1-1 مقدمه
امروزه معتقدند که وجود انسان از جنبههای مختلفی تشکیل شده است. در یک تقسیمبندی کلی میتوان انسان را از یک بعد ظاهری «آشکار» و یک بعد غیرظاهری «پنهان» بررسی نمود. اما شاید بررسی هر دو بعد در یک زمان و شرایط به مراتب دشوارتر و پیچیدهتر از مطالعه هرکدام به تنهایی باشد. در مسأله تعامل تن و روان ما با دو واژه شخصیت و خویشتن مواجه میشویم. بهطورکلی شخصیت بیانگر آن دسته از خصوصیات فرد است که وی را از سایرین متمایز و منحصر به فرد میکند و هم شامل خصوصیاتی است که بین همه انسانها مشترک است (بهرام،1383).
در نظر روانشناسان از خویشتن نیز بیشتر یک ساختار مفهومی موردنظر است تا یک ساختار فیزیکی که میتوان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. الف) خویشتن به عنوان یک سیستم تصمیمگیرنده مرکزی – یک نقطه مرجع مرکزی جهت ارزیابی تجارب جدید و هدایت رفتار، ب) خودپنداره. خودپنداره ارزیابی فرد از شخصیت خویش است این ارزیابی ناشی از ارزیابیهای ذهنی است که معمولاً از ویژگیهای رفتاری خود به عمل میآوریم در نتیجه خودپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد(گالاهو،2005). تصویر بدنی نیز نظیر هر جنبه روانی دیگر، جزیی از شخصیت هر انسانی است که از سیر تکاملی خود برخوردار است (اسلامی نسب،1373).
خودپنداره عموماً به عنوان آگاهی فرد از ویژگیها، صفات و محدودیتهای شخصی تلقی شده از طریقی است که در آن چنین خصوصیاتی به طور مشابه یا متفاوت با خصوصیات افراد دیگر نگریسته میشوند. در واقع خودپنداره به چگونگی نگریستن فرد به خود بدون داشتن قضاوت مشخصی یا هرگونه مقایسهای با افراد دیگر گفته میشود. از طرف دیگر عزت نفس به ارزشی که فرد برای ویژگیها، خصوصیات و محدودیتهای منحصر به فردش قائل است، اطلاق میشود. لیاقت یا شایستگی یکی از عوامل مؤثر در تکامل خودپنداره فرد میباشد. به طور خاصتر، درک لیاقت فرد (لیاقت درک شده) در یک وضعیت معین و اهمیت درک شده آن ممکن است تأثیر قابل ملاحظهای بر لیاقت واقعی، اعتماد به نفس، عزت نفس و خودپنداره فرد داشته باشد.
1-2 بیان مسئله
آدمی در طول زندگی، تصویری از بدن خود را درونی میکند و عوامل مختلف زیستی، محیطی و روانشناختی در شکل گیری تصویر بدنی نقش داند (ولمن، 1375. چاسک ودیگران، 2008).
تصویر بدنی نظیر هر جنبه روانی دیگر، جزئی از شخصیت هر انسانی است که از مسیر تکاملی خود برخودار است. همچنین تصویر بدنی در زمانهایی از زندگی دچار نوسان و تغییرات بیشتری است و پدیدههای مختلف زندگی از جمله بلوغ، معلولیت، یائسگی، افزایش یا کاهش وزن و غیره بر روی آن اثر میگذارند. به عقیده اسمیت، هر شخص یک تصویر بدنی از خودش دارد که اصلی ترین عنصر سازنده شخصیت اوست. ممکن است فکر کند لاغر، چاق، کوتاه، بلند یا چیزی بین آنهاست. چنانچه خواجه نوری میگوید: رفتار و احساس انسان دقیقاً مطابق با تصویری است که در نتیجه آنچه میشنود، میبیند و حس میکند، در ذهنش به وجود میآید. تصویر بدنی[1] عبارت است از کلیه برداشتهایی که شخص از خودش داشته و تصوراتی که دیگران نسبت به او دارند. گورمن(1987) اظهار میدارد که تصویر بدنی، تفکری ذهنی است که یک شخص در هر لحظه از بدن خود دارد. به عقیده پیلر، مورفی و باس(1992) آگاهی از بدن و قابلیتهای آن از سه جنبه مطرح میشود. اولین سطح آن، آگاهی کلی از بدن میباشد که شامل احساس ذهنی هر فرد از ظاهر خود است. دومین سطح آن، آگاهی درونی از بدن و اعمال آن است و سومین سطح آن، آگاهی مربوط به قابلیتهای بدنی است که شامل ارزشیابی ذهنی از توانایی بدنی در جهت رسیدن به اهداف بدنی است که فرد برای خود در نظر گرفته است (مومنی، 1384).
عزت نفس و خود پنداره از جمله مفاهیمی هستند که به شدت مورد توجه محققین قرار دارند. امروزه در اصلاح بسیاری از اختلالات شخصیتی افراد از جمله کم رویی، خشونت، لجبازی، گوشه گیری و تنبیه عنوان نخستین گام به ارزیابی و پرورش عزت نفس و خود پنداره افراد توجه می شود.
عزت نفس درجه تصویب، تایید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود احساس می کند (مومنی،1384). همچنین دانلی(2001) عزت نفس را به عنوان اعتقادات ماو نیز دیگران از اینکه چقدر رقابتی موفق، موثر و با ارزش بوده است، تعریف می کند. کالاهان و همکاران(1976) معتقدند که عزت نفس و خود پنداره دو مفهوم متفاوتند و برای هر کدام تعاریف متفاوتی ارائه داده اند(جوادی،1377). آنها بر این باورند که خودپنداره( تصور از خود) عبارتست از نحوه ادراک فرد از خود، رفتار خود و نگرش نسبت به کیفیت انگارههای دیگران. در حالی که عزت نفس عبارت است از خوشنودی فرد نسبت به خودپنداره خویش. کوپر اسمیت (1967) نیز معتقد است که خودپنداره عبارتست از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خودش به کار می برد، اما عزت نفس ارزشی است که اطلاعات درون خودپنداره برای فرد دارد(مومنی،1384).
متخصصان بهداشت روانی به دلیل اهمیت تصویر بدنی در ارتباطات اجتماعی و روابط بین فردی، تحقیقات متعددی را در این زمینه انجام داده و یافتههای آنها نشان میدهد که برخی از افراد، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند و علی رغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، ترس مفرط و نگران کنندهای را از زشت یا غیرجذاب بودن خود گزارش میکنند (ویل و دیگران، 2003؛ فیلیپس و دیگران،2008).
بیشتر محققین دریافته اند که فعالیت بدنی اثرات بسیار مثبتی بر روی این دو شاخص دارند.برای مثال گروبر (2003) با مطالعه مروری بر روی 27 مقاله دریافت که این دو عامل به شدت به سطوح فعالیت بدنی وابسته اند. همچنین او با مطالعه فراتحلیلی دیگری بر روی 77 مقاله نتیجه گرفت که شرکت در فعالیت بدنی موجب افزایش عزت نفس و خودپنداره می شود. بیزمن و یونیون(2002) در تحقیق دیگری اثرات برد و باخت در رشته بسکتبال را بر روی عزت نفس و خودپنداره بازیکنان و تماشاگران مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که برد و باخت اثرات مثبت و منفی بر روی این دو عامل دارند(مومنی، 1384).
کلاً مدلهای ارائه شده در مورد خودپنداره بدنی از دو جهت خودپنداره و عزت نفس بررسی شدند و ابزارهایی که براساس آنها ساخته شدند کمتر توانستهاند از یک دیدگاه کاربردی مورداستفاده روانشناسان ورزشی قرار گیرند. گروهی از محققین برای توصیف خودپنداره بدنی و اندازهگیری آن از ابزارهای مربوط به تصویر بدنی، لیاقت بدنی و اعتماد به نفس بدنی استفاده نمودهاند. به هر حال همانطوری که اشاره شد، محققینی چون «مارش» با اقتباس از مدل چندبعدی سلسلهمراتبی که توسط خود او و شاولسون ارائه شده، پرسشنامه خودتوصیفی را مورد استفاده قرار داده و به خوبی نشان دادهاند که خودپنداره بدنی ترکیبی از عوامل مربوط به آمادگی سلامتی، عملکرد، لیاقت ورزشی، ترکیب و ظاهر بدنی میشود (بساک نژاد، 1386).
به نظر میرسد که انجام فعالیت بدنی مستمر اثرات بسیار مثبتی بر روی عزت نفس و تصویر بدنی داشته باشد، به طوری که تحقیقات مختلف نشان دادهاند که افراد ورزشکار تصویر بدنی بسیار بهتری نسبت به افراد غیرورزشکار دارند (مومنی، 1384؛ پکوراری و دیگران،2008).
بهرام و شفیع زاده در تحقیقی، تصویر بدنی مردان غیرفعال و فعال را با هم مقایسه نمودند. نتایج نشان داد که مردان تمرین کرده، خرده مقیاسهای تصویر بدنی بسیار بالاتری نسبت به افراد غیرفعال دارند (بهرام و شفیع زاده 1382).
[1] Body image
مقایسه تصویر بدنی و عزت نفس بسکتبالیست های حرفه ای، آماتور و مردان غیرورزشکار-- دو فصل اول 43 ص