فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مقایسه بحران هویت در دانش آموزان عادی و دانش آموزان ناشنوا

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مقایسه بحران هویت در دانش آموزان عادی و دانش آموزان ناشنوا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
بحران هویت از جمله مفاهیمی است که از دیرباز مورد توجه روانشناسان و جامعه شناسان قرار گرفته و تحقیقات گوناگونی پیرامون ابعاد گوناگون آن و عوامل موثر بر روی آن صورت گرفته است. روانشناسان بیشتر بحران هویت را در دوره نوجوانی و اثرات گذر او از نوجوانی به جوانی توجه کرده اند. و جامعه شناسان بحران هویت را در حالت گذر از جامعه سنتی به صنعتی، این بحران را ریشه یابی می کنند. در چرخه زندگی ، دوره نوجوانی به منزله یکی از دوره های مهم محسوب میشود. گذر موفقیت آمیز از نوجوانی به بزرگسالی منوط به سازش یافتگی های روانشناختی ، اجتماعی و زیست شناختی است.
هدف این پژوهش مقایسه دانش آموزان ناشنوا و دانش آموزان عادی در ابعاد گوناگون ویژگی های هویتی بوده است.
برای این هدف تعداد 60 نفر از دانش آموزان ناشنوا و عادی منطقه 1 تهران انتخاب شدند و به وسیله مقیاس سنجش هویت بنتون و آدامز مورد آزمایش قرار گرفتند.
با استفاده از آزمون آماری t برای گروه های مستقل فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از تحلیل داده ها اهم نتایج به شرح زیر بوده است:
1-دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان عادی در هویت آشفته نمرات بالاتری داشته اند و تفاوت دو گروه معنی دار بوده است.
2-بین دانش آموزان ناشنوا و عادی در هویت از پیش تعیین شده تفاوت معنی داری وجود نداشته است.
3-بین دانش آموزان ناشنوا و عادی در هویت تاخیری تفاوت معنی دار وجود نداشته است.
4-دانش آموزان عادی در مقایسه با دانش آموزان ناشنوا در هویت موفق از نمرات بالاتری برخوردار بودند و تفاوت دو گروه معنی دار بوده است.

 

 

 

 

 


فصل اول
مقدمه پژوهش

1-1. مقدمه
خانواده کوچکترین جزء اجتماع است . اجتماعی که از خانواده های سالم تشکیل شده باشد. اجتماعی سالم خواهد بود و شرط آنکه خانواده ای سالم باشد، این است که افراد آن سالم باشند. لذا برای بهبود وضعیت اجتماع مهم ترین مسئله تلاش برای بهبود وضع خانواده و افراد آن است. خانواده اولین محیطی است که شخصیت کودک را شکل می دهد و محل انتقال سنت ها باورها و انواع مختلف شناخت هاست. کودک اولین قدم های اجتماعی شدن را در خانواده بر می دارد و در نهایت به موجودی اجتماعی تبدیل می شود . اولین هویت اجتماعی فرد در خانوداه فراهم می شود . احساس هویت یافتگی و اندیشمند بودن در خانواده شکل می گیرد و رشد می کند. این احساس ها آموخته می شوند و خانواده محلی است که چنین احساس هایی را به افراد می آموزد.
ساختار خانواده تاثیر مهمی در رشد عاطفی و اجتماعی نوجوان دارد. روابط پدر و مادر با یکدیگر و فرزندان نقش تعیین کننده ای در سلامت روانی نوجوان بر جای میگذارد. اگر این روابط بر اساس اصول درستی استوار باشد می تواند نوجوان را در گذر این مرحله دشوار ، یاری رساند و اگر نامناسب باشد زمینه برای ایجاد مشکلات و انحرافات فراهم می گردد.
نوجوانی دوره رشد سریع جسمی است. تغییرات شدید جسمی بر رشد عاطفی نوجوان تاثیر می گذارد و او را دچار اضطراب تعارض ، ناآرامی، زود رنجی و... می کند. از نظر ذهنی نوجوان در این دوره کمتر به واقعیات توجه دارد و به رغم رشد عقلی ، رفتارش بیشتر تابع عواطف و احساسات است تا تفکر و منطق به جای پرداختن به واقعیات به دنیای تخیلات پناه می برد. به عقاید و نظرات دیگران وابستگی فراوانی پیدا کرده و در برابر مشکلات و موقعیت ها تصمیم بگیرد و این امر او را به شدت آسیب پذیر می سازد.
نوجوانی دوران شکل گیری هویت فردی است. در این زمینه نقش خانواده و جامعه جایگاه ویژه ای دارد. این هویت یابی از طرفی به دوران کودکی ارتباط می یابد، چون پایه و اساس مرحله نوجوانی، دوره کودکی است که به نقش خانواده به ویژه پدرو مادر بستگی دارد. می دانیم نوجوان از خانواده خود الگو می پذیرد. اگر پدر و مادر از نظر رفتاری الگوهای مناسبی ارائه دهند همانند سازی نوجوان با آنها هویت را در جهت مثبت شکل میدهد. ولی اگر همانند سازی های نامناسب با الگوهای ناموفق والدین باشد ، روند هویت یابی نوجوان را مختل می کند. در این زمینه اختلالات خانوادگی به ویژه اگر در حضور نوجوان مطرح گردد تاثیر منفی در جریان تشکیل هویت وی به جای می گذارد و او را دچار اضطراب نگرانی و ناراحتی می کند. نوجوان با همسالان و گروهای دیگر اجتماعی نیز همانند سازی می کند.در این زمینه دنیای او وسیع تر وارتباط او با محیطهای دیگر بیشتر از دوران کودکی است. هر قدر ارزش های حاکم بر خانواده ، مدرسه ، همسالان و جامعه هماهنگ تر و نزدیک تر باشد، هویت یابی نوجوان سالم تر و آسان تر خواهد بود. در غیر این صورت ، نوجوان دچار سردرگمی، تعارض و بحران خواهد شد.
عدم موفقیت نوجوان در کسب هویت خود به هر دلیل که باشد منجر به بحران خواهد شد و اگر نتواند بر این بحران غلبه یابد این امر به شکل دهی هویت منفی می انجامد. و سبب رفتارهای ضد اجتماعی ناسازگارانه و انحرافات گوناگون می گردد.
در واقع هویت پدیده یا حالتی است غیر قابل توصیف صرفاً یک احساس است. نوعی احساس استقلال اینکه یک «من» مبهم و ناشناخته وجود دارد و بحران را می توان بر یک وضعیت یا شرایط خطر آفرین ، بی ثبات ، ناپایدار و دچار اختلال اطلاق کرد و مسایلی مانند وابستگی سیاسی ، اقتصادی، تقلیدها، شکست ها و عدم موفقیت ها و بی کار شدن بسیاری از افراد علل تشدید بحران هویت است( سینایی، اندیشه نامه فرهنگ).
یکی از مهم ترین مسائلی که باعث آزار دادن نوجوان می شود این است که با پشت سر گذاشتن دوران کودکی و ظهور تغییرات فیزیکی و روانی نیازهای جدیدی را احساس می کند و خود را کودک سابق نمی بیند. و به این سوال می رسد که«من کیستم؟» در جوامع ابتدایی که الگوی شکل پذیری و همانند سازی و نقش های اجتماعی محدود بر هویت یابی برای نوجوان ساده بود. نوجوان در آن جامعه به سادگی نقش های تازه را می پذیرفت و رفتار قابل قبولی داشت، ولی در جامعه پیچیده امروز که به سرعت تغییر می یابد هویت یابی برای نوجوان دشوار است.
در هنگام بحران هویت نوجوان شدیداً دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی است و نمیتواند جنبه های مختلف شخصیت خود را در یک خویشتن قابل و هماهنگ ، سازمان دهد. و یکی دیگر از مسائلی است که نوجوانان با آن روبرو هستند. هویت حرفه ای است که طرح ریزی برای شغل آینده، تشخیص متناسب حرفه، با استعداد و ذوق خویش برای نوجوان اهمیت فراوانی دارد و عدم موفقیت نوجوان در این زمینه باعث ابهام و سردرگمی نوجوان شده و نوجوان دچار بحران هویت می گردد.
طبق دیدگاه راجرز (1972) بحران هویت باعث اشکال در سازگاری و اشکال در هویت اجتماعی نوجوان می شود . اریکسون خصوصیاتی را که در هنگام بحران هویت جنبه پاتولوژیک پیدا می کند به صورت زیر بیان می کند:
1)عدم توانایی در ایجاد روابط شخصی که حاصل آن کناره گیری و روابط متقابل کلیشه ای و قالب است.
2)اختلال در پیش بینی زمان، با اعتقاد نداشتن به این که زمان ممکن است باعث تغییر می شود.
3)اختلال در تلاش و کوشش همراه با عدم تمرکز و توجه به کارهای بی نتیجه و بیم از رقابت.
4)انتخاب هویت منفی و کارهایی را کسرشأن خود دانستن ، در صورتی که متناسب با فرم خانوادگی و اجتماعی است.
ضمن اینکه جامعه ما جامعه ای جوان است. از آنجاکه بخش مهمی از مسئولیت و بار زندگی فردی و اجتماعی بر دوش همین نسل جوان است توجه به وضعیت این بخش اعظم نه تنها برای درک و فهم آنها به لحاظ روانشناسی و جامعه شناختی بلکه از نظر سیاسی و اقتصادی اهمیت فراوان دارد. اگر این نسل گرفتار وابستگی از پیش تعیین شده شوند در حرکت پویایی و کارکردهای جامعه، کندی و رخوت به وجود می آورد. برای آنکه جامعه بتواند به حیات خود ادامه دهد گروه میانسال علاوه بر مسئولیت خود باید بتواند مسئولیتهای جوان را نیز مورد توجه قرار دهد.(صنعتی 1372)

2-1. بیان مسئله
در حال حاضر اطلاعات دقیقی درباره هویت یافتگی نوجوانان در کشور وجود ندارد. یکی از دلایل این امر فقدان ابزار سنجش مناسب در این زمینه می باشد و با توجه به گستردگی حالات هویت موجود در بین نوجوانان به خصوص در مقایسه با دانش آموزان ناشنوا و دانش آموزان عادی ما را بر آن داشت تا بررسی های مورد نظر را در این زمینه مورد اجرا گذاریم. مرور بر دوره نوجوانی با زیر سوال بردن ارزش های پذیرفته شده دوره کودکی همراه است . نوجوان با تردید در آنچه که مورد قبول والدین و بزرگسالن جامعه است سعی می کند تا به یک بازنگری اساسی پذیرفته های قبلی خود بپردازد. وجود تغییرات بدنی و روانی در نوجوان آن چنان سریع و گسترده است که نوجوان را در بدست آوردن یک تعریف جدید از خود با دشواری های اساسی روبرو می کند. اختلاف نظر با والدین، سردرگمی نوجوان در انتخاب های اساسی که در دوره نوجوانی نیز کاملاً تصریح نمیشود، سلامت روانی نوجوان را مورد تهدید قرار می دهد. بسیاری از آسیب های روانی و اجتماعی در دوره نوجوانی اتفاق می افتد.(رحیمی نژاد به نقل از نولروکالان -1991)
اصولاً هویت یافتگی نوجوان بدون تصمیم گیری درباره شغل ، زندگی ، مذهب و نقش جنسی امکان پذیر نیست، در واقع مشکلات هویتی موجود در بین افراد جامعه به خصوص بزرگسالان به دلایل عمده ای شایع می باشد که این مشکلات باید در دوران نوجوانی مورد بررسی قرار بگیرند. مطالعاتی درباره این موضوع در سایه کشور ها با عناوین مختلفی صورت پذیرفته است اما در ایران مطالعات عمیق و دامنه داری که ابعاد گوناگون هویت را مورد بررسی قرار دهد صورت نگرفته و موضوع مورد نظر آنچنان که باید گسترش نیافته است. این مطالعه بخشی از این حیطه علمی را پوشش می دهد.

 

ارتباط هویت با ناشنوایی:
نوجوانی تحت هر شرایطی و برای تمامی افراد مرحله ای از دوران زندگی است که فرد در آن با بحران های زیادی مواجه می شود. از نظر شلزینگر و میدو(1971) نوجوانی زمان تحمل استرس خاصی برای کودکان ناشنوا و والدینشان است. از این نظریه کاملاً مشخص است که نوجوانان ناشنوا هم مانند نوجوانان عادی با بحران هویت و هویت یابی روبرو می شوند. به خصوص در خانواده هایی که از بین چند فرزند آنها هم کودک ناشنوا متولد شده باشد و هم کودک عادی. نوجوانی مقطع زمانی است که شکاف بین کودک ناشنوا و کودک شنوا به اشکال متعدد وسیع تر می شود. مسلم است الگوهای اجتماعی شدن و هویت یابی در کودک ناشنوا متفاوت از الگوهای خواهر و برادر شنوای اوست. اما خانواده در این زمینه نقش بسزایی دارد. خانواده اولین نظام اجتماعی است که اکثر کودکان به آن تعلق دارند. و برای این کودکان خانواده اولین و مهم ترین راه برای شکل گیری هویت و پیدا کردن آن، به شمار می رود. بنابراین ، برقراری ارتباطی صریح و پایدار امری ضروری است. در واقع خانواده می تواند نقش مهمی برای هویت یافتگی فرزندان ناشنوایشان ایفا کنند. فرد ناشنوا به دلیل نقص شنوایی اش ممکن است در نوجوانی با بحران های زیادی مواجه شود. وشاید یکی از دلایل این امر این باشد که آنها تفاوت قابل ملاحظه ای بین خود و دیگران می بیند و ممکن است در سن نوجوانی ، یعنی دورانی که افراد به شناخت خود می پردازند، دورانی که به استقلال روی می آورند و دورانی که میخواهند برای آینده خود برنامه ریزی کنند و هویت فردی ، اجتماعی و شغلی خود را بیابند. با بحران ها و مشکلات قابل توجهی مواجه شوند. و در واقع موضوعی هم که ما در این پژوهش به دنبال آن هستیم همین است. یعنی در پایان این تحقیق ما بدانیم که:
آیا هویت یابی با ناشنوایی ارتباط دارد؟
آیا نقص شنوایی به هویت یابی نوجوان تاثیر می گذارد؟
آیا افرادی که سازگاری مطلوبی از خودشان می دهند و از هویت موفقی برخوردارند جزء افراد عادی و بدون هیچ نقص شنوایی هستند؟ یا اینکه افراد ناشنوا یا کم شنوا هم می توانند به هویت یافتگی برسند(با وجود محیط غنی آموزشی)؟
آیا در هویت یافتگی افراد ناشنوا با افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد؟
3-1. متغیرها
1)متغیر مستقل: بحران هویت
2)متغیر وابسته: ناشنوایی

 

4-1. اهمیت پژوهش
مطالعه در زمینه مسائلی که مشکلات هویتی در بین نوجوانان و جوانان فعال است از زمینه های پژوهشی جدید محسوب می شود. با مطالعه بر روی ادبیات و پیشینه تحقیق در داخل کشور، تحقیقات قابل توجهی به چشم نمی خورد . این مطالعه و پژوهش ضمن اینکه می تواند شوقی برای پژوهشگران دیگر باشد، در نوع خود می تواند بخشی از مسائل و مشکلات هویتی دانش آموزان را توصیف کند. در ضمن تحقیقات و پژوهش های انجام شده در سایر کشورها حکایت از ان دارد که مسائل هویتی در بین دانشجویان و دانش آموران رو به تزاید است و این تحقیق ضمن بررسی این موضوع زمینه های لازم را برای بررسی بیشتر این موضوع فراهم می کند.
موضوع هویت یابی و بحران های آن از اهمیت خاصی برخوردار است و موضوعی است که در تمام مراحل زندگی فرد مطرح می باشد. ولی در مرحله نوجوانی بیشتر از مراحل قبل قابل توجه است و نیز این موضوع از جمله موضوعاتی بود که از نظر من در هر جامعه ای و با هر فرهنگی حائز اهمیت است.

 

5-1. ضرورت پژوهش
نوجوانی یک دوره از شیر گرفتن روانی است که شخص پشت سر می گذارد و به سمت استقلال و استحکام روانی پیش می رود. این دوره نیازمند آموزش های ویژه است تا نوجوان بتواند این دوره را که در آن با هویت یابی و بحران های آن روبرو می شود را با موفقیت پشت سر بگذارد و برای نیل به این هدف احتیاج به تحقیق و پژوهش های زیادی در این زمینه وجود دارد و علی رغم اینکه جامعه ما جزء جامعه هایی است که جمعیت جوان آن بیشتر از بزرگسالان آن است آنچنان که باید به این موضوع نپرداخته اند و از نظر من این موضوع و پرداختن به آن از ضروریات هر جامعه است.
سلامتی روانی یکی از پایه های مهم و اساسی هر جامعه است. جامعه ای که فرد آن نقش مهمی در این زمینه از خود ایفا می کنند و اساس سلامتی روانی هر فرد هویت یابی موفق اوست. در نتیجه این موضوع از اهمیت و ضرورت ویژه ای در هر جامعه برخوردار است.

 

6-1. فرضیه های پژوهش
با توجه به مسایل مطروحه و با استناد به زمینه های نظری و پیشینه تحقیقی فرضیه های این مطالعه به شرح زیر صورت بندی شده:
1) بین دانش آموزان ناشنوا با دانش آموزان عادی در هویت آشفته تفاوت معنی داری وجود دارد؟
2) بین دانش آموزان ناشنوا با دانش آموزان عادی در هویت از پیش تعیین شده تفاوت معنی داری وجود دارد؟
3) بین دانش آموزان ناشنوا و دانش آموزان عادی در هویت تاخیری تفاوت معنی داری وجود دارد؟
4) بین دانش آموزان ناشنوا با داشن آموزان عادی در هویت موفق تفاوت معنی داری وجود دارد؟

7-1. تعاریف مفهومی و عملیاتی
-تعاریف مفهومی. هویت: بر اساس دیدگاه اریکسون هویت یعنی احساس فردیت و یگانگی، هویت یعنی هماهنگی و یکپارچگی بین آنچه را که از خود تصور می کنیم و ان تصویری که دیگران از ما دارند. هویت تمامیتی است در دوره نوجوانی .
بحران هویت: مرحله ای از دوران زندگی فرد که نوجوان دچار سردرگمی شود و برای غلبه بر این حالت بحرانی باید بتواند برای سوال های خود پاسخی منطقی داشته باشد تا بتواند خود را باور کند. این دوران نه به گذشته متعلق است و نه به آینده. به عبارتی نوجوان نه کودک است نه بزرگسال یعنی تا سال های طولانی نداند هدفش چیست؟ نداند باید چه کسی شود.
تعریف ناشنوایی: ناشنوایی نوعی نقص شنوایی است یعنی وضعیتی که یادگیری از طریق گوش و شنوایی ممانعت می کند (نورثون و داونس ، 1991 نقل از هانت 2002)
-تعاریف عملیاتی. تعریف هویت: در این پژوهش عبارتست از نمره ای که آزمودنیها از مقیاس سنجش حالات هویت خود را بدست می آورند که در این تحقیق از مقیاس سنجش هویت بنتون وآدامز استفاده شده است.
تعریف ناشنوایی: در این مطالعه ناشنوایی یعنی حالتی که توسط معیارهای سازمان ملی ناشنوایان تعیین شده باشد.

 

 

 

فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش

1-2. مقدمه
فصل دوم پژوهش حاضر شامل دو قسمت کلی ذیل خواهد بود:
اول: بررسی پژوهش های انجام شده در مورد موضوع تحقیق و نیز تحولات آراء و عقاید پیرامون مسائل پژوهش که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از منابع مختلف مطرح گردیده است.
دوم: استنباط و استنتاج از ماحصل پژوهش حاضر عقاید و تفکران اصلی موضوع پژوهش و روابط گوناگون که می تواند در اثر این پژوهش ها و عقاید و تفکرات وجود داشته باشند.
درضمن شیوه بررسی پیشینه پژوهش حاضر بر مبنای اصول ذیل می باشد:
1- بررسی تاریخچه موضوعات به شیوه تقدم زمانی، از روزگاران باستان تا عصر حاضر انجام شده است.
2- همراه با بررسی تحولات تاریخی با شیوه تقدم زمانی موضوعات مورد بررسی نیز از موضوعات کلی به سوی موضوعات جزئی و دقیق تر مطرح گردیده اند.
3- به دلیل اینکه تا چند دهه اخیر تحقیقاتی رسمی و شاید غیر رسمی و حاشیه ای در حدود بحران هویت انجام گردیده است. به موضوعاتی که بر مبنای فرض ریشه اصلی موضوع بحران هویت بوده اند، پرداخته شده است. بنابراین ابتدا به مطالعات مربوط به موضوعات زمینه ساز بحران هویت پرداخته و سپس به موضوعات پیرامونی بحران هویت مانند همانند سازی پرداخته و در نهایت تحقیقات مستقیم در مورد موضوع پژوهش مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.

 

2-2. ریشه تاریخی در مورد نوجوانی
ریشه موضوع نوجوانی و بحران هویت ناشی از آن را شاید بتواند در اساطیر و فرهنگ باستانی ملل گوناگون یافت.
به عنوان نمونه در اسطوره های مذهبی آدم و حوا به عنوان اولین انسانها پس از عصیان از بهشت رانده می شوند و هویت فرشته گون آنها که مظهر پاکی و عبودیت است به هویتی بشری که معجونی از صواب و گناه است تبدیل می شود. شیطان نیز پس از عصیان از دسته الهی مبنی بر سجده بر آدم و به دلیل غرور ناشی از عبادت بسیار به زمین رانده شده و هویتی کاملاً مغایر هویت قبلی تغییر پیدا می کند.(شریعتی، 1354)
در دوره های بعدی فرهنگ و زندگی بشری جریانات مشخص تری را از وجود نوجوانی و بحران های آن در فاصله دوره کودکی و جوانی به چشم می خورد. به عنوان نمونه در کشور روم باستان پلوتارچ از اهمیت تعلیم و تربیت نوجوانان و لزوم واگذاری مسئولیت به آنها برای تاثیر بهتر در دوره جوانی و این موضوع می تواند بیانگر این امر باشد که در کشورهای باستانی و اساطیری نیز اصولاً موضوع نوجوانی وجود داشته و مورد توجه بوده است(مولر ، 1367)
در قرن هجدهم ژان ژاک روسو فرانسوی در کتب معروف خود وقایعی دقیق که از 12 تا 15 سالگی فرد روی می دهد شرح داده و دوران فوق را دوران «سن عقلی» نامیده است.
همچنین یستازی مربی معروف سوئیسی در اواخر همین قرن با نوشته های خود این عقاید به وجود آورد که ظرفیت درک و مهارت نویسی نوجوانان بیش از مقداری است که قبلاً تصور می شده است (مولر، 1367)
در همین قرن فروبل پس از سالها بررسی در مورد تعلیم و تربیت نوجوانان مجله معروف خود را اظهار نمود که والدین باید در عصر فرزندان خود زندگی کنند نه اینکه فرزندان را مجبور کنند در عصر آنها زندگی کنند(مولر 1367)
در قرن نوزدهم هربارت در نوشته های خود تاکید کرد که سنین 10 تا 17 سالگی از مهمترین دوره های زندگی هر فرد است که در آن قابلیت یادگیری به حد اعلای خود میرسد و این موضوع را با دلایل و شواهد و تجربه های خود به طور مفصل مورد بررسی قرار دارد. افکار و نوشته های روبل هربارت در افکار استانلی در اواخر قرن نوزدهم درباره نوجوانی تاثیر داشته است.
در سال 1381 ، در اولین بررسی آماری در مورد نوجوانان رابرتن انگلیسی در مطالعات خود ظهور علائم بلوغ و بحران های ناشی از آن را بر روی 200 دختر نوجوان تشریح نموده. به عقیده وی دوره بلوغ از 11 تا 20 سالگی متغیر است و در این دوره بحرانهایی در روحیات فرد رخ می دهد. همچنین رابرتن اولین کسی بود که بر خلاف عقاید رایج و بر مبنای آن اظهار نمود که آب و هوا در تشریح بلوغ مسائل روانی و جسمی آن تاثیر می گذارد این موضوع بعدها به وسیله تحقیقات میلز تائید و تکمیل گردید.
در سال 1891 بر نهایم ولانکستر در تحقیقات خود با استفاده از پرسشنامه و خاطرات ثبت شده نوجوانان مطالعاتی را در زمینه مشکلات نوجوانی انجام داده و برای اولین بار به طور رسمی اعلام نمود که: والدین و مربیان باید از روانشناسی نوجوانی و بحران های آن ، اطلاع داشته و موسساتی برای آموزش این امر دایر گردید. این پژوهشها به ویژه در کشورهای توسعه یافته مورد توجه واقع گردید و تاکنون هم در مسائل کاربردی و عملی برای نوجوانان در آن کشورها می باشد.
همچنین در قرن نوزدهم در حیطه نظری، دانشمندان بزرگی چون داروین و اسپنسر تکامل انسان از کودکی تا بزرگسالی را به شکل الگوی پپیش ساخته پیشنهاد نمودند ولی توجهی به فرهنگ و محیط و اثرات آن بر فرد که موضوع بحران هویت را هم به طور عمده شامل می شود نداشتند. (اسماعیلی ، 1375)
داروین و اسپنسر معتقد بودند ریشه و تکامل ویژگیهای ذهنی و رفتاری نوجوانان غیر قابل اجتناب است و کودک و نوجوان باید مراحلی را طی کنند تا به بزرگسالی برسند و این امر اجباری و یکسان بوده و حتماً باید طی شود.
در مجموع تا پایان قرن نوزدهم نویسندگان و محققان دیگر چه قبل و چه بعد از دانشمندان و محققان یاد شده به بررسی و تحقیق درباره مسائل نوجوانان پرداختند و مطالب عمده ای که به صورت مشترک یادآور شدند این بود که دوره نوجوانی به کلی از دوره کودکی و بزرگسالی متمایز و ویژگی های خاص خود را دارد و در این دوره بحرانهای مختلفی در زندگی نوجوان رخ می دهد که علتهای گوناگونی می تواند داشته باشد.

 

3-2. آراء تحقیقات در مورد نوجوانی در قرن بیستم
همان طور که ملاحظه شد نوجوانی و مسائل تابعه آن مانند بحران های نوجوانی پیرو جریانات علمی و فلسفی عصر خود بوده است. بر همین مبنا در گذشته بحرانهای نوجوانی عمدتاً کلی و به عنوان مثال جزو مسائل تکاملی و رسش قلمداد می گردیده است.
شاید به همین دلیل نگرشهای یک بعدی به کل مسائل نوجوانی و اینکه ابعاد اجتماعی و روانی نوجوانی مورد توجه قرار نگرفت باعث شد تا پایان قرن نوزدهم تحقیقات جداگانه و مشخصی از نوجوانی و بحران های آن انجام نگیرد. در حالیکه توجه به ابعاد فوق در قرن بیستم باعث وسعت و تنوع تحقیقات و افکار و آراء درصد نوجوانی شده و جوانی متنوعی ازعلل رفتار نوجوان را مطرح و مورد بررسی قرار داد. البته تغییرات و تحولات فوق نیز در قرن بیستم امری ناگهانی نبوده بلکه فرآیندی کاملاً تدریجی و پیچیده بوده که در اینجا به ذکر اهم این تغییرات پرداخته می شود.
از اولین پیشگامان علمی روانشناسی نوجوانی در قرن بیستم استانلی هال است. که در مکتب غربی آلمان روانشناسی را فرا گرفته و بر مبنای آن یافته ها در کشور خود آمریکا آزمایشهای تجربی بسیاری را با کودکان و نوجوانان انجام داده.
هال سی از 22 سال مطالعه و تجربه مطالبی را درباره محتوای فکر کودک و نوجوان منتشر نمود که زمان خود بسیار مورد توجه واقع گردید. تا حدی که در محافل علمی به او لقب پدر جنبش تحقیق درباره کودک و نوجوان داده شده. از جمله عقاید هال در مورد رابطه نوجوانی با جامعه خود این است که نوجوان زندگی خود را در خارج از حلقه خانواده و فامیل توسعه می دهد. به طور کلی نوجوانی جهشی ناگهانی است و هر مرحله از زندگی خصوصیات مرحله قبل را محو می کند. به همین دلیل نوجوانی حتی از اطلاق کلمه کودک به متنفراست. (خسرو پور، 1354)
بعد از استانلی هال شاگردان او از جمله استاربرک و لیبی افکار و روشهای او را پیگیری نمودند و از سویی اعتقاداتی هم نسبت به افکار و روشهای فعال مطرح گردید و حتی به نوعی پایه گذار تحقیقات در مورد بحران هویت شد. دلیل موضوع فوق این است که پایه اصلی اعتقادات نسبت به همان زیست گرایی افراطی بوده و اینکه وی به ابعاد دگیر نوجوانی توجه نکرده است در حالیکه بحران هویت در نوجوانی موضوعی عمدتاً روانی اجتماعی بوده و به ویژه تاثیر اجتماع و فرهنگ در آن چشمگیر می باشد (گیچ وبرلاینر، 1374)
از جمله کسانی را با اعتقادات پیگیر خود نسبت هال و پیروان در پایه گذار ارزشهای جدیدی برای بررسی مسائل نوجوانی در ابعاد دیگر شدند، هالینگ ورث است که به همراه گیندر و استریکلند روشهای هال و به طور کلی روشهای رایج قبلی را مورد بررسی نوجوانی زطر سوال بردند (خسرو پور ، 1354)
هالینگ ورث در رد نظرات هال مطرح نمود طریقه شبحات نمود و تغییرات زیست شناختی نوجوان به شدتی که هال مطرح کرد نمی باشد. همچنین پیدایش تغییرات ناگهانی در روحیه نوجوان به گونه ای که او مطرح کرده است عمومیت ندارد، به علاوه پدیده های سیاسی و اجتماعی و برخی دیگر از عوامل تاثیر گذار مورد توجه هال قرار نگرفته است.(خسرو پور، 1354)
از افراد مهم دیگر در بررسی مسائل نوجوانی در قرن بیستم آرنولد گزل می باشد. گزل درمورد کودک و نوجوان معتقد به مکتب رشد داخلی و یک نظام عملی است . بدین معنی که کودکان و نوجوانان طبق برنامه معینی رشد می کنند و به یک سلسله و رشد حجمی تبعیت می کند، روان او هم از یک زنجیره تحولی تبعیت می کند که باعث پیدایش شغل های خاص از رفتار در کودک، نوجوان و بزرگسال می شود. این شکل های رفتار را گزل برای هر سن معین تابع خصوصیات ویژه آن سن می داند که قابل تکنیک از دوره قبلی است(مان ، 1365)
پس از هال محققین و نویسندگان دیگری در پیگیری و یاد نظرات هال تألیفات و تحقیقاتی را مطرح و انجام دادند وقتی در مجموع و تا سال های پس از جنگ جهانی دوم عمده بررسی های نوجوانی و جوانب آن بر مبنای ویژگی های زیستی و قالبهای وراثتی نوجوان بوده است که در مورد بحران هوطت این جنبه فقط می تواند پایه اولیه یا بعد زیستی باشد. چرا که در عوامل سه گانه شخصیت که در بحران هویت مطرح است. یعنی ابعاد زیستی، اجتماعی و روانی نوجوان در سال های اولیه دچار تحولات زیستی می گردد و این امر فقط می تواند پایه ای برای تحولات روانی و اجتماعی نوجوان از جمله بحران هویت می باشد
بنابراین به نظر می رسد که محققان نیمه اول قرن بیستم با بررسی های علمی ولی محدود خود پایه های اولیه بررسی بحران هویت در نوجوانی را ایجاد کرده اند.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم علاوه بر تحقیقات متعدد روشهای متنوع و مختلفی برای بررسی مسائل نوجوانان به کار رفت که باعث وسعت درک مسائل نوجوانان شد و از طرفی ترکیب این روشها جزو تحقیقات جدیدی را به وجود آورد. از جمله این روشها، جمع آوری اطلاعات از والدین و مربیان مدرسه و تاریخچه رشد نوجوان از کودکی تا بزرگسالی بصورت تکوینی و نیز مشاهده رفتار و مصاحبه به صورت منظم یا غیر منظم و استفاده از پرسشنامه و تحقیقات آزمایشگاهی و استفاده از آزمون های هوشی بوده است. از دیگر روشهای بکار رفته روش تداعی آزاد و روش استفاده از عکس ها برای تفسیر توسط نوجوان و حتی روش مطالعه استخوان بندی برای تعیین سن نوجوان بوده که هر کدام در جایی مورد استفاده قرار گرفته است.(سیف ، 1368)
بنابراین از مهمترین مسائلی که در این دوران مطرح می شود این است که با وجود اینکه تا چند نسل قبل حتی در کشورهای توسعه یافته نوجوانی به آن صورت وجود نداشته یا مورد توجه نبوده ولی در سالهای دهه 50 و 60 مسائلی در جهت عکس قضیه مطرح میشوند. مثلاً جدا شدن نوجوان از خانواده یا اینکه برخی معتقد می شوند که نوجوانی حالتی از اختلال روانی خاص خود را به همراه دارد. (اتکنیسون و همکاران)
در سالهای دهه 60 و 70 تحقیقاتی در جهت اینکه نوجوان چگونه با مسائل درونی خودش روبرو می شود، انجام گرفت. بر مبنای نتیجه گیری از چند تحقیق در این زمینه «استریت» چنین مطرح نمود که نوجوان با دوری از عینیات و با استدالا و امتحان کردن فرضیات با خودش روبه رو می شود. او کیست؟ این کسی که فکر می کند و عقایدی پیدا می کند چه کسی است؟ او چیست؟ در او چیست؟ عقایدش در کجای او قرار دارند؟
تحقیقات فوق در سالهای مذکور علاوه بر دانش نظری و دستاوردهای کاربردی مهمی در زمینه نوجوانی نیز به دست یافت و به عنوان نمونه چنین مطرح گردید که: نوجوان باید بتواند در حدی منطقی زمینه نوجوانی نیز به دست یافت و به عنوان نمونه چنین مطرح گردید که: نوجوان باید بتواند در حدی منطقی از والدین جدا شود و مستقل گردد ، در غیر این صورت به سختی می تواند با همسالانش روابط معقولی داشته و در آینده جهت گیری جنسی و احساس هویت او دچار مشکلاتی می گردد. نوجوان برای دستیابی به همه موارد فوق به صورت مثبت ، می بایست از خود تصویری به عنوان شخص ثابت قدم و ثابت داشته باشند.
با وجود همه تحقیقات دقیق و کاربردی فوق، سالهای پس از جنگ جهانی دوم شاید از دیدگاهی دیگر هنوز مسائل اساسی نوجوانی و بحران هویت بدون پاسخ مانده بود.

 

4-2. تحقیقات در مورد همانند سازی و رابطه آن با نوجوانی و بحران هویت:
موضوع همانند سازی و نقش آن در هویت یابی کودک و نوجوان توسط فروید و مکتب روانکاوی ابداع و مورد تاکید قرار گرفته است.( رزم آرا، 1370)
اگر بحران هویت را عصیان نوجوان برای تغییر هویت پیشین او بدانیم و همانند سازی را از عمده ترین عوامل هویت یابی قلمداد کنیم ارتباط بین همانند سازی و هویت یابی و نیز بحران هویت تا حدودی روشن می شود.
در مکتب روان کاوی و بر منبای پژوهش های بالینی همانند سازی فرآیند هوشیار است که فرد طی آن ویژگی هایی مانند نگرش ها و الگوهای رفتاری و هیجان ها و دیگر ویژگی های فرد دیگر را برای خود الگو قرار می دهد، هر چند که کودکان خردسال با تقلید از نگرش ها و ویژگی های رفتاری والدین خود احساس می کنند مقداری از قدرت و کفایت آنها را بدست آورده اند، ولی دیدگاه روانکاوی همانند سازی فراتر از تقلید صرف میباشد.( اتکینسون و همکاران، 1379)
بر مبنای نظریه روانکاوی سه دستگاه روانی اساسی یعنی نهاد ، خود و فرا خود در نوجوانی در هم میریزد یا به عبارتی دیگر متحول می شود و هویت یابی نوجوان در اثر این به هم ریختگی تغییر و تحول می یابد.(فرجاد، 1358)
نوجوان خودش را نه فقط با افراد بلکه با گروه ها و نهادها نیز همانند می سازد.مثلاً وضع روحی و روانی نوجوانی که تیم مدرسه او پیروز شود تقویت می گردد؛ در حالیکه اگر تیم مدرسه او شکست بخورد افسرده می گردد و می توانیم چنین فرض کنیم که او در این مواقع چنان رفتار می کند که گویا خودش درگیر مسابقات بوده است.(شریعتمداری، 1370)
در عین حال تفش خانواده در همه فرهنگ ها قابل تعمیق و بررسی است و اهمیت فراوانی دارد. با آنکه نوجوان به تدریج که بزرگتر می شود نفوذ خانواده بر او کاهش می یابد و افق های تازه مدرسه و جامعه و گروه های اجتماعی نوجوان را تحت تاثیر قرار میدهد. ولی تا پایان نوجوانی به صورت عمده (نه در همه افراد) خانواده مرکز شغل همانند سازی و عنصر اصلی تغییر رفتار نوجوان است.
قابل ذکر است که بسیاری از جهات نوجوانان و والدین آنان شبیه به هم می اندیشند برخی از تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان در مورد رشته تحصیلی و انتخاب شغل از والدین تاثیر می پذیرند. با وجود اینکه گاهی در مورد برخی مسائل سلیقه ای و به ظاهر پیش پا افتاده اختلاف میان آنها بالا می گیرد ولی در مورد مسائل عمده تر زندگی میان آنها شباهت فکری و ارزشی بیشتری وجود دارد.
بحران هویت شاید از طرفی تغییر در الگوهای همانند سازی نوجوان باشد چرا که نوجوان می خواهد از زیر بار سلطه والدین الگوهای مورد پذیرش آنها بیرون بیاید و حتی اگر خودش الگو نسازد لااقل الگوهای هم سن و دیگر گروههای اجتماعی را مورد محور قرار می دهد.
در مجموع بر مبنای آراء و تحقیقات مطرح شده می توان نتیجه گرفت که همانند سازی در نوجوان موضوعی پیچیده و چند بعدی بوده و با بحران هویت وی به دلیل درگیری های عاطفی نوجوان ارتباط چندگانه دارد؛ ضمناً تاثیر عوامل اجتماعی ساز و نقش آنان در شکل گیری هویت از اهمیت خاص برخوردار است. به همین دلیل نیز در تحقیقات مربوط به هویت یابی عنایت به الگوها و گونه های مختلف همانند سازی با آنها مورد توجه است.

 

5-2. آراء و تحقیقات اولیه و پایه 1 در مورد «بحران هویت» و نوجوانان:
در بررسی عقاید و تحقیقات در مورد نوجوانی مطرح شد که از مسائل اولیه در مورد نوجوانی این بوده است که آیا اصولاً مرحله ای به نام نوجوانی در میان مراحل زندگی انسان وجود دارد؟
چرا که عده ای معتقدند لااقل در برخی جوامع نوجوانی به آن صورت و تعریفی که در عصر حاضر از نوجوانی هست، قابل مشاهده نیست به عنوان نمونه مارگرت مید انسان شناس معروف در تحقیقات طولی خود در جوامع بدوی قاره آمریکا به این نتیجه رسید که کودکان در این جوامع همزمان با دوره بلوغ وارد مرحله کار و ازدواج و دیگر وظایف بزرگسالان شده و در واقع نوجوانی و مشخصات آن در این جوامع وجود ندارد.( مان، 1365)
از آنجا که موضوع بحران هویت بسیار جدیدتر از موضوع نوجوانی و شاید بتواند شاخه ای از مسائل و توابع موضوع نوجوانی قلمداد شود. بدیهی است که سوالات و مسائل پایه ای فوق در مورد موضوع بحران هویت با شدت بیشتری می تواند مطرح باشد. این امر طبعاً موضوعات و مسائل مهم دیگری را نیز به همراه خود مطرح می کند. از جمله اینکه برای بررسی مسائل مطرح شده نمی توان تنها به حیطه آراء و تحقیقات در علم روان شناسی اکتفا نمود بلکه باید به آرای دیگر از علوم نیز توجه گردد. دیگر اینکه موضوع بحران هویت همچون برخی موضوعات دیگر در حیطه روانشناسی موضوعی بسیط و ساده و یکنواخت نمی باشد و از پیچیده ترین موضوعات مطروحه در دهه های حاضر میباشد.(ریچ، 1369)
واژه بحران در جریان یک تحول پیش می آید و نمودار دگرگونی های عمیق است و ریشه آن در یونان به معنی لحظه ای است که حکم در دادگاه خوانده می شود.(حسنی واحدی، 1373)
امروزه کلمه بحران در علوم مختلف به معناهای متعددی به کار می رود ولی در روانشناسی منظور از بحران به معنای خاص آن یعنی «بحران دوره بلوغ است» پذیرش ضمنی از ویژگی های ذیل می باشد:
1)بروز مشکلات جدیدی که موجب عدم سازگاری نوجوان با محیط می شود.
2)تغییرات مهم و ناگهانی در موجود زنده و در تمامی نمودهای رفتاری و ذهنی که قبلاً داشته است.
3)مجموع شرایط اول و دوم مرحله ای متفاوت و مشکل از رشد را تشکیل می دهد که به طور مشخصی از مراحل دیگر رشد که آرام ترند مجزا می باشد.
تعبیر نوجوانی به منزله یک مرحله بحرانی در اصل از فلاسفه یونان بویژه ارسطو است ولی کسی که برای اولین بار به شکل شایان توجهی بلوغ و بحران را توصیف کرد «ژان ژاک روسو» است روسو با تشبیه بروز بلوغ جنسی به طوفان در آن یک انقلاب و تولد مجدد را می بیند.
یک قرن و نیم پس از او استانلی هان در نظریه «زایش دوباره» به این تشبیه استناد جسته و پس از هال پژوهش های بسیار چه در آمریکا و چه در اروپا به طور مستقیم یا ضمنی، این مفهوم را تاکید کرده اند. در مجموع تعبیرات مختلفی از این تغییرات شده است.
اولین تعبیر بر تغییرات انسانی جسمی تاکید دارد این تغییرات شامل رشد طول و افزایش وزن و پیدایش صفات ثانوی جنسی رشد غده های جنسی و توانایی تولید مثل است.
نوجوانی مرحله ای پیوسته به دوره کودکی و بزرگسالی بوده و در عین حال با ویژگی ها و صفات خود همراه می باشد. هرچند که بحران هویت دوره بلوغ واقعیتی تمام نیست و برای بروز بحران هویت باید زمینه های زیستی و اجتماعی آن را در نظر بگیریم ولی حداقل در مراحل افراطی تعارض های نوجوان می توانیم بحران را به آن اطلاق کنیم.همچنین مشکلات دوره بلوغ و بحران در نوجوانی نسبی بوده و درجات مختفی را شامل می شوند.

 

6-2. تحقیقات اریکسون در مورد هویت و بحران هویت:
اریک اریکسون پایه گذار اصلی تحقیقات در مورد بحران هویتی در روان شناسی است.هر چند که قبل از وی هم تحقیقات غیر مستقیم زیادی درباره بحران هویت نوجوانی شده بود.
اریکسون در سال1933 به آمریکا و دانشگاه هاروارد رفت و در آنجا مطالعات زیادی انجام داد. او پس از مطالعات طولانی اش به این نتیجه رسید برای بهتر فهمیدن علل رفتار می توان به جوامع ساده تر مراجعه نمود. در همین اساس مطالعاتی را با قبایل سرخپوست آغاز نمود. در این مطالعات او از شدت مشکلات عاطفی سرخ پوستان احتمالاً بر مبنای همانندی با فرهنگ سفید پوستان را مشکل یافته اند و از آنجا که اریکسون موضوع همانند سازی فوق را نمی توانست بر منبای نظریه روانکاوی بر سائق جنسی توضیح دهد خود به تبیین نظریه ای پرداخت که به رابطه فرد و فرهنگ توجه داشت.
او برای توصیف شرایط فوق اصطلاح «آشفتگی هویت» را به کار برد تا مشکلی را که سرخ پوستان با آن مواجه بودند را توصیف کند. چرا که سرخ پوستان تصور پیوسته و پایداری از خود نداشتند.
نظریه اریکسون درباره رشد تکامل آدمی همه فراخنای زندگی را شامل می شود او مانند فروید جنبه های جنسی رشد و نمو را مهم نمی داند بلکه روی جنبه ها یا ابعاد اجتماعی و فرهنگی رشد و تکامل تاکید می کند. فرض اریکسون بر این است که روش همسازی یا کنار آمدن افراد با تجربه های اجتماعی به زندگی آنها شکل می دهد.
از نظر اریکسون عمده ترین تضاد در دوران نوجوانی تضاد بین هویت یابی در برابر سردرگمی نقش است. بسیاری از عناصر هویت دوران کودکی در نوجوان تثبیت می شود و در عین حال هویتی شخصی و شغلی کسب می کند. عدم توانایی در حل این تضاد ممکن است منجر به سردرگمی نقش یا هویت شود.
او معتقد بود که شکل گیری هویت در زنان و مردان ممکن است پیشرفت متفاوتی داشته باشد زیرا جامعه از آنان انتظار دارد که نقش های متفاوتی ایفا کنند. به نظر وی هویت شغلی برای مردان اهمیت بسیاری دارد ولی هویت زنان در ارتباط با همسر آینده و نقششان به عنوان همسر و مادر شکل می گیرد. تغییراتی که در سال های اخیر در نقشهای زنان ایجاد شده بسیاری از روانشناسان را بر آن داشته تا در این بخش از نظریه تجدید نظر کند و هدفهای حرفه ای را هم بخشی از هویت زنان قلمداد کند.
اریکسون زندگی و بحران های آن را که هشت مرحله اصلی«از گهواره تا گور» است مطرح کرده که این مراحل از قرار زیر می باشد:
1-مرحله اعتماد در مقابل عدم اعتماد(از تولد تا 1 سالگی)
2-مرحله خود مختاری در مقابل شرم و شک(از 2 تا 3 سالگی)
3-مرحله ابتکار در مقابل احساس گناه(از 4 تا 5 سالگی)
4-مرحله ساختن یا کوشایی در مقابل احساس حقارت(از 6 تا 11 سالگی)
5-مرحله خود شناسی و هویت یابی در برابر ابهام نقش و آشفتگی (از 12 تا 18 سالگی)
6-مرحله صمیمیت و مردم گرایی در مقابل گوشه گیری(جوانی)
7-مرحله زایندگی(تولید) در مقابل ایستادگی(میانسالی)
8-مرحله کمال و تعادل شخصیت در مقابل نا امیدی و سرخوردگی(سالمندی)
اریکسون در مورد مرحله پنجم از مراحل هشت گانه می گوید: در این مرحله نوجوان مردم در جستجوی مفهوم جدیدی از هویت و تداوم آن است و مجبور می شود که با بسیاری از مشکلات به مبارزه برخیزد.(پارسا،1371)
7-2. هویت از دیدگاه گلاسر:
گلاسر هویت را جز لاینفک زندگی همه انسان ها و در همه فرهنگ ها می داند. که از لحظه تولد تا مرگ ادامه می یابد. منظور از هویت ، تصور فرد نسبت به خودش است که بدان وسیله احساس موفقیت یا عدم موفقیت می کند. گلاسر معتقد است هویت به طرق مختلفی تشکیل می شود و رشد می کند.
یکی از راه های تشکیل هویت، داشتن ارتباط و درگیری عاطفی با خود و دیگران است بر اساس تشکیل هویت تلاش ها و فعالیت های خود متوجه می شویم که ما هستیم و چگونه عمل می کنیم. برداشتها و نظرات دیگران در روشن کردن هویت ما نقش عمده دارند. ارزشیابی های ما از خودمان در ارتباط با شرایط زندگی اوضاع اجتماعی و اقتصادی نیز تعیین کننده هویت ماست. همچنین تصور ما در مورد وضع جسمانی و شیوه لباس پوشیدن نوع هویت ما را در مقایسه با دیگران مشخص می کند.
گلاسر معتقد است که هم انسان ها دو نیاز اساسی دارند نیاز به مبادله عشق و محبت و نیاز به احساس ارزشمندی و این دو مفهوم به قدری به هم نزدیک و وابسته هستند که می توان آن دو را در قالب یک واژه به هم پیوند داد و اصطلاح هویت را به کار برد. بنابراین می توانیم بگوییم: تنها نیاز اساسی انسان نیاز به یک هویت است.(حمزه، 1371)
گلاسر دو نوع هویت را از یکدیگر متمایز می کند: هویت موفق و هویت شکست.

 

-هویت موفق:
افرادی که هویت موفق دارند یا اصلاً احساس تنهایی نمی کنند و یا اینکه آن را به حداقل احساس می کنند. به علاوه این گروه به نمو سازنده ای با مشکلات و واقعیات روبرو می شوند و خود را درگیر می کنند. احساس ارزشمندی و عشق می کنند. بنابر نظر گلاسر افراد موفق دو خصلت بارز دارند، یکی اینکه مطمئن هستند که فردی آنها را همان طور که هستند دوست دارد و آنها نیز متقابلاً فرد را دوست می دارند و به او عشق می ورزند. دوم اینکه احساس ارزشمندی می کنند و حداقل فرد دیگری در دنیا آنها را با ارزش می داند.

 

-هویت شکست:
شکل گیری هویت شکست طی سال های 4 یا 5 سالگی صورت می گیرد.سنی که بیشتر بچه ها وارد مدرسه می شوند. قبل از این بچه ها آزاد بودند هر کاری که می توانند انجام می دهند اما در مدرسه کودک مجبور است آنچه را دیگران از وی می خواهند انجام دهد و غالباً این کار بدون آشکار کردن ارتباطش صورت می گیرد در زمانیکه کاری از کودک خواسته شده انجام ندهد و برچسب شکست خورده به وی زده می شود او معتقد است که دیگران به ویژه والدین و معلمان مسئول اولیه کودک هستند.(شکنیگ، 1974)
از خصوصیات بارز افراد شکست خورده ان است که تنهایی و بی کسی را در حد نهایت احساس می کنند و در حل مشکلات و معضلات زندگی خود دشواریی هایی دارند از روبرو شدن با واقعیت ناراحت ، مضطرب و اندوهگین می شوند.
فقدان درگیری با دیگران باعث عدم توانایط در جهت برآوردن مهمترین نیاز اساسی شدن می شود که این منجر به افکار نیازها و متعاقباً انکار مسئولیت می شود، یعنی این افراد مسئولانه رفتار کردن را یاد نگرفته اند و همچنین یاد نگرفته اند که نیازهای خود را به صورت واقعی برآورده کنند.(شکینگ، 1970)

 

8-2. رابطه متقابل «هویت یابی » و «بحران هویت»:
بر مبنای آنچه از بررسی عقاید و تحقیقات قبلی مشخص می گردد ، نوجوانان قبل از رسیدن به سنین نوجوانی دارای مجموعه ای از ویژگی ها و صفات می باشند که از پایه های زیستی و یا از ریشه های اجتماعی چون خانواده و فرهنگ ناشی شده است و مجموعه ترکیبی(زیستی – اجتماعی) فوق بصورت پیچیده ای شخصیت دوره کودکی فرد را تشکیل می دهد. از طرفی دیگر هر نوجوان پس از طی دوره نوجوانی به هر شکل و صورت در دوره بزرگسالی نیز برای خود هویتی خواهد داشت که باز هم این هویت مجموعه ای از ویژگی های جسمی و عاطفی و اجتماعی مختلف می باشد.
فرآیند رسیدن به شخصیت وحدت یافته دوره بزرگسالی که از همانند سازی قبلی و عوامل موثر دیگر از جمله تفاوت های جنسی و نقش عوامل اجتماعی نشأت می گیرد، هویت یابی یا شکل گیری هویت نام دارد. در نهایت مجموعه این عوامل می تواد طریقه ای باشد برای آنکه نوجوان به هویت برسد. (اتیکسیون و همکاران 1379)

 

-هویت خود:
فروید از واژه هویت فقط یک بار آن هم به صورت کاملاً تصادفی استفاده کرد و سپس آن را با معنای ضمنی روانی- اجتماعی در آمیخت. این زمان بود که سعی می کرد از یک هویت درونی برای تشکیل معانی ضمنی هویت در میان مردم یهودی صحبت کند که کمتر به نژاد یا مذهب تکیه داشته باشند و بیشتر مبنی بر آمادگی برای زندگی متضاد با زندگی کنونی و عاری از تعصب باشد و کلاً عقلانی تر باشد. در اینجا اصطلاح هویت به یک معنای ضمنی فردی به ارزش های من

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه بحران هویت در دانش آموزان عادی و دانش آموزان ناشنوا

دانلود مقاله مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره های 14 تا 20 مجلس شورای ملی
-1 مقدمه
آنچه مسلم است قوه قانونگذاری نمایندگان مردم را در خود جای می دهد تا بر مبنای نیاز مردم جامعه قانون وضع کنند و با آن به نیازهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی حوزه های انتخابیه خود و کل کشور پاسخ دهند . نمایندگان مجالس مقننه به نمایندگی از مردم در طول چهار سال نمایندگی خود از طرفی با طرح خواسته های مردم حوزه انتخابیه خود و از طرف دیگر بر مبنای تقاضای اکثریت مردم قوانین را به تصویب می رسانند تا آن قوانین از مردم جامعه رفع نیاز کند و مردم در این راستا احساس امنیت و آسایش نمایند . نمایندگان مردم در قوه مقننه به مسئله مهمی مانند بودجۀ کل کشور نظارت می کنند و لایحه بودجه را که توسط دولت تنظیم شده به تصویب خویش می رسانند و در تقسیم بودجه و اختصاص آن به نیازهای مختلف درآمد کشور را به نوعی به مصرف نیازها می رسانند که هم آهنگی بین درآمد و هزینه برقرار شود .
نظارت نمایندگان مردم بر عمل و رفتار دولتها از مهمترین وظایف آنهاست که مطمئن شوند دولت منطبق با قانون اساسی وظایف خویش را انجام می دهد . و در این راستا نمایندگان دارای حق استیضاح می باشند که وزیران دولت و دولتمردان در عرصه ای از حیات سیاسی ، اجتماعی یا فرهنگی اگر دچار خطا ، لغزش و یا کم کاری شوند ، آنها را به مجلس فرا خوانده و از آنان در برابر حق مردم بازخواست نمایند .
پس اگر به مسئلۀ یاد شده دقیق شویم ملاحظه می شود که اگر نمایندگان ، نماینده واقعی مردم حوزه انتخابیه خویش هستند ، این نظارت و کنترل را باید با دقت انجام دهند و مطمئن شوند که دولتها حقوق شهروندان را رعایت کرده و هیچ گونه ستمی به حقوق اجتماعی ، سیاسی و شهروندی آنها روا نمی دارند .
البته این نکته قابل ذکر است که اگر انتخابات نمایندگان مردم از کانال احزاب سیاسی صورت گیرد که در بسیاری از کشورها بدین صورت می باشد نتایج خویش را شفاف تر ارائه می دهند و تبعات و معضلات آن نیز کمتر خواهد بود . و رفتارها و کنشهای سیاسی مردم را به سوی صحت عقلانیت سیاسی پیش خواهد برد و پیوستن مردم به احزاب سیاسی نوعی روحیه نظم و نظارت را به آنها انتقال می دهد و دانش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنان را بالاتر می برد .

 

1-2 بیان مسئله
مسئله انتخابات با نیازهای مردم جامعه برخورد دارد که نمایندگان مردم به نمایندگی از آنها به نیازهای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی شان پاسخ می دهند . پس مسائل مختلفی برای انتخابات مجلس وجود دارد که باید به نحوی درست و اساسی صورت بگیرد از جمله آنها این است که نمایندگان باید نمایندگان واقعی مردم باشند و قوه مقننه نیازهای جامعه را مرتفع سازد .
بررسی چنین مسئله ای اهمیت فراوانی دارد و می طلبد که تحقیقات و پژوهشهای زیادی در این رابطه صورت پذیرد زیرا در ارتباط انسان با مسائل معیشتی ، فرهنگی و سیاسی این مرز و بوم است .
از سوی دیگر نمایندگان جزء نخبگان جامعه می باشند و باید بدین موضوع پرداخت که جایگاه اجتماعی آنان کجاست و اصولاً مکانیسم کار این گروه چیست و در چه مسائلی از نوع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تأثیر گذار هستند که بیان این مسئله و پاسخ به آن نیاز به بررسی های دقیق دارد .
همان طور که می دانیم نخبگان از مؤثر ترین گروههای جامعه هستند که از عوامل و نیروهای مؤثر اجتماعی و سیاسی جامعه تشکیل می شوند و به نوعی عمل می کنند که تمام منافع و تصمیم گیری ها به منافع و علائق گروه نخبگان متمایل باشد
از سوی دیگر در درون فرهنگ یک جامعه مشارکت سیاسی از عمده ترین عناصر آن می باشد چرا که این مسئله از طرفی با زندگی روزانه مردم جامعه ارتباط دارد و از طرفی نیز تاریخ اجتماعی و سیاسی را می سازد . تأثیر عمل نمایندگان مجلس در قوه قانونگذاری در شکل گیری زندگی و ساختار اجتماعی و سیاسی دارای اهمیت بسیار است و به این اعتبار مقایسه مجالس قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران نشان خواهد داد که در هر یک از این مقاطع نمایندگان مجلس چه تأثیراتی در جامعه و بر نیازهای اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی آنان بر جای گذاشته است .

 

1-3 اهداف پژوهش
از آنجائیکه مشارکت سیاسی یک مسئله اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی است ، بررسی و شناخت آن از نظر جامعه شناختی امری ضروری می باشد . از طرفی بررسی رفتارها و کنشهای سیاسی مردم یک جامعه به ما فرصت می دهد که با نحوه و چگونگی آنها با دیگر عوامل و ارتباط و دخالت آنها نسبت به یکدیگر پی ببریم . برای شناخت این روند باید کلیه عناصر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار داد . به همین منظور محقق قصد دارد تا برای شناخت گوشه ای از کنشها و رفتارهای سیاسی و انتخاباتی مردم ایران در یک کار جامعه شناختی به صورت علمی به تحقیق و مطالعه پردازد،حال در این تحقیق تلاش شده است ، تا چگونگی برپائی مجالس قانونگذاری و انتخابات و عملکرد مجالس و نمایندگان آنها را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران مورد مطالعه جامعه شناختی تطبیقی قرار گیرد .
آنچه را که تحقیق به عنوان اهداف اصلی خود قرار داده است ، همانا شناخت درست این واقعیات و کنشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به نسل امروز و فردا و همچنین روند تحولات ایجاد شده در این کنشها و رفتارها در مجلس و نمایندگان قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد .

 

1-4 ضرورت پژوهش:
در این مبحث اهمیت کاربردی و کارکرد راه گشایانه تحقیق در جهت پیشبرد اهداف علمی مورد نظر جامعه به صورت اهمیت معنائی و علمی و اهمیت آنی تحقیق بیان می شود . اهمیت تحقیق را می بایست در راستای توجه به پدیده ها و رفتارها و کنشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی آن قلمداد کرد . شناخت و آگاهی نسبت به سیاست ، تاریخ ، اجتماع هر جامعه ای که در آن زندگی می کنیم و معرفی دقیق و آگاهانه آن باعث می شود تا افراد یک جامعه از دنباله روی ، تقلید و انفعال سیاسی بیرون بیایندو صرفاً به کنشهای عاطفی و سنتی نپرداخته و به سمت کنشهای عقلانی در سیاست رهنمون شوند .
یکی از راه های رسیدن به امر توسعه سیاسی – اجتماعی همانا شناخت دقیق و همه جانبه کنشها و رفتارها و نهادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است و عناصر آنها و تکامل بخشیدن به آنها ست . که در این راستا شناخت دقیق فرهنگ سیاسی گروه های مختلف نه تنها در جهت برنامه ریزی کارشناسانه در سطح ملی و منطقه ای ضروری است بلکه همین شناخت و آگاهی ما بینش کلی و معقولانه ای را در افراد جامعه ایجاد می نماید که در رویاروئی با معضلات سیاسی – اجتماعی همیشه مقلد و دنباله رو نباشند و علاوه بر آن عملکرد صحیح و منطقی و عقلانی داشته باشند .
حال محقق در این تحقیق با توجه به مطالب فوق و اهمیت شناخت سازمانها و پدیده های سیاسی به بررسی مجالس مورد نظر می پردازد .
و بر همین اساس محقق اهمیت مطالعاتی این موضوع تحقیقاتی را مورد بررسی قرار می دهد.

 

1-5 چارچوب نظری
مطالعه عالمانه یک پدیده اجتماعی باید مبتنی بر رویکرد منظم علمی باشد و از آنجا که موضوع مورد پژوهش با ویژگی های خاص ( زمانی ، مکانی ) با نظریات مختلف روبروست . لذا باید با بهره گیری از نظریات متفکران مختلف که در این حوزه فکری به طرح نظریه و کار عملی پرداختند به طرحی نو اندیشید تا بتوان چشم اندازی خاص با تکیه بر تخیل جامعه شناختی ترسیم کرد و با توجه به آن به وارسی موضوع پرداخت . بنابراین نظریاتی که بتوان با آن پدیده نقش نمایندگان مجلس ، انتخابات و چرخش نخبگان را در ایران مطالعه کرد نظریاتی است از قبیل نظریات پاره تو ، موسکا ، مارکس ، سی رایت میلز ، شلر ، ما نهایم و شومپیتر که در این تحقیق از آنها استفاده شده و سود برده ایم . ضمن آن که سعی ما بر این است که بر اساس این نظریات چارچوب نظری پژوهش را تدوین نمائیم.

 

1-6 پرسشهای تحقیق:
دو نوع پایگاه در تحقیق وجود دارد که هر تحقیق با توجه به فرضیات خویش تنها می تواند یک پایگاه داشته باشد ، یا باید « پایگاه اثباتی » باشد یا « پایگاه کشفی » .
پایگاه کشفی:
وقتی که تحقیق بخواهد پرسشهایی را برای اولین بار مطرح کند که تاکنون هیچ پژوهشگر و مؤلف دانشمندی پیرامون آن کنکاش نکرده است در این صورت دارای پایگاه کشفی خواهد بود .
با مقدمات داده شده پرسشهای ذیل طرح و مورد بررسی و مطالعه جامعه شناختی قرار می گیرد.
1 – مجالس شورای ملی قبل از انقلاب مجالسی مردمی و برگرفته از رأی مردم ایران بود ؟
2 – آیا کارکرد مجالس شورای ملی با منافع ملت ایران همراه بوده است ؟
3 – آیا مجالس شورای ملی تنها در مسیر تحقق منافع شاه و رژیم وی قدم بر می داشت ؟
4 – آیا مردم ایران به مجالس شورای ملی قبل از انقلاب باور داشتند و مصوبات آن را حاوی منافع معیشتی خود می دانستند ؟
5 – آیا خود نمایندگان این مجالس واقعاً خود را نماینده مردم ایران می دانستند ؟
همین سؤالات را دقیقاً می توان دربارۀ مجلس شورای انقلاب اسلامی و نمایندگان پس از انقلاب نیز مطرح نمائیم .

 

1-7 فرضیه های تحقیق
1 – تعداد نمایندگان مجالس بعد از انقلاب بیشتر از نمایندگان مجالس شورای ملی قبل از انقلاب است .
2 – تعداد نمایندگان معمم در مجالس بعد از انقلاب بیشتر از دوره های مشابه مجالس شورای ملی است .
3 – تحصیلات نمایندگان مجالس قبل از انقلاب ( مجلس شورای ملی ) بیشتر از نمایندگان مجالس شورای اسلامی است .
4 – تحصیلات حوزوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیشتر از نمایندگان مجالس شورای ملی می باشد .
5 – درصد آرا مأخوذه انتخابات های مجالس اسلامی به نسبت جمعیت بیشتر از آراء نمایندگان قبل از انقلاب می باشد .

 

1-8 روش تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها
روش تحقیق اسنادی و مطالعه ی کتابخانه ای و تاریخی خواهد بود . و روش تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل جامعه شناختی و تاریخی می باشد . بدلیل اسنادی و تاریخی بودن تحقیق نحوه گردآوری اطلاعات و داده ها و نحوه استفاده از اسناد و مدارک در این تحقیق از روش معمول مطالعات اسنادی تاریخی به شیوه جامعه شناختی استفاده می شود .
توجه ما به اظهارات و دیدگاه های صاحب نظران تاریخی ، مورخان و گزارش نویسان است و به صحت و سقم مطالب التفات نمی شود و همانطوریکه « دوروژه » می گوید : صداقت در تحلیل جامعه شناختی مطرح نیست .
منابع کتابخانه ای در ارتباط با انتخابات از دید تاریخی و مراحل مختلف آن که در فصل مربوطه به آن توجه شده است کلیه تغییرات و تجدید نظرها را در قوانین انتخاباتی و روشها مورد بررسی قرار داده است .

 

1-9 محدوده مطالعاتی (قلمرو تحقیق):
در حدود مطالعاتی می بایست حد ومرز تحقیق مشخص شود . منظور از حدود مطالعاتی آن دسته از بررسی ها و جستجوهایی است که در ارتباط با موضوع بوده لیکن با توجه به اهداف مطالعاتی ، جنبی هستند ، یعنی تحقیق با آنها تماس پیدا می کند .
بدین ترتیب یکی از ارکان مهم در حدود مطالعاتی ، متغیر شناسی است که امکان کار را مهیا می کند . بر این اساس با توجه به موضوع تحقیق که مقایسه جامعه شناختی نمایندگان مجالس قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد حدود مطالعاتی آن متغیرهایی نظیر انتخاب نمایندگان و عملکرد نمایندگان و نتایج بدست آمده می باشد .

 

1-10 جامعه ی پژوهش:
مجموعه اسناد و مدارک موجود در مورد مجلس و قوه قانونگذاری و نمایندگان مجلس ملی و شورای اسلامی که درکتابخانۀ مجلس و مجامع علمی و فرهنگی پژوهشی تاریخی موجود می باشد در حد نیاز مورد مطالعه قرار گرفته است و به جهت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بودن تحقیق نیازی به اندازه گیری یافته های تحقیق نمی باشد .

 

1-11 تعریف اصطلاحات
نمایندگان قوه مقننه:
به نامزدهای انتخاب شده برای مجلس قانونگذاری
انتخابات :
برای هر دوره از مجلس انتخابات انجام می شود و مردم با رأی خویش نماینده مورد نظر خود را به مجلس گسیل می دارند .
مجلس :
مرکز قوه مقننه که جلسات آن در هفته اقلاً سه روز تشکیل می شود .
قانون:
تصمیماتی است از طرف اکثریت نمایندگان در ارتباط با نیاز مردم جامعه .
مصوبه:
قوانین به تصویب رسیده توسط نمایندگان را مصوبه می نامند .
قانون اساسی:
مادر قوانین هر جامعه است و بر مبنای آن دیگر قوانین نباید مغایر و مخالف با اصول قانون اساسی باشند .
قانون جزا :
مجازات تعیین شده برای هر جرم را قانون جزا می گویند .
شورای نگهبان:
شورائی است متشکل حقوقدانان و فقها برای نظارت مصوبات مجلس .
جلسات هفتگی:
جلسات مجلس شورای اسلامی است که در هفته سه بار تشکیل می گردد و به صورت علنی یا غیر علنی می باشد .
ادوار مجلس:
به هر دوره از مجلس که به مدت چهار سال طول می کشد .
حوزه انتخابیه:
معمولاً برای هر 000/150 نفر یک نماینده از حوزه های جمعیتی انتخاب می شود .
احزاب سیاسی:
مهمترین نهاد سیاسی و اجتماعی جوامع دنیای امروز .

 

1-12 محدودیت های پژوهش :
از جمله اصلی ترین و عمده ترین محدودیتی که گریبان هر پژوهشی را که به صورت مطالعۀ اسنادی و کتابخانه ای صورت می گیرد، همانا کمبود منابع، اسناد و مدارک و دست نیافتن بدانهاست. که در این تحقیق نیز این محدودیت ما را نیز به سختی آزرد و پژوهش را به طور عمده ای ناقص کرد. این کمبود و محدودیت چه در منابع و ماخذ و اسناد و مدارک مجلس شورای ملی به چشم آمد و بخصوص در مورد مجلس شورای اسلامی که متاسفانه بدلیل اینکه هنوز یک هماهنگی و همسویی میان موسسات آموزش عالی و پژوهشی- علمی با نهادهای سیاسی وجود ندارد و این شبهه وجود دارد که هدف اصلی هر پژوهش در حوزۀ جامعه شناسی سیاسی چیست، همکاریهای لازم نمی تواند صورت پذیرد و مسئولین با اطمینان خاطر منابع و اسناد و مدارک را در اختیار پژوهشگر قرار نمی دهند تا بتواند به طور کافی و کامل از آنها استفاده نماید. پس از جمله نارسائی ها و محدودیت های این پژوهش اینست که متأسفانه محافظت از امنیت وجاه و جان نمایندگان مجلس شورای اسلامی دامنگیر ما گردید و نتوانستیم آن طور که شایسته و بایسته بود به جمع آوری خصوصیات و ویژگیهای فردی و اجتماعی نمایندگان بخصوص دوره های اخیرنائل شویم و بیشتر منبع و مأخذ همان نشریات مجلس شورای اسلامی است که همان را هم به سختی و ناقص به دست ‌آوردیم.

 

 

 


فصل دوم
مطالعات نظری

 

 

 


2-1 تعریف نخبه سیاسی
ترقی و تعالی یا سقوط و فروپاشی هر مملکتی به نقش نخبگان سیاسی وابسته است و اندیشه و تفکر آنها در اجرای برنامه های سیاسی و اجتماعی و چگونگی تحقق خواستهای مردم به میزان تعیین کننده و سرنوشت سازی مؤثر می باشد . به عبارت دیگر ، تلاش در جهت افزایش ظرفیت نظام سیاسی جوامع در حال توسعه به لحاظ گستردگی ، تنوع و سرعت این دگرگونی ها محتاج دخالت یکی از زیر سیستمهای نظام سیاسی ، یعنی نخبگان سیاسی ، است که به خاطر توانایی تأثیر گذاری بر ساختار و عملکرد کل نظام سیاسی با هیچ یک از پاره نظامهای دیگر قابل مقایسه نیستند . از این رو ، برای فهم درست مفهوم ، خاستگاه و عملکرد نخبه سیاسی ، تبیین و تحلیل دقیق آن ضروری است .
موضوع اصلی بحثهای علمای علوم اجتماعی در چهل سال اخیر را گروه نخبه قدرتمند سیاسی و ساختار عملکردی آن تشکیل می دهد . در این بحثها ، گروه نخبه سیاسی در جوامع صنعتی غرب به عنوان گروهی رسمی که به طور قانونی برگزیده شده اند ، تعریف و تبیین می شود . در حالی که گروه نخبه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران هنوز با تعریفهای پاره تو و موسکا که مفهوم گروه نخبه سیاسی را به مثابه یک مفهوم اساسی در دانش اجتماعی جدید وارد کرده اند ، همسویی بیشتری دارد . مفهوم گروه نخبه در جامعه ایران نمی تواند با مفهوم گروه8 نخبه به شکلی که در کشورهای دموکراتیک غربی مطرح است ، منطبق باشد ؛ چرا که پیدایش گروه نخبه در این جوامع معلول عواملی چون انقلابهای سیاسی و صنعتی و دگرگونی های ساختاری در قشر بندی اجتماعی بوده است . در حالی که این عوامل در ایران یا اساساً صورت واقع به خود نگرفته یا با تأخیر انجام پذیرفته است ؛ در نتیجه تأثیر گذاری گروه نخبه سیاسی بر پویش تصمیم گیری امور داخلی و خارجی در کشورهای غربی به دلیل نسخ خاص نظام سیاسی آنها به نحوی است که در چارچوب آن جوامع قابل تبیین می باشد . بنابراین وضعیت نخبگان سیاسی ایران در مقطع زمانی مورد بررسی این نوشتار با دیدگاه موسکا که در درون طبقه سیاسی حاکم گروه کوچکتری ، یعنی نخبگان سیاسی ، را متمایز می سازد منطبق تر است . اگر در کشورهای صنعتی غرب تأثیر گذاری نخبگان سیاسی بر پویش سیاسی و اجتماعی جامعه نتیجه هوش ، دانش ، ذکاوت و تجربه آنهاست و دقیقاً با این برجستگی ها قابلیت اعمال نفوذ در افکار و اندیشه ها و تصمیم گیری های دیگران را دارند ، در ایران این امر به خاطر دارا بودن منشأ خانوادگی زمین دارای ملوک الطوایفی و از نظر سیاسی ، به خاطر مقام و منزلت اجتماعی استثنایی آنها بوده است .
جوامع روستایی – غیر مدنی در پویش نوسازی سیاسی و دگرگونی اجتماعی خود با مشکلاتی بسیار پیچیده تر و فروان تر نسبت به کشورهای توسعه یافته غربی رو به رو هستند بدین خاطر کشورهای در حال توسعه برای دست یابی به توسعه یافتگی در حوزه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی مجبورند در مرحله اول نهادها ، ارزشها و هنجارهای سنتی را اصلاح و یا اساساً از میان بردارند و برای جذب نیروهای اجتماعی پویا و فعال کردن آگاهانه مردم در پویش مشارکت ، نهادهای جدیدی را به وجود آورند . اگر بپذیریم که توسعه سیاسی مجموعه پویشهای مشارکت و نهادینگی سیاسی است ، در این صورت نهادینگی سیاسی به خودی خود صورت نخواهد گرفت ، بلکه شدیداً متأثر از تلاش مسئولانه و آگاهانه نخبگان سیاسی در جهت افزایش ظرفیت نهادهای سیاسی از طریق اصلاح نقشها ، هنجارها و نهادهای سیاسی است .
مگر صاحب نظری بر اهمیت نقش نخبگان سیاسی در جوامع توسعه یافته و با تأکید در جوامع در حال دگرگونی تأکید نکرد . هر چند که نقش مؤثر و سرنوشت ساز نخبگان سیاسی در پویش نهادینگی سیاسی یک جامعه به مفهوم پذیرش نقش مطلق آنان در پویش نو سازی سیاسی و دگرگونی اجتماعی نیست و عوامل و انگیزه های مختلفی چون فرهنگ ، منابع مادی ، ساختار طبقاتی، قشربندی اجتماعی نظام سیاسی داخلی و سنخ و ماهیت نظام بین المللی می توانند به نحوی بر رفتار نخبگان سیاسی تأثیر گذارند . در عین حال واقعیتی است انکار ناپذیر که فقط نخبگان به مثابه اقلیتی قدرتمند با بهره گیری از فرصت های مناسب و با استفاده بهینه از امکانات مادی و معنوی راه حلهای متناسب با شرایط درونی جامعه تدوین و به اجرا می گذارند . نخبگان سیاسی همان نخبگان قدرت می باشند .(آدمیت، 1355)
اما هیچ تعریفی کاملاً با یکدیگر منطبق نمی شوند ، در عین حال در اصل موضوع ، که گروهی کوچک – رسمی و سازمان یافته سیاسی بر اکثریت سازمان نیافته حکومت می رانند ؛ اختلافی میان آنها وجود ندارد . آنچه مایه اختلاف است ، حد و حدود و ترکیب نخبگان است ، به طوری که از یک سو می توان مفهوم نخبگان را به حدی وسعت بخشید که تمامی مدیران سازمانها و مؤسسات رسمی و غیر رسمی یک جامعه را در بخش های گوناگون در بر می گیرد و از سوی دیگر ممکن است حوزه معنایی آن را تا آنجا محدود کرد که شمار نخبگان از شمار انگشتان دست تجاوز نکند .
«نخبگان سیاسی به عنوان بخش اصلی قدرت حاکم هستند که رفتار سیاسی آنان حوزه وسیعی از جامعه ایران را تحت سلطه خویش در می آورد . بنابراین قدرت سیاسی نخبگان قدرتی است که در درون نظام سیاسی اعمال می شود . با توجه به وجود اختلاف بین توزیع قدرت بر حسب نهادها و ساختارهای رسمی حکومت با توزیع واقعی آن در نظام سیاسی ایران ، تعیین دقیق این که چه کسی واقعاً نخبه سیاسی است و چه کسی نیست ، بسیار مشکل است . تحقیقات اولیه نشان می دهد که در ایران نمونه بارز آن دسته از جوامعی است که ضریب متغیر بین توزیع واقعی و رسمی قدرت در آنها بسیار زیاد است . نادیده گرفتن اختلاف توزیع رسمی و حقیقی قدرت برای اهداف شناسایی نخبه سیاسی می تواند به یک تحریف فاحش در سیاست ایران منجر شود ». (هالیدی، 1385، ص 55).
چه تعریف نخبه سیاسی با کمک گرفتن از جامعه سیاسی غربی انجام گیرد و چه با معیارهای خاص شرقی یا ایرانی ، آنچه مسلم است اینکه بر طبق تعریف موسکا همیشه گروهی برگزیده با مشخصات خاص خود بر این مملکت فرمان رانده اند . بدین ترتیب ، نخبگان سیاسی در جامعه ایرانی ، قدرت سیاسی را تصاحب کرده ، توان کاربرد آن را در سطح وسیعتری ، به نسبت سایر اعضای جامعه ، در اختیار دارند .
بحث ، عمدتاً بر این فرض که دارندگان مناصب رسمی ، اعم از قانونگذاران و مجریان ، جزو گروه اصلی نخبگان سیاسی رسمی در جامعه ایران محسوب می شوند ، تأکید دارد . منظور از نخبگان سیاسی رسمی هر دو نوع نخبه ابزاری و فکری است ؛ زیرا چگونگی پیدایش و عملکرد خاص نخبگان سیاسی در جامعه غیر مدنی ایران ما را از تفکیک نخبگان فکری و نخبگان ابزاری باز می دارد . اصولاً ، نخبگان فکری ، یعنی صاحبان اندیشه که مسئولیت اصلی بهینه سازی جامعه را بر عهده دارند ، از سوی دیگر ، نخبگان ابزاری ، یعنی صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی ، را بدون فکر و اندیشه انگاشتن ما را به بیراهه سوق خواهد داد . به طور مثال ، قائم مقام فراهانی ، امیر کبیر ، میرزا حسن خان قزوینی و امین الدوله را جزو کدام یک از گروه نخبگان باید ذکر کرد ؟ طبیعی است که همه آنها هر دو ویژگی عملکردی نخبگان را دارا بودند .
نخبگان سیاسی در روند نهادینگی سیاسی جوامع در حال دگرگونی نقش تعیین کننده و مؤثری دارند . البته نقش مؤثر نخبگان سیاسی در پویش نوسازی سیاسی و اجتماعی جامعه به معنای پذیرفتن نقش مطلق آن نیست . عوامل گوناگونی ، از تعارضات فرهنگی ، منابع زیرزمینی ، ساختار اجتماعی و طبقاتی گرفته تا موقعیت جغرافیایی و نظام بین المللی می توانند بر رفتار نخبگان تأثیر گذارند و تسهیلات و یا موانعی را در جریان تصمیم گیری های عمده ایجاد نمایند . اساسی ترین نقش نخبگان سیاسی در پویش نهادینگی سیاسی و بسط حوزه سیاست ، مشروعیت بخشیدن به ارزش ها و نهادهای جدیدی است ، که اصول و مبانی همکاری و همزیستی عمومی را تبیین می کنند و به پویش سیاسی خصلتی ملی – اخلاقی می بخشند .

 


2-1-1 نخبگان و نظام های سیاسی
جوامع دستخوش دگرگونی در پویش نوسازی اجتماعی و سیاسی با مشکلاتی به مراتب پیچیده تر از جوامع پیشرفته صنعتی رو به رو می شوند . چرا که در این جوامع ساختارهای مانع دگرگونی باید کاملاً نابود شوند و نهادهای جدید با قابلیت جذب نیروهای اجتماعی نو تأسیس شوند . در چنین شرایطی نقش و میزان مشارکت نخبگان در طرح و اجرای برنامه های متناسب با شرایط یک جامعه دستخوش دگرگونی افزایش می یابد . به عبارت دیگر نخبگان سیاسی می توانند در پویش افزایش ظرفیت نظام سیاسی و در تحلیل نهایی در پویش نهادینگی نظام سیاسی نقش تعیین کننده ای باز کنند . لذا می خواهیم در این پس از ارائه تعریفی مختصر از نظام سیاسی و افزایش ظرفیت آن به این سؤال پاسخ دهیم که نخبگان سیاسی چگونه بر پویش افزایش ظرفیت نظام سیاسی تأثیر گذاشته اند .(ازغندی، 1357-1285)
جوامع درهر شرایط زمانی و مکانی که باشد نیازهای اساسی دارد که باید برآورده شود ، تا بتواند به حیات خود ادامه دهد . برای چنین امری وجود تقسیم کار و تخصیص وظایف الزامی است . برآوردن نیازهای متفاوت در هر اجتماع وسایل و ابزارهای خاص خود را می طلبد و به همین خاطر در هر جامعه بخشهایی ویژه و سازمانهای خاص به انجام وظایفی مشخص اشتغال دارند که در پی دستیابی به اهداف اصلی و برآورده سازی نیازهای اساسی جامعه بوده و در مجموع یک کل بهم پیوسته و در ارتباط مستمر را تشکیل می دهند که به آن نظام اجتماعی گفته می شود . نظام سیاسی بخشی از نظام اجتماعی را تشکیل می دهد . نظام سیاسی را می توان به معنای کوششی برای تحت قاعده مشخص درآوردن و تبیین نحوه پیوند عناصر یک رژیم سیاسی خاص به کار برد ، نظام سیاسی شکل اساسی دولت است و نه تنها سازمانهای حکومتی همچون قوای سه گانه را در بر می گیرد ، بلکه با عنایت به وضعیت ساختارهای موجود در هر نظام سیاسی به روابط توزیع اقتدار میان سازمان ها ، گروهها و ساختارها نیز می پردازد .
افزایش ظرفیت نظام سیاسی به معنی تعریف جدیدی از ارزشها و نهادهای مشروعیت به منظور سر و سامان دادن مشارکت آمیز مردمی به نظمی نو است و اگر قبول کنیم افزایش ظرفیت نظام پویشی است جهت بازگرداندن حالت توازن به نظام ، یک جامعه عقلایی با ثبات و یک نظام سیاسی در حال تعادل هیچ گاه نیازی به افزایش ظرفیت خود ندارد ، بلکه افزایش ظرفیت نظام به مثابه پویشی معطوف به اراده را عمدتاً باید در کشورهای دستخوش دگرگونی جستجو کرد . از سوی دیگر افزایش ظرفیت زمانی به نهادینگی منجر می شود که نمادها و ارزش نو در قالب هنجارها و نقش های جدید سازمان دهی شوند . در اینجا است که نخبگان می توانند در تعریف و تبیین ارزشها و طرح های نو و نهادی کردن آنها نقش ایفا کنند .

 

2-2 تعریف طبقه حاکم از نظر موسکا
موسکا در کتاب « طبقه حاکم » می نویسد :
« در کلیه جوامع ، از عقب مانده ترین آنها تا پیشرفته ترین و قدرتمندترین جوامع دو طبقه وجود دارد ؛ یک طبقه حاکم و یک طبقه محکوم » . طبقه حاکم اقلیت سازمان یافته ای را تشکیل می دهد که قدرت حکومت را در انحصار داشته و از تمام امتیازاتی که قدرت به همراه می آورد ، برخوردار است ؛ در حالی که در طبقه غیر حاکم شامل توده های عظیم مردم غیر متشکل است که تحت رهبری طبقه اول قرار گرفته و از آن تبعیت می کند . این هژمونی گهگاه قانونی و در بسیاری از اوقات با به کار گیری قهر امکان پذیر است .
می توان نتیجه گرفت که عناصر غیر دموکراتیک و مستبدانه قدرتمندی در نظرات موسکا وجود دارد ؛ چرا که از نظر او در تمام جوامع ، بدون توجه به سنخ و ماهیت نظام حکومتی ، طبقه حاکم سیاسی ، به منظور تأمین منافع خود ، عمدتاً از طریق تحمیق مردم و استفاده از زور قابلیت اداره کشور را دارد . می توان از نظریه نخبگان موسکا چنین برداشت کرد که همه جوامع بشری ، کوچک یا بزرگ ، سنتی یا مدرن ، و صنعتی یا غیر صنعتی از داشتن حکومت ناگزیرند و در هر جامعه بشری به طور اجتناب ناپذیر یک طبقه کوچک حکومتگر و انبوه مردم حکومت شونده حضور دارند .
مشکل است ساختار طبقاتی جامعه مورد نظر موسکا را بدون تشکیلات تبیین کرد ( از دیدگاه وی سلطه حکومت رانی اقلیت تنها و تنها به علت سازمان یافتگی و نیز به دلیل وجود وحدت و یکپارچگی نظر در اهدافشان است ) . موسکا می نویسد : « سلطه اقلیتی سازمان یافته که از انگیزه واحدی پیروی می کند ، بر اکثریت نامتشکل اجتناب ناپذیر است . از آنجا که هر یک از افراد گروه اکثریت غیر متشکل ، ناگزیر است در مقابل گروه سازمان یافته به تنهایی بایستد ، نهایتاً مقاومت و ایستادگی آنها در برابر قدرت اقلیت غیر ممکن است . »
موسکا ضمن تأکید بر سازمان یافتگی گروه اقلیت – به عنوان یک امتیاز برتر در مقابل گروه اکثریت سازمان نیافته – از خصوصیات برتری جویانه دیگر نخبگان حاکم از جمله امتیازات مادی ، منش روشنفکرانه و قابلیت روانی سخن می راند . اصولاً به اعتقاد او گروه نخبه حاکم باید شخصیتهایی را در بر گیرد که چنین امتیازاتی داشته باشد .
موسکا همانند پاره تو بر این اعتقاد است که به موازات پیشرفت تمدن ، درآمد ناشی از زمینداری افزایش می یابد . سپس در هر شرایط مناسبی تغییر و تحول حائز اهمیتی در ساختار اجتماعی جامعه صورت می پذیرد . در این مرحله از گذار تاریخی بشریت ، طبقه نظامی سلطه گر کم و بیش دست اندازی انحصاری به املاک را شروع می کند و بدین ترتیب و در این مرحله ثروتمندی و دارا بودن ، جایگزین مشخصه های سرشت گونه طبقه حاکم می شود .
نظریه موسکا در باب ظهور و سقوط طبقه حاکم سیاسی به آموزش دیالکتیکی کارل مارکس بسیار شبیه است . او می نویسد : « تاریخ تمدن بشریت را می توان بر اساس تضاد موجود میان نیروهایی که برای کسب قدرت و حکومت رانی تلاش می کنند و علاقمند به انحصاری کردن و ابدی کردن قدرت سیاسی هستند و نیروهای جدیدی که جهت تغییر شرایط و مناسبات قدرت و قدرتمداری می کوشند ، تبیین و تفسیر کرد . این تضاد ، حاصلی جز نفوذ دائمی و متقابل قشر صدرنشین ، در درون قشر پایینی نخواهد داشت . چنانچه شرایط مناسبی برای تأمین انتظارات طبقه حاکم سیاسی وجود نداشته باشد و یا چنانچه طبقه حاکم ویژگی های خود را از دست بدهد .
موسکا می گوید نظام سیاسی ، یک ملت و یک تمدن ، در صورتی می تواند عمر ابدی کند که خود را مستمراً و مناسب با شرایط تغییر دهد ؛ بدون آن که ضرورت داشته باشد از موقعیت و قدرت خود صرف نظر کند . »

 

2-2-1 حکومت بهترین ها
اصطلاح گروه نخبه در نظریات سیاسی با اصل مسلم ضرورت حکومت بهترین ها پیوند خورده است و موسکا از « بهترین ها » در حیات سیاسی جوامع عبارت است از « انسانهایی که در موقعیت مناسبی هستند و قادرند که بر همنوعان خود به بهترین نحو حکومت برانند » . پذیرش این واقعیت که طبقه ای – طبقه حاکم – حکومت می راند ، خود دلیلی است که این طبقه ازعناصر به هم پیوسته و همگون تشکیل شده اند که در زمان و مکان مشخص مناسب ترین عناصر برای حکومت رانی هستند . البته ضرورتی نیست که این بهترین ها همیشه روشن فکرترین و بشر دوست ترین انسانها باشند .
از تفسیرهای موسکا به این نتیجه خواهیم رسید که تلقی موسکا از « بهترین ها » صرف نظر از این که این نیروها به چه نحوی به قدرت می رسند ، شامل تمامی شخصیتها و یا گروه هایی می شود که از ویژگی های استثنایی برخوردارند . با وجودی که موسکا قابلیت همه گروه ها دربه قدرت رسیدن را به رسمیت می شناسد ، ولی گروهها و رژیمهای فاشیستی را بهترین و مناسب ترین گروه های اجتماعی و نظامهای سیاسی می داند .

 

 

 

2-2-2 موسکا و نظام نمایندگی
موسکا در آخرین نوشته های خود توجه بیشتری به ماهیت و نقش گروه نخبه در جوامع پیشرفته و دموکراتیک اروپایی مبذول می دارد و سودمندی انتخابات و ضرورت نهادهای نمایندگی در نظام سیاسی را خاطر نشان می سازد . او می نویسد : « بی آنکه بخواهیم انکار کنیم ، نظام حکومتی مبتنی بر سیستم نمایندگی ، امکاناتی فراهم می آورد که با استفاده از این امکانات نیروهای اجتماعی مختلفی می توانند در نظام سیاسی و پویش تصمیم گیری مشارکت برجسته و بدین ترتیب نفوذ بیش از حد سایر نهادها و نیروهای اجتماعی ، بویژه قدرت دیوانسالاری را محدود نمایند . » در حالی که در نوشته های قبلی خود بر این امر تأکید می ورزد که « دریک نظام دموکراتیک ، نمایندگان به وسیله رأی دهندگان انتخاب نمی شوند ؛ بلکه در حقیقت انتخاب شوندگان شخصاً و یا توسط دوستان و طرفدارانشان مردم را به انتخاب کردن او تشویق و وادار می نمایند . »
به باور موسکا ، نهادهای نمایندگی درون نظام سیاسی دموکراتیک ، نه تنها به عنوان ابزار کنترل و محدود سازی گروه نخبه اهمیت دارند ، بلکه همچنین وسیله ای هستند تا نیروهای نوپای جامعه به مثابه نماینده گروه نخبه امکان یابند در قدرت حکومتی نیز سهیم شوند . اصول مهم از انتخابات آزاد ، توازن سیاسی و حکومت اکثریت از نظر موسکا تا زمانی محترم شمرده می شود که منجر به سلب قدرت نخبگان حاکم توسط مردم نگردد . در غیر این صورت ، این اصول افسانه ای بیش نیستند . به عبارت دیگر به رغم این که موسکا بعضی از اصول دموکراسی پارلمانتاریستی را می پذیرد ولی تا آخرین مرحله عمر خویش به عنوان نماینده جدی و طرفدار با وفای نظریه نخبگان باقی می ماند .

 

2-3 نظریه پاره تو درباره گروه نخبه
2-3-1 تعریف جامعه شناسی سیاسی
جامعه شناسی سیاسی ، پاره تو بنیانگذار مکتب نخبه گرایی را می توان در رأس گرایشهای موسوم به « واقع گرایی سیاسی » قرار داد . از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی رئالیستی پاره تو ، قدرت سیاسی اصولاً میل به تمرکز دارد . از این حیث وی جوهر سیاست را قدرت می داند ، قدرتی که در واقع در دست چند قطب سیاسی – الیگوپولی نخبگان – دست به دست می شود و توده مردم را از آن نصیبی نیست ؛ چرا که آنها عمدتاً در پی تأمین منافع غیر سیاسی هستند.
واقع گرایان سیاسی نوعاً به ذات و جوهره سیاسی – که همانا قدرت و تلاش برای کسب و افزایش آن است – اعتقاد دارند . از این رو پاره تو به نحوه شکل گیری قدرت و اوج و زوال آن پرداخته و همانند نگرشهای سنتی و فلسفی در اندیشه های سیاسی ، نظریه ای با مقیاس بزرگ بنا نهاده است . او با هر نوع ایده آلیسم سیاسی که عرصه سیاست را ناشی از همبستگی اجتماعی ، قرارداد اجتماعی و دموکراسی توده وار و غیره بداند ، مخالفت می ورزد .
پاره تو بر این باور است ، که جامعه شناسی علمی ، یک علم منطقی و تجربی مبتنی بر مشاهده و آزمایش امور است و هیچ استدلالی که مقدم بر تجربه باشد و هیچ تعمیمی که از حوزه مشاهده گذرد ، نباید وارد نظریات جامعه شناسی شود . اکثر بحثهایی که در جامعه شناسی را مفاهیمی چون ترقی و تکامل و آزادی و عدالت و نظایر اینها شده است ، از قبیل حکم انشایی غیر علمی است نه از جمله احکام خبری علمی .
جامعه شناسی از دیدگاه پاره تو تنها زمانی می تواند ، به مثابه یک علم مطرح باشد ، که همانند علوم تجربی چون شیمی و فیزیک فعالیت نمایند . جامعه شناسی در حوزه علوم انسانی می بایست نتایج و دستاوردهایی کاملاً مطمئن ، و مشابه با دستاوردهایی ارائه دهد که نیوتن در عرصه فیزیک به آنها نائل آمد .
در زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها ، مهمترین مسأله برای پاره تو ، رفتارهای آنهاست . او این رفتارها را به رفتارهای منطقی و غیر منطقی یا عقلی و نقلی تقسیم می کند . به باور پاره تو رفتارهای ( کنشهای ) منطقی شامل تمام رفتارهایی می شوند که چه در بعد ذهنی و چه در عرصه عینی هدفهای قابل وصولی را دنبال می کنند ؛ در حالی که رفتارهای غیر منطقی آن دسته از اعمال هستند که یا اصولاً هدفی ندارند و یا این که هدفی را دنبال می کنند ولی دست یابی به آن مشکل است .
بروز این رفتارها در تطور تاریخی ، متنوع و متعدد است . این تنوع و گوناگونی که متأثر از عوامل مختلفی است ، فی نفسه موجب تشکیل هیأت اجتماعی می شود .

 

در این باره پاره تو می گوید :
1. در عرصه بیرونی تحقق رفتارها ، که او آن را « مشتق » می نامد .
2. در اثبات ظاهراً منطقی رفتارها ، که او آنها را « مشتقات » می نامد .
3. در شرایط ثابت فیزیکی ، که رفتارهای شخصی را به بازیگر تحمیل می کند و پاره تو آنها را به « بقایا » و یا « ذخائر ثابت » نامگذاری می کند .
مشتقات به باور پاره تو ، به سرعت دگرگون می شوند ؛ اما بازمانده نسبتاً ثابت اند . در قاموس پاره تو ، بازمانده ها همانند احساسها یا بیان احساسها مندرج در طبیعت بشری است و مشتقات همانا دستگاههای فکری توجیه کننده ای است که افراد توسط آنها به شهوات خود سرپوش می گذارند یا آن که به قضایا یا رفتارهای فاقد عقلانیت خود ظاهری از عقلانیت می بخشند » . دو مفهوم مشتقات و بقایا و تأثیر آنها بر یکدیگر عملاً اساس و پایه جامعه شناسی پاره تو را تشکیل می دهد .
بقایا لفظ هنرمندانه و ظریفی است که پاره تو وارد حوزه جامعه شناسی کرده و تقریباً به معنا و مفهوم رسوب ، یا بازمانده تلقی می شود . به اعتقاد پاره تو اگر پوشش و قشر خارجی رفتارها ، یا مظاهر فریبنده رفتارها را از عناصر منقسم رفتارهای انسانی جدا کنیم ، « در آن چیزی که باقی می ماند » بقایا نامیده می شود . بنابراین بقایا از نظر پاره تو عبارت خواهد بود از هسته اصلی و با ثبات و غیر منطقی رفتارهای اجتماعی انسانها .

 


و آنها را به 6 گروه تقسیم کرده :
1. دسته اول بقایا شامل « ترکیبات » می شود . این دسته از بقایا که به « غرایز تدابیر » نیز تعبیر شده است ، از دید گاه پاره تو انسان را به تجدد خواهی ، تجدید نظر طلبی ، بالندگی ، برخوردهای کاسبکارانه و تحمیق و تقلب بر می انگیزد .
2. بقایای « مجموعه ها » که انسان ها را به ایستایی و باقی ماندن وادار می کند . محافظه کاری محض ، مقاومت در مقابل هر نوع تغییر و تحول ، و پافشاری در حفظ نهادهای اجتماعی فرسوده و کهنه از ویژگی های این دسته از بقایا است .
3. دسته سوم بقایا ، شامل بقایایی است که احساسات عاطفی آدمی را با کنشهای مشهود متظاهر می سازد .
4. دسته چهارم بقایا مربوط به جامعه پذیری یا اجتماعی بودن زندگی است و انسانها را به موجودی با رفتارهای اجتماعی مبدل می کند .
5. بقایای دسته پنجم شامل مجموعه ای از احساسات دارای طبیعتی واحدند . یا به عبارت دیگر این نوع بقایا شامل یکپارچگی و همگونی فرد و وابستگان او می شود .
6. و بالاخره پاره تو از دسته ششمی تحت عنوان بقایای جنسی نیز نام می برد .
از دیدگاه پاره تو تمامی این شش طبقه از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند . مهمترین طبقات همان دو طبقه اول و دوم یعنی بقایای ترکیبات و بقایای مجموعه هاست . بقایای نوع اول و دوم برای جامعه شناسی و به ویژه نظریه گروه نخبه پاره تو نقش تعیین کننده ای دارد .
ترکیبات ، منشأ پیشرفتهای فکری بشریت و منشأ هوش و ذکاوت و تمدن آنهاست . درخشانترین جوامع که البته الزاماً اخلاقی ترین جوامع به شمار نمی آیند ، آنهایی هستند که طبقه اول بقایا را به فراوانی در خود دارند . در هر حال بقایای ترکیبات ، موجب بالندگی انسانها وتوسعه مستمر سیاسی می شود ؛ حال آن که بقایای مجموعه ها در حکم نوعی سکون و امتناع و پرهیز از تغییر و پذیرش قطعی فرامین اخلاقی است .
و اما مشتقات از دیدگاه پاره تو « معادل آن چیزی است که معمولاً دیئولوژی یا نظریه های توجیهی نامیده می شود .» به عبارت دیگر مشتقات عبارتند از توجیه منطقی بودن ظاهری رفتارهای آدمی که از بقایا تأثیر می پذیرند . مشتقات در حقیقت مظاهر فریبنده عقلایی بقایا می باشند که معمولاً به شکل عقاید فلسفی ، اخلاقی و دینی تظاهر می کنند . در حالی که بقایا به رغم گذشت سالها تقریباً ثابت باقی می مانند.
پاره تو مشتقات را به طبقات چهار گانه تقسیم کرده :
1. درطبقات اول تنها مفروضات مطرح می شود . با جملاتی که در حکم تصدیق بی چون و چراست ؛ در این طبقه انسان به جملاتی بر می خورد مانند « آن چیزی راکه من نمی توانم به تو بدهم ، هیچ احدی نمی تواند به تو بدهد . » یا « تحمل بی عدالتی بسیار راحت تر است تا اعمال بی عدالتی » .
2. طبقه دوم شامل کلیه توجیهاتی می شوند که بر اقتدار ، سنن یا عادات معمولی مبتنی هستند . مثال جالب توجه در این زمینه می تواند این باشد که فردی رفتار خویش را با جمله ذیل توجیه کند : « خوب ، آدم همین طوری به کاری دست می زند » . و در مورد دیگری جمله ذیل می تواند کاربرد داشته باشد : « باید اطاعت کنی زیرا پدرت چنین می خواهد . »
3. در طبقه سوم ، احساسات و اغراض فردی و جمعی مطرح می شوند و به عبارت دیگر طبقه سوم شامل ادله ظاهراً عقلایی می شوند که احساسات موجود در جامعه را مخاطب قرار می دهند. در این حالت با مشتقاتی سر و کار داریم که بر تراکم متافیزیکی استوارند .
4. در طبقه چهارم ، پاره تو از مشتقاتی بحث می کند که صرفاً با حرفها و جملاتی به دور از واقعیت ها توجیه می شوند . مفاهیمی چون حقانیت ، عدالت ، فرد هستند . تمامی طبایع عقلی ، دو پهلو و مبهم هستند و فقط موجب برانگیختن احساسات می شوند. تمثیلها ، سمبلها و به نحوی نیز ارزشهای اخلاقی به این طبقه چهارم از تقسیمات درونی و مشتقات تعلق دارند.
سرانجام پاره تو تمام افکار مذهبی و عقاید سیاسی را وسایلی جهت شروع نشان دادن بقایا تلقی می کند و بر این امر تأکید می ورزد ، که تمام افرادی که با وضع موجود و افکار و عقاید حافظ آن مبارزه کرده اند ، خود نیز بتدریج به حافظین وضع موجود و طرفداران افکار واپسگرانه مبدل شده اند . نظریاتی چون توسعه ، دموکراسی ، ناسیونالیسم ، آزادی ، قانون – با ظواهری عقلایی – همه از بقایای غیر طبیعی هستند ؛ تمام این نظریات همانند خرافات « لباسهایی هستند که بر اندام افکار و عقاید غیر منطقی پوشانیده شده اند . »

 

2-3-2 پاره تو و گروه نخبه
به نظر وی انسانها ذاتاً مساوی خلق شده اند و از لحاظ جسمی و روحی با یکدیگر کاملاً فرق می کنند . بدین ترتیب می توان گفت که پاره تو دارای اندیشه های قدیمی ایتالیایی و شدیداً متأثر از افرادی چون نیکولوماکیاول است . ماکیاول سیاستمدار برجسته و اولیه نظریه پرداز سیاسی است که از ارزشهای مذهبی و فئودالی قرون وسطی فاصله گرفت و پیشنهادهایی برای به کارگیری ابزارهای مناسب کسب و حفظ قدرت ارائه داد .
وی به حکومت مداران توصیه می کند که در مواقع اضطراری و بحران ، خلق و خوی حیوانات و سرشت انسانی را انتخاب کنند ؛ یعنی حق انسانی و قهر حیوانی . ماکیاول معتقد بود که صحنه اجتماع ، ناشی از دو عنصر بخت و اقبال و عمل آن است و ثبات و دوام جوامع سیاسی یا اضمحلال آنها بستگی به این دو عنصر دارد . یعنی هر چه حوزه بخت و اقبال که حوزه انفعال است گسترده تر باشد ، امکان فروپاشی بیشتر است و هر چه حوزه عمل گسترده تر شود ، امکان ثبات بیشتر . دانشمند و عالم سیاسی کسی است که حوزه بخت و اقبال را تحت اختیار درآورد .
پاره تو برای این که برای هر فرد در رابطه با خصوصیات او ارزشی مناسب با وضعیت کمی اش قایل شود ، تمام رفتارهای انسانی را در یک جدول ارزشی از صفر تا ده در نظر می گیرد . و به هر فرد نمره ای می دهد که توجیه کننده صلاحیت اوست . بدین نحو ، به فردی که در بخش کاری خود کارشناس زبده است ، نمره ده و به یک ابله و یا بازنده نمره یک داده خواهد شد . در این ارزیابی فرقی نمی کند که این افراد مقام و شأن اجتماعی بالایی داشته باشند و یا نه و مشاغل و فعالیتهای آنها از پرستیژ یکسان و مشابهی در جامعه برخوردار باشد یا نباشد .
تاجری که به خاطر زیرکی و تلاش طاقت فرسا در طی سالهای متمادی موفق به اندوختن سرمایه قابل توجهی شده ، همان نمره ای را خواهد گرفت که یک سارق با دستبرد حساب شده به بانکی یک شبه ره صد ساله پیموده و سرمایه دار شده است . در هر حال افرادی که از نمره بالایی بهره مند می شوند ، صرفنظر از این که در چه بخش سیاسی و اقتصادی فعال می باشند ، دارای سرشت برگزیده ای می باشند . بدین ترتیب نخبه فردی خواهد بود که در وجودش نوعی قابلیت فوق العاده نهفته باشد . پاره تو می نویسد : « بدین ترتیب ما می خواهیم کسانی را در یک طبقه جا بدهیم که بالاترین ویژگی ها را در حوزه فعالیت خودشان ارائه می دهند . این افراد را مایلم گروه یا طبقه نخبه بنامم . »(گراشی، 1358)

 

2-3-3 گردش ادواری نخبگان
پاره تو در بررسیهای خود از میان مسائل و موضوعات مختلف ، مخصوصاً نسبت به شرایطی که موجب پیدایش نخبگان حاکم می شود ، علاقه نشان می دهد . او می نویسد : « طبیعتاً باید در بررسی مسایل سیاسی به این امر توجه کافی و وافی مبذول داشت که چگونه گ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره

دانلود مقاله فرایند تدوین استانداردهای ملی حسابداری و مقایسه استاندارد ایران با است

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله فرایند تدوین استانداردهای ملی حسابداری و مقایسه استاندارد ایران با است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فرایند تدوین استانداردهای ملی حسابداری و مقایسه استاندارد ایران با استاندارد بین المللی در زمینه فعالیتهای کشاورزی
چکیده
محصولات کشاورزی و فرآورده های وابسته نقش بسزایی در تحولات اقتصادی جهان بر عهده دارند ،به همین خاطر امروزه لزوم بازنگری و تجدید نظر کلی در زمینه ایجاد و تدوین استاندارد های حسابداری برای محصولات کشاورزی بر هیچ صاحبنظری پوشیده نیست ،در این خصوص لازم است کلیه بازنگری ها بر مبنای وضعیت این استانداردها در شرایط فعلی هر کشور و لزوم دستیابی و مرتفع ساختن نقاط بحرانی در جریان تدوین استانداردهای مذکور جهت نیل به شرایط ایده ال صورت گیرد . این مقاله ضمن ارائه توضیح مختصری درباره فرآیند تدوین استانداردها در سازمان حسابرسی و هئیت استانداردهای بین المللی به مقایسه استانداردهای ایران و استانداردهای بین المللی در زمینه کشاورزی می پردازد در مقایسه ای که بین استاندارد شماره 26 ایران و استاندارد شماره 41 بین المللی به عمل آمده براساس بند 43 استاندارد حسابداری شماره 26جزء در موارد کمکهای بلاعوض دولت ، شناخت و اندازه گیری داراییهای کشاورزی در بقیه موارد هیچ گونه اختلافی بین استانداردهای حسابداری ایران و استاندارد حسابداری بین المللی وجود ندارد.
واژهای کلیدی: تدوین استانداردها، اندازه گیری دارائیها ی کشاورزی ، اندازه گیری درآمدها و هزینه ها به ارزش منصفانه

 

 

 

 

 


مقدمه
حسابداری فعالیتی خدماتی است. که وظیفه اصلی آن،تهیه و ارائه اطلاعاتی است که در تصمیم گیریهای اقتصادی سودمند واقع شود.
فلسفه وجودی دانش حسابداری،ارائه خدمات اطلاع رسانی به افراد و گروههایی است که از اطلاعات کمی و کیفی گوناگون برای دستیابی به اهداف خود استفاده به عمل می آورند.درا ین راستا،نظام حسابداری وظیفه ارائه اطلاعاتی را برعهده دارد که به طور معمول از ماهیت مالی برخوردار است.ایفا ی این وظیفه و پاسخگوی به نیازهای اطلاعاتی استفاده کنند گان مستلزم تهیه و ارائه اطلاعاتی است که در راستای گزینش اقدام معقول و مطلوب از میان راهکارهای مختلف موجود برای تخصیص منابع کمیاب اقتصادی در فرآیند عملیات تجاری و اقتصادی مفید باشد.
وجود اصول و ضوابط هماهنگ در حوزه حسابداری و گزارشگری مالی موجب خواهد شد تا مقایسه پذیری اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی فعال در کشورهای مختلف تسهیل شود. برقراری این شرایط برداشتهای نادرست مربوط به قابل اعتماد بودن صورتهای مالی در جهان را تا حد زیادی کاهش می دهد و بدین ترتیب، یکی از موانع عمده در مسیر جریان بین المللی سرمایه و منابع مالی از میان برداشته می شود.بعلاوه، همگونی مبانی حسابداری،موجب صرفه جویی مالی و زمانی بسیاری می گردد.
در حال حاضر تلفیق اطلاعات مالی تهیه شده برپایه قواعد و روشهای متفاوت ملی و محلی درسطح جهان،موجب تحمل بار مالی بسیاری از سوی واحدهای اقتصادی می شود.درنهایت شاید بتوان ادعا کرد که هماهنگ سازی مبانی حسابداری،اسباب ارتقای کیفیت استانداردهای حسابداری درسطح جهان فراهم می کند. به طور کلی از اواسط قرن بیستم میلادی حرکت نوینی برای تدوین اصول و ضوابط حسابداری جهان آغاز شد و در سال 1973 میلادی به اوج خود رسید.سالی که در آن کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری پا به عرصه وجود گذاشت.از آن زمان تاکنون،بسیاری از کشورهای جهان و از آن جمله ایران،استانداردهای این مرجع را به عنوان اصول و ضوابط لازم الاجرا حسابداری پذیرفته اند . یا آنکه با استفاده از آن مبادرت به تدوین استانداردهای ملی حسابداری کرده اند اهداف اصلی تدوین استانداردها بین المللی دستیابی به مجموعه واحدی از استانداردهای هماهنگ با ثبات و برخوردار از کیفیت مناسب در سطح جهان است. تحقق این هدف مستلزم اجماع کشورهای جهان پیرامون اساسنامه هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری و پذیرش مبانی نظری این هیئت برای تدوین استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی است.
فرآیند تدوین استانداردهای حسابداری
فرآیند تدوین استانداردهای حسابداری فرآیندی مستمر و پویا ست که در واکنش به تغییر شرایط و تحولات محیط داخلی و بین المللی وبا هدف ارتقای شفافیت گزارشگری مالی ایجاد و تدوین می گردد.در فرآیند تدوین استانداردهای حسابداری یکی از سیاستهای اصلی سازمان حسابرسی استفاده از استانداردهای حسابداری مراجع حرفه ای معتبر بویژه استانداردهای بین المللی با در نظر گرفتن شرایط داخلی کشور است.
درحال حاضر فرایند تدوین استانداردهای حسابداری در سازمان حسابرسی به طور مختصر بشرح زیر است:
• تشخیص موضوع جهت انجام تحقیقات : کمیته تدوین استانداردهای حسابداری بر مبنای مسائل و موضوعات مطرح شده از سوی مدیریت تدوین استانداردها ،اعضای کمیته و کمیته فنی ، استانداردهای مورد نیاز جهت تدوین یا تجدید نظررا مشخص و به مدیریت تدوین استانداردهای حسابداری اعلام می نماید.
• بررسیهای مقدماتی : پس از تشخیص موضوع ، کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی لازم از طریق کارشناسان مدیریت تدوین استانداردها صورت می گیرد . در این مرحله ، استانداردهای سایر کشورها نظیر آمریکا ، انگلستان ، استرالیا ، کانادا و استانداردهای بین المللی ، تحقیقات انجام شده در رابطه با موضوع ، روشهای متداول در ایران و مسائل قانون مرتبط با موضوع شناسائی ، جمع آوری و بررسی می‌شود . نتیجه این مرحله ارائه گزارشهای مطالعاتی می‌باشد.
• تصمیم گیری در مورد لزوم تدوین استاندارد : پس از مشخص شدن موضوع با توجه به ارزیابی مقدماتی ، کمیته تدوین استانداردها در خصوص لزوم تدوین‌ استاندارد در رابطه با موضوع مطرح شده تصمیم گیری می نماید .
• تهیه پیش نویس مقدماتی : چنانچه تدوین استاندارد توسط کمیته تدوین استانداردهای حسابداری لازم تشخیص داده شود ، گروههای کارشناسی با توجه به گزارشهای مطالعاتی تهیه شده و مطالعات میدانی و تشکیل جلسات با صاحب نظران مرتبط با موضوع ، اقدام به تهیه پیش نویس مقدماتی می نماید . یکی ازسیاستهای اصلی تدوین استاندارد هماهنگی با استانداردهای بین المللی حسابداری است . بنا براین دررابطه با موضوعاتی که استاندارد بین المللی وجود دارد ، این استانداردها به عنوان پایه اصلی تدوین استاندارد مورد استفاده قرار می گیرد . نتیجه کار این مرحله پیش نویس مقدماتی استاندارد خواهد بود .
• تدوین پیش نویس استاندارد : در این مرحله کمیته تدوین استانداردهای حسابداری با توجه به "پیش نویس مقدماتی استاندارد " ارائه شده توسط گروههای کارشناسی بررسیهای گسترده و عمیق خود را انجام می دهد و پس از انجام اصلاحات "پیش نویس استاندارد " را نهائی می کند . برایند این مرحله پیش نویس استاندارد می‌باشد .
• نظر خواهی عمومی : برای نظر خواهی عمومی ، پیش نویس هر استاندارد از طریق کانالهای مختلف نظیر چاپ در مجلات تخصصی ، اینترنت ( سایت سازمان ) ، و نظایر آن در دسترس عموم قرار می گیرد . همچنین با توجه به ماهیت موضوع پیش نویس استاندارد برای بعضی از اشخاص صاحب نظر به صورت مجزا فرستاده می‌شود‌.نظرات دریافتی در خصوص پیش نویس استاندارد توسط مدیریت تدوین استانداردها جمع بندی و به کمیته تدوین استانداردهای حسابداری ارائه می‌شود . این کمیته در صورت لزوم پیش نویس استاندارد را اصلاح می کند و پیش نویس تجدید نظر شده پس از تصویب کمیته فنی به هیئت عامل سازمان ارائه می‌گردد .
• تصویب نهائی : بیانیه نهائی زمانی منتشر می‌شود که متن نهائی استاندارد به تصویب هیئت عامل و مجمع عمومی سازمان رسیده باشد . پس از دریافت متن استاندارد هیئت عامل استانداردهای حسابداری را بررسی و پس از انجام اصلاحات احتمالی آنها را تصویب و به مجمع عمومی سازمان جهت تصویب نهائی ارسال می نماید . پس از تصویب مجمع عمومی سازمان ، متن نهائی استاندارد حسابداری منتشر و لازم الاجرا می‌گردد.

 

 

 

 

 

 

 

نمودار تدوین استانداردهای حسابداری در ایران و بین المللی بشرح زیر می باشد.

یکی از نارسایهایی که هم اکنون درمقایسه فرایند تدوین استانداردهای ایران با بین المللی مشاهده می شود.مشارکت محدود صاحب نظران در نظر خواهی است که البته با گذشت زمان و روشن شدن آثار اقتصادی استانداردهای حسابداری ما شاهد بهبود آن هستیم بنا براین فرایند تدوین استانداردهای حسابداری فرآیند زنده و پویا ست و امید است روز به روز بهبود یابد.
کمیته تدوین استانداردهای حسابداری در تاریخ 7/5/1380 ،کارهای تحقیقاتی لازم برای تدوین استانداردهای حسابداری فعالیتهای کشاورزی توسط کارشناسان و گروه کارشناسی مدیریت تدوین استانداردها شروع نمود . سپس دامنه کاربرد استانداردهای حسابداری فعالیتهای کشاورزی را تعیین نمود که کاربرد این استاندارد ،شامل داراییها ی زیستی و تولیدات کشاورزی در زمان برداشت می باشد .
داراییهای زیستی و تولیدات کشاورزی شامل محصولاتی از قبیل نخ ، سوسیس، محصولات غذایی ، سرکه ، کمپوت ، پارچه ، شکر ، چای خشک،الوار می باشد.
دلایل تدوین استانداردهای حسابداری فعالیتهای کشاورزی
الف)استفاده از روشهای حسابداری متفاوت توسط شرکتها برای معاملات و رویدادهای مشابه
ب)مستثنی شدن فعالیتهای کشاورزی از دامنه کاربرد بعضی از استانداردهای حسابداری موجود همانند استاندارد حسابداری شماره 8 با عنوان حسابداری موجودی مواد و کالا و استاندارد حسابداری شماره 3 با عنوان درآمد عملیاتی
ج)ماهیت خاص فعالیتهای کشاورزی
د)هماهنگی بیشتر با استانداردهای بین المللی حسابداری و توجه به تدوین استانداردهای بین المللی حسابداری شماره 41 با عنوان فعالیتهای کشاورزی
برای اندازه گیری داراییها مربوط به فعالیتهای کشاورزی دو رویکرد اصلی به نامهای ارزش منصفانه و بهای تمام شده وجود دارد که هر کدام از این رویکرد ها مبتنی بر استدلالات خاصی است.
کاربرد ارزش منصفانه برای اندازه گیری داراییها مربوط به فعالیتهای کشاورزی بر اساس استدلال های زیرمی باشد:
الف) ارزش منصفانه،آثار تغییرات ناشی از دگردیسی زیستی داراییها مربوط به فعالیتهای کشاورزی را بهتر منعکس می کند.
ب) اطلاعات مبتنی بر ارزش منصفانه مربوط تراز اطلاعات مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی است.
ج)برای بسیاری از داراییها ی زیستی بازار فعال وجود دارد ودرنتیجه ارزش بازار قابل اتکاءی برای آنها وجود دارد.
د)به دلیل مشکلات تخصیص هزینه ها در رویکرد بهای تمام شده،در برخی از مواقع ارزش منصفانه از بهای تمام شده قابل اتکاء است.
کاربرد بهای تمام شده برای اندازه گیری داراییها زیستی مربوط به فعالیتهای کشاورزی بر اساس استدلالات زیر است:
الف)در بیشتر موارد بهای تمام شده تاریخی از ارزش منصفانه قابل اتکا تر است،زیرا بهای تمام شده حاصل معاملات واقعی و دارای شواهد کافی است.
ب)ارزشهای منصفانه محصولات دارای نوسانات زیاد است و مبنای مناسبی برای اندازه گیری نیست.
ج)استفاده از ارزشهای منصفانه در هر دوره مالی هزینه تهیه اطلاعات را افزایش می دهد.
د)رویکرد بهای تمام شده رایج تراز رویکرد ارزشهای منصفانه است .
ه)در مورد برخی داراییها زیستی بویژه داراییها ی زیستی مولد بازار فعال وجود ندارد،مانند درختهای میوه و مرغها ی تخم گذار.
فعالیتهای کشاورزی اغلب در معرض مخاطرات جوی و بیماری ها و سایر مخاطرات طبیعی است.اگر رویدادی واقع شود که به لحاظ اندازه،ماهیت یا وقوع،آگاهی از آن برای تحلیل عملکرد واحد تجاری مفید باشد.ماهیت و مبلغ درآمد و هزینه مربوط طبق استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی افشاء می شود. وقوع بیماری ویروسی مهلک،سیل،خشکسالی ، سرمای شدید و هجوم حشرات نمونه های بارزی از این موضوع هستند.
شناخت و اندازه گیری دارائیها یا تولیدات کشاورزی
واحد تجاری باید دارایی زیستی یا تولید کشاورزی را فقط زمانی شناسایی کند که دارایی دارای جریان منافع اقتصادی آتی باشد . و ارزش منصفانه یا بهای تمام شده دارای به گونه اتکاپذیر قابل اندازه گیری باشد و همچنین کنترل دارایی در نتیجه رویدادهای گذشته بدست آورده باشد .
دارایی زیستی مولد باید بر مبنای بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته یا مبلغ تجدید ارزیابی،منطبق با الزامات استاندارد حسابداری شماره 11 با عنوان حسابداری داراییها ی ثابت مشهود شناسایی و گزارش شود.
تولید کشاورزی باید در زمان برداشت به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش اندازه گیری شود.و این استاندارد منعکس کننده این دیدگاه است که ارزش منصفانه تولید کشاورزی در زمان برداشت همواره می تواند به گونه ای اتکاء پذیراندازه گیری شود. و ارزش تعیین شده به عنوان بهای تمام شده آن محصول محسوب می شود .
واحدهای تجاری باید دارایی زیستی غیر مولد را از زمان شناخت اولیه تا حذف یا واگذاری در تاریخ ترازنامه به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش اندازه گیری کنند دارایی که نمی توان ارزش منصفانه آنها را به گونه ای اتکاء پذیر اندازه گیری نمود. باید دارایی ها به بهای تمام شده پس از کسر هر گونه کاهش ارزش اندازه گیری کرد.و در هر زمانی که بتوان ارزش منصفانه چنین دارایی های را به گونه ای اتکاء پذیر اندازه گیری کرد.واحد تجاری باید آنرا به ارزش
منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش اندازه گیری کند.

 

شناخت و اندازه گیری درآمدها و هزینه ها به ارزش منصفانه
درآمدهای ناشی از شناخت اولیه دارایی به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش ونیز درآمد یا هزینه ناشی از تغییر در ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش دارایی،باید در سود و زیان دوره وقوع منظور شود
مخارج زمان فروش شامل هزینه محل و حق الزحمه پرداختی به واسطه مالیات و عوارض مربوط می باشد مخارج زمان فروش به این دلیل کسر می شود که مبلغ دفتری دارایی باید نشان دهنده منافع اقتصادی مورد انتظار دارایی باشد. ارزش منصفانه پس از کسر مخارج بر آوردی زمان فروش نشان دهنده منافع اقتصادی است که انتظار می رود در تاریخ ترازنامه از دارایی به دست آید.کسر نکردن مخارج برآوردی زمان فروش موجب انتقال زیان به دوره های آتی می شود. همچنین باید درآمد یا هزینه ناشی از شناخت تولید کشاورزی به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش ، باید در سود و زیان دوره وقوع منظور شود .

 

تفاوت استاندارد شماره 26 ایران با استانداری شماره 41 بین المللی
الف ) کمکهای بلاعوض دولت
طبق استاندارد حسابداری شماره 26 فعالیتهای کشاورزی نحوۀ عمل حسابداری کمکهای بلاعوض دولت مربوط به داراییها ی زیستی تابع الزامات استاندارد حسابداری شماره 10 با عنوان حسابداری کمکهای بلاعوض دولت است.درمواردی که دارای زیستی توسط دولت به عنوان کمک بلاعوض دراختیار واحد تجاری قرار می گیرد.کمک بلاعوض دولت معادل ارزش منصفانه دارایی زیستی پس ازکسرمخارج برآوردی زمان فروش شناسایی واندازه گیری می شود.نحوۀ عمل در مورد تغییرات ارزش منصفانه داراییها ی زیستی غیر مولد پس از شناخت اولیه بر اساس بند 23 استانداردهای حسابداری شماره 26 باید در سود و زیان دوره وقوع منظور شود.
طبق استاندارد بین المللی حسابداری شماره 41 با عنوان کشاورزی کمک بلا عوض دولتی مربوط به داراییها ی زیستی مولد که به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش شناسایی می شود.در صورتی که آن کمک مشروط نباشد در زمان قابلیت وصول و در صورتی که مشروط باشد در زمان احراز شرایط مقرر به عنوان درآمد شناسایی می شود.
با این حال در موارد ی که کمک بلا عوض دریافتی در قالب یارانه جهت جبران بخشی از بهای تمام شده محصول و یا جبران عدم النفع ناشی از فروش محصول به قیمتهای معین پرداخت گردد،این کمکها به ترتیب به صورت کسر از بهای تمام شده کالای تولید شده و افزایش مبلغ فروش در صورت سود و زیان یا در یادداشتهای توضیحی منعکس می شود .
ب ) تفاوت در شناخت و اندازه گیری داراییها ی کشاورزی
بر اساس استاندارد شماره 26 فعالیتهای کشاورزی ،داراییها ی زیستی مولد با توجه به شرایط محیطی کشور و نبود بازار فعال برای داراییها ، این داراییها باید به بهای تمام شده طبق استاندارد داراییها ی ثابت مشهود اندازه گیری شود .
اما بر اساس استاندارد بین المللی حسابداری شماره 41 با عنوان کشاورزی کلیه داراییها ی زیستی باید به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج بر آوردی زمان فروش اندازه گیری شود مگر اینکه تعیین ارزش به گونه ای اتکاء پذیر میسر نباشد که در این صورت باید به بهای تمام شده افشاء گردد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرایند تدوین استانداردهای ملی حسابداری و مقایسه استاندارد ایران با است

دانلود مقاله مقایسه ارتباط تقسیم سود نقدی با شاخص های عملکردحسابداری و اقتصادی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مقایسه ارتباط تقسیم سود نقدی با شاخص های عملکردحسابداری و اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
تصمیم گیری، آنچه در آینده رخ خواهد داد را منعکس می کند. هدف از پیش بینی، کاهش ریسک در تصمیم گیری است و در تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، پیش بینی بازده سهام (سود و افزایش قیمت سهام) نقش مهم و اساسی را بر عهده دارد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین تقسیم سود نقدی و عملکرد شرکت در بازار سرمایه ایران می باشد که دو دسته از شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی و شاخص های با رویکرد حسابداری مورد مطالعه قرار می گیرند. دراین تحقیق روش گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای می باشد. در راستای این هدف، تعداد93 شرکت که اطلاعات مورد نیاز برای دوره 6 ساله مورد مطالعه (88-83) در مورد آنها قابل دسترس بود انتخاب شدند. این تحقیق از دیدگاه روش و ماهیت از نوع تحقیقات همبستگی است و جهت آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی بین عملکرد و تقسیم سود نقدی ارتباط مثبت وجود دارد و شاخص های با رویکرد حسابداری ضریب همبستگی بالاتری نسبت به شاخص های با رویکرد اقتصادی با تقسیم سود نقدی در بازار سرمایه ایران دارند.
واژه های کلیدی: سودقابل تقسیم، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، جریان نقدی عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها

 

مقدمه
یکی از اقلام حسابداری که در گزارش های مالی (صورت سود و زیان) تهیه و ارائه می شود، سود خالص است. محاسبه سود خالص یک بنگاه اقتصادی متأثر از روش ها و برآوردهای حسابداری است. در نتیجه احتمال دستکاری سود توسط مدیریت وجود دارد. امکان استفاده از روش های گوناگون حسابداری موجب شده است که سود واقعی شرکت ها با سود گزارش شده در صورت های مالی تفاوت داشته باشد. سیاست تقسیم سود شرکت می تواند نشان دهنده واقعی بودن یا نبودن سود گزارش شده و ارائه منصفانه عملکرد عملیاتی واحد تجاری باشد در واقع مدیران زمانی تصمیم به پرداخت و یا افزایش سود های تقسیمی می گیرد که احساس کنند سود آن ها به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر دستکاری روش حسابداری نیست و کاهش سودهای تقسیمی در آینده غیر محتمل می باشد.
ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلندمدت ازجمله مهمترین اهداف شرکت ها بشمار می رود و افزایش ثروت تنها در نتیجه عملکرد مطلوب حاصل خواهد شد، درک روابط میان عملکرد و تقسیم سود نقدی در کشورهای توسعه نیافته و دارای ساختار بازارهای سنتی بسیار مهم می باشد. طبق مطالعات انجام شده در کشورهای در حال توسعه که رشد اقتصادی بالایی دارند. سود تقسیمی به مراتب کمتر از کشورهایی است که رشد اقتصادی کمتری دارند، لذا اهمیت موضوع تقسیم سود از دو بعد قابل بررسی است:
1-از دیدگاه خرد: برای حداکثر سازی ثروت سهامداران
2-از دیدگاه کلان: برای کارایی اقتصادی و تخصیص بهینه منابع در کشور
برای ارزیابی عملکرد مدیران و اندازه گیری ثروت سهامدارن تاکنون شاخص های گوناگونی مطرح شده اند که از جدیدترین این شاخص ها می توان به شاخص های با رویکرد افتصادی مثل ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار اشاره کرد، که در این پژوهش در کنار شاخص های سنتی با رویکرد حسابداری در نظر گرفته می شوند.
موضوع اصلی این پژوهش پیرامون بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازاربا عنوان شاخص های با رویکرد افتصادی عملکرد و جریان نقدی عملیاتی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها به عنوان شاخص های با رویکرد حسابداری عملکرد با میزان تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
مروری بر پیشینه تحقیق
از اولین تحقیقات انجام شده در زمینه تقسیم سود نقدی می توان به تحقیقات لینتر (1965) اشاره کرد او تقسیم سود نقدی را وابسته به درآمد فعلی شرکت و تا حدی نیز به سود تقسیم سال گذشته می داند.
کورمندی و زاروین(1996) در بررسی های خود در رابطه با تغییرات دائمی و موقتی سود به این نتیجه رسید که در چارچوب سود های دائمی ، جزء دائمی سود عامل غایب اثرگذار بر پرداخت سود است و ممکن است یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر تقسیم سود باشد.
سیفرت (1997) تغییرات سود تعدیل شده و تغییرات سود سهام پرداختی را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که دقیقاً در زمان تغییرات سود سهام پرداختنی تغییرات تعدیل شده با اهمیتی در سود وجود داشته است.
بینر(2001) به بررسی رابطه بین تقسیم سود نقدی با اهرم مالی ، اندازه شرکت، فرصت سرمایه گذاری، سود تقسیمی سال قبل پرداخت و به این نتیجه رسید که تقسیم سود نقدی رابطه منفی با اندازه شرکت و فرصت های سرمایه گذاری دارد ولی تقسیم سود نقدی با تقسیم سود سال قبل رابطه مثبت دارد و بیان می کنداهرم مالی تنها در انتخاب سیاست تقسیم سود مهم می باشد.
آدلگان (2003) رابطه بین جریانات نقدی و تغییرات سود تقسیمی را به سطح رشد و انتخاب ساختار سرمایه و اندازه شرکت و تغییرات سیاست های اقتصادی وابسته می داند.
توماس دچیمانور (2010) به مقایسه سیاست های تقسیم سود بین هنگ کنگ و ایالت متحده پرداخت که برخی نتایج بدست آمده او عبارتند از:توسعه هموار سازی سود در شرکت های هنگ کنگ بسیار کمتر از ایلت متحده بوده است و تغییرات تقسیم سود بر روی بازده در ایلت متحده قوی تر بوده است و تقسیم سود نقدی به صورت کند منجر به تغییرات سیاست تقسیم سود در هر دو کشور می شود و بازده سود سهام سال قبل تأثیر معکوس بر تقسیم سود نقدی دارد.
فوکودا (2009) در بررسی خود در رابطه با واکنش بازار به اعلامیه پرداخت سود به این نتیجه رسید که مدیران در زمانی که سود در اوج یا کمترین حد خود باشد تمایل به تغییرات سیاست تقسیم سود دارند .
دیوید هان مین وانگ (2010) در بررسی استراتژی های مالی شرکت های با تکنولوژی بالا در چین و تایوان بیان می کند که ارتباط منطقی میان سرمایه گذاری و سیاست های تقسیم سود و عملکرد شرکت ها وجود دارد و به این نتیجه می رسد که هزینه های سرمایه ای تایوان ارتباط مثبت با عملکرد مالی و افزایش توانایی قرض برای سود شرکت ها دارد. هرچند تصمیمات مالی شرکتهای چینی تأثیر مثبت بر هزینه های سرمایه ای دارد.
جین هوکیم سوچیونگ (2010) در مقاله ای تحت عنوان « بررسی رفتار تقسیم سود نقدی در شرکت های تفویضی ؛روش دو مرحله ای هیکمن » ارتباط عواملی مانند: قابلیت سودآوری، فرصت های سرمایه گذاری ، اندازه شرکت، چرخه حیات و پرداخت سود نقدی گذشته را با تقسیم سود نقدی شرکت های آمریکایی در دو مرحله از تصمیم گیری در مورد تقسیم سود بررسی کردند. مرحله اول مربوط به پرداخت سود می شود که آیا تقسیم سود انجام شود یا خیر؟ مرحله دوم مربوط به مقدار سودی است که باید پرداخت شود. نتایج نشان داد که در مرحله اول (پرداخت سود) میان کلیه عوامل مذکور در بالا با پرداخت سود رابطه معنا دار و مثبت وجود دارد. اما در مرحله دوم (میزان پرداخت سود) تنها ارتباط معنا دار و مثبت میان پرداخت سود و سود نقدی پرداختی گذشته نشان داده شد و در این مرحله چهار عامل دیگر فاقد ارتباط معنادار با پرداخت سود نقدی می باشد.
بروکمن (2009) بررسی ارتباط میان تقسیم سود نقدی با حقوق سهامداران و اعتبار دهندگان پرداخت به طوری که تأثیر شش متغیر کنترلی به شرح : برگشت سرمایه ، نسبت حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارایی ها با عنوان قابلیت سودآوری، رشد فروش ، اندازه و وجوه نقد نگهداری شده را نیز کنترل کرد و به این نتیجه رسید که رابطه مثبت و معناداری بین حقوق بستانکاران (اعتبار دهندگان) و سهامداران با احتمال پرداخت سود سهام وجود دارد.
گانگ وی (2009) بیان می کند تقسیم سود سهمی ارتباط مثبت با نسبت اوراق قابل داد و ستد عمومی دارد و تقسیم سود نقدی ارتباط مثبت با نسبت اوراق قابل داد و ستد غیر عمومی دارد. این نتایج یک توضیح تجربی برای بهسازی جدایی حقوق مالکان در چین فراهم می کند.
اسکینر (2008) بیان می کند که مدیران واحدهای تجاری با ویژگی سیاست تقسیم سود بالا به طور افزاینده با تنظیم سیاست های تقسیم سود نقدی منجر به کاهش ارتباط بین تقسیم سود نقدی و درآمد می شود.
دشموخ(2008) بیان می کند واکنش بازار سهام عادی به اعلامیه تقسیم سود نقدی بیشتر از واکنش بازار سهام ممتاز می باشد.
پرویز سعیدی(1380) در رساله دکتری خود تحت عنوان « بررسی عوامل موثر بر سود نقدی سهام در بورس اوراق بهادار تهران » به این نتیجه رسید که عواملی مثل نقدینگی ، نسبت سود آوری ، کنترل مالکیت ، توان واریزی ها با تقسیم سود نقدی ارتباط مثبت و نرخ نهایی مالیات با سود سهام نقدی ارتباط منفی دارد.
کریم رضوانی و قاسم رکابدار و محمدرضا احمدی(1388) به بررسی رابطه بین جریان نقد آزاد و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن فرصت های سرمایه گذاری و اندازه شرکت پرداختند و چنین نتیجه گرفتند که از شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری پایین بدلیل نبود یا کمبود فرصت های سودآور و از شرکت های بزرگ بدلیل دارا بودن طرق ایجاد استقراض و توانایی تأمین مالی بالا انتظار می رود که جریان نقد آزاد بالایی داشته باشند . برای جلب رضایت سهامداران و تشویق سرمایه گذاران و به طور کلی برای به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران بخش عظیمی از وجوه آزاد بایستی بین سهامداران توزیع شود. نتایج آماری آن ها از فرضیاتشان حمایت می کند و بیان می کند که تغییرات تقسیم سود از تغیرات وجوه نقد آزاد در شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری پایین و هم در شرکت های بزرگ تبعیت می کند.
دکتر علی سعیدی و کیهان بهنام (1389) به بررسی عوامل مؤثر بر خط مشی تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و یازده عامل به شرح : اهرم شرکت، اندازه شرکت، سود تقسیمی سال گذشته، وجود فرصت های سرمایه گذاری ، وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی شرکت، سود مورد انتظار سال آتی، متوسط سود پرداختی شرکت های رقیب، نرخ تورم ، درصد سهام شناور آزاد، متوسط نرخ رشد سود پنج سال گذشته و سود هر سهم را مورد مطالعه قرر دادند. که از میان آن ها معناداری ارتباط عوامل: اندازه شرکت ، سود تقسیمی در سال گذشته ، فرصت های سرمایه گذاری، سود مورد انتظار سال آتی و نرخ تورم تأیید شد و معناداری ارتباط عوامل دیگر شامل : متوسط نرخ رشد سود پنج سال گذشته ، درصد سهام شناور آزاد ، گردش وجوه نقد حاصل از عملیات ، نسبت اهرم شرکت ، سود هر سهم و متوسط درصد سود پرداختی شرکت های رقیب مورد تأیید قرار نگرفت.
قربان برارنیا ادبی (1383) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که فرصت های سرمایه گذاری ، اندازه شرکت و سود تقسیمی سال قبل بر سیاست تقسیم سود مؤثر می باشد، اما متغیر اهرم مالی بر سیاست سود تقسیمی تأثیر گذار نیست.
پری چالاکی (1384) به بررسی ارتباط تقسیم سود نقدی با سود عملیاتی و سود هرسهم و سود نقدی هر سهم و جریانات نقدی عملیاتی پرداخت و به طور خلاصه چنین نتیجه می گیرد میزان سود تقسیمی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به ترتیب تابعی از میزان سود هر سهم ، سود عملیاتی و جریان نقدی عملیاتی آن هاست.
بهرامفر و مهرانی (1383) به بررسی رابطه بین سود هر سهم ، سود تقسیمی و سرمایه گذاری در شرکت های پذرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت و به این نتیجه رسیده اند که در بررسی شرکتی رابطه سود تقسیمی، سود هر سهم و سود پیش بینی شده مورد تأیید قرار گرفت و در داده های ترکیبی نیز رابطه سود، سود تقسیمی و سرمایه گذاری تأیید شد.
مشایخی و حصار زاده و محمدآبادی (1388) در تحقیقی به بررسی رابطه محافظه کاری با میزان توزیع سود و پایداری آن پرداختند. یافته های تحقیق حاکی از آن است با افزایش محافظه کاری، توزیع سود سهام کاهش می یابد. اما در مورد کاهش پایداری سود همزمان با افزایش میزان محافظه کاری امکان اظهارنظر صریح در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش آن وجود ندارد.

 

فرضیات تحقیق
بر اساس سوالات اصلی تحقیق و هدف این تحقیق فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق به شرح زیر می باشد.
فرضیه اصلی اول : بین شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی و تقسیم سود نقدی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
1-1 بین ارزش افزوده اقتصادی و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
2-1 بین ارزش افزوده بازار و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم: بین شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری و تقسیم سود نقدی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
1-2 بین جریان نقدی عملیاتی و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
2-2 بین بازده حقوق صاحبان سهام و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
3-2 بین بازده داریی ها و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
روش تحقیق
این تحقیق بر مبنای طبقه بندی تحقیقات از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. به این جهت که نظریه ها، قانونمندی ها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه، تدوین می شوند را برای حل مـــــسایل اجرایی و واقــــعی به کارمی گیرد. این تحقیقات بیشتر بر مؤثرترین اقدام تأکید دارند و به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شوند و همچنین از منظر طبقه بندی بر مبنای روش و ماهیت از نوع تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. به این جهت که مشخص می شود، آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمّی وجود دارد؟ و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟ برای این منظور بر حسب مقیاس های اندازه گیری متغیرها ، شاخص های مناسبی اختیار می شود.
ضریب همبستگی شاخص دقیقی است که بیان می کند تغییرات متغیرها چه اندازه به متغیر دیگر وابسته است.
جامعه آماری
جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر در برگیرنده شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 88-83 می باشد به طوری که معیار های زیر را داشته باشند .
شرکتهایی که در بازه زمانی 88-83 سهام آن ها در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار گرفته باشد.
شرکتهایی که سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه باشد و در طی بازه زمانی مورد مطالعه تاریخ صورتهای مالی خود را تغییر نداده اند.
شرکتهایی که سود آور باشند و سود خود را تقسیم کرده باشند.
جزء شرکتهای واسطه گری مالی و سرمایه گذاری نباشد.
شرکتهایی که داده های مورد نظر آنها در دسترس باشد.
کل جامعه آماری تحقیق 405 شرکت می باشد که با توجه به محدودیت های فوق 93 شرکت به عنوان نمونه هدفمند و سیستماتیک، برگزیده شده اند و برای هر متغیر این پژوهش تعداد 558 داده جهت آزمون فرضیه های آماری محاسبه شده است .
متغیر های تحقیق و شیوه اندازه گیری آن ها
متغیرهای مستقل
معیارهای نوین عملکرد با رویکرد اقتصادی
الف) ارزش افزوده اقتصادی (EVA) که به صورت زیر محاسبه می شود .
EVA = NOPAT – (WACC× IC)
NOPAT سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات می باشد که البته در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی می بایست بر روی آن تعدیلاتی صورت گیرد تا تحریفات ناشی از کاربرد سود حسابداری حذف و سود جاری و سود اقتصادی نزدیک تر گردد.( استرن و استیوارت ،2004 ،52)
IC سرمایه بکار گرفته شده از طرف شرکت می باشد که تعدیلاتی در آن در نظر گرفته می شود.
اگر در رابطه (1-1) از سرمایه شرکت فاکتور بگیریم رابطه(2-1) نتیجه می شود:
EVA = ( r - WACC)×CAPTAL
WACC نرخ هزینه سرمایه می باشد که برای محاسبه آن از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده می شود . برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هزینه سرمایه به شکل زیر قابل محاسبه است:
WACC = (Ws×Ks) + (Wd×Kd)
Ws وزن حقوق صاحبان سهام عادی به شرح ذیل می باشد.
W_s=(سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)/(دار بهره های بدهی دفتری ارزش+عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)
Wd وزن بدهی های بهره دار شرکت به شرح ذیل می باشد.
W_d=(دار بهره های بدهی دفتری ارزش)/(دار بهره های بدهی دفتری ارزش+عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)

 

Ks و Kd به ترتیب نرخ هزینه حقوق صاحبان سهام عادی و نرخ هزینه بدهی به شرح ذیل می باشد:
K_s=(نقدی سود تقسیم )/(عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)
در این پژوهش به دلیل عدم افشای نرخ هزینه تک تک اقلام بدهی های بهره دار، این نرخ از تقسیم هزینه های مالی شرکت بر بدهی های بهره دار بدست آمده است.
K_d=(مالی های هزینه)/(دار بهره های بدهی مجموع) (1-T)
نرخ مؤثر مالیاتی (T) بر اساس قانون جدید مالیات های مستقیم 5/22 درصد در نظر گرفته شده است.(دوانی ،1381 ،73)
ب) ارزش افزوده بازار(MVA) که به صورت زیر محاسبه می شود:
MVA = میانگین ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام – میانگین ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
سهام صاحبان حقوق بازار ارزش میانگین=((دوره پایان در عادی سهام تعداد ×دوره پایان در عادی سهام قیمت)+(دوره اول در عادی سهام تعداد ×دوره اول در عادی سهام قیمت ))/2
سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش میانگین=(دوره پایان در عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش+دوره اول در عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)/2

 

معیارهای سنتی عملکرد با رویکرد حسابداری
الف) جریان نقدی عملیاتی (OCF): پول نقد ایجاد شده ناش از عملیات یک شرکت است که معمولاً با کسر شدن همه هزینه های عملیاتی از درآمد ها بدست می آید. جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ اساساً دربرگیرنده‌ جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ نقدی‌ مرتبط‌ با فعالیتهای‌ مزبور است‌، مانند:
-‌ دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از فروش‌ کالا و ارائـه‌ خدمات‌
- دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از حق‌ امتیاز، حق‌الزحمه‌، کارمزد و سایر درآمدهای‌ عملیاتی
- پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ فروشندگان‌ کالا و خدمات‌
- پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ کارکنان‌ واحد تجاری‌ یا از جانب‌ آنها.
- دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ یک‌ شرکت‌ بیمه‌ بابت‌ حق‌ بیمه‌ها، خسارات‌، مستمریها و سایر پرداختهای‌ بیمه‌ای‌
- دریافتها و پرداختهای‌ مرتبط‌ با قراردادهای‌ منعقد شده‌ با اهداف‌ تجاری‌ و عملیاتی‌
- پرداختهای‌ نقدی‌ بابت‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ کارکنان‌ و هزینه‌ سازماندهی‌ مجدد
واحدهای‌ تجاری‌ باید جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ را با بکارگیری‌ یکی‌ از روشهای‌ زیر گزارش‌ کنند:
الف.روش‌ مستقیم‌ که‌ به موجب‌ آن‌ ناخالص‌ وجوه نقد دریافتی‌ و پرداختی‌ بر حسب‌ طبقات‌ عمده‌ افشا می‌ شود.
ب.روش‌ غیرمستقیم‌ که‌ به موجب‌ آن‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ با انجام‌ تعدیلات‌ به‌ خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ تبدیل‌ می‌ شود. به عبارت دیگر اثر معاملات‌ و رویدادهایی‌ که‌ دارای‌ ماهیت‌ غیرنقدی‌ است‌ و اثر اقلامی‌ که‌ در محاسبه‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ دوره‌ جاری‌ منظور شده‌ باشد ، لیکن‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با آنها در دوره‌ های‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ یا در دوره‌های‌ آینده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعکس‌ حذف می شود.

 


ب) بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) : از تقسیم سود خالص عملیاتی بر جمع حقوق صاحبان سهام بدست می آید. ROE=(خالص سود)/(سهام صاحبان حقوق )
ج) بازده دارایی ها (ROA): از تقسیم سود خالص عملیاتی بر جمع دارایی ها بدست می آید.
ROA=(خالص سود)/(ها دارایی جمع )
متغیر وابسته
در این مدل متغیر وابسته میزان سود تقسیم شده برای هر سهم در یک سال مالی می باشد.
متغیرهای کنترلی
تحقیقات گذشته متغیرهایی را در تعیین میزان سود نقدی تقسیم شده مؤثر دانسته اند ، که در این پژوهش از این متغیر ها به عنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است. این متغیر ها عبارتند از : اندازه شرکت، فرصت های رشد آتی، سررسید بدهی ها، هزینه فرصت وجه نقد، اهرم مالی، توان ایجاد وجه نقد، نرخ رشد سود هر سهم، دارایی های نقدی، موجودی نقد شرکت و نسبت بدهی های بانکی به سایر بدهی ها
اندازه شرکت (SIZE) : از آنجا که شرکت های کوچکتر اطلاعات عمومی کمتری دارند و با توجه به تحقیقات انجام شده در گذشته انتظار می رود شرکت های بزرگتر به نسبت سود نقدی بیشتری توزیع کنند که برای اندازه گیری آن از لگاریتم فروش استفاده شده است.
فروش SIZE = Log
فرصت های رشد آتی (GROWPIT): در شرکت هایی که ارزش آن ها از طریق فرصت های رشد پیش رو تعیین می گردد ، عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر بوده و لذا هزینه های تأمین مالی خارجی آن ها بالاتر است به این دلیل و به منظور جلوگیری از محدود شدن یا از دست دادن فرصت های سرمایه گذاری انتظار می رود این شرکت ها سود نقدی کمتری توزیع نمایند ، فرصت های رشد آتی به شرح زیر محاسبه می شود.
GROWPIT=(شرکت فعلی ارزش )/(ها دارایی دفتری ارزش)
سررسید بدهی ها (LTDEBT) : در شرکت هایی که بدهی های کوتاه مدت بیشتری نگهداری می کنند انتظار می رود وجه نقد بیشتری نزد خود نگه دارند و سود نقدی کمتری تقسیم نمایند. بنابراین هر چه سرسید بدهی ها بیشتر باشد احتمال توزیع سود نقدی نیز بیشتر انتظار می رود و سررسید بدهی ها از تقسیم بدهی های بلند مدت بر مجموع دارایی ها بدست می آید.
LIDEBT=(مدت بلند های بدهی )/(ها دارایی مجموع)
هزینه فرصت وجه نقد (PSPRAD): هزینه فرصت وجه نقد از تفاوت بازده دارایی ها (سود خالص تقسیم بر دارایی ها ) وبازده اسناد خزانه (سود خالص تقسیم بر اسناد دریافتنی ) تعیین می گردد. که بدیهی است ارتباط مثبت بین این مقدار و تقسیم سود نقدی مورد انتظار است.
PSPRAD=(خالص سود )/(ها دارایی جمع)-(خالص سود)/(دریافتنی اسناد)
اهرم مالی (LEV): اهرم مالی از نسبت مجموع بدهی ها به مجموع دارایی ها بدست می آید . دلیل اهمیت این نسبت این است که با افزایش اهرم مالی هزینه نگهداری وجه نقد بالا می رود به علاوه شرکت هایی که تأمین بدهی برای آنها میسر است می توانند به جای سرمایه گذاری در نقد و نگهداری دارایی های نقد گونه از تأمین نقد مورد نیاز از طریق ایجاد بدهی استفاده کنند. بنابراین انتظار می رود که ارتباط بین اهرم و تقسیم سود نقدی مثبت باشد.
LEV=(ها بدهی مجموع)/(ها دارایی مجموع)
توان ایجاد وجه نقد (CFLOW) : توان ایجاد وجه نقد از طریق تقسیم وجه نقد عملیاتی به فروش محاسبه می شود ، نظر اول این است که این شرکت ها با اتکا به این توان خود از نگهداری وجه نقد زیاد در شرکت پرهیز می کنند و نظر دیگر این است که در تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری ، ارزان ترین منبع وجه نقد ایجاد شده در واحد تجاری است . بنابراین سود نقدی کمتری توزیع می کنند.
CFLOW=(عملیاتی نقد وجه )/فروش
نرخ رشد سود هر سهم (GEPS) : انتظار داریم که تقسیم سود نقدی متناسب با رشد سود هر سهم افزایش پیدا کند:
GEPS=(〖EPS〗_1-〖EPS〗_0 )/〖EPS〗_0
که در آن EPS0 سود واقعی هرسهم در پایان دوره مالی گذشته می باشد.
و EPS1 سود واقعی هر سهم در پایان دوره مالی جاری می باشد.
دارایی های نقدی (LIQ): وجود داریی های نقد گونه به استثنای وجه نقد از طریق کم کردن آن دسته از دارایی های جاری با نقدینگی بسیار پایین از جمع دارایی های جاری تقسیم بر جمع دارایی ها در این مدل وارد می شود.
LIQ=(جاری های دارایی-نقد وجوه)/(ها دارایی جمع)
موجودی نقد در شرکت (CASH) : عبارت است از نسبت وجوه نقد در بانک یا در شرکت که به راحتی در دسترس می باشد و در ترازنامه شرکت انعکاس می یابد به دارایی های شرکت.
CASH=(نقد وجوه)/(ها دارایی جمع)
نسبت بدهی های بانکی به سایر بدهی های شرکت (BANKD) : هر چه روابط شرکت با مؤسسات مالی بیشتر و بهتر باشد ، دسترسی آسان تری به منابع تأمین مالی خارجی وجود دارد و از آنجایی که اطلاعات عمومی چنین شرکت هایی زیاد تر است . عدم تقارن اطلاعاتی ذینفعان شرکت پایین بوده و هزینه تأمین مالی آن ها کاهش می یابد. بنابراین انتظار می رود چنین شرکت هایی سود نقدی بیشتری تقسیم نمایند.
BANKD=(بانکی های بدهی)/(ها بدهی کل )
یافته های تحقیق
خلاصه یافته های حاصل از آزمون فرضیه اول
مولفه های آماری

 

خلاصه فرضیه ضریب همبستگی پیرسون ضریب تعیین ضریب تعیین تعدیل شده سطح خطا سطح معنی داری نتیجه آزمون
رابطه ی تقسیم سودنقدی و ارزش افزوده اقتصادی 0.225- 0.051 0.049 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و ارزش افزوده بازار 0.327 0.107 0.105 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی 0.354 0.125 0.122 0.05 0.00 تأیید فرضیه

رابطه ی تقسیم سودنقدی و شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی در حضور متغیرهای کنترلی 0.596 0.355 0.340 0.05 0.00 تأیید فرضیه

 

با توجه به تجزیه و تحلیلهای آماری مربوط به این فرضیه که در فصل (4) انجام شد، ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر شاخص های با رویکرد اقتصادی و تقسیم سود نقدی (354/0) و ضریب تعیین (125/0) می باشد و چنانچه این روابط در حضور متغیرهای کنترلی بررسی شود، ضریب همبستگی (596/0) و ضریب تعیین (355/0) می شود. همچنین روابط ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار با تقسیم سود نقدی به تفکیک بررسی شد که ضریب همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و تقسیم سود نقدی (225/0-) و ضریب تعیین (051/0) بدست آمد و ضریب همبستگی بین ارزش افزوده بازار و تقسیم سود نقدی (327/0) و ضریب تعیین (107/0) بدست آمد. با توجه به اینکه معناداری ارتباط متغیرها (05/0< P- valueیا sig) تأیید شد، می توان نتیجه گرفت که ادعای محقق مبنی بر وجود ارتباط بین شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی وتقسیم سود نقدی در سطح اطمینان 95% پذیرفته می شود و تقسیم سود نقدی با ارزش افزوده اقتصادی رابطه ی منفی و با ارزش افزوده بازار رابطه مثبت دارد. در این فرضیه در میان متغیرهای کنترلی متغیرهای اندازه شرکت، فرصت های رشد آتی، هزینه فرصت وجه نقد، دارایی های نقدی و نسبت بدهی های بانکی به سایر بدهی ها باعث افزایش ضریب همبستگی به میزان (242/0) و افزایش ضریب تعیین به میزان (230/0) شده اند و با توجه به نقش متغیرهای کنترلی در افزایش ضریب همبستگی می توان نتیجه گرفت که توجه به آن ها حائز اهمیت می باشد. قربان ادبی نیز در تحقیق خود به این نتیجه رسید که نقسیم سود نقدی با اندازه شرکت مرتبط می باشد. بینر نیز اندازه شرکت را بر سیاست های تقسیم سود مرتبط می داند.
خلاصه یافته های حاصل از آزمون فرضیه دوم
مولفه های آماری

 

خلاصه فرضیه ضریب همبستگی پیرسون ضریب تعیین ضریب تعیین تعدیل شده سطح خطا سطح معنی داری نتیجه آزمون
رابطه ی تقسیم سود نقدی و جریان نقدی عملیاتی 0.107 0.011 0.010 0.05 0.012 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سود نقدی و بازده حقوق صاحبان سهام 0.562 0.315 0.314 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و بازده دارایی ها 0.706 0.498 0.407 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری 0.732 0.536 0.533 0.05 0.00 تأیید فرضیه


رابطه ی تقسیم سودنقدی با شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری در حضور متغیرهای کنترلی 0.768 0.590 0.580 0.05 0.00 تأیید فرضیه

 

با توجه به تجزیه و تحلیلهای آماری مربوط به این فرضیه که در فصل (4) انجام شد، ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری و تقسیم سود نقدی (732/0) و ضریب تعیین (536/0) می باشد و چنانچه این روابط در حضور متغیرهای کنترلی بررسی شود، ضریب همبستگی (768/0) و ضریب تعیین (590/0) می شود. همچنین روابط جریان نقدی عملیاتی و بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها با تقسیم سود نقدی به تفکیک بررسی شد که ضریب همبستگی بین جریان نقدی عملیاتی و تقسیم سود نقدی (107/0) و ضریب تعیین (011/0) بدست آمد و ضریب همبستگی بین بازده حقوق صاحبان سهام و تقسیم سود نقدی (562/0) و ضریب تعیین (315/0) بدست آمد و ضریب همبستگی بین بازده دارایی ها و تقسیم سود نقدی (706/0) و ضریب تعیین (498/0) بدست آمد. با توجه به اینکه معناداری ارتباط متغیرها (05/0< P- valueیا sig) تأیید شد، می توان نتیجه گرفت که ادعای محقق مبنی بر وجود ارتباط بین شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری وتقسیم سود نقدی در سطح اطمینان 95% پذیرفته می شود. همانطور که مشاهده می شود جریان نقدی عملیاتی ارتباط بسیار ضعیفی با تقسیم سود نقدی دارد و در رگرسیون خطی وارد نمی شود اما بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام نسبتاً ارتباط قوی با تقسیم سود نقدی دارند.. در این فرضیه در میان متغیرهای کنترلی متغیرهای اندازه شرکت، فرصت های رشد آتی، اهرم مالی و دارایی های نقدی باعث افزایش ضریب همبستگی به میزان (036/0) و افزایش ضریب تعیین به میزان (054/0) شده اند. با توجه به نقش متغیر های کنترلی در افزایش ضریب همبستگی می توان نتیجه گرفت که توجه به آن ها حائز اهمیت می باشد. این نتیجه با مستندات ارائه شده در چارچوب نظری و ادبیات تحقیق همسو می باشد. برای مثال جین هوکیم به این نتیجه رسید که بازده دارایی ها (تحت عنوان قابلیت سود آوری)و بازده حقوق صاحبان سهام (تحت عنوان چرخه حیات) و اندازه شرکت رابطه مثبت و معناداری دارد. دشموخ نیز به این نتیجه رسید که تقسیم سود با سطح جریانات نقدی رابطه مستقیم دارد.البته آدلگان نیز بیان می کند رابطه بین جریانات نقدی و تغییرات سود تقسیمی به سطح رشد و انتخاب ساختار سرمایه و اندازه شرکت و تغییرات سیاست های اقتصادی بستگی دارد. پری چالاکی در تحقیق خود ارتباط مثبت بین تقسیم سود نقدی و جریان نقدی عملیاتی را نتیجه می گیرد و الهام عظیمی نیز در تحقیق خود نتیجه می گیرد جریانات نقدی عملیاتی وقتی نسبتاً پایین است اهمیت ویژه ای در سیاست گذاری پرداخت سود دارند و به عنوان یک الزام در توانایی شرکت برای پرداخت سودهای تقسیمی عمل می کند.
منابع فارسی:
انواری رستمی ، ع. و دیگران، 1383 ، "بررسی ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی، سود قبل از بهره و مالیات جریان نقدی عملیاتی با ارزش بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ، فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 37 ، صفحه 21-3
بهرامفر،ن. و کاوه مهرانی ،1383، "رابطه سود هر سهم،سود تقسیمی و سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 36، صفحه 46-27
بیابانی ،ش. ،1388، "بررسی ارتباط بین جریانات نقد ناشی از فعالیت های تأمین مالی و فعالیت های سرمایه گذاری و سیاست های تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه
چالاکی، پ. ،1382، "اثر سود حسابداری و جریانات نقدی عملیاتی بر تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در یورس اوراق بهادار تهران" ، پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس
حجازی ،ر. ، و عارفه حسینی،1385، "مقایسه رابطه ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی با معیارهای حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران"، پژوهشنامه اقتصادی، شماره 237
دلاور،ع.،1374، "مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی"، انتشارات رشد تهران.
رضوانی ، ک.، و قاسم رکابدار،"بررسی رابطه بین جریان های نقد آزاد و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " ، فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مالی ، سال اول ، شماره 4، صفحه 92-107
رهنمای رودپشتی، ف. و دیگران،1385 ، "مدیریت مالی راهبردی"، انتشارات کساکاوش، صفحه 267-311
ریاحی و بلکویی،ا.،1381، "تئوری های حسابداری"، ترجمه دکتر علی پارسائیان ، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی
سعیدی ،پ.،1384، "نظریه ی مالی خط مشی های سود سهام" ، انتشارات دانشگاه آزاد علی آباد
سعیدی ،ع. و کیهان بهنام ،1389، "بررسی عوامل مؤثر بر خط مشی تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ، فصلنامه مدیریت ، سال هفتم ، شماره 18
مشایخی ، ب. و مهدی محمدآبادی و رضا حصار زاده ، 1388، "تأثیر محافظه کاری حسابداری بر پایداری و توزیع سود" ، بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 16، شماره 56، صفحه107-12
نیکو مرام ، ه. ، 1378، "مبانی مدیریت مالی"، انتشارات ترمه ، جلد اول
هامپتون و دیگران ، 1380،"مدیریت مالی" ترجه دکتر حمیدرضا وکیلی فرد، انتشارات علی فوج، جلد اول
هندریکسن ، الف.، مایکل اف ون بردا، 1385، " تئوری های حسابداری"، ترجمه دکتر علی پارسائیان، انتشارات ترمه ، جلد اول
منابع لاتین:
Adelegan , O. ,2003, "An Empirical Analysis of the relationship between cash flow and dividend changes in Nigeria" ,R&D management publishing
Beiner ,S. ,2001, "Theories and Determinants of Dividend Policy ", Journal of corporate finance
Brockman.P. ,2009, " Dividend policy ,creditor rights and the agency costs of debt", Journal of financial economics.pp:276-279
Deshmukh,S.& Fatemi .A. ,2008, "Complexity of information and trading behavior:The case of dividend increase announcement" ,Journal of economic psychology ,PP:1-18
Deshmukh,S. ,2003, "Dividend Initiations and Asymmetric informatio: A Hazard Model" ,the financial review ,PP:351-368
Chemmanur.TH.J & jie He,2010 , "Is dividend smoothing universal? New insights from acomparative study of dividend policies in Hong kong and U.S. " Journal of corporate finance 16, pp413-430
Frankfuter,B.& wood.J,2002,"Dividend policy theories and their empirial tests ", International Review of Financial Analysis,pp:111-138
Fukuda,A. ,2000," Dividend changes and earnings Performance in Japan" ,Pacific-Basin Finance Journol, pp:53-66
Hang min Wang.D, 2010 , "Corporate investment , financing and dividend policy in the high-tech industry", Journal of business research63, pp: 486-489
Kim.J.H & Jang.S.CH , 2010, "Dividend behavior of lodging firms: Heckman,s two-step approach", International journal of hospitality management, pp:413-420.
Kiyoshi kato,H. & Loewenstein,U.,2002, " Dividend policy, cash flow and investment in Japan ", Pacific-Basin Finance Journol, pp.443-473
Kormendi,R. & Zarowin,P. ,1996 "Dividend policy and performance of earning ", Review of Accounting studies, pp:141-160
Lintner , J. ,1956, "Distriobution of Incomes of Corporations among Dividend, Rrtained Earning and Tax", American economic Review
Miller,M. & Modigliani, 1961, " Dividend policy ,Growth and the valuation of shares" , Jounal of Business
Seifert, B.,1997," Earnings and dividend changes: An international study" , Journal of Multinational Financial management,pp:71-81
Skinner.D.J. Deshmukh,S. ,2003, "The evolving relation between earnings, dividends and stock repurcheases" , Journal of financial economics ,PP:582-609
Stern .B & steward G,1989, "The Quest for value: A Guide for senior managers ," New York: huper Bu siness publisher, pp.316-340
Wei.G & Zazhong xiao.J, 2009,"Equity ownership segregation, shareholder preferances, and Dividend policy in china ", The british accounting review, pp:169-183

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه ارتباط تقسیم سود نقدی با شاخص های عملکردحسابداری و اقتصادی

دانلود مقاله بررسی مقایسه ای اثرات ساختار سرمایه ی شرکت های پذیرفته شده

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بررسی مقایسه ای اثرات ساختار سرمایه ی شرکت های پذیرفته شده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
هدف ما در این پژوهش بررسی این موضوع می باشد که آیا انواع ساختار سرمایه در شرکتهای انتخاب شده در دوره زمانی مورد نظر تأثیری بر بازده سهام آنها داشته است یا خیر؟ با این امید که نتایج تحقیق حاضر بتواند برای پژوهشگران مالی، سهامداران و تصمیم گیرندگان مالی در نهایت برای استفاده کنندگان از صورتهای مالی در امر تصمیم گیری مفید باشد. در این تحقیق، روش کلی تحقیق از نوع تحلیلی – توصیفی، مبتنی بر اطلاعات گذشته یا تحلیل علّی پس از وقوع می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از مطالعه اسناد و گزارشات بورس اوراق بهادار تهران، و جهت تجزیه و تحلیل از روش تحلیل همبستگی استفاده شده است.
قلمرو مکانی تحقیق شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران که سال مالی آنها مختوم به 29/12 می باشد. و قبل از سال 1380 وارد بورس شده می باشد، و حداقل در دوره فعالیت در بورس یکبار تأمین مالی نمایند، هستند.
روشهای آماری بکار گرفته شده جهت آزمون فرضیه ها عبارتند از: آزمون تحلیل رگرسیون، آنالیز واریانس، آزمون معنی دار بودن ضریب همبستگی بین متغیر ها و آزمون همبستگی رتبه ای اسپرمن-کندال.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که با استفاده از ساختار سرمایه نمی توان بازده سهام را پیش بینی کرد. و ساختار سرمایه نمی تواند بعنوان یک عامل تشخیص بازده سهام شرکتها برای تصمیم گیران باشد.
پیشنهادات تحقیق حاضر به این صورت مطرح می گردد:
1-بررسی تأثیر ساختار مالی بر هزینه سرمایه
2- بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و قیمت سهام
3- تأثیر روشهای مختلف تأمین مالی بر بازده سهام
کلید واژگان: ساختار سرمایه – بازده سهام – هزینه سرمایه – تأمین مالی
مقدمه
وظیفه هر مدیر مالی بهینه سازی ساختار دارایی ها‍‍، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام به منظور حداکثر کردن ثروت سهام داران است. معمولاً در سرمایه گذاری ها این سؤال مطرح می شود که آیا نحوه تأمین منابع مالی سرمایه گذاری در بازده سهام موثر است یا نه؟ اگر چنین است چه ساختار سرمایه ای مطلوب است تا به تواند ثروت سهام داران را افزایش دهد، برای شرکتی که هدف اش تحصیل سود است کدام سیاست از نظر ساختار سرمایه و منابع تأمین مالی مطلوب است؟ به طور کلی پاسخ به این سؤال آسان است. سیاستی مطلوب است که ثروت سهام داران را به حداکثر به رساند ولی در عمل این کار چندان ساده ای نیست.(ریموند. پی. نوو 1389 " مدیریت مالی جلد اول" ترجمه علی جهانخانی و علی پارسائیان، انتشارات سمت )
اگر شرکتی در صدد برآید ثروت سهامداران را به حداکثر به رساند باید در تصمیم گیری هایش اهداف خود را به گونه ای تعیین کند که منجر به افزایش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران گردد. یکی از راه های افزایش ثروت سهام داران این است که بازده سهام شرکت افزایش یابد. لذا می بایست مدیران به توانند متغیر ها یا عواملی را در ساختار مالی شرکت جهت تأمین مالی مورد توجه قرار دهند که بازده سهام شرکت را افزایش دهد، تصمیم تأمین مالی و ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تأمین مالی و ترکیب بهینه آن می باشد. استفاده از تصمیمات نامناسب اقتصادی و عدم بهره گیری از ابزارهای مالی در جهت تأمین نیارهای مالی، مشکلات فراوانی را در ساختار مالی شرکتها فراهم می آورد که ممکن است منجر به کاهش قدرت سود آوری شرکت ها گردد. (احمد مدرس، فرهاد عبداله زاده، 1388، مدیریت مالی جلد دوم، شرکت چاپ و نشر بازرگانی) لذا به منظور تداوم مشارکت عمومی در سرمایه گذاری ضرورت دارد که بازده کسب شده توسط شرکت های فعال در بورس اوارق بهادر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تا مشخص شود آیا شرکت ها موفق به کسب بازده معقولانه ای از سرمایه گذاری های انجام شده و هزینه های مربوط شده اند یا خیر؟ این تحقیق در صدد آن است که آیا منابع تأمین مالی در ساختار سرمایه (مالی) بر بازده سهام شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد یا خیر؟‍ امید است نتایج این تحقیق بتواند راهنمای عملی برای تصمیم گیرندگان و استفاده کنندگان از صورتهای مالی در امر تأمین منابع مالی شرکت ها و همچنین راه گشایی برای تحقیقات آتی باشد.

 

بیان مسأله
شرکت ها در تأمین منابع مالی بلند مدت خود در اینکه سهام منتشر نمایند یا با استقراض اقدام به تأمین مالی نمایند، حق انتخاب دارند. منظور از استقراض، تأمین منابع مالی بلند مدتی است که در ازای آن اصل مبلغ به اضافه درصدی مشخص از سود بازپرداخت می شود. به عقیده عده ای از متخصصین مالی، توجه به صرفه جویی ناشی از هزینه بهره بدهی و پایین بودن هزینه بدهی ها نسبت به سایر منابع سرمایه، مدیران مالی را متقاعد نموده که از بدهی برای تأمین مالی شرکت استفاده نمایند که باعث افزایش ارزش شرکت و ارزش سهام داران گردد. بر این اساس شرکت باید بین ارزش صرفه جویی مالیاتی بهره و هزینه های مختلف ورشکستگی تعادل برقرار سازد. یعنی تنظیم نسبت بدهی به گونه ای باشد که ارزش شرکت را به حداکثر برساند، در واقع این گروه دستیابی به هدف نهایی شرکت، یعنی حداکثر کردن ثروت سهام داران را از طریق کاهش هزینه ها دنبال می کند. بر اساس این نظریه اگر وضعیت یک شرکت به گونه ای باشد که بتواند از صرفه های مالیاتی بهره مند شود به نفع شرکت است که از راه استقراض تأمین مالی نماید. اما نباید این نکته را فراموش کرد که شرکت ها باید هزینه های احتمالی ناشی از نابسامانی یا بحران های مالی را در نظر بگیرند و بر این اساس میزان وام های خود را محدود نمایند. روش دیگر تأمین مالی بلند مدت افزایش سرمایه (انتشار سهام) است. تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه انجام گرفته موید این مسأله هستند که به طور متوسط شرکتها وقتی اقدام به انتشار سهام می کنند قیمت سهام کاهش می یابد و اگر افزایش سرمایه بدون کسب بازده مناسب باشد نه تنها باعث افزایش ثروت سهام داران نخواهد شد بلکه باعث کاهش آن نیز می گردد.(رضا شباهنگ،1389، مدیریت مالی، جلد اول، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی)
از نظر مدیریت مالی، تعیین رابطه بین هزینه سرمایه، ساختار سرمایه و ارزش کل شرکت بسیار اهمیت دارد، زیرا می توان با استفاده از ساختار سرمایه بر ارزش شرکت تاثیر گذاشت. ساختار مطلوب سرمایه عبارت است از تعیین درصدهایی که از اقلام تشکیل دهنده سرمایه که بازده شرکت را به حداکثر برساند و در عین حال میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت را به حداقل برساند. بنابراین مدیریت باید هزینه منابع مالی را مشخص کند و آثاری را که این منابع مالی بر بازده و ریسک عملیاتی شرکت دارند را تعیین نماید تا بتواند ریسک شرکت را به حداقل برساند.
موضوع ساختار سرمایه از جمله مسایل داخلی شرکت محسوب می گردد. اما از آنجایی که تصمیمات تأمین مالی شرکت با محیط پیرامون آن در ارتباط است. بنابراین شرایط و وضعیت بازار سرمایه بر روی تصمیمات ساختار سرمایه تاثیر می گذارد. بحث تعیین ساختار سرمایه بهینه در واقع با تئوری بازار کارآمد هم جهت می باشد. چرا که یکی از عمده ترین پیامدهای کارآیی بازار این است که از منابع موجود به بهترین وجه و به شکل بهینه و مطلوب بهره برداری می شود. تخصیص هنگامی بهینه است که بیشترین بخش سرمایه متوجه سودآورترین فعالیتها شود.
(Jie Cai,"Capital structure dynamics and stock returns" , The University of Iowa,2005)
پیشینه تحقیق
روشهای تأمین مالی برای تداوم فعالیت و اجرای پروژه های سود آور در فرآیند رشد شرکتها بسیار موثرند و موجب ادامه حیات در دنیای رقابتی امروز می شوند. تأمین مالی به روشهای مختلف کوتاه مدت و بلند مدت صورت می گیرد و شرکتها می توانند منابع مالی مورد نیاز خود را از داخل و یا خارج از شرکت تأمین نمایند. هدف اصلی شرکتها، افزایش بازده حقوق صاحبان سهام است و بدین منظور از روشهایی استفاده می کنند که آنها را در رسیدن به این مهم یاری کند. افزایش بازده سهامداران و در نتیجه کاهش هزینه سرمایه، ارزش شرکت را بالا می برد. در واقع سرمایگذاران اعم از سهامداران یا تأمین کنندگان وام با اعطای سرمایه یا پول خود به شرکت، ریسک عدم وصول آن را پذیرفته اند و بازده ای معادل هزینه سرمایه شرکت را می خواهند.(شهناز مشایخ، سیده سمانه شاهرخی، مهرماه 1385، "عوامل موثر بر ساختار سرمایه" ماهنامه حسابدار، شماره176.)
نظریه روش سود خالص(Net Income )
اساس روش سود خالص بر این است که شرکت می تواند هزینه سرمایه خود را با بکار بردن بدهی حداقل نماید. این روش مبتنی بر مفروضات زیر بنایی است که در آن استفاده ار بدهی تغییری در مخاطره سرمایگذار ایجاد نمی کند. در نتیجه نرخ بهره بدهی و نرخ هزینه سرمایه صاحبان سهام نسبت به بدهی ثابت باقی می ماند. بنابراین افزایش استفاده از بدهی باعث افزایش ارزش بازار سهام می گردد. و در نتیجه کل هزینه سرمایه کمتر می شود. (احمد مدرس، فرهاد عبداله زاده، 1388، مدیریت مالی جلد دوم، شرکت چاپ و نشر بازرگانی)
نظریه مودیگیلیانی و میلیر(Miller&Modlgliani)
مودیگیلیانی و میلیر در سال 1958 شالوده نظریه تحقیقی بافت سرمایه را با تدوین الزامات تعادل بازار برای خط مشی بدهی پی ریزی کردند. آنها نشان دادند که اگر خط مشی سرمایگذاریهای شرکت را ثابت فرض کنیم با صرف نظر کردن از مالیاتها و هزینه های قرارداد، خط مشی تأمین مالی شرکت بی تأثیر است. فرضیه بی تأثیر مودیگیلیانی و میلیر حاکی از آن است که خط مشی تأمین مالی تنها وقتی بر ارزش شرکت اثر می گذارد که تغییری در جریانها نقدی شرکت ایجاد می شود. مودیگیلیانی و میلیر مدعی شدند که بدهی در ارزش شرکت تأثیری ندارد. تئوری آنها بنام تئوری بی تأثیری یا M M معروف است و از طریق ریاضی اثبات می کنند که بدهی در فرمول ارزش شرکت نقشی ندارد فرضیات اساسی تئوری M M به شرح زیر می باشد:
الف) وجود بازار کارآی سرمایه: در بازار کارآی سرمایه اطلاعات بدون هیچ گونه هزینه در دسترس همه استفاده کنندگان و سرمایگذاران قرار می گیرد. هزینه های معاملاتی بسیار پایین بوده و سهام به اجزا بسیار کوچک قابل تقسیم است سرمایگذاران منطقی بوده و عاقلانه عمل می کنند هیچ معامله گری آنچنان قدرت ندارد که بازار را زیر نفوذ خود بگیرد و تعداد معامله گران بسیار زیاد است.ب) عدم وجود مالیات ج) عدم وجود ریسک و عدم اطمینان. د) عدم خط مشی سرمایگذاران ثابت. ها) سرمایگذاران قادرند اهرم شخصی را جایگزین اهرم مالی نمایند.
Dirk Hackbarth, Jianjun Miao, Erwan Morellec Capital structure, credit risk, and macroeconomic conditions Journal of Financial Economics 82 (2006) 519–550
نظریه توازی ایستا (تئوری مصالحه):
طبق این نظریه شرکت یک نسبت بدهی مطلوب را تعیین و در جهت آن حرکت می کند. طبق این فرضیه نسبت بدهی براساس هزینه های تأمین مالی و منافع حاصل از استقراض تعیین می گردد. استفاده از اهرم مالی بازده سرمایه را افزایش می دهد ، امّا احتمال ریسک برای سهامدار را نیز بالا می برد. اینجا مساله تئوری بازده یا احتمال خطر پیش می آید به عبارتی شرکت سعی می کند بین صرفه جویی مالیاتی هزینه بهره و هزینه های ورشکستگی تعادل برقرار کند و شرکت آن قدر بدهی را با سهام و سهام را با بدهی جایگزین کند تا ارزش آن حداکثر شود
Lakshmi Shyam-Sunder, Stewart C. Myers, Testing static tradeo¤ against pecking order models of capital structure, Journal of Financial Economics 51 (1999)
تئوری توجیهی:
نظریه دیگر پیرامون ساختار سرمایه،تئوری توجیهی است در چارچوب تئوری توجیهی شرکتها تأمین مالی داخلی را به تأمین مالی خارجی و در صورت انتشار سهام ترجیح می دهند. طبق این تئوری نسبت بدهی مطلوب و مشخص برای شرکت وجود ندارد. بطور خلاصه یافته های این تئوری به این صورت می باشد:
الف) شرکت تأمین مالی داخلی را به تأمین مالی خارجی ترجیح می دهد. ب)سیاستهای تقسیم سود شرکتها تابعی از فرصتهای سرمایگذاری است. اگر چه از تغییرات ناگهانی در تقسیم سود خودداری می کنند.(احمد مدرس، فرهاد عبداله زاده، 1388، مدیریت مالی جلد دوم، شرکت چاپ و نشر بازرگانی)
تحقیقات خارجی:
در سال 1998 تحقیقی در زمینه ساختار سرمایه شرکتها در امریکای لاتین توسط یکی از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه جورج تاوان انجام شده است تحقیق مذکور به بررسی شیوه های تأمین مالی 300 شرکت در محدوده زمانی سالهای 1990 تا 1995 امریکای لاتین پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از این است که شرکتهای مورد آزمون ترجیح می دهند سود کسب شده را انباشته نمایند و از تقسیم سود بپرهیزند، نتیجه مذکور مخالف نظریه ترجیحی می باشد ولی به معنی رد نظریه مذکور نیست؛ دلیل اینکه نمونه انتخاب شده شامل شرکتهایی که با بازدهی پایین و نرخ رشد بالای خالص دارایی ها بوده، مدیریت جهت تأمین مالی از منابع خارجی استفاده نموده است در حالی که شرکتهای کوچکتر از طریق افزایش سرمایه و صدور سهام جدید تأمین مالی می نمایند.
جان پالاس کارشناس ارشد اقتصادی شرکت مورگان استنلی می گوید که بدهی ارزان ترین منبع سرمایه است و اگر بنا باشد که شرکتهای امریکایی بطور موثری در بازار به رقابت بپردازند باید از بدهی بیشتری از ساختار سرمایه خودشان استفاده نمایند.
برایلی و دیگران طی تحقیقاتی در رابطه با وجود ساختار بهینه سرمایه به بررسی عوامل موثر به ساختار مالی شرکت پرداختند. در این مطالعه اثر عوامل عمده ای چون نوع صنعت و ریسک تجاری را برای ساختار مالی شرکتها مورد بررسی قرار دادند. و مشخص شد که نوع صنعت بطور موثری بر نسبت بدهی شرکتها تأثیری داشته است.
تحقیقات داخلی:
در ایران نیز تحقیقاتی انجام شده است که از جمله می توان به تحقیق انجام شده توسط آقای محمود رحمانی بعنوان پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی تحت عنوان تأثیر روشهای تأمین مالی (وام بلند مدّت و انتشار سهام عادی)بر قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1374 اشاره کرد.
نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که فرض صفر تحقیق بر اساس نتایج بدست آمده رد می شود یعنی نحوه تأمین مالی بر قیمت سهام اثر دارد. در بورس اوراق بهادار در موقع افزایش سرمایه از طریق آورده های نقدی قیمت سهام به اندازه تئوری کاهش نمی یابد. لذا مدیریت با در اختیار داشتن اطلاعاتی در زمینه سهام می تواند در مواقعی که قیمت سهام بالاست با انتشار سهام جدید، ارزش شرکت و ثروت سهامداران را حداکثر نماید.
تحقیقی دیگر توسط سید جواد دلاوری انجام شده، که در آن تأثیر روشهای تأمین مالی بر نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام عادی شرکتهای فعّال در بورس اوراق بهادار مورد پژوهش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه نسبت جمع دارایی به حقوق صاحبان سهام برای گروه شرکتهایی که اخذ وام نموده اند در مقایسه با گروه شرکتهایی که افزایش سرمایه داده اند از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود دارد، امّا نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام و نیز نسبت فروش به جمع دارایی ها و نسبت سود خالص به فروش در دو گروه شرکتها اختلاف معنی دار با یکدیگر ندارند. به بیان دیگر اخذ وام توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران منجر به ایجاد اهرم مالی مطلوب نشده است.
همچنین تحقیق دیگری توسط آقای غلامرضا افشار مهر انجام شده که نتایج بدست آمده حاکی است، استفاده از بدهی در ساختار مالی را عامل بی تأثیر بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می داند.
تحقیق دیگر مربوط به پژوهش آقای جلال شیرزاد می باشد، در این پژوهش وی به بررسی تأثیر ساختار سرمایه بر روی سود آوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نتایج حاصل حاکی از آن است که رابطه قوی و معنی دار بین ساختار سرمایه و سودآوری شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد.

 

اهمیت موضوع تحقیق
کسب سود هدف نهایی واحدهای انتفاعی کسب سود است و این موضوع اهمیت استفاده از اهرم را کاملا مشخص می کند؛ یعنی ساختار یا ترکیب سرمایه به شکلی تعیین می شود که با ایجاد اهرم مطلوب ثروت سهام داران را افزایش دهد. اگر هنگام تأمین منابع مالی مورد نیاز چگونگی ترکیب منابع برای ایجاد ساختار بهینه سرمایه مدنظر قرار نگیرد، ممکن است تأمین مالی منجر به ایجاد اهرم نا مطلوب شود یا اینکه شرکت امکان افزایش سود از طریق ایجاد اهرم مطلوب را از دست بدهد که در هر شرایطی هدف اصلی که حداکثر کردن ثروت سهام داران است برآورده نشده است.
نسبت های سود آوری میزان موفقیت واحد انتفاعی را در تحصیل بازده خالص نسبت به درآمد فروش یا نسبت به سرمایه گذاریها اندازه گیری می کنند. هدف مدیریت قاعدتاً تحصیل حداکثر بازده برای سرمایه گذاری سهام داران عادی در واحد انتفاعی جهت دستیابی به هدف مزبور محسوب می شود.
در دنیای کنونی رشد و توسعه اقتصاد متاثر از رشد و توسعه مالی است وتحقق رشد مالی نیز به نوبه خود، بدون گسترش تأمین مالی و افزایش درجه اطمینان و بازده سرمایه گذاریها امکان پذیر نیست. یکی از اموری که از دیر باز درآن تفکر نموده، لزوم بهره برداری هرچه بهتر از منابع موجود بوده است. به جهت کمیابی منابع و نامحدود بودن شیوه های تأمین نیازها یافتن روشی برای تعیین اولویتهای تخصیص منابع از اهمیت زیادی برخوردار می باشد، یعنی تخصیص منابع باید به گونه ای کارآمد انجام شود و تخصیص کارآیی منابع از اهداف اولیه هر نظام اقتصادی است.
توجه به آثار و نتایج حاصل از اتخاذ تصمیمات تأمین مالی و بهره گیری از ابزارهای مناسب مالی، مدیریت را در اتخاذ تصمیمات صحیح تر و کسب منافع بیشتر برای شرکت ها یاری خواهد نمود و استفاده بهینه از منابع مالی که موضوع اصلی بحث ساختار سرمایه است در حقیقت به مدیران این فرصت را خواهد داد تا ارزش کلی شرکت و ثروت صاحبان سرمایه را افزایش دهند. (رضا شباهنگ1389، مدیریت مالی، جلد اول انتشارات سازمان حسابرسی)

 


اهداف تحقیق
شرکت ها در تأمین مالی بلند مدت مورد نیاز خود حق انتخاب دارند که با پذیرش شرکای جدید و واگذاری قسمتی از واحد تجاری و یا با استقراض اقدام به تأمین مالی نمایند. این تحقیق به بررسی و مقایسه تاثیر دو روش تأمین مالی بلند مدت یعنی اخذ وام و افزایش سرمایه می پردازد و هدف اصلی این تحقیق تعیین ساختار مطلوب سرمایه برای شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. یعنی اینکه مشخص شود شرکت ها با چه نوع ساختار سرمایه ای در دستیابی به هدف خود همان کسب سود بیشتر است موفق تر بوده اند.
در این تحقیق ما به دنبال این هستیم که با استفاده از تکنیکهای مدیریت مالی و با تکیه بر روش های آماری مناسب، وجود رابطه معنی دار بین ساختار سرمایه و بازده سهام را بررسی می نماییم. بنابراین اهداف تحقیق شامل:
تعیین رابطه بین ساختار سرمایه و بازده سهام در قلمرو تحقیق.
تعیین هم سو بودن تغییرات بازده سهام با تغییرات ترکیب ساختار سرمایه در قلمرو تحقیق.
تعیین رابطه بین نوع ساختار سرمایه و بازده سهام در قلمرو تحقیق.
سؤال تحقیق
در برخورد با مسأله ساختار سرمایه و بازده سهام این سؤال مطرح می شود:
آیا بین ساختار سرمایه و بازده سهام در قلمرو تحقیق رابطه ای وجود دارد؟

 

فرضیه های تحقیق
در این تحقیق هدف اصلی پیدا کردن رابطه ای بین ساختار سرمایه و بازده سهام شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو تحقیق می باشد که با توجه به این موضوع فرضیه های تحقیق به این صورت مطرح می گردد:
فرضیه اصلی:
بین ساختار سرمایه و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه ای وجود دارد.
فرضیه های فرعی: از آنجایی که بصورت مقایسه بررسی می گردد بنابراین فرضیه اصلی برای هر یک از سالهای مورد بررسی بصورت جداگانه در قالب فرضیه های فرعی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

روش تحقیق
در این تحقیق روش کلی تحقیق از نوع تحلیلی-توصیفی، مبتنی بر اطلاعات گذشته یا تحلیل علّی پس از وقوع می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از مطالعه اسناد و گزارشات بورس اوراق بهادار تهران و جهت تجزیه و تحلیل از روش تحلیل همبستگی استفاده شده است.

 

جامعه آماری:
شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده زمانی مورد بررسی مشروط بر اینکه سال مالی آنها مختوم به 29/12 باشد، و قبل از سال 1380 وارد بورس شده اند، همچنین در طی محدوده زمانی مورد بررسی حداقل یکبار تأمین مالی نمایند، هستند. بررسی عملکرد شرکتهای مورد الذکر در طی دوره های مالی منتهی به 29/12 سالهای 1380 تا 1387 می باشد.

 

نمونه آماری
در این پژوهش با توجه به موارد مذکور در جامعه آماری و با استفاده از گزارشهای مالی 8 ساله شرکتهای موجود، نمونه ای متشکل از 40 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از طریق جدول اعداد تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرار می گیرد.

 

روش جمع آوری اطلاعات
در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از روش بررسی اسناد و مدارک استفاده شده و این اسناد و مدارک عبارتند از : صورتهای مالی شرکتها، گزارشات هفتگی، مجلات ماهیانه، سالنامه های بورس اوراق بهادار تهران و پایان نامه های مرتبط و سایتهای اینترنتی در زمینه اطلاعات شرکتها می باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 14   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی مقایسه ای اثرات ساختار سرمایه ی شرکت های پذیرفته شده