واژه استرس به معنای نیرو، فشار و اجبار، واژه ای است انگلیسی و در زبانهای مختلف با همین لفظ به کار برده شده است. در زبان فارسی واژه «فشار روانی» را به عنوان برابر نهاده استرس به کار برده اند که با مفهوم دقیق استرس سازگار نیست. (پیرلو هنری لو -1371- ص 9)
از دیدگاه سلیه، عوامل استرس زا گوناگون اند: سرما، گرما، خستگی، مواد سمی، عفونی، ضربه، اشعه خورشید و تکانهای عصبی کارکردی مانند ترس و خشم و یا هر گونه عامل استرس زا که باعث بروز واکنش می شود: در استرس همواره واکنشی یکسان که همان غیر اختصاصی است به وجود می آید و ارگانیسم، خود را با وضعیت جدید سازگار می کند. این سازگاری برای حیات ضرورت دارد و هدف آن حفظ تعادل بنیادی است. در استرس عواملی چون زمینه، شرطی شدن، استرس های پیشین در فرد، مدت زمان و شدت استرس نقش مهمی ایفا می کنند. در عین حال استرس جنبه فیزیولوژیک دارد. استرس فیزیولوژیک برای آهنگ زیست و آنچه کلود برنارد «ثبات محیط داخلی» و کانن «تعادل درونی بدن» می نامد، امری ضروری است. در سال 1950 مفهوم استرس، با ارائه مفهوم دیگری به نام «سندرم عمومی سازگاری»به وسیله سیله کاملتر شد. اگر استرس را به منزله مجموعه کنش و واکنش تلقی کنیم، سندرم عمومی سازگاری عبارت خواهد بود از جنبه های فیزیولوژیک، خونی و هورمونی این واکنش. (پیرلو هنری لو -1371- ص 10)
استرس با توجه به زمینه علمی آن، امکان ارزیابی همه لحظات زندگی فرد را در طی تمامی فعالیتهایش فراهم می سازد: زمینه های هنری، فکری، حرفه ای و حتی سیاسی. چرا که هیچ کس در برابر استرس ایمن نیست و به گفته مالرب « نگهبان دیوارهای قصر لوور، مانع ورود پادشاهان ما بدانجا نمی شود»
شامل 11 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود تحقیق مقایسه استرس زنان متاهل با زنان مجرد