تاریخ و جغرافیای تاریخی قزوین »
«شهر قزوین»
بنای شهر قزوین را شاپور اول ، دومین پادشاه ساسانی نسبت داده اند (242 م ) و این در حالی بوده که مردم در جنوب و غرب این شهر جدید زندگی میکرده اند و چون « دژ قزوین » در مرکز شهر قرار گرفت ، با رویی به گرد آن ساخته شده تا از هجوم طوایف ساکن کوهستان در امان بماند – قزوین در سال 24 هـ . ق به دست «براء بن عازب » به صلح گشوده شد و این همان شهر «شاپوری» و آخرین حدی بود که مسلمانان در اختیار داشتند و مانند دورة ساسانی ، پایگاهی مهم به حساب میآمد .
ابن فقسه میگوسد : « سعد بن عاص بن امیه والی کوفه مأمور جنگ با دیلم گردید و قزوین را شهر ساخته «ثغر» مردم کوفه قرار دارد « شاذشاپور» یا شهر شاپوری را شهر کهن نامیده اند و چون « موسی الهادی » خلیفة عباسی (170 – 169 هـ ) به قزوین آمد فرمان داد تا شهر دیگری نردیک شهر شاپوری بسازند و آن را «مدینه موسی » نام نهاد و متعلقاتی به آن افزود – در سال 176 هـ ق « مبارک» غلام موسی الهلادی نیز شعر دیگری ساخت که به آن «مدینه مباکیه » موسوم شد . هارون الرشید هنگامیکه به خراسان میرفت به قزوین آمد و فرمان داد تا حصاری به دور این شهر بکشند ولی با مرگ او حصار نا تمام ماند تا این که در سال 254 هـ ق «موسی بن بوقا » از طرف « المعتزبا … » با روی شهر را به اتمام رسانید به نوشتة موخرین در آن روزگار غزوین شهری بزرگ و مزارع و باغستان فراوان داشته و چند شهرستان بوده است و در میان شهرهای عراق عجم ، اهمیت و اعتبار ویژه ای داشته است – چنانچه هر حاکم و فرمانروایی آثاری مانند مسجد و مدرسه و … از خود به یادگار گذاشته است .
قزوین : در زمینة هنر نیز نقش چشمگیری داشته است هنر خوشنویسی ایران با نام مالک دیلمی علی رضا عباسی ، میر عما قزوینی و عماد الکتاب قزوینی و … مزین شده است و بروز «مکتب قزوین» در هنر نقاشی صفوی حرف اول را میزند و درهنر موسقی معاصر ایران نقش و تأثیر هنرمندانی چون «درویش غلامحسین جناب : عارف قزوینی «استاد ابوالحسین اقبال آذر » و … را نمی توان نادیده گرفت و در زمینه هنرهای دستی مانند مسگری ، قفل سازی ، خاتم کاری و گچبری – مجسمه سازی – کاشی کاری – تذهیب – سوزن دوزی – شانه تراشی و قالی بافی ، ابریشم کاری – آئینه کاری – معماری و … چیره دستی هنرمندان قزوین ستودنی است .
قزبوین را در نوشته های قدیم اروپای شهر باستانی « ارساس» یا « ارساسیا » و در تواریخ یونان همان شهر قدیمی « راژیا» در زمان اشکانیان به نام مؤسس آن «اردپا» خانده اند ساسانیان آنم را « کوشین » نامیدده اند یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد برخی هم آن را «مستوین» یا شهری که مردمی پر صلابت استوار دارد و بعضی از مورخین هم معرب کاسپین گفته اند که دلیل آنکه قوم «کاسیت» از مجاور دریای مازندران به طرف این دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومی اختلاط نموده اند و گروهی هم به مرکز ایران رفته اند و دریای خزر نیز به همین دلیل به « بحرالقزوین» یا « دریای قزوین » اشتهار دارد .
منطقة قزوین به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی کشاورزی و مواصلاتی همیشه تاریخ مد نظر بوده است چنانچه در زمان اقتدار حکومت «مادها» یکی از نقاط ویژه حکومتی در ارتباط با پایتخت «هکمتانه» بوده . راههای مهم ارتباطی از آن میگذشته و از نظر اقتصادی و نظامی نقش مؤثری داشته است . از نوشته های آشوری بر میآید . د| مهد و استراتاژیک «ساگ بیتو» ویران میشود – اما هنگام بازگشت مادهای در منطقة کوهستانی قزوین همدان راه را بر آشوری میبندند و بزری خونین به راه میاندازند .
پس از وی «سارگون» به بخشهای وسیعی از قزوین لشکر کشی میکنند تا بلکه در «دژمهد» «اندار پارتن آنو » را در شرق «سپردا» نزدیک ناحیة کنونی قزوین از میان بردارد .
دلاوران این سرزمین که نام «اقرته ها» یا «امردها» در نیروهای نظامی هخامنشیان نقش ویژه ای داشته اند و این منطقه یکی از «استانها» یا «ساتراپها» مهم محصوب شده است و در هنگام یورش اسکندر مقدونه ازادمردان ناجی کوهستانی به مقابله ای بی امان پرداخته و هرگز سلطة مقدونیان را برخورد روا نداشته اند و هخامنشیاندر نقاط خوش آب و هوای دشت کاخ ها باغها بنا نهاده بوده اند و …
شورش مردم و نا امنی های منطقة «فرهاد اول «پادشاه اشکانی » را بر آن داشت تا به این ناحیه لشکر کشی نمایند ( 181 تا قبل از میلاد ) و حوادث دیلم شاپور پسر اردشیر بابکان را ملزم نمود تا دژ مستحکمی در این سرزمین بنا نهادند که آن را «شازشابور» یا «کوشین» نامیده اند و نواحی قزوین مانند دشتبی «قاقزان» «نرگه» « ضیاء آباد» «نهاوند» «فارسجین» «ساج» «شاکین» و «سیادهن» پاکستان از مناطق مأمول و از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده اند .
به طلوع خورشید عدالت گشتر اسلام ارکان حکومت ساسانی بر لرزه افتاد تا آنکه سپاه اسلام به منظور گسترش توحید و محو شرک و بتپرستی به حرکت در آمد نیروی مقاومت سلاطین ساسانی به فرماندهی «رستم فرخزاد » رهسپار «قارسیه» شد . – اگر چه لشکر قزوین هم که در آن معرکه حضور داشت ولی چون درخش کفر و الحاد و به «بنی الحمرا » مشهور و به امام علی (ع) گرویده و تشیع را برگزیدند و بعد به امام حسین (ع) بیعت کردند و آمادة دفاع از حریم امامت شده اند مسجد عظسم بنی الحمرا در کوفه شهرت به سزایی دارد – و اما قزوین در سال 24 هجری بدست برای بن عارف فرمانده سپاه والی کوفه به صلح گشوده شد واز «ثغور» یا مرزهای مهم و استراتاژیک حکومت اسلامی بشمار میرفت و از اهمیت حضور در این شهر ، احادیث بسیاری از پیامبر (ص) نقل شده است .
چون قزوین به صلح فتجح شد بنابراین معابد ساسانی تخریب شد و یکی پس از دیگگری به مسجدی مبدل گردید . «ربیع بن خشم ثوری » فرماندة لشکر امام علی (ع) مسجد مشهور «ثور» را بنا نهاد و دز مان عبدالملک مروان «مسجد ثوب » ساخته شد – این دو مسجد در محل مسجد «جامع» و از مساجد قرن اول اسلامی هستند – در سال 192 هجری هارون الرشید که عازم خراسان بود شهرت دارد – این شهر نزدیک به یک قرن ، بخشی از سرزمین وسیع آل بویه بود « و صاحب عباد » وزیر مشهور فخرالدوله ، کتابخانه ای بزرگ و مدرسه ای بنیان نهاد – از اواخر قرن پنجم تا حملة هلاکوخان (654 هـ) که انقراض اسماعیلیه میباشد . واقعة «حسین صباح» مغول شهر ما پایداری قهرمانانه ای از خود نشان داده و مردم در برابر آن سیل بنیان کن ، سر تسلیم فرو نیاورده اند اگر حکومت «ایلخانیان» در «سلطانیه» متمرکز بود اما قزوین ممتازی داشت و سجاس و سهرود ( که شهری آباد بود ) و طالقان و طارم … جز قزوین و در تقسیمات کشوری عنوان ›تومان» یا « استان» ورد را دارا بوده و راه های مهمد مواصلاتی از آن میگذشته است و …
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 74 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید
آثار تاریخی و باستانی قزوین