فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله رابطه سیاست و ادبیات

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله رابطه سیاست و ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


اشاره :
1 -بحث‌ رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات، بحث‌ جدیدی‌ نیست، بلکه‌ سابقه‌ آن‌ به‌ دوران‌ یونان‌ باستان، مخصوصاً آثار افلاطون، باز می‌گردد. در دوره‌های‌ بعد نیز، افرادی‌ همانند ژان‌ ژاک‌ روسو به‌ هر دو عرصه‌ توجه‌ داشتند. روسو در کنار نظرات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ خود به‌ نگارش‌ رمان‌ نیز اقدام‌ کرد. برتراند راسل‌ و ژان‌پل‌ سارتر، به‌ عنوان‌ متفکران‌ دورهِ متأخر، در عین‌ ارائه‌ عقاید فلسفی‌ و سیاسی‌ - اجتماعی‌ خود، رمان‌های‌ جدی‌ نگاشته‌ و حتی‌ فعالان‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ نیز بودند و جایزه‌ نوبل‌ هم‌ دریافت‌ کردند. و باز جدیدتر افرادی، مانند ادوارد سعید، بر نقش‌ روشنفکران‌ در پیوند این‌ دو رشته‌ تأکید داشته‌اند. در کنار این‌ افراد، اندیشمندان‌ دیگری‌ را نیز می‌بینیم‌ که‌ هنر و ادبیات‌ را مرکز ثقل‌ اندیشه‌های‌ فلسفی‌ و اجتماعی‌ خود قرار داده‌ و حتی‌ نوع‌ نگارش‌ و نثر آنها بسیار ادیبانه‌ و شاعرانه‌ است؛ به‌ طوری‌ که‌ محتوا(Content) و صورت‌(Form) را تا حدود زیادی‌ به‌ هم‌ نزدیک‌ نموده‌اند. آثار شوپنهاور و نیچه‌ اوج‌ این‌ نزدیکی‌ است‌ به‌ طوری‌ که‌ برخی‌ نیچه‌ را بیشتر یک‌ ادیب‌ می‌شناسند تا یک‌ فیلسوف.
اما در کنار این‌ همه‌ پیوند و نزدیکی، چرا هنوز رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات‌ تا این‌ اندازه‌ مبهم‌ است؟ چرا ادیبان‌ و سیاست‌شناسان‌ و سیاستمداران‌ تا این‌ حد از هم‌ دور بوده‌ و هیچ‌ حوزه‌ مشترکی‌ برای‌ آنها قابل‌ تصور نیست؟ این‌ مسأله‌ امروزه‌ در کشورهای‌ غربی‌ چندان‌ صادق‌ نیست، اما در کشور ما بین‌ این‌ دو حوزه‌ حائل‌ عمیقی‌ وجود دارد. در کشورهای‌ غربی‌ به‌ اهمیت‌ رابطه‌ این‌ دو توجه‌ بسیار شده‌ است. میزان‌ آثاری‌ که‌ در این‌ زمینه‌ نوشته‌ شده‌ است، نشان‌ از این‌ توجه‌ دارد. این‌ نوشتار در صدد درک‌ رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات‌ است‌ و از این‌ مجرا می‌توان‌ هم‌ به‌ اهمیت‌ و هم‌ به‌ زمینه‌های‌ مشترک‌ بین‌ آنها پی‌برد و در این‌ مورد، در نهایت، تا حدودی‌ به‌ مباحث‌ و رهیافت‌هایی‌ جدید رسید.

 

- 2 -
فهم‌ رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات، نیازمند بررسی‌ پیرامون‌ این‌ دو حوزه‌ و تفاوت‌های‌ آنها است. در اینجا در صدد پیوند و یکسان‌سازی‌ این‌ دو رشته‌ نیستیم، بلکه‌ هدف‌ کسب‌ حوزه‌ مشترک‌ است. پس‌ بلافاصله‌ باید گفت‌ که‌ سیاست‌ چیست؟ در اینجا لازم‌ است‌ که‌ سیاست‌ به‌ معنای‌ عمل‌ سیاسی‌(Practice) را از علم‌ سیاست‌ (Political Science) تفکیک‌ کنیم. سیاست، در حقیقت، عمل‌ سیاسی‌ را به‌ ذهن‌ متبادر می‌کند. یعنی‌ آنچه‌ به‌ طور روزمره‌ در سطح‌ جامعه‌ انجام‌ می‌شود. سیاست‌ به‌ طور کلی‌ در همه‌ جای‌ اجتماع‌ یافت‌ می‌شود. در هر کجا که‌ انسان‌ها به‌ دور هم‌ جمع‌ شوند، سیاست‌ وجود دارد. قدرت‌ و تضاد که‌ در اجتماعات‌ انسانی‌ پدید می‌آیند، زمینه‌ساز ایجاد سیاست‌ می‌باشند. سیاست‌ به‌ معنای‌ عملی‌ در تمامی‌ مراحل‌ در رفتارهای‌ سیاسی‌ ما رخ‌ می‌نماید و جلوه‌گر است‌ و کل‌ اجتماعات‌ یک‌ جامعه‌ را در بر می‌گیرد. مانند: دولت، سازمان‌های‌ خصوصی‌ و نیمه‌ عمومی، احزاب‌ و سازمان‌های‌ میانجی‌ و غیره.
سیاست‌ به‌ معنی‌ عملی‌ آن‌ از حوزه‌ نظری‌ یعنی‌ مطالعه‌ سیستماتیک‌ پدیده‌های‌ سیاسی‌ متفاوت‌ است. سیاست‌ در وجه‌ نظری‌ آن‌ به‌ ما می‌آموزد که‌ چگونه‌ دانشی‌ در مورد سیاست‌ و در مورد زندگی‌ سیاسی‌ کسب‌ کنیم؟ چگونه‌ سیاست‌ را از جنبه‌های‌ دیگر زندگی‌ بشری‌ تمییز و تشخیص‌ دهیم؟ از چه‌ جنبه‌هایی‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ به‌ همدیگر شبیه‌ هستند؟ از چه‌ جنبه‌هایی‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ از هم‌ متفاوت‌ می‌باشند؟ نقش‌ اقتدار(Autharity) و قدرت‌(Power) در نظام‌های‌ سیاسی‌ چیست؟ افراد در سیاست‌ چگونه‌ رفتار می‌کنند؟ اگر ویژگی‌های‌ خاصی‌ برای‌ فرد سیاسی‌(Homo Politicus) وجود دارند، کدامند؟ چه‌ نوع‌ شرایطی‌ ثبات‌(Stability) ، تغییر(Change) و یا انقلاب‌(Revolution) را در یک‌ نظام‌ سیاسی‌ ایجاد می‌کند؟ چه‌ چیزی‌ لازم‌ است‌ تا صلح‌ اجتماعی‌ حفظ‌ شود و خشونت‌ قابل‌ اجتناب‌ باشد؟ چه‌ نوع‌ نظام‌ سیاسی‌ بهترین‌ است؟ چگونه‌ باید در مورد این‌ سؤالات‌ که‌ در سیاست‌ چه‌ چیزی‌ بهترین‌(The Best) است، تصمیم‌ گرفت؟ و در نهایت‌ این‌ که‌ دانش‌ سیاسی‌ حوزه‌ فرد و دولت‌ و نیز حوزه‌های‌ میانی‌ را که‌ موسوم‌ به‌ حوزه‌ جامعه‌ مدنی‌ است، تنظیم‌ و بررسی‌ می‌کند.
در مقابل، تأکید ادبیات‌ بیشتر بر افراد است‌ و سعی‌ در ایجاد رابطه‌ مستقیم‌تر با افراد دارد. از آنجا که‌ ادبیات‌ به‌ حوزه‌ زیبایی‌ شناختی‌ محدود می‌گردد، با مکنونات‌ قلبی‌ نویسنده‌ رابطه‌ دارد و بهتر و راحت‌تر امکان‌ پیوند افراد را برقرار می‌کند. هگل، در مورد معنا و ماهیت‌ ادبیات می‌گوید:
چون‌ مثال‌ حقیقت، مطلق‌ است، چنین‌ بر می‌آید که‌ حقیقت‌ و زیبایی‌ هر دو یک‌ چیزند. آنچه‌ برای‌ نمایش‌ زیبایی‌ راستین‌ بیش‌ از هر چیز ضرورت‌ دارد، پایان‌ناپذیری‌ و آزادی‌ است. هنر آفریده‌ روح‌ است، هنر باید از آموزش‌ اخلاقی‌ بپرهیزد. اگر هنر را وسیله‌ آموزش‌ کنیم، به‌ خاصیت‌ پایان‌ناپذیری‌ آن‌ که‌ ذاتی‌ هنر است، زیان‌ می‌رسانیم.
در نقد هگلی‌ و در نقد هیپولیت‌ تن، عظمت‌ اجتماعی‌ یا تاریخی‌ با عظمت‌ هنری‌ یکسان‌ دانسته‌ می‌شود.
هنر و ادبیات‌ به‌ خاطر تأکید بر جنبه‌های‌ زیبایی‌شناسانه‌ بر: لذت‌ اشاره‌ دارند و برای‌ لذت‌ بردن‌ مقاصد و دلربایی‌های‌ بی‌شمار دارند. اما آیا ادبیات‌ صرفاً به‌ تفریح‌ و سرگرمی‌ انسان‌ها و کاووش‌ صرف‌ در حوزه‌های‌ زیبایی‌ شناسانه‌ و شخصی‌ منحصر می‌شود؟
مثلاً اگر گفته‌ شود شعر، بازی‌ یا سرگرمی‌ خودانگیخته‌ای‌ است، احساس‌ می‌کنیم‌ که‌ نه‌ حق‌ مراقبت‌ و مهارت‌ و طرح‌ریزی‌ هنرمند ادا شده‌ و نه‌ به‌ جدی‌ بودن‌ و اهمیت‌ شعر توجه‌ شده‌ است. اما اگر گفته‌ شود که‌ شعر، کار یا صناعت‌ است، احساس‌ می‌کنیم‌ که‌ شادی‌ ناشی‌ از آن‌ و آنچه‌ کانت‌ بی‌غرضی‌ شعر می‌نامد، منقص‌ شده‌ است. باید وظیفه‌ هنر را آنچنان‌ بیان‌ کنیم‌ که‌ در آن‌ واحد هم‌ حق‌ لذت‌ ادا شود و هم‌ حق‌ فایده‌. ادبیات‌ به‌ واسطه‌ همین‌ فایده‌ رسانی، امکان‌ پیوند و رابطه‌ با سیاست‌ را دارد. این‌ که‌ چگونه‌ این‌ فایده‌ رسانی‌ ممکن‌ است، در بخش‌ آینده‌ بدان‌ پرداخته‌ خواهد شد. اما قبل‌ از آن‌ ضروری‌ است‌ که‌ با بررسی‌ تفاوت‌های‌ این‌ دو، درک‌ بهتری‌ از آنها داشته‌ باشیم. به‌ سخن‌ دیگر، دریافت‌ تفاوت‌های‌ این‌ دو حوزه‌ فهم‌ ما را از آنها گسترش‌ می‌دهد:
1- خاص‌ بودن‌ در مقابل‌ جهان‌ شمول‌ بودن‌(Particularity V.University) ادبیات‌ بر جنبه‌های‌ خاصی‌ از زندگی‌ روزمره‌ بشری‌ تأکید دارد که‌ ممکن‌ است‌ در شرایط‌ و وضعیت‌ و یا افراد دیگر، متفاوت‌ با وضعیت‌ سابق‌ عمل‌ نماید. اما هدف‌ سیاست‌ طرح‌ کلی‌ و حتی‌ جهان‌ شمول‌ از زندگی‌ سیاسی‌ است‌ تا بتواند آن‌ را برای‌ تمامی‌ جوامع‌ تعمیم‌ دهد. اگر دانش‌ سیاسی، امکان‌ تعمیم‌ و عمومیت‌ نداشته‌ باشد، اهمیت‌ خود را از دست‌ می‌دهد؛ لذا عده‌ای‌ خاص‌ بودن‌ ادبیات‌ را از نقاط‌ ضعف‌ آن‌ می‌دانند و به‌ همین‌ دلیل‌ امکان‌ ارائه‌ راه‌ حل‌ کلی‌ را برای‌ ما مقدور نمی‌سازد، بلکه‌ حقایق‌ متعدد را در درون‌ خود دارد.
2- احتمالی‌ یا تصادفی‌ بودن‌ در قبال‌ حقیقی‌ یا غیر تصادفی‌ بودن‌(V.Realistic Accidental) ادبیات‌ عمدتاً به‌ احتمالات‌ توجه‌ دارد و یک‌ تصادف‌ ممکن‌ است‌ بخش‌ عمده‌ای‌ از جریان‌ رمان‌ یا داستانی‌ را تغییر دهد. اگر چه‌ این‌ تصادفی‌ بودن‌ در زندگی‌ روزمره‌ نیز ممکن‌ است، ولی‌ در دانش‌ سیاسی‌ نمی‌توان‌ بر تصادف‌ و احتمال‌ تکیه‌ کرد. دانش‌ سیاسی‌ باید ما را به‌ واقعیت‌ و حقیقت‌ رهنمون‌ کند. به‌ گفته‌ برتولد برشت: باید به‌ افشای‌ واقعیت‌ پرداخت‌ و حقایق‌ را بیان‌ کرد؛ حقایقی‌ که‌ در تیرگی‌ها پنهان‌ نگاه‌ داشته‌ شده‌ است. دانش‌ سیاسی‌ باید حرف‌ خود را بر اساس‌ واقعیت‌ و حقیقت، تمام‌ و کمال‌ بگوید و اساساً توجه‌ به‌ تصادف‌ و بخت، امکان‌ طرح‌ نظریه‌ای‌ جهان‌ شمول‌ را کاهش‌ می‌دهد. به‌ این‌ دلیل، ایرس‌ مرداک، با تأثیر از ویتگنشتاین، ادبیات‌ را یک‌ تصویر(Picture) می‌داند.
3- خلاقیت‌ در قبال‌ کشف‌ کردن (Creativeness V.Discovery) ادبیات‌ حوزه‌ خلق‌ و ایجاد موقعیت‌های‌ جدید و به‌ عبارتی‌ دیگر، حوزه‌ خلق‌ زیبایی‌هاست. در حوزه‌ ادبیات‌ امکان‌ دست‌کاری‌ و پردازش‌ و پرورش‌های‌ مختلف‌ وجود دارد. ما می‌توانیم‌ وضعیتی‌ را تصور کنیم‌ که‌ اصلاً واقعی‌ نباشد و بر اساس‌ یک‌ تصادف‌ و خیال‌ ایجاد شده‌ باشد. ولی‌ در دانش‌ سیاسی‌ باید به‌ دنبال‌ کشف‌ واقعیت‌های‌ بیرونی‌ بود و برای‌ این‌ که‌ نظریه‌ای‌ بتواند جامعیت‌ و گستردگی‌ خود را به‌ اثبات‌ برساند، باید حقیقت‌ و واقعیت‌ کلی‌ را کشف‌ کند که‌ قابلیت‌ و کارایی‌ بیشتری‌ داشته‌ باشد. ماندگاری‌ و پذیرش‌ دانش‌ سیاسی‌ در تطابق‌ هر چه‌ بیشتر آن‌ با دنیای‌ خارج‌ است.
4- رازگرایی‌ در قبال‌ روشنگری‌(Mysterism V.Enlightmenism) همانطور که‌ ایرس‌ مرداک‌ نیز معتقد است‌، ادبیات‌ از آنجایی‌ که‌ امکان‌ خلاقیت‌ دارد، از نظر روشی‌ می‌تواند حالت‌ رازگرایانه‌ و رازورزانه‌ داشته‌ باشد. ولی‌ دانش‌ سیاسی‌ بیشتر در صدد تبیین‌ است. هدف‌ دانش‌ سیاسی، طرح‌ زیبایی‌ گرایانه‌ از جهان‌ بیرونی، بلکه‌ کشف‌ و تبیین‌ دنیای‌ واقعی‌ در جهت‌ روشنگری‌ است: تصور می‌کنم‌ محور کار رمان‌نویس‌ و نمایش‌نامه‌ نویس‌ کوشش‌ برای‌ ایجاد توهم‌ و محور کار فیلسوف‌ (سیاسی) سعی‌ در زدودن‌ توهم‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌ نوشتار ادبی‌ ممکن‌ است‌ پیچیده‌تر باشد. ولی‌ نوشتار سیاسی‌ باید حداکثر جانب‌ ساده‌نویسی‌ را رعایت‌ نماید. (اگر چه‌ هگل‌ در این‌ میان‌ استثنا است).
5- تصور در قبال‌ استدلال‌.(Imagintion V.Argument) ادبیات‌ باوهم، خیال، تصور و مباحث‌ رازآلود سروکار دارد. این‌ مسأله‌ باعث‌ می‌شود که‌ هیجانات انسانی‌ را برانگیزد و حساسیت‌ (Sensivity) ایجاد نماید و به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ تأثیر مستقیم‌ دارد. ولی‌ دانش‌ سیاسی‌ به‌ دنبال‌ استدلال‌ و بحث‌ و جدل‌ برای‌ درک‌ واقعی‌تر است‌ و به‌ این‌ خاطر غیر هیجانی، بی‌طرف‌ و غیر مستقیم‌ بر افراد تأثیر می‌گذارد و تنها از طریق‌ استدلال‌ است‌ که‌ می‌تواند قاعده‌ جهان‌ شمول‌ ارائه‌ کرد.
6- صورت‌ در قبال‌ محتوا(Form V.Content) : ادبیات‌ به‌ دنبال‌ تصویر صورت‌ زیبا است. به‌ سخن‌ دیگر در صدد کمال‌ فرم‌ است‌. ولی‌ دانش‌ سیاسی‌ به‌ دنبال‌ ارائه‌ محتوای‌ بهتر است‌ و اگر با صورت‌ زیباتر نیز ارائه‌ شود، بر غنای‌ کار می‌افزاید. به‌ این‌ خاطر، ادبیات‌ سیاسی‌ سخت‌ و دشوار، نظیر ادبیات‌ هگل، نیز قابل‌ توجه‌ است‌ زیرا از محتوای‌ غنی‌ برخوردار است.
در مجموع، ادبیات‌ در صدد است‌ که‌ دنیای‌ بیرون‌ را همان‌ طور که‌ درک‌ و فهم‌ و احساس‌ می‌کند، تصویرسازی‌ نماید. ادبیات‌ مثل‌ داستان‌ زندگی‌ روزمره‌ انسان‌ها طبیعی‌ است. ولی‌ دانش‌ سیاسی‌ به‌ دنبال‌ این‌ است‌ که‌ دنیای‌ بیرون‌ را واقعی‌ سازد و راهکارها و برنامه‌هایی‌ برای‌ خود می‌چیند و زندگی‌ روزمره‌ را در راستای‌ اهدافی‌ خاص، یا به‌ سخن‌ بهتر، بر اساس‌ منافع‌ خاص‌ ترتیب‌ و نظم‌ دهد. اما با همه‌ این‌ تفاوت‌ها چگونه‌ می‌توان‌ به‌ زمینه‌ مشترک‌ رسید و بین‌ این‌ دو قلمرو پل‌ زد؟
- 3 -
اگر نگاهی‌ اجمالی‌ و کلان‌ به‌ کلیت‌ تعامل‌ سیاست‌ و ادبیات‌ از یونان‌ باستان‌ به‌ بعد داشته‌ باشیم. درک‌ رابطه‌ این‌ دو حوزه‌ در عصر جدید و دست‌یابی‌ به‌ زمینه‌ مشترک‌ بهتر خواهد بود. برای‌ این‌ کار ضروری‌ است‌ که‌ سه‌ دوره: قبل‌ از مدرن، دوره‌ مدرن‌ و دوره‌ پس‌ از مدرن‌ را از هم‌ تفکیک‌ کرد.
دوره‌ قبل‌ از مدرن فاصله‌ یونان‌ باستان‌ و عصر مسیحیت‌ را در بر می‌گیرد. در یونان‌ باستان، انسان‌ و فرد به‌ طور مجزا از جامعه‌ مطرح‌ نبوده‌ است، بلکه‌ فرد در اجتماع‌ به‌ عنوان‌ شهروند قابل‌ پذیرش‌ بود. جامعه‌ دولت‌ - شهر بر فرد مقدم‌ بود و زندگی‌ فرد در زندگی‌ عمومی‌ تعین‌ می‌یافت. عرصه‌ عمومی‌ وجه‌ غالب‌ زندگی‌ یونانی‌ بود و انسان‌ تنها در زندگی‌ عمومی‌ به‌ عنوان‌ شهروند مطرح‌ بود که‌ می‌بایست‌ وظیفه‌ اجتماعی‌ خود را به‌ نحو بهینه‌ انجام‌ می‌ داد و تنها در این‌ صورت‌ امکان‌ کسب‌ فضایل‌ برایش‌ مهیا بود. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رابطه سیاست و ادبیات

تحقیق در مورد تناقض سیاست های صادراتی

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد تناقض سیاست های صادراتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تناقض سیاست های صادراتی


تحقیق در مورد تناقض سیاست های صادراتی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه82

 

فهرست مطالب

  1.  سیاست های کنترلی

   کنترل کیفیت

  • گرفتن تعهد از صادر کنندگان برای
  • ممنوعیت صادرات
  • صدور پروانه صادرات
  1. بازگرداندن تعرفه های پرداخت شده
  2. معافیت از پرداخت تعرفه های وارداتی
  3. تاسیس مناطق تجارت آزاد و مناطق ویژه اقتصادی
  4. تاسیس بانک توسعه صادرات و صندوق

تناقض سیاست های صادراتی

 

از بدو  تشکیل ج.ا. ارتقا صادرات غیر نفتی و کاهش وابستگی کشور به نفت همواره یکی از اهداف اصلی سیاست اقتصادی ج.ا. بوده است.  با این وصف، سیاست های نا درست اقتصادی ج.ا. موجب تضعیف بخش صادرات غیر نفتی شده است.  عوامل اصلی این عملکرد عبارتند از سیاست های نادرست ارزی، وارداتی و یارانه ای  که موجب برهم زدن تناسب قیمت ها به زیان تولیدات داخلی از جمله صادرات غیر نفتی شده اند،  قوانین دست  و پاگیری که برای اداره و کنترل صادرات غیر نفتی تدوین شده اند،  نا به هنجاری بخش بانکی  و سیاست های پولی کشور،  نبود جو مناسب برای رشد بخش خصوصی و جلب سرمایه گذاری خارجی، سیطره دولت و نهادها بر امور اقتصادی کشور،  فساد گسترده  و سوء مدیریت بخش دولتی  و نبود یک نظام موثر برای حسابرسی و کنترل تصمیمات دولت.  این عوامل سبب شده اند که صادرات غیر نفتی کشور در بهترین شرایط از حد %5 تولید ناخالص ملی تجاوز نکند که متناسب با توان اقتصاد کشور نبوده  و پاسخگوی معضلات آن  به ویژه بحران بیکاری  نمیباشد.

 

سیاست های صادراتی ج.ا. دوگانه و متضاد است.  از یکسو، حکومت با کاربرد سیاست های نادرست موجب برهم زدن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تناقض سیاست های صادراتی

پروژه تاریخچه جامعه شناسی و علم سیاست در ایران. doc

اختصاصی از فی لوو پروژه تاریخچه جامعه شناسی و علم سیاست در ایران. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه تاریخچه جامعه شناسی و علم سیاست در ایران. doc


پروژه تاریخچه جامعه شناسی و علم سیاست در ایران. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 16 صفحه

 

مقدمه:

مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران به لحاظ ماخذ شناسی، از سه نوع منبع استفاده می­کند؛ اولین نوع این منابع مآخذ سنتی، شامل کتیبه­ها، زمین شناسی­ها، باستان شناسی­ها می­باشد. شریعت نامه­ها( که به بررسی خلقیات و هویت ایرانیان می­پردازند) و سیاست نامه­ها( شامل تذکره نامه­ها و پندنانه­ها) ، نوع دوم منابع مطالعه جامعه شناسی هستند. نوع سوم منابع مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران، خود به دو کونه فرعی تقسیم می­شوند: الف) منابع اولیه و ب) منابع ثانویه. منابع اولیه خود به دو دسته منابع سنتی ( پروتکل­های دولتی، مصوبات مجلس، قراردادهاو...) و منابع جدید ( میدانی، مصاحبه، سفرنامه، خاطرات و...) تقسیم می­گردد. منابع ثانویه از لحاظی به منابع ثانوی سنتی( پروتکل­ها) و منابع ثانوی جدید( رساله­های دکترا) ؛ و از لحاظ دیگر به منابع ثانویه­ای که به منابع اولیه استناد کند( مانند کتاب علی اصغر شمیم) و رساله­های دکترا تقسیم می­گردد.

 

فهرست مطالب:

تاریخچه جامعه شناسی وعلم سیاست درایران

جامعه شناسی سیاسی درایران

مرحله اول جامعه شناسی ایران( جامعه شناسی سنتی)

مرحله دوم جامعه شناسی ایران ( جامعه شناسی رسمی)

رسمی بودن تحصیلات درایران و نه خصوصی بودن آن

غیر سیاسی بودن استادان

مشکلات مالی آن ها

حمایت سیاسی- اقتصادی دولت

دولت در ایران

بررسی مسایل ایران در سه مکتب

الگوی دولت استبداد شرقی

شیوه تولید آسیایی و استبداد شرقی

تحلیل سرشت دولت در ایران براساس دیدگاه شیوه تولید آسیایی

نقد کاربرد شیوه تولید آسیایی درباره ایران

مفهوم پاتریمونیالیسم


دانلود با لینک مستقیم


پروژه تاریخچه جامعه شناسی و علم سیاست در ایران. doc

دانلودمقاله سیاست جدید و نقش تاریخی ادیان در جهان بعد از 11 سپتامبر

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله سیاست جدید و نقش تاریخی ادیان در جهان بعد از 11 سپتامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


عده ای عقیده دارند که بعد از 11 سپتامبر جهان عوض شده و مثل سابق نیست. در واقع باید سیاست جهانی دگرگون و با مفهومی نو همراه با تلاشهای جدید و منطبق با توقعات کنونی دنیا ارائه گردد.
هدف از این اظهار نظر کوتاه ارائه‏ی خطوط اصلی و دگرگونی سیاست قبلی و پیشنهادات جدید سیاسی است که منطبق با توقعات بوجود آمده بعد از چالش های ناشی از پیامد های واقعه ی 11 سپتامبر 2001 میلادی است. طرح اولیه ی کارهای انجام شده اصولی را که باعث ایجاد تلاش های جدید خواهد شد مشخص کرده و مقاله با یاد آوری مختصری مربوط به تحلیل سیاست جهانی خاتمه خواهد یافت.

 

مفهوم کلی سیاست جدید
حدود چهل سال بعد از جنگ دوم جهانی سیاست بین المللی مبتنی بر اصل مناقشات شرق و غرب و به دو بلوک مخالف تقسیم شده بود . این دوگانگی و این دو قطب بودن سیاسی فرصت بر رسی موقعیت مناقشات دو جانبه را بگونه ای بوجود می‏آورد که هر دسته و گروه جهانی در یکی از دو قطب جای میگرفت.
اگر گروهها و یا کشورهائی سعی میکردند قدرت سومی خارج از دو بلوک بوجود بیاورند به اتهام اینکه برای یکی از گروههای ابر قدرت کار میکنند و یا اینکه متهم به کمونیست بودن و یا طرف داری از کاپیتالیسم می شدند و بالا خره جذب یکی از دو ابر قدرت می گردیدند که بیشترین گرایش بسوی گروههای چپ بود .

 

بنابراین سیاسی بودن مستلزم تجزیه و تحلیل مسائل روز مره زندگی مردم بعنوان علائم نشان دهنده ی یک منطق و یا یک استراتژی عقلانی بود که حتی با تخرتب کردن مسائل اقتصادی ایدئو لوژیکی و در صورت لزوم نظامی منجر به غلبه بر حریف مقابل میشد. در واقع زمینه ی برتر بر نامه ریزی های عقلانی با یک واقعیت عینی و مردمی بود که در آن محاسبه استراتژیک منبع رهنمود ها میشد. دنیا ئی که کاملا بطرف سکولاریسم پیش میرفت و دین و احساسات، حق مداخله و اظهار نظر نداشت و کاملا در قلمرو خصوصی و فردی بود.
عقیده ی عمومی بر این بودکه نه چندان دور مفهوم دنیای سکولار گسترش وبر تفکرات قومی و سیاسی ساکنین کره ی زمین فائق گردد. سقوط رژیم شاه در ایران و انقلاب اسلامی سال 1979 تمام تفکرات و بر نامه ریزی های قبلی را مورد بحث قرار داد ولی بزودی افکار عمومی متوجه مفهوم قدیم سیاسی در باره ی یک نوع بحث فلسفی ممکن بر مبنای عقل گردید و از ماورالطبیعه و دین هم کمک نگرفت.

 

عقیده‏ی عمومی بعد از حل دوگانگی ایدئولوژیکی بین دو ابر قدرت بر این بود که صلح بر روی کره ی زمین سایه افکنده و دنیا بنا بعقیده ی مارشال مک لوهان بصورت " دهکده ی جهانی " در آمده که در آن هماهنگی و تفاهم بین انسانها بوجود خواهد آمد. ولی سقوط دیوار برلن در سال 1989، اعلام فسخ پیمان ورشو و کمی بعد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی غیر منتظره بود و بقول فرانسیس فوکو یاما پایان تاریخ را رقم نزد بلکه دنیا را وارد مرحله ی جدید تری کرد . بایستی قبول کرد که دنیای بدون ایدئولوژی اختلافات زیادی را تحمل کرد و کاپیتالیسمِ فاتح و بازار جهانی در حال گسترش، در برابر عاملان دیگر همچون بنیاد گرایان مذهبی(مارتن مارتی و اسکات آپولی) در مناقشه بود و یا بقول ساموئیل هانتینگون با "برخورد تمدنها" متوسل به مکتب های دینی برای دسته بندی انتقاداتشان شد .
بازکشت به دین و ادیان از سالها قبل شروع و منتظر زمان بود. واقعه ی 11 سپتامبر دنیارا متوجه کرد تا دوباره در باره ی مفهوم سیاسی آن تأمل کند.

 

گفتگو" با " و" بین" ادیان به متخصصین رده ی بالای سیاسی محدود نشده بلکه برای هر انسان سیاسی کار برد خواهد داشت زیرا سیاست جدید اجازه نخواهد داد که فقط عقل و منطق بر آن حاکم باشد . بر عکس سیاست جدید باید در باره ی دین و پیروان آن مطلـع شود تا بهـتر بتوانــد در زمینه های سیاسی آن فعالیت کنـد. بنظـر می رسد کـه یونسکو میتواند مرکز ملاقاتها و عملیات ایده آل برای گفتگو بین ادیان و تمدن ها باشد تا بتواند با نتیجه گیری از توقعات و آرزوهای آنها به سازمان ملل متحد که در واقع مجمع سیاست جهانی است گزارش دهد. سیاست جدید باید یونسکو را وادار کند تا اعمال و حرکات سیاست جدید را دسته بندی کرده و خطوط اصلی آنرا مشخص نماید .

 

تلاش های جدید سیاسی
سیاست جدید جدید جهانی برای شروع گفتگو "با" و "بین" ادیان باید سعی کند به سه هدف اصلی برسد : توقعات قضاوت و داوری . فلسفه ی اخلاق جهانی . تعلیم و تربیت و آموزش عدم خشونت

 

توقعات قضاوت و داوری
تجزیه و تحلیل های مختلفی که بدنبال سوء قصد ها بدست تروریست ها ی اسلامی انجام گرفته نشان میدهد که این اعمال از محرومیت ها، احساس خواری و شرمساری و خشم و انتقام نشا"ت میگیرد و بنظر آنها تنها راه مبارزه از بین بردن و خسارت زدن به رقیب است.توقعات محلی، منطقه ای و جهانی آنها در توضیع عادلانه ی سرمایه ها، منافع ملی ، عدالت اجتماعی و دادگستری و شرکت در تصمیم گیری های عینی برای وضع بهتر و مناسب تر محرومین ، فقرا و حاشیه نشینان جامعه است که در واقع بخاطر آنها مبارزه میکنند.
اگر در این باره فکری نشود نعداد کسانی که متوسل بزور میشوند و یا کسانیکه از زندگی نامناسب رنج می برند وکسانیکه به نیابت ازآنها دست به ترور های مسلح و یا یک نوع اعتراض شدید می زنند زیاد خواهد شد.

 

بنا به عقیده ی متخصصین، بنیاد گرایان مذهبی در اغلب موارد به همان اعمالی دست می زنند که سابقا آمریکائی ها و متحدین اروپائی آنها در جهان اسلام بنام کمونیسم و یا سوسیالیسم با آنها مبارزه میکردند، در صورتیکه در حال حاضر به دین متوسل میشوند تا اتهامات و انتقادات آنهارا دسته بندی کنند. این دگر گونی ظاهری موقعیت جدیدی را منعکس میکند.
در اینکه تئوری مارکسیست بر مبنای مبازه ی طبقاتی اجتماعی پایه گزاری شده بود و همیشه بعنوان مثال مسئله ی استثمار گر و استثمار شده و نابرابری های اجتماعی ذکر میشد، تردیدی نیست. توضیح فوق با واقعیت موجود مطابقت ندارد زیرا گودالی که بین طبقات استثمار گر و حاشیه نشینان و طرد شدگان اجتماع و جود دارد روز بروز عمیق تر و بزرگتر میشود بدون اینکه فرصت فعالیت های اجتماعی به گروه استثمار شده داده شود. طبقات محروم و حاشیه نشین یا در واقع استثمار شده هیچ وسیله ای برای جنگ با قدرت ها برای در یافت حق و منافع خودشان در اختیار ندارند و فقط اتهامات اخلاقی برای آنها در جهان باقی میماند و همچون گذشته مدافعی بنام کمونیسم هم ندارند. بعد از جریانات سالهای 1990 کاپیتالیسم جایگزین و یکه تاز میدانهای سیاسی و اقتصادی شد .

 

در چنین موقعیتی ادیان و بخصوص اسلام به کمک محرومین، حاشیه نشینان و طرد شده گان اجتماع بر خواسته و سخنگوی آنها شد و صدایش را بلند کرد تا بگوش جهانیان برساند که این نوع حیات از دید گاه عدالت اجتماعی و از دیدگاه رسالت انسانی قابل توجیه نیست . رسالت انسانی اینکه بنا به آیه ی 30 از سوره ی بقره " نایب خدا" برروی زمین و در تورات در آیه ی 6 از گفتار اول هم " نقش و تصویر خداوند" است.
مسلم است که چنین رسالتی نمی تواند نه فدای استراتژی بازار مصرف گردد و نه به دایره ی تباهی موقعیت ها و داده های مادی محدود باشد.

 

شایستگی و لیاقت انسان متوقع احترام همگانی است و ادیان برای دفاع از وی هم صدا می شوند و بر علیه افراط و زیاده روی های اقتصادی اعتراض میکنند. تا زمانیکه قضاوت و احترام برای انسان وجود نداشته و مو قعیت شوم و اسف بار برای اکثر مردم در کشورهای غنی و فقیر کره‏ی زمین موجود باشد، ادیان به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
در صورتیکه سیاست جدید نخواهد در روابط سیاسی داخلی و بین المللی کشورها فاجعه و ناراحتی بوجود بیاید باید به ندای انتقادات بیان شده بوسیله ی ادیان گوش فرا داده و متوجه نیازهای انسانی و اجابت آن باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سیاست جدید و نقش تاریخی ادیان در جهان بعد از 11 سپتامبر

پایانامه پیامدهای مهم تحولات سیاسی

اختصاصی از فی لوو پایانامه پیامدهای مهم تحولات سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه پیامدهای مهم تحولات سیاسی


پایانامه پیامدهای مهم تحولات سیاسی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:123

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ یکی از پیامدهای مهم تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی 20 سال گذشته در ایران عدم کنترل رشد جمعیت بوده است . به گونه ای که نرخ رشد جمعیت در کشور طی سال های ( 1367-1358 ) ، بدون شک از بالاترین درصد نرخ دهة ‌اخیر برخوردار بوده است . این موضوع باعث شده که مسائل جمعیت و عرضة نیروی کار و بیکاری ، به عنوانم مشکلات جدی جامعة ما در زمان کنونی و دهه های آینده مطرح گردد . بر اساس آمار های ارائه شده در مرکز ایران گروه های سنی ( 19-15 و 24-20 ) در سال 1385 بالغ بر 4/17 میلیون نفر می شود و کشور با یک منبع عظیم انسانی روبرو خواهد شد که همه می تواند مشکلاتی را از نظر اجتماعی بوجود آورد و هم می تواند پایه ای برای جهش های اقتصادی اجتماعی تلقی شود .  


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه پیامدهای مهم تحولات سیاسی