فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق آماده با عنوان حضرت امام زین العابدین علیه السلام - 4 صفحه وورد قابل ویرایش

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق آماده با عنوان حضرت امام زین العابدین علیه السلام - 4 صفحه وورد قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق آماده با عنوان حضرت امام زین العابدین علیه السلام - 4 صفحه وورد قابل ویرایش


دانلود تحقیق آماده با عنوان  حضرت امام زین العابدین علیه السلام - 4 صفحه وورد قابل ویرایش

 

 

 

 

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شد و در 12 محرم سال 95 هجری قمری به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسید. امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.

برای دانلود کل تحقیق از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آماده با عنوان حضرت امام زین العابدین علیه السلام - 4 صفحه وورد قابل ویرایش

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 38
توضیحات:

اخلاق پیامبر

در میان تمام انبیا، تنها پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است که جزئیّات تاریخ زندگى او به روشنى ثبت و ضبط شده که افتخار بزرگى براى مسلمانان به شمار مى‏رود، زیرا زندگى سایر انبیا مدّتى بعد از آن بزرگواران، با تحریفات فراوان و همراه با انواع تهمت‏ها نوشته شده است.
کتاب‏هاى زیادى درباره اخلاق پیامبر صلى الله علیه و آله نوشته شده که بیشتر آنها به زبان عربى است و چون در بخش‏هاى قبلى درباره انبیا و شناخت و صفات آنان بحث‏هایى کردیم مناسب است گوشه‏اى از سیره آن پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله را در اینجا ذکر کنیم زیرا آشنایى با سیره و روش زندگى و اخلاق فردى و اجتماعى آن بزرگوار براى همه مردم بدون استثنا مفید است. از خداوند متعال مى‏خواهم این نوشته مختصر را از ما بپذیرد و ما را از بهترین امّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله قرار دهد.
پیامبر اکرم نزد کسى پاى خود را دراز نمى‏کرد. با گشاده‏رویى صحبت مى‏کرد و به همه افراد توجه مى‏فرمود.
آنچه در اینجا ذکر مى‏شود از کتاب «بحارالانوار» جلد شانزده و «سیره ابن هشام» و «کُحل البصر» و «تفسیر المیزان» جلد ششم و غیر آن است.

عبادت پیامبر

چون پاسى از شب مى‏گذشت رسول‏ خدا صلى الله علیه و آله از بستر برمى‏خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتى چند از قرآن کریم، در گوشه‏اى به عبادت مى‏پرداخت و اشک مى‏ریخت. بعضى از همسرانش که او را به این حال مى‏دیدند مى‏گفتند: تو که گناهى ندارى چرا این قدر اشک مى‏ریزى؟ مى‏فرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟
امّ سلمه مى‏گوید: شبى پیامبر در خانه من بود، نیمه شب، او را نیافتم به سراغش شتافتم، دیدم در تاریکى ایستاده، دست‏ها را بلند کرده، اشک مى‏ریزد و مى‏گوید: خدایا! هرچه نعمت به من داده‏اى از من مگیر، دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایى که مرا از آنها نجات دادى گرفتارم مکن، حتى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند، شما که بخشوده شده‏اى! فرمود: هیچ کس از خدا بى‏نیاز نیست. حضرت یونس آنى به خودش واگذار شد، در شکم ماهى زندانى شد.
چون ماه رمضان مى‏رسید، پیامبر همه بردگان خود را آزاد مى‏کرد، به هنگام نماز مى‏لرزید و هرگاه نماز را به تنهایى مى‏خواند رکوع و سجود آن را طول مى‏داد ولى هرگاه با مردم به جماعت نماز مى‏خواند بسیار عادّى و ساده برگزار مى‏کرد. به یکى از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز مى‏ایستى سعى کن بعد از حمد، سوره کوچکى قرائت کنى و نماز را طول ندهى.
رسول خدا هنگام خروج از خانه، خود را آماده و زینت مى‏کرد.

زهد پیامبر

روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دوازده درهم به حضرت على علیه السلام داد و فرمود: لباسى براى من تهیّه کن. على علیه السلام به بازار رفت و لباسى به همان قیمت تهیّه کرد و خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله آورد. پیامبر فرمود: اگر لباس ارزان‏تر یا ساده‏ترى بود بهتر بود. اگر فروشنده حاضر است لباس را به او برگردان. حضرت على ‏علیه السلام لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله برگشت.
رسول ‏خدا صلى الله علیه و آله با على علیه السلام به سوى بازار راه افتادند، در راه کنیزى را دیدند که گریه مى‏کند، از حالش جویا شدند. گفت: چهار درهم پول براى خرید جنس به من داده‏اند ولى پول را گم کرده‏ام و اکنون مى‏ترسم که به خانه برگردم. پیامبر صلى الله علیه و آله چهار درهم از دوازده درهم را به او داد و آنگاه به بازار رفتند و پیراهنى به قیمت چهار درهم خریدند.
هنگام بازگشت برهنه‏اى را دیدند، لباس را به او بخشیدند و دوباره به بازار برگشته و پیراهن دیگرى خریدند. در راه بازگشت به منزل دوباره همان کنیز را دیدند که ناراحت است و مى‏گوید: چون برگشتن به خانه طول کشیده مى‏ترسم مرا بزنند. پیامبر صلى الله علیه و آله همراه کنیز به منزل صاحبش رفت، صاحب خانه به احترام تشریف فرمایى پیامبر صلى الله علیه و آله کنیز را بخشید و او را آزاد نمود. رسول اکرم فرمود: چه دوازده درهم با برکتى که دو برهنه را پوشاند و یک نفر را آزاد کرد.
آرى، اگر ما هم کمى از زندگى خود بکاهیم بسیارى از برادران ما به نوائى مى‏رسند.
یک نفر یهودى چند درهم از پیامبر صلى الله علیه و آله طلب داشت. روزى مطالبه کرد لى پیامبر صلى الله علیه و آله چیزى نداشت که به او بپردازد. یهودى گفت: همین جا در کنار تو مى‏مانم تا بدهى خود را بپردازى و پیامبر صلى الله علیه و آله را در جاى خود نگه داشت. ظهر شد، مردم نماز ظهر را خواندند، عصر هم گذشت و وقت نماز مغرب و عشا فرا رسید و آن یهودى همچنان پیامبر صلى الله علیه و آله را عملاً بازداشت کرده بود. مردم از رفتار آن مرد یهودى عصبانى شدند اما پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ما حق ظلم نداریم. این رفتار پیامبر باعث شد تا آن یهودى به خاطر صبر، متانت و خوش اخلاقى پیامبر مسلمان شد و مقدارى از مال خود را نیز در راه خدا داد و گفت: این کار من نسبت به رسول خدا جنبه آزمایشى داشت نه جسارت.

سوز پیامبر

اگر کسى براى اصلاح و متحوّل کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد و مشتعل نباشد، محال است بتواند جامعه‏اى را مشتعل سازد. یکى از صفات برجسته انبیاى الهى سوز و گداز آنها براى هدایت و سعادت انسان‏هاست. یکى از ناسزاهایى که قدیمى‏ها به بعضى مى‏گفتند این بود: «اى بى درد!» پیداست که داشتن درد و سوز، خود یک کمال است و بى دردى یک درد بزرگ است!
خداوند در اوصاف پیامبرش مى‏فرماید: «حریص علیکم» او نسبت به شما سوز دارد و براى ایمان شما حرص مى‏خورد و در جاى دیگر خطاب به پیامبر مى‏فرماید: «لعلّک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین» شاید خویشتن را هلاک کنى که چرا آنها ایمان نمى‏آورند.
همچنین در سوره طه مى‏فرماید: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقى»؛ اى پیامبر! ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم که این همه خود را به زحمت بیندازى !
آرى، سوز و گداز دینى از اوصاف انبیا و اولیاست و نه تنها براى آنها که براى هر مسلمانى لازم است. یک طلبه و یک دانشجو اگر بسوزد، دانشگاه و حوزه و جامعه را مى‌تواند متحوّل کند.
البته سوز هم باید از روى اخلاص باشد، دکّان نباشد! هر پیرو پیامبرى باید ببیند کجاى کار معطّل مانده است، آستین‏ها را بالا بزند و کار را انجام دهد. به نوع کار، پستى و شرافت ظاهرى آن نباید نگاه کرد. کارى که بر روى زمین مانده است باید با نیّت پاک و خالص انجام داد.
بى‏تکلّفى پیامبریکى از خصوصیّات انبیا از جمله پیامبر اسلام پرهیز از تکلف بود. خداوند از پیامبرش مى‏خواهد که به مردم بگوید: «و ما انا من المتکلّفین»؛ من اهل تکلّف نیستم و خود و دیگران را به سختى نمى‏اندازم.

غمخوار و همدرد

پیش از بعثت پیامبر صلى الله علیه و آله زندگى بر مردم سخت شد و کم کم کار به قحطى کشید، مردم به وحشت افتاده بودند، از جمله حضرت ابوطالب پدر بزرگوار حضرت على علیه السلام که پیرمردى عیالمند و کم درآمد بود، نیاز شدیدى به کمک داشت.
پیامبر صلى الله علیه و آله با عموى خود(عباس) بنا گذاشتند خدمت ابوطالب برسند و هر یک، یکى از فرزندان او را به خانه خود بیاورند و بدین وسیله مخارج زندگى او را سبک کنند. این تصمیم عملى شد. عباس، جعفر را به خانه خود برد و پیامبر صلى الله علیه و آله هم على علیه السلام را به منزل آورد و از همان اوان کودکى مربّى او گردید.

اول مردم

بر خلاف رهبرانى که هنگام احساس خطر، اول جان خود را از حادثه به در مى‏برند و پا به فرار مى‏گذارند و مردم و هواداران را در گرفتارى‏ها رها مى‏کنند، پیامبر صلى الله علیه و آله در مکه ماندند و به برخى هواداران خود فرمان هجرت به حبشه را صادر فرمودند و به هنگام هجرت به مدینه نیز اول مسلمانان را فرستادند و بعد خودشان هجرت نمودند.
پیامبر اکرم روزى به کارگرى برخورد که بر اثر کار بسیار پینه بر دست داشت، دست‏هاى او را در دست گرفت و بر آنها بوسه زد.

مشورت با مردم

در کارهایى که از طرف خدا فرمان مخصوصى صادر نشده و کار به خود امت و مشورت با آنان واگذار شده بود، گاه و بی گاه پیامبر با مردم مشورت مى‏کرد و حتى در مواردى رأى دیگران را بر نظر خود مقدّم مى‏داشت. در جنگ احد پیامبر صلى الله علیه و آله شورایى تشکیل داد و درباره این که براى جنگیدن از مدینه بیرون بروند یا در خود مدینه سنگر بگیرند مشورت نمود. نظر شخص پیامبر صلى الله علیه و آله و عدّه‏اى دیگر سنگربندى در مدینه بود. ولى اکثر جوان‏هایى که از یاران پیامبر بودند به بیرون رفتن از مدینه تمایل نشان دادند و گفتند: یا رسول‏الله صلى الله علیه و آله ما تابع شما هستیم ولى چون از ما نظر خواستید عقیده ما بیرون رفتن است.
در اینجا پیامبر صلى الله علیه و آله رأى جوانان پرشور و مؤمن را بر رأى دیگران و حتى بر رأى خود مقدّم داشت و سلاح برداشت و عازم جبهه نبرد شد. جالب این که فرمان «و شاورهم فى الامر» پس از شکست احد نازل شد و با این که به خاطر عمل به طرح اصحاب، مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند ولى خداوند فرمان مى‏دهد: باز هم با آنان مشورت کن. البته تصمیم‏گیرى نهایى با رهبر است. زیرا قرآن در پایان همین آیه به پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏گوید: «فاذا عزمت فتوکّل على اللّه» هرگاه تو تصمیم گرفتى بر خدا توکّل کن و کار خود را شروع کن.

همگام با یاران

در سفرى که رسول ‏خدا صلى الله علیه و آله با اصحاب داشتند هنگام تهیّه غذا هر یک از آنان کارى را قبول کردند، پیامبر صلى الله علیه و آله هم هیزم جمع کردن را بر عهده گرفت و هرچه اصحاب خواستند از کار پیامبر صلى الله علیه و آله جلوگیرى نمایند نپذیرفت.
در مورد دیگرى که پیامبر صلى الله علیه و آله از شتر پیاده شدند و براى بستن آن به گوشه‏اى مى‏رفتند اصحاب آمدند تا شتر را از پیامبر صلى الله علیه و آله بگیرند و افسار آن را ببندند اما پیامبر نپذیرفت و فرمود: سعى کنید کار خود را به دیگران واگذار نکنید.

وفاى پیامبر

عمّار مى‏گوید: پیش از بعثت، من و حضرت محمد صلى الله علیه و آله با هم چوپانى مى‏کردیم. یک روز به او پیشنهاد کردم که فلان منطقه چراگاه خوبى براى گوسفندان است فردا به آنجا برویم. حضرت محمد صلى الله علیه و آله پذیرفت. من فردا به آنجا رفتم و دیدم پیامبر صلى الله علیه و آله قبل از من به آنجا آمده است ولى گوسفندان خود را از چریدن بازمى‏دارد. پرسیدم چرا نمى‏گذارى گوسفندان بچرند؟ فرمود: چون وعده من با تو این بود که با هم شروع کنیم، نخواستم قبل از تو گوسفندان من از این چراگاه استفاده کنند.

صداقت پیامبر

یکى از فرزندان پیامبر صلى الله علیه و آله ابراهیم نام داشت و در کودکى از دنیا رفت، اندکى پس از مرگ او خورشید گرفت، مردم گمان کردند که این خورشید گرفتگى به خاطر فوت ابراهیم است. ولى پیامبر صلى الله علیه و آله فوراً مردم را جمع نمود و فرمود: گرفتن خورشید به خاطر مرگ فرزندم نبوده است.
او بدین وسیله مردم را از جهل و خرافه‏گرایى و علاقه نابجا حفظ نمود. در حالى که اگر هر سیاستمدارى بود با شعار «هدف وسیله را توجیه مى‏کند» از این تصور و فکر غلط مردم سوء استفاده مى‏کرد و علاقه نارواى آنان را مى‏ستود.

پیشگام در مبارزه

در جنگ احزاب که تمام نیروهاى ضداسلامى یعنى مشرکان و کافران و منافقان با طرحى گسترده قصد کودتا علیه‏ اسلام را داشتند، پیامبر تصمیم به دفاع گرفت، لذا با مشورت اصحاب بنا گذاشتند که دور مدینه را خندق بکنند. در اینجا نیز رسول خدا اول کسى بود که شروع به کندن خندق نمود و با این که برخى مسلمانان با کسب اجازه و گروهى هم بدون آن، کار را رها مى‏کردند اما پیامبر صلى الله علیه و آله تا پایان کار ایستاد و همچنان مشغول کندن خندق بودند.

تدبیر پیامبر

رسول ‏خدا صلى الله علیه و آله هنگام رو به ‏رو شدن با مشکلات، اهل طرح و ابتکار و صداقت بود، در تاریخ مى‏خوانیم: قبایل عرب دست به دست هم داده، کعبه را تجدید بنا نمودند ولى همین که کار به نصب حجرالاسود رسید هر قبیله‏اى بر دیگرى پیشى مى‏گرفت تا این سند افتخار به نام او ثبت شود. در این باره گفتگوها به خشونت انجامید و زمینه‏اى براى درگیرى پیدا شد.
شخصى گفت: به جاى درگیرى صبر مى‏کنیم و اولین شخصى که از درِ مسجدالحرام وارد شد او را حَکم و داور قرار مى‏دهیم. ناگاه دیدند که حضرت محمد صلى الله علیه و آله وارد شد، او را حکم و داور قرار دادند. پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد پارچه‏اى آوردند و حجرالاسود را در میان آن نهادند و از تمام قبایل افرادى گوشه پارچه را گرفته، نزدیک کعبه آوردند، سپس شخص رسول‏الله صلى الله علیه و آله با دستان مبارکش حجرالاسود را برداشتند و در جاى خود نصب فرمودند و به غائله خاتمه دادند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله

دانلود مقاله کامل درباره زندگانی امام هادی علیه السلام (از آغاز تولد تا شهادت)

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره زندگانی امام هادی علیه السلام (از آغاز تولد تا شهادت) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگانی امام هادی علیه السلام (از آغاز تولد تا شهادت)


دانلود مقاله کامل درباره زندگانی امام هادی علیه السلام (از آغاز تولد تا شهادت)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 103
فهرست و توضیحات:

مقدمه

مشخصات معصوم دوازدهم: امام دهم، حضرت هادی علیه السلام

بخش اول

امام هادی علیه السلام از آغاز تولد تا آغاز خلافت متوکل عباسی

بخش دوم

مبارزات فرهنگی و تربیت شاگردان برجسته

بخش سوم

امام هادی (ع) و خلفای عباسی و شهادت امام

بخش چهارم

سخنان و سیره عملی امام هادی علیه السلام

منابع

 

مقدمه

ارزش و اهمیت مطالعه دربارة رسول خدا (ص) و اهل بیت علیهم السلام و تربیت آنها، خصوصیات و فضیلتهایشان، ریشة عاطفی و احساسی ندارد، بلکه اجابت امری است که از جانب پروردگار عالم هستی مطرح شده است.

زمانی که به محمدبن عبدالله (ص) وحی کرد که بشریت را از تاریکی های کُفر و شرک برهاند و به سوی نور و ایمان و توحید، هدایت کند و آنگاه که اینچنین به رسول خود امر فرمود:

«برای چیزی اجر و پاداش قرار نمی دهم مگر دوست داشتن اهل بیت» اظهار ارادت و دوستی به معصومین (ع) که در زندگی با دشواریها و سختی ها و شکنجه های فراوان مواجه شدند و صبر پیشه کردند و راز نگه داشتند و جان در طبق اخلاص نهادند، لازم بوده و هست.

در راستای آشنایی با زندگی حضرات معصومین (ع)، به یاری حضرت دوست زندگانی امام دهم – حضرت علی النقی – را هر چند مختصر بررسی می نماییم.

مشخصات معصوم دوازدهم:

امام دهم، حضرت هادی علیه السلام

نام:امام علی (ع)

القاب معروف:هادی، نقی (ع)

کنیه:ابوالحسن سوم (ع)

پدر و مادر:امام جواد (ع) ، سمانه (س)

وقت و محل تولد: 15 ذیحجه سال 212 هجری در روستای صریّا ، نزدیک مدینه

وقت و محل شهادت: سوم رجب سال 254 در سن 41 سالگی در شهر سامرّا بر اثر زهری که بادسة «معتّز» توسط معتمد عباسی، به آن حضرت خوراندند، به شهادت رسید.

مرقد شریف: شهر سامرّا، واقع در عراق

دوران زندگی:         

  • حدود هشت سال قبل از امامت (از ذیحجه سال 212 تا 220 هـ.ق)
  • دوران امامت در زمان خلفای قبل از متوکل، دوازده سال (از سال 220 تا 232 هـ.ق)
  • دوران امامت در سخت ترین شرایط، در زمان خلافت پانزده سالة دیکتاتوری متوکل (دهمین خلیفة عباسی) و سپس خلفای بعد که عبارت بودند از: منتصر، المستعین و المعتّز.

آن حضرت حدود 33 سال امامت کرد.

بخش اول

امام هادی علیه السلام از آغاز تولد تا آغاز خلافت متوکل عباسی

 

حضرت سمانه مادر امام هادی علیه السلام

حضرت «سمانه» علیه السلام از اهالی مغرب (حدود بین آفریقا و اندلس) بود که دست تقدیر او را به مدینه آورد و همسر امام جواد علیه السلام گردید. این بانوی با کمال، به قدری در راه کمالات و فضایل معنوی، ممتاز بود که او را «سیّده و اُمّ الفضل» (مادر ارزشها) می نامیدند. در زهد و تقوا در عصر خود بی نظیر بود و بیشتر روزهای سال، روزه سنّتی می گرفت.

هنگامی که سمانه با کاروان مغرب، به مدینه آمد و توسط «محمدبن فرج» به خانة امام جواد علیه السلام راه یافت و همسر آن حضرت گردید، امام جواد علیه السلام در شأن او چنین فرمود:

«نام او سمانه است. او بانویی است که به حقّ مرا می شناسد او از بانوان بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نشود و نیرنگ طاغوت عنود به او راه نیابد. او همواره مورد نظر لطف خداوندی است که هرگز خواب ندارد و همطراز مادران افراد صدّیق و صالح است.»

عالم بزرگوار، سید مرتضی در کتاب «عیون المعجزات» ، در شأن حضرت سمانه می نویسد:

«او از بانوانی بود که در مقام عبادت خدا نهایت خشوع و خضوع را داشت و پیوندش با خدا بسیار گرم و تنگاتنگ بود.»

ولادت و نامگذاری امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام در روستای (و به تعبیر دیگر در مزرعة) «صریّا» که در یک فرسخی مدینه قرار داشت و امام کاظم آن را احداث نموده بود، در روز سه شنبه نیمه ذیحجّه دیده به جهان گشود. [1]  

امام جواد علیه السلام نام او را «علی» نهاد. هم نام اجداد پاکش امیر مؤمنان علی علیه السلام و علی بن الحسین، امام سجاد و علی بن موسی الرضا علیه السلام و چه نام گذاری شایسته ای. چرا که شجاعت و بلاغت و سخنوری امیر مؤمنان را داشت و در عبادت و تقوا و بندگی همچون سیّد ساجدان بود و در کمالات و سیاست و تدبیر، بسان حضرت رضا بود.

کنیة او را «ابوالحسن» نهاد چرا که یادآور شهامت و صبر ابوالحسن اول امام کاظم علیه السلام بود و علم و حلم ابوالحسن دوم حضرت رضا علیه السلام را داشت.

امام هادی علیه السلام لقب های متعددی مانند: نقی، هادی، امین، طیّب، فقیه، مؤتمن، متوکل، عالم و … داشت، که هر یک از این لقب ها بیانگر یکی از صفات ارزشمند او است و او به طور کامل از آن صفات بهره مند بود. [2]  

شباهت به پدر

هنگامی که امام جواد علیه السلام (در سال 202 هـ.ق به دعوت اجباری «معتصم» ، می خواست از مدینه به سوی بغداد حرکت کند، پس از آنکه به جانشینی امام هادی علیه السلام تصریح کرد. او را (که در آن هنگام هفت سال داشت) در آغوش گرفت و فرمود: «چه دوست داری تا از عراق برای تو هدیه و سوغات بیاورم؟»

حضرت هادی علیه السلام عرض کرد: «شمشیری که گویا آتش شعله ور است».

سپس امام جواد علیه السلام به پسر دیگرش موسی توجه کرد و فرمود: «تو چه دوست داری تا از عراق برایت به عنوان هدیه بیاورم؟»

موسی عرض کرد: یک اسب برایم بیاور (و به قولی گفت: فرش خانه ای )!

امام جواد علیه السلام فرمود: «ابوالحسن حضرت هادی، به من شباهت دارد و مانند من است ولی موسی به مادرش شباهت دارد.» [3]

در مورد چهرة ظاهری امام هادی علیه السلام نوشته اند: او قامتی معتدل، چهره ای سفید متمایل به سرخی، چشمهایی درشت، ابروانی گشاده، سیمایی شاداب و دلی آرام داشت. و در کتاب فصول المهّمه نقل شده آن حضرت گندمگون بوده. [4]

او همچون پدرانش، قامتی پر شکوه، وقار و هیبتی چشمگیر داشت، به گونه ای که خود به خود حاضران و بینندگان را به خضوع و تعظیم در برابرش فرا می خواند لذا در وصفش این چنین گفته شده است.

«او پاکیزه ترین و خوشبوترین انسانها از نظر روح و روان و راستگوترین لهجه را داشت. از نزدیک نمکین ترین و از دور کاملترین انسانها بود. هر گاه سکوت می کرد هیبت و شکوهش آشکار و چیره می شد و هر گاه سخن می گفت بها و مقامش چشمگیر می گردید. نشانة خاندان رسالت از سیمایش می درخشید، چرا که او میوة درخت رسالت و شاخه ای از باغستان نبوّت و گزیده ای از دودمان پیامبر اکرم (ص) بود.» [5]

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگانی امام هادی علیه السلام (از آغاز تولد تا شهادت)

پروژه بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان. doc

اختصاصی از فی لوو پروژه بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان. doc


پروژه بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 16 صفحه

 

مقدمه:

در سال 1972 م دبیر کل سازمان ملل از کمیسیون مقام زنان خواست تا نظر دولت های عضو را نسبت به شکل ومحتوای یک سند بین المللی در زمینه حقوق زنان جویا شود . سال بعد یک گروه کاری از سوی شورای اقتصادی و اجتماعی جهت بررسی تنظیم چنین کنوانسیونی تعیین شد .

در سال 1974 م کمیسیون مقام زن پیش نویس کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را اغاز کرد و در سال 1977 پیش نویس تهیه شده را به مجمع عمومی سازمان ملل تقدیم کرد . مجمع عمومی ، گروه کاری ویژه ای را جهت تنظیم نهایی پیش نویس ها مامور نمود و سرانجام در 18 دسامبر 1979 طرح مزبور با عنوان کنوانسیون رفع هر نوع تبعیض علیه زنان از تصویب مجمع عمومی سازمان ملل گذشت .

در این زمان ، سازمان ملل در خواست کرد تا جمهوری اسلامی ایران نیز به این کنوانسیون ملحق شود .

در پس برخی پیگیری ها ، نهایتا لایحه الحاق دولت ، جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مربوطه در شهریور 1374 به دولت تقدیم شد ، ولی بدلیل پیامدهای فرهنگی گسترده ای که این ا لحاق داشت ، تصمی گیر ی در مورد آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار شد . در این مدت جمعی از مراجع تقلید حوزه علمیه قم ، از جمله آیات عظام : مکارم شیرازی ، نوری همدانی ، استادی و ....... با الحاق به این کنوانسیون مخالف نمودند .

در نهایت ، در بهمن 1376 شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست حجت السلام خاتمی با الحاق به کنوانسیون اعلام مخالفت کرد .

در تاریخ 9/3/78 با پیگیر ی مجدد ، پیشنهاد الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان در دستور کار هیات دولت قرار گرفتتا این که لایحه الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان در 28/9/80 توسط هیات وزیران به تصویب رسید .

این لایحه در تاریخ 22/12/80 در دستور کار مجلس قرار گرفت ولی بدلیل مخالفت شدید برخی مراجع تقلید عظام ، از دستور کار مجلس خارج شد ، اما دوباره در تاریخ 2/5/82 لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مذکور ، در مجلس اسلامی طرح وتصویب شد .

از آنجا که موضوع الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مزبور ، پیامد های مهمی را در بر داشت ، برخی از مراجع تقلید در مقابل آن اعلام موضع آشکار نمودند . در این جا به نظرات و مواضع تنی چند از آیات عظام ، پیرامون موضوع مورد نظر اشاره می کنیم :

آیت الله مکارم شیرازی :«اخیرا مراکز بین المللی ایران را تحت فشار قرار داده اند تا این کنوانسیون را بپذثیرد . در تمام این فشارها یک خط به روشنی دیده می شود و آن این که می خواهند ما را به سوی حکومت های سکو لار غیر مذهبی بکشانند .

آیت اللهنوری همدانی : ایشان (در مراسم تشییع و خاکسپاری 14 شهید در قم ) اعلام نمودند که « پیوستن به برخی از کنوانسیون ها ی حقوق زنان خلاف اسلام است .»

آیت الله فاضل لنکرانی : در الحاق به معاهده مذکور متضمن موارد خلاف شرع مبین است . جایز نیست و تقیید به قید مذکور از ذایره تعدی نمی کند و در مقام عمل همان هدف سوئی که از چنین اموری دارد پیاده خواهد شد . خداوند مسلمانان را از شرور شیاطین حفظ نماید .»

مرداد سال 1382 اوج مخالفت ها نسبت به کنوانسیون بود . برخی از آیات عظام نیز مجددا عدم مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران را در الحاق به کنوانسیون ، طی بیاناتی متذکر گردیدند . این بیانات عبارت است از : آیت الله مکارم شیراز ی : «خواهران عزیز گمان نکنند که قبول این کنوانیون مشکلی از آنها حل می کند . به یقین اگر مفد این کنوانسیون در کشور ما پیاده شود، شاهد متلاشی شدن خانواده ها خواهیم بود .»

آیت الله نوری همدانی : « تصویب کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان با معیارها » ارزش ها و عتقادات جامعه ناساز گار ی ندارد . روح این کنوانسیون نفی حجاب برای زن ، نفی عده گذاشتن و نفی تعداد دیگری از ضروریات اسلام است ....... در این کنوانسیون تفاوت هایی که خلقا و فطرتا در میان زن ومرد وجود دارد ....... ظلم وتبعیض تلقی شده است »

در ادامه اعلام مخالفت جمعی ، ائمه جمعه شهرهای :اهواز ، شهر ری ، اراک ، اردبیل ، ساوه ، تبریز ، همدان ، قزوین ، رشت ، زنجان ، اصفهان ، سمنان ، سقز ، اسلامشهر ، ایلام ،رباط کریم، یاسوج ، وقم در خطبه های نماز جمعه به صراحت عدم مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران را در الحاق به کنوانسیون اعلام نمودند تا این که در تاریخ 22/5/82 مخالفت شورای نگهبان نیز با طرح الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان اعلام شد .

بررسی موادی چند از این کنوانسیون و قوانین داخلی (ملی ) مغایر با این مواد

 

فهرست مطالب:

- مقدمه                                      

-بررسی موارد چند از            

- اهم این دلایل برای

-فهرست منابع                              

- متن کنوانسیون رفع تبعیض .           

 

منابع و مأخذ:

-           مهریزادگان ،داوود، نقد وبررسی کنوانسیون رفع انواع تبعیض علیه زنان ،روابط عمومی شورای فرهنگی اجتماعی زنان ،1383

-           قانون مجازات اسلامی ایران، بکوشش سید عباس حسینی نیک ، انتشارات مجد ، 1382

-           قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران ، تدوین جهانگیر منصور ، نشر دیدار ،1383


دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان. doc

تحقیق نگاهی به زندگی حضرت آدم علیه السلام و ابلیس

اختصاصی از فی لوو تحقیق نگاهی به زندگی حضرت آدم علیه السلام و ابلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نگاهی به زندگی حضرت آدم علیه السلام و ابلیس


تحقیق نگاهی به زندگی حضرت آدم علیه السلام و ابلیس

دانلود تحقیق نگاهی به زندگی حضرت آدم علیه السلام و ابلیس 22 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

 

خلقت آدم

خدای متعال زمین را در دو نوبت(1) خلق کرد، کوهها را روی زمین بنا نهاد و زمین را بین همه کرات برکت داد و خوراک اهل زمین را در چهار نوبت مقدر کرد.

آنگاه آسمان را از ماده ای شبیه گاز مشتعل آفرید و به آسمان و زمین دستور داد، بیایید! آسمان و زمین گفتند: با میل آمدیم و سپس هر دو را مسخّر ساخت.

سپس خدا به عرش پرداخت و خورشید و ماه را مسخر خود ساخت و مقرر کرد تا وقت معلوم در گردش باشند، آنگاه فرشتگان را آفرید تا همواره او را ستایش کنند و نامش را مقدس دارند و در عبادتش مخلص باشند.

پس از آن، اراده و مشیّت خداوند بدان تعلق گرفت که آدم و ذریّه او را بیافریند، تا در زمین سکنی گزینند و در آبادانی آن بکوشند. خدا فرشتگان خود را در جریان گذاشت و به آنها خبر داد که به زودی مخلوق دیگری می آفرینم که در روی زمین منتشر می شوند. از منابع زیرزمین استخراج می کنند و گروه گروه جای یکدیگر قرار می گیرند و زمین را حفظ می کنند.

فرشتگان مخلوقاتی هستند که خدا آنان را جهت پرستش خود برگزیده است و نعمت خویش را بر آنان جاری و فضل خود را بر آنان مخصوص نموده است. آنان را در راه خشنودی خود موفق و در طریق اطاعت خویش حمایت نموده است.

ملائک از راز خلقت و خلافت انسان بی خبر بودند، لذا بر آنان گران آمد که خدا موجودات دیگری را خلق کند، زیرا خداوند فرموده بود که بیشتر این موجودات در تقوی و عبادت به پای فرشتگان نمی رسند، پس آنها ترسیدند که شاید اراده خدا در خلقت انسان، به خاطر قصور آنان در انجام وظیفه اشان بوده است، لذا بی درنگ به تبرئه خویش پرداختند و عرضه داشتند: بار خدایا! با این که، ما همواره تسبیح و تقدیس تو را می نماییم، چگونه اراده شما بر خلقت دیگری قرار گرفته است؟ می خواهی آنان را روی زمین جانشین خویش قرار دهی؟ آیا می خواهی این نو آفریدگان، در منافع زمین با یکدیگر به اختلاف برخیزند و هر یک فواید آن را برای خویش بخواهند و آنگاه به فساد بپردازند و خون های فراوان بریزند و جان های پاک و منزه را تباه کنند؟!(2)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نگاهی به زندگی حضرت آدم علیه السلام و ابلیس