فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 گفتنى است که ارباب سیر و سلوک و علما و دانشمندانى که در این راه گام برداشته و تعلیمات قرآن و سنت را راهنماى خویش قرار داده (نه صوفیانى که تحت تاثیر مکتبهاى التقاطى و غیر اسلامى بوده‏اند) هر یک براى خود روشى را پیشنهاد کرده‏اند; یا به تعبیر دقیقتر، مراحل و منزلگاههایى در نظر گرفته‏اند که در ذیل به بخشى از آنها به صورت فشرده اشاره مى‏شود، تا این بحث کاملتر و پربارتر گردد:
1- سیر و سلوک منسوب به «بحرالعلوم‏»
در این کتاب که به فقیه باهر و علامه ماهر «بحرالعلوم‏» نسبت داده شده است هر چند انتساب بعضى از بخشهاى آن به این بزرگوار بعید به نظر مى‏رسد ولى قسمتهایى از آن داراى اهمیت فوق‏العاده‏اى است; براى سیر و سلوک الى الله و پیمودن راه قرب به پروردگار عوالم چهارگانه و به تعبیر دیگر، چهار منزلگاه مهم ذکر شده است:
1- اسلام
2- ایمان
3- هجرت
4- جهاد
و براى هر یک از این عوالم چهارگانه سه مرحله ذکر شده است که مجموعا دوازده مرحله مى‏شود که پس از طى آنها، سالک الى الله وارد عالم خلوص مى‏گردد، و این مراحل دوازده‏گانه به شرح زیر است:
منزل اول، اسلام اصغر است، و منظور از آن اظهار شهادتین و تصدیق به آن در ظاهر و انجام وظائف دینى است.
منزل دوم، ایمان اصغر و آن عبارت از تصدیق قلبى و اعتقاد باطنى به تمام معارف اسلامى است.
منزل سوم، اسلام اکبر است و آن عبارت است از تسلیم در برابر تمام حقایق اسلام و اوامر و نواهى الهى.
منزل چهارم، ایمان اکبر است و آن عبارت از روح و معنى اسلام اکبر مى‏باشد که از مرتبه و اطاعت‏به مرتبه شوق و رضا و رغبت منتقل شود.
منزل پنجم، هجرت صغرى است، و آن انتقال از «دارالکفر» به «دارالاسلام‏» است مانند هجرت مسلمانان از مکه که در آن زمان کانون کفر بود به مدینه.
منزل ششم، هجرت کبرى است، و آن هجرت و دورى از اهل عصیان و گناه و از همنشینى با بدان و ظالمان و آلودگان است.
منزل هفتم، جهاد اکبر است، و آن عبارت از محاربه و ستیز با لشکر شیطان است‏با استمداد از لشکر رحمان که لشکر عقل است.
منزل هشتم، منزل فتح و ظفر بر جنود و لشکریان شیطان، و رهایى از سلطه آنان و خروج از عالم جهل و طبیعت است.
منزل نهم، اسلام اعظم، و آن عبارت از غلبه بر لشکر شهوت و آمال و آرزوهاى دور و دراز است که بعد از فتح و ظفر، عوامل بیدار کننده برون بر عوامل انحرافى درون پیروز مى‏شود و اینجاست که قلب، مرکز انوار الهى و افاضات ربانى مى‏گردد.
منزل دهم، ایمان اعظم است، و آن عبارت از مشاهده نیستى و فناى خود در برابر خداوند است، و مرحله دخول در عالم فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى است که در این هنگام حقیقت عبودیت و بندگى خدا ظاهر مى‏شود.
منزل یازدهم، هجرت عظمى است، و آن مهاجرت از وجود خود و به فراموشى سپردن آن، و سفر به عالم وجود مطلق، و توجه کامل به ذات پاک خداست که در جمله «وادخلى جنتى‏» خطاب به آن شده است.
منزل دوازدهم، جهاد اعظم است که بعد از هجرت از خویشتن، متوسل به ذات پاک خداوند مى‏شود تا تمام آثار خودبینى در او محو و نابود گردد و قدم در بساط توحید مطلق نهد.
بعد از پیمودن این عوالم دوازده‏گانه وارد عالم خلوص مى‏شود، و مصداق «بل احیاء عند ربهم یرزقون‏» مى‏گردد. (1)

چگونگى سیر و سلوک در این روش
در رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم بعد از ذکر عوالم و منازل بالا به چگونگى طى نمودن این راه پرمشقت و پرافتخار پرداخته و بیست و پنج دستور براى وصول به این مقاصد بالا و والا مى‏دهد که آنها را بطور فشرده در ذیل مى‏آوریم:
سالک الى الله و رهرو راه قرب به پروردگار براى وصول به این عوالم، بعد از آن که اصول دین را از طرق معتبر شناخت و به فروع احکام دینى و اسلامى کاملا آشنا شد، بار سفر مى‏بندد و به راه مى‏افتد و با انجام دستورهاى بیست و پنجگانه زیر به سوى مقصد همچنان پیش مى‏رود:
اول، ترک آداب و عادات و رسومى است که انسان را از پیمودن راه باز مى‏دارد و غرق در آلودگیها مى‏کند.
دوم، عزم قاطع بر پیمودن راه، که از هیچ چیز نترسد و با استمداد از لطف‏تردیدى به خود راه ندهد.
سوم، رفق و مدارا، و آن این که در آن واحد امور زیادى را بر خود تحمیل نکند مبادا دلسرد و متنفر شود، و از پیمودن راه بازماند.
چهارم، وفا، و آن عبارت از این است که نسبت‏به آنچه توبه کرده وفادار بماند و به آن باز نگردد، و نسبت‏به آنچه استاد راه مى‏گوید وفادار بماند.
پنجم، ثبات و دوام است، به این معنى که برنامه‏هایى را که انتخاب مى‏کند به صورت عادت مستمر در آید تا بازگشتى در آن صورت نگیرد.
ششم، مراقبت است، و آن عبارت از توجه به خویش در تمام احوال است که تخلفى صورت نگیرد.
هفتم، محاسبه است، که در حدیث «لیس منا من لم یحاسب نفسه کل یوم; کسى که همه روز به حساب خویش نرسد از ما نیست!» (2) به آن اشاره شده است.
هشتم، مؤاخذه است، منظور از مؤاخذه این است که هر گاه مرتکب خطایى شدبه خویشتن تنگ بگیرد و از این راه خود را مجازات کند.
نهم، مسارعت است، یعنى به مقتضاى امر «وسارعوا الى مغفرة من ربکم‏» (3) که در قرآن مجید آمده در مسیر حق شتاب کند، پیش از آن که شیطان مجال وسوسه یابد.
دهم، ارادت است، و آن عبارت از این است که باطن خود را چنان خالص کند که هیچ غشى در آن نباشد، و نسبت‏به صاحب شریعت و اوصیاى معصوم او کاملا عشق ورزد.
یازدهم، ادب است، یعنى نسبت‏به ساحت قدس خداوند و رسول‏اکرم صلى الله علیه و آله و جانشینان معصوم او شرط ادب نگاه دارد، و کمترین سخنى که نشانه اعتراض باشد بر زبان نراند، و در تعظیم این بزرگان بکوشد و حتى در بیان حاجت از الفاظى که نشانه امر و نهى است‏بپرهیزد.
دوازدهم، نیت است، و آن عبارت است از خالص ساختن قصد در این سیر و حرکت و جمیع اعمال از براى خداوند متعال.
سیزدهم، صمت است، به معنى خاموشى و حفظ زبان از سخنان زائد و اکتفا به مقدار لازم.
چهاردهم، جوع و کم خوردن، که از شروط مهمه پیمودن این راه است ولى نه تا آن حد که باعث ضعف و ناتوانى گردد.
پانزدهم، خلوت است، و آن عبارت است از کناره‏گیرى از اهل عصیان و طالبین دنیا و صاحبان عقول ناقصه; و به هنگام عبادات و توجه به اذکار، دور از ازدحام و غوغا بودن.
شانزدهم، سهر و شب بیدارى (مخصوصا بیدارى در آخر شب)، که در آیات و روایات اسلامى کرارا به آن اشاره شده است.
هفدهم، دوام طهارت، یعنى همیشه با وضو بودن است که نورانیت‏خاصى به باطن انسان مى‏دهد.
هیجدهم، تضرع به درگاه خداوند رب‏العزة است، که هر چه بیشتر بتواند اظهار خضوع در پیشگاه پروردگار کند.
نوزدهم، پرهیز از خواسته‏هاى نفس (هر چند مباح باشد) تا آنجا که در توان دارد.
بیستم، رازدارى و کتمان سر، که از مهمترین شرایط است، که اساتید این رشته به آن اصرار مى‏ورزیدند، و آن این که اعمال و برنامه‏هاى خویش را در این راه مکتوم دارد (تا کوچکترین تظاهر و ریا در آن حاصل نشود) و اگر مکاشفاتى از عوالم غیب براى او دست داد آن را نیز پنهان دارد و به این و آن بازگو نکند (تا گرفتار عجب و خودبینى نگردد).
بیست و یکم، داشتن مربى و استاد است، اعم از استاد عام که در کارهاى مربوط به سیر و سلوک با ارشاد او پیش مى‏رود و استاد خاص که آن رسول‏خدا صلى الله علیه و آله و امامان‏معصوم: مى‏باشد.
البته باید سالک توجه داشته باشد که این، مرحله بسیار دقیق و باریکى است; تا کسى را نیازماید و از صلاحیت علمى و دینى او آگاه نشود، در ارشادات به او تکیه نکند که گاه شیاطین در لباس استاد درآیند و گرگان ملبس به لباس چوپان شوند و سالک را از راه منحرف سازند.
مرحوم علامه طباطبایى در این زمینه مى‏گوید: که حتى به ظاهر شدن خارق عادت و اطلاع بر علوم پنهانى و اسرار نهان انسان، و عبور بر آب و آتش، و اطلاع بر مسائل مربوط به آینده و مانند آن نمى‏توان اطمینان کرد که صاحب چنین اعمالى مقام پیشرفته‏اى در سلوک راه حق دارد; زیرا، اینها همه در مرتبه مکاشفه روحیه حاصل مى‏شود، و از آنجا تا سرحد وصول و کمال، راه بسیار است.
بیست‏ودوم،«ورد» است، و آن‏عبارت است‏از ذکرهاى‏زبانى که‏راه را به‏روى‏سالک مى‏گشاید و او را براى گذشتن از گردنه‏هاى صعب‏العبور مسیر الى‏الله یارى مى‏دهد.
بیست و سوم، نفى خواطرات است، و آن عبارت است از تسخیر قلب خویشتن و حکومت‏بر آن، و تمرکز فکر به گونه‏اى که هیچ تصور و خاطره‏اى بر او وارد نشود مگر به اختیار و اذن آن; و به تعبیر دیگر، افکار پراکنده بى‏اختیار فکر او را به خود مشغول ندارد، و این یکى از کارهاى مشکل است.
بیست و چهارم، فکر است، و منظور از آن، آن است که سالک با اندیشه عمیق و فکر صحیح در آگاهى و معرفت‏بکوشد، و تمام تفکر او مربوط به صفات و اسماء الهى و تجلیات و افعال او بوده باشد.
بیست و پنجم، ذکر است، و منظور از آن، توجه قلبى است‏به ذات پاک پروردگار; نه ذکر با زبان که به آن ورد گفته مى‏شود; و به تعبیر دیگر، منظور این است که تمام نظر خویش را به جمال پروردگار متوجه سازد و از غیر او چشم بپوشد.
این بود خلاصه آنچه از سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم استفاده مى‏شود که علامه طباطبائى نیز همین روش را با مختصر تفاوتى - مطابق آنچه در رساله «لب‏اللباب‏» - آمده دنبال کرده است.
2- روش مرحوم ملکى تبریزى:
ایشان (مرحوم حاج میرزا جواد آقا تبریزى) که یکى از اساتید معروف سیر و سلوک محسوب مى‏شود، در رساله «لقاءالله‏» راهى را پیموده است که در جهاتى با آنچه در رساله منسوب به بحرالعلوم آوردیم متفاوت است.
نامبرده، نخست لقاءالله را عنوان مقصد اعلاى سیر و سلوک معرفى مى‏کند و از آیات مختلف قرآن بهره مى‏گیرد و شواهد زیادى از روایات براى آن مى‏آورد و صریحا به این اشاره مى‏کند که منظور از لقاءالله مشاهده با چشم نیست چرا که خداوند منزه از کیفیتى است که‏موجب رؤیت‏است; همچنین‏منظور از لقاءالله ملاقات‏ثواب و نعمت‏او در قیامت‏نیست، بلکه‏منظورنوعى‏«شهود»و ملاقات قلبى‏و روحى و مشاهده باچشم‏دل‏است.
سپس براى پیمودن این راه طولانى و پرفراز و نشیب، برنامه‏اى را پیشنهاد مى‏کند که در جهات زیر خلاصه مى‏شود:
1- تصمیم و نیت‏براى پیمودن این راه است
2- توبه صحیح از گذشته، توبه‏اى که در اعمال و اعماق انسان نفوذ کند و او را دگرگون سازد و آثار گناه را از جسم و جان و روح او بشوید.
3- برگرفتن توشه راه است; و براى آن چند برنامه ذکر کرده است:
الف - در صبح، مشارطه (با خود شرط کند که جز راه حق نپوید); در روز، مراقبه (توجه به این که از راه منحرف نگردد); در شامگاهان، محاسبه (توجه به این که در روز گذشته چه انجام داده است).
ب - توجه به اوراد و اذکار و توجه به وظائف بیدارى و هنگام خواب.
ج - توجه به نماز شب و خلوت با خداوند و شب‏زنده‏دارى و ریاضت در مساله خواب و خوراک که از حد لازم تجاوز نکند.
4- بهره‏گیرى از تازیانه سلوک، و آن عبارت است از مؤاخذه کردن خویشتن به خاطر توجه به دنیا و قصور و کوتاهى در برابر حق، و پوزش خواستن از پروردگار و سرزنش خویشتن به خاطر بى‏وفائیها و اطاعت از شیطان در حضور پروردگار، و سعى و تلاش در طریق اخلاص.
5- در آستانه تحول، و در این مرحله باید قبل از هر چیز، به پایان زندگى و مرگ بیندیشد که فکر مرگ براى سوزاندن حب دنیا و اصلاح بیشتر صفات زشت داروى مؤثرى است. (سپس به عظمت پروردگار و اسماء و صفات او بیندیشد و به یاد اولیاء حق باشد و بکوشد خود را به صفات آنان نزدیک سازد.)
6- در آستانه سر منزل مقصود، در این بخش اشاره به این معنى مى‏کند که انسان داراى سه عالم است:
1- عالم حس و طبیعت
2- عالم خیال و مثال
3- عالم عقل و حقیقت.
عالم حس و طبیعت‏یکپارچه ظلمت است و تا از آن نگذرد به عالم مثال که عبارت از عالمى است که حقایق آن داراى صورتند و عارى از ماده نمى‏رسد.
و تا از عالم مثال نگذرد به عالم عقل نمى‏رسد; و منظور از عالم عقل، عالمى است که حقیقت و نفس انسان در آن عالم، نه ماده دارد و نه صورت; و هنگامى که به عالم عقل رسید و نفس خویش را خالى از ماده و صورت شناخت، به معرفت پروردگار دست مى‏یابد; و مصداق «من عرف نفسه فقد عرف ربه‏» (4) مى‏شود. (5)
3- روش دیگر
در رساله «لقاءالله‏» عالم و محقق بزرگوار، آقاى مصطفوى، برنامه دیگرى براى این سیر و سلوک الهى ذکر شده است.
در این رساله که رساله جامع و پربار و متکى به آیات و اخبار است، نخست اشاره به آیات مربوط به لقاءالله مى‏کند و بعد از آن که این لقاء و ملاقات را به معنى ملاقات معنوى و روحانى تفسیر مى‏نماید، در شرح آن مى‏افزاید که براى رسیدن به سر منزل مقصود باید انسان حدود برانگیخته شده از جهان ماده و حد زمان و مکان و حتى حدود ذاتى که در همه ممکنات موجود است درهم بشکند و غرق و فناى عالم لاهوت گردد و به لقاى پروردگار نائل آید و مخاطب «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى; تو اى روح آرام یافته! به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، سپس در سلک بندگانم در آى و در بهشتم وارد شو!» (6)
سپس براى رسیدن به این سرمنزل بزرگ و بى‏مانند طى پنج مرحله را پیشنهاد مى‏کند:
مرحله اول: تکمیل و تقویت اعتقادات و توجه خاص به اصول دین.
مرحله دوم: توبه و بازگشت‏به اعمال صالح و پرهیز از گناهان و انجام واجبات است.
مرحله سوم: مهیا و آماده شدن براى پاکسازى نفس از رذائل و آراستن آن با فضائل اخلاق است.
مرحله چهارم: محو انانیت و حصول فنا در برابر عظمت‏حق است.
در این مرحله که تعلق زندگى مادى برطرف شده و تعلقات به اموال و اولاد و لذات، مشتهیات مادى و خیالى تغییر کرده و به تعلق روحانى و معنوى مبدل شده، تنها چیزى که باقى مانده تعلق به نفس خویش است و این تعلق به اندازه‏اى ریشه‏دار و محکم است که گوئى از شدت ظهور خفا پیدا کرده است; ولى یک نکته باقى است و آن این که سالک در تمام این مراحل مقصودش رسیدن به لقاى او، به پروردگار، بوده; یعنى، در واقع و در باطن هر کارى کرده براى خود کرده است.
به تعبیر دیگر، او مى‏خواسته به مقامات والا نائل گردد و از مقربین درگاه خدا باشد و به کمالات روحانى و معنوى برسد; پس در همه جا سخن از خود او بوده نه از هدف، به دلیل این که هرگاه به چنین مقامى واصل مى‏شد نهایت‏سرور و خوشحالى پیدا مى‏کرد ولى اگر دیگرى براى او این مقامات پیدا مى‏شد حداقل تا این حد خوشحال نبود. اینجا است که باید من و توجه به خود بر طرف گردد و محبوب و مورد علاقه سالک جلوه و ظهور خدا باشد نه مقید به خود او; به تعبیر آشکارتر، «من‏» باید حذف شود و این حجاب که بزرگترین مانع و سد راه حق و آخرین حجاب سالک براى وصول به لقاءالله است، بر طرف گردد.
براى از میان بردن این حجاب چندین راه است:
1- راه توجه قلبى به خداوند و توحید ذاتى و صفاتى و افعالى و از این طریق مى‏فهمد که غیر او در برابر او هیچ و پوچ است.
2- تفکر و استدلال براى مبارزه با انانیت و حجاب نفس، به این معنى که خدا را وجودى نامحدود و ازلى و ابدى وحى مطلق مى‏بیند و خود را وجودى از هر نظر محدود و در منتهاى عجز و ضعف و فقر و سراپا نیاز که یک لحظه بى وجود او نمى‏تواند باقى بماند.
3- معالجه با اضداد و آن این که در هر مورد بجاى «من‏» توجه به خدا و بندگان صالح خداوند باشد و خود را در حضور دائم در پیشگاه حق ببیند.
مرحله پنجم: در این مرحله سالک به صورت یک انسان ملکوتى در آمده و داخل در جبروت مى‏شود!
منظور از ورود در مرحله جبروت آن است که انسان به خاطر کمال صفا و خلوص و محو در نور الهى، نفوذ و سلطه پیدا مى‏کند و براى فعالیت و انجام وظائف الهى و ارشاد خلق و امر به معروف و نهى از منکر از روى معرفت کامل قدم برمى‏دارد.
به تعبیر دیگر، تا حد زیادى از فکر خود فارغ گشته و به تمام مسائل و وظائف و احکام و آداب شرع و سیر و سلوک اطلاع پیدا کرده و در مقام تشخیص درد و درمان، همچون طبیبى حاذق و ماهر گشته است. (7)
نکته قابل توجه این که ایشان در همه جا از آیات و روایات اسلامى به عنوان گواه و شاهد مطالب خویش استفاده کرده‏اند.
خلاصه و جمع‏بندى مکتبهاى سیر و سلوک
از آنچه علماى سیر و سلوک و رهروان این راه (البته آنهایى که در طریق شریعت و مسیر اسلام و اهل‏بیت گام برمى‏داشتند نه التقاطیهاى صوفى مآب) بر مى‏آید و نمونه‏هائى از آنها در بالا آمد، اصول مشترک زیر استفاده مى‏شود:
1- هدف اصلى لقاءالله و شهود ذات پاک پروردگار با چشم دل و حضور روحانى و معنوى در محضر اوست.
2- براى رسیدن به این مقصد، نخستین گام توبه از همه گناهان و شستن رذائل اخلاقى و آراسته شدن به فضائل اخلاقى است.
3- در این راه باید آداب چهارگانه مشارطه و مراقبه و محاسبه و معاقبه را فراموش نکند; یعنى، صبحگاهان با خود شرط کند که گرد گناه و خلاف رضاى حق نگردد و در تمام مدت روز مراقب نفس سرکش باشد و شامگاهان و هنگام خواب به محاسبه بنشیند و اگر خلافى از او سرزده بود خود را به‏وسیله ترک انواع لذائذ مجازات و عقوبت کند.
4- مبارزه با هواى نفس که بزرگترین سد این راه است از واجب‏ترین واجبات مى‏باشد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک

دانلودمقاله بررسی سیر تکاملی هنر فلزکاری در ایران ،

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله بررسی سیر تکاملی هنر فلزکاری در ایران ، دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


چکیده
در این مقاله که سیر تکاملی هنر فلزکاری را از حدود 5 هزار سال پیش از میلاد تا برپائی سلسله هخامنشیان بررسی می کند به شرح این قضیه پرداخته شده که چگونه شد که بشر فلز را شناخت و آن را به کار گرفت و در کدام قسمت جهان ابتدا فلزات را مورد بهره برداری قرار داده اند. از آنجایی که در این مقاله فلز کاری بیشتر از لحاظ هنری بررسی شده فلزاتی مورد بررسی قرار گرفته اند که جنبه هنر کاربردی آنها بیشتر بوده است. در ابتدای بررسی هر فلز (عنصر فلز) توضیحی از خود آن فلز از کتاب 89 فرهنگ بزرگ متالوژی و مواد ارائه شده که در ابتدا شناختی راجه به شکل ظاهری و خواص هر فلز را در اختیار خواننده قرار می دهد. با مطالعه چهار کتاب معتبر فلز کاری که در ایران موجود می باشد و همچنین مطالعه چند سایت اینترنتی با تاریخ ها و مطالب ضدو نقیضی که حتی در خود یک کتاب هم بسیار دیده می شد مواجه شدم و سعی کردم اطلاعاتی را در این مقاله بیاورم که قابل استدلال باشد و امکان پذیر است که آنها را با مطالب و تاریخهایی که در کتابهای دیگر است ، استدلال کرد.
کلید واژه ها : قدمت، محققین، فلز، استخراج، اشیاء.

 

مقدمه
صنایع دستی ایران خصوصاً هنر فلز کاری در زمان گذشته سر آمد تمام جهان بوده است.
بشر که ابتدا وسایل مورد نیاز خود را از خاکی که کاملاً راحت در اختیارش بود تهیه می کرد کم کم متوجه فلزاتی شد که در طبیعت بارنگهای زیبا، متفاوت و درخشان جلب توجه می کردند این مردم توانستند با سخت کوشی و روح آفرینشگری خود آثاری جاودان بر جای بگذارند. آثاری که تمدن و هنر خاص ایرانی را نشان می دهد و توانست بر فرهنگ و تمدن جهان نیز تأثیر بگذارد.

 

« پیشینه تحقیق »
در کتاب هفت هزار سال هنر فلزکاری ایران نوشته آقای محمد تقی احسانی، هنر فلز کاری ایران از ابتدای پیدایش تا استیلای مغولان بررسی شده است. در قسمت قبل از حکومت هخامنشیان که موضوع مقاله من است مقدار زیادی از مطالب به نوع اشیاء کشف شده و شکل تزئینات آن پرداخته شده است. در کتاب صنایع دستی کهن ایران نوشته آقای هانس ای . وولف در قسمت فلز کاری به بررسی تمام شاخه های فلز کاری مانند ورشو سازی، سماور سازی و ... پرداخته شده و آن قسمت که راجع به تاریخچه فلز کاری و فلزهای مختلف است بسیاری از مطالب را بررسی جایگاه معادن فلزات در ایران تشکیل داده است.
در کتاب سیر تکاملی آهن و فولاد در ایران و جهان نوشته آقای ناصر توحیدی فلزکاری از بعد صنعتی بررسی شده و در ضمن بررسی آهن و فولاد مطالبی نیز راجع به هنر فلزکاری ایران باستان آمده است. در مجله هنر و مردم شماره های 126و127 که در سال 1352 منتشر شده پیشرفت هنر فلز کاری در هزاره سوم قبل از میلاد در حاشیه دشت لوت و خبیض بررسی شده است و اشیایی را که در آنجا یافت شده به صورت کاملاً دقیق از نظر شکل کلی و تزئینات بررسی کرده است.
و اما من در مقاله خودم که راجع به سیر تکاملی هنر فلز کاری در ایران از پیدایش اولین فلز تا بر پایی حکومت هخامنشی است، سعی کرده ام که به طور کامل سیر تکاملی هنر فلزکاری را بررسی کنم و خود را درگیر حواشی و بررسی نقوش یک شیء و جزئیات ننمایم. در این مقاله 3 فلز مس، طلا و نقره و آلیاژ مفرغ را که بیشتر استفاده و کاربرد آنها جنبه تزئینی و کاربردی داشته اند نه مصرف صنعتی و فلز آهن را که در عین حال که مصرف صنعتی داشته ولی از لحاظ زیبایی هم به آن پرداخته شده بررسی کرده ام. همچنین سعی کرده ام که اطلاعاتی را جع به شکل ظاهری فلزها از لحاظ رنگ در طبیعت هم در اختیار خواننده قرار دهم. با توجه به ضد و نقیض گویایی هایی که در کتاب های هنری وجود دارد مطالبی را جمع آوری و ثبت کردم که قابل استدلال بوده اند.

 


«جغرافیای ایران باستان»
بر اساس مدارک با ستانشناسی، در حدود 15 هزار سال قبل، فلات ایران یک دوره نیمه خشک را پشت سر گذرانده که این تغییر آب و هوا و خشکی، در شرایط انسانی این فلات تاثیر گذاشته است، در این دوره ساکنین این فلات، غارنشین بوده اند و از طریق شکار غذای خود را از دامنه های شمالی البرز، رودهن آبعلی، دره های جاجرود، شمال شرقی شوشتر و کوههای بختیاری تهیه می کرده اند. در هزاره پنجم قبل از میلاد ساکنان فلات ایران علاوه بر غارها و مناطق کوهستانی در نواحی جلگه ای، دشتی و تپه ای نیز زندگی می کرده اند. در هزاره پنجم قبل از میلاد در ادامه دوران نیمه خشک در سواحل شمالی و غربی دریاچه ها که به علت رسوبات رودخانه ها حاصلخیز بودند، کم کم مراتع وسیعی ایجاد شد و در پی آن حیوانات نواحی کوهستانی به این مناطق کوچ کردند و شکارچیان نیز به دنبال حیوانات حرکت به سوی دشتها را آغاز کردند. بنابه گفته محققین از این زمان، نخستین تمدنها در داخل فلات ایران به وجود آمدند تصویر (1).
هر چند که در تمام ایران تحقیقات باستان شناسی انجام نشده ولی کاوشهای انجام شده در مناطقی مثل سیلک کاشان، اطراف قم، ری، ساوه تپه حصار دامغان نشان می دهد که از ظروف سفالی ناموزون و دودزده و همچنین از ظروف مسی چکش خورده استفاده می شده . نقشه ایران باستان در تصویر(2) و (3) دیده می شود و مناطقی که در آن فلز کاری بوده است با علامت × مشخص شده اند.
« در هزاره چهارم قبل از میلاد به ساخت آجرهای صاف و مستطیل شکل با خاک نرم و تزئین خانه ها با رنگهای قرمز و سفید و نصب دروپنجره کوچک و کوتاه منتهی می گردد. در این دوره انسان از مس چکش خورده استفاده می کرده و در برخی از نقاط از جمله شهر سوخته اشیاء و سنگهای قیمتی را می شناخته و با همسایگان خود مبادلات تجاری نیز داشته. » (1)

 

«تاریخچه فلز کاری در ایران و جهان»
قدیمی ترین آثار هنری که انسان خلق کرده است در منطقه حاصلخیزی از خاورمیانه که از شمال کرانه های دریای مدیترانه و کوههای آناتولی و از جنوب، رودهای دجله و فرات را در بر می گیرد، شناخته شده است. در این منطقه حاصلخیز آثار انسانها در دوران مس قدیم و دوران مفرغ از زیر خروارها خاک پیدا شده است. اولین نشانه های بکار گیری مس خالص برای ساختن وسایل و ابزار صنعتی که به روش چکش کاری سرد شکل گرفته در آناتولی در مجاروت معادن غنی مس یافته شده است. در دروان باستان مس در اروپا بیشتر برای تولید مفرغ جهت ساختن ناقوش کلیسا ها و زینت آلات و مسکوکات به کار می رفته است.
در قرون وسطی مس بیشتر برای تولید مفرغ استفاده می شده است. در مورد کشف مس برای اولین بار در بین باستان شناسان اختلاف نظر وجود دارد. مثلاً به گفته لوکاس ، مس برای اولین بار به دلیل وجود معادن به وسیله مصریان کشف شده است. آثار زیادی در مصر پیدا شده است که متعلق به دوران باستان می باشد. در تصویر (4) یک اثر هنری مسی دیده می شود که مربوط به 3100 پیش از میلاد است ولی مشخص نشده که این کار از طریق چکش کاری مس ساخته شده یا بر اثر ریخته گری و ذوب آن.
گرچه برخی از محققین معتقدند که در میان فلزات اولین بار ذرات براق طلا توجه مردم را به خود جلب کرد ولی در این زمینه اشیای طلایی پیدا نشده که ثابت کند طلا قبل از مس به کار گرفته شد از طرفی چون مس در طبیعت به وفوریافت می شود و از طرفی دیگر چون در درجه حرارت محیط، قابلیت چکش کاری مناسبی دارد به همین دلیل بشر برای اولین بار مس را مورد استفاده قرار داد. تاریخ ساخت اولین اشیاء مسی که در اثر چکش کاری مس سرد ساخته می شده اند در جهان نا مشخص است.
احداث کوره های سفالپزی برای تامین درجه حرارت بالا، از نیمه دوم هزاره 5 پیش از میلاد که از جمله در جعفر آباد آغاز شد مقدمه ای شد برای احداث کوره های مناسب برای تولید فلزات. به این ترتیب با توجه به تجربه ای که بشر از پختن ظروف سفالی به دست آورد موفق شد فلزات و در درجه اول مس را در ظروفی از جنس سفال ذوب کند و به روشهایی ابتدایی و سایل مورد نیاز خود را بسازد.
مدارک باستان شناسی این مطلب را تایید می کنند، که شمال و مرکز ایران از قدیمی ترین و ابتدایی ترین مراکز صنایع فلز کاری بوده است ایران جزو اولین کشورهای تولید کننده و مصرف کننده وسایل مسی بوده است. که ابتدا این واضح است که بشر در مکانی می توانست فلز را بشناسد و آن را بکارگیرد که در آن منابع فلزات وجود داشته باشد. و ایران به طور طبیعی ذخایر بزرگی از کانیها را دارا می باشد. ایران دارای منابع سوخت فراوانی در کوه های البرز، حاشیه کویر و در انارک، در نزدیکی کرمان ، جیرفت و اهر می باشد البته این نکته قابل ذکر است که تمدن های مصر، بابل، هند و جیحون نتوانسته اند خود را در ردیف اولین فلز کاران جهان باشند. حفاریهایی که در این مکان ها انجام شده است نشان داده که فلز کاری در این کشورها نسبتاً دیر شروع شده است در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد مس را با گداختن از کانی جدا می کردند و بعد به شکلی که می خواستند در می آوردند. ابزار مسی که از این زمان بدست آمده مقادیر مختلفی از طلا و نقره ، سرب، آنتیموان، آهن، نیکل و قلع را دارا می باشند که می توان چنین نتیجه گرفت که صنعتگران آن زمان برای بدست آوردن مس سنگهای فلزی مختلف را آزمایش می کرده اند و بدین گونه به طور اتفاقی آلیاژهای مس را تولید کرده اند.
« در دوران باستان ابتدایی ترین وسایل مسی از طریق ریخته گری به این نحو ساخته می شده که مس را پس از ذوب بر روی ماسه های مسطح، می ریخته اند و پس از انجماد، به روش چکش کاری سرد، به شکل مطلوب در می آورده اند. با پیشرفت دانش و تجربه انسان قالبها به ترتیب از ماسه، سنگ و سفال ساخته می شده اند»(2). در تصویر 5 طرح قالبهایی دیده می شود که از سنگ ساخته شده و برای ریختن سرنیزه درست شده است متعلق به 2000 سال پیش از میلاد است.نزدیک بودن معادن سنگ قلع در شمال ایران در کوه سهند و در رشته کوه های قره داغ به معادن مس و همچنین وجود معادن قلع در نزدیکی معادن مس انارک و اصفهان و 35 کیلومتری باختر مشهد در رباط الوک بند فهم این مطلب را آسان می کند که چگونه بشر آن زمان آلیاژ مفرغ را به طور تصادفی در اختیار داشت. به تدریج که آلیاژهای مفرغ بر پایه مس شناخته شد، ابزار و ظروف و آثار هنری از مفرغ ساخته می شد. نمونه ابزارهای مسی که از 2500 ق م به بعد بدست آمد نشان می دهد که مقدار قلعی که در این درواقع مفرغ ها وجود داشته 5 درصد بوده که این مقدار به مدت 1000 سال ثابت بوده و بعد از آن به 10 درصد رسیده که این قضیه را ثابت می کند که در آن زمان قلع و مس را به طور جداگانه ذوب می کردند و به این ترتیب آلیاژ دقیقی را بدست می آوردند. در 2000 سال پیش از میلاد مصرف مفرغ رواج پیدا کرده بود که برای ساخت آن ها از قالبهایی از سنگهای نرم استفاده می شد، بدین ترتیب که نیمی از در دوران باستان ابتدایی ترین وسایل مسی از طریق ریخته گری به این نحو ساخته می شده که مس را پس از ذوب بر روی ماسه های مسطح، می ریخته اند و پس از انجماد به روش چکش کاری سرد، به شکل مطلوب در می آورده اند. با پیشرفت دانش و تجربه انسان قالبها به ترتیب از ماسه، سنگ و سفال ساخته می شده اند و (2) در تصویر 5 قالبهایی دیده می شود که از سنگ ساخته شده و برای ریختن سرنیزه درست شده است. متعلق به 2000 سال پیش از میلاد است.
مس
« Cu . فلزی است به رنگ عنابی روشن میخکی، بسیار نرم، با قابلیت هدایت حرارتی الکتریکی خوب. مس و طلا دو فلز منحصراً رنگی هستند. مس ، یکی از چند فلز اصلی محدودی است که به شکل خالص و به مقدار زیاد در طبیعت یافت می شود و مانند طلا از اولین فلزاتی است که بشر آنرا شناخته است (...) کلیه عملیات سرد کاری، مس را سخت و استحکام کششی آن را افزیاش و در عین حال، نرمی آنرا کاهش و قابلیت هدایت آن چند درصدی کم می شود. تا بکاری، نرمی آنرا تجدید و امکان سرد کاری بیشتری را به وجود می آورد. مس با قلع، سری آلیاژهای مفرغ (Bronze) را تشکیل می دهد.» (3)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 22   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی سیر تکاملی هنر فلزکاری در ایران ،

تحقیق در مورد ظهور و سیر معنا و حقیقت اسلام در ایران

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد ظهور و سیر معنا و حقیقت اسلام در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ظهور و سیر معنا و حقیقت اسلام در ایران


تحقیق در مورد ظهور و سیر معنا و حقیقت اسلام در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه12

 

فهرست مطالب

 

عنوان

صفحه

پیشگفتار

 

فصل اول عرفان اسلامی ایرانی

 

فصل اول  - مبانی عرفانی نگارگری ایران

 

کلیتی راجع به نقاشی ایرانی

 

دنیای خاص نقاشی ایرانی

 

قوه خیال و عالم مثال

 

رنگ و نور

 

قدر و قالب

 

نگارها و کتابت

 

فصل دوم گرافیک تاریخچه پوستر اسلامی

 

فصل سوم نتیجه گیری

 

منابع

 

فصل چهارم گزارش کار عملی

 

 

 

 

پیشگفتار

خدای را سپاس، آدمی را آفرید و روح خود را در او دمیده و تمام اسماء را بر او آموخت و بر فرشتگان امر شد که بر او سجده کنند که خداوند از چیزی در مورد آدم آگاهی دارد که آنها از آنها بی خبرند.

حضرت مولانا در این باره می فرماید:

بار دیگر از ملک پران شوم               آنچه در وهم ناید آن شوم

این تفکر تفکری است عرفانی، اسلامی که اثرات آن را در هنرهای اسلامی ایران به خصوص نگارگری ایرانی می بینیم و به قول بزرگی اگر می خواهی هنر یک ملت یا قوم را بفهمی اول در مورد جهان بینی آن قوم یا ملت بررسی کن که اعتقادات و باورها هنر را می سازند این تفکر همیشه برای من جذابیت داشته و مرا بر آن داشت که بدنبال بررسی مبانی عرفانی نگارگری ایران بروم که امروزه به نام مبانی هنرهای تجسمی مطرح می شود که زیر بنای اصلی هنر به خصوص گرافیک را تشکیل می دهد. با بررسی این مبانی به دنبال راهی برای ایجاد سبک جدید اما اسلامی و ایرانی می گشتم تا بتوانم پیام نیایش عرفانی را در قالب پوستر انتقال دهم. این گونه پوستر شامل پوسترهای فرهنگی واجتماعی می شود که در این نوع پوسترها جای دخل و تصرف بیشتری را برای گرافیست ها دارد.

اللهم ثبتا علی النور و احشرنا مع النور

 

عرفان اسلامی ایرانی

تحقیق دربارة عرفان و تصوف ایران، همچون تحقیق درباره سیر تحولات تاریخی یک فرقه مذهبی اسلامی نیست. بلکه تحقیق درباره ظهور و سیر معنا و حقیقت اسلام در ایران است. لذا جستجو برای یافتن سرچشمه های دیگر برای تصوف در ایران، به غیر از سرچشمه زلال اسلام، کاری عبث است. به نظر مشایخ صوفیه اگر اسلام را بر اساس حدیث نبوی به داشتن سه جنبه شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کنیم و شریعت را همان احکام و قوانین شرع اسلام، و طریقت را حیات معنوی و جنبه باطنی اسلام و حقیقت را همان مقصد الهی همة مالکان و مومان و ساحت قدس بدانیم؛ تصوف عنوانی است که همین جنبه طریقی در اسلام یافته است و لذا منشأش خود اسلام و قرآن کریم است. [1].

از ابوسعید ابوالخیر نقل است که تصوف دو چیز است، یک سو نگریستن و یکسان زیستن و گفت این تصوف غرتیست در دلف و توانگریست در درویشی، و خ


[1] - منبع: عرفان ، اسلام، ایران به اهتمام : شهرام پازوکی انتشارات حقیقت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ظهور و سیر معنا و حقیقت اسلام در ایران

دانلود مقاله سیر فلسفه در ایران

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله سیر فلسفه در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

"از قدیمی ترین ادوار تاریخی،در ایران،فلسفه به معنی دیدی درباره ی جهان هستی و آغاز و انجام موجودات وجود داشته است.هر چند که در دوره قبل از اسلام نظرات فلسفی از تفکرات دینی جدا نبوده است ."
تاریخ فلسفهی ایران شامل دو دوره است :دوره قبل از اسلام و دوره اسلامی.
دوره اول :فلسفه ایران دوره قبل از اسلام:فلسفه های این دوره عبارتند از :فلسفه زرتشت یا آئین مزدیسنا،آئین مهر و فلسفه مانی مزدک.
1.آئین مزدیسنا یا فلسفه زرتشت:نامبردارترین متفکر ایران باستان زردشت یا زرتشت است.برخی از محققان وی را موجودی افسانه ای انگاشته اند و بعضی او را تا مرتبه خدائی بالا برده اند. قول مشهور آنست که وی حدود اواسط قرن هفتم یا ششم پیش از میلاد دیده به جهان گشوده است.کتاب مقدس زردشت "اوستا"نام دارد که کتاب دینی زردشتیان است.
مقارن ظهور زردشت ایرانیان به دو گروه متخاصم و با دو جهان بینی مخالف در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. "اقبالف لاهوری "متفکر و شاعر پاکستانی در این باره نوشته است:در پرتو ناچیز خاورشناسی کنونی،ایرانیان باستان را می بینم که به هنگام ظهور زردشت به دو جناح بخش شده اند:پیروان نیروها ی خوب خودی و هواداران نیروها ی بد بیگانه،
1.در این زمان آریائیان ایران ،دست از خانه به دوشی برداشته و زندگی کشاورزی آغاز کرده بودند.اقوامی که هنوز خانه به دوش بودند به آنها حمله می کردند و دست به چپاول میزدند.از جمله نتیجه های این ستیزه تقسیم خدایان به دو بخش –دواها(دیوها) و اهوراها-بود دیوها خدای متجاوزان به شمار می آمدند و اهوراها خدای آریائیان ایرانی.
زردشت نیز پا در میدان این پیکار مینهد و با شور اخلاقی خود ،پرستش دیوان بیگانه را منسوخ می کند و شعائر دشوار کاهنان مغ را از رواج می اندازد ."
فلسفه زردشت:اصول فلسفه زردشت به قرار زیر است:
1.اهرامزدا و اهریمن (نور و ظلمت)زردشت ارواح نیک مورد پرستش گذشتگان را وحدت بخشید و آنرا اهورامزدا(خدای نور و نیکی ها)نام نهاد.
2.یکتاپرستی:برخی از محققان زردشت را دوگانه پرست خوانده اند و برخی یکتا پرست(موحد).آنان که اعتقاد به یکتا پرستی زردشت دارند معتقدند که وی در اصل بنیادی،یعنی اهرامزدا و اهریمن را وجود دوگانه یک وجود ازلی (خدای یکتا)می داند.بنابراین زردشت از نظر دینی یکتاپرست است و از نظر فلسفی دو گرا.
3.جهان شناسی و اخلاق: به نظر زردشت واقعیت ها دو بخش اند:هستی(نور)و نیستی ( ظلمت) .هستی ها یا مجموعه آفریده های خوب از خدای خوبیها،یعنی اهورامزدا سر چشمه گرفته اند و نیستی ها ویا مجموعه آفریده های بد از روح بد پسند اهریمن بد کنش زاده شده اند. جهان میدان نزاع و کشاکش نیروهای خوب و بد (نیروهای اهورائی و اهریمنی )است.سرانجام این ستیزه شکست نیروهای بد از نیروهای خوب و پیروزی اهورامزدا بر اهریمن خیره سر خواهد بود.وظیفه انسان در این نزاع آنست که جانب نیکی را بگیرد و علیه بدی به پیکار برخیزد.به نظر زردشت راه راستین زیستن و برتری قانوناخلاقی همین است.گرایش به نیکی و احتراز از بدی.
1.مغ:مغان در اصل قبیله ای از قوم عاد بودند که مقام روحانیت منحصرا به آنها تعلق داشت آنگاه که آئین زردشت بر نواحی غرب و جنوب ایران،یعنی ما و پارس مستولی شد،مغان پیشوایان دیانت جدید شدند.در کتاب "اوستا"نام طبقه روحانی را به همان عنوان قدیمی که داشته اند یعنی آترون(athravan )می بینیم اما در عهد اشکانیان و ساسانیان معمولااین ظایفه را مغان می خواندند.
4.سرنوشت انسان:روح و نهاد انسان آفریده ی خداست .اگر آدمی با پلیدیها به پیکار برخیزد و با سپاه اهریمن بجنگد بر زندگی جاویدان دست می یابد و به "اصل روشنایی"میپیوندد و اگر به بدی ها روی آورد اسیر ظلمت ابدی تیره بختی همیشگی خواهد شد.
5.کشاورزی و تقدس عناصر چهار گانه:چون کشاورزی اساس زندگی مادی آریائیان بود ،زردشت کشاورزی و آب وزمین(خاک)را مقدس شمرد.و بهترین جای زمین را برای جلوگیری از آلودگی خاک بود که زردشت به پیروان خود دستور داد جسد مرده را در خاک نهند و آن را در بنایی استوانه ای شکل بدون سقف(دخمه)قرار دهند تا طعمه لاشخوران گردد . "همچنین زردشت آتش را به عنوان مقدس ترین عناصر گرامی شمرد. به نظر وی آتش نشان هستی نورانی اهورامزدا (خدای متعال)است.بنابراین باید آنرا پیوسته در آتشکده ها "فروزان نگه داشت و از آلودگی آن جلوگیری کرد.
2.آئین مهر (میترائیزم):مهر پرستی وجهی از آئین زردشت به شمار میآید.مهرپرستان،مهر(خورشید)را خدای" نور"می دانستند و مورد پرستش قرار می دادند. آنها روح انسانی را بخشی از وجود خدا می پنداشتند و برای پیوستن روح به خدا آداب و عباداتی خاص انجام می دادند از جمله آداب مذهبی آنها قربانی کردن گاو بود.
آئین مهر پرستی از قرن اول یا دوم میلادی در امپراتوری روم شرقی رواج یافت کلیسای مسیحی با آن به مبارزه بر خاست و در قرن پنجم آنرا نابود کرد.
3.آئین مانی:مانی اوایل قرن سوم میلادی (215یا216)در سرزمین قدیمی بابل متولد شدو به سال 276میلادی به دستور شاپور ساسانی مصلوب گردید.پدر و مادر
1.آئین مهر هم بر آئین مسیح تاثیر گذاشت .هم بر فرهنگ ایران.آگاهی ما از این آئین به علت از میان رفتن استاد مربوط به آن-اندک است.برای مطالعه در باب آئین مهر غیر از کتب تاریخ ادیان،خواندن کتاب "جستار درباره مهر و ناهید"تالیف مجمد مقدم چاپ مرکز مطالعه فرهنگ ها ،سودمند است.
وی ایرانی بودند .مانی ابتدا مسیحی بود سپس عقاید زردشت را مطالعه کرد و تصمیم به اصلاح آن گرفت.به هند رفت و با فلسفه بودا آشنا شد و سر انجام آئین،یا فلسفه ای عرضه کرد که آمیخته ای از اندیشه های زردشتی،بابلی،بودایی و مسیحی بود.کتاب مذهبی مانی "ارتنگ یا ارژنگ"نام داشت که پیامبر خوش ذوق ایرانی آنرا با نقاشی های زیبا آراسته بود .
فلسفه مانی:اصول فلسفه مانی را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1.نور و ظلمت:اشیا مرکب از دو اصل جاویدانند:نور و ظلمت. نور ،اصل"نرینه جاویدانند و همیشه بوده اند.
2.شیطان،منشا فعالیت عالم:شیطان ،نخستین زاده ظلمت است و منشا فعالیت عالم به شمار می رود این موجود پلید از لحظه ای که زاده شد و به خطه شکوهمند پادشاه"نور"حمله ور گردید.پادشاه نور برای مقابله با او "انسان نخستین"را آفرید.انسان نخستین پس از ستیزه ای فرساینده شکست و شیطان ،عناصر نور رابه ظلمت آمیخت.پادشاه نور به قصد نجات ذرات نور جهان را پدید آورد.بدین گونه مانی نخستین حکیمی بود که جهان را معلول فعالیت شیطان و اساسا بد دانست.
3.راه رستگاری:برای رستگاری باید روشنی را از تاریکی جدا کرد.بدین معنی که فساد و بدی را که مربوط به تاریکی هستند،از خود دور کرد و از لذات دنیوی مانند خوردن گوشت و شراب و جمع مال و خصوصا ازدواج و تولید مثل خودداری ورزید پیروان مانی دو گروه بودند:برگزیدگان و شنوندگان.برگزیدگان مردمی نیکوکار بودند که تن به ازدواج نمی دادند و گوشت(بجز گوشت ماهی)و شراب نمی خوردند و شنوندگان کسانی بودند که زندگی معمولی داشتند ولی می بایست از مال پرستی و دروغ گویی بپرهیزند.
4.مزدک و فلسفه او :مزدک و فیلسوف جامعه گرایی و مردم گرایی ایران باستان در عصر انوشیروان ساسانی(قرن ششم میلادی)زاده شد.مزدک همانند مانی اشیا را معلول
1.این نظر شبیه عقیده چینیان است در باب آفرینش
آمیزش دو اصل مستقل و جاویدان می دانست اصل شید(روشنایی)و اصل تار(تاریکی ). اما بر خلاف مانی معتقد بود که آمیزش و جدایی دخالتی نمی تواند داشته باشد ."ممتازترین جنبه فلسفه مزدک،مردم گرایی اوست.مزدک می گفت که همه افرادانسان برابرند ولی دیوان بد خواه که می خواهند جهان خدایی را صحنه بی نوایی بی پایان گردانند،یا جعل مفهوم مالکیت انفرادی ،مردم را با یکدیگر بیگانه و دشمن می سازند."با این اندیشه بود که مزدک مرام اشتراکی را پیشنهاد کرد و سر مایه داری را محکوم ساخت."مزدک و پیروان وی به تحریک موبدان زردشتی و به امر انوشیروان نابود شدند.
دوره دوم:دوره ی اسلامی فلسفه ایران :بعد از آنکه مردم ایران به آئین اسلام گرویدند و فرهنگ اسلامی در این دیار مستقر شد،در پرتو قرآن و احادیث نبوی و روایات و تعالیم امامان،اسعداد و نبوغ ایرانیان در فلسفه به کمال رسید و اندیشه های فلسفی متفکران این مرز و بوم عالمگیر شد.بزرگان فلسفه اسلامی بیشتر ایرانی بودند و آنچه امروز در عالم به نام "فلسفه اسلامی"شهرت دارد،در واقع ثمره رنج فیلسوفان مسلمان ایران زمین است .
به طور کلی در فلسفه اسلامی دو دوره دیده می شود:دوره ترجمه ودوره تفکر فلسفی.
1.دوره ترجمه:نهضت ترجمه متون فلسفی و علمی در پایان خلافت بنی امیه(132-40هجری) آغاز شد و با استقرار عباسیان (656-132هجری یعنی از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی )در بغداد و بالاخره تاسیس(بیت الحکمه-که به ترجمه کتب علمی و فلسفی اختصاص داشت –توسط مامون عباسی (قرن سوم هجری )به اوج فعالیت رسید.
بین نیمه دوم قرن دوم و نیمه دوم قرن چهارم هجری اکثر ماخذ مهم علمی قدیم از یونانی و سریانی و پهلوی و سانسکریت به عربی برگردانده شد و شاهکارهای فلسفی یونان همچون آثار افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان در دسترس مسلمانان قرار گرفت.مترجمان آثار یونانی اکثر نسطوری بودند و مترجمان آثار پهلوی و سانسکریت زردشتیان مسلمان شده ایرانی .
2- دوره تفکر فلسفی : این دوره از زمانی آغاز شد که از میان مسلمین ،نخستین مسلمان به تفکر فلسفی نشست ،به مسائل فلسفی پاسخ گفت و دستگاهی تازه در فلسفه ایجاد کرد . به بیان دیگر آغاز دوره تفکر فلسفی همزمان یا پیدایش اولین فیلسوف اسلامی است.برخی ازمحققان ایرانشهری را نخستین فیلسوف اسلامی دانسته اند .لکن آثاری ازاودردست بیست .اکثرپژوهندگان فلسفه اسلامی اولین فیلسوف اسلامی را ابویعقوب کندی می دانند وی از نژاد عرب واز قبیله کنده بود ودر نیمه دوم قرن دوم (سال 185 )هجری درکوفه متولد شدودرحدود سال 260 هجری درگذشت .نوشته اند که کندی 260 اثر فلسفیداشته است .اما متاسفانه امروز بیش از 50- 40 رساله از اودردست نیست این خرد مند بزرگ آغاز گر راهی بود که به وسیله ملاصدرا – فیلسوف بزرگ ایرانی عصر صفوی – به کمال نهایی خود رسید . در فاصله زمانی این دو خردمند بزرگ (کندی وملاصدرا ) متفکرانی همچون فارابی ،ابن سینا ،زکریای رازی ،امام محمد غزالی ،شیخ شهاب الدین سهروردی ،میرداماد و صدها متفکر دیگر ظهور کردند و فلسفه و تمدن اسلامی را شکوهمند ساختند .
هرکدام از این متفکران ،دارای نظریه های درخشانی در فلسفه بوده است بحث از تمام این نظریه ها در این مختصر امکان پذیر نیست . در اینجا فقط روش های فکری فلسفه اسلامی را مورد بررسی قرار می دهیم :
1- روش فلسفی مشائی (مکتب مشا PERIPATETICISM ) برمبنای این روش ،حقیقت ،تنها به وسیله استدلال منطقی وبرهان عقلی کشف می گردد .فیلسوف بایداز حرب خویش و قیاس منطقی برای حل دشواری ها کمک گیرد . فیلسوفان مشائی یا مشائیان پیرو ارسطو بودند وبه شرح وتفسیر نظرات فلسفی وی همت گماشتند .البته جز آنها نیز نظریات خاصی در زمینه های مختلف فلسفه اظهار کرده اند .
1- مشاءبه معنی (راه رونده است و علت آنکه فلسفه ارسطو را فلسفه مشاءگفته اند آن است که این فیلسوف ضمن راه رفتن با شاگردان خود مباحثه می کرد و به آنها تعلیم می داد .

 

 

 

اکثر فیلسوفان اسلامی روش مشائی داشته اند .نامبرارترین فیلسوف اسلامی این مکتب ابن سینا( 428 – 370 ه ) است ابو نصر فارابی ،کندی ،خواجه نصیر طوسی (قرن هفتم هجری )،میرداماد فیلسوف عهد صفوی (قرن یازدهم هجری ) از جمله پیروان این مکتب به شمار می آیند .
2- روش فلسفی اشراقی (مکتب اشراق IIIuminism): به نظر پیروان مکتب اشراق ،تنها به مدد برهان عقلی و شیوه استدلالی نمی توان به حقیقت دست یافت ،بلکه برای حل مشکلات جهان گذشته از استدلال و تعقل ریاضت و تزکیه نفس و صفای باطن نیز لازم است .
فیلسوفان اشراقی پیروافلاطون بودند واز نظرات وی و نیز از تفکرات فلاسفه باستانی ایران الهام می گرفتند . متفکر بزرگ مکتب اشراق شیخ شهاب الدین سهروردی (587- 549 ه ) معروف به شیخ اشراق بود قطب الدین شیرازی (قرن 8 ه ) وعلامه سهروردی (قرن 6و7 ه ) دیگر فیلسوفانی هستند که به روش اشراقی گرایش داشتند .
3- روش کلامی (مکتب متکلمان ): متکلمان همانند فلاسفه مشاءبر استدلال منطقی وبرهان عقلی تکیه دارند امابرخلاف فلاسفه می کوشند تا نتایج اندیشه هایشان با مسائل دینی مغایر نباشد . همچنین پایه استدلالشان بر حسن و قبح است . بدین معنی که همه چیز رابا معیار بدی (زشتی ) وخوبی می سنجند . مثلا" چنین استدلال می کنند که فلان چیز زشت است وفلان چیز نیک . درحالی که فلاسفه معتقدند " حسن و قبح "مربوط به دایره زندگی انسان است ودر مورد مسائل مربوط به خدا و جهان و هستی با این گونه معیارها نمی توان داوری کرد .

مکتب کلامی مشتمل بر دو شیعه است : کلام اهل تسنن (کلام معتزلی و اشعری )وکلام شیعه ،بزرگترین متکلم شیعی ،خواجه نصیر طوسی است .کتاب تجریدالعقاید وی از معروف ترین کتب کلام است .بعداز خواجه نصیر ،کلام شیوه ای تازه یافت ورنگی فلسفی به خود گرفت . از میان متکلمان اشعری ،ابوالحسن اشعری (324- 360 هجری قمری ) را می توان نام برد وی پیشوای مکتب اشعری نیز بود . از جمله کتابهای کلامی وی مقامات الاسلامین نام دارد . پیشوای مکتب معتزلی و اصل بن عطا (حدود 80 تا 131 هجری قمری )است واز میان متکلمان معتزلی ،نظام (قرن دوم هجری ،متوفی 200 ه ) ابوابل لهذ علاف ،قاضی عبدالجبارصاحب کتاب مغنی وزمخشری صاحب تفسیر کشاف را می توان به عنوان نمونه نام برد .
4- روش شهودی (مکتب عرفان و تصوف ) : برمبنای این مکتب رسیدن به حقیقت تنها با عشق و صفای باطن و تصفیه نفس میسر است .زیرا عقل و استدلال ره به مقصود نمی برد . عارفان برآنند که هدف ،تنها کشف حقیقت نیست ،بلکه رسیدن به حقیقت نیز هست .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیر فلسفه در ایران

پایانامه سیر تحول وتطور نقوش محرابی

اختصاصی از فی لوو پایانامه سیر تحول وتطور نقوش محرابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه سیر تحول وتطور نقوش محرابی


پایانامه سیر تحول وتطور نقوش محرابی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:68

فهرست و توضیحات:
چ

 

 

مقدمه و بیان مساله   (1-1

پیشینه تاریخی تحقیق   (1-2

 

فصل دوم : مواد و روشهای تحقیقفصل دوم : مواد و روشهای تحقیق

 

1-2) نوع و روش تحقیق

2-2) فرضیه تحقیق

3-2) اهداف تحقیق

 

فصل سوم : یافته های تحقیق

 

1-3) معانی محراب در فرهنگهای لغت فارسی و عربی

2-3) محراب در ادبیات عرفانی

3-3)  تقسیم بندی کلی در مورد منشا پیدایش نقوش محرابی

4-3)  پوست حیوانات

5-3) محرابی در اسلام و رابطۀ آن با مهرابه ها

          1-5-3) محرابهای اولیه  

          2-5-3) نقش محراب در مساجد و دیگر اماکن مذهبی

          3-5-3) مشهورترین محرابهای جهان اسلام

          4-5-3) محراب در معماری اسلامی

          6-3) محراب کلیساها و وجه تشابه و تفاوت آنها با محراب مساجد

7-3) محراب در آئین مهری

          1-7-3) مهرابه در آئین مهر

          2-7-3) شکل مهرابه ها

          3-7-3) تمثیل کشتن گاو

          4-7-3) بررسی نقش غار در آئین میترا

          5-7-3) مهرابه های ایران

8-3) رنگ در محراب

9-3) کتیبه های تزئینی محرابها

10-3) ارتباط نمکدانهای عشایری ایران و نقش محراب و انعکاس نقوش شبیه به آن بر روی انواع تاچه های بختیاری

11-3 ) قالیهای محرابی

          1-11-3)طرح محرابی ستوندار

          2-11-3) طرح محرابی قندیلی

          3-11-3) طرح محرابی درختی

          4-11-3) طرح محرابی گلدانی

          5-11-3) طرح محرابی دورنما  

          6-11-3) طرح سجاده ای (طرح سجاده شاه عباسی)

          7-11-3) تفاوت قالیچه های طرح سجاده ای با قالیچه های سجاده

          8-11-3) طرح محرابی هزار گل (گل و بوته دار)

          9-11-3) طرح محرابی باغی (محرابی چهارباغ)

          10-11-3 ) طرح محرابی گنبدی (گنبددار)

          11-11-3) طرح محرابی ترنجی (ترنج دار)

          12-11-3) طرح محرابی تصویری (تصویردار)

         13-11-3) طرح گلدانی حاج خانمی

         14-11-3) طرح دو محرابه

         15-11-3) طرح سجاده چند محرابه (3،5،7 یا 9 محراب)

        

12-3) نمونه هایی از محرابهای مختلف ( عکس )

13-3) طرح محرابی و سجاده ها در مناطق مختلف

14-3) محرابی در مناطق مختلف

15-3 ) نقش ناظم

16-3 ) نماد در قالی

          1-16-3 ) نماد سرو

          2-16-3 ) نماد شجره الاخضر

17-3 ) چند نمونه از قالیهای محرابی موزة فرش

 

 فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته ها

 

فصل پنجم : پیشنهاد و جمع بندی

 

فصل ششم : فهرست زیر نویسها / منابع و مآخذ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده تحقیق

 

در این تحقیق در ابتدای امر سعی بر آن شده تا معنی و مفهوم محراب در فرهنگهای لغت و همچنین جایگاه آن در ادبیات عرفانی ارائه شود . در مرحله بعد تقسیم بندی های مختلف و نظریاتی که در مورد ریشه محراب و منشا پیدایش این نقش می باشد مورد بررسی قرار گرفته و در مورد هر کدام توضیحات لازم ارائه شده است ؛ به عنوان مثال در مورد محرابی در اسلام پس از عنوان نظریه ، به موضوعاتی از قبیل محرابهای اولیه ، نقش محراب در مساجد ، مشهورترین محرابهای جهان اسلام ، محراب در معماری اسلامی و ... اشاره شده است ؛ و یا در مورد نظریه محراب و مهرابه پس از توضیح ارتباط محراب با مهرابه های آئین مهری ، به توضیح در مورد شکل مهرابه ها ، تمثیل کشتن گاو ، مهرابه های ایران و ... پرداخته شده است .

پس از بررسی ارتباط نمکدانهای عشایری ایران با نقش محراب ؛ طرحهای مختلف محرابی را به همراه عکسهای مربوط به آن شرح داده ایم ؛ و در انتها نیز علاه بر بررسی نماد در قالیهای محرابی و جانمازی ، به بررسی چند نمونه از قالیهای محرابی موجود در موزه فرش پرداختیم .

با امید به اینکه تحقیق حاضر مورد توجه قرار بگیرد .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه سیر تحول وتطور نقوش محرابی