فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مقایسه ارتباط تقسیم سود نقدی با شاخص های عملکردحسابداری و اقتصادی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مقایسه ارتباط تقسیم سود نقدی با شاخص های عملکردحسابداری و اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
تصمیم گیری، آنچه در آینده رخ خواهد داد را منعکس می کند. هدف از پیش بینی، کاهش ریسک در تصمیم گیری است و در تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، پیش بینی بازده سهام (سود و افزایش قیمت سهام) نقش مهم و اساسی را بر عهده دارد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین تقسیم سود نقدی و عملکرد شرکت در بازار سرمایه ایران می باشد که دو دسته از شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی و شاخص های با رویکرد حسابداری مورد مطالعه قرار می گیرند. دراین تحقیق روش گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای می باشد. در راستای این هدف، تعداد93 شرکت که اطلاعات مورد نیاز برای دوره 6 ساله مورد مطالعه (88-83) در مورد آنها قابل دسترس بود انتخاب شدند. این تحقیق از دیدگاه روش و ماهیت از نوع تحقیقات همبستگی است و جهت آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی بین عملکرد و تقسیم سود نقدی ارتباط مثبت وجود دارد و شاخص های با رویکرد حسابداری ضریب همبستگی بالاتری نسبت به شاخص های با رویکرد اقتصادی با تقسیم سود نقدی در بازار سرمایه ایران دارند.
واژه های کلیدی: سودقابل تقسیم، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، جریان نقدی عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها

 

مقدمه
یکی از اقلام حسابداری که در گزارش های مالی (صورت سود و زیان) تهیه و ارائه می شود، سود خالص است. محاسبه سود خالص یک بنگاه اقتصادی متأثر از روش ها و برآوردهای حسابداری است. در نتیجه احتمال دستکاری سود توسط مدیریت وجود دارد. امکان استفاده از روش های گوناگون حسابداری موجب شده است که سود واقعی شرکت ها با سود گزارش شده در صورت های مالی تفاوت داشته باشد. سیاست تقسیم سود شرکت می تواند نشان دهنده واقعی بودن یا نبودن سود گزارش شده و ارائه منصفانه عملکرد عملیاتی واحد تجاری باشد در واقع مدیران زمانی تصمیم به پرداخت و یا افزایش سود های تقسیمی می گیرد که احساس کنند سود آن ها به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر دستکاری روش حسابداری نیست و کاهش سودهای تقسیمی در آینده غیر محتمل می باشد.
ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلندمدت ازجمله مهمترین اهداف شرکت ها بشمار می رود و افزایش ثروت تنها در نتیجه عملکرد مطلوب حاصل خواهد شد، درک روابط میان عملکرد و تقسیم سود نقدی در کشورهای توسعه نیافته و دارای ساختار بازارهای سنتی بسیار مهم می باشد. طبق مطالعات انجام شده در کشورهای در حال توسعه که رشد اقتصادی بالایی دارند. سود تقسیمی به مراتب کمتر از کشورهایی است که رشد اقتصادی کمتری دارند، لذا اهمیت موضوع تقسیم سود از دو بعد قابل بررسی است:
1-از دیدگاه خرد: برای حداکثر سازی ثروت سهامداران
2-از دیدگاه کلان: برای کارایی اقتصادی و تخصیص بهینه منابع در کشور
برای ارزیابی عملکرد مدیران و اندازه گیری ثروت سهامدارن تاکنون شاخص های گوناگونی مطرح شده اند که از جدیدترین این شاخص ها می توان به شاخص های با رویکرد افتصادی مثل ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار اشاره کرد، که در این پژوهش در کنار شاخص های سنتی با رویکرد حسابداری در نظر گرفته می شوند.
موضوع اصلی این پژوهش پیرامون بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازاربا عنوان شاخص های با رویکرد افتصادی عملکرد و جریان نقدی عملیاتی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها به عنوان شاخص های با رویکرد حسابداری عملکرد با میزان تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
مروری بر پیشینه تحقیق
از اولین تحقیقات انجام شده در زمینه تقسیم سود نقدی می توان به تحقیقات لینتر (1965) اشاره کرد او تقسیم سود نقدی را وابسته به درآمد فعلی شرکت و تا حدی نیز به سود تقسیم سال گذشته می داند.
کورمندی و زاروین(1996) در بررسی های خود در رابطه با تغییرات دائمی و موقتی سود به این نتیجه رسید که در چارچوب سود های دائمی ، جزء دائمی سود عامل غایب اثرگذار بر پرداخت سود است و ممکن است یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر تقسیم سود باشد.
سیفرت (1997) تغییرات سود تعدیل شده و تغییرات سود سهام پرداختی را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که دقیقاً در زمان تغییرات سود سهام پرداختنی تغییرات تعدیل شده با اهمیتی در سود وجود داشته است.
بینر(2001) به بررسی رابطه بین تقسیم سود نقدی با اهرم مالی ، اندازه شرکت، فرصت سرمایه گذاری، سود تقسیمی سال قبل پرداخت و به این نتیجه رسید که تقسیم سود نقدی رابطه منفی با اندازه شرکت و فرصت های سرمایه گذاری دارد ولی تقسیم سود نقدی با تقسیم سود سال قبل رابطه مثبت دارد و بیان می کنداهرم مالی تنها در انتخاب سیاست تقسیم سود مهم می باشد.
آدلگان (2003) رابطه بین جریانات نقدی و تغییرات سود تقسیمی را به سطح رشد و انتخاب ساختار سرمایه و اندازه شرکت و تغییرات سیاست های اقتصادی وابسته می داند.
توماس دچیمانور (2010) به مقایسه سیاست های تقسیم سود بین هنگ کنگ و ایالت متحده پرداخت که برخی نتایج بدست آمده او عبارتند از:توسعه هموار سازی سود در شرکت های هنگ کنگ بسیار کمتر از ایلت متحده بوده است و تغییرات تقسیم سود بر روی بازده در ایلت متحده قوی تر بوده است و تقسیم سود نقدی به صورت کند منجر به تغییرات سیاست تقسیم سود در هر دو کشور می شود و بازده سود سهام سال قبل تأثیر معکوس بر تقسیم سود نقدی دارد.
فوکودا (2009) در بررسی خود در رابطه با واکنش بازار به اعلامیه پرداخت سود به این نتیجه رسید که مدیران در زمانی که سود در اوج یا کمترین حد خود باشد تمایل به تغییرات سیاست تقسیم سود دارند .
دیوید هان مین وانگ (2010) در بررسی استراتژی های مالی شرکت های با تکنولوژی بالا در چین و تایوان بیان می کند که ارتباط منطقی میان سرمایه گذاری و سیاست های تقسیم سود و عملکرد شرکت ها وجود دارد و به این نتیجه می رسد که هزینه های سرمایه ای تایوان ارتباط مثبت با عملکرد مالی و افزایش توانایی قرض برای سود شرکت ها دارد. هرچند تصمیمات مالی شرکتهای چینی تأثیر مثبت بر هزینه های سرمایه ای دارد.
جین هوکیم سوچیونگ (2010) در مقاله ای تحت عنوان « بررسی رفتار تقسیم سود نقدی در شرکت های تفویضی ؛روش دو مرحله ای هیکمن » ارتباط عواملی مانند: قابلیت سودآوری، فرصت های سرمایه گذاری ، اندازه شرکت، چرخه حیات و پرداخت سود نقدی گذشته را با تقسیم سود نقدی شرکت های آمریکایی در دو مرحله از تصمیم گیری در مورد تقسیم سود بررسی کردند. مرحله اول مربوط به پرداخت سود می شود که آیا تقسیم سود انجام شود یا خیر؟ مرحله دوم مربوط به مقدار سودی است که باید پرداخت شود. نتایج نشان داد که در مرحله اول (پرداخت سود) میان کلیه عوامل مذکور در بالا با پرداخت سود رابطه معنا دار و مثبت وجود دارد. اما در مرحله دوم (میزان پرداخت سود) تنها ارتباط معنا دار و مثبت میان پرداخت سود و سود نقدی پرداختی گذشته نشان داده شد و در این مرحله چهار عامل دیگر فاقد ارتباط معنادار با پرداخت سود نقدی می باشد.
بروکمن (2009) بررسی ارتباط میان تقسیم سود نقدی با حقوق سهامداران و اعتبار دهندگان پرداخت به طوری که تأثیر شش متغیر کنترلی به شرح : برگشت سرمایه ، نسبت حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارایی ها با عنوان قابلیت سودآوری، رشد فروش ، اندازه و وجوه نقد نگهداری شده را نیز کنترل کرد و به این نتیجه رسید که رابطه مثبت و معناداری بین حقوق بستانکاران (اعتبار دهندگان) و سهامداران با احتمال پرداخت سود سهام وجود دارد.
گانگ وی (2009) بیان می کند تقسیم سود سهمی ارتباط مثبت با نسبت اوراق قابل داد و ستد عمومی دارد و تقسیم سود نقدی ارتباط مثبت با نسبت اوراق قابل داد و ستد غیر عمومی دارد. این نتایج یک توضیح تجربی برای بهسازی جدایی حقوق مالکان در چین فراهم می کند.
اسکینر (2008) بیان می کند که مدیران واحدهای تجاری با ویژگی سیاست تقسیم سود بالا به طور افزاینده با تنظیم سیاست های تقسیم سود نقدی منجر به کاهش ارتباط بین تقسیم سود نقدی و درآمد می شود.
دشموخ(2008) بیان می کند واکنش بازار سهام عادی به اعلامیه تقسیم سود نقدی بیشتر از واکنش بازار سهام ممتاز می باشد.
پرویز سعیدی(1380) در رساله دکتری خود تحت عنوان « بررسی عوامل موثر بر سود نقدی سهام در بورس اوراق بهادار تهران » به این نتیجه رسید که عواملی مثل نقدینگی ، نسبت سود آوری ، کنترل مالکیت ، توان واریزی ها با تقسیم سود نقدی ارتباط مثبت و نرخ نهایی مالیات با سود سهام نقدی ارتباط منفی دارد.
کریم رضوانی و قاسم رکابدار و محمدرضا احمدی(1388) به بررسی رابطه بین جریان نقد آزاد و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن فرصت های سرمایه گذاری و اندازه شرکت پرداختند و چنین نتیجه گرفتند که از شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری پایین بدلیل نبود یا کمبود فرصت های سودآور و از شرکت های بزرگ بدلیل دارا بودن طرق ایجاد استقراض و توانایی تأمین مالی بالا انتظار می رود که جریان نقد آزاد بالایی داشته باشند . برای جلب رضایت سهامداران و تشویق سرمایه گذاران و به طور کلی برای به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران بخش عظیمی از وجوه آزاد بایستی بین سهامداران توزیع شود. نتایج آماری آن ها از فرضیاتشان حمایت می کند و بیان می کند که تغییرات تقسیم سود از تغیرات وجوه نقد آزاد در شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری پایین و هم در شرکت های بزرگ تبعیت می کند.
دکتر علی سعیدی و کیهان بهنام (1389) به بررسی عوامل مؤثر بر خط مشی تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و یازده عامل به شرح : اهرم شرکت، اندازه شرکت، سود تقسیمی سال گذشته، وجود فرصت های سرمایه گذاری ، وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی شرکت، سود مورد انتظار سال آتی، متوسط سود پرداختی شرکت های رقیب، نرخ تورم ، درصد سهام شناور آزاد، متوسط نرخ رشد سود پنج سال گذشته و سود هر سهم را مورد مطالعه قرر دادند. که از میان آن ها معناداری ارتباط عوامل: اندازه شرکت ، سود تقسیمی در سال گذشته ، فرصت های سرمایه گذاری، سود مورد انتظار سال آتی و نرخ تورم تأیید شد و معناداری ارتباط عوامل دیگر شامل : متوسط نرخ رشد سود پنج سال گذشته ، درصد سهام شناور آزاد ، گردش وجوه نقد حاصل از عملیات ، نسبت اهرم شرکت ، سود هر سهم و متوسط درصد سود پرداختی شرکت های رقیب مورد تأیید قرار نگرفت.
قربان برارنیا ادبی (1383) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که فرصت های سرمایه گذاری ، اندازه شرکت و سود تقسیمی سال قبل بر سیاست تقسیم سود مؤثر می باشد، اما متغیر اهرم مالی بر سیاست سود تقسیمی تأثیر گذار نیست.
پری چالاکی (1384) به بررسی ارتباط تقسیم سود نقدی با سود عملیاتی و سود هرسهم و سود نقدی هر سهم و جریانات نقدی عملیاتی پرداخت و به طور خلاصه چنین نتیجه می گیرد میزان سود تقسیمی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به ترتیب تابعی از میزان سود هر سهم ، سود عملیاتی و جریان نقدی عملیاتی آن هاست.
بهرامفر و مهرانی (1383) به بررسی رابطه بین سود هر سهم ، سود تقسیمی و سرمایه گذاری در شرکت های پذرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت و به این نتیجه رسیده اند که در بررسی شرکتی رابطه سود تقسیمی، سود هر سهم و سود پیش بینی شده مورد تأیید قرار گرفت و در داده های ترکیبی نیز رابطه سود، سود تقسیمی و سرمایه گذاری تأیید شد.
مشایخی و حصار زاده و محمدآبادی (1388) در تحقیقی به بررسی رابطه محافظه کاری با میزان توزیع سود و پایداری آن پرداختند. یافته های تحقیق حاکی از آن است با افزایش محافظه کاری، توزیع سود سهام کاهش می یابد. اما در مورد کاهش پایداری سود همزمان با افزایش میزان محافظه کاری امکان اظهارنظر صریح در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش آن وجود ندارد.

 

فرضیات تحقیق
بر اساس سوالات اصلی تحقیق و هدف این تحقیق فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق به شرح زیر می باشد.
فرضیه اصلی اول : بین شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی و تقسیم سود نقدی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
1-1 بین ارزش افزوده اقتصادی و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
2-1 بین ارزش افزوده بازار و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم: بین شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری و تقسیم سود نقدی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
1-2 بین جریان نقدی عملیاتی و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
2-2 بین بازده حقوق صاحبان سهام و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
3-2 بین بازده داریی ها و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط وجود دارد.
روش تحقیق
این تحقیق بر مبنای طبقه بندی تحقیقات از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. به این جهت که نظریه ها، قانونمندی ها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه، تدوین می شوند را برای حل مـــــسایل اجرایی و واقــــعی به کارمی گیرد. این تحقیقات بیشتر بر مؤثرترین اقدام تأکید دارند و به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شوند و همچنین از منظر طبقه بندی بر مبنای روش و ماهیت از نوع تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. به این جهت که مشخص می شود، آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمّی وجود دارد؟ و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟ برای این منظور بر حسب مقیاس های اندازه گیری متغیرها ، شاخص های مناسبی اختیار می شود.
ضریب همبستگی شاخص دقیقی است که بیان می کند تغییرات متغیرها چه اندازه به متغیر دیگر وابسته است.
جامعه آماری
جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر در برگیرنده شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 88-83 می باشد به طوری که معیار های زیر را داشته باشند .
شرکتهایی که در بازه زمانی 88-83 سهام آن ها در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار گرفته باشد.
شرکتهایی که سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه باشد و در طی بازه زمانی مورد مطالعه تاریخ صورتهای مالی خود را تغییر نداده اند.
شرکتهایی که سود آور باشند و سود خود را تقسیم کرده باشند.
جزء شرکتهای واسطه گری مالی و سرمایه گذاری نباشد.
شرکتهایی که داده های مورد نظر آنها در دسترس باشد.
کل جامعه آماری تحقیق 405 شرکت می باشد که با توجه به محدودیت های فوق 93 شرکت به عنوان نمونه هدفمند و سیستماتیک، برگزیده شده اند و برای هر متغیر این پژوهش تعداد 558 داده جهت آزمون فرضیه های آماری محاسبه شده است .
متغیر های تحقیق و شیوه اندازه گیری آن ها
متغیرهای مستقل
معیارهای نوین عملکرد با رویکرد اقتصادی
الف) ارزش افزوده اقتصادی (EVA) که به صورت زیر محاسبه می شود .
EVA = NOPAT – (WACC× IC)
NOPAT سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات می باشد که البته در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی می بایست بر روی آن تعدیلاتی صورت گیرد تا تحریفات ناشی از کاربرد سود حسابداری حذف و سود جاری و سود اقتصادی نزدیک تر گردد.( استرن و استیوارت ،2004 ،52)
IC سرمایه بکار گرفته شده از طرف شرکت می باشد که تعدیلاتی در آن در نظر گرفته می شود.
اگر در رابطه (1-1) از سرمایه شرکت فاکتور بگیریم رابطه(2-1) نتیجه می شود:
EVA = ( r - WACC)×CAPTAL
WACC نرخ هزینه سرمایه می باشد که برای محاسبه آن از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده می شود . برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هزینه سرمایه به شکل زیر قابل محاسبه است:
WACC = (Ws×Ks) + (Wd×Kd)
Ws وزن حقوق صاحبان سهام عادی به شرح ذیل می باشد.
W_s=(سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)/(دار بهره های بدهی دفتری ارزش+عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)
Wd وزن بدهی های بهره دار شرکت به شرح ذیل می باشد.
W_d=(دار بهره های بدهی دفتری ارزش)/(دار بهره های بدهی دفتری ارزش+عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)

 

Ks و Kd به ترتیب نرخ هزینه حقوق صاحبان سهام عادی و نرخ هزینه بدهی به شرح ذیل می باشد:
K_s=(نقدی سود تقسیم )/(عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)
در این پژوهش به دلیل عدم افشای نرخ هزینه تک تک اقلام بدهی های بهره دار، این نرخ از تقسیم هزینه های مالی شرکت بر بدهی های بهره دار بدست آمده است.
K_d=(مالی های هزینه)/(دار بهره های بدهی مجموع) (1-T)
نرخ مؤثر مالیاتی (T) بر اساس قانون جدید مالیات های مستقیم 5/22 درصد در نظر گرفته شده است.(دوانی ،1381 ،73)
ب) ارزش افزوده بازار(MVA) که به صورت زیر محاسبه می شود:
MVA = میانگین ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام – میانگین ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
سهام صاحبان حقوق بازار ارزش میانگین=((دوره پایان در عادی سهام تعداد ×دوره پایان در عادی سهام قیمت)+(دوره اول در عادی سهام تعداد ×دوره اول در عادی سهام قیمت ))/2
سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش میانگین=(دوره پایان در عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش+دوره اول در عادی سهام صاحبان حقوق دفتری ارزش)/2

 

معیارهای سنتی عملکرد با رویکرد حسابداری
الف) جریان نقدی عملیاتی (OCF): پول نقد ایجاد شده ناش از عملیات یک شرکت است که معمولاً با کسر شدن همه هزینه های عملیاتی از درآمد ها بدست می آید. جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ اساساً دربرگیرنده‌ جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ نقدی‌ مرتبط‌ با فعالیتهای‌ مزبور است‌، مانند:
-‌ دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از فروش‌ کالا و ارائـه‌ خدمات‌
- دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از حق‌ امتیاز، حق‌الزحمه‌، کارمزد و سایر درآمدهای‌ عملیاتی
- پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ فروشندگان‌ کالا و خدمات‌
- پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ کارکنان‌ واحد تجاری‌ یا از جانب‌ آنها.
- دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ یک‌ شرکت‌ بیمه‌ بابت‌ حق‌ بیمه‌ها، خسارات‌، مستمریها و سایر پرداختهای‌ بیمه‌ای‌
- دریافتها و پرداختهای‌ مرتبط‌ با قراردادهای‌ منعقد شده‌ با اهداف‌ تجاری‌ و عملیاتی‌
- پرداختهای‌ نقدی‌ بابت‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ کارکنان‌ و هزینه‌ سازماندهی‌ مجدد
واحدهای‌ تجاری‌ باید جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ را با بکارگیری‌ یکی‌ از روشهای‌ زیر گزارش‌ کنند:
الف.روش‌ مستقیم‌ که‌ به موجب‌ آن‌ ناخالص‌ وجوه نقد دریافتی‌ و پرداختی‌ بر حسب‌ طبقات‌ عمده‌ افشا می‌ شود.
ب.روش‌ غیرمستقیم‌ که‌ به موجب‌ آن‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ با انجام‌ تعدیلات‌ به‌ خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ تبدیل‌ می‌ شود. به عبارت دیگر اثر معاملات‌ و رویدادهایی‌ که‌ دارای‌ ماهیت‌ غیرنقدی‌ است‌ و اثر اقلامی‌ که‌ در محاسبه‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ دوره‌ جاری‌ منظور شده‌ باشد ، لیکن‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با آنها در دوره‌ های‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ یا در دوره‌های‌ آینده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعکس‌ حذف می شود.

 


ب) بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) : از تقسیم سود خالص عملیاتی بر جمع حقوق صاحبان سهام بدست می آید. ROE=(خالص سود)/(سهام صاحبان حقوق )
ج) بازده دارایی ها (ROA): از تقسیم سود خالص عملیاتی بر جمع دارایی ها بدست می آید.
ROA=(خالص سود)/(ها دارایی جمع )
متغیر وابسته
در این مدل متغیر وابسته میزان سود تقسیم شده برای هر سهم در یک سال مالی می باشد.
متغیرهای کنترلی
تحقیقات گذشته متغیرهایی را در تعیین میزان سود نقدی تقسیم شده مؤثر دانسته اند ، که در این پژوهش از این متغیر ها به عنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است. این متغیر ها عبارتند از : اندازه شرکت، فرصت های رشد آتی، سررسید بدهی ها، هزینه فرصت وجه نقد، اهرم مالی، توان ایجاد وجه نقد، نرخ رشد سود هر سهم، دارایی های نقدی، موجودی نقد شرکت و نسبت بدهی های بانکی به سایر بدهی ها
اندازه شرکت (SIZE) : از آنجا که شرکت های کوچکتر اطلاعات عمومی کمتری دارند و با توجه به تحقیقات انجام شده در گذشته انتظار می رود شرکت های بزرگتر به نسبت سود نقدی بیشتری توزیع کنند که برای اندازه گیری آن از لگاریتم فروش استفاده شده است.
فروش SIZE = Log
فرصت های رشد آتی (GROWPIT): در شرکت هایی که ارزش آن ها از طریق فرصت های رشد پیش رو تعیین می گردد ، عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر بوده و لذا هزینه های تأمین مالی خارجی آن ها بالاتر است به این دلیل و به منظور جلوگیری از محدود شدن یا از دست دادن فرصت های سرمایه گذاری انتظار می رود این شرکت ها سود نقدی کمتری توزیع نمایند ، فرصت های رشد آتی به شرح زیر محاسبه می شود.
GROWPIT=(شرکت فعلی ارزش )/(ها دارایی دفتری ارزش)
سررسید بدهی ها (LTDEBT) : در شرکت هایی که بدهی های کوتاه مدت بیشتری نگهداری می کنند انتظار می رود وجه نقد بیشتری نزد خود نگه دارند و سود نقدی کمتری تقسیم نمایند. بنابراین هر چه سرسید بدهی ها بیشتر باشد احتمال توزیع سود نقدی نیز بیشتر انتظار می رود و سررسید بدهی ها از تقسیم بدهی های بلند مدت بر مجموع دارایی ها بدست می آید.
LIDEBT=(مدت بلند های بدهی )/(ها دارایی مجموع)
هزینه فرصت وجه نقد (PSPRAD): هزینه فرصت وجه نقد از تفاوت بازده دارایی ها (سود خالص تقسیم بر دارایی ها ) وبازده اسناد خزانه (سود خالص تقسیم بر اسناد دریافتنی ) تعیین می گردد. که بدیهی است ارتباط مثبت بین این مقدار و تقسیم سود نقدی مورد انتظار است.
PSPRAD=(خالص سود )/(ها دارایی جمع)-(خالص سود)/(دریافتنی اسناد)
اهرم مالی (LEV): اهرم مالی از نسبت مجموع بدهی ها به مجموع دارایی ها بدست می آید . دلیل اهمیت این نسبت این است که با افزایش اهرم مالی هزینه نگهداری وجه نقد بالا می رود به علاوه شرکت هایی که تأمین بدهی برای آنها میسر است می توانند به جای سرمایه گذاری در نقد و نگهداری دارایی های نقد گونه از تأمین نقد مورد نیاز از طریق ایجاد بدهی استفاده کنند. بنابراین انتظار می رود که ارتباط بین اهرم و تقسیم سود نقدی مثبت باشد.
LEV=(ها بدهی مجموع)/(ها دارایی مجموع)
توان ایجاد وجه نقد (CFLOW) : توان ایجاد وجه نقد از طریق تقسیم وجه نقد عملیاتی به فروش محاسبه می شود ، نظر اول این است که این شرکت ها با اتکا به این توان خود از نگهداری وجه نقد زیاد در شرکت پرهیز می کنند و نظر دیگر این است که در تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری ، ارزان ترین منبع وجه نقد ایجاد شده در واحد تجاری است . بنابراین سود نقدی کمتری توزیع می کنند.
CFLOW=(عملیاتی نقد وجه )/فروش
نرخ رشد سود هر سهم (GEPS) : انتظار داریم که تقسیم سود نقدی متناسب با رشد سود هر سهم افزایش پیدا کند:
GEPS=(〖EPS〗_1-〖EPS〗_0 )/〖EPS〗_0
که در آن EPS0 سود واقعی هرسهم در پایان دوره مالی گذشته می باشد.
و EPS1 سود واقعی هر سهم در پایان دوره مالی جاری می باشد.
دارایی های نقدی (LIQ): وجود داریی های نقد گونه به استثنای وجه نقد از طریق کم کردن آن دسته از دارایی های جاری با نقدینگی بسیار پایین از جمع دارایی های جاری تقسیم بر جمع دارایی ها در این مدل وارد می شود.
LIQ=(جاری های دارایی-نقد وجوه)/(ها دارایی جمع)
موجودی نقد در شرکت (CASH) : عبارت است از نسبت وجوه نقد در بانک یا در شرکت که به راحتی در دسترس می باشد و در ترازنامه شرکت انعکاس می یابد به دارایی های شرکت.
CASH=(نقد وجوه)/(ها دارایی جمع)
نسبت بدهی های بانکی به سایر بدهی های شرکت (BANKD) : هر چه روابط شرکت با مؤسسات مالی بیشتر و بهتر باشد ، دسترسی آسان تری به منابع تأمین مالی خارجی وجود دارد و از آنجایی که اطلاعات عمومی چنین شرکت هایی زیاد تر است . عدم تقارن اطلاعاتی ذینفعان شرکت پایین بوده و هزینه تأمین مالی آن ها کاهش می یابد. بنابراین انتظار می رود چنین شرکت هایی سود نقدی بیشتری تقسیم نمایند.
BANKD=(بانکی های بدهی)/(ها بدهی کل )
یافته های تحقیق
خلاصه یافته های حاصل از آزمون فرضیه اول
مولفه های آماری

 

خلاصه فرضیه ضریب همبستگی پیرسون ضریب تعیین ضریب تعیین تعدیل شده سطح خطا سطح معنی داری نتیجه آزمون
رابطه ی تقسیم سودنقدی و ارزش افزوده اقتصادی 0.225- 0.051 0.049 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و ارزش افزوده بازار 0.327 0.107 0.105 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی 0.354 0.125 0.122 0.05 0.00 تأیید فرضیه

رابطه ی تقسیم سودنقدی و شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی در حضور متغیرهای کنترلی 0.596 0.355 0.340 0.05 0.00 تأیید فرضیه

 

با توجه به تجزیه و تحلیلهای آماری مربوط به این فرضیه که در فصل (4) انجام شد، ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر شاخص های با رویکرد اقتصادی و تقسیم سود نقدی (354/0) و ضریب تعیین (125/0) می باشد و چنانچه این روابط در حضور متغیرهای کنترلی بررسی شود، ضریب همبستگی (596/0) و ضریب تعیین (355/0) می شود. همچنین روابط ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار با تقسیم سود نقدی به تفکیک بررسی شد که ضریب همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و تقسیم سود نقدی (225/0-) و ضریب تعیین (051/0) بدست آمد و ضریب همبستگی بین ارزش افزوده بازار و تقسیم سود نقدی (327/0) و ضریب تعیین (107/0) بدست آمد. با توجه به اینکه معناداری ارتباط متغیرها (05/0< P- valueیا sig) تأیید شد، می توان نتیجه گرفت که ادعای محقق مبنی بر وجود ارتباط بین شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی وتقسیم سود نقدی در سطح اطمینان 95% پذیرفته می شود و تقسیم سود نقدی با ارزش افزوده اقتصادی رابطه ی منفی و با ارزش افزوده بازار رابطه مثبت دارد. در این فرضیه در میان متغیرهای کنترلی متغیرهای اندازه شرکت، فرصت های رشد آتی، هزینه فرصت وجه نقد، دارایی های نقدی و نسبت بدهی های بانکی به سایر بدهی ها باعث افزایش ضریب همبستگی به میزان (242/0) و افزایش ضریب تعیین به میزان (230/0) شده اند و با توجه به نقش متغیرهای کنترلی در افزایش ضریب همبستگی می توان نتیجه گرفت که توجه به آن ها حائز اهمیت می باشد. قربان ادبی نیز در تحقیق خود به این نتیجه رسید که نقسیم سود نقدی با اندازه شرکت مرتبط می باشد. بینر نیز اندازه شرکت را بر سیاست های تقسیم سود مرتبط می داند.
خلاصه یافته های حاصل از آزمون فرضیه دوم
مولفه های آماری

 

خلاصه فرضیه ضریب همبستگی پیرسون ضریب تعیین ضریب تعیین تعدیل شده سطح خطا سطح معنی داری نتیجه آزمون
رابطه ی تقسیم سود نقدی و جریان نقدی عملیاتی 0.107 0.011 0.010 0.05 0.012 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سود نقدی و بازده حقوق صاحبان سهام 0.562 0.315 0.314 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و بازده دارایی ها 0.706 0.498 0.407 0.05 0.00 تأیید فرضیه
رابطه ی تقسیم سودنقدی و شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری 0.732 0.536 0.533 0.05 0.00 تأیید فرضیه


رابطه ی تقسیم سودنقدی با شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری در حضور متغیرهای کنترلی 0.768 0.590 0.580 0.05 0.00 تأیید فرضیه

 

با توجه به تجزیه و تحلیلهای آماری مربوط به این فرضیه که در فصل (4) انجام شد، ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری و تقسیم سود نقدی (732/0) و ضریب تعیین (536/0) می باشد و چنانچه این روابط در حضور متغیرهای کنترلی بررسی شود، ضریب همبستگی (768/0) و ضریب تعیین (590/0) می شود. همچنین روابط جریان نقدی عملیاتی و بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها با تقسیم سود نقدی به تفکیک بررسی شد که ضریب همبستگی بین جریان نقدی عملیاتی و تقسیم سود نقدی (107/0) و ضریب تعیین (011/0) بدست آمد و ضریب همبستگی بین بازده حقوق صاحبان سهام و تقسیم سود نقدی (562/0) و ضریب تعیین (315/0) بدست آمد و ضریب همبستگی بین بازده دارایی ها و تقسیم سود نقدی (706/0) و ضریب تعیین (498/0) بدست آمد. با توجه به اینکه معناداری ارتباط متغیرها (05/0< P- valueیا sig) تأیید شد، می توان نتیجه گرفت که ادعای محقق مبنی بر وجود ارتباط بین شاخص های عملکرد با رویکرد حسابداری وتقسیم سود نقدی در سطح اطمینان 95% پذیرفته می شود. همانطور که مشاهده می شود جریان نقدی عملیاتی ارتباط بسیار ضعیفی با تقسیم سود نقدی دارد و در رگرسیون خطی وارد نمی شود اما بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام نسبتاً ارتباط قوی با تقسیم سود نقدی دارند.. در این فرضیه در میان متغیرهای کنترلی متغیرهای اندازه شرکت، فرصت های رشد آتی، اهرم مالی و دارایی های نقدی باعث افزایش ضریب همبستگی به میزان (036/0) و افزایش ضریب تعیین به میزان (054/0) شده اند. با توجه به نقش متغیر های کنترلی در افزایش ضریب همبستگی می توان نتیجه گرفت که توجه به آن ها حائز اهمیت می باشد. این نتیجه با مستندات ارائه شده در چارچوب نظری و ادبیات تحقیق همسو می باشد. برای مثال جین هوکیم به این نتیجه رسید که بازده دارایی ها (تحت عنوان قابلیت سود آوری)و بازده حقوق صاحبان سهام (تحت عنوان چرخه حیات) و اندازه شرکت رابطه مثبت و معناداری دارد. دشموخ نیز به این نتیجه رسید که تقسیم سود با سطح جریانات نقدی رابطه مستقیم دارد.البته آدلگان نیز بیان می کند رابطه بین جریانات نقدی و تغییرات سود تقسیمی به سطح رشد و انتخاب ساختار سرمایه و اندازه شرکت و تغییرات سیاست های اقتصادی بستگی دارد. پری چالاکی در تحقیق خود ارتباط مثبت بین تقسیم سود نقدی و جریان نقدی عملیاتی را نتیجه می گیرد و الهام عظیمی نیز در تحقیق خود نتیجه می گیرد جریانات نقدی عملیاتی وقتی نسبتاً پایین است اهمیت ویژه ای در سیاست گذاری پرداخت سود دارند و به عنوان یک الزام در توانایی شرکت برای پرداخت سودهای تقسیمی عمل می کند.
منابع فارسی:
انواری رستمی ، ع. و دیگران، 1383 ، "بررسی ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی، سود قبل از بهره و مالیات جریان نقدی عملیاتی با ارزش بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ، فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 37 ، صفحه 21-3
بهرامفر،ن. و کاوه مهرانی ،1383، "رابطه سود هر سهم،سود تقسیمی و سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 36، صفحه 46-27
بیابانی ،ش. ،1388، "بررسی ارتباط بین جریانات نقد ناشی از فعالیت های تأمین مالی و فعالیت های سرمایه گذاری و سیاست های تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه
چالاکی، پ. ،1382، "اثر سود حسابداری و جریانات نقدی عملیاتی بر تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در یورس اوراق بهادار تهران" ، پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس
حجازی ،ر. ، و عارفه حسینی،1385، "مقایسه رابطه ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی با معیارهای حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران"، پژوهشنامه اقتصادی، شماره 237
دلاور،ع.،1374، "مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی"، انتشارات رشد تهران.
رضوانی ، ک.، و قاسم رکابدار،"بررسی رابطه بین جریان های نقد آزاد و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " ، فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مالی ، سال اول ، شماره 4، صفحه 92-107
رهنمای رودپشتی، ف. و دیگران،1385 ، "مدیریت مالی راهبردی"، انتشارات کساکاوش، صفحه 267-311
ریاحی و بلکویی،ا.،1381، "تئوری های حسابداری"، ترجمه دکتر علی پارسائیان ، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی
سعیدی ،پ.،1384، "نظریه ی مالی خط مشی های سود سهام" ، انتشارات دانشگاه آزاد علی آباد
سعیدی ،ع. و کیهان بهنام ،1389، "بررسی عوامل مؤثر بر خط مشی تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ، فصلنامه مدیریت ، سال هفتم ، شماره 18
مشایخی ، ب. و مهدی محمدآبادی و رضا حصار زاده ، 1388، "تأثیر محافظه کاری حسابداری بر پایداری و توزیع سود" ، بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 16، شماره 56، صفحه107-12
نیکو مرام ، ه. ، 1378، "مبانی مدیریت مالی"، انتشارات ترمه ، جلد اول
هامپتون و دیگران ، 1380،"مدیریت مالی" ترجه دکتر حمیدرضا وکیلی فرد، انتشارات علی فوج، جلد اول
هندریکسن ، الف.، مایکل اف ون بردا، 1385، " تئوری های حسابداری"، ترجمه دکتر علی پارسائیان، انتشارات ترمه ، جلد اول
منابع لاتین:
Adelegan , O. ,2003, "An Empirical Analysis of the relationship between cash flow and dividend changes in Nigeria" ,R&D management publishing
Beiner ,S. ,2001, "Theories and Determinants of Dividend Policy ", Journal of corporate finance
Brockman.P. ,2009, " Dividend policy ,creditor rights and the agency costs of debt", Journal of financial economics.pp:276-279
Deshmukh,S.& Fatemi .A. ,2008, "Complexity of information and trading behavior:The case of dividend increase announcement" ,Journal of economic psychology ,PP:1-18
Deshmukh,S. ,2003, "Dividend Initiations and Asymmetric informatio: A Hazard Model" ,the financial review ,PP:351-368
Chemmanur.TH.J & jie He,2010 , "Is dividend smoothing universal? New insights from acomparative study of dividend policies in Hong kong and U.S. " Journal of corporate finance 16, pp413-430
Frankfuter,B.& wood.J,2002,"Dividend policy theories and their empirial tests ", International Review of Financial Analysis,pp:111-138
Fukuda,A. ,2000," Dividend changes and earnings Performance in Japan" ,Pacific-Basin Finance Journol, pp:53-66
Hang min Wang.D, 2010 , "Corporate investment , financing and dividend policy in the high-tech industry", Journal of business research63, pp: 486-489
Kim.J.H & Jang.S.CH , 2010, "Dividend behavior of lodging firms: Heckman,s two-step approach", International journal of hospitality management, pp:413-420.
Kiyoshi kato,H. & Loewenstein,U.,2002, " Dividend policy, cash flow and investment in Japan ", Pacific-Basin Finance Journol, pp.443-473
Kormendi,R. & Zarowin,P. ,1996 "Dividend policy and performance of earning ", Review of Accounting studies, pp:141-160
Lintner , J. ,1956, "Distriobution of Incomes of Corporations among Dividend, Rrtained Earning and Tax", American economic Review
Miller,M. & Modigliani, 1961, " Dividend policy ,Growth and the valuation of shares" , Jounal of Business
Seifert, B.,1997," Earnings and dividend changes: An international study" , Journal of Multinational Financial management,pp:71-81
Skinner.D.J. Deshmukh,S. ,2003, "The evolving relation between earnings, dividends and stock repurcheases" , Journal of financial economics ,PP:582-609
Stern .B & steward G,1989, "The Quest for value: A Guide for senior managers ," New York: huper Bu siness publisher, pp.316-340
Wei.G & Zazhong xiao.J, 2009,"Equity ownership segregation, shareholder preferances, and Dividend policy in china ", The british accounting review, pp:169-183

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه ارتباط تقسیم سود نقدی با شاخص های عملکردحسابداری و اقتصادی

دانلود مقاله بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
موضوع رساله حاضر«بررسی رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی بر نوع اظهار نظر حسابرس » می باشد. دراین پژوهش به بررسی رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با حضور و بدون حضورمتغیرهای کنترل پرداخته شده است. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشد. قلمرو زمانی نیز فاصله بین سال های 1382 تا 1388 را دربرمی گیرد. هدف تحقیق بررسی تأثیرورابطه ی دستکاری وهموارسازی سود درشرکت ها با نوع اظهارنظرحسابرسان مستقل شرکت ها وبررسی تأثیرورابطه ی مؤلفه های حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس مستقل شرکت ها وبررسی تأثیرهمزمان دومتغیرفوق و ویژگی های حسابرس و مشخصات مالی شرکت های مورد رسیدگی ومشکلات حسابرس برنوع اظهارنظرحسابرس می باشد. تحقیق شامل دو متغیر مستقل (مدیریت سود و حاکمیت شرکتی)،متغیروابسته (نوع اظهارنظرحسابرس) و متغیرهای کنترل می باشد. در فرضیه اصلی اول بررسی رابطه بین مدیریت سود با نوع اظهارنظر حسابرس، در فرضیه دوم بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظر حسابرس و در فرضیه سوم با ورود متغیرهای کنترل در مدل تحقیق روابط مطرح شده در دو فرضیه فوق تفاوت معناداری پیدا خواهند نمود. اطلاعات به دو طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است. با توجه به اینکه تحقیق بر مبنای هدف، کاربردی و برحسب روش توصیفی است فرضیات از طریق رگرسیون لجستیک مورد آزمون قرار گرفتند. نتیجه حاصل از آزمون نشان داد که فرضیه های اول و دوم رد شدند و تنها در فرضیه سوم با ورود متغیر کنترل به مدل، تنها متغیر اهرم مالی با نوع اظهارنظر حسابرس رابطه معناداری دارد.

 


مقدمه:
با گسترش روزافزون بازارهای مالی جهان از قرن بیستم، مسائلی همچون مدیریت و هموارسازی سود و حاکمیت شرکتی در دنیای حسابداری، مدیریت، اقتصاد و دیگر علوم با حساسیت ویژه ای مدنظر قرار گرفته، و هر یک از صاحب نظران و محققین از زاویه علوم خود به بررسی و تفسیر نتایج حاصل از یافته هایشان پرداخته اند. با توجه به اینکه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی، هر یک به طور جداگانه می توانند صورت های مالی شرکت ها را تحت تأثیر قرار دهند و از طرف دیگر استفاده کنندگان از صورت های مالی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم متأثر از این صورت های مالی هستند، ترجیح می دهند از اطلاعات صورت های مالی استفاده نمایند که توسط حسابرسان مستقل مورد رسیدگی قرار گرفته ونسبت به مطلوبیت آنها اظهارنظر کرده اند. لذا سؤالی که در اینجا ممکن است در اذهان استفاده کنندگان از صورت های مالی شرکت ها به وجود آید این است که آیا نوع اظهارنظر حسابرسان متأثر از مدیریت سود و حاکمیت شرکتی احتمالی شرکت است؟ بنابراین در تحقیق حاضر، تأثیرپذیری نوع اظهارنظر حسابرس از شاخص مدیریت سود و حاکمیت شرکتی (درصد اعضای غیرموظف، شاخص تمرکز مالکیت و وجود حسابرس داخلی) با و بدون حضور متغیرهای کنترل در مدل تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1 مقدمه
دراین فصل به بیان مسئله تحقیق از دیدگاه محققان مختلفی پرداخته شده است. سپس اهداف تحقیق تبیین شده است. در ادامه فرضیه های مربوط به موضوع تحقیق که بایستی اثبات شوند مطرح شده اند. متغیرهای تحقیق در قالب مدل تحلیلی جهت سهولت درک موضوع طراحی گشته و پس از آن روش های آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها بیان شده است. در انتهای فصل تعریف عملیاتی واژه های اصلی به کار رفته در تحقیق تشریح شده اند.

 

2-1 تاریخچه مطالعاتی
جدول 1-1- پیشینه داخل کشور
نام محقق موضوع تحقیق نتایج تحقیق
قربانی ، و گل محمدی بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر هموارسازی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران کیفیت حسابرسی بر هموارسازی سود مؤثر می باشد و استقلال هیئت مدیره تأثیری بر هموارسازی سود ندارد
برادران حسن زاده، و کامران زاده اضماره بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران بین اقلام تعهدی اختیاری و و جوه نقد حاصل از عملیات رابطه معنادار معکوس وجود دارد
چالاکی بررسی رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار منفی بین مالکیت نهادی و مدیریت سود همچنین بین استقلال هیئت مدیره و مدیریت سود وجود دارد
یعقوبی امنیت شغلی و مدیریت سود مدیرانی که درصنایع رقابتی فعالیت دارند و یا شرکت تحت سرپرستی آنها کالای بادوام تولید می کند، بیشتر تمایل به هموارسازی سود دارند
پورحیدری و افلاطونی بررسی انگیزه های هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته دربورس اوراق بهادارتهران هموارسازی سود با استفاده ازاقلام اختیاری توسط مدیران شرکت های ایرانی صورت می گیرد و مالیات بردرآمد وانحراف درفعالیت های عملیاتی محرک های اصلی برای هموارنمودن سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری می باشند
رضایی بررسی تأثیرترکیب هیئت مدیره برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران بین اعضای غیرموظف وهیچ یک ازمعیارهای عملکرد، رابطه معناداری وجود ندارد
سیدی نقش حسابرسان مستقل درکاهش اقلام تعهدی اختیاری نوع مؤسسه حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد
کرمانی تأثیرساختارمالکیت برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار ومنفی بین مالکیت نهادی وعملکرد شرکت و رابطه معنی دار ومثبت بین مالکیت شرکتی وعملکرد شرکت وجود دارد
عربی تأثیر کیفیت حسابرسی برمدیریت سود حسابرسان با رسیدگی¬های دقیق وبا کیفیت خود می-توانند اقلام تعهدی مورد استفاده¬ی مدیران را کاهش ومدیریت سود را محدود کنند
حسینی بررسی رابطه بین کیفیت افشاء (قابلیت اتکاء و به موقع بودن) و مدیریت سود بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه منفی معنی داروجود دارد و حاکی ازوجود رابطه منفی معنی دار بین به موقع بودن افشای شرکتی ومدیریت سود می باشد
سالکی رابطه میان برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی وعدم تقارن اطلاعاتی درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران میان واحد حسابرسی داخلی و نسبت مدیران غیرموظف هیئت مدیره ومعیارهای عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود ندارد
شجاعی بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی برهزینه تأمین مالی ازطریق بدهی ( استقراض ) وجود سهامداران نهادی عمده درترکیب سهامداران ونظارت کارای آنها تأثیرکاهش معناداربرهزینه بدهی شرکت های عضو نمونه دارد درحالی که کیفیت حسابرسی این گونه تأثیررا ندارد
جان جانی بررسی رابطه مدیریت سود و سودآوری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران شرکت هایی که مدیریت سود داشته اند نسبت به شرکت هایی که مدیریت سود انجام نداده اند، درسطح سود عملیاتی و سود خالص عملکرد ضعیف تر، درسطح سود قبل ازمالیات و سطح سود خالص رشد بیشتر، درسطح سود خالص اندازه بزرگتروسرانجام درسطح سودهرسهم نرخ سود تقسیمی بالاتری داشته اند

 

ولی زاده لاریجانی رابطه مدیریت سود و بازده آتی دارایی ها و جریان های نقدعملیاتی آتی بین بازده آتی دارا یی ها و جریان های نقدی عملیاتی آتی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود ندارد
حساس یگانه رابطه بین اظهارنظرحسابرس، حاکمیت شرکتی و کیفیت اطلاعات حسابداری رابطه مهمی بین حاکمیت شرکتی درشرکت با نسبت حاکمیت متوسط و ضعیف و اظهارنظرمقبول حسابرس وجود دارد. اما رابطه ای بین مشتریان با نسبت حاکمیت شرکتی قوی و اظهارنظرمقبول حسابرس دیده نمی شود
رایگان

 


نقش هموارسازی سود برمحتوای اطلاعاتی سودها درخصوص پیش بینی سودهای آتی قیمت جاری سهام شرکت هایی که بیشتر اقدام به هموارسازی سود کرده اند حاوی اطلاعات کمتری درباره ی سودها و جریان های نقدی آتی بوده است

 

 

 


جدول 2-1- در خارج کشور
نام محقق موضوع تحقیق نتایج تحقیق
جال و دیگران مدیریت سود و اظهارنظر حسابرسی موسسات حسابرسی بزرگ نسبت به سایرموسسات حسابرسی کننده کنترل و صلاحیت بیشتری دارند
کم لای و دیگران آیا کیفیت حسابرسی از لاونتول و هورواس فقیر بود؟ شرکتهایی که تحت حسابرسی موسسات بزرگ حسابرسی شده اند اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکتها نشان می دهند و این به خاطر شناخته شده تر بودن ومعتبر بودن نام تجاری آن است
یون و میلر وجوه نقد عملیاتی و مدیریت سود در کره درشرکتهای مورد بررسی مدیریت سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری صورت می گیرد
وانگ ژین هان مدیریت سود، اظهارنظرحسابرسی و موقعیت حسابرس مشتریان حسابرسان غیرمحلی سودشان را کمتر گزارش می کنند
کانی بیکر اثر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مشتریان 6 مؤسسه بزرگ حسابرسی تعهدات احتمالی شان را موقعی گزارش می کردند که به طورمتوسط 5/1 تا 1/2 درصد دارایی ها بیشترازتعهدات احتمالی گزارش شده توسط مشتریان 6 مؤسسه بزرگ حسابرسی بودند
کین وای لی و دیگران ساختار سازمانی و مدیریت سود اثرمتقابلی بین ساختارحاکمیت شرکتی وارتباط سازمانی دراثر کیفیت سود وجود دارد
احمد ابراهیم کیفیت حسابرسی، تصدی حسابرس، اهمیت مشتری و مدیریت سود تسلط حسابرس اثرمثبتی براثربخشی فرایند و بهبود عملکرد آگاهی دادن حسابرس توسط حسابرسان به عهده گرفت

 

آنتونیو لوپومارتینز حاکمیت شرکتی، حسابرسی و مدیریت سود از میان انتخاب های حسابداری و تصمیمات عملیاتی در برزیل حسابرسی به وسیله چهارمؤسسه بزرگ حسابرسی، ازکاهش مدیریت سود ازطریق تصمیم های عملیاتی اطمینان نمی دهد
جانتو هامان مدیریت سود از طریق تغیییر در نقش سرقفلی مدیران اکثرشرکت های دارای سرقفلی، سود را به صورت صعودی مدیریت می کنند
کلاسنس و دیگران جدایی مالکیت و کنترل در شرکت های آسیای شرقی افزایش نقدینگی سهام برای سهم هایی که تمرکز مالکیت افراد داخلی درآنها بالاست، باید پایین باشد زیرا این گونه سهم ها دیگربرای سرمایه گذاران بیرونی جذاب نخواهند بود
جرالد جی لوبو کیفیت افشا و مدیریت سود تأیید فرضیه رابطه معکوس کیفیت افشا و مدیریت سود
واسیلیکی طبقه هموارسازی سود، تأثیر تغییر در رژیم گزارشگری عملکرد مالی پس ازتغییر درنظام گزارشگری عملکرد مالی، ازطبقه بندی اقلام بیشتربرای زیادتر نشان دادن سودهای با دوام (حاصل ازفعالیت های عملیاتی) استفاده شد
لانگ چن هموارسازی و قابلیت پیش بینی سود سهام بین اطلاعات مربوط به جریان های نقدی وانحرافات قیمت رابطه مهمی وجود دارد و چنانچه سیاست تقسیم سود شرکت به هموارسازی سود تقسیمی منجر شود، سودهای تقسیمی نمی توانند پیش بینی خوبی ازجریان های نقدی ارائه دهند
مارا کمران و همکاران مدیریت سود، تصدی حسابرسی و تغییرات حسابرس فرایند تغییرحسابرس موجب افزایش اعتماد سرمایه گذاران به گزارش های تهیه شده ازسوی حسابرسان می شود
لوئیس هنوک برگشت خرید غیرعادی، اندازه شرکت حسابرسی و اثر مشتری بر حسابرس کوچک مؤسسات حسابرسی بزرگ همیشه خدمات بهتری نسبت به مؤسسات کوچک تر ارائه نمی دهند
کاناگارتنام مشوق های مدیریتی برای هموارسازی درآمد از طریق بانک لئون با از دست دادن مقررات نیازبه کسب تأمین مالی خارجی به عنوان یک متغیراضافی مهم درتوضیح تفاوت روند میزان هموارسازی سود مطرح می شود

 

3-1- بیان مسأله
به دلیل اهمیت تأثیرارقام مالی برارزیابی عملکرد موضوع دستکاری و مدیریت ارقام سود درصف اول توجه عمومی قراردارد و مراجع قانون گذاری نیزتوجه زیادی به این موضوع مبذول نموده و چندین تغییر قانونی به وجود آورده اند. طبق بیانیه شماره 1 مفاهیم حسابداری هیئت استانداردهای حسابداری مالی کاربردهای سود عبارتند از:
- معیاری جهت ارزیابی عملکرد مدیریت،
- استفاده ازآن جهت پیش بینی سودهای آتی،
- ارزیابی توان سودآوری شرکت درطی آینده بلندمدت و
- برآوردهای مخاطرات سرمایه گذاری و اعتباردهی.
مفهوم مدیریت سود ازجنبه های گوناگونی مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته اند و تعاریف مختلفی نیزدراین رابطه ارائه شده است. برخی ازآنها عبارتند از:
دجورج وهمکاران (1999)، مدیریت سود را به عنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد انتظارسود برای بعضی تصمیمات خاص (ازجمله تحلیلگران و یا برآورد روند سودهای قبلی برای پیش بینی سودهای آتی) تعریف می کند. به نظرایشان، درواقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت تصورسرمایه گذاران درمورد واحد تجاری است.
اسکات مدیریت سود را اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت درخصوص چگونگی گزارش سود جهت رسیدن به اهداف خاص به گونه ای که منطبق با اصول حسابداری باشد، تعریف کرده است.
به طورکلی مدیریت سود به عنوان اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت جهت رسیدن به اهداف خاص درچارچوب رویه های حسابداری تعریف می شود. مدیریت نسبت به سایرین به اطلاعاتی دسترسی دارد که برای افراد دیگر قابل دسترسی نیست. درصورتی که مدیران با استفاده ازمدیریت سود قصد انتقال اطلاعاتی را داشته باشند که معرف واقعیات و ارزش واقعی واحد تجاری باشد، نمی توان ایرادی برآن وارد دانست، اما نگرانی زمانی ایجاد می شود که هدف مدیران ازمدیریت سود به عنوان عاملی برای گمراهی استفاده کنندگان ازاطلاعات مربوط به عملکرد شرکت باشد.
امروزه دراهمیت وجایگاه حاکمیت شرکتی یرای موفقیت شرکت ها تردیدی نیست چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحرانهای مالی شرکتها اهمیتی بیش از پیش یافته است. بررسی علل و آسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیان های کلانی بویژه برای سهامداران داشته است ناشی ازضعف سیستم های حاکمیت شرکتی آنها بوده است. تحقیقات نشان می دهد که حاکمیت شرکتی می تواند باعث ارتقای استانداردهای تجاری شرکت ها، تشویق، تأمین و تجهیزسرمایه ها و سرمایه گذاران و بهبود اموراجرایی آنها گردیده و یکی ازعناصراصلی دربهبود کارایی اقتصادی شرکت هاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران، هیئت مدیره، مدیران وسایرذینفعان آنهاست.
دردنیای امروزتغییرنیازهای روزافزون مشتریان و مردم، خواسته های بعضاً متفاوت ذینفعان، پیچیدگی قوانین ومقررات وتکنولوژی انجام کار و . . . ضرورت توجه به ساختارحاکمیت شرکتی را فراهم نموده تا ازطریق آن اهداف شرکت ها تنظبم یافته و روشهای نیل به آن اهداف و نحوه نظارت برعملکرد آنها تعیین شود. درواقع سیستم حاکمیت شرکتی به مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و رویه هایی اطلاق می گردد که تعیین می کنند شرکتها به چه نحو و درجهت منافع چه کسانی اداره می شوند، لذا هدف ازاعمال حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن ازوجود چارچوبی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت، پاسخگویی و منافع ذینفعان مختلف شرکت را فراهم می آورد. (حسین نوازی، 1387،88).
فدراسیون بین المللی حسابداران درسال 2004 حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است:
" حاکمیت شرکتی (حاکمیت واحد تجاری) عبارت است ازتعدادی مسئولیت ها و شیوه های به کاربرده شده توسط هیئت مدیره ومدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیراستراتژیک که تضمین کننده دستیابی به هدفها، کنترل ریسکها و مصرف مسئولانه منابع است ".
دوانی حاکمیت شرکتی را مجموعه روابطی می داند بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظوررعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری ازسوء استفاده های احتمالی می باشد. این قانون که مبتنی برنظام پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی استواراست مجموعه ای ازوظایف و مسئولیتهایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگویی و شفافیت گردد.
تحقیق حاضردرپی یافتن رابطه بین مدیریت سود وحاکمیت شرکتی براظهار نظرحسابرسان مستقل است واینکه آیا مدیریت سود وحاکمیت شرکتی درشرکتها می توانند برنوع اظهارنظرحسابرسان شرکت ها تاثیرگذارباشند ؟

 

4-1- اهمیت موضوع تحقیق
با توجه به اینکه مالکان، اشخاص بیرون ازشرکتی هستند که برای تصمیم گیری، به اطلاعات حسابداری که توسط اشخاص درون شرکت، مدیران وهیئت مدیره تهیه می شود (تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت) اتکا می کنند ناگزیرند به گزارش حسابرس مستقل درباره صورتهای مالی رسیدگی شده توجه ویژه ای داشته باشند.
امروزه مدیریت سود یکی ازموضوعات بحث برانگیز وجذاب درپژوهش های حسابداری به شمار می رود. به دلیل این که سرمایه گذاران به عنوان یکی ازفاکتورهای مهم تصمیم گیری، به رقم سود توجه خاصی دارند. پژوهش ها نشان داده است که نوسان کم و پایدارسود، حکایت ازکیفیت آن دارد. به این ترتیب، سرمایه گذاران با اطمینان خاطربیشتردرسهام شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که روند سود آنها باثبات تراست.
یکی ازروش هایی که گاهی اوقات برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مطلوب شرکت ها مورد استفاده قرارمی گیرد، مدیریت سود می باشد. مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت درفرایند تعیین سود که غالباً درراستای اهداف دلخواه مدیریت می باشد اطلاق می گردد. مدیریت سود روشی است که توسط مدیریت جهت دستکاری داده ها به کارمی رود. به عنوان مثال، هموارنمودن سود برای کسب اطمینان بیشترسرمایه گذاران ازپایداری سود، نمونه ای ازدستکاری داده ها محسوب می شود. این قبیل اقدامات ممکن است داده های موجود درصورت های مالی را به میزان قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار دهد.
مدیران شرکت ها ممکن است به منظورنشان دادن ثبات دربهبود و کارایی مدیریت، اقدام به دستکاری درثبت های حسابداری معاملات شرکت نمایند و دراین ارتباط برای خود اعتبارکاذبی ایجاد کنند.
مدیریت سود عبارت است ازاعمال نظرمدیریت شرکت درتقدم و تأخرثبت حسابداری هزینه ها و درآمدها و یا به حساب گرفتن هزینه ها یا انتقال آنها به سال های بعد به طوری که باعث شود شرکت درطول چند سال مالی متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار شود. هدف مدیریت این است که شرکت را درنظر سرمایه گذاران و بازارسرمایه با ثبات و پویا نشان دهد.
واژه حاکمیت شرکتی، معنای لغوی ساختاردهی و کنترل شرکت ها را با خود به همراه دارد. تعاریف مرتبط با حاکمیت شرکتی عمدتاً معرف علایق و نگرش کسانی است که ارزشهای فکری آنان به معانی حاکمیت شرکتی جهت داده است کرافورد ،( 2007) حاکمیت شرکتی را مجموعه ای از فرایندها، قواعد، سیاست ها و قوانینی می داند که برنحوه رهبری ، اداره و کنترل شرکت تاثیرگذار است. حاکمیت شرکتی را همچنین فرایند استفاده از قدرت شرکت و چگونگی کنترل آن دربرخورد با مسائل شرکتی و یا فراشرکتی تعریف نموده اند (هیوز، 2007،89) .
حاکمیت شرکتی مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران وحسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی ازحقوق سهامداران حمایت می کند. با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظورکاهش تعارض منافع بین سهامداران ومدیریت برمجزاسازی مالکیت ازمدیریت تأکید می ورزند، لذا با افزایش تعداد سهامداران بالاخص سهامداران عمده، تضاد منافع دربین سهامداران ومدیران و نیزمیان سهامداران افزایش می یابد تا جایی که ممکن است برابر نظارت و کنترل برعملکرد مدیریت شرکت خدشه وارد کند.
حاکمیت شرکتی مجموعه مکانیسم های هدایت و کنترل شرکت هاست. نظام حاکمیت شرکتی توزیع حقوق ومسئولیت های ذینفعان مختلف شرکت ها اعم ازمدیران، کارکنان، سهامداران و سایرشخصیت های حقیقی وحقوقی که ازفعالیت های شرکت تأثیرپذیرفته و برآن اثرمی گذارند، مشخص می کند. این نظام که قوانین و رویه هایی جهت تعیین فرایندهای تصمیم گیری درشرکت اعم ازهدف گذاری، تعیین ابزارهای رسیدن به اهداف و طراحی های سیستم های کنترلی را معین می کند، با راه هایی که تأمین کنندگان منابع مالی جهت اطمینان ازبازگشت سرمایه شان به کارمی بندند، ارتباط تنگاتنگی دارد.
با نظربه اینکه حاکمیت شرکتی روابط بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی یک واحد تجاری ازجمله سهامدار، مدیر، اعضای هیئت مدیره و حسابرس داخلی است آیا این روابط می تواند درنوع اظهارنظرحسابرس تاثیرگذارباشد ؟

 

5-1- اهداف تحقیق
بررسی تأثیرورابطه ی دستکاری وهموارسازی سود درشرکت ها با نوع اظهارنظرحسابرسان مستقل شرکت ها وبررسی تأثیرورابطه ی مؤلفه های حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس مستقل شرکت ها وبررسی تأثیرهمزمان دومتغیرفوق و ویژگی های حسابرس و مشخصات مالی شرکت های مورد رسیدگی ومشکلات حسابرس برنوع اظهارنظرحسابرس می باشد.

 

6-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی 1- بین شاخص مدیریت سود و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 2- بین حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-2 - بین سازوکارهای داخلی حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 2-2 - بین سازوکارهای خارجی حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 3- با وارد نمودن متغیرهای کنترل (ویژگی های حسابرس مستقل و ویژگی های مالی شرکتهای مورد حسابرسی) درمدل تحقیق روابط مطرح شده دردوفرضیه فوق تفاوت معناداری پیداخواهند نمود.

 

مدل تحلیلی تحقیق
مدل تحلیلی پژوهش به صورت زیرمی باشد:
نمودار 1-3 مدل تحقیق
متغیر وابسته متغیرهای مستقل

 


7-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
تمایل مدیران به اعمال مدیریت سود و سوءاستفاده ازآن و درنتیجه ارائه اطلاعات نادرست به سهامداران آسیب جدی به اعتماد سهامداران وارد خواهد ساخت وهزاران نفرازسهامداران را متضرر و از بازاربورس فراری خواهد داد. این امردرنهایت تبعات اقتصادی وخیمی به دنبال خواهد داشت. بنابراین به دلیل اهمیت حفظ اعتماد سهامداران و به دنبال آن حفظ سلامت اقتصادی کشورو فضای حاکم برآن، حاکمیت شرکتی به دنبال دستیابی به شیوه هایی است که براساس آن تأمین کنندگان مالی، اطمینان حاصل نمایند که از سرمایه گذاری خود درشرکت بازده مناسبی را دریافت خواهند نمود. روی آوردن گسترده مردم به بورس در سال های اخیر و رشد آن دراین سال ها به همراه توسعه فیزیکی آن ازطریق راه اندازی بورس های منطقه ای باعث شده عده زیادی ازشهروندان درمعرض منافع و مخاطرات موجود دربازارو شرکت ها قرارگیرند. این امرضرورت وجود حاکمیت شرکتی را روزافزون کرده است.
با توجه به اینکه درتحقیق پیش روی، شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارمورد ارزیابی قرارمی گیرند و صورت های مالی این شرکت ها نیزتوسط حسابرسان مستقل مورد رسیدگی قرارمی گیرند وتأثیری که مدیریت سود ازطریق نشان دادن نادرست بهبود کارایی مدیریت وحاکمیت شرکتی می توانند برنوع اظهارنظرحسابرس داشته باشند و به تبع آن، سرمایه گذاران نیزبا اتکا به گزارش حسابرس و نوع اظهارنظروی متأثرخواهند شد.
8-1 حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران دربین سال های 1382 تا 1388 بوده اند که اطلاعات مالی مورد نیازبه ویژه صورت های مالی ، گزارش حسابرسان مستقل و یادداشت های همراه صورت های مالی به منظوراستخراج داده های مورد لزوم دردسترس باشند.

 

9-1- تعریف عملیاتی واژه ها
مدیریت سود: به کمک مدل تعدیل شده جونزاندازه گیری خواهد شد. نحوه اندازه گیری آن برای هر شرکت به تفکیک به شرح زیراست:

دراین رابطه: TA معرف مجموع اقلام تعهدی ،Aمجموع داراییها،REVΔ تغییر درآمد فروش و PPEاموال و ماشین آلات و تجهیزات است. پس ازتخمین پارامترهای مدل فوق به کمک اطلاعات سال های 1382 الی 1387 هرشرکت به واسطه اعمال مدل های سری زمانی اقلام تعهدی غیراختیاری به شرح زیر برای "دوره برآورد" یعنی سال 1388 محاسبه می گردد:

RECΔ تغییرات درمطالبات می باشد.
درمرحله آخراقلام تعهدی اختیاری یا همان شاخص مدیریت سود به شرح زیرمحاسبه شده است :

DA اقلام تعهدی اختیاری می باشد.
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود.
مؤلفه های حاکمیت شرکتی با توجه به ادبیات مربوطه و نیزامکان محاسبه مؤلفه های آن درشرکت های ایرانی شامل موارد زیراست :
نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره: برابراست با تعداد اعضای غیرموظف تقسیم برتعداد کل اعضای هیئت مدیره.
وجود کمیته حسابرسی ( یا حسابرسی داخلی در شرکت): اگر حسابرس داخلی درشرکت داشت عدد 1 ودر غیراینصورت عدد 0.
سرمایه گذار نهادی: منظورآن است که سهامداران بیش از۵/٠ شرکت را بانکها، صندوقهای بازنشستگی وشرکتهای بیمه وبنیادها داشته باشند ودرصد سهام سرمایه گذاران نهادی برابراست باتعدادسهام این موسسات ونهادها به کل سهام شرکت.
نوع اظهارنظرحسابرس: ویژگی های حسابرس مستقل براساس مؤلفه های ذیل بیان می شوند:
نوع اظهارنظرحسابرس درسالهای قبل: اگرنوع اظهار نظرحسابرس دردو سال قبل مقبول باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد0 داده خواهد شد .
حسابرس سال قبل شرکت: اگردردوسال قبل حسابرس شرکت خود حسابرس فعلی باشد عدد 1 و درغیراین صورت عدد 0داده خواهد شد .
آشنایی حسابرس با صنعت مورد فعالیت شرکت (صاحبکار): اگرحسابرس سابقه قبلی حسابرسی درصنعت مورد فعالیت صاحبکاررا داشته باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد 0 داده خواهد شد .
ویژگی های مالی شرکت های مورد حسابرسی:
اهرم مالی: برابراست با نسبت بدهی ها به کل دارایی های شرکت ها درسال 88
سود آوری: برابراست با نسبت سود خالص به کل دارایی های شرکت ها در سال 88
اندازه شرکت: برابراست با لگاریتم فروش ها یا جمع کل دارایی های شرکت ها درسال 88

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
این فصل به بررسی ادبیات و پیشینه تحقیقات انجام شده می پردازد که شامل دوبخش می باشد. بخش اول مربوط به ادبیات موضوع است که به تفصیل اطلاعاتی درباره تعریف، انواع، انگیزه ها، روش ها یا ابزارها ومطالبی دیگردرارتباط با مدیریت سود وهمچنین تعریف، دلایل اهمیت، اهداف، طبقه بندی، بازیگران وسایرموارد مرتبط با حاکمیت شرکتی ارائه می شود. بخش دوم مربوط به پیشینه تحقیق می باشد. دراین بخش تعدادی ازتحقیق هایی که درداخل وخارج کشوردرارتباط با مدیریت سود وحاکمیت شرکتی انجام گرفته است ارائه خواهد شد.

 

2-1-2- چرا مدیریت سود انجام می شود؟
قبل ازتعریف مدیریت سود، به نقش ارقام تعهدی درحسابداری پرداخته می شود. زیرا تشخیص و تفکیک مدیریت سود (نظیرهموارسازی سود) نسبت به بکارگیری صحیح ارقام تعهدی حسابداری به راحتی امکان پذیر نیست.

 

3-1-2- هدف از حسابداری بر مبنای تعهدی چیست؟
عبارات زیراهداف گزارشگری مالی وارتباط آن با حسابداری برمبنای تعهدی را نشان می دهد، این موضوعات ازبیانیه مفاهیم حسابداری مالی هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا گرفته شده است: حسابداری برمبنای تعهدی تأثیرمالی معاملات وسایررویدادهای واحد تجاری را، که دارای آثارنقدی درطول یک دوره است، ثبت و ضبط می کند (هیئت استانداردهای حسابداری مالی بیانیه مفاهیم شماره 9، بند 139). به این موضوع درمفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران نیزاشاره شده است. درحسابداری برمبنای تعهدی ازارقام تعهدی و روش های تخصیص با هدف تطابق درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان های نقدی دریک دوره استفاده می شود و به انعکاس دریافت ها و پرداخت های نقدی بسنده نمی شود. درنتیجه شناسایی درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان ها و افزایش وکاهش های مربوط دردارایی ها و بدهی ها- شامل تطابق درآمدها وهزینه ها، تخصیص و استهلاک- اساس حسابداری تعهدی برای سنجش عملکرد شرکت است (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، 1985، بیانیه مفاهیم حسابداری شماره 6، بند145).
بنابراین هدف اولیه حسابداری تعهدی کمک به سرمایه گذاران درارزیابی عملکرد اقتصادی یک شرکت درطول یک دوره ازطریق استفاده ازاصول حسابداری نظیرتطابق و شناسایی سود می باشد. شواهدی وجود دارد که بر آن اساس، درنتیجه بکارگیری ارقام تعهدی، سود حسابداری هموارترازجریان های نقدی مربوط به آن است (ارقام تعهدی ارتباط منفی با جریان های نقدی مربوطه دارند) و سود اطلاعات بهتری نسبت به جریان های نقدی برای سنجش عملکرد اقتصادی شرکت فراهم می آورد (امین ناظمی، 1386،89).
برای فراهم کردن صورت های مالی شفاف و معتبر که درتصمیم گیری قابل استفاده باشد اطلاعات مالی که مبنای استفاده ازاین صورت های مالی است باید ویژگی هایی داشته باشد که مؤسسه با رعایت آنها این اطمینان را ایجاد کند که صورت های مالی به صورت صحیح و منصفانه تهیه شده است.
FASB ویژگی های کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا وقابلیت مقایسه روش ثابت را برای اطلاعات درنظر گرفته است. اطلاعات باید امکان ارزیابی گذشته و پیش بینی آینده مؤسسه را به سرمایه گذاران بدهد و همچنین دربرآورد ریسک سرمایه گذاری مؤسسه به سرمایه گذاران کمک کند. قابلیت اتکا درمورد اطلاعات ازقابلیت رسیدگی وبی طرفانه وصحیح بودن آن اطلاعات سرچشمه می گیرد. اطلاعات منتشرشده درباره ی یک شرکت زمانی برای سرمایه گذاران مفیدتراست که بتوان آن را با شرکت های مشابه درزمان های مختلف مقایسه کرد.
اما نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که استانداردهای حسابداری به تنهایی نمی تواند تضمین قابل قبولی برای مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات باشد. بورس اوراق بهادارآمریکا معتقد است استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند درصورتی که استاندارد درباره ی مسأله ای واحد روش های مختلف را مجازبداند مسلماً قابلیت مقایسه اطلاعات ازبین می رود وهمچنین باید متذکرشد که برای بررسی کیفیت صورت های مالی ازاین دیدگاه که درتهیه ی آنها استانداردهای حسابداری به صورت صحیح رعایت شده باشد باید صورت های مالی عملکرد سیستم حسابداری شرکت را حسابرسان مستقل رسیدگی کنند.

 

4-1-2- تعریف مدیریت سود
جونزومارشا (2001) تعریف جامعی درخصوص مدیریت سود ارائه نموده اند. به عقیده آنها مدیریت سود (دستکاری سود) زمانی اتفاق می افتد که مدیران با استفاده ازقضاوت (تشخیص) درگزارشگری مالی وساختارمبادلات جهت گمراه نمودن بعضی ازذینفعان (شامل سهامداران، اعتباردهنگان، کارکنان، دولت، سرمایه گذاران و ...) درباره عملکرد اقتصادی شرکت با تحت تأثیرقراردادن نتایج قراردادی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، درگزارشگری مالی تغییرایجاد می کنند.
دی (1988) بیان می کند که مدیریت سود معمولاً ازاستفاده مدیران ازمزایای عدم تقارن اطلاعاتی ناشی می شود. وی حداقل دومسأله مهم را مطرح نموده است. اولاً، برای افزایش پاداش مدیران که توسط سرمایه گذاران تأمین می شود، سود دستکاری می شود و ثانیاً، سرمایه گذاران بالفعل تمایل دارند که بازار برداشت بهتری از ارزش شرکت داشته باشد. بنابراین، انتقال ثروت بالقوه ازسرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قدیمی که ایجاد کننده یک تقاضای داخلی برای مدیریت سود هستند، به وجود می آید.
هموارسازی سود نوعی عمل آگاهانه است که توسط مدیریت وبا استفاده ازابزارهای خاصی در حسابداری جهت کاستن ازنوسانات درسود انجام می گیرد. به گفته لئوپولد.ای.بی. "هموارسازی سود بیشتر عملی سفسطه آمیز وموذیانه است. به ندرت براساس دروغ های آشکارانجام می گیرد، زیراهموارسازی سود بیشتردراثرتعبیروتفسیربه دست آمده ازاصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری حاصل می گردد. به بیان دیگرهموارسازی سود درمحدوده اصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری صورت می پذیرد".
درهموارسازی سود، به واسطه جا به جایی که در درآمد و هزینه ها انجام می گیرد سود یک یا چند دوره مالی تغییر یافته و تعدیل می شود. درواقع می توان گفت، هموارسازی سود، عمل عالمانه ای است که توسط مدیریت انجام می پذیرد. درفرهنگ حسابداری کهلر تعریف هموارسازی سود بدین گونه ارائه گردیده است: "هموارسازی سود عبارت است ازهرشیوه طراحی شده به منظورحذف بی نظمی داده ها، همانند پستی و بلندی های غیرمعمول درمنحنی که می تواند نتیجه شرایط غیرمستمرعملیاتی باشد" (جوادیان کوتنایی، 1379،78).

 

ازنظرهپ ورث، هموارسازی سود عملی سفسطه آمیز و رندانه است که درمحدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت می گیرد. سودهای همواربه دو صورت زیرمی باشد:
1- سودهایی که به طورطبیعی هموار است: این نوع ازسودهای همواربه جریان های سودی اطلاق می شود که ازفرایندهای عملیاتی ذاتاً همواربه دست می آید. بعضی ازصنایع هستند که حجم تولید و فروش و قیمت ها دراین صنایع به طورذاتی یک روند هموار دارد مثل صنایع و برق که معمولاً قیمت ثابتی دارد و با نرخی ثابت رشد دارند.
2- سودهایی که به طورطبیعی هموارنیستند وعمداً هموارشده اند: این نوع سودها درنتیجه اقدامات و تصمیم های مدیریت هموارشده اند و به صورت زیرمی باشند:
الف- هموارسازی واقعی: این نوع ازهموارسازی سود توسط مدیریت صورت می پذیرد ومدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل می کند و روی آن تأثیرمی گذارد. این رویدادهای تحت کنترل مدیریت مثل فروش های زودرس یا برعکس آن به تأخیرانداختن فروش، برجریان وجه نقد تأثیرمی گذارد. ازآنجایی که کنترل رویدادهای اقتصادی (مبادلات)، مستقیماً برسودهای آتی مؤثراست این نوع هموارسازی را واقعی می نامند.
ب- هموارسازی مصنوعی: این نوع هموارسازی ناشی ازرویداد اقتصادی نمی باشد، بلکه ازاقدام هایی است که اصطلاحاً «دستکاری های حسابداری» نامیده می شود وتأثیری برجریان های نقدی ندارد. به بیان دیگر، هموارسازی تصنعی سود صرفاً موجب جابه جایی هزینه ها و درآمدهای بین دوره ای مالی می شود (حسین نورانی، 1386،158).

 

5-1-2- انواع مدیریت سود
مطالعات نشان می دهند که مدیران ازطریق انتخاب سیاست های خاص حسابداری، تغییردر برآوردهای حسابداری ومدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارشی را تعدیل می کنند. یکی ازاهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکای برصورت های مالی تصمیمات نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیازحرفه حسابداری به آن شیوه ازگزارشگری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود. ازسوی دیگر، همان طورکه ازتعریف مدیریت سود برمی آید، مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تأمین می کنند، سود را طوری گزارش می کنند که این با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت دارد.
حسابرسان وظیفه دارند که برمطلوبیت صورت های مالی درچارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، درحالی که استانداردهای حسابداری نیزدربعضی ازموارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری بازمی گذارد. درواقع مشکل ازآن جایی ناشی می شود که مدیریت سود دربعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورت های مالی می شود، درحالی که صورت های مالی ازنظرقرارگرفتن درچارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته وحسابرسان ازاین نظرنمی توانند برصورت های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی ازمهم ترین عوامل درتصمیم گیری هاست، آگاهی استفاده کنندگان ازقابل اتکا بودن سود می تواند آنها را دراتخاذ تصمیمات بهتریاری دهد (صفری، 1385،158).
فلسفه مدیریت سود، بهره گیری ازانعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که می توان ازروش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، ازدیگردلایل وجود مدیریت سود می باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش های حسابداری است. درزمانی که تفسیریک استاندارد بسیارانعطاف پذیراست، یکپارچگی داده های ارائه شده درصورت های مالی کمترمی شود. اصول تطابق و محافظه کاری نیزمی تواند باعث مدیریت سود شود. بنابرگفته گتشو (1986)، شرکت کارباید، سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با استفاده ازروش های تعهدی حسابداری استهلاک، معافیت های مالیاتی سرمایه گذاری ها و به حساب دارایی بردن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تأکید کرده اند که این کاربرای ارائه ی صورت های مالی واقعی تروقابل مقایسه کردن صورت های مالی شرکت، با سایرشرکت های درصنعت مشابه، صورت گرفته است. تحلیل گران مالی و حسابرسان ازاین پدیده به عنوان «ترفند حسابداری» نام می برند. این درحالی است که تمامی این اقدامات درچارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری صورت گرفته است. پژوهش ها نشان می دهد که مدیران شرکت ها ازروی عمد، سودهای گزارش شده را با استفاده ازانتخاب سیاست های حسابداری خاص خود تغییردربرآوردهای حسابداری و اقلام تعهدی، دستکاری می کنند تا به هدف های مورد نظرخود برسند (میلر و یون، 2002، 78) .
محققان مدیریت سود را به دو طبقه ی گسترده طبقه بندی کرده اند: مدیریت سود واقعی (برای مثال تحت تأثیرقراردادن جریان های نقدی) و مدیریت اقلام تعهدی به واسطه ی تغییرات دربرآورد و رویه های حسابداری. همچنین آنها بیان داشتند که مخارج مدیریت سود برای این روش ها متفاوت است به طوری که برای شرکت مدیریت سود واقعی پرهزینه تردرنظرگرفته شده است. اما نتایج تحقیقات گراهام وهمکاران (2005) بیان می دارد که مدیران خواهان مدیریت سود واقعی هستند تا مدیریت اقلام تعهدی. به طوری که 80 درصد مخارج اختیاری را کاهش می دهند، 55 درصد پروژه ها را به تأخیرمی اندازند درحالی که تنها 28 درصد ازمدیران ذخیره درنظرمی گیرند و 8 درصد ازمدیران مفروضات حسابداری را تغییرمی دهند (گراهام و همکاران، 2005،58) . بنابراین شواهد حاصل ازتحقیق تناقضی با مخارج بالای مدیریت سود واقعی را اظهارمی کند.
مدیران خواهان مدیریت سود واقعی هستند که برای مؤسسه پرهزینه است، زیرا این چنین فعالیت هایی به راحتی کشف نمی شوند. درمقابل، مدیریت اقلام تعهدی و دیگردستکاری های حسابداری وجود دارد که درارتباط با رسیدگی حسابرسان و به طوربالقوه بازرسان قانونی و دادگاه است که مبنایشان استانداردهای حسابداری است. شواهد رضایت مدیران به انجام مدیریت سود واقعی بیشتراثرنتایج بال وشیواکومار (2008) را کاهش می دهد. دربررسی شرکت های باعرضه ی اولیه، تنها مدیریت اقلام تعهدی می تواند تعیین شود و مدیریت سود واقعی ازتجزیه و تحلیل مستثنی است زیرا مبنای ارائه شده به وسیله ی صورت های مالی سایه نیزشامل مبالغ مدیریت سود واقعی سود (اگر وجود داشته باشد) می شود. (فرزانی و رضاپور، 1389،158).

 

6-1-2- مدیریت سود و انگیزه های آن
یکی ازاهداف اولیه مدیریت سود حفظ اعتبار شرکت است چرا که اعتبارباعث می شود شرکت کارا وپویا به حساب آید. کسب جایگاهی مناسب درمیان رقبا و بازارسرمایه باعث می شود سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظرمساعدتری داشته باشند و شرکت ازصرف هزینه های بیشتردررقابت با سایرشرکت های مشابه بی نیاز شود و با هزینه ی کمتراعتبارو وام دریافت کند.
مهم ترین انگیزه ی هموارسازی سود این باوراست که شرکت هایی که روند مناسبی دارند و سود آنها دچارتغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند. هموارسازی سود باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت دربورس و جذب سرمایه گذاران بالقوه برای آن می شود. نتایج تحقیقی درمورد 358 شرکت پذیرفته شده دربورس آمریکا نشان داد که شرکت هایی که سود آنها دچارتغییرات زیادی درطول سال های قبل نبوده، دارای ارزش سهام بالاتری هستند و درمقایسه با شرکت های مشابه بدهی کمتری دارند. سایرانگیزه هایی که باعث می شود مدیران درپی هموارسازی سود باشند عبارتند از:
1- دریافت پاداش های مدیریتی بیشتربه خاطربالا بودن ارزش سهام :
وقتی سهام شرکت دربورس نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.
2- پرداخت بهره کمتردراستقراض ازموسسات اعتباری و بانک ها:
ویبزو تسکه (1991) استدلال نمودند که شرکت ها به منظورکاهش ریسک اقدام به هموارسازی سود می نمایند. شرکت هایی که ازنسبت بدهی به کل دارایی های بالایی برخوردارمی باشند به منظور اطمینان بخشی به اعتباردهندگان مبنی برتوانایی پرداخت اصل و بهره وام ها و اعتبارات دریافتی اقدام به هموارسازی سود می نمایند. عدم وجود نوسانات قابل توجه درسود این اطمینان را برای اعتباردهندگان پدید می آورد که واحد تجاری درآینده قادربه پرداخت مطالبات آنان خواهد بود.
3- جذب سرمایه :
روند رشد شرکت درتصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان مؤثراست زیرا آنها معتقدند این شرکت ها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.
4- اندازه شرکت:
شرکت های بزرگ نسبت به شرکت های کوچک ازنظرسیاسی حساس ترهستند. نوسانات مثبت با اهمیت سود درشرکت های بزرگ ممکن است سبب افزایش تردید درمورد سود انحصاری گردد. به عبارت دیگر، افزایش قابل توجه درسود شرکت های بزرگ ممکن است این شبهه را پدید آورد که این شرکت ها با استفاده ازقدرت انحصاری خود سود را افزایش داده اند. ازسوی دیگر، نوسانات منفی با اهمیت سود درشرکت های بزرگ ممکن است سبب نگرانی درمورد ورشکستگی احتمالی گردیده و تصویر شرکت را درمحیط تجاری که واحد تجاری درآن فعالیت می نماید خراب نماید. همچنین نوسانات قابل توجه درسود شرکت های بزرگ، احتمال ایجاد هزینه های سیاسی ناخواسته نظیر تقاضای افزایش دستمزد توسط کارکنان شرکت، محدودیت های مهارکننده توسط دولت را افزایش دهد. بنابراین، شرکت های بزرگ انگیزه بیشتری برای هموارسازی سود دارند.
5- مالیات بر درآمد:
درایران سیستم مالیاتی نقش قابل توجهی در گزارشگری مالی شرکت ها دارد و قوانین مالیاتی عامل مهمی درانتخاب روش ها و رویه های حسابداری می باشد. انگیزه شرکت ها برای هموارکردن سود، حداقل نمودن تأثیرمالیات درطول زمان می باشد. ازآنجا که سود بیشترمنج

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس

دانلود مقاله مطالعه رابطه بین خط مشی های تقسیم سود سهام

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مطالعه رابطه بین خط مشی های تقسیم سود سهام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
با توجه به اهمیت نقد شوندگی سهام شرکتها در بازار سرمایه ، تحقیق حاضر در پی بررسی عوامل موثر بر نقد شوندگی است . در این راستا تاثیر سیاست های تقسیم سود سهام بر نقد شوندگی سهام شرکتها مورد آزمون قرار گرفته است . در این تحقیق از رگرسیون خطی چند گانه برای کلیه اطلاعات استفاده شده است . کلیه فرضیه ها بر روی 185 عضو نمونه انجام شده است .
نتایج تحقیق نشان می دهد ، در سطح 95 درصد اطمینان بین سیاست تقسیم سود و رتبه نقد شوندگی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد . و بین سیاست تقسیم سود و نقد شوندگی با روش نرخ گردش ، نسبت آمیوست و نسبت آمیهود رابطه معنا داری وجود ندارد .
واژه های کلیدی : سیاستهای تقسیم سود ، رتبه نقد شوندگی ، نقد شوندگی به روش نرخ گردش ، نسبت آمیوست ، نسبت آمیهود

 

 

 

مقدمه:
تعریف و اندازه گیری نقدشوندگی آسان نیست ، اما به طور کلی نقدشوندگی، توانایی بازار برای جذب حجم عظیم معاملات بدون ایجاد نوسان بیش از اندازه در قیمت تعریف میشود. علاوه بر این، ویژگی اصلی بازارهای نقد (دارای نقدشوندگی بالا (، اندک بودن فاصله ی بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش است. بدین معنا که معاملات به روش مقرون به صرفه ای اجرا میشوند.
نقدشوندگی در بازارهای ثانویه در موفقیت عرضه های عمومی نقش تعیین کننده ای دارد و موجب کاهش هزینه و ریسک پذیره نویسان و بازارسازان میشود. همچنین هزینه ی سرمایه گذاران از طریق کاهش دامنه ی نوسان و هزینه های معاملاتی، کاهش مییابد. بنابراین از دیدگاه کلان، وجود بازارهای سرمایه نقد برای تخصیص کارای سرمایه ضروری است. این امر هزینه ی سرمایه ناشران را نیز کاهش میدهد. از دیدگاه خرد، بازار سرمایه نقد امکان دسترسی به سرمایه گذاران مختلف با استراتژیهای معاملاتی متنوع را نیز فراهم می آورد.
اکثر سرمایه گذاران )با افق سرمایه گذاری کوتا ه مدت( سهام بسیارنقدشونده را بر سهام کم نقدشونده ترجیح میدهند. منظور از نقدشوندگی، صرفاً سهولت در خرید و فروش دارایی مورد نظر است. از مهمترین عوامل مربوط به نقدشوندگی بازار سهام می توان به اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام اشاره کرد. نیاز به درک و اندازه گیری عوامل تعیین کننده ی اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش معامله گران در ارزیابی ساختار بازار رقابتی بسیار ضروری می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
موضوع سیاست تقسیم سود برای مدت طولانی موضوع جالب و سوال برانگیز در مدیریت مالی میباشد که تاکنون جواب مشخصی برای آن ارائه نشده است تا جایی که فیشر بلاک از آن به عنوان معمای سود سهام یاد میکند .تصمیم تقسیم سود یکی از مهمترین تصمیمات شرکت میباشد بنابراین تعجب آور نیست که قبلا معادلات بسیار زیادی در این محدوده منتشر شده باشد. اصولا سرمایه گذاران خصوصی برای کسب بازدهی سرمایه گذاری میکنند. دریافت سود سهام یکی از راه های کسب بازدهی است. سیاست تقسیم سود را میتوان ایجاد تعادل بین سود انباشته شرکت از یک طرف و پرداخت وجه نقد و انتشار سهام جدید از طرف دیگر تعریف کرد. (خدادادی، 1388 ، 107)1.
از طرفی در هر بازار مالی با توجه به گستردگی و عمق بازار، ابزارهای متنوعی جهت سرمایه گذاری وجود دارد. سرمایه گذاران، با عنایت به بازده و ریسک دارایی ها، سرمایه گذاری می کنند. یکی از عوامل موثر بر ریسک دارایی ها قابلیت نقدشوندگی آنها است. نقش عامل نقدشوندگی در ارزشگذاری دارایی ها نیز حائز اهمیت است. زیرا سرمایه گذاران به این موضوع توجه دارند که اگر بخواهند داراییهای خود را به فروش رسانند، آیا بازار مناسبی برای آنها وجود دارد یا خیر؟ (یحیی زاده فر، 1387 ، 102) 2.
دراین مطالعه به بررسی رابطه بین معیارهای مختلف نقد شوندگی و عامل عدم نقد شوندگی با خط مشی های تقسیم سود سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است . در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.

 


2-1 تاریخچه مطالعاتی
خلاصه زیر به ترتیب شامل نام محقق ، موضوع تحقیق ، روش اجرای تحقیق و نتیچه تححقیق میباشد :
1) گلستن و هریس ؛ برآورد اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش ؛ سهم از سهام NYSE انتخاب گردید. اختلاف قیمت به اجزای موقتی شامل هزینه های نگهداری موجودی، مخارج ثبت و یا منافع انحصاری و هزینه های انتخاب نادرست تجزیه میگردد ؛ با چشم پوشی از مستقل بودن قیمت، هزینه انتخاب نادرست، 20 درصد از اختلاف قیمت را پوشش میدهد با مستقل در نظر گرفتن قیمت، 35 درصد از اختلاف قیمت را پوشش میدهد.
2) استل ؛ استنتاج اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش: آزمونهای تجربی وتئوریک ؛ نمونه ای از سهام NASDAQ به طور ماهانه (متغیر از 765 تا 821 سهم) انتخاب گردید. سه جزء اساسی برای اختلاف قیمت، مفروض گردید: هزینه های فرایند سفارش، هزینه های نگهداری موجودی و هزینه های انتخاب نادرست ؛ برآوردهای زیر به دست آمد: هزینه های اطلاعات نادرست 43 %، هزینه ای نگهداری (ریسک موجودی) 10 % و هزینه های سفارش 47 % به دست آمد . در حالیکه قیمتهای پیشنهادی به طور قابل توجهی در سهم ها متغیر م یباشد به نظر می رسد اجزای اختلاف قیمت بخش تغییرناپذیری از اختلاف قیمت باشد.
3) جرج، کاول و نیمالندران ؛ برآورد اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش واجزای آن: رویکردی جدید ؛ نمونه هایی از سهام AMEX/NYSE و NASDAQ با انداز ههای نامشخص انتخاب گردید. اختلاف قیمت به هزینه های فرایند سفارش و هزینه های انتخاب نادرست، تجزیه گردید آنها فرض کردند که به دلیل خود همبستگی مثبت در بازده های مبتنی بر قیمتهای پیشنهادی خرید یا فروش، هزینه های نگهداری موجودی، وجود ندارد ؛ هزینه های انتخاب نادرست طبق برآوردها از 8درصد تا 13 درصد از اختلاف قیمت را تشکیل میدادند. هزینه های فرایند سفارش، بخش بزرگی از اختلاف قیمت را به خود اختصاص میدهد . شواهدی مبنی بر وجود هزینه های موجودی یافت نشد.
4) بوروکس ؛ اجزای اختلاف قیمت پیشنهاد خرید و فروش قبل وبعدازآگهی های اطلاعاتی پیش بینی شده ؛ سهم از AMEX و NYSE انتخاب شدند. اختلاف قیمت قبل وبعداز اطلاعیه های سود و تقسیم سود مورد بررسی قرار گرفت. اختلاف قیمت به یک بخش ثابت هزینه های انجام معامله و هزینه های انتخاب نادرست که شامل هزینه های نگهداری موجودی نیز میشد تجزیه گردید . اختلاف قیمتها به طور معنی داری پیرامون اطلاعیه های سود بالاتر هستند. هزینه های انتخاب نادرست برای کل نمونه 48 % از اختلاف قیمت را شامل میشود.
5) هوانگ و استل ؛ اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش: رویکردی جامع ؛ سهم از بین بزرگترین و پرداد و ستدترین سهم های NYSE انتخاب شد .اختلاف قیمت هزینه های انتخاب نادرست، هزینه های نگهداری موجودی و هزینه های فرایند سفارش را بر مبنای متدولوژیهای مختلف شامل می گردد.؛ هزینه های انتخاب نادرست وقتی با هزینه های نگهداری موجودی یکجا در نظر گرفته میشود از 2 تا 22 % و یا به طور متوسط 11 % از اختلاف قیمت را شامل می شود.هزینه های فرایند سفارش بخش بزرگی ازاختلاف قیمت را به خود اختصاص میدهد . هنگامیکه هزینه های انتخاب نادرست و هزینه های نگهداری موجودی، جدا در نظر گرفته میشود متوسط اولی، 10 % و متوسط دومی، 29 % خواهد بود.
6) بون ؛ افشائ ذخایر نفت وگاز و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش ؛ گروه مورد بررسی شامل 34 شرکت نفتی و گازی NASDAQ بود. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش برای یک سال قبل و بعد از افشاء ارزش ذخایر به منظور بررسی اثر ASR253 که توسط SEC در سال 1978 منتشر گردید و شرکتهای نفتی و گازی را ملزم به افشای ارزش منصفانه ذخایر نفت و گازشان نمود، بررسی گردید.؛ با کنترل اثرات حجم و تغییرات قیمت،اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در گروه مورد بررسی در طول سال بعد از افشاء، 43.06 % کاهش یافت که بیانگر بااهمیت بودن هزینه های انتخاب نادرست ناشی از عدم تقار اطلاعات می باشد.
7) بروکمن و چانک ؛ اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش در محیطی باسفارش انجام معامله؛ شرکت پذیرفته شده در بورس سهام هنگ کنگ. جائیکه نقدشوندگی از طریق سفارشات محدود عمومی که با یک سیستم اتوماتیک برابری میکند، نه اینکه از طریق کارشناسان یا معامل هگران فراهم گرددانتخاب گردید. اختلاف قیمت شامل هزینه های انتخاب نادرست و هزینه های فرایند سفارش م یگردد .؛ میانگین هزینه های انتخاب نادرست، که منعکس کننده ریسک معامله براساس اطلاعات نهانی معمولاً برای سرمایه گذاران غیرمطل به دلیل عدم وجود بازارگردآ نها می باشد33 % و میانگین هزینه های فرایند سفارش، %45 برآورد گردید.
8) دی واین و پلاتن؛ تحلیلی از رفتار بازارگردآن های سه مهای اروپایی موجود در NASDAQ ؛ سهم خارجی (اروپایی) NASDAQ انتخاب شد . متدولوژ یهای لین، سانگروبوث (1995) و هوانگ و استل ، 1997، مورد استفاده قرار گرفت ؛ هزینه های اطلاعات نامتقارن با استفاده از متدلوژی لین، سانگروبوث (1995) %1 به دست آمد و با استفاده از متدولوژی هوانگ واستل (1997) منفی به دست آمد. اثر کنترل موجودی نیز تشخیص داده شد.
9) احمدپور و رسائیان ؛ بررسی اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران ؛ آ نها 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای دوره زمانی 1383-1381 انتخاب و به بررسی رابطهاختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و 8 متغیر مستقل شامل درصد روزهای انجام معامله، ارزش بازار شرکت، گردش روزانه سهام شرکت، حجم ریالی معاملات سهام، قیمت نهایی، تعداد دفعات انجام معامله روزانه سهام، تغییرپذیری قیمت و ریسک بازار سهام پرداختند.؛ متغیرهای مستقل حدود 51 درصد از تغییرات در متغیر وابسته را توضیح می دهند.
10) احمدپور و رسائیان2 ؛ رابطه ی بین معیارهای ریسک و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام ؛ آ نها با انتخاب نمونه ای شامل 156 سهم در دوره زمانی 1381-1383 به بررسی رابطه معیارهای ریسک بازار و معیارهای ریسک حسابداری با اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند ؛ مدل هایی که فقط شامل معیارهای ریسک بازار یا فقط شامل معیارهای ریسک حسابداری بودند حدود 51 درصد از تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را توضیح دادند. اما مدل جامعی که هم معیارهای ریسک بازار و هم معیارهای ریسک حسابداری را شامل می شد بیش از 68 درصد از تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را توضیح می داد.
11) صلواتی و رسائیان ؛ بررسی رابطه ی بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام، اندازه شرکت، سودآوری، دارای یهای ثابت مشهود و فرصت های رشد در بورس اوراق بهادار تهران ؛ رابطه اهرم مالی به عنوان متغیر وابسته و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، خالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات و سودآوری 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1383 – 1380 مورد بررسی قرار گرفت.؛ نتایج حاصل از آزمون فرضیات، بیانگر این مسأله است که بیش از 57 % تغییرات در اهرم مالی توسط متغیرهای مستقل مذکور توضیح داده می شود. اما بین ساختار سرمایه و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام رابطه معنی داری وجود ندارد.

 

3-1بیان مساله
موضوع سیاست تقسیم سود برای مدت طولانی موضوع جالب و سوال برانگیز در مدیریت مالی می باشد که تاکنون جواب مشخصی برای آن ارائه نشده است تاجایی که فیشر بلاک از آن به عنوان معمای سود سهام یاد میکند . تصمیم تقسیم سود یکی از مهمترین تصمیمات شرکت می باشد . سرمایه گذاران خصوصی برای کسب بازدهی سرمایه گذاری میکنند . دریافت سود سهام یکی از راه های کسب بازدهی است سیاست تقسیم سود را میتوان ایجاد تعادل بین سود انباشته شرکت از یک طرف و پرداخت وجه نقد و انتشار سهام جدید از طرف دیگر تعریف کرد . آنچه برای سرمایه گذاران اهمیت دارد سود سرمایه و مبلغی است که به سرمایه اولیه افزوده خواهد شد . از این رو سرمایه گذاران همواره باید در مورد اینکه سرمایه خود را کجا قرار دهند تا بیشترین سود عایدشان شود ، تصمیم گیری کنند ( خدادادی ، 1388 ، 107 ) 1.
در هر بازار مالی با توجه به گستردگی و عمق بازار، ابزارهای متنوعی جهت سرمایه گذاری وجود دارد. یکی از موضوع های اساسی در سرمایه گذاری میزان نقدشوندگی دارایی هاست؛ زیرا برخی از سرمایه گذاران ممکن است به سرعت به منابع مالی سرمایه گذاری خود نیاز داشته باشند. سرعت نقد شوندگی سهام نیز مربوط به استقبال انجام معامله در بورس اوراق بهادار به وسیله ی سرمایه گذاران است. نقش عامل نقدشوندگی در ارزشگذاری داراییها حائز اهمیت است. زیرا سرمایه گذاران به این موضوع توجه دارند که اگر بخواهند داراییهای خود را به فروش رسانند، آیا بازار مناسبی برای آنها وجود دارد یا خیر؟ این موضوع تبلور ریسک عدم نقد شوندگی دارایی در ذهن خریدار است که میتواند باعث انصراف سرمایه گذار از سرمایه گذاری شود. هر چقدر قابلیت نقدشوندگی یک سهم کمتر باشد،آن سهم برای سرمایه گذاران جذابیت کمتری خواهد داشت، مگر اینکه بازده بیشتری عاید دارنده آن گردد. شواهد تجربی نشان میدهد که عامل عدم نقدشوندگی در تصمیم گیریها میتواند نقش مهمی را ایفا نماید. به عبارت دیگر برخی سرمایه گذاران ممکن است به سرعت به منابع مالی سرمایه گذاری خود نیاز داشته باشند که در چنین مواردی قدرت نقد شوندگی میتواند اهمیت زیادی داشته باشد.
نقدشوندگی یکی از ویژگیهای مطلوب بازارهای رقابتی است. نقدشوندگی به صورت امکان انجام معاملات به سرعت، با هزینه ی اندک و بدون تحت تأثیر قراردادن شدید قیمت تعریف شده و تعیین کننده ی اصلی امکان ادامه حیات بازارها بیان شده است. این پدیده در بازارهای آتی نیز منشأ دوام و ماندگاری و شاخص مهمی برای بررسی کارایی و بلوغ این بازارها درنظر گرفته میشود ( یحیی زاده فر ، 1387 ، 102 ) 1.
بنابراین با توجه به اهمیت نقدشوندگی به عنوان یکی از شاخصهای اصلی کارایی بازارهای مالی و همچنین اهمیت شناخت عوامل مؤثر بر این پدیده در جهت بهبود قوانین و سازماندهی بورسها، در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سیاستهای تقسیم سود و نقد شوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران میپردازیم.
بنابراین سئوالات زیر مطرح می شود:
1) آیا رابطه ای بین سیاستهای تقسیم سود سهام و نقد شوندگی سهام وجود دارد ؟
2) آیا رابطه ای بین سیاستهای تقسیم سود سهام و ریسک عدم نقد شوندگی سهام وجود دارد ؟
3) سیاستهای تقسیم سود با کدام یک از معیارهای نقد شوندگی دارای رابطه است ؟

 

4-1 چارچوب نظری تحقیق
در سال های اخیر، مالکیت نهادی در بازارهای اوراق بهادار اروپا و امریکا رشد چشمگیری را نشان می دهد. در ایران نیز، شاهد حضور سازمان ها و مؤسساتی با عنوان سرمایه گذاران نهادی هستیم که شامل مؤسسه های بیمه ای اعم از سازمان های ت أمین اجتماعی، صندوق های بازنشستگی، شرکت های بیمه بازرگانی و همچنین شرکت های سرمایه گذاری و نهادهای بخش عمومی و شبه دولتی هستند.
اهمیت نقدشوندگی سهام در چیست و چرا به مطالعه آن می پردازیم؟
یکی از ویژگی های بازارهای کارا و بسیار مطلوب، نبود هزینه های معاملاتی و درنتیجه قابلیت نقدشوندگی بالاست. هزینه های معاملاتی طیف وسیعی از هزینه های آشکار شامل هزینه مالیات و کارگزاری و غیرآشکار ناشی از ناکارایی اطلاعاتی را دربر می گیرد. بنابراین نقدشوندگی سهام می تواند معیاری برای کارایی بازار مطرح شود. علاوه بر جنبه تئوری به لحاظ عملی و با توجه به واقعیت های موجود مانند پدیده صف های خرید و فروش و مشکلات بسیار دیگر، توجه به نقد شوندگی و تلاش برای حل این مشکل ضروری می رسد . افزایش نقد شوندگی می تواند موجب توزیع هرچه بیشتر ریسک مالی از طریق کاهش هزینه های پورتفوی گردانی و انگیزش بیشتر سرمایه گذاران در تصمیم گیری های معاملاتی شود
. با افزایش نقدشوندگی هزینه معاملات به شکل چشمگیری پایین خواهد آمد . نقدشوندگی همچنین نقش مهمی را در فرآیند کشف قیمت بازی می کند. با توجه به نقش نقدشوندگی، شناخت عوامل مؤثر بر آن مهم است ( رحمانی ، 1389 ، 40 ) 1.
از طرفی سودآوری یکی از معیارهای اصلی سنجش عملکرد مدیریت واحد انتفاعی محسوب میشود . علاوه بر آن مبنا و معیار ارزش گذاری سهام واحدهای انتفاعی که در نهایت موجب تحقق حداکثر شدن ثروت سهامداران است ، نیز میباشد. سیاست تقسیم سود در بین سهامداران ، تداوم فعالیت شرکت را ممکن میسازد و حداکثر نمودن ثروت سهامداران را تحقق می بخشد و بر انتظار سهامداران، منابع نفد در دسترس، شیوه تامین مالی، ساختار مالی و تداوم فعالیت واحد انتفاعی تاثیر مستقیم دارد. آشنایی با روشهای تقسیم سود و آگاهی از تاثیر این سیاستها بر وضعیت مالی شرکت و فعالیتهای کوتاه مدت و بلند مدت واحد تجاری ، کارایی و اثربخشی ساستهای تقسیم سود را ارتقا می بخشد ( رضوانی راز ، 1388 ، 93 ) 2.
چنانچه تاثیر پرداخت سود نقدی بر نقدشوندگی تعیین و تشریح شود، میتوان با وضع قوانین و ضوابطی در پرداخت سود سهام به نقد شوندگی سهام کمک کرد . این پژوهش شناختی در خصوص بررسی رابطه بین تقسیم سود نقدی و نقدشوندگی فراهم مینماید.
در نتیجه :
این مطالعه به بررسی رابطه بین سیاستهای تقسیم سود و نقد شوندگی سهام میپردازد . که آیا پرداخت سود نقدی یا سود سهمی باعث بهبود در نقد شوندگی سهام شرکتها میگردد یا خیر ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول ( 1-1) خلاصه ی تحقیقات انجام شده در مورد اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای نقد شوندگی سهام
موضوع تحقیق تحقیق متدولوژی نتایج
برآورداجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش گلستن
و
هریس سهم از سهام NYSE انتخاب گردید.اختلاف قیمت به اجزای موقتی شامل هزینه های نگهداری موجودی، مخارج ثبت و یا منافع انحصاری و هزینه های انتخاب نادرست تجزیه میگردد با چشم پوشی از مستقل بودن قیمت، هزینه انتخاب نادرست، 20 درصد از اختلاف قیمت را پوشش میدهد با مستقل در نظر گرفتن قیمت، 35 درصد از اختلاف قیمت را پوشش میدهد.
استنتاج اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش: آزمونهای تجربی وتئوریک استل نمونه ای از سهام NASDAQ به طور ماهانه (متغیر از 765 تا 821 سهم) انتخاب گردید. سه جزء اساسی برای اختلاف قیمت، مفروض گردید: هزینه های فرایند سفارش، هزینه های نگهداری موجودی و هزینه های انتخاب نادرست . برآوردهای زیر به دست آمد: هزینه های اطلاعات نادرست 43 %، هزین های نگهداری (ریسک موجودی) 10 % و هزینه های سفارش 47 % به دست آمد . در حالیکه قیمتهای پیشنهادی به طور قابل توجهی در سهم ها متغیر میباشد به نظر می رسد اجزای اختلاف قیمت بخش تغییرناپذیری از اختلاف قیمت باشد.

 


برآورد اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش واجزای آن :رویکردی جدید جرج،
کاول
و
نیمالندران نمونه هایی از سهام AMEX/NYSE و NASDAQ با انداز ههای نامشخص انتخاب گردید . اختلاف قیمت به هزین ههای فرایند سفارش و هزین ههای انتخاب نادرست، تجزیه گردید آ نها فرض کردند که به دلیل خود همبستگی مثبت در بازد ههای مبتنی بر قیمتهای پیشنهادی خرید یا فروش، هزینه های نگهداری موجودی، وجود ندارد هزینه های انتخاب نادرست طبق برآوردها از 8درصد تا 13 درصد از اختلاف قیمت را تشکیل میدادند. هزینه های فرایند سفارش، بخش بزرگی از اختلاف قیمت را به خود اختصاص میدهد . شواهدی مبنی بر وجود هزینه های موجودی یافت نشد
ادامه جدول 1-1 خلاصه ی تحقیقات انجام شده در مورد اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای نقد شوندگی سهام
موضوع تحقیق تحقیق متدولوژی نتایج
اجزای اختلاف قیمت پیشنهاد خرید و فروش قبل وبعدازآگهی های اطلاعاتی پیش بینی شده بوروکس سهم از AMEX و NYSE انتخاب شدند. اختلاف قیمت قبل وبعداز اطلاعی ههای سود و تقسیم سود مورد بررسی قرار گرفت. اختلاف قیمت به یک بخش ثابت هزینه های انجام معامله و هزینه های انتخاب نادرست که شامل هزینه های نگهداری موجودی نیز میشد تجزیه گردید اختلاف قیمتها به طور معنی داری پیرامون اطلاعی ههای سود بالاتر هستند. هزینه های انتخاب نادرست برای کل نمونه 48 % از اختلاف قیمت را شامل میشود
اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش: رویکردی جامع هوانگ
و
استل سهم از بین بزرگترین و پرداد و ستدترین سهم های NYSE انتخاب شد .اختلاف قیمت هزینه های انتخاب نادرست، هزینه های نگهداری موجودی و هزینه های فرایند سفارش را بر مبنای متدولوژیهای مختلف شامل می گردد. هزینه های انتخاب نادرست وقتی با هزینه های نگهداری موجودی یکجا در نظر گرفته میشود از 2 تا 22 % و یا به طور متوسط 11 % از اختلاف قیمت را شامل می شود.هزینه های فرایند سفارش بخش بزرگی ازاختلاف قیمت را به خود اختصاص میدهد . هنگامیکه هزینه های انتخاب نادرست و هزینه های نگهداری موجودی، جدا در نظر گرفته میشود متوسط اولی، 10 % و متوسط دومی، 29 % خواهد بود .
افشائ ذخایر نفت وگاز و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بون گروه مورد بررسی شامل 34 شرکت نفتی و گازی NASDAQ بود. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش برای یک سال قبل و بعد از افشاء ارزش ذخایر به منظور بررسی اثر ASR253 که توسط SEC در سال 1978 منتشر گردید و شرکتهای نفتی و گازی را ملزم به افشای ارزش منصفانه ذخایر نفت و گازشان نمود، بررسی گردید. با کنترل اثرات حجم و تغییرات قیمت،اختلاف قیمت پیشنهادی
خرید و فروش سهام در گروه مورد بررسی در طول سال بعد از
افشاء، 43.06 % کاهش یافت که بیانگر بااهمیت بودن هزینه های انتخاب نادرست ناشی از عدم تقارن اطلاعات می باشد.

 

ادامه جدول 1-1 خلاصه ی تحقیقات انجام شده در مورد اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای نقد شوندگی سهام
موضوع تحقیق تحقیق متدولوژی نتایج
اجزای اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش در محیطی باسفارش انجام معامله بروکن
و
چانک شرکت پذیرفته شده در بورس سهام هنگ کنگ. جائیکه نقدشوندگی از طریق سفارشات محدود عمومی که با یک سیستم اتوماتیک برابری میکند، نه اینکه از طریق کارشناسان یا معامله گران فراهم گردد انتخاب گردید. اختلاف قیمت شامل هزینه های انتخاب نادرست وهزینه های فرایند سفارش میگردد
میانگین هزینه های انتخاب نادرست، که منعکس کننده ریسک معامله براساس اطلاعات نهانی معمولاً برای سرمایه گذاران غیرمطل به دلیل عدم وجود بازارگردآ نها می باشد( 33 % و میانگین هزینه های فرایند سفارش، %45 برآورد گردید .
تحلیلی از رفتار
بازارگردآن های سه مهای
اروپایی موجود در
NASDAQ دی
واین و
پلاتن سهم خارجی (اروپایی) NASDAQ انتخاب شد . متدولوژ یهای لین، سانگروبوث (1995) و هوانگ و استل( 1997) مورد استفاده قرار گرفت هزینه های اطلاعات نامتقارن با استفاده از متدلوژی لین، سانگروبوث (1995) %1 به دست آمد و با استفاده از متدولوژی هوانگ واستل (1997) منفی به دست آمد. اثر کنترل موجودی نیز تشخیص داده شد.
بررسی اختلاف قیمت
پیشنهادی خرید و فروش
سهام در بورس اوراق
بهادار تهران احمدپور و
رسائیان آ نها 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
را برای دوره زمانی 1383 - 1381 انتخاب و به بررسی رابطه
اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و 8 متغیر مستقل شامل درصد روزهای انجام معامله، ارزش بازار شرکت، گردش روزانه سهام شرکت، حجم ریالی معاملات سهام، قیمت نهایی، تعداد دفعات انجام معامله روزانه سهام، تغییرپذیری قیمت و ریسک بازار سهام پرداختند. متغیرهای مستقل حدود 51 درصد از تغییرات در متغیر وابسته را توضیح می دهند.

 

ادامه جدول 1-1 خلاصه ی تحقیقات انجام شده در مورد اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای نقد شوندگی سهام
موضوع تحقیق تحقیق متدولوژی نتایج
رابطه ی بین معیارهای ریسک و اختلاف قیمت
پیشنهادی خرید و فروش سهام احمدپور و
رسائیان آ نها با انتخاب نمونه ای شامل 156 سهم در دوره زمانی 1381-1383 به بررسی رابطه معیارهای ریسک بازار و معیارهای ریسک حسابداری با اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. مدل هایی که فقط شامل معیارهای ریسک بازار یا فقط شامل معیارهای ریسک حسابداری بودند حدود 51 درصد از تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را توضیح دادند. اما مدل جامعی که هم معیارهای ریسک بازار و هم معیارهای ریسک حسابداری را شامل می شد بیش از 68 درصد از تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را توضیح می داد.
بررسی رابطه ی بین
ساختار سرمایه و
نقدشوندگی سهام، اندازه
شرکت، سودآوری،
دارای یهای ثابت مشهود
و فرصت های رشد در
بورس اوراق بهادار تهران صلواتی و
رسائیان2 رابطه اهرم مالی به عنوان متغیر وابسته و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، خالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات و سودآوری 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1383 - 1380
مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیات، بیانگر این مسأله است که بیش از 57 % تغییرات در اهرم مالی توسط متغیرهای مستقل مذکور توضیح داده می شود. اما بین ساختار سرمایه و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام رابطه معنی داری وجود ندارد

 

 

 

 

 

 

 


مدل مفهومی تحقیق

 

 

 

 

 

منبع ( چانگ کی ،2008، 158)
5-1 فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی : خط مشی های تقسیم سود با معیارهای نقد شوندگی و عدم نقد شوندگی رابطه مستقیم دارد .
فرضیه فرعی اول : سیاستهای تقسیم سود با رتبه نقد شوندگی شرکتها رابطه دارد .
فرضیه فرعی دوم : سیاستهای تقسیم سود با نسبت نقد شوندگی آمیوست رابطه دارد.
فرضیه فرعی سوم : سیاستهای تقسیم سود با نقد شوندگی شرکتها به روش نرخ گردش رابطه دارد.
فرضیه فرعی چهارم : سیاستهای تقسیم سود با نسبت عدم نقد شوندگی آمیهود رابطه دارد .

 

6-1 اهداف و ضرورتهای پژوهش
هر حرکت علمی اهداف متعددی را دنبال میکند. یک دسته از این اهداف عمومی هستند که هر محققی در شروع کار بدانها توجه دارد از جمله شروع حرکتی مثبت در جهت حل مسائل موجود و گشودن راه به منظور کشف مسائل جدید. برای تحقیقاتی که در زمینه بورس اوراق بهادار انجام می شوند کمک به فعالان بورس اعم از نهاد های مالی، مدیران شرکت ها، ناظران سیستم های اقتصادی و افراد سرمایه گذار عادی، برای آگاهی از وجود عوامل مختلف موثر بر بازده، علل بروز آن و نحوه مدیریت میباشد.
دسته دیگر اهداف خاص هر تحقیق است که در واقع علت اصلی تفاوت پژوهش های مختلف می باشد. در تحقیق حاضر هدف اصلی بررسی رابطه بین معیارهای مختلف نقد شوندگی و عامل عدم و نقد شوندگی با خط مشی های تقسیم سود سهام با در نظر گرفتن اندازه شرکت و نسبت BV/MV است. به این معنی که در این تحقیق محقق در نظر دارد که آزمون نماید که آیا خط مشی های تقسیم سود سهام با نقدشوندگی و ریسک عدم نقدشوندگی با توجه به اندازه شرکت و نسبت BV/MV دارای رابطه هست یا خیر ؟

 

7-1 حدود مطالعاتی
1-7-1 قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق شامل بررسی رابطه بین خط مشی های تقسیم سود سهام با معیارهای مختلف نقد شوندگی و عامل عدم نقدشوندگی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، با در نظر گرقتن اندازه شرکت و نسبت BV/MV است. و در حوزه علمی مدیریت سرمایه گذاری قابل بررسی میباشد.

 

2-7-1 قلمرو مکانی
جامعه آماری در این پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران میباشد .

 

3-7-1 قلمرو زمانی
دوره زمانی متصور در انجام این پژوهش شرکتهای مذکور در فاصله زمانی سال 1384 الی 1389 می باشد .
8-1 تعریف واژه ها و اصطلاحات
متغییر وابسته :
روشهای اندازه گیری نقد شوندگی : ( متغیرهای وابسته )
1) رتبه نقد شوندگی : براساس اطلاعیه مندرج در سایت رسمی شرکت بورس تهران، رتبه نقدشوندگی شرکت‌ها از ابعاد وضعیت شرکت‌ها از نظر تعداد روزهای گشایش ، نماد معاملاتی و تعداد روزهایی که نماد معاملاتی شرکت‌ها در سال 85 مورد دادوستد قرار گرفته، طبقه‌بندی و منتشر شده است. (رحمانی ، 1389 ، 45 ) .
2) روش نرخ گردش : از تقسیم حجم معاملات بر تعداد سهام بدست می آید (یحیی زاده فر،1389، 119 ) (چان و فاف، 2003 ،125) .
3) نسبت نقدشوندگی آمیوست: این معیار ارزش معاملات یک سهم را به ازای تغییر قیمت ایجاد شده در یک بازه زمانی محاسبه می کند و از تقسیم ارزش معاملات بر قدر مطلق بازده به دست می آید. این معیار برای هر سال محاسبه شده است. (رحمانی ، 1389 ، 45 ) .
4) نسبت عدم نقدشوندگی امیهود: این نسبت از تقسیم قدر مطلق بازده بر حجم معاملات در یک بازه زمانی معین به دست می آید (همان منبع ، 45 ) .
متغیر مستقل :
سیاست تقسیم شود سهام : سود سهام ، توزیع ادواری سود پیشنهاد هیات مدیره و تصویب شده توسط مجمع عمومی عادی صاحبان سهام بین سهامداران شرکت ، بر مبنای تعداد سهام تحت تملک هریک از آنهاست .
به عبارت دیگر سود سهام ، توزیع وجوه نقد یا غیر نقد شرکت ، بین سهامداران به تناسب تعداد سهامی که هر سهامدار در اختیار دارد ، است . البته برای انجام این اقدام همانگونه که در بالا نیز بدان اشاره شد ، لازم است که هیات مدیره ، مقدار ، نوع و میزان تقسیم سود را پیشنهاد و مجمع عمومی صاحبان سهام نیز آن را تصویب نمایند .
معمولا پرداخت سود سهام به صورت پرداخت وجه نقد است ، اما یتواند به صورت سها یا دارایی نیز واگذار شود .

 


روش اندازه گیری سیاستهای تقسیم سود ( متغییرمستقل ) :
1) برای اندازه گیری این متغیر از تبدیل اطلاعات کیفی به کمی استفاده مینماییم. به این صورت که شرکتهایی که پرداخت سود آنها به صورت نقدی بوده با عدد یک اندازه گیری میشوند و سایر شرکتها که پرداخت سود به صورت سهمی را داشته اند با عدد صفر اندازه گیری میگردند .( خدادادی 1388 ، 126-106) .
متغیرهای کنترلی :
روشهای اندازه گیری اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به بازار ( متغیرهای کنترلی)
1) اندازه شرکت : برای اندازه گیری این متغییر از لگاریتم مجموع داراییهای شرکت استفاده میکنیم . (چان و فاف ، 2003،189) .
2) نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار : این متغییر از تقسیم ارزش دفتری سهام به ارزش بازار سهام بدست می آید (همان منبع، 190) .

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-2 مقدمه
سرمایه گذاران به بازارهایی روی میآورند که از نقدشوندگی بیشتری برخوردار است و این مقوله از عوامل مهمی در رشد و توسعه بازارها محسوب میشود. نقدشوندگی به معنای توانایی بازار در جذب حجم زیاد معاملات بدون ایجاد نوسانات شدید در قیمت است. از ویژگیهای بازارهای با نقدشوندگی بالا، اندک بودن فاصله بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش است که به تبع آن معاملات به روش مقرون به صرفهای اجرا میشوند. نقدشوندگی در بازارهای دست دوم، هزینه سرمایهگذاران را از طریق کاهش دامنه نوسان و هزینه های معاملاتی کاهش میدهد و امکان دسترسی به سرمایهگذاران مختلف با استراتژیهای معاملاتی متنوع را فراهم میآورد.
نقدشوندگی در بازارهای مالی از عوامل متعددی تاثیر میپذیرد. سازمان بینالمللی کمیسیونهای اوراق بهادار پژوهشی در مورد عوامل تأثیرگذار بر نقدشوندگی در بازارهای نوظهور در 21 کشور انجام داده است که نتایج آن در دسامبر 2007 منتشر شد. (سازمان بین المللی کمیسیونهای اوراق بهادار، 1387، 1 ) .
در این فصل ابتدا ادبیات موضوعی در خصوص سودمندی نقد شوندگی ، ریسک عدم نقد شوندگی و سیاستهای تقسیم سود پرداخته شده سپس در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.

 

2-2 بخش اول : نقدشوندگی بازار
تعریف و اندازه گیری نقدشوندگی آسان نیست ، اما به طور کلی نقدشوندگی، توانایی بازار برای جذب حجم عظیم معاملات بدون ایجاد نوسان بیش از اندازه در قیمت تعریف میشود. علاوه بر این، ویژگی اصلی بازارهای نقد (دارای نقدشوندگی بالا (، اندک بودن فاصله ی بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش است. بدین معنا که معاملات به روش مقرون به صرفه ای اجرا میشوند.
نقدشوندگی در بازارهای ثانویه در موفقیت عرضه های عمومی نقش تعیین کننده ای دارد و موجب کاهش هزینه و ریسک پذیره نویسان و بازارسازان میشود. همچنین هزینه ی سرمایه گذاران از طریق کاهش دامنه ی نوسان و هزینه های معاملاتی، کاهش مییابد. بنابراین از دیدگاه کلان، وجود بازارهای سرمایه نقد برای تخصیص کارای سرمایه ضروری است. این امر هزینه ی سرمایه ناشران را نیز کاهش میدهد. از دیدگاه خرد، بازار سرمایه نقد امکان دسترسی به سرمایه گذاران مختلف با استراتژیهای معاملاتی متنوع را نیز فراهم می آورد.
به طور کلی میتوان گفت که نقدشوندگی به عمق، عرض (گستره)، انعطاف پذیری و همچنین سرعت معاملات در بازار بستگی دارد:
عمق بازار: تاثیر معاملات با حجم زیاد بر قیمت؛
عرض بازار: نسبتی از کل بازار است که در حرکت قیمتی صعودی یا نزولی بازار مشارکت دارد. به عبارت دیگر این معیار به میزان استحکام بازار بستگی دارد و بنابراین نشانگر هزینه تغییر موقعیت در بازار است. شاخص متداول اندازه گیری عرض بازار، فاصلهی بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش است. به عبارت دیگر در یک بازار نقد، به منظور جلوگیری از تغییرات شدید قیمت، باید فاصله مزبور به اندازه کافی کم باشد.
انعطاف پذیری بازار: مدت زمانی است که پس از نوسان شدید قیمت باید طی شود تا بازار به حالت تعادل برسد. به طور معمول این نوسانات در اثر انتشار اخبار (معمولا اًخبار منفی) یا معاملات با حجم بزرگ رخ میدهند. بازار انعطافپذیر، بازار توانمندی است که در آن قیمتها در مدت زمان کوتاهی به میانگین یا مقدار منطقی خود باز میگردند.
زمان: سرعتی که در آن معاملات توسط بازار جذب میشوند. در یک بازار نقد، معاملات با کمترین وقفه زمانی ممکن اجرا میشوند. حجم معامله (یا تعداد دفعات معامله)، گردش بازار، فاصلهی بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش و سرعت معاملات از معیارهای سنتی نقدشوندگی بازار هستند. نقدشوندگی به بسیاری از اصول اقتصاد کلان و اصول بازار نیز بستگی دارد. این اصول شامل سیاستهای مالی کشور، رویکرد حاکم بر نرخ ارز و نیز محیط نظارتی است. اعتماد حاکم بر بازار و اطمینان سرمایهگذار نیز در بهبود شرایط نقدشوندگی تاثیر اساسی دارد. در سطح کلان نیز ابزارهای مورد معامله، ماهیت مشارکتکنندگان بازار و همچنین ساختار بازار اثر زیادی بر نقدشوندگی بازار دارند.
نقدشوندگی بازار به عنوان عامل مهمی که کارایی بازار را تحت تاثیر قرار میدهد، ابتدا توسط کارایی و اثربخشی کارکرد کشف قیمت بازار تعیین میشود. برای مثال بیاطمینانی در مورد قیمت اجرای معامله در بازارهای نقد کمتر است. این امر مستلزم برابری قیمت اجرا با متوسط قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش نیست، بلکه بدین معناست که انحراف بین این دو باید قابل پیشبینی و در حداقل ممکن باشد. در عمل این امر با فاصله کم و باثبات بین قیمتهای عرضه و تقاضا همراه است.
بنابراین بازارهای نقد باید امکان ورود و خروج را به گونهای که کمترین اخلالی ایجاد شود، یعنی با حداقل کاهش در ارزشهای اسمی، هزینه های معاملاتی اندک و در کوتاهمدت فراهم کنند. هر چه نقدشوندگی بازار بیشتر باشد، تعداد سفارشهای متقابل برای سفارشهای انجام نشده بیشتر است و بنابراین احتمال انطباق مطلوب سفارشها افزایش مییابد. سرمایه گذاران به بازارهایی روی میآورند که از نقدشوندگی بالاتری برخوردارند. بنابراین نقدشوندگی عامل مهمی در رشد و توسعه بازارها محسوب میشود.
نقدشوندگی بازار در ثبات سیستمهای مالی نیز تاثیر به سزایی دارد، زیرا بازارهای نقد میتوانند شوکهای سیستمیک را جذب کنند. برای مثال بازار نقد میتواند فشار نوسانهای قیمتی ناشی از تغییرات ناگهانی در میزان ریسکپذیری سرمایهگذار را کاهش دهد و بنابراین به کاهش تبعات نامطلوب آن در دیگر اجزای سیستم مالی و همچنین کل اقتصاد کمک کند.
از این رو تاکید مقامات ناظر بازارها بر بهبود نقدشوندگی، با توجه به اهمیت فزاینده آن، قابل درک است. در واقع هدف اصلی بسیاری از اقدامات در زمینهی تنظیم مقررات، توسعهی بازار و انجام اصلاحات در بازارهای نوظهور، ایجاد بازارهای عمیق و نقد است. وجود بازارهای نقد، اعتماد سرمایه گذار و کارایی بازار را افزایش میدهد و بنابراین افزایشانعطافپذیری بازار را به دنبال دارد. (سازمان بین المللی کمیسیونهای اوراق بهادار ، 1387 ، 7 ) 1.

 

1-2-2 عوامل تاثیرگذار بر نقد شوندگی در بازارهای نوظهور
نوآوریهای توسعهای در بازار سرمایه اهمیت نقدشوندگی را افزایش داده است. تهدیدی که همگام با جهانی شدن بازارها متوجه بازارهای کوچک و کمتر توسعه یافته است، کاهش نقدینگی در بازارهای محلی و انتقال آن به بازارهای بزرگ منطقه است.
نکته ی قابل توجه دیگر، تاثیر منفی بحرانهای مالی نظیر بحران مالی آسیا، برزیل و روسیه است که در پی هم رخ داده اند. وقوع این بحرانها موجب اصلاحات عمدهای در بازارهای نوظهور شده است. با اقدامات مهم صورت گرفته در دههی گذشته، درآمیختگی بازارهای نوظهور در ساختار اقتصاد جهانی افزایش یافته است. برخی از بازارهای نوظهور، با سرعت بیشتری در جهت پذیرش ساختارهای پیچیده بازار و استانداردهای نظارتی گام بر میدارند. این امر باعث افزایش اطمینان سرمایهگذار و در نتیجه رشد مستمر و ثبات بیشتر در این بازارها شده است. پیامد آشکار و مشخص این اقدامات، اثر مثبت آن بر نقدشوندگی در بازارهای مزبور است.
کشورهایی که بیش از همه تحت تاثیر بحران سال 98-1997 قرار گرفتند، فشار نقدینگی شدیدی را تجربه کردند که باعث ایجاد پرسشهای جدی در مورد کارکردهای سیستمهای مالی در اقتصاد و همچنین کفایت زیرساختهای نهادی این سیستمها شد. پس از آن اقداماتی به منظور شناسایی و رفع نقاط ضعف مربوط صورتگرفت که هدف از این اقدامات، بازگرداندن اعتماد به بازار و نیز اطمینان از کفایت انعطافپذیری ساختارهای بازار برای حذف عوامل منفی تاثیرگذار بر نقدشوندگی بود. یکی از نکات آموزنده بحرانهای مذکور، تاثیرات آنی و در برخی موارد بلندمدت کاهش اعتماد سرمایهگذار به بازار است. این کاهش اعتماد تقریبا هًمواره با کاهش شدید نقدشوندگی بازار و تبعات منفی بر سیستم مالی و کل اقتصاد همراه است.
بنابراین مقامات ناظر فعالانه در پی ارائهی نوآوریهایی هستند که توسعهی بلندمدت عواملی را که بر تعمیق بازارها اثرات مطلوبی دارند، تقویت کند. دستیابی به درجه نقدشوندگی باثبات در بازارها و در عین حال افزایش فعالیتهای معاملاتی نیز مدنظر این مقامات است. به عبارت دیگر، مقامات ناظر بهدنبال کسب اطمینان در مورد توانایی بازار در جذب و تحمل تبعات منفی بحرانهای مالی هستند. تلاشهای صورت گرفته در زمینه تنظیم مقررات نیز با هدف پشتیبانی از توسعه چارچوبهای ساختاری است که وجود بازاری توانمند، گسترده و عمیق را تضمین میکند (همان منبع، 1387 ، 9 ) 1.

 

2-2-2 عوامل تاثیرگذار بر نقدشوندگی
با در نظر گرفتن نسبت متوسط 5 ساله ی ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی با عنوان معیار مقایسهی کشورها (منبع:دادههای بانک جهانی) ، اوگاندا، مقدونیه و تانزانیا کوچکترین پاسخدهندگان تحقیق و آفریقای جنوبی، مالزی و چین تایپه بزرگترین بازارهای نوظهور در نمونه انتخابی را تشکیل میدهند.
در مورد پاسخهای تحقیق باید به چند نکته توجه کرد:
1) بسیاری از پاسخها بر اساس اطلاعات و بینش کیفی منحصر به کشور پاسخ دهنده است؛
2) موفقیت نوآوریهای به اجرا درآمده توسط مقامات ناظر در بسیاری از موارد به محیط فعالیت آنها بستگی دارد؛
3) پاسخها نشانگر آن است که سطح نقدشوندگی به جای وابستگی به یک عامل تاثیرگذار عمده، از ترکیب عوامل متعددی تاثیر میپذیرد.
4) با وجود آنکه بین نوآوریهای مربوط به حمایت از سرمایه گذار و سطح نقدشوندگی رابطه همبستگی مستقیمی مشاهده نگردید، عامل مذکور در بهبود سطح نقدشوندگی تاثیر به سزایی دارد.
5) با در نظر گرفتن این موضوع که بازارهای مورد مطالعه از نظر اندازه و میزان توسعه یافتگی تفاوتهای اساسی دارند، عوامل تاثیرگذار بر نقدشوندگی با توجه به سطح توسعه یافتگی در بازارهای مختلف، متفاوت هستند. بر این اساس، بیش از 25 عامل شناسایی شده است که در این بخش مورد بحث قرار میگیرند.

 

1-2-2-2 تمرکز مالکیت
در بسیاری از بازارهای نوظهور، میزان تمرکز در مالکیت سهام زیاد است به نحوی که بنا بر ادعای یکی از کشورها میزان تمرکز مالکیت تا 70 % نیز میرسد. بر اساس یافتههای تحقیق، تمرکز مالکیت ارتباط زیادی بامیزان سهام شناور آزاد دارد. دلایل اعلامشده برای زیادبودن تمرکز مالکیت را میتوان به صورت زیر برشمرد:
در بسیاری از کشورها، همچنان اکثریت سهام شرکتها )بسیاری از شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس) در اختیار سهامداران کنترل کننده یا مؤسس قرار دارد. با وجودالزامات برای عرضهی عمومی سهام، بسیاری از سهامداران کنترلکننده، تمایل ندارند حجمزیادی از سهام شرکتشان به صورت آزادانه مبادله شود. یکی از دلایلی که برای این موضوعاعلام میشود، آسیبپذیری آنها در تصاحب است.
به طور کلی افزایش نقدشوندگی مستلزم وجود سهام شناور آزاد کافی در بازار سهام به منظور معامله فعالانه آن توسط سرمایه گذاران- بهویژه سرمایه گذاران نهادی- است. استفاده از میزان سهام شناور آزاد در تعیین وزن یک سهم در شاخص، بیانگر اهمیت فزایندهی آن است.
میزان سهام شناور آزاد در مالزی نسبت به سایر کشورها بیشتر مورد توجه بوده است، به طوری که متوسط سهام شناور آزاد آن تقریباً 30 درصد سرمایه پرداخت شده را تشکیل میدهد. بسیاری از شرکتهای مالزیایی تحت کنترل گروه کوچکی از شرکای وابسته قرار دارند و توسط مدیران مالک اداره میشوند. به هر حال با وضع مجموعهای از مقررات توسط دولت و مقام ناظر بازار سرمایه، تلاش برای بهبود نقدشوندگی در بازار افزایش یافته است. کاهش تدریجی مقررات کنترلی بورس، کاهش درصد مالکیت دولت به منظور افزایش سهام شناوری آزاد و حذف سیاست محدودیت مالکیت سهام توسط اشخاص خارجی در سرمایه گذاریهای جدید، نمونه هایی از اقدامات صورت گرفته است.
1) دولتها نقش مهمی در توسعه اقتصادی، به ویژه در "بخشهای استراتژیک" بازارهای نوظهور، ایفا میکنند. به هر حال در اکثر کشورهای نوظهور، کاهش مالکیت دولت از طریق امکان حضور بخشخصوصی در نقشهای اساسیتر، روند محسوسی را طی میکند. تحقیق انجام شده در عمان نشان داد که افزایش داراییهای دولت اثر معکوسی بر حجم معاملات دارد. عمان تأکید کرده است که افق سرمایه گذاریهای دولت بلندمدت است. همچنین تحقیق مذکور نشان داد کاهش شدید میزان سهام شناور آزاد در بازار، بر نقدشوندگی اثر منفی داشته است. تحقیق مشابه دیگری که در سال 1998 دربارهی مداخله دولت در بازار در کشور هنگ کنگ انجام شده است ، نشان داد که مداخلهی دولت بر نقدشوندگی سهام مندرج در شاخص هنگ سنگ اثر منفی داشته است.
2) ترکیب سرمایه گذاران نیز بر نقدشوندگی بازار تاثیر دارد. نبود تنوع در بین سرمایه گذاران م

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مطالعه رابطه بین خط مشی های تقسیم سود سهام

دانلود مقاله بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
پیش بینی سود هر سهم در سرمایه گذاری ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، زیرا تغییرات قیمت سهام و واکنش مستقیم بازار سرمایه را در پی دارد. از طرفی در محیط تجاری کنونی به دلیل تغییرات سریع فناوری و شرایط مالی ، مدیران از دورنمای تجاری شرکت ارزیابی درستی ندارند و از این رو بروز خطاها در برآوردهای حسابداری ،اجتناب ناپذیر است.
این مسئله در مورد شرکتهای جدیدالورود به بورس ،به دلیل عدم سابقه معاملاتی و در نتیجه اطلاعات تاریخی اندک ، از اهمیت بیشتری برخوردار است و عدم تقارن اطلاعاتی نیز میان مدیران و سرمایه گذاران بالقوه ، در این شرکت ها بالااست . سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد خرید ، فروش یا نگهداری سهام ، به اطلاعاتی نظیر پیش بینی سود هر سهم که از سوی شرکت ها ارائه می شود اتکا می کنند . بنابراین دقت این پیش بینی که مبنای تصمیم گیری آن ها است حائز اهمیت است.
در این پژوهش رابطه بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی شرکتهای تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دو مقطع زمانی سال ورود به بورس و یکسال پس از ورود و حضور در بورس ، بر اساس داده های 84 شرکت طی دوره زمانی 1382تا1387 بررسی شده است. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد ، بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکتهای جدیدالورود ،درهر دو مقطع زمانی مورد مطالعه ، رابطه مثبت معناداری وجود دارد و نوع صنعت نیز بر این رابطه تأثیر گذار است .

 


مقدمه:
امروزه به دلیل گسترش فعالیت های اقتصادی ، توسعه بازارهای مالی و رونق سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه به خصوص بورس اوراق بهادار توسط اشخاص حقیقی و حقوقی ، مهم ترین ابزار جهت اتخاذ تصمیمات درست و کسب منفعت مورد انتظار و استفاده بهینه و مطلوب از امکانات مالی ، دسترسی به اطلاعات درست و به موقع و تحلیل دقیق و واقع بینانه آن می باشد.
از جمله اطلاعاتی که استفاده کنندگان ازااطلاعات مالی شرکتها در تصمیم گیری های خود مورد توجه قرار می دهند اطلاعات مرتبط با بازده سهام شرکت ها است . در این میان هرگونه اطلاعاتی که به نحوی مرتبط با شرکت بوده و با عملکرد و وضعیت مالی شرکت ارتباط داشته باشد بر بازده سهام تاثیر گذار خواهد بود .
سود پیش بینی شده هر سهم برای سال مالی آینده ، از جمله اطلاعاتی است که از سوی شرکت ها اعلام می شود . این اطلاعات بر قیمت سهام و به تبع آن بر بازده سهام اثر گذار است و چنانچه دارای محتوای اطلاعاتی باشد می تواند بر رفتار استفاده کنندگان به خصوص سهام داران بالفعل و بالقوه تاثیر گذاشته و باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود و بازده های غیر عادی (بازده ای کمتر یا بیشتر از بازده بازار) ایجاد کند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
یکی از اهداف اطلاعات حسابداری کمک به استفاده کنندگان در پیش¬بینی جریان¬های نقد ورودی آتی به واحد تجاری و به تبع آن پیش¬بینی بازده سرمایه¬گذاری است. بخشی از متغیرهای تأثیرگذار بر بازده سهام شرکت¬ها در بازار سهام ناشی از اطلاعات مالی است که از طریق سیستم حسابداری تهیه می¬شود. میزان تأثیر این اطلاعات بسیار پیچیده و تا حدی ناشناخته است. اگر اطلاعات حسابداری برای تعیین بازده سودمند باشد در آن صورت تغییرات در داده¬های حسابداری باید سبب تغییر در بازده سهام شرکت¬ها شود.
بورس اوراق بهادار به عنوان نماد بازار سرمایه ایران، تأثیرپذیری زیادی از تغییر چرخه¬های اقتصادی دارد. مدیران سرمایه¬گذاری و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی که در این بازار به معاملات سهام و سایر دارایی¬های مالی می¬پردازند، برای حفظ و افزایش ارزش سبد سرمایه¬گذاری خود نیاز به بررسی عوامل مختلف مؤثر بر بازده سرمایه¬گذاری¬های خود دارند.
پیش¬بینی¬های سود هر سهم در سرمایه¬گذاری¬ها از اهمیّت ویژه¬ای برخوردار است، زیرا در
شیوه¬های ارزیابی سهام عامل مهمی تلقی می¬شود و در بیشتر موارد، جزء اساسی روش¬های انتخاب سهام می¬باشد. اهمیت این پیش¬بینی به میزان انحرافی بستگی دارد که با واقعیت دارد. هر چه میزان این انحراف کمتر باشد، پیش¬بینی از دقت بیشتری برخوردار است و این مسئله برای استفاده کننده و تهیه کننده مهم تلقّی می¬شود.
تصمیم¬گیرندگان برای اتخاذ تصمیمات صحیح و دقیق، نیازمند اطلاعاتی مفید و سودمند هستند. بالتبع بیشتر اطلاعات باید از طریق گزارش¬های مالی شرکت در اختیار آن¬ها قرار گیرد. اکثر
استفاده¬کنندگان بر اقلامی تأکید دارند که تصور می¬کنند مربوط¬ترین اطلاعات است. اطلاعات مربوط به سود هر سهم، مقیاسی است که از نظر بیشتر استفاده¬کنندگان با اهمیّت و مربوط محسوب می¬شود. مشاهدات مستقیم و غیرمستقیم مؤید این است که سود هر سهم گزارش شده و سود هر سهم پیش¬بینی شده بر قیمت بازار سهام عادی اثر مستقیم می¬گذارد و سرمایه¬گذاران خواستار این اطلاعات هستند.مدیریت موظف است علاوه بر سود هر سهم ارائه شده از طریق صورت¬های مالی، برآورد آتی از دورنمای شرکت در قالب سود هر سهم پیش¬بینی شده را در اختیار استفاده¬کنندگان بگذارد.
تصمیم¬گیری صحیح سبب می¬شود سرمایه¬گذار به انتظارات و توقعات خود از سرمایه برسد و شرکت با ارائه اطلاعات درست می¬تواند اعتماد استفاده¬کننده را جلب کند.
در تحقیق حاضر، رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دو مقطع زمانی سال ورود به بورس و یک¬سال پس از ورود به بورس مورد بررسی قرار می¬گیرد.
در این فصل پس از بیان مسئله تحقیق به بیان اهمیّت و ضرورت آن می¬پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می¬کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سؤال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به فریضه¬های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.

 

2 ـ 1 تاریخچه مطالعاتی
بیورکلارک ورایت (1979)
بیورکلارک ورایت در مورد میزان واکنش بازار تحقیقی انجام دادند. آن¬ها نمونه متشکل از 276 شرکت را برای دوره 10 ساله از 1965 تا 1974 مورد مطالعه و تحقیق قرار دادند. در مورد هر شرکت موجود در این نمونه و برای هر سال که این نمونه مورد تحقیق قرار می¬گرفت، آن¬ها تغییرات غیر منتظره در سود خالص را محاسبه کردند، سپس با روش مبتنی بر الگوی بازار در صدد بر آمدند بازده غیر عادی سهام مربوط به تغییر غیر منتظره در سود خالص را محاسبه نمایند. این پژوهشگران با مقایسه کردن تغییرات غیر منتظره سود با بازده غیر عادی سهام به این نتیجه رسیدند که هر قدر شدت تغییرات در سود خالص غیر منتظره بیشتر باشد بازار اوراق بهادار واکنش بیشتری نشان خواهد داد، این نتیجه با کاربرد الگوی قیمت گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای و با روش مبتنی بر سودمندی اطلاعات از نظر تصمیم¬گیری سازگار است.
تحقیقات داخلی
محمد رضا ذاکری (1375) به بررسی تحلیلی کوتاه مدت و بلند مدت سهام جدید الوررود در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. هدف وی از انجام این تحقیق بررسی مقایسه بازده سهام جدید در مقایسه با بازده شاخص بورس اوراق بهادار در کوتاه مدت و بلند مدت می¬باشد. نتایج تحقیق حاکی از این می¬باشد که شرکت¬های جدید طی 4 ماه اول معامله به طور متوسط 7/11% بازده اضافی (غیر عادی) و در دوره بلند مدت 3 ساله 4/16% کسر بازده داشتند (ذاکری، 1375،ص 45)1.
حمید خالقی مقدم (1377)وی در رساله دکتری خود دقت پیش¬بینی سود شرکت¬های جدید الورود به بورس اوراق بهادار تهران و عوامل موثر بر آن رابرای سالهای 1373تا 1375 مورد بررسی قرار داد.از جمله عواملی که بر دقت پیش بینی سودشرکتها موثربوده ودرتحقیق اومورد بررسی قرار گرفته،متغیرهایی چون: اندازه شرکت ،عمرشرکت ،قیمت سهام ودرجه اهرم مالی شرکت است. وی به این نتیجه رسید که بین تغییرات قیمت سهام و دقت پیش بینی سود رابطه معکوس و بین دقت پیش بینی سود و اندازه شرکت های جدید الورود به بورس اوراق بهادار تهران رابطه مستقیم وجود دارد.
عبده تبریزی و دموری (1382)در تحقیقی با عنوان شناسایی عوامل مؤثر بر بازده بلند مدت سهام جدیداً پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، شرکت¬هایی را بررسی کردند که برای نخستین بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضه شده بودند. در این تحقیق شرکت¬های تازه وارد به بازار طی سال¬های 1369 تا 1374 مورد بررسی قرار گرفته¬اند و عوامل مؤثر بر بازده بلند مدت این شرکت-ها به طور خاص مورد آزمون قرار گرفته است. این عوامل عبارت از حجم معاملات سالانه سهام، اندازه شرکت و بازده کوتاه مدت حاصل از خرید و فروش سهام شرکت¬های مربوط است. نتایج این تحقیق نشان دهنده وجود بازده کوتاه مدت بیشتر سهام شرکت¬های جدیدالورود به بازار نسبت به شاخص بازار بوده است. بنابراین آنان عملکرد قیمت¬گذاری سهام شرکت¬های جدیدالورود به بورس را مشابه بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف دانسته¬اند (عبده تبریزی و دموری، 1382،ص 27)2.
بهرام فر (1383)وی در مقاله ای به بررسی تأثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیر عادی آتی سهام شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال¬های 74 ـ 82 پرداخت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می¬دهد که متغیرهای درجه اهرم مالی، اقلام تعهدی،ارزش بازار شرکت،نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام،هزینه استقراض،توزیع سود نقدی،با بازده غیر عادی سهام رابطه معکوس دارند.درحالی که متغیرهای نرخ بازده سرمایه¬گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، ، رابطه مستقیمی با بازده غیر عادی دارند.

 

3 ـ 1 بیان مسئله
گزارش¬های مالی از مهمترین فرآورده¬های سیستم اطلاعاتی حسابداری است که برای گروه¬های مختلفی از استفاده¬کنندگان برون سازمانی، اطلاعات مالی را در چارچوب مشخصی ارائه می¬کند که این اطلاعات در تعیین قیمت سهام بی¬تأثیر نیست. تغییرات قیمت سهام شرکت¬ها تحت تأثیر عوامل مختلفی است. یکی از عوامل موثر بر روند قیمت سهام یک شرکت نشانه¬ها و علائمی است که به صورت اطلاعات مختلف از داخل آن شرکت انعکاس می¬یابد و در دسترس سرمایه¬گذاران قرار می-گیرد. از جمله اطلاعات منتشره از سوی شرکت¬ها، صورت¬های مالی اساسی و اعلان سود پیش¬بینی شده هر سهم برای سال آینده است. این اطلاعات حسابداری نقش مهمی در تصمیم¬گیری سرمایه-گذاران در خصوص خرید، فروش و نگهداری سهام دارند.
پیش¬بینی سود حسابداری و تغییرات آن به عنوان یک رویداد اقتصادی از دیر باز مورد علاقه سرمایه-گذاران مدیران، تحلیل¬گران، پژوهشگران و اعتباردهندگان بوده است. بنا براین پیش¬بینی عنصر کلیدی در تصمیم¬گیری¬ها است.
از طرفی خرید سهام شرکت¬های جدیدالورود به بورس، نسبت به سایر شرکتها فرآیندی مخاطره آمیز است، زیرا به دلیل عدم سابقه معاملاتی، اطلاعات تاریخی مربوط به آن¬ها اندک است. از سوی دیگر عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران وسرمایه گذاران بالقوه، مهمترین مسئله ای است که سرمایه-گذاران در مورد این شرکت¬ها با آن مواجهند. در چنین شرایطی شرکت¬های جدیدالورود اطلاعاتی به بازار ارائه می کنند که بر مبنای آن¬ها سهام قیمت یابی می شود.
شواهد تجربی نشان می¬دهد سرمایه¬گذاران به اطلاعاتی نظیر سود هر سهم اتکاء کرده و در
قیمت¬گذاری سهام از آن استفاده می¬کنند. این پیش¬بینی¬ها بیانگر انتظارات مدیریت از عملکرد آتی شرکت است. بنابراین خطای پیش¬بینی سود عامل مهمی در عملکرد بازار ثانویه است. پژوهش¬های متعددی نیز در زمینه تبیین عوامل مؤثر در پیش بینی سود و بازده سهام وجود دارد که بر مربوط بودن سود پیش¬بینی شده در تصمیم¬گیری استفاده کنندگان صورت¬های مالی تأکید دارند. این پژوهش-ها در حوزه عرضه اولیه سهام و یا پس از چند سال فعّالیّت در بازار سرمایه هستند.
با توجه به مطالب فوق این سؤال مطرح می¬شود که آیا خطای پیش¬بینی سود هر سهم بر بازده غیر عادی سهام شرکت¬ها در سال ورود به بورس تأثیر می¬گذارد؟ و آیا این تأثیر با گذشت یک سال از ورود شرکت¬ها به بورس همچنان وجود دارد یا تغییر می¬کند؟و در صورت تغییر ناشی از چه عواملی است؟

 

¬4 ـ 1 چارچوب نظری تحقیق
در سال¬های اخیر نحوه گزارشگری و افشای اطلاعات حسابداری مؤثر بر تصمیمات استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی مورد توجه محقّقین حسابداری قرار گرفته است. بسیاری از تحقیقات اخیر به بررسی توان پیش¬بینی اقلام حسابداری پرداخته است. استفاده¬کنندگان از صورت-های مالی توجه بیشتر و عمیق¬تری به قدرت پیش¬بینی اقلام مندرج در این صورت¬ها داشته¬اند. از نظر تحلیل¬گران مالی، اقلام صورت¬های مالی با توجه به میزان توان پیش¬بینی در تصمیم¬گیری ارزش دارند.
عرضه عمومی سهام یکی از متداول¬ترین روش¬های واگذاری شرکت¬های دولتی به بخش خصوصی است، بدون تردید قیمت¬گذاری مناسب سهام در عرضه اولیّه برای شرکت¬هایی که برای نخستین بار وارد بازار سرمایه می¬شوند بسیار حائز اهمیّت است. زیرا اگر قیمت عرضه اولیّه سهام کمتر از واقع تعیین شود شرکت به منابع مورد نیاز خود دست پیدا نکرده و چنان چه قیمت عرضه اوّلیّه بیش از واقع تعیین شود سرمایه¬گذاران ازخرید سهام خودداری می¬کنند.
با وجود این که در اکثر کشورها، تحقیقات متعددی در خصوص سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزش¬گذاری یا برآورد قیمت عرضه اوّلیّه و ارتباط آن با بازده کوتاه مدت و بلند مدت سهام به عمل آمده، تحقیقاتی که در ایران صورت گرفته انگشت شمار است (از جمله تحقیق ظریف فرد 1383، ایمانی 1384 و باقر زاده 1386) ـ نتایج این اطلاعات حاکی از این است که بازده بلند مدّت سهام جدید کمتر از بازده بازار است که از آن تحت عنوان معمای عملکرد کمتر سهام جدید نام برده شده است.
از دهه 90 تاکنون تحقیقات کاربردی بیشتری در مورد تأثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیر عادی سهام و سودمندی اطلاعات حسابداری برای تحلیل¬گران مالی و سرمایه¬گذران انجام شده است.

 

 

 

 

 


جدول شماره (1ـ 1) تحقیقات متعددی را که در این زمینه صورت گرفته در خود جای داده و چارچوب نظری تحقیق برگرفته از این تحقیقات می¬باشد.
جدول (1 ـ 1) مطالعات انجام شده در ارتباط با متغیرهای تحقیق
سال محقق / محققین متغیر مورد مطالعه یافته¬¬های پژوهش
1983 کوپر و تیلور طول دوره پیش¬بینی و دقت پیش-بینی سود بین طول دوره پیش¬بینی و دقت
پیش ¬بینی سود رابطه منفی وجود دارد.
1992 کوک اندازه شرکت و دقت پیش¬بینی سود بین اندازه شرکت و دقت پیش¬بینی سود رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
2000 هارتنت و رامک اعتبار حسابرسی و خطای پیش-بینی سود بین اعتبار حسابرسی و خطای
پیش¬بینی سود رابطه معنادار منفی وجود دارد.
2009 یانتی و فلورنس اندازه شرکت، طول دوره
پیش¬بینی، صنعت، و خطای پیش-بینی سود و بازده خطای پیش¬بینی روی عملکرد (بازده) کوتاه مدت سهام در عرضه¬های اولیه اثر می-گذارد.
2001 فرت سود و بازده غیر عادی ارتباط معنی¬دار مثبت بین خطای برآورد سود و بازده غیر عادی سهام وجو دارد.
2000 آلوارز و گنزالز بازده بلند مدت و عرضه اولیه بین عرضه اولیه زیر قیمت و بازده بلند مدت عرضه اولیه سهام رابطه مثبت وجود دارد.
2000 اکبو و نرلی اهرم، نقد شوندگی و بازده بلند مدت عرضه اولیه شرکت¬های عرضه کننده سهام، دارای اهرم کمتر و نقد شوندگی بیشتر در هر یک از سه سال پس از عرضه اولیه هستند که کاهش ریسک و بازده مورد انتظار سهامداران را تحقق می¬بخشد.

 

2004 محمد عمران بازده کوتاه مدت و بلند مدت سهام انتشار یافته دارای بازده غیر عادی مثبت از شروع انتشار تا یک سال بعد و بازده¬های غیر عادی منفی در دوره زمانی سه تا پنج ساله می¬باشد.
1992 بکارت و هدریک سود تقسیمی و بازده سود تقسیمی بر بازده غیر عادی آتی سهام تأثیر گذار است.
1995 و 1997 فاما و فرنچ ارزش بازار، درجه اهرم مالی و بازده غیر عادی ارزش بازار و درجه اهرم مالی از متغیرهای مؤثر بر بازده غیرعادی آتی سهام هستند.
1382 عبده تبریزی و دموری بازده بلند مدت وجود بازده کوتاه مدت بیشتر سهام شرکت¬های جدیدالورود به بازار نسبت به شاخص بازار و بازده بلند مدت کمتر نسبت به شاخص بازار است.
2004 زالوکی، کمبل، گوداکری بازده بلند مدت و عرضه اولیه بازده بلند مدت در صنایع مختلف و در تابلو اصلی و فرعی عرضه اولیه تفاوت معنا دار است.
2002 کلارکسون و همکاران دقت برآورد سود و بازده سهام سود افشا شده در گزارش¬های
شرکت¬های دارای عرضه عمومی اولیه با ارزش بوده و بین دقت برآورد سود و بازده سهام رابطه منفی معناداری وجود دارد.
2003 جرجیا خطای پیش¬بینی سود و بازده غیر عادی بین خطای پیش¬بینی سود و بازده غیر عادی سهام رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
2005 لونکانی و همکاران سود و بازده بلند مدت غیر عادی برآوردهای سود مدیران خوش بینانه بوده و دقت بیشتری نسبت به
مدل¬های سری زمانی دارد و بین برآورد سود و بازده بلند مدت رابطه منفی وجود دارد.
5 ـ 1 اهمیّت و ضرورت تحقیق
در دنیای سرمایه¬گذاری، تصمیم¬گیری مهمترین بخش از فرآیند سرمایه¬گذاری است که طی آن سرمایه¬گذاران در جهت رسیدن به حداکثر منافع و ثروت خویش ، نیازمند اتخاذ بهینه¬ترین تصمیمات
می¬باشند. در این ارتباط مهمترین عامل فرآیند تصمیم¬گیری، اطلاعات است. اطلاعات می¬تواند برفرآیند تصمیم¬گیری تأثیر بسزایی داشته باشد. زیرا موجب اخذ تصمیمات متفاوت در افراد متفاوت می¬شود. در بورس اوراق بهادار نیز تصمیمات سرمایه¬گذاری متأثر از اطلاعات است. نظریه پردازان بازارهای اوراق بهادار، گزارشگری مالی را مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه¬گذاران می-دانند. به همین دلیل یکی از اهداف حسابداری و تهیه صورت¬های مالی فراهم کردن اطلاعات به منظور تسهیل تصمیم¬گیری است.
بر این اساس اطلاعات حسابداری بایستی سرمایه¬گذاران را جهت پیش¬بینی رویدادهای آتی یاری دهد. سرمایه¬گذاران اغلب به دنبال به حداکثر رساندن بازده سرمایه¬گذاری خود هستند. جهت این امر تشخیص این که سهام چه زمانی خریداری شده، تا کی نگهداری و چه زمانی فروخته شود آنها را قادر به تأمین هدف به حداکثر رساندن منافع حاصل از سرمایه¬گذاری¬های خود می¬نماید.
بدین علّت موضوع بررسی رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت-ها در دو مقطع زمانی انتخاب گردید تا از طریق بررسی تجربی و انجام آزمون¬های علمی بر روی اطلاعات وقوع یافته طی سال¬های متمادی در بورس اوراق بهادار تهران راهکارهای مفیدی در امر تصمیم¬گیری خرید و فروش سهام به سرمایه¬گذران در بورس اوراق بهادار تهران ارائه شود. همچنین این تحقیق در راستای کمک به تصمیم¬گیرندگان و مدیران مالی برای پیش¬بینی سود در بودجه سال مالی و مقایسه میزان تحقق سود واقعی و پیش¬بینی شده در پایان سال مالی و نهایتاً اعمال تعدیلات لازم می¬باشد.

 

6 ـ 1 اهداف تحقیق
نظر به این که مدیران، تحلیل¬گران و سرمایه¬گذاران بیشترین توجه خود را به سود گزارش شده شرکت¬ها اختصاص داده¬اند به نحوی که از آن برای ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می¬کنند و هم چنین با توجه به این که تصمیم¬گیری در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام برای سرمایه¬گذران از اهم امور تلّقی می¬گردد و گذشته از دیگر شواهد و اطلاعات، توان پیش¬بینی نرخ بازده سهام در اخذ چنین تصمیماتی بسیار تأثیرگذار می¬باشد، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت¬ها در دو مقطع زمانی می¬باشد.
امیدواریم نتایج این تحقیق بتواند به عنوان ابزار و معیاری جهت سنجش میزان دقت پیش¬بینی سود شرکت¬ها مورد استفاده قرار گیرد و سرمایه¬گذران نیز بتوانند تصمیمات بهینه¬ای اتخاذ کنند.
مدل تحقیق و شیوه اندازه¬گیری متغیرها
مدل پژوهش حاضر به صورت زیر ارائه می¬گردد. در مدل ارائه شده تمام متغیرها به صورت سالانه محاسبه می گردد :
(1 ـ 1)
ABRt = α 0 + α 1 FEit + α 2 SIZeit + α 3 Flit + α 4 ROAit + α5 LARit + α6 CFoit + α7 Li /EQ + α8 I it + α9 ( DPS/ EPS ) it + E it
که در آن:
ABRt : بازده غیر عادی سهام شرکت i در زمان t (متغیر وابسته)
FEit : خطای برآورد سود هر سهم شرکت i در زمان t (متغیر مستقل)
SIZe : اندازه شرکت (متغیر کنترل)
Fl : درجه اهرم مالی (متغیر کنترل)
ROA : بازده دارایی (متغیر کنترل)
LAR :بازده دارایی¬های ثابت (متغیر کنترل)
CFo : وجوه نقد عملیاتی (متغیر کنترل)
Li / EQ : نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (متغیر کنترل)
I : هزینه بهره (متغیر کنترل)
DPS/ EPS : توزیع سود نقدی (متغیر کنترل)
E : خطای برآورد
α 0 : عرض از مبدأ رگرسیون
α 1 تا α 9 : برآورد کننده شیب خط رگرسیون
که شیوه محاسبه هر یک از متغیرها به شرح زیر است:
بازده غیرعادی
بازده غیر عادی برابر است با تفاوت بین نرخ بازده شرکت و بازده بازار، برای تعیین بازده غیرعادی از مدل تعدیل شده بازار (مدل ساده بازار) استفاده می¬شود (ایزدی نیا، 1382 ، ص 116).
ABRit = Rit – Rmt
(2-1)
که:
Rit : نرخ بازده سالانه سهام i در زمان t
Rmt : نرخ بازده سالانه بازار در زمان t
نرخ بازده سالانه سهام:
نرخ بازده سهام برای شرکت¬های نمونه به صورت زیر محاسبه می¬شود:
(3 ـ 1)
Rit=(Pit+Dit-Pi0)/Pi0×100
که:
Pit : قیمت سهام i در انتهای زمان t
Pio : قیمت سهام i در ابتدای زمان t
Dit : سود سهام پرداختی توسط شرکت i در زمان t
نرخ بازده سالانه بازار:
در این تحقیق نرخ بازده بازار بر اساس شاخص کل بورس سهام محاسبه خواهد شد.
(4 ـ 1)
Rmt=(Imt-Im0)/Im0
که:
Imt : شاخص کل بورس در پایان زمان t
Imo : شاخص کل بورس در ابتدای زمان t
خطای پیش¬بینی سود هر سهم
برای اندازه¬گیری خطای پیش¬بینی سود هر سهم از شاخص زیر استفاده می¬شود:
(5 ـ 1)

FE=(At-Ft)/Ft×100

 

که:
At : سود واقعی شرکت در زمان t
Ft: سود پیش¬بینی شده شرکت در زمان t
همچنین شیوه اندازه¬گیری متغیرهای کنترل در جدول زیر ارائه شده است:
جدول (2 ـ 1) شیوه اندازه¬گیری متغیرهای کنترل
عنوان متغیر شیوه اندازه¬گیری
اندازه شرکت (قیمت بازار سهام × تعداد سهام) LOG
درجه اهرم مالی کل بدهی ها
کل دارایی ها
بازده دارایی سود وزیان پس از کسر مالیات
کل دارایی ها
بازده دارایی¬های ثابت جمع درآمدها
خالص دارایی های ثابت
وجوه نقد عملیاتی وجوه نقد عملیاتی
تعداد سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبات سهام () کل بدهی
حقوق صاحبان سهام
هزینه بهره هزینه بهره
تعداد سهام
توزیع سود نقدی سود نقدی تقسیم شده
سود هر سهم

 

7ـ 1 حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق چارچوبی را فراهم می¬کند تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد.

 

1-7-1قلمرو مکانی تحقیق
جامعه آماری مورد مطالعه کلیه شرکت¬های تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن معیارهای ذکر شده می¬باشد.

 

2-7-1قلمرو زمانی تحقیق
دوره زمانی این پژوهش با توجه به در دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق و محدودیت¬های هزینه و زمان، 6 ساله و از ابتدای سال 1382 تا انتهای 1387 می¬باشد.

 

3-7-1قلمرو موضوعی تحقیق
در این پژوهش، بررسی رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام مربوط به شرکت¬های جدیدالورود در بورس اوراق بهادار تهران در دو مقطع زمانی مورد کنکاش قرار می-گیرد.

 

8 ـ 1 فرضیه¬ های تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق، سؤالات اساسی پژوهش و هم چنین چارچوب نظری تحقیق فرضیّات زیر تدوین و ارائه می¬گردد تا پس از جمع آوری اطلاعات، آن¬ها را برای تأیید یا رد مورد آزمون قرار دهیم:
فرضیات اصلی:
بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام در سال ورود به بازارسرمایه رابطه وجود دارد.
بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام شرکت پس از یک سال از ورود به بازارسرمایه رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی:
نوع صنعت بر رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام تأثیر می¬گذارد.

 

9 ـ 1 ـ تعریف واژه¬ها و اصطلاحات
بازارسرمایه
بازار سرمایه ، بازاری برای دارایی هایی با سر رسید بیش از یک سال (ابزار مالی بلند مدت)محسوب می گردد . از طریق انتشار اوراق بهادار توسط واحدهای متقاضی سرمایه که دارای فرصت های سرمایه گذاری مناسب تر و نیازمند به تامین مالی بلند مدت می باشند ، پس اندازهای افراد به سرمایه گذاری تبدیل می گردد. در بازار سرمایه عرضه و تقاضای سرمایه ، نرخ بازدهی سرمایه را مشخص می کند (راعی و تلنگی ، 1387،ص44-42 ) .
عرضه عمومی اولیه
در بازارهای اولیه، اوراق انتشار یافته توسط شرکت¬ها برای اولین بار عرضه گشته و بدین ترتیب دارایی¬های مالی شرکت یا منابع مالی بلند مدت مبادله و تشکیل سرمایه صورت می گیرد (راعی و تلنگی، 1387،ص 42) .
بازده سهام :
بازده در فرآیند سرمایه¬گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می¬کند و پاداشی برای
سرمایه¬گذاران محسوب می¬شود. بازده ناشی از سرمایه¬گذاری برای سرمایه¬گذران حائز اهمیت است، برای این که تمامی بازی سرمایه¬گذاری به منظور کسب بازده صورت می¬گیرد. یک ارزیابی از بازده
تنها راه منطقی (قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایه¬گذران می¬توانند برای مقایسه سرمایه¬گذاری-های جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه¬گذاری، اندازه¬گیری بازده واقعی لازم است.
مخصوصاً این که بررسی بازده به گذشته در تخمین و پیش¬بینی بازده¬های آتی نقش زیادی دارد (شباهنگ، 1375، ص 4) .
بازده غیرعادی :
از تفاوت بازده واقعی سهام و بازده مورد انتظار یا بازده کل بازار محاسبه می¬شود (پارساییان ، 1385 ، ص227) .
بازده واقعی (تحقق یافته) :
بازدهی است که واقع شده یا بازدهی است که کسب شده و به وقوع پیوسته است (راعی و سعیدی، ص 118) .
یکی از روش¬های متداول در محاسبه نرخ بازده واقعی روش اضافه ارزش است که علاوه بر تغییرات قیمت سهام، سود دریافتی در طی سال را مد نظر قرار می¬دهد (دوانی، 1381، ص 57)
بازده مورد انتظار :
بازده مورد انتظار بازدهی است که سرمایه¬گذران انتظار دستیابی به آن را برای این که احساس کنند به اندازه کافی پاداش دریافت نموده¬اند، دارند (رهنمای رودپشتی و دیگران، 1386،ص 10) .
خطای پیش¬بینی سود :
به عنوان تفاوت بین سود واقعی کسب شده و سود پیش¬بینی شده (مورد انتظار) تعریف
می¬شود (کوتاری، 2001، ص 11) .
نوع صنعت :
عبارتست از گروه صنعتی که شرکت با توجه فعالیّتش در آن گروه طبقه¬بندی می¬شود. به بیان دیگر صنعت عبارتست از گروه شرکت¬هایی که محصولات آن¬ها جایگزین نزدیکی برای هم هستند.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
سرمایه¬گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است. سرمایه¬گذاری نیازمند برنامه¬ریزی است. برنامه¬ریزی، امکان بهره¬برداری مناسب از فرصت¬های موجود را فراهم می¬آورد. برای افزایش اثر بخشی برنامه¬ریزی باید توانایی پیش¬بینی صحیح و مستمر را بهبود بخشید. پیش¬بینی عنصر کلیدی در تصمیم¬گیری¬های اقتصادی است.
سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان، مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم¬گیری¬های اقتصادی متکی به پیش-بینی و انتظارات هستند. هم¬چنین توجه به بودجه سالانه شرکت، پیش¬بینی تولید، فروش و سود هر سهم آن و کنترل بودجه در گزارش¬های میان دوره¬ای و میزان تحقق پیش¬بینی¬ها، در تغییرات قیمت سهام تأثیر بسزایی دارد. شاید بتوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را در پیش¬بینی سود هر سهم جستجو کرد. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده¬کنندگان از اطلاعات شرکت¬ها پیش¬بینی¬های سود ارائه شده توسط آن¬ها در فواصل زمانی معین است.
در مطالعات بال وبراون ،1968، و فاستر ،1977، پیرامون محتوای اطلاعاتی سود سالانه و فصلی و واکنش بازار اوراق بهادار به اعلام سود حسابداری، مشخص شد که شرکت¬هایی با اخبار خوب (افزایش غیر منتظره سود) دارای بازده غیر منتظره مثبت و شرکت¬هایی با اخبار بد (کاهش غیر منتظره سود) دارای بازده غیر منتظره منفی هستند.
در این فصل بر مبنای چارچوب نظری اشاره شده در فصل گذشته، به مرور ادبیات تحقیق و هم چنین مطالعات انجام گرفته پیرامون موضوع تحقیق در خارج و داخل ایران خواهیم پرداخت.

 

2 ـ 2 بازار مالی
بازار مالی، بازار رسمی و سازمان یافته¬ای است که در آن انتقال وجوه از افراد و واحدهایی که با مازاد منابع مالی مواجه هستند به افراد و واحدهای متقاضی وجوه (منابع) صورت می¬گیرد. بدیهی است که در این بازارها اکثریت وام دهندگان را خانوارها و اکثریت متقاضیان وجوه را بنگاه¬های اقتصادی و دولت تشکیل می¬دهند (راعی و تلنگی، 1387، ص6)1.
بازار مالی، امکانات لازم را برای انتقال پس¬انداز از اشخاص حقیقی و حقوقی به سایر اشخاصی که فرصت¬های سرمایه¬گذاری مولد در اختیار دارند و نیازمند منابع مالی هستند، فراهم
می¬کند. انتقال وجوه مزبور تقریباً در کلیه موارد به ایجاد دارایی مالی منتج می¬شود، که در واقع ادعایی است نسبت به در آمدهای آتی دارایی¬های شخصی (حقوقی) که اوراق بهادار را صادر و منتشر کرده است (شباهنگ، 1375، ص 13)1.

 

1 ـ 2 ـ 2 طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر حسب حق مالی، سررسید حق مالی، مرحله انتشار، واگذاری فوری، ساختار سازمانی خارجی و داخلی طبقه¬بندی می¬گردد. بازار مالی بر حسب سررسید حق مالی به دو نوع بازار پول و بازار سرمایه تقسیم می¬شود.

 

1 ـ 1 ـ 2 ـ 2 بازار پول
بازار پول، بازاری برای ابزار بدهی کوتاه مدت می¬باشد. در بازار پول، مازاد نقدینگی افراد و واحدهای اقتصادی، از طریق پس¬انداز یا سپرده¬های بانکی، در اختیار واحدهای اقتصادی قرار
می¬گیرد. در بازار پول، از عرضه و تقاضای پول، نرخ بهره تعیین می¬شود.

 

2 ـ 1 ـ 2 ـ 2 بازار سرمایه
بازار سرمایه، بازاری برای دارایی مالی با سر رسید بیش از یک سال (ابزار مالی بلند مدت) محسوب می¬گردد و از طریق انتشار اوراق بهادار توسط واحدهای متقاضی سرمایه که دارای فرصت¬های سرمایه¬گذاری مناسب¬تر و نیازمند به تأمین مالی بلند مدت می¬باشند، پس اندازهای افراد به
سرمایه¬گذاری تبدیل می¬گردد. در بازار سرمایه عرضه و تقاضای سرمایه، نرخ بازدهی سرمایه را مشخص می¬کند. بازارهای سرمایه به دو بخش اصلی تقسیم¬بندی می¬گردند: بازار اوّلیّه و بازار ثانویّه. در بازارهای اوّلیّه، اوراق بهادار انتشار یافته توسط شرکت¬ها برای اولین بار عرضه گشته و بدین ترتیب دارایی¬های مالی شرکت با منابع مالی بلند مدت مبادله و تشکیل سرمایه صورت می¬گیرد. در بازارهای ثانویه، اوراق بهاداری که در قبل به بازار عرضه شده¬اند، مبادله می¬شوند (عبده تبریزی، 1376،ص 18)2.

 

3 ـ 2 سودمندی محتوای اطلاعاتی سود و واکنش بازار سرمایه
براساس تحقیقات تجربی صورت گرفته به نظر می¬رسد اطلاعات حسابداری برای سرمایه ¬گذاران جهت برآورد ارزش مورد انتظار و ریسک بازده اوراق مفید و سودمند است. فقط کافی است در نظر داشته باشیم اگر اطلاعات حسابداری محتوا و بار اطلاعاتی نداشت هیچگونه بازنگری در پیش¬بینی¬ها در اثر دریافت آن¬ها وجود نخواهد داشت و بنابراین باعث تصمیمات خرید و فروش نخواهد شد و بدون تصمیمات خرید یا فروش هیچ گونه تغییری در حجم معاملات و قیمت وجود نخواهد داشت. اطلاعات در حد خودشان مفیدند اگر باعث تغییر عقاید و رفتارهای سرمایه¬گذاران شوند، به علاوه میزان و درجه مفید بودن می¬تواند به وسیله وسعت و اندازه تغییرات حجم و قیمت به دنبال انتشار اطلاعات اندازه¬گیری شوند (محمدی، 1389، ص 16)1.
نتایج مطالعه ارتباط بین سود، نرخ بازده غیر عادی و حجم فعالیت که از سوی بال و براون انجام گرفت این بود که بین سود و بازده غیرعادی رابطه معناداری وجود دارد و سود اطلاعاتی را به بازار سهام منتقل می¬کند. از طرفی سود می¬تواند عاملی در تعیین قیمت سهام باشد، زیرا بر اساس فرضیه بازار کارا، اطلاعات ممکن است از منابع دیگر کسب شوند و تأثیر لازم را بر قیمت سهام بگذارند. اگر چه از دیدگاه محتوای اطلاعاتی، مفهوم سود سودمندی فعالیّت حسابداری را توصیف می¬کند، امّا از دیدگاه معیار اندازه¬گیری بنیادی ارزش سهام، کماکان مورد تردید است. بر اساس مفروضات بازار کارای سرمایه که پژوهش¬های تجربی نیز مؤید آن است، سود حسابداری دارای محتوای اطلاعاتی است (خالقی مقدم، 1377،ص99)2.
بنابراین انتظار می¬رود در مورد شرکت¬های جدیدالورود به بورس سودهای پیش¬بینی شده همراه با محتوای اطلاعاتی باشد. معمولاً اطلاعات صورت¬های مالی به صورت خالص به پیش¬بینی¬های زیر در مورد رفتار سرمایه¬گذاران به خصوص واکنش به اطلاعات صورت¬های مالی محدود می¬شود. (نوروزبیگی، 1386، ص 175)3.
سرمایه¬گذاران درباره بازده مورد انتظار و ریسک دارای باورهای پیشین هستند. این باورهای پیشین بر پایه اطلاعاتی قرار دارد که در دسترس همگان است تا این که سود جاری شرکت اعلام شود (که سرمایه¬گذاران در باورهای خود تجدید نظر خواهند کرد.). حتی اگر این باورها بر پایه اطلاعاتی قرار داشته باشد که در دسترس همگان است، هیچ الزامی وجود ندارد که باورهای پیشین همانند باشند، زیرا سرمایه¬گذاران در برابراطلاعاتی که کسب می¬کنند و نیز از نظر توانایی تفسیر متفاوتند.

 

هم چنین امکان دارد این باورهای پیشین شامل انتظاراتی باشد که درباره قدرت سودآوری آینده و کنونی شرکت نظیر بازده آینده اوراق بهادار، تا حدودی به سودآوری آن بستگی دارد.
پس از اعلام سود خالص سال جاری، برخی از سرمایه¬گذاران در صدد برمی¬آیند اطلاعات بیشتری بدست آورند و این از طریق تجزیه و تحلیل عدد متعلق به سود میّسر خواهد شد. برای مثال اگر سود خالص بالا برود یا از مقدار مورد انتظار بیشتر باشد این می¬تواند به عنوان خبر خوبی به حساب آید.
اگر وضع بدین گونه باشد سرمایه¬گذاران با استفاده از نظر بیز در باورهایی که درباره بازده و قدرت سودآوری آینده شرکت دارند تجدید نظر خواهند کرد. برخی از سرمایه¬گذاران (کسانی که در مورد سود خالص جاری انتظارات بالاتری داشتند) احتمالاً همین عدد سود خالص را به عنوان یک خبر بد تفسیر خواهند نمود.
سرمایه¬گذارانی که در باورهای خود نسبت به سودآوری آینده و بالا رفتن بازده شرکت تجدید نظر کرده¬اند تمایل بیشتری نشان می¬دهند تا تعداد بیشتری سهم شرکت را به قیمت کنونی بازار خریداری کنند و کسانی که در بازار در باورهای خود در جهت عکس تجدید نظر کرده¬اند عمل عکس گروه دوّم را انجام خواهند داد. ارزیابی سرمایه¬گذاران در مورد ریسک این سهام مورد تجدید نظر آنان قرار خواهد گرفت.
ما انتظار داریم پس از اعلام سود خالص شاهد این موضوع باشیم که معامله بر روی سهام شرکت افزایش یابد. گذشته از این، هر قدر تفاوت در باورهای پیشین سرمایه¬گذاران و تفسیرهایی را که بر اساس اطلاعات مالی کنونی انجام می¬دهند، بیشتر باشند، حجم این معاملات بیشتر خواهد شد. اگر سرمایه¬گذاران سود خالص گزارش شده را به عنوان خبر خوب تفسیر کنند (و در نتیجه بر انتظاراتی که درباره بازده و سوددهی آینده شرکت دارند بیفزایند) کسانی را تحت الشعاع قرار خواهند داد که اعلام سود خالص را به عنوان خبر بد تفسیر می¬کنند. در چنین شرایطی ما انتظار داریم شاهد افزایش قیمت سهام شرکت باشیم. بنابراین سود به عنوان یکی از اطلاعاتی است که تغییرات قیمت سهام را موجب می¬شود. بازده سهام شامل سود تقسیمی و قیمت سهام است در نتیجه هر عاملی ثروت سهامداران را افزایش خواهد داد که سبب افزایش قیمت سهام واحد تجاری شود، از این رو سود همواره مورد توجه سرمایه¬گذاران است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  116  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی

دانلود پروژه آماده حسابداری - تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام با فرمت word

اختصاصی از فی لوو دانلود پروژه آماده حسابداری - تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام با فرمت word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه آماده حسابداری - تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام با فرمت word


دانلود پروژه آماده  حسابداری - تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام با فرمت word

عنوان :
تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 124 صفحه

تکه های از عناوین متن :

فهرست مطالب فصل 1
1: موضوع تحقیق
2: اهمیت موضوع
3: دلیل انتخاب موضوع
4: مواد و ملزومات مورد نیاز برای تحقیق
فصل 2
پیشینه تحقیق
مبانی نظری
مقدمه
قیمت هرسهم به سود هر سهم و سایر معیارهای ارزشگذاری
1-فرضیه ریسک گریزی تضمین کننده فروش اوراق بهادار
2-فرضیه بیمه ضمنی در مقابل مسئولیت های قانونی
3-فرضیه قدرت انحصاری
4-فرضیه شهرت ( اعتبار ) موسسات تامین سرمایه
5-فرضیه حباب سفته بازی
6- فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی
7- فرضیه علامت دهی
8- فرضیه بازارهای « سهام جدید داغ »
9- فرضیه « گرایشات و علائق زود گذر » و فرضیه « عکس العمل بیش از اندازه » سرمایه گذاران
10- فرضیه انتشار سهام  جدید طی دوره های حجم بالای انتشار
روش تحقیق و آزمون فرضیات
فرضیات تحقیق
فرضیه اول : عملکرد کوتاه مدت کل ( تعدیل نشده ) سهام جدید بیشتر از عملکرد کوتاه مدت بازار است .
فرضیه دوم :عملکرد بلند مدت کل ( تعدیل نشده ) سهام جدید کمتر از عملکرد بلند مدت بازار است .
فرضیه سوم : رابطه میان عملکرد بلند مدت سهام جدید با حجم معامله سالانه آن منفی است .
فرضیه چهارم : رابطه میان عملکرد بلند مدت سهام جدید باندازه شرکت مثبت است.
فرضیه پنجم : رابطه میان عملکرد بلندمدت سهام جدید با عملکرد کوتاه مدت تعدیل شده سهام جدید منفی است .
تعاریف عملیاتی واژه ها
سهام جدید
بازده سهام
بازده تعدیل شده سهام جدید (بازده غیر عادی سهام جدید )
دوره کوتاه مدت
دوره بلند مدت
عملکرد بلند مدت بازار
عملکرد بلند مدت کل ( تعدیل نشده ) سهام جدید
عملکرد بلند مدت تعدیل شده سهام جدید
عملکرد کوتاه مدت تعدیل شده سهام جدید ( عرضه اولیه زیر قیمت سهام جدید )
حجم سالانه معامله سهام جدید
روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها
تحقیقات انجام شده در ایران
یافته های تحقیق :
عملکرد بلند مدت سهام جدید بر مبنای انتشار
عملکرد بلند مدت سهام جدید بر مبنای بازده اولیه
عملکرد بلند مدت سهام جدید بر مبنای اندازه شرکت
عملکرد بلند مدت سهام جدید بر مبنای حجم معامله
عملکرد بلند مدت سهام جدید بر مبنای صنعت
بازده های غیر عادی سهام جدید
آزمون فرضیه ها و تفسیر نتایج
آزمون فرضیه اول
آزمون فرضیه دوم
آزمون فرضیه های سوم و چهارم و پنجم
رگرسیون چند متغیره
مفهوم سود
مدیریت سود
ابزار های مدیریت سود
ماهیت سود
اهداف و دلایل اندازه گیری سود
نقش اطلاعاتی سود
نقش سود در شرکت
کیفیت سود
رفتار سود در نوشته های حسابداری
عوامل موثر بر قیمت و P/E
اطلاعات حسابداری  و قیمت سهام
ارتباط بین سود و ارزش سهم در شرایط اطمینان و بازار کامل
ارتباط بین سود و ارزش سهام در شرایط عدم اطمینان و بازار تناقص
تاثیر اظهار نظر حسابرسان بر قیمت سهام
سود سهام
ماهیت سود سهام
سود سهام می تواند به اشکال زیر توزیع شود :
عادی :
خاص :
انواع سود سهام :
1- سود نقدی سهام :
2- سود غیر نقدی سهام :
3- سود تصفیه :
4- سود تعهد شده :
5- سود سهمی :
تاریخهای مرتبط با سود سهام :
تاریخ پیشنهاد و اعلام سود سهام :
تاریخ شناسایی سهامداران مشمول سود :
تاریخ موثر شناسایی سهامداران مشمول سود :
تاریخ پرداخت سودسهام:
محدودیتهای تقسیم سود :
بازده سهام
حداکثر شدن سود به عنوان یک معیار
حداکثر شدن عایدی هر سهم به عنوان یک معیار :
حداکثر شدن قیمت سهم :
تفاوت مطلوبیت سهامداران :
محاسبه بازده هر سهم :
روشهای محاسبه بازده سهام :
2- روش نسبت درآمد به قیمت :
روشهای محاسبه بازده سهامداران :
فصل 3
نتیجه گیری
نتیجه گیری و پیشنهادات
پیشنهادات حاصل از نتایج آزمون به سرمایه گذاران در ارتباط با خرید سهام جدید
موضوعات پیشنهادی برای تحقیقات آتی
موضوع تحقیق :
1) تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام :
از آنجا که سود هر سهم و بازده سهام از مهمترین معیارهایی هستند که در ارزیابی عملکرد شرکت نقش بیشتری را ایفا می کنند:
هر شرکتی می تواند با سرمایه گذاری در پروژه هایی با بازده کم ، سود هر سهم خود را افزایش دهد .مادامی که بازده سرمایه یک پروژه جدید، بیش از هزینه بدهی بلند مدت بعد از مالیات آن باشد ، باعث افزایش سود هر سهم خواهد شد .
اما اگر بازده پروژه به اندازه کافی بالا نباشد که به سهامداران بازده مناسبی روی سرمایه آنان بدهد ، باعث کاهش قیمت سهام و ضریب قیمت سهام و ضریب قیمت به سود خواهد شد .
جذابیت ظاهری سود هر سهم آن است که این روش مبتنی بر چیزی است که می توان آن را مدل حسابداری ارزش نامید .
در این مدل ، که قیمت سهام شرکت مساوی حاصل ضرب سود هر سهم در ضریب قیمت به سود می باشد .
ضریب قیمت به سود× سود هرسهم = قیمت سهام شرکت
معمولاً مهمترین معیار ارزیابی عملکرد مؤسسات در حال حاضر نرخ بازده سهام است .
این معیار به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی برای سرمایه گذاران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد .
وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمی دهد .
شاید این معیار دارای محتوای اطلاعاتی بیشتری در مقایسه با معیارهای عملکرد بر مبنای حسابداری باشد . چون ارزیابی عملکرد بر مبنای ارزش بازار ، اطلاعات سرمایه گذاران را به خوبی منعکس می کند .
-     بازده عبارت است از نسبت تغییرات قیمت سهام
(ما به التفاوت قیمت سهام در پایان و ابتدای سال ) به علاوه سود سهام تقسیم بر قیمت سهام ابتدای سال .
برای آشنا شدن با این موضوع تحقیق حاضر سعی دارد تا اثر سود هر سهم را بر بازده سهام بررسی و عوامل مرتبط با میزان اثر جنبه های مجهول را شناسایی کند .


و................

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه آماده حسابداری - تاثیر سود هر سهم بر بازده سهام با فرمت word