دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقدمه
ورزش شامل فعالیت هر کس با یک منظور و در محیطی متفاوت از محیط روزانه برای مسابقه، لذت بردن ، برای کسب برتری، برای پیشرفت مهارت یا ترکیبی از تعدادی از این هاست. تفاوت منظور همراه با در نظر گرفتن مهارت فرد یا گروه یا دلیری علامت مشخصه ورزش است.
بنابر این پریدن از روی یک مانع در مقابل دیدگان هزاران نفر در یک میدان سر پوشیده ورزش است در حالی که پریدن از روی یک چشمه هنگام پیاده روی در روستا فقط تلاش برای خیس نشدن پای فرد است.
انواع مختلفی از ورزش وجود دارند و انسان ها قسمت مهمی از وقت، پولو دلبستگی خود را نه فقط به عنوان شرکت کننده بلکه به عنوان تماشاگر به آن ها اختصاص می دهند .
ورزش امروزه در جهان به وسیله ای مبدل شده که انسان ها را با هم متحد و آشنا کرده و بین آن ها پیوند اخوت و برادری برقرار می کند و مهمترین هدف و وظیفه ورزش همین است ایجاد مودت و دوستی بین ورزش کاران که هر چند در میدان رقیب هم هستند اما در خارج از میدان به عنوان رفیق همدیگر می باشند .
ورزش ترکیبی از فعالیت های فیزیکی عادی و معمول و مهارت های شخصی و به عنوان تفریح و یک سری از قوانین که برای مسابقه ، لذت بردن و رسیدن به برتری است. ترکیب شخصیت هایی با مهارت های متفاوت در یک ملت، شجاعت و دلاوری آن ملت را افزایش می دهد .
تاریخچه ورزش
تمدن ها در ورزش سراسر تاریخ ، توانستند یک معامله بزرگ که تغییر اجتماع و ماهیت در ورزش است را آموزش بدهند . آن ها چیزهای بسیار جدیدی از هنر را در فرانسه ، آفریقا و استرالیا ی ما قبل تاریخ که مدرک آن در مراسمات رسمی تهیه شد را کشف کنند .
این کسب مهارت ها وابسته به سفارش مردم است که برای یافتن معانی فعالیت ها در ورزش به صورت یک مروارید گران بها می درخشد . مثلا ورزش ژیمناستیک در میان چینی ها پیشینهی زیادی دارد .
ورزش های دیگر شامل : پرتاب نیزه ، پرتاب دیسک و پرش بلند و کشتی است. رسوم سنت گرایی ورزش باستانی ایرانی ، هنر زورخانه ای بود که اکنون با این روش تماس اندکی دارند . در میان دیگر ورزش های ایرانی چوگان و پرتاب نیزه هم وجود داشت. دسترسی به ورزش های عمومی با تاسیس یونان قدیم ، ایجاد شد . کشتی ، دومیدانی ، بوکس ، پرتاب نیزه ، پرتاب دیسک و مسابقه ارابه سواری نیز در آن زمان متداول بود.
بازی های المپیک هر چهار سال یک بار در دهکدههای کوچک مثل یونان باستانبرگزار می شد و مردم سراسر جهان به این المپیک ها فرا خوانده می شدند.
وجود ورزش های منظم برای موجودات زنده مطابق المپیک قرن قدیمی و قرن حاضر است. فعال شدن موجودات برای تنظیم غذا و خوراک خود موجب منظم انجام شدن فعالیت ها برای لذت بیشتر مسابقات و فعالیت هایی مثل ماهیگیری و باغبانی است . انقلاب صنعتی موجب زیاد شدن آلودگی و فرصت نداشتن تماشاگر ورزشی برای دسترسی و تمایل به بازی های جهانی شده است. محبوبیت و تمایل داشتن مانند ماشین افزایش گر، موجب ترقیهای حرفه ای متداول ورزشی می شود . توضیح بیشتر در تاریخچه ورزش
اهمیت ورزش
امروزه ورزش یکی از اموری است که به عناوین مختلف در جهان مطرح شده و گروه زیادی به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند. برخی از مردم، ورزشکار حرفه ای اند و گروهی ورزشکار آماتور . گروهی طرفدار و علاقه مند به ورزش و دیدن برنامه ها، مسابقات و نمایش های ورزشی بوده، وعده ای نیز از راه ورزش امور زندگی خویش را می گذرانند.
وزارتخانه ها و ادارات ورزشی فراوانی تاسیس شده و مخارج زیادی صرف ورزش ، ساختن استادیوم ها، مجتمع ها و باشگاه های ورزشی و نیز تهیه وسائل و لباس های ورزشی و یا تماشای مسابقات ورزشی می شود. بخش های قابل توجهی از برنامه های تلویزیون ، رادیو، مجلات و سایر رسانه های گروهی، به ورزشی و اخبار ورزشی اختصاص دارد و خلاصه ورزش یکی از اموری است که در جهان به صورت جدّی مطرح بوده و از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد،
رده بندی ورزش
دانستن یک روش برای یک گروه ورزشی هدف بسیار مهمی است و نشان دهنده ی یک نامزد جامع برای ورزش است :
مسابقه
• اسب دوانی
• نیروی انسانی: ( دویدن، شنا کردن )
• کمکی انسان: ( دوچرخه سواری ، قایق پارویی ، قایق سواری و ...)
• منبع فعال خارجی: (موتور سواری، قایق رانی ، قایق سواری و ...)
رقابتی
• رزمی: (جودو ، کاراته ، بوکس ، تکواندو ، ووشو ، کونگ فو ، شمشیر بازی و ...)
• میدانی: (تنیس ، بدمینتون ، والیبال ، اسکواش ، تنیس روی میز )
• تیمی: (بیس بال و فوتبال شهرت بسیاری در جهان دارند . بیس بال معروفیت زیادی در آمریکا و ژاپن دارد و فوتبال معروفیت بیشتری در سر تا سر جهان .
• مثال های دیگری مثل : ( راگبی ، هاکی روی یخ ، هاکی روی چمن و ...) می باشد .
مهارتی
• هدف: تیراندازی با کمان ، تیراندازی با تفنگ و ...
• نمایشی: ( ژیمناستیک ، اسب سواری ، شیرجه و ...
• استقامت: وزنه برداری ، پرش سه گام ، پرتاب وزنه
ورزش هائی که در چند طبقه بندی قرار می گیرند
• پینتبال ،بای اتلون
جوانمردی در ورزش
عامل اصلی در ورزش که بیشتر اوقات همه را به سوی خود جلب می کند انگیزه و سود در آن است . برای مثال ، قایق رانی و اسب دوانی نیاز به مهارت زیاد دارند . علت بروز حرکات جوانمردانه در یک فعالیت به وسیله ی یک آرزو و یا روحیه خوب ، تمایل به کسب لذت برای خود است . اما تحمل فشار در بیشتر اوقات به صورت انفرادی ، کار بزرگی است و مقدمه ای برای یک تکنولوژی به نظر می رسد و این کار لذت بیبشتری دارد .
فرصت مردم برای فعالیت ها و مسئولیتشان در بیشتر اوقات ، برای جستجو و احترام گذاشتن در ورزش است که با پیوستن فدراسیون ورزشی به IOC ، هر انسان برای خود فرصتی را برای ورزش کردن تنظیم می کند . در این راه ، تکمیل کردن فرصت ها در فعالیت های ورزشی رسمی بیشتر است . بیشتر فعالیت های عمومی ، مشهور و معروف اند و تعقیب کردن فعالیت های گوناگون زمان زیادی می خواهد .
جوانمردی در یک بازی معین باید به گونه ای باشد که هر رقیب چه بعد از مسابقه و چه قبل از مسابقه آن را رعایت کند . جوانمردی نباید در بردن اجرا شود بلکه باید در باختن هم باشد . برای مثال در فوتبال یک ورزشکار نباید خارج از رفتار ورزشی در مقابل دیگران بازی کند و توپ را خارج از زمین لگد بزند . هم چنین از تیم های دیگر هم در پرتاب اوت انتظار صحیح می رود و ...
ورزش و تدبیر
ورزشکاران بزرگ برای وضعیت های خیلی دشوار در ورزش ، زمینه ی تدبیر را در نظر می گیرند . برخی احساسات در تخریب احتمالی تدابیر ، نقش موثری دارند و ممکن است احساسات دیگران به طور طولانی ، موجب تقویت تیم شده و موثر واقع شود .
در المپیک برلین تابستان 1936 نگاه داشتن تصاویر شاید موجب شناسایی بهتر تمدن ها و تقویت تبلیغ در سراسر رویداد ها می شد . در تاریخ ورزش اسکاتلند و ایرلند نیز ورزش ، به صورت برتر است که برای مثال ، مطابق علامت های تخصصی در فوتبال اسکاتلند ، بازی فوتبال انجام می شود که نشات گرفته از فوتبال انگلستان است .
هنر و ورزش
ورزش به هنر خیلی وابسته است .
اسکی روی یخ و تای چی ورزش های هنری است برای رسیدن به یک منظره ی تماشایی ، و موجب حادثه و تجربه ای برای تماشاچی می شود . همین طور وجود تماشاگران عامل اصلی این فعالیت های ورزشی و هم چنین به اجرا در آوردن هنر شان است و چنین هنری مثل اجرای هنر ژیمناستیک و غیره است .
حقیقت هنر ورزش ، در برخی مواقع احتمالی ، به ماهیت آن ورزش بستگی دارد.
تربیت بدنی برای این است که تمام اعضای بدن را پرورش دهیم تا موجب بهبود سلامتی شود. اما در ورزش حرفه ای چنین چیزی نیست. دلایل من این است:
1. تربیت بدنی جزیی از برنامه زندگی (روزانه) است، یعنی شما را از کاری نمی اندازد. اما در ورزش حرفه ای، ورزشکار به ورزش به عنوان شغل می نگرد یعنی تمام یا قسمت اعظمی از روز را ورزش می کند.
2. هدف تربیت بدنی چیزی نیست جز بهبود سلامتی اما عمده هدف ورزشکار شرکت در مسابقات ورزشی، شکست حریفان و کسب مقام و احیانا کسب شهرت و درآمد است.
3. مسابقه نه تنها مشوق ورزش نیست بلکه مخرب آن نیز هست. زیرا:
الف- در تربیت بدنی شما باید به همه اعضای بدن رسیدگی کنید در حالی که در عمده یا تمام ورزش ها شما به آن قسمتی از بدن می پردازید که در مسابقه به آن نیاز دارید. به همین دلیل بسیاری از جوانان تربیت بدنی را رها کرده و ورزش را شغل خود محسوب می کنند. حتی برای کسب مقام دست به کارهای خطرناکی می زنند مانند استفاده از مواد نیروزا
ب- در تربیت بدنی شما نباید کار خطرناکی انجام دهید یا خود را در موقعیت خطرناکی قرار دهید در حالی که ورزش و مسابقه بدون خطر معنا ندارد. بسیاری از این خطرات موجب مصدومیت ورزشکار شده است و گاه ورزشکار مجبور می شود برای همیشه صحنه ورزش یا اصلا تربیت بدنی را ترک کند.
اصولا قرار گرفتن در موقعیت خطرناک برخلاف تربیت بدنی است.
ج- انسان پس از پرورش اعضای خود باید به یک نشاط برسد اما ورزشکار آنقدر ورزش یا بهتر بگویم فعالیت می کند تا خسته شود. مخصوصا اگر قرار باشد که در مسابقه ای بزرگ شرکت کند.
د- در بسیاری از مسابقاتی که وزن اهمیت دارد، ورزشکار باید شدیدا مراقب وزن خود باشد مثلا یا زیاد غذا بخورد یا کم یا اینکه آب بدن خود را بوسیله تعریق کم کند (مانند کشتی) که این خود عاملی برای ایجاد سنگ کلیه است.
. ورزشکاران حرفه ای تا زمانی سخت ورزش می کنند که سنشان در محدوده سنی مسابقات باشد اما بعد، دیگر به ورزش آنچنان که باید نمی پردازند. البته منظور من این نیست که همانند دوران جوانی ورزش کنند بلکه متناسب با سنشان. اما بهر حال بعد از یک دوره چند ساله ورزش حرفه ای، اگر شخص فعالیت خود را کنار بگذارد دچار مشکلاتی می شود:
الف- عضله هایی که برای مسابقات پرورش داده شده اند در زمان بازنشستگی بیکار مانده و به سرعت تحلیل می روند. بدن شخص از ترکیب ورزشی خارج شده و خود او دچار مشکل روحی می شود.
ب- باید بخاطر مصدومیت ها یا امساک هایی که در دوره ورزش حرفه ای دچار آن شده در ایام پیری نتایج آن را قبول کند. مانند سنگ کلیه، یا عقب ماندن از موضوعات مهمی چون علم.
5. ورزشکار معمولی متناسب با وضع سنی و توانی خود ورزش می کند و در ایام پیری سرعت تحلیل اعضای بدن او بسیار کمتر از سرعت تحلیل اعضای بدن یک ورزشکار حرفه ای است.
6. بعضی از ورزش ها مانند فوتبال و یا قهرمان مسابقات دارای ارج و قربی فراوان است و متناسب با آن حقوق و درآمد آنها زیاد می شود.
اگر این پول ها را جمع می کردند و با آن ورزشگاه هایی معمولی با امکانات معمولی تر در مناطق محروم می ساختند و نیز از مزایای تربیت بدنی صحیح و معایب تربیت بدنی ناصحیح می گفتند آنگاه حتما تعداد ورزشکاران بیشتر می شد و سلامتی جامعه بهبود می یافت.
دو پیشنهاد:
1. یک نفر آمار بگیرد که سلامتی ورزشکاران حرفه ای بهتر است یا ورزشکاران معمولی مخصوصا در ایام پیری البته باید شرایط یکسان باشد. مثلا هر دو از مزایا و معایب حرکتی که انجام می دهند آگاه باشند. چون یک ورزشکار معمولی که دانشی ندارد، مانند همان ورزشکار حرفه ای است.
2. بیاییم بجای اینکه ورزش های ساخته شده را علمی کنیم ورزش را از علم اقتباس کنیم. یعنی ببینیم علم چه می گوید و بعد ببینیم چه حرکتی برای آن مفید است (البته حتما اینکار شده اما نه با آن بودجه ای که ورزش های مشهور دارند).
ورزش حرفه ای برای کودکان
رسیدن به ۱۰ سالگی نقطه عطفی برای کودکان است؛ سنی که آنها یاد می گیرند به تدریج به استقلال برسند دراین سن کودکان آماده تغییر و تحولات ناشی از بلوغ جسمی، فکری و عاطفی می شوند اما درعین حال این سن از سوی بسیاری از والدین سنی تلقی می شود که باید به کودکانشان یک رشته ورزشی را بطور حرفه ای آموزش دهند و به عبارتی بهتر ورزش را بطور حرفه ای پی گیری کنند.
غافل از آن که ۱۰ سالگی به هیچ وجه نباید آغاز فصل ورزش حرفه ای در زندگی باشد. این روزها باوجود توصیه اکید کارشناسان ومربیان ورزش و حتی روانشناسان کودک، بچه های ۹ یا ۱۰ ساله از سوی والدینشان تشویق می شوند تا یک ورزش مثل فوتبال و ژیمناستیک و ... را بطور حرفه ای بیاموزند.
مربیان این رشته های ورزشی با برپایی کلاس های فشرده، مسابقات آزاد هفتگی و دیگر رقابت های هیجان انگیز وعده پرورش دادن کودکان را می دهند که در آینده بازیکنان موفقی خواهند شد، در دبیرستان جذب تیم های مختلف ورزشی می شوند و در نهایت افتخار آفرینان آینده جامعه ورزش خود خواهند بود، اما این تنها یک روی سکه است.
به گفته ریچارد گنیزبورگ، استاد دانشگاه و روانشناس در حوزه ورزش کودکان بخاطر همین خط مشی اشتباه کودکان از سنین پائین تر از آسیب های وارده به ماهیچه ها، استخوان ها و مفاصل در هر شاخه ورزشی که بطور حرفه ای به آن می پردازند، رنج می برند واین در بزرگسالی به درد ها و ناراحتی های مزمنی در آنان تبدیل می شود.
رؤیای والدین برای تبدیل شدن فرزندشان به قهرمان مسابقات المپیک یا یک ستاره ورزشی چیز تازه ای نیست، اما به گفته مشاوران با تجربه ورزشی هر کودکی نه باید و نه می تواند به یک ستاره ورزشی تبدیل شود.
هدف اصلی از ورزش در سنین پائین، آموختن مهارت های پایه ورزشی، لذت بردن از نفس ورزش و در نهایت کشف استعدادهای ورزشی برای پرداختن به آنها در سنین بالاتر است و این با آموختن یک شاخه ورزشی بطور اجباری که مستلزم تلاش برای قهرمانی است منافات دارد.
بسیاری از والدین فکر می کنند تمرکز روی یک ورزش خاص چه ضرری می تواند داشته باشد که کارشناسان ورزش در جواب به این سؤال می گویند: «ورزش نوجوانان و کودکان نباید حالت حرفه ای به خود بگیرد چرا که به لحاظ عاطفی و فیزیکی یک اشتباه بزرگ است.
● اشتباه والدین
روانشناسان حوزه ورزش که با ورزش تخصصی نوجوانان مخالف هستند، والدین را مقصر می دانند. نیکول اسپریت، دکترای روانشناسی و مؤلف کتاب «ورزشی برای همه کودکان» می گوید: «مطمئناً والدین، بد بچه های خود را نمی خواهند، مشکل اینجاست که از ریسک مرتبط با ورزش تخصصی دراین سن آگاه نیستند.
از سوی دیگر چشم و همچشمی با دیگر والدین و این تصور غلط که با یکسال ورزش حرفه ای، کودکانشان قهرمان مسابقات جام جهانی می شوند موجب ایجادمشکلات جبران ناپذیری می شوند.
بیشتر والدین خود به سراغ یک مربی می روند و می گویند: «می خواهم کودکم بیشتر تمرین یا آموزش مازاد داشته باشد، این در حالی است که کودک دراین سن درک درستی از ورزش حرفه ای ندارد و به ورزش بیشتر به جنبه بازی و سرگرمی نگاه می کند.
حقیقت این است که امروزه والدین برای موفقیت ورزشی فرزندانشان تحت فشار هستند و گمان می کنند صرفاً ورزش کردن کافی نیست، بلکه پیروزی در مسابقات ورزشی مهم تر از نفس خود ورزش است.»
● نقش مربیان
در ترغیب بسیاری از والدین مربیان هم بی تأثیر نیستند و این فرمول موفقیت را برای همه کودکان می پیچند. موفقیت در هر زمینه ای نهایت آرزوی هر پدر و مادری برای کودکش است، اما وقتی برخی مربیان ورزش می گویند برای ورزشکار شدن بچه ها یک راه بیشتر وجود ندارد و آن آموزش دیدن بطور حرفه ای است، والدین دچار عذاب وجدان می شوند. در صورتی که یک مربی دلسوز باید بگوید: لحظه ای در مورد آینده فرزندتان تأمل کنید.
تنها درصد کمی از کودکان در دوره دبیرستان یک ورزش را بطور حرفه ای دنبال می کنند و باز درصد کمتری در دوره دانشگاه آن را ادامه می دهند و یا درنهایت آن را تا پایان عمر دنبال می کنند.
● سن مناسب
حرفه ای شدن در هر کاری چیز بدی نیست، اما در مورد ورزش علاقه مندی و آمادگی جسمانی وعاطفی پیش شرط مهم قبل از پرداختن به یک ورزش خاص است.
به گفته روانشناسان کودکان کم سن و سال هنوز این آمادگی را ندارند. بنابراین سؤالی که پیش می آید این است که از چه زمانی بایدکودکانمان رابه سوی یک شاخه یا گرایش ورزشی خاص هدایت کنیم
متخصصین امور ورزش سن زودتر از ۱۲ یا ۱۳ سالگی را مناسب نمی دانند. به گفته آنان دوران دبیرستان بهترین وقت برای شروع است، زیرا در دوران کودکی ساختار فیزکی بدن انسان برای یک ورزش خاص مناسب نیست و انجام ورزش های مختلف و استفاده از ماهیچه های مختلف در این سن لازم است.
ورزش تخصصی زودتر از این سنین باعث وارد شدن آسیب های جسمی زیادی مثل ایجاد دردهای مزمن از ناحیه زانو و مفاصل، شکستگی استخوان، در رفتگی مفاصل و ... می شود.
از سوی دیگر فشار روحی- روانی و دلزدگی از ورزش نیز یکی دیگر از عوارض شروع حرفه ای ورزش از سنین پائین است.
نکته ای که متخصصان به آن اشاره می کنند این است که خیلی از این کودکان از مدت ها پیش تصمیم داشتند آن ورزش را کنار بگذارند اما جرأت گفتن این مسئله را به والدینشان نداشتند.
همچنین عده دیگری از بچه ها از شیوه های دیگری برای فرار از این ورزش اجباری استفاده می کنند همچون تمارض، شکایت از یک آسیب ورزشی که خیلی وقت پیش خوب شده یا بی حالی و... گاهی افسردگی حاصل از این گونه ورزش ها به خوبی در کودک دیده می شود مانند درست نخوابیدن، انزوا پیشه کردن و زود خشمگین شدن. دلزدگی از ورزش در بچه هایی که خیلی تحت سلطه والدینشان هستند تدریجی اتفاق می افتد.
آسم ورزشی دردسر ورزشکاران حرفه ای
آسم انسداد متغیر و برگشتپذیر راههای هوایی است که با التهاب و افزایش واکنش راههای هوایی در مقابل محرکها همراه میشود. یکی از چهرههای بالینی این بیماری، آسم ایجاد شده بهدنبال فعالیت فیزیکی و ورزش میباشد.
آسم ناشی از ورزش یکی از شایعترین مشکلات طبی در ورزشکاران است و بسیاری از ورزشکاران حرفهای موفق، مبتلا به آسم یا آسم ورزشی بودهاند و مطالعات نشان داده نسبت موفقیت آنها کمتر از افراد غیرمبتلا نمیباشد. از طرف دیگر درصد قابل توجهی از ورزشکاران بدون هیچگونه سابقهای از بیماری آسم، در حین فعالیت ورزشی دچار علائم تنفسی شبیه به بیماران آسمی میگردند. از آنجا که این اختلال منحصر به مبتلایان آسم نیست و در قسمتی از افراد طبیعی هم مشاهده میگردد، بسیاری از پزشکان استفاده از واژة برونکواسپاسم ناشی از ورزش را مناسبتر میدانند.
بهطور کلی از لحاظ بالینی در 90-50% بیماران مبتلا به آسم، آسم ورزشی دیده میشود. ازطرف دیگر 10 تا 20 درصد بیمارانی که آسم ورزشی ثابت شده داشتهاند، هیچگونه سابقهای از بیماری آسم نمیدهند. این شیوع درجمعیت عادی کمتر از افراد ورزشکار میباشد. شیوع آسم ورزشی در سایر بیماریهای آلرژیک بیش از جمعیت عادی میباشد.
عوامل مؤثر در بروز این بیماری کنترل مناسب آسم، عوامل محیطی مانند آب و هوای سرد، رطوبت کم و استنشاق هوای خشک، ذرات معلق و آلایندههای هوا (از جمله SO2، NO2 و ازون) میباشد. همچنین عوامل روحی مانند خستگی، بیشتمرینی (Overtraining) و استرسهای هیجانی نیز زمینهساز بروز بیماری میشود. از فاکتورهای دخیل دیگر نوع ورزش، شدت و مدت ورزش میباشد. ورزشهای هوازی مستمر و طولانی که نیازمند تنفس عمیق و سریع هستند، مانند دو و میدانی، اسکی صحرانوردی و دوچرخهسواری جزو ورزشهای ایجادکننده برونکواسپاسم میباشند و فعالیتهای بیهوازی متناوب کمتر باعث ایجاد حملات میگردند. همچنین هر چه شدت و مدت ورزش بیشتر باشد، برونکواسپاسم حاصله نیز وخیمتر خواهد بود.
علائم و سیر بالینی
سرفه شایعترین علامت مبتلایان است. خسخس سینه، تنفس کوتاه و منقطع، درد و احساس ناراحتی قفسه سینه به هنگام ورزش یا پس از آن و نیز عملکرد ضعیفتر نسبت به زمان تمرین از سایر علائم شایع بیماری هستند که با گذشت 8-6 دقیقه از شروع ورزش و گاهی پس از توقف آن ایجاد میشوند. از علائم ناشایع آسم ناشی از ورزش، تهوع، درد پهلو، سردرد، ضعف عمومی، احساس ناآماده بودن، فقدان انرژی (به ویژه در کودکان)، خستگی زودرس و سینه صاف کردنهای مکرر، کرامپهای شکمی، درد یا ناراحتی قفسة سینه، کرامپ عضلانی به دنبال ورزش یا احساس عدم آمادگی میباشد. کودکان خردسال ممکن است از درد معده شاکی باشند یا از شرکت در بازی شدید امتناع نمایند.
چگونه تشخیص دهیم ؟
درهر فردی که به دنبال ورزش و فعالیت دچار خسخس سینه، تنگی نفس و یا سرفه میشود، باید به فکر آسم ناشی از ورزش بود. اما در مواقعی که فرد دارای تظاهرات مبهم میباشد، تشخیص قطعی بیماری، با انجام تست عملکرد تنفسی (اسپیرومتری) قبل و بعد از یک فعالیت ورزشی انجام میشود.
چگونه پیشگیری کنیم ؟
پیشگیری از آسم ناشی از ورزش شامل دوبخش غیردارویی و دارویی میباشد.
پیشگیری غیردارویی
1) اجتناب از انجام ورزش، در صورت وجود نشانهها قبل از شروع فعالیت ورزشی
2) انتخاب ورزش مناسب با کمترین احتمال ظهور حملات آسم.
3) اصلاح برنامة ورزشی (تغییر در نوع، شدت و مدت ورزش)
4) گرم کردن به میزان کافی و القاء دوره مقاومت چند دقیقه قبل از شروع فعالیت ورزشی
5) سعی به تنفس با بینی
6) پرهیز از فعالیت ورزشی در شرایط جوی نامتعادل (مانند هوای کمتر از10 درجة سانتیگراد و با رطوبت کم) و در هنگام آلودگی هوا و وجود مواد محرک وآلرژن
7) پرهیز از فعالیت ورزشی در زمان ابتلا به عفونتهای تنفسی و کنترل مشکلات همراه نظیر رینیت آلرژیک
8) پرهیز از موادغذایی خاص (میگو، کرفس، بادام زمینی، سفیدة تخممرغ، بادام، موز و...)
9) استفاده از تجهیزات ورزشی مناسب (مانند ماسک مخصوص)
ب) پیشگیری دارویی
پیشگیری دارویی با استفاده از داروهای استنشاقی پیش از انجام فعالیت ورزشی صورت میپذیرد. برای این منظور بهترین داروها داروهای بتاآگونیست میباشد متناسب با مدت ورزش و فاصله باقیمانده تا شروع ورزش از داروهای طویلالاثر و یا سریعالاثر استفاده میشود. این داروها هم در درمان و هم جهت پیشگیری مؤثر هستند. از مزایای این داروها استفاده استنشاقی آنها است و استفادة خوراکی از آنها در فعالیتهای حرفهای ممنوع است.
داروهای سریعالاثر و کوتاهاثر مانند سالبوتامول را میتوان 15 دقیقه قبل از شروع فعالیت ورزشی استفاده نمود و در صورت بروز علائم نیز قابل استفاده میباشند. این داروها برای فعالیتهای ورزشی به مدت حدود دو ساعت اثر پیشگیرانه دارند، دسته دیگر داروها، داروهای سریعالاثر و طویلالاثر مانند سالمترول هستند. مدت اثر این دارو 12-10 ساعت میباشد. بنابراین در کسانی که زمان شروع فعالیت ورزشی آنان قابلپیشبینی نمیباشد و یا فعالیت ورزشی مداوم به مدت چند ساعت دارند، توصیه میشود. این داروها در کودکانی که در فعالیتهای روزانه خصوصاً در مدرسه فعالیت بدنی مداوم و نسبتاً طولانی دارند و همچنین ورزشکاران شرکتکننده در ورزشهای استقامتی، کاندیداهای خوبی برای دریافت این دارو میباشند. داروهای دیراثر و طویلالاثر مانند فورمترول بیشتر در ورزشکاران آسمی و کودکان مبتلا به آسم کاربرد داشته و باعث بهبود کیفیت زندگی و فعالیتهای ورزشی فرد میشود.
از داروهای مؤثر دیگر در پیشگیری از EIA کرومولین سدیم و ندوکرومیل (Nedocromil) میباشند که به صورت استنشاقی مصرف میشوند. این داروها بیشتر در افرادی توصیه میگردند که درحالت عادی علامتی از بیماری آسم ندارند.
در صورت رعایت اصول پیشگیری دارویی وغیردارویی و استفاده از ورزش مناسب، موفقیت پیشگیری از آسم حین ورزش 90% میباشد. در صورت عدم موفقیت دراین زمینه، باید دوز داروی مصرفی تعدیل شده و یا تشخیص آسم مجدداً مورد ارزیابی قرار گیرد
چه ورزشهایی توصیه میشوند؟
بعضی از ورزشها خطر بالاتری برای ایجاد علائم بیماری ایجاد مینمایند و بر این مبنا ورزشها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) ورزشهای آسموژنیک: این ورزشها شامل دوی استقامت، دوچرخهسواری، بسکتبال، فوتبال آمریکایی، راگبی، هاکی روی یخ، اسکیت روی یخ و اسکی میباشند.
ب) ورزشهایی که با خطر کمتر بروز آسم همراه هستند شامل شنا، شیرجه، دوی سرعت، بوکس، کاراته، تنیس، هندبال، راکت بال، ژیمناستیک، گلف، فوتبال، بیسبال، کشتی و واترپلو میباشند.
ورزشهای آبی عموماً کمتر آسموژنیک هستند که شاید علت آن استنشاق هوای مرطوب باشد که باعث تحریک کمتر مجاری هوایی فرد مستعد میشود. با اینحال کلر استخرها ممکن است به شکل یک محرک شیمیایی برای ایجاد برونکواسپاسم در افراد حساس عمل کند، هر چند که میزان کلرین استخر در محدودة استاندارد بیخطر برای شنای تفریحی باشد.
ورزش و کنترل آسم
کاهش فعالیت فیزیکی در بیماران آسمی (خصوصاً کودکان) شاخص مهم در پیشبینی سیر وخامت بیماری میباشد. از طرف دیگر غلبه بر علائم آسم حین ورزش یک ضرورت برای موفقیت در درمان آسم میباشد. به عبارت دیگر اگر بخواهیم میزان موفقیت درکنترل حملات آسم را بالا ببریم، باید بتوانیم نظر بیمار را برای شرکت وی در فعالیتهای ورزشی ترغیب نماییم. ورزش هم از طریق ایجاد هماهنگی بین سیستم قلبی عروقی و سیستم حرکتی و هم از طریق رفع اختلالات روانی و ایجاد حس اعتماد به نفس در بیمار باعث کنترل و کاهش حملات آسم خواهد شد. در ضمن فرد بیمار با کسب تجربه موفق در کنترل علائم حین ورزش، نسبت به کنترل بیماری آسم خود نیز امیدوارتر خواهد شد. هر چه شدت بیماری آسم بیشتر باشد، تأثیر ورزش در کنترل آن زیادتر خواهد بود و در بیماران با آسم خفیف تأثیر فعالیت ورزشی در کنترل بیماری در حد افراد سالم میباشد.
ورزش حرفه ای، تجارت یا اخلاق
ورزش پدیده ای جمعی، جهانی و تاریخی است. ورزش از یک طرف به عنوان یک نهاد اجتماعی دارای کارکردهای خاص خود برای نظام اجتماعی ایست و از طرف دیگر به عنوان جزیی از نظام اجتماعی تحت تأثیر نظام کل می باشد. ورزش پدیده ای اجتماعی با قدمتی برابر با پیدایش خود انسان است و دارای ارزش ها و هنجارها، قواعد و قوانین و آداب رسوم خاص خود می باشد. ورزش به شکل رسمی و غیررسمی آن بدون قواعد و قوانین وجود عینی ندارد. ورزش در هر جامعه ای متأثر از ساختار اجتماعی حاکم بر همان جامعه و بیانگر ارزش ها و هنجارهای حاکم بر آن جامعه بوده و شکل می یابد.
ارائه تعریفی دقیق از ورزش به راحتی امکان پذیر نیست، زیرا نمی توان تعریفی ارائه داد که همه رشته های مختلف ورزشی را دربرگیرد. کواکلی، ورزش را عبارت از یک فعالیت رقابتی نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید و یا استفاده از مهارتهای جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک می شوند تعریف می کند(مبانی تربیت بدنی، ص ۳۷۱)
در واقع بیشتر مردم ورزش را مبتنی بر به کارگیری تمرینات بدنی شدید همراه با اجرای حرکات سخت و قدرتمندانه می دانند، اما باید به مفهوم مهارتهای بدنی پیچیده و سخت توجه داشت، زیرا همه ورزش ها نیاز به تمرینات و مهارت های بدنی پیچیده ندارند.
اگر تعریف ورزش را به همان تعریف کواکلی محدود کنیم باید بپذیریم که برخی از رشته های ورزشی را باید از دایره ورزش خارج نماییم در واقع باید گفت که خطی مبهم در ورزش بین:
- فعالیت بدنی و غیربدنی
- فعالیت پیچیده و ساده
- نیرومندی و ضعف
وجود دارد که ارائه تعریفی دقیق از آن را دچار مشکل نموده است.
ورزش، فعالیتی سازمان یافته
برخی از شکل های مختلف رقابت های ورزشی تحت شرایطی منظم و با قواعد از پیش تعیین شده انجام می شود. در واقع فعالیت بدنی مبتنی بر رقابتی را می توان سازمان یافته شده دانست که:
۱) مقررات آن استاندارد شده باشد.
۲) مقررات آن توسط مسئولان رسمی تنظیم شده باشد.
۳) مهارت های آن به صورت فرموله شده یاد گرفته شود.
۴) پیچیدگی بازیها سبب می شود که بازی از طریق سیستماتیک تدریس شود.
۵) هدف نهایی در این رقابت ها برنده شدن است و برای بردن از افراد متخصص برای هدایت و آموزش در آن رشته سود برده می شود.
ورزش ،فعالیتی خلاق و آزاد
ورزش زمانی فعالیتی خلاق و آزاد به حساب می آید که «روح بازی» مبتنی بر طراوت و شادابی بر آن حاکم باشد، خلاق و آزاد بودن آن یعنی فردی که به بازی مشغول است وادار به بازی نشده و دیگر این که بازی دارای ماهیتی ثابت نیست و ممکن است معیارهای آن دچار تغییر و تحول شوند.
بازی دارای مرزها و محدودیت های مشخص زمانی و مکانی نبوده و بر خلاف ورزش های سازمان یافته(از پیش تنظیم شده) پیشرفت ثابت و دقیقی را همواره در آن انتظار ندارند.
بازی فاقد مقررات از پیش تنظیم شده است، مقررات و قوانین بازی به صورت آزاد و آنی شکل می گیرند و ممکن است تا پایان بازی نیز ادامه پیدا نکنند و مقررات جدیدتری برای آن وضع گردد.
استون(ston) بین ورزش(بازی) همراه با شادابی و طراوت و مبتنی بر خلاقیت با ورزش سازمان یافته(حرفه ای) که جنبه های بازی گونه آن را به فراموشی سپرده شده تمایز قائل می شود. زیرا در ورزش سازمان یافته(حرفه ای) افراد به دنبال نتیجه خاصی اند و تلاش آنها معطوف به رسیدن به آن هدف می باشد اما در بازی اصل بر دست یابی به طراوت، شادابی، خلاقیت و رهایی از قید و بندهای ساخته شده می باشد.
باید اذعان کرد دست یابی به تعریفی دقیق از ورزش امکان پذیر نیست برای این که به تعریفی نسبی از ورزش دست پیدا کنیم باید ببینیم که در هر فرهنگ و کشور خاص چه تعریفی از ورزش ارائه می شود. باید دید آنها، چه چیزی را ابتدا جزء ورزش به حساب می آورند؟ و چه فعالیتی را آنها بیشتر در مقوله ورزش جای می دهند؟
در واقع پرسیدن سؤالاتی مانند، چه کسی را می توان ورزشکار دانست؟ چه فعالیتی را می توان ورزش به حساب آورد؟ و چه زمانی باید به فعالیت ورزشی پرداخت؟ و کجا می توان ورزش کرد؟ سؤالات ابهام آمیزی اند که هر کس پاسخ متفاوتی برای آنها خواهد داشت و امکان رسیدن به پاسخی روشن و یک دست وجود ندارد. در فرهنگ هایی که همکاری را تشویق می کنند یا در فرهنگ هایی که فردگرایی را مورد تشویق قرار می دهند، پاسخ های متفاوتی به این سؤال خواهند داد. پس در تعریف از ورزش باید دید این سؤالات از جانب چه مردمی و با چه ملاحظات فرهنگی و با چه حساسیتی برایشان مطرح می باشند و تنها با توجه به این ملاحظات و حساسیت ها می توان به تعریفی نسبی از ورزش در نزد فرهنگ های جوامع مختلف دست یافت.
●اخلاق و ورزش حرفه ای
امروزه با گسترش روزافزون ورزش های حرفه ای و به حاشیه رفتن روح بازی گونه ورزش ها، مسئله ضعف اخلاقی و اضمحلال اخلاق در ورزش نیز مطرح می شود. هر چند در تعریف از ورزش باید به نسبیت ها توجه کرد در تعریف از اخلاق در ورزش نیز باید به ویژگی های مورد نظر هر جامعه در مورد رعایت امور اخلاقی در ورزش توجه داشت. در تعریف آن به طور عام می توان گفت: «اخلاق ورزشی تعهد به تقدم قائل شدن برای عدالت و همکاری در محیط ورزش رقابتی» است(واژه نامه، ،۱۳۷۶ ص۲۲۸).
اما با حرفه ای شدن ورزش، ورزشکار به ماشینی تبدیل می شود که فقط به انجام وظیفه مشغول است. هر چه ورزش ها به سوی حرفه ای تر شدن به پیش می رو ند از ابعاد اخلاقی آنها کاسته می گردد و روح ماشینی آن رشد می یابد و اینجاست که سخن از ورزش فاقد اخلاق به میان می آید، ورزش ماشینی انسان ماشینی شده غربی به دنبال یک چیز هست آن هم منفعت! ورزش(ورزش حرفه ای) را از دو دیدگاه متفاوت جامعه شناختی مورد توجه می توان قرار داد.
●دیدگاه کارکرد گرایی و دیدگاه تضادی
در دیدگاه کارکردگرایی فرض اصلی بر آن است که جامعه ورزشی یک مجموعه منظمی است که افراد ورزشکار ارزش های اصلی آن نظام را حفظ می کنند و برای بقای جامعه بزرگتر تلاش به عمل می آورند. آنها جامعه ورزشی را دارای کارکرد وفاق و نظم بخشی مناسب دانسته و معتقدند که ورزش سبب انتقال ارزش های مشترک به افراد می شود. به عقیده آنها مردم باید ارزش ها و هنجارهای اساسی جامعه را بیاموزند و یکی از ابزارهای یادگیری ارزش ها، ورزش است. آنها در مطالعه ورزش به چیزهایی که از طریق ورزش به افراد در رعایت ارزش ها و هنجارهای اجتماعی آموخته می شود توجه می نمایند. آنها معتقدند که ارزش های جامعه به وسیله ورزش به افراد القاء می شود و افراد خواسته یا ناخواسته به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر گروه های ورزشی چه عضو آن گروه ها باشند یا نباشند، قرار می گیرند.
به اعتقاد آنها ورزش دارای کارکردهایی چون؛ افزایش وحدت اجتماعی و همکاری در بین افراد جامعه، سبب گسترش هویت جمعی و افزایش همبستگی اجتماعی، سبب تشویق افراد برای بهترین بودن در جامعه، سبب ایجاد اشتغال و درآمدهای جدید و سبب افزایش سطح سلامت در جامعه می گردد.
ما سؤال اساسی این است که: آیا ورزش حرفه ای می تواند شادی، تفریح، آمادگی جسمانی، اجتماعی شدن، آرامش، ارتباط سالم و سلامت فردی و اجتماعی را برای جامعه و افراد آن به دنبال آورد؟ آنچه در دیدگاه کارکردی از آن به عنوان کارکردهای ورزش نام برده می شود در دیدگاه تضادی مورد انتقاد قرار می گیرد .در دیدگاه تضادی عقیده بر آن است که ورزش به ابزاری برای کسب سود و مشروعیت بخشی بیشتر تبدیل گشته و ورزش حرفه ای در این بین دارای نقش اساسی تر می باشد.پیروان مکتب تضاد عقیده دارند که در سرمایه داری انحصاری پیشرفته ورزش حرفه ای کلاً به عنوان وسیله ای برای فروش کالاهای شرکت های بزرگ که نیاز به فروختن مازاد تولید خود دارند یا وسیله ای برای کسب مشروعیت برای نظام های سیاسی فاقد مشروعیت تبدیل گشته تا از طریق ورزشکاران و پیروزی های ورزشی به سود یا مشروعیت مدنظر خود دست یابند. آنها معتقدند که ورزش به ورزشی کالاگونه تبدیل شده که مانع بازی آزاد و خلاق افراد می شود.
●ادراک غیرواقعی از ورزش
به اعتقاد همه، ورزش وسیله ای برای سلامت و شکل گیری شخصیت سالم و... می باشد.
اما باید پرسید، آیا ورزش حرفه ای وسیله ای برای کسب سلامت می باشد؟ ۱) استفاده از انواع داروها برای کاهش درد در بازیها، استفاده از انواع داروهای نیروزا برای افزایش کارایی بازیکنان آیا می تواند توجیهی به منظور افزایش سلامت جسمانی و روحی باشد؟
آیا به کارگیری روش های جدید ژنی و سلول درمانی برای بالا بردن توانایی و افزایش قدرت سبب افزایش سلامتی افراد ورزشکار می شود؟ یا زیانهای جسمانی شدیدی را برای ورزشکاران در دراز مدت به دنبال خواهد داشت؟ آیا استفاده از این همه شیوه های مختلف درمانی دارویی مبتنی بر اخلاق ورزشی است؟ هدف ورزش حرفه ای افزایش سطح سلامت و بهبود جسمانی و بالا بردن سطح طراوت و شادابی افراد ورزشکار نیست، بلکه هدف اساسی آن تبدیل فرد ورزشکار به عنوان ابزاری برای کسب سود یا مشروعیت بیشتر برای صاحبان قدرت اقتصادی یا صاحبان قدرت سیاسی است. امروزه رواج استفاده از داروهای نیروزا و تقویت کننده ها در ورزش های تجاری حرفه ای به طور خاص و ورزشهای رقابتی به طور عام امری عادی شده است. داروهایی که نه تنها سبب افزایش سلامتی نمی گردند، بلکه در دراز مدت سبب تحلیل جسمانی افراد ورزشکار نیز می شوند. ۲) در کنار استفاده از این داروها به کارگیری انواع شیوه های متقلبانه و همراه با حیله و فریب توسط مربیان و بازیکنان (مانند سازش تیم های بسکتبال کشور سوریه و لبنان در مسابقات غرب آسیا یا شیوه های غیرورزشکارانه بازیکنان فوتبال کشورهای عربی هنگام جلو بودن از حریف مقابل و...) و وجود انواع حسادتها، کینه ورزی ها، بدبینی ها، دورویی ها و چاپلوسی ها لازمه ورزشهای تجارتی و رقابتی(حرفه ای) و همه اینها نشانی از اضمحلال اخلاق در ورزش است.
۳) همچنین انواع سوءاستفاده ها، رفتارهای خشونت آمیز و اعمال زشت تماشاچیان، آدم را به شک در مورد جنبه های روحی و روانی مثبت ورزش می اندازد.
۴- امروزه تواناییهای افراد ورزشکار (بخصوص در ورزش حرفه ای) با استفاده از فنون جدید به حداکثر رسیده و تشخیص فرد بازنده و برنده به راحتی امکان پذیر نیست و شیوه های به کار گرفته شده در تشخیص فرد بازنده و برنده چنان ظریف و دقیق شده که هدف واقعی ورزش را که پرورش شخصیت سالم بوده را تبدیل به تخریب کننده شخصیت افراد نموده است. چنان که امروزه تفاوت بین برنده و بازنده بودن در برخی از رشته ها به هزارم ثانیه یا به تفاوتهای میلیمتری (دهم و صدم میلیمتر) تبدیل شده است. باید پرسید، آیا تفاوت در هزارم ثانیه می تواند ملاک برتری یکی بر دیگری باشد و می تواند ملاک برنده بودن یا بازنده بودن قرار گیرد آیا تأثیر مخرب آن را نباید در نظر گرفت؟
ورزش مدرن (حرفه ای) رو به سوی دنیای فاقد اخلاق و حاکمیت صد درصد عقلانیت پیش می رود هر چند از اخلاق کاملاً تهی نگشته ولی زمان درازی شاید برای رسیدن به آن باقی نمانده است. زمانی از ورزش به عنوان پرورش جسم و سلامت تن و روان می توان سخن گفت که نتایج آن مبتنی بر شایستگی واقعی باشد و فعالیت های جسمانی بر محور انسانیت گرایی و حاکمیت روح انسانی پیش برود. انسانی کردن و توجه به انسانیت در ورزش باید مهمترین جنبه آن بوده و توجه به انسانیت هم در جهان کار و زندگی خانوادگی و هم در ورزش باید مدنظر قرار گیرد.
نتیجه گیری
ماکس وبر به گسترش عقلانیت و شکل گیری بوروکراسی مبتنی بر عقلانیت پیشرفته بدبین بود .امروزه گسترش عقلانیت در ورزش کاملاً قابل مشاهده است و گسترش بوروکراسی پیشرفته در ورزش خود نشان از گسترش بیش از پیش عقلانیت در ورزش دارد. ورزش حرفه ای یعنی ورزش مبتنی بر عقلانیت و ورزشی که همواره بدنبال افزایش کارایی، بهبود کیفیت و به حداکثر رساندن توانایی است تا جایی که ملاکهای اخلاقی و انسانی نادیده گرفته شده و عقلانیت حاکم بر ورزش حرفه ای به تعبیر وبر به «قفس آهنینی» برای فرد ورزشکار تبدیل شده است. هر چه روند روبه رشد ورزش در جامعه ما به سوی حرفه ای تر شدن پیش می رود خلأ اخلاقی در آن بیشتر مشاهده می گردد و شاید این بعد گریزناپذیر خواهد بود. در ورزش حرفه ای از اخلاق و انسانیت سخن به میان آوردن به نهایت سخت است. زیرا ورزش های حرفه ای ورزشی منفعت طلبانه و جنسیتی شده است. ورزشی که بر برتری مردان نظر داشته و در جهت خدمت بیشتری به صاحبان قدرت اقتصادی و سیاسی گام برمی دارد.
هر چه عقلانیت حاکم بر جامعه گسترش یابد ورزش نیز از این امر مستثنی نخواهد بود. علاوه بر این نوع روابط حاکم بر ورزش ها و منافع شرکت ها برای کسب پول بیشتر از این گونه ورزشها، سبب شده که گسترش آنها رشد شدیدی یابد.
در واقع اگر روند رشد روشهای غیراخلاقی به همین گونه باشد و مجازاتهای خاصی مدنظر قرار نگیرد (باید گفت که اگر مجازات کنندگان خود جزء ذینفع های این قائله نباشند) اضمحلال اخلاقی در ورزشهای حرفه ای (بخصوص مبتنی بر قدرت بدنی) رشد زیادی یافته و برخی از مرزهای از پیش تعیین شده اخلاقی نیز خواهد شکست و سبب شکل گیری نوع جدیدی از رفتارهایی که مبتنی بر عقلانیت صرف در ورزش است خواهد شد. چنان که جانسون معتقد است (۱۹۷۴) ورزشهایی که مبتنی بر تکنولوژی پیشرفته هستند و همه اعمال و حرکات ورزشکاران تابع محض محاسبات تکنیکی و مبتنی بر استفاده از تکنولوژیست، چقدر می توان انتظار اخلاقی بودن از آن داشت!
هر چند در کنار حاکمیت عقلانیت و گسترش روزافزون آن نمی توان کنشگر بودن انسان را به عنوان یک کنشگر خلاق و آزاد کنار گذاشت، اما باید پرسید کنشگر بودن یک انسان تا چه اندازه می تواند قادر به دگرگون کردن این «قفس آهنین» شکل گرفته و قادر به دگرگون کردن ساختارهای عقلانی خشک و ماشینی شده باشد و با دگرگونی آن «روح بازی» را بر ورزش دوباره حاکم نماید.
از خود بیگانگی در ورزش حرفه ای
اما قرار است در باره ی بیگانگی در ورزش حرفه ای یا در فوتبال حرفه ای صحبت کنیم بیگانگی و از خود بیگانگی هرچند واژه هایی هستند تعریف شده در اندیشه های مارکسیستی اما این مفاهیم اساسا" در فرهنگ سرمایه داری شکل می گیرند و مختص آن هستند . شیئ وارگی ، بیگانگی و ازخودبیگانگی بیماریهای اساسی انسان محصور در جامعه ی سرمایه داری و ساختهای آن می باشند . بیماریهایی که مختص یک یا دو بخش خاص نیست خوره ای است که تمامی ابعاد زندگی انسانی را به تدریج مبتلا می کند .اما شاید در جو فوتبال زده ی امروز این پرسش در ابتدای این بحث در ذهن پیش آید که اساسا" انگیزه ی طرح این بحث چیست ؟ فوتبال به عنوان یک ورزش گروهی ، می تواند بسیار فرح بخش باشد می تواند آموزه ای برای کار گروهی ، همکاری یا رقابت سالم باشد می تواند به سلامت جسم و جان کمک و یاری رساند .
حتی تماشای یک مسابقه ی فوتبال می تواند فراز و فرودهای هیجانی و نوعی نرمش ذهنی روحی روانی باشد اما همینکه همین ورزش و تفریح سالم وارد محدوده ی ورزش حرفه ای شود وقالبهای سرمایه داری و اقتصاد سرمایه از آن یک کالای معطوف به سود و بهره مادی بسازد تمامی ارزشهایش دگرگون شده به پدیده یا معضلی تبدیل میگردد که می تواند منشائ بسیاری از انحرافات و آسیبهای انسانی و اجتماعی شود .
شاید به جرئت بتوان ادعا کرد که ازخودبیگانگی در ورزش حرفه ای علت العلل قریب به اتفاق انحرافات و تخلفات در ورزش است . یک نمونه ی آن دوپینگ و استفاده ی نابجا از داروها یا drug abuse برای بالا بردن توان لحظه ای جسم یا ساخت کاذب عضله و بدن سازی که سوای بر هم زدن تعادل و عدالت و برابری شرایط مسابقات ورزشی ، خطرات جسمی و روحی فراوانی برای استفاده کننده وجامعه دارد . خطرات و آثاری که از اعتیاد به مواد روانگردان چندان کمتر نیست . ورزش اگرچه همواره به عنوان راهی برای مبارزه و پیشگیری از اعتیاد مطرح شده نباید از خاطر برد که آلودگیهای روزافزون کنونی دارویی در ورزش حرفه ای یا به عبارت بهتر ورزش تحت تاثیر ورزش حرفه ای معضل و خطری کمتر از اعتیاد و افیون زدگی نیست
علاوه بر آن بیگانگی با روح ورزش و اهداف اصلیی که ورزش به دلیل آن ارزش می یابد در ورزش حرفه ای که با چاشنی فرهنگ سرمایه داری و نگرش کالاوار به ورزش و ورزشکار حرفه ای زمینه ساز بسیاری از سرخوردگی ها و بیماریهای روحی و روانی و افسردگیهاست و ورزش که اساسا" برای ایجاد نشاط و سلامت روان به و جود آمده است به عاملی برای افسردگی تبدیل می شود و همه ی این آثار حاصل بیگانگی ، از خودبیگانگی و شیئ وارگی یا کالاانگاری است که فرهنگ سرمایه داری در ورزش حرفه ای ایجاد می کند . اما اساسا" از خودبیگانگی چیست و چگونه ایجاد می شود و چگونه می توان با آن مبارزه کرد یا مانع ایجاد آن شد .
ازخودبیگانگی گذشتن از مرز بیگانگی است و برای شناختن آن نخست باید بیگانگی را تعریف کرد . انسان موجودی است آفریده شده توسط خالق بی همتا یی که بارزترین توصیف او بخشنده بودن اوست خالقی که انسان را قدرت خلق کردن و آفریدن بخشیده است قدرت زندگی بخشی
و اینچن