فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله شناخت گردو

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله شناخت گردو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بر اساس بررسی های دیرین شفاهی گیاهی ، گرده شناسی ،‌انواع گردو از زمانهای قدیم به ویژه دوران سوم زمین شناسی موجود بوده و از دوران 4 زمین شناسی به بعد آثار درخت گردو و گرده آن در کشورهای اروپای شرقی دیده شده است . موطن اصلی گردو ، آسیای غربی و نواحی هیمالیا است . و درایران درنواحی جنگلهای شمال ( از آستارا تا گلی داغ ) در جلگه (ساحل ) کشت آن مرسوم است . در جنگل های غرب واز سنندج به مریوان به طور خودرو می روید . کهن ترین درخت گردو در اذرگان شهر کرد وجود دارد .طبق نوشته ای که از نزدیک آن بدست آمده است تاریخ کاشت این درخت به زمان یزدگرد ساسانی 1400 سال پیش می رسد . همچنین در یونان قدیم و مصر باستان برگ و شاخه های درخت گردو را زیر پای عروس و داماد می انداختند و معتقد بودند که بدین وسیله از بند جادو و سحر رها می شوند . و به این دلیل بر این مدعاست که گردودرختی معتبر و مقدس است حتی بر سر سفره های عقد ایرانیان نیز گردو خودی نشان میدهد .
ترکیبات و خواص مواد غذایی :
مغز گردو دارای مقدار زیادی چربی ، پروتئین و مواد غذایی و نشاسته ای است که سایر مواد نیز در آن وجود دارد . این میوه خشک مصرف دارویی دارد . جوشاندن برگ آن در بیماریهای جلدی و اگزما موثر است .شیره سبز رنگ پوست تازه آن برا ی از بین بردن زگیل و رفع کچلی مناسب است . جوشاندن پوست گردو موی سر را قهوه ای و مخلوط با حنا رنگ موی خوبی را ارائه می دهد .
موارد مورد استفاده از گردو :
مغز گردو : مغز گردوی نارس ( پوست نازک آن برداشته می شود و با نمک مصرف
می شود ) مغز گردو رسیده که یکی از بهترین وپرنیروترین و خوشمزه ترین آجیل ایرانی است . در پخت شیرینی و کلوچه ها به صورت نارس درترشی وبا جهت ویا جهت تهیه روغن گیاهی ، روغن صنعتی و دارو مورداستفاده قرار می گیرد . قسمت دیگرگردو مانند ریشه ، دمبرگ ، برگ ، پوسته گردو به شکل تازه یا جوشانده ویا به عنوان دارو مصرف می شود .
روغن گردو : در اردیبهشت ماه یا خرداد جوانه های گندم رامی سایند سپس آن را نرم کرده و از الک عبور می دهند واین خمیر یکنواخت را در ظرف های کوچکی نگهداری می کنند . این روغن برای از بین بردن ریزش مو استفاده می شود چون خیلی چرب است یکساعت پس از مالیدن به موی سر شاید باید با پنبه پاک شود .
چوب گردو: این چوب موارد استفاده بسیاری دارد از جمله کارخانه های پاکت سازی ، صنایع مبل سازی ،‌تهیه قنداق تفنگ ( مسلسل ـ مجسمه سازی ـ معرق کاری ـ کنده کاری از چوب ) ساخت وسایل ورزشی (میل ، تخته شنا ) ساخت ظروف چوبی ،تخته نرد و شطرنج .
مناطق کشت گردو:
درخت گردو بیشتردر نیم کره شمالی از مرکز تا شرق اروپا و قفقاز و شمال و مرکز ایران تا دامنه های هیمالیا و کشور چین و ژاپن و همچنین گونه هایی از آن در آمریکای شمالی و جنوبی به طور طبیعی می روید . و یا کاشته می شوند . تنها جنگل طبیعی باقی مانده از این محصول در قرقیزستان است . مناطق کشت این محصول درایران ، دره گز دامغان ، از شمال کشور تا فارس در جنوب و ارتفاعات جنوب غربی ارومیه تا کوه تفتفان در جنوب شرقی بین طول های جغرافیایی 45 تا 65 درجه به خوبی می روید ولی بهترین باردهی در دامنه های البرز ، خراسان ، آذربایجان ، زاگرس به ویژه تفرش ، گلپایگان ، توسیرکان و اطراف کوهها لاله زار و جبال البرز ، منطقه ای وجود دارد که از نقاط مهم گردو کاری است .
ارقام :
مهم ترین نوع گردوی ایرانی : گردوی کاغذی ، سنگی ، ماکویی، سوزنی ، نوک کلاغی ، ضیاآبادی ، خوشه ای ، سبزوار آمیخته خراسان ، مازندران ، گردوی شمیر زاد ، قزوین ، همدان ، توسیرکان .
سطح زیر کشت گردو در جهان :
بر اساس آمار منتشر شده از fao در سال 1997 سطح زیر کشت گردوی جهان 518490 هکتار بوده که نسبت به سال گذشته 1% کاهش ونسبت به سال 1988 22%افزایش نشان داده است . بین سالهای 1988 تا 1977 سطح زیر کشت گردوی جهان سیر صعودی را طی کرده است . در سال 1988 سطح زیر کشت گردو در جهان 423271 هکتار بوده و این رقم در سال 1977 برابر با 27% بوده است . چین با داشتن 160000 هکتار اراضی زیر کشت
( گردو ) 31% کل اراضی کشت گردوی جهان را مختص خود کرده است . و مقام اول را از ان خود کرده است . مقام دوم وسوم و چهارم متعلق به آمریکا با 68800 ، ترکیه با 57450 هکتار و ایران با 41766 هکتار است .
سطح زیر کشت گردو درایران :
سطح زیر کشت گردودرایران در سال 76-1375 برابر 41746 هکتار بوده است کهنسبت به سال زراعی گذشته 17% و نسبت به سال پایه 251% افزایش نشان داده است .
بین سالهای 1367 تا 1376 سطح زیر کشت گردو افزایش یافته است . سطج زیر کشت گردودر سال 1367 برابر با 11644 و درسال زراعی 76-75 به 4166 هکتار رسیده است . بر اساس آمار جدید در سال 76 بیشترین سطح در استان کرمان با 5171 هکتار که 4/12% از سطح زیر کشت کشور می باشد . که مقام اول را به خود اختصاص داده است . و مقام دوم تا هفتم از آن همدان ، قزوین ، آذربایجان شرقی ، گرگان ، خراسان و فارس
تولید گردو در جهان بر اساس آخرین اطلاعات از سوی FAO .مقدار تولید گردوی جهان درسال 1977 برابر 64-1097 تن بوده که نسبت به سال قبل 2/2 % و نسبت به سال 1988 ، 27% افزایش نشان داده است .
در بین ده کشور مهم تولید کننده گردو که هر کدام بیشتر از 20000 تن گردو درسال 1977 تولید کرده اند آمریکا باتولید 244000 تن مقام اول را دارد .
و به تنهایی 2/22 % گردوی جهان را تولید می کند . مقام بعدی مربوط به چین با تولید 240000 تن وایران با تولید 872/124 تن است .
تولید گردو در ایران
میزان تولید گردودر ایران 1376-1275 حدود 124872 تن بوده کم نسبت به سال گذشته 3/10% افزایش نشان داده . بالاترین میزان گردو در همدان با تولید 20157 ،آذربایجان شرقی ، تهران ، کرمان ، قزوین ، کردستان ، ‌خراسان مهمترین مناطق تولیدگردوی ایران هستند .
مراحل کاشت، داشت ، برداشت :
1) کاشت گردوبه دو روش صورت می گیرد . کاشت دانه گردو درنهالستانها و بردن نهال به زمین اصلی است .
1-1) کاشت مستقیم : این نوع کاشت نیز برای مصارف شخصی متداول است . و به این صورت اس که در کنار جوی آبی یا دیوار باغ چاله ای به عمق 20 cm
می کنند که نیمی از آن را با خاک نرم پر می کنند سپس 2 تا 4 دانه گردو در آن قرارمی دهند . پس از مدتی دانه سبز می شود . وسر ز خاک بیرون می آورد . تنها یکی از نهالها را نگه می دارند و بقیه را قطع می کنند
1-2) کاشت در نهالستانها : دراین روش نهال در خزانه کاشته می شود . و برای پرورش به زمین اصلی منتقل می گردد .
2) داشت : هرس ، ،آبیاری ، کود دهی ، آفت و بیماریها .
هرس: درخت گردو از همدان سال اول رشد باید هرس کرد تا شکل مناسب پیدا کند و تولید آن بالا رود ودر غیر این صورت پس از چند سال تبدیل به درختی با شاخ و برگ متراکم و درهم می شود . به تازگی در ایران هرس درختان گردو درباغ های جدید واقتصادی متداول شده است وپیش از این د رکشورما درختان را هرس نمی کردند .
2-2) آبیاری: از آن جایی که درخت گردو را بیشتر کنار جویهای آبیاری یا به شکل پراکنده در میان دیگر درختها می کارند . شیوه آبیاری آن متفاوت است .
3-2) کوددهی : متاسفانه گردو کاران ایرانی آگاهی کافی از تغذیه صحیح درخت گردو ندارند و درنتیجه کود لازم ومناسب را به آنها نمی رسانند اما درباغهای جدید مراقبتهای مرحله داشت از جمله کوددهی کاملا رعایت می شود .
4-2) آفت و بیماریها : آفتهای درخت گردو عبارتنداز شته خالدار گردو ، شته سبز ، سپردار گردو ، شپشک روکوفانه ، شبپره هندی سوسک نان ، سوسک میوه خوار ، شپش دندانه دار

 

 

 

 

 

 

 

 

 


برداشت گردو :
گردوهای کاشته شده در کشور آمیخته و ناخالص هستند . ازنظر زمان رسیدن نیز متفاوت است . و در تاریخهای مختلف برداشت می شود . گردو به دوصورت نارس و رسیده برداشت می شود .
روشهای برداشت : در ایران به طور معمول برای درختهای کوتاه با تکان دادن شاخته یا با چوب زدن گردو از درخت جدا می کنند . و برای درختهای بلند افراد روی شاخه ها رفته وبا چوبهای باریک و بلند به شاخه ها می زنند تا گردو از شاخه جدا شود .
اما در کشورهای صنعتی بویژه ایالات متحده آمریکا برای برداشت گردو از لرزاننده مکانیک و بالابرها استفاده می کنند . که این نوع برداشت گردو هنوزدر ایران مرسوم نشده است . این روش فوائد بسیاری دارد از جمله سرعت برداشت بالا ، کاهش هزینه نیروی انسانی ،آسیب ندیدن شاخ و برگ درخت ، و برداشت بیشتر گردوها .
درجه بندی از نظر بازار یابی :
دراین مرحله گردو سالم وپر را بر حسب اندازه و ویژگی ظاهری طبقه بندی می کنند .
گردوی درشت : گردویی است که از حلقه ای با دهانه کمتر از 5/3 سانتی متر رد شود .
گردوی متوسط : با دهانه کمتر از 3 سانتی متر رد شود .
ریز دهانه کمتر از 5/2 رد شود .

 

بسته بندی مغز گردوی صادراتی :
مغز گردوی صادراتی را در داخل جعبه های خشک و یا کارتن مقوایی قرار می دهند . و پیش از ریختن مغز گردو داخل جعبه یک لایه کاغذ گرافت و یک لایه کاغذ مومی می گذارند . جعبه را طوری انتخاب می کنند که وزن خالص مغز گردو در هر جعبه بیشتر از 5/12 کیلو باشد . در پایان روی جعبه نوع کالا ، وزن ، نام و نشانی با صادر کننده و عبارت مرسول ایران را به زبان انگلیسی ویا به زبان کشور خریدار به چشم
می خورد .
گردو با نام علمی Juglans از خانواده Juglandaceae است. نام علمی این جنس از کلمه لاتین Jocvis-Glans به معنی فندق ژوپیتر گرفته شده است.
انواع این درخت در چین، ژاپن، فرانسه و آمریکا کشت می شود. از مهم ترین گردوهای موجود در دنیا گردوی معروف به گردوی ایرانی است و احتمالاً کهن ترین، درخت گردو در ایران و در اورگان شهرکرد وجود دارد که تاریخ کشت آن به زمان یزدگرد ساسانی حدود 1400 سال پیش می رسد.
مغز گردو، ماده خوراکی خوش طعمی است که مقدار زیادی چربی، پروتئین، مواد قندی و نشاسته ای و سایر موادمغذی را داراست که هم به عنوان خوراکی و آجیل و هم به عنوان ماده اولیه برای تهیه روغن های گیاهی و دارو از آن استفاده می شود.
موادمغذی موجود در 100 گرم گردو:
668 کالری، 15 گرم پروتئین، 69 گرم چربی، 6 گرم اسیدهای چرب اشباع، 12 گرم اسید چرب غیراشباع با یک باند مضاعف، 48 گرم اسید چرب غیراشباع با چند باند مضاعف، 94 میلی گرم کلسیم، 3 میلی گرم آهن، 3 میلی گرم روی، 4 میلی گرم ویتامین E، 4 گرم فیبر.
گردو از نظر موادمغذی به ویژه اسیدهای چرب ضروری و اسیدهای چرب غیراشباع غنی بوده و بر خلاف سایر خشکبار گردوی تازه و جوان حاوی مقادیری ویتامین C نیز است.
6 عدد گردوی کامل حدود 40 گرم وزن داشته و 2 میلی گرم ویتامین E را تأمین می کند( میزان ویتامین E مورد نیاز روزانه در مردان حدود 4 میلی گرم و در زنان حدود 3 میلی گرم است) . همچنین 100 گرم گردو حاوی بیش از 1 میلی گرم مس است که برابر با مقدار مورد نیاز روزانه یک زن بالغ می باشد. در طب سنتی چینی از گردو برای تخفیف التهاب و کمک در بهبود سرفه استفاده می کردند. هم چنین تصور بر این بوده که مصرف گردو برای کاهش علائم التهاب زانو مفید است. گیاه شناسان غربی نیز به طور سنتی برگ گردو را برای درمان آلودگی های انگلی روده به کار می برده اند.
مصرف گردو به طور منظم برای حفظ لطافت پوست مفید است. روغن گردو نیز به دلیل دارا بودن اسیدلینولئیک در حفظ شادابی پوست مؤثر می باشد. ویتامین و روی موجود در گردو نیز برای پوست مفید هستند.
گردو و خشکبار به دلیل این که منابع خوبی از مس هستند برای عملکرد سیستم ایمنی مفیدند.
مصرف گردو به دلیل وجود ویتامین B6 برای زنانی که از مشکلات عادت ماهانه رنج می برند مناسب است. تحقیقات نشان داده افرادی که همراه با یک رژیم پایین آورنده کلسترول( کم چربی و کم کلسترول) گردو مصرف می کنند، میزان LDL کلسترول آنها حدود 4/16 درصد بیشتر کاهش می یابد که این امر احتمالاً به دلیل وجود چربی های غیراشباع گردو به ویژه اسید لینولئیک است که بعد به اسید گامالینولئیک و سپس به پروستاگلندین ها تبدیل شده که از تشکیل پلاک در رگهای خونی جلوگیری کرده و به انبساط عروق و کاهش فشار خون کمک می کند
گِردو (نام علمی: جنس Juglans) درختی است گلدار (Magnoliophyta) از رده دولپه‌ای‌ها (Magnoliopsida)، از تیره درختان توس (Fagales) خانواده گردوها (Juglandaceae).
نام گردو به هر گونه درخت از خانواده گردو اطلاق می‌شود. آنها درختانی برگریز هستند به ارتفاع ۴۵-۱۰ متر، با برگهای شانه‌ای به طول ۹۰-۲۰ سانتیمتر، تعداد ۲۵-۵ برگچه و جوانه‌ها دارای درونه حفره دار هستند که این ویژگی در همه بال‌میوه‌ای‌ها (Pterocarya) مشترک است بجز گردوهای امریکایی (Carya) در همین خانواده.
از معروفترین مناطق کشت گردو در ایران منطقه تفرش در استان مرکزی است
شاید معروف‌ترین اعضای این رده گردوی سیاه (Juglans nigra) متعلق به شرق امریکای شمالی و گردوی ایرانی یا معمولی (Juglans regia) که بومی بالکان در جنوب شرقی اروپا، مرکز و جنوب غربی آسیا تا هیمالایا و جنوب غربی چین است، باشد. گردوی معمولی را درامریکا اغلب ولی به صورت نادرست گردوی انگلیسی می‌‌نامند. (این گونه بومی انگلیسی نیست).
این دو گونه از نظر چوب قابل توجهی که دارند دارای اهمیت می‌‌باشند. گریبانه‌های گردو به علت دارا بودن مقدار زیادی رنگ زرد – قهوه ای، منبع مهمی برای رنگ به شمار می‌رود.
دانه تمامی گونه‌هایی که در بالا به آنها اشاره شد و سایر گونه ها، خوراکی هستند اما گردوهایی که در فروشگاهها موچود می‌‌باشند از نوع گردوی ایرانی هستند. نوع باغی که به جهت پوسته‌های نازک مغز. پایداری در مناطق معتدله انتخاب گشت را گهگاه گردوی کارپات می‌‌نامند. گردو سرشار از روغن است و بصورت گسترده هم به شکل تازه و هم در غذا خورده می‌شود. آنها را باید در مکانهای خشک و خنک نگهداری کرد چون در شرایط گرم در مدت چند هفته- بویژه پس از کندن پوسته آن، فاسد می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

]گردوی امریکایی
این گردو بومی امریکای شمالی است و زمانی، منبع غذای مقوی برای سرخپوستان امریکای جنوبی بوده است. در کشور امریکا از آن در تهیه انواع کیک و نان استفاده می‌شود. گردو امریکایی منبع انواع ویتامین و مواد معدنی، بویژه ویتامین A))،((B و E، کلسیم، فسفر، منیزیم، روی و پتاسیم است.
خواص گردو
گردو از دوران ما قبل تاریخ وجود داشته است. در قرون وسطی اعتقاد بر این بود که گردو سر درد را معالجه می‌کند حتی شواهد دال بر وجود یک باغ گردوی بسیار زیبا در باغ‌های معلق بابل وجود دارد. گردو هم به صورت خشکبار و هم به صورت تازه و خورده می‌شود و از آن در تهیه برخی از غذاها استفاده می‌شود. گردو منبع خوبی از فسفر، پتاسیم، منیزیم، پروتئین و ویتامین E است.
مقدار فسفر موجود در گردو با ماهی و برنج و حتی تخم مرغ نیز برابری می‌کند. برگ و پوست گردو مقوی و تصفیه کننده خون است. برگها و پوست آن بخصوص بخاطر ماده تلخ و تانن آن در مداوای بیماری‌های پوستی و خنازیر مفید واقع می شوند.
• مهمترین خواص گردو :
درمان ورم روده و معده: 15 تا 20 گرم برگ گردو را به مدت ده دقیقه در یک لیتر آب جوش دم کنید ،برای ورم معده و روده. به به عنوان کرم کش 3 فنجان در روز از این دم کرده را بنوشید . درمان خستگی و ورم : دم کردهء50 گرم برگ گردو در یک لیتر آب را در آب وان بریزید این حمام آرام بخش خستگی ست و ورم را بر طرف می کند همچنین در مورد مداوای سرمازدگی و بیماریهای پوستی تجویز میشود .
درمان ورم لثه ولوزه : دمکردهء فوق را به میزان حجمش با آب رقیق کنید و آنرا غرغره کنید تا ورم لثه و لوزه شما درمان شود .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شناخت گردو

دانلودمقاله هنر

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله هنر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

اغلب هنر اروپایی و آسیایی بر پایه کنتراست خالص تیره – روشن بنا شده که نقاشی های مرکبی چینی و ژاپنی را در این زمینه میتوان بهترین نمونه به حساب آورد . فن این هنر از هنر هنر خطاطی در این کشور ریشه می گیرد ؛ جائیکه حروف « اندیشه نگاری » با اشکلا زیاد و متنوع توسط قلم مو ترسیم می شود ، اجرای صحیح آنها از نظر معناشناسی و وزن مستلزم مجموعه ای از حرکات مختلف دست است .
حس به وجود آوردن نقش ، احساس موزون و دقت توأم با آرامش ، جهت کار صحیح با قلم لازم است . در چین و ژاپن خطاطی هنر ظریفی بشمار می آید . وقتی تیرانداز با دقت هدف را نشانه گرفت و وضع مطلوبی هم به بدنش داد آنگاه تیر بطور قطع به نشانه خواهد خورد . بدین ترتیب ، خوشنویس با فکر متمرکز شده ، بدن متعادل و صاف ، با قلم موی راست ، نقطه یا ضربه ای دقیق در جای مورد نظر قرار می دهد . ( به نقل از کتاب « خوشنویسی چینی » اثر چیان ی ، چاپ دانشگاه هاروارد )
این خطاطی از یک حرکت غیرارادی دورنی مایه می گیرد . بعد از تمرینات زیاد ، قلم به راحتی در روی صحفه حرکت می کند و بدین ترتیب نقاش چینی یا ژاپنی قاموس طبیعت را تمرین می کند تا جائیکه بتواند آن را به میل خود دوباره بسازد . این نظم و ترتیب لازمه تمرکز روحی و نرمش جسمی است. « مدیتیشن » به عنوان تمرین مخصوصی است که در چآن یا ذن مورد استفاده قرار می گیرد و در مذهب بودا به این تعلیم فکری و جسمی پرداخته شده است . به همین دلیل بسیاری از راهبان این آئین ( فرقه ) در زمره هنرمندان بزرگ نقاشی سیاه و سفید هستند . آنها در تفکر این حس که روزی نقاشی بزرگ می شوند ، مکاشفه و ژرف اندیشی نمی کنند ، بلکه با قلم مو کار می کنند تا کمکی برای درون گرایی اندیشمندانه باشد .
سایر وسائل ارائه کنتراست روشن – تیره عبارتند آ : کنده کاری روی چوب و مس و قلم زنی . هنرمند با سایه زدن و خط انداختن ( هاشور زدن ) می تواند درجات بسیار متمایزی از روشن و تیرگی را بوجود آورد . قلم زنی رامبراند شامل یک سلسله موضوعات بسیار گسترده می باشد و جای تعجبی ندارد که او نیز تصاویری از سیاه قلم را با قلم مو به تصویر کشیده است و اغلب از نظر قدرت بیان و روشنی با هنرهای شرق آسیا رقابت می کند . « سورا » در طرح های متعدد خود ، درجات تیره – روشن را با آگاهی و درایت کامل ارائه کرده است . طرح های « سورا » مانندنقاشی هایش یان احساس را به انسان می دهد که وی افکار خود را به این مورد اختصاص داده که در هر نقطه ظریف ترین سایه کاری را بوجود آورد .
ما تا اینجا کنتراست تیره – روشن را تنها در زنجیره سیاه ، سفید و خاکستری دیدیم . ارزیابی تیره – روشن رنگهای کروماتیک و ارتباط آن با رنگهای غیر کروماتیک ( سیاه – سفید و خاکستری ) مورد پیچیده تری می بادش . زمینه خاکستری بین سیاه و سفید گسترده است . درست همچنانکه دنیای رنگ ها مابین روشنایی و تاریکی تلألو می کند .
در جات درخشندگی رنگهای آکروماتیک و همینطور داخل معدود رنگهای کروماتیک به آسانی قابل تشخیص است . اشکالات زمانی بوجود می آیند که درجات غیر مشابه رنگها با هم مقایسه شود . تشخیص دادن دقیق رنگهابا درخشندگی یکساناز اهمیت بسزایی برخوردار می باشد . تمرینهایی که در بخش های بعد آورده می شود به درک بیشتر این توانایی به ما کمک خواهدکرد .
سپس به همان میزان رنگهای داده شده ، سایه روشن های همین رنگها را اضافه می کنیم ، با استفاده از رنگ مایه های مایل بهزرد ، مایل به آبی و مایل به قرمز تمرین می کنیم . درخشندگی نباید با سیری و یا خلوص رنگ اشتباه شود .
رنگهای سرد – گرم اشکالات ویژه ای را بوجود می آورد . رنگ های سرد شفاف و بی وزن بنظر می رسند ؛ و معمولاً بسیار روشن جلوه گر می شوند ، حال آن که رنگهای گرم به دلیل مات وکدر بودن تمایل به تیرگی زیاد دارند . تمرین نقاشی تمام رنگ هایی که با درخشش یکسان زنگ زرد باشد مشکل است ؛ زیرا سریعاً نمی فهمیم که زرد به چه اندازه درخشان است . و به همین ترتیب ارائه رنگ زرد با درخشندگی که با تیرگی قرمز یا آبی به کار رود نیز مشکل است . سایه دار کردن و رقیق کردن زرد الزاماً این رنگ را از درخشش می اندازد و آن به صورت رنگ زرد کمرنگ در می آورد و این طبیعی است که بسیاری از مردم ، از تیره کردن رنگ زرد منصرف می شوند . در تصویر 14 تمامی رنگها با آبی برابرند .
برابری روشنی یا تیرگی رنگ ها آنها را به یکدیگر پیوند می دهد و یا آنها را با هم در یک طبقه جای می دهد . در این صورت کنتراست روشن و تیره بین آنها محو می شود . این کار ، یک منبه بسیار با ارزش در طرح هنری است .
در کرهرنگ ، تصاویر 49 و 50 ، حلقه 12 رنگ هر دو گروه رنگ های کروماتیک و آکروماتیک اراده شده است . رنگ های آکروماتیک بر خلاف رنگ های کروماتیک اثری مطوئن ، ثابت همیشگی و انتزاعی بوجود می آورد . آنها مخالف پیچیدگی درخشش رنگهای کروماتیک هستند با وجود این ،رنگهای آکروماتیک امکان دارد اثری عاریتی از رنگ های کروماتیک را برخود بگیرد . کنتراست همزمان شکل های 31-36 با یک رنگ مجاز ممکن است باعث شودکه خاکستری آکروماتیک و کروماتیک که دارای درخشش یکسان می باشند با هم جمع شوند ، خاصیت آکروماتیک آنها از بین می رود .
اگر قرار باشد رنگها حالت انتزاعی خود را حفظ کنند ، پس رنگهای کروماتیک باید درخشش گوناگون داشته باشند . در کمپوزیسیونی که رنگهای سفید ، سیاه و خاکستری به عنوان ابزاری برای اثر انتزاعی بکار می رود ، رنگهای کروماتیک روشن نباید وجود داشته باشد ، در اینصورت کنتراست همزمان خنثی ها را فعال خواهد کرد . اما وقتی که در یک کمپوزیسیون رنگ خاکستری به عنوان یکی از اجزاء روشن بکار رود ، میاه های کروماتیک مجاور باید در درخشش با رنگ خاکستری برابری کند .
امپرسیونسیت ها به این عمل فعال خاکستری علاقمند بودند ، در حالی که انتزاع گراهاو نقاشان طرفدار تجشم ، سیاه و سفید و خاکستری را بطور انتزاعی و تجریدی بکار می برند .
مشکل کنتراست روشن – تیره در رنگ ها با تمرین 15 نشان داده شده است . دوازده درجه مساوی در رنگ خاکستری از سفید به سیاه در ردیف اول با درخشندگی هائی برابر خاکستری مربوطه در حلقه رنگ دوازده رنگی تکرار شده است ، می بینیم که زرد خالص به درجه سوم پاسخ می دهد و نارنجی در درجه نهم مقیاس خاکستری قرار دارد . در این نمودار زرد سیر از روشن ترین رنگهای خالص و بنفش از جمله تیره ترین آنها نشان داده شده است .
بدین ترتیب رنگ زرد از درجهچهارم به بعد از بین می رود تا با مایه های تیره تر میزان خاکستری برابر کند . قرمز و آبی خالص در سطح پایین تری قرار می گیرند که چنددرجه با سیاه و چند درجه با سفید فاصله دارند . هر ترکیب رنگ با سیاه و سفید از میزان درخشندگی آن می کاهد . در طول هر ردیف افقی نمودار ، تمام مربع ها باید درخشندگی خاکستری متناسب را داشته باشند .
اگر ما یک رشته 18 درجه ای را بجای 12 درجه ای اماده کنیم و نقطه های بالاترین درجه خلوص آن را به هم وصل کنیم یک منحنی سهمی خواهیم داشت . همانتطور که در نمودار تصویر 15 مشاهده می شود ، در حیقیت رنگهای خالص سیر شده از نظر درخشندگی با هم فرق دراند ؛ و این مورد بسیار مهمی است . باید درک شود که رنگ زرد خالص اشباع شده بسیار روشن است . و هرگز رنگ زرد خالص تیره وجود ندارد . رنگ اصلی آبی سیر شده تیره است . رنگ های آبی روشن تار و پریده هستند . قرمز تنها به عنوان یک رنگ تیره می تواند قدرت زنده بودن چشمگیری را نشان دهد .
قرمز در سطح زرد خالص روشن تمام تشعشع خود را از دست می دهد . نقاش باید تمام این اطلاعات را در کمپوزیسیون خود در مجموع حالتی روشن می گیرد در حالی که قرمز یا آببی سیر خالص در مجموع رنگ تیره را نشان می دهد . قرمز های تابان در نقاشی های رامبراند نیز صرفاً به این خاطر درخشندگی دارند که با مایه های تیره تر از خود کنتراست بکار رفته است . وقتی که رامبراند می خواهد رنگ های زرد تابانی داشته بادش ، آنها را می تواند از گروههای نسبتاً روشن که قرمز به صورت تیره محض جلوه می کند ، ایجاد کند . تصویر 3 این اصل را بیان می کند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله هنر

دانلود مقاله بتن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بتن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
فن سقف سازی با استفاده از تیرچه بلوک، ترکیبی است از دو روش بتن ساخته و بتن در جا، که در آن مزایای پیش ساختگی مانند: سرعت ساخت، هزینه کم قالب بندی، کیفیت بتن ساخته شده در کارخانه با جنبه های مثبت بتن ریزی در محل، بویژه عدم نیاز به جرثقیل به خوبی تلفیق شده است.
علاوه بر مزایای بالا، مصرف کمتر فولاد در این نوع سقف در مقایسه با سقف طلاق ضربی تیرآهن، از دلایل عمده توسعه چشمگیر کاربرد آن در سالهای اخیر در ایران است. با توجه به اینکه فولاد ساختمانی یکی از اقلام مهم ادارات کشور را تشکیل می دهد و این واقعیت که سقف تیرچه بلوک با وجود مصرف کمتر فولاد از لحاظ یکپارچگی و مقاومت در مقابل نیروهای ناشی از زلزله، برتری قابل ملاحظه ای نسبت به سقف طلاق تیرآهن دارد.
روش اجرای سقف های تیرچه بلوک:
سقف تیرچه بلوک از انواع سقفهای با پشت بند(نواری) است که با استفاده توأم از دو روش پیش ساختگی و بتن ریزی در محل ساخته می شود. در این روش قالب زیرزمینی به کلی حذف و فقط به نصب چند ردیف شمع اکتفا می شود. ایستای لازم برای تحمل بارهای زمان اجرا، توسط شبکه های پیش ساخته آرماتور و با تیرچه های پیش تغییر تامین می شود. شکل پاشنه بتنی تیرچه طوری است که تکیه گاه کافی و مناسب را برای نصب بلوکها(قالبهای همیشگی) فراهم می کند.
تیرچه ها در دو نوع خرپایی و پیش تنیده تولید می شوند. در کارگاه پس از قرار دادن آنها در فواصل معین و شمع بندی زیر تیرچه ها، بلوکها بین تیرچه های مجاور قرار داده می شوند و سپس آرماتورهای حرارتی نصب و بتن ریزی انجام یم شود، به طوری که حداقل ضخامت بتن روی بلوکها از 5 سانتی متر یا فاصله محور به محور تیرچه کمتر نباشد. سرعت اجرای این نوع سقف زیاد است و هزینه هیا مربوط به قالبندی، بتن ریزی و کارهای وقت گیر کارگاهی به حداقل ممکن، تقلیل می یابد.
مراحل اجرای سقف تیرچه بلوک به شرح زیر است:
1_ حمل و انبار کردن مصالح تشکیل دهنده سقف
2_ نصب تیرچه ها
3_ نصب تکیه گاهها موقت (شمع بندی)
4_ نصب بلوکها
5_ آرماتوربندی
6_ تکمیل قالب بندی
7_ بازدید سقف و آماده سازی آن برای بتن ریزی
8_ ساخت بتن
9_ انتقال بتن
10_ بتن ریزی و متراکم کردن آن
11_ پرداخت سطح بتن
12_ عمل آوردن آن
13_ بازکردن قالبها و جمع آوری تکیه گاههای موقت
1_ حمل و انبار کردن بلوکها:
این عمل طوری باید انجام شود که از شکسته شدن آنها در زیر فشار نیروهای غیر متعارف در اثر ضربه جلوگیری شود. در صورتی که تجهیزات کانی برای حمل بلوکهای بتونی در دسترس باشد. ابتدا بلوکهای بتنی در دسترس باشد. ابتدا بلوکها به وسیله ماشین های مخصوص روی پالتهای چوبی و یا فلزی به ابعاد 1020*1020 متر مربع چیده می شوند. در هر پالت بسته به ابعاد بلوکهای توان یا ما ردیف 12 تا 18 تای بلوک چیده تا سطح پالت کاملاً پر از بلوک شده در حین حال از ارتفاع بلوکهای چیده شده از حدود 1020 متر بیشتر نشود پس پالتهای پر از بلوک، به وسیله بالابر از محل تولید به محل انبار کارخانه حمل می گردند و از آنجا توسط کامیون کنی به محل مصف ارسال می شوند در صورتی که بالابرهای مناسب در کارگاه موجود باشند پالتهای پر از بلوک تاردی سقف نیز قابل حمل خواهند بود.
در کارگاه بلوکهای بتونی و سفالی معمولاً به وسیله زنبه های مخصوص و فرغونهای مناسب به محل نصب حمل می شوند. پیدن بلوکها روی زمین صاف چنان انجام می شود که تیغه های آنها در امتداد و قائم قرار گرفته و به طور مرتب کنار هم انباشته شوند. پس از اتمام هر ردیف بلوکها ردیف بالاتر در جهت عمود بر ردیف قبل چیده می شود. تا قفل در و بست مناسب بین ردیفهای متوالی ایجاد گردد. تعداد ردیفها طوری باید باشد که بلوکهای زیرین در اثر فشار وزن بلوکهای بالاتر از خود خرد نشوند و همچنین چیدن و برداشتن بلوکها به سادگی میسر باشد.
حمل و انبار کردن تیرچه ها:
در مورد قطعات پیش ساخته خرپایی، عدم دقت و مراقبت به هنگام حمل و نقل باعث شکسته شدن جوشها و خم شدن اعضای خرپا و شکستن پاشنه بتونی می شود.
در مورد قطعات پیش تنیده حمل و نقل ناصحیح ممکن است به شکستن کل قطعه بیانجامد توضیح اینکه قطعات پیش تنیده نباید هنگام حمل و نقل به پهلو و یا در جهت عکس برگردانده شوند در غیر اینصورت علت خارج از مرکز بودن نیروی پیش تنیدگی، امکان شکستن آنها وجود خواهد داشت.
حمل و نقل تیرچه ها پیش تنیده توسط دو نفر و در حالی که هر کدام از 40 تا 50 سانتی متری دو انتهای تیرچه را گرفته اند انجام می شود. در مورد تیرچه های بلندتر و سنگین تر تعداد و نفرات به نسبت افزایش می یابد. نفرات بعدی، تیرچه ها طوری می گیرند که فاصله نفرات از یکدیگر تقریباً مساوی باشد. تیرچه های خرپایی کوتاهتر از 3 متر را یک کارگز در حالی که از وسط تیرچه گرفته است به سادگی می تواند حمل کند. اگر در بالا بردن قطعات از جرثقیلها با سایر دستگاههای بالابر استفاده می شود. قلاب های جرثقیل باید در فاصله 20 تا 50 سانتی متری دو انتهای قطعه پیش ساخته وصل شود. و تیرچه ها و دالها با کماب مراقبت به طبقه مورد نظر حمل شوند برای انبار کردن تیرچه ها و دالها، ابتدا تخته هایی به ضخامت حداقل 205 سانیت متر و به عرض حدود 10 سانتی متر روی زمین سطح مقابل هم گذاشته می شوند پس یک یا چند ردیف از قطعات پیش ساخته کنار هم روی تخته ها چنان قرار داده می شوند که فاصله انتهای قطعات در محل اتکای آنها روی تخته در حدود 20 تا 50 سانتی متر باشد بعد از پر شدن هر ردیف دو عدد تخته در انتهای تخته های قبل و در امتداد شاغول آنها گذاشته شده و مجدداً عمل تکرار می شود. تعداد ردیفهای روی هم چیده شده به حدی باید باشد که قطعات زیرین صدمه نبینند و جابه جا کردن آنها مشکل نباشد.
تیرچه های خرپایی به طولهای مساوی را می توان روی یک سطح صاف طوری هم قرار داد که تیرچه های هر ردیف عمده به ردیف قبل از خود باشند و به این ترتیب نیازی به تخته های جدا کننده نخواهد بود.
حمل و انبار کردن میلگردها:
این عمل باید به نحوی باشد که فولاد به گل و روغن و رنگ و کثافت، یا هر ماده دیگری که تأثیر سوء در پیوستگی فولاد و بتن دارد آلوده نشود و تا حد امکان از گرد و خاک و برف و باران مصون باشد.
از حمل و نقل فولاد با تکانهای شدید، ضربه، خسارت مکانیکی و سقوط باید جلوگیری شود. انبار کردن فولاد در محوطه های باد به مدت زیاد، موجب زنگ زدگی شدید آن می شود. میلگردهای فولادی را باید بر حسب نوع و قطر آنها از یکدیگر تفکیک کرده و در کارگاه انبار نمود، در صورت استفاده از یکدیگر میلگردهای همقطر با مقاومت تسلیم گوناگون، آنها را باید در محلهای متفاوت انبار کرد و با رنگ زدن نوک میلگرد، آنها را از هم متمایز نمود.
به طور کلی، محل انبار میلگرد را باید به گونه ای پیش بینی شود که از زنگ زدگی مخصوص فولاد و کثیف شدن سطح آنها جلوگیری گردد زیرا گرچه زنگ فولاد تا وقتی پیوسته نشود اثر زیان آور در پیوستگی فولاد و بتن ندارد. ولی زنگ وقتی پوسته، پوسته می شود پیوستگی بتن و فولاد را بکلی مختل می سازد.
حمل و انبار کردن مصالح سنگی:
این کار باید به صورتی باشد که جدایی دانه ها ریز و درشت آن در حداقل ممکن باشد و از آلوده شدن مواد سنگی به مواد مضر جلوگیری شود. مصالح سنگی نباید در دیوارهای بلند انبار شود و یا روی شیب تخلیه گردند.
برداشت مصالح سنگی از دیوارهای بلند تراز 2 متر باید به طور لایه لایه از بالا پایین انجام شود. در غیر این صورت، دانه های شیب دیوار ریزش کرده و موجب تفکیک دانه های درشت از دانه های ریز می گردد.
حمل و انبار کردن سیمان:
برای کارهای بزرگ و بتن ریزیهای با حجم زیاد، سیمان به صورت فله توسط بونکرهای مخصوص حمل می شود.
درسته به مورد در سیلوهای با فلرنیت 30 تا 500 تن و یا بیشتر ذخیره می گردد. برای کارهای کوچک، سیمان در بسته های 50 کیلویی، به وسیله کامیون به محل کارگاه حمل می شود. و در کارگاه در محل های پیش بینی شده نگهداری می گردد. اگر سیمان به طور فله به کارگاه کوچکی که فاقد سیلو است حمل شود. می توان برای مدت کوتاهی آن را در شبکه های درپوش دار محفوظ از جریان هوا یا کشیدی کاغذی یا پلاستیکی در بسته نگهداری شود. اگر مدت نگهداری کیسه های سیمان طولانی باشد آنها را در جای سرپوشیده و خنک نگهداری کرد. در این صورت باید کف انبار سیمان به ارتفاع حدود 10 سانتی متر به وسیله تخته یا مصالح دیگر که از نشست رطوبت به بالا جلوگیری می کند مخروش گردد. در چیدن کیسه های سیمان باید کمال دقت به کار رود و کیسه ها چسبیده به هم روی هم قرار گیرند تا هوا در میان آنها جریان نداشته باشد. هنگام چیدن کیسه ها باید راهروی مناسبی برای دسترسی به کیسه های انتهای انبار پیش بینی شود. تا همیشه همه آنها در دسترس باشند و مورد استفاده قرار گیرند و به ترتیب رسیدن محموله های مختلف سیمان به کارگاه، مصرف شوند.
نصب تیرچه ها:
قبل از نصب تیرچه ها لازم است اختلاف سطح سقفهای ساختمان و همچنین محل طرح ها و تیغه بندی روی سقف و باز شوی و نیز محل عبور لوله های بخاری و غیره که بر اساس نقشه های اجرایی به دقت مورد بازرسی و کنترل قرار گیرند. تا ضمن تصحیح اشتباهات احتمالی مربوط به تراز تکیه گاهها و غیره اقدامات اجرایی در حین نصب تیرچه ها و یا قبل از آن صورت گیرد همچنین قبل از نصب هر تیرچه روی تکیه گاه مربوط باید سلامت آن تیرچه از نظر ظاهری مورد بازدید مجدد قرار گیرد تاتیرچه های معیوب کنار گذاشته شد و قبل از اصلاح مصف نشوند.
تیرچه های خرپایی و پیش تنیده باید به دقت در فواصل مساوی و در امتداد تعیین شده روی دیوار باربر با تیرآهن یا قالب تیر بتنی قرار داده شوند حداقل طول اتکای پاشنه بتون تیرچه های خرپایی روی دیواره های باربری سانتی متر و در مورد تیرچه های پیش تنیده که 2 سانتی متر است. اگر حداقل طول اتکا برای نصب تیرچه ها تامین نشده باشد. باید با اجرای شمع بندی و قالب بندی مناسب تکیه گاه لازم را برای نصب تیرچه ها فرهم نمود. البته فولاد کششی تیرچه ها را باید دست کم به اندازه 12 سانتی متر به داخل تکیه گاه ادامه داشته باشد. در غیر اینصوت میلگرد با سطح مقطع معادل میلگردها کششی و با طول پوشش کافی در انتهای تیرچه نصب می شود.
در مورد تیرچه های فلزی، فولاد و تیرچه تاجان تیرآهن ادامه می یابد و با اجرای قالب بندی مناسب تکیه گاه لازم برای نصب تیرچه ها و بتن ریزی کلاف لبه تیرآهن فراهم می شود. از جوشکاری فولاد تیرچه به تیرآهن باید اکیداً خودداری شود. زیرا در اینصورت ناحیه کششی تیرآهن در اثر جوش آسیب دیده و ضعیف خواهد شد. روش تعیین سطح مقطع بتن و میلگرد کلاف لبه تیرآهن، در بند 5-2 این فصل درج شده است.
تنظیم فواصل تیرچه ها از یکدیگر با نصب 2 بلوک انتهایی در دو سر تیرچه انجام می شود. و باید دقت شود تا بلوکهای انتهایی روی تکیه گاه قرار نگیرند توصیه می شود. برای بلوکهای مجاور تیرها و کلافهای بتنی از بلوک ها که بسته به همین منظور تولید می شوند. استفاده شود. تا هنگام بتن ریزی از پر شدن قسمتهای خالی بلوک که موجب بیهوده و سنگین شدن وزن سقف می شود جلوگیری گردد.
نصب تکیه گاههای موقت:
برای قالب بندی سقف تیرچه بلوک از یک روش یکنواخت و مشخص استفاده می شود که بر اساس آن در وقت و هزینه قالب بندی به مقدار زیاد صرفه جویی شده، مشکلات اجرایی کاهش یافته و کار با سرعت بیشتری اجرا می شود به طور کلی، قالب سازه ای است که برای نگهداری بتن تازه و خمیری اجرا می شود تا پس از بتن ریزی، سخت شدن و مقاوم شدن بتن به حد کافی، ساختمان بتن به فرم قالب و به صورت یکپارچه ای درآید تحمل نیروهای ناشی از وزن خود قالب، بتن آرماتور و همچنین نیروهای دینامیکی حاصل از عبور و مرور عملیات بتن ریزی و غیره به عهده سازه قالب است.
قالب بندی سقف فقط به نصب چهار تراشهایی به ابعاد مقطع دست کم 5*10 سانتی متر و شمع هایی به قطر دست کم 15 سانتی متر خلاصه می شود. در عمل شمعها باید به طور حکم و ثابت نصب شده و توسط کوه در جای خود محکم شوند و باد بندهای مناسب برای جذب نیروهای افتی پیش بینی و اجرا گردند.
نصب تکیه گاههای موقت بلافاصله بعد از نصب تیرچه ها صورت می گیرد فاصله چهار تراشها و شمع های متوالی از یکدیگر به استقامت تیرچه ها و چهار تراشها بستگی دارد و معمولاً فاصله چهار تراشها از هم دیگر در مورد تیرچه های خرپایی حدود 1045 متر و در مورد تیرچه های پیش تنیده حدود 3 متر است. هنگام شمع بندی، خیز مناسبی برای دهانه به طرف بالا برای تیرچه ها در نظر گرفته می شود تا پس از بارگذاری خیز در نظر گرفته شده حذف و سقف مسطح گردد.
نصب بلوکها:
بعد از اجرای شمع بندی زیر تیرچه ها و قالب بندی کلافها و باز شوی نصب بلوکها آغاز می شود. هنگام نصب باید کمال مراقبت به عمل آید تا بلوکهای انتهایی در روی تکیه گاهها قرار نگیرند و فاصله آنها از قسمتهای انتهایی و کناری، بر اساس جزئیات به یک اندازه باشند و از به کار بردن بلوکهای شکسته و نامنظم در سقف باید خودداری شود.
آرماتوربندی سقف:
آرماتوربندی تیرچه و بلوک، بعد از نصب بلوک انجام می شود بدیهی است که آرماتوربندی تیرهای بتنی و کلافهای روی دیوارهای باربر، قبل از نصب تیرچه ها باید اجرا شده باشد.
آرماتوربندی سقف تیرچه بلوک، شامل کلافهای میانی و تکیه گاهی، میلگرد منفی، میلگرد افت و حرارت، آرماتور محل باز شوها و طره ها و میلگردهای آویز سقف کاذب است.
آویزهای سقف کاذب:
این آویزها معمولاً به قطرهای 8 میلی متر و به طولهای مورد لزوم در فواصل تعیین شده طبق نقشه های اجرایی مابین بلوکها نصب می شوند.

 

میلگردهای جمع شدگی و حرارتی:
بعد از نصب آرماتور کلافهای میانی در محل بازشوها و کار گذاشتن میلگردهای منفی و ملی، میلگردهای جمع شدگی و حرارتی نصب می شوند. نقش این میلگردها مقابله با تنش های ناشی از جمع شدگی و تغییرها در بتن پوششی است میلگردهای جمع شدگی و حرارتی در دو جهت عمود بر هم، در قسمت بالای سقف اجرا می شوند.
تکمیل قالب بندی:
بعد از تکمیل کارهای مربوط به نصب بلوکها و اجرای آرماتور بندی محلهای باقی مانده سقف قالب بندی می شوند که شامل قالب بندی قائم دور سقفها و دور بازشوها و حد فاصل تکیه گاهها از سقف مورد اجراست. برای قالب بندی از قالب چوبی و فلزی استفاده که با اجرای پشت بندها و پایه ها و اتصالات کافی در جای خود محکم می شوند قادر به تحمل نیروهای ناشی از وزن، ضربه و لرزشهای ناشی از بتن ریزی و متراکم کردن بتن باشند و در مرحله بتن ریزی تغییر شکل بدهند. وجود درز در قالب موجب خروج دوغاب سیمان از وسط درزها و کرمو شدن بتن و در نتیجه کاهش مقاومت آن می شود. قبل از قالب بندی سطوح قالب بندی سطوح قالب که در تماس با بتن قرار خواهند گرفت، باید به طور مناسبی روغن مالی شوند تا قالب برداری به طور ساده و بدون ایجاد ضربه میسر باشد.

 


ساختن بتن در کارگاه:
روشهای ساخت بتن به نحوه اندازه گیری اجزای تشکیل دهنده آن در کراگاههای مختلف، به طور گسترده ای با یکدیگر متفاوت است قبل از ساخت بتن باید مصالح و نفرات کانی و ماشین آلات و تجهیزات مناسب تهیه شده باشد و پس از آماده کردن محل بتن ریزی و ایجاد راهروهای مناسب برای حمل بتن اقدام به بتن ریزی گردد. مدیریت صحیح قرار دادن مصالح و ماشین آلات در محل مناسب به پیش بینی نفرات کانی و کارآزموده و سرعت عمل، لازمه انجام کاری مطلوبست.
توزین و پیمانه کردن مصالح:
توزین و پیمانه کردن مصالح تشکیل دهنده بتن به دو روش وزنی و حجمی انجام می گیرد. مصالح سنگی، سیمان و آب، با روش حجمی، به دقت روش وزنی قابل اندازه گیری نیستند. زیرا حجم مصالح سنگی در اثر حمل و رطوبت مصالح ریز دانه متغیر است و حجم سیمان نیز به طور قابل ملاحظه ای در اثر وجود هوای بین ذرات تغییر می کند از این رو اندازه گیری وزنی مناسبترین روش اندازه گیری اجزای تشکیل دهنده بتن است.
مخلوط کردن بتن:
بتن باید طوری مخلوط شود که اجزای متشکل آن به طور یکنواخت در کل مخلوط توزیع شده و روی دانه های سنگی با یک لایه نازک خمیر سیمان پوشیده شود مدت مخلوط کردن بتن بستگی به نوع دستگاه بتن ساز(شکل دیگ، سرعت گردش، و شکل پره های داخل آن) و مقدار سیمان. نسبت آب به سیمان و جنس، شکل و دانه بندی مصالح سنگی دارد. زمان اختلاط به طور متوسط 1.5دقیقه است و در مورد دستگاههای بزرگتر کمتر و در حدود 30 ثانیه است. زمان اختلاط بتن برای هر دستگاه در دفترچه مشخصات فنی آن دستگاه قید می شود.
اختلاط ناقص بتن موجب کاهش مقاومت نهایی آن می شود. از طرف دیگر در صورتی که بتن بیش از حد مخلوط شود هوای داخل مخلوط به طور کامل از آن خارج می شود و در نتیجه روانی بتن کاهش می یابد.
ساخت بتن بوسیله دستگاههای بتن ساز:
در مواردی که حجم بتن ریزی زیاد باشد و تولید بتن، به طور مداوم انجام گیرد. مانند کارگاههای بزرگ و کارخانه های تولید بتن از دستگاههای بتن ساز ثابت که در یک محل نصب و راه اندازی می شوند استفاده می کنند.
اگر حجم بتن ریزی محدود باشد از بتن سازهایی که روی یدکش قرار دارند. استفاده می شود. ظرفیت این نوع دستگاهها حدود 150 تا 1500 لیتر است و پس از اتمام کار به راحتی قابل جابه جا شدن هستند. در مواردی که حجم بتن ریزی کم و مدت اجرا کوتاه ولی فاصله انتقال بتن بیش از00 2 متر باشد از دستگاههای بتن ساز که روی وسایل نقلیه و کامیون نصب شده اند استفاده می شود اتومیکسر نام دارد.( کمتر از 200 متر یعنی تا فاصله 3 متر با بیل و از 3 متر تا 5 متر به وسیله زنبه یا فرغون صورت می گیرد) برای ساختهای طولانی تر از تراک میکسرها استفاده می شوند که زمان بیشتری را برای مخلوط کردن بتن نیاز دارند برای انتقال بتن در ارتفاع، ازجام و جرثقیل و پمپ بتن استفاده می شود.
پمپ بتن:
پمپ بتن وسیله ای بسیار راحت و مناسب برای حمل بتن در کارگاههاست که بوسیله آن می توان بتن را تا فاصله 350 متر و یا ارتفاع 45 متر(هر متر ارتفاع معادل 8 متر طول) منتقل کرد.
در اساس کار سه نوع پمپ بتن متداول است. پمپ بتن پیستونی، پمپ پنوماتیک، پمپ فشاری که رایجترین پمپ بتن، پمپ پیستونی است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بتن

دانلود مقاله بازنشستگی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بازنشستگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

تعریف بازنشستگی
بازنشستگی ازحالت های استخدامی است که پیوند مستخدم با اداره از نگاه اشغال و دوره ی فعالیت بکلی بریده می شود. از این رو بازنشستگی جزء حالت های خروج از اداره و استخدام کشوری است و می بایست با حالت های خروج ازخدمت در یک دفتر بررسی می شد. ولی ازآن جا که بازنشستگی مسأله های گوناگون و گاهی پیچیده را در بر دارد در یک دفتر جداگانه آن را بر می رسیم. موردهای استثنایی هست که با انگیزه کمبود همکاران کاردان وسودمند برای اداره، قانون گذار اجازه داده که همکاران بازنشسته به کار خوانده شوند چنان که قانون تشویق معلمان باز نشسته به ادامه همکاری با وزارت آموزش و پرورش مصوب قوه ی مقننه در 21 بهمن 1368، یکی از این موردهای استثنایی است.
بازنشستگی به لحاظ اجتماعی
بازنشتگی و سالمندی مرحله خاصی از زندگی انسان است. بازنشستگی پدیده ای است که با توسعه اجتماعی- صنعتی عصر حاضر دارای اهمیت بیشتر شده است . در قرن اخیر به لحاظ پیشرفتهای اجتماعی- اقتصادی، بهداشتی و درمانی و... هم از میزان مرگ و میر کاسته شده و هم بر طول عمر افراد افزوده شده است و امید به زندگی را بهبود بخشیده است. در نتیجه شمار بازنشستگان و سالمندان در کشورهای مختلف جهان افزایش یافته و سهم در خور توجهی در ترکیب جمعیتی کشورهای مختلف پیدا کرده و به همین صورت نیز نقش و اهمیت اجتماعی آنان در جامعه افزون تر از هر زمان دیگر شده است.
در حال حاضر در حدود 170 کشور جهان مسئله بازنشستگی و حمایت از بازنشستگان را به عنوان یکی از ارکان برنامه های تأمین اجتماعی خود برگزیده اند.
در کشور ما هم یکی از وجوه عمده سازمان و صندوقهای بیمه های اجتماعی مانند سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی کشوری و سازمان نیروهای مسلح و صندوقهای خاص، حمایت از مسئله بازنشستگی را برنامه اصلی خود قرار داده اند.
در سطح کشور اروپایی، آمریکا، کانادا و بعضی دیگر از کشورهای توسعه یافته جهان سن بازنشستگی عموماً بین 55 تا 65 سال است.
در ایران سن بازنشستگی معمولاً بین 50 تا 65 سال است با توجه به اینکه امید زندگی در مناطق شهری کشور حدود 69 و 70 سال بر آورد شده است و با عنایت به افزایش درخورد توجه جمعیت، نسبتاً در خور ملاحظه ای در وضعیت بازنشستگی و سالمندی به سر می برند، که در آینده نیز با ضریب بیشتری شمار آنها افزایش خواهد یافت.
افزایش تعداد بازنشستگان و سالمندان و بالا رفتن سالهای عمر لزوم توجه به وضعیت این گروه اجتماعی را افزون تر از پیش می کند؛ هم از لحاظ شناخت وضعیت و هم از نظر برنامه ریزی و تدارک امکانات برای رفع مشکلات وبهبود وضعیت زندگی آنان.
بازنشستگان در کشورهای مختلف، مانند سایر گروههای اجتماعی هم دارای وجوه مشترکی هستند و هم دارای جنبه های اختلاف متعددی می باشند. جنبه های مشترک آنها شرایط سنی نسبتاً مشابه، پشت سر نهادن دوران اشتغال، واردشدن به مرحله جدیدی از زندگی اجتماعی و... و جنبه های اختلاف: حقوق و مزایای دریافتی، شیوه برخورد جامعه با آنان، وضعیت خانوادگی، شرایط عمومی جوامع و... است.
در اینجا کوشش می شود، با توجه به وضعیت خاص بازنشستگان در ایران نکات چندی توضیح داده شود؛ هر چند برخی جنبه های آن می توانند تعمیم پذیر به کل بازنشستگان باشد.
چگونه بازنشسته شدن
بازنشستگی به لحاظ حقوقی
الف- بازنشستگی چیست؟
کسان برای تأمین زندگی خود وخانواده شان باید کار کنند و در جامعه های امروزی حق کارکردن با حق زندگی کردن یکی است زیرا جز در موردهای استثنایی بی کاری همدوش فقر و تهدیستی است. حق آزادی کار در همه قوانین کشورهای صنعتی و پیشرفته اعلام و تضمین شده است. هم چنین حق کارکردن و تأمین شغلی و بازنشستگی در اصول 28،22 و 29 ق. ا. ح. ا. ا. نیز اعلام شده است. ولی بی گمان آدمیان مانند هر موجود زنده دیگر، پیر و فرسوده می شوند ونیاز به آسایش دارند.
امروزه همان گونه که کارکردن حق هر انسان زنده است، استراحت کردن نیز از حقوق اوست. سازمان های کشوری نیز برای بالا بردن بازده فعالیت هایشان ناچاراند ازنیروی جوانتری بهره گیرند. از این رو با بالا رفتن سال های خدمت و سن، استراحت برای مستخدمان از یک سوی نیاز است و از سوی دیگر اداره نیز به نیروهای جوانتری نیاز دارد واین دو عامل موجب می شود که همیشه شماری ازکسان از فعالیت های اجتماعی بیرون وبه گروه های غیر مولد بپیوندند. ولی این کسان باید در پیری، یعنی هنگامی که توانا به تولید و کارکردن نیستند، به آسودگی و بی تشویش خاطر، تا هنگام مرگ زندگی کنند.
تقاعد یا بازنشستگی اصطلاحی است که به دوره ی غیر فعال مولد زندگی گفته می شود. کسانی که شغل مشاغل آزادند، اغلب خود پاره ای از درآمدشان را برای روزهای پیری پس انداز می کنند یا با پرداخت پولی به سازمان درآمدشان را برای روزهای پیری پس انداز می کنند یا با پرداخت پولی به سازمان های صنفی خود، آینده شان را تأمین می کنند. چنان که وکیلان دادگستری با تشکیل صندوق تعاون، زندگی خود رادر پیری بیمه می کنند.در مورد مستخدمان کشور با ذخیره ی پولی که کشور و مستخدم با هم می پردازند، زندگی مستخدمان در دوره ی بازنشستگی تأمین می شود.
به موجب بند«ح» ماده ی 124 ق. ا. ک. «حالت بازنشستگی و آن وضع مستخدمی است که طبق قانون بموجب حکم رسمی مراجع صلاحیتدار از حقوق بازنشستگی استفاده می کند». مراجع صلاحیتدار صادره کننده حکم بازنشستگی همان مراجعی اند که حکم انتصاب مستخدم را صادر می کنند. بازنشستگی مجازات انضباطی نیست بی این که فراموش کنیم که در پاره ای ازموردهای می توان مجازات باشد(بنگرید به بند«و» ماده ی 10ق. ر. ت.ا.). هنگامی که شرط های لازم برای بازنشستگی پدید آمد، اداره اصل را بر این قرار می دهد که مستخدم توان به انجام کارهایش نیست. از این رو بازنشستگی برای هماهنگ کردن منافع اداره و مستخدم با هم است. باز نشستگی پایان عادی دوران فعالیت اداری است.
210- ب: سن و شرایط بازنشستگی
سن و شرایط بازنشستگی در ماده های 77،76،75،74 ق. ا. ک. اعلام شده است. بازنشستگی یا به اختیار مستخدم است یا به اختیار ادراه و همه ی مقررات بازنشستگی ق. ا. ک. دایمی نیست. چنان که دستورهای پیش بینی شده در ماده 75 ق. ا. ک. گذار و کوتاه مدت است و در برگیرنده ی مستخدمان رسمی است که هنگام تصویب ق. ا. ک.(31 خرداد 1345) یازده سال خدمت کرده اند با دارا شدن شرط هایی می توانند بازنشسته شوند. از این رو پیش از بررسی از شرط های عمومی بازنشستگی باید بازنشستگی بر طبق دستور ماده ی 75 را بر رسید.
مقرارات بازنشستگی در تاریخ سیزدهم اسفند 1368 اصلاح و در 15 ماده و چندین تبصره منتشر شد و دگرگونی هایی در چگونگی بازنشستگی پدید آورد که شرط سن وسال های خدمت بازنشستگی پاره ای از این اصلاح است. هم چنین آیین نامه اجرایی این قانون به نام «آئینامه اجرائی قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون به نام « آئین نامه اجرای قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» را هیأت وزیران در هفتم مهر 1369 تصویب کرد. به دستور ماده ی 2 این اصلاحیه در همه ی سازمان های مشمول ق. ا. ک. داشتن دست کم سی سال سابقه ی کار قابل قبول برای بازنشسته شدن لازم است. تبصره ی یک همین ماده وماده 4 آئین نامه اجرایی قانون اصلاحی مقررات بازنشستگی می گوید: «مستخدمین رسمی و یا ثابت مشمول این قانون می توانند با دارا بودن شرایط زیر وموافقت دستگاه دولتی متبوع خود بازنشسته شوند: الف- مستخدمین مرد با 50 سال سن و بیست و پنج سال سابقه خدمت. ب- مستخدمین زن با 45 سال سن و بیست و پنج سال سابقه خدمت» دستور این تبصره به ظاهر با متن ماده در تضاد است زیرا ماده ی یاد شده «سی سال سابقه ی25 سال پایین آورده شده است، مگر این که بپذیریم دستور اجرایی این تبصره فقط برای مستخدمانی است که هنگام تصویب این قانون اصلاحی دارای بیست و پنج سال سابقه ی کاراند واستفاده از آن در آینده شدنی نخواهد بود، چون در متن ماده ی 2 اصلاحی مصوب سیزدهم اسفند 1368 سابقه ی خدمت قابل قبول را برای بازنشسته شدن دست کم سی سال اعلام کرده است و از تبصره ی 2 همین ماده که می گوید: «صرفاً بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، معلولین، شاغلین مشاغل سخت و زیان آور و نیز مشمولین ماده 77 وبند الف ماده 74 قانون استخدام کشوری از شمول حکم این ماده مستثنی بوده و تباع مقررات به خود و حداقل سن بازنشستگی خواهد بود»، نیز همین مفهوم به دست می آید. مفهوم دیگر این است که «سی سال سابقه خدمت قابل قبول» برای احتساب حقوق بازنشستگی است که با داشتن این سابقه ی خدمت مستخدمان می توانند از حداکثر حقوق بازنشستگی بهره گیرند، نه این که شرط لازم برای بازنشسته شدن باشد. و دیگران- (مستخدمان مرد با داشتن 50 سال سن ومستخدمان زن با داشتن 45 سالا سن و بیست و پنج سال سابقه ی کار برای مردان و زنان)- می توانند با موافقت سازمان متبوع شان بازنشسته شوند.یعنی داشتن این شرط ها حق مسلمی برای بازنشسته شدن نیست و پذیرفتن یا نپذیرفن آن با داره است.
1-2 ترتیب بازنشستگی به دستور ماده ی 75
ماده ی 75 ق. ا. ک. می گوید: «مستخدمان رسمی که در تاریخ تصویب این قانون بیش از یازده سال سابقه خدمت دارند می توانند طبق شرایط زیر تقاضای بازنشستگی کنند ودولت مکلف به قبول آنست». این ماده درواقع به منظور حفظ حقوق مکتسب مستخدمان کشور است که هنگام گذاردن قانون در خدمت کشور بودند. ولی این ماده منافع آن شمار از مستخدمان را حمایت می کند که هنگام گذاردن این قانون (31 خرداد 1345)، دست کم بیش از یازده سال سابقه ی خدمت داشته باشند. ولی داشتن یازده سال خدمت هنگام تصویب این قانون کافی نیست و مستخدم باید شرط های لازم پیش بینی شده در بندهای ماده ی 75 (10 بند) را دارا شود، تابتواند درخواست بازنشستگی کند وبا داشتن این شرط ها است که اداره مکلف به پذیرفتن درخواست بازنشستگی مستخدم، دارای شرط های لازم خواهد بود.
برای نمونه، شرط های بند الف را می آوریم: به دستور بند الف ماده ی 75 اصلاحی درتاریخ 12 آبان 1349 اگر مستخدمان رسمی در تاریخ تصویب ق. ا. ک. پیش از یازده سال سابقه ی خدمت اعم از متناوب و یا متوالی بدارند و به شرط دارا شدن بیست ونه سال خدمت متوالی و رسیدن به سن پنجاه و چهار سالگی، میتوانند خواستار بازنشستگی شوند وادراه مکلف به پذیرفتن آن است . اصل و قاعده ای که در نوشتن این بندها و تعیین شرط ها، راهنمای قانون گذار بوده است، ساده است. توضیح این که در بندهای دیگر، یعنی بند ب تا خ. قانون گذار به ترتیب یک سال به سابقه ی خدمت در زمان این قانون افزوده است و یک سال از کل سال های خدمت وسن مستخدم کم کرده است. به این ترتیب در بند پیش از آخر، یعنی بند «خ» اعلام شده است که اگر مستخدم هنگام گذراندن این قانون نوزده سال سابقه ی خدمت داشته باشد به شرط دارا شدن بیست و یک سال خدمت متوالی ور سیدن به چهل و شش سالگی می تواند درخواست بازنشستگی کنند واداره مکلف به پذیرفتن آن است. شرط آخر کمی با دیگر شرط ها فرق دارد، به دستور این شرط که در تاریخ 12 آبان 1349، اصلاح شده است هرگاه مستخدمانی که در تاریخ تصویب قانون استخدام کشوری، بیست سال سابقه ی خدمت پیوسته داشته باشند و به چهل و پنج سالگی رسیده باشند، می توانند خواستار بازنشستگی شوند واداره مکلف به پذیرفتن این درخواست است.
بازنشستگی به اختیار مستخدم
به دستور ماده ی 74 ق. ا.ک. مستخدم رسمی اگر شرط های پیش بینی شده در بند های الف و ب آن ماده را دارا باشد، می تواند درخواست بازنشستگی کند. و دولت مکلف به پذیرفتن درخواست مستخدم است. این دومورد چنین است: یکم داشتن دست کم شصت سال سن با هر قدر سابقه ی خدمت. شرط اصلی مورد نظر قانون گذار در این جا، تنهاشرط سنی است و به سال های خدمت نگاه نمی کند، هدف قانونگذار از گرفتن این تصمیم روشن است: می خواهد که مستخدمان سالمند، خدمت عمومی را ترک گویند. دوم داشتن دست کم پنجاه و پنج سال سن و سی سال سابقه ی خدمت. در این مورد جمع دو شرط لازم است: سن و سال های خدمت، مستخدم پنجاه و پنج ساله، به راستی پیر و فرسوده نیست وبه آسانی می تواند هنوز سال ها خدمت کند ولی اگر دست کم سی سال سابقه ی خدمت داشته باشد ودرخواست بازنشستگی کند، اداره مکلف به پذیرفتن آن است. در این مورد هم دید قانون گذار این است که با تشویق به بازنشسته کردن این گروه از مستخدمان، مستخدمان جوان تری به چای آنان استخدام کند. بیرون ازق. ا ک.، در دیگر قوانین، مقررات بازنشستگی متفاوت است، چنان که در «قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان تأمین اجتماعی» مصوب 28/2/1367 داشتن حداقل 55 سال تمام سن و بیست سال سابقه کار یا بیش تر را برای بازنشسته شدن کافی می داند.
هنگامی که بازنشستگی با درخواست مستخدم تحقق می یابد، مستخدم می تواند پیش از دادن حکم بازنشستگی انصراف خود را از بازنشستگی اعلام بدارد و اگر اداره متبوع بااین انصراف موافقت کند، جریان مربوط به بازنشستگی متوقف می شود(رأی شماره 46/1647 ش. س. ا. ا. ا.ک. نقل از م. ر. ق. ا. ص182). ولی اگر اداره ی متبوع انصراف مستخدم متقاضی بازنشستگی مستخدم را نپذیرد، حکم بازنشستگی داده می شود(رأی شماره 4422/2 مورخ 24/2/1369 ش.س. ا. ا.ا. ک. نقل از م. ر. ق. ا. ص 185). همچنین اداره حق ندارد که درخواست بازنشستگی مستخدم را رد کرده و به جای آن حکم استعفا صادر کند. دیوان کشور در این مورد رأیی داده است و «راه آهن دولتی ایران» را که چنین کرده بود، محکوم کرده است(رأی شماره ی 1245115 مورخ 14/6/1349 شعبه 7 دیوان کشور نقل از م. ر. ق. ا. ص145).
در مورد بازنشستگی به اختیار مستخدم، چنان که دیدیم مستخدم باید دارای دست کم سی سال سابقه ی خدمت و پنجاه و پنج سال باشد. می دانیم که کم ترین سن برای ورود به خدمت کشوری 18 سال تمام است. حال اگر کسی از 18 سالگی وارد خدمت شده باشد، باز نشسته شدن پیش از پنجاه سالگی حق مسلم او نیست به این ترتیب سال های خدمت چنین مستخدمی به سی وهفت سال می رسد. شاید به همین دلیل باشد که تصره یک ماده ی 2«قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» مصوب سیزدهم اسفند 1368 وماده ی 4 آیین نامه اجرایی همین قانون مصوب 8 مهر 1369 به مستخدمان مرد 50 ساله که دارای 25 سال سابقه ی خدمت و به مستخدمان زن چهل و پنج ساله که دارای بیست و پنج سال سابقه ی خدمت اند، اجازه داده است که با موافقت مسوولان اداری شان بازنشسته شوند. یعنی فرق این مورد با موردهای دیگری که در مادهی 74 ق. ا. ک. آمده اختیار به قبول یا رد چنین درخواستی از سوی مستخدمان 50 ساله مرد و چهل و پنج ساله زن با اداره است، در حالی که در ماده ی 74ق. ا. ک. اداره به پذیرفتن درخواست کنندگان بازنشستگی مکلف است. به دستور ماده ی 8 «آئین نامه اجرائی قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری»، همه ی قوانین وآیین نامه ها و مقرراتی که در گذشته اجازه داده بود که با داشن کم تر از 25 سال سابقه ی کار می توان بازنشسته شد، در همه ی وزارت خانه ها وموسسه های مشمول ق. ا. ک. باطل اعلام شده است. به دستور تبصره ی 2 ماده ی 2 «ق. ا. م. ب. و. ق. ا. ک» جانبازان انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، معلولین، شاغلین شغل های سخت و زیان آور از دست ماده ی 8 آئین نامه اجرایی معاف اند.
تبصره الحاقی به ماده ی 45 ق. ا. ک. مصوب کمیسیون امور استخدام و سازمان های اداری مجلس شورای ملی در تاریخ 24 اسفند 1351 اعلام می دارد: «دوره تحصیلات عالی که طبق برنامه های رسمی به منظور خدمت در رشته های مربوط به رسته ی آموزشی وزارت آموزش و پرورش طی می شود از لحاظ بازنشستگی و وظیفه با پرداخت کسور مربوط جزو سابقه خدمت مستخدم محسوب می گردد.» دید قانون گذار دراین تبصره روشن است دوره ی آموزش های عالی که به منظور خدمت در رشته های مربط به رسته آموزشی وزارت آموزش و پرورش گذارنده می شود جزء سوابق خدمت های رسمی مستخدم به حساب می آید و در تعیین حقوق بازنشستگی و وظیفه مبنا قرار می گیرد به شرط آن که مستخدم خود کسور بازنشستگی مربوط به این دوره را پرداخت کند. از این تبصره چنین بر می آید که منظور از دوره ی تحصیلات، آموزشی است که مستخدم پیش از ورود به خدمت رسمی انجام داده است، مانند آموزش در موسسه تربیت معلم یا دانشسرای عالی و از ظاهر عبارت چنین فهمیده می شود که اگر دوره ی آموزش در رشته های مربط به رسته آموزشی وزارت آموزش وپرورش نباشد جزو سابقه خدمت مستخدم محسوب نمی گردد، حتی اگر این دوره به منظور خدمت در رشته های آموزشی دانشگاه ها باشد واین تصمیم چندان منطقی و قابل دفاع نیست .
همچنین چنین بر می آید که اگر این دوره ی آموزشی در حین انجام خدمت مانند هنگام استفاده از مرخصی بی حقوق باشد با پرداخت کسور بازنشستگی جزء سوابق خدمت رسمی مستخدم، به حساب می آید .
3-2 بازنشستگی به اختیار اداره
مواد 76 و 77 ق. ا. ک. دو دستور درباره ی بازنشسته کردن مستخدم از سوی اداره داده است. یک به دستور ماده ی 76 «وزارت خانه ها و موسسه های کشوری مشمول این قانون می توانند مستخدمان رسمی را که شصت سال سن و لااقل بیست سال سابقه خدمت دارند بازنشسته کنند». این ماده وزارت خانه ها و موسسه های کشوری را ملزم نمی کند که مستخدمان شصت ساله را بازنشسته کنند ولی وزارت خانه ها و موسسه های کشوری می توانند، مستخدم رسمی را اگر شصت سال سن و دست کم بیست سال سابقه ی خدمت داشته باشد، باز نشسته کنند. اگر دو شرط با هم نباشند، اداره حق بازنشسته کردن مستخدم را ندارد. ش. س. ا.ا.ا. ک. در این زمنیه رأی داده است و «سازمان غله» را محلکوم می کند که مستخدامی را که با داشتن بیست سال سابقه ی خدمت بازنشسته کرده بود به خدمت باز گرداند (رأی شماره ی 49/813، نقل از م. ر. ق. ا. ص3/192).
هدف قانون گذار دادن چنین اختیاری به اداره این است که اداره بتواند مستخدمانی را که فعالیتشان چندان رضایت بخش نیست با بازنشستگی از فعالیت دارای دور کند. دوم به موجب دستور ماده ی 77 وزارت خانه ها و موسسه های کشوری مشمول ق. ا. ک. مکلف اند کلیه ی مستخدمانی را که شصت و پنج سال دارند بازنشسته کنند. این ماده برای بازنشسته کردن، تنها یک شرط گفته است که همان شرط سنی است، بی نگاه به سال های خدمت مستخدم. تعیین چنین تکلیف برای اداره در مورد بازنشسته کردن مستخدمان شصت و پنج ساله از سوی مقنن منطقی و قابل دفاع است. چون اگر فرض کنیم مستخدمی پس از گرفتن مدرک کارشناسی(لیسانس) وانجام خدمت زیر پرچم وارد خدمات دولتی شده باشد، حد متوسط سن چنین مستخدمی در آغاز خدمت در حدود بیست و پنج سال است، که اگر بریدگی در جریان خدمتش پیش نیاید در شصت و پنج سالگی چهل سال سابقه خدمت دارد. عدالت می گوید که مستخدم پس از چهل سال خدمت، استراحت کند. اگر این مستخدمان خود خواهان بازنشستگی نباشند، قانون گذار اداره را مکلف کرده است که آنان را باز نشسته کند تا بتواند پست های آنان را به مستخدمان جوان تری بسپارد.
پرسش که پیش می آید این است که اگر اداره به تکلیف ماده ی 77 ق. ا. ک. عمل نکند، چه ضمانت اجرایی هست؟ باید گفت که ضمانت اجرایی در این مورد یش بینی نشده است و کم نیستند مستخدمانی که باید بر طبق دستور ماده ی 77 باز نشسته شوند ولی اداره به دلیل های گوناگون به این دستور عمل نکرده و آنان شاغل اند و گاهی حتی این مستخدمان بیش از هفتاد سال هم دارند. ماده ی ده «قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشور» مصوب سیزدهم اسفند 1368 می گوید: «مستخدمان مشاغل تخصصی در صورت درخواست و موافقت دستگاه متبوع آنها از حکم ماده 77 قانون استخدام کشوری مستثنی خواهند بود»، یعنی این گروه از مستخدمان نیز می توانند تا سن هفتاد سالگی و بیش تر به کار اشتغال داشته باشند.
در مورد برخی شغل ها قانون گذار اجازه داده است که شاغلان تا 70 سالگی به فعالیت خود ادامه دهند. چنان که قسمت اخیر ماده ی 36 «آئین نامه استخدامی هیأت علمی دانشگاه تهران» مصوب 23/7/1361 هیأت سه نفری جانشین هیئتهای امناء، اجازه داده است که در موارد استثنایی و ضروری تا سن 70 سالگی از خدمت های علمی اعضای آموزشی استفاده شود. مورد دیگر بازنشسته کردن به اختیار اداره موردی است که در پایان شماره ی 209 آورده شد، اداره می تواند درخواست این مستخدمان را بپذیرد یا رد کند که در واقع راهی است که اداره مستخدمین را که ناسودمند می داند از سر باز کند. متوسط سال های خدمت بازنشستگان در سال 1356، 6/28 سال بوده که در سال 1362 و 1366 به ترتیب 4/24 و 5/24 سال رسیده است. هم چنین آمار نشان می دهد که دارندگان مدرک های آموزش بیش از دیگران از خدمت خارج می شوند. نقل از صفحه ی 31-10، پ. ق. ب ا. ت. ا. ا. ف. ج. ا. ا.
پ: بازنشستگی به دستور تبصره الحاقی به ماده ی 74 ق. ا. ک.
تبصره ی یک نخستین بار با تصویب «کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری» مجلس شورای ملی در 24 اسفند 1351 به ماده ی 74 ق. ا. ک. افزوده و چند بار نیز اصلاح شد، تا این که در 27 خرداد 1365 مجلس شورای اسلامی تبصره ی نخست را بار دیگر اصلاح و سه تبصره ی تازه به نام تبصره های 2، 3 و 4 به آن افزود. به دستور تبصره ی نخست همه ی مستخدمانی که مشمول ق. ا. ک. اند همچنین مستخدمان بانک ها و «شرکت های دولتی» و شهرداری ها به استثناء مستخدمانی که مشمول قانون تأمین اجتماعی اند و در شغل های غیر تخصصی کار می کنند و بیش از بیست سال کار کرده اند با درخواست نوشته و با موافقت بالاترین مقام اداری می توانند باز نشسته شوند. حقوق بازنشستگی بر پایه ی سال های خدمت حساب می شود. مستخدمانی که سال های خدمتشان به بیست سال نمی رسد باز خرید می شوند و در برابر هر سال خدمت چهل و پنج روز (یک ماه ونیم) حقوق و مزایا و حقوق و مزایای استحقاقی استفاده نشده پرداخت می شود. با این تبصره که فقط شرط سال های خدمت گذاشته شده است اداره می تواند با درخواست مستخدم غیر متخصص، آنان را از سر باز کند. تبصره ی 2 همین ماده اجازه داده است که در مورد مستخدمان متخصص نیز به همین گونه عمل شود، با این تفاوت که در مورد این مستخدمان افزون بر موافقت بالاترین مقام دستگاه اجرایی، تصویب شورایی از نمایندگان با اختیارات کامل وزیر برنامه و بودجه و دبیر کل س. ا. ا. ا. ک. و دستگاه اجرایی مربوط نیز لازم است. به دستور تبصره ی 3 همین ماده مستخدمانی که یک سال از آماده به خدمتشان بگذرد و شاغل کار در سازمان های اداری نشوند، باز خرید یا بازنشسته خواهند شد. تبصره ی چهار اعلام داشته که هر گونه استخدام به جای این گونه بازخریدان یا بازنشستگان ممنوع است واستخدام اینان نیز ممنوع بوده و اگر استخدام شوند همه ی پرداختی های ایشان باز پس گرفته می شود.
تبصره ی یک ماده ی 74 پیش از اصلاح در سال 1365 اجازه می داد که به خدمت مستخدمانی که با دستور این تبصره باز نشسته می شدند تا ده سال به خدمتشان آن هم با پرداخت کسور بازنشستگی و سپس با پرداخت کسور بازنشستگی افزوده شود، به شرط آن که کل سابقه ی خدمتی این مستخدمان از سی سال بیش تر نشود. چنان که دیدیم تبصره ی اصلاحی سال 1365 فقط سال های خدمت را برای احتساب بازنشستگی می پذیرد و نه بیش تر. هم چنین ماده ی 8 «آئین نامه اجرائی قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» مصوب 8 مهر 1369 هر گونه بازنشستگی با سال های ارفاقی کم تر از 25 سال سابقه ی خدمت را منع کرده است.
ت: دیگر موردهای بازنشستگی
غیر از موردهای کلی بازنشستگی ق. ا. ک. به موردهای ویژه دیگری که در آن موردها وزارت خانه و موسسه عمومی می تواند مستخدمان خود را بازنشسته کند، اشاره کرده است.
مورد یکم، مواردی است که در پایان ماده ی 92 ق. ا. ک. پیش بینی شده است این ماده به روشنی به بازنشسته کردن مستخدم اشاره نمی کند ولی به طور ضمنی این مفهوم حاصل است. این مورد در صورتی که مستخدمی با داشتن حداقل ده سال سابقه ی خدمت، «اصالتا» یا «تبعاً» از استفاده از حقوق اجتماعی محروم می شود. اگر مستخدم در هنگام محرومیت حداقل پنجاه و پنج سال سن داشته باشد، در این صورت اداره حقوق وظیفه ای برابر با نصف حقوق بازنشستگی که در تاریخ محرومیت از حقوق اجتماعی به این مستخدم تعلق می گیرد به خانواده ی وی پرداخت می کند و در صورتی اعادیه حیثیت، مستخدم خود از تمام حقوق بازنشستگی اش استفاده می کند. چنان که می بینیم این مستخدم باید دست کم پنجاه و پنج سال سن و ده سال سابقه ی خدمت داشته باشد، تا در صورت محروم شدن از استفاده از حقوق اجتماعی، خانواده اش یا خودش پس از اعاده حیثیت بتوانند از حقوق بازنشستگی استفاده کنند. این ماده به هرگونه غیر صریح بازنشسته کردن این گونه مستخدمان را پذیرفته است.
مورد دوم، مورد مستخدمان آماده به خدمت است. به موجب ماده ی 121 ق. ا. ک. اداره می تواند مستخدمان آماده به خدمت را که به سن شصت سالگی می رسند، بی توجه به سال های خدمت، باز نشسته کند. موردهایی حالت آماده به خدمت را پیش تر دیده ایم. حالت آماده به خدمت، حالت اشتغال و فعالیت نیست. از این رو قانون گذار به اداره اجازه داده است که این مستخدمان را که متصدی پستی نیستند و فعالیت اداری ندارند و به سن شصت سالگی رسیده اند بازنشسته کند، که در واقع تبدیل یک حالت غیر فعال به حالت خروج همیشگی از خدمت عمومی است.
مورد سوم، مورد مستخدمانی است که به علت حادثه ای، اعم از این که این حادثه ناشی از کار باشد یا نباشد علیل و ناقض عضو شده باشد که در مورد چنین مستخدمی، حقوق وظیفه برقرار می شود. حقوق وظیفه، حقوق بازنشستگی نبوده و میزان آن دو یکسان نیست. با این وصف وضع مستخدمی که به علت از کار افتادگی یا نقص عضو، بکلی از فعالیت اداری بر کنار می شود، از جهت غیر فعال بودن شبیه وضع مستخدمی است که به طور عادی از فعالیت اداری بر کنار می شود و باز نشسته می گردد. در باره ی حالت از کار افتادگی به گستردگی در شماره های 200 تا 202 رسیده ایم.
مورد چهارم، راجع به مستخدمانی است که بر طبق حکم قطعی مراجع قضایی یا رأی هیأت رسیدگی به تخلفات، به انفصال دایم از خدمت وزارت خانه یا موسسه عمومی متبوع محکوم شده است که در صورت داشتن پنجاه و پنج سال از نصف حقوق بازنشستگی استفاده می کنند.
مورد پنجم، ناظر به دستور «توصیب نامه راجع به مستخدمین زائد دستگاههای دولتی» است که در تاریخ 13 اسفند 1357 هیأت وزیران دولت موقت انقلاب وضع کرده است که در این تصویب نامه آمده است که مستخدمان رسمی و غیر رسمی مشمول ق. ا. ک. که زائد تشخیص داده می شوند تا شش ماه حقوق و مزایا دریافت می دارند و پس از پایان شش ماه اگر به کار گماشته نشوند، باز نشسته می شوند.
مورد ششم، مربوط به موردی که «لایحه قانونی مربوط به پاکسازی و ایجاد محیط مساعد برای رشد نهادهای انقلاب در وزارتخانه ها و دانشگاه ها و بانکها و موسسات و شرکتهای دولتی» مصوب 3 آذر 1358 و تبصره ی الحقاقی آن در تاریخ 24/10/1358پیش بینی می کند که در صورت لزوم و می توان کسانی را با ارفاق حداکثر پنج سال بازنشسته کرد واین گروه از کارکنان نمی توانند از تبصره ی ماده 74 استفاده کنند.
مورد هفتم، دستوری است که در «تصویب نامه درباره بازنشسته نمودن کارکنان دولت که بیش از سی سال سابقه خدمت دارند» مصوب هیأت وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران در دهم اردیبهشت 1358 دیده می شود. با دستور این تصویب نامه که در واقع مکملی است برای تبصره ی ماده 744ق. ا. ک. کلیه ی وزرات خانه ها و موسسه های عمومی مشمول ق. ا. ک موظف شده اند که کارکنانی را که بیش از سی سال سابقه خدمت دارند ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این مقررات بازنشسته کنند. بر طبق دستور همین تصویب نامه شرکت ها و بانک های دولتی و شهرداری ها هم باید از این تصمیم پیروی کنند.
مورد هشتم، در «قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاههای دولتی» مصوب 27 دی 1366 نیز چند مورد بازنشستگی پیش بینی کرده است.
کسور بازنشستگی و صندوق بازنشستگی
الف- کسور بازنشستگی
برای تأمین حقوق بازنشستگی مستخدم و کشور با هم شرکت دارند. به دستور ماده ی 100 اصلاحی ق. ا.و ک. که با «قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» در 13 اسفند 1368 به تصویب رسیده است: «در آمد صندوق بازنشستگی از وجوهی که از حقوق و تفاوت تطبیق حقوق و فوق العاده شغل مستخدمین رسمی و آزمایشی کسر می شود منحصر است بوجوه مذکور در مواد 71 و 72 و تبصره ی 5 ماده 137 این قانون و مبلغ ماه اول هر گونه حقوق و تفاوت تطبیق حقوق و فوق العاده شغل مستخدم، در صورت عدم کفایت وجوه صندوق بازنشستگی دولت مکلف است کمبود آن را در بودجه کل کشور از محل در آمد عمومی تامین و پرداخت کند». پول هایی که باید به موجب دستور این ماده برای صندوق بازنشستگی از حقوق و مزایای مستخدمان کم گردد. به شرح زیر است:
به دستور ماده ی 71 ق. ا. ک. وزارت خانه و موسسه های کشوری باید هر ماه هشت و نیم درصد از جمع حقوق و تفاوت تطبیق حقوق و مزایای مستمر و فوق العاده های مستخدمان رسمی و آزمایشی را به صندوق بازنشستگی بپردازند. فوق العاده تضمین، اضافه کار روزانه و کسر صندوق آنان 5/8 درصد کسر نمی شود. به موجب رأی شماره 388-15/6/1349 شعبه ی 7 دیوان کشور، منظور از اضافه کار، اضافه کار ساعتی است و اضافه کار مقطوع را جزء مزایای مستمر شناخته است (نقل از م. ر. ق. ا. ص 130)
کسور بازنشستگی مستخدمان آماده به خدمت بر مبنای تمام حقوق گروه و پایه آنان حساب و برداشت می شود. در مورد مستخدمان رسمی که به نمایندگی مجلس شورای انتخاب یا منصوب می شوند، کسور بازنشستگی آنان در دوران نمایندگی برابر کسور آخرین پایه مربوط و تفاوت تطبیق حقوق هر ماه از مقرری آنان کسر و به صندوق بازنشستگی پرداخت می شود.
افزون بر کسور بازنشستگی، حقوق نخستین ماه مستخدمان آزمایشی که به استخدام رسمی منصوب می شوند کسر و به صندوق بازنشستگی کشوری پرداخت می شود(ماده ی 72 ق. ا. ک). مستخدمان غیر رسمی که به مستخدم رسمی تبدیل می شوند، حقوق ماده اول آنان به صندوق بازنشستگی پرداخت می شود( تبصره ی 5 مادهی 137 ق. ا. ک).
دوباره یادآوری می کنیم که به دستور ماده ی 100 ق. ا. ک همه ی اضافه حقوقی که به مستخدم پرداخت می شود ماه اول آن به صندوق بازنشستگی واریز می شود.
به دستور تبصره ی ماده ی 100 ق. ا. ک. از فوق العاده بدی آب و هوا، فوق العاده محرومیت از تسهیلات زندگی، فوق العاده محل خدمت، فوق العاده اشتغال خارج از مرکز و از فوق العاده خارج از کشور، کسور بازنشستگی برداشت نمی شود.
پول هایی که به دستور قانون استخدام سال 1301، از حقوق مستخدم کم و به صندوق بازنشستگی پرداخت می گردید با کسوری که در ق. ا. ک. 1345 پیش بینی شده است، یک سان نیست. در قانون استخدام کشوری 1301 به کس حقوق مستخدم در موردهایی و پرداخت آن به صندوق بازنشستگی اشاره می کند.
که در ق. ا. ک./ 1345 نیست واین موردها چنین است:
یکم- مبلغ اضافه مقرری هایی که بعدها به مستخدمان داده می شود در نخستین ماه پرداخت آن اضافه(بند 3 ماده 57 ق. ا ک. 1301).
دوم- پول هایی که ممکن است در موقع مرخصی از مقرری مستخدمان کسر شود(بند 4 ماده ی 57 ق. ا. ک. 1301).
سوم- پول هایی که از محکومیت و جرایم اداری مستخدمان به دست می آید (بند 5 ماده ی 57 ق. ا. ک. 1301). کسر مورد یکم در ق. ا. ک. نیست، در مورد دوم باید یادآوری کنیم که اگر مستخدم از مرخصی استحقاقی استفاده کند، کسور بازنشستگی از حقوق وی کم می شود. ولی اگر از مرخصی بی حقوق استفاده کندحقوق نمی گیرد که کسور از حقوق او برداشت شود و به این جهت هم است که مدت بازنشستگی حساب نمی شود. در مورد سوم هر گاه مستخدم یا مستخدمانی که به کسر حقوق در دادگاه اداری محکوم شوند این کسر حقوق باید به صندوق بازنشستگی واریز شود. ولی در ق. ا. ک. و1345، هم چنین در ق. ر. ت. ا. به پرداخت این کسور به صندوق بازنشستگی اشاره نکرده است از این رو پرداخت کسور بازنشستگی از حقوق مستخدم به صندوق بازنشستگی اکنون (تیره 1370) منحصر به موردهایی است که در این جا به آن اشاره کرده ایم و در قانون استخدام 1345 یاد شده است و همین دستور در آغاز ماده ی 100 ق. ا. ک. که در 20 اسفند1368 اصلاح شده چنین است: «درآمد صندوق بازنشستگی از وجوهی که از حقوق و تفاوت تطبیق حقوق و فوق العاده شغل مستخدمین رسمی و آزمایشی کسر می شود منحصر است بوجوه مذکور در موارد 71 و 72 و تبصره 5 ماده 137 این قانون و ماه اول هر گونه حقوق و تفاوت تطبیق حقوق و فوق العاده شغل مستخدم....»
افزون بر کسور بازنشستگی که مستخدمان رسمی می پردازند و وزارت خانه ها و موسسه های عمومی که مشمول مقررات بازنشستگی ق. ا. ک. اند، مکلف اند هر ماه برابر هشت و نیم درصد حقوق مستخدمان رسمی و مستخدمان آزمایشی شان را به صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگان بپردازند (ماده 71 ق. ا. ک). ماده هفت «قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری»، مصوب سیزدهم اسفند 1368، می گوید: همه ی سازمان های اداری که مستخدمانشان مشترک صندوق بازنشستگی کشوری اند، موظف شده اند که برابر یک و نیم (5/1) افزون بر آن چه را که ماده ی 71 ق. ا. م. سهم اداره معین کرده است، به نام سهم کارفرما به صندوق بازنشستگی واریز کنند. دلیل این دستور کس بودجه ی همیشگی صندوق بازنشستگی است و تا کنون همه ساله در بودجه ی کل کشور، بودجه ای به این منظور مقرر می شود. باز هم به همین دلیل است که ماده ی 12 «قانون اصلاح مقرارات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» مصوب سیزدهم اسفند 1368، می گوید: «دولت مکلف است نسبت به پرداخت کلیه بدهی های معوقه ناشی از عدم اجرای مفاد تبصره های 1 و 2 ماده 70 و ماده 73 قانون استخدام کشوری به صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگان واریز نماید وجوه پرداختی را در قانون بودجه هر سال پیش بینی نماید».
هم چنین وزارت خانه ها و موسسه های عمومی مستثنا شده از شمول ق. ا. ک. که مستخدمان آن ها از صندوق بازنشستگی استفاده می کنند ملزم اند که مبلغی برابر کسور بازنشستگی مستخدمان خود را به صندوق بازنشستگی بپردازند (تبصره ی یک ماده ی 73 ق. ا. ک.) به همین گونه وزارت خانه و موسسه های کشور که مستخدمان رسمی آن ها به مقام هایی که در ماده ی 3 ق. ا. ک. 4 پیش بینی شده است، می رسند، تا هنگامی که این مستخدمان متصدی آن مقامها اند، باید هر ماه مبلغی معادل کسور پرداختی آنان از بودجه خود به صندوق بازنشستگی پرداخت کنند.
قضاوت، دانشیاران، استادان و مستخدمان مشمول ارتش جمهوری اسلامی ایران که از نظر قانون استخدام، مشمول ق. ا. ک. نیستند اگر به وزارت خانه ها و موسسه های دولتی مشمول ق. ا. ک. نیستند اگر به وزارت خانه ها و موسسه های دولتی مشمول ق. ا. ک. منتقل شوند، همه ی کسور بازنشستگی آنان اعم از سهم مستخدم و دولت، به صندوق بازنشستگی کشوری منتقل می گردد( تبصره ی ماده 142 ق. ا. ک.). کسور بازنشستگی در موردهایی که مستخدم استعفاء می دهد (ماده ی 66 ق. ا. ک.) کسور بازنشستگی در موردهایی که مستخدم استعفاء می دهد (ماده 92 ق. ا. ک)؛ مسترد می شود.
ب- صندوق بازنشستگی
کسور بازنشستگی در صندوق بازنشستگی نگاهداری می شود. اداره ی کل بازنشستگی که پیش از تصویب ق. ا. ک. 1335، تابع وزارت دارایی بود از آن وزارت خانه جدا شد و تابع س. ا. ا. ک. گردید(ماده ی 70 ق. ا. ک). پول های صندوق بازنشستگی فقط باید به مصرف پرداخت حقوق بازنشستگی و پرداخت حقوق وظیفه و باز گرداندن کسور بازنشستگی برسد. تخلف از این دستور حکم اختلاس از اموال دولتی است و متخلفان به عنوان مختلسان اموال عمومی تعقیب خواهند شد (ماده ی 101 ق. ا. ک.).
به دستور ماده ی 18 « آ. ا. ماده 102 ق. ا. ک» در آمدهای صندوق بازنشستگی فقط باید در بانک های ایران نگاهداری شود. چگونگی سپردن پول های بازنشستگی در بانک و در آمدهای حاصل از آن بر طبق ضابطه های بانکداری جمهوری اسلامی ایران وتصویب شورای پول و اعتبار تعیین خواهد شد. اکنون این حساب ها در بانک مرکزی نگاهداری می شود.
مسأله تنظیم حساب های مربوط به بازنشستگی و نگاه داری حساب های کسور بازنشستگی که به صندوق بازنشستگی واگذار شده است، امر بسیار پیچیده و دشواری است. کافی است کمی در ماده ی 71 ق. ا. ک. دقیق شویم تا به پیچیدگی حساب های مربوط به کسور بازنشستگی بیش تر آگاه گردیم. به دستور این ماده باید هر ماه هشت ونیم درصد از جمع «حقوق»، «تفاوت تطبیق حقوق»، «مزایای مستمر» و «فوق العاده های» مستخدمان رسمی و آزمایش کسر شود وبه صندوق بازنشستگی پرداخت گردد. نگاهداری حساب های مربوط به مزایا و فوق العاده که متغیر و غیر ثابت است در عمل شواری های بسیاری ایجاد می کند، چنان که به موجب «آئین نامه فهرست مزایای مستمر» مصوب 24/4/1346، شمار سی است. نگاهداری حساب های کسور بازنشستگی به علت گوناگونی این منابع نه تنها دشوار است بلکه پرهیز نیز است. اگر حقوق بازنشستگی فقط از حقوق ثابت مستخدم رسمی کم شود، تا حدود زیادی از نگاهداری حساب های گوناگون و هزینه های این حساب ها پرهیز خواهد شد. به ویژه اگر توجه کنیم که حقوق بازنشستگی بر مبنای حقوق ثابت و فوق العاده ی شغل مستخدم است، مزایا و فوق العاده شغل مستخدم است، مزایا و فوق العاده های دیگر مستخدم در میزان حقوق بازنشستگی وی تأثیر ندارد.
این حساب ها پیچیده تر می شود، اگر بدانیم که مشترکان صندوق بازنشستگی تنها مستخدمان رسمی وزارت خانه ها و موسسه های دولتی و غیر مشمول ق. ا. ک. نیستند بلکه مستخدمان رسمی وزارت خانه ها و موسسه های عمومی و غیر مشمول هم در صندوق مشترک اند، و کسور بازنشستگی خود را به صندوق بازنشستگی می پردازند. ولی میزان کسوری که این دسته از مستخدمان پرداخت می کنند با کسور بازنشستگی مستخدمان مشمول ق. ا. ک. متفاوت است. چنان که افسران و درجه داران، نیروهای مسلح را در بر می گیرد ده درصد بابت کسور بازنشستگی می پردازند. از سال 1352 کسور بازنشستگی افسران شهربانی (نیروهای انتظامی) کل کشور به صندوق بازنشستگی کشور پرداخت نمی شود و به صندوق بازنشستگی ارتش که در بانک سپه است، واریز می شود.
2-4 صندوق بازنشستگی و شخصیت حقوقی
یکی از دشورای های دیگر صندوق بازنشستگی از این جا پدید می آید، که صندوق بازنشستگی هنوز به گونه ای مستقل عمل نمی کند. صندوق بازنشستگی از سازمان های وابسته به س. ا. ا. ک. است و دارای شخصیت حقوق است. به نظر می رسید که دادن شخصیت حقوقی صریح به صندوق بازنشستگی که وظیفه بسیار مهم و سنگینی به عهده دارد وسیله ای می بود برای ساده کردن کارها و وظایف این صندوق و در عین حال اداره این امر روشن تر و مشخص تر می گردد. ولی دادن شخصیت به نهایی کافی نیست و موسسه باید دارای در امدهای مستقل و کافی باشد. و نه این که از بودجه کل کشور تغذیه گردد و با این که صندوق دارای شخصیت شده است، هنوز به علت نداشتن بودجه مستقل و در آمد کافی، از بودجه عمومی کشور یاری می گیرد. دیگر آن که اغلب دولت 5/8% های سهم مستخدمانش را به هنگام به صندوق بازنشستگی پرداخت نمی کند و به این صندوق بازنشستگی پرداخت نمی کند و به این صندوق بدهی دارد. (بنگرید به شماره 219-2.).
در حال حاضر صندوق بازنشستگی مستقیم کسور بازنشستگی را دریافت نمی کند و پرداخت ها هم به وسیله ی صندوق صورت نمی گیرد. اداره های حسابداری وزارت خانه ها و موسسه های کشوری در مرکز و اداره هایی دارایی در بیرون از مرکز باید هر ماه درآمد و هزینه بازنشستگی خود را در سند ها یی که به این منظور تهیه شده است، تنظیم کنند. یک نسخه از این صورت حساب ها که به این منظور تهیه شده است، تنظیم کنند. یک نسخه از این صورت حساب ها که به گواهی میزان مستقل اداره کل رسیدگی و تمرکز حساب ها قرار گرفته، برای ثبت در دفترهای ویژه اداره کل رسیدگی و تمرکز حساب ها قرار گرفته، برای ثبت در دفترهای ویژه اداره کل بازنشستگی ارسال می شود. پول های های دریافتی به وسیله حسابداری ها و اداره های دارایی به حساب صندوق بازنشستگی در بانک ملی واریز می شود. کلیه پرداخت های مربوط به بازنشستگی به وسیله خزانه داری کل به عمل می آید.
باز هم یاد آوری می شود که صندوق بازنشستگی کشوری مربوط به مستخدمان ق. ا. ک. است یا مستخدمان مستثنی از ق. ا. ک. اند که خود صندوق مستقل ندارند، مثل قضات دادگستری یا اعضاء هیأت علمی دانشگاه ها و موسسات عالی آموزشی که از نظر بازنشستگی تابع مقررات صندوق بازنشستگی کشوری اند و به هم چنین موسسه هایی که بعد از انقلاب اسلامی بر طبق قوانین مصوب هیأت دولت موقت انقلاب اسلامی یا شورای انقلاب اسلامی ایران مشمول مقررات صندوق بازنشستگی کشوری شده اند. با این وصف هنوز کم نیستند کارکنان سازمان های دولتی که تابع صندوق بازنشستگی کشوری نیستند. چنان که مستخدمات تابع قانون نیروی های مسلح جمهوری اسلامی از نظر بازنشستگی تابع صندوق بازنشستگی ویژه خوداند که در بانک سپه هست. سایر کارکنان تابع «قانون تشکیل سازمان تأمین اجتماعی» مصوب 1354، اند که دارای صندوق خاصی است که براساس ماده ی 10 قانون تشکیل تأمین اجتماعی» در تاریخ دهم شهریور 1358 به وسیله هیأت وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی تا وضع «اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی» در 22 ماده مشخص شده است.
هم چنین بر طبق دستور ماده ی واحده «قانون پرداخت حقوق و مزایای ماهانه مستمری بگیران شهدا و مفقودین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به بنیاد شهید انقلاب اسلامی» مصوب دوم تیر 1367 از تاریخ 22 بهمن 1357 حقوق و مزایای مستمری بگیران نیروهای مسلح که شهید با مفقود شده اند با بنیاد شهید انقلاب اسلامی که این بنیاد به دستور قانون واگذاری حقوق و مزایای مصوب دی 1364 عمل خواهد کرد. مورد دیگر دستور «قانون حقوق والدین بازنشسته و وظیفه و مستمری بگیر شهدا و جانبازان و مفقودین انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی» مصوب بیستم آذر 1367 است. بر طبق دستور ای ماده ی واحده پدر و مادر شهیدان و جانبازان و وظیفه یا از کارافتادگی بر پایه ی ق. ا. ک. باشند می توانند از همین قانون یا از مقررات مربوط به حقوق وظیفه و از کار افتادگی و وظیفه ی عائله تحت تکفل جانبازان و شهیدان انقلاب اسلامی ایران مصوب 25 بهمن 1361 استفاده کنند.

 


5-2 صندوق بازنشستگی و قانون اسفند 1368
با تصمیم ماده ی 11 «قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» مصوب سیزدهم اسفند 1368 «کلیه صندوق های بازنشستگی و عناوین مشابه به استثنای صندوق بازنشستگی مشمولین قانون نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و سازمان تأمین اجتماعی(بخش کارگران، صاحبان حرف و ....) در یکدیگر ادغام و صندقی تحت عنوان «صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگان» تشکیل می گردد، کلیه وظایف، دارائی ها، موجودی، اسناد و اوراق و تعهدات و مستخدمین اداره کننده آنها به صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگان منتقل می شوند.
تبصره 1- کلیه کارمندان رسمی و یا ثابت که در تاریخ تصویب این قانون مشمول صندوق تأمین اجتماعی می باشند، مشترک صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگاه خواهند شد.
تبصره2- از تاریخ تصویب این قانون حداکثر ظرف مدت شش ماه اساسنامه صندوق مذکور و ضوابط مربوط به تطبیق وضع استخدامی کارکنان صندوق های مزبور با قانون استخدام کشوری توسط سازمان امور اداری و استخدامی کشور با همکاری صندوق های مذکور تهیه و پس از تأیید هیأت وزیران و تصویب کمیسیون امور اداری و استخدامی مجلس شورای اسلامی قابل اجرا خواهند بود. نظام هماهنگ پرداخت حقوق بازنشستگی و وظیفه مشترکین صندوقهای ادغام شده براساس قانونی خواهد بود که بنا به پیشنهاد هیأت وزیران به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید». روشن است با این قانون تنها سه صندوق برای بازنشستگان در کشور خواهد بود. دو صندوق اختصاصی برای مستخدمان نیروهای مسلح و کارگران و صاحبان حرف و صندوق عام بازنشستگی به نام «صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگان» می بود زیرا کارکنان در خدمت کشور و سه قوه اند و نه فقط در خدمت دولت یا قوه مجریه. هم چنین در ماده ی دوازده همین «قانون اصلاح...» دولت موظف شده است که بدهی هایشان را به صندوق بازنشستگی پرداخت کند و آن چه را که هر سال باید بپردازد در بودجه ی کل کشور پیش بینی کند.
پ: حقوق بازنشستگی و میزان آن
مستخدمان رسمی که بازنشسته می شوند، حقوق بازنشستگی دریافت می دارند. میزان حقوق بازنشستگی و چگونگی تعیین آن

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازنشستگی

دانلودمقاله شکوفه ولایت

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله شکوفه ولایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

ثمره ازدواج مبارک علی(ع) و فاطمه زهرا(س) پنج فرزند بنامهای حسن ، حسین ، زینب ، ام کلثوم ، و محسن است . بنابر آنچه که از امام صادق(ع) رسیده است ، محسن که آخرین فرزند زهرا بود ، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت ، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه(س) وارد آمد ، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید. اما زینب ، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.
بنابر اینکه ولادت زینب(س) در سال ششم هجرت باشد و تاریخ وفات پیامبر اکرم در سال یازدهم ، زینب بیش از پنج سال با پیامبر اسلام نبوده است . این پنج سال فرصتی بود که زینب(س) از وجود پیامبر بهره گیرد و پیامبر رحمت ، او را در دامان مهر و عطوفت خود نوازش کند و از جرعه های معرفت سیراب سازد و حدیث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد. چرا که پیامبر بر مصیبت ها و ناگواری های مسیر زندگی زینب به خوبی واقف بود و می دانست که تاب تحمل این رنجها را تنها روحی بلند و قلبی چون کوه و دلی سرشار از عشق به خدا خواهد داشت . گویا مصیبت و سختی با سرنوشت زینب عجین شده و خداوند صبر و پایداری را در او جلوه گر ساخته است ، تا اسوه و الگویی برای همه پویندگان راه خدا باشد.
زینب مسیر پر حادثه و دردناکی را که در پیش دارد ، در همان زمان کودکی در آینه رویا می نگرد و برای جدش پیامبر بازگو می کند و پیامبر خدا حوادثی را که در انتظار اوست تعبیر می کند تا او که دست پرورده علی و بزرگ شده دامان زهرا است ، خود را برای رویارویی با این حوادث مهیا سازد . ارتحال پیامبر خدا نزدیک بود ، زینب نزد پیامبر آمد و با زبان کودکانه به پیامبر چنین گفت:
« ای رسول خدا ! دیشب در خواب دیدم که باد سختی وزید که بر اثر آن دنیا در ظلمت فرو رفت و من از آن باد به این سو و آن سو می افتادم ، تا اینکه به درخت بزرگی پناه بردم ، ولی باد آن را ریشه کن کرد و من به زمین افتادم . دوباره به شاخه دیگری از آن درخت پناه بردم که آن هم دوام نیاورد . برای سومین مرتبه به شاخه دیگری پناه بردم ، آن شاخه نیز از شدت باد در هم شکست . در آن هنگام به دو شاخه به هم پیوسته دیگر پناه بردم که ناگاه آن دو شاخه نیز شکست و من از خواب بیدار شدم » .
پیامبر با شنیدن خواب زینب ، بسیار گریست و فرمود :
« درختی که اولین بار به آن پناه بردی جد توست که به زودی از دنیا می رود و دو شاخه بعد پدر و مادر تو هستند که انها هم از دنیا می روند و آن دو شاخه به هم پیوسته دو برادرت حسن و حسین هستند که در مصیبت آنها دنیا تاریک می گردد ».
چندی نگذشت که گوشه ای از خواب زینب به وقوع پیوست و سایه پر مهر پیامبر از سر زینب و مسلمین رخت بر بست و او اولین پناهش را از دست داد و این تازه آغاز راه بود و او همچنان در انتظار حوادث تلخ و دردناکی است که در پیش رو دارد. فاطمه(س) بعد از پدر گرامی خویش چند ماهی بیش در این دنیا نماند . بنابر این زینب(س) از محبت های مادری چون صدیقه کبری بیش از چند سالی بهره نبرد .
زینب در مجلس سخنرانی مادرش فاطمه در مسجد رسول خدا در دفاع از حقوق اهل بیت و فدک حاضر بود و خطبه و سخنان مادرش را در آن جلسه به یاد داشت ؛ بطوری که خود یکی از راویان آن به شمار می آید . او از مادرش آموخت که چگونه باید در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و آنان را رسوا ساخت. او آماده می شد که با سخنان خود در بازار کوفه و کاخ ابن زیاد و یزید ، ظلم و جنایت آنان را برملا سازد و از اسلام و ولایت دفاع کند.
زینب بعد از مادر در سایه تربیت های پر مهر پدری چون علی و در کنار برادرانی چون حسن و حسین رشد می یابد و از همان دوران کودکی مشکلات فراوان و فشارهای روحی بیشماری را تجربه کرده و در برابر انها مقاومت می کند و بدین گونه دوران کودکی را پشت سر می گذارد.
اینک زینب به سال های تشکیل زندگی نزدیک شده است . او می داند که ازدواج برای هر زنی حق طبیعی و شرعی است و روی گردانی از این سنت ، خارج شدن از آئین پیامبر اسلام است . ولی زینب با ازدواج که عمل به سنت پیامبر خدا است ، رسالت بزرگی را که بر دوش دارد فراموش نمی کند . او می داند که باید در تمام صحنه ها و لحظه ها در کنار برادرش باشد . او میداند که به ثمر نشستن قیام حسین(ع) و شهادت عزیزانش ، نیازمند آزادگی در اسارت ، صبر و پایداری ، و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است .
از این رو زینب در قرارداد ازدواجش شرط همراهی برادرش حسین را قید می کند تا از وظیفه مهم خود باز نماند. از شخصیتی متعهد به اسلام و اهل بیت(ع) ، چون عبد الله بن جعفر که به خواستگاری دختر علی آمده است، انتظاری جز پذیرش این شرط نیست. به هر صورت مراسم خواستگاری به پایان می یابد و عبدالله بن جعفر به افتخارهمسری زینب کبری(س) نائل می گردد.عبدالله از فرزندان جعفر است و جعفر ، فرزند ابوطالب و برادر علی(ع) و از جانبازان جبهه موته و شهیدان بزرگ اسلام است . شخصیت جعفربن ابی طالب را که معروف به جعفر طیار است ، میتوان از اظهار علاقه و سخنان پیامبر اکرم(ص) درباره او دریافت . هنگام فتح خیبر، زمانی که جعفر از حبشه مراجعت کرد پیامبر او را در آغوش گرفت و میان دیدگانش را بوسید و فرمود: نمی دانم بخاطر کدامیک خوشحال تر باشم ، بخاطر ورود جعفر یا فتح خیبر ؟ و رسول خدا او را در جوار مسجد منزل دادند.
بدون شک از دورانهای مهم تربیت انسان و شکل گیری شخصیت او دوران کودکی است . زینب ، در خانه ای تربیت و رشد یافت ، که عالیترین زندگی خانوادگی است و در طول تاریخ بشر خانواده ای به این بزرگی و عظمت نیامده است و نخواهد آمد. شخصیت زینب در خانه ای شکل گرفت که نور ایمان در آن می درخشید و سرشار از صفا و صمیمیت و اکنده از معنویت و عشق به خدا بود . خانه ای که پدری چون علی دارد و مادری چون فاطمه ، پدر و مادری که انگیزه حرکتها و فعالیتهایشان فقط انجام وظیفه الهی بود. زینب در این محیط و تحت تربیت چنین پدر و مادری رشد می یابد و در چنین مدرسه ای معارف الهی و آداب اسلامی را فرا می گیرد وبه تربیت دینی و فضائل اخلاقی دست می یابد و به کمال می رسد. وبدین گونه مهمترین و اساسی ترین کلاس آموزش خانه داری ، شوهر داری ، تربیت فرزند ، اداره زندگی و بطور کلی اداب معاشرت زینب ، دورانی بود که در مادرش حضور داشت و از رفتار و زندگی او الگو می گرفت.
زینب نمونه با شکوه صمیمیت ، همدلی و همراهی را در کانون پر مهر پدر و مادر خویش مشاهده کرده بود و لذت آن را از یاد نمی برد. او تعاون و همکاری در خانه را از پدر و مادرش آموخته بود و می دید که پدر هیزم و آب خانه را تهیه می کرد و مادر آسیا می کرد ، خمیر می ساخت و نان می پخت. آداب شوهر داری را از مادرش بخوبی فراگرفته بود و می دانست که جهاد زن آن است که به نیکویی همسرداری کند.
زینب ، مهر و محبت مادر را نسبت به فرزندان از یاد نمی برد و عطوفت های مادر از شیرین ترین خاطره های او بود. او سخنرانی مادرش در مسجد- در دفاع از کیان اسلام و ولایت – را فراموش نمی کند. و از آن درس دینداری و حراست از دستاوردهای جد بزرگوارش پیامبر اکرم و حمایت از دین خدا را فرا می گیرد.
و بالاخره شخصیت والایی چون زینب کبری که در کانون ولایت رشد یافته و در سایه این تربیت ها بزرگ شده است ، دریایی است از معرفت و فضیلتهای انسانی و تجربه های اخلاقی و تربیتی که از پدر و مادرش فرا گرفته است. او اکنون به خانه شوهر می رود و کانون زندگی را تشکیل می دهد و به عنوان مربی بزرگ و نمونه ای در سنگر مقدس خانه انجام وظیفه می کند.
بانوی بزرگ اسلام زینب کبری(س) حدود سی و پنج سال داشت که پدرش علی(ع) به شهادت رسید. او روزها و سالهای مظلومیت پدر خود را به یاد داشت و شاهد بود که بعد از رحلت پیامبر اسلام ، ولایت پدرش را که بزرگترین شخصیت جهان اسلام بعد از پیامبر بود ، نادیده گرفتند و بر جایگاهی که پیامبر بعد از خود برای علی(ع) تعیین کرده بود و کرارا آن را گوشزد می کرد و مسلمانان را به آن توصیه می فرمود غاصبانه تکیه زدند . امیرالمومنین که جز به حفظ اسلام و مسلمین نمی اندیشید همچنان صبر کرد و بیست و پنج سال سکوت اختیار کرد. زینب در این دوران ، حوادث را بدقت پی گیری می کرد و بر بینش و آگاهیهای خود می افزود. هوا پرستی و دنیا طلبی بسیاری را می دید ، دوست و دشمن را بخوبی از یکدیگر تمیز می داد. زینب ، همه این دشمنی ها را می دید و عظمت صبر پدر را درمی یافت. هم او که فرمود: « صبرت و فی العین قذی و فی لحلق شجا شکیبایی ورزیدم همچون کسی که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته است.»
زینب از صبر او الهام می گرفت و درس فداکاری می آموخت. می آموخت که چگونه باید تمام مشکلات و رنج های راه خدا را تحمل کرد ، محرومیت ها را پذیرا شد و مصالح فردی را فدای مصلحت اسلام کرد.
پنج سال حکومت علی برای زینب بسیار آموزنده و الهام بخش بود. عدالت گستری در آن زمان چنان اوج داشت که بسیاری از کسانی که به هوس متاع دنیا ، ریاست ، پست و مقام و ثروت اندوزی به سوی علی روی آورده بودند از دشمنان سرسخت او شدند. قضاوت حضرت درباره دخترش – که گردنبندی را از بیت المال به امانت گرفته بود – که « اگر این امانت را از بیت المال به صورت عاریه و ضمانت نگرفته بودی نخستین زن هاشمی بودی که دستت را بخاطر دزدی قطع می کردم » ریشه های طمع را در آنان می سوزاند.
سحرگاه 19 رمضان سال 40 هجری صدایی اسمان و فضای شهر کوفه را پر کرد که خبر از شهادت امام عدالت و راستی ، در محراب عبادت می داد.
زینب (س) ، همچون دیگر فرزندان ان حضرت از اولین افرادی بود که خود را به بالین پدر رسانید و فرق شکافته اش را نظاره کرد. زینب بانویی است حدود سی و پنج ساله و سرشار از عواطف و احساسات. او تعلق خاطری بس عمیق با پدری دارد که سی سال در سایه محبت های او ارام گرفته است.
او چگونه خود را به پدر رسانده است؟ چه سخنی به هنگام دیدن چهره خونین پدر داشته است؟ پاسخ این پرسشها بخوبی روشن نیست. ولی ندبه های جانسوز زینب بر بالین پدر که صدای مردم بیرون از اتاق را به ناله بلند کرد ، بیانگر عمق مصیبتی است که بر جان زینب وارد شده است. حادثه ای که دل سنگ را آب می کند و دوستان حضرت را بیتاب.
شهادت امیرالمومنین و جدایی زینب از پدر بسیار سخت و گران است. او بعد از وفات جدش رسول خدا(ص) و شهادت مادرش فاطمه زهرا(س) دل به پدر بسته بود و او که تربیت شده مکتب چنین پدری است و جز به رضای خدا نمی اندیشد ، جز صبر برنمی گزیند.
زینب در روزگار برادرش امام مجتبی(ع) همانند روزگار مظلومیت پدرش ، شاهد بی وفایی های مردم و توطئه های حساب شده دشمنان و تبلیغات گسترده معاویه و در نهایت تنها ماندن و مظلومیت برادرش امام مجتبی(ع) است. او جامعه و زمان خود را بخوبی می شناسد و می داند که ایستادگی در برابر ظلم و قیام علیه ظالم علاوه بر رهبری انسانی کامل بعنوان امام معصوم نیازمند امتی با وفا و گوش به فرمان است .
زینب در این مدت خود را در رنجهائی که امام مجتبی(ع) از مردم نابکار آن زمان می کشید ، سهیم و شریک می دانست و شاهد خون جگر خوردن برادرش بود. او شهادت مظلومانه برادر و اهانت به جنازه آن عزیز را به چشم خود دید و چه اشکهای غم از دیدگانش جاری گشت و چه داغها که بر دل سوخته اش نهاده شد.
با کاروان شهادت
روشنترین و با شکوه ترین دوران زندگانی زینب(س) دورانی است که در کنار حسین(ع) کاروان عشق و شهادت را همراهی می کند و شکوه و عظمت می آفریند. گرچه زندگی زینب(س) را از تولد تا اغاز حرکت امام حسین(ع) می توان به صورت پراکنده در تاریخ یافت ، ولی نقاطی همچنان مبهم و ناگفته باقی مانده است . اما آخرین سالهای زندگی زینب ، یعنی از زمانی که حرکت خویش را با حسین(ع) اغاز می کند ، روشن ، شکوهمند و با عظمت در تاریخ به ثبت رسیده است. گویی نام زینب در تاریخ ، زنده به قیام حسین است و قیام حسین زنده به پیام زینب ؛ زیرا روشنترین ابعاد و زوایای قابل تحلیل قیام حسینی را می توان از پیام زینبی استمداد کرد و در حقیقت زینب تاریخ گویای نهضت سید الشهداست. زینب با تاریخ کربلا در حرکت است و تمام حوادث این تاریخ نیز ارتباطی با زینب دارد. از این رو نمی توان تاریخ زندگی زینب(س) را بدون تاریخ کربلا و جدای از آن بررسی کرد. وجود زینب در تمام صحنه های حرکت امام حسین (ع) مشهود است . بر این اساس می توان گفت تاریخ کربلا همان گونه که بخش عظیمی از تاریخ زندگی امام حسین(ع) را در بر دارد ، بخش باشکوهی از تاریخ زندگانی زینب(س) نیز هست.
هجرت از واژه های زیبایی است که در قرآن همراه ایمان و جهاد از درخشش خاصی برخوردار است. و به حق می توان گفت ، یکی از عوامل پیشرفت اسلام همین هجرت ها بوده است. اما در تاریخ شکوهمند اسلام به هجرتی بر می خوریم که از مدینه به مکه بود. هجرت بزرگی که اساس آن حفظ آئین اسلام و اهداف با عظمت پیامبر خدا بود. هجرت خونینی که امام حسین(ع) با اهل بیت و یارانش برای صیانت از دین و حراست از دستاوردها و تلاشهای پیامبر خدا آغاز کرد.
حضرت در وصیتنامه ای به برادرش ، محمد حنفیه ، هدف از هجرت خویش را این گونه تبیین می کند :
« من بخاطر تفریح و تفرج ، بلند منشی و استکبار ، تباهی و فساد ، و ستم و بیدادگری ، از مدینه خارج نشدم ، بلکه انگیزه خروج من از مدینه فقط اصلاح امت جدم ، پیامبر خداست . من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره و روش من همانند سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب است » .
زینب(س) با شناختی که از مقام امامت دارد می داند که امام معصوم هیچ کاری را بر اساس سلیقه و میل شخصی انجام نمی دهد و جز عمل به وظیفه و دستور الهی کاری از او سر نمی زند. بر این اساس از حضرت زینب(س) هیچ سخنی حتی به عنوان پیشنهاد برای بازداشتن امام از ماموریت الهی او در تاریخ دیده نمی شود. او در این حرکت مطیع محض و تسلیم امام و برادر خویش است.
آنچه قطعی است این است که زینب از آغاز حرکت امام حسین از مدینه در کنار برادر بوده است. زینب این سفر را قبل از ازدواج پیش بینی کرده بود و همان زمان در قرارداد ازدواجش همراهی با حسین را قید کرده بود و اکنون زمان ان رسیده که از این شرط استفاده کند.
زینب از ارکان مهم کاروان است و در سرپرستی و اداره کاروانیان سهم مهمی بر عهده دارد. او در تمام حرکت ها و صحنه های غم انگیز و باشکوهی که در این مسیر بروز و ظهور می کند حضور دارد. زینب در تمام سختیها ، رنجها و مصیبتها خود را با برادرش حسین سهیم و شریک می داند و برای یاوری هماهنگ ، همدل و غمخوار است. او یادگار مادرش زهراست و گویا به نیابت از مادرش سینه خود را آماج دردها ، غمها و مصیبتهایی که بر حسین و فرزندانش وارد می شود ساخته است. به راستی می توان او را بزرگترین حامی سیدالشهدا و نهضت او دانست . و این حرکتی است که زینب دوشادوش و همراه امام و برادرش آغاز کرده است و شکوهمند و استوار آن را به انجام می رساند.
او بزرگ و سرپرست گروهی از زنان و محارم و فرزندان اهل بیت و اصحاب امام حسین(ع) بوده است . از صحنه ها اتفاقاتی که در روز تاسوعا و قبل از رخ می دهد و گفتگو های امام حسین با زینب ، توصیه های امام به خواهرش و حمایت ها ، حفاظت ها وپرستاری های زینب از اهل بیت امام حسین(ع) به روشنی می توان مسئولیت زینب را در کاروان دریافت. زینب امانتدار و محرم اسرار حسین بود و باید بار امانتی را که حسین بر دوش او گذاشته بود به مقصد می رساند و از این همه ، نقش ، مسئولیت و رسالت زینب را در این کاروان می توان دانست.
کاروان حسین بعد از حدود پنج ماه ( از زمان هجرت از مدینه ) در روز دوم محرم سال شصت و یک وارد کربلا شد . امام(ع) با ورود به این محل از نام آن سوال کردند در جواب گفته شد : کربلا . حضرت با شنیدن نام کربلا گریستند و دست به دعا برداشتند و سپس فرمودند : « فرود آیید که اینجا محل خیمه ها و منازل ماست . اینجا محل ریختن خون ماست . اینجا محل قبرهای ماست . این خبرها را جدم به من داده است .
با ورود زینب به کربلا تاریخ زندگی او با ابدیت پیوند می خورد و هر جا حسین هست و کربلا هست ، زینب نیز هست و تاریخ جاودانگی کربلا یعنی تاریخ جاودانگی زینب . این شکوه و عظمت موجب شده که تاریخ زندگی زینب در کربلا و بعد از عاشورا گسترده تر از مقاطع دیگر زندگی او به ثبت رسد .
و زینب با ورود به کربلا می داند که این اخرین منزلی است که با برادرش حسین و در کنار اوست و هم از این روست که تا شهادت ان حضرت حاضر نشد لحظه ای از او جدا شود.
گرچه مذاکرات متعددی درباره خواسته های دو طرف گرفت ، ولی موضع امام حسین(ع) روشن بود و قاطع و پاسخ همان بود که نخستین بار در حضور نماینده حکومت اموی در مدینه داد و موضع همان موضعی بود که در برابر دلسوزهای ناآشنایان به مقام امامت داشت ؛ « تسلیم نشدن در برابر خواسته های یزید و بیعت نکردن با او » . و زینب کبری در تمامی صحنه ها در کنار برادرش حسین بود و جز به هدف حسین و اطاعت و تسلیم در برابر خواسته هایش به چیز دیگر نمی اندیشید . تاریخ نشان نمی دهد که زینب ، پیشنهاد یا خواسته ای جز خواسته حسین داشته باشد ؛ از این رو هیچ گاه و در هیچ صحنه ای اظهار نارضایتی و یا پشیمانی نکرد. از خواهری که با عشق به خدا همراه امام و برادرش از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمده است ، انتظاری جز این نیست که همه جا تسلیم باشد و از خود اراده ای در برابر اراده امامش نداشته باشد. مقاومت ها و پایمردیهای اهل بیت امام حسین و یارانش در این عرصه موجب شد که دشمن بر فشار خود بیفزاید و از روز هفتم محرم ، راههای استفاده از آب را بر اهل بیت و یاران امام ببندد . گرچه چندین نوبت اصحاب امام حسین(ع) به سختی آب تهیه کردند ، ولی تا روز عاشورا که روز حماسه و شهادت بود ، سه روز مساله آب در بیابان خشک و سوزان کربلا در میان خیمه های امام حسین(ع) ، یکی از مشکلات عمده بوده است .
در این بین زینب کبری که اداره و سرپرستی خیمه های اهل بیت امام حسین و کودکان را با تمام مشکلات و ناگواریهایش به عهده داشته است ، ناگزیر می بایست با تدبیر و ایثار در حل این مشکل طاقت فرسا و جانسوز برای تسکین و آرامش کودکان تلاش کند ، تا مبادا از خود ضعف و زبونی در مقابل ناجوانمردیهای دشمن در بستن آب به روی برترین انسانها نشان دهند .
تاسوعا روزی است که به فرموده امام صادق(ع) ، در آن روز امام حسین و اصحابش در کربلا به محاصره دشمن درآمدند. با محاصره اردوگاه حسینی اوضاع سخت تر از گذشته شد و پیوستن هر نیرو و رسیدن هر گونه کمکی به اهل بیت(ع) تقریبا ناممکن شد .
از کوفه نامه ای رسمی از طرف عبیدالله بن زیاد برای عمرسعد آمد . در آن نامه دستور سخت گیری و اعمال فشار بر اهل بیت(ع) صادر شده بود و به دنبال این نامه ، عمر سعد عصر تاسوعا رسما دستور حمله را صادر کرد . زمانی که دستور حمله صادر شد ، امام(ع) مقابل خیمه اش شمشیر بر گرفت و سر بر زانوی خود نهاده ، چند لحظه ای به خواب رفته بود .
زینب که حرکات دشمن و صدای آنها را می شنود ، نزد برادرش حسین(ع) می آید و می گوید: « برادرم ! مگر صدای هجوم و خروش دشمن را که نزدیک شده اند نمی شنوی ؟ » حسین سرش را بلند می کند و چنین می گوید : « اکنون رسول خدا را در خواب دیدم، که به من می فرمود : تو به سوی ما خواهی آمد » . زینب با شنیدن این خبر به صورت می زند و اظهار بی تابی می کند . حسین به او می فرماید : « خواهر ساکت باش ، خدا تو را رحمت کند » .
شب عاشورا آخرین شبی است ، که شمع وجود امام روشنی بخش خیمه های اهل بیت است . هر کس در آن شب سرگرم وظیفه الهی خویش است . مسئولیت امام حسین(ع) به عنوان رهبر نهضت از همه سنگین تر است. بعد از ایشان زینب کبری(س) ، خواهر با وفای امام عهده دار رسالتی سنگین و مسئولیتی جانکاه است . گمان نمی رود که زینب با آن روح بزرگ و همت بلند و وظائف مهمی که بر عهده داشت ، در آن موقع حساس لحظه ای خواب به چشمانش آمده باشد .
حفظ جان امام سجاد(ع) و پرستاری از او در اوضاع بحرانی شب عاشورا و بعد از آن مهمترین وظیفه زینب است . زینب ، پرستار قامت بلند امامت و عهده دار حمایت از او در مقابل بیدادگریها و جنایتهای دشمن است . خط امامت باید از گوهر وجود حضرت سجاد(ع) امتداد یابد و شاید برای همین مصلحت حضرت سجاد(ع) به مشیت و خواست خداوند بیمار بود ، تا بدین سبب از تعرض دشمن مصون بماند . هر چند دشمن در روز عاشورا و بعد از آن چندین مرتبه قصد به شهادت رساندن امام سجاد(ع) را داشت ، ولی با حمایتها و جان فشانیهای زینب(س) موفق به انجام آن نشد.
زینب که در مکتب علی و فاطمه و در کنار حسن و حسین(ع) رشد یافته است ، خود و جهان و خالق هستی را شناخته و به هدف زندگی و کمال والای انسانی بخوبی اگاه است و با شناخت کامل در این راه گام برداشته و به آن عشق می ورزد . او کسی نیست که در حوادث بزرگ و کوبنده و در فرازها و نشیبها تحت تاثیر عواطف و احساسات قرار گیرد و وظایف مهم خویش را فراموش کند . او در عین اینکه کانون گرمترین عواطف و احساسات است عقیله نیز هست . یعنی با وجود اینکه زن است و سرشار از احساسات و عواطف انسانی ؛ در تمام صحنه های دلخراش و جانسوز ، عاقلانه و از روی تدبیر و اندیشه وارد می شود و عمل می کند و هیچ گاه احساسات ، او را از وظیفه اش غافل نمی سازد. این ویژگی ، زینب را به ادامه راه ، تا حصول نتیجه که به بار نشستن خون شهیدان کربلا و ابلاغ پیام نهضت عاشورا است یاری می دهد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   38 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شکوفه ولایت