چکیده
از سه قرن پیش واحدهای سیاسی جدید روی کار آمدند، فعالیتهای فرهنگی را بر عهده گرفتند و آنرا گسترش دادند و فرهنگ، عنصر پایدار در سیاست ملی تلقی شد. اما از دهه 70نظامهای ملی تغییر شکل یافتند و دولتها در یکدیگر ادغام شدند و فرهنگ آنها نیز تغییر کرد و به هویت فرهنگی نوین نیاز داشتند تا بر اساس آن، زندگی مردمان خودشان را تنظیم کنند. فرهنگ دینی و معنوی را تنظیم کننده اجتماعات بشری می دانیم و جهان بینی های جدید را که مبتنی بر سیاست و اقتصاد می باشد، پاسخگوی مشکلات جوامع معاصر نمی دانیم و باید فرهنگ و ایدئولوژی نوینی در جهان قابل تصور باشد که از طریق بررسی بنیادی حوزهای عتقادی و امکانات مادی بوجود آید.
« فرهنگ عبارتست از مجموعه کامل مشخصه های ممیزه روحی، مادی، فکری و عاطفی که یک جامعه یا گروه اجتماعی را مشخص می نماید. نه تنها شامل هنرها بلکه شامل اشکال زندگی، حقوق اساسی انسانی، نظامهای ارزشی، سنتهای و اعتقادات نیز می شود»(یونسکو).(2) تصور ما آن است که تحولات سیاسی و اقتصادی اخیر، ساختار فرهنگی را تحت تاثیر قرار داده و ادغام کشورها در اتحادیه های منطقه ای و یا در نظام جهانی، به دگرگونی فرهنگی نیاز دارد.حتی مدارس جدید که وسیله انتقال فرهنگها بود و توده وسیعی از مردم را با مفاهیم علمی و ارزشهای زندگی آشنا کرد، باید به تحول علوم دسترسی پیدا کند و رسانه های گروهی در خدمت تحولات درست زندگی وگسترش همکاری ملتها و اگر فرهنگ کنونی در تامین عدالت اجتماعی و تنظیم روابط جمعی موفقیت زیادی ندارد، تحکیم خانواده می تواند محرک عمده برای تحول سیاسی واقتصادی ملتها باشد و نظام اجتماعی نوینی را بر اساس احترام به فرد و جامعه بوجود آورد.
کلید واژه ها
بحران هویت، ایدئولوژی، آموزش عالی، فرهنگ، هویت فرهنگی، تفکر آفرینی
تعداد صفحات:11
فرمت:ورد و با قابلیت ویرایش
دانلود مقاله بحران هوِیت فرهنگی و نقش دانشگاهها در فرهنگ جوامع