فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد انقلاب عاشورا

اختصاصی از فی لوو تحقیق درمورد انقلاب عاشورا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد انقلاب عاشورا


تحقیق درمورد انقلاب عاشورا

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت فایل : word (قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات :25

انقلاب عاشورا

نه عاشورای سال 61 هجری تا به امروز (1354) سال می گذرد. گذر بینش از یک هزاره، از تلألوء و جلوه و عمق عاشورا نه تنها کاسته است که بر عکس، هر ماه و سالی که می گذرد. عاشورا قلمروی گسترده تر و عمقی بیشتر پیدا می کند. انگار آفتاب آینه دار عاشوراست طلیعه اش در پگاه، تابش تندش در نیمروز و نیز غروب خونینش یادآور عاشورا است:

و علی الدهر من دماء الشهیدین      علی و نفجله شاهدان

فهما فی اواخر اللیل فجرا          ن و فی اولیاته شفقان

ثبت فی قمیصه لیحیی ال         حشر مسهیا الی الرحمان

بر چهره روزگار، از خون دو شهید، علی و فرزندش، دو شاهد نقش بسته است. آن دو شاهد، در پایان سیاهی شب، سرخی فجر است و در آغاز آن شفق خونرنگ. این سرخی بر پیراهن او نقش شده است، تا در روز قیامت بر خدای همان دادخواهی کند.

سپیدی فجر گواه پاکی و طراوت جان و نگاه شهیدان عاشوراست و سرخی شفق آینه خون آنان. اینکه گفته شده است کل یوم عاشورا انگار آفتاب کینه دار همین حقیقت است. روز به اعتیار طلوع و غروب آفتاب تحقق می یابد و آفتاب با عاشورا آمیخته است. طلوع آفتاب از شرق است. و مشرق و مغرب. یخی سرزمینی که در آن زندگی می‌کنیم. گویی تداوم که بدانست که کل ارض کربلا. در این زمانه و زمینه، در کدام جهت و غایب ایستاده ایم؟ چه نسبتی با عاشورا دادیم؟ آفتاب عاشورا بر ذهنیت و زندگی و جام جان ما چگونه می تابد؟ در روزگاری زندگی می کنیم که محور و میزان حرکت ما، انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی عمق هویت و اعتبارش به سرچشمه عاشورا ربطی وثیق دارد.

علاوه بر آن سرزمین ما، ایران نیز، هویت شیعی دارد و این هویت شاخصه اش عاشوراست. روزی که همه مردم، سیاه پوش، با چهره های غمزده و چشمان اشکبار بر خیابانها و میدانها می آیند و با صدای زنجیر و سنج و طبل و شیپور عاشورا را فریاد می‌

کنند…

در روز عاشورای سال 61 هجری امت اسلامی ساکت و رخوت زده و منزوی بودند. آنها خود سپاه ستم بودند و بر روی امام حسین(ع) و یاران و خانواده او تیغه کشیدند. بر پیکر شهیدان اسب تازیدند. سرهای شهیدان را بر نیزه ها زدند و در شهرها گرداندند. نه حسرتی خوردند و نه اندوهی، حتی شادمانی هم کردند.

صدای گریه مردم، امواج بی پایان اشک که از دل دریای آنان می جوشد. آه های عمیقی که دو عاشورا از آتشفشان قلب مردم شعله می کشد. با روشن ترین زبان و زلال ترین واژگان می گوید که عاشورا زنده است. ابرهای سیاه تحریف و تزویر را از چهره اسلام می زداید و عمق قساوت ستم را می نمایاند.

هر چند اگر سخن به تکرار هم گفته شود عاشورا آنچنان سرشار از سراوت و سرزندگی است که اگر هر روز و شب نیز از آن گفتگو شود، از تازگی و لطفش کاسته نمی شود. به قول حافظ:

از آستان پیر مغان سر چرا کشیم دولت در این سر او گشایش در این در است

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب    کز هر زبان که می شنوم نامکه راست

در انقلاب عاشورا تمرکز پژوهشی و بررسی برخورد واقعه عاشورا و زمینه های گوناگون آن است.

واژة «انقلاب را از این جهت برگزیده اند که عاشورا در حقیقت امر چهره اسلام و جامعه اسلامی و ساختار حکومت بنی امیه را دگرگون نمود؛ دگرگئنی در عمق ریشه ها. هیچکس مثل امام حسین(ع) عمق جانها و جامعه را تکان و و تغییر نداده است. از این رو پیامبر اسلام(ص) در عبارتی کوتاه و بلیغ گفته شده :حسین منی و انا من حسین.

بقای رسالت پیامبر (ص) که در واقع ریشه حیات و هویت اسلام است با عاشورا تحقق یافت و استمرار پیدا کرد. واقعیت این است که حتی تمامی انقلابهای پیروز در برابر تلألو انقلاب عاشورا جلوه ای ندارند. انقلاب اسلامی ایران که از آغاز دهه هشتم قرن بیستم به عنوان یک واقعه بزرگ سرنوشت ساز و عزت آفرین تحقق یافت، باررقه ای از انقلاب عاشورا است. شاخه ای که بر همان ریشه روییده است. نهر نوری که از همان سرچشمه جوشیده است.

صورت واقعه عاشورا، شهادت امام حسین (ع) و برادران و فرزندان و یاران او و اسارت خاندان پیامبر (ص)، اسارت امام سجاد و زینب، مقطعی از زمان که مهاجرت امام حسین (ع) از مدینه آغاز شد و سرانجام به عاشورا پایان پذیرفت، همگی گواه این مدعایند که جمعی محدود از بیعت با حکومت و برسمیت شناختن یزید به عنوان خلیفة مسلمین امتناع کردند و همگی آنان در منتهای خشونت و قساوت سرکوب شدید حرکت امام حسین (ع) و خاندان و یاران او پایان پذیرفت. این حرکت نه این امکان و توان را پیدا کرد که توده های مردم را جذب کند و پایگاهی وسیع و ملی پیدا کند و نیز نتوانست نظام حاکم را بر اندازد و نظامی تازه بر پا نماید.لزوماً حرکت اما حسین (ع) با شهادت او پایان پذیرفت.

در واقع تغییر مبانی ارزشهای جامع بستر و زمینة اصلی انقلاب است. این تغییر نخست از درون اندیشه و جان انسان ها رخ می دهد. تغییر اندیشه و آرمان، اراده نوینی را در پی خواهد داشت. آیه ا… شهید صدر همیشه تحولات تاریخی را همین ترکیب همگون اندیشه و آرمان بعلاوه اراده می دادند. وقتی چنین تغییری در انسان انجام پذیرفت، امواج تغییر به جامعه و نهایتاً به ساختار حکومت نیز تسری پیدا می کند. اندیشه
آیت ا… صدر بر گرفته شده از قرآن مجید است، که خداوند تغییر و تحول در جامعه را منوط به تحول و تغییر جانها می دادند.

عاشورا از بعد تغییر حالت روحی انسانها، واقعة یگانه تاریخ است. هیچ حادثه و واقعه دیگری مثل عاشورا اثر گذار نبوده و نیست حتی شهادت مسیح(ع) به روایت انجیل- چنان اثری را در جامعه مسیحیان باقی ننهاده است. عاشورا نه تنها مبانی ارزشها را دگرگون کرد و سیطره بنی امیه را از درون فرو پاشاند، بلکه خود حادثه و یا اسطوره ای شد که فراتز از بحث دگرگونی حکومت و مقوله قدرت در قلمرو و روح انسانها تغییر و تحول ایجاد می کند.

از این زاویه نه تنها عاشورا را می توان یک انقلاب حقیقی دانست، بلکه عاشورا به دلیل زنده بودن محرم و اوج سوگواری مسلمانان در این ماه انقلاب زنده و سازنده روزگار ما نیز هشت.

ممکن است ما در صورت واقعه عاشورا مختصات یک انقلاب را نبینیم. اما ماهیت و غایب عاشورا حقیقت یک انقلاب است. این حقیقت با شناسایی دقیق حاکمیت معاویه و یزید و بررسی شایسته آرمان و اندیشه امام حسین(ع) بررسی تبیین می شود.

امام خمینی قدس سره العزیز به عنوان فردی که در اندیشه و احساس و سلوک امام حسین(ع) غرق شده بود و در سخن او و نگاه او و رفتار او گویی بارقه ای از شکوه امام حسین(ع) متجلی شده بود.

شهادت طلبی و انگیزه تأسیس حکومت حقه توسط امام حسین(ع) را در تقابل با یکدیگر تلقی نکرده اند. از طرف دیگر نکته پر لطف اندیشه برانگیزی دو کلام ایشان است که امام حسین(ع) با شهادت خود بر حکومت یزید غلبه کرد.

«در عیم حالی که شهید شد غلبه کرد، غلبه کرد بر این دستگاه ظلم و شکست داد آنها آنها را»

امام خمینی هر دو جهت شهادت طلبی و انگیزه تأسیس حکومت رابه صراحت مطرح کرده اند.

1-در حضرت سیدالشهداء سلام علیه به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جمعه چه باید کرد. با اینکه از اول می دانست که این راه که می رود، راهی است ک باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند. لکن عاقبتش را هم می دانست.»

2-«امام حسین (ع) نیروی چندانی نداشت و قیام کرد. او هم اگر نعوذ بالله تنبل می‌بود می توانست بنشیند و بگوید تکلیف شرعی من نیست که قیام کنم، دربار اموی خیلی خوشحال می شد که سیدالشهداء بنشیند و حرف نزند و آنها بر خر مراد سوار باشند، اما او مسلم بن عقیل را فرستاد تا مردم را دعوت کند، به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل دهد و این حکومت فاصد را از بین ببرد» این توجه که گوهر انقلاب عاشورا یعنی توکل تمام و کامل بر خداوند متعال در دعای عرفه امام حسین (ع) نیز به صراحت و به تکرار مطرح شده است. از همان آغاز دعا که امام حسین برای تقدیر خداوند هیچ بازدارنده ای نمی شناسد:«المحمدالله للذی لیس لقضائه دافع»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد انقلاب عاشورا

دانلود مقاله داستان زندگی امام حسین (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله داستان زندگی امام حسین (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله داستان زندگی امام حسین (ع)


دانلود مقاله داستان زندگی   امام حسین (ع)

تولد و کودکی امام حسین ( ع) :

قلب مرد به تپش افتاده بود . با سرعت کوچه های شهر مدینه را پشت سر می گذاشت تا هر چه زودتر خود را به پیامبر برساند . دوست داشت اولین کسی باشد که آن خبر مهم را به رسول خدا می رساند . در راه هر که را می دید ، سرا غ پیامبر را می گرفت تا آنکه چشمش از دور به حضرت رسول افتاد . با عجله  خود را به پیامبر رساند در حالی که عرق از سر و صورتش جاری بود ، نفسی تازه کرد وگفت :«ای رسول خدا ! چشم ودل شما روشن باد !مژده دهید که خداوند فرزند دیگری به پاره تن شما – فاطمه «ع» -عنایت نمود .» با شنیدن این خبر ، لبهای حضرت به خنده گشوده شد وبرق شادی در چشمان مبارکش نمایان گشت . هفت روز از تولد دومین فرزند فاطمه زهرا «ع»گذشته بود که فرشته آسمانی از طرف خداوند خبر آورد که :«ای رسول ما !نام این مولود راحسین بگذار…»

حضرت زهرا (ع) برای فرزندش – حسین ـ گوسفندی را قربانی کرد تا آن را بین نیازمندان و فقیران شهر تقسیم کند. پیامبر، حسین را مانند حسن دوست داشت . او را در آغوش می گرفت و می بوسید وهمیشه می گفت :« حیسن از من است و من از حسینم.» پیامبر به یاران خود می فرمود: « هرکس حسن وحسین را دوست بدارد ،مرا دوست داشته است و هرکس با آنها دشمنی کند، با من دشمنی کرده است. » دوران کودکی : 

حسین«ع» دوران کودکی خود را همراه با برادرش حسن «ع» در کنار جدش ـ رسول خداـ و پدر و مهربانش گذراند. روزهایی با حوادث تلخ وشیرین که درسهایی از شجاعت ، محبت و فداکاری را به دنبال داشت.

یکی از آن وقایع آموزنده برای حسن و حسین «ع» مربوط به زمانی است که جدشان حضرت محمد «ص» به...

نوع فایل : Word

تعداد صفحه : 28


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله داستان زندگی امام حسین (ع)

مقاله در مورد خلافت امام حسن

اختصاصی از فی لوو مقاله در مورد خلافت امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد خلافت امام حسن


مقاله در مورد خلافت امام حسن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:4

 

  

 فهرست مطالب

 

یا نه ؟ حضرت على مى فرمود من حاضر نیستم یک روز حکومت معاویه را تحمل کنم , چگونه امام حسن راضى به حکومت معاویه شد ؟
جواب : این سئوال را که اگر حضرت امیر در جاى حضرت امام حسن بود صلح مى کرد یا نه , به این شکل نمى شود جواب داد , بله , اگر شرایط حضرت على مثل شرایط حضرت امام حسن مى بود صلح مى کرد , اگر بیم کشته شدنش در مسند خلافت مى رفت . ولى مى دانیم که شرایط حضرت امیر با شرایط امام حسن خیلى متفاوت بود , یعنى این نابسامانیها در اواخر دوره حضرت امیر پیدا شد , ولهذا جنگ صفین هم جنگى بود که در حال پیشرفت بود و اگر خوارج از داخل انشعاب نمى کردند مسلم امیرالمؤمنین پیروز شده بود . در این جهت بحثى نیست . و اما اینکه شما فرمودید چرا امیرالمؤمنین حاضر نیست یک روز حکومت معاویه را قبول کند ولى امام حسن حاضر مى شود ؟ شما این دو را با همدیگر مخلوط مى کنید . حضرت امیر حاضر نیستیک روز , معاویه به عنوان نایب او و به عنوان منسوب از قبل او حکومت کند , ولى امام حسن که نمى خواهد معاویه را نایب و جانشین خود قرار دهد , بلکه مى خواهد خود کنار برود . صلح امام حسن کنار رفتن است نه متعهد بودن . در متن این قرار داد هیچ اسمى از خلافت برده نشده , اسمى از امیرالمؤمنین برده نشده , اسمى از جانشین پیغمبر برده نشده , سخن این است که ما کنار مى رویم , کار به عهده او , ولى به شرط آنکه این که شخصا صلاحیت ندارد , کار را درست انجام دهد , و متعهد شده که درست عمل کند . پس این دو خیلى تفاوت دارد . امیرالمؤمنین گفت من حاضر نیستم یک روز کسى مثل معاویه از طرف من و نایب من در جایى باشد . امام حسن هم حاضر به چنین چیزى نبود , و شرایط صلح نیز شامل چنین چیزى نیست .
سئوال : آیا امیرالمؤمنین راجع به چگونگى برخورد با معاویه , وصیتى به امام حسن کرده بودند ؟
جواب : یادم نمىآید که تا به حال برخورد کرده باشم در وصیتهاى حضرت امیر که چیزى راجع به این جهت گفته باشند , ولى ظاهرا وضع روشن بوده , اگر در متن تاریخ هم نمانده باشد وضع روشن بوده است . امیرالمؤمنین خودش تا آخر طرفدار جنگ با معاویه بود و حتى همان اواخر هم که وضع امیرالمؤمنین نابسامان بود باز چیزى که امیرالمؤمنین را ناراحت مى داشت وضع معاویه بود و معتقد بود که باید با معاویه جنگید تا او را از میان برد . شهادت امیرالمؤمنین مانع جنگ جدید با معاویه شد . آن خطبه معروفى که در نهج البلاغه است که حضرت مردم را دعوت به جهاد کرد و بعد از اصحاب با وفایش که در صفین کشته شدند یاد کرد و فرمود : این اخوانى الذین رکبوا الطریق و مضوا على الحق , این عمار ؟ و این ابن التیهان ؟ و این ذوالشهادتین ؟ ( 9 ) و بعد گریست , این خطابه را در نماز جمعه خواند , مردم را دعوت کرد که حرکت کنند , ونوشته اند هنوز جمعه دیگر نرسیده بود که ضربت خورد و شهید شد . امام حسن هم در ابتدا تصمیم به جنگیدن با معاویه داشت , ولى آنچه که از اصحابش ظهور و بروز کرد از عدم آمادگى و اختلافات داخلى , تصمیم امام حسن را از جنگ منصرف به صلح کرد , یعنى امام حسن دید این جنگیدن یک جنگیدن افتضاح آمیزى است , با این مردم جنگیدن , افتضاح و رسوایى است . در ( ساباط) اصحاب خودش آمدند با نیزه به پاى او زدند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد خلافت امام حسن