فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)


دانلود مقاله کامل درباره امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :36

 

بخشی از متن مقاله

امام غایب

علامة مجلسی ره در جلاء العیون فرموده‌ اشهر در تاریخ ولادیت شریف آن حضرت آن است که در سال 255 هجرت واقع شد و بعضی 56 و بعضی 58 نیز گفته‌اند و مشهور آن است که روز ولادت شب جمع پانزدهم ماه شعبان بود و بعضی هشتم شعبان هم گفته اند و باتفاق ولادت آن جناب در سر من رای واقع شد،‌‌ و باسم و کیفیت با حضرت رسالت صلی الله علیه و آله موافق است و در زمان غیبت اسم آن جناب را مذکور ساختن جائز نیست و حکم آن مخفی است و القاب شریف آن جناب مهدی و خاتم و منتظر و حجه و صاحب است. این بابویه وشیخ طوسی بسندهای معتبر روایت کرده‌اند که بشر بن سلیمان برده فروش که از فرزندان ابوایوب انصاری بود و از شیعیان خاص امام علی نقی (ع) و امام حسن عسکری (ع)‌ و همسایة‌ایشان بود در شهر سر من رأی، گفت که روزی کافور خادم امام علی نقی به نزد من آمد و مرا طلب نمود،  چون به خدمت آن حضرت رفتم و نشستم فرمود که تو از فرزندان انصاری، ولایت و محب ما اهلبیت همیشه در میان شما بوده است از زمان حضرت رسول تا حال و پیوست محل اعتماد ما بوده‌اید و من تو را انتخاب می‌کنم و مشرف می‌گردانم به تفصیلی که به سبب آن بر شیعیان سبقت گیری در ولایت ما و تو را به رازهای دیگر مطلع می گردانم و به خریدن کنیزی می‌فرستم پس نامة‌ پاکیزه نوشتند به خط فرنگی و لغت فرنگی و مهر شریف خود بر آن زدند و کینه زری بیرون آوردند که در آن دویست و بیست اشرقی بود،‌ فرمودند بگیر این نامه وزرا و متوجه بغداد شو و در چاشت فلان روز بر سر جسد حاضر شد چون کشتیهای اسیران به ساحل رسد جمعی از کنیزان در آن کشتیها خواهی دید و جمعی از مشتریان از و کیلان امراء بنی عبا و قلیلی از جوانان عرب خواهی دید که بر سر اسیران جمع خواهند شد پس از دور نظر به برده فروشی که عمر و بن یزید نام دارد در تمام روز تا هنگامیکه از برای مشترین ظاهر سازد کنیزکی را که فلان و فلان صفت دارد و تمام اوصاف او را بین فرمود و جامة‌حریر آکنده پوشیده است و ابا و امنتاع خواهد نمود آن کنیز از نظر کردن مشتریان و دست گذاشتن به او خواهی شنید که از پس پرده صدای روی از او ظاهر می ‌شود، پس بدانکه به زبان رومی می‌گوید وای که پردة عفتم دریده شد،‌ پس یکی از مشتریان خواهد گفت که من سیصد اشرفی می‌دهم به قیمت این کنیز،‌ عفت او در خریدن مرا راغبتر گردانید، پس آن کنیز بلغت عربی خواهند گفت به آن شخص که اگر به زی حضرت سلیمان بن داود ظاهر شوی و پادشاهی او را بیابی من به تو رغبت نخواهم کدر مال خود را ضایع مکن و به قیمت من مده. پس آن برده فروش گوید که من برای تو چه پاره کنم که به هیچ مشتری راضی نمیشود و آخر از فروختن تو چاره‌ای نیست، پس آن کنیزک گوید که چه تعجیل می‌کنی البته باید مشتری به هم رسد که دل من با و میل کند و اعتماد بر وفا و دیانت او داشته باسم. پس در این وقت تو برو به نزد صاحب کنی و بگو که نامه‌ای با من هست که یکی از اشراف و بزگواران از روی ملاطفت  نوشته‌ای به لغت فرنگی و خط فرنگی و در آن نامه کرم و سخاوت و وفاداری و بزرگواری خود را وصف کرده است،‌ این نامه را به آن کنیز بدن که بخوابند اگر به صاحب این نامه راضی شود من از جانب آن بزرگ وکیلم که این کنیز را از برای او خریداری نمایم. بشر بن سلیمان گفت که آنچه حضرت فرموده بود واقع شد و آنچه فرموده بود همه را به عمل آوردم. چون کنیز در نامه نظر کرد بسیار گریست و گفت به عمر بن یزید که مرا به صاحب این نامه بفروش و سوگند های عظیم یاد کردند که اگر مرا به او نفروشی خود را هلاک می‌کنم پس با او در باب قیمت گفتگوی بسیار کردم تا آنکه به همان قیمت راضی شد که حضرت امام علی نقی (ع) به من داده بودند پس زر را دادم و کنیز را گرفتم و کنیز شاد و خندان شد و با من آمد به حجره‌ای که در بغداد گرفته بودم و تا بحجره رسید نامة امام را بیرون آورد و می‌بوسید و بر دیده‌ها می‌چسبانید و بر روی زمین می‌گذاشت و به بدن می‌مالید، پس من از روی تعجب گفتم نامه‌ای را می‌بوسی که صاحبش را نمی‌شناسی،‌ کنیز گفت ای عاجر کم معرفت ببزرگی فرزندان و اوصیای پیغمبران گوش خود به من بسپارد و دل برای شنیدن سخن من فارغ بدار تا احوال خود را برای توشرح دهم. من ملیکه دختر شیوه‌ای فرزند قیصر پادشاه رومم و مادرم از فرزندان شمعون بن حمون بن الصفا وصی حضرت عیسی (ع) است ترا خبر دهم بامر عجیب: بدانکه جدم قیصر خواست که مرا به عقد فرزند برادر خود درآورد و در هنگامیکه سیزده ساله بودم پس جمع کرد در قصر خود از نسل حواریون عیسی و از علمای نصاری و عباد و ایشان سیصد نفر و از صاحبان قدر و منزلت هفتصد کسی و از امرای لشکر و سرداران عسکر و بزرگان سپاه و سرکردهای قبائل چهار هزار نفر، فرمود تختی حاضر ساختند که در ایام پادشاهی خود بانواع جواهر مرصع گردانیده بود و آن تخت را بر روی چهل پایه تعبیه کردند و بتها و تعبیه کردند و تبها و چلیپاهای خود را بر بلندیها قرار دادند و پسر برادر خود را در بالای تخت فرستاد، چون کشیشان انجیلیها را بر دست گرفتند که بخوانند بتنها و چلیپاها سرنگون همگی افتادند بر زمین و پاهای تخت خراب شد بر زمین افتاد و پسر برادر ملکه از تخت افتاد و بیهوش شد، پس در آن حال رنگهای کشیشان متغیر شد و اعضایشان بلرزید. پس بزرگ ایشان به جدم گفت ای پادشاه ما را معاف دار از چنین امری که به سبب آن نحوستها روی نمود که دلالت می‌کند بر اینکه دین مسیحی به زودی زائل گردد. پس جدم این امر را به فال بد دانست و گفت به علماء و کشیشان که این تخت را بار دیگر بر پا کنید و چلیپاها را به جای خود قرار دهید. و حاضر گردانید برادر این برگشته روزگار بدبخت را که این دختر را به او ترویج نمائیم تا معاونت آن برادر دفع خوست این برادر بکند.

چون چنین کردند و آن برادر دیگر را بر بالا تخت بردند، و چون کشیشان شروع به خواندن انجیل کردند باز همان حالت اول روی نمود و نحوست این برادر و آن برادر برابر بود و سر این کار را نداشتند که این از سعادت سروری است نه نحوست آن دو برادر،‌ پس مردم متفرق شدند و جرم غمناک به حرم سرای بازگشت و پرده‌های خجالت در آویخت،‌ چون شب شد بخواب رفتم و در خواب دیدم که حضرت مسیح و شمعون و جمعی از حواریون در قصر  جدم جمع شدند و منبری از نور نصب کردند که از رفعت بر آسمان سربلندی می کرد و در همان موضع تعبیه کردند که جرم تخت را گذاشته بود. پس حضرت رسالت پناه محمد (ص) با وصی و دامادش علی (ع) و جمعی از امامان و فرزندان بزرگواران ایشان قصد را به  قدوم خویش منور ساختند پس حضرت مسیح به قدوم ادب از روی تعظیم و اجلال به استقبال حضرت خاتم الانبیاء (ص) شتافت و دست در گردن مبارک آن جماب در آورد، پس حضرت رسالت پناه (ص) فرمود که یا روح الله آمده‌ایم که ملیکه فرزند وصی تو شمعون را برای این فرزند سعادتمند خود خواستگاری نمائیم و اشاره فرمود به ماه برج امامت و خلافت حضرت امام حسن عسکری (ع) فرزند آن کسی که تو نامه‌اش را به من دادی پس حضرت نظر افکند به سوی حضرت شمعول و فرمود شرف دو جهانی به تو روی آورده، پیوند کن رحم خود را برحم آل محمد. پس شمعون گفت که کردم،‌ پس همگی بر آن منبر برآمدند و حضرت رسول (ص) خطبه‌ ای انشاء فرمودند و با حضرت مسیح مرا به حسن عسکری (ع) عقد بستند و حضرت رسول (ص) با حواریون گواه شدند، چون از آن خواب سعادت مآب بیدار شدم از بیم کشتن آن خواب را برای جدم نقل نکردنم و این گنج را یگان را در سینه پنهان داشتم و آتش محبت آن خورشید فلک امامت روز بروز در کانون سینه‌ ام مشعل می‌شد و سرمایة صبر و قرار ما به باد فنا می‌داد تا به حدی که خوردن و آشانیدن بر من حرام شد و هر روز چهره‌ کافی می‌شد و بدن می‌کاهید و آثار عشق نهانی در بیرون ظاهر می‌گردید، پس در شهرهای روم طبیبی نماند مگر آنکه جدم برای معالجة‌ من حاضر کرد و از دوای درد من از او سئوال کرد و هیچ سودی نمی‌داد. چون از علاج درد من مأیوس ماند روزی به من گفت ای نور چشم من آیا در خاطرت چیزی و آرزوئی در دنیا هست که برای تو به عمل آورم؟ گفتم ای جد من درهای فرج بر روی خود بسته می‌بینیم اگر شکنجه و آزار از اسیران مسلمانان که در زندان توند دفع نمائی و بندها و زنجیرها از ایشان بگشائی و ایشان را آزاد کنی امیدوارم که حضرت مسیح و مادرش عایتی به من بخشند، چون چنین کرد اندک صحتی از خود ظاهر ساختم و اندک طعامی تناول نمودم پس خوشحال و شاد شد و دیگر اسیران مسلمان را عزیز و گرامی داشت. پس بعد از چهارده شب در خواب دیدم که بهترین زنان عالمیان فاطمة ‌زهرا (س) بدیدن من آمد و حضرت مریم با هزار کنیز از حوریان بهشت در خدمت آن حضرت بودند، پس مریم به من گفت این خاتون بهترین زنان و مادر شوهر تو امام حسن عسکری (ع) است. پس به دامنش درآویختم و گریستم و شکایت کردم که امام  حسن (ع) به من جفا می‌کند و از دیدن من ابا می نماید، پس آن حضرت فرمود که چگونه فرزند من به دیدن تو بیاید و حال آنکه به خدا شرک می‌آوری و بر مذهب ترسائی و اینک خواهرم مریم و دختر عمران بیزاری می‌جوید به سوی خدا از دین تو اگر میل داری که حق تعالی و مرم از تو خشنود گردند و امام حسن عسگری (ع) به دیدن تو بیاید پس بگو: اشهدان لا اله الا الله و آن محمد رسول‌الله چون به این دو کلمة‌ طیبه تلفظ نمودم حضرت سیده النساء مرا به سینة‌‌ خود چسبانید و دلداری فرمود و گفت اکنون منتظر آمدن فرزندم باشد که من او را به سوی تو می‌فرستم. پس بیدار شدم و آن دو کلمه طیبه را بر زبان می‌راندم و انتظار ملاقات گرامی آن حضرت می‌بردم، چون شب آینه در آمد به خواب رفتم خورشید جمال آن‌‌‌ حضرت طالع گردید گفتم ای دوست من بعد از آنکه دلم را اسیر محبت خود گردانیدی چرا از مفارقت جمال خود مرا چنین جفا دادی؟ فرمود که دیر آمدن به نزد تو نبود مگر برای آنکه مشرک بودی اکنون که مسلمان شدی هر شب به نزد تو خواهم بود تا آنکه حق تعالی ما و تو را در ظاهر یکدیگر برساند و این هجران را به وصال مبدل گرداند، پس از آن شب تا حال یک شب نگذشته است که درد هجران مرا به شدت وصال دوا نفرماید. بشر بن سلیمان گفت چگونه در میان اسیران افتادی؟ گفت مرا خبر داد امام  حسن عسکری (ع) در شبی از شبها که در فلان روز جدت لشکری به جنگ مسلمانان خواهد فرستاد،‌ پس از عقب ایشان خواهد رفت، تو خود را در میان کنیزان و خدمتکاران بینداز به هیئتی که تو را نشناسند و از پی جد خود روانه شو و از فلان راه برو چنان کردم طلایه لشکر مسلمانان به ما برخوردند و ما را اسیر کردند و آخر کار من آن بود که دیدی و تا حال کسی به غیر از تو ندانسته است که من دختر پادشاه رومم و مردی پیر که در غنیمت من بحصة‌ او افتادم از نام من سوال کردن و گفتم نرجس نام دارم،‌ گفت این نام کنیزان است. بشر گفت این عجیب است که تو از اهل فرنگی و زبان عربی را نیک می‌دانی؟ گفت از بسیاری محبتی که جدم نسبت به من داشت می خواست مرا به یاد گرفتن آداب حسنه بدارند، زن مترجمی را که زبان فرنگی و زبان عربی هر دو می‌دانست مقرر کرده بود که هر صبح و شام می آمد و لغت عربی به من آموخت تا آنکه زبانم به این لغت جاری شد. کلینی و این بابویه و شیخ طوسی و سید مرتضی و غیرایشان از محمد بین عالی شأن سندهای معتبر روایت کرده‌اند از حکیمه خاتون که روزی حرت امام حسن عسکری (ع) به خانة من تشریف آوردند و نگاه تندی به نرجس خاتون کردند، پس عرض کردم که اگر شما را خواهش او هست به خدمت شما بفرستم، فرمود که ای عمه این نگاه تند از روی تعجب بود زیرا که در این زودی حق تعالی از او فرزند بزرگواری بیرون آورد که عدل را پر از عدالت کند بعد از آنکه پر شده باشد از ظلم و جور، گفتم او را بفرستم به نزد  شما؟ فرمود که از پدر بزرگوارم رخصت بطلب در این باب حکیمه خاتون گوید که جامه های خود را پوشیدم و به خانة‌ برادرم امام علی نقی (ع) رفتم، چون سلام کردم و نشستم بی‌آنکه من سخنی بگویم حضرت از ابتدا فرمود که  ای حکیم نرجس را بفرست برای فرزندم،‌ گفتم ای سید من، من از همین مطلب به خدمت تو آمدن که در این امر رخصت بگیریم فرمود:‌ که ای بزرگوار صاحب برگت خدا می‌خواهد که تو را در چنین ثوابی شریک گردند و بهرة‌ عظیمی از خیر و سعادت به تو کدامست فرماید که تو را واسطة‌چنین امری کرد. حکیمه گفت: بزودی به خانه خود برگشتیم و زفاف آن معدن فتوت و سعادت را در خانة‌ خود واقع ساختم. بعد از چند روزی آن سعد اکبر را با آن‌زهره منظر به خانة خورشید انور یعنی والد مطهر او بردم و بعد از چند روز آن آفتاب مطلع امامت در مغرب عالم بقاء‌‎‌ غروب نمود و ماه  برج خلافت امام حسن عسکری (ع) در امامت جانشین او گردید،‌ و من پیوسته به عادت مقرر زمان پدر به خدمت آن امام البشر می‌رسیدم. پس روزی نرجس خاتون آمد و گفت ای خاتون پا دراز کن که کفش  از پایت بیرون کنم، گفتم توئی خاتون و صاحب من بلکه هرگز نگذارم که تو کفش از پای من بیرون کنی و مرا خدمت کنی بلکه من تو را خدمت می‌کنم و منت برد دیده می نهم، چون امام حسن عسگری (ع) این سخن را از من شیند گفت خدا تو را جزای خیز دهد ای عمه: پس در خدمت آن جناب نشستم تا وقت غروب آفتاب پس صدا زدم به کنیز خود که بیاور جامع های مرا تا بروم، حضرت فرمود ای عمه امشب نزد ما باش که در این شب متولد می شود فرزند گرامی که حق تعالی به او زنه می‌‌گرداند زمین را به علم و ایمان و هدایت بعد از آن که مرده باشد به شیوع کفر و ضلالت، گفت کی به هم می‌رسد ای سید من و من در نرجس هیچ اثر حملی نمی‌یابم، فرمود که از نرجس به هم می‌رساند از دیگری . پس چیستم پشت و شکم نرجس را و ملاحظه کردم هیچگونه اثری نیافتم،‌ پس برگشتم و عرض کردم حضرت تبسم فرمود و گفت چون صبح شود اثر حمل بر او ظاهر خواهد شد و مثل او مثل مادر موسی است که تا هنگام ولادت هیچ تغییری بر او ظاهر نشد واحدی بر حال او مطلع نگردید زیرا که فرعون شکم زنان حامله را می شکافت برای طلب حضرت موسی و حال این فرزند نیز در این امر شبیه است به حضرت موسی و در روایت وارد شده که حکمیه خاتون گفت که بعد از سه روز از ولادت حضرت صاحبت الامر (ع) مشتان لقای او شدم رفتم به خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع) پرسیدم که مولای من کجا است؟  فرمود که سپردم او را به آن کسی که از ما و تو به او  احق و اولی بوده چون روز هشتم شود بیا به نزد ما و چون روز هفتم رفتم گهواره‌ای دیدم بر سر گهواره دویدم مولای خود را دیدم چون ماه شب چهارده بر روی من می خندید و تبسم می‌‏فرمود، پس حضرت آواز داد که فرزند مرا بیاور چون به خدمت آن حضرت بردم زبان در دهان مبارکش گردانید و فرمود که سخن بگو ای فرزند ، حضرت صاحبت الامر (ع) شهادتین فرمود و صلوات بر حضرت رسالت پناه و سایر ائمه صلوات الله علیهم فرستاد و بسم‌الله گفت و آیه‌ ای که گذشت تلاوت فرمود. پس حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود که بخوان ای فرزند آنچه حق سبحانه و تعالی بر پیغمبران فرستاده است پس ابتدا نمود از صحف آدم و به زبان سرمایی خواند و کتاب ادریس و کتاب نوح و کتاب هود و کتاب صالح و صحف ابراهیم و توریه موسی و زبور داود و انجیل عیسی و قران جدم محمد (ص) را خواند پس قصه‌های پیغمبران را یاد کرد. پس حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود که چون حق تعالی مهدی این است را به من عطا فرمود و ملک فرستاد که او را به سرا پردة‌عرض رحمانی برند پس حق تعالی به او خطاب نمود که مرحبا به تو ای بندة‌من ه تو را خلق کرده‌ام برای یاری دین خود و اظهر امر شریعت خود و توئی هدایت یافتة‌بندگان من قسم به ذات خودم می خورم که با طاعت تو ثواب می‌دهم و بنا فرمانی تو عقاب می کنم مردم را و به سبب شفاعت و هدایت تو بندگان را می‌آموزم و به مخالفت تو ایشان را عقاب می‌کنم مردم را و به سبب شفاعت و هدایت تو بندگان را می‌آمرزم و به مخالفت تو ایشان را عقاب می‌کنم، ای دو ملکه برگردانید او را به سوی پدرش و از جانب من او را سلام برسانید و بگوئید که او در پناه حفظ و حمایت من است او را از شر دشمنان حراست می نمایم تا هنگامی که او را ظاهر نمایم و حق را با او بر پا دارم و باطل را با او سرنگون سازم و دین حق برای من خالص باشد. نسیم و ماریه کنیزان حضرت عسگری (ع) روایت کرده اند که چون حضرت قائم (ع) متولد شد بدو زانو نشست و انگشتان شهادت را به سوی آسمان نود و عطسه کرد و گفت الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله پس گفت گمان کردند ظالمان که حجت خدا برطرف خواهد شد اگر مرا رخصت گفتن بدهد خدا، شکی  نخواهد ماند. و ایضاً نسیم روایت کرد که که یک شب بعد از ولادت آن حضرت به خدمت او رفتم و عطسه کردم فرمود که یر حمکه الله- من بسیار خوشحال شدم پس فرمود می‌‌خواهی بشارت دهم تو را در عطسه گفتم بلی، فرمو امان است از مرگ تا سه روز.

اسماء و القاب شریفه آن حضرت (ع):

بقیة‌الله – حجه – خل و خلف صالح- شدید – عزیزم- قائم- م ح م د – صلی الله و علی آبائه و اهل بیته (‌ اسم اصلی و نام اولی الهی آن حضرت است) – مهدی – مآء معین یعنی آب ظاهر جاری بر روی زمین –

ذکر حمله‌ای از خصائص حضرت صاحب الزمان (ع):

اول- امتیاز نور ظل و شبح آن جناب است در عالم اظله بین انوار ائمه علیهم السلام چنانکه در جملة‌ اخبار معراجیه و غیره است که نور آن جناب در میان انوار ائمه علیهم السلام مانند ستارة‌درخشان بود در میان سائر کواکب.

دوم- بیت الحمد- روایت است که از برای صاحب این امر علیه‌السلام خانه ایست که او را بیت الحمد گویند و در آن چراغی است که روشن است از آن روز که متولد شد. تا آنروز که خروج کند با شمشیر و خاموش نمی‌شود.

سوم- جمع میان کینة رسول خدا (ص) و اسم مبارک آن حضرت، و در مناقب مرومیت که فرمود اسم مرا بگذارید و کینه مرا نگذارید.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

دانلود تحقیق سیر تاریخی پیدایش پوشاک

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق سیر تاریخی پیدایش پوشاک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سیر تاریخی پیدایش پوشاک


دانلود تحقیق سیر تاریخی پیدایش پوشاک

فصل اول
نگاهی به سیر تاریخی پیدایش پوشاک
لباس همان سطح هر چیزی است و در لایه های اولیه، هر فاعل شناسان با آن درگیر می‌شود در مفهوم عربی معنای ستر کردن، پوشاندن، مخفی کردن، و حتی بدل کردن را یادآوری می شود و پوشاننده شده را آن طور به نمایش می گذارد که اقتضای ظاهری‌ اش باشد.
این امر که بشر، براینشان دادن خود را از قدیم الایام مانند حیوانات (که در زمان های خاص مثل جفت گیری یا نزاع تغییر ظاهر می دهند) مبدل شده، با هنر نقش اندازی اولین قدم د ر راه مفاهیم جدید پوشش را برداشته است، ما را به این گفته ویل دورانت که «هنر در میان قبایل وحشی از نقش تزئینی و لباس پوستی و خال کوبی برخاسته» راهنما می‌شود. بشر نخستین، در مراسم خاص، بدن خود را با رنگ ها یا نقوشی زینت می داده تا در «جلب نظر» یا «جعل نظر» خود را نوع خاصی نشان دهد. به مرور  استفاده از رنگ به دلیل عدم ثبات از میان رفت و خال کوبی (Taboo) با هزار نیش سوزن جایگزین آن شد، سیر آرایش بدن پس از استفاده از پوست حیوانات کم کم به دوران جدیدتری رسید و بشر با دستیابی به تکنولوژی نساجی الیاف را به صورت پارچه تولید کرد و مفاهیم پوشش را تحت تاثیر قرار داد. در این سیر تکامل آن نقوش و رنگهایی که با خالکوبی و رنگ کردن بدن یا با استفاده از پوست حیوانات و قطعات بدن آنها یا شاخ و برگ گیاهان، انسان را به نحوی دیگر نشان می داد یا می پوشاند به منسوجات منتقل می شد و پیشرفت فن آوری، ظواهر و نقوش جادویی، دینی، خانوادگی، طبقه بندی حرف، سطوح اجتماعی و غیره ... را به سوی تولید شکل یافته تر منسوج و البسه سوق داد و رسوم و آداب اجتماعی و نیز تکنولوژی نساجی و پوشاک را به سمت اشاعه و حفاظت از معانی و ظواهر کشاند.
هزاره دهم ق.م دوره ای است که اصطلاحاً دوران نوسنگی نامگذاری شده است و معمولاً با نامهایی چون عصر استقرار، عصر دهکده نشینی، عصر کشاورزی  و عصر دامداری نیز شهرت داشته و به عنوان یکی از ادوار مهم تاریخ تکامل بشر از بعد فنی و معنوی محسوب می شود. باید گفت، پیش  از تاریخ اطلاع دقیقی از جوامع انسانی در دست نیست و آنچه گفته شد بیشتر بر اساس حدس و گمان بوده است. به نظر می رسد، پیش از این تاریخ انسان ها همانند گله های حیوانی در رفت و آمد بوده اند و از آنان آثار مادی ملموسی جز اشیای سنگی به دست نیامده است. و اما در مورد پوشاک، بافت و تاریخ آن، که محور اصلی موضوع است و شاید بتوان آنرا به دوران پیش از نوسنگی نسبت داد، دوره ای که با نامهای میان سنگی، پارینه سنگی و یا دوره پیش از تاریخ نامگذاری شده و از دو تا هفت میلیون سال پیش آغاز و تا ده هزار سال پیش (آغاز دوره نوسنگی) ادامه داشته است. برای شناخت دقیق تر از تاریخ بافت و پوشاک آنرا در سه مقوله:
1- پارچه و طرح        2- فرم و شکل            3- دوخت لباس
مورد بررسی قرار می دهیم.
1-    پارچه و طرح لباس
احتمال داده می شود اولین لباس ها توسط گروه های انسانی که به ویژه در مناطق سردسیر زندگی می کردند تهیه شده است. آنها بعد از آن که حیواناتی مانند گوزن، ماموت، گاو و حتی اسب را شکار می کردند کم کم به این نتیجه رسیدند که می توان از پوست آنها برای پاپوش و یا تن پوش استفاده کرد و قطعاً فیزیک این حیوانات و تناسب آن با یک نیم تنه برای انسان تبلور این اندیشه را در ذهن آنها بیشتر کرد که مثلاً بعد از شکار یک حیوان بزرگ، با کندن پوست آن می شود از این پوست به عنوان تن پوش استفاده نمود. هنوز هم این عادت در بعضی از انسان ها (پاره ای قبایل در آفریقا و آمریکای لاتین) وجود دارد که علاقه مندند خود را به شکل حیوانات درآورده و نقشی را ایفا نمایند. حتی در نقش برجسته های باستانی نیز گاهی موجوداتی با پیکر انسان و سر حیوانی و یا بالعکس حیواناتی که سر انسان دارند، دیده می شود.
پس این احتمال وجود  دارد که تفکرات این گونه، ریشه در دوران بسیار قدیم داشته باشند، یعنی زمانی که بشر از پوست حیوانات برای تهیه تن پوش استفاده می کرده است.
همانگونه که پیداست فرم پوست به صورتی است که گویا یک خط از زیر گردن تا انتهای بدن که به پاها و باسن ختم می شود ادامه دارد که می توان پس از جدا کردن سر، از همان خط روی پوست را برش داد، پس پوست، خود راهنمای بسیار مناسبی بود و طبیعت، خود به انسان کمک کرد تا چگونه از پوست حیوانات به عنوان البسه استفاده کند. این روش هنوز هم در بسیاری از مناطق سردسیر از جمله مناطق عشایر نشین شمال خراسان و یا اسکیموهای قطب شمال دیده می شود که از پوست حیوانات برای خود لباس تهیه می کنند.
آنچه مسلم است تاریخ استفاده از پوست برای تهیه پوشاک به دوران خیلی گذشته می رسد که مطمئناً بافت در آن هنوز جایگاهی نداشته و در آغاز دوران نوسنگی می‌توان حدس زد که انسان کماکان از همان تجربه های گذشته استفاده می کرده است. ولی در نمونه هایی که از نقاط باستانی «علی کش» ، «گنج دره» و «تپه سیلک»، از سال های هفت، هشت و نه هزار قبل از میلاد به دست آمده آثاری از بافت دیده می شود که با توجه به قدرت آن می توان گفت این فن قبل از هنر سفال گری شکل گرفته است. برای نمونه در کف اتاق های این مناطق خطوط متقاطع و ضربدری به صورت بافت های بسیار ساده (یکی از رو یکی از زیر) به چشم می خورد که آثاری از الیاف  بافته شده هستند و می‌توان از اینها به عنوان نخستین نمونه های بافت نام برد.
باستان شناسان بر این گمان اند که همزمان با استفاده از الیاف گیاهانی مانند نی، (که هنوز هم در شمال ایران رواج دارد) سبد بافی با استفاده از ترکه های بید نیز معمول بوده است و به نظر می رسد که آنها برای غیر قابل نفوذ کردن و یا جلوگیری از خلل و فرج این سبدهای حصیری که عمدتاً بافت شطرنجی داشته اند ، بیرون و داخل آن را گل می زدند تا بتوانند مواد غذایی خود را در آن نگهداری کنند. باستان شناسان همچنین معتقدند که اولین اشکال نیز با همان دستی که با گل روی این سبدها کشیده شده، به وجود آمده است. به این صورت سطح بیرونی و داخل سبدهای بیدی بعد از گل مالیدن شکل سفال پیدا می کرده و خطوط متوازی به هم را نشان می داده است. علاوه بر این نقش های شطرنجی را نیز می توان دید که نمونه هایی از آن در نقش هایی که در ظرف کشف شده در «سیلک» به دست آمده و همان بافت را دارند، (به شکل خطوط افقی و عمودی) قابل مشاهده می باشد. پس اولین نمونه های قطعات منسوج (بافت) به حدود هشت هزار سال ق.م. می رسد. بنابراین انسان تا آن زمان فقط این فن را تا حدی می‌دانسته است که بتواند از نی و بید برای بافت استفاده کند. اما تجربه استفاده از سایر الیاف مربوط به زمانی است که انسان ها گوسفند و بز را اهلی کردند و با پشم آشنا شدند. در هزاره هفتم ق.م. انسان متوجه شد بعضی گوسفندها نمونه های گوشتی خوبی هستند و بعضی پشم مناسبی دارند و فهمید که می توان با پشم این حیوانات کارهای دیگر کرد و بالاخره در هزاره ششم قبل از میلاد انسان استفاده از پشم را به صورت بافت و البته به صورتی خیلی ساده و ابتدایی آغاز نمود. ولی هنوز به دلیل نداشتن ابزار قادر به چیدن نبود. در نخستین لوحه های به دست آمده که متعلق به چهار هزار سال قبل از میلاد است نیز به واژه «پشم کنی» به جای «پشم چینی» اشاره شده است و به نظر می‌رسد که در آن زمان بشر به کمک دست یا تیغ سنگی موی گوسفندان را می کنده است.

 

 

 

شامل 99 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سیر تاریخی پیدایش پوشاک

دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک


دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

 

مشخصات این فایل
عنوان: روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک می خوانید :

راه سیر و سلوک
قرآن کریم در آیاتى چند، جهان بینى صحیح را ترسیم و راه سیر و سلوک را به عارفان سالک نشان مى‏دهد; زیرا اولا خدا را به عنوان
«هو الاخر» (1)
معرفى مى‏کند; یعنى دورترین مقصد و عالیترین مقصود، اوست. اما کسى که همتش متوسط است‏بالاترین مقصود او ورود به بهشت است و خدا را از این جهت مى‏خواهد که او را به بهشت‏ببرد; مثل این‏که انسان، راهنما را دوست دارد; زیرا او را به مقصد مى‏رساند. بنابر این چنین کسى خدا را به عنوان «هو الهادى‏» قبول دارد; اما به عنوان «هو الاخر» نمى‏پذیرد.
ثانیا مى‏فرماید: کاروان هستى به سمت لقاى حق در حال صیرورت و «شدن‏» است
«الا الى الله تصیر الامور» (2)
ولى شخصى که همتش نجات از دوزخ یا ورود به بهشت است، هماهنگ با قافله هستى نیست.
ثالثا مى‏فرماید:
«و ابتغوا الیه الوسیلة‏» (3) :
براى لقاى حق، وسیله اتخاذ کنید که خدا هدف است و غیر خدا (هرگونه عمل قربى) وسیله; ولى این شخص خدا را وسیله، و ورود به بهشت را هدف قرار مى‏دهد. به عبارت دیگر، این شخص مى‏گوید: «و ابتغوا الله وسیلة‏»; در حالى که کلام خدا در قرآن این است که براى رسیدن به لقاى خدا وسیله بجویید. بنابر این کسى که همتش بلند نیست‏با این سه آیه، مخالف است; یعنى عملا به گونه‏اى حرکت مى‏کند که با محتواى این‏گونه از آیات، هماهنگ نیست.

رابعا ما سواى حق را هالک و فانى مى‏شمارد:
«کل شى‏ء هالک الا وجهه‏» (4)
و نیز مضمون اشعارى مانند «الا کل شی‏ء ما خلا الله باطل‏» (5) مورد تصدیق صاحب شریعت است; ولى این شخص، «الله‏» را طلب نمى‏کند بلکه «ماسوى الله‏» را طلب مى‏کند.
خامسا از خدا به عنوان خیر مطلق یاد مى‏کند; یعنى گرچه در بخشى از قرآن مى‏فرماید:
«و الاخرة خیر و ابقى‏» (6)
در بخشى دیگر سخن از
«و الله خیر و ابقى‏» (7)
است. هر چند که آخرت بهتر از دنیاست; ولى خدا بهتر از آخرت و دنیاست و این را کسى درک مى‏کند که از هر تعلقى برهد.
ساحران فرعون که به قصد مبارزه با موساى کلیم (علیه السلام) آمده بودند، مشمول عنایت‏حق شدند و اعجاز آن حضرت براى آنان بینه‏اى شد و آنان متنبه شدند از این رو در برابر فرعون و دیگران علنا اعتراف کردند که: حق با موساى کلیم است و به خدایى که بنى اسرائیل به او ایمان آورده بودند، ایمان آوردند; با این‏که مى‏دانستند این کار براى آنان به قیمت‏شهادت، تمام خواهد شد; زیرا فرعون آنها را تهدید کرده و گفته بود:
«فلاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف و لاصلبنکم فى جذوع النخل‏» (8) :
دست راست و پاى چپ و دست چپ و پاى راستتان را قطع‏مى‏کنم و شما را به دار مى‏آویزم; اما آنان در جواب گفتند:
«فاقض ما انت قاض انما تقضى هذه الحیوة الدنیا» (9) .
کسى که حاضر است‏بدترین کیفر را براى رضاى خدا تحمل کند و بدن او پاره پاره شود، بدون شهود «خیر مطلق‏» نخواهد بود. زیرا چنین مقاومتى با ایستادگى صاحب «شنود» نیست‏بلکه منطق صاحب «شهود» است و یافتنى است نه شنیدنى. از این رو قرآن کریم، سخنان آنان در این زمینه را چنین نقل مى‏کند که گفتند:
«و الله خیر و ابقى‏» (10)
نه این‏که
«و ما عند الله خیر و ابقى‏» (11)
آنچه در نزد خداست (بهشت) بهتر و پایدارتر است; بلکه خود خدابهتر و ماندنى‏تر و بلکه خیر مطلق است. در موارد دیگر که سخن از حفظ یا رزق و یا... است، خدا به عنوان
«فالله خیر حافظا» (12)
یا
«خیرالرازقین‏» (13)

و... معرفى شده است پس خدا خیر مطلق است و سالک عارف راستین نیز کسى است‏که هدفش خیر مطلق باشد; نه خیر نسبى و اما زاهد و عابد به این سمت، حرکت نمى‏کنند.
گروه سوم کسانى هستند که عارفانه حرکت مى‏کنند، حرکتهاى، فکرى و تحریکى آنان بر محور اصلى است که قانون اساسى جهان نیز بر آن استوار است و آن این‏که خدا اول و آخر یا مبدا و منتهاست نه وسط و واسطه.
«هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن‏» (14) .
خدا مبدا نخست است و نباید انسان به وسیله چیزى به خدا برسد و یا کار را از غیر بخواهد بلکه باید از او به غیر او رسید و از غیر او کارى نخواست; و اگر خدا هدف نهایى است، نباید او را واسطه قرار داد.
اما گروه اول و دوم، به تعبیر جناب ابن سینا، کسانى هستند که حق را واسطه قرار مى‏دهند; نه هدف. خدا را به این منظور مى‏خواهند که آنان را به بهشت‏برساند و یا از عذاب برهاند. این دو گروه در حقیقت‏بر خلاف مسیر جهان آفرینش حرکت مى‏کنند در حجابند ولى نمى‏دانند; اما عارف کسى است که به همه این معارف آگاهى دارد و بعد اثباتى این امور را فراهم و بعد سلبى آن را طرد کرده است; یعنى، زاهد و عابد خائفانه یا تاجرانه زاهد و عابدند ولى عارف، محبانه زاهد و عابد است‏به طورى که عبادت، حرکت و ادراک خود را «هو الوسط‏» و خدا را «هو الاول و الاخر» تلقى مى‏کند و مى‏گوید مبدا نخست که همه این فیضها را به ما عطا کرده خداست و هدف نهایى زهد و عبادت و دیگر شئون دینى هم اوست.
عارف عبادت مى‏کند تا لقاى حق را تلقى کند و این لقا را هم براى حق، طلب مى‏کند; نه این‏که خود این لقا یا «ملاقى‏»، یعنى خود را بخواهد. او کسى است که در مسیر جهان حرکت مى‏کند. کل جهان، خدا را به عنوان آغاز و انجام مى‏شناسد; عارف نیز خدا را به عنوان «هو الاول و الاخر» مى‏شناسد. او در این فکر است که کدام عبادت، نیایش، خضوع و کرنش، او را به پیشگاه خدا نزدیکتر مى‏کند. در این فکر نیست که براى کدام عبادت، ثواب بیشترى نوشته‏اند و درجات بیشترى در بهشت مى‏دهند. کسانى که خدا را «وسط‏» قرار مى‏دهند از لوث شرک مخفى و روث وثنیت مستور، مصون نیستند.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک
1- سیر و سلوک منسوب به «بحرالعلوم‏»
چگونگى سیر و سلوک در این روش
2- روش مرحوم ملکى تبریزى:
3- روش دیگر
خلاصه و جمع‏بندى مکتبهاى سیر و سلوک
راه سیر و سلوک
سیر و سلوک در مسیر شرع
منابع :

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق روش هاى مختلف ارباب سیر و سلوک

پاورپوینت سیر تحول مدیریت کیفیت در صنایع جهان

اختصاصی از فی لوو پاورپوینت سیر تحول مدیریت کیفیت در صنایع جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت سیر تحول مدیریت کیفیت در صنایع جهان


پاورپوینت سیر تحول مدیریت کیفیت در صنایع جهان

این فایل حاوی مطالعه سیر تحول مدیریت کیفیت در صنایع جهان می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 77 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

 

 

فهرست
تحول در دیدگاه‌های کیفی
مدیریت کیفیت و کیفیت مدیریت
استراتژی گام به گام کیفی
ارزش خوب چیست؟
محصول یا خدمات
دلایل پایین بودن ارزش در طرح‌ها
نکات کلیدی در مهندسی ارزش
تعریف مدیریت کیفیت جامع
فواید اجرای موفق مدیریت کیفیت جامع
اصول چهارده گانه دمینگ
14 گام برای بهبود کیفیت (کرازبی)
چهار نسل مدیریت
وظایف کمیته خود هدایتی TQM
برنامه ریزی کیفیت
اهداف پروژه های با اثر سریع
دلایل هزینه های اضافی طرحها
برنامه هشتگانه کیفیت(Case Study)

 

تصویر محیط برنامه


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت سیر تحول مدیریت کیفیت در صنایع جهان

تحقیق در مورد سیر تکاملی در کودکان

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد سیر تکاملی در کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیر تکاملی در کودکان


تحقیق در مورد  سیر تکاملی در کودکان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه51

 

بخشی از فهرست مطالب

مقدمه ................................................................................................................................................................... 1

 

فصل اول ( سیر تکاملی در کودکان ) ................................................................................................... 3

 

                     رشد و تکامل در کودکان ......................................................................................................... 4

 

                   سیر تکاملی کودکان از بدو تولد تا 12 ماهگی ..................................................................... 4

 

                   سیر تکاملی کودکان از 1 تا 2 سالگی ................................................................................... 5 

 

فصل دوم ( دورۀ شیر خوارگی ) ............................................................................................................ 7

 

فصل سوم ( عامل مؤثر بررشد و نمو ) ................................................................................................. 11

 

                    مراحل تکاملی کودک ............................................................................................................... 15

 

                  رشد جسمی در کودکان ........................................................................................................... 15

 

   فصل چهارم (شاخص های تن سنجی ) ............................................................................................... 16   

 

                     شاخصهای تن سنجی ............................................................................................................. 17

 

 .................................................................................................................... 21  (NCHS)                    استاندارد

 

                شاخص های رشد و مفهوم صدک .................................................................................... 22

 

                شیوع اختلالات رشد بر اساس شاخص های رشد .......................................................26

 

               نمودار رشد ............................................................................................................................... 28 

 

               مراقبت ایده ال از کودکان..................................................................................................... 29   

 

               نمودارهای رشد مورد استفاده در ایران ........................................................................... 32

 

               موارد استفاده از منحنی رشد ............................................................................................. 33

 

               روش های دیگر پایش رشد ...............................................................................................34

 

فصل پنجم(منحنی رشد)........................................................................................................................ 35

 

                   ­­­منحنی رشد روزنی(منحنی بزرگ وسط)........................................................................36

 

                روش ثبت منحنی رشد وزن ............................................................................................ 38  

 

                 منحنی رشد رو به بالا (رشد مطلوب).............................................................................40

 

            منحنی رشد رو به بالا با شیب کند (کندی رشد)........................................................ 41

 

             منحنی افقی (توقف رشد).................................................................................................42

 

            روند تکاملی کودک .............................................................................................................43

 

            منحنی رشد قدی ................................................................................................................43

 

           منحنی رشد دور سر.............................................................................................................44

 

          رشد دور سر کودک از بدر تولد تا 24ماهگی ...............................................................45

 

          روش اندازه گیری وزن کودکان ........................................................................................46

 

         روش اندازه گیری قد کودکان ............................................................................................47

 

         روش اندازه گیری دور سر ..................................................................................................47

 

  منابع و مآخذ ...................................................................................................................................

 

مقدمه

 

رشد و تکامل از علوم پایه در طب اطفال است. همه کارکنان بهداشتی مسئولند تا با مراقبت از کودکان و الگوهای طبیعی رشد آنان به اندازه کافی آشنا باشند. این آشنایی کمک می‌کند تا بتوانند به موقع وضعیت غیر طبیعی را از طبیعی تشخیص داده و اقدام لازم و به موقع را انجام دهند.

 

واژه رشد و نمو به فرایندی اشاره دارد که در طی آن تخم گشنیده شده به فرد بالغی تبدیل می‌شود. رشد اصولا به تغییرات در اندازه بدن (به طور کل یا قسمت های مختلف آن به تفکیک) اشاره دارد، در حالی که نمو مجموعه ای از تغییرات ناشی از عوامل زیست شناختی، محیطی و هیجانی در ساختار تفکر و رفتار کودک است که در طول زمان رخ می‌دهد. این تغییرات با نظمی ویژه، سازمان یافته و تا حدودی قابل پیش بینی رخ می‌دهند. رشد و نمو تحت تاثیر عوامل بسیار زیادی هستند.

 

از بدو تولد تا دورۀ بلوغ رشد و کودک مطابق اصول بیولوژیک ادامه دارد و تقریباً این مراحل رشد در تمام کودکان مطابق نظم و ترتیب خاصی صورت می گیرد .

 

در این مراحل دورۀ رشد به چهار مرحله تقسیم می شود :

 

1- از بدو تولد تا دو سالگی که رشد و نمو کودک سریع است .

 

2- از دو سالگی تا بلوغ که رشد و نو کودک آهسته می گردد .

 

3- از ابتدای بلوغ تا 16 سالگی که رشد بسیار سریع است .

 

4- از 16 سالگی تا بلوغ کامل میزان رشد و نمو سریعاً کاهش می یابد .

 

باید توجه داشت که اندازه های قد ، وزن ، سر ، قفسه سینه و دندانها از عوامل مهم در تشخیص به موقع در تشخیص به موقع تأخیر یا عدم رشد و یا بیماری کودکان است .

 

به اندازه ها توجه کنید :

 

1- وزن نوزاداغن به تدریج پس از تولد زیاد می شود و این اضافه وزن در سه ماه اول زندگی بطور متوسط 25-30 گرم در روز مید باشد .

 

2- وزن نوزادان پسر بطور متوسط 3400 گرم و نوزادان دختر 3300 گرم به هنگام تولد است .

 

3- در پنج ماهگی حدود وزن کودکان 2 برابر وزن زمان تولد و در یک سالگی به سه برابر می رسد و قبل از5/2 سالگی 4 برابر وزن زمان تولد می شود .

 

4- قد بطور متوسط در بدو تولد 50 سانتی متر می باشدو در4 سالگی به دو برابر زمان تولد می رسد.

 

5- ثبت اندازه دو سر در دوران کودکی بسیار مهم است زیرا می توان با ثبت این اطلاعات به بیماری های داخل جمجمه پی برد .

 

6- محیط سر در سال اول زندگی بطور قابل ملاحظه ای اضافه می شود که بدلیل رشد سریع مغز است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                                                                               

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رشد و تکامل در کودکان :

 

رشد و تکامل دو اصطلاح به هم وابسته می باشند که در یک کودک طبیعی به صورت موازی با هم بروز می کنند.

 

رشد به معنای افزایش اندازه فیزیکی تمام یا قسمتهای مختلف اعضاء و اندام بدن اطلاق می شود که غالبا با اندازه گیری قد، وزن و دورسر در کودکان سنجیده می شود.

 

تکامل بیشتر به افزایش مهارت اعضاء و عضلات بدن و هماهنگی آنها با سیستم مغز و اعصاب اطلاق می شود که در آن کودک مراحل مختلف نمو و تکامل را یکی پس از دیگری طی می کند. تکامل کودک از دوران جنینی آغاز می شود و با مراقبت و تغذیه مطلوب در دوران بارداری، فرصت رشد و تکامل مطلوب کودک فراهم می شود. مهمترین دوران تکامل مغزی کودک در 2 سال اول زندگی است که نقش قابل ملاحظه ای بر عملکرد ذهنی، جسمی، روانی، اجتماعی و ایمنی کودک دارد. تجربیاتی که کودک در سالهای سوم تا پنجم زندگی کسب می کند، او را برای کسب مهارتهای اجتماعی و یادگیری در دوران مدرسه آماده می سازد. تجربیات و مهارتهای کودک در دوران 6 تا 8 سال که در بدو ورود به مدرسه است در قدرت یادگیری او در دوران تحصیل حیاتی است.

 

کارت رشد وسیله ای است برای سنجش مراحل رشد و تکامل کودکان که در فاصله های زمانی معین، کودک از نظر وضعیت رشد و نمو (تکامل ) بررسی شده و روند رشد و تکامل وی در آن ثبت می گردد .

 

به طور کلی یک کودک طبیعی از بدو تولد تا 7 سالگی از نظر تکاملی مراحلی را طی می کند که در اینجا به کلیات آن اشاره شده است.

 

سیر تکاملی کودکان از بدو تولد تا 12 ماهگی :

 

تا 30 روزگی :

 

به صورت توجه می کند.

 

به صدای زنگ پاسخ می دهد.

 

قادر به انجام حرکات انگشتان می باشد.

 

در حالتی که روی شکم خوابیده سر را به صورت لحظه ای بالا می آورد.

 

2 ماهگی :

 

لبخند می زند.

 

قادر به درآوردن صدای آ او می باشد.

 

با صدای مادر آرام می شود.

 

سر را تا 45 درجه بلند می کند.

 

4 ماهگی :

 

قادر به شناخت دستهایش می باشد.

 

جیغ می کشد.

 

به صدای جغجغه توجه می کند.

 

قادر به رساندن دست ها به همدیگر می باشد.

 

در حالت نشسته سر را ثابت نگه می دارد.

 

6 ماهگی :

 

برای گرفتن اسباب بازی تلاش می کند.

 

تقلید صدای " او " را انجام می دهد.

 

به طرف صداها بر می گردد.

 

چنگ زدن یا گرفتن اشیاء بزرگ ( جغجغه ) را انجام می دهد.

 

غلت می زند.

 

9 ماهگی :

 

خودش غذا می خورد.

 

بابا و ماما را بطور نامفهوم بیان می کند.

 

به صداهای آشنا با دقت گوش می کند.

 

قادر به برداشتن اشیای کوچک می باشد.

 

بدون کمک می نشیند.

 

سیر تکاملی کودکان از 1 تا 2 سالگی :

 

12 ماهگی :

 

دست دسی می کند.

 

کلمات بابا و ماما را به صورت واضح بیان می کند.

 

به اسمش یا کلمات آشنا پاسخ می دهد.

 

قادر به انداختن اشیاء در استکان می باشد.

 

بمدت چند ثانیه می ایستد.

 

15 ماهگی :

 

توپ بازی می کند.

 

حداقل یک تا دو کلمه را به صورت واضح بیان می کند.

 

خط خطی می کند.

 

خوب راه می رود.

 

18 ماهگی :

 

از قاشق و چنگال استفاده می کند.

 

حداقل 3 کلمه را به صورت واضح بیان می کند.

 

معنی صحبت های بیان شده را می فهمد.

 

قادر به برگرداندن شیشه می باشد.

 

قادر به دویدن می باشد.

 

24 ماهگی :

 

قادر به درآوردن لباس (جلیقه) می باشد.

 

قادر به ساختن جملات کوتاه می باشد.

 

قادر به نشان دادن 6 قسمت از اعضای بدن می باشد.

 

از پله بالا می رود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1- دوره شیرخوارگی را تعریف کنید؟
28روز اول زندگی را دوره نوزادی و پس از آن تا 2 سالگی را دوره شیرخوارگی می نامیم.
2- به نظر شما چرا بر مراقبت نوزادان تأکید می شود؟
مراقبتهای بهداشتی در این زمان سهم به سزایی در حفظ سلامت و کاهش مرگ و میر کودکان دارد. تغذیه مناسب، ایمن سازی در مقابل بیماریهای واگیردار و پایش رشد، رعایت نکاتی که بیماریهای شایع نظیر اسهال و عفونتهای تنفسی را کاهش می دهد و مواردی نظیر آن ، به ارتقای سطح سلامتی در این دوران کمک می کند.

 

3- نکات مهم بهداشتی دوران نوزادی را توضیح دهید؟
نوزادان طبیعی در موقع تولد حدود 5/3 کیلوگرم وزن دارند. قد آنها حدود 50 سانتیمتر است و اندازه دور سر آنها حدود 37 سانتیمتر است. در هفته اول تولد، نوزادان کمی کاهش وزن دارند که طبیعی است. برخی از نوزادان3-7 روز پس از تولد کمی زرد می شوند که این امر نیز طبیعی است. در صورتیکه زردی قبل از روز سوم یا بعد از روز هفتم تولد پیدا شود یا بیش از اندازه باشد نوزاد باید مورد معاینه پزشک قرار گیرد.
4- موارد مهم بهداشتی دوران شیرخوارگی را شرح دهید؟
دوران شیرخوارگی، دوره ای حساس در زندگی کودک به شمار می رود. او به تدریج با محیط زندگی جدید خو می گیرد، محرکهای تازه از محیط را می شناسد، می نشیند و می ایستد و راه می رود. هر روز از این دوران با تحولی تازه همراه است و شناخت این دوران و نیازهای کودک در این زمان می تواند به حفظ سلامت او کمک نماید. نکات عمده در مراقبتهای این دوران شامل تغذیه، پایش رشد و نمو، واکسیناسیون، مراقبت از دندانها و آموزش توالت رفتن، بیماریهای شایع و ... می باشد.

 

5-  پایش رشد و اهمیت آن در سلامت کودک را بیان کنید؟
مهمترین علامت سلامت کودک، زیاد شدن وزن اوست. پس باید وزن کودک در سال اول هر ماه اندازه گیری شود. منحنی رشد هر کودک که از متصل کردن نقاط در هر ماه به دست می آید، باید به موازات یکی از خطوط منحنی رشد و به طرف بالا باشد. اگر وزن کودک بیشتر از مرتبه قبل باشد خطی که روی منحنی رشد کشیده می شود رو به بالا خواهد بود. این حالت نشان می دهد که کودک رشد خوبی داشته است. اگر وزن کودک همان وزن مرتبه قبل باشد خطی که روی منحنی رشد کشیده

 می شود مستقیم خواهد بود. این حالت، نشان دهنده این است که کودک به خوبی رشد نکرده است. اما اگر وزن کودک کمتر از مرتبه قبل باشد خطی که روی منحنی کشیده می شود رو به پایین خواهد بود. این حالت بسیار خطرناک است چون نشان دهنده این است که کودک نه فقط رشد نکرده بلکه وزن خود را از دست داده است.
6-  اندازه گیری دور سر کودک چه اهمیتی دارد؟
راه دیگری که برای آگاهی از میزان رشد کودک و به خصوص رشد مغزی او وجود دارد اندازه گیری مرتب دور سر کودک است. اندازه دور سر کودک در بدو تولد، حدود 37 سانتیمتر است که در سه ماهه اول، هر ماه 2 سانتیمتر و پس از آن تا سال دوم حدود 10 سانتیمتر دیگر به دور سر افزوده می شود.
7- واکسیناسیون را تعریف کنید؟
عبارت است از وارد کردن میکروب یا ویروس کشته شده یا ضعیف شده آنها به بدن به صورت خوراکی یا تزریقی. بدن انسان در مقابل این ویروسها و میکروبها یا سموم، موادی می سازد که اصطلاحاً «پادتن» نامیده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیر تکاملی در کودکان