لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه
196
فهرست مطالب:
پیشگفتار
در طرح یک ساخت ثابت چه مسائلی وجود دارد ؟
ساختهای ثابت و واحدهای آزاد
دو شکل تولید
معیارهای اجتماعی
امکان تصمیم گیری برای ساکن خانه
ساخت ثابت به عنوان یک مسئله طراحی
تغییرات در عملکرد
امکان تکنولوژیکی نوین
خانواده متغیر
هماهنگی ساختهای ثابت و واحدهای آزاد
حوزه ها و حاشیه ها
بخش چیست ؟
چرا مفهوم ابعاد اسمی را مطرح می کنیم ؟
تحلیل بخشی
یک ساخت ثابت یک گونه گونی از یک نظام فضایی است
روند طراحی پویاست
عملیات
مسئله هماهنگی
محل جایگیری
مهندسین ناظر
پیشگفتار
در دسامبر 1964 در اتحادیه معماران هلندی پیشنهادهایی شد که طرح کلی و روشی برای طراحی مسکن تطبیق پذیر با استفاده از ساخت ثابت (نگهدارنده Support) و واحدهای آزاد (واحد جدا شدنی Detachable Unit) را نشان میدهد .
در این گروه هم معماران و هم مجریان ساختمان و تولید کنندگان قطعات ساختمانی ، سرمایه گذاران ، پیمانکاران و شرکتهای خانه سازی نیز می باشند . به دلایلی چند هلند را می توان آزمایشگاهی برای بررسی راه حل مشکلات خانه سازی انبوه در سراسر دنیا به حساب آورد . این گروه هلندی روشی را برای طراحی ارائه میدهد که نتیجه آزمایشها و شرایط خاص می باشد .
چون تراکم جمعیت کشور زیاد بود و با وجود سنت قدرتمند شهرنشینی تقریبا ناممکن بود که مسئله ساختمان سازی را چون امری کاملا مجزا به حساب آورد . بنابراین معماران تصمیم به صنعتی شدن ساختمانها گرفتند ولی هنوز معلوم نبود که این تفکر مقرون به صرفه نباشد .
معماران بنیانگذار پذیرفتند که از مفهوم «ساخت ثابت» به عنوان یک فرضیه عملی دیگر برای تحقیقات بیشتر استفاده شود . اساس فرضیه ساخت ثابت و واحدهای آزاد آن بود که شخص مصرف کنندة خانه در تولید آن مشارکت یا نظارت داشته باشد . چنین پنداشته می شد که نقص تولید انبوه ، همان عدم مشارکت مصرف کننده در روند خانه سازی است . در واقع هم در خانه سازی انبوه اصل مهم به مفهوم فنی و سازمانی آن این است که مصرف کننده نقشی در تصمیم گیری ندارد . از سوی دیگر در مفهوم «ساخت ثابت» مبنای کار اینست که مسکن به هر شکل و هر اندازه که باشد ، همیشه محصول دو حوزة مسئولیت و تصمیم گیری است . بخشی از ساختار شخصاً در اختیار ساکن خانه است که می تواند آن را به دلخواه تغییر دهد و تبدیل کند امّا بخش دیگر به یک زیر ساخت عظیم تری تعلق دارد ، که فرد دربارة آن نمی تواند تصمیم گیرد بلکه باید از قوانین و قراردادهای گروه بزرگتر (چه در حد همسایگی باشد یا مقامات محلی) پیروی کند .
این دو حوزة تصمیم گیری را همیشه و همه جا می توان تشخیص داد . حتی آنها که صاحب خانه ویلایی نیز هستند باید زیر ساخت خیابانها ، خدمات و مقررات حوزه بندیها و غیره را بپذیرند . آنچه محیط خود می نامند محصول یک زمینه طبیعی و اجتماعی بزرگتری است که افراد در آن مشارکت دارند . در طول تاریخ این تعادل بین فرد و جمع در اشکال بیشماری تجلی یافته است .
مفهوم ساخت ثابت ، بازشناسی سنت دیرینه ای است در مورد بازتاب خصوصیات اساسی در محیط ظاهری و بدین معنی ابداع جدیدی به حساب نمی آید . ولی به هر جهت این مفهوم با مفهوم خانه سازی انبوه که در این قرن به یکسان مورد توجه متخصصان و دولتمردان ، در تلاششان برای دنیا بهتر بوده ، در تضاد است .
در مفهوم ساخت ثابت تولید خانه مشابه سایر کالاهای صنعتی نخواهد بود بلکه مصرف کننده نیز در روند تولید آن دخالت دارد . اما این دخالت در چهارچوب بزرگتر خدمات و زیر ساختهای اجتماعی انجام می پذیرد . اگر این فلسفه در مورد خانه سازی انبوه در محیط متراکم شهری پیاده شود ، مفهوم «ساخت ثابت» تبدیل به یک موجودیت مادی می گردد .
در اینجا دیگر نمی شود خانه سازی ویلایی و قطعات مجزا را در نظر گرفت ، بلکه باید ساختهای وسیعتر ، خواه مرتفع و خواه کم ارتفاع را مد نظر داشت . که چندین واحد مسکونی را در خود جای داد . اتحادیه معماران سعی کرده است افراد در این ساختهای وسیعتر همان قدر حق انتخاب داشـته باشـند که در خـانه های ویـلایی
داشتند .
ساخت ثابت به هر ساختمانی گفته می شود که چندین واحد مسکونی قابل تطبیق با نیازها و خواسته های متغیر مصرف کنندگان در طول زمان را در خود جای دهد . این مسئله ای است که در زمینه خانه سازی هلندی باید با آن روبرو شد . در واقع این مسئله در هر کجا که عدة زیادی
تحقیق درباره ساخت های ثابت و واحدهای آزاد (گونه گونی ها در ساختمان سازی)