لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:36
فهرست و توضیحات:
امام حسین ( ع ) و هفتاد و تن یاران
مقدمه :
علی اکبر :
علی اصغر :
ابوالفضل العباس
کربلا سرزمین خون ، ایثار ، شهادت ، پیام . کربلا سرزمینی به پهنای فلک ، به بلندای آفتاب ، سرزمین انسانهایی که عاشقانه در کنار رهبر الهی ، از سلالة طلاها ، در راه پاسداری و اعتلای کلمه العلیا ، جان یافتند و زور ، زر ، تزویه و کفر اموی را باطل نمودند سلام خدا بر تو ای حسین ( ع ) ای سالار شهیدان و بر روان پاک فرزند برومند و برادران فداکار و کودک شیر خوارت و درود بی پایان بر ارواح آن پاکانی که با یک جهان شهامت جان و خویش را در کف اخلاص نهاده و در رکاب مقدست خود را قربان دین و شریعت نمودند و با دادن سرمای پر شور و هیجان خود از حریم قرآن و عترت ( ع ) دفاع کردند و با ریختن خون خویش درخت فرخنده اسلام را آبیاری و تربت خجسته کربلا را رنگین ساخته و با صورتی آغشته به خون لبخند زنان پیک مرگ را استقبال نمودند و دامن خاک را از قطعات بدن خویش پر از عظمت ساخته و با کشش معنوی خود قلوب جهانیان را متوجه خویش کرده و مزار خود را قبله گاه ارباب معرفت نمودند .
آن جناب که بزرگترین فرزند امام حسین ( ع ) است در اوایل خلافت عثمان متولد شد کینه حضرت علی اکبر ( ع ) ابوالحسن و در حادثه کربلا ، بیست و هفت ساله بود . آن حضرت با دختری از نوادگان ‹‹ ام ولد ›› ازدواج کرده ولی فرزندی نداشت 1 . آن حضرت اولین شهید از بنی هاشم بود . او جوانی خوش چهره ، زیبا ، با وقار ، شجاع ، سخاوتمند و در عین حال خویشتن دار بود 2 . هنگام شهادتش امام حسین ( ع ) خود را به بالین علی اکبر رساند و او را به سینه اش چسباند چهره ی مبارکش را بر چهره فرزند نهاد و کلماتی زیر لب زمزمه کرد و پس از لحظاتی علی اکبر شهید شد .
علی اصغر در مدینه متولد شد و مشهور است که هنگام شهادت 6 ماهه بود و تنها خواهر علی اصغر حضرت سکینه می باشد . امام حسین ( ع ) هنگامی که برای وداع دوباره به سوی خیمه ها آمد صدای علی اصغر را شنید که از تشنگی گریه می کرد به حضرت زینب فرمود : آن کودک را به من بده تا بالا و وداع کنم سپس او را در بغل گرفت و بوسید و به سوی دشمنان آمد و فریاد زد اگر به من رحم نمی کنید به این نوزاد ترحم کنید ناگهان حرمه بن کامل اسدی تیری به سوی علی اصغر پرتاب کرد که بر گلوی او نشست و او را به شهادت رساند . امام ( ع ) کودک را به خواهرش داد و مشت خود را از خون علی اصغر پر کرده و به سوی آسمان افکند و فرمود : آنچه بر من آمد بسی آسان است ، چرا که در پیش چشم خداست .
تحقیق درباره امام حسین ( ع ) و هفتاد و تن یاران