فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله استرس و بهداشت روانی

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله استرس و بهداشت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


تعریف استرس
پژوهشگرانی که استرس و رابطه آن با بهداشت روانی را مطالعه کرده‌اند، از استرس تعاریف زیادی ارائه داده‌اند. در اینجا تعریف سلیه (1994)، فیزیولوژیست کانادایی آورده می‌شود. سلیه، که تحقیقات و نوشته‌های او درباره استرس، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، استرس را چنین تعریف می‌کند: مجموعه واکنش‌های غیراختصاصی ارگانیسم در مقابل هر نوع تقاضای سازگاری از آن. مثال زیر مطلب را روشنتر می‌کند. اگر در چله زمستان فوتبال بازی کنیم، بدن ما با سرعت بخشیدن به ضربان قلب و تنفس و با تحریک غدد مولد عرق، واکنش نشان خواهد داد. اگر ده دقیقه مانده به شروع کلاس، مطلع شویم که باید گزارش تحقیقی خود را همین امروز تحویل دهیم، تعداد ضربان‌های قلب و آهنگ تنفس افزایش خواهد یافت و عرق سرد سرتاپای وجود ما را خواهد گرفت. بدین ترتیب، می‌توان گفت: استرس عبارت از یک واکنش جسمی‌است که به دنبال یک تحریک درونی(شناختی) یا بیرونی (محیطی) بوجود می‌آید. محرکی که استرس بوجود می‌آورد، عامل استرس‌زا نامیده می‌شود.
برای آن که استرس و عوامل استرس‌زا روشنتر تعریف شود، باز هم مثال می‌آوریم. فرض کنید درس سمینار دارید و از شما خواسته‌اند تا درباره موضوعی مطلب جمع‌آوری کنید و آن را در کلاس به صورت سخنران (کاری که در تخصص شما نیست) ارائه دهید. واکنش‌های جسمی، مثل افزایش تعداد ضربان‌های قلب و آهنگ تنفس، بالا رفتن فشار خون، درد معده، خشک شدن دهان، عرق کردن دستها و. . . . نشانه‌های استرس خواهد بود. عوامل استرس‌زا، که این واکنش‌ها را راه می‌اندازد، عبارتند از: انتقاد درونی از خود، دلهره ناشی از نگاه‌های کنجکاوانه برخی دانشجویان، لب و لوچه آویزان کردن برخی دیگر، تفسیرها و واکنش‌های استاد. بنابراین، عامل استرس‌زا، یعنی هر محرکی که استرس بوجود آورد.
استرس مثبت و استرس منفی
نباید از مثال بالا چنین نتیجه گرفت که استرس همیشه منفی است و باید از آن اجتناب کرد. اگر خوب توجه کنیم، خواهیم دید که تعریف سلیه، هرنوع تقاضای سازگاری از ارگانیسم را استرس‌آور می‌داند. بنابراین، می‌توان گفت که تقریباً همه محرک‌های بیرونی می‌توانند استرس ایجاد کنند، چون همه آنها از ارگانیسم می‌خواهند که سازگار شود، مثلاً وقتی صدایی می‌شنویم، به طرف آن برمی‌گردیم و وقتی غذایی در دهان می‌گذاریم، بزاق ترشح می‌شود و همه این اعمال برای سازگاری با موقعیت است.
بدین ترتیب می‌توان گفت که در موارد زیادی، استرس خوشایند و مفید خواهد بود، مثلاً ورزش، عامل استرس‌زای خوشایند و مفیدی است، زیرا اثربخشی دستگاه قلبی ـ عروقی را افزایش می‌دهد. سلیه (1974) بین استرس خوشایند یا مثبت، مثلاً ورزش ملایم و استرس ناخوشایند یا منفی، مثل بیماری بلندمدت، تفاوت قائل می‌شود. می‌توان گفت که ارگانیسم همیشه در حال استرس است، خواه این استرس خوشایند باشد یا ناخوشایند، خواه ملایم باشد یا ناملایم. نبود کامل استرس هرگز امکان‌پذیر نخواهد بود، مگر اینکه تحریک بیرونی وجود نداشته باشد و آن زمانی است که فرد در زیر خروارها خاک خوابیده است. بنابراین، وجود استرس برای بقاء ضرورت دارد.
روانشناسانی که در زمینه‌ی بهداشت روانی کار می‌کنند، اصولاً علاقه دارند پیامدهای منفی استرس را مطالعه کنند و به همین دلیل، آنها اصطلاح استرس را در معنای استرس منفی یا زیان‌آور بکار می‌برند، حال آنکه استرس می‌تواند جنبه مثبت نیز داشته باشد.
علت‌های استرس، دگرگونی‌ها و گرفتاری‌های زندگی
استرس در همه زمینه‌های زندگی و در همه جا با درجات مختلف، حضور دائمی‌دارد. علت‌های اصلی استرس عبارتند از: دگرگونی‌های زندگی، استرس بلندمدت، گرفتاری‌های زندگی، ناکامی‌و تعارض‌ها.
دگرگونی‌های زندگی
رویدادهای مهمی‌که زندگی را تحت تاثیر قرار می‌دهند، مثل ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده یا تغییر محل سکونت، می‌توانند استرس به همراه آورند. طبق نظر هولمز و راهه (1967)، مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیت‌های استرس‌زا، در یک زمان کوتاه، می‌تواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد. همه تغییرات زندگی، از جمله ازدواج، مرگ یکی از اعضای خانواده، تغییر در ساعات کار روزانه و حتی تغییر در ساعات حرکت وسایل نقلیه استرس‌زاست و اگر میزان استرس از توانایی سازگاری ارگانیسم قراتر رود، می‌تواند بهداشت روانی او را بخطر اندازد و حتی به بیماری‌های جسمی‌نیز منجر شود.
هولمز و راهه، مقایسه‌ای تهیه کرده‌اند که 41 موقعیت استرس‌زا را به ترتیب اهمیتی که دارند، شامل می‌شود و می‌تواند رابطه دگرگونی‌های زندگی با بهداشت روانی را پیش‌بینی کند. مولفان، برای هر یک از موقعیت‌ها، ارزش عددی قایل شده و بدین وسیله مقیاسی بوجود آورده‌اند که دگرگونی‌های زندگی را ارزشیابی می‌کند.
مقیاس ارزشیابی دگرگونی‌های زندگی
مقیاس هولمز و راهه در زیر آورده‌ شده است. موقعیت‌ها را بخوانید، دگرگونی‌های زندگی خود را در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها علامت بزنید. جمع کل امتیازها را بدست آورید. اگر جمع کل امتیازها بین 200-150 شد، 37% احتمال خواهد داشت که در طول سال مریض شوید. اگر جمع کل امتیازها بین 200 تا 300 و بالاتر از 300 شد، احتمال بیماری شما به ترتیب، 50. 80% خواهد بود.
طبق نظر مولفان، اشخاصی که امتیازهای آنها بیشتر از 300 باشد، در مقایسه با افرادی که در حد متوسط قرار دارند، احتمالاً از نظر روانی افسردگی نشان می‌دهند و از نظر جسمی، به بیماری‌های قلبی ـ عروقی و غیره نیز مبتلا می‌شوند. مولفان که افزایش جمع کل امتیازها می‌تواند پیش آگهی افزایش حوادث و رویدادهای ناگوار زندگی باشد.
البته، مقیاس هولمز و راهه انتقادهای زیادی بدنبال آورده است، زیر برخی متخصصان بهداشت روانی معتقدند که تعداد زیادی از این موقعیت‌ها استرس‌زا نیست. پس می‌توان پرسید که دقت این مقیاس تا چه اندازه لازم است؟
مقیاس هولمز و راهه برای ارزشیابی دگرگونی‌های زندگی
موقعیت‌ها را یک به یک بخوانید و دگرگونی‌های خود در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها را علامت بزنید. جمع کل امتیازها را به دست آورید و برای تفسیر نتایج، به متن مراجعه شود.

 

 

 

 

 

 

 

موقعیت‌ امتیاز پاسخ
فوت همسر 100 
طلاق 73 
جدایی از همسر 65 
زندانی شدن 63 
فوت یکی از اعضای خانواده 63 
زخمی‌یا بیمار شدن 53 
ازدواج 50 
از دست دادن کار 47 
آشتی با همسر 45 
بازنشستگی 45 
تغییر در سلامتی یکی از اعضای خانواده 44 
حاملگی 40 
مسائل جنسی 39 
ورود عضو جدید به خانواده 39 
تغییر در محل کار 39 
تغییر در وضع اقتصادی 38 
تغییر در تعداد درگیری‌ها با همسر 35 
وام مهم مسکن 32 
ناتوانی در پرداخت وام مسکن یا وامی‌دیگر 30 
تغییر در مسوولیت‌های شغلی 29 
رفتن یک فرزند از خانه 29 
اختلاف با والدین همسر 29 
تحقق یافتن برنامه‌های شخصی سطوح بالا 28 
شروع مجدد یا قطع کار همسر 26 
شروع یا پایان تحصیلات 26 
تغییر در شرایط زندگی 25 
تجدیدنظر در عادات شخصی 24 
مساله با والدین 23 
تغییر در ساعات یا شرایط کار 20 
تغییر محل سکونت 20 
تغییر محل تحصیل 20 
تغییر در سرگرمی‌ها 19 
تغییر در فعالیت‌های مذهبی 19 
تغییر در فعالیت‌های اجتماعی 19 
وام کوچک خرید خانه یا غیره 17 
تغییر در ساعات خواب 17 
تغییر در تعداد دور هم جمع شدن‌های خانوادگی 16 
تغییر در عادات غذایی 15 
گذراندن تعطیلات تابستانی 13 
شرکت در جشن‌های نوروزی 12 
خلاف‌کاری‌های جزئی 11 
لازاروس و فولکمن (1984) سه فرضیه ارائه داده‌اند که اساس ارزشیابی استرس بر حسب موقعیت‌ها را تشکیل می‌دهند. آنها ابتدا فرضیه استرس‌آور بودن هر دگرگونی را مورد تردید قرار داده‌اند. این دو نظریه‌پرداز، برای بیان تردید خود، بر تحقیقاتی تکیه کرده‌اند که طبق یافته‌های آنها، رویدادهای مهم و چشمگیر زندگی، مثل یائسگی و بازنشستگی، در اکثر افراد مسائل جدی به همراه نمی‌آورد (نوگارتن، 1970؛ روزوف، 1963).
همچنین آنها روی این اعتقاد تردید کرده‌اند که دگرگونی باید آنقدر مهم باشد که استرس بیماری‌زا ایجاد کند. آنها متوجه شده‌اند که انسان‌ها، در ادراک از رویدادها، تفاوت‌های فردی زیادی دارند، به طوری که یک رویداد معین برای یکی استرس شدید ایجاد می‌کند‌، اما برای دیگری هیچ استرسی به همراه نمی‌آورد، مثلاً خانه و نقل مکان به محیط دیگر می‌تواند برای یکی کاملاً استرس‌آور و برای دیگری آْرزوی دیرینه باشد.
به عقیده لازاروس (1990)، موقعیت زمانی استرس‌زا خواهد بود که فرد وادار شود تا برای مقابله با آن از منابعی که در اختیار دارد، به شدت استفاده کند. او معتقد است که ما موقعیت‌ها را ارزشیابی می‌کنیم تا ببنیم آیا در حال حاضر خطرناک هستند یا بالقوه می‌تواند خطرناک باشند یا رقابتی ایجاب می‌کنند که با خوشبینی و علاقه آن را دنبال می‌کنیم؟ ما این ارزشیابی را بر اساس افکار، استعدادها و تجربه‌های شخصی انجام می‌دهیم. بدین ترتیب، هر موقعیت بر اساس ارزشیابی خود شخص، می‌تواند یک آزمایش سخت یا یک موقعیت طلایی باشد.
بالاخره، لازاروس و فولکمن، معتقد نیستند که دگرگونی‌های مهم زندگی می‌توانند علت‌های بیماری‌ها باشند. درست است که استرس می‌تواند به طور معنی‌دار، به بیماری‌های مختلف کمک کند، همبستگی بین ارزش‌های دگرگونی‌ها و بیمای نزدیک به 12/0 است. به دلیل این همبستگی ضعیف، به نظر می‌رسد که ارزش‌های دگرگونی‌ها برای پیش‌بینی بیماری مناسب نیست.
استرس بلندمدت
موقعیت‌های استرس‌زا تنها به صورت رویدادهای کوتاه‌مدت، مثل مرگ یا تولد جلوه نمی‌کند، ازدواج با شکوه یا حقیرانه، موقعیت‌های کاری نامناسب یا جو سیاسی خفقان‌آور نیز می‌توانند به صورت‌های عامل‌های استرس‌آور بلندمدت جلوه کند. با این همه، خواه این عوامل کوتاه‌مدت باشند خواه بلندمدت، هر شخص به نحو متفاوتی در مقابل آنها واکنش نشان می‌دهد، مثلاً یک کارگر می‌توان سالیان سال در زیر سلطه یک کارفرمای بداخلاق به کار خود ادامه دهد، اما کارگر دیگری حتی نمی‌تواند یک ماه نیز طاقت بیاورد.
واکنش هر کس در مقابل عوامل استرس‌زای بلندمدت، به ارزشیابی شناختی او از موقعیت وابسته است. از نظر شخصی، رویدادهای طلاق، از دست دادن کار، اعتیاد به الکل و مسائل اقتصادی می‌توانند برای همه اعضای خانواده استرس شدیدی به همراه آورند. زندگی اجتماعی نیز می‌تواند استرس‌آور باشد، زیرا برای پیدا کردن چند دوست و نگاه داشتن آنها، اغلب به تلاش و انرژی زیادی نیاز داریم. این حالت مخصوصاً در مورد کسانی که کمرو هستند یا در مقابل بیگانگان راحت نیستند، بیشتر صدق می‌کند. حفظ دوستی‌های بلندمدت نیز گاهی دشواری‌هایی بوجود می‌آورد، زیرا دوری مسافت، الزام‌های اداری یا شغلی و ازدواج، ساعت فراغت را محدود و رفت و آمدها را دشوار می‌کند. همه‌ی این عوامل استرس‌های بلندمدت به همراه می‌آورد.
در تحقیقات مربوط به استرس بلندمدت، اغلب عوامل استرس‌زا در محیط کار یا در ارتباط با کار را مطالعه کرده‌اند. اشخاص معمولاً از این نظر استرس دارند که می‌خواهند شغل خود را حفظ کنند یا‌ آن را تغییر دهند، زیرا نیاز به درآمد دارند یا نمی‌توانند با همکاران خود کنار بیایند. بنابراین، در اجتماعی که امنیت شغلی وجود ندارد و مردم همیشه نگران از دست دادن کار خود هستند، یا نمی‌توانند محل کار خود را تغییر دهند و در کنار افرادی باشند که با آنها راحت هستند، بهداشت روانی رخت می‌بند و به ناکجا آباد می‌رود.
استرس می‌تواند خود فرد و اعضای خانواده او را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. طبق تحقیقات، پدری که از نظر کاری استرس دارد، بیشتر آماده است که با خانواده و مخصوصاً با پسر خود درگیری پیدا کند. اثر این درگیری تا آنجا پیش می‌رود که پسر در ایجاد رابطه رضایت‌بخش با دوستان خود نیز ناموفق می‌شود.
گرفتاری‌های زندگی
علاوه بر انواع مختلف استرس‌های بلندمدت، استرس‌های روزانه نیز وجود دارند که به گرفتاری‌ها یا کارهای روزانه نسبت داده می‌شوند. این گرفتار‌ی‌ها، که به ظاهر بی‌معنا و کم‌اهمیت به نظر می‌رسند، مثل پیدا کردن جای پارک برای اتومبیل، ایستادن در صف نان و اتوبوس، پرداخت به موقع پول آب، برق و تلفن، کنترل دفعات تلفن به شهرستان، کنترل مصرف روزانه آب و برق و. . . . می‌توانند به منابع مهم استرس تبدیل شوند و بهداشت روانی را با نوسان‌های زیان‌آور مواجه کنند.
برخی متخصصان معتقدند که گرفتاری‌های روزانه خیلی بیشتر از رویدادهای زندگی استرس‌زاست. در واقع، می‌توان گفت که وقتی رویدادهای مهمی‌در زندگی اتفاق می‌افتد، گرفتاری‌های روزانه خود به خود افزایش می‌یابند و در نتیجه خود رویداد بیشتر استرس‌زا می‌شود. مثلاً به هنگام ازدواج یا مرگ عزیزان، گرفتاری‌های زندگی بیشتر می‌شود و قدرت استرس‌زایی ازدواج یا مرگ را افزایش می‌دهد. به همین علت، در مقیاس ارزشیابی دگرگونی‌های زندگی، به تغییر محل سکونت 12 امتیاز و به طلاق 73 امتیاز داده شده است. تغییر محل سکونت، تعداد زیادی گرفتاری‌های روزانه ایجاد می‌کند، اما طلاق می‌تواند در دراز مدت، دهها گرفتاری بوجود آورد، از جمله اجبار در تعویض خانه یا ترک خانه بوسیله زن یا شوهر. حتی امکان دارد که مقدمات تعویض خانه یا گذاشتن خانه در معرض فروش، خیلی بیشتر از اثا‌ث‌کشی استرس‌آورتر باشد. همه این رویدادهای مهم و به همراه آنها، همه گرفتاری‌های زندگی می‌توانند بر سلامت روانی ضرر داشته باشند، اما همانطور که گفته شد، در این مورد نیز تفاوت‌های فردی قابل ملاحظه‌ای وجود دارد.
پیامدهای استرس، واکنش‌های ارگانیسم
این که علت استرس روانی باشد یا جسمانی، خیلی مهم نیست. وقتی در حال استرس هستیم، بدن تعداد زیادی تغییرات فیزیولوژیک کوچک و بزرگ تحمل می‌کند. مهمترین این تغییرات، که می‌تواند مقاومت بدن در مقابل بیماری‌ها را تضعیف کند، آنهایی هستند که بوسیله دستگاه عصبی خودکار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) تنظیم می‌شود.
آثار فیزیولوژیک استرس
در استرس‌های ضعیف‌، دستگاه پاراسمپاتیک سرعت ضربان قلب را کاهش می‌دهد و فشار خون را پایین می‌آورد، در حالی که حرکات ماهیچه‌ای معده و روده را افزایش می‌دهد. بدین ترتیب، ارگانیسم می‌تواند انرژی لازم را نگهدارد، مواد غذایی را جذب کند، عملکرد طبیعی داشته باشد و نهایتاً از نظر بهداشت روانی در حالت بهنجار به سر برد. در شرایط استرس‌زا، دستگاه سمپاتیک فعال می‌شود. بدین صورت که تعداد ضربان‌های قلب و تعداد نفس کشیدن‌ها را افزایش می‌دهد، فشار خون و ماهیچه‌‌ای را بالا می‌برد، حرکات ماهیچه‌ای را کند و رگ‌های خونی را منقبض می‌کند و برخی هورمون‌ها، از جمله آدرنالین و کرتیزول را آزاد می‌سازد. این هورمون‌ها چربی‌ها را به جریان خون وارد می‌کنند و در نتیجه برای ارگانیسم انرژی فراهم می‌آورد.
جنگ یا گریز
می‌توان گفت که فعالیت سمپاتیک، واکنش در مقابل استرس است و به راحتی تبیین می‌شود. در مراحل اول تکامل انسان، برای رو در رویی با استرس، دستگاه عصبی خودکار یکی از این دو سایق را راه می‌انداخت: جنگ یا گریز. وقتی فرد در حالت استرس شدید قرار می‌گرفت، مثلاً زمانی که مجبور می‌شد با خرسی یا دشمنی قوی‌تر از خود روبرو شود، تنها دو راه منطقی در پیش داشت: جنگ یا گریز. در این شرایط، اجداد ما به نیروهای فیزیولوژیک، نیروهایی که به کمک دستگاه عصبی سمپاتیک فراهم می‌شود، نیاز داشتند.
ما نیز همان واکنش‌های خودکار نیاکان خود را داریم، اما محیطی که در آن زندگی می‌کنیم، خیلی فرق دارد. برای آنکه بتوانیم از موقعیت‌های استرس‌زا بیرون بیاییم، خیلی کم اتفاق می‌افتد که مستقیماً مبارزه کنیم یا بدون از دست دادن فرصت، پا به فرار بگذاریم. بنابراین، نیاز نداریم که تعداد ضربان‌های قلب افزایش یابد یا فشار خون بالا رود و میزان هورمون‌ها نیز بیشتر شود. در دنیای امروزی، برای آنکه بتوانیم بهداشت روانی و سلامت جسمی‌خود را از دست ندهیم، یاد نگرفته‌ایم جنگ یا گریز کنیم، بلکه یاد گرفته‌ایم خونسرد باشیم و مسایل را به شیوه منطقی حل کنیم. این شیوه عمل، ما را از واکنش جسمی‌در مقابل تغییرات فیزیولوژیک، تغییراتی که بوسیله عوامل استرس‌زا بوجود می‌آید، معاف می‌کند. در فرهنگ امروزی، واکنش فرار یا مبارزه‌ی دستگاه عصبی خودکار خود یک واکنش غیرانطباقی به حساب می‌‌آید. به علاوه، این واکنش تغییرات فیزیولوژیک ایجاد می‌کند که آنها نیز به نوبه خود، می‌توانند در درازمدت برای سلامتی جسمی‌و روانی مضر باشند، بدین صورت که بیماری‌های حاد، مثل حمله‌های قلبی و سرطان، بوجود آورند.
در سال 1963، سلیه اعلام کرد که عوامل استرس‌زای شدید، واکنش فیزیولوژیک تعمیم یافته‌ای ایجاد می‌کند و این واکنش را سندرم کلی سازگاری نامید (شکل زیر). این واکنش سه مرحله دارد: مرحله اول اعلام خطر یا هشداری است، یعنی ارگانیسم از طریق فعال کردن دستگاه عصبی سمپاتیک (سرعت بخشیدن به ضربان‌های قلب، ‌بالا بردن فشار خون و افزایش ترشح هورمون‌ها و. . . ) در مقابل عوامل استرس‌زا واکنش نشان می‌دهد. بنابراین، ارگانیسم مقدار زیادی انرژی در اختیار می‌گیرد، بیشتر دقت می‌کند و آماده می‌شود که با عوامل استرس‌زا مبارزه کند، اما مقاومت او در مقابل بیماری تضعیف می‌شود. اگر عامل استرس‌زا همچنان حضور داشته باشد، ارگانیسم به مرحله مقاومت وارد می‌شود. در این مرحله، هشداری یا اعلام خطر از بین می‌رود و ارگانیسم خود را با عامل استرس‌زا انطباق می‌دهد، میزان مقاومت او در برابر بیماری، به بالاتر از حد طبیعی افزایش می‌یابد. این مرحله برای ارگانیسم مرحله پرزحمتی است. ادامه طولانی عامل استرس‌زا، دیر یا زود مرحله فرسودگی را به همراه می‌آورد. در جریان این مرحله پایانی، نشانه‌های آشکار کننده هشداری دوباره ظاهر می‌شود، مقاومت در مقابل بیماری کاهش می‌یابد، انرژی لازم برای سازگاری از بین می‌رود و بالاخره مرگ از راه می‌رسد و به کل ماجرا خاتمه می‌دهد. از نظر سلیه، دوام بلندمدت عامل‌های استرس‌زا نه تنها بهداشت روانی و جسمی‌را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه کل زندگی را با خطر نابودی مواجه می‌کند.

استرس و دستگاه ایمنی
تغییرات فیزیولوژیک ناشی از استرس می‌تواند فعالیت دستگاه ایمنی بدن را مختل کنند. اگر دستگاه ایمنی به طور طبیعی به فعالیت خود ادامه دهد، بیماری‌ها را ردیابی خواهد کرد و ارگانیسم را سالم نگه خواهد داشت. برعکس، تضعیف دستگاه ایمنی، بدن را برای ابتلا به تعداد زیادی از بیماری‌های جسمی‌و روانی آماده خواهد کرد. مطالعات نشان می‌دهد که استرس‌های شدید، مثل عزا، جراحی و محرومیت از خواب، در دستگاه ایمنی بدن تغییر شکل‌هایی بوجود می‌آورند. بین این تغییر شکل‌ها و میزان بالای هورمون‌های ناشی از استرس، مثل اپی‌نفرین، نوراپی نفرین و کرتیزول رابطه پیدا شده است. به نظر می‌رسد که حضور این هورمون‌ها معمولاً پیش از تضعیف دستگاه ایمنی و بروز بیماری‌های عفونی صورت می‌گیرد.
بنابراین، احتمال دارد که ما تنها به دلیل تحمل استرس شدید، به گریپ یا زکام مبتلا شویم. در واقع نتایج تحقیقات انجام شده به وسیله کوهن و همکاران او (1991) نشان می‌دهد که استرس به ضعف تدریجی دستگاه ایمنی و آسیب‌پذیری از ویروس زکام کمک می‌کند. به نظر می‌رسد که استرس، خط مقدم دفاعی ارگانیسم را، که از نفوذ ویروس به جریان خون جلوگیری می‌کند، درهم می‌کوبد. جای تردید ندارد که زکام، اثر خستگی و کسل‌کنندگی دارد، اما زندگی بیمار را به خطر نمی‌اندازد. با این همه، استرس شدید و ضعف روحیه می‌تواند زمینه را برای رشد بیماری‌های خطرناک، مثل سرطان یا بیماری‌های قلبی، مساعد کند.
استرس و بیماری‌های خطرناک
در تحول و گسترش تعداد زیادی از بیماری‌های جسمی، بویژه بیماری‌های قلبی، سرطان، روماتیسم، التهاب کیسه صفرا، میگرن، آسم و اختلال‌های معده و روده، مثل زخم معده و ورم روده، عوامل روانی نقش مهمی‌دارند. برای بیان چگونگی اثر استرس بر بیماری‌های جسمی، دو علت اصلی مرگ در اجتماع امروزی را بررسی می‌کنیم:‌ سرطان و بیماری‌های قلبی.
سرطان، علت‌های اصلی، از جمله استرس
همه از کلمه سرطان وحشت دارند و این وحشت بی‌دلیل نیست. سرطان اولین علت مرگ زنان امریکاست و این خطر وجود دارد که تا سال‌های آتی، علت مرگ هر دو جنس باشد (هندرسون، راس و پیک، 1991). در کانادا، 28 درصد مرگ و میر سال 1991 بر اثر سرطان صورت گرفته و طبق آمار 1993، افزایش آن در مورد زن‌ها بیشتر از مردهاست.
ریشه سرطان را سلولی تشکیل می‌دهد که بدون کنترل تکثیر می‌شود. سلول‌های تکثیر شده، به تدریج بر سلول‌های سالم هجوم می‌آورند، آنها را معیوب می‌کنند یا از بین می‌برند، بافت‌ها و اعضای بدن را تخریب می‌کنند و بدین وسیله موجب مرگ می‌شوند. تا امروز بیشتر از 100 نوع سرطان شناسایی شده است. به نظر می‌رسد که سرطان‌ها با برخی آمادگی‌های ارثی، عوامل محیطی و اختلال‌های دستگاه ایمنی ارتباط دارند. هرچند نمی‌توان برای مقابله با آمادگی‌های ارثی، کاری انجام داد، می‌توان خطرات آنها را با تغییر رفتار و بالا نگه داشتن بهداشت روانی کم کرد.
رفتار، چگونه می‌تواند سرطان را تحت تاثیر قرار دهد؟ شواهد نشان می‌دهد که هر چیزی می‌تواند علت سرطان باشد. برخی مواد موجود در محیط، مثل دود سیگار و مواد شیمیایی زیان‌آور می‌توانند علت سرطان باشند. این بیماری حتی ممکن است بر اثر تغییرات زیست ـ شیمیایی داخلی بدن نیز، که می‌توانند تولید مجدد سلول‌های را تحت تاثیر قرار دهند، بوجود آید. اکثر مردم باور نمی‌کنند که رفتار نیز می‌تواند این دو عامل را تحت تاثیر قرار دهد. رفتار به راحتی می‌تواند ما را با عوامل سرطان‌زای محیطی در تماس دایم قرار دهد، مثلاً وقتی سیگار می‌کشیم، خود را در معرض مواد سرطان‌زای موجود در سیگار قرار می‌دهیم. به منظور کاهش عوامل زیان‌آور محیطی، باید از ایجاد تماس با عوامل استرس‌زا اجتناب نمود. چرا باید سیگار کشید؟ یا حتی چرا باید در اتاقی که دیگران سیگار می‌کشند، توقف کرد؟ اجتناب از عوامل استرس‌زا، زمانی پیچیده و دشوار می‌شود که بخواهیم عادات دیرینه و لنگر انداخته را تغییر دهیم؛ مثلاً پس از سال‌ها عادت به سیگار، بخواهیم آن را کنار بگذاریم یا شغلی را که در آنها با استرس‌های فراوان روبرو هستیم، کنار بگذاریم، مخصوصاً اگر رییس اداره هم باشیم. البته آثار رفتار بر زیست ـ شیمیایی ساخت بدن خیلی پیچیده‌ و تغییر دادن آنها نیز بسیار دشوار است.
بیماری‌های قلبی
بیماری‌های قلبی عبارت از کلیه نارسایی‌هایی است که بر اثر بد کار کردن ماهیچه‌های قلب بوجود می‌آید. در بیماری‌های قلبی، عوامل زیادی وارد عمل می‌شوند، از جمله کشیدن سیگار، استرس، برخی ویژگی‌های شخصیتی، چاقی، رژیم غذایی پرچربی، نبود فعالیت‌های بدنی و عوامل ارثی.
آنچه به بحث حاضر مربوط می‌شود، این است که استرس چگونه می‌تواند بیماری‌های قلبی را موجب شود؟ لازم به یادآوری است که واکنش «برنامه‌ریزی شده» جنگ یا گریز در مقابل عوامل استرس‌زا، برانگیختگی شاخه سمپاتیک دستگاه عصبی خودکار را موجب می‌شود. نتیجه این برانگیختگی، ترشح اپی‌نفرین و کلسترول در جریان خون است. حضور همزمان این دو هورمون، ضربان قلب را افزایش می‌دهد و ارگانیسم را وادار می‌کند تا به منظور تامین سریع انرژی برای ماهیچه‌ها، چربی ذخیره را مصرف کند. حال اگر فعالیت جسمی‌انجام گیرد، مثلاً ارگانیسم مجبور به جنگ یا گریز باشد، چربی، به عنوان منبع انرژی استفاده خواهد شد و هیچ عارضه ثانوی زیان‌آوری ایجاد نخواهد کرد. برعکس، اگر هیچ فعالیت جسمی‌به عمل نیاید، همانطور که معمولاً در اجتماع جدید و ماشینی امروز دیده می‌شود، چربی وارد شده در جریان خون احتمالاً به دیواره‌های رگ‌های خونی خواهد چسبید و رسوب‌های چربی تشکیل خواهد داد. این رسوب‌ها تا آنجا متراکم خواهد شد که از جریان موج خون به طرف قلب جلوگیری خواهد کرد و در نتیجه حمله‌های قلبی پیش خواهد آورد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   56 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله استرس و بهداشت روانی

دانلود مقاله بهداشت روان و مهارتهای مقابله با استرس ، اضطراب ، خشم

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بهداشت روان و مهارتهای مقابله با استرس ، اضطراب ، خشم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بهداشت روان و مهارتهای مقابله با استرس ، اضطراب ، خشم


دانلود مقاله بهداشت روان و مهارتهای مقابله با استرس ، اضطراب ، خشم

هر نوع تغییری که در ساختار یا کارکرد مغز ایجاد می شود ، می تواندباعث اختلال روانی گردد . تغییرات بیوشیمی در سطح سلول های عصبی ، عامل اکثر اختلالات روانی شدید است . در اینگونه مواقع ، مغز در معاینه معمولی طبیعی است .
ضایعات ساختمانی مغز به دلایل زیر نیز می تواند باعث اختلال روانی شود : عفونت ، ضربه نرسیدن خون ، خونریزی ، تومور ، مصرف طولانی الکل ، کمبود غذایی ، صرع درمان نشده و بیماری های پیش روند مغزی .
عوامل ارثی:
فقط در تعدادی از اختلالات روانی دیده می شود که افراد دیگری هم از فامیل بیمار به همین بیماری مبتلا باشند . یعنی استعداد ابتلا به اختلال روانی گاهی می تواند از والدین به کودکان منتقل شود اما بروز و ظهور بیماری با عوامل زیادی ارتباط دارد که ممکن است فرد مستعد ، مبتلا به بیماری بشود یا نشود .
تجربه دوران کودکی:
تجربه دوران کودکی برای رشد سالم یک فرد لازم است . محبت و عشق متعادل ، راهنمایی مناسب ، تشویق و نظم و انضباط از تجربیات دوران کودکی است . اگر در دوران کودکی چنین عواملی نباشد یا اینکه کودک مکرراً در معرض تجارب ناخوشایندی قرار گیرد ، امکان اینکه در آینده دچار اختلال روانی شود زیاد است .

مهارت های مقابله با افسردگی:
بیان احساسات خود :
حفظ عادات به هنجار :
با خود حرف زدن :
شرکت د رفعالیت های خوشایند :
ورزش :
شیوه های مقابله با افسردگی:
تاریخچه خانوادگی :
سن :
علایم خطرزا برای افسردگی :
علایم افسردگی:
افسردگی :
علایم هشداردهنده دوره نوجوانی:
۱ . عدم توانایی به تأخیر انداختن تمایلات ؛‌
ویژگی هایی اختلالات روانی ـ رفتاری:
تجربه دوران کودکی:
عوامل ارثی:
تغییرات مغزی

 

شامل 39 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بهداشت روان و مهارتهای مقابله با استرس ، اضطراب ، خشم

دانلودمقاله در استرس و تحلیل رفتگی شغلی

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله در استرس و تحلیل رفتگی شغلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


فصل اول :
مقدمه :
انسان به لحاظ اینکه جزئی از هستی بیکران عالم خلقت است مانند هر جزء دیگر به سایر اجزاء وابسته است. هر جانداری از کوچکترین ارگانیزم تک سلولی تا انسانم در طول حیات خویش، ناگزیر از تعامل و ارتباط متقابل با موجودات دیگر و محیط پیرامون خود است. هدف از چنین ارتباطی رسیدن به حالت تعادل و نگهداری آن است و همان طور که برتالانفی اظهار می کند « تعادل زیستی بر خلاف تعادلی که در سیستم های بسته وجود دارد یک حالت ایستا نیست بلکه نوعی تعادل پویاست که سیستم زنده به آن می رسد. تعادل زیستی هدفی است که هر موجود زنده در پی رسیدن به آن است».
انسان به عنوان یک موجود زنده در برخورد با محرک های مختلف، هر چند ناچیز، که در جهت بر هم زدن این تعادل عمل کند، واکنش هایی را از خود بروز می دهد که وی را وادار به حرکت به سمت به دست آوردن حالت تعادلی جدید می کند. وجود این تحریکات در صورتی که از حد توانایی خارج نشود برای ادامۀ حیات سالم انسان ضروری است و وی را قادر می سازد به عنوان یک سیستم فعال با استفاده از منابع مادی و اطلاعاتی محیط خارج،افکار و اطلاعات نوینی را تولید کند و خود را در جهت تعالی و تکامل به پیش برد؛ اما گاه محرک ها به قدری قدرتمند هستند که جایی برای صحبت در مورد سطح آسیب پذیری انسانی باقی نمی ماند.
پاسخ انسان به محرکهای مختلف از یک سو به کیفیت این محرکها و از سوی دیگر به میزان تأثیر پذیری وی بستگی دارد. بدیهی است که انسان های مختلف در وضعیت های مشابه پاسخهای یکسانی نمی دهند و برداشت آنها از محرکها و وقایع، متفاوت است. بالطبع پیامد های ناشی از برخورد انسان با انواع محرکها می تواند تأثیرات گوناگونی در افراد به جا بگذارد در صورتی که برداشت فرد از عامل تنش زا مثبت باشد و یا بتواند با آن عامل خود را انطباق دهد و یا کنار آید، در او تأثیرات مثبتی باقی می گذارد، اما چنانچه برداشت فرد از عامل تنش زا منفی باشد، یا عامل تنش زا از چنان باری برخوردار باشد که فرد نتواند خود را با آن منطبق سازد، برای او پیامد منفی در بر خواهد داشت.
در دنیای کنونی که سازمانها همه جا را فرا گرفته اند و تعداد زیادی از انسانها برای معاش و گذران زندگی و ارائه خدمات، ناگزیر خود را در اختیار سازمانها قرار می دهند، بیشتر عوامل تنیدگی منشأ سازمانی دارند؛ شناخت این عوامل در پیدایش تنیدگی شغلی و پیامدهای آن بویژه تحلیل رفتگی ضروری به نظر می آید. اطلاعات منتشر شده توسط مجمع ملی رفاه و بهزیستی سوئد بیانگر این نکته است که از هر هفت نفر فرد شاغل، یک نفر در پایان روز کاری دچار تحلیل روانی می‌شود، تقریباً نیمی از جمعیت کلی کارکنان در مشاغل خود احساس شادی ندارند و حدود 90% از افراد شاغل، بیشترین وقت و انرژی خود را در کاری سپری می‌سازند که راه‌گشای آنان در دستیابی به اهداف زندگیشان نمی‌باشد. دیک (1992) می نویسد : وقتی فرد در معرض تنیدگی‌های طولانی و مداوم محیط کار قرار گرفته اگر قادر به تطبیق خود نباشد دچار تحلیل رفتگی شغلی می‌شود، محیط کار و تنیدگی‌های ناشی از آن در ایجاد تحلیل رفتگی شغلی موثر هستند. مشاغل پرمسئولیت، فشار کاری، عدم حمایت مسئولین از عوامل موثر در بروز تحلیل رفتگی شغلی هستند. تحقیقات نشان داده است که تحلیل رفتگی شغلی با تنیدگی شغلی در ارتباط تنگاتنگ هستند. وضعیت نامساعد کاری در حرفه‌های مختلف باعث تحلیل رفتگی شغلی می‌شود. تحلیل رفتگی شغلی همیشه با افسردگی همراه است و شخص در ارتباط با همکاران محل کار، بیماران و یا بستگان دچار منفی‌بافی و یا حتی دشمنی می‌شود. بنابراین از شایع‌ترین علائم تحلیل رفتگی در کارکنان عبارت است از : غیبت از کار، تاخیر مکرر، دردهای تخیلی مانند : سردرد، ناراحتی معده و سرگیجه و همچنین اختلاف بین همکاران، تقاضای انتقال به جای دیگر، اصطکاک با دیگران، انجام کار با اجبار و نهایتاً ترک حرفه است. (به نقل از رفیعی، 1373)
بنابراین با توجه به مطالبی که گفته شد موضوع اهمیت خود را در زندگی روزمره، آحاد جامعه و ازجمله در محیط کار نشان می‌دهد لذا بر آن شدیم تا به بررسی تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان با توجه به عوامل سازمانی بپردازیم.

 

بیان مسئله :
در عصر حاضر تنیدگی(استرس)، زندگی انسان را بسیار تهدید کرده، و تأثیرات ویرانگر آن بر زندگی فردی و اجتماعی کاملاً نمایان است. نگرانی کارکنان نسبت به کار، انتظارات سازمان، مشکلات مدیریت و توقعات کارکنان از مدیران و سازمان همگی سبب می شود که فرد از لحظۀ بیداری بامداد تا هنگام آرمیدن شامگاهان،همواره دچار هیجان ها،تنش ها، نگرانی ها، بیم ها و امید های گوناگون باشد که گاه با ظرفیت بدنی، عصبی و روانی وی متناسب و سازگار است. مجموعه چنین حالت ها و فشارهای ناشی از ان در اصطلاح تنیدگی نامیده می شود.
در دهۀ اخیر تنیدگی به عنوان یکی از موضوعات علم مدیریت مورد مطالعه قرار گرفته است. تنیدگی سبب رسیدن آسیب های فراوان به کارکنان و سازمان می شود. تنیدگی باعث می شود که بدن انسان وظایفی را که در وضعیت عادی به سادگی انجام می دهد، در وضعیت تنیدگی با دشواری به انجام برساند.
تنیدگی با تأثیر بر افکار، اندیشه ها و عواطف،توانمندی روانی و جسمانی انسان را کاهش می دهد و مقاومت بدن و روان انسان را در مقابل عوامل تهدید کننده کم می کند و از طریق مختل ساختن سیستم ایمنی بدن،فرد را در معرض انواع بیماریهای روانی و جسمانی قرار می دهد.
بدیهی است که ماهیت برخی از مشاغل ایجاب می‌کند که شاغلین آن مشاغل بیشتر در معرض استرس، خستگی، تحلیل رفتگی شغلی قرار گیرند. بریف، شولر و ونسل به تحمیل شدن فشار به عنوان یک تقاضای غیر عادی اشاره می کنند و معتقدند که فشار روانی حالتی تنش زاست که به وسیلۀ فردی که با تقاضاهای غیر عادی،موانع یا فرصت هایی روبه رو می شود،تجربه می گردد. در تعریف دیگری فشار روانی نوعی واکنش تنش زا و کشش آور جسمی یا عاطفی در فرد نسبت به عوامل یا محرک های واقعی یا خیالی بالقوه تهدید کننده در یک محیط معین از طریق سازگاری یا مقابله با متغیرهای محیطی است که انرژی بیشتر از معمول را از فرد می طلبد. در تعریف فوق،محرک می تواند واقعی یا خیالی باشد به این معنی است که ادراک افراد از وقایع و حتی خیال پردازی آنها می تواند سبب تنش و کشش شود. (میرکمالی،1377،ص44)
مسئله استرس عمری به درازای عمر بشر داشته و درواقع با زندگی انسان عجین شده است و با پیچیده شدن روابط افراد در جامعه جلوه و رنگ تازه‌ای به خود گرفته است، لذا اندیشمندان نسبت به این پدیده حساس شده و به بحث و بررسی علل و عوارض حاصله از آن پرداخته‌اند. البته ذکر این نکته لازم است که تمام انسان‌ها به نوعی با این پدیده در ارتباط بوده ولی آنچه که مهم است شدت استرس در جوانب مختلف زندگی می‌باشد. به طور کلی تحقیقات نشان داده چنانچه شدت فشارهای وارده از سوی منابع مختلف با توانائیهای روحی و جسمی افراد تعادل و توازن داشته باشد می‌تواند اثرات مثبتی داشته باشد که استرس مفید است و نباید از آن هراس داشت. آنچه که باید کنترل و با آن مقابله شود استرس‌های مضر و مخل می‌باشد که فراتر از توانائی‌های فرد بوده و منجر به تحلیل رفتگی و بیماری‌های ناشی از استرس می‌شود. (لازاروس و فولکمن به نقل از محی الدین بناب، 1375)
استرس مسئله بزرگی در جامعه ما است. آلن (1983) می‌نویسد که تقریباً 75% بیماری‌های بدنی به فشار روانی وابسته‌اند، مثلاً فشار روانی غالباً یکی از عوامل بیماری‌های قلبی و سرطانی است. دو علتی که منجر به مرگ می‌شود. اخیراً روشن شده که در بعضی از مواقع افراد دچار استرس شغلی شده و اگر ادامه یابد به تحلیل رفتگی شغلی منجر می‌شود. تحلیل رفتگی شغلی موجب ازکار افتادگی می‌شود و اگر در مراحل اولیه آن شناخته شود، به راحتی قابل درمان است و به‌نظر می‌رسد که کارگران و کارمندان از جمله افرادی هستند که بیشتر در معرض تحلیل رفتگی شغلی قرار دارند. (به نقل از خداشناس، 1383)
در این پژوهش به دنبال این هستیم که آیا کارکنان با تحلیل رفتگی شغلی مواجه‌اند؟ اگر چنین است به چه میزان فشارها را تجربه می‌کنند؟ و آیا عوامل سازمانی اعم از ساختار ، سیستم حقوق و دستمزد، سبک رهبری، امنیت شغلی، فرهنگ سازمانی، محیط فیزیکی کار، ماهیت شغل و تضاد نقش در ایجاد تحلیل رفتگی شغلی موثرند؟

 

اهمیت وضرورت پژوهش :
در دنیای پر هیاهوی قرن حاضر، استرس به عنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است که اگر فشار روانی از نقطه معینی فراتر رود به پریشانی منجر می‌شود و آنچه که موجب پریشانی می شود در افراد مختلف بسیار متفاوت است، اما برخی از رویدادها ظاهراً برای بیشتر افراد فشارزا هستند.
عمده ترین این رویدادها عبارتند از:
آسیب های بدنی یا بیماری های عفونی، رویدادهای آزار دهنده یا خطرناک محیط، تغییرات عمده یا تحولات زندگی که ما را مجبور می‌کند تا با روشهای جدید سازگار شویم و تهدیدهای پیش‌بینی شده یا واقعی نسبت به عزت نفس ما و همچنین دگرگونیهایی که در زندگی شخصی ما رخ می دهند، عوامل استرس‌زای مهمی هستند که عبارتند از : کار و زحمت، صدا، آب و هوا، بعلاوه کشمکشهای شدید زندگی روزمره درباره کار، خانواده، فعالیتهای اجتماعی، سلامتی و امور مالی و غیره که نهایتاً اثرات مخرب استرس بر زندگی فردی و اجتماعی کاملاً مشهود می‌باشد. کارمندان یکی از آسیب‌پذیرترین قشرها در برابر استرس به شمار می‌آیند این گروه که دارای مسئولیتهای بسیار بوده و از محیط سازمانی و اجتماعی تأثیر پذیرفته و در صورتی که مورد تهاجم قرار گیرند آثار منفی آن را به سرعت و به صورت کاهش بهره‌وری و ایجاد تحلیل رفتگی شغلی منعکس خواهند کرد. یکی از نتایج مهم و غم‌انگیز تحلیل رفتگی شغلی این است که از راههای مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر می گذارد همانگونه که عزت نفس او تنزل می‌یابد روابط شخصی او را از بین می برد. (به نقل از خداشناس، 1383)
بنابراین به نظر می رسد ارزیابی میزان تحلیل رفتگی شغلی کارمندان ضروری بوده در این پژوهش نیز قصد آن است که بعنوان گامی محدود در این عرصه میزان تحلیل رفتگی شغلی کارمندان بررسی گردیده تا مشخص شود که آنها به لحاظ میزان تحلیل رفتگی شغلی درچه وضعی هستند.

 

اهداف پژوهش :
هدف کلی: هدف اصلی از انجام این پژوهش تعیین ارتباط بین عوامل سازمانی با تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندرانزلی می باشد.

 

اهداف ویژه:
1) تعیین عوامل سازمانی مؤثر در تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
2) تعیین میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد ( تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی).
3) تعیین میزان تنیدگی شغلی ناشی از عوامل سازمانی در کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
4) تعیین ارتباط بین عوامل سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی.
5) تعیین ارتباط بین ساختار سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
6) تعیین ارتباط بین سیستم حقوق و دستمزد و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
7) تعیین ارتباط بین سبک رهبری و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
8) تعیین ارتباط بین امنیت شغلی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
9) تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
10) تعیین ارتباط بین محیط فیزیکی کار و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
11) تعیین ارتباط بین ماهیت شغل و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
12) تعیین ارتباط بین تضاد نقش و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
13) پر نمودن خلاء تحقیقاتی یکی از اهداف پژوهش است به لحاظ اینکه تحقیقات کمی در زمینۀ عوامل سازمانی و ارتباط آن با میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان انجام گرفته، محقق را بر آن داشت که چنین تحقیقی را در میان کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی شهرستان بندر انزلی انجام داده تا نتایج آن مقدمه ای برای تحقیقات بیشتر محققین و دیگر پژوهشگران باشد.
14) کمک به پیشگیری از ابتلاء به تحلیل رفتگی شغلی و همچنین گسترش بهداشت روانی در محیط کار. امیدواریم با شناسایی عوامل سازمانی مؤثر در تحلیل رفتگی شغلی، گامی کوچک در جهت برنامه ریزی بهداشت روانی در سازمان ها و محیط های کاری باشیم.
15) ارائه راه حل ها و پیشنهادها در زمینۀ کاهش و از بین بردن تحلیل رفتگی شغلی در میان کارکنان سازمانها.

 

سؤالات پزوهش:
1) چه عوامل سازمانی در تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی مؤثر هستند؟
2) تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی به چه میزانی است؟
3) تنیدگی شغلی ناشی از عوامل سازمانی در کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه میزانی است؟
4) ارتباط بین عوامل سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی به چه صورت است؟
5) ارتباط بین ساختار سازمانی در ابعاد (پیچیدگی، رسمیت، تمرکز) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
6) ارتباط بین سیستم حقوق و دستمزد در ابعاد ........... و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
7) ارتباط بین سبک رهبری در ابعاد (دستوری، مشورتی، مشارکتی، تفویضی) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
8) ارتباط بین امنیت شغلی در ابعاد (قراردادی،پیمانی،رسمی- آزمایشی، رسمی) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
9) ارتباط بین فرهنگ سازمانی در ابعاد ........... و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
10) ارتباط بین محیط فیزیکی کار در ابعاد (تراکم افراد، فاصلۀ افراد، تهویه، سرو صدا و میزان نور) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
11) ارتباط بین ماهیت شغل در ابعاد (تنوع مهارت،هویت شغل،اهمیت شغل،استقلال شغل،بازخور شغل) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
12) ارتباط بین تضاد نقش در ابعاد ........... و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟

 

فرضیه های پژوهش :
1- بین تحلیل رفتگی کارکنان و ساختار سازمانی رابطة معنا داری وجود دارد.
2- بین تحلیل رفتگی کارکنان وحقوق ودستمزد رابطة معنا داری وجود دارد.
3- بین تحلیل رفتگی کارکنان و سبک رهبری رابطة معنا داری وجود دارد.
4- بین تحلیل رفتگی کارکنان و امنیت شغلی رابطة معنا داری وجود دارد.
5- بین تحلیل رفتگی کارکنان و فرهنگ سازمانی رابطة معنا داری وجود دارد.
6- بین تحلیل رفتگی کارکنان و محیط فیزیکی کار رابطة معنا داری وجود دارد.
7- بین تحلیل رفتگی کارکنان و ماهیت شغل رابطة معنا داری وجود دارد.
8- بین تحلیل رفتگی کارکنان و تضاد نقش رابطة معنا داری وجود دارد.

 

تعاریف نظری وعملیاتی اصطلاحات :

 

 تحلیل رفتگی شغلی
تعریف نظری: تحلیل رفتگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد درمقابل عوامل استرس زا و کاهش کلی منابع جسمی و ذهنی بر اثر کوشش زیاد جهت دستیابی به اهداف غیرواقع بینانه کار می باشد که پیامدهای روان شناختی نیز دارد که برخی از محققان آنها را تحت عنوان مراحل سه گانه تحلیل رفتگی شغلی معرفی نموده اند که عبارت است از : 1- فرسودگی عاطفی 2- مسخ شخصیت 3- فقدان موفقیت فردی (حسنی به نقل از عرفانی ، 1378 )
به عبارت دیگر اوهلر (1991) می نویسد: تحلیل رفتگی شغلی مرحله ای از خستگی و ناامیدی است وزمانی بوجود می آید که فرد نتواند بر اهداف خود چه از نظر زندگی و چه ازجهت کاری فایق آید .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله در استرس و تحلیل رفتگی شغلی

پایانامه ترس های تحولی

اختصاصی از فی لوو پایانامه ترس های تحولی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه ترس های تحولی


پایانامه ترس های تحولی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:124

فهرست و توضیحات:

صفحه

فهرست

 

فصل اول

5

               مقدمه

7

               بیان مسئله

9

               سؤالات پژوهش

10

               اهمیت پژوهش

11

               اهداف پژوهش

11

               فرضیه های پژوهش

12

               تعریف اصطلاحات

12

               ترس های تحولی

13

               الگوهای فرزندپروری

16

               کودک ناسازگار

 

فصل دوم

20

               ادبیات تحقیق

20

               ترس

21

               فوبیا

24

               شباهت و تفاوت اضطراب با ترس

26

               ویژگی های محرک

27

               ویژگی های پاسخ

28

               ترس به عنوان هسته اصلی هیجان

30

               نظریه های مربوط به ترس

30

               نظریه زیستی، اجتماعی

31

               نظریه روانکاوی

33

               نظریه ادراکی

33

               نظریه رفتاری

35

               نظریه عملکرد

36

               علل ترس

36

               عوامل بیولوژیکی

38

               عوامل محیطی و یادگیری

41

               انواع ترس های تحولی بر حسب دوره های رشد

41

               ترس در نوزادی

42

               ترس در یک سالگی

42

               ترس در2-4 سالگی

43

               ترس در 5 سالگی

43

               ترس دوره کودکی

45

               ترس دوره نوجوانی

45

               شیوه های رویارویی با ترس کودکان خود در والدین

45

               دوران نوزادی

45

               دوران 5 سالگی و کودکی

45

               دوران نوجوانی

48

               ترس و سازگاری

51

               شیوه های فرزندپروری

54

               نقش خانواده

56

               نظریه های روانشناختی در زمینه خانواده

56

               نظریه روان تحلیلی

56

               نظریه یادگیری اجتماعی

56

               نظریه نقش

57

               شیوه های فرزندپروری

58

               الگوی شیفر

60

               الگوی وینترباتوم

61

               الگوی بامریند

63

               ناسازگاری

63

               علل ناسازگاری

63

               عوامل بیولوژیکی

64

               پویایی روانی

64

               تأثیر خانواده در شکل گیری رفتار

65

               تأثیر شیوه های تربیتی والدین در کودکان ناسازگار

65

               روابط نادرست کودک و والدین

65

               محافظت بیش از حد و ایجاد محدودیت

66

               پذیرش بیش از حد کودک و آزادگذاری او

66

               خواستهای غیرواقعی

67

               انضباط نادرست

70

               مروری بر مطالعات و تحقیقات پیشین

70

               الف) تحقیقات مربوط به ترس

70

               شدت و شیوع ترس

70

               ترس های رایج

85

               ب) تحقیقات مربوط به رفتار والدین (الگوهای فرزندپروری)

89

               ج) ناسازگار

89

               کودکان ناسازگار

91

               والدین کودکان ناسازگار

 

فصل سوم

95

               جامعه آماری

96

               نمونه تحقیق

96

               روش نمونه گیری

96

               روش اجرای آزمون

98

               وشها و فنون آماری

 

فصل چهارم

 

               تجزیه و تحلیل آماری

 

فصل پنجم

 

               نتایج بررسی پژوهش

 

               محدودیت های پژوهش

 

فصل ششم

 

               منابع فارسی

 

               منابع خارجی

 

               پرسشنامه

 


مقدمه

ابهامات گوناگونی در زمینه ریشه ترس وجود دارد. برخی از افراد اعتقاد دارند که ریشه ارثی دارد. در حالی که دیگران بر این باورند که ترس منشأ اکتسابی است و به عنوان یک ویژگی ارثی و خصیصه ای شناخته نمی شود افرادی که به اکتسابی بودن ترس ها تأیید دارند، بر این باورند که ریشه تمامی اختلالات اضطرابی را می توان در اصول دیگری مورد بررسی قرار داد و از طریق قوانین شرطی شدن توجیه منطقی را برای بروز ترس های غیر منطقی ارائه دهند. (شرفی، 1367).

بین کشورها و گروه های اجتماعی مختلف به اشکال گوناگون، روابط والدین و فرزندان یا به عبارت دیگر شیوه های متفاوت فرزند پر وری بر می خوریم. بالاخص در آمریکا در قرن نخست شیوه خشن و خشک رایج بود. در دهه 1940 شیوه ای آسان گیر و انعطاف پذیر زیر نفوذ مکتب روانکاوی قرار داشت (اتکینسون1 ، 1984. ترجمه براهنی، 1367).


1 - Atkinson


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه ترس های تحولی

پایان نامه در مورد روش برای کاهش استرس در زندگی روزانه

اختصاصی از فی لوو پایان نامه در مورد روش برای کاهش استرس در زندگی روزانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه در مورد روش برای کاهش استرس در زندگی روزانه


پایان نامه در مورد روش برای کاهش استرس در زندگی روزانه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه21

 

فهرست مطالب

زمان نگرانی خود را محدود کنید

 

استرس خوب چیست؟

 

استرس بد چیست؟

 

در زندگی روزانه را مرور می‌کنیم.

 

 

 

خودتان سرنوشت را رقم بزنید

 

یادآوری این نکته به‌خودتان می‌تواند به شما کمک کند که حتی در موقعیت‌های فوق‌العاده استرس‌زا، خونسردی خود را حفظ کنید. سعی نکنید نقش اول نمایشی غم‌انگیز را بازی کنید. وقتی مشکلی استرس‌زا پیش می‌آید به‌خودتان بگویید: دنیا به آخر نرسیده! این کار به شما کمک می‌کند تا بر اوضاع تسلط یابید.

 

با دیگران به توافق برسید

 

قبول کنید که شاید همیشه به چیزی که می‌خواهید نرسید؛زیرا این پذیرش استرس را کاهش می‌دهد.

 

جسور باشید نه ستیزه‌جو

 

تفاوت بسیاری بین جسارت و ستیزه‌جویی وجود دارد. با این حال اغلب افراد این دو را با هم اشتباه می‌کنند. برای حفظ جسارت نیازی به بالا بردن صدا یا پررویی نیست تفاوت این دو را از یکدیگر تشخیص دهید و به این ترتیب از استرس خود بکاهید.

 

برای خود ارزش قائل شوید

 

این مهم‌ترین نکته در کنترل استرس است. معنایش این است که یاد بگیرید به دیگران اجازه ندهید که شما را گول بزنند، تهدید کنند. اگر نمی‌دانید که چگونه با این مشکل روبه‌رو شوید از افرادی که آنها را تحسین می‌کنید، کمک بگیرید. دقت کنید که آنها چگونه بر اوضاع تسلط پیدا می‌کنند و به چه نحو با آنچه شما دشوار می‌دانید کنار می‌آیند.

 

 

 

صادق و درستکار باشید

 

به‌خصوص در مورد احساسات خود بیاموزید از کاه کوه نسازید. به‌طور مثال اگر با بهترین دوست خود اختلاف‌نظر پیدا کردید کار را به عصبانیت بیش از حد نکشانید.

 

جمله خونسرد باش را پیش خودتان تکرار کنید

 

وقتی که احساس ترس یا استرس می‌کنید این جمله را نه با صدای بلندبلکه در ذهن خود تکرار کنید. چندین بار تکرار این جمله به‌آرامی واقعاً به شما کمک می‌کند تا خونسردی خود را حفظ کنید.

 

کلمه نه را بر زبان آورید

 

افرادی که نمی‌توانند به دوستان و خانواده خود «نه» بگویند، کسانی هستند که به سادگی دچار استرس می‌شوند زیرا برای خود فرصت یا شرایط مناسب را فراهم نمی‌کنند. آموختن اینکه چگونه پاسخ منفی بدهید راه بسیار خوبی است برای اینکه ه‌خودتان اطمینان بخشید.

 

به‌خود فرصت بیشتری بدهید

 

مدیریت زمان راه‌حلی ضروری در بازی استرس است قبل از اینکه هر شغل مهم یا کار بزرگی را بپذیرید، ببینید که چگونه می‌توانید برای زمانی که دراختیار دارید به‌نحو احسن برنامه‌ریزی کنید تا بدون عجله به همه کارهای خود برسید.

 

استراحت کنید

 

یکی از عوامل بسیار مهم برای کاهش استرس رسیدن به آرامش است. راه حل اصلی برای رسیدن به آرامش کامل این است که ذهن خود را از هر چیز دیگری خالی کنید.

 

تنفس صحیح را فراموش نکنید

 

وقتی دچار استرس می‌شویم، فراموش نکنیم که به نحو صحیح تنفس کنیم و در چنین حالتی باید نفس‌های عمیق بکشیم تا ضربان قلب شدت نیابد و میزان اکسیژن خون کم نشود و برای نشان دادن عکس‌العمل سریع و مناسب در لحظه‌های استرس‌آمیز، سه نفس عمیق بکشید و سپس وارد عمل شوید.

 

قبل از درگیر شدن صبر کنید

 

وقتی که دچار استرس و عصبانیت هستید به‌سادگی کنترل خود را از دست می‌دهید، به همین دلیل قبل از اینکه چیزی بگویید به آرامی تا شماره 10 بشمارید. این کار به شما امکان می‌دهد قبل از حرف زدن فکر کنید و به این ترتیب بر موقعیت استرس‌زا چیره شوید.

 

به کارهای خود نظم و ترتیب ببخشید

 

 

ش


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه در مورد روش برای کاهش استرس در زندگی روزانه