فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد جغرافیای شهر شناسی و روستایی

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد جغرافیای شهر شناسی و روستایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جغرافیای شهر شناسی و روستایی


تحقیق در مورد جغرافیای شهر شناسی و روستایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه32

 

 

بافت اکولوژیکی شهر

اشغال زمین شهری را در جریان زمان در الگوهای دینامیکی مختلف می توان نشان داد. این روش را اولین بار «تونن» روی اراضی روستایی معمول داشته ، و از سال 1920 به این طرف در ایالات متحده آمریکا و سپس در فرانسه نظر جامعه شناسان به نحوة اشغال زمین و بافت اکولوژیکی شهر جلب شده است و بر این اساس گروهی از محققان امریکایی زیر نظر «برگس» در ساختار اکولوژیکی سکونتگاههای شهر شیکاگو به مطالعه و تحقیق پرداخته اند.

روش تحقیق آنان در اکولوژی شهری بی شباهت به روشهای معمول در اکولوژی گیاهی نبوده ، چه به همان گونه که در اکولوژی گیاهی فرایندهای «هجوم و استیلا» و «تسلط و حاکمیت» و بالاخره جانشینی و یا به سخن دیگر «توالی و تسلسل» مکورد توجه اکولوژیست ها است، در اکولوژی شهری نیز همین فرایندها از مرکز رو به پیرامون شهر مورد توجه جامعه شناسان شهری است.

حصول شرایط «ارتقاء اجتماعی» در جامعه سرمایه داری، مبتنی بر پویایی بازرگانی و صنعتی و سودآوری خدمات ، بر لغزش مکانی انسانها در محدودة جغرافیایی شهرها سبب شده و در نتیجه به حرکت دائمی انسانها و جابجا یی طبقه یی، با طبقة دیگر اجتماعی در فضای جغرافیایی شهر منتهی می شود. برای فهم این فرایند نگاهی داریم بر نظریة برگس جامعه شناس آمریکایی و نظریه پردازان دیگری که در این زمینه بحث هایی داشته اند:

الف- برگس اولین بار روش دوایر متحد المرکز متداخل را در بافت اکولوژیکی شهر شیکاگو مورد آزمون قرار می دهد و به این نتیجه می رسد که هر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جغرافیای شهر شناسی و روستایی

کشاورزی و توسعه روستایی

اختصاصی از فی لوو کشاورزی و توسعه روستایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کشاورزی و توسعه روستایی


کشاورزی و توسعه روستایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان انگلیسی: 

Agriculture and rural development

Linda Lobao and Jeff Sharp

 

عنوان فارسی:

کشاورزی و توسعه روستایی

 

 

تعداد صفحات متن اصلی: 31 صفحه

تعداد صفحات ترجمه: 42 صفحه

 

INTRODUCTION

The traditional economic base in rural areas globally is agriculture. Not surprisingly, in the minds of both the public and policy makers, the farm sector tends to be viewed as the lead generator of rural development across nations. Policy directed to agriculture has historically been synonymous with rural development policy in the United States (Browne et al. 1992), as well as most other nations (Barrett et al. 2010). In the US case, this sectoral approach to rural development persists even though less than 5 percent of rural Americans live on farms (Lobao and Meyer 2004, p. 14). Researchers have long leveled the criticism that agricultural policy remains the de facto US rural development policy, with the result that rural elites (in other words, farm owners) are the major beneficiaries as opposed to the vast majority of rural people (Browne et al. 1992; Irwin et al. 2010; Lobao and Meyer 2004).

In this chapter, we examine the manner by which agriculture has been studied as a sector generating rural development. By ‘agriculture’, we refer to and focus on the farm sector of the food and fiber industry. By ‘rural development’ we refer to a package of indicators of populations’ wellbeing, focusing particularly on socio-economic conditions. By the latter we include standard indicators of economic development as measured by economic performance such as aggregate income and employment; and a broader range of indicators on the distribution of material well-being, such as poverty rates and income inequality. In addition to socio-economic conditions, rural development is also conceptualized via at least two other components: populations’ social attributes (health, education, civic society) and the quality of the natural environment (United Nations 2007, p. 145).

However, socio-economic conditions are at the core of any conceptualization of rural development. Most research on farming centers on these conditions as outcome indicators and they are key antecedent variables with regard to other outcome indicators.

We examine two research traditions that scrutinize the relationship between agriculture and rural development. The largest and most longstanding focuses on national patterns of agricultural structure, that is, the number and size of farms and organizational structure, and the impacts on an array of socio-economic and other well-being indicators. In the US case, this tradition centers on conventional production agriculture, that is, specialized commodity-based farming such as in cash grains, cotton and animal agriculture produced for national and global markets. Numerous studies address the degree to which conventional agriculture affects rural development. The literature dates from the first half of the twentieth century and systematic reviews are found in Lobao (1990) and Lobao and Stofferhan

(2008). The second tradition entails a more recent literature on locally and regionally oriented farms or ‘alternative agriculture’, a term that distinguishes it from conventional commodity-based farming. This tradition documents the distinct qualities of alternative agricultural enterprises, the social actors participating in them, and their networks of consumption and production. Far less is known empirically about whether and how the alternative agriculture sector impacts development. While in principle analysts have assumed positive impacts on development (Lyson 2004), research is fragmented and largely anecdotal. Over time the promise of alternative agriculture for community development has been increasingly debated (Allen 2010).

 

 

کشاورزی و توسعه روستایی مقدمه

اقتصاد سنتی مستقر در نواحی روستایی اغلب بر پایه کشاورزی است جای شگفتی نیست که از دیدگاه  عموم و سیاست گذاران، بخش کشاورزی تمایل دارد در میان ملل مختلف، به عنوان مولد اصلی توسعه روستایی تلقی گردد. از لحاظ تاریخی، در ایالت متحده (براون و همکاران 1992) و همچنین بسیاری از کشورهای دیگر ( بارت و همکاران 2010) سیاست های اعمال شده برای کشاورزی مترادف با سیاست توسعه روستایی بوده است. در مورد ایالات متحده، این رویکرد بخشی به توسعه روستایی همچنان ادامه دارد حتی اگر (اگرچه) کمتر از 5 درصد از روستاییان آمریکایی ها در مزارع زندگی می کنند (لوبائو و می یر 2004) محققان از مدت­ها قبل، انتقاداتی را مبنی بر اینکه که سیاست­های کشاورزی در حقیقت سیاست­های توسعه روستایی ایالات متحده باقی مانده­اند، وارد ساخته­اند، در نتیجه نخبگان روستایی (به عبارت دیگر صاحبان مزارع) ذینفعان اصلی مخالف با اکثریت قریب به اتفاق مردم روستایی هستند در این فصل ما روشی را که از طریق آن کشاورزی به عنوان بخش مولد توسعه روستایی مطالعه شده است، بررسی می­کنیم از طریق کشاورزی، ما به بخش مزرعه ای صنایع غذایی و الیاف، اشاره و تمرکز می کنیم.

  از طریق توسعه روستایی، به یک مجموعه از شاخص های سلامتی جمعیتی ، با تمرکز ویژه  بر شرایط اجتماعی اقتصادی ، اشاره می کنیم.  از طریق موضوع اخیر، شاخص های استاندارد توسعه اقتصادی، اندازه گیری شده با عملکرد اقتصادی، همانند درآمد کل و اشتغال و یک گستره ی وسیعی از  شاخص های واقع بر توزیع موارد مرتبط بر تندرستی و سلامت، از جمله نرخ فقر و نابرابری درآمد، را به حساب می آوریم.

بعلاوه، برای شرایط اجتماعی اقتصادی، توسعه روستایی را از طریق حداقل دو مولفه ی دیگر، از جمله ویژگی های اجتماعی مردم ((سلامت، تحصیل (آموزش)   و جامعه مدنی (مدنیت) ) و کیفیت محیط زیست، مورد بررسی قرار داده ایم (سازمان ملل متحد 2007).

از این رو، شرایط اجتماعی اقتصادی در هسته مرکزی هرگونه مفاهیم توسعه روستایی قرار دارند. اغلب تحقیقات صورت گرفته در مراکز کشاورزی، تحت این شرایط، به عنوان شاخص های پیامدی هستند و آنها جزو متغییر های کلیدی پیشنیاز،  نسبت به شاخص های پیامدی دیگر هستند.

ما دو روش  تحقیقاتی را که رابطه بین کشاورزی و توسعه روستایی را مورد مطالعه قرار داده اند بررسی کرده ایم. بیشترین تمرکزات بر  روی الگوهای ملی ساختارهای کشاورزی انجام گرفته اند، بدین معنی که، تعداد و اندازه مزارع و ساختار سازماندهی شده و تاثیرات واقع بر روی مولفه های اجتماعی- اقتصادی و دیگر شاخص های سلامتی (تندرستی) مورد بررسی قرار گرفته اند. در ایالت متحده، این مراکز سنتی حاکم بر کشاورزی با تولید مرسوم، مخصوصاً مبتنی بر کشاورزی،بر عواملی از جمله  محصولات فروشی، پنبه و مواد لبنی (محصولات دامی) تولیدی برای بازارهای ملی و جهانی تمرکز کرده اند. مطالعات (تحقیقات ) زیادی درجه تاثیرات کشاورزی مرسوم بر توسعه روستایی را مورد بحث قرار داده اند. . تحقیقات انجام گرفته از نیمه نخست قرن بیستم و بررسی های  سیستماتیک در مقالات لوبائو 1990 و لوبائو و استوفرهان 2008، موجود هستند.  روش دوم،  بیشتر مقالات اخیر در مورد مزارع محلی و منطقه ای یا کشاورزی تناوبی، به عنوان بخشی که آن را از کشاورزی سنتی و مرسوم متمایز می کند را شامل می شود . این روش کیفیت های متمایز شرکت های کشاورزی تناوبی، به عنوان بازیگران اجتماعی سهیم در این بخش، و شبکه های ساخت و تولید را مورد  استناد قرار می دهند.  بطور تجربی  ، مراتب کمتری در مورد چگونگی تاثیرات بخش کشاورزی تناوبی در توسعه شناسایی شده اند.  در حالیکه در تحلیل های بنیادی تاثیرات مثبتی بر توسعه فرض شده است (لیسون 2004)  و تحقیقات پراکنده و تا حدی واقعه نگارشده هستند. به مرور، بطور قابل توجهی ، کشاورزی تناوبی برای توسعه عمومی مورد بحث قرار گرفته است.

 

فهرست مطالب

کشاورزی و توسعه روستایی.. 2

مقدمه. 2

کشاورزی و توسعه روستایی در سطح جهانی.. 5

تولید کشاورزی و توسعه ی جامعه روستایی.. 10

مسائل مفهومی و دیدگاه های پژوهشی در مطالعات.. 12

مفهوم و اندازه گیری ساختار مزرعه. 13

مفاهیم پیامدهای توسعه ی روستایی و مکانیزم هایی که کشاورزی بر انها تاثیر می گذارد. 16

طرح های تحقیقاتی مشترک: نقاط قوت و محدودیت.. 18

کشاورزی و توسعه روستایی: یافته های کلی.. 22

سیاست تولید کشاورزی و توسعه روستایی.. 24

کشاورزی تناوبی و توسعه روستایی.. 26

نویدبخشی کشاورزی تناوبی در ارتقای سطح رفاه محلی.. 27

کشاورزی در زمینه رابط بین روستا و شهر. 32

توسعه زنجیره ارزش در میان تولید کنندگان کوچک و متوسط.. 36

بصورت خلاصه: کشاورزی تناوبی و رفاه روستایی.. 37

نتیجه گیری.. 40

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


کشاورزی و توسعه روستایی

پایان نامه مبانی اقتصاد روستایی

اختصاصی از فی لوو پایان نامه مبانی اقتصاد روستایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مبانی اقتصاد روستایی


پایان نامه مبانی اقتصاد روستایی

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 268 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل اول : مبانی اقتصاد روستا
موضوع علم اقتصاد ۹
رابطه اقتصاد و جغرافیا …. ..۱۲
موضوعات علم اقتصاد .۱۷
اقتصاد تولید کشاورزی .۲۰٫
بنیان اقتصادی ..۲۲
بنیان های اقتصادی اجتماعی جامعه ۲۲
نظام اقتصادی ۲۴
انواع نظامهای اقتصادی ۲۵
سازمان فعالیتهای اقتصادی ۳۱
عوامل توسعه اقتصادی روستا ۳۵
جمعیت ۳۶
سرمایه و سرمایه‌گذاری ۳۸
ابداعات ۴۰
مبادلات بین‌المللی ۴۱
رشد جمعیت و توسعه اقتصادی ۴۲
رشد جمعیت و توسعه اقتصادیدر روستا ۴۴
موانع توسعه اقتصادی روستا ۴۶
دورهای باطل فقر ۴۷
نرخ ناچیز تمرکز سرمایه ۴۸
موانع اجتماعی فرهنگی ۴۹
تنگناههای کشاورزی ۵۰
کمبود نیروی انسانی متخصص و ماهر.. .۵۱
مفاهیم و اصطلاحات پایه در اقتصاد روستایی.۵۲
فصل دوم : کشاورزی واقتصاد روستایی
اقتصاد روستایی ….۵۹
کشاورزی و اقتصاد ملی ۶۰
کشاورزی و توسعه روستایی ۶۶
چالش‌های عمده توسعه روستایی ۷۱
کشاورزی و توسعه اقتصادی روستا ۷۹
فرایند تولید در بخش کشاورزی ۷۷
مهاجرت و اقتصاد روستایی ۸۱
سیاستهای تحول اقتصاد روستایی ۸۳
نقش دولت در اقتصاد روستایی و کشاورزی ۸۶
ضرورتهای دخالت دولت در بخش کشاورزی..۸۷
علل عقب‌ ماندگی اقتصادی نواحی روستایی ۸۸
علل درونی ۹۰
ـ بالا بودن نرخ رشد‌ جمعیت ۹۰
ـ عدم دسترسی به امکانات عمومی: ۹۲
ـ غلبه داشتن کشاورزی‌ سنتی به عنوان مهمترین بخش اشتغال و تولید ۹۲
ـ محدودیت منابع تولید‌ ۹۳
ـ عدم وجود قوه خلاقیت و ابتکار ۹۴
ـ کمبود سرمایه‌ و کالاهای سرمایه‌ای ۹۴
ـ کوچکی، تعدد وپراکندگی قطعات زراعی ۹۵
عوامل بیرونی ….۹۸
ـ دو گانگی چند گانگی اقتصادی کشور ۹۸
ـ عقب‌ ماندگی تکنولوژی ۹۹
ـ نابرابری ۱۰۰
- درآمد – هزینه خانوار شهری و روستایی…. …۱۰۳
ـ الگوهای توسعه .۱۰۵
- قوانین و مقررات و اثرات اقتصاد سیاسی…۱۰۶
نقش مسکن در اقتصاد روستایی ۱۰۹
تاثیر فعالیت اقتصادی بر روی اشکال مساکن ۱۱۰
سازمانهای مدیریتی روستا ۱۱۵
توسعه‌ نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی …۱۱۱
فصل سوم : بنیانهای اقتصادی روستا
منابع و عوامل تولید بخش کشاورزی ..۱۱۸
زمین ۱۱۸
تقسیم بندی اقتصادی زمین ۱۳۰
آب ۱۲۵
پائین بودن راندمان آبیاری ۱۴۲
اقتصاد آب در مناطق روستایی ۱۴۴
عرضه اقتصادی آب ۱۴۴
تقاضای آب ۱۴۵
نیروی انسانی ۱۴۹
راهبردهای بکارگیری نیروی کار مازاد ۱۵۵
اشتغال و بیکاری در مناطق روستایی ۱۵۶
اشتغال در مناطق روستایی ۱۵۸
وضعیت اشتغال و تحولات آن در بخشهای مختلف اقتصادی ۱۶۲
ساخت آموزشی شاغلین بخش کشاورزی ۱۶۸
سرمایه ۱۷۰
نقش سرمایه در بخش کشاورزی ۱۷۰
اهمیت تمرکز سرمایه در مناطق روستایی ۱۷۳
منابع تامین سرمایه ۱۷۵
- منابع مالی رسمی ۱۷۶
منابع مالی غیر رسمی ۱۸۸
زمینه های سرمایه گذاری در روستا ۱۹۳
نقش سرمایه به عنوان یک عامل تولید ۱۹۴
سرمایه‌گذاری در جهت‌ توسعه‌ و بهبود استفاده از منابع آب و زمین ۱۹۲
سرمایه‌گذاری در زمینه‌های نیروی انسانی و تحقیقات ۱۹۹
نقش بازاریابی در اقتصاد روستایی ۲۰۹
بازاریابی محصولات کشاورزی ۲۰۹
عملیات بازاریابی ۲۱۲
عوامل بازار ۲۱۵
شیوه بررسی اقتصاد روستا ۲۲۶
فصل چهارم صنایع روستایی
صنایع روستایی، تعاریف و ویژگیها ۲۲۰
خصوصیات‌ و ویژگیهای صنایع روستایی ….۲۲۲
صنایع روستایی در ایران ….۲۲۳
توسعه‌ صنایع‌ روستایی با هدف توسعه روستایی ۲۲۸
توسعه‌ صنایع روستایی با هدف توسعه بخش کشاورزی..۲۳۱
تعریف صنایع روستایی در ایران ۲۴۲
نواحی صنعتی روستایی ۲۴۵
مزایای ایجاد نواحی روستایی . ۲۴۶
موانع توسعه صنعتی روستاها ۲۴۸
منابع ۲۶۸

 

موضوع علم اقتصاد
اقتصاد علم تخصیص بهینه منابع کمیاب است. در جهان کنونی با توجه به رشد روز افزون جمعیت، افزایش نیازهای بشری و محدودیت شدید منابع لازم است تا در جهت استفاده بهینه از منابع اقدام شود. منابع طبیعی محدود بوده وبه علت بهره برداری بی رویه بشر از آن، هر ساله در حال کاهش است. محدود بودن عوامل و منابع تولید و نامحدود بودن خواسته های بشری باعث اصل کمیابی در اقتصاد گردیده است.
کمیابی به معنای کمبود، ندرت، محدودیت، نیاز، نارسایی، وحتی قناعت وصرفه جویی است. اقتصاد دانان قانون کمیابی را به معنای این فرض فنی می دانستند که نیازها و خواسته های انسان بسیار- اگر نگوئیم بی نهایت- ولی وسایل وی محدود – ولو اصلاح پذیر - است.[۱]
در نیم قرن اخیر رشد سریع جمعیت از یک طرف و پیشرفت تکنولوژی در بهره‌برداری از منابع از طرف دیگر موجب تشدید تخریب منابع طبیعی گردیده است. در طول دوره‌های گذشته انسان برای رفع نیازهای خود با محیط اطراف کنشهای متفاوتی نشان داده است. کنش انسان با محیط باعث شکل‌گیری فضای جغرافیایی و تغییرات در محیط طبیعی می‌شود. نحوه رفتار انسان تحت تأثیر نگرشهای مختلف، نوع بهره‌برداری از محیط را بوجود می‌آورد. عمده‌ترین رفتار انسان با محیط و یا روابط متقابل انسان و محیط شامل کنشهای زیر است:
- تطابق با محیط
- تسلط بر محیط
- افزایش ظرفیت محیط
- تنسیق و ترمیم محیط
به علت وجود شرایط اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی، بهره‌برداری از محیط در گذشته بیشتر براساس انطباق با محیط بوده است. به علت افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیاز به مواد غذایی و گسترش نیازهای بشری، انسان ناگزیر بوده جهت رفع آنها به استفاده از طبیعت و مواهب آن شدت بیشتری ببخشد. با شدت گرفتن بهره‌برداری از محیط تعادل میان انسان و طبیعت بهم خورد. در این مرحله انسان سعی کرد با به خدمت گرفتن توانائیهای خود و تکنولوژی بر میزان بهره‌برداری از محیط و توان تولیدی منابع بیافزاید. بکارگیری ادوات و نهاده‌های کشاورزی و بهره‌برداری مفرط از منابع آبی در همین راستا بوده است. با افزایش سرمایه‌گذاریها امکان به زیر کشت بردن زمینهای بیشتر، استفاده از ماشین آلات، تسطیح زمین و … بیشتر شد. در نتیجه ظرفیت تولیدی مناطق افزایش یافت. اما بهره‌برداری بی‌رویه از منابع، رفته رفته منجر به تخریب و از بین رفتن آن منابع گردید. کاهش سطوح آب زیرزمینی، هجوم آب سفره‌های شور به سوی منابع آب شیرین، شوری منابع آب و خاک، فرسایش خاک، کاهش جنگل‌ها، آلودگی‌ آبهای سطحی و… از نمونه‌های آن بوده است. در چنین شرایطی علم اقتصاد به دنبال ارائه راه حل هایی است تا بتواند منابع محدود و کمیاب را به نحو مطلوب بهره برداری کند. تنها در چنین شرایطی است که می توان انتظار داشت رفتارهای بشر در جهت استفاده عقلانی از منابع و توجه به استفاده حداکثر با حداقل هزینه شکل خواهد گرفت.
از آنجا که موضوع علم اقتصاد رفتار بشر و چگونگی تولید، توزیع و مصرف است، لذا اقتصاد بدنبال جستجوی راههای مناسب برای تنظیم روابط بین تولید، توزیع و مصرف می باشد. اقتصاد علمی است که به کمک قواعد و قوانین اقتصادی به علت و معلول مسائل و مکانیسم پدیده‌های اقتصادی نظیر: چگونگی ترکیب منابع و عوامل توسعه و ثروتها، قیمت گذاری آنها، تشکیل و توزیع درآمدها و تغییرات جاری وتحول بنیانی آنها، دخالت پول و اعتبارات و… می پردازد.
حالات تعادل و عدم تعادل بین منابع و مصارف درسطوح مختلف و وجوه تمایزآنها از همدیگر مشخص می‌گردد. در اقتصاد جدید راه‌حل‌ها، ابزار و همچنین چگونگی عمل روی پدیده‌ها تعیین شده و تحول آینده اقتصاد پیش‌بینی می شود و عدم تعادلهای احتمالی مورد پیشگیری قرار می‌گیرد و تعادل و تحول مطلوبتری بر اساس هدفها و مقدورات، برنامه‌ریزی می‌شود.
بنابراین، می‌توان اقتصاد را به دو دسته اقتصاد محض و اقتصاد عملی نیزتقسیم کرد. موضوع اقتصاد محض که مستقل از پدیده‌های انسانی و پولی است، عبارت است از جستجو و کشف قوانین طبیعی و خودکار که بر اساس آن تولید محصولات، تشکیل سرمایه و توزیع ثروت جامعه صورت می‌گیرد و هدف اقتصاد عملی جستجوی قواعدی است که بهترین نوع سازماندهی جامعه و استفاده از قوانین اقتصاد محض را به منظور حصول حداکثر ثروت و فایده تامین می‌نماید. اقتصاد عملی به نوعی اقتصاد اجتماعی نیز نامیده می‌شود که هدف آن بهزیستی جامعه بشری است.
اقتصاد علمی است که موضوع آن بررسی روشهای تخصیص منابع و عوامل محدود (زمین، کار، سرمایه) جهت تولید منابع و محصولات به منظور ارضای نیازها، همچنین ترتیب توزیع و مصرف آنها است، اقتصاد علم انتخاب، علم تخصیص منابع کمیاب، علم ثروت است.[۲]
به عبارتی دیگر: موضوع علم اقتصاد عبارت از بررسی روشهایی است که بشر به وسیله پول یا بدون وسیله آن برای بکار بردن منابع کمیاب به منظور تولید کالا و خدمات در طی زمان و همچنین برای توزیع آنها بین افراد و گروهها در جامعه به منظور مصرف در زمان حال و آینده انتخاب می‌کند.
“اقتصاد به عنوان مطالعه نحوه استفاده بهینه از منابع محدود برای تامین خواسته های نامحدود است. در اقتصاد انتخاب و اختیار وجود دارد، شخصی که درآمد محدود دارد باید اقلامی خریداری کند که با توجه به قید بودجه، بالاترین رضایتمندی را در وی ایجاد کند.”[۳]
رابطه اقتصاد و جغرافیا
رابطه اقتصاد و جغرافیا ناشی از همان تأثیر عامل مکان در تحلیل و عمل اقتصادی است. در واقع جغرافیا داده‌های بررسی عوامل طبیعی و چارچوب فضائی را در اختیار اقتصاد می‌گذارد، به عبارتی جغرافیا رابطه انسان را با طبیعت نشان می‌دهد و فضا یا محیط فعالیت آنها را فراهم می‌سازد. اقتصاددان وقتی طبیعت را به منزله منبع مواد اولیه و عمل حمل و نقل یا نصب ماشین‌آلات و یا محل استقرار صنایع و تجارت و به طور کلی فعالیت اقتصادی و حرکات انسانها و سرمایه‌ها مورد توجه قرار می‌دهد و در این موارد به بررسی و اتخاذ تصمیم اقدام می‌ورزد، به داده‌های جغرافیایی و معلومات جغرافیدان نیاز مبرم دارد. اگر داده‌های جغرافیایی مساعد و سازگار نباشد رنج و مشقت انسانها در فعالیت اقتصادی به مراتب بیشتر و هزینه‌های مادی و استهلاک نیروی انسانی وسرمایه‌ها دوچندان خواهدبود. خصوصیات مکانها، چگونگی رابطه بین مکانها، انسانها، داده‌های اجتماعی و فرهنگی، تأثیرات محیطی و عوامل دیگر جغرافیایی در برنامه‌ریزیهای اقتصادی بسیار موثر می‌باشد.
ازموضوعات اساسی علم اقتصاد، تولید است. آن چیزی که دارای اهمیت اساسی است ؛ نوع تولید، مکان تولید وچگونگی تولید است. در علم اقتصاد وقتی بخواهیم تعیین کنیم که چه چیزی تولید شود ویا کجا تولید شود به علم جغرافیا نیازمندیم. مکان تولید به قابلیتها و محدودیتهای محیطی بستگی دارد. میزان تولید، هزینه تولید و کیفیت آن تا حدود زیادی به قابلیتهای محیطی بستگی دارد. آیا می توان در مناطق گرم و خشک محصول برنج تولید کرد.؟ جواب این سئوال ممکن است مثبت باشد اما با چه هزینه ای؟.
امروزه با کمک پیشرفتهای علم وتکنولوژی تولید انواع محصولات کشاورزی در اغلب مکانها میسر شده است. اما علم اقتصاد با توجه به نیاز جامعه، هزینه تولید و مزیتهای نسبی هرمنطقه نوع تولید را تعیین می کند. آن چیزی که در اقتصاد مهم است ، این است که تولید تا چه اندازه اقتصادی و به عبارتی به صرفه است. بنابر این، نوع تولید و مکان تولید به عوامل جغرافیایی بستگی دارد. عامل دیگری که در تولید نقش دارد، مصرف است. مصرف کنندگان در مکانهای مختلف استقرار دارند. نوع و میزان مصرف به نیاز، سلیقه، درآمد و حتی شرایط محیطی و مکانی بستگی دارد. لذا رابطه بین اقتصاد و جغرافیا در موضوعات این دو علم که همانا ((تولید، توزیع و مصرف)) و ((انسان، محیط و نوع وویژگی روابط بین آن دو )) است، شکل می گیرد.
جغرافیای اقتصادی که یکی از شاخه های مهم جغرافیای انسانی است، به مطالعه توانهای محیطی، تولید تجاری(کشاورزی و صنعتی)،توزیع و پراکندگی مراکز تولید و مصرف،نظامهای مختلف تولید، حمل و نقل و مبادله کالاها و مراکز می پردازد. جغرافیای اقتصادی را می توان به سه بخش عمده تقسیم کرد:
الف: جغرافیای کشاورزی که مشتمل بر بخشهای زیر است:
۱- تولیدات کشاورزی شامل تولیدات عمده کشاورزی از قبیل غلات،چغندر قند ، پنبه،چای،میوه و تره بار، توزیع جغرافیایی و مناطق عمده کشت آنها.
۲- دامپروری و تولیدات عمده دامی، توزیع جغرافیایی آنها، شیلات شمال و جنوب و مسائل مربوط به اقتصاد ماهی
ب: جغرافیای صنعتی شامل: صنایع استخراجی، صنایع کارخانه ای، صنایع دستی و کوچک.
ج: بازرگانی ایران که به بررسی وضع شبکه راههای داخلی، تجارت خارجی و بررسی وضع صادرات و واردات ، توزیع کالا و خدمات و وضع بازارها می پردازد.
به طور کلی جغرافیای اقتصادی اصول و محورهای زیر را مد نظر قرار می دهد؛” ۱ – مطالعه مکان فعالیتهای اقتصادی از نظر ساخت،کارکرد و روند تحول
۲-بررسی تاثیرات متقابل محیط و فعالیتهای اقتصادی بر یکدیگر
۳-رابطه میان فعالیتهای اقتصادی”[۴]
بنابر این، جغرافیا با دو دسته از عوامل؛ طبیعی شامل مواد خام ، منابع انرژی، مورفولوژی، توپوگرافی، شرایط آب و هوایی، منابع سطحی و زیرزمینی از یک طرف وعوامل انسانی نظیر پراکندگی استقرار انسان و سکونتگاهها ، بازار، نیروی انسانی، سیستم شبکه ارتباطی، سرمایه، قوانین و… از طرف دیگر ارتباط تنگاتنگ با علم اقتصاد و موضوعات آن – تولید ، توزیع و مصرف- دارد.
موضوع دیگری که بین علم اقتصاد و جغرافیا رابطه برقرار می کند برنامه ریزی است. ‌برنامه ریزی تعیین یک طرح مشخص و یک الگوی مناسب برای توسعه و شکوفایی زندگی انسان ها، با پیش بینی و آینده نگری مسائل خاص اجتماعی و اقتصادی است. بدون شک برنامه ریزی نمی تواند بدون توجه به امکانات مادی و انسانی موجود، صورت گیرد. بنابراین هدف اساسی در برنامه ریزی ایجاد شرایطی است که بتواند از امکانات موجود حداکثر استفاده را برده و در کوتاه ترین مدت به هدف تعیین شده که همانا رشد و توسعه در زندگی انسانهاست، برسد.
برنامه ریزی تعیین و اولویت‌بندی اهدافی هماهنگ بمنظور توسعه مطلوب بخشهای مختلف اقتصادی ، اجتماعی با توجه به قوانین اقتصادی و شرائط اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است. برنامه ریزی مجموعه تدابیر، تلاشها و اقداماتی هدفمند، آینده نگر، منظم، هماهنگ و سیستماتیک به منظور رسیدن به وضعیت مطلوب است.
یکی از مسائل مهم در برنامه ریزی، تعیین هدف و تبدیل آن به صورت برنامه و پیش بینی و اجرای عملیات است. بعنوان مثال اگر تلفیق عوامل تولید کشاورزی بعنوان یک هدف در برنامه ریزی اقتصادی باشد باید عوامل تولید کشاورزی که شامل آب، زمین،‌کار و سرمایه است، به نحوی مورد استفاده قرار گیرد که بهره وری عوامل تولید افزایش یابد. این عوامل در طبیعت محدود هستند بخصوص در جامعه ایران که در تمام زمینه های آن، مشکلات عدیده ای وجود دارد. محدودیت شدید منابع آب و خاک، محدودیت سرمایه و فقدان نیروهای متخصص یا پایین بودن سطح دانش و مهارت نیروهای شاغل در بخش های تولیدی از مشکلات اساسی به شمار می آیند. بنابراین مدیریت نیروی انسانی و پیش بینی رفتارها و امکانات ملی برای رفع موانع بهره برداری از منابع، ایجاد امکانات لازم برای گسترش شبکه های آبیاری، هدایت صحیح سرمایه های کوچک و پراکنده، ‌ایجاد زیرساختهای لازم برای بهره برداری از منابع آب و خاک و تقویت نیروی انسانی در تحقق اهداف یک برنامه ریزی اقتصادی بسیار مؤثر می باشد. هرگونه برنامه ریزی قبل از اینکه بصورت عملیاتی تدوین شود بایستی در ابتدا به تدوین اهداف، سیاستها، استراتژیها و راهبردهای تحقق آن هدف تعیین گردد. بنابراین برنامه ریزی عبارت خواهد بود از تعیین هدف، وضع خط مشی و نحوه اجرای طرحی مشخص و پیش بینی شده در مکانها براساس تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و طبیعی به منظور توسعه و پیشرفت کمی و کیفی جامعه است . در هر برنامه ریزی؛ شناخت وضع موجود ، تعیین اهداف با توجه به قابلیتها و محدودیتها، شناخت راههای رسیدن به هدف، انتخاب بهترین راه حل و اقدامات اجرایی برای رسیدن به هدف که به صورت طرح ها و پروژه هاست، از مهمترین مراحل به شمار می آید. بنابراین در هر برنامه ای که به نوعی با محیط سرو کار داشته باشد ، علم جغرافیا با تلفیق سایر علوم و از جمله علم اقتصاد به بهینه سازی اقدامات و فعالیتهای انسانی برای حداکثر استفاده از منابع می پردازد.
از دیگر زمینه های پیوند جغرافیا و اقتصاد، اشتراکات این دو علم در مباحث کاربردی و توسعه است. در جغرافیا، مراد از توسعه، توسعه بدون تخریب یا حداقل تخریب در برابر سود جامعه است. توسعه به مفهوم رایج که بر بعد اقتصادی تاکید داشت، تاکنون نابسامانیهای زیادی خصوصا در ابعاد زیست محیطی، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و فقر برجای گذاشته است. بنابر این، توسعه با ملاحظات محیطی و پایداری باید با بهره گیری از علم جغرافیا و توجه به قابلیتها و محدودیتهای مناطق دنبال شود.
موضوعات علم اقتصاد
موضوعات علم اقتصاد را می توان به سه دسته ؛ تولید، توزیع و مصرف تقسیم بندی کرد :
تولید
عمل ترکیب عوامل تولید( طبیعت، کار و سرمایه) به منظور به دست آوردن محصول را تولید می گویند. در واقع ماحصل عمل تولید کالا و خدمات است.آن چیزی که در تولید اهمیت دارد این است که ؛
– چه کالایی و به چه مقدار تولید شود؟
- چگونه تولید شود؟
- در کجا، توسط چه کس و برای چه کسی تولید شود؟
پاسخ گویی به سئوالات فوق به سیستم اقتصادی حاکم بر هر جامعه بستگی دارد. به عنوان مثال در سیستم اقتصاد آزاد بر اساس مکانیزم قیمتها، در سیستم اقتصاد دولتی بر اساس ضوابط و برنامه مرکزی و کنترل شده و در جوامع سنتی بر اساس آداب و رسوم قبیله ای و سنت گذشتگان، نوع و میزان تولید تعیین می شود. در صورتی که محصول یک عمل تولیدی عاملی شود برای محصول عمل تولیدی دیگر به آن مواد واسطه ای گویند، مانند کود شیمیایی که در کشاورزی به کار برده می شود.
به ماحصل عمل تولید محصول گفته می شود و به دو دسته کالاها و خدمات تقسیم می شود. کالاها به منابع ملموس برآورنده نیازهای انسان مانند کفش و کیف ، چای، محصولات زراعی و باغی و لبنی و .. گفته می شود. خدمات به منابع غیر ملموس برآورنده نیازهای انسان مانند بیمه محصولات، تدریس، درمان ، بازرگانی و … گفته می شود.
توزیع
توزیع در لغت به معنی پخش کردن است. به عبارت دیگر توزیع به معنی پخش عوامل و منابع و پرداخت مابه ازاء آنها از یک طرف و پخش کالا و خدمات و مابه ازاء آنها از طرف دیگر است. توزیع بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان رابطه برقرار می کند. افراد و گروههایی که در امر خرید و فروش تولیدات روستایی دخیل هستند به عنوان عوامل توزیع معروفند.
مصرف
عمل صرف کالا و خدمات تولید شده توسط مصرف کننده را به اصطلاح مصرف گویند. به عبارت دیگر مصرف عبارت است از عملی که انسان از طریق صرف کالاها و خدمات، نیازهای زیستی خود را برآورده می سازد. مصرف هدف نهایی هر فعالیت اقتصادی است. افراد ساکن در مناطق روستایی به عنوان تولید کنندگان ، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان کالاهای تولیدی خود و سایر کالاها محسوب می شوند.
عرضه
عرضه عبارت است از کالاها و خدماتی که در هر زمان برای فروش ارائه می شود. به عنوان مثال خیاطی که تعداد زیادی پیراهن دوخته و فقط تعداد محدودی را در ویترین مغازه در معرض فروش گذاشته است. عرضه همان تعدادی از پیراهن است که در معرض فروش قرار داده است و آنچه که کنار گذاشته است ذخیره انبار او را تشکیل می دهد. و یا دامداری که فقط تعدادی از دامهایش را در معرض فروش قرار می دهد. بنابر این عرضه همان میزان کالا و خدماتی است که در معرض فروش قرار می گیرد.
تقاضا
تقاضا عبارت است از درخواست مصرف کالا و خدمات که متکی بر قدرت پرداخت باشد. یعنی افراد بنا به قدرت خرید خود مقدار مشخص کالا و خدمات را برای مصرف طلب می کنند. انسانها برای رفع نیازهای خود و به میزان و توان پرداخت، متقاضی مقدار معینی کالا و خدمات می شوند.
قوانین عرضه و تقاضا
مجموعه ای از عوامل در تعیین میزان تقاضا برای این کالاها نقش دارند . یکی از این عوامل، قیمت است . هر چه قیمت یک کالا کاهش یابد تقاضا برای آن کالا افزایش می یابد و برعکس . به این امر قانون تقاضا گفته می شود . منحنی تقاضا شیب رو به پایین دارد ، یعنی نشان می دهد که چه مقدار از یک محصول با یک قیمت مشخص در واحد زمان خریداری خواهد شد ، هرچه قیمت کاهش یابد مقدار محصول خریداری شده بالا خواهد رفت. رابطه بین قیمت و تقاضا معکوس است. اما این رابطه بین قیمت و عرضه مستقیم است. هرچه قیمت یک کالا افزایش یابد، میزان عرضه نیز افزایش خواهد یافت و برعکس، به این رابطه قانون عرضه گفته می شود . منحنی عرضه گویای آن است که کشاورزان چه مقدار محصول را تحت یک قیمت معین روانه بازار می کنند. شیب این منحنی رو به بالا خواهد بود به گونه ای که هر چه قیمت بالاتر رود مقدار محصول عرضه شده از جانب کشاورزان به بازار بیشتر می شود . میزان عرضه و تقاضا در نقطه قیمت تعادلی(نقطهA) با یکدیگر برابر می شوند . به طور کلی کشاورزان با بالا رفتن قیمتها شروع به تولید بیشتر می کنند و با پایین آمدن قیمت از تولید می کاهند. در بسیاری از کشورها و از جمله ایران به دلایل مختلف از جمله تاثیر عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی و رفتار کشاورزان این رابطه بطور کامل برقرار نیست. هدف اصلی کشاورزی معیشتی تامین غذا برای خانواده می باشد . بنابر این، کشاورزان کمتر از جانب تغییرات قیمت تاثیر پذیرفته، و در نتیجه رفتار آنها ممکن است با رفتار کشاورزان تجارتی متفاوت باشد . آنها به ندرت به کشت تخصصی مبادرت می ورزند، تا جایی که بتوانند در تامین غذای خویش کوشش می کنند . مزارع کوچک و اغلب با نوسانات بارندگی و تغییرات سالانه قابل توجهی درعملکرد محصول مواجه هستند. در چنین شرایطی کشت گیاهان زراعی جدید یا اعمال روشهای نوین کشت اجتناب می شود . رفتار اقتصادی کشاورزان در کشور های پیشرفته در اکثر موارد منطقی و قابل قبول است، اما در سالهای اخیر کشاورزان شاید ثبات و امنیت درآمد را بر حداکثر سود ترجیح می دهند.[۵]
اقتصاد تولید کشاورزی
اهداف و مطالب عمده مورد نظر در اقتصاد تولید کشاورزی شامل موارد زیر است:
الف) اهداف و نظرات مدیر مزرعه: مدیر هر مزرعه ممکن است حداکثر کردن سود یعنی تفاضل بین دریافتی حاصل از فروش محصولات یا دام با هزینه تولید را در نظر داشته باشد. بنابراین کشاورزان می توانند اهداف مختلفی داشته باشند. یکی متمایل به حداکثر کردن سود، یکی کسب بزرگترین مزرعه، داشتن بهترین ماشین آلات و یا حداقل کردن بدهی که نهایتا همگی حداکثر سود را باعث می شود.
ب) انتخاب محصولی که تولید می شود: هر کشاورز با توجه به امکانات موجود همچون زمین، نیروی کار، ماشین آلات و وسایل دیگر با انتخابهای زیادی مواجه است. مدیر مزرعه نه تنها باید سطح تولید هر محصول را تعیین کند، بلکه باید نحوه تخصیص امکانات موجود بین محصولات را تعیین کند. در ایران به علت عدم وجود نظام اطلاع رسانی، اغلب کشاورزان به اطلاعات بازار دسترسی ندارند لذا درتعیین نوع تولید مهمترین عامل یعنی بازار را در تابع تولید نمی توانند دخالت دهند. این وضعیت در نابسامانی بازار محصولات کشاورزی بسیار موثر بوده و موجب عدم اطمینان در تولید و درآمد کشاورزان و روستائیان می شود.
ج) تخصیص امکانات بین محصولات: پس از اینکه تصمیم گرفته شد چه نوع محصول یا محصولاتی تولید شود، کشاورز باید در مورد نحوه تخصیص منابع موجود بین محصولات تصمیم گیری کند. تعیین زمین و نوع محصول، نیروی کار، ماشین الات، میزان آب و سایر منابع چه میزان باید مورد استفاده قرار گیرد.
د) فرضیه خطر پذیری و عدم اطمینان: در بیشتر الگوهای اقتصاد تولید، فرض می شود یک مدیر با اطمینان تابع تولید مناسب را می شناسد و قیمت خرید نهاده ها و فروش محصولات را می داند. ولی برخی از متغییر ها نظیر آب و هوا قابل بررسی نبوده و یک متغییر کلیدی است. ممکن است مشکلات زیادی در تولید بوجود آید ، آفت، هجوم حشرات و … از نمونه های دیگر است.[۶]
در وضعیت آب و هوایی کشور مهمترین عامل عدم اطمینان محصولات کشاورزی، ناملایمات اقلیمی است. وزش باد، سرما زدگی، خشکسالی، ریزش باران در فصل برداشت محصول و حتی سیاستهای متغیر واردات و صادرات از مهمترین عوامل عدم اطمینان در بخش کشاورزی محسوب می شود. از طرف دیگر فقدان بازاریابی، رواج شدید دلالی و واسطه ها، عدم امکان نگهداری محصول و بهم خوردن رابطه عرضه و تقاضا و در نتیجه متغیر بودن شدید قیمت محصول از دیگر موارد عدم اطمینان در کشور است.
بنیان اقتصادی
عناصر بنیانی اقتصاد شامل عوامل جغرافیایی، جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، روانی و نهادی است.
- عناصر بنیانی جغرافیایی شامل؛ آب و هوا و شرایط اقلیمی، امکانات و زیرساختهای محیطی، منابع سطح الارضی و تحت الارضی و موقعیت جغرافیایی است.
- عناصر جمعیتی شامل؛ کمیت و کیفیت نفوس، توزیع سنی و جنسی، وضعیت شغلی و پراکندگی جغرافیایی آن است.
- عناصر اجتماعی شامل؛ سنن و آداب و رسوم، عادات و عمل طبقات مختلف، شیوه تفکر اجتماعی ورفتار گروههای اجتماعی را در بر می‌گیرد.
- عناصر روانی نظیر؛ انگیزه‌ها، طرز فکرها، کردار افراد را شامل می‌گردد.
- عناصر اقتصادی مربوط به چگونگی فعالیت عاملهای مختلف و سهم آنها در تولید محصولات و توزیع درآمدها و نحوه استعمال آنها، چگونگی روابط بویژه روابط مبادلاتی و تعیین قیمت محصولات و عوامل و چگونگی دخالت پول و پرداختها می‌گردد.
- عناصرنهادی مربوط به سازمان حقوقی جامعه، نحوه حکومت، روابط بین دولت و ملت و روابط انفرادی افراد در چارچوب قراردادها و قوانین و مقررات است. بنیانهای اقتصادی عموماً از ثبات نسبی برخوردارند. اما در بلند مدت تغییر پذیر بوده و می‌توانند سازمان و نظام اقتصادی جامعه را متحول سازد.
بنیان های اقتصادی و اجتماعی جامعه
بنیان های اقتصادی و اجتماعی جامعه به چهار دسته کلی به ترتیب زیر تقسیم بندی می شود:
- بنیان تاسیساتی: بنیان تاسیساتی در برگیرنده کلیه تاسیسات اجتماعی و سیاسی است که عملکرد اقتصاد را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر کلیه قوانین و مقررات حاکم بر فعالیتهای سه گانه تولید ، توزیع و مصرف را بنیان تاسیساتی می گویند.
- بنیان ترجیحاتی: مجموعه توابع مطلوبیت فردی به اضافه کلیه موانع محدود کننده توابع تولید، تقاضا و عرضه را بنیان ترجیحاتی گویند. به عبارت دیگر بنیان ترجیحاتی یک اقتصاد عبارت است از ارزش های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی که تحت آن نظام ارزشی اقتصاد عمل می کند.
- بنیان تشکیلاتی: منظور از بنیان تشکیلاتی عبارت است از تشکیلاتی که توسط آنها بین کارگزاران مختلف اقتصادی ارتباط برقرار می شود. به عبارت دیگر تماس بین کارگزاران اقتصادی تحت تشکیلات خاصی انجام می گیرد که اصطلاحا به آن بازار می گویند. بازارهای مختلف اقتصادی را معمولا به سه دسته بازار تولید ، بازار عوامل و بازار پول طبقه بندی می کنند. این بازار ها ممکن است یکی از سه حالت کلی رقابت کامل، رقابت ناقص و یا انحصار را داشته باشد که بسته به نوع آن عملکرد آن نیز متفاوت است.
- بنیان تکنولوژیکی: بنیان تکنولوژیکی عبارت است از چگونگی ترکیب عوامل و منابع تولیدی و یا آنچه که به تکنولوژی تولید معروف است. عوامل و منابع تولیدی(کار،سرمایه و منابع طبیعی) را می توان برای تولید محصول با تکنیکهای مختلفی ترکیب کرد. معمولا تکنولوژی مطلوب به شرایط زمانی، مکانی و امکانات هر جامعه بستگی دارد. اصولا تکنولوژی تولیدی به دو دسته کلی طبقه بندی می شود. یا کاربر است یعنی برای تولید هر محصول، بیشتر نیروی انسانی به کار برده می شود مثل تولید محصولات کشاورزی در ایران که از نیروی انسانی زیادی استفاده می شود. و یا تکنولوژی سرمایه بر است یعنی برای تولید هر محصول، سرمایه بیشتر به کار برده می شود. به عنوان مثال در کشاورزی مکانیزه و کشت و صنعت ها تولیدات از نوع سرمایه بر است. بنابر این بنیان تکنولوژیکی از مهمترین بنیانهای اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود. با توجه به بنیانهای مختلف می توان گفت که توسعه اقتصادی موقعی میسر می شود که بنیانها به طور هماهنگ بهبود یابند.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مبانی اقتصاد روستایی

دانلود مقاله تحلیل عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی و تعیین

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله تحلیل عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی و تعیین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تحلیل عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی و تعیین اثر بخشی مخارج خانوارها در تأمین نیازهای غذایی: کاربرد برنامه‌ریزی خطی

 


چکیده
عملکرد تغذیه‌ای خانوارها به عوامل مختلفی همچون توان اقتصادی، دسترسی به بازار مواد خوراکی، سطح دانش و اطلاعات تغذیه‌ای آنها وابسته است. در سالهای اخیر در خصوص الگوی مصرف خانوارها و ضرورت تصحیح آن بسیار بحث شده است. متخصصین علم تغذیه بر دسترسی خانوارها به ارزش‌های غذایی متنوع بسیار تأکید نموده‌اند. الگوی مصرف بهینه را در حوزه علم اقتصاد می‌توان به صورت دسترسی به ارزش‌های غذایی مختلف همچون انرژی و پروتئین، مواد معدنی و سایر ریزمغذی‌ها با حداقل هزینه ممکن تعریف نمود. در این مقاله ضمن بررسی عملکرد تغذیه‌ای خانوارها با استفاده از روش برنامه‌ریزی خطی، حداقل مخارج لازم برای تأمین نیازهای غذایی متناسب با الگوی پیشنهادی متخصصین علم تغذیه محاسبه می‌گردد و سپس با مقایسه آن با مخارج واقعی گروههای مختلف درآمدی در شهر و روستا، نسبت به کارایی مخارج واقعی خانوارهای شهری و روستایی ایران قضاوت می‌کنیم. در تعیین حداقل مخارج لازم، از 29 قید که در برگیرنده توصیه‌های مراجع علم تغذیه می‌باشد استفاده شد. یافته‌های این مقاله دلالت بر آن دارد که خانوارهای شهری و روستایی در تعیین محتویات سبد خوراکی خود کارا عمل نموده‌اند و با توجه به توصیه‌های متخصصین علم تغذیه، مخارج خود را به طور مؤثر بین اقلام مختلف خوراکی تخصیص داده‌اند.

مقدمه
ارزیابی عملکرد تغذیه‌ای خانوارها ابزار مناسبی برای تشخیص میزان دسترسی آنها به مواد غذایی است و علاوه بر این، این امکان را فراهم می‌سازد تا سطح دانش تغذیه‌ای جامعه و قشرهای مختلف آن تعیین شود. پاسخ به این سؤال که خانوارهای شهری و روستایی ایران و بویژه گروههای کم درآمد تا چه حد توانسته‌اند نیازهای غذایی خود را تأمین نمایند،‌ راهگشای حوزه تصمیم‌گیری در تعیین محتویات سبد حمایتی و ملاک مناسبی برای ارزیابی آن دسته از سیاست‌های حمایتی است که با هدف تأمین امنیت غذایی جامعه طراحی و اعمال شده‌اند. برای تعیین میزان دسترسی خانوارها به حداقل ارزش‌های غذایی می‌توان فرد شاخص شهری یا روستایی را مورد توجه قرار داد و بررسی نمود که متوسط شهرنشینان و روستائیان تا چه میزان انرژی، پروتئین و سایر ارزش‌های غذایی را دریافت کردند. این نحوه بررسی اگرچه تصویر کلی از عملکرد تغذیه‌ای جامعه ارایه می‌دهد اما مشکلات تغذیه‌ای جامعه و بویژه گروههای کم درآمد را کمتر از واقع نشان می‌دهد، زیرا در روش فوق به مسئله توزیع ارزش‌های غذایی بین گروههای درآمدی توجه نمی‌شود. برای ارایه تصویر دقیق‌تر بهتر است میزان دسترسی گروههای مختلف درآمدی به تفکیک محاسبه و ارزیابی گردد.
مطالعات مختلف مؤید آن است که همواره سهم بالایی از کل مخارج خانوارهای جوامع شهری و روستایی ایران و بویژه گروههای کم درآمد این جوامع به تهیه و تأمین کالاهای خوراکی اختصاص داده شده است . اکنون این سؤال مطرح است که برای تأمین حداقل نیازهای غذایی به چه میزان مخارج نیاز است؟ آیا خانوارهای شهری و روستایی در تأمین حداقل نیازهای غذایی، درآمد خود را به شکل مؤثری به کالاهای خوراکی اختصاص داده‌اند؟ آنچه که در این مطالعه مورد توجه می‌باشد پاسخ به این سؤال است که آیا این امکان وجود دارد که با صرف هزینه کمتر، به میزان قبل به ارزش‌های غذایی دست یافت؟ پاسخ به این سؤال میزان آگاهی‌های تغذیه‌ای خانوارهای ایرانی را روشن می‌سازد و هر فرد یا خانوار با توجه به محدودیت درآمد، کالاها و خدمات مختلف را مصرف می‌کند و البته سلایق وی در تصمیم‌هایش بسیار مؤثر می‌باشد. حال اگر تأمین ارزش غذایی به میزان معین با x ریال امکان‌پذیر باشد و این فرد همان میزان را با y ریال تأمین کرده باشد، بطوریکه y>x در این صورت فرد یا خانوار موردنظر در تخصیص درآمد خود به اقلام خوراکی مختلف کارا عمل نکرده است. عدم کارایی در رفتار مصرفی این فرد به عوامل مختلف از جمله فقدان اطلاعات تغذیه‌ای اشاره دارد. در صورت وجود چنین گرایشی در رفتار مصرفی خانوارهای ایرانی، می‌باید از طریق اقدامات مختلف نسبت به افزایش سطح آگاهی‌های تغذیه‌ای جامعه کوشش نمود.
در بخش اول این مقاله ابتدا داده ها و قلمرو مطالعه معرفی می‌شود و سپس در بخش دوم عملکرد تغذیه‌ای خانوارها شهری و روستایی مورد توجه قرار می‌گیرد و درصد خانوارهایی که در تأمین نیازهای غذایی با مشکل مواجه می‌باشند تعیین می‌گردد. در بخش سوم با استفاده از برنامه‌ریزی خطی حداقل مخارج لازم برای تأمین ارزش‌های غذایی مختلف محاسبه می‌گردد. در بخش آخر، بررسی می‌شود آیا خانوارهای شهری و روستایی در تأمین ارزش‌های غذایی، مخارج خود را به شکل کارایی بین اقلام خوراکی تخصیص داده‌اند یا خیر؟
1. داده‌ها و اطلاعات
برای اجرای برنامه پیش‌بینی شده در این مقاله به اطلاعات مربوط به مخارج و همچنین مقدار مصرف اقلام خوراکی مختلف نیاز می‌باشد. طرح آمارگیری بودجه خانوار مرکز آمار ایران داده‌های مورد نیاز این مقاله را فراهم می‌سازد. در این مطالعه از داده‌های مربوط به مقدار مصرف اقلام خوراکی مختلف برای تخمین میزان دسترسی خانوارها به انرژی، پروتئین، ویتامین‌ها و مواد معدنی مورد نیاز آنها استفاده شده‌است. برای اینکار ابتدا خانوارها در طی سالهای مورد بررسی به ده دهک درآمدی تقسیم شده و سپس با در نظر گرفتن ارزش‌های غذایی موجود در هر یک از اقلام خوراکی، عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی به تفکیک فرد شاخص و ده دهک درآمدی محاسبه می‌شود. در واقع در این مقاله برای تخمین عملکرد تغذیه‌ای، از روش پژویان (1373) استفاده شده بدین ترتیب که ابتدا ماتریس مصرف اقلام غذایی ساخته شد؛ سطرهای این ماتریس به مقدار مصرف 113 قلم کالای خوراکی اختصاص دارد و 11 ستون آن به فرد شاخص و ده دهک درآمدی اختصاص دارد. این ماتریس میزان مصرف هر یک از دهک‌های درآمدی را از 113 قلم کالای خوراکی بر حسب کیلوگرم نشان می‌دهد. ماتریس دیگر حاوی ارزش‌های غذایی می‌باشد بطوریکه ستون‌های آن به 113 قلم کالای خوراکی و سطرهای آن به 13 نوع ارزش غذایی اختصاص دارد. ماتریس دوم، ارزش‌های غذایی 13 گانه موجود در هر یک کیلوگرم از 113 نوع کالای خوراکی را نشان می‌دهد. با ضرب نمودن ماتریس ارزش‌های غذایی در ماتریس مصرف کالاهای خوراکی، عملکرد تغذیه‌ای فرد شاخص و ده دهک درآمدی برحسب میزان انرژی، پروتئین، کلسیم، فسفر، ویتامین A، ویتامین B و ... استخراج می‌شود.
اطلاعات دیگری که در این مقاله بویژه برای ارزیابی کارایی مخارج خانوارها مورد نیاز است، میزان ریالی است که خانوارهای واقع در هر یک از دهک‌های درآمدی صرف کالاهای خوراکی نموده‌اند. این اطلاعات نیز از طرح آماری بودجه خانوار اخذ شده است.
2. عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی ایران
قبل از بررسی میزان اثربخشی مخارج خانوارها در تأمین نیازهای غذایی آنها، لازم است عملکرد تغذیه‌ای مردم را در جوامع شهری و روستایی ارزیابی نماییم. با استفاده از دو ماتریس مصرف و ارزش‌های غذایی که در بخش قبل شرح داده شد، انرژی، پروتئین و سایر ارزش‌های غذایی دریافتی خانوارها را بر حسب دهک‌های درآمدی استخراج شده است.
در طی سالهای 71 تا 78 میزان دسترسی خانوارهای جوامع شهری و روستایی به اقلام غذایی افزایش یافته است؛ بطوری که متوسط انرژی دریافتی فرد شاخص شهری از 2492 کالری انرژی در سال 1371 به 3048 کالری در سال 1378 افزایش یافته است (جدول 1). با بررسی انرژی دریافتی دهک اول درآمدی (کم درآمدترین گروه) ملاحظه می‌گردد انرژی دریافتی این گروه در مناطق شهری از 1443 کالری در سال 1371 به 2233 کالری در سال 1378 افزایش یافته است. میزان انرژی دریافتی دهک اول روستایی از 804 کالری در سال 1371 به 1793 کالری در سال 1378 افزایش یافته است. بر این اساس ملاحظه می‌شود گروههای کم درآمد روستایی و شهری در تأمین حداقل انرژی با مشکل مواجه بوده‌اند. در عوض گروههای پردرآمد بسیار بیشتر از نیاز انرژی دریافت نموده‌اند. برای مثال در سال 1371 هر فرد از دهک درآمدی دهم شهری معادل 3779 کالری انرژی دریافت داشته است که این رقم در سال 1378 به 4294 افزایش یافته است. گروههای پردرآمد روستایی در مصرف اقلام غذایی بویژه اقلام پرانرژی راه افراط را در پیش گرفته‌اند بطوریکه میزان انرژی دریافتی هر فرد روستایی پردرآمد از 5742 کالری در سال 71 به 6169 کالری در سال 1375 و 7357 کالری انرژی در سال 1378 افزایش یافته است.
جدول 1- انرژی دریافتی خانوارهای ایرانی
نفر – روز - کالری
سال 1371 1375 1378
فرد شاخص


دهک اول


دهک دهم


مأخذ: یافته‌های پژوهش
با مقایسه انرژی دریافتی مناطق شهری و روستایی مشخص می‌گردد میزان دسترسی گروههای کم درآمد شهری بیش از گروههای کم درآمد روستایی است و از طرف دیگر گروههای پردرآمد روستایی درمصرف اقلام خوراکی انرژی‌زا افراط نموده‌اند بطوریکه متوسط شهرنشینان و روستاییان در طی سالهای مورد بررسی قادر به تأمین انرژی مورد نیاز بوده‌اند.
عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای ایرانی را با توجه به میزان پروتئین دریافتی نیز می‌توان بررسی نمود. با ملاحظه جدول (2) مشخص می‌گردد همان تصویر مربوط به انرژی در مورد پروتئین دریافتی نیز تکرار شده است، یعنی:
جدول 2- پروتئین دریافتی خانوارهای ایرانی
نفر – روز - پروتئین
سال 1371 1375 1378
فرد شاخص


دهک اول


دهک دهم


مأخذ: یافته‌های پژوهش
در طی سالهای مورد بررسی میزان پروتئین دریافتی خانوارهای شهری و روستایی افزایش یافته است و از طرف دیگر گروههای کم درآمد بویژه روستایی در تأمین پروتئین با مشکل اساسی مواجه بوده‌اند. در حالیکه گروههای پردرآمد روستایی اقلام پروتئینی را نسبت به شهرنشینان، بیشتر مصرف نموده‌اند.
اگر چنانچه حداقل انرژی موردنیاز را معادل 2300 کالری و حداقل پروتئین مورد نیاز هر فرد را معادل 53 گرم در نظر بگیریم، آنگاه درخواهیم یافت که در طی دوره مورد بررسی همواره درصدی از خانوارهای جوامع شهری و روستایی در تأمین نیازهای غذایی با مشکل مواجه بوده‌اند. در جدول (3) شکاف انرژی و پروتئین برحسب درصد خانوارهایی که قادر به تأمین حداقل انرژی و پروتئین مورد نیاز نبوده‌اند درج شده است.
جدول 3- سهم جمعیتی خانوارهای با شکاف انرژی و پروتئین
درصد
سال 1371 1375 1378
انرژی


پروتئین


مأخذ: یافته‌های پژوهش
در ادامه بحث لازم به یادآوری است که ارقام گزارش شده در خصوص پروتئین دریافتی صرفاً به اقلام خوراکی حیوانی محدود نمی‌باشد، بلکه پروتئین دریافتی از اقلام خوراکی و غیرخوراکی مورد توجه بوده‌اند. براین اساس اگر صرفاً پروتئین با منشاء حیوانی لحاظ شود شکاف پروتئین در جوامع شهری و روستایی به شدت افزایش خواهد یافت.
از طرف دیگر نباید از نظر دور داشت که به واسطه وجود نظام حمایتی و توزیع کالاهای اساسی خوراکی یارانه‌ای، میزان انرژی دریافتی در حد قابل قبولی می‌باشد و در صورت حذف یارانه‌ها احتمال افزایش شکاف انرژی در شهرها و روستاها بسیار زیاد خواهد بود. برای مثال نان که به مصرف آن یارانه فراگیر و نامحدود پرداخت می‌شود،
6/58 درصد از کل انرژی دریافتی دهک اول شهری و 2/64 درصد از کل انرژی دریافتی دهک اول روستایی را در سال 1377 تأمین نموده است. در همین سال، دهک اول شهری و روستایی با مصرف نان، 11/59 درصد و 6/41 درصد از کل پروتئین دریافتی خود را تأمین نموده‌اند. بنابراین ملاحظه می‌گردد گروههای کم‌درآمد تا چه حد به نان در تأمین انرژی، پروتئین و سایر ارزش‌های غذایی وابسته می‌باشند.
در ادامه قابل ذکر است که سهم کالاهای اساسی خوراکی نان، روغن‌نباتی، حبوبات، قند و شکر، برنج ایران، برنج خارجی، تخم‌مرغ، گوشت قرمز، مرغ، ماهی، شیر، فرآورده‌های شیر، تخم‌مرغ و میوه و سبزی از کل انرژی دریافتی خانوارهای شهری در سال 78 حدود 90 درصد و برای خانوارهای روستایی حدود 86 درصد بوده است. محاسبات همچنین نشان می‌دهد که 91 درصد انرژی دریافتی دهک اول شهری و 89 درصد انرژی دریافتی دهک دهم شهری از محل مصرف کالاهای پیش گفته تأمین شده است. برای دهک اول و دهم روستایی این سهم به ترتیب 96 و 76 درصد بوده است.
در مجموع نتایج فوق مؤید این نکته است که 14 قلم کالای مورد بررسی در میان 113 قلم کالای مورد مصرف خانوارها که در محاسبه ماتریس عملکرد استفاده گردید نقش قابل توجهی در تأمین ارزش‌های غذایی داشته‌اند، لذا می‌توان این اقلام را به عنوان متغیرهای مدل برنامه‌ریزی خطی در بخش سوم این مقاله در نظر گرفت.
3. تعیین حداقل مخارج لازم برای تأمین ارزش‌های غذایی: کاربرد برنامه‌ریزی خطی
مدل‌های برنامه‌ریزی خطی از پایه‌ای‌ترین مدل‌های – پژوهش عملیاتی می‌باشند که اولین بار در مسائل نظامی بریتانیای کبیر توسط گروه بلاکت به کار گرفته شد. در اوایل سال 1950 استفاده از تکنیک‌های پژوهش عملیاتی برای حل مسائل مدیریتی با انتشار کتابی تحت عنوان پژوهش عملیاتی توسط استا فورد بیر در بریتانیای کبیر عمومیت یافت.
تکنیک‌های پژوهش عملیاتی به چند دسته کلی شامل برنامه‌ریزی ریاضی خطی، تکنیک‌های احتمالی، تکنیک‌های کنترل موجودی، تکنیک‌های شبکه، تکنیک‌های پویا و تجزیه و تحلیل سر به سر طبقه‌بندی می‌شوند که هر کدام از این طبقات خود تقسیمات دیگری دارد. مدل‌های برنامه‌ریزی خطی یکی از تقسیمات تکنیک‌های برنامه‌ریزی ریاضی خطی است که در آن به کمک روش‌های ریاضی تعدادی معادله و نامعادله جهت حل مدل در یک دستگاه معادلات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
هر فرد یا سازمان یا نهاد اهدافی را دنبال می‌کند و در راه رسیدن به این هدف عموماً با محدودیت یا محدودیت‌هایی مواجه می‌باشند. برای مثال، هر خانوار برای تهیه اقلام مختلف خوراکی به دنبال حداقل کردن هزینه خرید این اقلام می‌باشد؛ در عین حال این خانوار می‌خواهد از مصرف اقلام خریداری شده انرژی مورد نیاز برای انجام فعالیت‌های روزانه را کسب نماید. مثال فوق تنها یکی از هزاران مثالی است که به کمک مدل‌های برنامه‌ریزی خطی قابل حل می‌باشند.
مدل‌های برنامه‌ریزی خطی برای مسائلی که دارای اهداف حداقل‌سازی یا حداکثرسازی همراه با تعدادی محدودیت هستند کاربرد دارد. بر این اساس در استفاده از مدل‌های برنامه‌ریزی خطی سه مرحله باید طی شود. اول باید مشخص گردد که آیا مسئله به کمک تکنیک برنامه‌ریزی خطی قابل حل است یا خیر؟ دوم،‌ در صورت مثبت بودن پاسخ سوال اول، مسأله فرموله شود. سوم، مسأله فرموله شده به روش‌های ریاضی حل گردد. مرحله اول شامل مشاهده و تعریف مسأله است. به عبارت دیگر باید مشخص گردد که آیا مسئله موردنظر در قالب یکسری معادلات یا نامعادلات خطی قابل تعریف است یا خیر؟ یعنی آیا مسئله ماهیتاً به صورت خطی است یا خیر؟ زیرا تعریف نامناسب مسأله منجر به کسب نتایج و راه‌حل‌های نامناسب خواهد شد. براین اساس تجربه و آشنایی قبلی محقق در زمینه‌ مورد مطالعه در طراحی مدل بسیار سودمند خواهد بود. بر این اساس وقتی یک مسئله طرح می‌گردد باید هدف از حل مسئله نیز کاملاً مشخص شود. مرحله دوم همانطور که از عنوان تکنیک برنامه‌ریزی خطی پیداست بر مبنای خطی بودن روابط بین متغیرها استوار است. مرحله سوم یعنی حل مدل، به کمک روش‌های مختلف مانند روش ترسیمی و روش سیمپلکس قابل اجرا می‌باشد.
قابل توجه است که تعریف مسأله خود وابسته به تعریف هدف و تعیین متغیرهای مدل می‌باشد. در مقاله حاضر هدف ما حداقل‌سازی هزینه سبد مصرفی اقلام خوراکی اساسی است به نحوی که حداقل نیازهای غذایی تأمین شود. بنابراین مدل مورد استفاده می‌باید از نوع مدل‌های حداقل‌سازی باشد. متغیرهای مدل عبارتند از: مقدار مصرف مطلوب اقلام نان، برنج خارجی، برنج ایرانی، گوشت قرمز، گوشت مرغ، گوشت ماهی، تخم‌مرغ، شیر، فرآورده‌های شیر، حبوبات، قند و شکر، روغن‌های نباتی، میوه‌جات و سبزیجات.
این اقلام همانطور که در بخش قبلی مقاله بیان گردید سهم قابل توجهی از ارزش‌های غذایی خانوارهای شهری و روستایی را تأمین می‌کنند.
برای تعیین محدودیت‌های مدل از منابع علم تغذیه و نظر متخصصین علم تغذیه استفاده شد. در این خصوص لازم به توضیح است که برخی از محدودیت‌های مربوط به خانوارها مانند اعمال سلیقه مصرف‌کنندگان در صرف منابع درآمدیشان در این مدل ارائه نمی‌گردد.
با توجه به مطالب فوق و چارچوب کلی مدل‌های برنامه‌ریزی خطی که در بخش‌های پیش ارائه گردید در ادامه مدل مورد استفاده در این مقاله معرفی می‌گردد.
: تابع هدف

 


: قیود
قید (1) ناظر به حداقل انرژی استاندارد است:
انرژی موجود در هر کیلوگرم ai=xi
قید (2) ناظر به حداکثر انرژی استاندارد است:
قید (3) ناظر به آن است که حداکثر 10 درصد انرژی می‌باید از محل قند و شکر تأمین گردد:
انرژی یک کیلوگرم قندو شکر = 3a
قید (4) ناظر به حداقل پروتئین استاندارد است:
پروتئین موجود در هر کیلوگرم bi=xi
قید (5) ناظر به حداکثر پروتئین استاندارد است:
قید (6) بیانگر آن است که می‌باید حداقل از پروتئین دریافتی از منابع حیوانی تأمین گردد.

قید (7) ناظر به مصرف حداکثر 3 عدد تخم‌مرغ در هفته می‌باشد، توضیح این که در تنظیم نامساوی فوق فرض شده است میزان مصرف تخم مرغ در هر روز می‌باید مساوی یا کمتر از 01/0 کیلوگرم باشد.

قیدهای (8 و 9) رویهم دلالت بر آن دارند که می‌باید بین 10 تا 15 درصد انرژی دریافتی از مصرف اقلام پروتئینی تأمین شود.


قیدهای (10 و 11) ناظر به حداقل و حداکثر ویتامین 2B استاندارد هستند:
ویتامین 2B موجود در هر کیلوگرم ci=xi

قید (12) ناظر به حداقل چربی استاندارد است:
چربی موجود در هر کیلوگرم متغیر di=xi
قید (13) ناظر به حداکثر چربی استاندارد است:

قیدهای (14 و 15) دلالت بر آن دارندکه 15 تا 30 درصد انرژی دریافتی می‌باید از مصرف چربی‌ها تأمین گردد.


قید (16) ناظر به حداقل ویتامین A استاندارد است:
ویتامین A موجود در هر کیلوگرم متغیر ei=xi
قید (17) ناظر به حداکثر ویتامین A استاندارد است:

قید (18) ناظر به حداقل کلسیم استاندارد است:
کلسیم موجود در هر کیلوگرم متغیر fi=xi
قید (19) ناظر به حداکثر کلسیم استاندارد است:

قید (20) ناظر به حداقل آهن استاندارد است:
آهن موجود در هر کیلوگرم متغیر gi=xi
قید (21) ناظر به حداکثر آهن استاندارد است:

قید (22) ناظر به حداقل ویتامین 1B استاندارد است:
ویتامین1B موجود در هر کیلوگرم متغیر hi=xi
قید (23) ناظر به حداکثر ویتامین1B استاندارد است:

 

قید (24) ناظر به حداقل ویتامین 3B استاندارد است:
ویتامین3B موجود در هر کیلوگرم متغیر oi=xi
قید (25) ناظر به حداکثر ویتامین3B استاندارد است:

کربوهیدرات موجود در هر کیلوگرم متغیر mi=xi

قیدهای (26 و 27) ناظر به این هستند که 55 تا 75 درصد انرژی دریافتی می‌باید از محل کربوهیدرات دریافتی باشد:
قید (28) ناظر به حداقل ویتامین C استاندارد است:
ویتامینC موجود در هر کیلوگرم متغیر ni=xi
قید (29) ناظر به حداکثر ویتامین C استاندارد است:


1x = کیلوگرم مقدار برنج ایرانی
2x = کیلوگرم مقدار برنج خارجی
3x = کیلوگرم مقدار نان
4x = کیلوگرم مقدار گوشت قرمز
5x = کیلوگرم مقدار گوشت مرغ
6x = کیلوگرم مقدار ماهی
7x = کیلوگرم مقدار شیر
8x = کیلوگرم مقدار فرآورده‌های شیر
9x = کیلوگرم مقدار تخم‌مرغ
10x = کیلوگرم مقدار روغن نباتی
11x = کیلوگرم مقدار میوه‌جات
12x = کیلوگرم مقدار حبوبات
13x = کیلوگرم مقدار قند و شکر
14x = کیلوگرم مقدار سیب‌زمینی
Pi = قیمت هر کیلوگرم کالای خوراکی xi
همان‌طور که ملاحظه می‌گردد قیود 8، 9، 14، 15، 26 و 27 فرم خطی ندارند، در نتیجه دراین شرایط حل مدل غیرممکن خواهد بود. بر این اساس برای تبدیل قیود فوق به شکل خطی ابتدا دو طرف نامعادلات فوق را در مخرج سمت چپ قیود ضرب می‌نماییم، سپس همه متغیرها را به سمت چپ آورده و قیود تبدیل به فرم خطی می‌شوند که با این تغییرات شکل قیود می‌توان مدل برنامه‌ریزی فوق را حل نمود. برای مثال قید 8 به صورت زیر تبدیل به یک فرم خطی می‌شود:

ابتدا دو طرف نامعادله (8) را در عبارت ( aixi) ضرب می‌نماییم.

پس از انجام اصلاحات لازم, نامعادله (8) به صورت فرم خطی زیر تبدیل می‌گردد:

مدل فوق یک مدل برنامه‌ریزی خطی از نوع حداقل‌سازی است که حل آن منجر به تعین مقادیر بهینه اقلام خوراکی اساسی‌ می‌گردد به شرطی که حداقل هزینه را داشته باشد. قابل ذکر است که برای حل این مدل پارامترهای مدل می‌باید تعیین گردد. ضرایب متغیرهای تابع هدف، قیمت هر کیلوگرم از اقلام خوراکی اساسی است. این ضرایب برحسب قیمت ضمنی هر کیلوگرم از اقلام یاد شده تعریف شده‌اند. قیمت ضمنی که از تقسیم مخارج مربوط به هر کالا بر مقدار مصرف آن کالا به دست می‌آید بیانگر قیمت واقعی است که مصرف‌کنندگان پرداخت می‌نمایند.
ضریب متغیرهای محدودیت‌ها برحسب ارزش غذایی موجود در هر کیلوگرم از اقلام خوراکی اساسی تعریف می‌گردد. این ضرایب از اطلاعات مربوط به جداول ترکیبات غذایی کالاهای مختلف در هر 100 گرم تهیه شده است با استخراج ارزش غذایی هر کالا در 100 گرم و ضرب آن در عدد 10، ارزش غذایی برای هر کیلوگرم کالای خوراکی به دست می‌آید.
همانگونه که قبلاً اشاره شد میزان مصرف اقلام خوراکی خانوارها از طرح آماری بودجه خانوار مرکز آماری ایران و ارزش‌های غذایی از جدول ترکیبات غذایی منابع متخصصین علم تغذیه اخذ شده است. عدم تناظر بین این دو منبع اطلاعاتی، یک مشکل اساسی در تخمین عملکرد تغذیه‌ای خانوارها به شمار می‌رفت. برای مثال مرکز آمار مصرف شیرمعمولی و آغوز را یکجا و در قالب کد 13126 گزارش می‌دهد؛ در حالیکه در منابع علمی تغذیه ارزش غذایی شیر معمولی و آغوز جدگانه گزارش می‌شود. برای رفع این مشکل و به منظور ایجاد تناظر بین جداول مصرف و ارزش‌های غذایی از میانگین ارزش‌های غذایی شیر‌معمولی و آغوز استفاده شده است. در موارد مشابه نیز همین روش به کارگرفته شده است.
در حل مدل برنامه‌ریزی با مشکل دیگری به نام قیمت مواجه بودیم. خانوارها به بعضی از کالاها با قیمت‌های مختلف مثل یارانه‌ای، آزاد و تعادلی دسترسی دارند. حال اگر در مدل تنها قیمت‌های یارانه‌ای لحاظ شود، حداقل مخارج مورد نیاز کمتر از حد تعیین می‌شود و اگر تنها قیمت‌های آزاد در نظر گرفته شود نقش نظام حمایتی و یارانه نادیده گرفته خواهد شد. برای حل این مشکل از قیمت‌های ضمنی (قیمتی که خانوارها به طور متوسط برای هر واحد از هر یک از کالاهای مصرفی عملاً پرداخت نموده‌اند) استفاده می‌کنیم.
با توجه به نکات فوق حداقل مخارج نیاز برای تأمین نیازهای غذایی برای کل کشور، مناطق شهری و روستایی با استفاده از مدل برنامه‌ریزی خطی محاسبه گردید. در این مطالعه برای حل مدل برنامه‌ریزی خطی از بین نرم‌افزارهای موجود، نرم‌افزای اکسل مورد استفاده قرار گرفت.
4. نتایج تخمین حداقل مخارج مورد نیاز برای تأمین ارزش‌های غذایی اساسی
همان‌طور که در بخش پیشین بیان گردید مدل برنامه‌ریزی خطی جهت حداقل نمودن مخارج خانوار به شرط تأمین ارزش‌های غذایی مورد نیاز هر فرد مانند انرژی، پروتئین و ... با 14 متغیر و 29 قید با توجه به قیمت‌های ضمنی در جوامع شهری، روستایی و متوسط کل کشور تعریف و حل گردید. در ادامه، نتایج حاصل از کاربرد مدل به تفکیک مناطق شهری، روستایی و کل کشور ارایه خواهد شد.
1-4. تخمین حداقل مخارج مورد نیاز برای تأمین ارزش‌های غذایی در جوامع شهری
نتایج حل مدل برنامه‌ریزی خطی با توجه به قیمت کالاهای اساسی در جوامع شهری برای سال 78 دلالت بر آن دارد که کمترین هزینه لازم جهت تأمین ارزش‌های غذایی مورد نیاز هر فرد شهری معادل 2039 ریال بوده است؛ در حالی‌که براساس داده‌های بودجه خانوارهای شهری در سال 78 هر فرد روزانه 2928 ریال صرف هزینه اقلام اساسی نموده است که 889 بیشتر از حداقل هزینه لازم بوده است ( جدول (4)). رقم فوق تفاوت مخارج واقعی فرد شاخص شهری از حداقل مخارج ممکن برای تأمین نیازهای غذایی را نشان می‌دهد و انتظار می‌رود این تفاوت برای گروه‌های کم‌درآمد، کمتر و برای گروه‌های پردرآمد، بیشتر باشد. درادامه بحث برای ارایه تصویر دقیقتر، تفاوت مخارج واقعی ده دهک درآمدی از حداقل مخارج لازم بر تأمین نیازهای غذایی محاسبه می‌گردد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 36   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحلیل عملکرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی و تعیین

پایان نامه بررسی ابعاداقتصادی - اجتماعی مهاجرت های روستایی درشهرستان گچساران

اختصاصی از فی لوو پایان نامه بررسی ابعاداقتصادی - اجتماعی مهاجرت های روستایی درشهرستان گچساران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی ابعاداقتصادی - اجتماعی مهاجرت های روستایی درشهرستان گچساران


پایان نامه بررسی ابعاداقتصادی - اجتماعی مهاجرت های روستایی درشهرستان گچساران

این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع ارشد به روش کیفی انجام گرفته است.دارای 171 صفحه WORD.     

تاریخچة پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست.بشر در طول تاریخ همواره در حال حرکت و جابجایی بوده است.انسان اولیه به دلایل مختلف از جمله بهبود بخشیدن وضعیت زندگی، حس تنوع طلبی، اجبار، عوامل سیاسی ،تامین امنیت و...به تغییر محل سکونت خود می پرداخته است؛اما این جابجایی ها با آنچه امروزه شاهد آن هستیم کاملا متفاوت است. از آنجایی که در گذشته رشد جمعیت ودر نتیجه جابجایی انسانها در مقیاس بسیار کوچکتری صورت می گرفت؛تاثیر این مهاجرت ها برساختار اقتصادی- اجتماعی ودموگرافیک مناطق مهاجر فرست ومناطق مهاجر پذیر چندان قابل ملاحظه نبوده وحتی امری کاملا طبیعی وگاهی مفید تلقی می شد.

از اوایل قرن نوزدهم مهاجرت وبه خصوص مهاجرت از روستا به شهربه عنوان یک پدیدة اجتماعی مهم نمایان شد؛به همین دلیل به طرز جدیدی مورد توجه صاحبنظران واندیشمندان وجامعه شناسان قرار گرفت.بروز تغییرات سریع در جامعه شهری، جاذبه شهرها، رفاه طلبی وافزون خواهی انسان عصر جدید سبب پیدایش نوع جدیدی از مهاجرت شد وبدنبال آن اصطلاح ترک روستا وروستا گریزی در سه دهة اول قرن بیستم رایج گردید(جمشیدیها وعلی بابایی72:1381). البته مهاجرت وجابجایی انسانها در جوامع پیشرفته وصنعتی با کشور های در حال توسعه تمایز آشکاری دارد؛ زیرا علت وماهیت این مهاجرت ها متفاوت بوده ودر نتیجه تاثیرات متفاوتی را بر جای گذاشته است. مهاجرت در معنای مورد نظردر ایران که در قرن بیستم آغاز گردیده، بعد از اصلاحات ارضی رژیم پهلوی تشدید شده است.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی ابعاداقتصادی - اجتماعی مهاجرت های روستایی درشهرستان گچساران