فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله در تعهد سازمانی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله در تعهد سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:

 

دنیای امروز دنیای سازمانهاست و نیروی انسانی به عنوان با ارزش ترین منابع سازمانی محور رویکردها و فعالیتهای سازمانی بوده و در اعتلای اهداف و آرمان سازمان نقش اساسی ایفا می کنند. منابع انسانی به سازمان معنا و مفهوم بخشیده و زمینه های تحقق اهداف سازمانی را فراهم می کنند.
لستر تارو اقتصاد دان معروف در کتاب " ثروت آفرینان" مهمترین مزیت رقابتی را برای سازمانها در هزاره سوم میزان هوش و دانایی و دانش خردمندانه انسانی می داند. او معتقداست که دیگر نفت و منابع طبیعی نمی توانند منابع ثروت آفرینی باشند. بلکه هوش و خرد انسانهاست که می تواند جامعه را به سمت رشد و تعالی حرکت دهد. اگر انسانها می خواهند در این چالش جدید یعنی فرایند جهنی نقش داشته باشند هیچ راهی ندارند مگر اینکه به نقش دانایی و هوشمندی در توسعه جامعه خود تمام عیار اندیشه کنند. گری بکر برنده جایزه نوبل در اقتصاد نیز می گوید همانطور که کارخانه ها، ماشین آلات و دیگر سرمایه های مادی بخشی از ثروت ملل شمرده می شوند، سرمایه های انسانی نیز مهمترین بخش از این ثروت هستند.
از طرفی هدف تئوریهای توانمندسازی آن است که چگونه با به کارگیری اجزاء محیط ، دانش ، ادراکات و خصیصه های فردی آنان، قدرت را به آنان منتقل و تواناییهای بالقوه آنان را به بالفعل تبدیل کرد. با به کارگیری ارتباط درست میان این عوامل فرایند توانمندسازی نیروی انسانی سریعتر به اهداف موردنظر نایل می شود و فرد، جامعه و سازمان به صرت بهینه تری از اهداف توانمندسازی بهره مند می شوند.در حقیقت فلسفه توانمندسازی می گوید که سازمان می تواند افراد خود را راضی کند و در عین حال آنچه را که نیاز دارد به دست آورد. این رابطه می تواند یک برد- برد باشد.

 


توانمند سازی با پرورش کارکنانی با انگیزه و توانا به این مدیران امکان خواهد داد تا در برابر پویایی‌‌های محیط رقابتی به سرعت و بطور مناسب عمل نموده، موجبات برتری رقابتی سازمانشان را فراهم آورند.
در این فصل از تحقیق، محقق به طور خلاصه و با توجه به موضوع تحقیق، به بیان مساله اصلی پژوهش و تشریح و بیان موضوع، ضرورت انجام تحقیق، فرضیه های تحقیق، اهداف اساسی از انجام تحقیق، روش تحقیق، روش گردآوری اطلاعات، نمونه و جامعه آماری، روش نمونه گیری و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته، و در پایان اصطلاحات و واژه های تخصصی مطرح می گردند.
بیان مسئله

 

تغییرات سریع محیطی سازمانها را واردار می سازد تا برای سازگاری با محیط به سازوکارهای مدیریتی مختلفی روی بیاورند که توانمندسازی یکی از این سازوکارهاست و نقش کلیدی در حیات سازمانهای نوین دارد ، سازمانهای عصر جدید از ساختارهای سنتی و سلسله مراتبی فاصله گرفته اند و به ساختارهای مختلف افقی ، شبکه ای و تیمی روی آورده اند . این ساختارها به روابط و پویایی اجتماعی اهمیت بیشتری داده و انسان را در رأس امور قرار می دهند . سازمانها نیازمند افرادی هستند که بتوانند بهترین استفاده از تکنولوژی پیشرفته را ارائه دهند و نوآوریها را بیابند و بتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند . هدف توانمند سازی این است که مغزهای افراد را همانند بازوانشان به کار بینند از آنرو توانمندسازی اشاره به یک حس درونی در افراد دارد که باعث می شود آنان به طور مستقل تصمیمات خود را در فرآیند کاری خویش اتخاذ نمایند( Keltnerbaker 2000,) .
مفهوم توانمندسازی نخستین بار در دهه 1980 معرفی شده است ( بلانچارد و همکاران;1996 ,کمرون و وتن ; sagie,2000 و koslowsky ، 1996 ; 1998 ) . اما در دهه 1990 علاقه زیادی به این مفهوم در میان پژوهشگران ، دانشگاهیان و دست اندرکاران مدیریت و سازمان بوجود آمده است
(کانگروکانونگو1990 ، باون ولاولر 1995 ، توماس و ولتهوس 1990 ، اسپریتزروشلتون 2001) . اندیشمندان و محققان سازمان و مدیریت تا دهة 1990 ، توانمندسازی نیروی انسانی را به معنی اقدامات و راهبردهای مدیریتی مانند تفویض اختیار و قدرت تصمیم گیری به رده های پایین تر سازمان ، سهیم کردن کارکنان در اطلاعات و دسترسی آنان به منابع سازمانی دانسته اند ( بلانچارد و همکاران 1996و لاولروباون 1997 ) به عنوان مثال توانمندسازی را سهیم شدن کارکنان خط مقدم سازمان در چهار عنصر اطلاعات ، دانش، پاداش و قدرت می دانند . به زغم بلانچارد و همکاران ( 1999) توانمندسازی عبارت است از سهیم شدن کارکنان در اطلاعات ، تشکیل گروهها و طراحی ساختار سازمانی مناسب است .کوین و اسپریتزر 1997) ) این نوع نگاه به توانمندسازی را رویکرد مکانیکی نامیده اند . اما از دهة 1990 به بعد ، نظریه پردازان و صاحب نظران روانشناسی سازمانی توانمندسازی منابع انسانی را مفهوم پیچیده و چند بعدی می دانند و بین ویژگی های موقعیتی ( اقدام مدیریت ) و ادراک کارکنان نسبت به این ویژگی ها تفاوت قائل شده اند ( توماس و ولتهوس 1990 ) . کانگر و کانانگو ( 1988 ) مطرح کردند که اقدامات مدیریت فقط مجموعه ای از شرایط هستند که می توانند کارکنان را توانمند سازند اما لزوماً اینطور نخواهند بود .
تفویض اختیار و قدرت تصمیم گیری از سوی مدیران مافوق به کارکنان رده پایین به معنی توانمندسازی نیست . اخیراً پژوهشگران از منظر باورها و احساسات کارکنان به آن توجه دارند . کوین و اسپرتیز(1997) ، توماس و ولتهوس ( 1990 ) ، فورد و فوتلر و وتن و کمرون ( 1998 ) اذعان دارند توانمندسازی مفهومی چند بعدی است و برای افراد مختلفی معانی متفاوتی دارد . کوین و اسپریتزر ( 1997 ) این نوع نگاه به توانمندسازی را رویکرد ارگانیکی نامیدند
براساس رویکرد ارگانیکی ، توانمندسازی کاری نیست که باید مدیران برای کارکنان انجام دهند ، بلکه طرز تلقی و ادراک کارکنان درباره نقش خویش در شغل و سازمان است . در عین حال ، مدیران می توانند بستر و فرصتهای لازم را برای توانمندساز شدن کارکنان فراهم کنند . به نظر کانگر و کانانگو ( 1998 ) توانمندسازی ریشه در نیازهای انگیزشی افراد دارد . هر راهبرد یا عملی که بتواند نیاز به خود کارآمدی در کارکنان تقویت کند ، توانمندسازی را در پی خواهد داشت . آنان با الهام از نظریه خودکارآمدی آلبرت باندورا ( 1997 ) فرآیند تقویت احساس خودکارآمدی کارکنان را از طریق شناسایی و حذف شرایط سازمانی که موجب بی قدرتی و ناتوانی در آنان شده است توانمندسازی می نامد . آنان " توانمندسازی روانشناختی را فرآیند افزایش انگیزش درونی شغلی می دانند که شامل چهار حوزه شناختی : یعنی احساس تأثیرگذاری ، شایستگی ، احساس معنی دار بودن و حق انتخاب می شود و برای اولین بار مفهوم توانمندسازی روانشناختی راوارد ادبیات مدیریت کردند . اسپریتزر ( 1996 ، 1995 ) . با توجه به الگوی توماس و ولتهوس ، توانمندسازی روانشناختی را به عنوان یک مفهوم انگیزشی متشکل از چهار بعد شایستگی ، خودمختاری ( حق انتخاب ) ، معنی دار بودن و تأثیرگذاری تعریف کرده است . این ابعاد نشان دهنده یک جهت گیری شخصی به نقش کارمند در سازمان است . آنان این چهار بعد را اعتباریابی کرده اند . وتن و کمرون(1998 ) توانمندسازی را به معنی قدرت بخشیدن به کارکنان می دانند . بدین معنی که به آنان کمک کنیم تا احساس اعتمادبنفس خود را تقویت کنند ، بر احساس ناتوانی یا درماندگی غلبه کنند و برای انجام دادن فعالیت ها به آنها نیرو و انگیزه درونی بدهیم . نویسندگان یاد شده ضمن تأیید چهار بعد توانمندسازی توماس و ولتهوس ( 1990 ) اسپریتزر ( 1996 ، 1995 ) بعد اعتماد را به آن اضافه کرده اند .
تعهد سازمانی کارکنان به ویژه از نظر مدیران سازمان ، در جهت دست یابی به موفقیت و تعالی سازمانی یک مسأله بسیار مهم می باشد . امروزه با سرعت فزاینده ای تغییر در سازمانها . مدیران به دنبال راههایی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان می گردند تا از این طریق به مزیت رقابتی دست یابند تعهد سازمانی یک نگرش است ، یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل ، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد . تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی برای ادامه فعالیت در سازمان می باشد . نیاز ، یعنی اینکه بخاطر سرمایه گذاری هایی که در سازمان کرده ناچار به ادامه خدمت در آن است و الزام عبارت است از دین ، مسئولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن می بینند ( آلن و می یر, 1990 ) .
یکی از مسائل چالشی که سازمانها در ایران با آن دست به گریبانند مسئله تعهد سازمانی کارکنان و همچنین مسائل انگیزشی کارکنان است که سالانه هزینه هنگفتی را صرف جذب ، استخدام و حتی آموزش کارکنان متخصص می نمایند که تحت عنوان سرمایه های انسانی و اساسی ترین سرمایه سازمان تلقی می گردند . خروج و ترک آنها و مسائل مرتبط با عدم انگیزش ضررهای هنگفتی را به سازمان تحمیل می نمایند . لذا شکی نیست که باید با انجام تحقیقات گسترده در این رابطه در جهت افزایش انگیزش و احساس توانمندی کارکنان و در نتیجه آن بهبود تعهد و عملکرد کوشید . زیرا بدلیل آنچه که در ادبیات توانمندسازی بطور ضمنی موجود است این است که انگیزش و توانمندی کارکنان بهره وری و عملکرد آنها را افزایش میدهد و در نتیجه افرادی که برانگیخته هستند نسبت به وظایف و سازمان تعهد بیشتری را دارند و از این رو می توانند عملکرد بهتری را داشته باشند .
بنابراین با توجه به این که امروزه سازمانها، هزینه های هنگفتی را به علت عدم تعهد کارکنانشان نسبت به سازمان(مانند; هزینه های مربوط به ترک خدمت کارکنان، غیبت آنها، و همچنین هزینه های ناشی از کارمندیابی، جذب و آموزش مجدد نیروهای جدید و ...)، به طور ناخواسته متقبل می شوند، به نظر می رسد که وجود توانمندی روانشناختی و افزایش میزان آن در سازمانها، با توجه به فرآهم نمودن زمینه های مناسب ,منجر به مزایایی هم برای افراد و هم برای سازمان می شود،و می تواند باتعهد سازمانی کارکنان رابطه داشته باشد. لذا ما در این پژوهش در پی آن هستیم تا رابطه ی توانمندسازی روانشناختی را با بهبود تعهد سازمانی کارکنان مورد بررسی قرار دهیم. به عبارت دیگر می خواهیم بدانیم که آیا توانمندسازی روانشناختی با تعهد سازمانی کارکنان رابطه ی معنی داری دارد یا خیر؟

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

امروزه تغییر سریع محیط بقای سازمانها را مورد تهدید قرار داده است . اقتصاد جهانی به واسطه رونق یافتن اقتصادهای محلی ، تکنولوژی ، اطلاعات و رسانه های گروهی ، فرهنگ های مختلف مصرف کنندگان جهانی ، ظهور استانداردهای جهانی به جلو رانده شده است و در نتیجه محیط به سازمانها را تغییر داده است . مقایسه فهرست نورچون از بزرگترین شرکتهای آمریکا از سال 1967 تا 1997 نشان میدهد که امروزه کمتر از نصف پنجاه شرکت برتر که سال 1967 در فهرست حاضر بودند در 100 شرکت برتر حاضر جای دادند (Keltner,baker,denisو2000) .
Hannan , Freeman( 1989)بقاء بسیاری از شرکتها اکنون در مورد تهدید قرار داده که این تا اندازه بخاطر اکراه آنها از تطبیق با محیط متغیر بوده است . تئوری بوم شناسی تکاملی تصریح می کند که درمحیط های پیچیده این روشها دارای نوسان خواهند بود . (Keltnerbaker,2000 )
بر این اساس می توان اظهار داشت که در دنیای مالامال از رقابت های آشکار و پنهان سازمانها برای ادامه حیات باید از حیث اندیشه ، ساختار ، فرآیندها و عمل از چهار ویژگی عمده سازمانی برخوردار باشند بدین معنی که سازمانها باید :
-از حیث دخل و خرج کارآیی داشته باشند
-مشتری گرا باشند
-سریع العمل و انعطاف پذیر باشند
-پیوسته رو به بهبود باشند
لذا برای دستیابی به این خصوصیات مهمترین ابزار رقابت ، نیروی انسانی است که باید آنان را توانا ساخت یه گونه ای که اسکات و ژاف ( 1991 ) می گویند امروزه منشأ اصلی مزیت رقابتی در تکنولوژی نهفته نیست بلکه در فداکاری ، کیفیت ، تعهد و توانایی نیروی کار ریشه دارد . از مهمترین منابع یک سازمان می توان به نتایج حاصل از تحرک و خلاقیت کارکنان آن اشاره نمود و توانمندسازی محرک جدید این محیط کاری در حال رشد است .
محمدی ( 1381 ) بیان می دارد که محرک های محیطی متعددی وجود دارد که سازمانها را به توانمندسازی کارکنانشان ترقیب نموده اند در این میان مهمترین آنها عبارتند از :
1) اثرات فناوری بر محیط کاری : از نظر رابینزرشد سریع فناوری تمامی جوانب سازمانها را به نوعی تحت تأثیر قرار داده است . تغییرات سریع فناوری ، باعث تغییر ماهیت کارها شده و رایانه ها و دستگاههای کاملاًخودکار جایگزین مشاغل روتین شده اند این ابزار تغییرات شدیدی در نوع مهارتهای مورد نیاز افراد و اعضای سازمان ها ایجاد کرده اند .بدیهی است برای رویارویی با چنین چالشی کارکنان باید توانمند شوند یعنی در تمام جهات رشد کنند .
2) افزایش انتظارات مشتریان :مک کوبی(1992) اسپریتزرو کوین(1997) مطرح می کنند که امروزه مشتریان به کمک اینترنت قادرند وسایل مورد نیاز خود را بطور مستقیم و در بهترین قیمت رقابتی خریداری کنند . افزایش انتظارات مشتریان باعث افزایش انتظارات سازمانها و کارکنانشان شده است . تحت این شرایط ، نه تنها سلسله مراتب دستوری، کنترلی مناسب نخواهد بود بلکه برعکس ، کارکنان باید بیاموزند ابتکارعمل داشته باشند . در درون تیم های خودگردانی که برای انجام وظایف سنتی مدیران توانمند شده اند بخوبی ایفای نقش کرده و مسئولیتهای بیشتری را برای اقداماتشان بپذیرند .
3) ضرورت انعطاف پذیری سازمانها : Attner وPlunkett (1997) میگویند در شکل سنتی سازمانها دارای ساختار سلسله مراتبی و قدرت متمرکز در راس هرم تغییرات عمده ای در حال رخ داده است . به اعتقاد بسیاری از مدیران عالی ، در محیطی که شدت رقابت جهانی و فناوری های نوین از ویژگیهای آن به شمار می آید دست برداشتن از کنترل متمرکز باعث افزایش انعطاف پذیری سازمانها خواهد شد . در این میان توانمندسازی کارکنان بهترین فلسفه عدم تمرکز است.
سرانجام اینکه پژوهش نشانگر آن است که سازمانها از انجام فرایند توانمندسازی منافعی را کسب می کنند که برخی از این منافع عبارتند از : افزایش رضایت شغلی اعضاء ، بهبود کیفیت زندگی کاری ، بهبود کیفیت کالا و خدمات ، افزایش بهره وری سازمانی و آمادگی رقابت ( باون و لاولر 1995, ) .
ترک اختیاری سازمان توسط کارکنانش به طورکلی هم برای سازمان و هم در نتیجه برای مشتریان یا کسانیکه از خدمات سازمان به نحوی استفاده می کنند، نامطلوب، مخرب و هزینه بر است، از طرفی کارکنانی هم که در سازمان بالاجبار باقی می مانند و دارای تعهد سازمانی( به ویژه تعهد عاطفی) پایین می باشند، بهره وری لازم را برای سازمان نخواهند داشت. بنابراین سازمان ها باید در صدد یافتن راهی برای افزایش تعهد سازمانی و در نتیجه کاهش ترک اختیاری سازمان توسط افرادش و نیز افزایش میزان بهره وری و بهبود عملکرد افراد باشند.تحقیقات نشان داده است که ترک سازمان توسط افراد در روحیه و بهره وری سایر افراد که در شرکت باقی می مانند، تاثیر منفی دارد. و همچنین این امر باعث کاهش رضایت مشتریان نیز می شود. طبق نظر دیوید موریس، میانگین هزینه جایگزین کردن یک کارمند ساده که 6 دلار در ساعت برای شرکت درآمد ایجاد می کند، 2076 دلار می باشد و میانگین هزینه جایگزین کردن یک کارمند حرفه ای که هر ساعت 15 دلار برای شرکت درآمد ایجاد می کند، 5190 دلار می باشد. بر اساس این تصاویر هزینه هایی که یک موسسه با کارکنانی که حداقل حقوق را دریافت می کنند، هر ساله برای جابجایی کارکنانش می پردازد، بالغ بر 100000 دلار می شود(باک و واتسن، 2002؛ 177).
از طرفی یکی از منابع مهم رشد اقتصادی، بهره‌وری می‌باشد. در اقتصاد ایران آمارها حاکی از پایین بودن میزان بهره‌وری عوامل تولید می باشند و همچنین در برخی موارد روند آن نیز در سال های اخیر نزولی بوده است. بهره‌وری نیروی کار در سال 1380، برابر (3/87%) سال5 135 است. تجربه کشورهای موفق، نظیر کره جنوبی و تایوان، حاکی از افزایش چشمگیر شاخص مذکور،در روند توسعه آنها بوده است. بهره‌وری نیروی کار در کشورهای فوق طی دوره (1980-1997)، به ترتیب، 5/2 و 2/2 برابر شده است. در سال 1996 بهره‌وری نیروی کار در ایران 7187 دلار، در کره جنوبی 28166 دلار، تایوان 33438دلار، هنگ‌کنگ 44412 دلار، آمریکا 49905 دلار، ژاپن 39439 دلار و کانادا 42384 دلار بوده است.
مقایسه وضعیت ایران با کشورهای منتخب صنعتی، اُفت این شاخص را طی دو دهه در ایران در برابر صعود فوق‌العاده آن، در کشورهای یاد شده نشان می‌دهد. میزان بهره‌وری نیروی کار در ایران با (29%) کاهش، از 9310 دلار در سال 1980 به 6649 دلار در سال 1999 رسیده، در حالی که همین شاخص در مالزی و تایلند به 2 برابر، در هنگ‌کنگ به 5/3برابر و در کره جنوبی به 4 برابر افزایش یافته است(سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور،1383).
از این رو متوجه می شویم که تعهد سازمانی تاچه حد درکاهش هزینه های جابجایی کارکنان و سایر هزینه های جانبی که این امر منجر به آن می شود و همچنین بهبود میزان بهره وری و عملکرد کارکنان، مهم می باشد. و همچنین از آنجا که بنظر می رسد وجود توانمند سازی روانشناختی در سازمان، با توجه به فرآهم نمودن زمینه های مناسب ، که در نتیجۀ آن منجر به مزایایی هم برای افراد و هم برای سازمان می شود، با تعهد سازمانی کارکنان ارتباط داشته باشد. و همچنین از آنجا که رابطه متغیر توانمند سازی با تعهد سازمانی تا کنون در هیچ تحقیقی(در ایران) مورد بررسی قرار نگرفته است، محقق را بر آن داشت تا رابطه ی توانمندسازی روانشناختی را با تعهد سازمانی کارکنان مورد آزمون وسنجش قرار دهد.
سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته
به طور کلی می توان گفت که در بررسیهایی که توسط اینجانب صورت گرفت پژوهش و تحقیقی را که به طور مستقیم به بررسی ارتباط دو متغیر بپردازد مشاهده نگردید.اما می توان توانمندسازی را سبکی از مدیریت دانست که در آن مدیران و کارکنان را دعوت به درگیری بیشتر در فرایندهای کاری از طریق دخالت دادن آنها در فرایند تصمیم گیری می نمایند . در واقع می توان آن را با جنبشهای مشهوری نظیر " روابط انسانی " و تئوری Y مک گریگور مرتب دانست . اما جا افتادن آن در ادبیات بطور عمده حاصل کار اندیشمندانی چون کانگر و کانانگو ، توماس و ولت هاوس و بویژه گرچن اسپریتزر می باشد . اسپریتزر در مطالعات خود در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به بررسی ابعاد و چگونگی سنجش و توانمندی روانشناختی در محیط کاری پرداخت .او در این تحقیق مدلی را ارائه می کند که در آن به تبیین عوامل موثر بر توانمندی روان شناختی و همچنین پیامدهای توانمندی روان شناختی می پردازد . در تحقیقی دیگر سیگال و گاردنر با استفاده از یک تحقیق پیمایشی به بررسی رابطه میان عوامل شناختی توانمندسازی و عوامل زمینه ای ( رابطه با مافوق ، روابط عمومی با شرکت ، تیم کاری و تمایل به عملکرد ) براساس مدل اسپریتزر پرداختند . آنها پرسشنامه ای تدوین کردند که شامل هشت شاخص – چهار شاخص برای سنجش توانمندی و چهار شاخص برای تشریح اجزاء شناختی توانمندی – بود . به علاوه آنها برای اندازه گیری عوامل زمینه ای از دو مقیاس ابداع شده توسط هچر و رز استفاده نمودند . نتیجه مطالعه آنها این بود که رابطه با مافوق و وروابط عمومی با شرکت بطور معناداری با جنبه های معنی دار بودن ، تأثیر و خود تعیینی مرتبط بدانند اما با شایستگی ارتباطی پیدا نکردند . تیم کاری با معنی دار بودن و تأثیر رابطه داشت و در نهایت تمایل به تولید با معنی دار بودن و خود تعیینی ارتباط معنی داری را نمایش دادند . در تحقیقی دیگر براچ Brauch , 1998) ) به بررسی رویکردهای مختلف در مورد توانمندسازی پرداخته و این رویکردها را براساس دو بعد " انصاف " و " اعتقاد به آن " مورد تحلیل قرار داده و بر این اساس چهار نوع نگرش نسبت به توانمندی را شناسایی نموده است . همچنین ساوری و لوکس ( Savaery & Luks , 2001 ) به بررسی رابطه میان توانمندسازی و رضایت شغلی و سطوح استرس پرداخته اند . نتیجه تحقیق آنها به این صورت است که هر چقدر میزان نفوذ ادراک شده بر کار بیشتر باشد ، رضایت شغلی افزایش و سطوح استرس کاهش می یابد . در ایران نیز یک کار تحقیقی به عنوان رساله کارشناسی ارشد با عنوان " بررسی رابطه میان توانمندسازی شناختی و کارآیی سازمانی " در دانشگاه تهران انجام شده است . (نوروزی ، 1384 )
اهداف تحقیق :
انجام هر نوع تحقیق بدون هدف مانند حرکت در تاریکی است اهداف تحقیق همچون چراغی روشنی بخش مسیر حرکت محقق است . هدف اصلی در این تحقیق تعیین رابطه میان ابعاد توانمندسازی روانشناختی کارکنان و تعهد سازمانی است. اما با توجه به این که ابعاد توانمندسازی روانشناختی خود به ابعاد «شایستگی» « معنی داربودن » « خود تعیینی » « تأثیر گذاری » قابل تقسیم است ، ارتباط هر یک از این ابعاد با تعهد سازمانی به عنوان اهداف فرعی تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد .
سوال اصلی تحقیق :
آیا بین توا نمندسازی روا نشناختی کارکنان و تعهد سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد؟
فرضیه های تحقیق :
فرضیه اصلی
بین توا نمندسازی روا نشناختی کارکنان و تعهد سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی :
1. بین بعد شایستگی و تعهد سازمانی ارتباط معنا داری وجود دارد.
2. بین بعدمعنی دار بودن و تعهد سازمانی ارتباط معنا داری وجود دارد.
3. بین بعد خود تعیینی و تعهد سازمانی ارتباط معنا داری وجود دارد.
4. بین بعد تأثیر گذاری و تعهد سازمانی ارتباط معنا داری وجود دارد.
5. یادگیری سازمانی در رابطه بین توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی به عنوان میانجی عمل می نماید.
6. اعتماد سازمانی در رابطه بین توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی به عنوان میانجی عمل می نماید.
روش شناسی تحقیق

 

شامل : (نوع روش تحقیق ، طبقه بندی ، روش گردآوری اطلاعات و داده ها ، جامعه آماری ، روش نمونه گیری و حجم نمونه ، و روش تجزیه و تحلیل داده ها (
الف ) نوع روش تحقیق
این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و روش پژوهش مورد استفاده در آن، روش توصیفی و از نوع همبستگی می‌باشد.
روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها :
1. مطالعات کتابخانه‌ای از جمله مطالعه کتب و نشریات داخلی وخارجی و جستجو در پایگاههای اطلاعاتی( اینترنت) به منظور دستیابی به مبانی نظری و استفاده از تجارب محققین دیگر.
2. استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات برای دستیابی به داده های مورد نظر.
جامعه آماری و روش نمونه‌گیری:
جامعه آماری این پژوهش اداره امور کل کارکنان بانک ملت واقع در تهران می باشد. که از میان این کارکنان، تعدادی به روش نمونه¬گیری تصادفی انتخاب خواهند شد.
روش تجزیه و تحلیل داده‌ها :
از نرم افزاری های SPSS و LISREL جهت تحلیل اطلاعات بدست آمده استفاده خواهد شد.
قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی: قلمرو موضوعی تحقیق، تعیین رابطه ی توانمندسازی روانشناختی با تعهد سازمانی کارکنان اداره امور کل کارکنان بانک ملت می باشد. توانمندسازی روانشناختی شامل ابعاد بر گرفته شده از مدل اسپریتزر(شایستگی, معنی دار بودن, خودتعیینی, تأثیر گذاری) است و از ابعاد تعهد سازمانی آلن و میر(تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر) نیز برای متغیر تعهد سازمانی استفاده نموده ایم. همچنین با پیشنهاد استاد راهنما تصمیم گرفته شد، متغیرهای یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی به عنوان متغیرهای میانجی در ارتباط با توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی در نظر گرفته شد.
قلمرو زمانی: این پژوهش بر اساس داده های جمع آوری شده در نیمه دوم سال 1387 و نیمه اول سال 1388، به اجرا درمی آید.
قلمرو مکانی: این تحقیق در اداره امور کل کارکنان بانک ملت انجام خواهدشد.

 

تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق

 

توانمندسازی روانشناختی
1- شایستگی : به درجه ای که یک فرد می تواند وظایف شغلی را با مهارت و به طور موفقیت آمیزی انجام دهد , اشاره دارد(Thomas and velthouse,1990,p.672).خود کارآمدی یک باور شخصی است که فرد احساس می کند وظایف محول شده را به طور موفقیت آمیز انجام می دهد(bandura,1997)در ادبیات رواشناسی این مفهوم به نظریه شناخت اجتماعی باندورا(1997,2000)به مفاهیم خود کارآمدی, تسلط شخصی و انتظار تلاش عملکرد بر می گردد.
2-معنی دار بودن : فرصتی است که افراد احساس کنند اهداف شغلی مهم وبا ارزشی را دنبال می کنند;آنان احساس می کنند; در جاده ای حرکت می کنند که وقت و نیری آنان با ارزش است. معنی دار بودن; یعنی با ارزش بودن اهاف شغلی و علاقه درونی شخص به شغل(Thomas and velthouse,1990,p.672)معنی دار بودن تناسب بین الزامات کاری و باورها, ارزشها و رفتارهاست(spreitzer,1995,p.1442).
3-خود تعیینی : یا داشتن احساس حق انتخاب به معنی آزادی عمل و استقلال فرد در تعیین فعالیتهای لازم برای انجام دادن وظایف شغلی اشاره دارد(Thomas and velthouse,1990,p.672-673).احساس خود مختاری به معنی تجربه احساس انتخاب در آغاز فعالیتها و نظام بخشیدن به فعالیتهای شخصی است (whetten and Cameron,1998).خود مختاری فعالیتی را شامل می شود که با احساس آزادی عمل و تجربه حق انتخاب همراه است خود مختاری یک احساس نیاز روانی است(deci,Connell,and ryan,1989,p.580).
4-تأثیر گذاری: یا به قول وتن وکمرون پذیرش پیامد شخصی درجه ای است که فرد می تواند بر نتایج راهبردی, اداری و عملیاتی شغل اثر بگذارد. تأثیر گذاری عکس ناتوانی در تأثیر گذاری است(spreitzer,1992,p.20).این بعد به درجه ای اشاره دارد که رفتار فرد در اجرای اهداف شغلی متفاوت دیده شود, بدین معنی که نتایج مورد انتظار در محیط شغلی به دست آمده است(Thomas and velthouse,1990,p.673).
تعهد سازمانی :
تعهد سازمانی عبارت است از درجه نسبی تعیین هویت فرد با یک سازمان خاص و درگیری و مشارکت او با آن سازمان می باشد(استیرز و پرنز ،1983: 288). در این تعریف تعهد سازمانی سه عامل را شامل می شود:
1. اعتقاد قوی به اهداف و ارزشهای سازمان
2. تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان
3. آرزو و خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت در سازمان.
در این پژوهش تعریف عملیاتی متغیر تعهد سازمانی عبارت است از اینکه، کارکنان سازمان تا چه اندازه تمایل به ماندن در سازمان دارند و خودشان را مدیون سازمان می دانند و به آن وفادارند.
در این پژوهش ابعاد تعهد سازمانی آلن و میر برای اندازه گیری تعهد سازمانی در نظر گرفته شده اند که شامل ابعاد زیر می باشند:
تعهد عاطفی : تعهد سازمانی از نوع وابستگی عاطفی نسبت به سازمان است(باک و واتسن،2002: 181).
تعهد مستمر : تمایل به انجام فعالیتهای مستمر بر اساس تشخیص فرد از هزینه های مرتبط با ترک سازمان(باک و واتسن،2002: 181).
تعهد هنجاری : افراد در سازمان می مانند، چون احساس می کنند که نباید سازمان را ترک کنند(باک و واتسن،2002: 181).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه
در حوزه کسب و کار امروزی ، تأکیدهای فراوانی بر دارایی های ناملموس نظیر نام تجاری ، نوآوری ، خلاقیت ، کارآفرینی و سرمایه های جانشین می شود . این منابع کلیدی قادر هستند که سازمان را صرف نظر از صنعت مربوطه ، به عنوان یک سازمان ایده آل مطرح کنند . چنین سازمانهای برافراد متمرکز هستند و صرفاً پس از آنکه افراد مناسب را در جایگاه های مناسب قرار دادند در جهت پیشی گرفتن ازرقبای خود گام برمی دارند . تحقیقات موشکافانه تر مطرح می کند که برای دستیابی به موفقیت ، نه تنها باید افراد مناسب را در پست های مناسب قرار داد ، بلکه می بایست عملگران برتر برای هر پست را شناسایی کرد ( Brandt & Kull , 2007 : 1) . این تحقیقات مدعی هستند افرادی که متعاقباً سازمان را به سمت آینده پیش می رانند حتی نسبت به چشم انداز و استراتژی سازمان از اهمیت بیشتری برخوردارند ( Collins , 2001 ) . در برخی ازکشورها ، بازارهای کاری در حال ورود به دوره ای هستند که از ویژگی های برجسته آن کمبود نیروهای کارآمد است . از آنجا که پیدا کردن جایگزین برای کارکنان رفته رفته سخت تر شده ( Cheese , Thomas & Craig , 2007 : 2 ) ، سازمان ها ترجیح می دهند کارمندان ارزشمند خود را حفظ کنند .توانمندسازی کارکنان برای تغییر و ثبات که ویژگی اصلی محیط کسب و کار امروزی است ضروری به نظر می رسد.توانمندسازی نیروی کار بعنوان یک سازوکارصنعتی جدید در برابر تهدیدات بومی و بین المللی به کار می رود(Menon, 2001, p. 154)مروری بر ادبیات مدیریت نشان می دهد که توانمندسازی به مثابه موضوعی مهم توجه گسترده ای را در کارکردهای مدیریت متوجه خود ساخته است که برای آن می توان دلایل چندی را متصور شد.نخست توانمندسازی شخصی یکی از عناصر اساسی اثربخشی مدیریتی وسازمانی است و نیز اینکه هر زمانیکه قدرت و کنترل به اشتراک گذارده شود اثربخشی در نتیجه آن افزایش می یابد.(keller &Dansereau,1995:48)دلیل دیگر که بسیاری از مطالعات و بررسیها بدان پرداخته اند اینست که توانمندسازی عا ملی تسهیل کننده در پاسخ به تغییرات محیطی است تسهیل کننده در پاسخ به تغییرات محیطی در زمان صحیح می باشد از قبیل بر آوردن به موقع نیازهای مشتریان و افزایش رضایت آنان.سومین دلیل در جهت علل افزایش علاقه به مفهوم توانمندسازی نتایج سودمندی است که آن به همراه داشته است که در بعضی از مطالعات به افزایش در فروش وسود ،کاهش هزینه ،رضایت مندی بیشتر مشتری ،اقزایش وفاداری به سازمان،بهبود در اثربخشی،کارآمدی در حل مسأله (بعلاوه پیش گیری از آن)و بهبود هماهنگی در وظایف(Azize Ergeneli,Saglam,Metin,2007;41)
مفاهیم و ابعاد نظری راجع به توانمندسازی کارکنان
معنی توانمندسازی موضوع بحث و گفتگوهای زیادی بوده و در حال حاضر یک مفهومی است که بطور ضعیف تعریف شده است.(Cunningham et al.,1996;Dainty et al.,2002) به همین ترتیب ماندروس و ویلسون (1994) و راس و میلام (1995) اظهار می دارند که این واژه بندرت بطور واضح تعریف شده و ذاتاً بطور لفظی بکار رفته است. دلیل چنین امری را می‌توان در عدم وجود یک بستر تاریخی و تجربه برای این مفهوم در بین مفاهیم سازمانی دانست، به این معنی که عدم وجود سوابق و پشتوانه‌های تجربی و عملی و در واقع جوان بودن موضوع، باعث تنوع آراء دانشمندان این حوزه و مانعی در شکل گیری اساسی و پایه ای زیربنای علمی‌آن شده است. بطور خلاصه می‌توان گفت زمینه ای که دانشمندان توانمندسازی در آن دست به مطالعه زده اند، رابطه مستقیمی‌بر نوع تعریف و برداشت آنان از توانمندسازی داشته است. این خود باعث ایجاد تنوع و پیچیدگی در درک مفهوم و تعاریف ارائه شده از آن دارد. علاوه بر آن ابعاد چند گانه این واژه آن را به یک مفهوم مشکل برای تعریف تبدیل نموده است. همانطور که این اختلافات نشان می‌دهد برخی بر توانایی افراد و تمایل آنها بر توانمند شدن تمرکز یافته است، از طرف دیگر برخی محققین از مواردی چون عملکرد تیمی، غنی سازی شغلی، کنترل کارشخصی، استقلال در انجام وظیفه، تیم کاری، سیستم پرداخت مرتبط با عملکرد و مالکیت سهام کارکنان را به عنوان فرآیند توانمندسازی تعریف و ادراک نموده اند. (Wilson, 1995, p65)
دلیل ممکن دیگر برای این فقدان شفافیت، گرایش توانمندسازی به سمت اضافه شدن به مفاهیم مدیریت مثل مهندسی مجدد فرآیند (BPR) و مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) می باشد.( Dainty et al.,2002)
معنی اصلی توانمندسازی به " دادن اختیار و قدرت به " اشاره دارد.(Talloch,1993) استفاده از واژه قدرت در تمامی تعاریف توانمندسازی نمایان می گردد. برای مثال لگی (1995) بیان می دارد که توانمندسازی باید از بعد یک مدل توزیع مجدد نگریسته شود که به موجب آن تعادل قدرت در جهت همکاری و اعتماد تقویت می شود. کانگر و کاننگو روی قدرت به عنوان نقطه مرکزی توانمندسازی " یا برای تقویت این گمان یا برای تضعیف گمان در ناتوانی شخصی" تمرکز دارند. قدرت اغلب بوسیله کنترل انتقالی توزیع گردیده است بطوریکه کارکنان این اختیار را دارا باشند که تصمیمات خودشان را اتخاذ کرده و آنها را بکار گیرند. . نویسندگان دیگری در این زمینه، توانمندسازی را از لحاظ تعامل پویایش تعریف می کنند. برای مثال پاستور (1996) بیان می کند که " توانمندسازی بخشی از یک فرآیند یا یک تکامل است-تکاملی که پیش می رود هر زمان که شما دو یا چند نفر در یک ارتباط( بطور شخص یا حرفه ای) قرار دارید". لی و کوح (2001) توانمندسازی را به عنوان طبیعت بین الاذهانی سرپرستان و زیردستان در نظر می گیرند. آنها بیان می دارند که توانمندسازی ترکیبی از حالات روان شناختی زیردست است که در آن زیردست از سوی رفتارهای توانمند کننده ی سرپرستان تحت تاثیر قرار گرفته است.
(Kay greasley & Nicola king,2007:355)
رویکرد های توانمندسازی
مفهوم توانمندسازی دو رهیافت متفاوت را در بر می گیرد که توسط نویسندگان و محققین متعددی مورد اشاره قرار گرفته است.اصطلاحات بکار رفته بوسیله نویسندگان ممکن است تا اندازه ای متفاوت باشند:هر چند مفاهیم و بحث های اصلی سازگاری معنا داری را بین دیدگاههای مختلف وضع می کندتعدادی از نظریه پردازان بر افزایش مشارکت کارکنان در وضع هدف،تصمیم گیری،تکنیکهای انگیزش و بطور کلی توانا ساختن کارکنان برای کار در محیطهای مشارکتی اشاره می کنند(Spreitzer;1996;Herrenkohl,Judson,1999;Spreitzer,1995,)ودیگر توافق در میان نویسندگان اینست که کارکنان توانمند دارائیهای با ارزشی برای سازمان می باشند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  220 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله در تعهد سازمانی

پایان نامه در مورد رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس

اختصاصی از فی لوو پایان نامه در مورد رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه در مورد رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس


پایان نامه در مورد  رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)تعداد صفحه:16

فهرست:

هدف اصلی (کلی) تحقیق :

پرسش های پژوهش

متغیر مستقل

متغیر وابسته

جامعه آماری

تعیین حجم نمونه مدیران

پایایی و اعتبار

نوع مطالعه همراه با طرح پژوهش

 

« بررسی رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس راهنمایی پسرانه نواحی هفت گانه شهرستان مشهد سال تحصیلی 83 ـ 82 »

 

بیان مسئله پژوهش :

 

مطالعه در خصوص رهبری و مدیریت بازگو کننده این مهم است که استفاده صحیح از منابع اختیارات متناسب با کارکنان محور اصلی اثر بخشی ، کارایی ، ایجاد جوی باز و پویا در سازمان بوده ، در سازمانهای رسمی از جمله سازمانهای نظام آموزش و پرورش روابط رسمی       بر اساس اختیار بر قرار می شوند. نوع و ماهیت روابط میان معلم ـ شاگرد ، مدیر ـ معلم یا به طور کلی ، رئیس ـ مرئوس را منحصر اختیار مشخص می سازد.

 

امروزه دیگر مدیران دریافته اند که پرورش نیروی کار آمد و توسعه منابع انسانی راهی است میان بر که می تواند سازمانها را جهت تحقق هر چه بهتر اهداف یاری کند . لذا در این برهه از زمان مزیتی که سازمانها در پیشی گرفتن از یکدیگر دارند تنها در فناوری جدید خلاصه نمی شود بلکه در بالا بردن اعتماد به نفس و میزان تعهد و وابستگی کارکنان به اهداف سازمان نهفته است.

 

( هیچ سازمانی نمی تواند موفق شود مگر اینکه اعضا و کارکنان سازمان نسبت به آن نوعی تعهد داشته باشند و تلاش نسبی نمایند ( استونروفری من 1375 ـ 972 )

 

(مهمترین کمک ماکس وبر به مدیریت ، نظریه اقتدار و اختیار ، و توصیف سازمان ها بر مبنای ساختار روابط ناشی از اختیار است . وبر سه نوع اختیار (اقتدار) تشخیص داد و به موجب منشاء مشروعیت آنها را به شرح زیر طبقه بندی کرد :

 

1 ـ اختیار فرمند : که منشاء آن کاریزما یا فرمندی و جاذبه شخصیتی است .

 

2 ـ اختیار سنتی : که بر رسوم و سنن فرهنگی و ارزشهای اجتماعی مبتنی است .

 

3 ـ اختیار قانونی : که منشأ آن قوانین و مقررات عقلانی است که برای نظم اجتماعی وضع می شوند . علاقه بند 1378 ـ 103 ) .

 

لذا در این پژوهش سعی می شود ارتباط هر یک از سطوح اختیارات سه گانه از نظر «وبر» با تعهد سازمانی دبیران و نقش هر یک بر تعهد سازمانی دبیران مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و نتایج حاصل از آن به عنوان راهکارهای عملی مورد استفاده مدیران آموزشی و دبیران               قرار گیرد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش :

بررسی و شناخت منابع قدرت مورد استفاده مدیران به عنوان یکی از عوامل مهم رهبری تصمیم گیری و در نتیجه نفوذ کارکنان و همچنین تعیین کننده نوع تعهد سازمانی حاکم بر مدرسه بسیار ضروری است. تداوم اینگونه تحقیقات می تواند آثار مفیدی در جهت آشنایی مدیران با منابع قدرت در بر داشته ، علم و آگاهی آنان را نسبت به منابع اختیار مورد قبول کارکنان


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه در مورد رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس

دانلود مقاله آسیب شناسی تعهد سازمانی از منظر سیاست های مدیریت منابع انسانی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله آسیب شناسی تعهد سازمانی از منظر سیاست های مدیریت منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
اکثر محققین بر این باورند که از اوایل دهه 1950 که تعهد سازمانی در زمینه رفتار سازمانی مطرح شد، این مقوله یکی از موضوع هایی می باشد که همیشه در رأس علاقه محققین قرار داشته است، چرا که آنان معتقدند که مدیریت صحیح تعهد سازمانی می تواند منجر به نتایج سودمندی از قبیل اثربخشی سازمانی، بهبود عملکرد، کاهش جابجایی و همچنین کاهش غیبت شود (Meyer & Allen,1997; Baruch,1998; Mowday,1998; Buck & Watson,2002; Dixon,2002).
این تحقیق به بررسی تأثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی در قالب سه زیرسیستم تأمین، ارزیابی عملکرد و پاداش و روابط با کارکنان، بر میزان تعهد سازمانی کارکنان، و مشخص کردن نقاط ضعف این سیاست ها می پردازد. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون های 2χ دوبعدی و ضریب همبستگی گاما و d سامرز نشان داده شد که بین سیاست های مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی، رابطه معنی داری وجود دارد، و سپس با استفاده از آزمون 2χ تک بعدی به شناسایی سیاست های آسیب زای مدیریت منابع انسانی بر میزان تعهد سازمانی کارکنان پرداخته شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1. مقدمه
ترک اختیاری سازمان توسط کارکنانش به طورکلی نامطلوب، مخرب و هزینه بر است، هم برای سازمان و هم در نتیجه برای مشتریان یا کسانیکه از خدمات سازمان به نحوی استفاده می کنند، با این وجود خروج داوطلبانه از سازمان، یک فعالیت قابل کنترل می باشد که می تواند برای سازمان هایی که این مفهوم را درک کنند و آنرا تحت کنترل درآورند، یک مزیت رقابتی به حساب آید. تحقیقات نشان داده است که ترک سازمان توسط افراد در روحیه و بهره وری سایر افراد که در شرکت باقی می مانند، تأثیر منفی دارد. و همچنین این امر باعث کاهش رضایت مشتریان نیز می شود. طبق نظر دیوید موریس، میانگین هزینه جایگزین کردن یک کارمند ساده که 6 دلار در ساعت برای شرکت درآمد ایجاد می کند، 2076 دلار می باشد و میانگین هزینه جایگزین کردن یک کارمند حرفه ای که هر ساعت 15 دلار برای شرکت درآمد ایجاد می کند، 5190 دلار می باشد. بر اساس این تصاویر هزینه هایی که یک موسسه با کارکنانی که حداقل حقوق را دریافت می کنند، هر ساله برای جابجایی کارکنانش می پردازد، بالغ بر 100000 دلار می شود ( Buck & Watson,2002,177 ). از طرف دیگر مشکل تنها باقی ماندن در سازمان نیست، محققین به این نتیجه رسیده اند که تعهد سازمانی با بهره وری و عملکرد نیز رابطه مستقیمی دارد. در واقع آنها بین انواع تعهد سازمانی تفاوت قایل شده اند و معتقدند که تعهد عاطفی یا ماندن کارمند در سازمان از روی میل و علاقه، ارتباط بیشتری با عملکرد و بهره وری، در مقایسه با تعهد مستمر و هنجاری دارد (Angle & Lawson,1994; Becker et al,1996; Meyer et.al,1989; Mowday,1998; Somers & Birnbaum,1998). در اقتصاد ایران آمارها حاکی از پایین بودن میزان بهره‌وری عوامل تولید می باشند و همچنین در برخی موارد روند آن نیز در سال های اخیر نزولی بوده است. بهره‌وری نیروی کار در سال 1380، برابر (3/87%) سال 1355 است. تجربه کشورهای موفق، نظیر کره جنوبی و تایوان، حاکی از افزایش چشمگیر شاخص مذکور،در روند توسعه آنها بوده است. بهره‌وری نیروی کار در کشورهای فوق طی دوره (980-1997)، به ترتیب، 5/2 و 2/2 برابر شده است. در سال 1996 بهره‌وری نیروی کار در ایران 7187 دلار، در کره جنوبی 28166 دلار، تایوان 33438 دلار، هنگ‌کنگ 44412 دلار، آمریکا 49905 دلار، ژاپن 39439 دلار و کانادا 42384 دلار بوده است (سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور،1383).
از این رو متوجه می شویم که تعهد سازمانی تا چه حد در کاهش هزینه های جابجایی کارکنان و سایر هزینه های جانبی که این امر منجربه آن می شود و همچنین بهبود میزان بهره وری و عملکرد کارکنان، مهم می باشد و شناسایی عوامل موثر بر آن به ویژه عواملی که تغییر آنها به طور مستقیم در دست خود سازمان می باشد در سازمان های کشورمان بسیار ارزشمند و ضروری می باشد. لذا در این تحقیق هدف اصلی ما آسیب شناسی تعهد سازمانی از منظر سیاست های مدیریت منابع انسانی از دید کارکنان و مشخص کردن سیاست های آسیب زای مدیریت منابع انسانی بر میزان تعهد سازمانی کارکنان می باشد که در راستای تحقیق این هدف دو فرضیه اصلی تدوین گردید. فرضیه اصلی اول به بررسی رابطه بین دیدگاه کارکنان نسبت به مناسبت سیاست های مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی آنان می پردازد، و در فرضیه دوم محقق به دنبال شناسایی سیاست های آسیب زای مدیریت منابع انسانی از دید کارکنان و ارائه پیشنهاد هایی برای اصلاح این سیاست ها می باشد، که هر کدام از این فرضیه های با توجه به ابعاد مختلف سیاست های مدیریت منابع انسانی به سه زیر فرضیه فرعی تقسیم می شوند.
2. مبانی نظری
تعهد سازمانی از نظر مودی و همکارانش، عبارت است از درجه نسبی تعیین هویت فرد با یک سازمان خاص و درگیری و مشارکت او با آن سازمان (Steers & Perns, 1983, p. 288). در این تعریف تعهد سازمانی سه عامل را شامل می شود:
1. اعتقاد قوی به اهداف و ارزش های سازمان
2. تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان
3. آرزو و خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت در سازمان.
در نتیجه با توجه به تعریف فوق تعهد سازمانی دارای سه بعد می باشد، که همان ابعاد مختلف تعهد سازمانی از نظر آلن و میر می باشند، که عبارتند از:
1. تعهد عاطفی : تعهد سازمانی از نوع وابستگی عاطفی نسبت به سازمان است.(Buck & Watson, 2002.p.181)
2. تعهد مستمر : تمایل به انجام فعالیت های مستمر بر اساس تشخیص فرد از هزینه های مرتبط با ترک سازمان (Buck& Watson, 2002.p181).
3. تعهد تکلیفی : افراد در سازمان می مانند چون احساس می کنند که نباید سازمان را ترک کنند (Buck & Watson, 2002, p.181).
با توجه به تحقیقات مختلف، عوامل زیادی را می توان در میزان تعهد سازمانی دخیل دانست. مودی، استیرز و پورتر (1979) این عوامل را در چهار مقوله طبقه بندی کرده اند که عبارتند از:
1. ویژگی های شخصی
2. ویژگی های شغلی
3. تجربه های کاری
4. ویژگی ها ی ساختاری
در بین این عوامل بعضی از عوامل وجود دارند که به طور مستقیم و بدون واسطه می توانند توسط سازمان برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی مورد استفاده قرار گیرند، که از جمله این موارد می توان به:
1. فرهنگ سازمانی
2. سبک رهبری
3. سیاست های مدیریت منابع انسانی
اشاره کرد (Nijhof, dejong & Beukhof,1998).
در مکتب هاروارد سه دستاورد منابع انسانی که در نتیجه اتخاذ سیاست های مدیریت منابع انسانی به دست می آید، مشخص شده است، که عبارتند از تعهد، هماهنگی و اثربخشی هزینه (آرمسترانگ، 1381، 26). بنابراین همانطور که ملاحظه می شود یکی از عوامل عمده ای که بر تعهد سازمانی تأثیر می گذارد سیاست های مدیریت منابع انسانی می باشد، که مدیران و مسئولین شرکت ها توانایی تغییر این عوامل را به طور مستقیم دارند. پیتر بامبرگر و ایلن مشولم سیاست های مدیریت منابع انسانی را به سه زیرسیستم زیر تقسیم می کنند:
1. زیرسیستم تأمین نیروی انسانی:
فرآیند تأمین نیروی انسانی شامل کل فعالیت های سازمانی وابسته یا مرتبط به هم مانند: برنامه ریزی منابع انسانی، تجزیه و تحلیل شغل، کارمندیابی، گزینش، پذیرش فرد به داخل سازمان و منصوب کردن وی در یک پست، جابجایی افراد، ارزیابی عملکرد، برنامه ریزی مسیر شغلی و توسعه فرد و سرانجام خاتمه دادن به فعالیت های شغلی وی در سازمان می شود (بامبرگر و مشولم، 1384، 100).
2. زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش:
مدیریت عملکرد برای بهبود عملکرد هم در سطح فردی و هم در سطح سازمانی دلالت دارد. طبق نظر فلچر و ویلیامز (1996) اجزاء یک سیستم مدیریت عملکرد عبارتند از: (1) ایجاد یک مأموریت و برنامه کسب و کار، و افزایش ارتباطات درون سازمانی طوریکه کارکنان از برنامه کسب و کار و اهداف سازمانی با خبر شوند و بتوانند در تعریف آنان مشارکت داشته باشند، (2) تشریح مسئولیت ها و وظایف افراد از طریق شرح شغل ها و تعریف واضح نقش افراد که امکان سنجش عملکرد فردی را فراهم می آورد و (3) اجرای استراتژی مقتضی و بهبود افراد.
استراتژی پاداش بر نحوه تهیه و طراحی برنامه ها توسط سازمان، به منظور مطمئن شدن از این که رفتارها و عملکرد موثر کارکنان در تحقق اهداف تجاری شرکت مورد تقدیر قرار می گیرند، تمرکز می کند (آرمسترانگ، 1381، 271).
3. زیرسیستم روابط با کارکنان:
زیرسیستم روابط با کارکنان عبارت است از زیرسیستمی که به آن دسته از فعالیت های استراتژیک مدیریت مربوط می شود که با تدوین، اعمال و نظارت بر، قراردادهای روانشناختی بین کارفرما و کارکنان نظارت می کند و بدین گونه به محیط کار فیزیکی و مبنای هنجاری سازمان (یعنی فرهنگ) که کمتر قابل لمس است شکل می دهد (بامبرگر و مشولم، 1384، 182).

 



به طور کلی مدل مفهومی تحقیق به صورت زیر می باشد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3. روش انجام پژوهش
تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی می باشد که از نظر نوع داده یک تحقیق کیفی و بر حسب هدفی که دارد جزو تحقیقات کاربردی به حساب می آید.
به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات بهره گیری شد. این پرسشنامه شامل 43 سوال می باشد. بخش اول که از 19 سوال تشکیل شده است تعهد سازمانی کارکنان دفاتر مرکزی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی را با استفاده از مقیاس آلن و میر می سنجد، بخش دوم پرسشنامه خود از سه قسمت تشکیل شده است، در قسمت اول نگرش کارکنان دفاتر مرکزی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی در مورد مناسبت سیاست های مدیریت منابع انسانی در زمینه زیرسیستم تأمین مورد ارزیابی قرار می گیرد، که خود از 9 سوال (از سوال 20 تا 28) تشکیل شده است. قسمت دوم در مورد نگرش کارکنان در مورد زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش می باشد که از 8 سوال (از سوال 29 تا 36) تشکیل شده است، و در نهایت قسمت سوم آن که در مورد دیدگاه کارکنان درباره زیرسیستم روابط با کارکنان می باشد که آن نیز شامل 7 سوال (از سوال 37 تا43) می باشد. و در نهایت بخش سوم به منظور تعیین مشخصات فردی پاسخگویان طراحی شده است. مقیاس مورد استفاده در این پژوهش مقیاس لیکرت می باشد که در سؤال های پرسشنامه لحاظ شده است. برای سنجش اعتبار بیرونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتیجه آزمون نشان دهنده ضریب آلفای خوبی برای پرسشنامه بود (مقدار آن برابر با 86/0 شد). جامعه آماری در این تحقیق را کارکنان دفاتر مرکزی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی واقع در استان تهران تشکیل دادند. (کارکنان ستادی واقع در شهرستان تهران) که برابر است با 963 نفر، از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده یک نمونه 91 نفری برای پاسخ گویی به سوالات پرسشنامه که در قالب 46 سوال مطرح شده، انتخاب شدند.
4. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات
در بسیاری از موارد داده ها را نمی توان به کمیت درآورد، برای این گونه موارد آزمون های ناپارامتری یا بدون توزیع ساخته شده که صرفاً مستلزم مفروضاتی بسیار کلی در خصوص توزیع جامعه است و لازم نیست که داده ها کمی باشد. اما فرض تصادفی بودن نمونه گیری همچنان پا بر جای است (هاراوی، 1384، 407).
ما در تحقیقمان درصدد هستیم تا میزان تعهد سازمانی چند گروه (افراد با سطوح مختلف رضایت از مناسب بودن سیاست های مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی) را باهم مقایسه کنیم، که در واقع آزمون ما از نوع آزمون های ناپارامتریک مربوط به k گروه مستقل می باشد.
البته لازم به ذکر است که برای آزمون فرضیه دوم تحقیق که از نوع فرضیه های توصیفی می باشد، از آزمون کای دو (2χ) یک بعدی استفاده کردیم. برای تعیین وجود رابطه بین متغیرها در فرضیه های تحقیق از آزمون کای دو، دو بعدی استفاده کردیم. شاید برای تصمیم گیران علاوه بر شدت وابستگی دو متغیر، جهت همبستگی نیز مهم باشد. در این تحقیق ما از ضریب همبستگی گاما و نیز ضریب همبستگی d سامرز، برای نشان دادن میزان و جهت همبستگی استفاده کردیم. سامرز شکلی از شاخص گاما است که یکی از متغیرها وابسته در نظر گرفته می شوند و تفاوت آن با گاما تنها در این است که در مخرج آن علاوه بر زوج های هماهنگ و زوج های معکوس، زوج های گره خورده در متغیر مستقل هم آورده می شود (نوروسیس، 1383، 420). همچنین از آزمون فریدمن نیز برای رتبه بندی سیاست های مدیریت منابع انسانی از منظر آسیب زایی استفاده شد و در نهایت جهت بررسی صحت نتایج به دست آمده از آزمون فریدمن، آزمون علامت زوجی مورد استفاده قرار گرفت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   150 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آسیب شناسی تعهد سازمانی از منظر سیاست های مدیریت منابع انسانی

دانلود ترجمه مقاله حاکمیت سازمانی و سیستم های اخلاقی: تعهد با رویکرد اعتماد سازی *

اختصاصی از فی لوو دانلود ترجمه مقاله حاکمیت سازمانی و سیستم های اخلاقی: تعهد با رویکرد اعتماد سازی * دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود ترجمه مقاله حاکمیت سازمانی و سیستم های اخلاقی: تعهد با رویکرد اعتماد سازی *


دانلود ترجمه مقاله حاکمیت سازمانی و سیستم های اخلاقی: تعهد با رویکرد اعتماد سازی *

دانلود ترجمه مقاله حاکمیت سازمانی و سیستم های اخلاقی: تعهد با رویکرد اعتماد سازی ؛ مقاله ای برای رشته مدیریت و مهندسی صنایع است که در 17 صفحه برای دانلود شما ترجمه شده است.

 

چکیده:

کسب و کار در شرکت های بزرگ آمرکایی همیشه مدیریت را با یک شکل جدی مواجه می کند و آن از دست دادن اعتماد به نفس عمومی است. انتقاد عمومی و افزایش حاکمیت کنترل و انتظار رو به رشد برای بهبود عملکرد مالی و پاسخگویی این کاهی در اعتماد را به وجود آورده است. روش های سنتی در حاکمیت شرکت ها، نمونه این مدل بوده که ناشی از نظریه نماینده ها و نظریه سهام و هدایت آن ها بوده است. و سود کوتاه مدت و سیستم های سازمانی متمرکز، که موفق به دستیابی بر این نتایج شده اند مورد نظر ما است. ما توضیح می دهیم که چرا نظریه حکومت سازمانی اساسا برای ایجاد اعتماد ناکافی است. ما به دنبال پیشبرد یک چهار چوب مفهومی بر اسای نظریه مباشرت اقدام می نماییم و توسط روابط تعهدی آن را مشخص کرده و استدلال می کنیم که طراحی مکانیزم با استفاده از روش تعهد در ایجاد سازمان در سازمان موثرتر است. ارتباط تعهد شکل خاصی ازیک رابطه قراردادی بین کارمند و یا سازمان خودش است. ما استدلال می کنیم که بدون در نظر گرفتن مشوق ها و مکانیزم های کنترل دقیق که از طریق مکانیزم های قراردادی طراحی شده اند، در صورت عدم وجود روابط پیمانی برای ایجاد اعتماد در درون سازمانی بسیار دشوار خواهد بود. ما پیشنهاد می کنیم که سازمان احتمال بیشتری برای ایجاد اعتماد در هر دو سطح سازمانی و در سطح فردی دارد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود ترجمه مقاله حاکمیت سازمانی و سیستم های اخلاقی: تعهد با رویکرد اعتماد سازی *

مبنای تعهد در حقوق ایران و فرانسه

اختصاصی از فی لوو مبنای تعهد در حقوق ایران و فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبنای تعهد در حقوق ایران و فرانسه


مبنای تعهد در حقوق ایران و فرانسه

 

 

 

 

 

 

 

مقاله با عنوان مبنای تعهد در حقوق ایران و فرانسه در فرمت ورد در 23 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:

چکیده
مقدمه
مبحث اول: نظر فردگرایان
مبانی این نظریه
به موجب عقیدة فرد‌گرایان(کاتوزیان، 1365، ص 359):
نظریة حاکمیت اراده
چگونگی پیدایش این نظریه
1.تأثیر مبادی و اصول دینی و حقوق کلیسا
2. احیای مجدد حقوق رم
3. تأثیر عوامل اقتصادی
4. تأثیر عوامل سیاسی
دلایل پذیرش اصل حاکمیت اراده
1. دلایل فلسفی
2. دلایل اخلاقی
3. دلایل اقتصادی
نتایج حقوقی حاکمیت اراده
نقد نظریة حاکمیت اراده
مبحث دوم: نظریه‌های اجتماعی
نظریة ریپر
نتیجه
کتابنامه


دانلود با لینک مستقیم


مبنای تعهد در حقوق ایران و فرانسه