مشخصات این فایل
عنوان: تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 17
این مقاله درمورد تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب می خوانید :
5. تمدن غرب در بوته نقد:
بزرگترین انتقادی که بر تمدن غرب وارد می شود این است که تمدن غرب بیشتر محصول تجربه مادی است تا تجاربی که از خاستگاه و نیازهای معنوی بشر شکل گرفته باشد. در قرون وسطی رفتار دور از انسانیت داعیه داران مذهب( کشیشان) با دانشمندان و مردم، باعث فاصله گرفتن آنها از دین شد، که این امر دو نتیجه را دربرداشت: 1- پرداختن به ظواهر اشیاء و بیاعتنایی به تحقیق در ماهیت آنها2- جایگزین کردن تفکر انسان محوری به جای تفکر خداپرستی.
دستاورد دیگر غرب مدرن، نیهیلیسم بود که در فارسی معادل پوچانگاری یا یأس فلسفی ترجمه شده است. طرفداران نیهیلیسم، ساحت غیبی و حضور خدا را نیست میانگارند یا اگر به آن اعتقاد دارند برای این ساحت غیبی، جز مقام خالقیت، شأن حضور قائل نیستند؛ یعنی حضور، هدایت و تأثیرگذاری آن را بر زندگی رد می کنند.
سومین ویژگی غرب مدرن، اصالتدادن به عقلانیت ابزاری است. به این معنا که متفکران برجسته عصر روشنگری، همگی کوشیدهاند تا با ادعای عقلگرایی و اصالت دادن به علم، اقتدار و نفوذ دین را در ساحتهای حیات علمی حذف کنند. از قرن شانزدهم به بعد برنامه عقلانی سازی عقاید، یکی از برنامههای فکری در میان اندیشمندان شد. «از چهرههای مشهور عقلگرایی که میتوان در غرب نام برد، دکارت است. وی معتقد بود که تمام عقاید سنتی و موروثی باید مورد تردید قرار گرفته در یک قرنطینه عقلانی گذاشته شوند.»( فراز و نشیب عقلانیت، بهمنپور، محمد سعید، ص8) بنابراین عقلانیت در دنیای متمدن غرب، در خدمت منافع مادی قرار گرفت و به چیزی جز مناقع مادی نمی اندیشد.
متفکران برجسته عصر روشنگری، همگی کوشیدهاند تا با ادعای عقلگرایی و اصالت دادن به علم، اقتدار و نفوذ دین را در ساحتهای حیات علمی حذف کنند
6. دوباره در اوج(بیداری اسلامی)
گرچه تمدن اسلامی در برهه ای از زمان دچار رکود شد اما اسلام در مقام دین تکوینی که بر محور توحید و یگانه پرستی شکل گرفته و با ذات و سرشت انسان هم خوانی دارد به دلیل پویایی و جهان شمول بودن، هرگز به پایان نرسیده و نخواهد رسید. همه تعالیم و دستورات اسلام به عنوان دین خاتم مفید و سودمند است به گونه ا ی که گوستاولوبون در این خصوص معتقد است احکامی از قبیل وضو، غسل، تحریم مسکرات و یا آنچه در قرآن ذکر شده در نهایت حکمت بیان شده اند که برای حفظ سلامتی مفید و نافع می باشد. دستورات و تعلیماتی هم که در این باب از شخص پیامبر رسیده تماماً متین و غیرقابل اعتراض است.[8]
امروزه مسلمانان به این نتیجه رسیده اند که تمدن اسلامی به عنوان زیرساخت جامعه جهانی به حدی کامل و همه جانبه است که کمتر فرهنگی با چنین استواری در تاریخ وجود دارد. بنابراین درصددند با تکیه بر فرهنگ
امروزه مسلمانان به این نتیجه رسیده اند که تمدن اسلامی به عنوان زیرساخت جامعه جهانی به حدی کامل و همه جانبه است که کمتر فرهنگی با چنین استواری در تاریخ وجود دارد
غنی اسلامی خود، آرمان های تمدن جاوید خویش را با عناوینی مانند؛ بیداری اسلامی، اصلاح طلبی، بازگشت به خویشتن، خرافه ستیزی و ...احیا نمایند. جنبش های انقلابی نظیر انقلاب اسلامی ایران، حزب الله، حماس، جهاد اسلامی، بیداری مسلمانان در مصر و بحرین و غیره که تحت تاثیر نهضت امام راحل هستند مویدی بر این مطلب است.
سخنان بزرگان در این رابطه :
شهید مطهری در کتاب انسان و سرنوشت در بحثی با عنوان "عظمت و انحطاط مسلمین" ابتدا اینچنین به تبیین موضوع می پردازد :
..این مطلب جای تردید نیست که مسلمین دوران عظمت و افتخار اعجاب آوری را پشت سر گذاشتهاند، نه از آن جهت که در برههای از زمان حکمران جهان بودهاند و به قول مرحوم ادیب الممالک فراهانی «از پادشهان باج و از دریا امواج گرفتهاند»- زیرا جهان حکمرانان و فاتحان بسیاری به خود دیده است که چند صباحی به زور خود را بر دیگران تحمیل کردهاند و طولی نکشیده که مانند کف روی آب محو و نابود شدهاند- بلکه از آن جهت که نهضت و تحوّلی در پهنه گیتی به وجود آوردند و تمدّنی عظیم و با شکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعلدار بشر بود؛ اکنون نیز یکی از حلقات درخشان تمدّن بشر به شمار میرود و تاریخ تمدّن به داشتن آن به خود میبالد. مسلمین چندین قرن در علوم و صنایع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالی اجتماعی بر همه جهانیان تفوّق داشتند و دیگران از خرمن فیض آنها توشه میگرفتند.
تمدّن عظیم و حیرت انگیز جدید اروپایی که چشمها را خیره و عقلها را حیران کرده است و امروز بر سراسر جهان سیطره دارد، به اقرار و اعتراف محقّقین بیغرض غربی، بیش از هر چیز دیگر از تمدّن با شکوه اسلامی مایه گرفته است.
گوستاولوبون میگوید:
«بعضیها [از اروپاییان] عار دارند که اقرار کنند که یک قوم کافر و ملحدی [یعنی مسلمانان] سبب شده اروپای مسیحی از حال توحّش و جهالت خارج گردد، و لذا آن را مکتوم نگاه میدارند، ولی این نظر به درجهای بیاساس و تأسّف آور است که به آسانی میتوان آن را ردّ نمود ... نفوذ اخلاقی همین اعراب زاییده اسلام، آن اقوام وحشی اروپا را که سلطنت روم را زیر و زبر نمودند، داخل در طریق آدمیّت نمود و نیز نفوذ عقلانی آنان دروازه علوم و فنون و فلسفه را که از آن بکلّی بیخبر بودند به روی آنها باز کرد و تا ششصد سال استاد ما اروپاییان بودند».
ویل دورانت در تاریخ تمدّن میگوید:
«پیدایش و اضمحلال تمدّن اسلامی از حوادث بزرگ تاریخ است. اسلام طیّ پنج قرن، از سال 81 هجری تا 597 هجری، از لحاظ نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگانی و قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی [احترام به عقاید و افکار دیگران] و ادبیّات و تحقیق علمی و علوم و طبّ و فلسفه پیشاهنگ جهان بود».
«هم او » میگوید:
«دنیای اسلام در جهان مسیحی نفوذهای گونهگون داشت. اروپا از دیار اسلام غذاها و شربتها و دارو و درمان و اسلحه و نشانهای خانوادگی، سلیقه و ذوق هنری، ابزار و رسوم صنعت و تجارت، قوانین و رسوم دریانوردی را فرا گرفت و غالبا لغات آن را نیز از مسلمانان اقتباس کرد ... علمای عرب [مسلمان] ریاضیات و طبیعیات و شیمی و هیأت و طبّ یونان را حفظ کردند و به کمال رسانیدند و میراث یونان را که بسیار غنیتر شده بود، به اروپا انتقال دادند ... فیلسوفان عرب [مسلمان] مؤلّفات ارسطو را برای اروپای مسیحی حفظ و ضمنا تحریف کردند. ابن سینا و ابن رشد از مشرق بر فلاسفه مدرسی اروپا پرتو افکندند و صلاحیّتشان چون یونانیان مورد اعتماد بود ... این نفوذ [اسلامی] از راه بازرگانی و جنگهای صلیبی و ترجمه هزاران کتاب از عربی به لاتین و مسافرتهای دانشورانی از قبیل گربرت و مایکل اسکات و ادلارد باثی به اندلس اسلامی انجام گرفت».
و هم او میگوید:
«تنها به دوران های طلایی تاریخ، یک جامعه میتوانسته است در مدّتی کوتاه این همه مردان معروف در زمینه سیاست و تعلیم و ادبیّات و لغت و جغرافیا و تاریخ و ریاضیات و هیأت و شیمی و فلسفه و طبّ و مانند آنها که در چهار قرن اسلام، از هارون الرّشید تا ابن رشد بودهاند، به وجود آورد. قسمتی از این فعالیّت درخشان از میراث یونان مایه گرفت؛ امّا قسمت اعظم آن، بخصوص در سیاست و شعر و هنر، ابتکارات گرانبها بود».
و در ادامه به جواب پرسش پیش آمده که: چطور شد مسلمانان پس از آن همه پیشروی و ترقّی در علوم و معارف و صنایع و نظامات، به قهقرا برگشتند؟ مسؤول این انحطاط و سیر قهقرایی چیست و کیست؟ می پردازد.
نتیجه گیری:
روزگاری پرچم دانش به دست یونانیان، هندیان، ایرانیان، مصریان و بابلیان بود سپس این رسالت به تمدن درخشان اسلامی سپرده شد. مسلمانان با بهره گیری از تمدن های کهن و با جداکردن سره از ناسره و با آمیختن آن با آموزه های ناب اسلامی، تمدنی برتر ایجاد نمودند. اروپائیان نیز در جریان جنگهای صلیبی با مسلمانان آشنا شده و با بهره گیری از تمدن آنها و ضمن انکار این بهره وری، گوی سبقت در پیشرفت های علمی را از دست مسلمانان ربودند، ولی به جای آنکه دانش را در خدمت رفاه انسان و ارتقای سطح اخلاق و معنویتش به کار گیرند، با تبعیض، ستم و بی عدالتی آن را از جهت اصلی اش که تعالی انسان است منحرف کردند. بنابراین زمان آن رسیده است که بار دیگر مسلمانان با توجه به پویایی و شمول گرایی دین اسلام، با مراجعه به فرهنگ اصیل خویش جایگاه اصلی خود را بیابند و رسالت علمی جهان را به عهده گیرند و با آمیختن آن با معنویت اسلامی و شرقی به جهان چهره ای زیبا، آرام و مهربان ببخشند.
بخشی از فهرست مطالب مقاله تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب
چکیده
مقدمه
مزایای تعامل تمدن اسلام و غرب
مفاهیم «تمدن »
رابطه تمدن با فرهنگ
1- ظهور اسلام و شکل گیری تمدن اسلامی:
2- دوران اوج تمدن اسلامی:
3. عصر رکود تمدن اسلامی:
3-1. عوامل درونی
3-2. عوامل بیرونی:
4. اسلام و خودآگاهی اروپا:
5. تمدن غرب در بوته نقد:
6. دوباره در اوج(بیداری اسلامی)
سخنان بزرگان در این رابطه :
نتیجه گیری:
فهرست منابع و مآخذ:
دانلود مقاله تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب