری از ابتلا به کم خونی ضروری است. برخی از نان ها، غلات و غذاهای دیگر حاوی ماده معدنی آهن، ویتامین ب 12 و اسید فولیک هستند.

 

کم خونی در کودکان
از هر هفت کودک یک نفر از دو سالگی به کم خونی مبتلا می شود که اکثرا به علت فقدان آهن در رژیم غذایی آنهاست. افرادی که به کم خونی فقر آهن مبتلا هستند ممکن است به خوردن چیزهای مانند خاک، یخ، نشاسته و ... علاقه مند باشند. متخصصان اطفال برای تشخیص کم خونی، میزان آهن خون کودکان 12 ماهه را آزمایش می کنند. عدم درمان کم خونی فقر آهن سبب ایجاد اختلال در رشد مغز می شود.

 

عوامل خطر کم خونی
زنان و افرادی که به بیماری های حاد و مزمن مبتلا هستند در معرض ابتلا به کم خونی قرار دارند. وقتی زنان در دوران قاعدگی خون از دست می دهند، ممکن است به کم خونی مبتلا شوند. همچنین بارداری می تواند سبب تغییرات زیادی در خون زنان شود که نتیجه اش کم خونی است. بیماری های حاد مانند نارسایی کلیه ها می تواند توانایی تولید گلبول های قرمز خون کودکان را از میان ببرد. رژیم غذایی فاقد آهن، فولات (folate ) یا ویتامین ب 12 می تواند احتمال ابتلا به کم خونی را افزایش دهد.

 

کم خونی و نوجوانان
اگر فرزند نوجوان تان خسته است احتمالا به کم خونی مبتلاست. نوجوانان به علت این که به طور ناگهانی رشد می کنند در معرض ابتلا به کم خونی فقر آهن قرار دارند. دختران نوجوان نیز به علت آغاز دوران قاعدگی به کم خونی مبتلا می شوند.

 

علل کم خونی: مصرف کم آهن
پیروی کردن از رژیم غذایی فاقد آهن می تواند علت ابتلا به کم خونی باشد. آهنی که در گیاهان و مکمل های دارویی وجود دارد به اندازه آهن موجود در گوشت قرمز نیست. بیماری های گوارشی یا جراحی بای پس معده می توانند سبب کم خونی شوند. مواد غذایی و داروهای زیر اگر همراه مواد غذایی سرشار از آهن مصرف شوند از جذب آهن توسط بدن جلوگیری می کنند: - لبنیات - مواد غذایی سرشار از کلسیم - مکمل های دارویی کلسیم - آنتی اسید ها - قهوه – چای

 

علل کم خونی: کمبود ویتامین
بدن انسان برای تولید گلبول های قرمز خون به ویتامین ب 12 و فولات (folate ) نیاز دارد. پیروی کردن از رژیم غذایی فاقد ویتامین ها می تواند سبب کم خونی شود. همچنین اختلال در سیستم ایمنی و گوارش بدن می تواند از جذب ویتامین ب 12 جلوگیری کند. غذاهای گوشتی و غلات پرورده شده منابع غنی ویتامین ب 12 هستند. گیاهان، میوه ها، حبوبات، غلات، پاستا و ... منابع غنی فولات ( folate ) هستند.

 

علل کم خونی: بیماری
بیماری های حاد یا عفونت می تواند سبب کم شدن تولید گلبول های قرمز خون شود که نتیجه اش کمبود هموگلوبین است. اگر به کم خونی مبتلا هستید به احتمال زیاد به کم خونی فقر آهن نیز مبتلا می شوید. مصرف دارو و مخدر نیز می تواند خطر ابتلا به کم خونی را افزایش دهد. پزشک با تجویز مکمل های آهن و ارائه رژیم غذایی سرشار از آهن می تواند کمبود آهن بدن تان را جبران کند.

 

علل کم خونی: آنمی آپلاستیک
آنمی آپلاستیک اختلال نادری است که تولید سلول های خونی را در مغز استخوان متوقف می کند. از میان سه میلیون نفر تنها سه نفر به این اختلال مبتلا می شوند. قرار گرفتن در معرض تشعشعات رادیو اکتیو، مواد شیمیایی و اختلال سیستم ایمنی بدن علل اصلی بروز این اختلال نادر است. از هر پنج نفر یک فرد این اختلال را به ارث می برد. در موارد حاد خون بیماران باید تعویض شود و پیوند مغز استخوان انجام گیرد.

 

علل کم خونی: از دست دادن خون
از دست دادن تعداد زیادی از گلبول های قرمز خون از متداول ترین عوامل کم خونی است. قاعدگی، خون ریزی های شدید، جراحت های عمیق یا جراحی از عوامل عمده از دست دادن خون و ابتلا به کم خونی فقر آهن هستند. زنانی که مقدار زیادی خون را در دوران قاعدگی از دست می دهند هر ساله باید آزمایش خون کم خونی فقر آهن دهند.

 

علل کم خونی: نقض مکانیکی گلبول های قرمز
اختلالات و بیماری های ارثی می توانند بر روند تولید گلبول های قرمز خون تاثیر سوء بگذارند. تالاسمی سبب می شود سلامت گلبول های قرمز خون از میان برود و هموگلوبین خون کاهش یابد. گلبول های قرمز خون افرادی که به کم خونی همولیتیک مبتلا هستند صدمه می بیند و به سرعت از جریان خون خارج می شوند.

 

کم خونی سلول های داسی شکل
کم خونی سلول های داسی شکل اختلالی ارثی است که بدن نوع غیر طبیعی از هموگلوبین را تولید می کند. این اختلال سبب می شود گلبول های قرمز خون داسی شکل شوند و به هم بچسبند. این اختلال می تواند گردش خون را در رگ ها با مشکل مواجه کند و سبب صدمه دیدن و دردناک شدن بافت های بدن شود. گلبول های قرمز خون داسی شکل بسیار زودتر از گلبول های قرمز خون طبیعی از میان می روند. میزان ابتلا به کم خونی سلول های داسی شکل در میان سفید پوستان آمریکایی بسیار بیشتر از آمریکایی آفریقایی تبارها و اسپانیولی زبان هاست.

 

تشخیص کم خونی: شمارش کامل گلبول های قرمز
شمارش کامل خون شامل شمارش تعداد گلبول های قرمز، سفید، پلاکت ها و هموگلوبین است. در این روش عوامل دیگری مانند متوسط اندازه، تنوع اندازه، حجم و غلظت هموگلوبین در گلبول های قرمز خون سنجیده می شوند. اگر از کم خونی فقر آهن رنج می برید، به احتمال زیاد گلبول های قرمز خون تان کوچک تر از اندازه طبیعی است.

 

تشخیص کم خونی: سایر آزمایش های خون
اگر شمارش کامل گلبول های قرمز خون نشان داد به کم خونی مبتلا هستید، باید خون تان به وسیله آزمایش های دیگر بررسی شود. گلبول های خون تان باید از نظر ظاهری بررسی شوند تا اطمینان حاصل شود داسی شکل نشده باشند. میزان الکتروفورز هموگلوبین - نوعی هموگلوبین - خون تان نیز باید اندازه گیری شود. آزمایش رتیکولوسیت، عملکرد مغز استخوان در ساخت گلبول های قرمز را می سنجد.

 

تشخیص کم خونی: آزمایش مغز استخوان
اگر بدن تان خیلی کم یا خیلی زیاد گلبول قرمز تولید می کند یا ظاهرشان غیر طبیعی است باید مغز استخوان تان بررسی شود. مغز استخوان، بافت اسفنجی است که در درون استخوان قرار دارد و حاوی سلول های بنیادی است که به گلبول های قرمز تبدیل می شوند. نمونه برداری از مغز استخوان به طور متوسط 30 دقیقه طول می کشد.

 

درمان کم خونی: مکمل ها
کپسول های آهن معمولا برای درمان کم خونی فقر آهن باید مصرف شوند. آهن فروس معمولا راحت تر از آهن فریک جذب می شود. بهترین طریقه مصرف کپسول های آهن، مصرف آن با کمک آب پرتقال و مواد غذایی سرشار از ویتامین ث است. هرگز کپسول های آهن و کلسیم را با چای، قهوه و ... مصرف نکنید. بدون تجویز پزشک به کودکان و کهنسالان اجازه مصرف کپسول های آهن را ندهید. مصرف بیش از اندازه آهن می تواند بسیار خطرناک باشد. برخی از افراد نیز باید کپسول های آهن حاوی ویتامین ب 12 و فولیک اسید را مصرف کنند.

 

آهن و بارداری
به طور متوسط بیش از نیمی از زنان باردار از کم خونی فقر آهن رنج می برند. زنان باردار باید روزانه 27 میلی گرم آهن از طریق رژیم غذایی دریافت کنند. یکی از ویتامین های مورد نیاز دوران بارداری آهن است.

 

درمان کم خونی: روند درمان
اگر به کم خونی مزمن مبتلا هستید، ممکن است به تزریق خون نیاز پیدا کنید. کم خونی ممکن است با تزریق خون یا پیوند مغز استخوان درمان شود. در این موارد مغز استخوان یا خون بند ناف از یک داوطلب گرفته، به بدن پیوند زده می شود تا روند تولید گلبول های قرمز سالم آغاز شود. در برخی موارد ممکن است به پیوند طحال نیز نیاز باشد.

 

درمان کم خونی: داروها
داروهایی که برای درمان کم خونی تجویز می شوند بیماری را به صورت ریشه ای درمان می کنند. در برخی از موارد که کم خونی به علت وجود بیماری کلیوی ایجاد شده، تزریق هورمون اریتروپویتین (EPO) ضروری است. اگر اختلال در سیستم ایمنی و حمله به گلبول های قرمز خون سبب کم خونی شده باشد، استفاده از کورتیکواستروئید مانند پردنیزولون، می تواند کم خونی را کنترل کند. پزشکان به افرادی که از کم خونی داسی شکل رنج می برند داروی ضد سرطان hydroxyruea تجویز می کنند تا مقداری از درد بیمار بکاهند.

 

مصرف بیش از اندازه آهن
مصرف بیش از اندازه ماده معدنی آهن می تواند مشکلات عدیده ای برای بدن ایجاد کند. مصرف بیش از اندازه آهن سبب ابتلا افراد به بیماری های قلبی، نارسایی کبد و لوزالمعده می شود. میزان آهن خون را می توان با استفاده از حجامت و مصرف دارو کم کرد.
بهترین درمان کم خونی در زنان
اگر به کم خونی دچار هستید ، پیشنهاد می کنیم این مطلب را بخوانید تا راه حلی علیه این بیماری را بشناسید...
یک متخصص زنان، مصرف مکمل‌های آهن را از جمله روش‌های درمان فقر آهن در زنان عنوان کرد و با بیان این که مصرف مکمل‌های آهن ممکن است با مشکلات گوارشی همراه باشد، گفت: در صورت بروز این مشکل توصیه می‌شود مکمل آهن قبل از خواب مصرف شود.
دکتر فرحناز کشاورزی ، بهترین شیوه برای جبران کمبود آهن را تغییر رژیم غذایی و استفاده از مکمل‌های آهن عنوان کرد و گفت: ممکن است زنان از رژیم غذایی استفاده کنند که در آن آهن به اندازه کافی وجود نداشته باشد. بنابراین باید با تغییر رژیم غذایی از مواد غذایی حاوی گوشت قرمز و حبوبات استفاده شود تا از این طریق از ابتلا به فقر آهن جلوگیری شود.
کشاورزی ادامه داد: زنان همچنین باید از انجام کارهایی که در جذب آهن اختلال ایجاد می‌کند، پرهیز کنند. به عنوان مثال نباید تا دو ساعت پس از مصرف غذا چای بنوشند.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در پایان، خونریزی‌های ماهانه، زایمان‌های ممتد، ابتلا به تالاسمی مینور و رژیم غذایی نامناسب را از جمله مهم‌ترین عوامل ابتلا به کم خونی در بانوان عنوان کرد.

 


گیاهی برای درمان کم خونی و موثر در لاغری!!

 

این گیاه علاوه بر اینکه کم خونی را درمان می کند برای لاغری،سر درد،تقویت اعصاب نیز مثمر ثمر می باشد.

 

اسفناج منبع غنی ویتامین‌هایC،B، A و آهن و پتاسیم است.
طبیعت آن خنک و برای پایین آوردن تب مفید است.بیمارانی که به بیماری ورم روده کوچک مبتلا هستند،می‌توانند برای درمان از برگ‌های سبز اسفناج استفاده کنند.
اسفناج ملین و ضد یبوست است و کسانی هم که از چاقی رنج می‌برند،می‌توانند برای لاغر شدن و کم کردن وزن از آن استفاده کنند.طب سنتی برای رفع سرفه‌های خشک،برگ اسفناج پخته شده را به همراه جو پوست کنده و روغن بادام توصیه می‌کند؛همچنین آش اسفناج با گشنیز برای سر دردهای ناشی از سوءهاضمه و اختلال دستگاه گوارشی مفید است.
خوردن اسفناج از ابتلا به سرطان پیشگیری می‌کند و به ویژه در پیشگیری از سرطان‌های روده بزرگ، معده،پروستات،حنجره و رحم موثر است.این گیاه خوش طعم که با آن می‌توان انواع غذاها را پخت،بهترین دارو برای کسانی است که به کم‌خونی مبتلا هستند.اسفناج مانند جارو روده بزرگ را تمیز می‌کند و ترشحات لوزالمعده را افزایش می‌دهد.این گیاه در تقویت اعصاب، رفع بیماری آسم و گرفتگی صدا معجزه می‌کند.

 

زیان‌ها
اسفناج به علت داشتن اگزالات برای بیماران مبتلا به ورم مفاصل و سنگ‌های کلیه و مثانه مناسب نیست. در ضمن کسانی که سرد مزاج هستند باید اسفناج را با ادویه گرم مانند زنجبیل و هل میل کنند.

 

رژیم غذایی در کم خونی و فقر آهن
از مهم‌ترین مواد مغذی که کمبود آن‌ها موجب بروز کم‌خونی می‌شود می‌توان به آهن اشاره کرد. منابع غذایی آهن‌دار عبارتند از...

 

کم‌خونی وضعیتی است که در آن تعداد یا اندازه گلبول‌های قرمز و یا مقدار هموگلوبین موجود در خون کاهش یافته و تبادل اکسیژن و دی‌اکسیدکربن بین خون و سلول‌هادچار اختلال می‌شود. از علل ایجادکننده کم‌خونی می‌توان کمبودهای تغذیه‌ای، خونریزی، ناهنجاری‌های ژنتیکی، بیماری‌های مزمن و یا مسمومیت‌های دارویی را نام برد. منظور از کم‌خونی‌های تغذیه‌ای کم‌خونی‌هایی است که در اثر دریافت ناکافی مواد مغذی ایجاد می‌شوند.
از مهم‌ترین مواد مغذی جهت خون‌سازی که کمبود آن‌ها موجب بروز کم‌خونی می‌شود می‌توان به آهن،‌ ویتامین ب 12 و اسید فولیک اشاره کرد. از بین آن‌ها کم‌خونی ناشی از فقر آهن یکی از شایع‌ترین کم‌خونی‌های تغذیه‌ای است.

 

کم‌خونی ناشی از فقر آهن
فقر آهن یکی از شایع‌ترین اختلالات تغذیه‌ای در کشورهای در حال توسعه و مهم‌ترین علت کم‌خونی تغذیهای در کودکان و زنان در سنین باروری است که با ایجاد گلبول‌های قرمز کوچک و کاهش میزان هموگلوبین مشخص می‌شود که این بیماری سبب اتلاف منابع و مراقبت‌های بهداشتی، کاهش بهره‌وری در اثر افزایش میزان مرگ و میر ابتلا به بیماری در مادران و کودکان و بالاخره کاهش ظرفیت جسمی‌ و روانی در بخش بزرگی از جامعه می‌شود.

 

میزان نیاز به آهن
میزان نیاز به آهن براساس سن، جنس و وضعیت فیزیولوژیکی افراد متفاوت است. مثلا زنان باردار به علت افزایش حجم خون، رشد جنین و جفت و سایر بافت‌ها به آهن بیشتری نیاز دارند. به همین دلیل بیش از سایرین در معرض خطر کم‌خونی قرار دارند. در شیرخواران در صورت سلامت مادران، میزان آهن موجود در شیر مادر برای 6ـ4 ماه اول زندگی کافی است. ولی در مورد نوزادانی که با وزن کم متولد می‌شوند، ذخایر آهن کم بوده و باید از 3 ماهگی آهن اضافی به صورت قطره خوراکی خورانده شود. همچنین بستن پیش از موقع بند ناف نیز به این دلیل که نوزاد را از یک سوم کل خونش محروم می‌کند، خطر فقر آهن را افزایش می‌دهد.

 

دلایل فقر آهن
دلایل گوناگونی برای کمبود آهن وجود دارد که از آن جمله می‌توان به علل زیر اشاره کرد:
1 ـ دریافت ناکافی آهن به دلیل رژیم غذایی مورد استفاده که در آن آهن کمی ‌وجود دارد، مانند بعضی از رژیم‌های گیاه خواری.
2 ـ جذب ناکافی آهن در اثر اسهال، کاهش ترشح اسید معده، مشکلات گوارشی یا تداخلات دارویی و داروهایی مثل کلستیرامین، سایمتیدین، پانکراتین، رانیتیدین و تتراسایکلین.
3 ـ افزایش نیاز به آهن برای افزایش حجم خون در دوران نوزادی، نوجوانی، بارداری و شیردهی.
4 ـ خون‌ریزی زیاد در دوران عادت ماهانه و یا در اثر جراحات یا ناشی از همورویید (بواسیر) یا بیماری‌های بدخیم و انگل‌ها. کمبود آهن در مردان بزرگسال معمولا در اثر از دست دادن خون است.

 

علایم کم‌خونی ناشی از فقر آهن
بعضی از علایم کم‌خونی فقر آهن عبارتند از:
رنگ پریدگی پوست، زبان و مخاط داخل لب و پلک چشم‌ها، خستگی زودرس، سرگیجه و سردرد، خواب رفتن و سوزن سوزن شدن دست و پاها، حالت تهوع و در کم‌خونی شدید گود شدن روی ناخن(ناخن قاشقی).

 

درمان کم‌خونی ناشی از فقر آهن
برای درمان کم‌خونی از چند روش استفاده می‌شود که بهترین و کم‌خطرترین آن‌ها استفاده از مکمل‌های خوراکی است. درمان با نمک‌های ساده آهن مثل سولفات فروی خوراکی کاملا موثر بوده و به شکل قرص، کپسول یا مایع است و باید مصرف آن‌ها تا چندین ماه ادامه یابد.
چنانکه این قرص‌ها با معده خالی مصرف شوند جذب آن‌ها بهتر و بیشتر صورت می‌گیرد، ولی در این حالت سبب تحریک معده و بروز مشکلات گوارشی می‌شوند. عوارض گوارشی ناشی از مصرف آهن نظیر تهوع، دل پیچه، سوزش قلب، اسهال یا یبوست را می‌توان به حداقل رساند، به شرطی که آهن را با میزان بسیار کم مصرف کرده و به تدریج به میزان آن افزوده تا به حد مورد نیاز بدن برسد. بهتر است قرص آهن در آخر شب قبل از خواب استفاده شود تا عوارض ناشی از آن کاهش یابند.
ویتامینC جذب آهن را افزایش می‌دهد. به همین دلیل معمولا مصرف ویتامین C به همراه آهن پیشنهاد می‌شود. علاوه بر درمان دارویی باید به میزان آهن قابل جذب در غذا نیز توجه کرد. جذب آهن غذا اغلب تحت تاثیر شکل آهن موجود در آن می‌باشد. آهن موجود در پروتئین‌های حیوانی مانند گوشت گاو، ماهی، پرندگان (آهن هم) بیشتر جذب می‌شود، در حالی که جذب آهن پروتئین‌های گیاهی مانند سبزی‌ها و میوه‌ها (آهن غیرهم) کمتر می‌باشد. باید توجه داشت که ویتامینC جذب آهن سبزی‌ها و میوه‌ها (آهن غیرهم) را بیشتر می‌کند. مصرف چای همراه یا بلافاصله بعد از غذا می‌تواند جذب آهن را تاحدصفر تا پنج درصد کاهش دهد.
قهوه، تخم‌مرغ، شیر و لبنیات، نان گندم، حبوبات (حاوی اسید فیتیک) و فیبرهای غذایی جذب آهن را به علت تشکیل کمپلکس‌های نامحلول کاهش می‌دهند. بنابراین فرآورده‌های حاوی آهن، طی یک ساعت قبل یا دو ساعت بعد از مصرف هر یک از این مواد نباید مصرف شود.

 

منابع غذایی آهن دار
منابع غذایی آهن‌دار عبارتند از جگر، قلوه، گوشت قرمز، ماهی، زرده تخم‌مرغ، سبزی‌های دارای برگ سبز تیره مانند جعفری، اسفناج و حبوبات، مثل عدس و لوبیا همچنین میوه‌های خشک (برگه‌ها) بخصوص برگه زردآلو و دانه‌های روغنی.

 

 

 

عوامل افزایش دهنده جذب آهن و منابع غذایی آن‌ها
1 ـ اسید سیتریک و اسید اسکوربیک یا ویتامین ث که در آلو، خربزه، ریواس، انبه، گلابی، طالبی، گل کلم، سبزی‌ها، آب پرتقال، لیمو شیرین، لیمو ترش، سیب و آناناس وجود دارند می‌توانند عوامل افزایش دهنده جذب آهن در بدن باشند.
2 ـ اسید مالیک و اسید تارتاریک که در هویج، سیب زمینی، چغندر، کدوتنبل، گوجه فرنگی، کلم پیچ و شلغم موجود است نیز سبب افزایش جذب آهن می‌شوند.
3 ـ محصولات تخمیری مثل سس سویا نیز در این دسته از عوامل گنجانده می‌شود.

 

توصیه‌های کلی زیر را به کار ببندید
1 ـ استفاده از غذاهایی که غنی از آهن می‌باشند.
2 ـ استفاده از منابع غذایی حاوی ویتامین ث در هر وعده غذایی جهت جذب بهتر آهن (مثل پرتقال، گریب‌فروت، گوجه فرنگی، کلم، توت فرنگی، فلفل سبز، لیمو ترش).
3 ـ گنجاندن گوشت قرمز، ماهی یا مرغ در برنامه غذایی.
4 ـ پرهیز از مصرف چای یا قهوه همراه یا بلافاصله بعد از غذا.
5 ـ برطرف کردن مشکلات گوارشی و یبوست.
6 ـ تصحیح عادات غذایی غلط (مثل مصرف مواد غیر خوراکی مانند خاک، یخ) که خود از علایم کم خونی فقر آهن می باشند.
7 ـ مشاوره با پزشک و متخصص تغذیه جهت پیشگیری به موقع و یا بهبود کم‌خونی.
8 ـ استفاده از نانهایی که از خمیر ورآمده تهیه شده‌اند.
9 ـ استفاده از خشکبار مثل توت خشک، برگه آلو، انجیر خشک و کشمش که منابع خوبی از آهن هستند.
10 ـ استفاده از غلات و حبوبات جوانه زده.
11 ـ شست و شو و ضد عفونی کردن سبزی‌هایی که استفاده می‌کنید.
12 ـ شستن کامل دستها با آب و صابون قبل از تهیه و مصرف غذا و پس از هر بار اجابت مزاج.
13 ـ مصرف روزانه یک قرص آهن از پایان ماه چهارم بارداری تا سه ماه پس از زایمان در زنان باردار.
14 ـ مصرف قطره آهن همزمان با شروع تغذیه تکمیلی تا پایان 2 سالگی در کودکان.

 

چگونه از بوجود آمدن کم خونی جلوگیری کنیم؟
یکی از کارهای مهمی که آهن در بدن انجام می‌دهد حمل اکسیژن و دی اکسید کربن از همه سلولهای بدن می‌باشد و مغز انسان همواره .....
فقر آهن مشکلی عادی در ورزشکاران زن محسوب می‌شود. محققان به این نتیجه رسیده اند که اکثر ورزشکاران، خصوصاً ورزشکاران زن دچار فقر آهن می‌باشند. بنابراین ورزشکاران (خصوصاً ورزشکاران حرفه ای) به آهن نیاز دارند.یکی از کارهای مهمی که آهن در بدن انجام می‌دهد حمل اکسیژن و دی اکسید کربن از همه سلولهای بدن می‌باشد. مغز انسان همواره نیازمند اکسیژن است پس در صورت فقر آهن، اکسیژن کافی به مغز نمی‌رسد و فرد احساس خستگی می‌کند و بسیار عصبی و زود رنج می‌گردد. همچنین سیستم ایمنی بدن نیازمند آهن است زیرا اگر به اندازه کافی آهن به بدن نرسد، بدن مستعد ابتلا به عفونت می‌گردد.
ورزشکاران و کمبود آهن
ترکیب فاکتورهای زیر با یکدیگر در ورزشکاران مبتلا شدن به کم‌خونی را افزایش می‌دهد.
1.نخوردن مواد حاوی آهن: ورزشکارانی که از خوردن گوشت قرمز امتناء می‌کنند همواره با کمبود آهن مواجهند.
2.افزایش نیاز بدن به آهن: ورزشهای سخت باعث افزایش گلبولهای قرمز خون در رگها می‌شود و این عمل نیاز به آهن را افزایش می‌دهد.
3.از دست دادن آهن به مقدار زیاد: از دست دادن خون از طریق زخمها ، قاعدگی، ضربه هایی که به پا وارد می‌شود و دویدن بر روی سطوح سخت با کفشهایی که کیفیت پایینی دارند، به سلولهای قرمز خون صدمه می‌زند و باعث کمبود آهن می‌شوند و در آخر به این دلیل که آهن خون از طریق عرق کردن نیز از بین می‌رود، وقتی در اثر ورزش، به شدت عرق می‌کنیم به فقر آهن شدیدی دچار می‌شویم.
علائم بیماری:
علائم فقر آهن عبارتند از پایین آمدن تحمل، خستگی های مفرط، کم شدن انرِژی، عود بیماریها، صدمات مکرر، کاهش علاقه به ورزش و عصبی شدن. باقی علائم نظیر کاهش اشتها و افزایش بیماریها و طولانی شدن مدت زمان سرماخوردگی و عفونتها می‌باشد. بهترین راه برای مطمئن شدن از وجود فقر آهن، انجام تست خون است اگر یکی از علائم گفته شده را در خود مشاهده می‌کنید و از این موضوع به شدت رنج می‌برید، بهتر است یک آزمایش خون بدهید.
درصورتیکه پزشک شما کمبود آهن را تشخیص دهد، مطمئناً، راههای افزایش آهن از طریق غذا را به شما خواهد گفت و اگر فقر آهن شما بسیار شدید باشد نیاز به مکملهایی برای جبران آن خواهید داشت. هیچ گاه بدون تجویز پزشک از مکملها استفاده نکنید زیرا آهن بیش از اندازه باعث خسارتهای جبران ناپذیری می‌شود و ریسک ابتلا به سرطان و بیماریهای قلبی ـ عروقی را افزایش می‌دهد.
منابع خوب برای تهیه آهن
شما می‌توانید آهن مورد نیاز بدن را از طریق گوشت حیوانات و غذاهای گیاهی بدست آورید، اما بدن می‌تواند تنها 15٪ آهن موجود در گوشت و 5٪ آهن موجود در غذاهای گیاهی را جذب کند.
بنابراین بهترین راه برای کسب آهن استفاده از فرآورده های گوشتی مانند گوشت کم چرب، گوشت مرغ،‌ماهی یا جگر می‌باشد. اگر چه استفاده از مرکبات بعد غذا جذب آهن را بالا می‌برد. بهترین منابع برای جذب آهن، گوشت کم چرب، آجیل و حبوبات می‌باشد.( این مواد را همراه با موادی که ویتامین C بالایی دارند مصرف نمایید. )

 

نشانه‌های کم خونی را بشناسید

 

بسیاری از افراد به کم خونی مبتلا هستند بدون اینکه از این مورد آگاهی داشته باشند،آیا با نشانه های کم خونی آشنا هتید؟

 

خستگی‌های زودرس همراه با ضعف، ناتوانی جسمی و فکری، تعریق زیاد و التهاب زبان، پرخاشگری، قاشقی شدن ناخن‌ها، نازک و شکننده شدن ناخن و کم آوردن نفس در سربالایی‌ها از نشانه‌های کم‌خونی است.
سید ضیاءالدین مظهری، متخصص تغذیه گفت: خستگی‌های زودرس همراه با ضعف، ناتوانی جسمی و فکری، بی‌تفاوتی، سرگیجه، سردرد، بی‌اشتهایی، بی‌میلی به غذا، تعریق زیاد و التهاب زبان از اثرات کم‌خونی در افراد است.
وی گفت‌: ریزش مو، بی‌حسی و سبکی سر، افزایش ضربان قلب، ورم قوزک پا، عدم تحمل دیگران، پرخاشگری، قاشقی شدن ناخن‌ها، نازک و شکننده شدن ناخن، کم آوردن نفس در سربالایی‌ها، ابتلای مکرر به سرماخوردگی‌ها و عدم مقاومت در مقابل بیماری‌‌های عفونی نیز از نشانه‌ها و علائم کم‌خونی یا آنمی است.
این متخصص تغذیه اضافه کرد: آنمی ناشی از کاهش تولید گلبول قرمز معمولاً به تدریج ظاهر و تبدیل به آنمی مزمن می‌شود. علل آن را می‌توان نارسایی مغز استخوان به علل مختلف، اختلال در تولید اریتروپویتین در نارسایی کلیه یا بیماری‌های عفونی و التهابی مزمن کم کاری تیروئید یا سوء تغذیه پروتئینی شدید اشاره کرد.
مظهری افزود: اختلال در بلوغ گلبول‌های قرمز خون تحت تأثیر فقر 3 ماده مغذی آهن، اسید فولیک و ویتامین B12 در بدن است.
وی اضافه کرد: کم‌خونی در بزرگسالان به علت عدم توانایی حمل اکسیژن مورد نیاز بافت‌ها است که ارگان‌های بدن انرژی در سلول‌های عضلانی آنها مختل می‌شود و ظرفیت کاری و توان فکری آنها کاهش چشمگیری پیدا می‌کند.

 


شایع‌ترین علائم و راه‌های درمان کم ‌خونی
بسیاری از مردم به کم ‌خونی مبتلا هستند اما بیماری آنها تشخیص داده نشده است و نشانه‌های بیماری مبهم است.
کم خونی به معنی کمبود تعداد گلبول‌ها یا گویچه‌های قرمز خون است و انواع مختلفی دارد که می‌تواند به علت عدم سنتز هموگلوبین، کمبود آهن در ساختار هموگلوبین، دفع بسیار سریع یا تولید بسیار آهسته گلبول‌های قرمز بروز کند.
اغلب مبتلایان به کم‌خونی از احساس سستی و یا خستگی همیشگی و یا احساس کسالت عمومی و گه‌گاهی ناتوانی تمرکز در هنگام فعالیت شکایت دارند.
افراد مبتلا به شکل‌های شدیدتر کم‌ خونی بیشتر از بروز تنگی نفس در هنگام انجام فعالیت‌های بدنی شکایت می‌کنند. در نوع خیلی شدید کم ‌خونی، بدن ناچار می‌شود عارضه موجود را با افزایش برون ده قلب جبران کند که این خود موجب تپش قلب و تعریق ‌شده و در پایان منجر به نارسایی قلبی می‌شود.
به گزارش سایت پزشکی وب ام دی، پزشک شما تا زمانی که دلیل کم ‌خونی را تشخیص ندهد، نمی‌تواند برای درمان آن اقدام کند. درمان برای یک نوع کم‌ خونی ممکن است برای نوع دیگر نامناسب و یا حتی خطرناک باشد. معمولا پزشک برای تشخیص کم ‌خونی آزمایش شمارش کامل خون را جزو آزمایش‌های نخستین قرار می‌دهد.
بر اساس این گزارش، درمان‌های متفاوتی برای کم ‌خونی وجود دارد که بر پایه شدت بیماری و عامل ایجاد کننده آن تعیین می‌شود. کمبود آهن گاهی به دلیل فقرغذایی در افراد بالغ که عادت ماهانه نمی‌شوند شامل زنان یائسه و مردان دیده می‌شود. در تشخیص کمبود آهن لازم است یک جستجو برای علل احتمالی از دست رفتن آهن همانند خونریزی دستگاه گوارش از زخم‌های گوارشی و یا از سرطان کولون، صورت گیرد.
کمبود آهن خفیف تا میانه با تجویز آهن به شکل فروس سولفات و یا فروس گلوکونات درمان می‌شود. مصرف ویتامین ث نیز موجب افزایش جذب آهن می‌شود. تجویز ویتامین خوراکی اسید فولیک و یا تزریقی زیرجلدی ویتامین ب 12 کمبودهای مربوطه را درمان می‌کند.
در کم‌خونی وابسته به بیماری مزمن، کم‌ خونی مربوط به شیمی درمانی یا یک کم ‌خونی مربوط به بیماری کلیه، برخی پزشکان معالج با تجویز پروتئین اریتروپویتین نوترکیب، کوشش در تحریک کردن فرآوری گلبول قرمز دارند. در موارد کم خونی شدید و یا خونریزی در حال پیشرفت، تزریق خون ممکن است ضروری باشد. به طور کلی تاکید می‌شود که از درمان خودسرانه کم ‌خونی پرهیز شده و حتما با پزشک متخصص مشورت شود.

 

لطفا به کم خونی لطف نفرمائید؟!
آیا تا به حال برایتان پیش آمده کسی به شما بگوید کم‌خون هستید؟ آیا مصرف آهن به شما پیشنهاد شده است؟ آیا این کار باعث شده که احساس بهتری داشته باشید؟
کم‌خونی (آنمی)،یک بیماری شایع است و تقریبا 30 درصد جمعیت جهان کم‌خون هستند.این وضعیت خصوصا در خانم‌های جوان شیوع دارد (بیشتر به علت از دست دادن خون در زمان عادات ماهیانه.)به علاوه این حالت در جمعیت‌هایی که دچار فقر غذایی هستند،در جاهایی که بیماری‌های مزمنی مانند ایدز شایع است یا نواحی که آب آنها با سرب یا مس آلوده شده بیشتر از دیگر مناطق دیده می‌شود. بنابراین چون کم‌خونی خیلی شایع است اغلب به شما توصیه می‌شود که آهن مصرف کنید تا کم خون نشوید ولی باید بدانید که کمبود آهن یکی از چندین علت کم خونی است.ادامه مطلب را بخوانید تا به حقایق مختلف در مورد کم‌خونی پی ببرید.
با کم‌خونی بیشتر آشنا شوید:
لغت «کم‌خونی» بدین معنی است که تعداد گلبول‌های قرمز خون کاهش یافته است.این تعریف در نگاه اول ساده به نظر می‌رسد اما لازم است که «کاهش» نیز معنی شود.
حداقل 2 راه برای تعریف کاهش در گلبول‌های قرمز وجود دارد:
1 - کمتر از تعداد لازم برای پیشبرد فعالیت طبیعی بدن
2 - کمتر از بیشتر مردم سالم.
البته اغلب گزارش‌ها براساس تعریف دوم شکل می‌گیرند.یعنی مقادیر طبیعی آزمایشگاهی با اندازه‌گیری تعداد گلبول‌های قرمز در صدها و حتی هزاران فرد سالم تعیین می‌شوند و محدوده طبیعی شمارش گلبول‌های قرمز براساس 95‌درصد این جمعیت معین می‌شود. 5 درصد باقیمانده که مقادیر بالاتر و پایین‌تر از این محدوده را تشکیل می‌دهند، غیرطبیعی فرض می‌شوند.اهمیت گلبول‌های قرمز در آن است که اکسیژن را در خون حمل می‌کنند.چندین روش برای ارزیابی و گزارش کم‌خونی وجود دارد که معمول‌ترین آن حجم و غلظت هموگلوبین (مولکول حمل‌کننده اکسیژن در گلبول قرمز) است.
در یک خانم بزرگسال،حجم طبیعی گلبول‌های قرمز خون که در اصطلاح هماتوکریت نامیده می‌شود تقریبا بین 48 36 درصد متغیر است.این مقدار در مردها کمی بیشتر است (52 40 درصد.) غلظت هموگلوبین به طور طبیعی بین mgLdL 5/11‌‌‌(میلی‌گرم در دسی‌لیتر) تا MgLdL 5/17 بسته به جنس و آزمایشگاهی که خون را مورد آزمایش قرار می‌دهد،تغییر می‌کند.کم‌خونی مشکلی شایع است که در حدود 30 درصد جمعیت جهان به آن مبتلا‌ هستند.به خاطر داشته باشید که اگر هموگلوبین یا هماتوکریت شما اندکی پایین است،می‌تواند به این دلیل باشد که شما جزو آن دسته از افراد سالم هستید که زیر محدوده طبیعی قرار گرفته‌اید.همانطور که قبلا هم گفتیم محدوده طبیعی از روی نتایج آزمایش‌های 95 درصد از افراد سالم تعیین می‌شود (که مقادیر مرجع نیز نامیده می‌شوند) و 5 درصد در این محدوده محاسبه نمی‌شوند با این که آنها هم می‌توانند سالم باشند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  48  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کم خونی

دانلود مقاله ژاپن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله ژاپن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ژاپن

 


مجمع الجزایر ژاپن (به ژاپنی: 日本، نیپون یا نیهون) (به انگلیسی: Japan) کشوری است در اقیانوس آرام واقع در آسیای شمال شرقی که یکی از قدرت‌های اصلی اقتصادی جهان است و سومین اقتصاد بزرگ جهان را از نظر تولید ناخالص داخلی دارد (۵/۴۷۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به گزارش صندوق بین المللی پول). ژاپن یک کشور پادشاهی است که برمبنای قانون اساسی اداره می‌شود.
ژاپن کشوری است کاملا محصور شده در آب که از طریق مرز آبی با کشورهای چین، کره جنوبی و کره شمالی و روسیه همسایه است. این کشور در پایان جنگ جهانی دوم، تمامی متصرفات ماورای دریاهای خود، از جمله کشور کره را که در آن موقع ۴۵/۵ درصد کل کشور را تشکیل می‌داد، از دست داد و وسعت آن به میزان فعلی که در حدود ۳۸۷۰۰۰ کیلومتر مربع است(چیزی کمتر از ایالت کالیفرنیا در آمریکا)، تقلیل یافت.
ژاپن با جمعیتی در حدود ۱۲۸ میلیون نفر دهمین کشور پرجمعیت جهان است. توکیو پایتخت ژاپن با بالغ بر ۳۵ میلیون نفر جمعیت از بزرگترین و گرانترین پایتخت‌های جهان به شمار می‌آید.
ژاپنی‌ها کشورشان را «نیپون کوکو» خطاب می‌کنند که به معنی خاستگاه خورشید است. در حقیقت این کشور شرقی‌ترین کشور جهان (بدون در نظر گرفتن خاک قطب) است. مطالعات باستان شناسی سابقه سکونت انسان در این کشور را از دوران پساپارینه سنگی می‌داند. ژاپن کشوری کوهستانی است و بیشتر جزایر آن آتشفشانی است و بشدت زلزله خیز است، آمار نشان می‌دهد که سالانه در حدود ۱۵۰۰ زمین لرزه در آنجا روی می‌دهد.
کشور ژاپن عضو سازمان ملل متحد، G8، G4 و APEC است. ژاپن پنجمین بودجه دفاعی جهان را دارد(۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱)و چهارمین کشور صادرکننده در جهان(۷۶۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰)و ششمین کشور بزرگ وارد کننده است(۶۳۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰).
در جنگ جهانی اول، ژاپن از متفقین بود و در جنگ جهانی دوم با متفقین می‌جنگید. پایان جنگ جهانی دوم برای ژاپن بسیار تلخ بود، آنها پس از جنگی دراز مدت در اقیانوس آرام، سرانجام پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، بدون قید و شرط تسلیم شدند. ماحصل این جنگ خانمان سوز برای ژاپن به قذری وحشتناک بود که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت «به کلی ویران شده» را به کار بردند. ژاپن پس از اشغال توسط آمریکا، با یک برنامه پیگیر توسعه صنعتی به رشد اقتصادی چشمگیری دست یافت و به یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا و همچنین دومین قدرت صنعتی جهان بدل شد. این کشور همچنین از بزرگترین متحدان و شرکای تجاری آمریکا در قاره آسیا است.
نام‌شناسی
ژاپنی‌ها به کشور خود، نیهون (にほん (Nihon می‌گویند. نیهون از دو واژهٔ NICHI (که به صورت هی Hi نیز تلفظ می‌شود) و HON تشکیل شده‌است. NICHI یا Hi به معنای خورشید و روز است و HON یعنی ریشه و آغاز. از آنجا که ژاپن در شرقی‌ترین نقطه قاره کهن و کشور چین قرار داشته تصور می‌شده که اولین سرزمینی است که خورشید در آن طلوع می‌کند. بر این اساس با نام سرزمین آفتاب یا سرزمین آفتاب تابان مشهور شده است. در زبان ژاپنی این نام نیپّون (Nippon, にっぽん) نیز تلفظ می‌شود.
جغرافیای طبیعی

 

نقشه توپوگرافی از کشور ژاپن
کشور ژاپن در شرق آسیا قرار دارد و به وسیله دریایی با همین نام از ساحل شرقی قاره آسیا جدا شده است. روسیه، چین و جمهوری کره نزدیکترین کشورها به ژاپن هستند. مجمع الجزایر ژاپن از چیزی بیش از ۶۸۰۰ جزیره تشکیل شده است. بیشتر این جزایر بسیار کوچکند و تنها ۳۴۰ جزیره بیش از یک کیلومتر مربع وسعت دارند. ۹۸٪ مساحت ژاپن از چهار جزیره به نام‌های هوکایدو(Hokkaido)، هونشو(Honshu)، شیکوکو(Shikoku)و کیوشو(Kyushu)تشکیل شده است. یوکوهاما و کوبه از مهمترین بنادر ژاپن هستند.
از نظر زمین شناسی مجمع الجزایر ژاپن حاصل برخورد تدریجی صفحات تشکیل دهنده پوسته زمین، فعالیت‌های آتشفشانی و تغییرات حاصل از خطوط ساحلی اقیانوسی است. ۶۸% مساحت کشور ژاپن کوهستانی است. کوه‌های ژاپن از زیباترین جاذبه‌های طبیعی آن به شمار می‌روند. بلندترین قله کوهستانی ژاپن «فوجی» نام دارد که ارتفاع آن به ۳۷۷۶ متر می‌رسد. یک دهم کل آتشفشانهای جهان در ژاپن قرار دارند و به همین دلیل از زلزله خیزترین مناطق جهان به شمار می‌آید. این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود دارای ۱۰ رودخانه بزرگ و ۱۲ دریاچه است. کشور ژاپن به لحاظ منابع طبیعی، مواد معدنی و ثروت‌های زمینی و زیرزمینی از فقیرترین کشورهای جهان به حساب می‌آید.

 

وسعت ژاپن

 

قله کوهستانی فوجی
کشور ژاپن به نسبت وسعتش از تراکم جمعیت بسیار بالایی برخوردار است، مساحت آن برابر است با ۰/۳ درصد کل مساحت دنیا که به صورت مجموعه‌ای از جزایر در جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی بین ۳۵ تا۴۵ درجه عرض شمالی گسترده شده و به شکل یک کمان در میان اقیانوس کبیر و دریای ژاپن محصور مانده است.
وسعت ژاپن تقریباً به اندازه مساحت فنلاند (۳۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع) و یا پاراگوئه (۴۰۶۰۰۰ کیلومتر مربع) است. در مقام مقایسه به طور تقریبی کشور ژاپن یک بیستم آمریکا، یک نهم هندوستان، یک و نیم برابر بریتانیا و چیزش کمتر از یک چهارم ایران است.
آب و هوا

 

برگ‌های پاییزی(momiji)در کونگوبوـجی، کوهستان کوبه ـثبت شده در میراث جهانی یونسکو
مجمع الجزایر ژاپن بر روی محور تقریبی شمال ـ جنوب تا ۳۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است و به دلیل گستردگی طولی بسیار زیاد از تنوع آب و هوایی بسیار زیادی نیز برخوردار است. با وجود اینکه تمامی کشور معتدل است، شمال آن زمستان‌های سرد و طولانی و پربرف دارد، در حالی که جنوب آن تابستان‌های بسیار گرم و زمستان‌های معتدلی دارد. میزان بارندگی در ژاپن بطور متوسط سالیانه ۱۸۰۰ میلیمتر می‌باشد.[۱۸] ژاپن کاملاً در آب محصور شده است: وجود اقیانوس سبب شده است که در رژیم غذایی و اقتصاد مردم ژاپن ماهی نقش مهمی داشته باشد(بیشترین سرانه مصرف ماهی در جهان[۱۹]). از این رو ژاپن دارای مقام اول دنیا در صنعت ماهیگیری است. با این حال به دلیل اینکه محصولات دریایی مهمترین ماده غذایی مردم ژاپن را تشکیل می‌دهد، از این لحاظ نیز کشور با کمبود و مشکل روبرو است. به طوری که اکنون شیلات و مواد غذایی بعد از نفت خام دومین اقلام وارداتی ژاپن را تشکیل می‌دهند. رشته کوه های آتشفشانی ژاپن اغلب دارای چشمه های آب گرم طبیعی هستند. این کشور در تابستان و پاییز اغلب شاهد گردبادهای عظیم و توفا‌ن‌های شدید گرمسیری است. به دلیل مجاورت با اقیانوس زلزله های شدید زیرآبی می توانند در آنجاامواج عظیم و جذر و مدی مخرب به نام تسونامی (Tsunami) ایجاد کنند.
پوشش گیاهی و جانوری

 


جشن شکوفه‌های گیلاس(هانامی)ـپارک اوئنوـ توکیو
در ژاپن بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ گونه گیاهی وجود دارد. در فرهنگ ژاپنی برخی گیاهان دارای معانی نمادینی هستند. به عنوان مثال شکوفه های گیلاس یا «ساکورا» (sakura) نمایانگر زیبایی کوتاه مدت و درخت کاج یا ماتسو (matsu) نماد عمر طولانی است. در غذاهای ژاپنی نه تنها از میوه ها و حبوبات بلکه حتی از برخی از گلها و برگها نیز استفاده می شود. تاثیر زیبایی گیاهان در هنر گل آرایی به سبک ژاپنی که ایکه بانا (Ikebana) نامیده می شود و نیز در نقاشی، بافندگی، سفالگری و ظروف و وسایلی که با لاک مخصوص رنگ آمیزی می شوند دیده می شود. ژاپنی ها از گیاهان در داروسازی، رنگرزی منسوجات، ساخت کاغذ و ابزار نیز استفاده می کنند.
ژاپن دارای حیات وحشی بسیار منحصر به فرد است و برخی از گونه های دارکوب، قرقاول، سنجاقک، خرچنگ، کوسه ماهی، حلزون، سمندر و پستانداران دریایی ژاپن در هیچ جای دیگری یافت نمی شوند. با وجود این همه تنوع و گوناگونی، تنها ۱۱۸ نوع پستاندار وحشی زمینی در ژاپن زندگی می کنند که بیشتر آنها جوندگان کوچکند. حیواناتی مثل خرس، گوزن، گراز، سنجاب های پرنده، خفاش، میمون و نوعی راکون به نام سگ راکون از جمله گونه‌های حیات وحش ژاپن هستند.

 


کاج قرمز ژاپنی (Japanische Rotkiefer)، فراوانترین گونه گیاهی در ژاپن

کپور گلگون (Koi)، معروف به کپور ژاپنی که مردم ژاپن آن را نماد عشق و دوستی می‌دانند

از کل مساحت ژاپن ۶۸٪ آنرا کوهساران جنگلی تشکیل داده

نوعی سگ با نژاد Shiba-Inu، از محبوبترین نژاد سگ در ژاپن
جغرافیای انسانی
جمعیت ژاپن بر اساس برآورد انجام شده توسط اداره آمار این کشور در سال ۲۰۱۱ در حدود ۱۲۷٬۷۹۷ نفر تخمین زده شده است، که ۱/۸۳٪ از جمعیت جهان را شامل می‌شود. از نظر نسبت جمعیتی از این رقم ۶۲٬۲۱۸ نفر آنان را مردان و ۶۵٬۵۷۹ نفر از آنان را زنان تشکیل داده‌اند. تراکم جمعیت در این کشور ۳۴۲ نفر و شاخص امید به زندگی در مردان ۷۲/۶۴ ودر زنان ۸۶/۳۹ می‌باشد. میزان مرگ و میر در اطفال ۳/۷ در هر هزار تولد می‌باشد. نرخ رشد جمعیت در کشور ژاپن در حدود ۰/۰۳− درصد بوده است.
براساس آمار ترکیب نژادی مردم ژاپن بدین شرح است:
-۹۸/۵ درصد ژاپنی‌ها
-۵/۰ درصد را کره‌ای‌ها
-۴/۰ درصد را چینی‌ها
-۷/۰ از بقیه ملل
بر اساس آخرین سرشماری‌ها ۲۳٪ جمعیت ژاپن را افراد ۶۵ سال و بالاتر تشکیل می‌دهند که این امر موجب شده ژاپن پیرترین ساختار جمعیتی جهان را داشته باشد.
زبان
زبان مردم ژاپن «ژاپنی» است. و با زبان چینی کاملا متفاوت است. زبان ژاپنی برخلاف بسیاری از زبان‌های زنده دنیا که از شاخه زبان‌های هند و اروپایی می‌باشند، جزو این گروه محسوب نمی شود. این زبان اگرچه بسیاری لغات را از زبان چینی گرفته است، ولی با این وجود با زبان چینی هم از یک ریشه نیست. زبان ژاپنی، زبانی است مستقل و تنها زبان کره‌ای را می‌توان با آن از یک ریشه دانست. زبان این کشور جزو یکی از مشکل ترین زبان‌های دنیا برای خارجیان محصوب می‌شود.

 

تاریخ
مجمع الجزایر ژاپن با اینکه از نظر وسعت کشور کوچکی است، اما از موقعیت استراتژیک و مهمی‏ برخوردار است، مجاورت آن با‏ روسیه، از مهم‏ترین عناصر جغرافیای ـ سیاسی ژاپن به ‏‌ویژه پس از جنگ دوم جهانی است. از طرف دیگر این کشور بر سر راه کوتاه‏ترین و مهم‏ترین خطوط مواصلاتی بین آمریکای شمالی و شرق آسیا در اقیانوس‏ آرام قرار گرفته است و کشتی‏هایی که از سواحل‏ غربی ایالات متحده به مقصد چین، هنگ کنگ، و کشورهای جنوب شرقی آسیا حرکت‏ می‏کنند، معمولا در بنادر آن پهلو می‏گیرند. به این جهت، ژاپن حائلی‏ است بین اقیانوس آرام و کشورهای روسیه و چین. گرچه گفته می شود که نخستین انسان‌ها بیش از ده هزار سال قبل در شبه جزیره ژاپن سکونت داشته اند اما خاســـتگاه واقعی مردمان امروز ژاپن هنـوز ناشنــــاخته است. آغاز تاریخ ژاپن، با مردمانی از نژاد آینو و مغول به سده‌های پیش از میلاد مسیح باز‌میگردد و از آن زمان تاکنون تنها یک سلسله امپراتوری بر این سرزمین فرمانروایی کرده است. بطور کلی می توان تاریخ ژاپن را به چهار دوره تقسیم کرد:
دوران کهن

 

معبد هوریو ـ جی، از قدیمیترین بناهای چوبی جهان، میراث جهانی یونسکو
کشت برنج و استفاده از ابزار فلزی حداقل از سیصد سال قبل از میلاد مسیح در ژاپن آغاز شد. سیستم حکومتی متمرکز بر امپراطور، بین قرن های چهارم و هفتم با پایتختی که در استان امروزی نارا قرار داشته، بسط و توسعه یافت: آغاز بهار سال ۶۶۰ پیش از میلاد، همزمان بود با مراسم تاج گذاری امپراتور جیمو تنو در یاماتو (استان کنونی نارا). او نخستین امپراطور ژاپن بود، مورخان آن را آغاز امپراطوری ژاپن می‌دانند. در این دوره آئین بودائی در این سرزمین رخنه کرد و به سرعت انتشار یافت. اصلی‌ترین عامل پیشرفت آن تبلیغات غیر آزارنده و مسالمت آمیز، پرهیزکاری و اطاعت و انقیاد نسبت به حکومت بود. همزمان با به سلطنت رسیدن «ملکه سویکو»، نایب السلطنه او موسوم به امیر «شوتوکو_تیشی» که مدت ۲۹ سال (۶۲۱ـ۵۹۲م) زمامدار واقعی ژاپن بود، کوشش بسیاری در ترویج آیین بودا انجام داد و به دستور وی معابد بسیاری در سرتاسر ژاپن ساخته شد. کوشش او در این زمینه بحدی بود که بوی لقب «آشوکای ژاپن» دادند. در سال ۶۴۵ میلادی شورش عظیمی در ژاپن رخ داد که در تاریخ این کشور بنام −اصلاح بزرگ− از آن یاد می شود، دو تن از شورشیان به نام «باسامی کامتاری» و «امیر ناکا» قدرت را قبضه کردند و سرانجام ناکا تحت عنوان «سلطان تنجی» به سلطنت رسید و عامل ایجاد وحدت در سراسر کشور گردید. وی بر خلاف گذشته که امپراطور فقط ریاست قبایل را بر عهده داشت حکومت را مرکزیت قدرت کشور گردانید و این قدرت تتالیته را در سراسر امپراطوری برقرار کرد. به حکم وی حکام ایالات و ولایات موظف به پرداخت خراج سالانه شدند. بدین ترتیب دوره سیاسی تاریخ ژاپن سپری گردید ودوره امپراتوری، آغاز شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ژاپن

دانلود مقاله رسانه و فرهنگ مصرف کالا

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله رسانه و فرهنگ مصرف کالا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 فرهنگ مصرف گرایی
ورود به «جامعه صنعتی بازار» که شکل گیری آن به تدریج، پس از انقلاب صنعتی، در کشورهای غربی آغاز شد و در نیمه دوم قرن بیستم، به وضوح، در بیشتر سرزمین های پیشرفته صنعتی مشاهده می شود، دگرگونی های گسترده ای را در زمینه های مختلف پدید آورده است. برای اولین بار در طول تاریخ، انسان ها با کالاهایی محاصره شدند که بیشتر آنها را نمی شناختند و مصرف این کالاها برایشان عجیب، و در بسیاری موارد، باورنکردنی بود. هرچند برخی از این کالاها پیش تر هم وجود داشتند و از آنها استفاده به عمل می آمد، اما اینک به گونه ای کاملاً متفاوت و با ویژگی های ناشناخته عرضه می شدند. این کالاها به تدریج، بازار مصرف را انباشتند و در کنار کالاهای دیگری قرار گرفتند که پیش تر برای عموم، شناخته شد و قابل مصرف بودند. در این شرایط، دیگر دانش و هوش مصرف کننده، به تنهایی برای استفاده بهینه از کالاها پاسخگو نبود و نیاز به دانش وسیع تری برای شناخت و به کارگیری کالاهای متنوع احساس می شد.
شکل تکامل یافته جامعه صنعتی بازار، «جامعه مصرف کننده» است. این جامعه، با انبوهی از کالاهای ساخته شده و طبقه بندی شده، روبه روست که به راحتی در دسترس خریداران قرار می گیرند و آنان را بر آن می دارند که از میان مجموعه ای گسترده از یک نوع کالا، آن را که بیش تر می پسندند، انتخاب و خریداری کنند. ویژگی دیگر جامعه مصرف کننده، این است که کالاهای متنوع، دایماً به نحوی، در معرض دگرگونی و تغییر اساسی هستند و به ندرت، در مدتی طولانی، کالایی به همان شکل اولیه خود، باقی می ماند.
افزایش بی سابقه و بسیار چشمگیر درآمد واقعی و قابل تصرف شهروندان در اکثر کشورهای پیشرفته صنعتی، آزادی عمل در خرید و انتخاب و مصرف کالاهای عرضه شده و افزایش اوقات فراغت، عواملی بوده اند که به مصرف انبوه کالاها در جوامع مصرف کننده انجامیده است. عوامل یاد شده، این جوامع را برآن داشته اند که به فعالیت های بازاریابی روی آورده و با استعانت از آنها، به بسط و گسترش بیشتر مصرف بپردازند و از قلمروی مصرف کالاهای ضروری، پا فراتر نهاده و به شکل کاملاص متفاوت از پیشینیان، رفتار کنند. به علاوه، باید در نظر داشت که مفهوم کالاها و مصارف ضروری، در مقایسه با گذشته، کاملاً دگرگون شده است. آنچه پنجاه سال پیش ضروری بود، امروز ضروری نیست یا برعکس، آنچه امروز به عنوان ضرورت مطرح می شود، پنجاه سال پیش، اساساً مطرح نبود. حتی کالاهایی مثل مواد غذایی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و نمی توان گفت مواد غذایی ضروری امروز، دیروز هم ضروری بوده اند و یا برعکس. از این رو، باید تعریف دیگری از مصارف ضروری ارایه کرد و آن را در جوامع مختلف، به گونه ای متمایز، مورد توجه قرار دارد. حتی در یک جامعه واحد، با توجه به نوع معیشت افراد و بسیاری از عوامل دیگر که در متن های بازاریابی به تفصیل آمده اند، نوع کالاهای ضروری در میان گروه های مختلف افراد، متفاوت است به علاوه، در جامعه مصرف کننده، هرگاه عده ای از مصرف کنندگان بخواهند از بند مصرف برخی از کالاها برهند، بازاریابان و دست اندرکاران تبلیغات، آنان را تشنه مصرف دیگری می کنند و با خود پیش می برند و نمی گذارند که آتش تنور مصرف، به خاموشی گراید. در این حال، می توان گفت که مصرف، پایان ناپذیر است و هرگز نمی توان از دام آن رهایی یافت.
در چنین شرایطی، آنچه بازاریابان و دست اندرکاران تبلیغات و به طورکلی، ارباب ایجاد مصرف که به گونه ای خود را خدمتگزاران تمدن جدید بشری می دانند ـ مصراً به آن باور دارد، این است که تا وقتی بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت، به درآمد قابل تصرف مطمئنی دسترسی یافته، اوقات فراغت قابل ملاحظه ای دارد و از امنیت شغلی نسبی برخوردا است، باید شرایط مطئنی برای مصرف او فراهم آورد و نگذاشت که این شرایط مطلوب، به هدر رود و شیوه معیشت و مصرف، به همان شکل سابق، برقرار بماند؛ بلکه باید مصرف، قلمروی خود را گسترده تر کند و به پیشروی ادامه دهد.
در اثر پیوند یافتن مصرف و بازار آن با رسانه های جمعی الکترونیکی و ارتباط این دو با سرگرمی های عمومی و رایج، و ورزش ها، به یکباره ارباب بازار، با امکان بازی بی پایان در ارسال پایم های تکامل یافته و اثرگذار و در برخی موارد، شبه واقعی و حتی مقدس و غیر قابل بحث، روبه رو شدند که آنان را بر آن داشت تا از این طریق، زمینه را برای پذیرش عموم و مصرف کنندگان بالقوه موردنظر خود فراهم آورند و مفاهیم و نگرش های آنها را در زمینه هایی چون راه های گوناگون خوشبختی و شادمانی و موفقیت اجتماعی، دگرگون کنند و تعبیری جدید و پذیرفتنی و غیر قابل سرپیچی از این مفاهیم، در ذهن آنها پدید آوردند. این کار، چندان ساده نبود و نیاز به دانش، مهارت و خلاقیت های وسیعی داشته است که روز به روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود.
دست اندرکاران فعالیت های بازاریابی، در سال های اخیر، به خوبی دریافته اند که جامعه صنعتی بازار به سرعت به سمت جامعه مصرف در حرکت است. آنها این واقعیت را نیز دریافته اند که در برخی از جوامع پیشرفته صنعتی، دیری است بی آنکه کسی با خبر شود و یا نشانه ای مشخص آشکار شود، این اتفاق افتاده است و به عبارتی، کار از دست رفته است. به تعبیر برخی ، تا سال های اخیر، دیدگاه و تفکر مادر مورد مصرف، بسیار ابتدایی بوده و اقتصاد دانان آن را توجیه و توصیه و پشتیبانی می کرده اند. سنت و دیدگاه و جریان فرهنگی قدرتمندی، بیانگر این مفهوم و منادی فایده های اخلاقی و اجتماعی کار زیاد و سنگین و تبعیت از صاحبان اقتدار و مدیران و کارآفرینان در جهت افزایش مداوم تولید بوده است و برای مصرف، ارزش چندان زیادی قایل نبوده و آن را چندان توصیه نکرده است. بر اساس مطالعات «آلبرت هیرشمن»، اقتصاددان و مورخ عقاید اقتصادی، حمله به مصرف گرایی کار تازه ای نبوده و ریشه در سال ها پیش، یعنی زمانی که مفاهیم توسعه اقتصادی در ادبیات توسعه مطرح شد، دارد. به نظر او، شرایط و امکانات تولیدی تازه، که شکل های اولیه آن در قرن هجدهم میلادی ظاهر شد، همواره این نگرانی را پیش آورده است که وجود کالاهای تازه و به میزان چشمگیر، موجب فساد در جامعه و سوق دادن مردم به سوی تنبلی و تن پروری شود و قدرت مؤلد را از انسان های کوشا بازستاند. صاحبان این تفکر، فقط کار و تولید را توصیه کرده و ان را ضامن بقا و توسعه جامعه بشری دانسته و صرفه جویی و امساک در مصرف را اخلاقی حسنه و قابل ستایش قلمداد کرده اند.
در طلیعه ظهور قرن بیستم، این واقعیت خود را به خوبی آشکار کرد که برای بهره برداری بیشتر و مناسب تر از توان فراوان سازمان های تولیدی، که روز به روز به آن افزوده می شد، راهی جز مصرف انبوه وجود ندارد. به عبارت دیگر، با تحقق تولید انبوه، مصرف انبوه، اجتناب ناپذیر است. در چنین حال و هوایی است که «قانون بازار ژان باپتیست سه» مطرح می شود و خود را به تفکرات بسیاری از تولیدکنندگان تحمیل می کند. پس از این است که مبارزه بر سر تصاحب بازارها در می گیرد و تولید کنندگان بزرگ، برای به دست آوردن بازار مصرف، به سرزمین های دور روی می آورند و با نیروی نظامی خود، به فتح این سرزمین ها می پردازند و آنها را مستعمره خویش می کنند. این رقابت فشرده و همواره فزاینده، بشریت را به جنگ های بزرگی واداشت که پا از مرزهای یک یا دو کشور فراتر نهاده، به جنگی جهانگیر، بدل شدند و این رهایی، روز به روز بیشتر و بیشتر شده است که مبادا آن جنگ بزرگ که بشر همواره از آن واهمه داشته و از آن می پرهیزد، رخ نشان دهد.
در چنین شرایطی، برخی از دانشمندان راه چاره را افزایش مصرف عموم و فراهم کردن رفاه عمومی برای همه دانسته و برآنند تا روش هایی را بیابند که ضمن استفاده عموم از مصرف زیاد در تمام زمینه ها، چرخ سرمایه گذاری و تولید، از کار نیفتد و همواره به گردش خود به گونه ای فزاینده، ادامه دهد. بحران نظام تولید را، جز مصرف بیشتر، چاره دیگری نیست. اما با این حال بسیاری متوجه این نکته شدند که توده مردم، هرگز در مصرف خود، جانب اعتدال و درستی را رعایت نکرده، به مصرف لجام گسیخته در برخی زمینه ها و مصرف اندک در مورد عده ای دیگر از کالاها، روی می آورند. این امر، راه اعتدال را نمی پیمایند و این افراط و تفریط، عنان اختیار نظام اقتصادی را از دست اداره کنندگان جامعه می گیرد و به هیچ وجه، به نفع نظام صنعتی نیست. در این حالت، لزم است یک مرجع تشخیص دهنده برای تولید و مصرف در جامعه وجود داشته باشد تا بتواند به درستی، به این کار مهم، سامان دهد.
به هرحال، نظام صنعتی و نظام مصرف، پابه پای هم رشد کردند و در اوایل قرن بیستم، سازوکارهای حاکم بر خود را اجرا کردند. صاحبان صنایع و بازرگانان، به تدریج به فراگیری اصول بازار و روابط حاکم بر آن پرداخته و خود را آماده روزها و ساعات مشخص کار کردند. وقت شناسی، تبعیت از ماشین، گذران زندگی از طریق دستمزد و پیروی از کارفرمایان، برای کارگران معنا یافت. برای جوامع دهقانی تا سال ها، پذیرش این نظم، دشوار بود و آنان به صورت مردمانی کله شق و بی اعتنا به موازین پذیرفته شده برای زندگی جدید، معرفی شدند. به تدریج با ورود آنها به دنیای صنعت، میزان تعطیلات و دامنه جشن های طولانی که روزها طول می کشد، کاهش یافت و در عوض، به روزها و ساعات کاری افزوده شد. طبقه جدید کارگر شکل گرفت و اتحادیه های کارگری پدیدار شدند، اما در عین حال، کشاورزان نسبت به حفظ فرهنگ و شرایط زندگی خود، مقاومت می کردند و به راحتی، به جوامع صنعتی نمی پیوستند.
«هربرت گوتمن»، مورخ سرشناس، در مقاله ای، به خوبی این نکات را تحلیل و بررسی کرده است. علاوه بر این، او نشان داده است که چگونه مهاجران اروپایی که به امریکای شمالی پا نهاده اند، در ابتدا تا مدتی در برابر فرهنگ های دیگر حالت تدافعی می گرفتند و سعی در حفظ فرهنگ خود داشتند.
«رژه ها و تظاهرات و مراسم روستایی، سوگندهای مذهبی و شورش های مربوط به غذا، و بسیاری چیزهای دیگر در فرهنگ و رفتار مهاجران سال های اول قرن بیستم که به آمریکا پا نهاده بودند و در کارخانه های این کشور کار می کردند … همه، طبیعی و بخشی از رفتار مهاجران در برابر فرهنگ های دیگر بود و جزیی از فرهنگ پذیری جدید به شمار می رود.» که به مفاهیم رفتاری ای همچون تشخیص ذات و عرض اندام کردن و صیانت ذاتِ آنها مربوط بوده است. هم جنبه های مذهبی و هم عناصر غیر مذهبی در مهاجرت اقوام و جاومع آنها تأثیر داشته و در جامعه جدید، بسیاری از رفتارهای ظاهراً ناهنجار را به وجود می آورد. این عناصر، باعث همبستگی های کاری و گاه اعتصابات کارگری می شود. این فرهنگ گروهی یا آداب و رسوم قومی، نه تنها وسیله ای برای بقا و دوام در کشاکش های کاری و شغلی و کاریابی و غیره شده، بلکه ابزاری قابل اتکا برای جلوگیری از تبعیض ها، تحقیرهای اجتماعی و بی عدالتی هاست. به علاوه، این فرهنگ گروهی، موجب حفظ پایگاه ها در دنیایی می شود که به زودی انسان ها را فراموش می کند و آنان را به جهانی سوق می دهد که در آن، ریشه ها برایشان ناشناخته است. از همه مهم تر، این فرهنگ، مفاهیم و اشیایی گرانبها را برای اعضای فرهنگ، مقدس نگاه می دارد و وفاداری به نیاکان و میراث های باقی مانده از آنان و نیز حافظه گروهی میان اعضای گروه را تقویت می کند و روشن تر جلوه می دهد.
به تدریج، الگوهای فرهنگی قدیم و رفتارهای حاکم بر روابط، دگرگون می شود و اجرای آن از هم می گسلند. در زندگی شهری و روابط حاکم بر آن، دیگر همبستگی های قومی و قبیله ای و روستایی نمی تواند دوام آورد. شیوه زندگی دگرگون می شود. یگانگی و تداوم زندگی روزمره و ارتباط ابعاد آن با هم در قالب های تولیدی، مثل شب نشینی ها، صله رحم و بازی ها، از هم گسسته می شوند و جای خود را به قالب های دیگری می دهند. به تدریج قالب های جدید، جایگزین قالب های قدیم می شوند و فرهنگ تازه، فرهنگ کهنه را کنار می زند.
آنچه تا مدت ها باقی می ماند، کنکاش و تلاش برای حفظ پاره ای از فرهنگ قدیم و حسرت روزگار گذشته است، که بعضاً طی دو ـ سه نسل، از میان می رود. این فرایند، به ویژه تسریع خواهد شد اگر محل کار و خانه کارگران یکی شود و آنان در گروه های جدید، با کارگران دیگر دسته بندی و ناچار به زندگی مشترک شوند. پیوندهای جدید و ناشناخته بودن بخش کاری که در خطوط مونتاژ و تولید انجام می دهند، آنان را به پذیرش ارزش های جدید، راغب تر می کند.
«رفتارهای فردی کاملاً شکل گرفته درگذشته که بر اساس عناصر مذهبی و ارزش های مشخص قومی و قبیله ای شناخته می شوند، نمی توانند چندان در برابر ضربات سهمگین دگرگونی های صنعتی و صنعت گرایی مقاومت کنند و دیر یا زود، تسلیم آن می شوند.» «نسبی گرایی فرهنگی» به دست آمده از این آمیختگی، که گروه های متعدد قومی و قبیله ای ر در بر می گیرد، مفهوم قابل ملاحظه ای است که جا دارد در جای دیگری، از ابعاد مختلف، به آن پرداخته شود؛ اما به طور مختصر، باید اشاره کرد که این آمیختگی، کم و بیش، به «خودگرایی» اقتصاد نسبتاً متمایل به خود و فسادپذیر، از دست رفتن چسبندگی خانوادگی، بی تفاوتی نسبت به دیگران و اشکال جدید گذران اوقات فراغت، که بیشتر فردی است و دیگر به دیگران وابسته نیست، منجر می شود. اینجاست که می توان برای ساعت ها در روز، فرد را پای تلویزیون میخکوب کرده و نگذاشت از صندلی خود بلند شود و به کار دیگری بپردازد.
این تغییرات گوناگون و در عین حال مرتبط با یکدیگر، بر مجاری ارتباطی عموم اثر گذارده و نیز ابعاد گوناگون زندگی آنان را به شکل دلخواه خود درمی آورد، به عبارت دیگر، تا جزیی ترین روابط و فعالیت های فردی و اجتماعی مردم رسوخ و الگوهای رفتاری آنها را تنظیم و تدوین می کند.
یکی از جامعه شناسان برجسته دهه های پیش، «دیوید رایزمن» در اثر گرانسنگ خود، «جماعت تنها»، به خوبی این دگرگونی ها را بررسی و ارزیابی کرده است. او گروه ها و جوامع را به «هدایت از درون» و «هدایت از برون» تقسیم بندی و ویژگی های آنها را به این شرح کرده است: در جوامع هدایت از درون، هدف ها در اوایل زندگی شکل گرفته، قرص و محکم در طول زندگی فرد، باقی می مانند و به ندرت از وقایع بعدی، اثر می پذیرد و دگون می شوند؛ اما در جوامع هدایت از برون، هدف ها به شکلی پیوسته، با توجه به عوامل بیرونی دگرگون می شوند و از حالی به حال دیگر، تغییر شکل می دهند. جوامع هدایت از درون، تأکید بر تولید دارند و جوامع هدایت از برون، بیشتر به مصرف می پردازند. رایزمن بر این باور است که حرکت در اکثر جوامع صنعتی، از هدایت از درون به سوی هدایت از برون است. او این حرکت را جزء ماهوی جامعه صنعتی و صنعت گرایی می داند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رسانه و فرهنگ مصرف کالا

دانلود مقاله قالب های شعری

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله قالب های شعری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

قالب های کهن
منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصراع ها و نظام قافیه آرایی آن است. شعر به مفهوم عام خود نه در تعریف می گنجد و نه در قالب، ولی هم چنان که پیشتر و در بحث قوانین هم دیدیم، شاعران و مخاطبان آنها، به مرور زمان به تفاهم هایی رسیده اند و بدون این که در این تفاهم مجبور باشند، شکل هایی خاص را در مصراع بندی و قافیه آرایی شعر به رسمیت شناخته اند.
به این ترتیب در طول تاریخ، چند قالب پدید آمده و شاعران کهن ما کمتر از محدوده این قالبها خارج شده اند. فقط در قرن اخیر، یک تحوّل جهش وار داشته ایم که اصول حاکم بر قالب های شعر را تا حدّ زیادی دستخوش تغییر کرده است.
در قالب های کهن، شعر از تعدادی مصراع هموزن تشکیل می شود. موسیقی کناری نیز همواره وجود دارد و تابع نظم خاصی است.
هر قالب، فقط به وسیله نظام قافیه آرایی خویش مشخّص می شود و وزن در این میان نقش چندانی ندارد. از میان بی نهایت شکلی که می توان برای قافیه آرایی تعدادی مصراع داشت، فقط حدود ده دوازده شکل باب طبع شاعران فارسی قرار گرفته و به این ترتیب، ده دوازده قالب شعری رایج را پدید آورده است که ما بدانها اشاره می کنیم.
بیت
ساده ترین شکل شعر، این است که فقط دو مصراع داشته باشیم و به این، بیت می گوییم. این دو مصراع می توانند هم قافیه باشند و یا نباشند. بیت واحد کوچکی است و سرودنِ فقط یک تک بیت به عنوان یک شعر، کمتر رایج بوده است، مگر در لا به لای متون نثر و یا در مواردی که شاعر مضمونی کوتاه برای بیان یافته و سرِ آن نداشته است که خویش را به اندازه بیش از یک بیت به زحمت سرودن بیندازد.
این هم یک بیت از گلستان سعدی:
ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد،
زود بینی کش به شب روغن نباشد در چراغ
بیت به عنوان یک قالب مستقل کمتر به کار رفته و خود واحدی برای قالب های بزرگتر است; یعنی مصراع های بیشتر شعرها دو به دو به هم پیوسته اند.
قطعه
قطعه مجموعه تعدادی بیت است که مصراع های دوّم شان هم قافیه باشند. طبیعتاً هر قطعه حداقل می تواند دو بیت داشته باشد ولی حدّاکثری برای آن نمی توان تصوّر کرد و این به اقتضای سخن شاعر بسته است. این هم یک قطعه معروف پنج بیتی منسوب به ناصرخسرو انوری:
نشنیده ای که زیر چناری، کدوبُنی
بر جست و بر دوید بر او بَر، به روزِ بیست
پرسید از آن چنار که "تو چند روزهای؟"
گفتا چنار: "عمرِ من افزونتر از دویست"
گفتا: "به بیست روز، من از تو فزون شدم
این کاهلی بگوی که آخر ز بهر چیست؟"
گفتا چنار: "نیست مرا با تو هیچ جنگ
کاکنون نه روزِ جنگ و نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد، کیست"
"قطعه در تاریخ ادبیات، قالب بیان موضوعاتی است که باید به نثر بیان میشدهاند: موضوعاتِ از پیش اندیشیده، مثل حسب حال، خاطره و هجو. نثر بودن این قالب تا بدان حدّ است که غالب مراسلات شاعران هم در این شکل بوده. در ادبیاتی که پیوسته نظم برتر از نثر شمرده می شده و نثر در سایه می زیسته، بیان منظوم موضوعات و اغراض غیر شاعرانه امر طبیعی است.
امّا به تدریج که نثر جای واقعی خود را در ادبیات باز یافت، قطعه فراموش شد و امروزه بسیار کم اتفاق می افتد که شاعری قطعه بسازد" این سخن، درست است و براستی که این قالب حتی در شعر قدیم ما نیز مقام و موقعیت درخوری نیافته است.
هیچ یک از شاعران بزرگ ما به قطعه سرایی شهرت ندارند و این قالب، رشته اصلی کار هیچ یک از آنان نبوده است. چه توجیهی برای این انزوا داریم؟ شاید با بررسی قالب غزل بتوانیم پاسخی در خور بیابیم.
غزل
غزل نیز شبیه قطعه است، با این تفاوت که مصراع نخست بیت اوّل نیز با مصراع های دوّم بیتها هم قافیه است; یعنی در بیت نخست، هر دو مصراع هم قافیه اند و در بیتهای بعدی، فقط مصراع های دوم دارای همان قافیه هستند.
تعداد بیتها نیز معمولاً بین پنج تا حدود پانزده است. می بینید که تفاوت صوری غزل و قطعه بسیار نیست ولی در عمل، غزل یکی از پر کاربردترین قالب های شعر ما بوده و هست و بخش عمده ای از شاهکارهای ادب فارسی در این شکل سروده شده اند. چرا چنین است؟ بدون شک راز این تفاوت، در قافیه دار بودن بیت نخست غزل است که پیش قراول بیتهاست و این امتیاز موسیقیایی، شنونده را به خوبی برای شنیدن بقیه شعر ترغیب می کند.
ما غالباً شعرهای کهن را با مطلعشان می شناسیم و بیشترین توجه را به آن بیت داریم. در قطعه، با شنیدن مطلع، هیچ اثری از موسیقی کناری نمی بینیم چون در بیت دوم است که این موسیقی آشکار می شود.
در غزل، از آغاز این موسیقی را حس می کنیم و آن هم در دو مصراع پیاپی. شاعران با به کاربردن فقط یک قافیه بیش از قافیه های قطعه، امتیاز موسیقیایی بسیاری می گیرند و بنابراین، بر ایشان صرف می کند که از میان این دو قالب، غزل را برگزینند. این است راز رواج غزل و رکود قطعه.
انتخاب یک شاهد مثال برای غزل کار سختی است. ما بناچار به غزلی مشهور از کلیم همدانی بسنده می کنیم:
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت
باریک بینی ات چو ز پهلوی عینک است،
باید ز فکر دلبر لاغر میان گذشت
وضع زمانه قابل دیدن دوبار نیست
رو پس نکرد هر که از این خاکدان گذشت
از دستبرد حسن تو بر لشکر بهار
یک نیزه خون گل ز سر ارغوان گذشت
در راه عشق، گریه متاع اثر نداشت
صد بار از کنار من این کاروان گذشت
حبّالوطن نگر که ز گل چشم بسته ایم
نتوان ولی ز مشت خس آشیان گذشت
طبعی به هم رسان که بسازی به عالمی
یا همّتی که از سر عالم توان گذشت
در کیش ما تجرّد عنقا تمام نیست
در قید نام ماند اگر از نشان گذشت
مضمون سرنوشت دو عالم جز این نبود
کان سر که خاکِ راه شد، از آسمان گذشت
بی دیده راه اگر نتوان رفت، پس چرا
چشم از جهان چو بستی از او می توان گذشت؟
بدنامی حیات، دو روزی نبود بیش
گویم کلیم با تو که آن هم چسان گذشت
یک روز صرف بستن دل شد به این و آن
روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت
غزل از حوالی قرن ششم هجری تا امروز، رایج ترین قالب شعر کهن ما بوده و البته در این میان دچار تحوّلهای محتوایی نیز شده است. غزلهای نخست صرفاً عاشقانه بوده اند آن هم از نوع عشق ساده زمینی.
از حوالی قرن هفتم، عرفان موضوع اصلی غزل شده است تا ظهور شاعران مکتب هندی که پای مضامین اجتماعی و اخلاقی نیز به این قالب باز شده هر چند غزلهای حافظ، حافظ و اقران او نیز خالی از این مفاهیم نبوده اند. در قرن حاضر، کم کم غزلهای سیاسی و حماسی نیز پا به میدان نهادند و به این ترتیب می توان حس کرد که این قالب، مضامینی را که ویژه قالب های دیگر بوده نیز در خود جذب کرده و روز به روز فربه تر شده است.
فربهی غزل، لاغری دیگر قالبها را در پی داشته و علّت هم جز این نمی تواند باشد که غزل، قالبی است از هر حیث متعادل و در عین حال، قابل انعطاف. این قالب، طول مناسبی دارد و آن قدر هست که شنونده فرصت کند در فضای شعر قرار گیرد و البته از طولانی بودن آن نیز دلتنگ نشود. غزل در همه وزنهای رایج در شعر فارسی سروده شده و خوب از کار درآمده است.
هنوز هستند کسانی که غزل را فقط با همان تعریف نخستین و مضامین عاشقانه آن می شناسند و شعرهایی را که دارای این شکل هستند ولی مضامین دیگری دارند، غزل به معنای دقیق نمی دانند. به نظر می رسد که ما باید برای یک ارزیابی و تقسیم بندی درست، تکلیف خویش را در مورد قالبها مشخّص کنیم که شکل صوری مصراع ها و آرایش قافیه ها را ملاک عمل قرار می دهیم یا محتوای شعر را؟ اگر شکل صوری ملاک باشد، آن چه در این شکل سروده می شود غزل است; با هر محتوا و حال و هوایی که باشد. ولی اگر محتوا ملاک باشد، دیگر تفاوت قالبها را با چه معیاری نشان دهیم و با چه عناوینی نام نهیم؟ به هر حال به نظر می رسد همان گونه که شاعران کهن ما غزل را در شکل عاشقانه اش محدود نکردند، ما نیز باید برای پذیرش گستردگی محتوایی آن آماده باشیم.
قصیده
تعریف قصیده نیز همانند غزل دشوار است. اگر ساده با قضیه برخورد کنیم، می گوییم قصیده قالبی است شبیه غزل ولی با تعداد بیتهایی بیشتر. ولی این "بیشتر" یعنی چقدر؟ و چرا اصولاً برای این شکل، نامی ویژه اختیار شده است؟ چرا برای قطعه های طولانی نامی دیگر ننهاده ایم و برای غزلهای طولانی نهاده ایم؟ برای دریافتن پاسخ این پرسشها، باید قدری حاشیه روی کنیم.
این تقسیم بندیها و نامگذاریها، اعتباری ندارند مگر این که کار ما را در تفهیم و تفاهم آسان کنند. یعنی به این وسیله، تعدادی از شعرها که ویژگیهای مشترکی دارند، از بقیه جدا شوند و ما بتوانیم با صرف استفاده از یک اسم، به مجموعه ای از ویژگیها اشاره کنیم. ممکن است دو شعر در شکل قافیه آرایی کاملاً متفاوت باشند ولی این قافیه آرایی در ویژگیهای هنری، کاربرد و محتوای آنها تأثیری قابل توجه نگذارد. در آن صورت، دلیلی ندارد که برای هر شکل، قالبی مستقل در نظر گیریم و اسمی تازه بتراشیم. در مقابل، ممکن است دو شعر، با یک اختلاف جزئی، تفاوت چشمگیری در محتوا، کاربرد و حال و هوای هنری بیابند.
طبعاً انتظار می رود که شکل هر یک را با نامی ویژه مشخّص کنیم. قصیده و غزل چنین حالتی دارند. تفاوت حال و هوا و کاربردشان آن قدر زیاد است که دو عنوان مستقل را طلب می کند. گاه حتی این تفاوتهای دیگر از تعداد بیتها نقشی تعیین کننده تر می یابد. حالا این تفاوتهای دیگر در کجاست؟َ
قصیده غالباً به مناسبی خاص یا برای موضوعی مشخص سروده می شده و قالبی تریبونی و خطابی بوده، بر خلاف غزل که بیشتر با خلوت مردم سروکار داشته است. مثلاً نمی توان گفت سعدی غزل "از هر چه می رود سخن دوست خوشتر است" را برای رخداد خاصی گفته ولی می توان گفت انوری قصیده "به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر" را برای تهاجم غُزها به خراسان سروده است.َ
زبان قصیده غالباً خشن تر و تکنیکی تر است و زبان غزل، نرم تر و سهل تر. حتّی اگر دقیقتر بگوییم، در قصیده تکیه بیشتر بر هنرمندیهای موسیقیایی و زبانی است و در غزل، بر تخیّل. می توان این تفاوت را در مقایسه بین غزلها و قصیده های یک شاعر دریافت; مثلاً شادروان خلیل الله خلیلی یا مهرداد اوستا. این دو تن در هر دو قالب با قوّتی نسبتاً یکسان ظاهر شده اند ولی در قصیده هایشان کفّه زبان را سنگین تر می یابیم.
آیا وجود این ویژگیها در هر یک از این دو قالب، اتفاقی است یا علّتی طبیعی هم دارد؟ قطعاً این تفاوت، نمی تواند اتفاقی باشد چون حمل بر اتفاق، برای امری امکان پذیر است که فقط چند نمونه نادر داشته باشد. وقتی ما صدها قصیده و غزل با این ویژگیها داریم، باید در پی علتهای منطقی باشیم نه اتفاق و تصادف. آنان که با محافل مناسبتی و شعرهای تریبونی سروکار داشته اند، به خوبی این را تجربه کرده اند که تأثیرگذاری خطابی بر یک جمع و تسخیر عواطف آنها، با شعر کوتاه سخت است و شاعر نیاز به حداقل زمانی برای در دست گرفتن نبض مجلس دارد. از سویی دیگر، در شعری که به طور شفاهی و از راه گوش منتقل می شود، زبان و موسیقی تأثیرگذاری بیشتر و سریعتری دارند. این عوامل می توانند دست به دست هم بدهند و شاعر را تشویق کنند که هر گاه شعر تریبونی می سراید، قالبی طولانی و زبانی مطنطن و کوبنده اختیار کند; و به این ترتیب، قصیده شکل می گیرد.
در مقابل، شعری که بر احساسات فردی استوار است و در خلوت یا جمعهای کوچک استفاده می شود، طبیعی است که کوتاه تر سروده شود ـ تا بتوان به راحتی آن را به خاطر سپرد و با خویش زمزمه کرد ـ و هنرمندی اش از نوع تخیّل باشد که به سرعتِ زبان و موسیقی دریافت نمی شود و نیاز به زمانی دارد که در خلوت فراهم است. مجال ما اجازه نمی دهد که یک قصیده کامل را برای نمونه نقل کنیم. فقط چند قصیده از قصیده سرایان معروف فارسی را نام می بریم و خوانندگان را به آنها ارجاع می دهیم.
مرا بسود و فرو ریخت هر چه دندان بود / رودکی
ایا شنیده هنرهای خسروان به خبر / عنصری
شهر غزنین نه همان است که من دیدم پار / فرّخی
الا یا خیمگی خیمه فرو هِل / منوچهری
ای ساربان! منزل مکن جز در دیار یار من / امیر معزی
بگذر ای باد دل افروز خراسانی / ناصرخسرو
مکن در جسم و جان منزل، که این دون است و آن والا / سنایی
نالم ز دل چو نای، من اندر حصار نای / مسعود سعد
به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر / انوری
مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد / ظهیر فاریابی
هان ای دل عبرتبین! از دیده عِبَر کن، هان! / خاقانی
الحذار، ای غافلان، زین وحشت آباد، الحذار / جمال الدین اصفهانی
ای دیو سپید پای در بند / ملک الشعرا بهار

 

مثنوی
قالب قصیده از شعر عرب برگرفته شده و غزل نیز به تدریج از دل قصیده بیرون آمده است; ولی مثنوی را شاعران فارسی زبان پدید آورده اند. این قالب از تعداد نامعینی بیت تشکیل شده و در هر بیت، مصراع های اوّل و دوّم همقافیه اند. قافیه می تواند در هر بیت عوض شود و با این فراخی میدان انتخاب برای قافیه، شاعر در طولانی کردن شعر، دست بازتری دارد و مانند غزل و قصیده نگران یافتن کلمات تازه ای با قافیه یکسان نیست. این آزادی عمل در مثنوی، شاعران کهن ما را تشویق کرده که منظومه های طولانی را در این قالب بسرایند چنان چه شاهنامه فردوسی، فردوسی، عملاً مثنوی ای است با طول شصت هزار بیت.
به این ترتیب، مثنوی قرنها قالب بی رقیبی بوده است برای داستانسرایی، وقایع نگاری و حتّی آموزش دانشهای مختلف. همین، باعث شده است که بسیاری از مثنویهای کهن نیز همانند قطعه ها، عرصه بیان مفاهیم غیر شاعرانه باشند یا حدّاقل عیار شعر در آنها نسبت به غزل و قصیده کمتر باشد. حتی شاهنامه فردوسی، فردوسی و مثنوی معنوی هم در همه لحظات، "شعر" به مفهوم خاص آن نیستند.
شاهد مثال برای این قالب را از مثنوی خسرو و شیرین نظامی، نظامی انتخاب کرده ایم که گفت و گویی است میان خسرو و فرهاد و از فرازهای شکوهمند مثنویهای روایی ما:
نخستین بار، گفتش کز کجایی؟
بگفت: از دارِ مُلکِ آشنایی
بگفت: آن جا به صنعت در چه کوشند؟
بگفت: اندُه خرند و جان فروشند
بگفتا: جان فروشی در ادب نیست
بگفت: از عشقبازان این عجب نیست
بگفت: از دل شدی عاشق بدین سان؟
بگفت: از دل تو می گویی، من از جان
بگفتا: عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت: از جان شیرینم فزون است
بگفتا: هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت: آری چو خواب آید; کجا خواب؟
بگفتا: دل ز مهرش کی کنی پاک؟
بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک
بگفتا: گر خرامی در سرایش؟
بگفت: اندازم این سر زیر پایش
بگفتا: گر کند چشم تو را ریش
بگفت: این چشم دیگر دارمش پیش
بگفتا: گر کسیش آرد فرا چنگ
بگفت: آهن خورَد ور خود بود سنگ
بگفتا: گر نیابی سوی او راه
بگفت: از دور شاید دید در ماه
ولی این قالب که قرنها میان شعر و غیر شعر در رفت و آمد بوده، در سالهای اخیر، کاربردی صرف شاعرانه هم یافته به وسیله کسانی که به قالب های کهن وفادار بوده امّا در پی قالبی میگشته اند که حتّی الامکان محدودیت کمتری از لحاظ قافیه داشته باشد. مثنوی به دست این شاعران، قالبی کار آمد شده برای شعرهایی که الزاماً طولانی هم نیستند و از عناصر بیان شاعرانه تا حدّ امکان برخوردارند.
مثنویهای قدیم، در وزنهای کوتاه (حداکثر یازده هجا) سروده می شدند و این قراردادی نانوشته ولی معتبر بوده است. عده ای از شاعران امروز، این قید را نیز برداشته و در وزنهای متوسط (حدود پانزده هجا) نیز مثنویهای موفقی سروده اند، البته با تعداد بیتهایی غالباً کمتر. این که در ادب قدیم، مثنوی با وزن متوسط نداشته ایم یا کمتر داشته ایم، بدون شک علل موسیقیایی دارد که در این جا مجال بحث در آنها نیست. فقطهمینقدر میتوان گفت که گویا طولانی بودن خود شعرها دیگر جاییبرای بلندی وزن مصراع ها نیز باقی نمینهادهاست. در واقع رابطهای منطقی میان طول مصراع ها و طول شعر وجود دارد به گونهای که افزایش یکی، کاهش آن دیگری را ایجاب میکند.
به راحتی میتوان حس کرد که شاعران غالباً چنین رابطهای را رعایت کردهاند. مثلاً ما در وزنهای بلند(حدود بیست هجا در هر مصراع) قصیده نداریم و حتّی غزلهای طولانیهم نداریم. در قالب مثنوی نیز، اگر شعرهای علی ?معلم، علی، معلّم را در نظر بگیریمکه تقریباً در همه وزنهای کوتاه و نیز چندین وزن متوسط، مثنوی سروده است، متوجه میشویم که مثنویهای طولانی او نظیر "هجرت" یا"خطّ مقرمط" یا "از کجا آمدی که برگردی" وزنهایی کوتاه دارند و درمقابل، مثنویهایی که در وزنهای متوسط سرودهشدهاند، تعداد ابیات نسبتاً کمتری دارند; نظیر "سیه بپوش برادر! سپیده را کشتند" و "باور کنیم سکّه به نام محمد است". در وزنهای بیست هجایی که نه از او و نه از کسی دیگر، مثنویای به چشم نگارنده نخوردهاست. اگر این فرضیه درستباشد، میتوان کوتاه بودن وزن مثنویهای قدیم را توجیه کرد چون تعداد بیتهای آنها معمولاً خیلی بیش از مثنویهای معمول امروز است.
رباعی و دو بیتی
این قالب ها از دو بیت (چهار مصراع) تشکیل می شوند به گونهای که مصراع های اول، دوّم و چهارم هم قافیه اند و مصراع سوم میتواند با آنان هم قافیه باشد یا نباشد، که غالباً هم نیست. ویژگی منحصر به فرد این دو قالب این است که همواره فقط در دو وزن خاص سروده می شوند. رباعی بر وزن "مفعول مفاعلن مفاعیلن فع" که معادل است با عبارت "لا حول ولا قوو الاّض بالله" سروده میشود و دو بیتی بر وزن "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل".
البته وزن رباعی انعطاف پذیریهایی هم دارد یعنی تغییرات مختصری در هجاها را می پذیرد بدون این که آسیب ببیند و ما پیش از این، در پایان بحث انعطاف پذیری وزنهای شعر از آن سخن گفته ایم. این هم دو نمونه، نخست برای رباعی و دوّم برای دوبیتی:
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال، شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک، نبردند برون
گفتند فسانهای و در خواب شدند خیام
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند، دل کند یاد
بسازم خنجری، نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
باباطاهر
درباره رباعی و دوبیتی این سخنان مشهورند که; اینها قالب هایی برای بیان لحظات شاعرانه یا تأملهای کوتاه هستند و رباعی بیشتر برای تأملهای فکری و دوبیتی بیشتر برای تأمّلهای عاطفی مناسبت دارد. نکته دیگری که همواره مورد اشاره بوده، نقش اساسی و مؤثر مصراع چهارم این دو قالب است که باید ضربه اصلی را بزند و سخن را به پایان بَرَد. ولی اهل ادب از این نکته کمتر سخن گفته اند که چرا شاعران برای این دو قالب از میان این همه وزن، همین دو وزن خاص را برگزیدهاند و چرا براستی شعرهای معروفی در این شکل ولی با وزنهای دیگر نداریم; و اگر داشته باشیم، باید آنها را چه بنامیم؟ ما باید بپذیریم که یک پدیده عام، نمی تواند اتفاقی باشد و باید حتماً علّتی منطقی داشته باشد.
این که همه رباعی و دوبیتی سرایان به همین دو وزن بسنده کرده اند، حتماً دلایل زیباشناسانه و حتی روان شناسانه دارد. این، تحقیقی ظریف را می طلبد که از مجال و توان ما خارج است.
رباعی در شعر کهن ما، قالبی فرعی بوده است، البته نه در حدّ قطعه.
دوبیتی نیز جز در شعرهای عامیانه، کاربرد چشمگیری نداشته است. در سالهای اخیر، شاعرانی این دو قالب را که دیگر تقریباً در شعر رسمی ما حضوری جدّی نداشتند، احیا کردند و کاربردی عام بخشیدند، هر چند محدودیت تعداد بیتها و نیز معدود بودن فوت و فنهای رباعی و دوبیتی سرایی، نگذاشت که این جریان به صورت خلاّق خودش تداوم یابد. به هر حال، باید پذیرفت که این دو قالب، محدودیتهایی جدّیدارند.
یک محدودیت در قافیه است به این معنی که شاعر ناچار است در سه چهارم مصراع ها رعایت قافیه کند در حالی که در غزل و مثنوی، این نسبت به حدود نصف می رسد. مثنوی محدودیتی در تعداد بیتها ندارد و تعداد بیتهای غزل هم معمولاً بین پنج تا پانزده یا حتی بیست قابل تغییر است ولی در رباعی و دوبیتی، حتی یک بیت هم نمی توان کم یا زیاد کرد.
چهارپاره
این عنوانی عام است برای شعری که از بندهای چهار مصراعی تشکیل شده باشد و در هر بند، بعضی مصراع ها با هم قافیه باشند. مشهورترین شکل چهارپاره که رواجی عام هم یافته، آن است که مصراع های دوّم و چهارم هر بند، هم قافیه باشند چنان که در این نمونه از عبدالجبار کاکایی میبینیم:
چون شبانان وحشی درآیند
نای در نای و آتش در انگشت
عشق، خورشید خورشید در دل
خشم، فوّاره فوّاره در مشت
شعله می بارد از چشمهاشان
لاله می روید از خاک، ناگاه
گرم، در نای خود می نوازد
شعر یک مرد و یک تیر و یک راه
آن که چون قوچ وحشی، شب و روز
بسته بر خویش، شاخ خطر را
آه، بگذار تا بگذراند
آخرین سنگلاخ خطر را
چهارپاره که "دوبیتی پیوسته" نیز نامیده شده، در دوره های نخست شعر فارسی وجود نداشته است. بنا بر نظر مرحوم دکتر یوسفی "سابقه سرودن دوبیتیهای پیوسته شاید به اوایل قرن نهم هجری میرسد." ولی این قالب، بیشترین رواج را در اوایل قرن حاضر و در میان شاعرانی داشته که ضمن حفظ مشخصات اصلی قالب های کهن، آزادی عمل در انتخاب قافیه را در بیشترین حدّ ممکن طلب می کرده اند; و می دانیم که چهارپاره حتّی از مثنوی نیز آزادتر است چون شاعر در هر دو بیت(چهار مصراع)، فقط یک بار باید به دنبال قافیه بگردد (مصراع چهارم را با دومی هم قافیه کند.) در حالی که در مثنوی، در دو بیت باید دو قافیه پیدا کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قالب های شعری

دانلود مقاله مدل مارپیچ دوگانه DNA

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مدل مارپیچ دوگانه DNA دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

یک برگ زرین دنیای زیست شناسی به کشف بزرگ این دو دانشمند باز می گردد. اینان ساختاری برای DNA پیشنهاد دادند که امروزه نیز در همه ی مجامع علمی زیست شناسی به کار گرفته می شود. این دو با نتیجه گیری از دانشمندانی نظیر کولینز ،فرانکلین و... این کار را انجام دادند و با ارایه دو مقاله در زمینه ساختار DNA و همانند سازی نیمه حفاظت شده توانستند جایزه نوبل دریافت کنند.

 

 

 

 

 


تا دهه 1950، حتی گونه‌های مختلف DNAنیز شناخته شده بودند، اما سوآل اساسی در مورد DNA همچنان بر جا بود. چگونه این «عامل انتقال دهنده» در واقع خصایص ارثی را انتقال می‌داد. به عبارت دیگر، اطلاعات ژنتیکی چگونه حمل می‌شد و چگونه ابلاغ می‌شد. این همان «رمز» درون DNA بود: رمز خود حیات، و چگونه از نسلی به نسل بعد انتقال می‌یافت. برای فهم این موضوع لازم بود که ساختمان DNA روشن شود. در یک چنین موقعیتی بود که کریک و واتسون به صحنه آمدند.
کریک و واتسون
حتی در مدرسه فرانسیس کریک دیدگاه خاص خویش را نسبت به آموزش داشت. او در ریاضیات استعداد داشت، اما بیشتر به پاسخ مسایل علاقه‌مند بود تا روش رسیدن به آن‌ها. این دیدگاه تمامی نگرش کریک را نسبت به معرفت رنگ آمیزی می‌کرد. کریک همیشه پاسخ‌های آماده داشت-بسیار زیاد، که با احساس و اعتقاد آن‌ها را ابراز می‌کرد، هر چند که با همدیگر در تضاد بودند.
فرانسیس کریک در سال 1916 در نورت همپتن به دنیا آمد و پدرش صاحب یک کارخانه کفش سازی بود. در بورس تحصیلی در میل هیل که مدرسه‌ای خصوصی و کوچک در حومه‌ی لندن بود به دست آورد و پس از آن در یونیورسیتی کالج لندن به تحصیل پرداخت. در این جا او پیشرفت‌های علمی بزرگ اوایل قرن بیستم را فرا گرفت. متأسفانه او آگاه بود که از آن زمان به بعد پیشرفت‌های بیشتری انجام شده است که بسیاری از این پیشرفت‌ها را به کناری نهاده است. کریک با مدرک فیزیک درجه دوم و یک مشکل دیدگاهی فارغ التحصیل شد. در این روزها این دو خصوصیت هر کس را از ادامه تحقیق باز می‌دارد، اما کریک به این سادگی‌ها ناامید نمی‌شد.
کریک که به توانایی‌های خود اعتقاد داشت، برای کارهای تحقیقاتی اقدام کرد و به زودی کاری به عهده‌اش گذاشته شد که با شخصیت و توانایی‌هایش مناسبت داشت. استاد: «مرا به کسل کننده ترین مسأله قابل تصور گماشت». ساختن یک محفظه‌ای کروی شکل مسی برای تعیین ویسکوزیته آب. کریک که همانند همیشه از این کار هراسی نداشت به یاد می‌آورد که: «راستش من از ساختن این دستگاه لذت می‌بردم، اگر چه کسل کننده اما علمی بود، زیرا پس از سال‌ها آموختن محض، انجام کاری عملی واقعاً باعث آسودگی خاطر بود. »کریک یک ذهن مستقل داشت و قصد داشت با آن کاری بکند.
با آغاز جنگ جهانی دوم کریک از ساخت ابزار کنترل آب در توالت فرنگی آزاد شد. او به نیروی دریایی رفت تا بر روی طراحی مین‌ها کار کند. کریک در سال 1940 ازدواج کرد. پس از جنگ، آماده بازگشت به تحقیقات شد. در سال 1946 او در سخنرانی لاینوس پاولینگ حضور یافت که معمولاً به عنوان بهترین شیمیدان قرن شناخته می‌شد. این سخنرانی کریک را به امکان تحقیق در زمینه شیمی آگاه کرد. در همان موقع او کتاب حیات چیست؟ اروین شرودینگر فیزیکدان اتریشی و یکی از بنیان گذاران مکانیک کوانتوم را نیز خواند. در این کتاب پیشنهاد می‌شد که چگونه فیزیک، بیشتر از همه مکانیک کوانتوم، می‌تواند در ژنتیک به کار گرفته شود. اگر چه بیشتر پیشنهادهای هوشمندانه او بعدها «اصلاح شد» اما حتی اشتباه‌های او برای نسل آینده دانشمندان پس از جنگ الهام بخش بود.
مولکول‌های آلی، شیمی ژنتیک، مکانیک کوانتوم-این مخلوط گیرای امکانات پژوهشی به زودی جای خود را به ابزار کنترل آب توالت فرنگی داد. در سال 1947 کریک از همسرش جدا شد و برای پژوهش در کمبریج ثبت نام کرد. در این جا او سعی کرد تا خود را با بخش زیست‌شناسی فیزیک زیستی آشنا سازد. دو سال بعد به واحد شورای تحقیقات پزشکی کمبریج در آزمایشگاه مشهور فیزیک کاوندیش پیوست. بدین ترتیب کریک در سنین پختگی سی و سه سالگی اولین پژوهش‌های واقعی خود را آغاز کرد.
کریک از این که فقط دو سال زیست‌شناسی خوانده بود ترسی نداشت و به زودی در تمام آزمایشگاه به خاطر توانایی‌اش در ارائه نظریه‌های نوین-معمولاً در مورد تحقیقات دیگران-مشهور شد. کریک سرانجام کار مورد علاقه‌ی خود را یافته بود و دیگر هیچ چیز نمی‌توانست وی را باز دارد. به سرعت معلوم شد که ذهنی استثنایی در حال ظهور است-به غیر از صدای بسیار بلند و خنده صدادار کریک. البته برای بعضی‌ها در کوتاه مدت مصاحبت با او نشاط آور بود و برای عده‌ای دیگر سردردآور. در میان گروه اخیر رییس کاوندیش یعنی سرلارنس براگ به چشم می‌خورد که در سن بیست و پنج سالگی جوان ترین برنده جایزه نوبل بود. چند سال بعد یک آمریکایی جوان به نام جمیز واتسون به کاوندیش پا گذاشت.
جمیز دویی واتسون در سال 1928 در شیکاگو به دنیا آمده بود. او که کودکی استثنایی بود توسط یک تولید کننده برنامه تلویزیونی «کشف» شده بود که او را در «برنامه سوآلات کودکان در شیکاگو» شرکت داد. در سن پانزده سالگی واتسون در دانشگاه شیکاگو ثبت نام کرد تا جانور شناسی بخواند. او به این رشته علاقه زیادی نداشت (علاقه واقعی او به پرنده شناسی بود) و بر طبق گفته یکی از استادانش او «نسبت به چیزی که در کلاس رخ می‌داد کاملاً بی‌تفاوت بود. او هیچ گاه یادداشت بر نمی‌داشت و با این حال در پایان دوره بالاترین نمره کلاس را می‌گرفت.»
در سن نوزده سالگی واتسون فارغ التحصیل شد و به دانشگاه ایندیانا در بلومبرگ رفت. در این جا تحت تأثیر دو حادثه مهم قرار گرفت. او نیز کتاب حیات چیست؟ شرودینگر را خواند که تأثیر عمیقی بر او داشت. این نابغه ژن را شناخته بود و به یک باره می‌دانست که این موضوع مورد علاقه‌اش است. ولی او به هیچ وجه شرایط پژوهش در این زمینه را نداشت. همان طور ه خودش می‌گوید: «در دانشگاه شیکاگو من اصولاً به پرندگان علاقه‌مند بودم و موفق شدم تا از گرفتن هر واحد درسی در زمینه شیمی یا فیزیک که حتی کمی مشکل بود خودداری کنم. با سهل انگاری شادمانه یک جوان (که نابغه و کودن را به یک سان دچار می‌سازد)، »امیدوار بودم که ساختمان ژن را در صورت امکان بدون یادگرفتن شیمی آشکار کنم.»
دومین حادثه‌ی موثر در زندگی واتسون در این مرحله کار با سالوادور لوریا میکروب شناس بود که از دست موسولینی در ایتالیا گریخته و به آمریکا آمده بود. لوریا بنیان گذار گروه فاژ بود که شامل برجسته‌ترین ژنتیک دانانی بود که به پژوهش در مورد خود همتاسازی self-replication در سطح ویروسی می‌پرداختند. تصور می‌شد که ویروس‌ها نوعی ژن برهنه باشند، و ساده‌ترین ویروس‌ها باکتریوفاژها هستند-که غالباً به فاژ معروفند. لوریا با استفاده از پرتو اشعه‌ی x اکتشافات مهمی را در این رشته انجام می‌داد.
شرودینگر به واتسون جهت را نشان داده بود، لوریا هم چگونگی انجام آن را. واتسون تز دکترایش را در مورد فاژها با لوریا به عنوان سرپرست گرفت. در ابتدا لوریا به شیمی ندانستن واتسون اهمیتی نمی‌داد. در واقع بر طبق گفته واتسون: «او از بیشتر شیمیدان‌ها بیزار بود، به ویژه انواع رقابت کننده‌های مختلفی که از جنگل شهر نیویورک آمده بودند. »بنابراین واتسون آماده شد تا تز خود را در مورد فاژها بنویسد. در هر حال، اکنون لوریا داشت فکر می‌کرد که ماهیت واقعی فاژها (و به این ترتیب ژن‌ها هم) فقط موقعی روشن خواهد شد که ساختمان شیمیایی‌شان فهمیده شود؛ بنابراین او به واتسون توصیه کرد تا چند واحد درسی شیمی بگیرد.
واتسون توصیه‌ی استادش را با علاقه دنبال کرد و شروع به خودآموزی درس شیمی کرد. نتایج آن بسیار چشمگیر بود، اگر چه به همان روال کارهای آکادمیک او نبود. پس از این که واتسون سعی کرد تا بنزین فرار را بر روی شعله‌ی آتش گرم کند، دیگر او را به آزمایشگاه راه ندادند. از آن زمان به بعد دانش او از شیمی بیشتر تئوریک بود.
در سال 1950 واتسون یک بورس از بنیاد مرک گرفت تا در کپنهاگ زیر نظر هرمان کالکار بیوشیمیدان متابولیسم باکتری‌ها را مطالعه کند. با در نظر گرفتن تخصص کالکار، این انتخاب عجیبی بود. ولی واتسون جور دیگری فکر می‌کرد: «مسافرت به خارج در ابتدا به نظرم بهترین راه حل برای فقدان کامل اطلاعات شیمیایی در مغز من بود. »فقط پس ازاین که متوجه شد که انگلیسی کالکار کاملاً نامفهوم است، در مورد این تصمیمش دچار تردید شد. این مسأله به هنگامی عمق بیشتر پیدا کرد که روزی کالکار اعلام داشت که زنش او را ترک کرده است و دیگر علاقه‌ای به فکر کردن درباره دستگاه گوارشی باکتری‌ها ندارد. کالکار تصمیم گرفت که برای فراموشی این مشکل چند ماهی را در ایستگاه جانور شناسی ناپل بگذاراند. او از واتسون پرسید که آیا علاقه‌مند است تا همراه او بیاید به نظر می‌رسد فقط در این مورد است که واتسون هیچ مشکلی در فهم انگلیسی استادش نداشته است. واستون بی‌درنگ دویست دلار برای هزینه مسافرت از بنیاد مرک درخواست کرد.
در یک روز سرد بهاری در کپنهاگ، بیوشیمیدانی که از نظر عاطفی نامتعادل بود با دستیار غیر شیمیدانش به سوی مدیترانه آفتابی راه افتادند. این تعطیلات کنار دریا به خرج بنیاد مرک یکی از پربارترین مراحل زندگی علمی واتسون بود. هنگام اقامت واتسون در ناپل یک کنگره بین المللی علمی در آن جا برگزار شد که در آن «تعداد کمی از مهمانان مدعو ایتالیایی نمی‌دانستند و تعداد زیادی ایتالیایی هم که تقریباً هیچ کدامشان زبان سریع انگلیسی را، که تنها زبان مشترک بین مهمانان بود، نمی‌فهمیدند.»
در این جا بود که واتسون با موریس ویلکینز سی و سه ساله اهل نیوزیلند آشنا شد که در کینگز کالج لندن کار می‌کرد. ویلکینز فیزیکدانی پر سفر بود و به هنگام جنگ جهانی دوم در کالیفرنیا بر روی پروژه‌ی مانهاتان، که اولین بمب اتمی را تولید کرد، کار می‌کرد. نتیجه کار او را از پژوهش در زمینه فیزیک ناامید کرد و پس از جنگ او به زیست‌شناسی مولکولی علاقه‌مند شد. پس از بازگشت به بریتانیا او به واحد بیوفیزیک شواری تحقیقات پزشکی در کینگز کالج پیوست. در این جا او به عکس برداری از پرش اشعه‌ی x از DNA پرداخت. او حتی یکی از این تصاویر را به ناپل آورده و آن را به واتسون نشان داد.
تصاویر ویلکینز شکل‌های هندسی تاری را نشان می‌داد که معنی آن‌ها را مجبور بود برای واتسون توضیح دهد. واتسون برق آسا تصمیم گرفت که این همان چیزی است که او به دنبالش بود. این همان راه کشف ساختمان شیمیایی DNA بود. واتسون که در مورد پرش اشعه‌ی X حتی کمتر از شیمی اطلاع داشت به بنیاد مرک نامه‌ای نوشت و تقاضا کرد تا او را به آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج انتقال دهند. در این آزمایشگاه شواری تحقیقات پزشکی یک واحد پرش اشعه‌ی X داشت که ویلکینز خرید آن را توصیه کرده بود.

کپنهاگ، ناپل، کمبریج-رفتن همه این‌ها در فاصله یک سال رخ داده بود. این جوان بیست و دو ساله باهوش در جنب و جوش بود. اما جنب و وجودش او در چه زمینه‌ای بود؟ بنیاد مرک یک سوم بورس واتسون را کم کرد و به دو هزار دلار در سال رساند و به او گفته شد که این بورس شش ماه زودتر یعنی در می 1952(درست پیش از شروع سفرهای تابستانی اروپا) پایان می‌یابد.
بنیاد مرک تصمیم گرفته بود که این بار واتسون باید همان جا بماند. آن‌ها نباید زیاد ناراحت می‌شدند. واتسون با خود بزرگ بینی یک جوان اکنون دقیقاً می‌دید که چه می‌خواهد بکند. او دست کم راز حیات را حل می‌کرد. او ساختمان DNA را کشف می‌کرد و در سراسر جهان مشهور می‌شد. این یک آرزوی خالص و ساده بود. چند روز پس از بیست و سومین سالروز تولدش واتسون به ظاهر خجالتی وارد آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج شد.
طولی نکشید که او با صاحب آن خنده معروف آشنا شد. دوستی با کریک سی و پنج ساله فوری بود. واتسون کریک را چنین معرفی می‌کند «بدون شک باهوش ترین کسی که تاکنون با او کار کرده‌ام و نزدیک‌ترین دیدگاه را به پاولینگ (شیمیدان مشهور) داشت ... او هیچ گاه از گفتگو و اندیشیدن باز نمی‌ایستد.» و کریک نیز به همین اندازه تحت تأثیر واتسون قرار گرفت: «او اولین کسب بود که دیدم در مورد زیست‌شناسی مانند من فکر می‌کند ... او دقیقاً همان دیدگاه‌های مرا داشت، ولی به طور مشروح یادم نمی‌آید که آن‌ها چه بودند.» این موضوع عجیب نیست، زیرا در آن زمان کریک فقط به مدت دو سال زیشت شناسی را آموخته بود، در حالی که واتسون جوان یک دکترا در این رشته داشت.
این جوان دراز و ساده آمریکایی با این انگلیسی چر حرف و از خود راضی از بسیاری جهات متفاوت از همدیگر به نظر می‌آمدند، ولی بدون شک در یک چیز مشترک بودند: اعتماد به نفس بیش از حد. واحد پرش اشعه‌ی X در کاوندیش داشت ساختمان پروتئین‌ها را مطالعه می‌کرد، ولی کریک و واتسون خیلی زود متوجه شدند که مسأله اصلی این نیست. آنچه را که آن‌ها به کشف آن علاقه‌مند بودند ساختمان DNA بود.
این دو نفر بی‌اطلاعی قابل ملاحظه‌ای در زمینه این کار داشتند. کریک فقط دو سال زیست‌شناسی خوانده بود. واتسون کمی شیمی خوانده بود و هیچ تجربه‌ای در زمینه پرش اشعه‌ی X نداشت. به نظر نمی‌آمد که-بار روشنفکرانه اضاهی در بحث‌های شان آن‌ها را متوقف کند.
این بحث‌ها به طور منظم انجام می‌گرفت. آن‌ها بحث در صبح‌ها هنگام نوشیدن قهوه در دفتر مشترکشان شروع می‌کردند. سپس بحث را هنگام نهار در ایگل که یک پاب دانشجویی بود، و کریک واتسون را در آن جا با لذت آبجوی گرم انگلیسی، آشنا ساخت ادامه می‌دادند؛ و غالباً بحث را حتی سر شام در آپارتمان کوچک کریک که با همسر نیمه فرانسوی جدیدش اودیل در آن می‌زیست ادامه می‌دادند. این گفتگوها فقط به واتسون و کریک محدود نمی‌شد، آن‌ها غالباً هر یک از همکاران خود را در کاوندیش که گوش فرا می‌داد در آن شرکت می‌دادند.
آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج، همراه با کینگز کالج در لندن، پیشاهنگ پژوهش بر روی پرش اشعه‌ی x بود. کاوندیش پیش از این یک بار چهره علم را تغییر داده بود. چندین دهه پیش از آن راذرفورد و همکارانش فیزیک هسته‌ای را بنیان نهادند و این دانش جدید را با مجموعه‌ای از خلاقیت‌های معجزه‌آسا در کاوندیش در طی سال‌های 1930 به ثمر رساندند. اکنون نوبت زیست‌شناسی مولکولی بود؛ و قرار بود بیشتر به خاطر کریستالوگرافی با اشعه‌ی x باشد.
رییس کاوندیش، سر لارسن براگ همراه با پدرش سر ویلیام براگ نقش عمده‌ای را در پایه گذاری کریستالوگرافی با اشعه ی x داشتند. این تکنیک دید انسان را به ماورای نور مرئی گسترش داده بود. میکروسکوپ هر چقدر هم قوی باشد، فقط می‌تواند اشیایی را نشان دهد که بزرگ‌تر از طول موج نور مرئی هستند. اشعه‌ی x یک نوع اشعه‌ی الکترومغناطیسی است که طول موجی برابر 5000 تا 10000 بار کوتاه‌تر از طول موج نور مرئی دارد (که خودش طول موجی برابر 1 تقسیم بر 10000 یا 10 بتوان 4-سانتی متر دارد). این اندازه، طول موج اشعه x را شبیه اندازه فاصله بین اتم‌های بلورها می‌سازد.
هنگامی که یک پرتو اشعه‌ی x از یک بلور (کریستال) عبور می‌کند، این پرتو توسط اتم‌های بلور پراکنده می‌شود و به شکل پیچیده‌ای در می‌آید. اگر این شکل روی یک صفحه‌ی عکاسی ثبت شود، می توا ساختمان بلور را تعیین کرد. این شیوه ممکن است نسبتاً ساده به نظر آید، اما شامل مجموعه‌ای از تکنیک‌های پیچیده و بسیار دقیق است. مانند پیدا کردن، خالص کردن، و جدا کردن بلور و نیز استنتاج ساختمان مولکولی بی‌نهایت پیچیده از این شکل‌های تیره و تار.
واحد کریستالوگرافی اشعه‌ی x در کاوندیش تحت سرپرستی ماکس پروتز زیست‌شناس وینی بود که اتریش را در سال 1936 ترک کرده بود. توانایی‌های تجربی زیاد پروتز و مهارت‌های نظری قوی براگ به مدت چندین سال وقف تعیین ساختمان هموگلوبین (پروتئین گلبول‌های سرخ) شده بود. در سال 1951 آن‌ها داشتند به نتایجی دست می‌یافتند.
اما فقط تیم پروتز نبود که به این موضوع علاقه‌مند بود. لینوس پاولینگ پنجاه ساله نیز سعی داشت تا ساختمان پیچیده بیومولکول ها را روشن سازد. او که در کال-تک (انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا) مستقر بود، پیش از آن یک مدل ساختمانی برای پروتئین‌ها پیشنهاد کرده بود که شامل یک مارپیچ بود-یک مولکول پیچاپیچ شبیه ابزاری که چوب پنبه را از شیشه بیرون می‌آورد. پاولینگ پیشنهاد کرده بود که این مدل ممکن است شکل بسیاری از مولکول‌های زیستی پیچیده از جمله DNA باشد؛ و در سال 1951 هنگامی که بر روی تصاویر اشعه‌ی X مربوط به پیش از جنگ کار می‌کرد حتی تا آن جا پیش رفت که در مقاله‌ای پیشنهاد کرد که ساختمان DNA از سه مارپیچ در هم پیچیده درست شده است.
کریک و واتسون در کاوندیش پیشنهاد پاولینگ را مطالعه کردند، ولی متقاعد نشدند. پاولینگ اطلاعات کافی ارائه نداده بود. نظریه‌ی او واقعاً کمی بیشتر از یک حدس زیرکانه نبود. در همین حال جریان کارها در واحد کریستالوگرافی اشعه‌ی X در کینگز کالج لندن در حال پیشرفت بود. برخلاف میل دو آزاداندیش آزمایشگاه کاوندیش، این محلی بود که کار واقعی بر روی DNA قرار بود انجام شود. (کینگز کالج و کاوندیش یک توافق حس همکاری داشتند: پروتئین به عهده پروتز بود و DNA به عهده‌ی ویلکینز. اما کریک و واتسون اکنون بیش از حد به DNA علاقه‌مند شده بودند تا نگران این حسن همکاری.)
در این هنگام روزالیند فرانکلین بیست و نه ساله که تازه چهار سال کار بر روی پرش اشعه‌ی X را در پاریس به پایان رسانده بود و از این لحاظ بسیار مجهز بود به گروه ویلکینز پیوست. ورود فرانکلین برای ویلکینز بسیار خوش یمن بود. با این که فرانکلین آرایش نمی‌کرد و لباس‌های بدریخت می‌پوشید، اما زنی بود بسیار باهوش و جذاب. زیرا سال‌های 1950 بریتانیا تا جایی که به روابط دو جنس مربوط می‌شد، عصر حجر به حساب می‌آمد. صاف و پوس کنده، ویلکینز نمی‌دانست چگونه با حضور یک زن در آزمایشگاه خود کنار بیاید؛ و «روزی» فرانکلین یک زن معمولی نبود. او دختری خودرأی از یک خانواده‌ی یهودی با فرهنگ و بانکدار بود. او نیز دیدگاه خود را در مورد جریان کارها داشت. از همان ابتدا نوعی «برخورد» بین ویلکینز مجرد و فرانکلین مجرد به وجود آمد که متأسفانه برخوردی منفی بود. بدتر از همه این که فرانکلین با این تصور که کنترل پرش اشعه‌ی X بر روی DNA را به عهده می‌گیرد پا به آن جا گذاشت. در حالی که ویلکینز فکر می‌کرد که فرانکلین به عنوان دستیار او استخدام شده است. ویلکینز و فرانکلین همکاری سختی را آغاز کردند.
گویی که همه‌ی این مشکلات کافی نبود، تازه معلوم شد که DNA ماده مشکلی برای پرش اشعه‌ی X است.DNA مولکول بزرگی است و باید به طور کامل مطالعه شود، زیرا بسیاری از خواص مهم آن در شکل‌های دیگر از بین می‌رود. ویلکینز یک نمونه‌ی بسیار خالص DNA را از برن گرفته بود که شبیه شیره‌ی قند بود. همان طور که ویلکینز گفته است، هنگامی که یک میله‌ی شیشه‌ای از سطح آن به بالا کشیده می‌شد «یک رشته نامریی از DNA مانند یک تار عنکبوت به بالا می‌آمد. »در این رشته، مولکول‌های انفرادی DNA مرتب شده بودند و اگر چه DNA کاملاً متبلور نبود، اما به نظر نمی‌رسید که این موضوع مسأله‌ای باشد. هنگامی که بیشتر آب موجود در DNA گرفته می‌شد، ساختمان آن خواص منظم و مکرّر شبه بلوری را نمایش می‌داد که مناسب کریستالوگرافی با اشعه ی X بود. این شکل DNA که آب آن کاهش یافته بود به نام «شکل-A»شناخته می‌شد و نوع بود که در ابتدا در کینگز کالج از آن استفاده می‌شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  30  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدل مارپیچ دوگانه DNA