فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک


دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

 

مشخصات این فایل
عنوان: روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک می خوانید :

راه سیر و سلوک
قرآن کریم در آیاتى چند، جهان بینى صحیح را ترسیم و راه سیر و سلوک را به عارفان سالک نشان مى‏دهد; زیرا اولا خدا را به عنوان
«هو الاخر» (1)
معرفى مى‏کند; یعنى دورترین مقصد و عالیترین مقصود، اوست. اما کسى که همتش متوسط است‏بالاترین مقصود او ورود به بهشت است و خدا را از این جهت مى‏خواهد که او را به بهشت‏ببرد; مثل این‏که انسان، راهنما را دوست دارد; زیرا او را به مقصد مى‏رساند. بنابر این چنین کسى خدا را به عنوان «هو الهادى‏» قبول دارد; اما به عنوان «هو الاخر» نمى‏پذیرد.
ثانیا مى‏فرماید: کاروان هستى به سمت لقاى حق در حال صیرورت و «شدن‏» است
«الا الى الله تصیر الامور» (2)
ولى شخصى که همتش نجات از دوزخ یا ورود به بهشت است، هماهنگ با قافله هستى نیست.
ثالثا مى‏فرماید:
«و ابتغوا الیه الوسیلة‏» (3) :
براى لقاى حق، وسیله اتخاذ کنید که خدا هدف است و غیر خدا (هرگونه عمل قربى) وسیله; ولى این شخص خدا را وسیله، و ورود به بهشت را هدف قرار مى‏دهد. به عبارت دیگر، این شخص مى‏گوید: «و ابتغوا الله وسیلة‏»; در حالى که کلام خدا در قرآن این است که براى رسیدن به لقاى خدا وسیله بجویید. بنابر این کسى که همتش بلند نیست‏با این سه آیه، مخالف است; یعنى عملا به گونه‏اى حرکت مى‏کند که با محتواى این‏گونه از آیات، هماهنگ نیست.

رابعا ما سواى حق را هالک و فانى مى‏شمارد:
«کل شى‏ء هالک الا وجهه‏» (4)
و نیز مضمون اشعارى مانند «الا کل شی‏ء ما خلا الله باطل‏» (5) مورد تصدیق صاحب شریعت است; ولى این شخص، «الله‏» را طلب نمى‏کند بلکه «ماسوى الله‏» را طلب مى‏کند.
خامسا از خدا به عنوان خیر مطلق یاد مى‏کند; یعنى گرچه در بخشى از قرآن مى‏فرماید:
«و الاخرة خیر و ابقى‏» (6)
در بخشى دیگر سخن از
«و الله خیر و ابقى‏» (7)
است. هر چند که آخرت بهتر از دنیاست; ولى خدا بهتر از آخرت و دنیاست و این را کسى درک مى‏کند که از هر تعلقى برهد.
ساحران فرعون که به قصد مبارزه با موساى کلیم (علیه السلام) آمده بودند، مشمول عنایت‏حق شدند و اعجاز آن حضرت براى آنان بینه‏اى شد و آنان متنبه شدند از این رو در برابر فرعون و دیگران علنا اعتراف کردند که: حق با موساى کلیم است و به خدایى که بنى اسرائیل به او ایمان آورده بودند، ایمان آوردند; با این‏که مى‏دانستند این کار براى آنان به قیمت‏شهادت، تمام خواهد شد; زیرا فرعون آنها را تهدید کرده و گفته بود:
«فلاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف و لاصلبنکم فى جذوع النخل‏» (8) :
دست راست و پاى چپ و دست چپ و پاى راستتان را قطع‏مى‏کنم و شما را به دار مى‏آویزم; اما آنان در جواب گفتند:
«فاقض ما انت قاض انما تقضى هذه الحیوة الدنیا» (9) .
کسى که حاضر است‏بدترین کیفر را براى رضاى خدا تحمل کند و بدن او پاره پاره شود، بدون شهود «خیر مطلق‏» نخواهد بود. زیرا چنین مقاومتى با ایستادگى صاحب «شنود» نیست‏بلکه منطق صاحب «شهود» است و یافتنى است نه شنیدنى. از این رو قرآن کریم، سخنان آنان در این زمینه را چنین نقل مى‏کند که گفتند:
«و الله خیر و ابقى‏» (10)
نه این‏که
«و ما عند الله خیر و ابقى‏» (11)
آنچه در نزد خداست (بهشت) بهتر و پایدارتر است; بلکه خود خدابهتر و ماندنى‏تر و بلکه خیر مطلق است. در موارد دیگر که سخن از حفظ یا رزق و یا... است، خدا به عنوان
«فالله خیر حافظا» (12)
یا
«خیرالرازقین‏» (13)

و... معرفى شده است پس خدا خیر مطلق است و سالک عارف راستین نیز کسى است‏که هدفش خیر مطلق باشد; نه خیر نسبى و اما زاهد و عابد به این سمت، حرکت نمى‏کنند.
گروه سوم کسانى هستند که عارفانه حرکت مى‏کنند، حرکتهاى، فکرى و تحریکى آنان بر محور اصلى است که قانون اساسى جهان نیز بر آن استوار است و آن این‏که خدا اول و آخر یا مبدا و منتهاست نه وسط و واسطه.
«هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن‏» (14) .
خدا مبدا نخست است و نباید انسان به وسیله چیزى به خدا برسد و یا کار را از غیر بخواهد بلکه باید از او به غیر او رسید و از غیر او کارى نخواست; و اگر خدا هدف نهایى است، نباید او را واسطه قرار داد.
اما گروه اول و دوم، به تعبیر جناب ابن سینا، کسانى هستند که حق را واسطه قرار مى‏دهند; نه هدف. خدا را به این منظور مى‏خواهند که آنان را به بهشت‏برساند و یا از عذاب برهاند. این دو گروه در حقیقت‏بر خلاف مسیر جهان آفرینش حرکت مى‏کنند در حجابند ولى نمى‏دانند; اما عارف کسى است که به همه این معارف آگاهى دارد و بعد اثباتى این امور را فراهم و بعد سلبى آن را طرد کرده است; یعنى، زاهد و عابد خائفانه یا تاجرانه زاهد و عابدند ولى عارف، محبانه زاهد و عابد است‏به طورى که عبادت، حرکت و ادراک خود را «هو الوسط‏» و خدا را «هو الاول و الاخر» تلقى مى‏کند و مى‏گوید مبدا نخست که همه این فیضها را به ما عطا کرده خداست و هدف نهایى زهد و عبادت و دیگر شئون دینى هم اوست.
عارف عبادت مى‏کند تا لقاى حق را تلقى کند و این لقا را هم براى حق، طلب مى‏کند; نه این‏که خود این لقا یا «ملاقى‏»، یعنى خود را بخواهد. او کسى است که در مسیر جهان حرکت مى‏کند. کل جهان، خدا را به عنوان آغاز و انجام مى‏شناسد; عارف نیز خدا را به عنوان «هو الاول و الاخر» مى‏شناسد. او در این فکر است که کدام عبادت، نیایش، خضوع و کرنش، او را به پیشگاه خدا نزدیکتر مى‏کند. در این فکر نیست که براى کدام عبادت، ثواب بیشترى نوشته‏اند و درجات بیشترى در بهشت مى‏دهند. کسانى که خدا را «وسط‏» قرار مى‏دهند از لوث شرک مخفى و روث وثنیت مستور، مصون نیستند.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک
1- سیر و سلوک منسوب به «بحرالعلوم‏»
چگونگى سیر و سلوک در این روش
2- روش مرحوم ملکى تبریزى:
3- روش دیگر
خلاصه و جمع‏بندى مکتبهاى سیر و سلوک
راه سیر و سلوک
سیر و سلوک در مسیر شرع
منابع :

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک