لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه
2
برخی از فهرست مطالب
به قول فروید رویا تجسم تظاهرات حیات نفسانى حین خواب است. حال اگر این حیات کمى به حیات بیدارى شبیه باشد، در عوض با اختلاف بسیار مهمى از آن جدا است. در اینجا به یاد آن سخن ارسطو مى افتیم که مى گفت: «خواب دیدن، فعالیت روح بشر در اثناى خواب است.» در واقع رویا تنها راه شایسته اى است که منتهى به شناسایى وجدان ناخودآگاه مى شود. فروید تصریح مى کند که انسان به وسیله نیروى عقل و شعور خود مى تواند از چارچوب غرایز و حیات محدود و مقرر حیوانى فراتر رود. شاید غرایز از عقل نیرومندتر باشد اما عقل خاصیتى دارد که در اثر آن، سرانجام بر غرایز چیره مى شود. فروید در برابر آن دسته از دانشمندان متقدم که معتقد بودند اعتلاى فرهنگ و مقام حقیقى انسان به هنگامى متجلى مى شود که غرایز مقهور آدمى شود و آدمى از مقام حیوانى رسته و در عالم انسانیت به پرواز درآید، گفت: «غرایز عوامل زایدى نیستند و نمى توان منکر وجود و لزوم آنها شد... در زندگى پیروى محض از عقل مجرد، روشى غیرعملى است که با قوانین زیست شناسى قابل تطبیق نیست. عقل مجرد دنیا را رهبرى نمى کند. بلکه اصول زیست شناسى است که بر زندگى حکومت مى کند و این اصول به غرایز بستگى دارد و از آنها جدا نیست. غریزه حافظ موجودیت انسانى است و مراد از آن صرفاً این نیست که غریزه را هوشمندترین عوامل روانى به شمار آوریم. میان غرایز و هوشمندى از طرفى بستگى و از سویى جدایى مشهود است. به این معنى که هرچه هوش قوى تر شود از نیرومندى و سطح ذکاوت کاسته مى شود... غرایز بایستى تحت شرایط صحیح به سوى هدف هاى اجتماعى سوق داده و از تظاهرات لجام گسیخته و بى بند و بار آنها جلوگیرى شود. در تحقیقات قضایى، قاضى روانکاو
تحقیق و بررسی در مورد جرانگاری فروید