توبی میلر
ترجمه: سید علی مرتضویان
… وقتی صدام حسین قطعه «راه من» فرانک سیناترا را که شهرت جهانی داشت به عنوان
تِم آهنگ پنجاه وچهارمین جشن تولدش برگزید، این کار را تحت فشار امپریالیسم آمریکا
انجام نداد.
(مایکل آیسنِر)
آمریکاییها ضمیر ناخودآگاه ما را استعمار کرده اند.
(ویم وندرس)
سرگذشت هالیوود
ما همه کارشناسان فیلمهای آمریکایی هستیم و باید چنین باشیم چون بین ۴۰
تا۹۰درصد فیلمهایی که در بیشتر مناطق جهان به نمایش در میآیند تولید آمریکا هستند.
در۱۹۹۳، ایالات متحده تولید کننده ۸۸ درصد پرفروشترین فیلمها بود،ودر ۱۹۹۴ برای
نخستین بار درآمد برون مرزی سینمای آمریکا بر درآمد درون مرزیاش پیشی گرفت (راک
ول،۱۹۹۴،H۱). این به معنای انکار اهمیت دیگر فرهنگهای تولیدکننده فیلم نیست:در
بین تولیدکنندگان فیلم در جهان، اکثریت با رنگین پوستان است که در مقایسه با
هالیوود پروژههای ایدئولوژیک و الگوهای توزیع بسیار متنوعتری رادنبال می کنند (شُهَت
و اِستَم ،۲۷:۱۹۹۴). اما فرهنگ لوس آنجلسی وبازرگانی نیویورکی، مستقیم یا به صورت «دیگرِ»
ضمنی، برعرصهی نمایش فیلم در سرتاسر جهان تسلط دارد، و توفیق درخشان صنعت فیلم
آمریکا از جنگ جهانی اول به بعد الگویی برای صادرات کالاهای موسیقایی،
تلویزیونی،کارهای تبلیغاتی و اینترنت ازآمریکای شمالی به خارج بوده است. رواج
برنامههای تلویزیونی ماهوارهای و نوارهای ویدئو همراه با خصو صیسازی وآزادسازی
پخش رادیو-تلویزیونی شبکههای ملی، همچنان میدان عمل فناوری صوتی- تصویری را گسترش
می دهد(واسکو،۲۳۳:۱۹۹۴). اما این تسلط چطور شکل گرفت؟
علم اقتصاد برای نظریهپردازی دربارهی صنعت سینما با دشواری روبهرو بوده است.
تولید فیلم، برخلاف بسیاری تولیدات دیگر، عمدتاً دراختیار معدود شرکتهای بزرگی
است که هر یک محصولاتی محدود ومخصوص به خود را تولید میکند. بیشتر سرمایهگذاریها
به شکست تمامعیار میانجامند، و این دردی است که فقط شرکتهای بزرگ یارای تحملـش
را دارند.اهمیت بیچونوچرای داستان فیلم درنظر تماشا گران، و نه هزینهی فیلم،
خلاف مفروضات متعارف اقتصاد کلاسیک درباره نقش قیمت در برقراری توازن بین عرضه
وتقاضا است،و از این گذشته، به سبب وابستگی فیلم به فضای متنی آن عوامل بیرونی نقش
قاطعی در بازده اقتصادی فیلم ایفا می کنند.
علم اقتصاد ـ به معنای متعارف آن ـ توفیق هالیوود را درطی سالیان گذشته بر حسب
فرهنگ مدیریتی منعطف ونظام مالی باز، آزاد وخلاّقی توضیح میدهد که خود را با شرایط
اقتصادی واجتماعی متغیر تطبیق داده است.بدینسان، در عصر فیلمهای صامت فیلمهایی
تولید می شد که علاوه بر بازار گستردهی ملی آمریکا، دربازار دیگر کشورهای انگلیسی
زبان نیز به فروش می رفت. از آنجا که زبان انگلیسی زبان بین المللی بود پیدایش
سینمای ناطق به رونق بازار فیلمهای آمریکایی کمک کرد و ضمناً ترکیب قومی متنوع
ایالات متحده نیز به باب شدن شیوهْ عام ترو جهانیتری برای بیان داستان، درقیاس با
سایر فرهنگها، کمک کرد. برپایه این استدلال، از آن زمان به بعد، هالیوود با تکیه
برهمین نقاط قوّت و با پیروی از اصل تجارت آزاد و رقابتپذیری، رشد یافته است(اچسِن
ومُل،۳:۱۹۹۴-۲۷۱ ). درمقابل، رویکرد اقتصاد سیاسی مدعی است که این موفقیت وامدار
هماهنگی- البته گاه همراه با اختلاف و اغتشاشــ بین سرمایه ودولت برای تثبیت وحفظ
موقعیت مسلط تجاری و ایدئولوژیک هالیوود بوده است و در این میان، نقش دولت به همان
اندازه حیاتی بوده است که نقش تماشاگران وشرکتهای تولیدکننده فیلم.
واقعیت این است که تراز تجارت فیلم همیشه به صورتی که امروز شاهدیم نبوده است.اوایل
قرن بیستم، فرانسه هفتهای ده دوازده فیلم به ایالات متحده میفروخت،
ودر۱۹۱۴ایالاتمتحده بیشتر فیلمهای سینمایی و بخش قابل ملاحظهْ فنّاوری تولید فیلم
را از خارج وارد میکرد، و درآن زمان ع
برای دانلود کل تحقیق از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود تحقیق آماده با عنوان هالیوود و جهان - 10 صفحه وورد قابل ویرایش