دانلود پاورپوینت درس انقلاب اسلامی ایران
- نارضایتی عمیق از وضع موجود
- ظهور وگسترش ایدئولوژی (های) جدید جایگزین
- گسترش روحیه انقلابی
- رهبری ونهادهای بسیج گر
در 170 اسلاید
قابل ویرایش
دانلود پاورپوینت درس انقلاب اسلامی ایران
دانلود پاورپوینت درس انقلاب اسلامی ایران
مشخصات این فایل
عنوان: انقلاب
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 13
این مقاله درمورد انقلاب می باشد.
شرایط سیاسی ایران قبل از انقلاب اسلامی
در ایران از دوران قبل از اسلام وبعد از اسلام همراه حکومت سلطنتی بوده دو سلسله قبل از انقلاب اسلامی قاجار وپهلوی بود .در دروان حکومت قاجارها که روس ها و انگلیسی ها در ایران نفوذ داشتند به دلیل بی عرضگی شاهان قاجار قسمت های وسیعی از خاک ایران در شمال شرق وشمال غرب دریای خزر ومنطقه افغانستان از ایران برای همیشه جدا شد. آخرین پادشاه قاجار احمد شاه بود چون تامین کننده خواسته های انگلیسی ها فردی قزاق به نام رضا خان را اجیر نمودند که ابتدا احمد شاه قاجار کودتا کرد و بعد از 4سال در سال 1303تاجگذاری نمود. از اقدامات رضا خان کشف حجاب وبی توجهی به مذهب بود. رضا خان در جنگ دوم جهانی حمایت از آلمانی ها سبب شد که انگلیسی ها اورا برکنار وپسرش محمدرضا شاه ایران نمایند با همکاری نزدیک فروغی. چهارده سال اول سلطنت محمد رضا شاه از نا آرام ترین دوران حیات سیاسی اوست :متفقین ایران را اشغال نموده بودند .گرچه متفقین خیلی سریع ایران را ترک کردند فقط روسها دیرتر ایران را ترک کردند که قوام السلطنه با حیله دادن نفت شمال باعث شد آنان را از ایران خارج نماید. در حزب لیبرال وکمونیزم در ایران رشد یافته بود.در این زمان دکتر مصدق با همکاری نزدیک آیت الله کاشانی قضیه ملی شدن نفت را مطرح کرد از گروه فدائیان اسلام هم نباید فراموش کنیم که دست به ترورهای انقلای می زد .شاه مخالف بود اما با ترور هژیر ورزم آرا ترسید ملی شدن صنعت نفت را پذیرفت ومصدق را نخست وزیر نمود مصدق به دلیل دور شدن از آیت الله کاشانی حمایت مردمی خود را از دست دادوبا کودتا سیا برکنار شد . در سال 1339 شاه در حزب ملیون ومردم را تاسیس کرد .با نخست وزیری هویدا ایران وارد مرحله جدیدی شد ساواک برای کنترل برمردم به وجود آمد ،مطبوعات به شدت کنترل می شد جشن های پرهزینه شاهنشاهی تغییر تاریخ به شاهنشاهی گرچه اوضاع اقتصادی خوب بود آن هم به دلیل گران شدن نفت بود اما اقتصاد ایرانی بیمار بود با اصلاحات ارضی شاه کشاورزی از میان رفته بود روستاها به شهرها مهاجرت کرده بوند .
مرحله پیروزی انقلاب
عامل اقتصادی وطبقاتی در انقلاب ایران هیچ نقشی نداشت دو عامل در ایران وجود داشت که منجر به انقلاب شد:
عامل اول: روحیه مبارزه جویانه مردم ایران که در نهضت مشروطه وملی شدن نفت وجود داشت گرچه منجر به شکست هایی هم شده بود .
عامل دوم : سه رکن رهبری،مردم وایدئولوژی دراین زمان در ایران وجود داشت نکته شگفت آور حضور همه طبقات مردم در انقلاب بود پیوند دهنده طبقات مساجد وروحانیون بود روحانیت ایران ویژگی های خاصی داشت از طبقه رنج کشیده بود وبارنج مردم آشنا بود از نظر مالی مستقل ووابستگی به حکومت نداشتند زندگی ساده وبدور از تجمل داشتند وبه خاطر امر اجتهاد روحانیون شیعه در ایران با مردم بیشتر در ارتباط بودند از میان همین روحانیون امام خمینی ظهور فرمودند
عوامل شتابزا در بروز انقلاب ایران چه بود؟
از مجموع نظرات که تاکنون ارائه شده 4عامل شتابزا برای انقلاب ایران بیان نموده اند:
1- اجرای حقوق بشرکارتر 2- بروز مریضی سرطان شاه 3-تلاش شاه برای مدرنیزه کردن ایران 4- انتشار مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات علیه اما که هر یک رابه اختصار بررسی می کنیم :
طرح حقوق بشر کارتر: در سال 56 کارتر به خاطر طرح اجرای حقوق بشر به شاه دستور داد برای کاهش اختناق در ایران آزادی سیاسی به مردم بدهد وبعضی زندانیان سیاسی آزاد شدند وبه مطبوعات آزادی داده شد. این روند بیشتر به نفع لیبرال ها بود که در روند انقلاب طرفداری نداشتند.
کسالت شاه : شاه به خاطر مریضی که آن را پنهان می نمود و مصرف داروهای تسکین دهنده قدرت تصمیم گیری در سرکوبی انقلاب نداشت در حالی که شاه ذاتا فردی ضعیف النفس بود.
مدرنیزه کردن سریع ایران : شاه می خواست ایران را از حالت سنتی خارج کند و چون سریع می خواست این کار را بکند جامعه ایران تحمل نداشت ومنجر به انقلاب شد. در حالی که اقدامات بی فکرانه شاه منجر به نابودی کشاورزی ووابستگی به خارج و مهاجرت روستائیان به شهرها شده بود.
مقاله توهین آمیز علیه اما م : این مقاله که توسط خود رژیم در روزنامه اطلاعات چاپ شد نقطه عطفی برای انقلاب بود که منجر به قیام 19دی ماه قم شد که بعد از آن پیوسته قیامها در چهلم و عزای شهدای این قیام در شهرهای مختلف رخ داد محل تجمع مردم مساجد بود که نهایتا این قیامها منجر به پیروزی شد.
مرحله پیروزی انقلاب
بعد از انقلاب در ایران ابتدا لیبرالها قدرت را به دست گرفتندزیرا جامعه ایران شناخت درستی از نیروها جوان اتقلابی نداشت، رهبر انقلاب تمایل به گرفتن مسئولیت های دولت نداشت. به فرمان امام اولین دولت موقت بات نخست وزیری مهندس بازرگان شروع شد .
دوران تحولات بعد از انقلاب به چهار دوره تقسیم می شود :
.....
تحیلی از انقلاب اسلامی
بخش اول تعریف انقلاب از دیدگاه مارکسیست ها وغربی ها
انقلاب از دیدگاه مارکسیست
انقلاب از دیدگاه غربی ها
تعریف انقلاب
انقلاب درچه جامعه ای روی می دهد؟
مرحله سوم :مرحله سازندگی بعد از انقلاب
شرایط سیاسی ایران قبل از انقلاب اسلامی
مرحله پیروزی انقلاب
عوامل شتابزا در بروز انقلاب ایران چه بود؟
حاکمیت لیبرال ها
حاکمیت نیروهای حزب الله
انقلاب سوم
انقلاب اداری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
انقلاب فرهنگی
نتیجه گیری از کتاب تحلیلی برانقلاب ایران
بخشی از متن اصلی :
فهرست
مقدمه
فصل اول: اقدامات شاه و اطرافیان او
اعلان سرکوب از طرف رژیم
سیاست تضعیف مذهب
رفع حجاب از زنان
فروش زمین های دولتی به مردم و رونق زمین بازی
پیدایش طبقات اجتماعی جدید
تغییر نظام آموزش و پرورش
رویارویی روحانیت با زمینه ی آموزش و پرورش
دستگیری امام وقیام خونین پانزده خرداد
فصل دوم: هویت و اوضاع ایران
هویت ایران در مقابل غرب گرایی
اوضاع اقتصادی ایران در دوران رضا شاه
بازگشت به قدرت مطلقه شاه
فصل سوم: آغاز انقلاب
جرقه های انقلاب اسلامی
سال تجدید هیئت سیاسی در ایران
فرار شاه از ایران
پیروزی انقلاب اسلامی
علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
صفات امام خمینی از زبان چندی از علما و روحانیون
چکیده
منابع و مأخذ
چکیده:
امام خمینی به عنوان مرجعی بزرگ و رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیان گذار جمهوری اسلامی در ایران با پدیدهی تخرب و اخراب سیاسی دارای دیدگاهی خاصی است که میتواند در جامعهی امروزه راه گشا باشد. دیدگاه او را می توان در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد.
در اولین مرحله یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به دلیل وابستگی احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی و غیره آزاد بودن آنها اصولاً آنها را عامل پراکندگی در جامعه و نفوذ بیگانگان یا وابسته به رژیم می دید از همین روی به طور کلی با فعالیت احزاب سیاسی و تخریب مخالفت ورزیده و فعالیت آنها را فتنه انگیز دانسته بود. در مرحلهی دوم یعنی در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام بر فعالیت احزاب مردمی و تامین کنندهی منافع مردم صحه گذاشته و فعالیت آنها را حتی احزاب غیر اسلامی و نامسلمان را آزاد اعلام نمودند اما این آزادی را مشروط به مضر نبودن فعالیت آنها برای اسلام و مصالح عمومی دانسته اند مرحلهی سوم رویکرد امام خمینی بر احزاب سیاسی سال های نخستین بعد از انقلاب را در بر می گیرد در این مقعط امام که پراکندگی های ناشی از فعالیت گروهها و احزاب سیاسی را میدید بر بقای انقلاب و استمرار نظام یونانی اسلامی بیمناک شد و این پراکندگی ها را عاملی در جهت تضعیف انقلاب می دانست بنابراین به طور مکرر در سخنانشان خواستار اتحاد گروه های سیاسی در جامعه شدند ولی تذکرات امام در مورد وحدت بین گروه های سیاسی نتیجه بخش نبود.
مقدمه:
از روزی که پیامبر اکرم (ص)، علی (ع) و شیعیانش را گروه رستگاران نامید و ابوذر، سلمان، عمار، مقداد، و دیگر یاران پیامبر(ص) و همچنین مبارزترین و انقلابی ترین مجاهدان اسلام چون حجربن عدی، صعصه بن صوحان، مالک اشتر، عدی بن حاتم، برای نخستین بار به نام شیعه شهرت یافتند تشیع با خاطرات و تجربیات پرباری از مقاومت، مبارزه، قیام و شهادت آمیخته شد و بعنوان یک مکتب انقلابی، پرچم رسالت خونبار جهاد را در برابر ظلم، خودکامگی و فساد به دوش گرفت. تاریخ شیعه آکنده از مبارزة مداوم و بی امان و نهضتها قیام ها بر علیه حکام خودکامه و ظالم است. شیعه هیچ گاه در طول تاریخ سنگر مبارزه را ترک نکرده است و همواره شعار عدالت و امامت را به عنوان اصیلترین پیام وحی بدوش کشیده است و تا محقق نهایی این دو اصل، مبارزه با همة قدرتهای مانع و حکومتهای ظالم و براندازی هر نوع ستم اجتمایی را فرض، و بخش اجتناب ناپذیر ایمان دانسته است. مورخ و دانشمند معروف اهل تسنن «الوی» در این مورد می گوید: « شیعه نخستین کسانی هستند که تفکر انقلابی و پرچم قیام را در اسلام بر ضد طفیان بدوش کشیدند و همواره نظریات شیعه روح انقلاب را با خود همراه داشت. عقیده به امامت که شیعه بدان سخت ایمان داشت. آنها را به انتقاد و اعتراض نسبت به هیئتهای حاکمه و بالاخره به جبهه گیری در برابر آنها وا می داشت و این حقیقت در سراسر تاریخ شیعه مشهور است. بعقیدهی آنها ( شیعه) هر حکومتی غاضب و ظالم است، بهر شکل و در هر قالبی که باشد مگر آنکه امام معصول یا نایب آن زمان حکومت را در دست گیرد. به همین دلیل بود که شیعه در تاریخ بطور مداوم در یک جریان انقلابی مستمر بسر می بردند، نه آرام می گرفتند و نه آن را رها می کردند»
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار
میگیرد.
تعداد صفحات :44
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :10
بخشی از متن مقاله
اسناد و تاریخ انقلاب اسلامی
چکیده: علیرغم اهمیتی که اسناد به ویژه اسناد امنیتی در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی دارند، آسیبهایی از اطمینان مطلق به صحت این اسناد پژوهشها را تهدید میکند که به موارد تجربی آن میپردازیم. گزارشها، مکاتبات مندرج در پروندههای انفرادی و موضوعی آرشیو شده توسط نهادهای انتظامی و امنیتی بدون بررسی کارشناسانه نه تنها به تبین زوایای تاریک تاریخ انقلاب کمک نخواهد کرد بلکه به مبهمتر شدن زوایای روشن هم خواهد انجامید
نگارش تاریخ بسته به مقطع و موضوع مورد توجه آن براساس و اتکای منابع و مأخذ امکانپذیر است. در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی هم نیازمند مأخذ و اسناد معتبر هستیم. نظر به تحقیق چندین ساله نگارنده و مسئولیتهای پژوهشی و نظارت بر طرحهای متعدد اسنادی پیرامون تاریخ انقلاب اسلامی در مرکز اسناد انقلاب اسلامی مواردی به صورت تجربی حاصل گردیده در این فرصت ارایه میگردد امید است مورد توجه و نقد صاحبنظران تاریخ قرار گیرد.
قبل از ورود به بحث لازم است در مورد سند توضیحی داده شود. سند در تعریفی عام به هر چیزی که حکایت از امری کند اطلاق میشود. در تعریف پژوهشگران تاریخ معاصر به منابع کتبی، دیداری و شنیداری گفته میشود که در روشن کردن وقایع تاریخی یا تبیین و تصریح رویدادها مورد استفاده قرار میگیرد. در مورد منابع مکتوب چاپ شده نبایستی با منابع کتابخانهای چون روزنامهها و کتابها اشتباه کرد زیرا اینگونه منابع به صورت مخفی منتشر و توزیع شدهاند و در اغلب موارد به کتابخانهها راه نیافتهاند. در آرشیوهای خصوصی و نهادهای امنیتی و سیاسی از دسترس مردم عموم به دور هستند.
دستهبندی اسناد
اسناد مورد استفاده محققان تاریخ انقلاب اسلامی را به دو دسته اصلی میتوان تقسیم کرد:
اسناد تولید شده توسط انقلابیون و اسناد دولتی (ساواک، شهربانی، مجلس، وزارت خارجه،...)
الف- اسناد تولید شده توسط انقلابیون (اسناد انقلابیون):
کلیه منابعی که توسط انقلابیون برای اطلاعرسانی، و ترویج آموزههای انقلابی تهیه، تکثیر و توزیع شده است بخشی از منابع و مأخذ مورد نیاز محققان و پژوهشگران تاریخ انقلاب اسلامی است. این منابع را میتوان به منابع غیرکتبی هم سرایت داد از جمله نوارهای سخنرانی رهبر کبیر انقلاب و سایر شخصیتهای انقلابی یا کارتپستالهای تهیه شده توسط انقلابیون، فیلمهای مستند از روزهای انقلاب. عکس هم نظر به ویژگیهای خود در پژوهشهای تاریخی به ویژه تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر موضوع اصلی و تاریخی هر عکس از جنبههای دیگر هم قابل بررسی است از جمله افراد حاضر در تصاویر، نوع لباس، پلاکاردها و شعارهای که روی آنها.
اعلامیههایی که علما و مراجع و روحانیون و یا گروههای مبارز انتشار دادهاند، مهترین اسناد تولید شده انقلابیون به شمار میرود.2 شبنامهها، تراکتها، بیانیهها و نشریات زیرزمینی چون نشریه بعث و انتقام هم شامل این دسته از اسناد میشوند.
بسته به موضوع مورد بررسی پیرامون انقلاب اسلامی محقق لازم است دواوین شعرا و حتی نوحهها و مرثیههای قبل از انقلاب را هم به عنوان اسناد مکتوب مورد بررسی قرار دهد.3 ضمن آنکه خود شعارهای انقلابی هم همین جایگاه را در بررسی موضوعی دارا میباشد.
فعالیت انقلابیون در خارج از کشور به ویژه بعد از تبعید امام (ره) به عراق در سال 1344گستردهتر شد نجف و مراکز دانشگاهی در اروپا و آمریکا و شبه قاره هند کانون فعالیت روحانیون انقلابی و دانشجویان مبارز به ویژه انجمنهای اسلامی بود نظر به موانع کمتر، در خارج از کشور حجم انبوهی از اسناد تولید شده است تا جایی که برخی کتابها چون کتاب «نهضت امام خمینی» و کتابهای دیگر... منتشر گردیده است. نشریات دانشجویان ایرانی در خارج از کشور هم یکی دیگر از منابع قابلتوجه است. پرواضح است در بررسی و تحقیق منابع و اسناد تولید شده انبوه دانشجویان غیرمذهبی چون تشکلهای چپ (کنفدراسیون و...) و ملی را نبایستی فراموش کرد.4
ب: اسناد دولتی
نهادهای دولتی و امنیتی حکومت پهلوی هر یک برحسب وظیفه سازمانی خود مأمور بودهاند اطلاعات و گزارشهایی را از سطح جامعه و گروهها و شخصیتهای مورد نظر تهیه و به مسئولین مربوطه ارایه نمایند. نظر به ثبت و ضبط اخبار، حوادث و رویدادها در نزدیکترین زمان به وقوع آنها میتواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد. قبل از تشکیل ساواک5 شهربانی علاوه بر پیگیری مسایل انتظامی بر فعالیتهای سیاسی و امنیتی هم نظارت و کنترل داشت لیکن پس از تأسیس ساواک- سازمان اطلاعات و امنیت کشور- پیگیری مسایل امنیتی برعهده ساواک گذارده شد. در بایگانیهای نیروهای انتظامی و امنیتی با دو گونه دستهبندی اسناد مواجه هستیم نخست پروندههای موضوعی و دیگر پروندههای انفرادی. پروندههای موضوعی شامل احزاب، گروهها، برخی حوادث چون وقایع 15 خرداد و... و پروندههای انفرادی شامل اسناد گردآوری شده در مورد افراد شناسایی شده فعال اختصاص دارد. ضمن اینکه هر برگ سند طبقه بایگانی متفاوتی از محرمانه، خیلی محرمانه، سرّی داشته است که امکان استفاده و بهرهبرداری هر یک مشخص و محدوده خاصی داشته است.
اسنادی که توسط شهربانی از تاریخ انقلاب (موضوعی و انفرادی) تهیه و بایگانی شده است اغلب از عمق و محتوای بالایی برخوردار نیست با این حال نمیتوان این اسناد را بیارزش تلقی کرد. در گزارشهای شهربانی رفت و آمدها کنترل میشد و یا از توزیع اعلامیهها اخباری انعکاس یافته است امّا از محتوای مذاکرات در جلسات کمتر میتوان مطلع شد. در عوض ساواک با مأموران آموزش دیده خود سعی در نفوذ در بین گروههای فعال ضد رژیم داشت و از جلسات و محتوای مذاکرات مطلع میگردید. به عبارت دیگر اسناد ساواک را کیفی و اسناد شهربانی را کمی میتوان ارزیابی کرد.
تحولات امنیتی و انتظامی مهم کشور توسط ریاست ساواک به دفتر نخستوزیری و دربار ارسال میشد اسناد موجود در نهاد ریاست جمهوری فعلی اسناد مهم این دو نهاد میباشد. اسناد فوق گزارش پالایش شده و خلاصه شدهای است که برای اطلاع و تصمیمگیری نزد شاه ارسال میگردید. در این اسناد نحوه انعکاس اخبار، رویدادها، عکسالعمل و نحوهی برخورد و دستورات مسئولین بالای نظام پهلوی و شخص شاه میتواند تبین شود.
علاوه بر این دو مرکز مهم در دادرسی ارتش پروندههای محاکمات فعالان نهضت وجود دارد که مسیر محاکمه و صدور احکام و دادخواست و موارد اتهام آنها روشن میشود.
علاوه بر اسناد نهادهای امنیتی، انتظامی کشور، انبوهی از اسناد موجود در آرشیوهای مجلس شورای ملی سابق و مجلس سنا، وزارت امور خارجه هم بسته به موضوع محل مراجعه محققان تاریخ انقلاب است. فعالیت مبارزاتی ایرانیان خارج از کشور، روابط ویژه ایران با برخی کشورها چون اسرائیل در اسناد وزارت امور خارجه گزارش گردیده است. و یا وضعیت انتخابات و دخالتهای حکومت در امر انتخابات، تظلمهایی که به مجلس شده، مذاکرات نمایندگان مجلس در طی تصویب برخی قوانین در اسناد برجای مانده مجلس روشن میگردد.6
آسیبشناسی اسناد امنیتی
علیرغم اهمیتی که اسناد به ویژه اسناد امنیتی در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی دارند،7 آسیبهایی از اطمینان مطلق به صحت این اسناد پژوهشها را تهدید میکند که به موارد تجربی آن میپردازیم. گزارشها، مکاتبات مندرج در پروندههای انفرادی و موضوعی آرشیو شده توسط نهادهای انتظامی و امنیتی بدون بررسی کارشناسانه نه تنها به تبین زوایای تاریک تاریخ انقلاب کمک نخواهد کرد بلکه به مبهمتر شدن زوایای روشن هم خواهد انجامید:
1- اسناد بیتاریخ، بیشماره که صادرکننده، تاریخ واقعه و تاریخ گزارش را دارا نمیباشد قابل استناد نیست.
2- در بررسی اسناد گاهاً با اسناد متناقض مواجه هستیم که از یک واقعه یا یک فرد دو روایت کاملاً متفاوت ارایه میدهند در صورت اطمینان به این اسناد میتواند پژوهشها را بیاعتبار نماید.
3- گزارشهای ارسال شده به نهادهای انتظامی و امنیتی توسط مأموران- منابع- تهیه میگردیده است که محتوای گزارشها به نسبت میزان سواد، آموزشهای مربوطه و تعلقات فردی و گروهی میتواند متغیر باشد. ضمن اینکه در بررسی اسناد گزارشهای ساواک به نسبت شهربانی از کیفیت بالاتری برخوردار است.
4- استناد به متن بازجوییها، اعترافات به جهت شیوههایی که برای اخذ آن مورد استفاده قرار میگرفت فاقد اعتبار است. استفاده از شکنجه برای تخلیه اطلاعاتی، دستگیرشدگان را در وضعیتی قرار میداد تا آنها به کارهای کرده و نکرده اعتراف نمایند. اتکا به چنین اسنادی دارای حداقل اعتبار است.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
از زمانیکه قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، علیرغم همه مخالفتهای ابراز شده از ناحیه قضات، وکلای دادگستری وحقوقدانان در سال 1373 به تصویب رسید و در طرفهالعینی نیز در سراسر میهن پهناورمان ـ ایران ـ به اجرا در آمد هر از چندگاهی شاهد اصلاحاتی در این قانون نارسا بوده و هستیم که فیالواقع این اصلاحات تغییر و تحولات شگرفی در روند دادرسیهای مدنی و کیفری ایجاد نموده است
از جدیدترین اصلاحات صورت گرفته در این قانون، اصلاح ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب است که البته این ماده در مورخه 27/7/1381 و به موجب قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، اصلاح گردیده بود که پیامد این اصلاح علاوه بر اعاده دادسرا به بدنه دادگستری، تشکیل شعبی در دیوانعالی کشور تحت عنوان شعب هیئت تشخیص دیوانعالی کشور بود که در قالب 15 شعبه حقوقی و کیفری وظیفه رسیدگی به اعتراضات وارده از حیث خلاف بین قانون یا شرع بودن آراء قطعی صادره از محاکم عمومی و انقلاب و رسیدگی به درخواستهای اعاده دادرسی در امور کیفری را طبق تبصرههای 2 و 5 الحاقی به ماده 18 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب برعهده داشتند. بعلاوه به موجب مقررات ذیل تبصره 2 این ماده و ماده 2 قانون وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه (مصوب 8/12/1378)، به رئیس قوه قضائیه اختیار داده شده بود تا چنانچه در هر زمان رأیی را بر خلاف بیّن شرع تشخیص دهد، نسبت به درخواست نقض آن و ارسال پرونده به مرجع ذیصلاح اقدام نماید.
در هر حال در حدود 4 سال پس از اجرای قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، ماده واحدهای تحت عنوان «قانون اصلاح ماده 18 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب» توسط مجلس شورای اسلامی در مورخه 24/10/1385 به تصویب رسید و در تاریخ 4 / 11 / 1385 به تأیید شورای نگهبان رسید و در روزنامه رسمی شماره 18049 مورخه 24/11/1385 منتشر گردید که ذیلاً به بررسی آن میپردازیم.
ـ متن ماده واحده :
«ماده 18 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 27/7/1381 به شرح زیر اصلاح میشود:
ماده 18ـ آراء غیر قطعی و قابل تجدید نظر یا فرجام همان است که در قانون آئین دادرسی ذکر گردیده، تجدید نظر یا فرجامخواهی طبق مقررات آئین دادرسی مربوط انجام خواهد شد.
آراء قطعی دادگاههای عمومی و انقلاب، نظامی و دیوان عالی کشور جز از طریق اعاده دادرسی و اعتراض ثالث به نحوی که در قوانین مربوط مقرر گردیده قابل رسیدگی مجدد نیست مگر در مواردی که رأی به تشخیص رئیس قوه قضائیه خلاف بین شرع باشد که در این صورت این تشخیص به عنوان یکی از جهات اعاده دادرسی محسوب و پرونده حسب مورد به مرجع صالح برای رسیدگی ارجاع میشود.
تبصره 1ـ مراد از خلاف بین شرع، مغایرت رأی صادره با مسلمات فقه است و در موارد اختلاف نظر بین فقها، ملاک عمل، نظر ولی فقیه و یا مشهور فقها خواهد بود.
تبصره 2ـ چنانچه دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و رؤسای کل دادگستری استانها مواردی را خلاف بین شرع تشخیص دهند مراتب را به رئیس قوه قضائیه اعلام خواهند نمود.
تبصره 3ـ آراء خلاف بین شرع شعب تشخیص، در یکی از شعب دیوان عالی کشور رسیدگی میشود.
تبصره 4ـ پروندههایی که قبل از لازمالاجرا شدن این قانون به شعب تشخیص وارد شده است مطابق مقررات زمان ورود رسیدگی میشود.
تبصره 5ـ آرائی که قبل از لازمالاجرا شده این قانون قطعیت یافته است حداکثر ظرف سه ماه از تاریخ قطعیت قابل رسیدگی مجدد مطابق مواد این قانون میباشد.
تبصره 6ـ از تاریخ تصویب این قانون ماده 2 قانون وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه مصوب 8/12/1378 و سایر قوانین مغایر لغو میشود.»
-آراء خلاف بیّن شرع :
اولین نکته قابل بحث این ماده واحده، امکان رسیدگی مجدد نسبت به آراء قطعی به تشخیص رئیس قوه قضائیه است که به موجب این قانون تنها آراء خلاف بیّن شرع را در برمیگیرد و نه آراء خلاف بیّن قانون را.
البته قبل از اصلاح ماده 18 بصورت فعلی نیز در ماده 18 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و ماده 2 قانون وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه، در صورتی امکان رسیدگی مجدد از طریق این مرجع وجود داشت که رأیی برخلاف بیّن شرع باشد نه قانون، لیکن در آن زمان این امر دارای توجیه بود چرا که به موجب ماده 18 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، شعب هیئت تشخیص دیوان عالی کشور آراء مورد اعتراض را از حیث خلاف بیّن قانون بودن نیز مورد رسیدگی قرار میدادند در حالیکه در حال حاضر و به موجب اصلاحات اخیر، شعب هیئت تشخیص منحل شده و دیگر جز به طریق عادی اعتراض، راه دیگری برای ادعای خلاف بین قانون بودن آراء صادره از دادگاههای عمومی و انقلاب وجود ندارد؛ حتی در تبصره 2 ماده 18 اصلاحی حاضر نیز به دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و رؤسای کل دادگستری استانها، تنها اختیار دراعلام مواردی که رأیی برخلاف بیّن شرع صادر شده باشد اعطاء گردیده و نسبت به آراء صادره بر خلاف بیّن قانون نصّی پیشبینی نشده که این امر را میتوان از نقاط ضعف ماده 18 اصلاحی حاضر دانست و به نظر میرسد که آراء بر خلاف بیّن قانون در مرحله تجدید نظر را نباید قابل رسیدگی مجدد بدانیم که در هر حال اعمال چنین تبعیضی میان آراء خلاف بیّن قانون و آراء خلاف بیّن شرع بر نگارنده مجهول است مگر آنکه چنین استدلال نمائیم که چون قوانین ما عین شرع ماست، لذا آراء خلاف بیّن قانون نیز مشمول مقررات این ماده قرار میگیرند که البته این استدلال نیز با توجه به ماده 18 اصلاحی سابق که بین آراء خلاف بیّن قانون و شرع تفاوت قائل گردیده بود ضعیف بنظر میرسد؛ کمااینکه به موجب تبصره ماده 3 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی : «چنانچه قاضی مجتهد باشد و قانون را خلاف شرع بداند پرونده به شعبه دیگری جهت رسیدگی ارجاع خواهد شد.» براحتی میتوان دریافت که نمیتوان قانون را عین شرع دانست و لذا ضرورت تفکیک این دو از یکدیگر ضروری بود.
معالوصف این اشکال همچنان به قوت خود باقی است؛ زیرا عقل ایجاب میکند که چنانچه رأیی بر خلاف بیّن قانون باشد، همچون آراء بیّن خلاف شرع قابل رسیدگی مجدد باشد؛ قاعده «کل ماحکم به العقل، حکم به الشرع» نیز بیانگر همین موضوع است و لذا زمانی که عقل حکم میکند که رأی خلاف بیّن قانون که ناقض حقوق فرد است باید نقض و از درجه اعتبار ساقط شود، شرع نیز بر همین امر حکم میکند و لذا تبعیض صورت گرفته در ماده واحده اصلاحی، میان آراء خلاف بیّن شرع و قانون، تبعیضی نارواست
اما حال باید دید که مقصود از آراء خلاف بیّن شرع کدام است.
به موجب تبصره 1 ماده واحده 18 اصلاحی : «مراد از خلاف بیّن شرع، مغایرت رأی صادره با مسلمات فقه است و در موارد اختلاف نظر بین فقها، ملاک عمل، نظر ولیفقیه یا مشهور فقها، خواهد بود.»
توجه به مفاد این تبصره حکایت از آن دارد که چنانچه در خصوص موضوعی، اختلاف نظر شرعی میان فقها وجود داشت، نظر مشهور فقها و یا نظر ولیفقیه ملاک خواهد بود؛ از این رو در موارد اختلافی، رئیس قوه قضائیه در استناد به نظر مشهور فقها و نظر ولیفقیه مخیر به نظر میرسد و لذا چنانچه نظر ولیفقیه با نظر مشهور فقها نیز متفاوت باشد، با توجه به نص صریح تبصره 1 ماده واحده، رئیس قوه قضائیه میتواند به اختیار، هر یک از این دو نظر را ملاک خلاف بیّن شرع بودن رأی مورد اعتراض قرار دهد.
از نظر عملی و اجرایی، نحوه تشخیص خلاف بیّن شرع بودن آراء مورد اعتراض در ماده 14 «آئیننامه و دستورالعمل اجرایی ماده 18 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و مادتین 18 و 40 قانون دیوان عدالت اداری» (مصوب 25/11/1385 رئیس قوه قضائیه) تعیین گردیده است.
به موجب این ماده : «با توجه به مفاد لایحه اصلاحی ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ضروری است برای تعیین مغایرت آراء صادره با مسلمات فقه از همکاری قضات با سابقه و با تجربه و آشنا به مسائل فقهی استفاده شود و همچنین در پروندههای پیچیده و مشکل و مهم به منظور اطمینان بیشتر در مرحله مقدماتی در هر سه مرجع دو یا سه نفر قاضی شرکت نموده و اظهار نظر نمایند.» که مقصود از هر سه مرجع در این ماده، دادستانی کل کشور، سازمان قضایی نیروهای مسلح و دادگستری کل استانها است. با توجه به مفاد این ماده، قضات مربوطه پس از بررسی پرونده باید در خصوص خلاف بیّن شرع بودن یا نبودن رأی مورد اعتراض، اظهار نظر نمایند. در همین رابطه مواد 6، 7 و 8 آئیننامه صدرالذکر، نحوه تشخیص خلاف بیّن شرع بودن آراء صادره توسط مراجع ذیصلاح را مشخص نموده است
به موجب مفاد مواد مذکور، در دادگستری کل استانها یک نفر از قضاتی که برای رسیدگی به موضوع اعتراض تعیین گردیده، در دادستانی کل کشور یک نفر از دادیاران دادسرای دیوان عالی کشور که درخواست اعتراض به وسیله معاون دادستان کل کشور به وی ارجاع گردیده و در سازمان قضایی نیروهای مسلح سه نفر از قضات آن سازمان، به موضوع رسیدگی و مبادرت به تهیه گزارش و اظهار نظر مینمایند. به موجب ماده 6 این آئیننامه پس از تهیه گزارش و اظهار نظر، در دادگستری کل استانها جلسهای متشکل از رئیس کل دادگستری استان و نماینده حوزه نظارت قضایی ویژه استان و قاضی بررسی کننده پرونده مطرح و چنانچه حکم قطعی خلاف بیّن شرع تشخیص داده شد با تنظیم صورتجلسهای، پرونده را به حوزه نظارت قضایی ارسال میدارند تا با کسب نظر یکی از مشاورین حوزه نظارت قضایی ویژه، به نظر رئیس قوه قضائیه برسد و چنانچه ادعای خلاف بین شرع را نپذیرفتند، با تنظیم صورتجلسهای پرونده را بایگانی و نتیجه را طی نامهای جهت درج در سوابق به حوزه نظارت قضایی اعلام نمایند. اما در دادستانی کل کشور و به موجب ماده 7 آئیننامه، پس از تهیه گزارش و اظهار نظر دادیار مربوطه، جلسهای متشکل از دادستان کل کشور و معاون دادستان کل کشور و دادیار بررسی کننده تشکیل و چنانچه حکم صادره خلاف بیّن شرع تشخیص داده شد با تنظیم صورتجلسهای، به حوزه نظارت قضایی ویژه اعلام میدارند تا پس از ثبت و عندالاقتضاء اخذ نظر یکی از مشاورین، حسب دستور رئیس قوه قضائیه پرونده به نظر رئیس قوه قضائیه برسد و چنانچه ادعای معترض از جهت خلاف بیّن شرع بودن رأی مورد اعتراض پذیرفته نشد با تنظیم صورتمجلس پرونده را بایگانی و نتیجه از طریق حوزه نظارت ویژه به رئیس قوه قضائیه اعلام میگردد
اما در سازمان قضایی نیروهای مسلح و به موجب ماده 8 آئیننامه، در صورتیکه حسب اظهار نظر سه قاضی مرجوعالیه، رأی صادره خلاف بیّن شرع تشخیص داده شود، پرونده با اظهار نظر به حوزه نظارت قضایی ارسال، تا پس از اخذ نظر یک نفر مشاور یا بازرس قضایی به نظر رئیس قوه قضائیه برسد و چنانچه خلاف بیّن شرع تشخیص داده نشد با تنظیم صورتجلسهای بایگانی و نتیجه به حوزه نظارت قضایی اعلام میگردد.
ـ اشخاصی که صلاحیت اعلام خلاف بیّن شرع بودن آراء را به رئیس قوه قضائیه دارند :
تبصره 2 ماده واحده اصلاحی مورد بحث، دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و رؤسای کل دادگستری استانها را صالح از برای اعلام خلاف بیّن شرع بودن آراء صادره از محاکم به رئیس قوه قضائیه دانسته است؛ لیکن نحوه اطلاع مقامات مذکور از خلاف بیّن شرع بودن احکام قطعی، ظاهراً منوط به درخواست متقاضیان نقض احکام خلاف بیّن شرع است؛ چرا که به موجب ماده 5 آئیننامه و دستورالعمل اجرایی ماده واحده مورد بحث؛ متقاضیان درخواست احکام قطعی خلاف بیّن شرع بایستی با رعایت مدت و با ارائه اسناد و مدارک و مستندات لازم حسب مورد به رئیس کل دادگستری استان، دادستان کل کشور و یا رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح مراجعه نمایند.
شامل 17 صفحه فایل word قابل ویرایش