لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه102
مقدمه
این تحقیق مشتمل بر5 فصل است:
در فصل اول به تعریف عقد، ایقاع و اقسام عقود پراختهام.
در فصل دوم به تعریف عقد نکاح و تفاوت آن با سایر عقود اشاراتی داشتهام و بعد هدف و فلسفة عقد نکاح را با توجه به آیه 21 سوره روم که تقریباً تمام اهداف اجتماعی عقد نکاح را بیان میکند تشریح کردهام.
در فصل سوم به تعریف واژة فسخ از نظر لغوی و اصطلاحی با توجه به نظر اساتید مختلف، شرایط وقوع فسخ و موجبات فسخ پرداختهام.
و در فصل چهارم به تعریف طلاق، موجبات طلاق، شرایط طلاق دهنده و مطلقه، اقسام طلاق، آثار طلاق، وجوه اشتراک و افتراق فسخ و طلاق پرداختهام. و نهایتاً در فصل پنجم به ذکر تعدادی دادخواست فسخ نکاح، نمونة شکوائیه به علت فریب در امر ازدواج، آراء دیوان عالی کشور دربارة فسخ، نظریة مشورتی ادارة حقوقی در خصوص فسخ و یک نمونة عملی فریب در امر ازدواج پرداختهام.
در ابتدا لازم است که بدانیم عقد چیست؟ ایقاع چیست و این دو چه تفاوتهایی با هم دارند؟
فصل اول عقد
ماده 183 ق.م عقد را بدین نحو تعریف مینماید:
«عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد».
ظاهر ماده تعهد بر امری را بیان میکند یعنی عقد عهدی در حالی که عقد میتواند امری را تعهد کند، مالی را انتقال دهد، یک شخص حقوقی را به وجود آورد، فردی را مدیون سازد و یا مالی را تسلیم نماید.
ایراد اساسی که به این ماده وارد است این است که عقد میتواند تملیکی یا عهدی باشد ایراد دیگری که بر این ماده وارد است این است که این ماده ظاهراً عقد غیر معوض یا مجانی را بیان میکند «یک طرف تعهدی مینماید که مورد قبول طرف دیگر قرار میگیرد». حال آنکه در عقود معوض دو طرف عقد در مقابل یکدیگر تعهداتی دارند که باید مورد قبول قرار گیرد.
بنابراین بهتر بود ماده 183 به این گونه نوشته میشد:
عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر بر امری با تملیک بر مالی نمایند و مورد قبول آنها باشد.
ایقاع
قانون مدنی ماده خاصی را به تعریف ایقاع اختصاص نداده است اما ما میتوانیم ایقاع را بر این گونه تعریف کنیم:
ایقاع عبارت است از یک وضعیت حقوقی جدید که با ایجاب به وسیله ارادة یک نفر ایجاد شده و نیازی به قبولی طرف دیگر ندارد.
ایقاع میتواندمانند عقود دارای دو طرف باشد و می تواند فقط یک طرف داشته باشد مانند اعراض از مالکیت.
ذیلاً چند ایقاع را نام میبریم:
طلاق، ابراء ذمه مدیون، حق فسخ، تنفیذ یا رد، اعراض از مالکیت، حیازت، مباحات، رجوع در طلاق رجعی، وصیت عهدی بعد از فوت موصی در ماده 834.
«ماده 834: در وصیت عهدی قبول شرط نیست لکن وصی میتواند مادامی که موصی زنده است وصایت دارد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد اگرچه جاهل بر وصایت بوده باشد»، وصیت تملیکی بر غیر محصور که در ماده 828 میگوید هرگاه موصی از غیر محصور باشد مثل این که وصیت برای فقرا یا امور عام المنفعه شود، قبول شرط نیست، اسقاط حق فسخ.
بنابراین یکی از تفاوتهای عقد و ایقاع این است که:
ایقاع به وسیله ایجاب یک نفر ایجاد میشود و نیازی به قبولی طرف دیگر ندارد اما در عقد یک نفر ایجاب میکند و طرف دیگر قبول میکند یعنی مادر عقد هم باید ایجاب داشته باشیم و هم قبول.
اقسام عقود
ذیلاً سعی میکنیم که به تعریف مختصری از اقسام عقود بپردازیم:
عقد لازم: ماده 185 قانون مدنی: «عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در مورد معینه»
این موارد معینه عبارتند از:
1ـ درج یا حجل حق فسخ در عقد برای یکی از طرفین یا هر دو طرف عقد یا شخص ثالث
2ـ بر هم زدن عقد لازم با استفاده از خیارات و به حکم قانون مانند خیارات موجود در مادة 396 که عبارتند از: خیار مجلس، خیار حیوان، خیار شرط، خیار تأخیر ثمن، خیار رؤیت و تخلف وصف، خیار غبن، خیار عیب، خیار تدلیس، خیار تبعیض، خیار تخلف شرط.
3ـ بر هم زدن عقد لازم با تراضی و توافق طرفین یعنی تفاسخ یا اقاله «ماده 283 ق.م» توضیح آنکه منظور از اقاله یا تفاسخ این است طرفین عقد لازم بتوانند با توافق و تراضی یکدیگر عقد لازم را بر هم بزنند.
عقد جایز: ماده 186 قانون مدنی: «عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتواند هر وقتی بخواهد فسخ کند.
عقد خیاری: هرگاه در عقد لازمی که منعقد میشود «مانند عقد بیع، اجاره و …» برای یکی از طرفین یا هر دو یا شخص ثالثی حق فسخ «خیار شرط» درج کنیم آن عقد را عقد خیاری مینامند. به این خاطر میگوییم در عقد لازم چون در عقد جایز نیازی به درج حق فسخ نیست.
نکته: به عقودی که به دلیل اقاله با خیارات قانونی منحل میشوند عقد خیاری گفته نمیشود.
عقد مطلق یا ساده: عقدی است که در آن هیچ نوع خیار یا قید و شرطی وجود نداشته باشد.
عقد مشروط: شروط ضمن عقد تعهدات فرعی و تبعی هستند که در کنار تعهدات اصلی عقد قرار میگیرند. و علی القاعده داخل در ساختمان عقد Structure of contract نمیشوند اما گاه دیده میشود که شرط داخل در ساختمان عقد شده است مانند شرط عدم عزل وکیل که در خود عقد وکالت درج میشود.
شروط ممکن است به صورت شرط فعل، صفت و یا نتیجه باشند اما به یاد داشته باشیم که این شروط نباید باطل و یا مبطل عقد باشند.
شرط فعل که میتواند مثبت یا منفی باشد مانند آنکه: این خانه را به مدت 2 سال به شما اجاره دادم از قرار ماهی 100 هزار تومان و مستأجر میگوید قبول دارم به شرط آن که ظرف 1 ماه از تاریخ انعقاد عقد اجاره پشت بام ایزوگام شود.
شرط صفت مانند اینکه این ماشین را از شما خریدم به مبلغ 30 میلیون تومان به شرط آنکه مدل سال 1385 باشد.
شرط نتیجه مانند اینکه این قالی را به شما فروختم به مبلغ 2 میلیون تومان به شرط آن که لغت نامه دهخدا مال من باشد.
عقد غیر مشروط: عقدی است که در آن هیچ قید و شرطی درج نمیگردد مانند اینکه این خانه را به مدت 2 سال به شما اجازه دادم از قرار ماهی 100 هزار تومان و مستأجر میگوید قبول دارم.
عقد منجز: ماده 189 قانون مدنی: «عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد والا معلق خواهد بود.
به عبارت سادهتر عقدی است که حصول اثر آن منوط به امری دیگر نباشد.
مثلاً پدر به پسرش میگوید این خانه را به تو هبه کردم و پسر میگوید این هبه را قبول کردم.
عقد معلق: عقدی است که صحیحاً واقع شده منتها حصول اثر آن منوط است به حدوث امری خارج از عقد مثل اینکه پدری به پسرش میگوید این خانه را به تو هبه کردم به شرط اینکه در کنکور قبول شوی.
در اینجا معلق علیه بعضی قبولی در کنکور است حادث شود و ممکن است حادث نشود که اگر معلق علیه در عقد معلق محقق نشود انتقال مالکیت از واهب به متهب صورت نمی گیرد و عقد منحل میشود.
تفاوتهای عقد مشروط و معلق
1ـ عقد معلق جلوه ای از عقد مشروط است بعضی عقد مشروط عامتر و وسیعتر از عقد معلق است.
2ـ شرط تعلیق حالت ابهام دارد یعنی ممکن است انجام شود و ممکن است انجام نشود حال آنکه در عقد مشروط، شرط صریح و روشن است و باید انجام شود.
3ـ در عقد معلق اگر معلق علیه تحقق نیابد نمیتوان حتی از طریق مقامات قضایی فرد را ملزم به انجام آن کرد زیرا خارج از ارادة فرد است اما در عقد مشروط میتوان فرد را از طریق مقامات قضایی ملزم به انجام شرط کرد و در نهایت و در صورت عدم امکان انجام شرط توسط مشروط علیه با شخص ثالث میتوان عقد اصلی را فسخ کرد.
4ـدر عقد مشروط میتوان از مشروط علیه در صورت عدم انجام شرط خسارت گرفت ولی در عقد معلق نمیتوانیم.
5ـ در عقد مشروط اثر عقد به وجود میآید اعم از اینکه شرط تحقق یابد یا تحقق نیابد اما در عقد معلق تا زمانی که شرط تحقق نیابد اثر عقد ایجاد نمیشود.
مقاله در مورد فسخ نکاح