فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 20 صفحه
تعریف:
شادمانی و نشاط به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تأثیرات عمدهای که بر شکلگیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهمترین نکاتی که در این زمینه مطرح است. چگونگی حصول شادمانی، تقویت آن و عوامل تأثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شخصیت ، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی ، فعالیتهای اوقات فراغت و ... از جمله عواملی هستند که پژوهشها نشان میدهد براین پدیده تأثیر به سزائی دارند. در این مقاله، عوامل فوق بررسی و برخی پژوهشهای انجام شده در مورد هر یک از عوامل ارائه شده است.
مقدمه:
از عهد باستان به احساسات مثبت انسان از جمله شادمانی (Happiness) توجه شده است. به عقیده ارسطو، دست کم سه نوع شادمانی وجود دارد؛ در پایینترین سطح، عقیده مردم عادی است که شادمانی را معادل موفقیت و کامیابی میداند و درسطح بالاتر از آنَ، شادمانی موردنظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار میگیرد (آیزنک، ترجمهی فارسی 1378). این در حالی است که روانشناسان در سالهای آخر قرن بیستم، توجه به احساسات مثبت را آغاز کردهاند. وینهوون (1988) در یک بررسی به این نتیجه رسید که تا سال 1960 کل پژوهشهای مربوط به شادمانی و مقولههای وابسته به آن از جمله رضایت، لذت و احساسات مثبت 62 مورد بوده است.
از سال 1960 پژوهشهای مربوط به شادمانی افزایش یافت و سازمانهای مختلفی به بررسی شادمانی پرداختند (آرجیل، 2001). در این پژوهشها سه جهتگیری اساسی را میتوان مشخص کرد: 1- در برخی از آنها سنجش میزان شادمانی و تهیه ابزارهایی برای سنجش شادمانی هدف اصلی بوده است.2- دربرخی پژوهشها که بیشتر مورد توجه بوده، بررسی عوامل مؤثر بر شادمانی مدنظر قرار گرفته است و 3- در گروهی شیوههای افزایش شادمانی ارزیابی شدهاند.
پژوهش در مورد عوامل مؤثر بر شادمانی در دهه 1980 تا آنجا پیش رفت که کاستا (Costa) و مککرا (Mc Crae) مدعی کشف ژن شادی شدند. این دو روانشناس شادمانی را عمدتاً به برونگرایی و ثبات هیجانی مربوط ساختند و از آنجا که این ویژگیهای شخصیتی نیز تا حد زیادی مبنای ژنتیک دارند ادعای فوق مطرح شد (آیزنک، 1990). این ادعا به پژوهشهای این حوزه سرعت بیشتری بخشید و اکنون تعداد زیادی از متغیرهای مؤثر بر شادمانی کشف شدهاند. این مقاله، ضمن ارائه تعریف شادمانی، به بحث در مورد ماهیت آن و مهمترین عوامل مؤثر بر شادمانی که در پژوهشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، میپردازد.
تعریف شادمانی
از آنجا که شادی یکی از هیجانات اساسی بشر است ، لذا هر کس به فراخور خود آن را تجربه مینماید. اما تعریف شادی به سادگی تجربهی آن نیست. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره میکند که عبارتاند از: قوه عقل یا استدلال (reason)، احساسات(emotions) و امیال (appetites). افلاطون شادی را حالتی از انسان میداندکه بین این سه عنصر تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد(دیکی، 1999). ارسطو شادی را زندگی معنوی میداند (آیزنک، ترجمه: فارسی 1378)جان لاک(John Locke) وجرمی بنتام(Jeremy Bentham) معتقدند که شادی مبتنی بر تعداد وقایع لذتبخش است (آیزنک، ترجمه فارسی 1378). آرجیل و همکاران (1995) شادی را ترکیبی از وجود عاطفه مثبت، فقدان عاطفی منفی (negative affect) و رضایت از زندگی(satisfaction with life) میدانند.
تحقیق درباره شادمانی و عوامل مؤثر بر آن