اختصاصی از
فی لوو دانلود مقاله ایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
انسان سرنوشت خاصی که از پیش تعیین شده باشد ندارد وتحت تاثیر «جبر تاریخ » و«جبر زمان» و«محیط » نیست ، بلکه عامل سازنده تاریخ وزندگی انسان دگرگونی هائی است که در روش واخلاق وفکر وروح او به اراده خودش پیدا می شود .
بنابراین آنها که معتقد به قضا وقدر جبری هستند ومی گویند همه حوادث به خواست اجباری پروردگار است آیاتی که عکس العمل اعمال را براساس خود عمل اثبات می کند محکوم می شوند ، وهمچنین جبر مادی که انسان را بازیچه دست غرایز تغییر ناپذیر و اصل وراثت می داند ، ویا جبر محیط که او را محکوم چگونگی اوضاع اقتصادی وشرائط تولید می داند از نظر مکتب اسلام وقران بی ارزش ونادرست است ، انسان آزاد است وسرنوشت خود را به دست خویش می سازد .
انسان – با توجه به کلام الهی زمام سرنوشت وتاریخ خود را در دست دارد وبرای خود افتخار وپیروزی می آفریند واوست که خود را گرفتار شکست وذلت می سازد ، درد او از خود اوست ودوای او به دست خود ش ، تا در وضع او دگرگونی پیدا نشود وبا خود سازی خویشتن را عوض نکند تغییری در سرنوشتش پید ا نخواهد شد !
صلح جهانی تنها در سایه ایمان
یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافة ولا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین .1
فان زللتم من بعد ما جائتکم البینات فاعلموا ان الله عزیز حکیم .2
«سلم » و«سلام » در لغت به معنی صلح وآرامش است واین آیه همه افراد با ایمان را به « صلح وآرامش » دعوت می کند، واز آنجا که روی سخن با مومنان است ،مفهوم آیه چنین می شود که صلح وآرامش تنها در پرتو ایمان امکان پذیر است، وبدون ایمان یعنی تنها به اتکای قوانین مادی هرگز جنگ واضطراب از دنیا برچیده نخواهد شد ، تنها با استفاده از نیروی معنوی ایمان است که ممکن است افراد بشر با تمام اختلافاتی که دارند ، همچون برادران ،گرد هم آیند وتشکیل حکومت جهانی بدهند وصلح در همه جا سایه بیفکند .
بدیهی است امور مادی همچون : زبان ، نژاد،ثروت،منطقه جغرافیایی ، طبقات اجتماعی،همه سرچشمه جدائیها وپراکندگیها هستند ونمی توانند صلح حقیقی جهانی را که نیازمند به یک حلقه محکم اتصال درمیان قلوب بشر است تامین کنند این حلقه اتصال تنها ایمان بخدا است که مافوق اختلافات است، بنابراین صلح بدون ایمان ممکن نیست همانطور که در درون وجود انسان ودر محیط روح او نیز صلح وآرامش بدون ایمان میسر نمی باشد .
ولا تتبعوا خطوات الشیطان
انحراف از حق وتسلیم شدن در برابر انگیزه های عدوت ودشمنی ونفاق وجنگ وخونریزی از مراحل ساده وکوچک شروع می شود ، افراد با ایمان باید از آغاز بیدار باشند وجلو آنرا بگیرند ، در میان عربها نیز این ضرب المثل معروف است « ان بدوالقتال اللطام » « یک جنگ ویرانگر از یک سیلی آغاز می گردد».
انه لکم عدو مبین
دشمنی شیطان با انسان چیز مخفی وپوشیده ای نیست ، از آغاز آفرینش آدم به دشمنی با او کمر بسته وسوگند یاد نموده است که حد اکثر کوشش خود را در به ثمر رساندن این دشمنی بخرج دهد ، ولی چنانکه در جای خود گفته ایم این تضاد وعداوت به زیان مردم با ایمان نیست بلکه رمز تکامل آنهاست !
فان زللتم من بعد ما جائتکم البینات
برنامه روشن ، راه روشن، ومقصد هم روشن است ، وبا این حال جائی برای «لغزش »و قبول وسوسه های شیطانی نیست، واگر با این همه از مسیر منحرف وپرت شدید مسلما کوتاهی از خود شماست وبدانید خداوند هم «عزیز» (قدرتمند وتوانا) است وکسی نمی تواند از عدالت او فرار کند وهم «حکیم » است چیزی برخلاف عدالت حکم نمی کند .
در " کتاب اثبات وجود خدا " که مجموعه مقالاتی است از عده ای دانشمندان در باره خدا، مقاله ای است تحت عنوان " بکار بردن روشهای علمی "، از یک دانشمند امریکائی بنام " والتر اسکارلند برگ ".
این مرد در مقدمه گفتار خود در باره علت عدم ایمان بعضی از دانشمندان بخدا بحث می کند، می گوید: " اینکه توجه بعضی از دانشمندان در مطالعات علمی منعطف بدرک وجود خدا نمی شود علل متعددی دارد که ما از آن جمله دو علت را ذکر می کنیم:
نخست اینکه غالبا شرایط سیاسی استبدادی یا کیفیت اجتماعی و یا تشکیلات مملکتی انکار وجود صانع را ایجاب می کند. دوم اینکه فکر انسانی همیشه تحت تأثیر بعضی اوهام قرار دارد و با آنکه شخص از هیچ عذاب روحی و جسمی بیم نداشته باشد باز فکر او در اختیار و انتخاب راه درست کاملا آزاد نیست.
در خانواده های مسیحی اغلب اطفال در اوائل عمر به وجود خدائی شبیه انسان ایمان می آورند مثل اینکه بشر بشکل خدا آفریده شده است. این افراد هنگامی که وارد محیط علمی می شوند و بفرا گرفتن و تمرین مسائل علمی اشتغال می ورزند این مفهوم انسانی شکل و ضعیف خدا نمی تواند با دلائل منطقی و مفاهیم علمی جور در بیاید و بالنتیجه بعد از مدتی که امید هر گونه سازش از بین می رود مفهوم خدا نیز بکلی متروک و از صحنه فکر خارج می شود.
علت مهم این کار آن است که دلائل منطقی و تعریفات علمی وجدانیات یا معتقدات پیشین این افراد را عوض نمی کند و احساس اینکه در ایمان به خدا قبلا اشتباه شده و همچنین عوامل دیگر روانی باعث می شوند که شخص از نارسائی این مفهوم بیمناک شود و از خداشناسی اعراض و انصراف حاصل کند ".
این دانشمند دو علت برای اعراض از دین و خدا ذکر کرده است: یکی نامساعد بودن بعضی از محیطهای اجتماعی که الزاما ماتریالیسم را یک عقیده رسمی میشناساند. دیگر سوء تفاهمی که در مسئله خدا برای دانشمندان پیدا می شود. علت این سوء تفاهم آن است که فکر و عقیده خدا را در کودکی از کسانی فرا می گیرد که مدعی خداشناسی هستند ولی خدا را نمی شناسند، ذات خدا و صفات خدا و طرز دست اندر کار بودن خدا در کار عالم را طوری تعلیم می کنند که با عقل و علم و منطق جور درنمی آید، یک مفهوم نامعقولی از خدا و دین به مردم تعلیم می کنند، بدیهی است که دانشمند پس از آنکه با عقل و علم و منطق آشنا شد نمی تواند معانی و مفاهیم نامعقول و غیرمنطقی را بپذیرد.
ناچار آن ایمان نامعقول جای خود را در ذهن دانشمند به انکار و نفی میدهد و چون می پندارد عقیده بخدا جز بهمان شکل غیر منطقی نباید باشد منکر خدا می شود.
این سخن، سخن بسیار درستی است، مسلما علت انکار و اعراض بسیاری از افراد تحصیل کرده اینست که مفاهیم مذهبی و دینی بطرز صحیحی به آنها تعلیم نشده است، در واقع آن چیزی که آنها انکار می کنند مفهوم واقعی خدا و دین نیست، چیز دیگری است.
افرادی مانند من که با پرسش های مردم درباره مسائل مذهبی مواجه هستیم کاملا این حقیقت را درک می کنیم که بسیاری از افراد تحت تأثیر تلقینات پدران و مادران جاهل یا مبلغان بیسواد افکار غلطی در زمینه مسائل مذهبی در ذهنشان رسوخ کرده است و همان افکار غلط اثر سوء بخشیده و آنها را در باره حقیقت دین و مذهب دچار تردید و احیانا انکار کرده است.
از این رو کوشش فراوانی لازم است صورت بگیرد که اصول و مبانی مذهبی بصورت صحیح و واقعی خود با افراد تعلیم و القا شود.
این بنده شخصا سالهاست که این مطلب را احساس کرده ام و وظیفه خود دانسته ام که فعالیت های مذهبی خود را تا حدودی که توانائی دارم در راه تعلیم صحیح و معقول مفاهیم دینی و مذهبی متمرکز کنم. تجربه نشان داده است که اینگونه فعالیتها بسیار ثمربخش است. ولی علت اعراض از دین منحصر به اینها نیست، علتهای دیگر هم در کار است.
یکی از چیزهائیکه موجب اعراض و تنفر مردم از خدا و دین و همه معنویات می شود آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت پرستی و هواپرستی است، محیط آلوده همواره موجبات و تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می کند.
بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست حیوانی با هرگونه احساس تعالی اعم از تعالی مذهبی یا اخلاقی یا علمی یا هنری منافات دارد. همه آنها را میمیراند. آدم شهوت پرست نه تنها نمی تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند، احساس عزت و شرافت و سیادت را نیز از دست می دهد، احساس شهامت و شجاعت و فداکاری را نیز فراموش می کند، آنکه اسیر شهوات است جاذبه های معنوی اعم از دینی و اخلاقی و علمی و هنری کمتر در او تأثیر دارد. لهذا اقوام و ملتهائی که تصمیم می گیرند روح مذهب و اخلاق و شهامت و شجاعت و مردانگی را در ملتی دیگر بکشند وسائل عیاشی و شهوترانی و سرگرمیهای نفسانی آنها را فراهم و تکمیل می کنند.
در تاریخ اندلس اسلامی یعنی اسپانیای فعلی می خوانیم که نقشه ای که مسیحیان برای تصرف اندلس و بیرون کشیدن آن از دست مسلمین کشیدند این بود که بصورت دوستی و خدمت وسائل عیاشی برای آنها فراهم کردند. باغها و بوستانها وقف ساختن شراب و نوشانیدن مسلمین شد، دختران زیبا و طناز در خیابانها بدلربائی و عاشق سازی پرداختند. سرگرمیهای شهوانی از هر جهت فراهم شد و روح ایمان و جوانمردی مرد. پس از این جریان بود که توانستند مسلمانان را بیدرنگ از دم تیغ بگذرانند.
استعمار غرب نیز این برنامه را در قرون اخیر بصورت دقیقی در کشورهای اسلامی اجرا کرد. بهر حال غرق شدن در شهوات حیوانی عامل دیگری است برای اینکه تعالی دینی در وجود بشر ضعیف و احیانا منفور گردد. در زبان دین این مطلب اینطور بیان شده که وقتی دلها را کدورت و تیرگی و قساوت می گیرد. نور ایمان در دلها راه نمی یابد.
«ان الله لا یهدی القوم الفاسقین»؛ مسلما خدا مردم فاسق را هدایت نمی کند. (منافقون/6)
یکی دیگر از موجبات اعراض و روگرداندن از دین جنگ و ستیزی است که برخی از داعیان و مبلغان دینی بیخرد میان دین و سایر غرائز فطری و طبیعی بشر ایجاد می کنند و دین را بجای اینکه مصلح و تعدیل کننده غرایز دیگر معرفی کنند آن را ضد و منافی و دشمن سایر فطریات بشر معرفی می کنند.
آثار ایمان به خدا
ایمان به خالق هستی ، در جامعه اسلامی ، برابری و برادری ایجاد می کند.
ایمان به خدای یکتا، تمامی امتیازات پوشالی را در هم می ریزد، همه انسان ها را بنده یک خدا و همه را در برابر قانون یکسان می داند.
با یاد خدا و حاکمیّت قانون الهی بر دلها، مصالح جامعه در اولویّت قرار می گیرد.
فدا کردن مصالح فردی به خاطر جامعه ، زمانی می تواند منطقی باشد که انسان باور کند این فدا شدن ها به هدر نمی رود و خداوند جبران می کند و این باور در سایه ایمان به خدا به دست می آید.
ایمان به خدا همبستگی ملّت ها را به دنبال دارد. بهترین وسیله همبستگی ملّت ها، ایمان به خداست ، همان گونه که بهترین اهرم فشار بر طاغوت ها ایمان و توحید است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله ایمان