بودجه عملیاتی - در 17 صفحه
موضوع:
رابطه بین کسورات بودجه وورودیهای سرمایه ای:شواهد اقتصادی بیشتر
این تحقیق اکثر فدرال را روی وردریهای سرماه ای ایالات متحده گزارش می کند .با توسعه کارهای قبلی بهمنی- اسکویی وپایسته (1994)مابر منطقی بودن حداکثر احتمال جدید عرضه شده بوسیله جانسن (1988)وجانسن ژولیوس (1990)برای انجام آزمایشات Cointegrationتاکید می کنیم .نتایج یک رابطه بلند مدت رابین کسورات بودجه و وردریهای سرمایه نشان می دهد .بعلاوه یافته های حاصل از مدلسازی خطا –اصلاح نشان می دهد که ناتعادلهای موقتی (کوتاه مدت )در بازارهای مالی به سرعت اصلاح میشوند وبنابراین مشخص میشود که بازارهاکارآمد هستند .
I . مقدمه:
دریکی از نسخه های این مجله بهمنی –اسکویی وپاسته (1994)نشان داده اند که کسورات بودجه در ایالات متحده باعث جریانات ورودی سرمایه ای در دوره 88-1973شده است .با استفاده از روش انتگرال گیری مضاعف دو مرحله ای براساس باقیمانده انجل –گانگر (1987)ومدل خطا اصلاح آنها کشف کردند که کسورات بودجه وجریانات ورودی هم انباشته هستند .آنها رابطه بین کسورات بودجه وجریانات ورودی سرمایه را براساس نرخ بهره افزایش یافته حاصل از وام گیری عمومی وبهبود انتظارات را براساس رشد اقتصادی یافته حاصل از محرکهای بودجه ،مشخص کنند. شواهد ارائه شده بوسیله بهمنی- اسکویی وپاسته (که بعد از این به آنها BPگفته میشود)سهم قابل توجهی در شناخت ما از اثر کسورات بودجه در اقتصادایفا می کنند .هدف از این یادداشت آن است که شواهد بیشتری را روی رابطه بین کسورات بودجه وجریانهای ورودی با استفاده از آزمایش اطلاعات به کمک روش Cointegrationجدیدی که بوسیله جانسن (1988)وجانسن وژولیوس(1990)ارائه شده است ،مطرح کنند .تحلیلهای بعدی نشان داده اند که تکنیک Cointegrationانجل – گارنگر با برخی نواقص اقتصادی مواجه است .نتایج ما همچنین وجود یک ارتباط طولانی مدت بین کسورات بودجه جریانهای داخلی سرمایه را نشان می دهد که بازارهای جهانی سرمایه بسیار کارآمد هستند .
تعداد صفحه :13
بودجهریزی عملیاتی در شرکتها
بودجه جامع برنامه های مالی و عملیاتی بنگاه برای یک دوره زمانی اتی است که در قالب مجموعه ای از صورت های مالی خلاصه شده و در بر گیرنده کلیه عملیات و سطوح مدیریت واحد تجاری است .به عبارت دیگر بودجه جامع معرف طرح کلی واحد تجاری برای دستیابی به اهداف نهایی ان در بودجه است که انتظارات مدیریت را درباره درامدها وهزینه ها و سود خالص و جریان نقدینگی و وضعیت مالی به صورت مقداری نشان میدهد.
این بودجه اثار تصمیمات عملیاتی و تصمیمات تامین مالی را در بر میگیرد و از دو بخش بودجه عملیاتی و بودجه مالی تشکیل میشود .به عبارت دیگر میتوان گفت بودجه جامع تصویر فراگیر برنامه های مالی و عملیاتی مدیریت برای یک دوره زمانی اینده است که در قالب مجموعه ای از صورت های مالی تلخیص شده بیان میشود .
محصول نهایی فرآیند برآورد و تهیه بودجه یک واحد تجاری، بودجه جامع است که شامل بودجه های جداگانه هر یک از بخش های تابعه آن واحد می باشد. این بودجه معرف طرح کلی واحد تجاری در دوره بودجه است. بودجه جامع به دو بخش اصلی یعنی بودجه مالی و بودجه عملیاتی تقسیم می گردد.در بودجه عملیاتی اقلام بهای تمام شده، هزینه های عملیاتی و درآمدهای دوره بودجهریزی مورد بررسی قرار میگیرد و در نتیجه سود خالص عملیات بودجهبندی میشود. بودجه مالی مشتمل بر بودجهبندی وضعیت مالی و سایر بودجههای مورد نیاز مدیریت مالی است. ضمنا، بودجه مالی تا حدود زیادی به بودجه عملیاتی و وضعیت مالی اول دوره بودجه بستگی دارد. این بودجه اثار تصمیمات عملیاتی و تامین مالی را در بر میگیرد.تصمیمات عملیاتی حول کاربرد منابع کمیاب میگردد و تصمیمات تامین مالی بر شیوه تامین وجوه برای تهیه این منابع متمرکز میشود.
بودجه تصویر کمی برنامه های پیش بینی شده مدیریت برای یک دوره زمانی اتی و ابزاری مفید برای هماهنگی و اجرای برنامه ها است .بودجه جنبه های مالی و غیر مالی این برنامه را پوشش میدهد و برای سازمان همانند نقشه ای هماهنگ کننده است که در اینده باید مطابق با ان عمل شود در بخش مالی بودجه انتظارات مدیریت درباره سود و زیان و جریان های نقدی و وضعیت مالی اتی به صورت کمی منعکس میشود .همانگونه که برای گذشته صورت مالی تهیه میشود برای اینده نیز میتوان صورت های مالی را تهیه کرد برای مثال صورت سود و زیان بودجه ای –ترازنامه بودجه ای –صورت جریانات وجوه نقد بودجه ای .
بودجه های غیر مالی زیر بنای بودجه های مالی است.تعداد تولید یا فروش و تعداد محصولات جدیدی که به بازار معرفی شده اند نمونه هایی از ارقام غیر مالی است که در محاسبه ارقام مالی استفاده میشود.
اجزای کلی بودجه جامع :
بودجه جامع به دو قسمت بودجه عملیاتی و بودجه مالی تقسیم میشود
الف - بودجه عملیاتی:
بودجه عملیاتی زیربنای بودجه های مالی است و نتایج مورد انتظار از اجرایی عملیات اتی واحد تجاری را تشریح میکند و در بر گیرنده صورت سود و زیان بودجه ای و اجزای ان است .بودجه عملیاتی با تهیه بودجه فروش اغاز و با تهیه صورتحساب سود و زیان بودجه ای خاتمه میبابد.
بودجه عملیاتی مشتمل بر برآوردها و بودجه بندی فعالیت های تولیدی و غیر تولیدی واحد تجاری یا به عبارتی دیگر،اجزای صورت سود و زیان آن است.
اجزای بودجه عملیاتی به شرح زیر است :
1. پیشبینی فروش:
این گام که معمولا در اولین مرحله از فرآیند بودجه تهیه می شود یکی از مهمترین اجزای بودجه عملیاتی است زیرا اقدامات دیگر تا حدود زیادی به آن وابسته است یا از آن منتج می شود. پیشبینی فروش معمولا به عوامل گوناگونی مانند وضعیت کلی اقتصادی، راهبردهای قیمتگذاری، واکنش های رقبای تجاری، وضعیت صنعت بستگی دارد. اگر چه بودجه نهایی فروش بر حسب ریال است اما باید حاوی جزئیات مشروح و کافی درباره ترکیب محصولات و الگوهای فروش نیز باشد تا بتوان برمبنای آن تصمیمات لازم را درباره تغییر سطوح موجودیها و مقادیر تولید اتخاذ نمود.
پیشبینی فروش بیانگر فروش مورد انتظار است و نقطه اغاز بودجه جامع و پایه بودجه عملیاتی است چرا که گامهای بعدی تا حدود زیادی به ان بستگی دارد. اساس و شالوده پیشبینی فروش و دیگر بخشهای بودجه جامع مبتنی بر تخمین حجم فروش است.
تهیه پیشبینی فروش بر حسب نوع مشتریان میتواند ابزاری مهم جهت تجزیه و تحلیل مناطق احتمالی فروش جدید تلقی شود .این بودجه همچنین برای تشخیص دلایل کاهش فروش به گروه های مختلف مشتریان موثر است به طوری که میتوان در اسرع وقت کاهش های مذکور را شناسایی کرده و اقدامات اصلاحی لازم را به وجود اورد.
به طور کلی سه روش برای پیش بینی فروش وجود دارد :
• استفاده از تحلیل های اماری و بر اساس شرایط و اوضاع اقتصادی محصولات تولیدی
• پیش بینی فروش بر مبنای تخمین مدیران و مسئولین فروش
• تحلیل عوامل مختلف موثر بر فروش و پیش بینی گرایش های این عوامل در اینده
ممکن است فشار هایی برای کم نمایی و یا فزون نمایی فروش در جریان باشد. برخی از سازمانها هدفهای بلند پروازانه و یا چالش خیز برای فروش در نظر میگیرند. در واقع این هدفها فزون نمایی درامد مورد انتظار است و نیت ان تحریک کارکنان به تلاش مضاعف و دستیابی به عملکرد بهتر است بر عکس برخی این پیشبینی را محافظه کارانه تهیه میکنند و از روی عمد یا اگاهانه درامدهای مورد انتظار را کم نمایی میکنند تا به راحتی بتوانند به ارقام بودجه ای دست یابند.
کم نمایی درامدهای بودجهای (یا فزون نمایی هزینه های بودجه ای) زمانی اعمال میشود که از انحرافات بودجه ای (تفاوت بین نتایج واقعی و مبالغ بودجه ای) برای ارزیابی عملکرد استفاده میشود. این عمل در مقابل شرایط نامساعد غیر منتظره برای مدیران جنبه حفاظتی دارد. مرحله یک از پیش بینی درامد بر مبنای تقاضای مورد انتظار شروع میشود ولی گاهی عاملی غیر از درامد پیش بینی شده نقطه شروع است برای مثال هنگامی که تقاضا از ظرفیت تولیدی بیشتر باشد یا یکی از اقلام مورد نیاز به میزان کافی عرضه نشود بودجه درامد بر مبنای حداکثر ظرفیت تولید تعیین میشود
پیش بینی میزان تولید:
پس از تهیه پیش بینی فروش اولین گام تعیین مقدار تولید میباشد. پیشبینی میزان تولید با استفاده از رابطه زیر به دست می اید:
پیش بینی فروش + موجودی کالای ساخته شده انتهای دوره - موجودی کالا ساخته شده ابتدای دوره = مقدار پیشبینی تولید
مقدار تولید بایستی با پیشبینی فروش و سطح موجودی پایان دوره هماهنگ باشد چرا که عدم هماهنگی ممکن است منجر به این موضوع شود که هنگام نیاز به محصولات هیچگونه محصولی در دسترس نباشد و بهنگام عدم نیاز محصولات زیادی در انبار موجود باشد.
پیشبینی هزینه های تولید:
مجموع بودجه مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت است و پس از تصمیم گیری درباره تعداد محصولاتی که باید تولید شود براساس پیشبینی تولید تهیه میشود.
• پیشبینی مواد مستقیم:
پیش بینی مواد مستقیم شامل پیش بینی مصرف مواد مستقیم، پیش بینی خرید مواد مستقیم است. پیشبینی مصرف مواد مستقیم بیانگر مقدار مواد مستقیم مورد نیاز برای تولید پیش بینی شده میباشد. پیش بینی خرید مواد مستقیم که بیانگر مقدار و مبلغ مواد اولیه ای است که باید خریداری شود این بودجه با توجه به مقدار مواد مورد نیاز در ابتدا و انتهای دوره تهیه میشود و از رابطه زیر به دست می اید:
پیشبینی خرید = پیش بینی مصرف مواد + موجودی براورد شده مواد انتهای دوره – موجودی براورد شده مواد ابتدای دوره
• پیشبینی دستمزد مستقیم:
برای تهیه این بودجه بایستی ساعات کار بودجه شده را بدست اورد .با توجه به مقدار تولید و اینکه هر واحد تولیدی چه مقدار زمان میبرد تهیه میشود .بودجه هزینه دستمزد مستقیم نیز از حاصل ضرب ساعت کار مستقیم بودجه شده در هزینه بر اورد شده دستمزد مستقیم برای هر ساعت کار به دست می اید.
• پیشبینی سربار ساخت:
سربار ساخت نشانگر مبلغ هزینه های سربار ساخت در دوره بودجه میباشد. این پیشبینی به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم میشود که ریز اقلام تشکیل دهنده بر اساس روشهای براوردی تخمین زده میشود.
• پیش بینی موجودی کالای آخر دوره:
این موجودیها بخش عمده ای از داراییهای جاری بسیاری از واحدهای تجاری تولیدی را تشکیل می دهد و تصمیم گیری در مورد آن یکی از وظایف مهم مدیریت محسوب می گردد. این بودجه از طریق تعیین بهای تمام شده هر واحد محصول و ضرب آن در موجودی مورد انتظار در پایان دوره به دست می اید .در رابطه با موجودی ابتدای دوره نیز به همین صورت عمل میکنیم
پیشبینی بهای تمام شده کالای فروش رفته:
در واحد های تولیدی بهای تمام شده کالای فروش رفته معرف بهای تمام شده تولید این کالاها نیز می باشد. در نتیجه بهای تمام شده کالای فروش رفته بودجه شده مستقیما از پیشبینی تولید به دست می آید. اختلاف بین پیشبینی بهای تمام شده کالای فروش رفته و پیشبینی تولید نیز مربوط به میزان موجودی کالا در اول و آخر دوره بودجه است. و از رابطه زیر به دست می اید.
پیشبینی بهای تمام شده کالای فروش رفته = پیشبینی هزینه مواد مصرفی + پیشبینی دستمزد مستقیم + پیشبینی سربار ساخت + موجودی کالای ساخته شده اول دوره – پیشبینی موجودی کالای ساخته شده پایان دوره
پیشبینی هزینه های اداری
این بودجه شامل هزینه فعالیتهای غیر تولیدی واحد تجاری است. در پاره ای از موارد برخی هزینه های ثابت نیز در این بودجه وجود دارد که می توان در صورت لزوم آن را کم یا حذف کرد. این قبیل هزینه های قابل اجتناب هزینه های ثابت اختیاری نامیده می شود. هزینه های ثابتی که در طول دوره بودجه غیر قابل اجتناب است به عنوان هزینه های ثابت تعهد شده شناخته می شود.
بودجه هزینه های فروش و بازاریابی:
فعالیت های فروش و بازاریابی به نحو مؤثری بر میزان فروش اثر میگذارد. بنابراین پیشبینی هزینه های فروش و بازاریابی باید در مراحل اولیه فرآیند بودجهریزی یعنی همزمان با پیشبینی فروش تهیه گردد.
ب - بودجه مالی:
اجزای مختلف بودجه مالی عبارتند از
پیشبینی سود و زیان خالص:
هنگامی که کلیه پیشبینیهای مذکور تهیه گردید به آسانی می توان سود خالص را پیشبینی کرد این رقم کلیدی که معرف هدف واحد تجاری در مورد سود خالص است بسیاری از فعالیت های این واحد را در دوره بودجه منعکس می کند.
در مواقعی که واحد تجاری انتظار ارقام غیرعملیاتی مؤثر بر سود را دارد این ارقام در پیش بینی سود خالص منظور می شود. اگر چه مالیات بر درآمد بر مبنای سود واقعی محاسبه می شود اما به منظور به دست آوردن سود خالص بعد از مالیات می توان رقم مالیات بر درآمد را نیز برآورد و از پیشبینی سود خالص کسر کرد.
پیشبینی صورت جریانات وجوه نقد
این پیشبینی آخرین جزء بودجه جامع است که در فرآیند طرح ریزی مالی وسیله ای مفید و کمک مؤثری به مدیریت محسوب می شود. صورت گردش وجوه نقد معمولا با استفاده از ارقام منعکس در پیشبینی صورت سود و زیان و تغییرات مانده های ترازنامه های برآوردی در اول و آخر دوره بودجه تهیه می گردد.
-پیشبینی ترازنامه
این پیشبینی با استفاده از ترازنامه اول دوره بودجه و تغییرات مورد انتظار در مانده حسابها که در بودجه های عملیاتی تأمین مالی، مخارج سرمایه ای و نقدی منعکس است، به دست میآید.
-بودجه نقدی
حفظ نقدینگی کافی به منظور پرداخت بموقع تعهدات یکی از هدف های اصلی واحدهای تجاری است. یکی از ابزارهای مفید برای اعمال مدیریت بر وجوه نقد تهیه بودجه نقدی است. ضمن تهیه این بودجه گردش وجوه نقد به طور کلی در دوره بودجه برآورد می شود. نقطه آغاز این فرآیند معمولا برآورد وجوه نقد حاصل از عملیات است که از اصلاح رقم سود خالص بودجه شده به منظور خارج کردن اقلام غیر نقدی مانند استهلاک بدست می آید.کلیه اقلام نقدی غیر عملیاتی نیز در بودجه نقدی منظور می گردد. بودجه نقدی سالانه برای اعمال مدیریت بر وجوه نقد، بلند مدت و احتمالا غیر مفید محسوب می شود. بودجه های نقدی ماهانه، هفتگی و حتی روزانه ممکن است برای مقاصد ونیازهای اطلاعاتی مدیران مفیدتر باشد. دوره بودجه نقدی معمولا به نیازمندیهای طرح ریزی، مشکلات و مسائل بالقوه گردش وجوه نقد بستگی دارد. بودجه نقدی کمک مؤثری برای اعمال مدیریت بر وجوه نقد و ایجاد توازن معقولی بین نقدینگی و سودآوری می باشد.
- پیشبینی هزینه های سرمایه ای
الف. طرح های تأمین مالی :
این طرح ها شامل برنامه های واحد تجاری برای انتشار سهام یا اوراق قرضه از یک سود و بازخرید سهام،باز پرداخت اصل اوراق قرضه یا توزیع سود سهام از سوی دیگر است.
ب. بودجه مخارج سرمایه:
بودجه بندی سرمایه ای شامل تهیه اقلام عمده مانند ماشین آلات و تجهیزات و در برخی موارد پروژه هایی نظیر اجرای یک برنامه بلند مدت آموزش کارکنان است که معمولا عمر مفیدی بیش از یک دوره مالی دارند.
ستفاده بهینه از منابع محدود یک شرکت، برای دستیابی به اهداف ترسیم شده برای آن شرکت، مستلزم نوعی برنامه ریزی دقیق و همه جانبه است. به طور کلی تبدیل برنامه ها به زبان پول را بودجه بندی می نامند و لذا بودجه زبان ریالی برنامه ها است.
در واقع بودجه یک کمیت مقداری است که بیانگر جزئیات یک برنامه آتی پیش بینی شده در قالب اعداد و ارقام است. به عبارتی بودجه یک برنامه تفصیلی است که برای یک دوره مالی تنظیم می شود و در آن کلیه انتظارات و پیش بینی ها در قالب اعداد و ارقام تعیین می شود و معمولا به صورت خلاصه در قالب پیش بینی ترازنامه و صورت سود و زیان شرکت ها ارائه می شود. لذا بودجه، برنامه یک شرکت، برحسب مقادیر و برای یک دوره معین از زمان است. مقداری کردن بودجه این امکان را فراهم می کند تا هدف معینی برای مقاصد برنامه ریزی و مبنای معینی برای مقاصد کنترلی ایجاد شود.
شاید به جرات بتوان اذعان کرد که برنامه ریزی اولین و مهم ترین وظیفه مدیران عامل شرکت ها است. برنامه ریزی یعنی خلق آینده و این امر به آن معنا است که باید بهترین و مناسب ترین روش استفاده از امکانات شرکت ها با توجه به محدودیت های متعدد آنها از پیش تعیین شود. به عبارت دیگر، تصویر فردای شرکت ها باید امروز با تصمیم مدیران عامل ترسیم شود.
به همین دلیل است که امروزه برنامه ریزی به یک فرآیند پویا و هدفمند برای جهت بخشیدن به کل فعالیت های یک شرکت تبدیل شده و اصول و مفاهیم و مراحل بسیار دقیقی دارد و خروجی آن معمولا برنامه های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت برای شرکت ها است. باید به خاطر داشت که آنچه به عنوان بودجه بندی معروف است معمولا تبدیل برنامه های کوتاه مدت یک ساله شرکت ها به زبان پول است.
برنامه ریزی به مفهوم تعیین اهداف آتی و تعیین روش های دستیابی به آن است و از طرف دیگر کنترل درخصوص حصول اطمینان از تحقق برنامه انجام می پذیرد. یک سیستم بودجه مناسب هر دو مفهوم برنامه ریزی و کنترل را مدنظر دارد و به عبارت دیگر بودجه ابزاری جهت برنامه ریزی و کنترل است.
یکی از مهم ترین فواید بودجه ایجاد هماهنگی سازمانی به منظور یکپارچه سازی در جریان دستیابی به اهداف توسط واحدهای مختلف شرکت است. در ابتدای دوره مالی بودجه یک برنامه است و در انتهای دوره به عنوان یک وسیله کنترل در دست مدیران عامل جهت ارزیابی عملکرد واحدهای مختلف شرکت در مقابل برنامه های پیش بینی شده خواهد بود که این ارزیابی ها، مدیران عامل را در اصلاح مسیر بهبود عملکرد شرکت ها یاری خواهد کرد و لذا کنترل برنامه بخش مهمی از فرآیند برنامه ریزی است و هر مکانیزم بودجه بندی بدون پیش بینی مکانیزم های کنترلی ناقص است؛ زیرا بودجه در واقع یک برنامه سازمانی است که از طریق همکاری گروهی و سازمانی تحقق آن امکان پذیر می شود.
برنامه ریزی در سازمان این اطمینان را ایجاد می کند که شرکت مورد نظر در مسیر درست افتاده و کارکنان هدف های معینی دارند که باید به آن دست یابند. اما مراحل بودجه بندی نباید با تنظیم برنامه متوقف شود و مسوولیت مدیران عامل این است که برای اطمینان از ادامه درست راه نسبت به کنترل بودجه نیز اقدام کنند.
به طور کلی سه نوع برنامه ریزی در شرکت ها متصور می باشد: نخست برنامه ریزی استراتژیک، دوم برنامه ریزی بودجه ای و سوم برنامه ریزی عملیاتی یا تاکتیکی. در برنامه ریزی استراتژیک به تهیه برنامه های عملیاتی بلندمدت برای رسیدن به اهداف سازمانی در شرکت ها توجه می شود. برنامه ریزی بودجه ای همان تهیه برنامه های کوتاه مدت تا میان مدت شرکت است که ضمن برنامه استراتژیک اجرا شود و بودجه جامع سالانه شرکت ها در این دسته قرار دارد. برنامه ریزی عملیاتی مراحل برنامه ریزی کوتاه مدت یا روز به روز را شامل می شود و معمولا مربوط است به برنامه ریزی استفاده از منابع که در چارچوب برنامه ریزی بودجه ای اجرا می شود.برنامه ریزی سالانه در یک شرکت با تهیه بودجه جامع که مجموعه ای از بودجه های جداگانه و وابسته به یکدیگر است صورت می گیرد. بودجه جامع را می توان در دو بخش اساسی طبقه بندی کرد. اولین بخش بودجه عملیاتی شرکت است که منعکس کننده تصمیمات مربوط به عملکرد و فعالیت ها است و بخش دوم بودجه مالی است که تصمیمات مالی شرکت را نشان می دهد.
مبحث تهیه و کنترل بودجه از مواردی است که هم در حسابداری مدیریت و هم در مدیریت مالی مطرح می شود با این تفاوت که در حسابداری مدیریت به روش های تهیه بودجه عملیاتی و در مدیریت مالی به روش های تهیه بودجه مالی تاکید می شود. از سوی دیگر به طور کلی بودجه می تواند به صورت هدف گرا یا روندگرا تهیه شود.
بودجه عملیاتی در یک شرکت تولیدی شامل موارد روبه رو است: بودجه فروش؛ بودجه تولید؛ بودجه نیازمندی های تولید شامل بودجه مواد مستقیم، بودجه سربار و بودجه کار مستقیم؛ بودجه هزینه های اداری و فروش و در نهایت سود و زیان پیش بینی شده.بودجه مالی در شرکت ها نیز این موارد را در بر می گیرد: بودجه هزینه های سرمایه ای، بودجه نقدی و در نهایت ترازنامه پیش بینی شده.
شناسایی زودهنگام عامل اصلی یا کلیدی بودجه برای برنامه ریزی و تهیه بودجه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. زیرا این عامل علت اصلی ایجاد محدودیت در شرکت است؛ بنابراین تعیین می کند که کدام بودجه باید اول تهیه شود. مثلا اگر حجم فروش عامل کلیدی باشد ابتدا باید بودجه فروش را براساس پیش بینی فروش تهیه کرد و سپس تمام بودجه های دیگر به این بودجه وصل می شوند. اهمیت فوق العاده عامل اصلی بودجه از این واقعیت ناشی می شود که بودجه ها با هم پیوستگی و ارتباط دارند.
تهیه بودجه فروش معمولا نقطه آغاز تهیه بودجه عملیاتی در شرکت ها است، چرا که فروش پیش بینی شده تقریبا روی ارقامی که در بودجه حضور دارند، تاثیر می گذارد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 18 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
بودجه بندی بر مبنای فعالیت
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:18
چکیده :
در سیستمهای سنتی هزینه یابی ، بر حجم تولید و واحدهای محصولات تاکید می شود و همچنین فرض می شود که محصولات منابع را مصرف میکنند. در هزینه یابی بر مبنای فعالیت استدلال بر این است که تولید محصولات مستلزم انجام فعالیتهایی است و فعالیتها مصرف کننده منابع اند .بنابراین ،در هزینه یابی بر بنای فعالیت ابتدا هزینه های سر بار به فعالیتها تخصیص داده می شود (انباشت هزینه ها تحت عنوان مخزن هزینه ها ) و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها بر اساس عاملی تحت عنوان محرک هزینه ، به محصولات یا خطوط تولید تخصیص می یابد. در هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، فعالیتهای عمده در فرایند تولید به چهار طبقه سطح واحد محصول ،سطح دسته محصول ، سطح پشتیبانی محصول ، و سطح کارخانه تفکیک می شود.
بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،فرایند تهیه بودجه است که بر هزینه فعالیتها یا محرکهای هزینه مرتبط با عملیات ،تاکید و تمرکز دارد. بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،هزینه ها را با توجه به محرکهای هزینه که منتج از هزینه یابی بر مبنای فعالیت است ،بر حسب مخزن هزینه ها تفکیک می کند. بنابراین ،بودجه بندی بر مبنای فعالیت با تفکیک بودجه هزینه ها به مخازن متشابه هزینه ها ،نظیر فعالیتهای سطح واحد محصول ،دسته محصول ،سطح پشتیبانی محصول و سطح کارخانه ،شروع می شود.معیار لازم برای منظور کردن هزینه در یک مخزن هزینه ان است که هزینه های ان مخزن متناسب با تغییرات در سطح فعالیت مربوط ،تغییر می کند.شرکتی که از هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده میکند قبلا هزینه ها را با توجه به مخزن هزینه ها تفکیک کرده است.به هر حال ، بررسی مجدد درستی انتخاب مخزن هزینه ها برای دوره بودجه ،قبل از انتخاب مخزن هزینه ها طبق هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای مقاصد تهیه بودجه بر مبنای فعالیت ضروری است.این بررسی بخصوص وقتی که شرکت هنگام به کارگیری هزینه یابی بر مبنای فعالیت با مغایرتهای درخور ملاحظه و توجیه ناپذیر روبرو بوده است ،اهمیت بیشتری دارد.
مقایسه بودجه بندی سنتی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت :
بودجه بندی سنتی بودجه بندی بر مبنای فعالیت ...
واحد بودجه بندی هزینه هر یک از دوائر(وظایف) سازمانی یا عوامل هزینه انجام فعالیتهای مختلف
محور توجه منابع و نهاده های مورد نیاز سازمان بازده یا کارهایی که باید انجام شود
تاکید زمانی دوره معین اینده بهبود مستمر
نقش فروشندگان و مشتریان فروشندگان و مشتریان بطور رسمی در بودجه بندی با فروشندگان هماهنگ می شود و نیاز مشتریان در
مورد توجه قرار نمی گیرند. بودجه بندی مورد توجه قرار می گیرد
هدف کنترل کنترلها،عملکرد مدیریت را حداکثر می کند فرایندهای کنترل ،فعالیتهای شرکت را هماهنگ می کند
مبنای بودجه توجه به گرایش و تغییر پذیری هزینه ها ،هزینه های توجه به ظرفیتهای استفاده شده و ظرفیتهای استفاده نشده
ثابت و متغیر
مقایسه بودجه بندی بر مبنای فعالیت و بودجه بندی سنتی در جدول بالا نشان داده شده است.بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،بیانگر پیشبینی هزینه های انجام فعالیتهای مختلف است.اما بودجه بندی سنتی معرف هزینه های بودجه شده برای هر یک از وظایف خاص سازمان (نظیر تدارکات ، مهندسی ، فروش ، تولید ) یا هر یک از عوامل هزینه است.در حالی که بودجه بندی سنتی بر عوامل هزینه نظیر مواد ،دستمزد و هزینه های مورد انتظار برای انجام فعالیتهای مختلف را مورد توجه قرار می دهد.
بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،بهبود مستمر را تسهیل می کند. فرایند تهیه بودجه بر مبنای فعالیت ،فرصتهای کاهش هزینه ها و همچنین حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده را مشخص میکند و مجموعه اقدامات لازم برای دستیابی به هدفهای سازمانی را به حداقل ممکن کاهش می دهد.
فرایند بودجه بندی سنتی محدود به فعالیتهای درون سازمان است و بندرت به فراتر از ان توجه می شود . بنابراین ،در بودجه بندی سنتی به وضعیت فعلی فروشندگان مواد و کالا و مشتریان توجه می شود . در مقابل ، بودجه بندی بر مبنای فعالیت ایجاب می کند که هماهنگی بسیار با فروشندگان موادو کالا و تامین نیازهای مشتریان مورد توجه قرار گیرد.
بودجه بندی سنتی به عنوان ابزار کنترل بر مقایسه ارقام بودجه بندی شده با نتایج واقعی عملیات و انحرافات و حداکثر کردن مسئولیت و پاسخگویی عملکرد واحدها تمرکز دارد ،اما هدف اصلی کنترل در بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،هماهنگ و همخوان کردن فعالیتهای مختلف شرکت به منظور ارائه خدمات به مشتریان است.
بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،فرایند تهیه بودجه است که بر هزینه فعالیتها یا محرکهای هزینه مرتبط با عملیات ،تاکید و تمرکز دارد. بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،هزینه ها را با توجه به محرکهای هزینه که منتج از هزینه یابی بر مبنای فعالیت است ،بر حسب مخزن هزینه ها تفکیک می کند. بنابراین ،بودجه بندی بر مبنای فعالیت با تفکیک بودجه هزینه ها به مخازن متشابه هزینه ها ،نظیر فعالیتهای سطح واحد محصول ،دسته محصول ،سطح پشتیبانی محصول و سطح کارخانه ،شروع می شود.معیار لازم برای منظور کردن هزینه در یک مخزن هزینه ان است که هزینه های ان مخزن متناسب با تغییرات در سطح فعالیت مربوط ،تغییر می کند.شرکتی که از هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده میکند قبلا هزینه ها را با توجه به مخزن هزینه ها تفکیک کرده است.به هر حال ، بررسی مجدد درستی انتخاب مخزن هزینه ها برای دوره بودجه ،قبل از انتخاب مخزن هزینه ها طبق هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای مقاصد تهیه بودجه بر مبنای فعالیت ضروری است.این بررسی بخصوص وقتی که شرکت هنگام به کارگیری هزینه یابی بر مبنای فعالیت با مغایرتهای درخور ملاحظه و توجیه ناپذیر روبرو بوده است ،اهمیت بیشتری دارد.
مقایسه بودجه بندی سنتی و بودجه بندی بندی بر مبنای فعالیت
بودجه بندی سنتی بودجه بندی بر مبنای فعالیت
واحد بودجه بندی هزینه هر یک از دوائر(وظایف) سازمانی یا عوامل هزینه انجام فعالیتهای مختلف
محور توجه منابع و نهاده های مورد نیاز سازمان بازده یا کارهایی که باید انجام شود
تاکید زمانی دوره معین اینده بهبود مستمر
نقش فروشندگان و مشتریان فروشندگان و مشتریان بطور رسمی در بودجه بندی با فروشندگان هماهنگ می شود و نیاز مشتریان در
مورد توجه قرار نمی گیرند. بودجه بندی مورد توجه قرار می گیرد
هدف کنترل کنترلها،عملکرد مدیریت را حداکثر می کند فرایندهای کنترل ،فعالیتهای شرکت را هماهنگ می کند
مبنای بودجه توجه به گرایش و تغییر پذیری هزینه ها ،هزینه های توجه به ظرفیتهای استفاده شده و ظرفیتهای استفاده نشده
ثابت و متغیر
مقایسه بودجه بندی بر مبنای فعالیت و بودجه بندی سنتی در جدول بالا نشان داده شده است.بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،بیانگر پیشبینی هزینه های انجام فعالیتهای مختلف است.اما بودجه بندی سنتی معرف هزینه های بودجه شده برای هر یک از وظایف خاص سازمان (نظیر تدارکات ، مهندسی ، فروش ، تولید ) یا هر یک از عوامل هزینه است.در حالی که بودجه بندی سنتی بر عوامل هزینه نظیر مواد ،دستمزد و هزینه های مورد انتظار برای انجام فعالیتهای مختلف را مورد توجه قرار می دهد.
بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،بهبود مستمر را تسهیل می کند. فرایند تهیه بودجه بر مبنای فعالیت ،فرصتهای کاهش هزینه ها و همچنین حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده را مشخص میکند و مجموعه اقدامات لازم برای دستیابی به هدفهای سازمانی را به حداقل ممکن کاهش می دهد.
فرایند بودجه بندی سنتی محدود به فعالیتهای درون سازمان است و بندرت به فراتر از ان توجه می شود . بنابراین ،در بودجه بندی سنتی به وضعیت فعلی فروشندگان مواد و کالا و مشتریان توجه می شود . در مقابل ، بودجه بندی بر مبنای فعالیت ایجاب می کند که هماهنگی بسیار با فروشندگان موادو کالا و تامین نیازهای مشتریان مورد توجه قرار گیرد.
بودجه بندی سنتی به عنوان ابزار کنترل بر مقایسه ارقام بودجه بندی شده با نتایج واقعی عملیات و انحرافات و حداکثر کردن مسئولیت و پاسخگویی عملکرد واحدها تمرکز دارد ،اما هدف اصلی کنترل در بودجه بندی بر مبنای فعالیت ،هماهنگ و همخوان کردن فعالیتهای مختلف شرکت به منظور ارائه خدمات به مشتریان است.
سیستم بودجه بندی بر مبنای عملکرد و تاثیر آن بر عملکرد و مسئولیت پاسخگویی دولت
بودجهبندی بر مبنای عملکرد از سال 1970 در دولتهای ایالتی امریکا به عنوان یک نوآوری و ابداع و به منظور تحول در نظام بودجهبندی آغاز شد. کشورهای دیگری نیز این نظام بودجهبندی را برگزیدهاند. الگوهای مورد استفاده میان کشورهای جهان در این زمینه یکسان نیست. هدف از پیادهسازی این نظام چیست؟ موفقیت و نارساییهای آن چیست؟ هدف اصلی این نوشتار بررسی این موضوع است که از میان هدفهای مورد نظر برای پیادهسازی نظام بودجهبندی برمبنای عملکرد، کدامیک دستیافتنی است و کدامیک در اولویت قرار دارد. بررسیها نشان میدهد که هدف پاسخگویی، مبنا و پایه قویتری برای تعیین موفقیت بودجهبندی بر مبنای عملکرد، نسبت به تخصیص بودجه، ایجاد میکند. همچنین اثر اجرای این سیستم بر عملکرد دولتها هم بررسی شده است. روشن شدن این موضوع میتواند تاثیر عمیقی بر جهتگیری، نحوه پیادهسازی، و انتظارات از نظام بودجهبندی بر مبنای عملکرد در ایران، که در آغاز فرایند پیادهسازی آن هستیم، داشته باشد.
بودجه مهمترین سند مالی کشور است. براساس تعریف ماده 1 قانون محاسبات عمومی بودجه کل کشور برنامه مالی یکساله دولت است که درامدها و سایر منابع تامین اعتبار را پیشبینی میکند و هزینههای انجام عملیاتی را که منجر به تحقق سیاستها و هدفهای قانونی میشود، براورد میکند. با توسعه وظایف دولت و افزایش سریع هزینههای دولتی و پیوند آن با وضعیت عمومی اقتصاد کشور، کنترل مخارج اهمیت خود را از دست داد و نیاز به بهبود در سیستمهای برنامهریزی، کنترل و مدیریت منابع بخش عمومی مطرح شد تا تصمیمگیرندگان بتوانند دید وسیعتری پیدا کنند و اطلاعات گستردهتری در مورد نتایج عملکردها و هزینههای اجرای فعالیتها داشته باشند. این امر موجب توجه دولتها به اقتصادی بودن، کارایی و اثربخشی منابع دولت و به عباری مدیریت مالی دولت شد. روبرو شدن با این شرایط نه تنها نیاز به بهبود روشها و رویههای بودجهبندی موجود برای افزایش هماهنگی در سیستم را مطرح ساخت، بلکه بُعد جدیدی برای تصمیمگیری در مدیریت و مدیریت مالی دولت ایجاد کرد و باعث ایجاد سیستم بودجهبندی بر مبنای عملکرد برای بازنگری و ارزیابی مدیریت فعالیتهای دولتی شد. از آنجا که اختصاص هدفمند اعتبار به فعالیتهای هر سازمان میتواند ضمن شفافسازی نحوه توزیع منابع، امکان پایش عملیاتی و انتظار برای دسترسی به نتایج هزینهها را فراهم سازد، استفاده از بودجهبندی بر مبنای عملکرد گام موثری در افزایش کارایی و اثربخشی اعتبارات خواهد بود.
مفاهیم بودجهبندی بر مبنای عملکرد
بیشتر پژوهشگران و کارشناسان بودجهبندی دولتی، بر روی این نظر توافق دارند که بودجهبندی بر مبنای عملکرد به عنوان تخصیص منابع برای دستیابی به هدفها، مقاصد برنامهریزی شده و همچنین دستیابی به بعضی از شاخصهای کار، یعنی کارایی و اثربخشی است.
به گفته جان میکسل(John Mikesell)، بودجهبندی بر مبنای عملکرد در اساس ارتباط دادهها و درامدها یا هزینهها با هدفها و فعالیتهای برنامههاست. او میگوید که بودجهبندی بر مبنای عملکرد ممکن است طبق روال معمول شامل یکی از عوامل زیر باشد:
فیلیپ جویس (Philip Joice) بودجهبندی بر مبنای عملکرد را به عنوان شبکه ارتباطی کارامد میشناسد که برای اطمینان از دستیابی به هدفهای بودجهبندی، منابع را به نتایج پیوند میدهد.
با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان گفت بودجهبندی بر مبنای عملکرد بیشتر حول دو محور «ارتباط بودجه با نتایج» و «ارتباط بودجه با شاخصهای عملکرد و ارزیابی» میچرخد.
بدین ترتیب میتوان گفت که بودجهبندی بر مبنای عملکرد عبارت است از برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه و نتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان میدهد. این بدان معنی است که با میزان مشخصی مخارج انجام شده در هر برنامه باید مجموعهای معین از هدفها تامین شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان بودجهبندی بر مبنای عملکرد را به عنوان فرایندی برای تهیه و تدوین بودجه دانست که با تاکید بر فعالیتها و برنامهها و مدیریت عملکرد، این امکان را فراهم میسازد که تصمیم برای تخصیص یا عدم تخصیص اعتبارات تا حدودی براساس کارایی و اثربخشی خدمات ارائه شده صورت بگیرد.
و...
تعداد صفحات:30
, فرمت فایل:WORD(قابل ویرایش),
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
1-روشهای تنظیم بودجه 1
2-روشهای برآورد و تنظیم درآمدها 2
3-روش سال ما قبل آخر 3
4-روش حد متوسطه ها 4
5-روش پیش بینی مستقیم 5
6-روش سنجیده منظم 5
7-روشهای برآورد هزینه ها ( طرف دیگر بودجه ) 6
8-مراحل تهیه و تنظیم بودجه متداول 8
9-بودجه ریزی افزایشی 10
10-بودجه برنامه ای 11
11-بودجه عملیاتی 16
12-مقایسه بودجه برنامه ای و بودجه عملیاتی 16
13-مزایای اندازه گیری کار 19
14-روشهای برآورد هزینه در بودجه عملیاتی 21
15-نظام بودجه بندی طرح و برنامه 24
16-بودجه بندی بر مبنای صفر 27
17-بودجه ریزی بر مبنای هدف 30
روشهای تنظیم بودجه
بودجه دو طرف دارد : درآمد و هزینه . هر یک از این دو طرف باید با دقت بسیار و صحت هر چه بیشتر سنجیده شوند ؛ زیرا برآورد ارقامی که پایه و اساس منطقی نداشته باشد نه تنها مفید نیست ، بلکه می تواند زیانبار نیز باشد .
چون بودجه نوعی برنامه است و بودجه نویسی نیز نوعی برنامه ریزی ، تا حد امکان باید این برنامه را استواری بخشید ؛ از این رو برای پیش بینی در درآمدها و برآورد هزینه ها روشهای مختلفی ابداع شده است که روز به روز از نظر علمی و فنی به اهمیت آنها افزوده می شود .
با توجه به طبقه بندی های به عمل آمده از بودجه لازم است به روش تهیه و تنظیم بودجه نیز که مبتنی بر همان طبقه بندیهاست اشاره داشته باشیم .
در همین راستا روشهای تهیه و تنظیم درآمدها و هزینه ها را به طور جداگانه تشریح می کنیم :
روشهای برآورد و تنظیم درآمدها
تجزیه و تحلیل درآمدها مرحله ای اساسی در بودجه بندی است . حجم بودجه و برنامه های دولت بیش از آنکه متاثر از نیازهای عمومی جامعه باشد ، انعکاس از درآمدها و منابع در دسترس است .
روش تهیه و تنظیم درآمد ( پیش بینی درآمد ) ، یعنی پیش بینی چگونگی و محل کسب درآمد دولت . پیش بینی درآمدهای دولت با توجه به اینکه مخارج دولتی در درجه اول ، تابع درآمدها و وضع مالی دولت است امری بسیار فنی و دقیق است ؛ هر چند که باید در هر مورد با توجه به وضع خاص اقتصادی برای هر یک از منابع درآمد از چند روش به طور همزمان استفاده شود . پیش بینیها و برآوردهای دولت صرف نظر از طبقه بندی های آنها به چهار روش ارائه می شود که عبارتند از : روش سالم ما قبل آخر ، روش حد متوسطه ها ، روش پیش بینی مستقیم و روش سنجیده منظم .