سرآمدی سازمان چگونه بوجود میآید و مدلها و الگوهای ارزیابی عملکرد
جهت دستیابی به سرآمدی چیست
19صفحه
سرآمدی شدن یک سازمان، فرآیند پیوستهایست که با برنامهریزی و هدفگذاری آغاز میشود و در طول مسیر با ارزیابیهای مداوم و استفاده از اهداف از پیش تعیین شده، نواقص و نارساییها مشخص شده و با اصلاحات لازم، حذف موانع و تقویت نقاط قوت انجام میشود.
نقطه شروع هر تغییر و بهبودی، درک و شناخت کامل از وضعیت موجود سازمان و پیدا کردن مشکلات آن است که با عنوان عارضه خوانده میشود. در این مقاله بطور خلاصه عارضهیابی براساس الگوی اروپایی EFQM که به عنوان نقطه آغازی برای ورود به جاده رشد و سرآمدی است، مورد بحث قرار گرفته است.
در بسیاری از مباحث مدیریتی، سازمان به بدن انسان تشبیه میشود. چرا که سازمان نیز یک موجود پویا و زنده است. همانطوری که پیشنیاز انجام هر درمان و بهبود در بدن انجام آزمایشهای کامل از وضعیت بدن انسان است و هرچه دقت این آزمایشها بیشتر و دقیقتر باشد بهبودها و فرآیند درمان مؤثرتر خواهد بود، در مورد ایجاد اصلاحات و حرکت به سوی رشد و پیشرفت سازمان نیز انجام فرآیند عراضهیابی همین حکم را دارد و با انجام این فرآیند سعی در یافتن معضلات و تنگناهایی داریم که ممکن است به عنوان سدی مانع حرکت سازمان در مسیر تعالی باشند.
باید بدانیم که مسیر رشد و سرآمدی یک سازمان، ساده، بیدردسر و کمهزینه نیست. در تعاریف، سازمانی متعالی خوانده میشود که در هر دو زمینه عملکرد و نتایج به شکل قابل اثباتی سرآمد باشد. در طی سالیان گذشته چند مدل مختلف برای سرآمدی و تعالی سازمان در سطح ملی و بینالمللی مطرح شده است که از مهمترین آنها میتوان به الگوی "مالکوم بالدریج" در آمریکا و مدل (EFQM) در اروپا اشاره کرد. این مدلها برای برنامهریزی، حرکت به سمت سرآمدی و ارزیابی سرآمدی در بیشتر شرکتها و سازمانهای دنیا مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است. بدیهی است سازمانهایی که از تعال فاصله زیادی داشته و زیرساخت لازم را برای تعالی ندارند، نمیتوانند از این مدلهای تعالی استفاده کنند و لازم است ابتدا با انجام فرآیند عرضهیابی سازمانی به مشکلات و امراض سازمان پی برده و سپس با تعریف پروژههای بهبود، گام اول را برای آمادهسازی خود در مسیر تعالی بردارند.
سرآمدی سازمان چگونه بوجود میآید و مدلها و الگوهای ارزیابی عملکرد جهت دستیابی به سرآمدی چیست