فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

شاید حقوق بشر، انسانی ترین پدیده مدرن باشد. زمانی که غرب از جنگ به ستوه آمد و خسته بر ویرانه ها زانو زد و سرنوشت تراژیک خود را نگریست، تنها روشی که می توانست میثاقی برای همه انسان ها فارغ از همه تفاوت ها باشد، حقوق بشر بود.حقوق بشر اگرچه، مانند تمام راهکارهای دیگر ،فارغ از تئوری های پیشینی نیست، اما بشر در آن روز برکنار از همه تئوری ها، نیازمند بود تا حقوق بشر را به مثابه روشی برای صلح و امنیت به کار گیرد.در این میان ودرفضای فرهنگی جوامعی مانند ایران، نسبت میان این پدیده والزاماتی که تعالیم دینی برقرار می کنند، چیست؟این مقاله نسبت میان فقه وحقوق بشر رادرپنج محور ،به اختصار،بررسی می کند:
۱. حقوق بشر در شرایطی کاملاً انسانی پدید آمد و بر پایه عقلانیت بشر به بار نشست و کشورهای مختلف با تفاوت نگرش ها آن را چون ضرورتی انکارناپذیر پذیرفتند. می توان حقوق بشر را ایدئولوژیک، تئوریک و یا متدیک بررسی کرد، اما ا مری که میان تمام اینها مشترک است و قابل انکار نیست، سطح روشی آن است.
حقوق بشر حتی در سطح تئوریکش، روشی است تا «انسان» پاسداری شود و حرمت او محفوظ بماند. برابری و مساوات انسان ها مهم ترین دستاوردی است که عقلانیت مدرن در شکل معرفتی بدان راه یافته و آن را در نظامی حقوقی تعریف کرده است و هرچه می گذرد بر انباشته آن افزوده می شود.
۲. در جامعه ما چندی است که این صحبت پیش آمده که برای جهانی شدن، ابزاری جهانی نیاز است و اکنون حقوق بشر است که می تواند تعاملات جهانی را سامان دهد. فقه اگرچه به روزگاری تکافوی نیاز جامعه بوده است، اما اکنون حقوق بشر می تواند از عهده نیازهای جهانی برآید. برای بررسی این مسأله می توان فقه را در دو سطح بازشناسی کرد: سطح تئوریک و سطح عملی. در حوزه عملی، هم فقه و هم حقوق بشر روش اند؛ روشی که با آن تعامل میان انسان ها، انسان ها و حکومت ها، حکومت ها و حکومت ها تنظیم می شود.
برای این که فقه در این حوزه کارآمد باشد، باید دارای مجموعه ای از قوانین، الزامات و تأسیسات باشد. و این قابلیت را داشته باشد که نیازهای نوین را پاسخ گویی کند. برای بررسی این مسأله می توان به دو روش استناد کرد. شناسایی فقه به عنوان متن و شناسایی فقه به عنوان متنی تاریخی.
در روش نخست، به خود فقه فارغ از واقعیت یافتگی اش نگریسته می شود که آیا این مجموعه دارای قابلیت تأسیس نظام حقوقی هست؛ ظرفیت آن تا کجاست؛ و قابلیت انعطاف آن تا چه میزان است. با مراجعه به متون فقهی می توان دریافت که فقه از چنان گستردگی برخوردار است که هیچ یک از شئون انسانی را فروگذار نکرده است. در باب روابط میان انسان ها، روابط انسان و حکومت و روابط حکومت ها احکامی تولید کرده که مجموعه آن بالغ بر مجلدات بسیار است (مجموعه ای فقهی مانند جواهرالکلام ۴۲ جلد است.)

 

در طول قرن ها، فقیهان بسیاری، فارغ از رابطه قدرت و فقه به فقه تنها به عنوان علم پرداخته اند و مسائل آن را در ابواب مختلف از طهارت تا دیات با فروع فراوان ترتیب داده اند که حتی مطالعه آن سال ها به طول می انجامد. این متن به خودی خود، در قالب نظامی حقوقی با تمام لوازم آن خود را آشکار می سازد.
از سوی دیگر، می توان به فقه به مثابه متنی که در تاریخ تحقق یافته است نگریست. قرن هاست که فقه در قالب نظام حقوقی، مبنای عمل جوامع بسیار قرار گرفته است. به روزگاری از اندلس تا هند و هم اکنون در بخش معتنابهی از جهان، فقه مبنای تعامل انسان هاست. در طول تاریخ،حکومت های بسیاری بر اساس شریعت اسلامی پدید آمده اند و نظام خود را بر اساس فقه بنا کرده اند و فقه توانسته است با توجه به دگرگونی های هر زمان، با تکیه بر اصول خویش، ظرفیت های جدیدی بیافریند و مردمی را که دل در گرو دین داشته اند، از نظامی مبتنی بر دین که از زمانه جدا نیست و می تواند مشکلات جدید را پاسخ دهد، ناامید نسازد.
در تاریخ فقه، دگرگونی های بسیاری حتی به ظاهر ساختارشکن، اتفاق افتاده است و مسائل مستحدثه بسیاری پدید آمده است، اما فقه توانسته خود، راه را ادامه دهد و راه را برای معتقدانش هموار سازد. اکنون جمهوری اسلامی نظامی را بر اساس فقه پی ریزی نموده و می کوشد بر پایه فقه، جامعه ای مدرن فراهم آورد.
آنگاه که نسبت میان فقه و حقوق بشر را برمی رسیم، به موضوعاتی برمی خوریم که فقه در باب آنها موضع گیری های صریح کرده است. این موضع گیری ها گاه چنان است که به ظاهر تخالفی آشکار با حقوق پذیرفته شده جهانی دارد؛ موضوعاتی مانند: آزادی مطلق در انتخاب و تغییر دین، برابری مطلق حقوقی میان زن و مرد و یکسان قرار دادن دین با ویژگی های دیگر انسانی. در سطح تئوریک، قابلیت های فقه چنان است که می تواند در عرصه های جهانی تحقق یابد. نگاه کلان فقه به روابط، برخورداری از منابع غنی، سازگاری با عقلانیت در جهت گیری های کلی، استفاده از عقل به عنوان یکی از منابع، انعطاف پذیری در مورد مصادیق و دقت در بیان کلیات همه اصولی هستند که بر جامعیت فقه دلالت دارند.
۲.یکی از ویژگی های ممتاز فقه، برخورداری از «علم اصول» است. علم اصول علمی است مقدّمی که روش های استنباط فقهی را تحلیل می کند. مباحث الفاظ علم اصول در روش، شباهت هایی به فلسفه تحلیل زبانی می رساند. از دیگر مباحث علم اصول ،عرف و عقلانیت عرفی است. کسانی که با علم اصول و اندیشه های مدرن آشنا هستند، در نسبت میان این ها به خوبی می دانند که در برخی مباحث، علم اصول دارای برتری هایی در روش و ساختار بحث است. اگرچه باید به این واقعیت تأسف انگیز تأکید کرد که «اصول» علمی ناشناخته است.
از جمله مباحث تئوریک، نگاه فقه به انسان است. البته نباید این مسأله را به سطح ایدئولوژیک تحویل برد. از مهمترین اشکالاتی که به فقه خصوصاً و به دین عموماً وارد می شود، این است که دین و فقه انسان را «عبد» می خواهد. فقه با انسان نه به عنوان انسان، بلکه تنها به عنوان شیئی پرستنده روبه روست که وظیفه دارد آداب و سلوکی را انجام دهد. حال آن که در حقوق بشر و در دوران جدید، انسان فارغ از هر رنگ و نژاد و تنها به اعتبار انسان بودن محترم است. بر این پایه، فقه تکلیف مدار است و حقوق بشر چون به انسان به عنوان انسان می نگرد و حقوق او را بررسی می کند، بنابراین حق مدار است.
در بررسی این مسأله باید پذیرفت که دین انسان را عبد می خواهد و باید بر این نکته پای فشرد. اما باید توجه داشت که دین عبودیت را تنها فرم رابطه انسان و خدا می داند. رابطه انسان با خدا رابطه عبودیت مدارانه است که البته در زمینه ای مهرجویانه تحقق می پذیرد؛ یعنی در فرم رابطه ای من ـ تو که سرشار از توکل، سرسپردگی، رضایت و خشوع است. در این رابطه است که انسان مکلف است.
اما این فرم رابطه، به هیچ صورت، به دیگر روابط سرایت نمی کند. آیه «لقد کرّمنا بنی آدم» مهم ترین گزاره است که در این باره بیان می شود. انسان، از سوی خداوند کرامت یافته است و فرم رابطه ای انسان ها با یکدیگر، در زمینه کرامت محقق می شود. در این جا، انسان بر پایه حقوق خویش با دیگران رفتار می کند و تکلیف از این حق تولید می شود. فرم تولید تکلیف از حق، نتیجه ای عقلانی است که در همه نهادهای حقوقی و از جمله حقوق بشر، مورد توجه است.
۳. فقه با تکیه بر مفاهیم اساسی حیات، آزادی و عدالت به تبیین نظام پیشنهادی خود می پردازد. حق حیات، حق آزادی و حق عدالت حقوقی هستند که فقه در عقلانی ترین فرم برای انسان قائل شده است. این حقوق پایه جهانی شدن حقوق بشر اسلامی است. اسلام حکومت ها را موظف کرده است تا این حقوق شهروندان را پاس دارند و ضامن برخورداری تمام شهروندان از این حقوق شوند. به این ترتیب بر پایه اندیشه اسلام، حکومت برای برقراری این حقوق مکلف است و شهروند حق دارد تا این حقوق را مطالبه کند.
در فرم رابطه حقوقی، تمام شهروندان اعم از زن و مرد و مسلمان و کافر، صاحب حق اند؛ اگرچه در فرم رابطه کلامی، رابطه از نوع دیگری است. «ان اکرمکم عندالله اتقیکم»، رابطه ای است میان انسان و خدا که از آن، وضعیتی حقوقی تولید نمی شود. در روابط میان انسان ها، با توجه به انسان بودن، چه مسلمان و چه کافر و چه زن و چه مرد همه دارای حقوقی یکسان هستند و بر پایه این حقوق مکلف اند تا حقوق دیگران را پاس دارند. همان گونه که در قرآن می خوانیم: «لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً؛ (آل عمران/ ۶۴) کسی از ما دیگری را ارباب خود نگیرد»، بر این حقیقت دلالت دارد که فرم رابطه ای انسان ها، عبودیت مدارانه نیست و کسانی که چنین کنند، حق خویش را فرو نهاده اند. انسان ها همه در برابر یکدیگر مساوی اند و هیچ کس را بر دیگری برتری نیست.
۴. برای این که فقه را جهان شمول دانست باید به متن فقه مراجعه کرد. روشنفکرانی که معتقدند فقه اسلامی در دوران جدید ناکارآمد است، شناختی عمیق و خودبنیاد از فقه ندارند. از سوی دیگر فقیهانی نیز هستند که به لایه های سطحی و روبنایی فقه دل بسته اند و از سطح ظاهر در نمی گذرند. این هر دو گروه در این نگرش مشترکند که فقه با حقوق بشر سازگار نیست، و طبعاً نمی توانند به این نتیجه منطقی و غیرجانبدارانه دست بیابند که فقه، دارای برتری های تئوریک و روشی از حقوق بشر است.
مسأله حقوق اهل کتاب یکی از مسائلی است که در این زمینه راهگشاست. اکنون در قانون جمهوری اسلامی دیه اهل کتاب با مسلمان یکی شده است. روشنفکران مسأله دیه را همواره یکی از مشکلات رویاروی فقه می دانسته اند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر

دانلود پایان نامه ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان

اختصاصی از فی لوو دانلود پایان نامه ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان


دانلود پایان نامه ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان

ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در

واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:218

گروه مدیریت بازرگانی

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد ((M.A))

گرایش: تحول

فهرست مطالب :

چکیده.................................................................... 1

فصل اول : کلیات تحقیق

1-1 . مقدمه ..................................................................... 3

1-2. بیان مساله ........................................................... 4

1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق ............................................ 6

1-4. اهداف پژوهش ............................................................ 8

1-5. چارچوب نظری .............................................................. 8

1-6. فرضیات تحقیق ........................................... 10

1-7. تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیر های تحقیق ................. 10

1-8. قلمرو تحقیق ................................................... 14

فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق

2-2. بخش اول: سازمان یادگیرنده........................................ 16

2-2-1. مفهوم سازمان یادگیرنده........................................... 16

2-2-2. تاریخچه سازمان یادگیرنده........................................ 17

2-2-3. تعاریف سازمان یادگیرنده.................................................. 18

2-2-4. رویکردهای سازمان یادگیرنده..................................................... 21

2-2-4-1. رویکرد تفکر سیستمی....................................................... 21

2-2-4-2. رویکرد یادگیری........................................................ 22

2-2-4-3. رویکرد استراتژیک‌..................................................... 22

2-2-4-4. رویکرد رویکرد ترکیبی ‌.................................................. 22

2-2-5. تفاوت یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده............................... 23

2-2-6. ضرورت ایجاد سازمان یادگیرنده................................................ 25

2-2-7. عوامل مؤثر بر ایجاد سازمان یادگیرنده................................ 26

2-2-8. ویژگی‌های سازمان یادگیرنده..................................................... 27

2-2-9. مزایای سازمان یادگیرنده............................................................. 30

2-2-10. نظریه‌ها و الگوهای سازمان یادگیرنده....................................... 30

2-2-10-1. سازمان یادگیرنده از نظر سنگه.......................................... 31

2-2-10-2. سازمان یادگیرنده از نظر گاه........................................... 32

2-2-10-3. سازمان یادگیرنده از نظر گاروین................................... 33

2-2-10-4. سازمان یادگیرنده از نظر بنت و اوبراین.................................. 33

2-2-10-5. سازمان یادگیرنده از نظر انجمن آموزش و توسعه................. 34

2-2-10-6. سازمان یادگیرنده از نظر کپلان و نورتون.................................. 35

2-2-10-7. سازمان یادگیرنده از نظر گفارت و مارسیک........................... 35

2-2-10-8. سازمان یادگیرنده از نظر جیمز.......................................... 36

2-2-10-9. سازمان یادگیرنده از نظر مامفورد....................................... 37

2-2-10-10. سازمان یادگیرنده از نظر پدلر و همکاران........................ 37

2-2-10-11. سازمان یادگیرنده از نظر مارکوارت................................. 37

2-2-10-12. سازمان یادگیرنده از نظراورتن بلاد.................................... 38

2-2-10-13. سازمان یادگیرنده از نظر واتکینزو مارسیک..................... 39

2-2-11. سطوح سازمان‌های یادگیرنده................................................. 44

2-3. بخش دوم: آمادگی برای تغییر.............................. 46

2-3-1. مقدمه ........................................................ 46

2-3-2. مفهوم تغییر، تحول و تغییر بنیادی.................................... 47

2-3-3. ابعاد تغییر سازمانی................................................ 48

2-3-4. انواع تغییر.............................................................. 48

2-3-5. سطوح تغییر................................................ 50

2-3-6. مدل‌های تغییر سازمانی........................................ 51

2-3-6-1. الگوی سه مرحله‌ای تغییر کرت لوین............................ 52

2-3-6-2. الگوی برنامه‌ریزی..................................................... 54

2-3-6-3. الگوی تغییر جامع رالف کیلمن.......................................... 55

2-3-6-4. الگوی کانون‌های بهبود کیفیت.............................. 56

2-3-6-5. الگوی مدیریت تغییرات استراتژیک استیس و دانفی................ 57

2-3-6-6. مدل تجزیه و تحلیل جریانی جری پوراس.............................. 58

2-3-6-7. مدل شش خانه‌ای ویس بورد.......................................... 59

2-3-6-8. مدل تطبیق برای تحلیل سازمانی.................................... 61

2-3-6-9. چارچوب فرهنگی، سیاسی و فنی تیجی............................. 62

2-3-6-10. مدل بورک و لیتوین............................................. 63

2-3-6-11. الگوی ادکارپروسی.............................. 64

2-3-6-12. الگوی فرآیند اتصالی...................................... 66

2-3-6-13. الگوهای تئوریک و پیاده‌سازی نظریه‌های سهم تغییر رفتاری................ 66

2-3-7. دلایل تغییر.................................................................... 67

2-3-8. عامل‌های مؤثر بر تغییر سازمانی................................... 67

2-3-9. مقاومت در برابر تغییر.......................................................... 70

2-3-10. عوامل مقاومت در برابر تغییر........................................ 72

2-3-11. مدیریت تغییر.......................................................... 73

2-3-12. استراتژی‌های اساسی برای مدیریت تغییر..................................... 74

2-3-13. مهارت‌های مدیریت تغییر............................................... 75

2-3-14. شیوه‌های اعمال تغییر و سبک مدیریت تغییر........................... 77

2-3-15. پیش ران‌های مدیریت تغییر..................................................... 79

2-3-15-1. واکنش و نگرش به تغییر........................................ 79

2-3-15-2. آمادگی برای تغییر............................................ 83

2-3-16. عوامل موثر در ایجاد آمادگی برای تغییر...................... 84

2-3-17. کاربست آمادگی به تغییر در آموزش عالی................................... 90

2-4. بخش سوم: مروری بر تحقیقات انجام‌شده.............................. 92

2-4-1. تحقیقات انجام شده در داخل کشور ........................................ 92

2-4-2. تحقیقات انجام شده در خارج کشور ........................................ 98

فصل سوم : روش اجرای تحقیق

3-1. مقدمه ........................................................... 105

3-2. روش تحقیق ................................................................ 105

3-3. جامعه آماری ............................................... 106

3-4. نمونه آماری ................................................ 106

3-5. روش جمع آوری داده ها .................................................... 107

3-6. ابزار سنجش تحقیق ...................................... 107

3-6-1. پرسش نامه ابعاد سازمان یادگیرنده ................................... 107

3-4-2. پرسش نامه آمادگی برای تغییر......................................... 108

3-7. روایی و پایایی ابزار گرد آوری داده ها ............................................ 109

3-7-1. روایی........................................................ 109

3-7-1-1. روایی صوری و محتوایی................................. 110

3-7-1-2. روایی سازه....................................................... 110

3-5-2. پایایی ................................................................... 118

3-8. روش تجزیه و تحلیل داده ها ........................................ 120

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

4-1. مقدمه ...................................................................... 122

4-2. توصیف متغیرهای جمعیت شناختی پاسخ دهندگان.................... 123

4-3. توصیف متغیرهای تحقیق.................................................... 130

4-4. بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق(آزمون کولوموگروف – اسمیرنف).................. 142

4-5. آزمون فرضیات........................................ 143

4-6. مدل مفهومی تحقیق................................................. 151

4-6-1. مدل پایه تحقیق درحالت استاندارد......................................... 151

4-6-2. مدل پایه تحقیق درحالت اعداد معنی‌داری ........................ 152

4-6-3. بررسی شاخص های مدل اصلی تحقیق........................... 152

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها

5-1. مقدمه ............................................................... 155

5-2. نتایج آمار توصیفی .............................................................. 155

5-3. نتایج آمار استنباطی ............................................................. 156

5-4. پیشنهادهای تحقیق ......................................................... 160

5-4-1. پیشنهادها بر اساس یافته های تحقیق(پیشنهادات اجرایی)................ 160

5-4-2. پیشنهادها برای تحقیقات آتی ........................................... 163

5-5. محدودیت های تحقیق ................................................ 163

پیوست ها........................................................................ 164

منابع و مآخذ............................................................................ 189

فهرست منابع فارسی........................................................ 190

فهرست منابع غیرفارسی.................................................... 196

چکیدۀ انگلیسی..................................................... 203

فهرست جداول :

2-1. جدول: طبقه‌بندی تغییرات محیطی.......................................... 16

2-2. جدول: تغییر رویکرد به مؤلفه‌های سازمانی.............................. 17

2-3. جدول: سیر تعاریف سازمان یادگیرنده....................................... 20

2-4. جدول: تفاوت بین سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی.......................... 25

2-5. جدول: انواع تغییرات سازمانی................................................. 49

2-6. جدول: انواع تغییرات.............................................................. 49

2-7. جدول: مدل های عمده تحول سازمانی......................................... 51

2-8. جدول: نوع شناسی استراتژی های تغییر دانفی و استیس..................... 58

3-1. جدول: توزیع سؤالات پرسشنامه برحسب ابعاد سازمان یادگیرنده و آمادگی برای تغییر... 109

3-2. جدول: تحلیل عاملی پرسشنامه ابعادسازمان یادگیرنده به تفکیک سؤالات............. 113

3-3. جدول: تحلیل عاملی پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده............. 114

3-4. جدول: شاخص‌های برازش مدل اندازه گیری متغیر سازمان یادگیرنده............... 114

3-5. جدول: تحلیل عامل تاییدی پرسشنامه آمادگی برای تغییر به تفکیک سؤالات........ 117

3-6. جدول: شاخص‌های برازش مدل اندازه گیری متغیر آمادگی برای تغییر............ 118

3-7. جدول: تحلیل عامل تاییدی پرسشنامه آمادگی برای تغییر....................... 118

3-8. جدول: ضریب پایایی پرسشنامه سازمان یادگیرنده و آمادگی برای تغییر.............. 119

4-1. جدول: توصیف جنسیت پاسخ دهندگان.............................. 123

4-2. جدول: توصیف سن پاسخ دهندگان.................................. 124

4-3. جدول: توصیف تحصیلات پاسخ دهندگان...................................... 125

4-4. جدول: توصیف سنوات خدمت پاسخ دهندگان........................ 126

4-5. جدول: توصیف سمت پاسخ دهندگان................................................. 127

4-6. جدول: توصیف رتبه علمی پاسخ دهندگان............................................ 128

4-7. جدول: توصیف نوع استخدام پاسخ دهندگان............................................ 129

4-8. جدول: توصیف متغیر خلق فرصت یادگیری مستمر......................... 130

4-9. جدول: توصیف متغیر ارتقا پرسشگری و گفتمان............................... 131

4-10. جدول: توصیف متغیر ترغیب همکاری و یادگیری گروهی.......................... 132

4-11. جدول: توصیف متغیر ایجاد سامانه‌های کسب و اشتراک یادگیری................... 148

4-12. جدول: توصیف متغیر توانمندسازی افراد برای رسیدن به بینش جمعی............... 149

4-13. جدول: توصیف متغیر ارتباط سازمان با محیط....................................... 150

4-14. جدول: توصیف متغیر رهبری استراتژیک برای یادگیری.................... 151

4-15.جدول: توصیف متغیر نگرش رفتاری........................................ 152

4-16. جدول: توصیف متغیر نگرش شناختی..................................... 153

4-17. جدول: توصیف متغیر نگرش احساسی................................... 154

4-18. جدول: توصیف متغیر سازمان یادگیرنده...................................... 155

4-19. جدول: توصیف متغیر آمادگی برای تغییر............................................ 156

4-20. جدول: آزمون کولموگروف- اسمیرنف................................. 157

4-21. جدول: ضریب همبستگی بین سازمان یادگیرنده و آمادگی برای تغییر............... 158

4-22. جدول: ضریب همبستگی بین خلق فرصت‌های یادگیری مستمر و آمادگی برای تغییر..... 159

4-23. جدول: ضریب همبستگی بین ارتقا پرسشگری و آمادگی برای تغییر....................... 160

4-24. جدول: ضریب همبستگی بین ترغیب یادگیری تیمی و آمادگی برای تغییر....... 161

4-25. جدول:ضریب همبستگی ایجاد سامانه‌های کسب و اشتراک یادگیری وآمادگی برای تغییر... 162

4-26. جدول: ضریب همبستگی بین توانمندسازی افراد برای بینش جمعی وآمادگی برای تغییر.... 163

4-27. جدول: ضریب همبستگی بین ارتباط سازمان با محیط و آمادگی برای تغییر............. 164

4-28. جدول: ضریب همبستگی رهبری استراتژیک برای یادگیری و آمادگی برای تغییر........ 165

4-29. جدول: شاخص های برازش مدل تحقیق در حالت کلی................................ 167

چکیده :

چالش‌های پیش روی سازمان ها ناشی از تغییرات محیطی ، نیاز برای برقراری رفتارهای جدید به ویژه آمادگی برای تغییر را درآنها ایجاد نموده ومولفه های سازمان یادگیرنده، پاسخی به این نیازاست. هدف از این مطالعه بررسی بررسی رابطه بین ابعادسازمان یادگیرنده وآمادگی برای تغییردرواحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان می باشد. این مطالعه از نظرروش توصیفی_ تحلیلی و از نظر روابط بین متغیرها همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضراعضای هیئت‌علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان هست که در سال1392جمعاً 1774 نفرمی باشد.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 251نفر محاسبه شد. ابزار جمع آوری داده ها در این مطالعه، دو پرسشنامه ابعادسازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز(2003)DLOQ و پرسش نامه استاندارد گرایش به سوی تغییردونهام وهمکاران (۱۹۸۹) بوده است.بررسی پایایی ابزاراز طریق محاسبه ضریب آلفاوبررسی روایی ابزار نیز با استفاده ازدوروش روایی محتوایی وبراساس روش تحلیل ساختارهای عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزارLISREL انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، ضرایب قابل قبولی برای هر یک از شاخصهای سازه های ابعادسازمان یادگیرنده و گرایش به سوی تغییر را نشان دادند. به منظور بررسی فرضیه ها از ضریب همبستگی با استفاده از نرم افزار18 SPSS استفاده شد و روابط معنی دار آماری برای کلیه فرضیات آماری بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای ابعادسازمان یادگیرنده وآمادگی برای تغییر رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد.

کلمات کلیدی:سازمان یادگیرنده،آمادگی برای تغییر،دانشگاه آزاداسلامی

مقدمه :

پویایی‌های رقابت جهانی ، پیشرفت‌های تکنولوژیکی ، ساختاربندی مجدد شرکت و شرایط اقتصادی بی‌ثبات همگی تغییراتی هستند که تجارت را تحت پوشش قرار داده‌اند و آن را برای سازمان‌ها ، مهم‌تر از سایر موارد جلوه داده‌اند ((Weldy,2009.تغییر سازمانی به سبب نیروها و فشارهایی مانند تغییر و حرکت سیاسی جهان سازی به سمت نئولیبرالیسم،به یک پدیده فراگیر در سازمان‌های خدمات انسانی و کسب‌وکار تبدیل شده است(Hendrickson & Gray, 2012) .پدیده تغییر، همواره به عنوان چالشی عمده و اساسی که بر افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها اثرمی گذارد مطرح و مورد توجه محققان مختلف بوده است. سازمان‌ها از طریق مهندسی مجدد، مدیریت کیفیت فراگیر، کوچک، سازی، ادغام و مالکیت، تغییرات فرهنگی، تجدید ساختار و سازمان‌دهی مجدد، توسعه نرم‌افزاری، توسعه فناوری و دیگر مداخلات در سازمان‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند تا بتوانند تغییرات موفقی را ایجاد کنند(لگزیان و ملک‌زاده،1389).در چنین شرایطی، استفاده ازپارادایم قدیمی فرماندهی و کنترل که بر تخصص گرایی و کار آیی تأکید دارد و منجر به ایجاد سازمان‌های چند بخشی شده است، چاره‌ساز نیست. (قربانی زاده،1388)ومرکزیت پارادایم جدید و مشوق بستر تغییر ، یادگیری است(علی احمدی و همکاران،1389).پژوهشگران بارها اشاره‌کرده‌اند که یادگیری، جوهر موفقیت در فرآیند تغییر سازمانی است.شین[1] (۱۹۹۳)عقیده دارد سازمان‌هایی که سریع‌تر یاد می‌گیرند، قادرند خود را سریع‌تر با تغییر وفق دهند. یادگیری، شرط لازم برنامه‌ریزی و مدیریت موثر تغییر است. یادگیری نه تنها شانس بقای سازمان را افزایش می‌دهد، بلکه یک مزیت رقابتی پایدار را فراهم می‌آورد(پاک نژاد و همکاران،1390).

به همین دلیل است که مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سال‌های اخیر مطرح‌شده و رشد فزاینده‌ای داشته است. سازمان یادگیرنده، پدیده‌ای است که با شروع دهه 90 میلادی مطرح شد . علت پدیدار شدن چنین سازمان‌هایی، شرایط، نظریه‌ها و تغییر و تحول در محیط‌های سازمانی پیش از این دهه بوده است؛ به گونه‌ای که تمام سازمان‌ها تلاشی گسترده را برای بقای خود آغاز کرده بودند و برای آن که بتوانند خود را در محیط پرتلاطم اطراف خویش حفظ کنند، می‌بایست از چارچوب‌های ناپویا، خارج و به سمت سازمان یادگیرنده متحول شوند، یعنی در ساختار و اساس خود دگرگونی‌هایی ژرف ایجاد کنند(بهروزی و همکاران ،1388).

در سازمان‌های یادگیرنده افراد به طور مستمر توانایی خود را افزایش می‌دهند تا به نتایجی که مورد نظرشان است برسند.در این سازمان‌ها الگوهای جدید تفکر پرورش می‌یابد، اندیشه‌های جمعی و گروهی ترویج می‌شود، افراد چگونه آموختن را به اتفاق هم یاد می‌گیرند(تقی زاده و سلطانی فسقندیس،1389). سازمان یادگیرنده محرکی برای ایجاد و استمرار نگرش به تغییر است. سازمان‌هایی که به دنبال ادامه حیات و حفظ سهم بازار خود هستند نه تنها باید تغییرات محیطی را نظاره و پایش نمایند بلکه لازم است شرایط لازم را برای ایجاد تغییر مهیا کنند.

دراین فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته شده است.ابتدابه طور مختصربه تشریح وبیان مسئله اصلی موضوع پرداخته می شودو درادامه ضرورت انجام تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.وسپس به بیان اهداف، چارچوب نظری،فرضیه های تحقیق،تعریف مفهومی وعملیاتی وقلمرو موضوعی مکانی وزمانی تحقیق پرداخته می شود.

1-2- بیان مساله

سازمان‌ها در یک محیط به شدت رقابتی، و آشفته جهانی هستند که نیاز به توانایی برای انطباق، تغییر، و بهبود به منظور توسعه مزیت رقابتی دارند (2010Weldy & Gillis,). از این رو تغییر در سازمان‌ها به واسطه استدلال‌هایی مثل تغییر فناوری، گرایش‌های ارتباطی جدید، قوانین نوپا و جنبه‌های اجتماعی و محیطی جدید، امری اجتناب‌ناپذیر است(Shah ,2010).

سازمان‌ها باید جهت افزایش قدرت رقابت و قابلیت‌های همپایی با تغییرات و در نهایت حفظ موقعیت خود، در زمینه اجتماعی، از نظر ساختاری متحول شده و از نظر استراتژی نیز تغییر کنند. مدیران لازم است با شناخت تحولاتی که در محیط آن‌ها می‌گذرد به تجدیدنظر و تطبیق وضعیت خود با تحولات مزبور بپردازند و بر ادامه روند فعلی خود آن قدر پافشاری نکنند که بیم آن باشد که برای آینده چیزی برای عرضه کردن نداشته باشند(شریعتمداری و توانگر،1390).مدیران سازمان‌های عصر کنونی و آینده نه تنها باید در برابر محیط متغیر سازگار باشند بلکه باید توانایی تشخیص مشکلات و به‌کارگیری برنامه‌های تغییر را دارا باشند ممکن است پذیرش هر تغییری که در محیط سازمان جریان می‌یابد مطلوب نظر مدیران نباشد ولی رویارویی با بسیاری از این تغییرات اجتناب‌ناپذیر است و افراد و سازمان‌ها باید سعی کنند به گونه‌ای خود را با تغییرات وارده هماهنگ ساخته و بیش‌ترین استفاده را از موقعیت‌های پیش‌آمده ببرند.(اورک و درویش پور،1388) علیرغم افزایش نیاز به درک و مشاهده‌شده تغییر و تلاش‌هایی در اجرای تغییر سازمانی برآورد شده است که حداقل دو سوم تلاش‌های تغییر سازمانی به نتیجه مورد نظر نمی‌رسد یا تغییر مورد حمایت قرارگرفته را افزایش و ترویج نمی‌دهد (Hendrickson,Gray,2012).

به همین جهت اجرای موفق تحول در سازمان‌ها یکی از چالش‌برانگیزترین فعالیت‌های مدیریتی را تشکیل می‌دهد(Kuntz & Gomes,2012). یکی از ضروریات انکارناپذیر برای موفقیت در ایجاد این تغییرات، وجود آمادگی برای تغییر است که در بسیاری از موارد توجه کافی به آن نمی‌شود (لگزیان و ملک‌زاده،1389). میزان موفقیت و پایداری تغییرات اجرایی شدیداً بر آمادگی پذیرش تغییر از سوی نیروی کار، فرصت مشارکت و توسعه صلاحیت‌های مربوطه برای حفظ پیاده‌سازی محتمل هست ( Kuntz & Gomes,2012).آمادگی برای تغییر زمانی اتفاق می‌افتد که محیط، ساختار و نگرش اعضای سازمان به گونه‌ای باشد که پذیرای تغییر در شرف رخ دادن، باشند(پاک نژاد و همکاران،1390).

آمادگی کارکنان برای درک تغییر، نگرش‌ها و باورهای مثبتی را در مورد نیاز به تحول سازمانی منعکس نموده و هدف حمایت فرایندهای تحول را مشخص می‌نماید.( Kuntz & Gomes,2012). افراد به شکلی فعال محیط خود را درک کرده و تحت تأثیر ادراکات خود قرار می‌گیرند نه تحت تأثیر واقعیت‌های عینی. تغییر در سازمان نمی‌تواند بدون همراهی و همکاری افراد سازمان صورت گیرد و تغییر فردی شکل نمی‌گیرد مگر آنکه فرد برای آن آمادگی داشته باشد(لگزیان و ملک‌زاده ، 1389) افرادی که این توان را در خود می‌بینند، واکنش به تغییر و تحولات سازمانی نشان دهند و سطح دانش شغلی بالایی را نشان دهند ، بیشتر فعالیت‌های تغییر و تحول را پذیرا خواهند بود(Kuntz & Gomes,2012). عامل کلیدی تغییر،یادگیری است و یادگیری کلید کاهش مقاومت در مقابل تغییر است(لگزیان و ملک‌زاده،1389). در همین راستا یادگیری سازمانی، فعالیت بلندمدتی است که شرایط را به شرایط سودمند رقابتی تبدیل می‌سازد(علی احمدی و همکارن ،1389). سازمان‌ها در سرعت بالای تغییر در بازار امروز در حال رویارویی با نیاز به داشتن کارکنانی هستند که می‌دانند چگونه یاد بگیرند و می‌توانند به سرعت مجدداً تجهیز شوند و برای چالش‌های جدید آماده شوند (Ho,2011). سازمان‌ها از طریق یادگیری می‌توانند همواره وضعیت خود را نسبت به تغییرات محیطی پویاتر کنند و در مقابل ایجاد تغییر مهیاتر باشند(رضایی و همکاران،1390).

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان

پایان نامه کارشناسی مدیریت صنعتی - بررسی رابطة میان رضایت شغلی خبرنگاران

اختصاصی از فی لوو پایان نامه کارشناسی مدیریت صنعتی - بررسی رابطة میان رضایت شغلی خبرنگاران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تئوری دو عامل انگیزشی هرزبرگ

: دهة 1960 یکی از دوره های بسیار پربار از نظر ارائه مفاهیم انگیزش بود در این دهه سه نظریه ویژه ارائه شده که عبارت از نظریه سلسله مراتب نیازها، نظریه های y , x نظریه بهداشت و انگیزش است. این نظریه ها سنگ زیربنای نظریه هایی هستند که در این سالها ارائه شده اند و در مرحله عمل و در سازمانها، مدیران برای توجیه انگیزه کارکنان خود از این نظریه و اصطلاحات فنی مربوط به آن استفاده می‌کنند. فردریک هرزبرگ استاد و رئیس گروه روان شناسی دانشگاه کیس وسترن ریزرو که سالهای زیادی دربارة انگیزه مطالعه و تحقیق کرده است می‌گوید: کوشش و تلاش بیرونی مدیران برای ایجاد قوه محرکه درونی در کارکنان با ناکامی و شکست روبرو شده است. فقدان محیط سالم از قبیل روابط صحیح بین رئیس و مرئوس و استفاده از مزایای مادی باعث نارضایی کارکنان می‎شود. تنها راه برانگیختن کارکنان این است که به آنها کاری ارجاع کنیم که آنان را درگیر کند، زیرا در مقابل این درگیری است که آنان تن به مسئولیت می دهند. جنبه هایی که مربوط به عوامل انگیزش فردی و اجتماعی از قبیل نیازها، خواسته ها، آرزوها، ارزشها، تغییرات سنی و رشد و پیشرفت یا هیجانات، تجربیات، اعتقادات و رویه های روانی و به طور کلی روابط اجتماعی فرد در خانواده و خارج از خانواده می‎شود آثار این انگیزه ها ممکن است به صورت مختلف مثبت یا منفی ظاهر شود. تأمین معقول و درست نیازهایی مانند نیاز اولیه یا فیزیولوژیکی، نیاز به اهمیت، نیاز به پیشرفت و ارتقا شغلی موجب می‎شود که کارکنان از روحیه قوی و مثبت در محیط کار برخوردار بوده و در انجام وظایف و نیل به هدفهای سازمان از خود تلاش و کوشش نشان دهند (هرزبرگ)

ضرورت بررسی

میزان رضایت شغلی مشاغل مختلف ساختار شغلی هر فرد در جامعه در مقیاس بزرگ به عنوان یکی موارد الزام آور رشد و پیشرفت و ادامة حیات اقتصادی و شغلی در برآیند کل جامعه است. هر فرد از شغلی که در اختیار دارد هدفی را دنبال می‌کند و میزان خاصی از زحمت و تلاش را برای آن انجام داده و از این میزان تلاش خود، در مجموع منتظر به وجود آمدن نتیجه ای است، که این نتیجه به طور خاص عمومیت ندارد و به انتظارات هر فرد به صورت شخصی باز می گردد. اما بر طبق نظریه هائی که تا به حال داده شده و در فصل آینده نیز به آنها اشاره می شود، میزان این نتیجه، رضایت شغلی فرد از کارش را رقم می زند. به نظر می رسد میزان رضایت شغلی هر فرد از تجربة اجتماعی اش- یعنی شغل- به وجود آورندة میزان بهره وری شغلی و افزایش سطح آن، میزان تعهد کاری، تأمین نیاز به پیشرفت در هر فرد، انگیزة انجام کار و ادامة خلاقانة آن و پیشرفت، در جهت اهداف سازمانی و علاقمندی به تأمین اهداف مجموعة شغلی خود است. در مقیاس تئوریک نظریه های گوناگونی برای رضایت شغلی هر فرد از کارش، ارائه شده و میزان اهمیت آن نیز در بکارگیری خلاقیت های هر فرد پس از تأمین رضایت شغلی برای رسیدن به اهداف کلی سازمانی، مشخص است. و این میزان اهمیت نیز ضرورت بررسی و اندازه گیری میزان رضایت شغلی را در دوره های مختلف و فاصلة زمانی مناسب در هر سازمان مشخص می نماید. مدیریت هر سازمانی بنا به مقتضیات سازمان مطبوع خود بایستی میزان تحقق اهداف را در فواصل زمانی معینی رصد کرده انحرافات را تشخیص داده و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کند، و یکی از مهمترین برنامه های آن، تأمین حمایت منابع انسانی هر سازمان از یک مقیاس کوچک به نام منبع انسانی فردی تا مقیاس بزرگتر، کل منابع انسانی سازمان است و این با ریزبینی مدیران برای تأمین رضایت فردی هر کارمند و یا عضو مؤثر سازمان به عنوان یک سلول از بدنة حیات این مجموعه، تأمین شده و بسیار مؤثر و مهم می نماید

بیان موضوع پژوهش و ضرورت آن

A-2-1- ضرورت تربیت نیروی انسانی مجرب و با انگیزه در عرصة اطلاع رسانی در سالهای اخیر پیدایش انقلاب تکنولوژیکی نوین در حوزه های مختلف، به ویژه در سپهر رسانه ای موجبات افزایش ظرفیت باندهای ارتباطی، سطح تعاملی، ناهمزمانی، تمرکز زدائی، انعطاف پذیری،‌ کاستن از زمان اخطار و نیز افزایش فردی سازی و میزان بازخورد فرآیندهای ارتباطی را فراهم کرده است. امروزه بسیاری از کشورها و نهادهای بین المللی در حوزه ارتباطات، طرح های مهمی را به اجرا درآورده اند که از آن جمله می‎توان به دو طرح زیرساخت اطلاعات جهانی و زیر ساخت اطلاعات ملی اشاره کرد که ملت ها را به پنج اصل سرمایه گذاری در بخش خصوصی، ایجاد رقابت، دسترسی آزاد به اطلاعات، شکل گیری محیط انعطاف پذیر قانونگذاری و نیز تضمین خدمت رسانی جهانی توجه داده اند. چنان که در دهه های اخیر، بسیاری از پارلمان های کشورهای مختلف با اجرای تحقیقات موردی و موضوعی مبتنی بر این اصول توانسته اند قوانین و مقررات رسانه ای خود را متناسب با تحولات نوین اصلاح کنند و در مواردی به طراحی الگوی مقتضی بپردازند. با این وصف در کشور ما تاکنون طرحی رسمی و همه جانبه در حوزه رسانه ها که بتواند تمامی ابعاد را مورد توجه قرار دهد، اجرا نشده است. از آن جا که نظام رسانه ای در ایران از ساخت و کارکرد سیستمی برخوردار نیست، نمی توان همچون سایر کشورها پارادایم نظام رسانه ای و ارتباطی خود را بر طرح ها و الگوهای وارداتی نظیر طرح پیش گفته بنا نهاد یا به طراحی و ساماندهی آن‌ها پرداخت. به عبارت دیگر در این زمینه نه تنها می‎توان صرفاً به تجربیات جهانی بسنده کرد و نه این که فقط به ملاحظات داخلی توجه داشت، بلکه باید تمامی ابعاد و شاخص های نظام ارتباطی را به صورتی همه جانبه و یک به یک نگریست و آن گاه آن‌ها را با منطقی موزائیکی ترکیب کرد. (مجله مجلس پژوهش رسانه- دکتر حسن طائی)، در این میان نقش خبرنگار به عنوان نیروی انسانی سامان دهنده و ارتباط دهنده ای است که با اتکاء به ذوق و استعداد شخصی، پس از گذرانیدن دوره آموزشی تخصصی و همچنین با توجه به مسئولیت اجتماعی که این حرفه بر عهده او می گذارد، وظیفة کسب، تهیه، جمع آوری و تنظیم «اخبار» و انتقال آن‌ها را از طریق وسایل ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیو، تلویزیون و خبرنگاران به مخاطبان بر عهده دارد. تطبیق با چنین شرایطی است که آموزش تخصصی و آگاهی از مفاهیم علمی به عنوان یک ضرورت اساسی رخ می نماید. (روزنامه نگاری نوین- نعیم بدیعی، حسین قندی)

فرمت ورد  تعداد صفحات 76


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی مدیریت صنعتی - بررسی رابطة میان رضایت شغلی خبرنگاران

مقاله پیوندهای جغرافیا و جهانگردی میان مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان - 31 صفحه وورد

اختصاصی از فی لوو مقاله پیوندهای جغرافیا و جهانگردی میان مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان - 31 صفحه وورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله پیوندهای جغرافیا و جهانگردی میان مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان - 31 صفحه وورد


مقاله پیوندهای جغرافیا و جهانگردی میان مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان    - 31 صفحه وورد

 

 

 

 

 

 

مقدمه

ظهور اسلام ابتدا درمیان قوم عرب و سپس گسترش آن درمیان مردم سرزمین‌های دیگر، تغییرات ژرفی در زیرساخت‌های فکری ایجاد کرد. دمیدن روح جست‌وجو در فکر مسلمانان، یکی از پیامدهای ظهور اسلام بود که به کشف سرزمین‌های دیگر منجر شد. تعلیمات اسلام (چه قرآن و چه سنت نبوی) در این میان بسیار مؤثر بود. در این میان، جغرافیا یکی از علومی بود که مسلمانان به آن توجه بسیاری نشان دادند؛ چراکه از این راه می‌توانستند سرزمین‌های دیگر را شناسایی کنند. این، به‌نوعی می‌توانست نگرشی سودانگارانه باشد؛ چراکه زمامداران، مشوق کسانی بودند که اقلیم‌های دیگر را بازشناسند و این درنهایت به‌نفع دستگاه سیاسی تمام می‌شد. اما، به هر حال، نوشته‌های جغرافی‌دانان (به‌ویژه جغرافی‌دانان عصر کلاسیک) باعث شد که بسیاری از مسلمانان با درنظرگرفتن بن‌مایه‌های ذهنی برگرفته از این آثار، خود به کار سیاحت و جهانگردی اقدام کنند. از این منظر، جغرافیا و جهانگردی، ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر یافتند و درنهایت، این پیوستگی باعث شد مطالعات و بررسی‌های دانشمندان غنی شود. اوج کار جغرافی‌دانان جهانگرد، قرن‌های سوم و چهارم هجری است. این روند تا قرن هشتم هجری ادامه می‌یابد و از آن پس رو به افول می‌گذارد. قرن‌ها تلاش و جست‌وجو، باعث آفریدن آثار شکوهمندی در عرصة جغرافیا درمیان جغرافی‌دانان و مورخان اسلامی شد؛ اما پس از قرن هشتم هجری، با ورود اروپاییان به میدان جست‌وجو، این روند معکوس شد.

در این مقاله، دربارة علل توجه مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان به جغرافیا و جهانگردی و ارتباط جغرافیا و جهانگردی در تمدن اسلامی و مطالعات و نتایجی که از این فرایند مایة تمدن اسلامی شد، توضیح داده شده است.

 

پیوند جغرافیا و جهانگردی

جغرافیا و جهانگردی، دو مقولة جدا از هم نیستند. جغرافیا از دیرباز علم بوده است و ریشة آن را می‌توان در زبان یونانی جست. «جئوس»[1] به‌معنی «زمین» و «گرافوس»[2] به‌معنی «تصویر» یا «نگاشتن». در متون اسلامی، عناوین کتاب‌های جغرافی‌دانان مشهور چون «مارینوس صوری»[3] (درگذشته در130 هـ . ق.) و «کلودیوس بطلمیوس»[4] (درگذشته در 168م.) با عنوان صورة‌الارض ترجمه شده است. نزدیک‌ترین معنی جغرافی به جهانگردی را «علی‌بن‌حسین مسعودی» (درگذشته در 346 ﻫ . ق.) ــ مورّخ و جغرافی‌دان مشهور ــ ذکر و آن را «قطع‌الارض» ــ یعنی «پیمودن زمین» معنی کرده است (حلبی، 1372: 359ـ358؛ فرشاد، 1365: ج 1، ص 233؛ قره‌چانلو، 1380: ج 1، ص 8). با این همه، بین جغرافی و جهانگردی پیوندهای محکمی وجود داشته و به عبارتی بهتر ، جغرافی تأثیر ژرفی بر جهانگردی گذاشته است. در اینجا رواست به این نکته توجه دهیم که برخی جغرافی‌دانان، جهانگردان سرزمین‌های شناخته‌شده و بعضاً ناشناختة روزگار خود بودند و پس از عمری گردش در سرزمین های پیرامون خود به نگارش اثرشان پرداختند. از این‌رو باید به اینان «جغرافی‌دانان جهانگرد» نام و نشان داد؛ چرا که مشاهدة مستقیم و تجربة عینی، بر غنای داشته‌های ذهنی آنان می‌افزود و چه بسا بسیاری اطلاعات جدید را جایگزین آگاهی‌های قدیم می‌کرد. درمقابل، برخی جغرافی‌دانان هیچ‌گاه از محل زندگی خود خارج نشدند و صرفاً با کمک از آثار جغرافی‌دانان دیگر آثار خود را به‌رشتة تحریر کشیدند. به‌غیر از دو دسته، گروه سومی هم وجود داشتند که تنها عنوان جهانگرد می‌توان به آنها داد که فقط دیده‌های خود را نوشتند. آنان در تاریخ به‌عنوان جغرافی‌دان یا جغرافی‌دان جهانگرد شناخته نمی‌شوند و به این دلیل معروف شدند که جغرافی‌دانان بعدی از آثار قلمی آنان استفاده کردند. به شیوه‌ای نمونه می‌توان از این دسته به «نئارخوس»[5] ــ سردار اسکندر ــ اشاره کرد. او سرباز بود و هدف اسکندر از گسیل وی در امتداد ساحل اقیانوس هند به غرب ــ یعنی دریای عمان و خلیج فارس ــ توسعة تجارت و جست‌وجوی مکان‌های مناسب برای مهاجرنشین‌های جدید و بندرگاه‌ها بود (ساویل[6]، 1959: 127 و 148). او بدون آنکه از جغرافی چیزی بداند، یادداشت‌برداری می‌کرد؛ که یادداشت‌های او ابتدا مورد استفادة سودانگارانة فاتحان جدید ایران قرار گرفت و سپس مایة آگاهی‌های جغرافی‌دانان و مورخان باستان چون «آریان»[7] و «استرابون»[8] شد. آریان آنجا که از نئارخوس سخن می‌گوید (1958: ج 2)، و نیز استرابون (1961: ج 7)، بیشتر مطالبشان را مرهون نئارخوس هستند.

  اعراب پیش از اسلام و جغرافیا و جهانگردی

آیا اعراب پیش از اسلام علاقه‌ای به جغرافی و جهانگردی داشتند؟ تا آنجا که می‌دانیم، اعراب پیش از اسلام اثر مکتوبی دربارة جغرافی پدید نیاوردند؛ ولی اعراب دست کم مردمی گردشگر در شبه‌جزیرة عربستان بودند، آن‌هم به‌خاطر علاقه به سوداگری و تجارت. حتی شاید بتوان گفت که علاقة تازیان به دانش جغرافی، ازسر توجهشان به بازرگانی و دریانوردی در اقیانوس هند و آب‌های چین بود. زبان عربی پیش از اسلام، پر است از واژگانی که برای کشتی، قایق، اوضاع سطح دریا، توفان‌ها، اجرام فلکی، رویدادهای مبادلاتی و تجارت به‌کار می‌رفت. حتی جغرافیای شبه‌جزیرة عربستان، موقعیت کرانه‌های حاصلخیز آن در یمامه، عمان، بحرین و یمن و قرارگرفتن حجاز در امتداد راه‌های بازرگانی از خلیج فارس تا مدیترانه و دریای سرخ، در علاقة عرب پیش از اسلام به جغرافی و جهانگردی تأثیر فراوان داشت. بنابراین، گرچه اعراب پیش از ظهور اسلام با مفهوم علم جغرافی آشنا نبودند، با جهانگردی آشنایی کامل داشتند. (نفیس احمد، 1376: 16ـ15)

پس از برآمدن اسلام درمیان اعراب ، توجه بیشتر به شناخت دنیای پیرامون و سپس رویکرد به علم جغرافی، آن هم تحت تأثیر ترجمة آثار یونانی و رومی، سرلوحة کار قرار گرفت.

  انگیزه‌های مسلمانان در توجه به جهانگردی و جغرافیا

دربارة انگیزة توجه به جهانگردی و جغرافی می‌توان فضای سیاسی و فرهنگی را مؤثر دانست. بی‌شک، آشکارترین انگیزة مسلمانان در شناخت جهان پیرامون خود را باید در قرآن، روایات پیامبر و فریضة حج جست‌وجو کرد. اشارات تاریخی قرآن و پیامبر(ص) به مردم دیگر سرزمین‌ها و سیر آفاق و انفس، انگیزه‌ای قوی برای مسلمانان شد تا دربارة این اشارات، اطلاعات عینی‌تری به‌دست آورند. علاوه بر این، هنگامی که اعراب پس از مرگ خلیفة اول مسلمانان، از عربستان پای بیرون گذاشتند و سرزمین‌های وسیعی را از شمال افریقا تا سند و فرارود (ماوراء‌النهر) فتح کردند، با فرهنگ‌ها، باورها، اساطیر و ادیان آن اقالیم آشنا شدند. این آشنایی که ازطریق تماس مستقیم با این مردم ــ که گروه‌گروه وارد جامعة اسلامی می‌شدند ــ و یا از طریق ترجمة آثار آنها صورت می‌گرفت، به تحولات شگرفی در دیدگاه اعراب مسلمان منجر می‌شد. (← میلادی، 1374: گفتارهای چهارم و پنجم؛ نیز حورانی، 1384: 192)


[1]. Jeous

[2]. Graphous

[3]. Marinous of Sour

[4]. Cludious Ptolemy

[5]. Nearchus

[6]. Savil, Agnes

[7]. Arrian

[8]. Strabo


دانلود با لینک مستقیم


مقاله پیوندهای جغرافیا و جهانگردی میان مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان - 31 صفحه وورد

مقاله حقوقی درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر

اختصاصی از فی لوو مقاله حقوقی درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله حقوقی درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر


مقاله حقوقی درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)



تعداد صفحه:8

عنوان:مقاله حقوقی درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر

فهرست

درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر

شاید حقوق بشر، انسانی ترین پدیده مدرن باشد. زمانی که غرب از جنگ به ستوه آمد و خسته بر ویرانه ها زانو زد و سرنوشت تراژیک خود را نگریست، تنها روشی که می توانست میثاقی برای همه انسان ها فارغ از همه تفاوت ها باشد، حقوق بشر بود.حقوق بشر اگرچه، مانند تمام راهکارهای دیگر ،فارغ از تئوری های پیشینی نیست، اما بشر در آن روز برکنار از همه تئوری ها، نیازمند بود تا حقوق بشر را به مثابه روشی برای صلح و امنیت به کار گیرد.در این میان ودرفضای فرهنگی جوامعی مانند ایران، نسبت میان این پدیده والزاماتی که تعالیم دینی برقرار می کنند، چیست؟این مقاله نسبت میان فقه وحقوق بشر رادرپنج محور ،به اختصار،بررسی می کند:

۱. حقوق بشر در شرایطی کاملاً انسانی پدید آمد و بر پایه عقلانیت بشر به بار نشست و کشورهای مختلف با تفاوت نگرش ها آن را چون ضرورتی انکارناپذیر پذیرفتند. می توان حقوق بشر را ایدئولوژیک، تئوریک و یا متدیک بررسی کرد، اما ا مری که میان تمام اینها مشترک است و قابل انکار نیست، سطح روشی آن است.

حقوق بشر حتی در سطح تئوریکش، روشی است تا «انسان» پاسداری شود و حرمت او محفوظ بماند. برابری و مساوات انسان ها مهم ترین دستاوردی است که عقلانیت مدرن در شکل معرفتی بدان راه یافته و آن را در نظامی حقوقی تعریف کرده است و هرچه می گذرد بر انباشته آن افزوده می شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حقوقی درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر