فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات161
اضطراب به منزلۀ فقدان آرامش، تردید، عدم اعتماد در تسلط بر موفقیت¬ها است و به نظر محصول فرعی هرنوع تحریک کشاننده¬¬ای شدید است که دربرابر آن پاسخ¬های مهار شده امکان پذیرنیست.
تصویر شخصیت مضطرب، سیمای فرد نگرانی را به دست می¬دهد که نسبت به تنیدگی¬ها حساس است و در یک ناایمنی اجتماعی و جهانی زندگی می¬کند، همچنین فعالیت¬های خود را از پیش با شکست مواجه می¬بیندو برای خود و نزدیکان خود نگران است.
از سوی دیگر شخصیت مفهومی بسیار پیچیده در روانشناسی است که آگاهی از آن شالوده اغلب روان درمانی¬ها و نظریه¬های آسیب شناسی را تشکیل می¬دهد. شاید بدون اغراق بتوان گفت که بدون آگاهی از این مفهوم، نمی¬توان روش¬های روان درمانی و تعدادی از اختلال¬های روانشناختی را به روشنی درک کرد.
ویژگی¬های هر انسانی منحصر به فرد است، اما به نظر می¬رسد که می¬توان آنها را طبقه بندی کرد به عبارت دیگر، می¬توان در ویژگی¬های انسان¬ها تشابهاتی یافت. روانشناسان سعی کرده¬اند افراد را در طبقات مختلف جای دهند. طبقه بندی شناخته شده¬ای که کارل گوستاویونگ پیشنهاد کرده، طبقه بندی به صورت « درونگرایی- برون گرایی » است.
انسان دورنگرا فردی است که معمولاً د ر خود فرو می¬رود و در سازگاری با واقعیت دشواری دارد و از فعالیت¬های عینی و ملموس گریزان است.
انسان برونگرا فردی است که دنیای بیرون برایش اهمیت دارد. او بدون دشواریی با اطرافیان سازگار می¬شود، و از کارهای عینی و ملموس خوشش می¬آید.
چکیده:
در این پژوهش رابطۀ بین اضطراب و تیپ¬های شخصیتی درون گرا و برون گرا مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور 50 نفر از بین دانشجویان دختر رشتۀ مشاوره و راهنمایی، ورودی 84 ، مقطع کارشناسی، دانشکدۀ روانشناسی و علوم اجتماعی، مجتمع ولیعصر، واحد تهران مرکز به عنوان گروه نمونه به روش تصادفی انتخاب گردید.
ابزار پژوهش در مورد اضطراب دانشجویان، پرسشنامۀ اضطراب کتل است و در مورد تیپ¬های شخصیتی دانشجویان، مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن است.
فرضیۀ اصلی پژوهش این بود که بین اضطراب و تیپ¬ درونگرا ، برونگرا و میانگرا رابطۀ معنی داری وجود دارد و با توجه به روش همبستگی پیرسون و آزمون توکی مشخص شد که بین اضطراب و ویژگی های شخصیتی ( درونگرا- برونگرا- میانگرا) رابطه معناداری وجود دارد.
اصطلاعات کلیدی: اضطراب، درونگرایی، برونگرایی
مقدمه
از دیدگاه یونگ ( 1913 ) پدیده¬های¬¬¬¬ درونگرایی و برونگرایی دو جنبۀ مهم از شخصیت انسان را تشکیل می¬دهند. هنگامی که توجه به اشیاء یا امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و اعمال آدمی نتیجۀ ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معمول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده می¬شود
( سیاسی، علی اکبر، 1371، ص 82 )
افراد درونگرا، از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر ازحد طبیعی هستند و این امر سبب می¬شود که افراد درونگرا به قوای محرکه کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درونگرا ، دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خود داری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می¬دهند. این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند.
از سوی دیگر، افراد برونگرا دارای دیگاه عینی و خارجی هستند و سرعت فعالیت مغزی آنها پایین¬تر از حد طبیعی است، و میزان تسلط آنها بر نفس خود نسبت به افراد درونگرا کمتر است. شخصیت¬های برونگرا خوش مشرب و اجتماعی هستند و فعالیت¬های هیجان انگیز را دوست دارند.
شخصیت¬های درونگرا، احساساتشان را بیان نمی-کنند و دوستان زیادی ندارند و همچنین ساکت و متفکر هستند.
از سوی دیگر، اضطراب در سراسر طبقه بندی بیماری¬های روانی به چشم می¬خورد. این اختلال بالاترین حد رنج روانی است و غالباً با ترس که دارای پاره¬ای از خصیصه¬های روان شناختی و فیزیولوژیکی است متشبه می¬شود. اضطراب بدون آنکه به منزلۀ انگیزش باشد، در بیشتر موارد نیروی ایجاد اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارهاست. ( پروفسور ژ.کُراز، ترجمۀ دکتر منصور و دادستان، 1381، ص¬ 28 ) اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه مبادا تجارب درد آور تکرار شوند. از دیدگاه فروید، اضطراب هستۀ مرکزی روان نژندی و علامت اخطاری به خود است.
بیان مسئله :
بسیاری از افرادی که در معرض اضطراب¬های مداوم قرار می¬گیرند ممکن است نسبت به زندگی دارای دیدگاه منفی شوند. ولی باید اعلام نمود که اضطراب در زندگی افراد به علت انتخابی است که آنها برای ادامۀ زندگی خویش انجام داده¬اند و این انتخاب بنا به هر دلیلی ممکن است آنها را با مشکلات مواجه کرده باشد.
اما نکتۀ مهم این است که تمایل افراد به درونگرایی در زمان رویارویی با اضطراب¬های ممتد این توانایی را به آنها می¬دهد که با تمرکز بیشتری به مشکل خود توجه نموده و نهایتاً در حل آن کوشش نموده و موفق شوند.
اضطراب زمانی مایۀ نگرانی بالینی می¬شود که به چنان سطح شدیدی رسیده باشد که توانایی عمل کردن در زندگی روزمره را مختل کند، به طوری که فرد دچار حالت ناسازگارانه¬ای شده باشد که مشخصۀ آن واکنش¬های جسمانی و روانی شدید است. این تجربیات شدید، غیر منطقی و توانکاه اساس اختلال¬های اضطرابی هستند که هر سال 19 درصد از آمریکایی¬ها را مبتلا می¬سازد. ( هالجین و ویتبورن، ترجمۀ سید محمدی، 1385، ص 264 )
اگر درونگرایی و برونگرایی در حد کمال در افراد ظاهر شوند، دو شخصیت نا بهنجار را بوجود می¬آورند که اولی به صورت اختلال اسکیزوفرنی و دومی به صورت اختلال هیستری تظاهر خواهد نمود. تعداد این افراد البته بسیار کم است و اکثریت مردم میان این دو قطب نهایی جای دارند. عده¬ای نزدیکتر به قطب نهایی درونگرایی و گروهی نزدیکتر به قطب نهایی برونگرایی هستند، و عدۀ کثیری هم هر دو جنبۀ برونگرایی و درونگرایی را به صورت متعادل دارا می¬باشند یعنی به نوعی میانگرا هستند که اصلاح ambivert به آنها اطلاق می¬شود. ( سیاسی، علی اکبر به نقل از یونگ، 1913 )
دانلود پروژه رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر