مناسب برای دانش آموزان و دبیران و اولیا
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت علل متأخر رکود فرهنگوتمدن اسلامی از سده دهم هجری - 47 اسلاید
مناسب برای دانش آموزان و دبیران و اولیا
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
عنوان: پاورپوینت استراتژی مالی مناسب برای مدیریت ریسک کل هنگام بروز رکود مالی
دسته: مدیریت مالی- حسابداری (ویژه ارائه کلاسی درس تصمیم گیری در مسائل مالی و مدیریت سرمایه گذاری)
فرمت: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 39 اسلاید
این فایل در زمینه "استراتژی مالی مناسب برای مدیریت ریسک کل هنگام بروز رکود مالی"می باشد که در حجم 39 اسلاید همراه باتوضیحات کامل با فرمت پاورپوینت تهیه شده است که می تواند به عنوان سمینار درس درس تصمیم گیری در مسائل مالی و مدیریتسرمایه گذاریرشته های مدیریت مالی و حسابداری در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مورد استفاده قرار گیرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر می باشد:
مقدمه
تعریف استراتژی مالی
رابطة بین استراتژی مالی با استراتژی کلی شرکت و سایر استراتژی ها
مراحل تدوین یک استراتژی مالی
تعامل انواع استراتژی در سازمان
انواع استراتژی های مالی
استراتژی های تأمین مالی
استراتژی های سرمایه گذاری
استراتژی تقسیم سود
راهکارهای استراتژی مالی برای افزایش ثروت سهامدارن
حداقل سازی هزینه های مالی پس از مالیات
فروش مطالبات به سرمایه گذاران
تأمین مالی همچون یک مشکل بازاریابی
مالیات و نقش آن در تأمین مالی
انحرافات بازار سرمایه
کاهش دادن ریسک های عملیاتی و مالی
کمینه سازی مشکلات بالقوه؛ هزینه های نمایندگی
چرخه های اقتصادی و اثرپذیری شرکت ها
شرایط شرکت هایی که وارد مرحله رکود اقتصادی شده اند
عدم پیش بینی استراتژی مناسب برای دوران رکود توسط مدیران
معرفی چند استراتژی برای دوران رکود اقتصادی
استراتژی تضمین بقاء
استراتژی تعدیل (کاستن)
استراتژی تقویت ( افزایش قدرت شرکت)
برخی استراتژیهای پیشنهادی برای اجتناب از ورود به شرایط اضطرار مالی شرکتها
استراتژی های مالی
استراتژی های واقعی
نتیجه گیری
پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.
مشخصات این فایل
عنوان: عوامل مؤثر در رکود تمدّن اسلامی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 10
این مقاله درمورد عوامل مؤثر در رکود تمدّن اسلامی می باشد.
نخستین جنگ صلیبی 92-489ق/99-1096م
کتابهای تاریخ نگاران مسیحی خود دلیل روشنی بر وحشیگریهایی است که سپاهیان آنها در دوره جنگهای صلیبی انجام داده اند.
مثلاً، داستان شهر مارات، که روبرت راهب خود شاهد آن بوده و نقل کرده است برای اثبات این مطلب کافی است.
مورخ مزبور نوشته: «لشکرها در میان کوچه ها و میدان ها و پشت بامها گردش می کردند تا عطش خود را از خون مردم فرو نشانند... اینان کودکان و جوانان و پیران را می کشتند و آنها را قطعه قطعه می کردند و اساساً هیچ انسانی را زنده نمی گذاشتند و برای اینکه زودتر مردم را بکشند هر چند تن را با یک ریسمان به دار می آویختند.
آنها هرچه می یافتند می بردند. شکم مرده ها را پاره می کردند که طلا از میان آنها پیدا کنند. راستی حرص و طمع و علاقه به زر و زیور چه می کند! خون در کوچه های بیت المقدس، که از لاشه کشتگان انباشته شده بود، چون رود جاری بود.
آه از این کوران سنگدل !در حقیقت، میان این همه جمعیت یک نفر هم نبود که به دین مسیح معتقد باشد! سپس بوهموند دستور داد تمام مردمی را که در برج قصر جمع کرده بودند حاضرکنند، آن گاه دستور داد پیران، زنان و بیماران را گردن بزنند و جوانان و نیرومندان را به انطاکیه روانه کنند که در آنجا آنها را بفروشد.
این قتل عام عمومی در روز یکشنبه، ١٢ دسامبر، صورت گرفت و چون در یک روز کشتار همه آنها مقدور نبود از این رو نیروهای ما ]یعنی مسیحیان [ کشتار بقیه را به فردا موکول کردند تا در روز دوم باقی مانده را به قتل رسانند».
با این جنایتها مشکل نیست که بدانیم متحدان مشرق زمین درباره این مردم وحشی چه باوری داشته اند.
هنگامی که صلیبیها از اروپا برای اشغال بیت المقدس حرکت کردند، شمار آنان به یک میلیون نفر می رسید، ولی گرسنگی و بیماری، بدرفتاری و زدوخوردها و اختلافات داخلی این جمعیت – که اگر از انسانهای دیگری تشکیل یافته بود می توانست دنیا را تسخیر کند و از پا درآورد – بیشتر از بیست هزار تن از آنان باقی نگذاشته بود.
هنگام ورود صلیبیها به بیت المقدس، این شهر از دست ترکان بیرون رفته بود و به دست سلاطین مصر اداره می شد.
نیروهای صلیبی در 4٩٢ق∕١٥ ژوئیه ١٠٩٩ آنجا را اشغال کردند و رفتارشان در این شهر درست خلاف رفتار خلیفه دوم مسلمین هنگام آزاد کردن بیت المقدس بود.
رمون داجیل، کشیش شهر لوپوی، می نویسد: «هنگامی که لشکر ما برج و باروی بیت المقدس را گرفت حالت بهت و منظره هولناکی مردم عرب را فرا گرفت.
سرها بود که از تن جدا می شد و تازه این کوچک ترین بلایی بود که بر سرشان می آمد: برخی را شکم می دریدند، آنان ناچار خود را از بالای دیوار به بیرون پرتاب می کردند.
برخی را در آتش می سوزانیدند و این پس از آنی بود که مدت زمانی او را زجرو شکنجه داده بودند.
در میان کوچه ها و میدانهای بیت المقدس جز تلهایی از سرها و دست و پای بریده مسلمانان چیزی دیده نمی شد و راه عبور تنها از روی کشته های ایشان بود و این مختصری از مصیبتی بود که بر مسلمانان رسید...».
جنگجویان صلیبی به این اندازه کشتار بسنده نکردند و انجمنی به وجود آوردند و در آن قرار گذاشتند همه مردم بیت المقدس را، اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی، بکشند و در مدت هشت روز شصت هزار تن از آنان را نابود کردند و در این میان به زنان و کودکان و پیران همرحم نکردند و سپس برای سرگرمی، در حال مستی و عربده کشی دست به اقدامات زشت و ننگینی زدند.
جریان دهشت انگیز مزبور سبب شد تا مسلمانان اختلافات خود را کنار گذارند و برای تلافی و جبران این مصیبت بپا خیزند و بیت المقدس را از صلیبیها پس بگیرند.
کسانی که در بیت المقدس استقرار یافتند، زود به آداب و سنن محلی مردم آن سامان خو گرفتند، به گونه ای که فوشه دوشارتر، یکی از امنای دین مسیح، که در موکب بودوئن بود، می نویسد: «ما که از مغرب بودیم به صورت مردم مشرق درآمده ایم... وطن خود را فراموش کرده ایم. بسیاری از ما زادگاه خود را نمی شناسند و از آن یاد نمی کنند.
... یکی خانه و خدم دارد چنان که گویی آنها را به ارث برده است. دیگری، به جای اینکه از هم میهنان خود زن بخواهد، یکی از اهل شام(ارمنی) یا عرب نصرانی را به زنی خواسته است. به همه زبان تکلم می کنند و گفته آنها را هم می فهمند... اکنون که مشرق تا این درجه به حال ما مساعد می باشد برگشتن به مغرب چه ضرورتی است؟!»
اتابک عمادالدین زنگی، پسر آق سنقر، که در سال 5٢١ق∕١١٢٧م دولت زنگیان (اتابکیان) را در حلب و حران و موصل تشکیل داد، در سال 5۳٩ق∕١١44م، شهر رها را پس از مدت نیم قرن حکومت لاتینی از ژوسلن دوم بازپس گرفت و موجب وحشت مسیحیان بیت المقدس شد.
پس از او نورالدین زنگی، که در شجاعت و کفایت و تقوا و فضیلت شهرت داشت، جانشین وی شد. او شورشهای مسیحیان را که ناشی از تحریک ژوسلین بود خوابانید.
فرماندهان صلیبی، که روحیه خود را باخته بودند، در برابر حملات نورالدین زنگی از پاپ ائوگنیوس سوم و پادشاهان اروپا، تقاضای کمک کردند.
سن برنارد، رئیس دیر کلرو، که از پیشوایان بزرگ مسیحیت در آن زمان بود، نزد لوئی هفتم، پادشاه فرانسه، رفت و او و مردم مسیحی را آماده جنگ کرد.
این جنگ، که در سال 54٢ق∕١١4٧م به پیشنهاد لوئی هفتم، پادشاه فرانسه، اتفاق افتاد، در حالی بود که سپاه مشرق فرانسه در سال 53٩ق∕١١44م شکست سختی از ترکها خورد و شهر ادسا را از دست دادند.
سن برنارد به تحریک احساسات مردم پرداخت و کنراد سوم، پادشاه آلمان، نیز به پیروی از لوئی هفتم آماده جنگ شد.
....
جنگهای صلیبی
چگونگی شکل گیری جنگهای صلیبی
نخستین جنگ صلیبی 92-489ق/99-1096م
این فایل حاوی مطالعه عوامل مؤثر دررکود تمدّن اسلامی می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 53 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.
فهرست
جنگهای صلیبی
چگونگی شکل گیری جنگهای صلیبی
نخستین جنگ صلیبی 92-489ق/99-1096م
جنگ دوم صلیبی 3-541ق/48-1146م
صلاح الدین ایوبی و زمینه سازی جنگ سوم صلیبی
جنگ سوم صلیبی (585ق/1189م)
جنگ چهارم صلیبی (600-598ق/4-1202م)
جنگ پنجم صلیبی (18-613ق/21-1217م)
جنگ ششم صلیبی (6-625ق/29-1228م)
جنگ هفتم صلیبی (52-646ق/54-1248م)
جنگ هشتم صلیبی (668ق/54-1270م)
تصویر محیط برنامه
رکود اقتصادی - زنگ خطرتوسعه
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:31
چکیده :
زنگ خطرتوسعه
شرکت کنندگان در میزگرد
مرتضی ایمانی راد : دکترای علوم اقتصادی با گرایش تـــوسعه در برنامه ریزی، عضو هیات علمی کارشناسی ارشد سازمان مدیریت صنعتی
مرتضی بهشتی : دارای تحصیلات عالی در اقتصاد، آمار و مدیریت، دبیرکل کنفدراسیون صنعت ایران
محمد مهدی بهکیش : دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، مولف کتاب "اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن" ، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و ایتالیا
مرتضی عمادزاده : دکترای تخصصی در اقتصاد نظری، رئیس هیات علمی دوره های کارشناسی ارشد و عضو هیات مدیره سازمان مدیریت صنعتی، مدرس مباحث اقتصادی و بازرگانی،
(اداره کننده میزگرد)
اشاره
درآمدهای ارزی کشور ناشی از استخراج و فروش نفت بویژه درچند سال اخیر افزایش قابل ملاحظه ای یافته است و بدیهی است استفاده درست درجهت هدایت این منابع ارزی و سرمایه گذاری در بخشهای زیربنایی از اهداف مهم توسعه اقتصادی کشور محسوب می شود.
اما به رغم افزایش درآمدهای ارزی، کشور همچنان با تورم دورقمی بیش از 15 درصد، پایین بودن تولید و رشد اقتصادی، بالابودن نرخ تسهیلات، افزایش قیمتها، حجم زیاد نقدینگی، سرمایه های سرگردان و درنهایت کاستن قدرت خرید مردم دست به گریبان است. علاوه بر اینها کشور ما از آفتهای دیگر اقتصادی نظیر فرارسرمایه، رانتجویی، شفاف نبودن اطلاعات اقتصادی، قاچاق کالا، نارسایی در حوزه تعرفه ها، حجم سنگین واردات کالا، ساختار اقتصادی سنتی، انحصاری بودن بورس، بی انگیزگی در سرمایه گذاری تولیدی، بیکاری و... رنج می برد و کارشناسان از این آسیبها به عنوان موانع توسعه اقتصادی یاد می کنند که برآیند آنها درواقع پدیده ای به نام «رکود اقتصادی» است که نیازمند کنکاش و تحلیل همه جانبه است؛ زیرا این پدیده قطعا ریشه درخت توسعه را میخشکاند و مانع هرگونه تحول است.
آمار و ارقام رسمی گویای این واقعیت است که زنگ خطر رکود مدتهاست که به صدا درآمده است؛ به طوری که بخشهای ساختمان و کشاورزی طی سه سال اخیر بیشترین کاهش رشد را داشتند، بخش صنعت و خدمات رشد نسبتا ثابتی را دارا بودند و درمجموع میزان تولید کاهش یافته است. البته تغییر و تحول نظام مدیریت عمومی کشور را که به نوعی بلاتکلیفی در سرمایه گذاران و تولیدکنندگان ایجاد کرده است نیز می توان از عوامل تشدیدکننده رکود حاضر دانست.
در زمینه پدیده «رکود اقتصادی» دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. دیدگاه نخست معتقد به افزایش رکود در چند سال اخیر نیست و براین باور است که رکود اقتصادی از سال جاری آغاز شده و ممکن است در ماههای آینده عمیق شود. این دیدگاه، رکود فعلی را نیز از نوع تورمی نمی داند. دیدگاه دیگر معتقد است که رکود از چهار سال گذشته آغاز شده و از زمستان سال گذشته نیز تعمیق یافته است.
باتوجه به علاقه مندی و استقبال مخاطبان تدبیر بویژه مدیران بنگاهها از طرح مباحث اقتصادی در مجله، این بار تدبیر با دعوت از صاحبنظران و استادان اقتصادی به بررسی و تحلیل «رکود اقتصادی» پرداخته است و شرکتکنندگان محترم درصدد برآمده اند متناسب با وقت جلسه میزگرد به تشریح دیدگاهها و نظرات خود بپردازند.
امید است مباحث میزگرد مورد توجه علاقه مندان بویژه سیاستگذاران و مدیران اقتصادی و نیز مدیران بنگاهها قرار گیرد.
دکتر عمادزاده: به نام خدا، ضمن خوشامدگویی به میهمانان ارجمند ماهنامه تدبیر، اساتید محترم مستحضر هستند که موضوع میزگرد درباره رکود اقتصادی به عنوان زنگ خطری برای توسعه است. در این زمینه بحثها و چالشها فراوان است. نرخ بیکاری بالا، رشد اقتصادی نسبتا نازل، سطح عمومی قیمتها و نرخ بهره بالا همگی موجب شرایط رکودی در کشور شده است. به بیان بهتر نوعی از رکود تورمی در وضعیت اقتصادی فعلی ما حاکم است که بالابودن نرخ تورم و بهره و نازل بودن نرخ اشتغال و رشد اقتصادی را توأمان دارد. امروز مسأله به کارگیری ظرفیت ها، دچارنقصان فراوان است و سمت عرضه اقتصاد ما کشش پذیری نسبتا کمی دارد. ازطرف دیگر وضعیت بازار بورس بویژه در 9 ماه اخیر و بخش مسکن ظرف حداقل دو سال گذشته نشان می دهد که فضای اقتصادی ما از یک حالت رکود متأثر است.
اما علت اینکه این مسایل با تردید بیان می شود این است که بعضی از صاحبنظران با تحلیل برخی از شاخصها هنوز قانع نشده اند که شرایط اقتصادی ما باتوجه به این شاخصها شرایط رکودی است.
به هرحال اگر شرایط اقتصادی امروز خودمان را با وضعیت چند سال گذشته مقایسه کنیم شاید به راحتی بپذیریم که حداقل نوعی از وضعیت رکودی در کشور ما حاکم است. مواردی که بیان شد از مواردی است که علاقه مند هستیم باتوجه به زمان محدود جلسه میزگرد مورد تحلیل و بررسی و گفتگو و تبادل نظر قرار گیرد.
دکتر بهکیش: براساس نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی، رشد تولید ناخالص داخلی کشور در سالهای 81 ، 82 و 83 به ترتیب 5/7 درصد، 7/6 درصد و 8/4 درصد بوده است. این اطلاعات به وضوح نشان می دهد که درکشور رکود داریم. اگر بخواهیم درهمین دوره سه ساله تورم را هم موردبررسی قرار دهیم، ملاحظه می شود که شاخص خرده فروشی CPI با سرعت بسیار کم روبه تنزل بوده است. به عبارت دیگر شاخص کالا و خدمات مصرفی در سالهای 81 ، 82 ، 83 به ترتیب 15/8 درصد، 15/6 درصد و 15/2 درصد بوده است.
اما رکود تورمی موقعی است که این دو شاخص عکس هم حرکت می کنند، یعنی رشد تولید روبه کاهش و شاخص تورم روبه افزایش باشد. اگر شاخص تورم را CPI بگیریم، ما رکود تورمی نداریم، ولی رکود داریم. چنانچه شاخص بهای عمده فروشی را شاخص تورم بگیریم که این معمول نیست، آن موقع رکود تورمی هم داریم. وقتی که رشد بخشها را بررسی کنیم، می بینیم که از سال 81 به 82 بیشترین کاهش در بخش مسکن و کشاورزی است. یعنی با اینکه بخش مسکن فقط 5/4 درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، ولی کاهش این بخش از 81 به 82 خیلی شدید بوده و از 17/4 درصد به 3/1 درصد پایین آمده است.
در بخش کشاورزی رشد تولید از 11/4 درصد در سال 81 به 1/7 درصد در سال 82 تنزل یافته است. بنابراین کاهش تولید ناخالص داخلی در 1381 و 1382 متأثر از بخش ساختمان و کشاورزی است. در رشد تولید در بخش صنعت و معدن، تغییر زیادی مشاهده نمیشود. ولی اگر آب و برق و گاز را هم در داخل آن ببینیم، مشاهده می کنیم که رشد تولید در این بخش هم به شدت تنزل یافته است. بنابراین معلوم می شود که در بخش برق و آب و گاز هم رکود داشتیم. وقتی که علت کاهش شدیدتر تولید ناخالص داخلی را بین سالهای 82 تا 83 بررسی کنیم، بازهم همان دو بخش مسکن وکشاورزی است که تولید کشور را دچار کاهش کرده است. به این ترتیب رکود سه سال اخیر به شدت تحت تاثیر دو بخش ساختمان و کشاورزی است.
اما جالب اینکه بخش صنعت کم و بیش رشد ثابتی را حفظ کرده و رشد بخش خدمات هم تغییر محسوسی نداشته است. بخش خدمات نزدیک 50 درصد تولید ناخالص داخلی ما را تشکیل می دهد. بنابراین رکود ما بیشتر تحت تاثیر بخش ساختمان و کشاورزی است و بخش صنعت خیلی در آن موثر نیست و تقریبا رشد نسبتا ثابتی دارد.
دکتر بهکیش: من قبول ندارم. من معتقدم که تورم ما در این سالها افزایش نیافته است. بنابراین رکود ما از نوع رکود تورمی نبوده است. به نظر من در بحث رکود، باید روی بخش ساختمان و کشاورزی بیشتر تمرکز کرد.
دکتر عمادزاده: بنابراین آقای دکتر بهکیش وجود رکود را در اقتصاد حداقل طی سه سالی که تحلیل کردند تایید می کنند و ریشههایش را هم عمدتا در بخشهای کشاورزی و مسکن می بینند. چون بنابر تحلیل ایشان، بخش خدمات و صنعت به لحاظ نرخ رشد، نوسان چندانی نداشتند.
بهشتی: بحث اساسی من این است که اقتصاد ما در مقایسه با دنیا، اقتصادی سالم نیست. ما در جهان جزو چند کشوری هستیم که تورم 2 رقمی داریم وکشورهای مختلف، خود را موظف کرده اند که تورم را کاهش دهند. اصولا مفهوم تورم تقریبا دنیا ازبین رفته است. باید علت یابی کرد. چرا می بایست تورم 2 رقمی داشته باشیم و هر سال نگرانی هایی را پیدا کنیم که الان با آن دست بگریبانیم.
چندین سال است که اقتصاد ما دنباله رو سیاست شده است و درواقع جامعه ما جامعه سیاست زده است. تا زمانی که اقتصاد ما اصل قرار نگیرد و سیاست های ارتباطی ما تابع منافع اقتصادی نشود، ما همین وضعیت را خواهیم داشت.
به اعتقاد من باتوجه به شرایط موجود در صنعت و تجارت، پیش بینی می شود که تورم حتی تا 20 درصد هم برسد؛ زیرا هزینه های دولت بالا می رود. هزینه های دولت هم از محل فروش ذخایر ارزی تامین می شود و خود آن هم پول جدید به اقتصاد تزریق کردن است. وقتی این عوامل در کنار هم قرار گیرند نشان می دهد که ما اولا معمار اقتصاد نداریم، ثانیا دولت همواره تابع سیاستهای مختلفی است و اقتصاد را تابع سیاستهای خودش کرده و به این ترتیب راه نجات را راه حل های کوتاه مدت می داند. باید اصولی تر به قضیه نگاه کرد و به پایه پرداخت.
به نظر من مجله تدبیر تاثیر عمیقی در سطح مدیران ما دارد و خیلی ازمدیران این مجله را می خوانند. لذا لازم است که این قضیه را از دیدگاه دیگر تحلیل کنیم و این هشدار را بدهیم که درست است کسانی که در رأس کار قرار می گیرند به نحوی از طریق سیاسی وارد جریان می شوند. ولی واقعیت این است که باید جامعه توسط کسانی که تدبیر و شناخت اقتصادی دارند اداره شود و منافع ملی در رأس قرار گیرد. از دیدگاه من منافع ملی ما اقتضا نمی کند که به هیچوجه وارد ماجراهایی شویم که ارتباط ما را با دنیا خراب کند. روابط سیاسی ما با بعضی از کشورها نباید به آنها اجازه دهد که تاخت و تازهای عجیب و غریبی در اقتصاد ما داشته باشند و از راههای مستقیم و غیرمستقیم، کالاهای ناصواب خود را وارد این مملکت کنند.
دکتر عمادزاده: آقای بهشتی فرمایشات شما دراساس صحیح است و طبیعی است که اگر ما از آن جنبه ها به گفتگو بپردازیم بحث بسیار وسیع خواهدبود و ممکن است نتوانیم مسائل موردنظرمان را در این میزگرد جمع کنیم. تلاشمان این است که تاحد ممکن بخشی ازآن مقولات را که در ارتباط مستقیم با مسأله رکود در اقتصاد است بررسی کنیم. یقینا هرکدام از ریشه های نکاتی که میفرمایید در شکل گیری رکود موثرند، ولی آن نکات باید مستقلا موردتحلیل قرار گیرند.
بهشتی: رکود زاییده چیست؟ زاییده تصمیم گیری های غلط ماست. چون بازار آزاد نداریم و بازار ما کنترل شده و انحصاری است. ما بازاری داریم که تحت تاثیر قاچاق کالا است، بازاری داریم که دولت نرخ ارز و نرخ بهره و حتی قیمت کالاها را تعیین میکند.
پس در این اقتصاد شما با عوامل بازار آزاد سروکار ندارید که بخواهید علت یابی و موشکافی کنید. باید به علت اصلی؛ یعنی رفتار دولت در برابر مسایل اقتصادی بازگردیم.
دکتر ایمانی راد: آقای دکتر بهکیش بحث رکود را در چند سال اخیر از زاویه کاملا دقیقی مطرح کردند که من کاملا با آن موافقم و سعی می کنم آن بحث را ادامه دهم. به نظر من هم در شرایط فعلی رکود اقتصادی داریم. این رکود از سه، چهار سال گذشته شروع شده است و فقط نکته ای که من می خواهم اضافه کنم این است که از زمستان سال 1383 با استفاده از اطلاعاتی که به طور محدود ولی سیستماتیک از بازار جمع آوری کردیم، رکود شروع شده و تعمیق یافته است.
درهرحال من پدیده تشدید رکود را بحث می کنم، کمااینکه بحث رکود را آقای دکتر بهکیش مطرح کردند و آمار و ارقام را هم گفتند.
من آمار چک های برگشتی را نگاه می کردم، که به شدت درحال افزایش است. ما در اواسط شهریور ماه از 50 نفر از مدیران راجع به اطلاعات اقتصاد کلان و وضعیت اقتصادی شان سوال کردیم. این عده به طور مشخص از 9 گروه صنعتی انتخاب شدند و نتایج بررسیها نشان می دهد که بیش از 90 درصد تولیدکنندگان دارای کاهش شدید تولید نسبت به سال 83 بودند.
همان طور که آقای دکتر بهکیش اشاره کردند یکی از عواملی که در رکود اقتصادی در چند سال گذشته تاثیر داشته بخش ساختمان است که بحث کاملا درستی است. اطلاعات بانک مرکزی نشان می دهد که در 3 ماهه اول سال جاری هم، سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش ساختمان پایین آمده و کاملا رشد منفی داشته است.
علاوه بر این، طبق مطالعات بانک مرکزی، بخش ساختمان دارای بیشترین رابطه فرازونشیب در اقتصاد است و بیشترین رابطه میزان اشتغالزایی را دارد. بنابراین یک بخش استراتژیک در اقتصاد است و این بخش دچار کاهش تولید شده است و اگر آمارهای سه ماهه موجود بود، نرخ رشد بخش ساختمان در تولید ناخالص داخلی منفی می بود.
مطلب مهم دیگر کاهش شاخص بورس است. شاخص بورس از چهارده هزار به ده هزار رسیده است. باتوجه به وجود حجم مبنا و باتوجه به اینکه این کاهش شاخص با محدودیت جدی مواجه است، این محدودیت در چارچوب مقررات و ضوابط، کاهش اسمی است. درواقع اگر بورس رها شود ممکن است کاهش شاخص بیشتر شود. بنابراین کاهش شاخص بورس تا ده هزار نشان دهنده این امر خواهد بود که به نوعی رکود در اقتصاد حاکم است.
من هیچکدام از اینها را به تنهایی دلیل رکود اقتصادی نمی بینم. ولی وقتی همه عوامل را با هم جمع می کنیم، نشان می دهد که رکود در بخشهای اقتصادی کشور درحال گسترش است.
متغیرهای دوگانه
من معتقدم رکود بلندمدت و کوتاه مدت وجود دارد که درحال گسترش است. به نظر می رسد که دو دسته متغیر موجب شکل گیری رکود در اقتصاد ایران می شود. یک دسته متغیرهای واقعی اقتصادی هستند و یک دسته متغیرات انتظاری که براساس انتظارات مردم و فعالین اقتصادی شکل می گیرد. یکی از متغیرهای واقعی که در رکود اقتصادی کشور نقش دارد، مسأله واردات است. در سال 1380 که نرخ رشد شروع به کاهش کرد ما 18 میلیارد دلار واردات داشتیم. این رقم در سال 81 به 22 میلیارد دلار، در سال 82 به 30 میلیارد دلار و در سال 1383 به 37 میلیارد دلار رسیده است. باتوجه به آمار و ارقام شش ماهه اول سال جاری و نیز براساس روند پایان سال 83 کشور ما در پایان سال 84 مبلغ 43 تا 54 میلیارد دلار واردات خواهد داشت.
در سال 1380 دربرابر هر پنج کالای تولیدی، یک کالای وارداتی داشتیم، الان در برابر سه کالای تولیدشده، یک کالای وارداتی داریم. این روند نشان می دهد حجم بسیار وسیعی از کالاهای مختلف واردکشور می شود. ممکن است عده ای بگویند درآمد ارزی کشور زیاد است و اگر واردات هم زیاد شود اشکال ندارد. پاسخ این است که اشکال دارد؛ زیرا اگر به نرخ ارز نگاه کنیم می بینیم که در چند سال گذشته به5/2 تا 3 درصد افزایش داشته است. اگر قیمتهای داخلی را هم درنظر بگیریم حدود 70 درصد افزایش داشته است. بنابراین یک نرخ تورم سالیانه 5/2 تا 3 درصد به دلار برای کالای وارداتی می خورد. علاوه بر این بازار جهانی هم به آن اضافه می شود. بنابراین طبیعی است که بازار اقتصادی ایران با شرایطی مواجه می شود که تولیدکننده خارجی هرسال در مقابل تولیدکننده داخلی، وضعیت بسیار بهتری خواهد داشت و درمقابل، تولیدکننده داخلی قدرت رقابتی خودش را از دست می دهد. و در چنین شرایطی طبیعی است که نرخ رشد تولید کاهش یابد. همان طورکه آقای دکتر بهکیش اشاره کردند بخش صنعت نسبتا یکی از پایدارترین بخشها بوده است.
نرخ رشد صنعت تقریبا نزدیک 10 درصد بوده است و جالب اینکه نوک تیز حمله واردات عمدتا روی بخش صنعت است. به نظر میرسد باتوجه به واردات بسیار زیاد کالا، حمله در بخش صنعت در شش ماهه اول سال 84 آغاز شده است.
دکتر بهکیش: من موافق نیستم، برای اینکه واردات ما از کالای نهایی مصرفی خیلی کم است. واردات ما بیشتر کالاهایی است که در صنعت از آنها استفاده می شود.
دکتر ایمانی راد: دو نکته مطرح است. نکته اول این است که در سال گذشته میزان کالای مصرفی به نسبت سال قبل بالا رفته است و در شش ماهه اول سال جاری نسبت تمایل به سمت کالای مصرفی بیشتر شده است. اما نکته دوم، واردات برای اینکه رکود ایجاد کند لازم نیست حتما مشابه کالای وارداتی، کالای مصرفی باشد که در داخل تولید شود.
من باتوجه به اطلاعاتی که از مسئولان و اتاق بازرگانی تهران داشتم عرض کردم که نرخ رشد بخشهایی از صنعت در سال جاری درحال کاهش است. حالا اگر کسی بگوید آمار را از کجا می آورید؟ من می گویم آمار ندارم. درواقع صحبت من براساس پیش بینی و درک از شرایط و در بازار بودن و جمع آوری اطلاعات است. باتوجه به نرخ برابری بین ریال و دلار، واردات یکی از عوامل رکود است. نکته دوم هم در بخش واقعی اقتصاد؛ یعنی ساختمان است که رکود در رشد ساختمان را نشان می دهد و از متغیرهای بسیار مهم در رکود اقتصادی است.
کاهش پرداختهای دولتی
باتوجه به تغییر دولت در سال جاری، اتفاقی که افتاده این است که با تغییر پستها و بالارفتن احتمال جابه جایی ها، هزینه ها و پرداختهای دولتی به شدت کاهش یافته است. وقتی یک سری تغییرات سیاسی در بخش مدیریت انجام می شود قاعدتا پروژه های جدید شروع نمی شود و پروژه هایی هم که درحال انجام است با وقفه روبرو می شود. همین وقفه، رکود را به بخش خصوصی که وابسته به بخش دولتی است منتقل می کند. به عنوان مثال چندین شرکت را که وابستگی به بخش دولتی دارند از لحاظ دریافتها کنترل می کردیم. این شرکتها بدون استثنا در دریافتهای خود از بخشهای دولتی با مشکل مواجه هستند. علاوه بر این بعضی ازآنها هم با مشکلات جدی مواجه هستند. به نظر من تغییر دولت و مدیران هم از بحثهایی است که در گسترش رکود تاثیر داشته است.
نکته آخر تغییر بافت سیاسی کشور همراه با انتظارات خاص است که در مردم ایجاد شده است. طبیعی است که این انتظارات در همه جهات شکل بگیرد. تغییر یکباره در بافت سیاسی کشور بورس را با کاهش شدید شاخص مواجه کرده است. در سرعت گردش پول هم افت ایجاد شده است. به عبارت دیگر گردش پول کند شده است و آن هم به این دلیل است که ریسک معاملات بالا رفته است. این عوامل هم باعث کاهش معاملات و توسعه رکود شده است. البته همان طور که عرض کردم بعضی از این عوامل با انتظارات مردم و بعضی هم با بخشهای از متغیرهای واقعی اقتصاد ارتباط دارد.
مجموعا بخشی از اطلاعاتی که مطرح شد براساس اطلاعات جمع آوری شده از بازار است و بخشی هم ازطریق پرسشنامه ای است که در شهریور ماه گذشته تنظیم و جمع آوری شده است.
دکتر عمادزاده: نتیجه گیری من از فرمایشات آقای دکتر ایمانی راد این است که ایشان، نوعی خاص از طبقه بندی را ارائه می کنند. ما در زمستان 83 وارد فضای رکود شدیم و درحال حاضر این رکود اقتصادی تعمیق می شود. اگر مسائل تئوری را دنبال کنیم، یکی از زوایا این است که افزایش واردات باید باعث افزایش مواداولیه قطعات یدکی شود و عرضه را کشش پذیرتر کند. منتها علت اینکه نمیتوانیم کاملا کلاسیک جمعبندی کنیم این است که درجریان تغییر و تحول نظام مدیریت عمومی کشور به نوعی همه با ابهام و بلاتکلیفی مواجه هستند و این امر می تواند از عوامل ایجادکننده تشدید رکود تلقی شود.
به بیان دیگر ما وقتی بحث رکود را نگاه میکنیم، می پذیریم که پرداختن به مسائل تئوری می تواند کاملا پاسخگوی موضوع باشد، در حالی که شواهد جامعه نشان می دهد که پرداختهای مربوط به پروژه های عمرانی به کندی انجام می شود. شایعات درمورد تغییرات مدیران زیاد است. نمونه هایی داریم از اینکه حقوق مدیران را کاهش داده اند. منتها این کاهش، کاهش اسمی و نمادین بوده است، کاهشی نبود که منجر به کاهش هزینه های دولتی شود. البته همین تغییر نمادین در رفتار عمومی مدیران تاثیر خود را گذاشته است. درواقع این مسایل است که می تواند زمینه های عمومی رکود را توسعه بدهد.
و...