فصل اول :
مقدمه :
انسان به لحاظ اینکه جزئی از هستی بیکران عالم خلقت است مانند هر جزء دیگر به سایر اجزاء وابسته است. هر جانداری از کوچکترین ارگانیزم تک سلولی تا انسانم در طول حیات خویش، ناگزیر از تعامل و ارتباط متقابل با موجودات دیگر و محیط پیرامون خود است. هدف از چنین ارتباطی رسیدن به حالت تعادل و نگهداری آن است و همان طور که برتالانفی اظهار می کند « تعادل زیستی بر خلاف تعادلی که در سیستم های بسته وجود دارد یک حالت ایستا نیست بلکه نوعی تعادل پویاست که سیستم زنده به آن می رسد. تعادل زیستی هدفی است که هر موجود زنده در پی رسیدن به آن است».
انسان به عنوان یک موجود زنده در برخورد با محرک های مختلف، هر چند ناچیز، که در جهت بر هم زدن این تعادل عمل کند، واکنش هایی را از خود بروز می دهد که وی را وادار به حرکت به سمت به دست آوردن حالت تعادلی جدید می کند. وجود این تحریکات در صورتی که از حد توانایی خارج نشود برای ادامۀ حیات سالم انسان ضروری است و وی را قادر می سازد به عنوان یک سیستم فعال با استفاده از منابع مادی و اطلاعاتی محیط خارج،افکار و اطلاعات نوینی را تولید کند و خود را در جهت تعالی و تکامل به پیش برد؛ اما گاه محرک ها به قدری قدرتمند هستند که جایی برای صحبت در مورد سطح آسیب پذیری انسانی باقی نمی ماند.
پاسخ انسان به محرکهای مختلف از یک سو به کیفیت این محرکها و از سوی دیگر به میزان تأثیر پذیری وی بستگی دارد. بدیهی است که انسان های مختلف در وضعیت های مشابه پاسخهای یکسانی نمی دهند و برداشت آنها از محرکها و وقایع، متفاوت است. بالطبع پیامد های ناشی از برخورد انسان با انواع محرکها می تواند تأثیرات گوناگونی در افراد به جا بگذارد در صورتی که برداشت فرد از عامل تنش زا مثبت باشد و یا بتواند با آن عامل خود را انطباق دهد و یا کنار آید، در او تأثیرات مثبتی باقی می گذارد، اما چنانچه برداشت فرد از عامل تنش زا منفی باشد، یا عامل تنش زا از چنان باری برخوردار باشد که فرد نتواند خود را با آن منطبق سازد، برای او پیامد منفی در بر خواهد داشت.
در دنیای کنونی که سازمانها همه جا را فرا گرفته اند و تعداد زیادی از انسانها برای معاش و گذران زندگی و ارائه خدمات، ناگزیر خود را در اختیار سازمانها قرار می دهند، بیشتر عوامل تنیدگی منشأ سازمانی دارند؛ شناخت این عوامل در پیدایش تنیدگی شغلی و پیامدهای آن بویژه تحلیل رفتگی ضروری به نظر می آید. اطلاعات منتشر شده توسط مجمع ملی رفاه و بهزیستی سوئد بیانگر این نکته است که از هر هفت نفر فرد شاغل، یک نفر در پایان روز کاری دچار تحلیل روانی میشود، تقریباً نیمی از جمعیت کلی کارکنان در مشاغل خود احساس شادی ندارند و حدود 90% از افراد شاغل، بیشترین وقت و انرژی خود را در کاری سپری میسازند که راهگشای آنان در دستیابی به اهداف زندگیشان نمیباشد. دیک (1992) می نویسد : وقتی فرد در معرض تنیدگیهای طولانی و مداوم محیط کار قرار گرفته اگر قادر به تطبیق خود نباشد دچار تحلیل رفتگی شغلی میشود، محیط کار و تنیدگیهای ناشی از آن در ایجاد تحلیل رفتگی شغلی موثر هستند. مشاغل پرمسئولیت، فشار کاری، عدم حمایت مسئولین از عوامل موثر در بروز تحلیل رفتگی شغلی هستند. تحقیقات نشان داده است که تحلیل رفتگی شغلی با تنیدگی شغلی در ارتباط تنگاتنگ هستند. وضعیت نامساعد کاری در حرفههای مختلف باعث تحلیل رفتگی شغلی میشود. تحلیل رفتگی شغلی همیشه با افسردگی همراه است و شخص در ارتباط با همکاران محل کار، بیماران و یا بستگان دچار منفیبافی و یا حتی دشمنی میشود. بنابراین از شایعترین علائم تحلیل رفتگی در کارکنان عبارت است از : غیبت از کار، تاخیر مکرر، دردهای تخیلی مانند : سردرد، ناراحتی معده و سرگیجه و همچنین اختلاف بین همکاران، تقاضای انتقال به جای دیگر، اصطکاک با دیگران، انجام کار با اجبار و نهایتاً ترک حرفه است. (به نقل از رفیعی، 1373)
بنابراین با توجه به مطالبی که گفته شد موضوع اهمیت خود را در زندگی روزمره، آحاد جامعه و ازجمله در محیط کار نشان میدهد لذا بر آن شدیم تا به بررسی تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان با توجه به عوامل سازمانی بپردازیم.
بیان مسئله :
در عصر حاضر تنیدگی(استرس)، زندگی انسان را بسیار تهدید کرده، و تأثیرات ویرانگر آن بر زندگی فردی و اجتماعی کاملاً نمایان است. نگرانی کارکنان نسبت به کار، انتظارات سازمان، مشکلات مدیریت و توقعات کارکنان از مدیران و سازمان همگی سبب می شود که فرد از لحظۀ بیداری بامداد تا هنگام آرمیدن شامگاهان،همواره دچار هیجان ها،تنش ها، نگرانی ها، بیم ها و امید های گوناگون باشد که گاه با ظرفیت بدنی، عصبی و روانی وی متناسب و سازگار است. مجموعه چنین حالت ها و فشارهای ناشی از ان در اصطلاح تنیدگی نامیده می شود.
در دهۀ اخیر تنیدگی به عنوان یکی از موضوعات علم مدیریت مورد مطالعه قرار گرفته است. تنیدگی سبب رسیدن آسیب های فراوان به کارکنان و سازمان می شود. تنیدگی باعث می شود که بدن انسان وظایفی را که در وضعیت عادی به سادگی انجام می دهد، در وضعیت تنیدگی با دشواری به انجام برساند.
تنیدگی با تأثیر بر افکار، اندیشه ها و عواطف،توانمندی روانی و جسمانی انسان را کاهش می دهد و مقاومت بدن و روان انسان را در مقابل عوامل تهدید کننده کم می کند و از طریق مختل ساختن سیستم ایمنی بدن،فرد را در معرض انواع بیماریهای روانی و جسمانی قرار می دهد.
بدیهی است که ماهیت برخی از مشاغل ایجاب میکند که شاغلین آن مشاغل بیشتر در معرض استرس، خستگی، تحلیل رفتگی شغلی قرار گیرند. بریف، شولر و ونسل به تحمیل شدن فشار به عنوان یک تقاضای غیر عادی اشاره می کنند و معتقدند که فشار روانی حالتی تنش زاست که به وسیلۀ فردی که با تقاضاهای غیر عادی،موانع یا فرصت هایی روبه رو می شود،تجربه می گردد. در تعریف دیگری فشار روانی نوعی واکنش تنش زا و کشش آور جسمی یا عاطفی در فرد نسبت به عوامل یا محرک های واقعی یا خیالی بالقوه تهدید کننده در یک محیط معین از طریق سازگاری یا مقابله با متغیرهای محیطی است که انرژی بیشتر از معمول را از فرد می طلبد. در تعریف فوق،محرک می تواند واقعی یا خیالی باشد به این معنی است که ادراک افراد از وقایع و حتی خیال پردازی آنها می تواند سبب تنش و کشش شود. (میرکمالی،1377،ص44)
مسئله استرس عمری به درازای عمر بشر داشته و درواقع با زندگی انسان عجین شده است و با پیچیده شدن روابط افراد در جامعه جلوه و رنگ تازهای به خود گرفته است، لذا اندیشمندان نسبت به این پدیده حساس شده و به بحث و بررسی علل و عوارض حاصله از آن پرداختهاند. البته ذکر این نکته لازم است که تمام انسانها به نوعی با این پدیده در ارتباط بوده ولی آنچه که مهم است شدت استرس در جوانب مختلف زندگی میباشد. به طور کلی تحقیقات نشان داده چنانچه شدت فشارهای وارده از سوی منابع مختلف با توانائیهای روحی و جسمی افراد تعادل و توازن داشته باشد میتواند اثرات مثبتی داشته باشد که استرس مفید است و نباید از آن هراس داشت. آنچه که باید کنترل و با آن مقابله شود استرسهای مضر و مخل میباشد که فراتر از توانائیهای فرد بوده و منجر به تحلیل رفتگی و بیماریهای ناشی از استرس میشود. (لازاروس و فولکمن به نقل از محی الدین بناب، 1375)
استرس مسئله بزرگی در جامعه ما است. آلن (1983) مینویسد که تقریباً 75% بیماریهای بدنی به فشار روانی وابستهاند، مثلاً فشار روانی غالباً یکی از عوامل بیماریهای قلبی و سرطانی است. دو علتی که منجر به مرگ میشود. اخیراً روشن شده که در بعضی از مواقع افراد دچار استرس شغلی شده و اگر ادامه یابد به تحلیل رفتگی شغلی منجر میشود. تحلیل رفتگی شغلی موجب ازکار افتادگی میشود و اگر در مراحل اولیه آن شناخته شود، به راحتی قابل درمان است و بهنظر میرسد که کارگران و کارمندان از جمله افرادی هستند که بیشتر در معرض تحلیل رفتگی شغلی قرار دارند. (به نقل از خداشناس، 1383)
در این پژوهش به دنبال این هستیم که آیا کارکنان با تحلیل رفتگی شغلی مواجهاند؟ اگر چنین است به چه میزان فشارها را تجربه میکنند؟ و آیا عوامل سازمانی اعم از ساختار ، سیستم حقوق و دستمزد، سبک رهبری، امنیت شغلی، فرهنگ سازمانی، محیط فیزیکی کار، ماهیت شغل و تضاد نقش در ایجاد تحلیل رفتگی شغلی موثرند؟
اهمیت وضرورت پژوهش :
در دنیای پر هیاهوی قرن حاضر، استرس به عنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است که اگر فشار روانی از نقطه معینی فراتر رود به پریشانی منجر میشود و آنچه که موجب پریشانی می شود در افراد مختلف بسیار متفاوت است، اما برخی از رویدادها ظاهراً برای بیشتر افراد فشارزا هستند.
عمده ترین این رویدادها عبارتند از:
آسیب های بدنی یا بیماری های عفونی، رویدادهای آزار دهنده یا خطرناک محیط، تغییرات عمده یا تحولات زندگی که ما را مجبور میکند تا با روشهای جدید سازگار شویم و تهدیدهای پیشبینی شده یا واقعی نسبت به عزت نفس ما و همچنین دگرگونیهایی که در زندگی شخصی ما رخ می دهند، عوامل استرسزای مهمی هستند که عبارتند از : کار و زحمت، صدا، آب و هوا، بعلاوه کشمکشهای شدید زندگی روزمره درباره کار، خانواده، فعالیتهای اجتماعی، سلامتی و امور مالی و غیره که نهایتاً اثرات مخرب استرس بر زندگی فردی و اجتماعی کاملاً مشهود میباشد. کارمندان یکی از آسیبپذیرترین قشرها در برابر استرس به شمار میآیند این گروه که دارای مسئولیتهای بسیار بوده و از محیط سازمانی و اجتماعی تأثیر پذیرفته و در صورتی که مورد تهاجم قرار گیرند آثار منفی آن را به سرعت و به صورت کاهش بهرهوری و ایجاد تحلیل رفتگی شغلی منعکس خواهند کرد. یکی از نتایج مهم و غمانگیز تحلیل رفتگی شغلی این است که از راههای مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر می گذارد همانگونه که عزت نفس او تنزل مییابد روابط شخصی او را از بین می برد. (به نقل از خداشناس، 1383)
بنابراین به نظر می رسد ارزیابی میزان تحلیل رفتگی شغلی کارمندان ضروری بوده در این پژوهش نیز قصد آن است که بعنوان گامی محدود در این عرصه میزان تحلیل رفتگی شغلی کارمندان بررسی گردیده تا مشخص شود که آنها به لحاظ میزان تحلیل رفتگی شغلی درچه وضعی هستند.
اهداف پژوهش :
هدف کلی: هدف اصلی از انجام این پژوهش تعیین ارتباط بین عوامل سازمانی با تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندرانزلی می باشد.
اهداف ویژه:
1) تعیین عوامل سازمانی مؤثر در تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
2) تعیین میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد ( تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی).
3) تعیین میزان تنیدگی شغلی ناشی از عوامل سازمانی در کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
4) تعیین ارتباط بین عوامل سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی.
5) تعیین ارتباط بین ساختار سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
6) تعیین ارتباط بین سیستم حقوق و دستمزد و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
7) تعیین ارتباط بین سبک رهبری و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
8) تعیین ارتباط بین امنیت شغلی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
9) تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
10) تعیین ارتباط بین محیط فیزیکی کار و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
11) تعیین ارتباط بین ماهیت شغل و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
12) تعیین ارتباط بین تضاد نقش و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی.
13) پر نمودن خلاء تحقیقاتی یکی از اهداف پژوهش است به لحاظ اینکه تحقیقات کمی در زمینۀ عوامل سازمانی و ارتباط آن با میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان انجام گرفته، محقق را بر آن داشت که چنین تحقیقی را در میان کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی شهرستان بندر انزلی انجام داده تا نتایج آن مقدمه ای برای تحقیقات بیشتر محققین و دیگر پژوهشگران باشد.
14) کمک به پیشگیری از ابتلاء به تحلیل رفتگی شغلی و همچنین گسترش بهداشت روانی در محیط کار. امیدواریم با شناسایی عوامل سازمانی مؤثر در تحلیل رفتگی شغلی، گامی کوچک در جهت برنامه ریزی بهداشت روانی در سازمان ها و محیط های کاری باشیم.
15) ارائه راه حل ها و پیشنهادها در زمینۀ کاهش و از بین بردن تحلیل رفتگی شغلی در میان کارکنان سازمانها.
سؤالات پزوهش:
1) چه عوامل سازمانی در تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی مؤثر هستند؟
2) تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی به چه میزانی است؟
3) تنیدگی شغلی ناشی از عوامل سازمانی در کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه میزانی است؟
4) ارتباط بین عوامل سازمانی و میزان تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی در ابعاد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی به چه صورت است؟
5) ارتباط بین ساختار سازمانی در ابعاد (پیچیدگی، رسمیت، تمرکز) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
6) ارتباط بین سیستم حقوق و دستمزد در ابعاد ........... و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
7) ارتباط بین سبک رهبری در ابعاد (دستوری، مشورتی، مشارکتی، تفویضی) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
8) ارتباط بین امنیت شغلی در ابعاد (قراردادی،پیمانی،رسمی- آزمایشی، رسمی) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
9) ارتباط بین فرهنگ سازمانی در ابعاد ........... و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
10) ارتباط بین محیط فیزیکی کار در ابعاد (تراکم افراد، فاصلۀ افراد، تهویه، سرو صدا و میزان نور) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
11) ارتباط بین ماهیت شغل در ابعاد (تنوع مهارت،هویت شغل،اهمیت شغل،استقلال شغل،بازخور شغل) و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
12) ارتباط بین تضاد نقش در ابعاد ........... و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان شاغل در سازمان بنادر و کشتیرانی بندر انزلی به چه صورت است؟
فرضیه های پژوهش :
1- بین تحلیل رفتگی کارکنان و ساختار سازمانی رابطة معنا داری وجود دارد.
2- بین تحلیل رفتگی کارکنان وحقوق ودستمزد رابطة معنا داری وجود دارد.
3- بین تحلیل رفتگی کارکنان و سبک رهبری رابطة معنا داری وجود دارد.
4- بین تحلیل رفتگی کارکنان و امنیت شغلی رابطة معنا داری وجود دارد.
5- بین تحلیل رفتگی کارکنان و فرهنگ سازمانی رابطة معنا داری وجود دارد.
6- بین تحلیل رفتگی کارکنان و محیط فیزیکی کار رابطة معنا داری وجود دارد.
7- بین تحلیل رفتگی کارکنان و ماهیت شغل رابطة معنا داری وجود دارد.
8- بین تحلیل رفتگی کارکنان و تضاد نقش رابطة معنا داری وجود دارد.
تعاریف نظری وعملیاتی اصطلاحات :
تحلیل رفتگی شغلی
تعریف نظری: تحلیل رفتگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد درمقابل عوامل استرس زا و کاهش کلی منابع جسمی و ذهنی بر اثر کوشش زیاد جهت دستیابی به اهداف غیرواقع بینانه کار می باشد که پیامدهای روان شناختی نیز دارد که برخی از محققان آنها را تحت عنوان مراحل سه گانه تحلیل رفتگی شغلی معرفی نموده اند که عبارت است از : 1- فرسودگی عاطفی 2- مسخ شخصیت 3- فقدان موفقیت فردی (حسنی به نقل از عرفانی ، 1378 )
به عبارت دیگر اوهلر (1991) می نویسد: تحلیل رفتگی شغلی مرحله ای از خستگی و ناامیدی است وزمانی بوجود می آید که فرد نتواند بر اهداف خود چه از نظر زندگی و چه ازجهت کاری فایق آید .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله در استرس و تحلیل رفتگی شغلی