فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه


دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :23

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

دربارة شاعران ما محققان و ادیبان تاکنون سخن بسیار گفته اند و در این باب بسی دشواری ها را نیز آسان کرده اند . شک نیست که بعضی از آنچه آنها با دقت و کنجکاوی هوشمندانه بررسی و تحقیق کرده اند خود ارزش بسیار ندارد و گه گاه تحقیقاتشان مصداق واقعی « هیاهوی بسیار برای هیچ » شده است ، لیکن بسیاری از آن تحقیقات نیز ماده و زمینه است برای نقد و داوری درست در باب شاعران .

نکته در همینجاست که منتقد در بحث راجع به هر شاعر تا کجا باید دور برود ؟ چون در همه جا کافی نیست که نویسنده بداند چه باید بنویسد ، مواردی هم هست که مخصوصاً باید این را بداند که آنچه نباید بنویسد کدام است.

باری محققان ما با دقت و حوصله یی که غالباً در خور تحسین و گاه مایة اعجاب است دربارة بسیاری از شاعران گذشته سخن خود را گفته اند ، و اکنون نوبت نقادان است که در این باب به داوری برخیزند ، آثار شاعران گذشته را به میزان و محک درست بسنجند ونقد کنند و ارزش هریک را در عرضه گاه ادب و هنرجهانی به جا آورند . درست است که نقد امروز ما ، خاصه آنچه در روزنامه ها و مجله ها و در مقدمة کتابها بدین نام خوانده می شود ، بازاری و سطحی و آلوده به اغراض است ، اما دست کم در بارة گذشتگان هنوز آن مایه ناروایی در میان نیست و هنوز کسانی هستند که بتوانند دور از تعصب و مخصوصاً دور از جهالت عامیانه به این مهم دست بزنند . این کاری است که اکنون در ادبیات ما ضرورت دارد و شدنی است . درحقیقت امروز دیگر نمی توان آنچه را « تاریخ ادبیات » و « سبک شناسی » می خوانند از قلمرو «نقد ادبی» بیرون شمرد . چون آنچه نسل امروز از نقاد و ادیب می خواهد فهم درست شعر و ادب گذشته و قضاوت درست درآن باب است . تحقیق در سرگذشت شاعر و محیط او ، مطالعة در نسخه های موجود ازآثارشاعر ، شیوه زبان و بیان او ، و این گونه مباحث ، اگر چه در جای خود مهم است ، لیکن به هرحال جز بدان قدر که ضرورت دارد مطلوب نیست و افراط دراین بحث ها سبب خواهد شد که مردم ، خاصه جوانان ، از ادب واقعی که مطلوب آنهاست مهجور بمانند و بیهوده در جستجوی آنچه مطلوب نیست سرگشته شوند .

در این زمینه نیز از حاصل کار محققان بهرة بسیار گرفته شده است و اگر در نقد هنر و اندیشة شاعران تازگی هایی درآن هست جای آن دارد که توجه بدان عذرخواه نقص هایی باشد که ضعف و نقص بشری در کمتر اثری اجتناب از آن را ممکن نشان می دهد . امید است که این مجموعه برای جوانان و دانشجویان فهم شعر گذشتگان را تا حدی آسان کند و دست کم شوق و علاقه به شعر و ادب را در آنان بیفراید .

ابوالقاسم فردوسی که بود ؟

اگر روزی سال شمار تفصیلی فرهنگ و تاریخ ادبی ایران تنظیم شود ، می توان ملاحظه کرد در سال 329 هـ . ق / 940 م . وقایع مهمی روی داده که آن را به صورت یک نقطه عطف سزاوار توجه درآورده است . از زمرة این حوادث مهم و قابل توجه مرگ رودکی پدر شعر فارسی و ولادت فردوسی استوانه به همانند زبان و ادب فارسی است . در شاهنامه و هیچ یک از منابع مربوط به سرگذشت او ، از سال دقیق ولادت شاعر سخنی به میان نیامده تا برسد به روز آن ، اما بارها در شاهنامه به سئوال های عمر هر آینده ای آن در مقاطع مختلف اشاره شده است و گاهی هم به روزهای ویژه ای از سال ، به طوری که محققان توانسته اند با این قرائن سال ولادت او را که همان سال 329 باشد معین کنند و ایضاً روز آن را با این حال در مورد همین سال ولادت هم تردیدهایی وجود داشت ، کما این که تا چند سال پیش سنگ قبر فردوسی هم ، که به وسیله انجمن آثار ملی تهیه شده بود ، سال 323 را زمان ولادت او نشان می داد . در تحقیقی که اخیراً یکی از محققان ایرانی در خارج از کشور انجام داده است با قرائن تاریخی و گاه شماری روز سوم ژانویه 940 میلادی ( برابر 329 هـ ) سال و روز دقیق ولادت شاعر حماسه سرای توسی در تاریخ ادبیات ایرانی ثبت شد . از کودکی و نوجوانی شاعر آزاده توسی هیچ اطلاعی در دست نیست ، از قرائن پیداست که این سالها مقارن بوده است با ؟؟؟؟؟؟ که گروه دهقانان به ضرورت از پیش متشکل تر و بیدارتر بودند ، زیرا زمزمه مخالف با فرهنگ و میراث ایرانی رو به گسترش بود و به منظور حفظ دستاوردهای فرهنگی و ابقای تاریخ و سرگذشت قوم ایرانی نیاز به یک بسیج همگانی بیشتر از پیش احساس می شد .

در این سالها خداوند شعر و حماسه فارسی به دلیل مال و مکنت خانوادگی و به رغم ناسازگاریهایی طبیعی و خشک سالی های پیاپی ، از نظر مالی دغدغه خاطری نداشت و
می توانست با مطالعه و تحمل دریافت ها و دستاوردهای فرهنگی موجود در شهر و خانواده خویش به تحکیم بنیان های فکری و عقیدتی خود بپردازد . نام او لقب ابوالقاسم و شهرت شاعریش فردوسی ضبط شده است و با عنوان ابوالقاسم فردوسی به شهرتی عالم گیر
رسیده است . اینکه برخی از منابع قدیم و یا جدید نام او را حسن یا منصور و نام پدرش را علی نوشته اند چیزی به اعتبار شاعری وی نمی افزاید ، فردوسی دهقان و دهقان نژاد بود ، بنابراین در یک خانواده فرهنگی و اهل معرفت پابه عرصه وجود گذاشته بود . و علاوه بر نانی که بر سفره خانواده گی خود داشت ظاهراً در پلاژ و تابران طوس آموزش های رسمی لازم را هم دید و زبان و فرهنگ نیاکان را هم فرا گرفت . برخی قرائن حاکی از آن است که فردوسی زبان پهلوی را ، که دیگر در زمانه وی رواج عام نداشته ، نیز می دانسته است . می توان پنداشت که او با عربیت و مطالعه ؟؟؟؟؟ شعر عرب هم انسی داشته است ، هرچند که از نشان دادن گرایشی و ابراز این مطلب به دلایل متعدد فکری و فرهنگی ، نمی توانسته است خشنود باشد ، که از شاهنامه برمی آید که او به دانش های زمانه خود ، از حکمت وفلسفه و ریاضی گرفته تا نجوم ، موسیقی و طب ، نیز در حد لزوم و اندکی بیشتر وقوف داشت است ، از شعر فارسی / تاریخ / افسانه و همچنین معارف دینی اسلامی بر ؟؟؟؟؟ تشیع دیگر سخنی نمی گوئیم . زیرا که ؟؟؟؟؟ بر بدیهیات خواهد بود ، در آن سالها که با ایام جوانی فرزانه توسی ، برابر بود به رغم آن گروه تازی مآب و متمایل و پشت گرم به دستگاه خلافت بغداد از فرهیختگان ایرانی ، دسته انبوه ایران گرایان و
بی علاقه به ارتباط با بغداد ، ترویج و گسترش بنیان های فرهنگی قومی را وجهه همت قرار داده بودند  امرای سامانی و وزیران و مشاوران ایران دوست آنان ، که هنوز دستگاه و قدرت قابل توجه ای داشتند ، از زمزمه این گروه ؟؟؟؟؟؟ که اقدامات آنان را برای کاری که فردوسی باید پیش می گرفت هموار می کرد . فردوسی 17 ساله بود که ابومنصور محمد ابن عبدالرزاق حاکم توس ، که او نیز دهقان نژاد بود ، از وزیر و پیشکار خود ابومنصور ؟؟؟؟؟ خواست تا خداوندان کتب را از دهقانان ، فرزانگان و جهان دیدگان از شهر ما بیاورند . و بنشانند تا کتابهای و کارنامه شاهان و زندگانی و اقدامات هریک را از هرجا که بود فراز آورند و کتابی به نام شاهنامه گرد کنند این شاهنامه منصور که ثمرة کوشش و اعتقاد ابومنصور عبدالرزاق بود و بعدها به پای همین کوشش به نام او به شاهنامه ابومنصوری نام بردار گردید ، در واقع راه را برای فردوسی هموار کرد و برق از چشم همت او ربود . ابومنصور سرانجام به سال 351 هـ . درحالی که سپهسالار سامانیان و والی خراسان بود / در جنگی ناجوانمردانه کشته شد و از آن پس تا حدود 30 سال خاندان ترک نژاد سیمجوری بر خراسان فرمانروایی یافتند ، بی شک فردوسی در این سالها مثل هر دهقان آزاده دیگری نگران سرنوشت ایرانی و تاریخ و فرهنگ سرزمین خویش بوده و از اختلاف ها و نادانی ها و بی فرهنگی ، این که به برکناری و انزوای خاندان عبدالرزاق و روی کار آمدن بیگانگان انجامید در رنج بوده و ما چه می دانیم شاید برای آن تدبیرهایی اندیشیده بوده است . بنابراین آغاز به نظم شاهنامه متعاقب این حوادث می توانسته است به عنوان یک واکنش فرهنگی و قوی در برابر سلطه غلامان ترک و اتحاد و اتفاق آنان با تازیان معارض با فرهنگ ایران قلمداد گردد . فردوسی دراین سالها برای تعهد چنین امری خطیر قدری جوان بود بنابراین ، ابتدا دقیقی شاعر چیره دست و گشاده زبان که او هم جوان و همشهری فردوسی بود ، شاید به ناسزا و در حدود سال 365 هـ  . نظم شاهنامه منثور را آغاز کرد و پس از سرودن یک هزار بیت از حماسه ملی ایران ، به ناگهان درجوانی به دست یکی بندبر کشته شد . و کار نظم خداینامه نافرجام ماند . از این هزار بیت سروده دقیقی ، که فردوسی آن را در شاهنامه خویش ماندگار و جاودانه کرده است و نیز قراینی که از سرگذشت دقیقی بدست می آید ، چنین پیداست که اگر او زمان می یافت و می توانست به کار خود ادامه دهد ، شایستگی لازم را برای نظم شاهنامه نداشت . این بود که ضرورت نظم این کتاب به عنوان پیامی همگانی و ملی بر فردوسی نهیب زد و او را به ادامه راهی که دقیقی در پیشی گرفته بود ، برانگیخت چنین بود که دهقان زاده توسی وقتی پا به حوالی 40 سالگی می گذاشت خود را برای تعهد این وظیفه سنگین آماده دید و با نگرانی از اینکه مبدا زندگانی و دارایی اش ، در صورت درنگ بیشتر به این کار وفا نکند ، مردانه قدم پیش نهاد به این ترتیب که آن ؟؟؟؟؟؟ ملی در هیبت خوابی که دید به او نهیب زد و وی را بر آن داشت که از حدود سال 370 هـ . جدی کار نظم شاهنامه را دنبال کند .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه

دانلود مقاله کامل درباره فردوسی و شاهنامه

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره فردوسی و شاهنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره فردوسی و شاهنامه


دانلود مقاله کامل درباره فردوسی و شاهنامه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :33

 

فهرست                                                                                                 صفحه

مقدمه :                                                                                                    5-2

(در باره ی فردوسی وشاهنامه)                 

زن در تعبیر شاهنا مه                                                                             10-6

فرانک مادر فریدون                                                                               12-11

رودابه                                                                                                 16-13

تهمینه                                                                                                 19-17

سودابه                                                                                                   23-20

نتیجه                                                                                                          24

چکیده                                                                                                     26-25

منابع  و مآخذ                                                                                               27

 

مقدمه                     

درباره ی فردوسی وشاهنامه

 حکیم ابوالقاسم فردوسی از ستارگان قدراوّل آسمان ادب وفرهنگ ایران است که در دوره های گذشته ی تاریخی،با کتاب گرانقدرخود شاهنامه،درمیان مردم شهرت یافته است واز غایت روشنی بعدها زندگی اودرغباری از تیرگی وناشناختگی فرورفته است.فردوسی را همگان می شناسند امّاحیات و کارواندیشه او،چنانکه بوده،برهیچ کس روشن نیست.

 قدیمی ترین کتابی که به نام فردوسی واثرجاودانه ی او اشاره می کند،تاریخ سیستان[1] متعلق به نیمه ی قرن پنجم است ومفصّل ترازآن چهارمقاله ی نظامی عروضی[2]که درسال550 هجری یعنی نزدیک به یک قرن و نیم پس ازفردوسی تأ لیف شده است.

اطّلاعات  تاریخ  سیستان  درباره ی فردوسی ا ز چند سطر نمی گذرد آنچه درچهار مقاله درباره ی وی آمده است ،ومتاسّفانه به کتاب های دیگر نیز راه یافته،مانند بسیاری ازاطّلاعات دیگرآن کتاب توأم با داستان پردازی و فاقد اعتبار لازم تاریخی است.

آنچه درباره ی فردوسی به کمک قراین و نشانه های تاریخی از شاهنامه بدست می آید و تا حدودی می توان به صحّتش اطمینان داشت ،این است که وی در یکی از سال های329 یا330 هجری ،یعنی همان سال هایی که شمع زندگانی رودکی                 سمر قندی‹‹ شاعر تیره چشم و روشن بین ››عصر سامانی خاموشی می گرفت،در منطقه ی طوس(شاید قریه ی باژ یا فاز کنونی) به دنیا آمد.از خانواده و کسان او اطّلاع چندانی در دست نیست ؛ همین قدر می دانیم که وی از نجیب زادگان طوس بود  واز خود املاک واموالی داشت،به طوری که می توانست از درآمد ملک موروثی نزدیک به دو بهره از حیات بارور خود را در رفاه نسبی بگذراند.

نجیب زادگان ایرانی تباردرروزگارفردوسی طبقه ای صاحب مقام ودارای امتیاز اجتماعی خاصّی بودند که به ‹‹دهقانان›› شهرت داشتند؛وعبارت بودند از گروهی از نجبای درجه ی دوم که از امور لشکری به دور بودند وتنها خود را به دفاع از ارزش های قومی وهمچنین ولایتی که درآن پای بند بودند،می دیدند.

این طبقه در هروقت وزمان نزد معلمان دینی به خوبی تربیت وتهذیب می شدند وحافظ سنت وفرهنگ ایرانی بودند،چنان که پس ازسقوط امپراطوری ساسانی روایات تاریخی وداستان – های ملی ایران را حفظ داشتند وسینه به سینه به نسل های بعد از خودمنتقل می کردند.

نام او وپدرش در نخستین ترجمه ی شاهنامه به زبان عربی که در حدود سال620   هجری صورت گرفته[3]،منصوربن حسن وکنیه ولقب شاعری اش بنا برقد یمی ترین مآخذ، یعنی تاریخ سیستان وچهار مقاله ابوالقاسم فردوسی امده است ودر این تردیدی نیست.

از کودکی ونوجوانی فردوسی اطّلاع چندانی ازشاهنامه به دست نمی آید،امّا ظاهراً بین سی و پنج تا  چهل  سالگی بود که  دقیقی شاعر حماسه پرداز وهم ولایتی او، که نظم  روایات ملّی ایران را چند سال پیش آغاز کرده بود،درسن جوانی به دست غلامش کشته شد وفردوسی بر آن شد که کار ناتمام اورا دنبال کند.

دراین کارجوانمردی ازدوستانش به تشویق اوهمت گماشت وخداینامه ی منثور را که دربرگیرنده ی تاریخ شاهان قدیم ایران بودوچندسال پیش ازآن به  امرابومنصورمحمدبن عبدالرزاق طوسی فراهم آمده بود دراختیارش گذاشت وفردوسی ازروی آن سرودن شاهنامه را آغاز کرد.

هنگامی که فردوسی تقریباً پنجاه وهشت ساله بود وبیش از دو ثلث کتاب خود را به نظم درآ ورده بود، محمود غزنوی درسال 387هجری به جای پدرنشست وباافزودن قلمروسامانیان وصفاریان به محدوده ی فرمانروایی پدر،امپراطوری وسیعی در شرق وشمال شرق ومرکز ایران آن روز به هم زد.فردوسی که بر اثرمرور زمان وعدم رسیدگی لازم ونیز خشکسالی های پیاپی املاک خود را یا از دست داده بود ویابر سر کار نظم شاهنامه گذاشته بود، در اواخرعمر براثر تنگدستی  و یا به سبب آن که تقدیم آن را به  پادشاهی مقتدر برای  بقای  کتاب خود لازم می دید،به این اندیشه افتاد که شاهنامه را به نام محمود کند.اما نظر به اینکه شاهنامه اثری ایرانی بودوبه کام ترکان تلخ آمد ودیگراینکه فردوسی شیعی مذهب ومحمود سنی متعصب بوده است ودرشاهنامه چنان که توقع می داشته ازوی  ستایشی به عمل نیامده است همچنین به سبب شعرناشناسی محمود وحسد  حاسدان ،این کتاب  مقبول طبع سلطان غزنه  واقع  نشد و قدرکار بزرگ استاد طوس نادیده گرفته شد وپاداشی که شایسته ی این اثر عظیم و رنج سی ساله ی او بود به وی نداد.از این رو فردوسی ناکام ورنجیده خاطرسال های آخرعمرخود را در تنگدستی وضعف قوا وبیماری وتنگدلی گذرانیدوسرانجام درحالی که نزدیک به هشتاد سال داشت به سال 411هجری در گذشت ودر زادگاه خود طوس به خاک سپرده شد.

 فردوسی  در اواسط کار (شاید سال 394) به دلایلی که پیش از این گفتیم  تصمیم  می گیرد شاهنامه را به نام محمود کند،وبرای نخستین بار در پایان داستان کیخسرو[4] وپس از آن درچند جای دیگر از او به نیکی یاد کر ده است.

درعرصه ی معتقدات دینی،فردوسی روشن بینانه راه اقلیت بر حق رابرگزیده است.مذهبش شیعه ی معتزله وشیوه ی فکری او شعوبیه[5] است.همین روشن بینی حکیمانه سبب شده است که مناقشات نژادی را با معتقدات مذهبی نیامیزد. در مقدمه ی  کتاب  پس از ستایش  پیامبر اسلام دلبستگی وشیفتگی خود را به خاندان پیامبر این گونه آشکار می کند:

فردوسی ، روشن اندیش شیعه مذهب و باورمند مخلص مولای متقیان، و نیز شیفته فرهنگ ایران است. به یک معنا شاهنامه تجلی  گاه عناصر یاد شده می باشد ، وپیکار نامه ای است که دریک زمان در دو جبهه به کوشش ایستاده است. بنابراین گزافه نیست ، اگر بگوییم،آنچه را که زبان واندیشه ایرانی می توان نامید،یک جااز خامه ی حکیم دشت طوس تراوش کرده است.

بی هیچ گمانی فردوسی،برجسته ترین شاعرایران است.کاربزرگ اویعنی شاهنامه منظومه ای است  که زیر بنای آن اصا لت رنج آدمیزاد است. به حیث چنین شالوده ای همواره عامه ی مردم آن را خوانده اند وجان تشنه ی خود راازسرچشمه ی لایزال بینش فردوسی که از ملتقای قضیلت وایمان ترکیب یافته است بی دریغ سیراب کرده اند.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فردوسی و شاهنامه

دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه فردوسی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه فردوسی


دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه فردوسی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :79

 

بخشی از متن مقاله

شاهنامه فردوسی

شاهنامه فردوسی که در حدود پنجاه هزار بیت دارد، شامل قسمتهای اساطیری و داستانهای تاریخی و ملی است. این اثر جاویدان بر اثر نفوذ شدیدی که میان طبقات مختلف ایرانیان یافت در همه ادوار تاریخی مورد توجه بود، چنانکه همه شاعران حماسه سرای ایرانی تا عهد اخیر تحت تاثیر آن بوده اند، بدین ترتیب فردوسی را زنده کننده مجدد و بزرگی دیرین ملت ایران و نگاهدارنده زبان، فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانی و برگزیدة جاویدان اتحاد ملی ایران باید دانست.[1]

فردوسی حدود چهار هزار بیت درباره پادشاهی انوشیروان سروده است که در این‌جا به بررسی اشعار وی پرداخته می‌شود:

بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:

پادشاهی انوشیروان چهل و هشت سال بود. انوشیروان پسر قباد چون به تخت نشست اندرزهایی به ایرانیان داد وگفت : جملة‌ هستی به فرمان خداست و … [2] کسری مردم را به دادگری خود نوید داد و کشور را به چهار بخش تقسیم کرد و باژ را تقلیل داد و آن را در سه قسط وصول کرد.[3]

شاهان،‌ به ویژه شاه چین و هند که آوازة‌ او را شنیدند باژ را پذیرفتند و فرستادگانی به درگاهش گسیل داشتند. انوشیروان آنگاه به اطراف و اکناف کشور خود سفر کرد و به گرگان و خراسان و آمل رفت و به کوهی رسید که جای فریدون بود، و در آنجا بود که آگاه شد ترکان چه ستمهایی به مردم روا می دارند سپس فرمان داد تا دیواری عظیم بنا کردند و راه ترکان را بستند. آنگاه به هندوستان رفت و مورد استقبال گرم قرار گرفت و از آنجا به سرکوبی بلوچان و گیلانیان- پرداخت و از آنجا به پایتخت خویش (‌مداین ) مراجعت کرد.[4]

 

[1] حقیقت ، عبدالرفیع، فرهنگ شاعران زبان پارسی، 1368 ، ص 431.

[2] دبیر سیاقی ، سید محمد ، نامورنامه باستان، 1379 ، ص 17.

[3] همو ،‌ همان، همانجا ؛ ثعالبی مرغنی، حسین بن محمد، شاهنامه کهن، ترجمه سید محمد روحانی، 1372، ص 348.

[4] رستگار فسایی، منصور ، فرهنگ نامهای شاهنامه ، جلد دوم، 1379،‌ ص 786-785.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه فردوسی

دانلود مقاله کامل درباره شرحی پیرامون شاهنامه فردوسی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره شرحی پیرامون شاهنامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره شرحی پیرامون شاهنامه فردوسی


دانلود مقاله کامل درباره شرحی پیرامون شاهنامه فردوسی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :33

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

سالهای سال است که از مرگ خداوندگار خرد و آگاهی می گذرد، سالهای سال است که حکیم بزرگ توس رخ در نقاب خاک کشیده است و جان نورانیش را به عالم بالا پرواز داده است، اما همانگونه که خود می گوید «نمیرم از این پس که من زنده ام… گواهی که نمرده است و هنوز هر ایرانی آزاده ای با شنیدن سخن نغزش جانی تازه می گیرد و اندیشة بلند و نیکش را ستایش می کند.

گزیده حاضر نگاهی دارد به ده عنوان کتاب، که طی چند سال اخیر پیرامون فردوسی و شاهنامه انتشار یافته است، ذکر یک نکته اینجا ضروری می نماید و آن اینکه اگر مشت را نمونة خروار بدانیم باید بر افول شاهنامه ؟؟‌معاصر گریست، چرا که منابعی که ما به صورت تلخیص ذکر کرده ایم یا مشاهدة دیگر عناوینی که این تحقیق بهانه ای شد تا مطالعه شود و در اینجا نیامده است این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که راستی ماچقدر در کنه مطالب شاهنامه غور کرده ایم و به چه میزان «جزره رمز معنی برده ایم» و راستی آیا حق شاهنامه و فردوسی این است؟ گاهی تألیفاتی مشاهده می شود که انسان از این که حتی نام فردوسی بر پشت آنها حک شده است شرمسار می شود. به امید روزی که شاهنامه پژوهی بی هیچ غرضی در خدمت تجلی اندیشه والای فردوسی درآید.

این اثر مقدمه مترجم، پیشگفتار و مقدمه مولف و نه فصل را شامل می‌گردد. در مقدمة مترجم، او پس از توضیحی کوتاه پیرامون فردوسی و شاهنامه به شیوه‌ی پژوهش پروفسور بویدسن اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که او معتقدست اتکا به منابع مکتوب به تنهایی نمی‌تواند ما را به شاهنامه‌ی فردوسی رهنمون گردد. منابع شفاهی گرفته و خود روایات را حسین اجرای نقالی دیده و شنیده است.

در پیشگفتار، اینگونه بیان می‌کند که موضوع اساسی کتاب این است: که «چگونه می‌توان یک شکل از ادبیات کلاسیک را تداوم یک سنت شفاهی پیشین دانست؟» دیویدسن معتقدست که شاعر در این کتاب در حقیقت به مفهوم پادشاهی اعتبار می‌بخشد بدینصورت که شاعر پا پروردن و اعتبار بخشیدن به پهلوان در مقدمه شاعر (که خود فردوسی ست) و پهلوان (رستم، کسیکه ذدر ذهن ما شخصیت‌های حماسی و اساطیری را تداعی می‌نماید) را محور اصلی کتاب حاضر بر می‌شمرد.

نویسنده معتقدست که منظور اصلی این کتاب نه زندگی نامه‌ی شخصی فردوسی است و نه «تاریخی» که می‌توان از خلال شاهنامه نگاشت. بلکه منظور شعری‌ست که زندگی شاعر نمونه‌ی آن است و داستانی‌ست که شاعر روایت می‌نماید آن هم شعری که آمیز‌ه‌ای است از تاریخ و اسطوره.

در مورد رستم با شخصیتی روبرو هستیم که مخلوق شاعرانه‌ای از نوع اساطیر به نظر می‌آید، نه یک واقعیت تاریخی.

همچنین نویسنده اذعان می‌دارد که در این تحقیق نظری مخالف نظر نولد که و سایر متخصصان ایران شناسی که روایات رستم را خارجی و یا داخل شده در سنت پادشاهان می‌دانند – مطرح می‌گردد.

در ادامه‌ی مقدمه با نگاهی اجمالی به نکات برجسته‌ی چهار سلسله‌ی امپراتوری ایران قبل از اسلام یعنی پیش ادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانی بیان می‌کند که دو سلسله‌ی اول، بخصوص اول، ریشه در اساطیر دارند و دود درمان بعدی، تاریخی‌اند.

در فصل یک، پیرامون اعتبار فردوسی که خالق تنها حماسه ملی معتبر ایران است به بحث می‌پردازد و به سخت ژول مول در این باره اشاره می‌نماید که ماهیت شاعر و پهوان را نشان می‌دهد. ژول مول می‌نویسد: فردوسی چنان تجلیلی از زندگی رستم کرده است که دیگر هیچ نویسنده ایرانی نمی‌تواند پس از او اینگونه در این باره قلم بزند.

«فصل دوم درباره‌ی « اعتبار شاهنامه فردوسی» است. و در اثبات اعتبار شاهنامه شاعر و پهلوان به بقای آن استدلال می‌نماید و معتقدست که برای مشخص شدن برتری فردوسی بر سایر سرایندگان حماسه ملی نیازی نیست ضوابط امروزی شعری خود را به کار گیریم بقای شاهنامه‌ی فردوسی نشانه‌ای روشن بر برتری فردوسی و شاهنامه‌اش بر سایر شاهنامه‌هاست و بقای آن باعث شد، تا هیچ کس برای بازگویی روایت شاهنامه طبع آزمایی نکند.

«میراث شعر شفاهی» فردوسی فصل سوم را تشکیل می‌دهد. در این فصل مولف بیان می‌کند که شاهنامه‌ی فردوسی ادامه‌ی سنت شفاهی در کسوت مکتوب است اما مستقل، و نشانه‌ی بسیار مهم مستقل بودن نقالان از شاهنامه‌ی فردوسی را در مطالب زیادی می‌داند که در سنت روایات شفاهی هست در حالی که در هیچ یک از ادبیات حماسی شناخته شده وجود ندارد.

در فصل چهارم که عنوان آن «کتاب شاهان، حماسه‌ی پهلوانان» است و مولف در اینجا بر این باورست که این دو گانگی می‌تواند در قالب نوعی سنت داستانسرایی وجود داشته باشد، سنتی که باورهای مردم درباره‌ی شاهان را با باورهای پهلوانان به هم می‌آمیزد. در این فصل به تمایز این دو مقوله و روشنفکری پیرامون هر یک پرداخته می‌شود.

و فصل پنجم با عنوان «شاه و پهلوان»  تا حدی ادامه‌ی فصل گذشته است بر سازگاری مفهوم ایرانی «کتاب شاهان» با «حماسه‌ی پهلوانان» تأکید می‌کند و تلفیق حکایات پادشاهان داستان‌های پهوانان، بخصوص رستم، در عهد ساسانیان و حتی قبل از آنان، در زمان اشکانیان، را به سنتی ملی تعبیر می‌نماید و در ارائه‌ی این استدلال، جزئیات بیشتری را از اساطیر یونان باستان درباره‌ی رابطه‌ی بین اریستئوس به عنوان پادشاه و هرکول به عنوان پهلوان اضافه می‌نماید.

«رستم، پاسدار حکومت» موضوع فصل ششم است در این فصل از رستم به عنوان پاسدار حکومت یاد می‌کند و در بررسی موضوع رستم او را جزئی جدایی ناپذیر از خود مفهوم پادشاهی می‌داند که به تنهایی فتنه را دو می‌کند و در دفاع و تخت موظف به حمایت از پادشاه‌ست حتی اگر شاه، او را برسد جمعیت و در حضور همگان سرد و بی آبرو کرده باشد. همانطور که خود نیز بر تاج بخشی‌اش اذعان می‌دارد:

منم گفت شیر اوژن و تاج بخش

به درشد به خشم‌اند آمد به رخش

فصل هفتم «موضوع پدری پیشرش و نارس در داستان رستم و سهراب»‌است در این فصل مولف بعد از گزارشی به اجمال از داستان رستم و سهراب، به داوری می‌نشیند. و معتقدست که رستم فقط کاری را که مجبور به انجام آن بود، کرد زیرا هر چه باشد او مدافع تاج و تخت ایرانی‌ست و باید پیوسته متناسب با عنوان خود، تاج پخش، عمل کند، اگر چه شایستگی لازم جهت شاهی را داراست.

هشتمین فصل («دیوسکوریسم» بین پدر و پسر، سرمشقی برای اقتدار در شاهنامه) است.

است. واژه‌ی دیوسکوریسم از نام یونانی Dioskouroi به معنی «فرزندان آسمان» گرفته شده و به دو قلوهای ملکوتی گفته می‌شود که در اساطیر و آیین یونانی به کاستر و پلی دیوکس معروفند. او نوعی مکمل بودن را در رفتار دوقلوها می‌یابد؛ اگر یکی تمایل به ستیزه جویی و جنب و جوش دارد، دیگر منفعل و کم تحرک است و در انی مبحث بر همین جنبه‌ی پدر و پسر بحث شده است.

«بزم و رزم» به عنوان فصل پایانی‌ست که مولف آنها را بهترین مناسبت برای شاعر و پهوان بر می‌شمرد در شاهنامه معمولاً پهلوانان شخصیت‌هایی هستند. جنگجو که به دو کار علاقه‌ی خاص دارند: بزم و رزم.

بزم قالبی است برای بازگو کردن داستان ماجراجویی‌های رزم آوران یعنی جنگیدنشان، و این قالب بهترین مناسبت است برای بیان اقتدار شاهانه از طریق قابلیت‌‌های پهوانی و مهارتهای شاعرانه.

در سخن پایانی، مولف. تلاش فردوسی را تلاش شاعرانه‌ای بر می‌شمرد که یک بار دیگر و بطور کامل حماسه‌ی پهوانان را با کتاب شاهان در هم در آمیخته و وحدت هنرمندانة حاصل از این در آمیختن مدیون کهن‌ترین سنت‌های اساطیری است که بازگو می‌کنند چگونه یک پهلوان، فرد پادشاه ولی نعمت خود را نجات داده است.

(پایان شاعر و پهلوان)

بلور کلام فردوسی، رحیم رضازاده ملک، با همکاری دو انتشارات کلبه و فکر روز، سال 1378.

اثر حاضر بعد از یادداشتی کوتاه پیرامون فردوسی و سبب نظم شاهنامه و شرحی پیرامون دقیقی همراه با ابیلاقی از شاهنامه آغاز شده و به هفت موضوع در شاهنامه می‌پردازد.

دربخش اول با نظر به شاهنامه و پادشاهی جمشید و اقدامات و کارهای انجام گرفته درعصر او طبقات اجتماعی دوران ساسانیان را بر می‌شمرد که در عصر جمشید به چهار دسته‌ی کاتوزیان (زاهدان و عابدان)، نسودیان سپس به نظر محققین و پژوهشگران مختلف که به این موضوع پرداخته‌اند و در جهت یافت ریشه‌ی این واژگان کوشیده‌اند می‌پردازد و در این‌باره به گفتار محققینی چون: میرزا عبدالحسین‌خان بردسیری، پورداوود، معین، بهار را در کنار هم قرار داده و سپس تک تک درباره‌ی هر یک گفتگو می‌نماید.

در بخش دوم به موضوع «تأسیس نورور جمشیدی» می‌پردازد و ابیاتی را که فردوسی در آغاز داستان‌های شاهنامه، در پا پادشاهی جمشید، شهریار پیشدادی، در جایی پس از برشمردن نهادها و کارهای او می‌سراید، می‌آورد. سپس این ابیات را که تعداد آنها 10 بیت بیشتر نبود در چاپ‌های گوناگون شاهنامه‌های مختلف مسکو، ژول مول، بروخیم، رمضانی و امیرکبیر بررسی می‌کند و تفاوتهای گوناگون واژگانی و کاستی و فزونی ابیات را مطرح می‌نماید و در پایان بخش، صورت صحیح و معقول ابیات را به توالی منطقی می‌آورد.

بخش سوم «چو اردیبهشت آفتاب از بره» است که مصرعی از بیتی است که ارجاسب در نامه‌ای خطاب به گشتاسب می‌نویسد:

چو اردیبهشت آفتاب از بره

همی تافتی بر جهان یکسره

مولف نظر پژوهشگران مختلف را در مورد اشکالی می‌آورد که به اذعان آنان در یان بیت وجود دارد به این منظور که این بیت، یک اشکال در تاریخ تألیطف منظومه ایجاد می‌کند. این بیت  جزو گشتاسبنامه‌ی دقیقی به حساب می‌آید و چنین می‌نمایاند که در زمان دقیقی و تاریخ نظم شاهنامه‌ی او، ماه اردیبهشت در موقع بودن آفتاب در برج حمل می‌افتاد، در صورتی که در تاریخی که تألیف شاهنامه در آن حدس زده می‌شود اردیبهشت ماه از 7 شور تا 6 جوزا واقع می‌شد.

مولف نظزر پژوهشگرانی همچون سید حسن تقی زاده ذبیح الله بهروز، علی حصوری، منصور رستگار را می‌آورد که یکی از نظریات حسن زاده را نقل نمودیم.

موضوع بخش بعدی «سیمرغ و سیندخت» است. موازن بخش مولف ابتدا ماجرای دو سیمرغ در شاهنامه را مطرح می‌نماید. اولی سیمرغی‌ست که اسفندیار با نیرنگ در خوان پنجم او را از پای در می‌آورد و دومی پرونده‌ی زال و به دنیا‌ آورنده‌ی رستم، آموزنده‌ی راه مرگ و موضع خطر پذیر اسفندیار به رستم است یعنی بخرد است و چاره‌گر و پزشک و با آدمیان سخن می‌گوید و این سیمرغ دوم بسیار عجیب و صاحب اعملای خارق العاده و موضوع اصلی بحث مولف در این بخش است.

«زن بارگی بهرام گور» موضوع بخش پنجم کتاب حاضر است و ماجرایی از بهرام گور و برخورد او با چوپانی در بیشه در هنگام تبخیر که در شاهنامه آمده، می‌آورد. از چوپان در مورد صاحب گوسفندان می‌پرسد و متوجه می‌شود که از آن صاحبی با مال و تکمین‌اند که دختری زیبا و نیز در خیلی خویش دارد. یکی از موکبیان بهرام نظر به شناختی که از بهرام داشته به همراهان در مورد حرکت به سوی صاحب گوسفندان و خواستگاری دخترش برای شاه را سخن می‌گوید و این سخن توسط مولف در 8 بیت از شاهنامه فردوسی نقل شده و سپس مولف به داوری و بحث پیرامون واژگان و ترتیب ابیات نشسته و در پایان بیتی را نیز از شمار ابیات، که اضافه به نظر می‌آمده، کاسته است.

 بخشش ششم به «شمار ابیات شاهنامه» تعلق دارد که در آن تعداد ابیات شاهنامه را پس از تحلیل ابیات گوناگون در این زمینه 000/60 بیت برشمرده است

در بخش پایانی کتاب به بحث و بررسی پیرامون شکل‌های گوناگون و معانی مختلف واژه‌ی «کهبد» در کتب مختلف از جمله لغت فرس اسدی، صحاح الفرس، فرهنگ قواس، تحفه الاحباب، فرهنگ جعفری پرداخته است.

(پایان بلور کلام فردوسی)

1- این اثر با بخش پیرامون ورود اسلام به ایران و تأثیر آن و سنت پیغمبر و ائمه در جنبه‌های مخنلف از جمله ادبیات در پیشگفتار آغاز می‌گردد. نویسنده در مقدمه شاهنامه را کتابی می‌خواند که تأثیر تعلیمات ادیان الهی در آن گسترده‌ای وسیع دارد و آنچه در این زمینه بیش از حد انتظار جلوه‌گری می‌کند، پیوند بسیار عمیق شاهنامه با مبانی اسلام و بهره‌وری از «قرآن و حدیث» است و اعتقادات مذهبی فردوسی و آشنایی او باقر آن و منابع حدیث و علاقه‌اش به پیامبر اسلام و خاندان پاک آن حضرت را دلیل عمده‌ی این کار می‌شمرد.

2- برای دریافت وجوه تأثیر «قرآن و حدیث» برشاهنامه‌. ابتدا به موارد کلی تأثیر پذیری «ذهن و زبان فردوسی» از این دو مقوله اشاره می‌کند و پس از ذکر این کلمات، مصادیق جزئی نیز ارائه می‌گردد. و بدین منظور کتاب را به شش بهره «بخش» تقسیم می‌نماید. در بهره‌ی نخست با آوردن بیت: ستودن نداند کس او را چو هست  میان بندگی را ببایدت پست به مساله‌ی توحید می‌پردازد و پس از آوردن درآمدی کوتاه در این مورد، به شواهد و ابیاتی از شاهنامه که در این باره‌اند می‌پردازد و ذیل هر یک، آیه با حدیث مربوط را ذکر می‌نماید.

3- درآمد بخش دوم از ایمان راسخ فردوسی به اصل نبوت به طور عام و نبوت رسول اکرم بطور خاصی: با استناد به آیات قرآن کریم برگردامیداشت مقام شامخ «گزیدة آفرینش» تأکید خاصی دارد. و در این باره به همانند بخشی از داستان جمشید با زندگی حضرت سلیمان و فتنه گری یأجوج و مأجوم و نبرد ذوالفرنین به آنها اشاره دارد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شرحی پیرامون شاهنامه فردوسی

دانلود مقاله شاهنامه فردوسی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله شاهنامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شاهنامه فردوسی


دانلود مقاله شاهنامه فردوسی

 

مشخصات این فایل
عنوان: شاهنامه فردوسی (تلخیص چند کتاب پیرامون شاهنامه)
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 54

این مقاله در مورد تلخیص چند کتاب پیرامون شاهنامه می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله تلخیص چند کتاب پیرامون شاهنامه

مقدمه
سالهای سال است که از مرگ خداوندگار خرد و آگاهی می گذرد، سالهای سال است که حکیم بزرگ توس رخ در نقاب خاک کشیده است و جان نورانیش را به عالم بالا پرواز داده است، اما همانگونه که خود می گوید «نمیرم از این پس که من زنده ام… »گویی که نمرده است و هنوز هر ایرانی ...

بلور کلام فردوسی/ رحیم رضازاده ملک- تهران: انتشارات کلبه و فکر روز، سال 1378.
اثر حاضر بعد از یادداشتی کوتاه پیرامون فردوسی و سبب نظم شاهنامه و شرحی پیرامون دقیقی همراه با ابیاتی از شاهنامه آغاز شده و به هفت موضوع در شاهنامه می‌پردازد.
دربخش اول با نظر به شاهنامه و پادشاهی جمشید و اقدامات و کارهای انجام گرفته درعصر او طبقات اجتماعی دوران ساسانیان را بر می‌شمرد که در عصر جمشید به چهار دسته‌ی کاتوزیان ......

ادبیات تطبیقی و شعر کلاسیک فارسی/ الگادیوسن ترجمه فرهاد عطایی- تهران: نشر فرزان، 1380.
نوشتن کتاب «شاعر پهلوان» مباحثات بسیاری را بین پژوهشگران برانگیخت و نظریه‌ی او مبنی بر استفاده‌ی گسترده‌ی فردوسی از منابع شفاهی «نقالی» در سرودن شاهنامه، وجود یک نظام فرمولی در سرایش این اثر و نیز موضوع تأثیر متقابل اسطوره و شعر بیشترین مباحثات و نقدها ....

مایه های دینی و عرفانی در شاهنامه فردوسی/ مرتضی گودرزی تهران: انتشارات راه سبحان، 1380.
آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شد، نگرشی دینی به شاهنامه است ، شاهنامه صحنه‌ی نبرد میان نیکی و پلیدی است و معیار تشخیص طریق صحیح، دین می باشد. در فرازهای گوناگون شاهنامه پویایی دین احساس می گردد، در شاهنامه نجات و فیروزی  در گرو دینداری است.
علاوه بر نگرش های ناب دینی و رویکردهای خردمندانه در شاهنامه می توانیم به گنیجینه‌ی پر رمز و راز عرفان نیز دست یابیم. اگر .....

بیژن نامه  / ایرج وامقی تهران: انتشارات سوده، 1380.
کتاب حاضر مجموعه مقالاتی در مورد شاهنامه‌‌ی فردوسی است که 14 مقاله را در بر می‌گیرد و در هر مقاله، مؤلف در مورد موضوع یاد شده به بحث و بررسی می پردازد.
مؤلف اثر اندکی قبل از اتمام حروفچینی کتاب در گذشته و پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی در بخشی به نام یادداشت ناشر به این موضوع و چگونگی و زمان چاپ کتاب اشاره نموده است.
در ادامه قبل از شروع مقالات کتاب در چند صفحه با بخشی تحت عنوان «همراه با ایرج وامقی به اوج قله های عشق و آگاهی از تاریخ و فرهنگ یران زمین» به گزارشی از فرود و تحول زندگی ....

منابع مقاله تلخیص چند کتاب پیرامون شاهنامه

  • ابوالحسنی، علی. بوسه بر خاک پی حیدر. تهران: نشر عبرت، 1378.
  • الغ زاده، ساتم. فردوسی «رمان تاریخی». تهران: انتشارات سروش، 1378.
  • برومند، پوراندخت. فرهنگ آرایه‌های ادبی در شاهنامة‌ فردوسی. تهران: نشر دیگر، 1380.
  • دوستخواه، جلیل. حماسة ایران یادمانی از فراسوی هزاره‌ها. تهران: نشر آگه، 1380.
  • دیوید سن، الگا. ادبیات تطبیقی و شعر کلاسیک فارسی. تهران: نشر فروزان، 1380.
  • دیوید سن، الگا. شاعر و پهلوان شاهنامه. تهران: نشر تاریخ ایران، 1378.
  • رستنده، مجید. قرآن و حدیث در شاهنامة‌ فردوسی. همدان: انتشارات مفتون همدانی، 1378.
  • رضازاده ملک، رحیم. بلور کلام فردوسی. تهران: انتشارات کلبه و فکر روز، 1378.
  • گودرزی، مرتضی. مایه‌های دینی و عرفانی در شاهنامة فردوسی. تهران: انتشارات راه سبحان، 1380.
  • وامقی، ایرج. بیژن نامه. تهران: انتشارات سوده، 1380.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شاهنامه فردوسی