فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل - WORD

اختصاصی از فی لوو دانلود پایان نامه بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل - WORD دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل - WORD


دانلود پایان نامه بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل - WORD

عنوان :

بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل

 

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 72  صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

 

 

چکیده تحقیق

فصل اول- کلیات

فرضیه تحقیق     

مقدمه     

پیشگیری

2-موضوع تحقیق     

3-فایده ، هدف و اهمیت تحقیق     

4-فرضیه تحقیق

5-تعریف اصطلاحات و واژه ها

بازنشسته

شاغل

فصل دوم- پیشینه تحقیق

مقدمه ای بر شناخت افسردگی

مرورری بر تاریخچه افسردگی

تاریخچه افسردگی در ایران

تعریف افسردگی

دیدگاه های درمان افسردگی

الگوی زیستی افسردگی

عوامل ژنتیکی و افسردگی     

اساس نور و شیمیایی افسردگی     

فرضیه نوراپی نفرین و کاته کولامین     

فرضیه فلوکستین (پروزاک)و ایندول آمین

نظریه روان پویشی افسردگی

شخصیت فرد افسرده     

درمان روان پویشی افسردگی

نظریه های رفتاری در مورد افسردگی     

درمان مبتنی بر نظریه های رفتاری     

نظریه شناختی در مورد افسردگی

درمان شناختی بک

مکانیسم های دفعای سالمندان     

طبقه بندی افسردگی     

افسردگی پیری     

علائم افسردگی     

1-نشانه های کسالت روحی     

الف) عزلت جویی و کناره گیری

منفی گرایی     

ج) اندوه

2-نشانه های طرز تلقی فروافتاده

الف ) خود ضعیف بینی ، احساس گناه

ب) ابزار درماندگی     

3-نشانه های کاهش احساس حیاتی

الف)بی توجهی به خود یا وظائف خود انسان افسرده

ب)بی حالی

ج)کاهش تمرکز

د)تردید

4)سایر نشانه ها

چاره یابی برای بیماری افسردگی     ‌

1-دارو

تقویت کننده روحی

2-درمان الکتریکی     

3-لکوتومی     

4-بستری کردن در بیمارستان

روش روان شناختی

6-مشاوره

7-روان درمانی     

فصل سوم- روش تحقیق

پیشینه تحقیق

جامعه مورد تحقیق

نمونه مورد تحقیق

ابزار تحقیق و نمونه برداری

روش گردآوری داده ها     ‌

روش آماری و تحلیل داده ها

تصحیح و نمره گذاری

اعتبار و روایی تست بک     

فصل چهارم- یافته های تحقیق

جدول تفسیر آزمون افسردگی بک بازنشستگان

جدول تفسیر آزمون افسردگی بک شاغلان

فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری

نتیجه گیری

محدودیت ها     

پیشنهادات

«فهرست منابع

چکیده تحقیق :

هدف از این تحقیق آن است که به این پرسش پاسخی داده شود : که آیا بین مردان بازنشسته و شاغل تفاوتی در میزان افسردگی دیده می شود یا خیر ؟

 

فرضیه تحقیق :

به این صورت مطرح شده است : میزان افسردگی در مردان بازنشسته ،‌از میزان افسردگی در مردان شاغل ، بیشتر است .

جامعه آماری در مورد پژوهش عبارت است :

از تحقیق روی 60 نفر (30 نفر شاغل و 30 نفر بازنشسته) که با استفاده از روش نمونه گیری که در دسترس است ، این انتخاب صورت گرفته است که در شهر نظرآباد زندگی می کنند . برای اندازه گیری میزان افسردگی ، افراد مورد مطالعه از آزمون یک استفاده شده است . برای تجزیه و تحلیل از فرمول t استفاده شد ، که معنی دار بودن تفاوت افسردگی دو گروه مورد بررسی قرار گیرد .

نتیجه بدست آنده از فرمول t ، فرضیه تحقیق را تایید کرد و نتیجه گرفته شد ، که میزان افسردگی در مردان بازنشسته ، به علت بیکاری بیشتر از افراد شاغل است .

 

مقدمه :

پیری روز به روز مسئله بزرگی در کشورهای در حال پیشرفت و پیشرفته
می شود . بخصوص افراد پیرو طرز زندگی آنان اکثراً مسائل روانی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی پیش می آوردند .

دوران پیری از نظر بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است و از نظر پیشگیری باید بخاطر داشت که معمول ترین بیماری های روانی در افراد پیر عبارتند از : پسیکوزهای پیری ، اختلالات روانی ناشی از اختلالات عروقی ، کمبود اکسیژن و از بین رفتن فعالیت های عادی در مغز که با کم شدن روابط اجتماعی ، از دست دادن مسئولیت ، تربیت دختران و پسران ، ازدواج وجدان شدن آنها ، بازنشسته شدن و از دست دادن نزدیکان و اطرافیان توأم می گردد .

همچنین بروز بعضی از اختلالات روانی ، رفتاری ، شخصیتی ، حافظه و عدم قدرت زندگی به تنهایی ، احتیاج به حمایت دیگران و نظایر آن باعث شده است که پیران را جزء بیماران روانی قلمداد و آنان را در بیمارستان روانی بستری نمایند .

با وجودی که به عقیده بعضی ، مشکلات افراد مسن در نتیجه از بین رفتن اعمال طبیعی و عادی نسج و مغز است . ولی از دست دادن اعتماد به نفس ، ارتباط اجتماعی، مشکلات شغلی و حتی افراد خانواده یا فامیل مهمترین عامل هستند . شخص مسن اکثراً متوجه درون خود می شود و افسرده می گردد ، و دچار هذیان درباره کار دستگاههای گوارش می گردد .

احساس تنهایی می کند ، علاقه و خبرگی خود را کم کم از دست می دهد و در یک دایره معیوب قرار می گیرد ، که همان عوارض پیری است . خودکشی در پیران اکثراً گول زننده و با روشهای خطرناک انجام می گیرد . در 80 درصد موارد ، بعلت افسردگی و در بقیه موارد بعلت ابتلاء به بیماری های غیر قابل علاج ، مسئله اقتصادی، تنهایی و غیره می باشد .

انسان در هر مقطع زمانی تابع گذشته ، حال ، و آینده است و تحت تاثیر متغیرهای دورنی و دنیای خارجی خود قرار دارد . بطوری که پژوهش های متعدد اخیر، در مورد بیماری های شایع افسردگی نشان داده شده است ، که ارتباط و پیوستگی نزدیکی بین وقوع بیماری روانی و استرس های زندگی وجود داشته و
متخصصان بالینی از دیرباز به رابطه مشکلات و حوادث یا ابتلاء به بیماری افسردگی پی برده اند .

پیشگیری از بروز این عارضه ، که تمام فعالیت های روزمره و افکار و اعمال فرد رابه مخاطره انداخته و مقدار قابل ملاحظه ای از نیروهای انسانی برای مدتی نامعلوم از کارایی باز می دارد ، مستلزم درک و شناخت صحیح ، از مسئله مورد نظر و آگاهی از علل و عوامل مورد نظر و آگاهی از علل و عوامل ایجاد کننده آن می باشد در این تحقیق سعی شده ، شمه ای از مطالب مربوط به این بیماری ، مطرح و سپس به وجود یا عدم وجود رابطه افسردگی در شاغلین و بازنشستگان پرداخته شود .

 

و.........


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل - WORD

دانلود مقاله افسردگی در نوجوانان

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله افسردگی در نوجوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
ورود به نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی در گیر می کند. نوجوانان معمولا دارای مشکلات ویژه ای هستند که در دوره کودکی کمتر با آن مواجه می شوند،ماهیت این مشکلات با مسائل دوران بزرگسالی متفاوت است. نوجوان در نقش خویش کاملا سازگاری نیافته و در نتیجه غالبا سر درگم ، نامطمئن و مضطرب است .و در طی این دوره آشفته،تغییرات بدنی در نوجوان همراه با تغییر در تصویر ذهنی است. در سنین نوجوانی اعتماد بنفس درنوجوانان به دلیل تغییرات جسمی تحت تاثیر قرارمی گیرد که ممکن است به افزایش علائم روانی و افسردگی در فرد منجر شود.این مطالعه با هدف بررسی ارتباط رضایت از تصویر ذهنی و افسردگی انجام شده است .
روش ها:پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی با طرح تک گروهی و یک مرحله ای است .تعداد کل نمونه ها 400نفر از نوجوانان دانش آموز دختر و پسر کلاس های دوم و سوم بود که در سال تحصیلی 82-81 دردبیرستان های دولتی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودندکه با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات جمع آوری شده توسط پرسشنامه ها با نرم افزار spss و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده است .
نتایج: نتایج پژوهش طبق آزمون همبستگی پیرسون با 667/0 - = r و 001/0 < p نشان دهنده ارتباط معنی داری بین رضایت از تصویر ذهنی از بدن و افسردگی در دانش آموزان بود .همچنین یافته ها نشان داد که میانگین رضایت از تصویر ذهنی از بدن در دختران کمتر از پسران و میزان افسردگی دختران بیش از پسران بود
بحث:اگر چه عدم رضایت از تصویر ذهنی از بدن و افسردگی در نوجوانان دختر بیش از نوجوانان پسر بود ولی در هر دو جنس رضایت از تصویر ذهنی از بدن با افسردگی ارتباط داشت . لذا می توان ادعا کرد که نوجوانان پسر هم مانندنوجوانان دختر در معرض خطر هستند که توجه بیشتری را در هر دو قشر نوجوان می طلبد.
نوجوانان وابسته به اینترنت ، افسرده هستند
پژوهشگران کره‌ای می‌گویند، هر چه وابستگی و میزان زمان کارکردن نوجوانان با اینترنت بیشتر باشد ، افسردگی در آنها با علائم بیشتری نمود می‌یابد.
‬پژوهشگران کره‌ای در مطالعه ای که برای دریافت میزان وابستگی نوجوانان به اینترنت بر روی ‪ ۴۲۵‬دانش آموز مقطع متوسطه این کشور انجام دادند، متوجه شدند افراد بیشتر وابسته به اینترنت ، از افسردگی رنج می‌برند.
در این مطالعه بر روی شرکت‌کنندگان، آزمون‌هایی برای سنجش میزان اعتیاد به اینترنت انجام شد. در این آزمون‌ها سوالاتی مانند میزان احساس شیفتگی و نیاز به اینترنت، تلاشهای ناموفق آنها برای قطع استفاده از اینترنت و فرار از مشکلات روزانه با اینترنت پرسیده شد.
این مطالعه نشان داد ‪ ۱۱‬درصد از نوجوانان به اینترنت وابستگی شدید دارند.
در مرحله دوم این مطالعه آزمون‌هایی برای سنجش میزان افسردگی در این نوجوانان انجام شد. افسردگی در نوجوانانی که به اینترنت وابستگی شدید داشتند مشهود بود.
پژوهشگران این مطالعه می‌گویند، نوجوانان معتاد به اینترنت صرف نظر از جنسیت، سن، و مقطع تحصیلی، بدون هیچ منظور و هدفی خاص تنها برای یافتن چیزهای جدید و مهیج در این شبکه پرسه می‌زنند.
این مطالعه می‌افزاید اینکه افسردگی ناشی از اعتیاد به اینترنت است یا اعتیاد به اینترنت ناشی از افسردگی است مشخص نیست. تنها مشخص شده است که افسردگی، نوجوانان را به سمت کارکردن بیشتر به اینترنت می‌کشاند.
دستگاه‌های MP3 ‬پلیر خطر عارضه کری را در نوجوانان تشدید می‌کند
تحقیقات موسسه تحقیقاتی انگلیسی ‪ DEAFANESS RESEARCH‬نشان می‌دهد ، نوجوانانی که از طریق دستگاه‌های ‪ MP3‬پلیر به موسیقی گوش می‌دهند در معرض خطر کر شدن قرار دارند.
در زمان‌های گذشته کری در بین افراد بین ‪ ۶۰‬تا ‪ ۷۰‬سال بیشتر متداول بود اما امروزه برای نسل جدید از سن ‪ ۴۰‬سالگی عارضه کری آغاز می‌شود.
تحقیقات این موسسه انگلیسی نشان می‌دهد که گوش کردن به موسیقی از طریق هدفون و با صدای بلند صدمات جبران ناپذیری را به شنوایی افراد به خصوص نوجوانان وارد می‌کند.
گوش کردن به موسیقی با فرمت ‪ MP3‬و با صدای بلند با بلند شدن یک جت از باند برابری می‌کند.
تحقیقات نشان می‌دهد که گوش کردن به موسیقی با صدای بلند سبب مرگ سلول‌های گوش می‌شود.
سلول‌های گوش وظیفه فیلتر کردن صداهایی را که می‌شنویم دارند و این سلول‌ها به طور طبیعی با بالا رفتن سن ضعیف می‌شوند.
محققان اعلام کردند که اگر نوجوانان و جوانان تنها به مدت ‪ ۶۰‬دقیقه در طول روز با ولوم ‪ ۶۰‬درصدی دستگاه ‪ MP3‬پلیر به موسیقی گوش دهند به شنوایی آنان آسیبی نخواهد رسید.
اما اگر جوانان این موضوع را به فراموشی بسپارند و دچار احساسات شوند و موسیقی را با صدای بلند از طریق هدفون گوش دهند دچار عارضه کری زودرس می شوند.
افسردگى چیست ؟
افسردگى یکى از رایجترین بیماریهاى روانى است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصان بهداشت روان می‌گردد.
در هر لحظه از زمان حداقل ١٥ تا ٢٠ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه‌هاى افسردگى شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگى قرار می‌گیرند.
در زبان روزمره براى توصیف افسردگى از احساسات غمگینى، ناکامى، ناامیدى و شاید هم رخوت و بی‌حالى استفاده می‌شود. معمولاً مردم تصور می‌کنند که افراد افسرده تن‌پرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعى می‌کنند آنها را با عباراتى همچون «سعى کن خودت را جمع‌وجور کنی» نصیحت نمایند.
در طول زندگى همه ما دوره‌هاى کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالى و یا نظایر آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن کار را تجربه می‌کنیم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم.
احساس افسردگى معمولاً به عنوان «اندوه» و «سوگ یا داغدیدگی» شناخته می‌شوند. یعنى در موقعیتهایى که انتظار می‌رود شادی‌بخش باشد به احساس اندوه ختم می‌شود مثلاً در هواى بارانى، پس از تولد فرزند، پس از نقل‌مکان به یک منزل جدید، منازعه اى که در مصاحبت با دوست و یا همسر به‌وجود می‌آید. اما این احساس اندوه به‌سرعت با از بین رفتن موقعیت برطرف می‌گردد.
همچنین پس از از دست دادن یکى از نزدیکان، پایان یافتن یک رابطه مهم، معمولاً افراد چیزى را تجربه می‌کنند که سوگ نامیده می‌شود.
ویژگیها و نشانه‌هاى سوگ با افسردگى مشابه می‌باشد. این دو پدیده کاملاً طبیعى بوده و حتى فقدان آنها در هر فردى ممکن است در درازمدت براى فرد مضر باشد. در هر دو مورد پس از طى فرآیند مربوطه فرد به زندگى عادى خود بر می‌گردد. ولى در عده‌اى از ما این احساس داشتن غم براى زمان بیشترى ادامه پیدا کرده و احتیاج به مراقبتهاى ویژه بهداشتى ضرورت می‌یابد.
افسردگى کلینیکى در صورت ادامه داشتن می‌تواند منجر به بروز فعالیتهاى خطرناک اجتماعى مثل دست زدن به خودکشى و یا نظایر آن شود و این در واقع اقدامات فورى پزشکى و بهداشتى را طلب می‌کند.
اختلالات مربوط به افسردگى میلیون‌ها نفر را در سال مبتلا می‌کند. این عده هزینه بسیار سنگینى را بر خود، خانواده، جامعه و سیستم بهداشتى کشورشان تحمیل می‌کنند.
شواهد به‌دست آمده از علم عصب‌شناسى و ژنتیک و تحقیقات کلینیکى نشان می‌دهد که افسردگى در واقع یک اختلال در مغز می‌باشد. تکنیکهاى تصویربردارى مدرن از مغز روشن ساخته است که در افسردگى مدارهاى عصبى که مسؤول تنظیم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابیدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبیعى خارج شده و ارتباطات صحیحى بین این مناطق وجود ندارد. از همین شواهد بدست آمده در به‌دست آوردن داروهاى مناسب استفاده شایانى می‌شود.
علائم و نشانه هاى افسردگى
دو ویژگى اختصاصى افسردگى که براى تشخیص افسردگى حتماً یکى از آنها باید وجود داشته باشد، یکى خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتى یا نگرانی) و دیگرى فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهاى عادى و سرگرمیهاى فرد می‌باشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.
سایر نشانه‌هاى افسردگى شامل از دست دادن توجه و سرخوشى در فعالیتهاى روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب به‌صورت کم‌خوابى یا پرخوابى، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندى حرکات، احساس بى ارزشى و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژى و خستگى، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشى می‌باشند.
دانشمندان ارتباط نزدیکى بین خودکشى و افسردگى ذکر می‌کنند به‌طوریکه دوسوم بیماران افسرده به خودکشى فکر می‌کنند و ١٠ تا ١٥ درصد آنها به زندگى خود خاتمه می‌دهند.
اگر یک بیمار ۵ مورد از علائم بالا را به‌مدت ۲ هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگى شدید (عمده) مبتلا می‌باشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که افسردگى سردسته علتهاى ناتوانى در انسان به‌شمار می‌رود. چنین مطالعات آمارى در بقیه کشورها نیز موجود می‌باشد.
افسردگى در گروههاى مختلف
افسردگى در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانى آنان از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامى می‌تواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.
افسردگى یکى از شایعترین اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهایى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بى حوصلگى و عدم تمرکز مى باشد، که در افرادى که داراى فعالیتهاى فکرى هستند بخصوص دانشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلى و شغلى، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.
میزان افسردگى دانشجویان می‌تواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و آموزشى را از دست بدهد و احساس پوچى و بى ارزشى و بى اهمیتى به وى دست دهد. لذا در چنین شرایطى نمى توان تلاش ذهنى هدفمند و جهت‌دار و در عین حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنین به معیارهاى این گروه سنى یعنى توانمندى، سلامتى، هوش، جذابیت و ... بى علاقه شده و احساس ناتوانى مى کنند.
از طرف دیگر در توانایى تحلیل که لازمه فعالیتهاى آموزشى است دچار ضعف عمده مى گردند، که منجر به نارضایتى از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بیمارى مى گردد.
مطالعات زیادى در مورد شیوع افسردگى در دانشجویان صورت گرفته است. در اینجا به نتایج بعضى از مطالعات انجام شده در ایران اشاره می‌شود که بر اساس یافته هاى یکى از این مطالعات، حدود ٣/٢١ دانشجویان مورد مطالعه مبتلا به افسردگى خفیف تا متوسط بوده اند.
این میزان در بین دانشجویان دختر ٢/٢٢ درصد و دانشجویان پسر ٤/١٧ درصد گزارش شده است (کوشان و واحدیان، ١٣٧٣). این مطالعه هم چنین نشان داده است که در بین دانشجویان مجرد (١/٢٢ درصد) افسردگى بیشترى نسبت به دانشجویان متاهل (٢/١٩ درصد) وجود داشته است.
همچنین احمدى (١٣٧١)، در مطالعه خود بر روى دانشجویان علوم پزشکى اهواز نتیجه گرفت که ٥٢ درصد دانشجویان زن و ٣٨ درصد دانشجویان مرد دچار افسردگى خفیف تا شدید هستند. در این مطالعه میانگین افسردگى دانشجویان مجرد ٤٢/١٠ درصد و دانشجویان متاهل ٩٧/٧ درصد گزارش شده است. یافته‌هاى این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که ١١ درصد دانشجویان مرد و ٢٠ درصد دانشجویان زن نسبت به آینده ناامید بودند. علاوه بر آن ٨ درصد دانشجویان ‌مرد و ٧ درصد دانشجویان زن داراى افکار خودکشى بودند.
شایعترین مشکلاتى که در این مطالعه توسط خود دانشجویان نیز مطرح شده است شامل:
حجم زیاد دروس پزشکى، فعالیتهاى زیاد در بخشهاى بالینى، وجود دروس غیر ضرورى، طولانى بودن دوره تحصیل پزشکى، کافى نبودن امکانات رفاهى، کم بودن مدت زمان استراحت، کشیکهاى زیاد و انتظارات بیش از حد برخى از کادر پزشکى از دانشجویان می‌باشد.
نتایج مطالعه کوشان و واحدیان نشان داده است که در دانشجویانى که از رشته تحصیلى خود رضایت نداشته و بى علاقه بودند (٥/٤٥ درصد)، و کسانیکه حداقل از یک واحد درسى نمره قبولى نیاورده اند، افرادى که بحرانهاى عمده اى در زندگى داشتند، دانشجویانى که مایلند اوقات فراغت خود را به تنهائى بگذرانند، و مشکل خانوادگى، جسمانى و یا روانى دارند و یا سابقه بیمارى اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، میزان افسردگى بیشترى نسبت به سایر دانشجویان وجود دارد. اما دانشجویانى که علاقمند به فعالیتهاى ورزشى و گروهى بودند میزان افسردگى در آنها کمتر گزارش شده است.
مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابهى اشاره نمودند از جمله: یزدى و همکاران (١٣٧٤) در مطالعه خود بر روى دانشجویان تازه وارد دانشگاه تهران، میزان افسردگى را ٣٠ درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصری (١٣٧٤)، بر روى دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن، این میزان ٥٨ درصد ذکر گردید. در سال ١٣٧٤ باز هم ترکان در مطالعه خود بر روى دانشجویان رشته پزشکى دانشگاه زاهدان، افـــسردگـــی بیشترى را در دانشجویان زن (٦٥ درصد) نسبت به دانـــشــــجـــویان مرد (٤١ درصد) گزارش نموده است.
شایعترین علائمى که خود دانشجویان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زیر مى شود: بى حوصلگى، کاهش قدرت تمرکز و یادآورى، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگینى، کاهش توانائیهاى جسمانى، نا امیدى نسبت به آینده، سخت بیدار شدن در صبح، احساس خستگى دائم، خسته کننده بودن کارهاى روزمره.
در نتیجه با توجه به اثرات ناخوشایند و مخرب بیمار افسردگى در روند زندگى و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصیه مى شود که با مشاهده علائم اولیه که در این سایت ارائه شده است براى فعالیتهاى درمانى و جلوگیرى از شدت علائم اقدام نمایند.
افسردگى در کودکان و نوجوانان
مطالعات و بررسیهاى انجام شده نشان داده است که افسردگى در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد که با افسردگى در بزرگسالان شباهت دارد.
تفاوت عمده افسردگى در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان در دو مورد است: به جاى خلق افسرده ممکن است در کودکان و نوجوانان خلق تحریک‌پذیر باشد، و نرسیدن به وزن مورد انتظار (کاهش و یا افزایش وزن) در آنها دیده شود.
کاهش اعتماد به نفس، بی‌تفاوتى، سطح پایین انرژى، گوشه‌گیرى اجتماعى، آشفتگیهاى خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار در مورد آینده و اعتقاد و اقدام به خودکشى از دیگر علائم و نشانه‌هاى افسردگى در این گروه سنى می‌باشد. در نوجوانان رفتارهاى ضداجتماعى و منفی‌کارانه، مصرف الکل و دارو و مواد مخدر ممکن است مشاهده گردد.
افسردگى در کودکان و نوجوانان بیشتر از بقیه سنین با خودکشى همراه می‌باشد. فقط در سال ١٩٩٦ خودکشى به‌عنوان سومین عامل مرگ و میر در افراد ٢٤-١٥ ساله و چهارمین علت مرگ و میر در افراد ١٤-١٠ سال بوده است. علاوه بر عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک چندین عامل استرس‌زاى اجتماعى می‌تواند بر خلق کودک تاثیر بگذارد، از قبیل ناهماهنگ بودن و آشفتگى در خانواده، طلاق، مورد آزار و بی‌توجهى واقع شدن، شکست تحصیلى، وضعیت اجتماعی و اقتصادى ضعیف و داغدیدگى.
اختلال افسردگى در کودکانى که قبل از سن مدرسه هستند بسیار نادر می‌باشد. اما در ۲ درصد بچه‌هاى دبستانى اختلال افسردگى شدید (عمده) شیوع دارد و این میزان براى نوجوانان حدود ۵ درصد در جامعه می‌باشد.
مطالعات معدودى وجود دارد که دلالت بر مفید بودن داروهاى ضدافسردگى در کودکان و نوجوانان داشته باشد. مصرف داروهاى ضدافسردگى در این گروه سنى بر پایه استانداردهاى درمانى بالینى استوار است.
یک تحقیق به‌طرز روشنى گفته است که فلوکستین (Fluxetin) داروى بسیار مؤثرى در درمان افسردگى در کودکان و نوجوانان مى باشد.
به‌نظر می‌رسد که درمان دارویى همراه با روشهاى مخصوص روان درمانى در کودکان و نوجوانان ارزش بسیارى داشته و پیشگیرى مؤثرترى در خودکشى آنان در سنین بعدى مى باشد، بخصوص روان‌درمانى خانواده براى آموزش به خانواده در مورد اختلالات افسردگى مهم و ضرورى است.
افسردگى در افراد مسن
در سالهاى اخیر حدود ۲ درصد افراد بالاى ٦٥ سال، به غیر از افرادى که در آسایشگاه نگهدارى می‌شوند، از افسردگى رنج می‌برند. تحقیقات ثابت کرده است که درمان و تشخیص این افراد از اهمیت زیادى برخوردار است.
خودکشى در میان افراد مسن‌تر بیشتر از بقیه سنین شایع بوده و از این نظر قابل توجه می‌باشد. مطالعات نشان می‌دهد که سطح اقتصادى ـ اجتماعى پایین، از دست دادن همسر، بیمارى جسمى همزمان، کناره‌گیرى اجتماعى و بازنشستگى با افسردگى سالمندان رابطه دارد.
علائم عمده افسردگى در سالمندان شامل کاهش نیرو و تمرکز، اختلال خواب، کاهش اشتها و وزن، شکایات جسمى، احساس بی‌ارزشى، بدبینى، اختلال حافظه و خودکشى می‌باشد.
خانمها و افسردگى
افسردگى نزد بانوان چیزى حدود ۲ برابر بیشتر از آقایان دیده می‌شود. در طول زندگى حداقل ٢٠ درصد بانوان حداقل یک بار تجربه افسردگى کوتاه مدت را داشته‌اند. اگرچه به نظر می‌رسد که افسردگى ارتباط تنگاتنگى با سن یائسگى دارد.
ولى در حقیقت این سنین بارورى و سنین قبل از یائسگى هستند که بیشترین میزان آمار افسردگى در بانوان را تشکیل می‌دهند. از طرفى آنالیزهاى آمارى افسردگى در بانوان نشان می‌دهد که استرسهاى متفاوت، زایمان، تفاوتهاى هورمونى، نقشهاى اجتماعى و رفتارهاى مورد انتظار از زنان بیشتر از مردان روان آنها را به سمت بیمارى افسردگى سوق می‌دهد.
افسردگى پس از زایمان همچنین بیمارى شایعى در میان بانوان بوده و جستجوها و مطالعات در پى علت دقیق آن می‌باشند.

 

انواع افسردگى
از افسردگى تقسیم‌بندى متعددى شده است که چند نوع مهم آن عبارتند از:
افسردگى شدید (عمده) (Major Depression)
نوعى از افسردگى که بیش از هفته‌ها و یا ماهها طول می‌کشد و شامل نشانه‌ها و رفتارهاى عمیقى است که عملکرد شغلى، روابط بین فردى و رفتارهاى اجتماعى را تحت تأثیر قرار داده و شخص را به‌طور کلى از محیط خود دور می‌سازد.
اختلال افسرده خویى (Dysthymia)
این اختلال خفیف‌تر از افسردگى شدید (عمده) می‌باشد و با خلق افسرده (تحریک‌پذیر در کودکان و نوجوانان) همراه است که در بخش عمده روز دوام دارد و اکثر روزها وجود دارد.
معمولاً مردم این افراد را به‌عنوان افرادى بداخلاق، ترشرو و ملال‌آور تلقى می‌کنند. این گروه قادر به برقرارى ارتباط بین فردى مناسب با دیگران نیستند و افرادى جدى، کج‌خلق و درونگرا هستند.
اختلال افسردگى جزئى (Minor Depression)
در این اختلال علائم افسردگى با شدتى کمتر از دو مورد فوق و با دوره‌هاى محدودتر همراه است. این نوع افسردگى در همه گروههاى سنى دیده می‌شود و تأثیر کمترى درزندگى فرد می‌گذارد.
اختلال افسردگی پیش از قاعدگی
این نوع افسردگی در زنان و پیش از دوره قاعدگی رخ می‌دهد و با بی‌ثباتی خلق، اضطراب، افزایش خستگی‌پذیری، عدم تمرکز، تغییرات اشتها و خواب، سردرد و موارد دیگر همراه است. همه این علائم در دوره قاعدگی از بین می‌روند.
افسردگى فصلى
به نوعی از افسردگى گفته می‌شود که در طول یک دوره خاص از سال (عموماً زمستان) اتفاق می‌افتد و قابل پیشگیرى است ولى می‌تواند بسیار خطرناک و جدى باشد.
سستى مفرط، روحیه پایین و خواب‌آلودگى زیاد از علائم عمده آن می‌باشد. کمبود نور علت عمده این اختلال محسوب شده و براى درمان آن از نوردرمانى استفاده می‌کنند.
علل افسردگى
علل افسردگى ترکیبى از عوامل ژنتیکى، بیولوژیکى و محیطى (روانى ـ اجتماعی) می‌باشد.
در بسیارى از مردم نیز، علت افسردگى ناشناخته باقى می‌ماند. به‌طور کلى مشخص شده است که افسردگى در نتیجه یکسرى از فعل و انفعالات شیمیایى در مغز اتفاق می‌افتد.
این فعل و انفعالات که نورو ترانسمیتر نامیده می‌شود در تمامى اعمال و رفتارهاى بدن به‌طور بیولوژیکى وجود دارد.

 

عوامل ژنتیکى
ثابت شده است که در بعضى از اقوام و خانواده‌ها افسردگى شایعتر بوده ولى وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمی‌باشد.اما هرچه درجه خویشاوندى نزدیکتر باشد، به همان نسبتآسیب‌پذیرى براى افسردگى بیشتر می‌شود.
عوامل بیولوژیکى
تغییرات زیستى متعددى در مغز افراد روى می‌دهد. این تغییرات شامل تغییر در ارتباطات عصبى سیستم غدد درون‌ریز و هورمونها، تغییر در سیستم انتقال‌دهنده‌هاى شیمیایى و تغییر در فعالیتهاى الکتریکى مغز است.
عوامل محیطى (روانى – اجتماعی)
فاکتورهاى استرس‌زاى اجتماعى و روانى به‌عنوان ریسک فاکتورهاى بروز افسردگى شناخته می‌شوند.
استرس در فرم فقدان یکى از اقوام نزدیک مثل پدر و مادر و دوستان به‌عنوان ماشه‌اى براى بروز افسردگى در افراد آسیب‌پذیر، به‌شمار می‌رود. به‌طور کلى تحقیقات ژنتیک ثابت کرده است که عوامل استرس‌زاى محیطى فرصت بروز آسیب‌پذیرى یک ژن بخصوص را افزایش داده و آنها را به سوى یک بیمارى پیشرفته افسردگى هدایت می‌کند.
با این حال در برخى از افراد این افسردگى بدون عوامل استرس‌زاى محیطى به‌وجود می‌آید. تحقیقات دیگرى در این زمینه مشخص کرده است که عوامل استرس‌زا در قالب ایزوله بودن در اجتماع و یا محرومیت دوران کودکى منجر به تغییرات پایدار در فعالیت مغز شده و باعث افزایش حساسیت نسبت به بروز علائم افسردگى می‌شود.
رویدادهاى زندگى و استرسهاى محیطى
استرسها و موقعیتهاى زندگى می‌توانند نقش اولیه را در ایجاد افسردگى داشته باشند، هر چند که در این مورد اختلاف‌نظر بین دانشمندان وجود دارد.
عده‌اى معتقدند که سوگ و از دست دادن عزیزى می‌تواند منجر به افسردگى گردد. مطالعات نشان داده است که مرگ همسر بیشترین نقش را به عهده دارد. همچنین به دنیا آوردن فرزند، بازنشستگى، یائسگى و استرسهاى عمده دیگر می‌توانند در ایجاد افسردگى نقش عمده داشته باشند.
عوامل شخصیتى
همه افراد با تیپها و خصوصیتهاى شخصیتى مختلف ممکن است دچار افسردگى گردند، اما افرادى با انواع شخصیتى وسواس، و شخصیت نمایشى بیشتر ممکن است دچار افسردگى گردند.
عوامل یاد گرفته شده
بر اساس این عامل ارتباطات اجتماعى ناخوشایند که منجر به ارزیابى منفى فرد از خود می‌شود باعث ایجاد افسردگى است. زیرا این افراد با توجه به خصوصیات خاص خود نمی‌توانند محبت، همدردى و ارتباط عاطفى لازم را از دیگران به دست آورند.
بنابراین این افراد هم در مورد خودشان ارزیابى منفى داشته و هم دیگران را صادق نمی‌دانند و به‌تدریج آزرده و ناکام شده و افسردگى در آنان پدید می‌آید.
تفکر منفى
افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى می‌گردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر می‌کنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر می‌کنند.
مصرف داروها
بعضى از داروها مثل داروهایى که در تنظیم فشار خون بالا مصرف می‌شوند و داروهاى خواب آور باعث به‌وجود آمدن افسردگى می‌شوند.
٭ کمبود مواد غذایى مثل کمبود اسید فولیک و بعضى ویتامینها مثل ب١٢ باعث کاهش اثرات داروهاى ضداضطراب شده و درمان را با مشکل روبرو می‌کند. برای کسب اطلاعات بیشتر، می‌توانید مقاله « آیا مصرف ویتامین به در مان افسردگی کمک می‌کند؟» در بخش مقالات تخصصی سایت را بخوانید.
٭ اعتیاد به بعضى از داروها، مواد مخدر و یا الکل باعث به‌وجود آمدن افسردگى می‌شود.
ارتباط افسردگى با بیماریهاى دیگر
افسردگى اغلب به‌طور همزمان با بسیارى از بیماریها مثل بیمارى قلبى، سکته مغزى، سرطان و دیابت می‌تواند بروز پیدا کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله افسردگی در نوجوانان

دانلود مقاله ورزش کردن و ارتباط ان با میزان افسردگی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله ورزش کردن و ارتباط ان با میزان افسردگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری:
ابتدا نمره‌های افراد مختلف (ورزشکار و غیر ورزشکار) را در دو جدول جداگانه دسته بندی می‌کنیم تا برای محاسبات راحت بتوان عمل کرد.
جدول 1-4 نمرات افراد عادی (غیر ورزشکار)
1 33 11 35 21 30 31 11 41 20
2 33 12 34 22 25 32 13 42 21
3 31 13 31 23 25 33 3 43 22
4 4 14 35 24 25 34 7 44 23
5 3 15 38 25 17 35 9 45 24
6 42 16 28 26 14 36 9 46 25
7 42 17 24 27 13 37 15 47 29
8 31 18 24 28 13 38 17 48 35
9 33 19 26 29 16 39 18 49 36
10 33 20 28 30 15 40 19 50 32
جمع 285 303 193 121 267
جمع کل نمره‌ها: 1169

 


جدول 2-4 نمرات افراد ورزشکار
1 22 11 42 21 1 31 2 41 10
2 21 12 13 22 8 32 3 42 10
3 27 13 13 23 9 33 4 43 13
4 21 14 14 24 10 34 7 44 13
5 27 15 13 25 3 35 7 45 15
6 28 16 18 26 4 36 7 46 18
7 25 17 20 27 3 37 6 47 20
8 27 18 7 28 2 38 5 48 25
9 29 19 9 29 6 39 5 49 29
10 36 20 2 30 4 40 9 50 33
جمع 263 151 50 55 186
جمع کل نمره‌ها: 705

 

فرضیه شماره 1 بین ورزش و میزان افسردگی در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار رابط معنی داری وجود دارد. در اینجا روشهایی را مورد بحث قرار می‌دهیم که براساس آنها با استفاده از فقط یک یا چند عدد می‌توان در مورد خصایص متغیرهای مشاهده شده اطلاعات سودمندی به دست آورد. این اندازه‌های توصیفی، آمار یا شاخص آماری نامیده می‌شوند.
این اصطلاح معمولا برای آن دسته از داده‌ها به کار می‌رود یک گروه نمونه به دست آمده است. این شاخص‌ها نشان می‌دهند که موارد مطالعه شده به طور کلی چگونه هستند و یا داده‌های حاصل در ارتباط با هم و یا به طور متوسط چه وضعی دارند؟ این شاخص‌ها که تحت عنوان اندازه‌های گرایش مرکزی مطرح می‌شوند عبارتنداز:
الف- میانگین
ب- میانه
ج- نما یا مد
هریک از شاخص‌ها، به گونه‌ای معرف مقدار متوسط یا اندازه گرایش مرکزی داده‌ها تلقی می‌شوند. که به ترتیب مورد بحث قرار می‌گیرند.
الف- میانگین : میانگین کمیتی است که مقدار متوسط و یا به عبارت دیگر مرکز ثقل داده‌های به دست آمده را نشان می‌دهد و اکثرا آن را با علامت (X بار) نشان می‌دهند و از فرمول زیر بدست می‌آید:
فرمول محاسبه میانگین

حال میانگین دو گروه را محاسبه می‌کنیم:
گروه عادی
گروه ورزشکار
مشاهده می‌شود که میانگین افسردگی افراد ورزشکار کمتر از افراد عادی است.
ب- میانه : میانه به عنوان یکی از شاخص‌های گرایش مرکزی، عددی است که 50 درصد افراد بالاتر از 50 درصد افراد پایین در یک توزیع جدا می‌کند بنابراین میانه عددی است که جمعیت مورد مطالعه را از لحاظ توانایی یا ویژگی مورد سنجش به دو نصف تقسیم می‌کند و از این رو آن را عدد 50 درصدی می‌نامند. میانه را Mn یا Md (مخفف Median) نشان می‌دهند و آن را به طریق زیر در داده‌های طبقه بندی نشده به دست می‌آورند، ابتدا داده‌ها را به صورت صعودی یا نزولی مرتب می‌کنیم و بعد عددی را که در مرتبه ام جای دارد، به دست می‌آوریم.
وقتی n فرد باشد عدد مربوط به نفر وسط میانه است وقتی n زوج باشد میانه برابر میانگین دو عدد متوالی خواهد بود که در وسط قرار می‌گیرند.
«میانه گروه عادی»
20-19-18-17-16-15-15-14-13-13-13-11-9-9-7-4-3-3
31-31-30-29-28-28-26-25-25-25-25-24-24-24-23-22-21
42-42-38-36-35-35-35-34-33-33-33-33-32-31

میانه گروه عادی
«میانه گروه ورزشکار»
10-10-10-9-9-9-8-7-7-7-7-6-6-5-5-4-4-4-3-3-3-2-2-2-1
27-27-25-25-22-21-20-20-18-18-15-14-13-13-13-13-13
42-36-33-29-29-28-27

میانه گروه ورزشکار
مد یا نما
نما در یک مجموعه داده‌ها به عدد یا متغیری گفته می‌شود که بیشترین تکرار یا فراوانی را داشته باشد و آنرا با mo نشان می‌دهند. و از فرمول زیر قابل محاسبه است:

نمای گروه عادی

نمای گروه ورزشکار


واریانس و انحراف استاندارد (معیار )
متوسط مجذور انحراف‌ها از میانگین راواریانس (پراش) می‌نامند و آن را اگر در مورد نمونه باشد با V، SD2 یا تنها S2 و اگر درباره جامعه باشد با Q2 (سیگما) نشان می‌دهند. بنابراین واریانس متوسط پراکندگی نمره‌ها طول میانگین را با توان دو مشخص می‌کنند:
فرمول محاسبه واریانس

حال برای به دست آوردن واریانس و انحراف استاندارد هر گروه احتیاج به جدول توزیع فراوانی و محاسبه X و X2 هر گروه داریم.
برای گروه عادی فاصله طبقات را 5 در نظر می‌گیریم و تعداد طبقات از فرمول زیر بدست می‌آید: (XH-)XL+1


«گروه عادی (افراد غیر ورزشکار)»
تعداد طبقات
جدول 3-4 توزیع فراوانی و محاسبه X وX2 گروه عادی
جدول توزیع فراوانی گروه عادی
Fx2 X2 X F C.L
07/797 69/265 3/16 3 42-38
21/1149 69/127 3/11 9 37-33
52/317 69/39 3/6 8 32-28
21/15 69/1 3/1 9 27-23
45/68 69/13 7/3- 5 22-18
21/681 69/75 7/8- 9 17-13
07/563 69/187 7/13- 3 12-8
76/1398 69/349 7/18- 4 7-3
5/4990 52/1061 50

 

محاسبه واریانس و انحراف استاندارد
واریانس گروه عادی

انحراف استاندارد گروه عادی

«گروه ورزشکار»
تعداد طبقات
جدول توزیع فراوانی گروه ورزشکار
Fx2 X2 X F C.L
841 841 29 1 45-41
576 576 24 1 40-36
361 361 19 1 35-31
1176 196 14 6 30-26
405 81 9 5 25-21
64 16 4 4 20-16
7 1 1- 7 15-11
468 36 6- 13 10-6
1452 121 11- 12 5-1
5350 2229 50

 

محاسبه واریانس و انحراف استاندارد
واریانس گروه ورزشکار

انحراف استاندارد گروه ورزشکار

فرضیه شماره 2
افسردگی افراد عادی (غیر ورزشکار) از افراد ورزشکار بیشتر است.
جدول‌شماره‌5-4 پراکندگی فراوانی‌داده‌های مربوط‌به افسردگی‌در افراد‌غیر ورزشکار مورد بررسی برحسب نسبت و درصد براساس داده‌های جدول شماره 5-4 مربوط

 

P% P(rf) F افراد عادی (غیر ورزشکار)
12 12/0 6 طبیعی
16 16/0 8 کمی افسرده
10 1/0 5 نیازمند مشورت با روان پزشک
30 3/0 15 به نسبت افسرده
28 28/0 14 افسردگی شدید
4 4/0 2 بیش از حد افسرده
100 1 50

 

به افسردگی در افراد غیر ورزشکار که 50 نفر بودند از این تعداد 6 نفر (12٪) حالت طبیعی داشتند و 44 نفر (88٪) بقیه افسرده بودند که شامل کلیه درجات افسرده شناخت شدند 8 نفر (16٪) کمی افسرده، 5 نفر (10٪) نیازمند مشورت با روان پزشک، 15 نفر (30٪) به نسبت افسرده ، 14 نفر (28٪) افسردگی شدید و 1 نفر (4٪) بیش از حد افسرده بودن که در مقایسه با جدول شماره 6-4 نتیجه می‌گیریم که نسبت و درصد افسردگی در افراد غیر ورزشکار بیشتر است.
فرضیه شماره 3
افسردگی افراد ورزشکار از افراد غیر ورزشکار کمتر است.
جدول شماره 6-4 پراکندگی فراوانی داده‌های مربوط به افسردگی در افراد ورزشکار مورد بررسی برحسب نسبت و درصد
P% P(rf) F افراد ورزشکار
50 5/0 25 طبیعی
20 2/0 10 کمی افسرده
10 1/0 5 نیازمند مشورت با روان پزشک
16 16/0 8 به نسبت افسرده
2 2/0 1 افسردگی شدید
2 2/0 1 بیش از حد افسرده
100 1 50

 

براساس داده‌های جدول شماره 6-4 مربوط به افسردگی در افراد ورزشکار که 50 نفر بودند از این تعداد 25 نفر (50٪) حالت طبیعی داشتند و 25 نفر (50٪) بقیه حالات افسردگی (کلیه درجات) بودند که به صورت جزئی‌تر توضیح می‌دهیم از کل افراد افسرده در گروه ورزشکاران 10 نفر (20٪) کمی افسرده، 5 نفر (10٪) نیازمند مشورت با روان پزشک، 8 نفر (16٪) به نسبت افسرده، 1 نفر (2٪) بیش از حد افسرده بودند که در مقایسه با جدول 5-4 نتیجه می‌گیریم که نسبت و درصد افسردگی در افراد ورزشکار کمتر است.
نمودار 2-4 نمایش ترسیمی داده‌های افراد گروه ورزشکار جدول 2-4 به صورت نمودار ستونی

 

 

 

 

 

 

 

با توجه نمودار فوق درمی‌یابیم که افراد طبیعی در میان گروه ورزشکاران بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و نصف افراد فاقد افسردگی و بر طبق داده‌های آماری 50 درصد حالت طبیعی داشتند که در این نمودار اگر با دقت توجه نمایید می‌بینید که میزان افسردگی در میان گروه ورزشکار به واضع کمتر از گروه غیر ورزشکار است.
نمودار 1-4 نمایش ترسیمی داده‌های افراد گروه غیر ورزشکار جدول 1-4 به صورت نمودار ستونی
به نمودارهای ستونی دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار توجه کنید که با مقایسه این دو نمودار بیشتر متوجه میزان افسردگی در دو گروه خواهیم شد.

 

 

 

 

 

 

 

با‌توجه به‌نمودار فوق درمی‌یابیم که میزان افسردگی در افراد غیر ورزشکار بیشترین فراوانی را در دو ستون به نسبت افسرده و افسردگی شدید دارد و اگر با دقت توجه کنید می‌بینید که افسردگی در میان گروه غیر ورزشکار به واضح بیشتر از گروه ورزشکار دیده می‌شود.
به نمودارهای دایره‌ای دو گروه ورزشکار و غیر وزشکار نگاه کنید که با مقایسه این نمودارها بیشتر متوجه میزان و درصد افسردگی در دو گروه می‌شویم.

نمودار 3-4 درصد میزان افسردگی در گره ورزشکار مورد مطالعه

 

 

 

 

 

 

 

با‌توجه به‌نمودار فوق می‌بینیم 50 درصد‌افراد ورزشکار حالت‌طبیعی داشتند که نصف منحنی‌به افراد طبیعی اختصاص دارد و نصف دیگر مربوط به درجات دیگر افسردگی است میزان افسردگی در این گروه به نسبت کمتر از گروه غیر ورزشکار است.
نمودار 4-4 درصد میزان افسردگی در گروه غیر ورزشکار مورد مطالعه

 

 

 

 

 


با توجه به نمودار فوق می‌بینیم که در گروه غیر ورزشکار بیشتر سطوح منحنی به درجات افسردگی اختصاص دارد و فقط 12 درصد سطح منحنی را افراد دارای حالت طبیعی به خود اختصاص داده‌اند نتیجه می‌گیریم که میزان افسردگی در گروه غیر ورزشکار بیشتر از گروه ورزشکار است.
«آزمون معنی دار بودن»
چون حجم دو گروه بزرگ است از فرمول t استودنت به صورت زر استفاده می‌کنیم:
گروه غیر ورزشکار (عادی) گروه ورزشکار
n2= 50 n2= 50
X2=23/7 X2= 14
S22=109/18 S22=101/84 =%1در سطح آلفای
فرض صفر

 

بنابراین چون tcr< tob است در سطح آلفای 1٪ فرض صفر آزمون رد می‌شود.
چون آزمون t یک آزمون دو دامنه است، اندازه مبین برای رد فرض صفر در سطح 1٪ و برای درجه آزادی
برابر 617/2 است. و چون t محاسبه شده، 73/4 است و از t جدول که برای‌رد فرض‌صفر لازم‌است بزرگتر است، بنابراین فرض صفر رد می‌شود و لذا چنین نتیجه می‌گیریم که تفاوت بین دو میانگین معنی دار است.
همانطور که از محاسبات برمی‌آید فرضیه 1 ما مبنی بر اینکه بین ورزش و میزان افسردگی در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار رابطه معنی داری وجود دارد که در سطح آلفای 1٪ تایید می‌شود. به عبارت دیگر بین ورزش کردن و میزان افسردگی به احتمال 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد یعنی کسانی که ورزش می‌کنند به نسبت کمتری افسردگی دارند. و این تحقق یافته‌های گذشته را که در این باره شده است،‌تایید می‌نماید و بر طبق فرضیه 2 و جدول شماره 5-4 میزان افسردگی در افراد غیر ورزشکار 44 نفر (88٪) شامل کلیه درجات افسردگی و 6 نفر (12٪) طبیعی بودند و براساس فرضیه 3 و جدول شماره 6-4 میزان افسردگی در افراد ورزشکار 25 نفر (50٪) طبیعی و 25 نفر (50٪) بقیه شامل همه افسردگی بودند که نتیجه می‌گیریم افسردگی افراد ورزشکار نسبت به افراد غیر ورزشکار کمتر است.

فصل پنجم
نتیجه گیری

خلاصه
افسردگی اختلالی است که در آن خلق و نیروی زیستی فرد کاسته شده و انسان به نقطه پریشانی می‌رسد در چنین شرایطی «خود» ممکن است بی ارزش به نظر برسد و جهان‌معنای خود‌را از دست بدهد و احساس بدبختی، بیچارگی و ناامیدی در فرد پدید آید.‌و خلق‌حاصل مجموعه واکنش‌های عاطفی در یک زمان معین است. به عبارت دیگر «خلق یک استعداد‌عاطفی زیر بنایی است که آکنده از گرایشهای هیجانی و غریزه بوده و‌به حالتهای روحی‌ما جنبه‌مطبوع و‌یا نامطبوع می‌دهد وبین دو‌قطب لذت‌و درد نوسان می‌کند». شخص افسرده ممکن است به طور واقعی یا غیر واقعی (عینی و ذهنی) به فکر شکستها و ناکامیهایش باشد و آینده در نظر او توام با بی پنهای و ناامیدی جلوه کند. بدین خاطر معمولا در افراد افسرده بیم خودکشی می‌رود. از هر ده نفر تقریبا یک نفر از افسردگی رنج می‌برد و زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلا می‌شوند.
عواملی که در به وجود آمدن افسردگی دخالت دارند. زیادند، از جمله جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، فقدان شغل خارج از منزل، تاریخچه زندگی، نوع شخصیت افسردگی دارای تاثیرات جسمانی، روانی، و اجتماعی است و تاثیرات جسمی آن ممکن است به این صورت ظاهر گردد: فعالیت بیمار کاهش یافته و ممکن است بیشتر وقت خود را در فکر فرو رفته و عبوس باشد چهره بیمار غمگین است و با نگاهی سرد و خیره به محیط خویش می‌نگرد، با کندی و مکث و تامل به پرسشهای دیگران پاسخ می‌دهد، آهنگ صدای او سرد و بی روح و یکنواخت است. بیمار دستهایش را به هم می‌فشارد و یاس و ناامیدی را به آه و داد بیان می‌کند. به طور یکنواخت به عقب و جلو می‌جنبد، پوست خود را می‌کند، لب پایین خود را می‌جود، ظاهرش حکایت از فقدان دلبستگی دارد لباسش ژولیده است از بهداشت شخصی خودش غافل است چشمانش کسل و فاقد درخشندگی است در میهمانیها شرکت نمی‌کند و از اجتماع و گروه فعال گریزان است.
از اثرات روانی افسردگی می‌توان موارد زیر را شمارد: حالت ضعف روحی ممکن است عمیق باشد، بیمار احساس می‌کند افسرده، زمین گیر و بیچاره شده و نیاز به مراقبت دیگران دارد، تمرکزش ضعیف شده و در سخن گفتن مردد به نظر می‌رسد. توجه و علاقه کاهش یافته و بیمار احساس می‌کند علاقه‌ای به بیان شکستن ندارد.
از‌اثرات اجتماعی افسردگی می‌توان مواردی را ذکر کرد: از دست دادن علائق و توجه به فراموش نمودن خویشاوندان و دوستان منتهی می‌شود. آسیب در تمرکز و از دست دادن علایق، بیمار را به انجام نارسایی کار و غیبت از محل کار تشویق و درجه افسردگی را بیشتر می‌کند ممکن است ارزشهای اجتماعی و علاقه شخص افسرده به روابط اجتماعی و همنشینی با دوستان از بین برود.
علل‌مبتلا شدن‌به اختلال‌افسردگی ناشی از عواملی مثل: درمان دارویی، اختلال در کار یاخته‌های عصبی (نرون‌ها)، نقص در کار غدد درون ریز، علل ژنتیکی ناشی می‌شود. از‌داروهایی که باعث‌افسردگی می‌شوند، رزرپین، داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای، اسیتروئیدها، دفن سیکلیدین هیدروکلرید را می‌توان نام برد.
پژوهشهای روانپزشکان نشان داده است که مصرف داروهای ضد افسردگی (سه حلقه‌ای) و بازدارنده‌های «منوآمینواکسید» برای درمان اختلال افسردگی، میزان یک نوع کاته کولامین به نام «نوراپی نفرین» را در مغز افزایش می‌دهد با افزایش این کاته کولامین علایم مانیک در فرد ایجاد می‌شود.
یک دسته از اختلالات جسمانی، به دلیل ناهنجاریهای نرونی به وجود می‌آیند مثلا می‌توان‌از بیماری «کره هانتیگتون» نام‌برد که باعث بهره هوشی می‌شود و نشانه‌های دیگر آن وجود حرکات رقص گونه در اندام است که شخص نمی‌تواند آنها را کنترل کند. بیماری دیگر در اثر نقس در کار یاخته‌های عصبی به وجود می‌آید. بیماری پارکینسون است، در این بیماری یک دسته از نابهنجاریهای حرکتی وجود دارد که به علت قطع شدن ارتباط عصب‌های دو ناحیه در مغز است. افراد مبتلا به این بیماری اغلب از افسردگی رنج می‌برند.
اگر‌مقدار کمی از هورمون غده تیروئید وارد خون شود بیمار «هیپوتیروئیدیم» در فرد به وجود می‌آید این بیماری می‌تواند باعث ایجاد درد ماهیچه، ریزش مو، یبوست و کاهش میزان شنوایی شود. بیماری دیگری که بر اثر اختلال کار غدد درون ریز به وجود می‌آید بیماری کوشینگ است هنگامی که غدد آدرنال به شدت به وسیله غدد هیپوفیز تحریک می‌شوند، مقدار زیادی هورمون کورتیزول درد خون ترشح می‌کند که بر اثر ترشح همین هورمون علایم اختلال کوشینگ در انسان آشکار می‌شود.
مهمترین عاملی که فرد را به اختلال مبتلا می‌کند، ژن‌های حامل این بیماری است که از والدین به فرزندان منتقل می‌شوند (عامل ارثی یا نابهنجاریهای ژنتیکی) برای مثال علت خودکشی فرد ممکن است ارثی باشد. قدر مسلم آن است که وجود اختلال مانیک یا افسردگی در والدین، زمینه ابتلا به این بیماری‌ها را در کودک به وجود می‌آورد.
نشان‌داده شده است که لیتیوم هم در اختلال دو قطبی و هم در بعضی انواع یک قطبی موثر است. یک مسئله در زمینه استفاده از لیتیوم در اختلالات دو قطبی این است که بسیاری از بیماران برخلاف تصورات پزشک دارو را ادامه نمی‌دهند. یک مورد تاکید برای‌درمان افسردگی‌عبارت است‌از: یافتن یک وسیله‌سنجش به نسبت ساده که بتواند گروههای فرعی مختلف را تشخیص دهد. یکی از این آزمونها که اخیرا در تحقیقات مورد استفاده قرار می‌گیرد، تجویز منع کننده: دکسامتازون به بیماران است. این منع کننده شیمیایی هورمونی است که از کرتکس مغز تراویده می‌شود و موجب کاهش کرتیزول می‌گردد. ابزار زیست شناختی دیگر برای بررسی علت افسردگی مطالعه دوره‌های خواب REM است، مرحله‌ای از خواب که در آن چشمها به سرعت از یک سو به سوی دیگر حرکت می‌کنند. هدف اولیه بررسی الگوهای REM در افسردگان پیدا کردن راهی بود تا بدان وسیله انواع افسردگیها مشخص شوند، ولی تحقیقات REM برای درمان افسردگی نیز حائز اهمیت است، زیرا آشکار گردیده که محروم ساختن افراد افسرده از خواب REM می‌تواند افسردگی آنان را کاهش دهد.
براساس نظریه‌های زیست شناختی دو گروه داروی عمده که برای درمان افسردگی به کار می‌رود تری سیکلیکها و منع کنندگان MAO هستند که هر دو گروه میزان نوراپی نفرین‌را افزایش می‌دهند، ولی‌تاثیرات آنها‌تا حدودی‌متفاوت است. از شیوه‌های دیگر درمان افسردگی براساس نظریه‌های زیست شناختی الکتروشک است که عبارت است از عبور جریان الکتریکی بین 70 تا 130 ولت درون سر بیمار.
شیوه‌های درمان‌افسردگی از‌نقطه نظر‌یادگیری عبارتنداز: مشاهده‌شخص در خانواده، به عنوان قسمتی از ارزیابی اولیه، فهرستی از رویدادهای خوشایند و ناخوشایند.
برای‌مبارزه با‌افسردگی راههای‌دیگری نیز‌وجود دارد، از جمله تقویت سلامت جسمی، افکار مثبت،‌منبع کنترل درونی،‌اجتماعی شدن،‌حمایت اطرافیان و منابع مالی، و راههای عملی مانند آرمیدگی و ورزش جسمی آثار منفی افسردگی را به شیوه‌های مختلف کاهش می‌دهد: در‌درجه اول‌هورمونهای وارد شده در جریان خون به هنگام افسردگی را مصرف می‌کند و خطر آنها را در تحت تاثیر قرار دادن دستگاه ایمنی بدن کاهش می‌دهد. در درجه دوم تنش، متراکم شده در ماهیچه‌ها را آزاد می‌سازد؛ و بالاخره ورزش، نیرو، نرمی و قدرت بدنی را افزایش می‌دهد و مقاومت دستگاه قلبی- عروقی را زیادتر می‌کند.
موضوع مورد تحقیق عبارت بود از اینکه؛ آیا بین ورزش کردن و میزان افسردگی رابطه‌ای وجود دارد؟ به این منظور تعداد 50 نفر از دانش آموزان دبیرستان حافظ منطقه 5 شهرستان کرمانشاه رشته علوم تجربی از بین افراد غیر ورزشکار و 50 نفر از ورزشکاران (کلیه رشته‌ها) از‌باشگاه ورزشی‌شهید مطهری‌منطقه 5‌همین شهرستان که از بین افراد ورزشکار به روشهای تصادفی انتخاب شدند و به وسیله تست افسردگی بک آزمون شدند. هدف از این تحقیق این بود که معلوم شود آیا ورزش کردن در کاهش میزان افسردگی افراد موثر است؟
طبق‌بررسی و‌تجزیه و‌تحلیل‌های آماری که انجام‌شد، میانگین‌افسردگی‌در ورزشکاران گروه فوق 14 بود در حالیکه در بین افراد غیر ورزشکار 7/23 بود و این نشان می‌دهد که افراد ورزشکار افسردگی کمتری دارند. و دلایل این امر همان‌هایی است که در بالا شرح داده شدند. واریانس و انحراف استاندارد افراد ورزشکار به ترتیب برابر 18/109 و 44/10 بود در حالیکه افراد غیر ورزشکار واریانس آنها برابر 84/101 و انحراف استاندارد نمره آنها برابر 09/10 بود.
در بررسی آزمون معنی دار بودن این رابطه با استفاده از فرمول t استودنت به احتمال 99٪ رابطه معنی داری بین ورزش کردن و میزان افسردگی وجود دارد. شاید فاید و اهمیت این تحقیق این باشد که افسردگی را برای افراد تشریح نموده، منابع به وجود آوردنده آن را معرفی و خلاصه راههای مقابله با آن را نشان دهد و بررسی نماید آیا ورزش کردن در میزان افسردگی تاثیر دارد یا خیر؟

محدودیت‌های تحقیق:
محدودیتهای بسیاری در این زمینه وجود داشت؛ از جمله آزمون استاندارد و کاملا دقیق‌و روشنی‌برای نشان دادن میزان افسردگی فعلا در دسترس نیست. همچنین کتب و منابعی که به بررسی افسردگی و ورزش خصوصا پرداخته باشد، موجود نیست و اگر‌باشد، نایاب‌هستند. در‌ضمن تحقیقات کمی در‌این مورد‌انجام شده‌و بیشتر تحقیقات برگرفته از اورن بک و دکتر هانس سیله در این مورد است؛ عدم همکاری مراکز علمی و تحقیقاتی (دانشگاه‌ها) با محقق، عدم دسترسی به پایان نامه‌ها و تحقیقات اجرا شده در زمینه تحقیق از جمله این مشکلات بوده است.

پیشنهادات تحقیق:
پیشنهاد این حقیر به عزیزان و دانش پژوهانی که قصد تحقیق در این مورد را دارند، این‌است که ابتدا با آگاهی کامل از منابع و تحقیقات موجود پیش روند و در جستجوی یک آزمون استاندارد و قوی باشند و از نمونه‌های بزرگتری برای اعتبار تحقیق خود استفاده نمایند. و مراکز علمی و اساتید با محققین همکاریهای لازم را بکنند تا گام‌های موثری در راه تحقیقات عملی برداشته شود و مراکز علمی نسبت به دانشجویان دانشگاههای‌ملی و‌آزاد تفاوتی‌قائل نشوند‌و نتایج‌بدست آمده‌از تحقیقات را در دسترس محققین قرار دهند تا یافته‌هایشان اعتبار و روایی بیشتری داشته باشند و بهتر است ادارات آموزش و پرورش نیز این اجازه را به دانشجویان بدهند تا در مراکز مختلف توانایی‌و اجازه سنجش و آزمون گیری را داشته باشند و بتوان آزمون‌های استاندارد شده‌ای ساخت و در جهت رشد جامعه برآمد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  83 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ورزش کردن و ارتباط ان با میزان افسردگی

دانلود مقاله بررسی مقایسه¬ای میزان افسردگی و تأثیر آن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بررسی مقایسه¬ای میزان افسردگی و تأثیر آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
در سالهای اخیر توجه به بهداشت روان در جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه به دلیل نیاز روزافزون ساکنین آنها به خدمات بهداشتی ابعاد تازه تری یافته است. با این وجود نیازمند مبرم به برنامه ریزی صحیح و جامع در تأمین بهداشت روانی کارمندان کاملاً محسوس است ، چرا که آنان نقش مهم و تعیین کننده¬ای در ساختن جامعه به عهده دارند و اگر به مشکلات روانی آن توجه نشود این احساسات نمی تواند به جامعه کمکی برساند.
افسردگی یکی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و دیگر متخصصان بهداشت روانی می گردد از این لحاظ افسردگی با سرماخوردگی در میان ناراحتی های جسمانی قابل مقایسه است. (زلیگمان 1975) در هر لحظه از زمان 15 تا 20 درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی شدید را از خود نشان دهند. حداقل 12 درصد از جمعیت کشورهای توسعه یافته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی شدید به متخصصان روانی مراجعه می کنند.
حدس زده می شود که 75 درصد افرادی که در مؤسسات درمان روانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند به دلایلی که هنوز کاملاً روشن نشده درصد بیشتری از بانوان دچار افسردگی می شوند. نسبت زنان به مردان افسرده در ممالک پیشرفته صنعتی تقریباً دو بر یک است . (براون وهرس، 1987)
مطالعاتی که در سالهای اخیر از طرف متخصصان سازمان جهانی بهداشت در کشورهای در حال توسعه آسیا و آمریکا انجام گرفته از افزایش دامنه شیوع افسردگی در میان علل در حال رشد حکایت می کند (سازمان جهانی بهداشت، 1973).
هدف آموزش در ادارات و مؤسسات مالی پرورندان شخصیتهای سالم و متعالی است که با دانش خویش بتوانند برای جامعه مفید باشند چون کارمندان با مسائل و مشکلات زیادی روبرو هستند. توجه به بهداشت روانی آنها از مهمترین مسائل و در رأس مسائل آموزشی است، با این وجود بدون پژوهش و انجام نظرسنجی های لازم نمی توان به صراحت اعلام نمود که رسیدگی به مسائل روانی در مراکز از چه اولویتی برخوردار است. (صالحی، طرح پژوهش، 1380).
بنابراین توجه بیشتر به سلامت روانی کارمندان لازم و ضروری است. بیماری افسردگی جسم، روان، افکار انسان را گرفتار می سازد. خوردن و خوابیدن وی را مختل می کند و به طرز تفکر رفتار بیمار با دیگران اثر می گذارد. بیماری افسردگی را نباید به حالت زودگذر افسردگی در موقعیت های خاص برای مدتی کوتاه پیش می آید، اشتباه گرفت. افراد مبتلا به این بیماری به تنهایی قادر نیستند از عهده زندگی خود برآیند و برای بازیافتن سلامتی به فرد کمک کنند. (جلالی، منیژه، 1380).
مشکل روحی افسردگی با ضریب بالایی در میان کلیه اقشار به ویژه نسل جوان و مخصوصاً زنان میدان تاخت و تاز فزاینده¬ای به خود گرفته و هر روز جمعی را به سوی خود جذب می کند تا آن جا که پی آمدهای این بیماری روحی زنگ خطری برای آنان که دلسوز نسل جوان هستند نواخته است و باید همه و همه را برای شناخت پیشگیری و مقابله با این مشکل بسیج کرد. متأسفانه از جمله تأثیرات این مشکلات بر روی کارمندان مسأله است بر روی بهره¬وری شغلی که با توجه به اهمیت بسزایی که در رفع نیازهای زندگی دارد این مشکل باید مورد توجه علما و متخصصین و روانشناسی و جامعه شناسی قرار گیرد.
شیوع روزافزون این اختلال افسردگی به قدری است که عده¬ای از محققین و صاحبنظران را بر آن داشته است تا از آن بعنوان (سرماخوردگی روانی) یاد کنند. همان گونه که کسی در طول حیات خود در مقابل سرماخوردگی قبلاً شود هیچ کس نیز در مقابل افسردگی مصونیت نداشته و امکان ابتلا به افسردگی در مقایسه با سایر اختلالات روانی بیشتر است. (اویسون، 1982، هیدرینگتون، 1986).
با توجه به عوامل یادشده و تعاریف افسردگی آن چه که در این پژوهش مورد نظر محقق است تأثیر این اختلال در بوجود آوردن افت بهره¬وری شغلی می باشد، چرا که این مسئله از نگرانیهای شایع خانواده هاست و هم مسئله تعداد زیادی از شاغلین با این مسئله مواجه هستند و اثرات سوئی که بر سلامت روان آنها وارد و آن را مخدوش می سازد.
در حال حاضر، روند رو به توسعه تکنولوژی در بخشهای مختلف صنعت و معدن، خدمات کشاورزی و همچنین ارتباط نزدیک بین انسان و ماشین آلات، انسان به ویژه کارگران را با عوامل فیزیکی، بیولوژیکی متعددی مواجه ساخته که اثرات نامطلوب و بیماری زای بسیاری از این عوامل به خوبی شناخته شده و به اثبات رسیده است. این امر متخصصان علوم بهداشتی را بر آن داشته تا پیشگیری از اثرات ناخواسته و مضر عوامل زیان آور بپردازند، چرا که در غالب موارد بیماری های شغلی غیرقابل درمان بوده و اصولاً پیشگیری از کلیه جهات بهتر از درمان می باشد. از طرفی بهره¬وری و مسئله کارایی و اثربخشی سازمانهای تشکیل دهنده یک جامعه عامل اصلی رشد و توسعه آن جامعه محسوب می شود.
بهره¬وری یک ابزار اساسی برای توسه در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره¬وری بالا در جامعه و در سطح کوچکتر در سازمان از یک سو زمینه حرکت ملی را فراهم می آورد و از سوی دیگر باعث تقویت انگیزه¬های یکایک افراد در به ثمر رسانیدن این تلاشها می شود. به طور کلی فعالیتهایی که سه مشخصه کارایی، اثربخشی و کیفیت را در برداشته از بهره¬وری مناسبی برخوردار خواهند بود. (حقیقی، 1380).
با توجه به اینکه افسردگی می تواند یکی از مسائل مهم در کاهش بهره¬وری باشد تحقیق حاضر بر این است که رابطه افسردگی و بهره¬وری را بسنجد و ببیند که افسردگی تا چه حد بر روی بهره¬وری سازمان تأثیر می گذارد.

 

بیان مسئله
تحقیقات و بررسی های انجام شده و نیز تجربیات روزانه حاکی از آنند که تعداد قابل توجهی از کارمندان در عاطفه، ادراک، تفکر خود علایم نشانه هایی را بروز دهند که بیانگر افسردگی آنان است. این عارضه افسردگی، علاوه بر آن که موجب کاهش کارایی شغلی و اجتماعی کارمندان می شود آنان را به مشابه کودکانی خجول و گوشه گیر و ناامید، درمانده و فاقد اعتماد به نفس بالا و ... انگشت نمای همکارا نشان می سازد و مانع از به فصل درآمدن و بروز توانمندیهای بالقوه این افراد می شود.
گرچه کارمندان افسرده در خانواده افرادی آرام و حتی منفعل هستند و دردسرها و شیطنت های کمتری در خود نشان می دهند ولی تفاوت رفتاری آنها با دیگر افراد موجبات نگرانی خانواده را فراهم می آورد و ممکن است آنان را برانگیزاند تا در پی کمک و چاره برآیند (به نقل از پایان نامه نرگس خاتون درویش).
سازمان مدیریت جهانی سال 2001 را به بهداشت روان اختصاص داد. در سال 1990 در میان 10 علت اول ناتوانی در جهان از 5 علت مربوط به اختلالات روانی اولین عامل، افسردگی تک قطبی است. در حال حاضر افسردگی چهارمین علت بیماریهای شایع در جهان می باشد. افسردگی تک قطبی است. و طبق برآوردهای انجام شده تا 2020 دومین، علت شایع بیماری در جهان افسردگی خواهد بود. بر اساس آمار WHO در حال حاضر 340 میلیون نفر درجهان از افسردگی رنج می برند.
بنا به گفته همین سازمان مسائل عصبی – روانی سبب بخش عظیمی از ناتوانی ها و درد و رنج بشر است. کمبود تحقیق در خصوص این پدیده کارمندان موجب ناشناخته ماندن ابعاد و جنبه های مختلف آن شده است و هر نوع اظهارنظر در خصوص آن تنها ملاکی بر تحقیقات دیگران و داد¬های نظری است.
حال با توجه به این که قشر عظیمی از جمعیت کشورها را کارمندان تشکیل می دهد بنابراین آینده کشور ما بستگی به اینان دارد. مطمئناً اگر بتوان با تشخیص به موقع مسائلی که باعث افسردگی آنان می شود را شناخت و موانع را از سر راه آنان برداشت، آنان با روحیه بهتری خواهند توانست در محیط کاری پیشرفت نمایند.

 

اهداف تحقیق
افسردگی از جمله اختلالاتی است که در ایران کمتر موضوع مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است و ارتباط آن با فاکتورهای احتمالی مختلف از جمله بهره¬وری شغلی کودکان ناشناخته مانده است و این در حالی است که محققین خارجی به خصوص روانشناسان و روانپزشکان غربی جلدها تحقیق و بررسی پیرامون افسردگی می افزاید. در کشورهای مختلف همواره از مسایل مهم و حیاتی در برنامه ریزی های مقطعی برنامه ریزی های بلندمدت بوده و هست. در کشور ما نیز این موضوع به دلیل وجود کثیر جوانان و ضرورت بهره¬وری مناسب و مکفی از این نیروها در جهت توسعه و پیشرفت کشور یکی از مهمترین مسائل در برنامه ریزیهای مقطعی و بلندمدت کشورمان را تشکیل می دهد.

 

هدف کلی
بررسی مقایسه¬ای میزان افسردگی و تأثیر آن بر بهره¬وری شغلی مردان و زنان شاغل در شرکت ایزوگام بام گستر دلیجان می باشد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش
بهره¬وری شغلی امروزه یکی از نگرانیهای مهم مدیران و دست اندرکاران است همه ساله تعداد زیادی از کارمندان در کشورهای جهان با پدیده¬ای به نام افت بهره¬وری شغلی مواجهند و علاوه بر افت شغلی بر آثار سوء اقتصادی در شکل ملی تأثیر ناگواری بر سلامت روان مردم گذاشته و نگرانی نامطلوبی برای خانواده ها به دنبال داشته است.
راستی افت راندمان کاری چیست؟
چگونه می توان افت راندمان کاری و عوامل بوجود آورنده آن را در کارمندان تشخیص داد؟ وظیفه خانواده و مدیران و مسئولین در این خصوص است.
«منظور از افت بهره¬وری شغلی یا افت راندمان کاری کاهش عملکرد شغلی که (شرکت ایزوگام بام گستر دلیجان) مقدار از نمره 1 – 20 توسط مسئولین به کارمندان داده می شود) از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است» آن چه مهم است این است که بسیاری از کارمندان توانایی بالقوه برای موفقیت و پیشرفت و بهره-وری بهتر را دارند ولی دچار افت یا شکست می شوند که با شناخت دقیق و درست علل و عوامل این پدیده، می توان جلوی بسیاری از افتها و شکستهای کاری را گرفت. از جمله عواملی که می توان در موفقیت و شکست کارکنان مؤثر دانست سه دسته است:
1- عوامل فردی
2 – عوامل سازمانی
3 – عوامل خانوادگی و اجتماعی
آن چه که در این پژوهش مورد نظر است تا بررسی گردد تأثیر افسردگی بر بهره¬وری شغلی است که می تواند هر سه عامل بطور مثال عده¬ای از کارمندان محیط کار به دلیل فشارکاری بالا و عدم رسیدن به اهداف در خود فرو می روند، تنهایی و گوشه گیری را انتخاب می کنند و به افسردگی های خفیف زودگذر مبتلا می شوند. این حالت در زنان بیشتر دیده می شود. که اغلب بی حوصله¬اند معمولاً یکی از دلایل آن عادت ماهانه می باشد که نگرانند مبادا دیگران از وضع و حال آنان باخبر شوند این موضوع اگر از حد معمول تجاوز کند و در آن افراط شود از یک حالت طبیعی خارج شده و منجر به گوشه گیری و افسردگی در فرد می شود. عده¬ای دیگر به علت مسائل خانوادگی و تربیتی، برخوردهای تحقیرآمیز دیگران، مراقبتهای شدید و افراطی از آنها و یا به علت عوامل درونی دیگر، خود را از تماسهای اجتماعی برکنار می دارند به جزء با عده معدودی از افراد غیرمعاشرتی گفت و گو و رفت و آمدی ندارند و کمرویی و حیای افراطی آنان باعث منزوی شدن آنها می گردد. در محیط کار هم همیشه تنها هستند و در گوشه گیری کز می کنند. در رفتارشان نیز حالت تردید، ناشی گری، کم حرفی و عدم مشارکت در فعالیتهای جمعی وجود دارد و سعی دارند هیچ وقت در مقابل سؤالات دیگران قرار نگیرند. همیشه از حضور در میان جمع ناراحتند وگاهی از شدت شرم و خجالت سرخ می شوند و عرق بر روی پیشانی¬شان می نشیند. اگر کمرویی و گوشه گیری های اولیه شدت داشته باشد ممکن است فرد را به افسردگی های شدید بکشاند و او را فردی سست عنصر، مأیوس، خوار و از زندگی بیزار نماید و افکار خودکشی در او ظاهر می شود.
موضوع دیگر قابل بحث تأثیر استرس محیطی و حوادث زندگی بر افسردگی است. بسیاری از روانشناسان بالینی معتقدند که رابطه¬ای بین آغاز افسردگی و استرس محیطی وجود داشته و عده-ای نیز بر این باورند که چنین حوادثی نقش عمده¬ای را بازی می کنند جمعی تحقیقات اخیر وجود رابطه بین عوامل استرس زای محیطی و شروع افسردگی را تأیید میکنند. حال با توجه به این که برخورداربودن از سلامت روح و روان در دوره جوانی از اهمیت بسزایی برخوردار است لذا محقق را بر آن داشت تا به تأثیر افسردگی بر بهره¬وری شغلی بپردازد و آن را مورد بررسی قرار دهد.

 

فرضیه اصلی پژوهش
بین افسردگی کارکنان با بهره¬وری شغلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
متغیرهای پژوهش: متغیرهای مورد بررسی پژوهش عبارت است از :
متغیر پیش بین که شامل افسردگی می باشد.
متعغیر ملاک که شامل بهره¬وری شغلی می باشد.
تعاریف عملیاتی متغیرها:
افسردگی (تعریف نظری)
مایکل گیلدار و همکارانش (1988) در کتاب روانپزشکی آلسفورد می نویسد احساس غمگینی در موقعیتهای ناجور یکی از تجارب طبیعی انسان است. علایم افسردگی جزیی از بسیاری از سندرمهای روانپزشکی بوده و در برخی بیماریهای جسمی نیز نظیر ثبت غده¬ای یکی از یافته های شایع است.
نلسون وایزرائل (1984) در میان افرادی که دست به خودکشی می زنند تعداد جوانان افسرده بوضوح بیشتر از جوانانی است که دچار افسردگی می شوند.
کلارسن ج راو (1987) پس از افسردگی یک هیجان عادی بشری نیز هست. این افسردگی های عادی با علایم مثل غمگینی، دلشکستگی، نومیدی، ناکامی یا ناشادی مشخص می شوند. این احساس همگانی و عمومی است و هبط ن اختلال عینی عادی تلقی نمی شود اما گاهی به حدی شدید است که بیمار ممکن است رابطه خود را با واقعیت از دست بدهد دچار هذیان شود و چه بسا دست به خودکشی بزند (لو و لو ، 1991) افسردگی به منزله و یک بیماری خلق و خو یا اختلال کنش خلق و خو است.

 

(بلاک برن و کوترو ، 1990).
در سطح معمول، بالینی افسردگی نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیرلفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالتهای برانگیختگی نشان داده می شود.

 

افسردگی (تعریف عملی)
منظور از افسردگی در این پژوهش نمره¬ای است که آزمودنی در تست بک از 15 سال به بالا میگیرد که البته این آزمون بر اساس مقیاسهای بالینی و روانشناسی طراحی شده است.

 

بهره¬وری شغلی (تعریف نظری)
بهره¬وری عبارت است از نسبت مطلوبیتهای حاصله (ستانده¬ها) بر منابع و آن چه که برای حصول به نتیجه صرف شده (داده¬ها) است. (مرکز بهره¬وری ژاپن، ترجمه از شفقی، 76)

 

بهره¬وری شغلی (تعریف عملی)
منظور از بهره¬وری در این پژوهش میزان نمره-ای می باشد که آزمودنی از پرسشنامه هنجار شده بهره¬وری شغلی بدست می آورد.



مقدمه
در این بخش که به پیشینه و چهارچوب نظری تحقیق پرداخته می شود که مستقل بر تعاریف افسردگی، تاریخچه، طبقه بندی ماهیت افسردگی از دیدگاه میچل، مدل بیولوژیکی و دیدگاههای نظری افسردگی که شامل تحلیل گری، رفتارنگری، شناختی، رفتارگرایی طبیعی، انسان گرایی، هستی گرایی، علماء اسلامی پرداخته می شود و سپس به نشانه شناسی حالات افسردگی، پیشینه بهره¬وری شغلی و علل آن و تحقیقاتی که در داخل و خارج کشور انجام شده پرداخته می شود.

 

تعاریف افسردگی
در تعریف افسردگی کازدین (1990) آن را به عنوان یک نشانه یا حالتی از غمگینی می داند که در فرد در زندگی روزمره تجربه می کند و یک سندرم آن را مجموعه¬ای از علایم شامل فقدان علاقه در فعالیتها، احساس بی ارزشی، تغییر در اشتها، آشفتگی در خواب و ... قلمداد می کند.
از دیدگاه رفتارنگری فرسترولوینس و همکاران معتقدند افسردگی عبارت است از کاهش چشمگیر حساسیت در برابر محرکهای محیطی، از دیدگاه شناختی بک افسردگی نوعی تغییر در سازمان فکری و شناختی بیمار است تغییری که به ایجاد دیدگاهی منفی درباره خود وتجارب گذشته و آینده¬اش منتهی می گردد. از دیدگاه روان تحلیل گری آبراهام، افسردگی عبارتست از مفاهیم، عزا، فقدان، ناکامی، ضرر و زیان و تجربه¬های ضربه آورد و دوره کودکی و عواملی که فرد بزرگسال را در برابر گسستگی افسرده¬وار آسیب پذیر می سازند.
لو و لو (1991) افسردگی به منزله یک بیماری خلق و خو یا اختلال کنش خلق و خو است (بلاک برن و کووترو، 1990).
در سطح معمول بالینی افسردگی نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیرلفظی عواطف غمگین، اضطرار و یا حالتهای برانگیختگی نشان داده می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  154  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی مقایسه¬ای میزان افسردگی و تأثیر آن

دانلود مقاله - مقایسه افسردگی نوجوانانی که پدر خود را از دست داده اند با نوجوانانی که پدرشان در قید حیات

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله - مقایسه افسردگی نوجوانانی که پدر خود را از دست داده اند با نوجوانانی که پدرشان در قید حیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:
تقریبا هر کس گاه احساس افسردگی می کند اکثر ما گاهی وقتها احساس غم در خود می کنیم وبه هیچ فعالیتی حتی فعالیتهای لذت بخش علاقه ای نشان نمی دهیم افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است عدم موفقیت در تحصیل یا کار از دست دادنه یکی از غریزان وآگاهی از این که بیماری،پیری توان مارا به تحلیل می برد از جمله موفقیت هایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند افسردگی تنها زمانی ناهنجار تلقی می شود که با واقعه ای که رخ داد متناسب نباشد یا فراتر از حدی که برای اکثر مردم نقطه آغاز بهبودی است ادامه می یابد. (اتکنیسون،1380)
وجود رابطه میان تجارب دوران نوجوانی ورفتار بعدی ما به عنوان یک بزرگسال مدتهاست که ثابت شده است مثلاً برای بعضی دادن پدر یا مادر در یک سن بحرانی طی کودکی موجب ابتلا افسردگی در دوران بعدی زندگی خواهد شد در جهانی که کودک تجربه می کند مادر را هم چون جزئی از خود می داند جزئی که غم،رضایت،آرامش وشادی واقعیت است ولی بعداً می تواند فرق میان سن وغیر سن را تشخیص دهد تمام این روند کمک خود ویادگیری با افسردگی ارتباط دارد تا آن جای که اینک گمان می رود از دست دادن شما ومحبوب در کودکی اساس تمام افسردگی های بعدی در فرد است پیش بینی از دست دادن شی ومحبوب باعث نگرانی می شود واز دست دادن واقعی آن افسردگی را به وجود می آورد وبه این ترتیب اضطراب وافسردگی در دوران بعدی زندگی در واقع تکرار فشرده بسیاری از این تجارب اولیه است(راسل میچل،2000).

عنوان پژوهش:
مقایسه افسردگی نوجوانانی که پدر خود را از دست داده اند با نوجوانانی که پدرشان در قید حیات هستند.

 

تعریف موضوع پژوهش:
در اثر از دست دادن پدر به هر صورت که باشد چه به وسیله مرگ وچه در اثر جدایی یک خلأ مهم در خانواده بوجود می آید این ضایعه قطعاً اثر مهمی در خانواده خواهد گذاشت لازم است بررسی دقیق وجدی روی تهران این فقدان بر فرزندان انجام شود خصوصاً رابطه فقدان با افسردگی، زیرا افسردگی موضوع مهمی است که در صورت وجود می تواند مانع رشد در زمینه های مختلف مثلاً ادامه تحصیل به صورت موفق شود.

 

هدف:
هدف از تحقیق مقایسه افسردگی نوجوانان بی سرپرست ودارای سرپرست.

پرسش پژوهش:
آیا بین میزان افسردگی نوجوانانی که پدر خود را از دست داده اند ونوجوانانی که دارای پدر هستند تفاوت وجود دارد؟

 

تعریف اصطلاحات:
افسردگی :در سطح معمول افسردگی نشان نکاتی است که تحت خلق افسردگی است وبر اساس بیان نقطی وغیر نقطی عواطف غمگین واضطرابی و یا حالت های برانگیختگی نشان داده است،افت گذرا یا دوام حالتهای شدید عصبی- روانی که به صورت یک مؤلفه بدنی،سردرد؛ خستگی پذیری،
بی اشتهایی،بی خوابی، یبوست،کاهش فشار خون،وجزء آن ویک مؤلفه روانی واحساس به پایان رسیدن نیرو،ناتوانمندی،غمگین وجزءآن نمایان می شود.
سقوط غیر قابل توجیه اسن حالت در قلمرو بدنی با خستگی دائم آشکار
می شود در قلمرو شناختی به صورت پراکندگی است ومشکل کوشش فکری در قلمرو عاطفی به شکل حالتی مالیخورائی که با هوشیاری فرد نسبت به توانمندی واکنش همراه است متجلی می شود «حالت روانی،خوش که با دلرزگی، یأس وخستگی پذیری مطلق می شود ودر بیشتر مواقع بااضطرابی کم وبیش شدید همراه است»
دریک جمع بندی حکم متوجه می شویم که مفهوم افسردگی به سه گونه متفاوت به کار رفته است.به منظور مطمئن کردن احساس های بهنجار غمگین،یأس، ناامیدی وجز آن وبروز آنها به عنوان نشانه یک اختلال
به منظور توصیف اختصاری یک نشانه که شامل نشانه های عاطفی وشناختی وحرکتی فیزیولوژیکی وغدد ترشح است «مبانی بهداشت روانی دکتر مصطفی حمدیه 1381)

 

تعریف عملیاتی:
افسردگی:داشتن نمره ای در حد نمره افسردگی آزمون بک در این آزمون پژوهش در نظرات وافسردگی دارای نمره ای در حد نمره افسردگی آزمون بک بودند به عنوان افراد افسرده مشخص شده اند.


افسردگی:
در زبان روزمره اصطلاح افسرده برای اشاره به یک حالت احساس،واکنش به یک موقعیت وسبک رفتار مختص به فرد بکار می رود احساس افسردگی معمولاً به عنوان شناخته می شود وامکان دارد در هوای بارانی سرمای گزنده یا بعد از منازعه با یک دوست رخ می دهد موقعیتی که انتظار می رود شادی آور باشد غالباًبه چنین احساس اندوهی پایان می بخشد احساس افسردگی ناشی از تعدیلات یا سکنی گزینی جدید یا یک موقعیت مهم زندگی معمولاً به سرعت بعد از برطرف شدن موقعیت یا وقتی شخص به شرایط تازه عادت کرد از بین می رود نوع دیگر افسردگی داغدیدگی یا واکنش شوداست عمی که از فوت نزدیکان یا ناامیدی از پایان رابطه عاشقان نشأت می گیرد وقتی رابطه مهمی تمام می شود بیشتر بازماندگان چیزی تجربه می کند که معمولاً سوگ نامیده می شود این پدیده کاملا عادی است در واقع فقدان این قبیل واکنش ها ممکن است در دراز مدت برای شخص مضر باشد ویژگی های عمومی سوگ شامل ناراحتی های جسمی از قبیل آقاکشیدن،احساس گرفتگی گلو،احساس خلأ در شکم واحساس ضعف عضلانی می شود علاوه ممکن است اشتغال ذهنی با تصویری بصری متوفی همراه با واکنش های احساس گناه وحسرت وجود داشته باشد طی فرآیند سوگواری،احساس گناه وخصومت وفقدان وعلائم جسمی تدریجاً از بین می روند از آن جا که احساس افسردگی را تقریباً همه مردم داشته اند این احساس به تنهایی برای تشخیص اختلال خلق افسرده کافی نیست افسردگی بالینی خیلی کمتر شایع است ونسبت به اندوه موقتی که هر یک از ما زمانی آن را تجربه کرده مشکلات جدیتری بوجود می آورد بعضی محققین عقیده دارند افسردگی می تواند روی پیوستاری از اندوه تا طبقات بالینی شدید مطالعه شود.
در ویژگی اختصاصی افسردگی عبارتند از خلق نافتاد وفقدان علاقه ولذت در تقریباً همۀ فعالیتهای عادی وسرگرمی های فرد تشخیص افسردگی دست کم یکی از این دو ویژگی است به علاوه دست کم چهار مورد از رفتارهای با احساسات زیر باید وجود داشته باشد کم اشتهایی یا تغییر وزن،اشکال در خوابیدن،فقدان نیرو، آشفتگی روانی،حرکتهاافزایش کندی پاسخ آنقدر مشخص که از سوی دیگران قابل مشاهده باشد خستگی یا فقدان انرژی سرزنش خود یا احساس گناه نابجا،شکایاتی از ناتوانایی در تفکر بطور روشن یا تمرکز حواس وافکار دائمی مرگ یا خودکشی یا آرزوی مردن،زنان افسرده نسبت به مردان علائم بیشتری دارا می باشند وعلائمی مثل احساس بی ارزش،فقدان علاقه، واختلال اشتها را بیشتر از مردان ذکر می کند (ساراسون،ساراسون،1381)

 

تاریخچه:
افسردگی از زمان های بسیار دور در نوشته های آمده توصیف هایی از آنچه ما امروز اختلالات خلقی می خوانیم در بسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد داستان عمد عتیق شاه مسئول وداستان خودکشی آژاکس در ایلیا هرمر هر در یک لندرم افسردگی را توصیف کرده اند حدود 45 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی وطانکولی رابرای توصیف اختلالات روانی بکار می بردند در حدود صد سال قبل از میلاد کورلیوس در کتاب Deweeliciua افسردگی را ناشی از صفرای سیال معرفی نمود این اصطلاح را پزشکان دیگراز جمله ارسطو (120 تا 180 سال بعد از میلاد)وجانیوس (129 تا 199 سال بعد از میلاد)نیز بکار بردند وهمین طور الکساندر ترانز در قرن ششم.
در قرون وسطی طبابت درممالک اسلامی رونق داشت واز وابن سینا وپزشک یهودی سیموند ملانکولی را بیماری مشخص تلقی میشوند صانکولی را هنرمندان بزرگ زمان نیز مجسم کرده اند در سال 1386 بونت نوعی بیماری روانی را توصیف نمود وآنرا مانیا کومنا لکولیکسی نامید در سال 1845 ژول فالره حالتی را توصیف نمود وآن را جنون ادوار می نامید چنین بیمارانی متناوباً خلق مانی را افسردگی راتجربه می کنند تقریباً در همان زمان یک روانپزشک فرانسوی دیگر به نامه ژول با بارژه جنون در شکلی راشرح داد که در آن بیمار دچار افسردگی عمیقی می شود که به حالت بهت افتاده وبالاخره از آن بهبود می یابد در سال 1882 کارن کالبام روانپزشک آلمانی با استفاده از اصطلاح سایکو تایعی مانی وافسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نمود امیل کرپلین درسال 1896 بر اساس معلومات روانپزشکان فرانسوی وآلمانی مفهوم بیماری شیدایی افسردگی را شرح داد که شامل اکثر ملاک های تشخیص است که امروزه روانپزشکان برای تشخیص این بیماری از آن استفاده می کنند(کاپلان وساروک،2000)

 

طبقه بندی اختلالات خلقی:
اختلالات خلقی به اختلالات افسردگی یک قطبی اختلال دوقطبی ودواختلال جسمی بر سبب شناسی اختلال خلق به علت یک حالت طبی عمومی واختلال ناشی از مصرف مواد تقسیم می شوند اختلالات افسردگی (یعنی،اختلال، افسردگی اساسی، اختلال افسده خویی،اختلال افسردگی به گونه ای دیگر مشخص شده است) از اختلالات دو قطبی با توجه به این نکته که هیچ گونه سابقه ای از دوره های حانیک،آمیخته وهیپومانیک در آنها دیده نمی شود متمایز می گردند اختلالات دو قطبی شامل وجود دوره های مانیک، دوره های آمیخته ویا دوره های هیپومانیک هستند که معمولاً با وجود دوره های افسردگی اساسی همراه اند.

 

اختلالات افسردگی :( یک قطب)
الف) اختلال افسردگی اساسی:علامت اصلی اختلال افسردگی اساسی یک سیر بالینی است که با یک یا چند دوره افسردگی بدون سابقه ای از دوره های مانیک آمیخته ویا هیپومانیک مشخص می شود اختلال افسردگی با مرگ ومیر بالایی همراه است بیش از 5 درصد افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شدید از طریق خودکشی می میرند اختلال افسردگی اساسی ممکن است به واسطه اختلال افسرده خویی دارای سابقه باشد اختلال افسردگی اساسی ممکن است با حالات طبی عمومی مزمن همراه باشد بیش از 20 تا 25 درصد افراد مبتلا به برخی حالات طبی عمومی (دیابت،انفارکتوس قلبی غده سرطانی،سکته مغزی) اختلال افسردگی اساسی را درطی سیر حالت طبی عمومی خود نشان می دهند.
شیوع اختلال افسردگی اساسی در زنان نوجوان وبزرگسال دو برابر مردان نوجوان وبزرگسال است دوره های افسردگی ممکن است به گونه ای کامل یا فقط به طور نسبی پایان یابد واصلاً پایان نیاید برای افرادی که فقط بهبودی نسبی پیدا می کنند احتمال بیشتری وجود دارد که دوره های دیگری رانشان دهند والگوی بهبودی نسبی دربین دوره ای را داشته باشند دوره های اختلال افسردگی اساسی اغلب بدنبال یک عامل استرس را روانی واجتماعی شدید نظیر مرگ فرد مورد علاقه یا طلاق است.
اختلال افسردگی اساسی در میان بستگان زیستی درجه اول اشخاص مبتلا به این اختلال 5/1 تا 3 برابر بیشتر عمومی است.(DSMIV)
ب)اختلال افسرده خویی:علامت اصلی اختلال افسرده خویی خلق به گونه ای مزمن افسردگی است که در بیشتر اوقات روز پدیدار می شود وحداقل دو سال استقرار دارد افراد مبتلا به اختلال افسرده وخویی خلق خودرا به صورت غمگین یا دفع بودن وبی حوصله بودن توصیف می کنند در کودکان خلق ممکن است تحریک پذیر باشد تا افسرده وحداقل مدت مورد نظر فقط یکسان است شایع ترین علائم اختلال افسرده خویی عبارتند از احساس بی کفایتی از دست دادن تعمیم یافته علاقه یا احساس لذت انزوای اجتماعی احساس گناه یا نگرانی درمورد گذشته، احساس ذهنی تحریک پذیری یا خشم مخرط،وکاهش فعالیت،کار آمدی یا مولد بودن درافراد مبتلا به اختلال افسرده خویی علائم نباتی ومثل خواب،اشتها،تغییر وزن، وعلائم روانی حرکتی ظاهراً از اشخاص مبتلا به یک دوره افسردگی اساسی شایع است وقتی اختلال افسرده خویی بدون اختلال افسردگی اساسی قبلی وجود دارد عامل خطرناکی برای پیدایش اختلال افسردگی اساسی است به نظر می رسد که کودکان اختلال افسرده خویی در هر دو جنس بروز یکسانی دارد واغلب منجر به آسیب در عملکرد آموزشگاهی وتعامل اجتماعی می شود کودکانی ونوجوانان مبتلا به اختلال افسرده خویی درهر دوجنس بروز یکسانی دارد اغلب منجر به آسیب در عملکرد آموزگاهی وتعامل اجتماعی می شود کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلال افسرده خویی معمولاً تحریک پذیر عجیب ونیز افسرده اند آنها عزت نفس پائین ومهارتهای اجتماعی ضعیفی دارند وبدبینی هستند در بزرگسالان نسبت اختلال افسرده خویی در زنان دویا سه برابر مردان است.
اختلال افسرده خویی اغلب شروع زودرس تدریجی ونیز سیری فرض دارد در شرایط بالینی افراد مبتلا به اختلال افسرده خویی معمولاً افسردگی اساسی نیز دارند که اغلب دلیلی برای طب درمان است اختلال افسرده خویی در میان بستگان زیستی درجه اول افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شایعتراز جمعیت عمومی است.(DSMIV)
ج)اختلالات افسردگی که به گونه ای دیگر مشخص شده است.شامل اختلالاتی همراه با علائم افسردگی است که واجد ملاکهای اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسرده خوئی اختلال سازگاری همراه با خلق افسرده یا اختلال سازگاری همراه با خلق آمیخته افسرده ومضطرب نیست در بعضی موارد علائم افسردگی را می توان بخشی از اختلال اضطرابی به گونه ای دیگر مشخص شده را نیست. (DSMIV)

 

اختلالات دو قطبی:
الف)اختلال دوقطبی I: علامت اصلی اختلال دوقطبی I یک سیر بالینی است که با پدیدار شدن یک یا چند دوره مکانیک ای دوره آمیخته مشخص می شود اغلب افراد یک یا چند دوره افسردگی را نیز داشته اند عمل خودکشی در 10 تا 15 درصد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I وجود دارد سوءاستفاده از کودک سوءاستفاده از همسر یا هر رفتار تجاوز کارانه دیگری ممکن است در طی دوره های مانیک شدید یا در طی دوره های که همره با علائم سایکوتیک هستند وجود داشته باشند دیگرمشکلات همراه عبارتند ازفرار از مدرسه شکست در مدرسه شکست شغلی، طلاق یا رفتاری ضد اجتماعی دوره ای دیگر اختلالات روانی همراه عبارتند از بی اشتهایی عصبی،جوع،اختلال کمبود توجه وبیش فعالی ، اختلال وحشت، خوبیای اجتماعی واختلالات مرتبط با مواد مطالعات همه گیر شناسی اخیر در ایالات متحده نشان می دهد که اختلال دوقطبی I تقریباً شیوع یکسانی در مردان وزنان دارد ظاهراً جنسیت با ترتیب ظهور
دوره های مانیک وافسردگی اساسی در رابطه است احتمال بیشتری وجود دارد که اولین دوره درمردان یک دوره مانیک و در زنان یک دوره افسردگی اساسی باشد.
بستگان زمینی درجه اول افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I میزانهای بالایی از اختلال دوقطبی I اختلال دوقطبی II واختلال افسردگی اساسی دارند مطالعات درمورد دوقلوها وفرزند خواندن ها شواهد قاطعی از تأثیر ژنتیک برای اختلال دوقطبی I فراهم کرده است.(DSMIV)
ب)اختلال دوقطبی II:علامت اصلی اختلال دوقطبی، مسیر بالینی است که با پدیدار شدن یک یا چند دوره افسردگی اساسی همراه با حداقل یک دوره هپومانیک مشخص می شود دوره های هیپومانیک نباید با چندین روزاحساس خود بزرگ بنیانه که ممکن است بعد از بهبودی دوره افسردگی اساسی پدید آید مشتبه شود.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II ممکن است دوره های هیپومانیک را به صورت مرضی در نظر نگیرند گر چه دیگران ممکن است از رفتار متلون این افراد در عذاب باشند اغلب افراد به ویژه زمانی که در اواسط دورۀ افسردگی اساسی هستند دوره های هیپومانیک را بدون به یاد آوردن دوستان یا بستگان نزدیک به خاطر می آورند.
ارتکاب خودکشی خطرقابل توجهی است که در 10 تا 15 درصد اشخاص مبتلابه اختلال دو قطبی روی می دهند فرار از مدرسه شکست در مدرسه شکست شغلی یاطلاق ممکن است،اختلال دوقطبی II همراه باشد اختلالات روانی همراه با عبارتند از سوء مصرف یامحرومیت ازمواد،بی اشتهایی عصبی،اختلال کمبود توجه بیشتر فعالی،اختلال وحشت،خوبیای اجتماعی واختلال شخصیت فردی
اختلال دوقطبی II ممکن است در زنان شایعتر از مردان باشد زنان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در معرض افزایش خطر بروز دوره های بعدی در دورۀ بلافاصله پس از زایمان باشند تقریباً 60 تا 70 درصد دوره های هیپومانیک دراختلال دوقطبی II بلافاصله قبل یا بعد از دورۀ افسردگی اساسی روی می دهند ارائویی مشخص برای یکی شخص خاص گرچه اکثریت افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II در بین دوره های به سطح کارکردی مناسبی
می رسند اما تقریباً در 15 درصد اختلال ادامه یافته تا اینکه فرد نوسان خلق یا مشکلاتی را در روابط بین شخصی یا شغلی از خود نشان می دهد.
بعضی مطالعات نشان داده اند که بستگان زمینی درجه اول افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II درمقایسه با جمعیت عمومی میزان های بالایی از اختلال دوقطبی II اختلال دوقطبی I واختلال افسردگی دارند (DSMV)
ح)اختلال خلق ادواری
علامت اصلی اختلال خلق ادواری آشفتگی خلقی بی ثباتی وفرضی است که در برگیرنده دوره های بسیاری از علائم هیپومانیک وافسردگی است علائم هیپومانیک از نظر تعداد شدت جامعیت یا مدت ناکافی هستند تا واجد تمام ملاک هایی یک دوره مانیک باشند وعلائم افسردگی نیز از نظر، شدت جامعیت یا مدت ناکافی هستند تا واجد تمام ملاک های یک دورۀافسردگی اساسی باشند.در طی دورۀ در ساله هیچ فاصله بدون تمایلی بیشتر از دو ماه استقرار نمی یابد تشخیص اختلال خلق ادواری فقط در صورتی داده می شود که دوره دوسال اولیه علائم خلق ادواری خارج از دوره های افسردگی اساسی،مانیک وآمیخته باشد اختلال خلق ادواری اغلب در اوایل زندگی آغاز می گردد وگاهی اوقات به صورت انعکاس از یک گرایش فراجی برای دیگر اختلالات خلقی وبویژه دوقطبی در نظر گرفته می شود در نمونه های مبتنی برجامعه اختلال خلق ادواری ظاهراً در مردان وزنان شیوع یکسانی دارد در شرایط بالینی زنان مبتلا به اختلال خلق ادواری بیشتر از مردان برای درمان مراجعه می کنند اختلال خلق ادواری معمولاً در نوجوانی اوایل بزرگسالی شروع می شود شروع ویروس اختلال خلق ادواری دربزرگسالی ممکن است اختلال خلق ناشی از یک حالت طبی عمومی نظیر اسکلروزتحدد را مطرح سازد.
اختلال خلق ادواری معمولاً شروع تدریجی وسیری فرض دارد احتمال خطرها 15 تا 50 درصد وجود دارد که شخص متعاقباً اختلال دو قطبی I یا II را نشان می دهد.
اختلال افسردگی اساسی ودوقطبی I ویا در قطبی II ظاهراً از میان بستگان زیستی درجه اول اشخاص مبتلا به اختلال خلق ادواری از جمعیت عمومی شایعتر است (DSMIV)
د)اختلال دو قطبی به گونه ای وغیرمشخص شده است.
مقوله اختلال دو قطبی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است مشتمل به اختلالاتی است که دارای علائم دو قطبی هستند اما ملاک هایی هیچ یک از اختلالات خاص دوقطبی را ندارند نمونه های آن عبارتند از:
1)تغییر خلقی سریع بین علائم مانی وافسردگی که ملاک های حداقل طول مدت یک دوره مانی یا یک دوره افسردگی سی را ندارند.
2)دوره های عود کننده هیپومانی بدون علائم افسردگی بین دوره ای
3)یک دوره درمانی یا آمیخته به اختلال هذیانی،اسکینروفرنی باقی مانده اختلال سایکوتیک که به گونه ی دیگر مشخص نشده است اضافه شده است.
4)موقعیت هایی که طی آن متخصص بالینی به این نتیجه رسیده است که یک اختلال دوقطبی وجود دارد اما قادربه تبیین اولیه بودن ناشناخته از یک حالت طبی عمومی ویا مرتبط با مواد بودن آن نیست(DSMIV)

 

اختلال خلق ناشی از یک حالت طب عمومی:
علامت اساسی اختلال خلق ناشی از یک حالت طبی عمومی،آشفتگی بارز ومستمر در خلق است که استنباط می شود ناشی از تأثیر مستقیم یک حالت طبی عمومی باشد آشفتگی خلق ممکن است مستقل باشد برخلق افسرده کاهش بارز علاقه ولذت، یا خلق بالا،خود بزرگ بنیانه یا تحریک پذیر،اگر ممکن است تظاهر بالینی آشفتگی خلق مشابه یک دوره افسردگی اساسی مانی،آمیخته یا هیپومانی باشد اما ضرورت ندارد واجد ملاک های کامل یکی از این اختلالات باشد با استفاده از انواع زیرمی توان نوع علامت غالب را مشخص کرد همراه با علائم افسرده همراه با دوره شبه افسردگی اساسی، همراه با علائم مانی یا همراه با علائم آمیخته قراین حاصله از سابقه معاینه فیزیکی یا یافته های آزمایشگاهی می باید حاکی از آن باشد که آشفتگی پیامد فیزیولوژیکی مستقیم یک حالت طبی عمومی است درتعیین اینکه آیا آشفتگی خلقی ناشی از یک حالت طبی عمومی است متخصص بالینی باید ابتدا وجود یک حالت طبی عمومی را تثبیت کند علاوه بر این باید تعیین کند که آشفتگی خلق از نظر سبب شناختی از طریق یک مکانیزم فیزیولوژیکی با حالت طبی عمومی مرتبط است یک ارزیابی دقیق وجامعه از عوامل متعدد برای انجام چنین متفاوتی ضروری است.
انواع حالات طبی عمومی ممکن است علائم خلق را موجب شود این حالات مشتمل هستند برحالات نورولوژیک انحطاطی (مثلاً بیماری پارکنسیون،بیماری هاتینگتون) بیماری مغزی عروقی (مثلا سکته)حالات متابودیک مثلا کمبود ویتامین B12 حالات غدد داخلی مثل پرکاری وکم کاری تیروتید،پرکاری وکم کاری پاراتیروئید پرکاری وکم کاری آدرنوکرتیزم حالات خورایدن سازی مثلا لوپوس اریتسما توز منتشر عضو انتهای ویروس یا غیره مثل هپاتیت 7 مرنونوکلئوز عفونت ویروسی نقص ایمنی انسان یادیگر عفونتها (مثل کارنسیوم پانکراس)یافته های معاینه فیزیکی همراه یافته های آزمایشگاهی،والگوهای شیوع یا شروع سبب شناختی حالت طبی عمومی را منعکس می کند.
ارزیابی های شیوع اختلال خلق ناشی از یک حالت طبی عمومی محدود به تظاهرات همراه با علائم افسردگی است مشاهده شده است که حدود 45-25 درصد افراد دارای برخی حالات نورولوژیک (از جمله بیماری پارکینسون، بیماری هانیتگتون،اسکلروز،سکته وبیماری آلزایمر)
در بعضی مواقع ضعف سیر بیماری یک آشفتگی بارزافسردگی را ظاهر می سازند برای آن دسته از حالات طبی عمومی که سیستم عصبی مرکزی بطور مستقیم درگیر نیست میزان شیوع بسیار متغیرتر است دامنه تغییر ازبیش از 60 درصد هندرم کوشینگ تا کمتر از 8 درصد در مرحله پایانی بیماری کلیوی است (DSMIV)

 

اختلال خلق ناشی از مواد:
علامت اساسی اختلال خلق ناشی ازمواد آشفتگی بارز ومستمر در خلق است که اثباط می شود ناشی از تأثیر فیزیولوژیکی مستقیم یک ماده (مثلا یک داروی قابل سوءمصرف، یک دارو تجویز شده،دیگر درمانهای جسمی افسردگی یا مراجعه باسم)باشد برحسب ماهیت ماده وزمینه ای که علائم در آن رخ می دهند آشفتگی ممکن است دربگیرنده وخلق افسرده یا کاهش قابل ملاحظه یا لذت یا خلق بالا خود بزرگ بینانه یا تحریک پذیر است.
بعضی داروها (مثلاً تحریک کننده ها،استروئیدها،ضد اضطراب ها)یارتیم درمانهای جسمی برای افسردگی (مثلاً با تشنج برقی یا نوردرمانی)ممکن است آشفتگی های خلقی شبه درمانی ایجاد کننند تعیین اینکه آیا علائم واقعاً تصادفی است یا اینکه درحالی که فرد درمان را دریافت می داشته است اختلال خلق اولیه ظاهر شده است نیازمند متفاوت تابینی است برای مثال علائم مانی که هنگام دریافت یتیوم در شخص ظاهر می شوند به عنوان اختلال خلق ناشی از مواد تشخیص داده نمی شود زیرا به نظر نمی رسد که لیتیوم دوره های شبه مانی ایجاد کند از طرف دیگر یک دوره افسردگی در اولین هفته های آغاز آلفا-متیل دو پا در شخص بدون سابقه اختلال خلق تشخیص اختلال خلق نشای از قبیل دو پا همراه با علائم افسردگی را مطرح می سازد در بعضی موارد یک حالت استقرار یافته از قبل درحالی که شخص به طور همزمان داروی تجویز شده ای را مصرف می کند تا قادر به ایجاد علائم افسردگی است می تواند عود کند در چنین مواردی برای تعیین اینکه آیا داروی تجویزشده در این مورد خاص سببی است یا خیر متخصص بالینی باید ازقضاوت بالینی استفاده کند.
اختلالات خلقی ممکن است در ارتباط با مسمومیت از مواد زیر زخ دهند کوکائین توهم زاها مواد استنشاقی،مواد اینونی،فن سیکلیرین ومواد وابسته، تسکین دهنده ها،خواب آورها،ضد اضطراب ها،ودیگر مواد ناشناخته اختلالات خلقی ممکن است در ارتباط محرومیت از مواد زیر رخ دهند الکل،آفتامین ومواد وابسته،کوکائین،تسکین دهنده ها،خواب آورها وضداضطراب ها ودیگر مواد یا مواد ناشناخته.
گزارش شده است که بعضی از داروها تجویز شده علائم خلقی ایجاد می کند از جمله های هوش کننده ها ضددردها،آفتی کوینرژیکها،ضد تشنج،ضد فشارخون،داروها ضد پارکنسیون.
داروها ضد زخم،داروهای قلبی،داروهای ضدحاملگی،داروهای روان گردان،شل کننده های عضله،استروئیدها،وسولفونامیدها،بعضی از داروهای تجویز شده به طور خاصی احتمال بروز علائم افسردگی را افزایش می دهد باید توجه داشت که این یک فهرست کاملی از داروهای احتمالی نیست واینکه بسیاری از دارو ها ممکن است کاملا یک واکنش افسردگی خاصی را ایجاد کند فلزات سنگین رسم ها نیز ممکن است علائم خلقی ایجاد کند(DSMIV).
اختلال خلقی که به گونها ی دیگر مشخص شده است.
این مقوله شامل اختلالات دارای علائم خلقی است که ملاک های هیچ یک از اختلالات خلقی خاصی را ندارند وانتخاب بین اختلال افسردگی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است واختلال دوقطبی که به گونه ای زیر مشخص نشده است دشوار است(DSMIV).

ابعاد اختلالات خلقی:
علاوه به این تفاوت مهم بین اختلال دو قطبی وافسردگی شدید ابعاد معین یا نکات متمایز کننده ای وجود دارد که محققان ومتخصصان بالینین آنها را در طبقه بندی اختلالات خلقی مفید یافته اند این ابعاد سیکونیک،فورتیک ودرون زادی،واکنشی هستند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  71  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله - مقایسه افسردگی نوجوانانی که پدر خود را از دست داده اند با نوجوانانی که پدرشان در قید حیات