فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت


دانلود مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت

 

مشخصات این فایل
عنوان: اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 9

این مقاله درمورد اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت می خوانید :

عدالت ورزی
عدل چنان جایگاهی در زندگی انسانی دارد که همه چیز با آن سنجیده می شود.
عدالت ، اصلی اساسی است که هدف از فرستادن پیامبران و کتاب های آسمانی نیز دست یابی به آن است. عدالت ارزش ذاتی دارد و سلامت همه چیز به آن است. از این رو، خداوند دستور می دهد که بر پا کنندۀ قسط و عدالت اجتماعی باشید :
« ای کسانی که ایمان آورده اید! بر پادارندگان پیوستۀ عدالت باشید »
بر اساس همین اصل است که پیام آور عدالت و رسول هدایت می فرماید :
« ساعتی عدالت، از هفتاد سال عبادتی که شب هایش به نماز شب و روزهایش به روزه بگذرد، بهتر است»
اگر عدالت برقرار نشود، جامعه، جولان زورمندان ، ستمگران و غارتگران می شود. در چنین میدانی، فضیلت ها و ارزش ها به دست فراموشی سپرده خواهد شد. ارزش یک جامعه به میزان دادگری و دادخواهی است. علی(ع) می فرماید :
« من بارها از رسول خدا (ص) این سخن را شنیدم : ملتی که حق ضعیفان را از زورمندان با صراحت نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمی شود و روی سعادت را نمی بیند.»

آن حضرت مامور برپایی قسط بود :
« بگو پروررگارم به قسط فرمان داد»رسول خدا (ص) ، مظهر کامل عدالت بود،  ایشان می فرمود :
« خداوند مرا به نه چیز سفارش کرده است : .... و عدالت در خشنودی و خشم »
از ابوسعید خدری نقل شده است که در یکی از روزها پیامبر سرگرم تقسیم مالی میان ما بود. ذو الخویصره که مردی از بنی تمیم بود، گفت : یا رسول الله، با عدالت تقسیم  کن. حضرت فرمود : « وای بر تو ! اگر من عدالت نداشته باشم، چه کسی به عدالت رفتار می کند؟ اگر من عادل نباشم ،  تو زیان دیده ای»
آن حضرت عادل ترین مردم بود و 23 سال رسالت برای آن بود که عدالت در همۀ ابعادش آشکار شود. امیر مؤمنان علی (ع) در توصیف آن حضرت می فرماید :
« دین حق را به حق آشکار کرد. از نادرستی ها و باطل هایی که سر و صدا به  راه انداخته بودند، جلوگیری کرد و صولت گمراهی ها را درهم شکست. همان گونه که با تمام قدرت، سنگینی بار رسالت را تحمل کرد، به فرمان حق قیام کرد و به سرعت در راه رضا و خشنودی او گام برداشت. حتی یک قدم هم عقب ننشست. اراده محکمش بود. آنچنان در اجرای فرمان خدا کوشش کرد که شعلۀ فروزان حق را آشکار و راه را برای جاهلان روشن ساخت. دل هایی که در فتنه و گناه فرو رفته بودند، به واسطۀ او هدایت شدند، و پرچم های حق را برافراشت. او دارای منطق عادلانه و طریقی جدا کننده حق از باطل بود»
با اجرای عدالت، مردم بی نیاز می شوند و فقر و ناداری از  میانشان رخت برمی بندد. به اعتقاد پیامبر عدالت، وجود فقر و مسکنت نشانۀ بی عدالتی اقتصادی است. از همین رو می فرمود :
« بی گمان، خداوند روزی بینوایان را در اموال و دارایی توانگران قرار داده است. پس اگر گرسنه وبرهنه ماندند، بر اثر گناهان توانگران است و حقی است بر خدا که آنان را در آتش دوزخ سرنگون سازد»

قانون گرایی
در آخرین روزهای زندگی رسول خدا (ص) مردم شاهد صحنه ای شگفت بودند تا همگان برای همیشه بدانند که در برابر قانون یکسانند. پیامبر خدا (ص) در آن روز در حالی که بیماری اش شدت یافته بود و فضل بن عباس و علی بن ابی طالب زیر بغلش را گرفته بودند، به سختی راه می رفت. با این حالت وارد مسجدشد و بر منبر رفت و آخرین سخنانش را با مردم چنین بیان کرد :
« مردم! من خدایی را که جز او خدایی نیست ، در برابر شما می ستایم، هر که در میان شما حقی بر من دارد، اینک من اگر بر پشت کسی تازیانه ای زده ام، این پشت من است ، بیایید و بر آن تازیانه بزند. اگر کسی را دشنام داده ام، بیایید دشنامم دهد. زنهار که دشمنی در سرشت نزد من کسی است که اگر حقی بر من دارد، از من بستاند یا مرا حلال کند تا خدا را که دیدار می کنم، پاک و پاکیزه باشم. چنین می بینم که این درخواست، مرا کافی نیست و لازم است چند بار در میان شما برخیزیم و آن را تکرار کنم»
سپس از منبر فرود آمد ، نماز ظهر را گزارد و باز به منبر بازگشت و همان سخن را تکرار کرد. رسول خدا(ص) جلوۀ تام رحمت الهی بود. هرگز کسی را نیازرده بود و حقی را پای مال نکرده بود. بر خلاف مساوات و عدالت عمل نکرده بود. در اجرای قانون، ملاحظۀ این و آن را نکرده و جز برای خدا خشمگین نشده بود. با این حال، اکنون به گاه پیوستن به رفیق اعلی، اصرار داشت کوچک ترین حقی از مردم بر گردنش نباشد و مساوات در برابر قانون را در برترین درجه اش تحقق بخشد. مردی برخاست و گفت : ای رسول خدا ! سه درهم نزد تو دارم ! پیامبر فرمود : فضل ! به او بده . فضل آن را پرداخت و مرد نشست و آن گاه فرمود :
« مردم هر کس مالی از کسی نزدش هست، باید آن را بپردازد و نگوید رسوایی دنیاست. بدانید که بی شک، رسوایی های دنیا آسان تر از رسوایی های آخرت است»
مردی دیگر برخاست و گفت : ای رسول خدا ! سه درهم نزد من است که در راه خدا به کار زده ام. پیامبر (ص) فرمود : « چرا به کار زدی ؟ » گفت : بدان محتاج بودم. فرمود : « فضل ! آن را از وی بستان » مردی برخاست و گفت : « ای رسول خدا ! در فلان جنگ بر شکم من تازیانه ای زدی! پیامبر پیراهنش را بالا زد و از مرد خواست تا بیاید و قصاص کند. مرد پیش و خود را به سینه و شکم برهنه پیامبر افکند و جای قصاص را بوسید»
آن حضرت بدین وسیله نشان داد که پیامبر خدا در برابر قانون هیچ امتیازی بر مردم عادی ندارد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت

چکیده مقاله :
احترام به دیگران
همسایه داری
درک جوانان
صلۀ رحم
رعایت حقوق دیگران
تعاون و همیاری
دانش پروری
عدالت ورزی
قانون گرایی

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق پیامبر اعظم(ص) و مدیریت

دانلود مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام


دانلود مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام

 

مشخصات این فایل
عنوان:اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20

این مقاله درمورد اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام می خوانید :

-  گذشت از مردى بد زبان :
کعب بن زهیر ، بت پرستى بود که تا زمان فتح مکه بر آیین جاهلیت قدمى ثابت داشت و از کارهاى بسیار زشت و ناروایش هجو و بدگویى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به زبان شعر بود .
او بدگویى و سخن به زشتى گفتن را درباره رسول اسلام (صلى الله علیه وآله) به جایى رسانید که پیامبر بزرگ در فتح مکه خون او و چند مشرک دیگر را که در شرکورزى تعصّبى شدید داشتند و جنایات هولناکى را بر ضد دین و پیامبر (صلى الله علیه وآله) مرتکب شده بودند مهدور نموده ، مسلمانان را موظف به کشتن آنان کرد .
کعب بن زهیر هنگامى که دانست رسول خدا (صلى الله علیه وآله) خونش را هدر ساخته و به هر جا بگریزد از شمشیر مسلمانان در امان نخواهد بود ، با توانایى بالایى که در سرودن شعر داشت قصیده اى در مدح پیامبر (صلى الله علیه وآله) گفت و روانه مدینه شد .
هنگامى که به مدینه رسید خود را به ابوبکر معرفى کرد و از او ملتمسانه خواست که او را نزد پیامبر (صلى الله علیه وآله) ببرد شاید حضرت رحمة للعالمین از او گذشت کند .
ابوبکر درخواست او را پذیرفت و وى را در حالى که صورتش را به دامن عمامه اش پوشانیده بود تا کسى او را نشناسد و پیش از ایمان آوردن خونش را بریزد نزد پیامبر (صلى الله علیه وآله) برد و گفت : یا رسول اللّه ! مردى است عرب و مى خواهد به شرط اسلام با تو بیعت کند . پیامبر (صلى الله علیه وآله) دست پیش برد و کعب با اسلام آوردن بیعت کرد و گفت :
  بِأَبی أَنْتَ وَأُمِّی یا رَسُولَ اللّهِ ، هذا مَقامُ العائذِ بِکَ ، أَنا کَعَبُ بنُ زُهَیْرِ .
پدر و مادرم فدایت باد اى رسول خدا ! این جایگاه پناهنده به توست ، من کعب بن زهیر هستم .
  و قصیده اى را که در مدح پیامبر (صلى الله علیه وآله) سروده بود بى درنگ خواند ، چون به پایان قصیده رسید حضرت بُردى یمانى به او جایزه داد و اسلامش را پذیرفت و از او گذشت کرد.

26-  رفتارى شگفت آور با رئیس منافقان :
عبداللّه بن اُبَى که ریاست منافقان مدینه را به عهده داشت خود و یارانش از هیچ گونه آزارى نسبت به پیامبر (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان فروگذارى نکردند و پیوسته بر ضد اسلام و مسلمانان به نفع دشمنان جاسوسى و خبرچینى مى کردند و بر نفاق خود آن چنان اصرار و پافشارى مىورزیدند که بارها آیاتى در قرآن مجید درباره وضع ناهنجار آنان و محرومیتشان از رحمت حق و کیفیت عذابشان در قیامت نازل شد ولى آن بى خبران غافل و بى دردان جاهل ، دست از نفاق برنداشتند و تن به توبه و انابه ندادند .
عبداللّه بن ابى پس از بازگشت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از تبوک در دهه سوم ماه شوال به سختى بیمار شد و در مسیر مرگ قرار گرفت .
بر پایه ( یُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ )، فرزندش ، مؤمنى صادق و مسلمانى پاک دل و جوانى شایسته و لایق و مورد محبت پیامبر (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بود .
او از باب ( وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً ) به عنوان فریضه دینى و تکلیف ایمانى همه روزه به عیادت پدر مى آمد و به جان به او خدمت مى کرد و به پرستارى اش چون پروانه به دور شمع ، دور وجود پدر مى گشت .
این فرزند فرزانه از پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) درخواست کرد تا از پدرش عیادت کند مبادا آنکه از عیادت نکردن پیامبر (صلى الله علیه وآله) از پدرش به منزلت و مرتبه خانوادگى اش زیان رساند و لکه ننگى و خفّت و عارى بر دامن اهلش بنشیند !
پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) حفظ منزلت آن پسر را که از مؤمنان حقیقى بود لازم شمرده ، براى عیادت بر بالین پدرش حاضر شدند !
حضرت با کمال محبت و از روى دلسوزى به عبداللّه بن ابى فرمودند : چندان که تو را از دوستى و رابطه با یهودیان معاند و جهودان نابکار منع کردم نپذیرفتى ، آیا اکنون وقت آن رسیده که ریشه مهر و محبت دشمنان خدا را از صفحه دل برکنى یا مى خواهى بر همان عقیده سخیف و محبت باطل و رابطه شیطانى خیمه از دنیا بیرون زنى و به سوى آخرت رهسپار گردى ؟
در پاسخ پیامبر (صلى الله علیه وآله) گفت : اسعد بن زراره دشمن جهودان و خصم یهودان بود و هنگام مردن این دشمنى و خصومت سودى براى او نداشت ! سپس گفت : اکنون وقت سرزنش و ملامت من نیست ، اینک من در ورطه مرگ قرار دارم ، از تو مى خواهم که بر جنازه ام حاضر شوى و بر من نماز گذارى و پیراهنت را به من عطا کنى تا مرا با آن دفن کنند .
پیامبر (صلى الله علیه وآله) با کمال بزرگوارى و کرامت از دو پیراهنى که به تن داشتند پیراهن زبرین را به او عطا کردند . عبداللّه گفت : آن پیراهن را مى خواهم که با بدن مبارکت تماس داشته . پیامبر (صلى الله علیه وآله) درخواستش را اجابت فرمود و پیراهن زیرین خود را به او بخشید .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) پس از مرگ او به فرزندش تسلیت گفت و بر جنازه اش حاضر شد و بر او نماز خواند و در پاسخ اعتراض مردم فرمود : پیراهن و نماز و استغفار من سودى براى او ندارد .
از پى این کرامت و خوش رویى و نرمى و بزرگوارى و فتوّت و جوانمردى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) ، هزار تن از قبیله خزرج به شرف مسلمانى سرافراز شدند و به دست پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) ایمان آوردند.
27- یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب هاى فکرى, کردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تکامل هر چه بهتر اوست. از سویى محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر رفتار ضد اخلاقى ندارند یا به دلیل پاره اى ملاحظات, بد اخلاقى نمى کنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى کرد, خوش اخلاق است.
در این قسمت نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر  را ـ که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه (1) و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ (2) تصویر مى کنیم تا با الهام گیرى از سیره والاى او زندگى خداپسندانه اى داشته باشیم و به گونه اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مى کرد معاشرت کنیم, به گونه اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مى گفت, آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مى شد, و جایى عفو کنیم که آن جناب مى بخشید.(3)
عایشه, عیال رسول خدا  که به خصوصیات اخلاقى او آگاه بود, جزئیات اخلاقى و رفتارى پیامبر را در یک جمله خلاصه کرد; که در روایت آمده است:
قال سعد بن هشام: دخلت على عایشه, فسإلتها عن اخلاق رسول الله صلى الله علیه و آله. فقالت: إما تقرء القرآن؟ قلت: بلى, قالت: خلق رسول الله  القرآن.
مرحوم فیض کاشانى درکتاب (محجه البیضأ) از سعدبن هشام روایت کرده که گفت: به دیدار عایشه رفتم و از اخلاق رسول خدا  پرسیدم. او گفت: آیا قرآن نمى خوانى؟ گفتم: چرا. گفت: اخلاق رسول خدا  قرآنى است.(4)
قالت عایشه: ما کان احد احسن خلقا منه 9 ما دعاه احد من اصحابه و لا اهل بیته الا قال: لبیک ; عایشه گفته است: احدى از پیامبر  خوش خلق تر نبود, هیچ کس از اصحاب و اهل بیت او را صدا نمى زد مگر این که در جواب مى فرمود: لبیک.(5)
رشید الدین میبدى در تفسیر آیه (انک لعلى خلق عظیم)(6)مى گوید:
رسول خدا  امر و نهى قرآن را چنان پیش رفتى و نگه داشتى به خوش طبعى که گویى خلق وى و طبع وى خود آن بود.
بلغ العلى بکماله ، کشف الدجى بجماله ، حسنت جمیع خصاله ، صلوا علیه و آله او رهنمودهاى قرآن را به دل مى گرفت و در زندگى اش از شیوه اى که قرآن پیشنهاد مى کردـ بى هیچ انحرافى و بى آن که هیچ ناراحتى در آن روا دارد ـ پیروى مى کرد و لذا تجسم قرآن به حساب مى آمد.و این ادعا از نظر کلام الله مجید مورد تإیید است. (7)

کار در منزل :
خیرکم, خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائى (8) بهترین شما شخصى است که با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامى شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم.
در اخلاق حضرت محمد, همین بس که با آن جلالت و موقعیتى که به سلاطین نامه دعوت مى نوشت در خانه, تا حد امکان کارش را شخصا انجام مى داد.(9)
اهل سیره نوشته اند: پیامبر خدا در خانه خویش خدمتکار اهل خود بود, گوشت را تکه تکه مى کرد و بر سفره غذاى حقیرانه مى نشست و انگشتان خویش را مى لیسید, بز خود را مى دوشید و لباس خود را وصله مى نمود و بر شتر خود عقال مى زد و به ناقه خود علف مى داد, با خدمتکار منزل آرد را آسیاب مى کرد و خمیر مى ساخت.(10)
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب, (ج 1, ص 146) روایت کرده که: رسول خدا  کفش خود را وصله مى زد, پوشاک خویش را مى دوخت, در منزل را شخصا باز مى کرد, گوسفندان و شترها را مى دوشید و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس کردن به کمک او مى شتافت و آب وضوى شبش را خود تهیه مى کرد. و در همه کارها به اهل خانه کمک مى کرد. لوازم خانه و زندگانى را به پشت خود از بازار به خانه مى برد.
گاه اتفاق مى افتاد که حضرت خانه خویش را نظافت مى کرد و جارو مى کشید و خود مکرر مى فرمود: کمک به همسر و کارهاى منزل,صدقه و احسان در راه خدا محسوب مى شود. (11)
از عایشه نقل شده که گفته است: محبوب ترین کارها نزد رسول خدا  خیاطى بود. (12)
پیامبراکرم  با همه عظمت و موقعیت ممتازش در منزل کار مى کرد. و به نگهدارى و پرستارى از کودکان مى پرداخت.(13)
عایشه همسر آن حضرت مى گوید: وقتى خلوت مى شد, پیامبر لباس خود را مى دوخت و کفش خویش را وصله مى کرد.(14)
على بیش از سى سال عمر خود را با رسول خدا  سپرى کرده و شناساترین فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلى و خارجى حضرتش اطلاع دقیق داشته,امام حسین مى فرماید:
سإلت إبى عن مدخل رسول الله صلى الله علیه و آله, فقال: کان دخوله فى نفسه مإذونا فى ذلک, فاذا آوى الى منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بینه و بین الناس فیرد ذلک بالخاصه على العامه و لا یدخر عنهم عنه شیئا....(15)
از پدرم در مورد امور رسول خدا  در داخل خانه سوال کردم, فرمودند: وقتى به خانه اش مى رفت, اوقاتش را سه قسمت مى کرد: یک قسمت براى خدا, و یک قسمت براى خانواده اش, و یک قسمت براى خودش, آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم مى کرد و آن را براى بستگان و بزرگان صحابه (که در منزلش به خدمت او مى رسیدند) قرار مى داد و ذره اى از امکانات خود را از آنان دریغ نمى نمود (بلکه آن چه امکان داشت در حقشان انجام مى داد.) (16)
حضرت در مورد امورى که به شخص او مربوط مى شد, خشمگین نمى شد. تنها براى خدا, آن گاه که حرمت هاى الهى شکسته مى شد, غضب مى کرد.

یکى از همسران آن حضرت مى گوید: وقتى رسول خدا  غضب مى کرد به جز على کسى را یاراى سخن گفتن با حضرتش نبود.(17)
علاوه بر همسران, هم نشینان روزانه پیامبر  عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهى تاریخ و روایات فراوان, علاقه پیامبر خاتم  به آن ها قابل قیاس با دیگر کسان و نزدیکان حضرت نبود. به موجب روایتى که عایشه نقل کرد, هر گاه فاطمه(س) بر پدر وارد مى شد رسول خدا  جلوى پاى دخترش بلند مى شد و او را مى بوسید و در جاى خود مى نشانید.(18)
در عروسى فاطمه(س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانى مى کردند و سرود مى خواندند و مى گفتند: ابوها سید الناس. رسول خدا  فرمود: بگویید و بعلها ذو الشده الباس.
و این مصراع چون در مدح حضرت امیرالمومنین بود, با آن که رسول خدا خواسته بود بانوان بگویند اما عایشه, زنان را منع کرد از اضافه کردن این مصراع. پیامبر  متوجه موضوع شد و فرمود: عایشه عداوت ما را ترک نمى کند!(19)
روزى رسول اکرم  وارد اطاق عایشه شد مشاهده کرد که تکه نانى روى زمین و زیر دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود:
یا حمیرإ! اکرمى جوار نعم الله علیک فانها لم تنفر من قوم فکادت تعود الیهم.
اى حمیرا! مجاورت نعمت هاى الهى را بر خویشتن گرامى دار تا هرگز نعمت هاى خداوندى از مردم دور نشوند.(20)

بخشی از فهرست مطالب مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام

چکیده
مقدمه :
تعریف اخلاق :
اخلاق از دیدگاه پیامبر :
نمونه‏هایى از اخلاق پیامبر :
  9- وام بى بهره براى رفع نیاز حاجتمند :
تواضع و فروتنى شگفت انگیز :
14-   نیکى بسیار در برابر ناسپاسى مردم :
16-  درمان و علاج همیشگى :
18-  بردبارى شگفت انگیز :
20-  احترام به میهمان :
22-  گذشت و عفو از دشمنان :
23-   بخششى کریمانه :
گذشت از مردى بد زبان :
کار در منزل :
نتیجه گیری :
پى نوشت ها و منابع :

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق و سیره پیامبر اعظم اسلام

دانلود تحقیق زندگی سیاسی و جنگ های پیامبر

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق زندگی سیاسی و جنگ های پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق زندگی سیاسی و جنگ های پیامبر در 17 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

پیامبر در مدینه

 بنای مسجد

 هجرت خانواده پیامبر

جنگ بدر

 کاروان قریش-

 بسیج شدن کفارمکه وسپاه اسلام در آستانه درگیری و شکست در جنگ بدر

جنگ احد در آستانه جنگ

جنگ خندق

اوضاع ارتش کفار

رابطه بنی قریظه با مشرکان

شهدای اسلام کشته های مشرکان

 

 

 

بخشی از تحقیق:

این قراداد مکتوبی است ازمحمدپیامبر(ص) میان مؤمنان ومسلمانان که ازقریش ویثرب وهرکس ازآنان پیروی کرده وایشان بپیوندد وهمراه آنان جهاد کند زیرا آنان در میان آدمیان یک امتند مهاجرانی که از قریشند برهمان حال عشیره ای خویش در میان خود خونبها می پردازند وفدیه اسیرخویش را به مقدار متداول و عادلانه به مؤمنان می دهند.

مؤمنان پرهیزکار بر بهترین و ارزشمندتری ## هیچ مشرکی مال یاجانی از آن قریش را در پناه خویش نگیرد ومانع دسترسی مؤمنی به آن نشود. هرکس مؤمنی را برجنایت قتلی بکشد با آگاهی روشن از آن باید که قصاص شود مگمراینکه ولی مقتول راضی شود.

پیامبردرمدینه وهجرت پیامبر(ص)

رسول خدا(ص) به خانه کلثوم بن هدم از قبیله بنی عمروبن عوف در می آید. ابوبکر رضی الله عنه به خانه بن اساف از قبیله بنی الحارث بن خزرج که در سنح#است می رود.علی بن ابیطالب(ع) سه شبانه روز در مکه می ماند تا ودیعه هایی را که مردم نزد رسول خدا گذاشته اند به آنان بازگرداند. وحضرت علی(ع) بعد از انجام کاربه نزد رسول خدا در خانه کلثوم بن هدم می رود وآنجا زندگی می کند. علی بن ابیطالب که در قبا یک یا دوشب زندگی می کند بعدها می گوید : درقبا زن مسلمانی بود بی شوهر .می دیدم که در تاریکی شب سردی به درخانه او می آید در می زند وزن به در خانه می آید وآنمرد چیزی را که همراه دارد به او میدهد تا به داخل خانه می برد به حال اوظنین شدم به او گفتم" ای کنیزخدا این مردکیست که هرشب می آید و درب خانه تورا می زند وتو بیرون می آیی و او چیزهای به تو می دهد که نمی دانم چیست. در حالیکه توزن مسلمان هستی که شوهرنداری؟ زن گفت: این سهل بن حنیف بن واهب است چون داند که من زنی هستم که کسی راندارم وقتی شب در می آید دست به بتهای قبیله ای دراز می کند وآنهارا شکسته پیش من می آورد که اینها را آتش کن" رسول خدا روزهای دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سه شنبه و چهارشنبه و پیج شنبه را در قباء در محله قبیله عمروبن عوف می گذراند ومسجد خویش را بنیان می نهد. عقبان بن مالک و عباس بن عباده بن بنی نضله همراه ثنی چند از مردان بنی سالم بن عوف به خدمت وی آمد و می گویند "ای پیامبر خدا در محله ما اقامت کن که در میان کثرت و تجهیزات وسلیه رفاع خواهی بود. می فرماید " راه این اشاره به ماده شتری که برآن سواراست را باز بگذارید زیرا این فرمانی دریافته است"شتر ازمحله های بنی ## وبنی ساعده وینی حارث بن خزرج و بنی عدی بن نجار می گذرد راهش را باز می کنند تا روانه می شود چون به محله بنی مالک بن نجار می رسد برنقطه ای که بعدها ##مسجد می شود زانو می زند وآنروز یک میدان خرما خشک کنی است مال دو پسرک یتیم از بنی نجار که تحت سرپرستی معاذبن عفراء قرار دارند و نامشان سهل وسهیل پسران عمرواست. ماده شتر زانو می زند. رسول خدا که بر آن نشسته است فرود نمی آید شتر برمی خیزد و سمافت کوتاهی می رود در حالیکه رسول خدا عنان آن را رها کرده هیچ نمی کشد سپس نگاهی به پشت سرش افکنده آنگاه باز می گردد به همان جا که نخست زانو زده بود ودوباره زانو می زند سپس جا خوش می کند و سینه وزیرگلوبرخاک می نهد ودر این هنگام پیامبر خدا فرور می آید ودستور می دهد تا در آن زمین مسجدی ساخته شود. خود ## ابوایوب می ماند تا مسجد و خانه های خویش را می سازد شخصا در پنای مسجد همراه با مسلمانان شرکت می کند. مهاجران و انصار به کار می پردازند ویکسره کار می کنند یکی از مسلمانان چنین می سراید: اگر بنشینیم در حالیکه پیامبر کار می کند.سرزدن ان از ما کاری بس گمراهانه باشد. و مسلمانان این سرود را خواندن می گیرند...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگی سیاسی و جنگ های پیامبر

دانلود تحقیق آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آشنایى با اندیشه‏ هاى سیاسى پیامبر اسلام  در 64 صفحه با فرمت ورد بسیار جامع شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه...................................... ....... 2

چکیده مقاله ............................... ....... 7

 تاریخچه زندگی پیامبر ..................... ....... 10

سوابق و پیشینه دین رسول خدا ( ص ) ......... ....... 16

جنبه های الگوئی حضرت محمد ( ص ) .................. 19

نگاهی به سیره اخلاقی پیامبر اعظم ( ص ) ............ 23

الگوی تربیتی پیامبر ( ص ) در زمینه اجتماع وخانواده         27

الگوی تربیتی پیامبر ( ص ) در کانون خانواده ....... 28

حقوق متقابل زن و مرد در سیره نبوی ................ 31

تکریم کودکان در سیره پیامبر ( ص ) ................ 33

عظمت روحی پیامبر اعظم ( ص ) ...................... 37

تواضع و فروتنی حضرت محمد ( ص ) ................... 38

 پاکی و صفای وجود پیامبر اعظم ( ص ) ............... 39

سیره پیامبر اسلام ( ص ) در امر رهبری و قضاوت در جامعه اسلام    41

سیره و عملکرد حضرت محمد ( ص )در بین مردم .......... 42

تشریح رهبری سیاسی پیامبر اعظم ( ص ) ............... 46

سیاست و شیوه دعوت اسلامی در سیره رسول خدا ( ص ) .... 49

شیوه حاکمیت مکتب اسلام توسط حضرت محمد ( ص ) ........ 57

سو و جهت رهبری حضرت محمد ( ص ) .................... 58

روش کار و اقدامات حضرت محمد ( ص ) در رهبری ......... 59

روش اقدام حضرت محمد ( ص ) در تصمیم گیری ........... 60

قاطعیت حضرت محمد ( ص ) در تصمیم گیری .............. 61

سازش ناپذیری حضرت محمد ( ص ) در برابر ظلم ......... 62

خشونت و انگیزه جنگ های زمان پیامبر ( ص ) .......... 63

اعمال سیاست پیامبر اسلام ( ص ) و نقش آن در پیشرفت و گسترش اسلام ................................................... 66

کتابنامه یا منابع و ماخذ .......................... 69

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که اهل بیت )ع( را وسیله نجات انسان از گرداب حیوانیت به جایگاه والاى خویش قرار داده و محبت اهل بیت )ع( را شرط قبولى طاعات و عبادات قرار داده است.

در وضعیت اسف بار کنونى که انسانیت انسان، مورد تجاور و تهاجم آفت‏هاى گوناگون قرار گرفته است، یگانه کشتى نجات انسان ، همانا این چهارده نور مقدس اند که با خوشه چینى در مکتب این بزرگواران مى‏توان به نجات از این ورطه امیدار بود.

مکتب اسلام از انقلابى‏ترین مکاتب اجتماعى و سیاسى تاریخ بشریت است که امر هدایت انسان را براساس آموزش و ارائه الگو بر عهده دارد. هدف این مکتب مقدس خوشبختى و سعادت بشر به معنى عام و سازندگى در همه ابعاد وجودى اوست.

بررسى تاریخ حیات اسلام  و مشى و سیره اولیاى آن به خصوص اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمد مصطفى   )ص) نشان دهنده این امر است که خداوند فیض و عنایت خود را از طریق این مذهب بر مردم تمام کرده و نعمت خود را بر بشریت اتمام نموده است، این که خداوند راضى شده است اسلام دین همه مردم و همه عصرها باشد و بشریت در همه امور تابعیت آن را بپذیرند، خود حاکى از جامعیت این مکتب و وجود و عمق و دامنه لایتناهى آن است. تحلیل و بررسى آنچه را که در این مکتب الهى وجود دارد، کارى است بس عظیم و امرى است فوق العاده مهم. نیروى عظیم و اجتماعى خبره لازم است، تا بتوانند همه جوانب و ابعاد آن را مورد بررسى قرار دهند. صاحبنظرانى آگاه و تحلیل گر لازم است تا بتوانند همه جوانب و ابعاد آن را مورد بررسى قرار دهند. صاحبنظرانى آگاه و تحلیل گر لازم است تا بتوانند همه مشى‏ها، رفتارها، تعلیمات، القاآت، روابط و برخوردها، تصمیم‏گیرى‏ها و عملکردهاى اسلام و رهبران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و بر اساس آن راه و رسم اسلام و نوع موضعگیرى‏ها را در برابر مسائل و حوادث اعلام دارند. بدیهى است بحث و سیره نبوى بحثى بسیار گسترده است و اگر کسى بخواهد کتابى در این باب بنگارد چند مجلّد قطور خواهد شد، چنانکه فیلسوف و اندیشمند معاصر استاد شهید مرتضى مطهرى در کتاب سیرى در سیره نبوى مى‏فرمایند: چند سال پیش به این فکر افتادم که در زمینه سیره حضرت رسول اللَّه(ص) کتابى بنویسم، کار خود را با فراهم نمودن مقدار زیادى یادداشت آغاز کردم، هر چه جلوتر رفتم، دیدم مثل این است که دارم وارد دریایی مى‏شوم که به تدریج عمیق‏تر  و وسیع‏تر مى‏شود، البته صرف نظر نکردم و مى‏دانم که من نمى‏توانم ادعا کنم که مى‏توانم سیره پیغمبر الهى را بنویسم ولى (( ما لا یدرک طه لا یترک کله )) بالاخره تصمیم گرفتم به حول و قوه الهى روزى چیزى در این زمینه بنویسم تا بعد آیندگان بیایند بهتر و کاملترش را بنویسند، به همین جهت بهتر آن دیدم که نام این کتاب را سیرى در سیره نبوى بگذارم. یکى از منابع ارزشمند شناخت از نظر اسلام مشى و سیره اولیاء و پیشوایان اسلام از شخص نبى اکرم (ص) تا ائمه اطهار (ع) و به عبادت دیگر سیره معصومین است. گفته‏ها، خطبه‏ها و کلامشان به جاى خود، شخصیت وجودى شان، یعنى سیره و روش شان و متد عملکرد آنان منبع اى است براى شناخت آنها، سیره پیغمبر براى ما یک منبع الهام است. با سیره ائمه معصومین هیچ فرق نمى‏کند. اینکه سیره پیغمبر یعنى چه و به چه شکل براى ما یک منبع شناخت است. توضیح خواهیم داد. گفتیم یکى از منابع غنى شناخت که یک نفر مسلمان باید دید و بینش خود را از ان راه اصلاح و تکمیل بکند، سیره وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) است. اما قبل از هر چیز لازم و ضرورى است که معنى ((سیره)) و ((سنت)) را بدانیم. سنت کلام و نقلى است با اسناد شامل قول یا فعل یا تقریر معصوم، یا  حقیقت وجودى و زندگانى پر ثمر و ((سیره)) ، در زبان عربى از ماده ((سِیْر)) است. ((سیر)) یعنى حرکت و راه رفتن. ((سیره)) یعنى نوع راه رفتن. سیره بر وزن فِعْلَهَ است و فعلة در زبان عربى دلالت بر نوع مى‏کند. مثلاً جَلْسَه یعنى نشستن، جِلْسَه یعنى سبک و نوع نشستن و این نکته دقیقى است. سیر یعنى رفتن، رفتار ولى سیره یعنى نوع و سبک رفتار. آنچه مسلم است شناخت سبک رفتار پیغمبر است. آنها که سیره نوشته‏اند، رفتار پیغمبر را نوشته‏اند. در حالى که سبک پیغمبر در رفتار، اسلوب رفتار پیغمبر و متد و روش عملکرد پیغمبر مد نظر ماست.

سیره پیغمبر یعنى سبک پیغمبرى، متدى که پیغمبر در عمل و در روش براى مقاصد خودش به کار مى‏برد. مى‏دانیم در فقه شیعى مبناى فقهى یعنى ادله‏اى که از آنها احکام دین را استنباط مى‏کنیم که این چهار دلیل عبارتند از: قرآن، سنت، اجماع، عقل . بحث ما در مقاصد پیغمبر نیست. بحث ما در سبک پیغمبر است، در روشى که پیغمبر براى هدف و مقصد خودش به کار مى‏برد است. مثلاً پیغمبر تبلیغ مى‏کرد، روش تبلیعى و شگرد آن چه روشى بوده است؟ سبک تبلیغى پیغمبر چه سبکى بود، پیغمبر در همان حال که مبلغ بود و اسلام را تبلیغ مى‏کرد، یک رهبر سیاسى براى جامعه خودش بود. از وقتى که آمد  به مدینه، جامعه تشکیل داد، حکومت تشکیل داد و خودش رهبر جامعه بود. سبک و متد رهبرى و مدیریت پیغمبر در جامعه چه متدى بود؟ پیغمبر در همان حال قاضى بود و میان مردم قضاوت مى‏کرد. سبک قضاوتش چه سبکى بود؟ پیغمبر مثل همه مردم دیگر زندگى خانوادگى و اجتماعى داشت، زنان و فرزندان متعدد داشت. سبک پیامبر در زن دارى، زندگى زناشویى، برخورد با کودکان چگونه بوده است؟ سبک پیغمبر در معاشرت با اصحاب  چگونه بوده است؟ سبک پیغمبر و روش آن حضرت در رفتار با دشمنان چه بوده؟ سبک رفتار پیامبر در نماز، اخلاق، سیاست و ده‏ها سبک دیگر که هر کدام از این سبک‏ها مى‏تواند روشنگر راه و هدایت جامعه بشرى باشند چه بوده است؟

امسال از سوى رهبر فرزانه انقلاب، سال پیامبر اعظم (ص) نام گرفت. پیامبرى که پیام آور مهربانى، رحمت، وحدت، عزت، کرامت اخلاقى و پیشرفت براى آدمیان بود. پیامبرى که به علم و دانش اهتمام مى‏ورزید....

.

.

.

 

سیره پیامبر اسلام (ص) در امر رهبرى و قضاوت در جامعه اسلام

رهبر مردم است و در عین حال قاضى عادلى است. در موارد اختلاف مردم به او مراجعه میکردند و او را منصب قضاوت به داورى مى‏نشست و الحق در این راه قاضى ماهرى بود.

در امر قضاوت حق هرکس را بگونه‏اى که بود ادا مى‏کرد و در این راه حساب شخص خود و بستگان را نمى‏کرد. اساس این بود که حق کتاب خدا فروگذارده نشود.

در عین اینکه حاصل داورى بنفع یک طرف و به زیان طرف دیگر است هرگز دیده نشد فردى از او گله‏مند باشد و یا در پشت سرش بگوید که او درباره من ستمى روا داشته است.

محل قضاوت و داورى او مسجد است که دادگاهى است الهى و در آن قوى و ضعیف یکسان بودند. هر دو طرف متخاصم باید به خاک بنشیند تا طرح دعوى کنند و او نظر خود را در داورى و راس اعلام بدارد.


سیره و عملکرد حضرت محمد (ص) در بین مردم

پیامبر اعظم (ص) مقام شکوهمند رسالت و سرپرستى داشتند ولى زندگى و معاشرت او در اجتماع مردم چنان ساده و بى پیرایه و بى آلایش بود که در میان جمعى مى نشستند، اگر ناشناسى وارد مى‏شد مجبور بود جهت تشخیص پیامبر عزیز از سایران بپرسد کدامیک از شما محمد (ص) است.

دنیا و ظواهر فریبنده آن هیچوقت او را مغرور نکرد ایشان هرگز گرفتار تجملات، تشکیلات، و فریفته ظاهر فریباى دنیا نگشتند، بلکه با چشمى عفیف و پرهیزکار به دنیا و ظواهر آن مى‏نگریستند پیامبر اسلام (ص) یا جملات کوتاه ولى پرمعنى سخن مى‏گفت و هیچگاه در هنگام صحبت سخن دیگرى را قطع نمى‏کرد. هنگام سخن گفتن ترشرو نبود و کلمات ناهنجار و خشن و غامض بکار نمى‏بردند.

آنگاه که در برابر مخاطب قرار مى‏گرفت به رسم جباران و حاکمان زر و زور با گوشه چشم نگاه نمى‏کردند هرگاه به مجلسى وارد مى‏شدند در اولین جاى خالى مجلس مى‏نشستند و مقید نبودند که بر فراز مجلس بنشیند و از دیگران قابل تمیز باشند.

به هنگام ورود اجازه نمى‏دادند کسى پیش پایش بایستد ولى نسبت به دیگران احترام مى‏کردند. البته پرهیزکاران در نزد او احترام بیشترى داشتند.

ایثار، استقامت، بردبارى و مقاومت، پایدارى و گذشت از صفات بارز پیامبر اعظم (ص) بود و در وجود مبارک شان موج مى‏زد.

اخلاق و رفتار عالى پیامبر اعظم (ص) امواج مقدس اسلام را نخست در جامعه عرب و سپس در عرصه جهان پدید آورد و در سایه این رستاخیز عظیم معنوى پراکندگى به یگانگى، بى پروایى به عفت و پاکدامنى، بیکارگى به کار و کوشش، خودخواهى به نوع دوستى، غرور و تکبر به تواضع و فروتنى و مهربانى تبدیل گردید و انسانهایى ترتیب شدند که همه تا همیشه نمونه‏هاى اخلاقى به شمار مى‏آیند. اخلاق محمد (ص) آنقدر عالى و پرارزش و دوست داشتنى است که خدا آن را خلق عظیم یاد کرده است.

»و انک لعلى خلق العظیم«

آرى محمد (ص) عالیترین نمونه فضایل اخلاقى در جامعه بشریت است.

گذشت و فروتنى پیامبر (ص) در حدى بود. در جنگ احد شخصى به نام ( وحشى ) عموى بزرگوار پیامبر (ص) (حمزه سید الشهداء ) را به شهادت رسانیده بود. ولى پیامبر گرامى او را مورد عفو و بخشش خود قرار داد و از گناه و مجازات آن صرف نظر کردند.

نقل شده است در هنگام فتح مکه بدست مسلمانان از ( ابوسفیان ) و ( هند جگرخوار ) با آنهمه آزار و اذیت که در حق مسلمانان انجام داده بود درگذشتند و در صدد انتقام و مجازات برنیامدند. پیامبر با قلب رئوف و مهربان و عفو و بخششى که داشتند هنگامیکه به حریم دین تجاوز مى‏شد نرمش نشان نمى‏دادند و حکم خدا را آنطور که بود جارى مى‏کردند و به وساطت کسى اعتناء نمى‏کردند.

پیامبر اعظیم (ص) موقعى که مطلع شدند فاطمه مخزومیه دزدى کرده است به وساطت ( اسامة بن زید ) گوش نکرد و گفت هلاکت و انقراض اقوام پیشین به این علت بوده که قانون حد را بر اشراف جارى نمى‏کردند. پیامبر فرمودند: سوگند به کسى که جانم در اختیار اوست اگر فاطمه دختر محمد هم چنین کارى را مى‏کرد دستش را قطع مى‏کردم...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام

طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 01

اختصاصی از فی لوو طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 01 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 01


طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 01

طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع)

کاملا لایه باز با بیش از 30 لایه

با کیفیت بالا

در اندازه :200*300


دانلود با لینک مستقیم


طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 01