مقدمه
طراحی کاشت یک فرآیند، یک هنر و یک علم محسوب می گردد. در تشخیص ویژگیهای هنر زیبا، اصول طراحی باید با سختیهای علم ترکیب گردد. این فرآیند، فرآیند طرح ریزی پیش از کاشت می باشد، این دو به یکدیگر وابسته بوده از یکدیگر جدایی ناپذیرند. مهارت، بینش و شکیبایی لازمه این فرآیند به شمار می آیند. هنگام طراحی یک باغ، به عنوان معمار منظر، متخصص علوم باغبانی و طراح منظر با استفاده از روندی روش مند، ایده ها را به واقعیت پیوند دهید. هر یک از افراد ملرزم به آشنایی با این روش، در کار با گیاهان به عنوان منابع نامحدود طراحی می باشند.
طراحی کاشت مستلزم تبدیل مفهوم یا انگاره ای انتزاعی و ترکیب آن با نیازهای محیطی سایت جهت ایجاد پلان کاشتی زیبا، کاربردی و مناسب می باشد. اما کار در این مرحله پایان نمی یابد. یک طرح خوب باید با استقرار صحیح و نگهداری با کیفیت مطلوب نیز ادامه یابد.
چگونگی این کار می تواند توفیق یابد؟ هدف اصلی این کتاب شرح گام به گام فرآیند طراحی کاشت می باشد. هر یک از مراحل این فرآیند در طراحی کلی یک باغ به خوبی مورد استفاده قرار می گیرد، بنابراین طراحی باغ شامل مفاهیم بسیاری در زمینه طراحی فضایی، تغییر فرم طبیعی زمین و ساخت سازه های سخت می باشد. این کتاب فرآیند طراحی را شرح داده، بر فنون و شیوه های طراحی متمرکز گشته و آنها را در طراحی با گیاهان به کار می برد. این فرآیند زمینه مناسبی را ایجاد می کند که از طریق آن شما به تدریج قادر به طراحی و ایجاد منظر می گردید.
فرآیند طراحی کاشت
فرآیند طراحی کاشت به هشت گام زیر تقسیم می گردد :
1 ) بررسی پیشینه های تاریخی : بررسی باغهای به جا مانده از زمانهای گذشته و دیگر مکانها به ما در فهم تکامل تدریجی فرمهای خاص طراحی، یادگیری اسامی و منشاء گیاهان و درک سازگاری آنها با محیط های دیگر کمک می کند.
2 ) تجزیه و تحلیل محیط: این مرحله از فراینده طراحی همراه با کاوشهای طرح انجام می شود و شامل تجزیه وتحلیل روابط محیطی می باشد. رابطه محیطی وابستگی طبعیی گیاه می باشد که در نتیجه عمل متقابل گیاه با ویژگیهای فیزیکی سایت مانند نور، خاک، رطوبت و باد حاصل می گردد.
3 ) کاوش در ایده های طراحی : این برسی شامل سه مرحله در طراحی منظر می باشد که بر نوع پلان تاقیر می گذارد:
* مفهوم یا انگار طرح ، ایده ای می باشد که فرم باغ از آن گرفته می شود.
* برنامه طرح، به روشهای مختلف استفاده از باغ گفته می شود.
* تجزیه و تحلیل طرح برسی فرصتها و محدودیتهای سایت می باشد زیرا آنها برر مفهوم و برنامه طرح تاثیر می گذارند.
4 ) آفرینش ادبیات طرح: در این مرحله از فرآینده طراحی با وارد ساختن عناصر باغ، به طرح فرم فیزیکی و سه بعدی داده می شود.
5 ) ترکیب طرح کاشت: تسلط کامل بر ترکیب و ساخت طرح جهت ترکیب کردن مفاهیم انتزاعی طرح با نیازمندیهای باغیبانی گیاهان در این مرحله ضروری می باشد.
6 ) ایجاد یک پالت گیاهی: معمار منظر با انتخاب تعدادی از گیاهان منظری را ایجاد می کند همانگونه که یک هنرمند نقاشی با استفاده از تعدادی رنگ یک نقاشی زیبا خلق می کند، به این فرآیند توسعه پالت گیاهی گفته می شود.
7 ) کاشت گیاهان در باغ: کاشت گیاهان در باغ طرح را به واقعیت تبدیل می کند. این مرحله نتیجه موفقیت آمیز و پاداش کلیه مراحل پیشین فرآیند طراحی محسوب می گردد.
8 ) نگهداری از باغ: مرحله نهایی در فرایند کاشت نگهداری صحیح از باغ جدید می باشد.
نگهداری کلیدی برای موفقیت طرح کاشت به شمار می آید.
هر یک از این مراحل در بخشی از این کتاب منحصراً برسی خواهند شد.
گیاهان جذلب و تماشایی هستند. آنها هدایایی مجذوب کننده ای از جانب طبیعت جهت لذت بردن انسانها می باشند. ترکیبات هنری آنها بی شمار می باشد و موجب سر گرمی، آرامش و شگفتی انسان می گردند. به اعتقاد من، طراحی کاشت بیان خارجی عشقی درونی به گیاهان می باشد. شما به عنوان طراحان کاشت باید بینش، شکیبایی و مهارت لازم را هنگام یاد گیری خواندن و درک منظر در کلیه فرمهای بسیار گوناگون آن جهت ایجاد محیط های با دوام، زیبا و ماندگار کسب نمائید.
ترکیب طرح کاشت
ترکیب کاشت، فرایند ترکیب کردن گیاهان مختلف در یک واحد یکپارچه و منسجم می باشد تا کنون مفهوم ثابت و عناصر باغ نیز معرفی شده اند مرحله بعد برسی ویژگیهای اختصاصی گیاه جهت تشخیص تاثیر آنها بر طرح کلی می باشد. پیش از انتخاب گیاهی خاص عناصر باغ – توده های درختچه کوچه باغ، توده ها، بستر های کاشت- به ترتیبی از رنگ ، فرم، بافت، خط و توده تبدیل می شوند.
اگر چه ترکیب کاشت غالباً با سایر هنرها- نقاشی، مجسمه سازی، بافندگی، موسیقی مقایسه می گردد، اما شاید این هنر، پویاترین فرم هنری محسوب گردد زیرا نتایج حاصله از آن کاری هنری و سه بعدی است که از نقاط دید بسیاری مشاهده می گردد، در این هنر از مواد و مصالحی استفاده می شود که پیوسته در حال تغییرند. هدف اصلی، سازماندهی این عناصر در واحدی منظم از طریق بر قراری تعادل میان تناسب و مقیاس با بافت، فرم، تکرار و توالی می باشد. این عمل بیان هنری و فیزیکی مفهوم طراحی با استفاده از گیاهان به عنوان واسطه می باشد. به این مرحله از فرآند غالباً توسعه طرح اطلاق می گردد. کار انجام شده در فصول 2، 3 و 4 سبب ایجاد اساسی فیزیکی و مفهومی پایدار در ایجاد ترکیب می گردد.
گیاهان طرح را تقویت تصور و اهمیت آن می افزایند همانگونه که نیازهای کاربردی را بر آورده می سازند. مهارت، قدرت تصور و بینش و صبر در اقدام جهت ترکیب رنگ، فرم، بافت، خط و توده احجام لازم و ضروری میباشند. قدرت تصور به شما اجازه می دهد تا طرح کاشت را در آینده 10 سال، 50 سال، 100 سال پس از طرح ابتدایی – تصور کنید. صبر یک حسن به شمار می آید. شما نباید در رشد و بلوغ ترکیبی گیاهی عجله کنید.
پنج عنصر بنیادین در ترکیب کاشت
پنج اصل بنیادین در ترکیب طرح کاشت به قرار زیر است:
1 ) خط
2 ) فرم
3 ) توده
4 ) بافت
5 ) رنگ
این عناصر اولیه طراحی، ظواهر فیزیکی گیاه می باشند. هر یک از گیاهان دارای این عناصر می باشند. خط، اساس فرم گیاه به شمار می آید فرم، شمای کلی یا «نمای سایه روشن» گیاه می باشد . توده، حجم سه بعدی گیاهان به شمار می آید لغت بافت از مصدر لاتین «بافتن» گرفته شده است و به ویژگیهای سطح گیاهان اطلاق می گردد رنگ ، انعکاس پر توهای مختلف نور بر یک جسم می باشد. بدون نور، رنگ مفهومی ندارد. پالت رنگهای گیاهی تقریباً مانند خود گیاهان بسیار متنوع می باشد.
عناصر طرحی تحت تاثیر مستقیم اجزای ترکیب و اصلی طرح می باشند. یک جز ترکیب طرح، بخش انتزاعی ترکیب مانند تعادل، تاکید یا تکرار و یک ویژگی نا محسوس به شمار می آید.
اجزا ترکیب شبیه به اجزای یک دستور العمل پخت غذا می باشند – بود یا نبود یکی از اجزا سبب تغییر در نتیجه و محصول نهایی می گردد. اهمیت هر یک از آنها متفاوت می باشد، در حقیقت اهمیت آنها به اصول ترکیب و به هدف نهایی طرح مرتبط می باشد. به طور مثال تاکید بر فرم غالباً بر جسته تر از تاکید بر رنگ می باشد، توالی بافتی نیز جالب توجه تر از توالی خطوط است.
اجزای اصلی زیر به گونه ای که به طرح کاشت مرتبط می باشند، تعریف می گردند:
* تعادل نتیجه قرار گیری یک شی (گیاه) یا اشیائی در امتداد محور واقعی یا فرضی یک ترکیب منظر می باشد. هنگامی که توده ای در هر طرف محور به طور یکسان توزیع گردد، گفته می شود که ترکیب در حالت تعادل قرار دارد. تعادل نیرو های رقیب را جخت ایجاد ثبات یا سکون، تساوی یا تعدیل می بخشد. یک گیاه منفرد در یک صفحه در مرکز توجه قرار می گیرد. دو گیاه مشابه در یک صفحه سبب تقسیم جذابیت به طور مساوی و بر قراری تعادل می گردند. در طراحی کاشت، تعادل سبب تقویت محور، تاکید بر گردش درفضا وتاکید بر نقاط انتقال می گردد.
* تاکید سبب تشخیص مهم ترین جسم از کم اهمیت ترین جسم می گردد. تاکید از طریق افزایش برتری عناصر خاص وتابع قرار دادن عناصر جزئی حاصل می گردد. ترکیب کاشت از طریق اتخاب گونه های گیاهی و استقرار گیاه بر سلسله مراتب، فضای عمومی و خصوصی یا فرم معماری تاکید می کند.
* تناسب به اندازه واقعی یک جسم یا اندازه نسبی آن در مقایسه با جسمی دیگر اطلاق می گردد. هنگام قرار گرفتن دو جسم در کنار یکدیگر، تناسب به وجود می آید. تناسب مطلق، اندازه یا مقیاس یک جسم می باشد. به اندازه مشاهده یا ادراک شده یک جسم نسبت به جسمی دیگر در فضا، تناسب نسبی گفته می شود.
* تکرار ، شامل فرآیند تکرار فرم، بافت، رنگ مشابه یا یکسان در طرح، می باشد. تکرار از قرار دادن اشیا مشابه درکنار یکدیگر و قادر ساختن ذهن در فهم ترکیب حاصل می گردد. درجات متنوعی از تکرار وجود دارد: تکرار کامل و یا مطلق، تکرار جزئی و نسبی؛ تکرار سبب ایجاد یکنواختی یا تحریک بیننده می گردد. تکرار یک فرم گیاهی موجب ایجاد دیوار ها، راهروها یا کفهای معماری می شود. تکرار خط نیز سبب حرکت می شود. تکرار رنگ باعث می شود فضایی کوچک، بزرگ به نظر رسد.
* ضرب آهنگ، نواخت یا ریتم، به تکرار الگویی یک عنصر طراحی در فواصل منظم یا نا منظم گفته می شود. ریتم به عنوان یک ابزار طراحی، موجب ایجاد توالی حرکتی یا الگو در باغ می گردد. ریتم فرم، رنگ یا بافت بر اهمیت ترکیب گیاهی می افزاید.
* مقیاس، ادراک اندازه جسم نسبت به بدن انسان یا جسمی دیگر می باشد.
طرح باغ باید هم دارای مقیاس مطلق و هم مقیاس نسبی باشد. مقیاس انسان یا مطلق به ارتباط میان بیننده و منظر اطلاق می گردد. این بدان معناست که اندازه طرح با امدازه بدن انسان مطابق می باشد. منظره ای که به خوبی طراحی شده است به بیننده اجازه می دهد تا درآن آزادانه و بدون فکر کردن درباره مقیاس، احساس ناراحتی یا گم شدن در باغ، حرکت کند. انتظارات بسیاری در این رابطه وجود دارد – به طور مثال، باغ کودکان غالباً برای مقیاس بدن کودک طراحی شده و مانع از ورود بزرگسالان می گردد. یا برای ایجاد تاثیر تماشایی و نمایشی مقیاس، اجسام بسیار بزرگی طراحی می گردند تا بیننده احساس کوچک بودن کرده و در منظره غوطه ور شود.
مقیاس نسبی اندازه ظاهری یک شی یا فضا را که به وسیله اندازه واقعی اجزای آن ایجاد شده است، مشخص می نماید. مقیاس یک بخش نسبت به بخش دیگر و هر یک از اجزا نسبت به کل مهم می باشد. اگر مقیاس ناهماهنگ باشد، انسجام ترکیب از بین می رود. ثبات مقیاس سبب ایجاد انسجام و هماهنگی می گردد. اگر مقیاس توده و فرمهای گیاهی پیوسته در حال تغییر باشد، طرح پراکنده شده و بیننده گیج می شود. ارتفاع درخت باید در مقیاسی متناسب با اندازه باغ باشد. حجم کلی درختچه ها بایدمتناسب با اندازه بستر کاشت و باغچه ها باشد .
فاصله نیز به مقیاس تاثیر گذار است. مجموعه ای از اجسامبا اندازه ای مشخص در منظر، به عنوان نقطه عطفی جهت مشخص نمودن فاصله بیننده تا بخشهای مختلف منظر عمل می کند . اگر فاصله کم باشد، بیننده تنوع، بافت و جزئیات بیشتری راتشخیص می دهد. از فاصله دور جزئیات دیده نمی شوند و تنها ترتیب و آرامش توده بسیار مهم می باشد.
توالی ، طرح را به گونه ای که توجه بیننده به مسیری معین م مشخص جلب گردد، سامان می دهد و توالی تغییر، حرکت یا انتقال یکنواخت طرح می باشدکه به یک مسیر یا به یک مقصد دلخواه منتهی می گردد (تصویر12- 5) و سبب اتصال عناصر طراحی می گرددزیرا حرکت از یک بخش از ترکیب به بخش دیگر از طریق تغییر در فرم، رنگ، بافت، موفقعیت یا اندازه گیاه حاصل می شود. توالی با تغییر یکی از اجزای طرح ایجاد می گردد- البته تغییر کلیه نه تنها سبب ایجاد توالی نمی گرددبلکه بی نظمی نیز حاصل می شود. در طرح کاشت، توالی بر انتقال یا حرکت از یک گیاه به گیاهی دیگر تمرکز دارد.
توالی ایجاد شده از طریق تکرار، دو یا بیش از دوفرم، بافت یا رنگ متضاد می باشد. تکرار یک عنصر در فواصل منظم به وسیله ورود عنصری متضاد شکسته مسی شود. این تغییر در کل ترکیب ادامه می یابد و بسیار موزون می باشد. موفقیت این توالی به تکرار یکی از عناصر شکسته با تجزیه شده در فواصل منظم به وسیله عنصری متضاد وابسته می باشد.
سادگی، رعایت اعتدال و محدودیت و مناسبت در طرح می باشد. این ویژگیها سبب پایداری کار معماران و معماران منظر بزرگ می گردد.(تصویر13 . 5)
تقارن، همانندی اندازه، فرم و آرایش اجزا در سمتهای مخالفیک صفحه، خط یا نقطه می باشد. طرح متقارن، نظم وکنترل را ایجاد کرده و سبب سازماندهی منظر از طریق تعادل و تکرار می گردد.(تصویر 14 . 5) عدم متقارن به آسانی و هنگامی که عناصر باغ در اطراف یک صفحه، خط یا نقطه متقارن یا یکسان نمی باشند، ایجاد می گردد.تقارن ابزاری جهت سازماندهیترکیب به شمار می آید و براساس تعادل و توالی حرکت در اطراف محوری فرضی شکل می گیرد.(تصویر 15 . 5)
تنوع، به گوناگونی ویژگیهای طرح در یک ترکیب گفته می شود. تنوع، تغییر یا تضاد میان یکیا دواصل طراحی- خط، فرم، بافت یا رنگ- سبب جلب توجه بازدید کننده می گردد. (تصویر 16 . 5)
میزان تنوع لازم و مناسب در یک طرح به پیچیدگی اصول آن بستگی دارد. تنوع، مخالف تکرار می باشد. اگر دراستفاده از تنوع اغراق شود، انسجام ترکیب از بین می رود. تنوعی که همراه با تکرار مناسب طرح ریزی گردد؛ سبب حفظ انسجام می گردد.
هماهنگی و انسجام یا وحدت،نتیجه استفاده درست از اصول واجرای طراحی می باشد. ترکیب، وابسته به طرز تفکر شخص است. «جان بروکس» به عنوان طراح منظر در این باره می گوید: «درک طرح، بیان علایق و بیزاریهایفردیاز ترکیبی خاص می باشد،زیراما همگی به گونه ای متفاوت از یکدیگر نسبت به رنگها، الگوها، اشکال و بافتها واکنش نشان می دهیم.» اما راهکارهایی اساسی جهت تفکر درهنگام شروع کار وجود دارد. مباحث زیر بر هر یک از اصول منحصر به فرد طراحی و روابط آنها با اجزای موجود در ترکیب گیاهی تمرکز دارد. به خاطر داشته باشید که آنها ابزارهایی تا پایان کارو رسیدن به هدف می باشند. اصول طراحی بسیار به یکدیگر مرتبط بوده و بررسی آنها بهصورت جداگانه،صرفاً با هدف مطالعه، انجام می گیرد.
خط، فرم و توده
خط، فرم و توده به یکدیگر وابسته می باشند. خط سبب ایجاد فرم می گردد، گروه هایی از فرم نیز توده ایجادمی کنند. توده گروهی از فرمها به صورت سه بعدی می باشد. فرم و توده واحدهای ساختاری محسوب می گردند که براساس آنها خط، بافت و رنگ مشخص می گردند. توده از تعدادی فرم تشکیل می شود، فرم نیز از خط یا میر ساخته شده و هر دو نیز به وابسته سایه روشن با کران نمای گیاه مشخص می گردند. آنها همگی به یکدیگر وابسته می باشند.
خط
تنه و یا شاخه ها حجم کلی درخت یا گیاه را مشخص می سازند. حجم کلی و یا فرم یک گیاه غالباً به خطوط اصلی آن، که شکل گیاه را مشخص مسی سازد، ساده می شوند. تصویر 17 . 5 ترسیمی ازز شکل گیاه می باشد که به وسیله خطوط ساده مشخص شده است. فهم خط یک گیاه مستلزم کاهش یا خلاصه کردن آن به ساده ترین فرم آن می باشد. توجه کافی به خط طبیعی، عادت شاخه بندی یا طرح کلی یک گیاه ازجمله ابزارهای طراحی ارزشمندی به شمار می آید که شما را قادر به احساس و تشخیص روح وحالت درختان، درخچه های و گل ها می سازد.
لازمه طراح خوب بودن، ترسیم گیاهان در منظر می باشد. طرحهایی که با مداد ساده یا خودکار ترسیم شده اند به شما اجازه می دهند تا شکل گیاه را بررسی کرده و شناخت گیاهان راممکن سازد-دیدن خطوطی که فرم گیاهان را ایجاد می کند و تفکر در مورد مرحله نهاییرشد آنها نیز بر شناخت از گیاهان نقش دارند.بدین ترتیب شما حسی را برای نمایش گیاه توسعه می دهید- حالتها و احساست مختلفی که گیاهان خاص ایجاد می کند را در می یابید.
در مورد ساختار گیاه بیاندیشید. خطوط عمودی سبب حرکت چشم به بالا و پایین می شوند. خطوط افقیبا حرکت طبیعی چشم حرکت می کنند. زمستان، زمان خوبی برای نگاه کردن فرم گیاهان خزان دار می باشد، گیاهان چشمه سبز را میتوان در تمام طول سال مورد بررسی قرار داد. آیا گیاه دارای قوسی زیبا یا عادت شاخه بندی نا منظم می باشد؟ آیا حجم کلی گیاه متراکم و سنگین یا سبک و پراکنده در به نظر میرسد؟آ یا عادت رشدی گیاه مجنون،گسترده یا ایستده می باشد؟ دانش لازم جهت پاسخ گوئی به این پرسش ها در موفقیت ترکیب گیاهی تاثیر مستقیم می گذارد. کار خود را با نگاه کردن به ترکیبات گیاهی موجود در طبیعت، که موزون به نظر می رسند آغاز کنید. شاخه بندی افقی درخت سیاه آل یا زغال اخته گلده در مقابل پس زمینه ی ازدرختان کاج به طور برجسته مشخص میباشد. (تصویر 18 . 5 ). این درخت در کنار خطوط مجنون درخت نارون مجنون؛ بی نظم به نظر می رسد زیرا شاخه ها در کلیه جهات توسعه یافته اند (تصویر 19 . 5) .
یک روش ساده برای ایجاد یک ترکیب حجمی (توده ای ) گروه بندی گیاهانی است که دارای عادت شاخه بندی و طرح کلی یکسانی می باشند. عادت شاخه بندیف فرم و حجم کلی درختان غان،افرا و راش مشابه می باشد در تصویر 20 . 5، اجتماع گیاه ساحلی لوپن و آرتمیز یا به لحاظ فرم، رنگ و بافت هماهنگ می باشند.
فرم
فرم گیاه به صورت نمودار ساده ای تبدیل می گردد. عادت رشدی، فرم رامعین می سازد. فرم شامل کلیه بخشهای گیاه- شاخه ها،تنه ها، جهت رشد- می باشد. حجم کلییک گیاه تحت عنوان فرم توصیف می گردد. فرمهای درختان شامل گلدانیشکل،مطبق، ستونی، هرمی، مخروطی، ستونی پهن تاج، گرد، آویخته یا مجنون می باشد. درختچه های، فرمهای ایستاده، قوسی،نامنظم، آبشاری، گرد، نوک تیز، گسترده، یا هرمی به خود می گیرند. گیاهان پوششی و گیاهان علفی دارای فرمهای توده مسطح گیاهی، گسترده، فرش سبز، نیم تخت، ساقه های متعدد بر روی یک تاج یا نوک تیز می باشند(تصویر 21 . 5). فرم از یک گیاه منفرد تا توده ای از گیاهان، بسیار متفاوت می باشد.
فرمهای گیاهی حامل پیامهای خاصی می باشند. خوشه ای از بیدهای مجنون تصورات آب و حرکت دلپذیری را درذهن ایجادد می کند. انواع درخت بلوط شکل مجسمه واری دارند و در منظر بسیار قوی و با عظمت می باشد. سرخسها، پرآبی و رطوبت را نشان می دهند. ساکسیفراژ در نسیم تابستانی به رقص در می آیند. اندازه بزرگ درخت غول یا سرخ چوب، بی نظمی سیزاب، حرکت چمنهای زمینی، همگی بر ترکیب تاثیر می گذارند.
هنگامی که ما فرمهای گیاهی را طبقه بندی می کنیم، طبیعت بار دیگر به ما اولین اطلاعات لازم را می دهد. ساقه های عمودی سوزانی برگان با کوهستانیهای نا هموار مرتبط می باشد. سخت چوب با تاج توپی در یخ رفتهای باختر میانه امریکا غالبمی باشند و بلوطهای همیشه سبز در امتداد تپه های کالیفرنیا موج می زنند.
فرمهابه صورت هماهنگ یا نا هماهنگ می باشند. در ترکیب فرمهای نوک تیز، گرد، مخروط ها و کروی ها، مخروطی و گیاهان پهن تاج احتیاط بیشتری نیاز می باشد. تضاد های برجسته و مخلوط فرمهای متعدد، ناهماهنگ می باشند. به تصویر 22 . 5 نگاه کنید، این تصویر به تفاوت کلی میان فرم گیاهان نوک تیز،گیاهان پوششی توده مسطح گیاهی و سختی پرچین اشاه دارد. باردیگر به تصویر 23 . 5 نگاه کنید،این گیاه ستونی و درخت مجنون به لحاظ فرم بسیار متفاوت می باشند و پس از هرس بسیار جالب توجه هستند.
جهت برقراری هماهنگی در فرم و خط،تکرار های اندکی باید در فرم وجود داشته باشد. تکرار فرم در فواصل منظم ، ریتمی را در منظر به وجود می آورد و می تواند به وسیله ترکیب فرم و خط یکسان، که در طرح کاشت جریان دارد،تکرار باید جهت حفظ حرکت ریتم متناسب بوده و اجازه ندهد تا از بین رفته یا دور بشود. اگر یک گیاه مخروطی در کاشت فرمها گرد قرار گیرد،این فرم ستون از یک تاثیر بسیار زیاد برخوردار می گرددو. چشم آن را به سمت بالا، تقریباً جدا از گیاهان اطراف آن، دنبال می کند.
تکرار، دارای تاثیری خیره کننده می باشد اما باید به طور پیوسته در منظر به کار گرفته می شود. تصویر 24 . 5 قدرت فرم ستونی را در منظر نشان می دهد. هنگامی که این فرم تکرار می گردد،ازتاثیر تاکیدی آن کاشته شده و سبب تکمیل معماری می گردد. (تصویر 25 . 5)
فرم گیاهی بر انتقال و گذار که تغییرات موجود در شیب، مسیر، حالت را به وسیله ایجاد توالی حرکتی نشان می دهد، تاکید می کند. به طور مثال، عنصری ممکن است جهت ایجادتنوع و خارج ساختن منظره ازحالت ایستایی،خارج از مرکز قرار داده شدهیا ظاهری نا منظم داشتهباشد. به عکس «ای تاتی» نگاه کنید،این تصویر منزل مورخ هنر «برنارد برنسون» در «ستیگنانو» واقع در ایتالیا (تصویر 26 . 5 ) می باشد.اگر شماانگشت خود را روی درخت کاج سنگی در گوشه سمت راست و بالای صفحه بگذارید، چشمان شما در امتداد پارتر،بدون تاکید یا جذابیت، به جلو وعقب حرکتمی کند، به این طر، طرح ایستا گفته می شود که سبب جلب توجه و توقف چشم بر روی آن می گردد. شما را قادر می سازد تا مابقی طرح را درک کنید.
هنگامی گیاهان بر فضایی افقی تاکید می کنند که فر و عادت رشدی آنها با افق یا منظری مسطح مطابق بوده و آنها را منعکس سازد. در بعضی از مواقع گیاهان منفرد دارای عادت رشدی افقی می باشند- مانند درختان کویچ یا ولیک موجود در سبزه زار در ترکیبی با چمنهای موجود در سبزه زار. در بعضی از مواقع، وسعت زیادی از یک نوع گیاه در تورده ای بزرگ یا حجم کلی بر فضای افقی تأکید می کند. فضای باز که به وسیله توده ای افقی شکل گرفته است چشم شما را به سوی خط افقی هدایت می کند زیرا عنصری برای هدایت خط دید شما به بالا و پائین وجود ندارد. چشم شما در هنگام دنبال کردن فرمها، به سوی عقب یا جلو یا در وسط حرکت می کند مگر اینکه چشم بر عنصری عمودی جهت قطع مسیر حرکت آن متمرکز گردد.
توده
خط و فرم گیاه منفرد، اساسی برای ترکیب کاشت به شمار می آیند که در مقابل، سب ایجاد توده می گردند. توده در مقیاسهای مختلف وجود دارد. بستر کاشتی که در تصویر 27 دیده می شود، توده یک گونه گیاهی را نشان می دهد. گیاهان متعددی با بافتها و فرمهای متنوع همراه با تأکید بر رنگ گل در تصویر 28 – 5 به صورت توده شکل گرفته اند و تصویر 29 – 5 توده را در مقیاس وسیع نشان می دهد.
نمونه زیر یکی از نمونه های مورد علاقه من در زمینه بررسی ابتدائی فرم گیاه و توده می باشد که به صورت انتزاعی ترسیم شده است. مجموعه طرحهای موجود در تصاویر 30 – 5، 31 – 5 و 32 – 5 را بررسی کنید. طرح پلان، ترکیب را در یک بعد نشان می دهد (تصویر 30 - 5). گیاهان را براساس ارتفاع و گستردگی آنها در هنگام بلوغ در پلان قرار دهید. فاصله خطی که به وسیله کاشت گیاهان اشغال می شود را مشخص کنید، در مورد عمق کاشت در این مرحله نگران نباشید. اینک، با استفاده از برش با مقطعی که از روی ترسیم شده است، در مورد فرمهای کاشت به عنوان واحدهای متناسب یا مربع مستطیلهای که براساس طرح چیده شده اند، بیاندیشید (تصویر 31 - 5). این فرمهای دو بعدی در رنگهای فصلی نشان داده می شوند و مربع مستطیل های انتزاعی به تدریج به فرمی دلخواه تبدیل می گردند. طرح خود را در صورت لزوم از چهار جهت، برای ایجاد نمایی دلخواه ترسیم کنید. 32 – 5 همان طرح را در نمای پرسپکتیو نشان می دهد. این بعد افزوده شده، به شما اجازه می دهد تا خود را در ترکیب قرار دهید. سعی کنید خود را در حین قدم زدن در طرح تصور کنید. ایجاد پلان، برش و پرسپکتیو سبب بررسی بسیار دقیق توده گیاهی می گردد.
در کاشت توده گیاهی، اطلاعات لازم از طرح کلی پلان حاصل می گردد. کاشت گیاهان راهکارهای فضای ایجاد شده را دنبال می کند. هدف، تأکید بر اهداف طرح می باشد، اهدافی که تاکنون اتخاذ شده اند. اگر محور قوی بوده و به وسیله یک کوچه باغ که به نقطه ای مرکزی هدایت می گردد مورد تأکید قرار گیرد، در نتیجه توده گیاهی باید آن محور را دنبال کند. خطوط موجی شکل و منحنی ها قدرت خط مستقیم را از بین می برند. ردیفی از درختان، پر چینی کوتاه و یا باغچه های کناری – توده های خطی گیاهی – همگی بر محور تأکید می کنند. ممکن است نقطه گذار در پلان، فرم تأکید عمودی را که به وسیله دو درخت عمودی، درختچه های آبشاری و یا تغییری در شکل پرچین ایجاد می گردد، به خود بگیرد (تصویر 33 - 5). اگر خط یک پلان موجی و نامنظم باشد، ایجاد خط کاشتی انعطاف ناپذیر ناهماهنگ به نظر می رسد.
توده های کاشتی که فرم آنها طبیعی می باشد به توجه خاصی در زمینه فضای باز، فاصله، تنوع، سایه و توپوگرافی نیاز دارند. آرایش فرمهای طبیعی، یا از طبیعت گرفته می شود یا این فرمها به طور طبیعی ظاهر می گردند. همانگونه «گردترود جکیل» در کتاب خود «درخت زار و باغ» این مسئله را به خوبی شرح می دهد : «کاشت زینتی با کاشت طبیعی یکسان نمی باشد، اما ممکن است شخصی در زمینۀ کاشت زینتی آموزش ببیند. این درس بزرگ، اهمیت اعتدال و برعکس، سادگی هدف، مستقیم بودن هدف و ارزش فوق العاده و گرانبهای کیفیت را نشان می دهد که در نقاشی به آن وسعت نظر می گویند. زیرا زمین کاشت شبیه نقاشی یک منظر با استفاده از عناصری زنده می باشد». [5]
فضای باز بر مقیاس و فرم توده ها تأثیر می گذارد. توده بسیار بزرگ در یک فضای باز بسیار کوچک، سبب می گردد فضا خفه کننده به نظر رسد. فضای باز بسیار بزرگ همراه با توده بسیار کوچک، موجب می شود حس گم شدن یا عدم استقرار به بیننده منتقل گردد. توده باید محدوده های باز را به حالت موازنه در آورد. تاریکی باید سبب تعادل روشنایی گردد نور خورشید و سایه باید با شرایط جوی متناسب باشند. در کاشتی با مقیاس بزرگ، گیاهان تک کاشت یا منفرد سبب از بین رفتن یکنواختی سطح صفحه زمین و افزودن سایه به منظر می گردند (تصویر 34 - 5). گشودگیها، گودیها و شیبها با ایجاد نور و سایه سبب افزودن عمق و تنوع به توده های گیاهی می شوند. عمق بر نوعی راز و رمز اشاره دارد (تصویر 35 -5).
تنوع در توده، اندازه و فاصله بین درختان، درختچه ها و گیاهان پوششی را به صورت موزون تغییر می دهد. درختان کوچک با درختان بزرگ می پیوندند و درختچه ها و گیاهان پوششی با یکدیگر ممزوج می گردند. طراحان با مواد زنده، تصویری سه بعدی، خلق می کنند. اگر پستی و بلندیها، پوشیده از یخ یا کوهستانی باشد، شکل ظاهری آن باید مشاهده شده و طرح کلی و سایه روشن آن نیز باید حفظ گردد.
اگر منظر دور یا منظره فرعی جاذبه کمی داشته باشد، بر اهمیت توده ها و کاشت گیاهان در پیش زمینه افزوده می گردد. اگر، براساس تجزیه و تحلیل ابتدایی، منظره فرعی با سیمای ظاهری منظر ترکیب گردد، بهتر است پیش زمینه به صورت ساده حفظ شود. در نتیجه چشم از آنسوی سیمای ظاهری منظر، بدون آشفتگی، لذت می برد.
به طور مثال، معمار منظز «فردریک لا آلمستد» که در سال 1889 میلادی بر روی «مانتین ویوسیمتری» در شمال کالیفرنیا کار می کرد، با استفاده از تکنیک کاشت سبب افزایش آنچه که وی در منظره فرعی زیبا احساس می کرد، و تعدیل منطقه بی نظمی میان زمینه شد. «مانتین ویوسیمتری»، یکی از اولین تلاشهای آلمستد در به کارگیری اصول یک سبک منطقه ای در محدوده نیمه خشک شرق آمریکا بود. [6] مفاهیم طراحی وی، دو ویژگی زمان خود را مشخص می سازد. اولین ویژگی، اعتقاد آلمستد به ارتباط و تعامل اجتماعی ئ همدردی گورستان به عنوان مکانی طراحی شده است که در آن مردمی با اعتقادات مختلف در اندوه یکدیگر سهیم می باشند. دومین ویژگی حساسیت وی به محیط اطراف می باشد که او را به استفاده از گیاهان بومی کالیفرنیا و مدیترانه در طرح وادار می سازد. به دلیل نبود آب و آنچه که وی احساس کرد، چمنهای بومی موجود در دامنه های واقع در منطقه میانی زمین، خشن و پژمرده به نظر می رسیدند. وی مفهوم کاشتی سه ردیفی را پیشنهاد کرد. او برای پیش زمینه، محوطه چمنهای کم و صاف و ملایمی را که نگهداری آن آسان باشد و آبی که سبب ایجاد آرامش و فراغت برای غصه داران می گردد را پیشنهاد کرد. سپس وی برای منطقه میان زمینه گیاهان مدیترانه ای و گیاهان بومی، که همیشه سزاند و نسبت به خشکی تحمل بالایی دارند و برای ایده اندوه و مرگ مناسب می باشند، را پیشنهاد کرد. کاج سنگی ایتالیایی، سرو ایتالیایی، برگ بوی یونانی، درخت سرومانتری، بلوط ساحلی کاشته شدند. گیاهان در منظر مستقر گشتند، در نتیجه چشم از صفحه سبز زمین به درختان همیشه سبز بلندتر و سرانجام به دامنه های دور دست حرکت می کرد (تصویر 36 – 5، 37 - 5).
هنگام کار با خط، فرم و توده در طراحی کاشت، هر یک از گیاهان را به صورت منفرد و به صورت گروهی بررسی کنید. در مورد تأثیر کلی یک منظره کوچک به عنوان بخشی از منظری بزرگ بیاندیشید. به فرمهای گیاهی که به صورت طبیعی رشد می کنند نگاه کنید و اطلاعات خود را از طبیعت بگیرید. هنگامی که این کار انجام می گیرد، کاشت گیاهان نتیجه بخش خواهد بود، اما هنگامی که خطوط، ضعیف و فرمها، نامربوط باشند، نتایج نامطلوب و پراکنده ای حاصل می گردد.
بافت
بافت، تغییرپذیرترین و متنوع ترین ویژگی طراحی می باشد. ویژگیهای لمسی بافت از بافت نرم تا خشن، زبر تا صاف، سخت تا نرم متفاوت می باشد. بافتها به لحاظ بصری به صورت روشن تا تیره مشخص می گردند. در منسوجات، بافت نتیجه اندازه و فضای نخهایی است که در یکدیگر تنیده شده اند. در یک منظر، بافت نتیجه کیفیت سطح و اندازه گیاه در ترکیبی با فاصله ای که از آن گیاه دیده می شود، می باشد. استفاده از بافت ممکن است سبب تحریک تخیل شده، نماد قدرت و نیرو بوده، سبب ایجاد تأثیر خصوصیت خاص، ایجاد فاصله، افزایش یا کاهش فضای ظاهری، ایجاد احساس و حالت محیطی خاص یا محدود ساختن مناظر گردد. استفاده از بافت موجب ایجاد هماهنگی یا ناهماهنگی در منظر می گردد. [7] اصول تعادل، تنوع و سادگی بر بافت تأثیر مستقیم دارند.
بافت باید در پلان طراحی در تعادل باشد. نوع بافت در یک سمت محور فرضی یا واقعی باید با نوع بافت در سمت دیگر در تعادل باشد. اگر بافتی خشن استفاده می شود، بافتهای نرم و متوسط باید به میزان مناسب جهت ایجاد تعادل به کار روند. به کاشت گیاهان در تصویر 38 – 5 نگاه کنید. بافت بنفشه های فرنگی، روشن و ظریف می باشد و نمی تواند در تعادلی با بافت خشن کلم پیچهای زینتی قرار گیرد. در تصویر 39 – 5، بافتهای به ظاهر ناهماهنگ از طریق تناسب و رنگ در تعادل قرار می گیرند. اگر گروه بزرگی از بافتهای نرم به کار روند، بافتهای متوسط و خشن ممکن است جهت استقرار و پابرجایی طرح کاشت نیز افزوده گردند. در بعضی از مواقع، مردم بافتهای نرم را با نرمی و ظرافت چمنها، پرچینها و تعدادی از سرخسها و بافتهای خشن را با احساسات خشنونت و تندی مرتبط می دانند.
بافت به وسیله تنوعی از ویژگیهای گیاهی – اندازه برگهای گیاه، فاصله و سطح برگها و شاخسارها و در فصول خاص، گلها و میوه، ایجاد می گردد. گیاهان خشنی مانند گونرا؛ آکانتوس؛ و وریوسکوم سبب می گردند تا فضا کوچکتر به نظر رسد، زیرا مقیاس برگها در تناسب با فضای اشغال شده بزرگ می باشد (تصویر 40 - 5). گیاهانی با بافت نرم مانند درخت میتن و لیلکی موجب بزرگتر به نظر رسیدن فضا می شوند، زیرا اندازه برگها و سطح در تناسب با فضا کوچک می باشد. توده درختان به واسطه بافت ظریفشان، روشن به نظر می رسند.
کیفیت سطح برگها و ظاهر یا بافت آنها به وسیله هرس بسیار تغییر می کند. به دو پرچین موجود در ویلا گامبریا در تصویر 41 – 5 نگاه کنید. پرچین هرس شده به عنوان بخشی از توده، تیره تر و مجزاتر به نظر می رسد و بافت پرچین هرس نشده نرم تر است و رنگ آن نیز سبز روشن می باشد. تصویر 42 – 5 تأثیرات هرس را بر بافت نشان می دهد.
بافت تحت تأثیر تغییرات موسمی قرار می گیرد. گیاهان خزان دار در زمستان بی برگ و در تابستان دارای بافتی خشن می باشند – اندازه گل و میوه، شکل ظاهری و رنگ بر بافتهای متناوب یک ترکیب تأثیر گذار می باشند. هنگامی که درخت خزان دار عنبرسایل و یا انجیلی، گل دار می باشد، بافت آن ظریف، و هنگامی که برگ دار می باشد، بافت آن خشن به نظر می رسد (تصویر 43 – 5، 44 - 5).
به یاد داشتن این تغییرات دوره ای، مهم می باشد زیرا آنها بر موفقیت طرح کاشت تأثیر می گذارند.
فاصله نیز بر درک بافت تأثیرگذار است. حجم کلی یک گیاه به طور کامل، سبب ایجاد یک نوع بافت از فاصله دور و بافتی دیگر از فاصله ای نزدیک تر می گردد. در محل «بلوئدل ریزرو» در ایالات واشنگتن، فرمی از فاصله دور (یکی از مرزهای باغ ژاپنی) در ابتدا به صورت توده گیاهی تیره و بزرگی دیده می شود (تصویر 45 - 5). هنگامی نزدیک شدن به باغ شما می بینید که در آن توده بزرگ به تپه کوچک نرمی از کتناستر تبدیل می گردد (تصویر 46 - 5).
تصاویر 47 – 5 و 48 – 5 بررسی مربوط به بافت گیاهان را نشان می دهد. کاشت گیاهان به چهار نوع بافت طبقه بندی می گردد : نرم، متوسط، خشن و سخت یا سنگین. خطوط نرم و خشن سبب مجزا کردن بافتها در تصویر می گردند. این عمل را می توان در محل مورد نظر انجام داد. منظره ای را که توجه شما را جلب می کند انتخاب کرده و به سرعت بافت آن را از فاصله 3 متری، 30 متری و 60 متری ترسیم کرده و سپس تأثیرات بافت و فاصله را بررسی کنید.
رنگ [8]
طبیعت، منبع غایی هرگونه پالتی می باشد. هنگامی که از ما در مورد توصیف رنگ، سئوالی پرسیده می شود، ما از اصطلاحاتی مانند سبز لجنی، آبی پر طاووسی (نیلی)، زرد زعفرانی، قرمز آلبالویی استفاده می کنیم. هنگامی که شما پالت گیاهی خود را آماده می سازید، منظر موجود اطلاعات بسیار ساده ای را برای ایجاد هماهنگی رنگ ، پیشنهاد می کند. در اینجا، ظرافتهای شکل ظاهری و بافت ، سبب ایجاد آرایشهای تدریجی مختلف رنگی می شوند. رنگ پوست درخت، توالی رنگهای گرم قهوه ای و خاکستری را نشان می دهد که تنه درخت را می پوشانند. رنگ در طبیعت فقط به ویژگیهای ذاتی آن وابسته نمی باشد، تاثیرات خارجی نیز بر آن نقش دارند. غروب صورتی به رنگ گلسرخ، آبی آسمانی تیره در بامداد و شفافیت نور خورشید در بعد ازظهر تابستان، همگی تاثیرات مختلفی برگیاهان یکسان دارند .
طبیعت، اطلاعاتی را در مورد ترکیبات رنگ ، در هر فصل به ما می دهد. به رنگ جوی منظری واقع در «ویرجینیا» در طول چهار فصل بسیار دقت کنید.(تصویر 49 . 5) ،رنگ بهار باسفید، زرد کم رنگ یا گهگاهی قرمز آمیخته شده است. تابستان زمان ظهور رنگ های زرد تا سبز یا سبزتاسبز روشن زمردی می باشد پاییز فصلی است که رنگ های گرم غالب می باشند- قرمز، زرد، نارنجی- این رنگ ها، رنگ های شادابی می باشند که آخرین جلوه این فصل را نشان می دهند. در پایان ، زمستان فصل تسلط با رنگ های قهوه ای و خاکستری می باشد. ارزش رنگ در زمستان در تضاد شاخسارهای خاکستری در مقابل سوزنی برگان یا درختان زیتونی براق در مقابل برگهای قهوه ای بلوط مشخص می گردد. هر فصل تاثیر رنگی خاص خود را دارد.
استفاده نتیجه بخش از رنگ در منظر نیازمند دانشی در زمینه ی تئوری رنگ و هماهنگی رنگ می باشد. طراح باید توانایی خود را جهت تشخیص «فامها»، «ته رنگها» و«سایه ها» در گیاهان توسعه دهد. فام، تنوعی از یک رنگ می باشد، به طور مثال، رنگ قرمز ماشین آتش نشانی، قرمز خونی، قرمز گوجه فرنگی- در گیاهان، گلسرخ، شاخسارهایقرمز درخت سیاه آل یا رنگ قرمز پائیزی می باشد. درجه تاریکی در رنگ سبب ایجاد سایه می شود. با افزودن رنگ سفید به رنگی خالص، ته رنگ به وجود می آید. تعداد کمی از رنگها در حالتی خاص وجود دارند، اختلاف جزئی و تغییر، در اغلب مواقع دیده می شوند.
سه ویژگی اصلی رنگ به قرار زیر است:
1 ) رنگ فیزیکی یا قواعد ترتیب رنگ و هماهنگی رنگ
2 ) تاثیرات احساسی رنگ بر روان و خلق و خو
3 ) کیفیت رنگ یا بیان هنری زندگی و طبیعت از طریق انتخاب رنگ
رنگ فیزیکی
رنگ، به دلیل توانایی در انعکاس، جذب یا انتقال پرتوهای مختلف در اجسام دیده می شود. در نور انرژی موجود می باشد- نور خورشید، نور خیابان، مهتاب و منبع غایی کلیه نورها، خورشیدمی باشد. نور مجموعه ای از امواج کروی می باشد که از یک منبع صادر می شود. هنگامی که آنها با شبکیهچشم برخورد می کنند، احساس مشخصی ایجاد می گردد که به آن نور می گویند. این امواج به سمت بیرون و در جهات مختلف از منبع حرکت می کنند و مشمول قوانین فیزیکی انعکاس و شکست نور می باشند.
یک منبع نوری معمولاً طیفی از رنگها، نه یک رنگ تنها، را ایجاد می کند. رنگ سبز از ترکیب کلیه امواجی که قادر به ایجاد تاثیرات نور می باشند، حاصل می گردد. رنگ سیاه فاقد این امواج می باشد. شما می توانید اجزای نور سفید را از طریق عبور آن از منشور شیشه ای، که امواجی را با طول موجهای مختلف از طریق شکست نور ساطع می کند، ببینید. طول موج هر یک از امواج متفاوت از یکدیگر می باشد و آنها در زوایای مختلف می شکنند(تصویر 53 - 5). طول موجهای نور از کوتاه تا بلند می باشند. قرمز بلندترین و بنفش دارای کوتاه ترین طول موج به شمار می آیند. این طیف، اساسی جهت مطالعه در زمینه رنگ و راه حلی برای هماهنگی رنگ محسوب می گردد. رنگهای اصلی طیف، قرمز، زرد و آبی می باشند(تصویر 54 - 5)، این رنگها از مخلوط شدن رنگهای دیگر به وجود نمی آیند. مخلوط هر یک از دو رنگ اصلی به میزان مساوی سبب تولید رنگ ثانویه می گردد از ترکیب رنگهای قرمز و زرد، نارنجی و از ترکیب رنگهای زرد و آبی، رنگ سبز و از ترکیب رنگهای آبی و قرمز، بنفش حاصل می گردد (تصویر 55 - 5). از مخلوط دو رنگ ثانویه، رنگ ثالت- حنایی، خاکستری، لیمویی به وجود می آید (تصویر 56 - 5). با مخلوط شدن رنگهای ثالت رنگهای نوع چهارم- قرمز گوجه ای و زرد نخودی- ایجاد می گردد. تا زمانی که این فرآیند ادامه می یابد، رنگهای خنثی تر می شوند تا جائی که به تدریج رنگ خاکستری به وجود آید. جهت انتخاب بهترین توالی برای دستیابی به تاثیری داخواه با دایره رنگ کار کنید. بررسی دایره رنگ، اطلاعاتی در مورد ترکیبات رنگی به شما می دهد که در باغ بسیار مفید عمل می کنند.
تاثیر احساسی رنگ
رنگ یکی از عمیق ترین رمز و راز ها را ایجاد می کند که ما در هنگام بررسی رابطه میان ذهن انسان و جهانی بزرگتر و فراتر با آن مواجه می شویم. [9] رنگ دارای قدرت زیادی در افزایش احساسات و عواطف می باشد. در فرهنگهای غربی، رنگهای قرمز، زرد، نارنجی و ترکیبات آنها، در زمره رنگهای گرم قرار دارند و نماد آتش و گرما هستند. رنگ قرمز سبب تحریک، به هیجان آوردن و روح بخشیدن می گردد. این رنگ، غالباً نماد خطر ، حمله، سرزندگی، هیجان، شور و هرج و مرج می باشد. هر چه رنگ قرمز گرم تر باشد بیشتر تحت تاثیر رنگ زرد قرار می گیرد. هنگامی که رنگ قرمز در مجاورت رنگهای آبی و قهوه ای قرار می گیرد، سیرتر می شود و در بعضی از مواقع به این ترکیب «بخش سرد قرمزها که هیچگونه رنگ زرد گرمی در آن ترکیب نشده است» [10] گفته می شود. رنگ زرد، رنگ طلا ، خورشید و نماد خردو قدرت می باشد. رنگ نارنجی رنگ پاییز و شعله، نشانه نور و دانش است.
به همین صورت، رنگهای آبی، بنفش و سبز نماد آب، یخ و سایه می باشند، به این رنگها، رنگهای سرد می گویند. آبی رنگی سرد، نماد احتیاط، دوری، آرامش و انزوا به شمار می آید. آبی نشان دهنده آسمان بادوام و ثبات- آبی خالص- می باشد. این رنگ نماد آرامش و دلتنگی است. رنگ سبز تسکین دهنده ، رنگ شاخه ، چمن و رشد خوب، نماد حاصلخیزی و فراوانی می باشد. رنگ سبز برای چشم آرام بخش است. بنفش رنگ سایه ها، نماد جدیت و ابهت می باشد. این رنگ، تصاویر سوگواری، غم و معنویت را در ذهن ایجادمی کند.
کیفیت رنگ
کیفیت رنگ هر جسم در نتیجه جذب انتخابی امواج نور می باشد و به توانائی جسم در جذب تعدادی از امواج و انعکاس تعدادی دیگر گفته می شود. جهت روشن نمودن این موضوع، باید گفت که اگر جسمی کلیه طول موجها را جذب کرده اما تنها رنگ سبز را منعکس سازد، ما تنها نور سبزی را می بینیم که از آن ساطع می گردد. اگر نوری که از آن کلیه امواج قرمز حذب شده است، برجسمی قرمز بتابد، هیچگونه انعکاسی وجود نداشته و آن جسم، سیاه به نظر می رسد.اگر جسمی کلیه امواج را منعکس کرده و هیچکدام را جذاب نکند، آن جسم سفید به نظر می رسد و بنابراین تاثیر رنگ در باغ در نور خورشید نسبت به نور مهتاب تغییر می کند زیرا نور ماه از خورشید منعکس می گردد. رنگها در نور خورشید سیر و ثابت می باشند اما در نور مهتاب به رنگ آبی متمایل می گردند.
رنگها در آفتاب تغییر می کند- رنگهای روش تر درخشنده تر می باشند و رنگهای سردتر تقریباً محو شده به نظر می رسند. به طور مثال، مناطق گرمسیری و بیابانی جهت ایجاد تاثیرات به نورهای روشن نیازمند هستند زیرا کیفیتنور در این مناطق بسیار خیره کننده می باشد(تصویر 57 - 5). رنگهای ملایم یا /روشن غالباً در نور درخشنده خورشید رنگ پریده به نظر می رسند. در تصویر58 – 5 شکوفه های زرد کم رنگ اسطو خودوش روسی در مقابل گلهای زرد رنگ کروپسیس و درخت پر، کم رنگ به نظر می رسند. در مناطق معتدله ، با آسمانی ابری ، مانند شمالی غربی اقیانوس آرام و انگلستان استفاده از رنگهای گرم در مقابل آسمان خاکستری توصیه می گردد. در تصویر 59 – 5، گلهای قرمز روشن موجود در مرز قرمز در «هیدکود»برجسته می باشند در حالی که گلهای آبی و بنفش در «پلسدن لسی» تمایل دارند به عقب بروند (تصویر 60 - 5). رنگ سفید در منظر غالباً از شما دور می شود (تصاویر 61- 5، 62 -5). تصاویر 63 – 5 و64 – 5 دو منظره از «باغ فیلولی» را در کالیفرنیا نشان می دهند. یکی از تصاویر، مربوط به روزی بارانی در زمستان و دیگری مربوط به روزی آفتابی در تابستان می باشد. به تاثیر نور خورشید در سایه های مختلف رنگ سبز توجه کنید.
درک رنگ غالباً تاثیر عوامل زیر می باشد:
1 ) مخاورت گیاهان با یکدیگر
2 ) جایگزاینی رنگ
3 ) کیفیت سطح گیاه
مجاورت
درک ما از رنگ غالباً درکی نسبی می باشد. روشی که ما به یک رنگ یا رنگهای مختلف نگاه می کنیم، بسیار تحت تاثیر اجسامی است که در اطراف آنها قرار دارند. به طور مثال رنگهای مکمل ، تضاد های بسیار قویتری ایجاد می کنند. هر یک از رنگها سبب افزایش درخشندگی و شفافیت ظاهری دیگر رنگها می گردند. رنگها در مقابل مکملهای خود سیرتر به نظر می رسند. رنگها در مقابل رنگ سفید عمیق تر یا واضح تر می شوند. رنگهای روشن غالباً در کنار رنگ سفید مشخص به نظر می رسند و رنگهای تیره باعث ایجاد تضادهای شدید می گردند. رنگ سفید محدوده واقع در سایه را روشن تر ساخته در حالی که این رنگ در مقابل رنگ سیاه به گونه ای به نظر می رسد که چنان که گویی رنگ کمی وجود دارد. هنگامی که شاخه های خاکستری رنگ در مجاورت رنگهای روشن تر یا تیره تر قرار گیرند، روشن تر یا تیره تر نیز ظاهر می شوند. رنگ خاکستری بر شفافیت رنگهای روشن مجاور تاکید می کند. فامهای خالص در کنار خاکستری می درخشند و رنگهای ملایم روشن به نظر می رسند. رنگ خاکستری در کنار تیرگی رنگهای دیگر، به ته رنگ تبدیل می شود.
سبز، رنگ بر جسته موجود در باغ دارای تنوع وسیعی از رنگها می باشد. گیاهان سبز مایل آبی ، سبز مایل به خاکستری، سبز مایل به زرد، سبز زیتونی، سبز جنگلی، سبز زمردی سبب ایجاد چهار چوب، لبه ها، مرز ها و پس زمینه ها در باغ می گردند.
جایگزینی رنگ
محل رنگ جهت هماهنگی و آرایش تدریجی تصویر منظر، بسیار مهم می باشد. فاصله و فضا تحت تاثیر رنگ تغییر می کنند. رنگهای گرم فاصله را کمتر و فضا را کوچکتر می سازند. رنگ قرمز فاصله را کم می نمایاند و به سرعت بر چشم تاثیر می گذارد و سبب می گردد اجسام نزدیکتر به نظر برسند. رنگهای سرد فاصله و فضا را بزرگتر می رسازند. رنگ آبی به عقب می رود و به آهستگی بر چشم تاثیر می گذارد؛ این رنگ سبب می گردد تا اجسام دورتر به نظر رسند هنگام که سایه بر رنگ قرار می گیرد، رنگ را تیره می سازد. این مسئله به طور پیوسته در محیطهای خارجی به دلیل وجود ابرها ، درختان، درختچه ها وسازه ها دیده می شود.
سایه ونور خورشید بر رنگهای قرمز، زرد و نارنجی کمتر از رنگهای آبی، سبز و بنفش تاثیر می گذارند زیرا رنگهای سرد تر تمایل دارند در نور خورشید و سایه عقب بروند . سایه تیره یا ته رنگ، درسایه تیره تر ظاهر شده و ته رنگ روشن در نور خورشید کمر نگ به نظر می رسد.
کیفیت سطح
بافت بر رنگ تاثیر می گذارد. رنگ سطوح براق روشن تر از زمانی است که رنگ آن سطح کمرنگ می باشد. رنگ بافتهای خشن، روشن تر ظاهر می گردد. سطوح کوچک نسبت به سطوح بزرگ نور را به گونه ای متفاوت منعکس می سازند و بافت آنها تیره تر، سیر تر و قوی تر به نظر می رسد.
علاوه بر این مقیاس نیز بر رنگ تاثیر گذار می باشد در بعضی
دانلود مقاله طراحی کاشت