فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین(TQM) ***

اختصاصی از فی لوو بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین(TQM) *** دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین(TQM) ***


بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین(TQM) ***

بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین(TQM) ، مطلب آموزشی مدیریتی و مقاله فوق العاده ای برای رشته مدیریت بوده که در 31 صفحه تهیه شده است.

 

چکیده این مقاله فوق العاده به شرح زیر است

بدون شک در حرکت به سمت جهانی شدن، کیفیت یک عامل تاثیرگذار است. در روند توسعه صنعت و بازرگانی، یکپارچگی اقتصاد جهانی و رشد و اشباع بازار، کیفیت نقش اصلی را ایفا کرده و یکی از مهمترین عامل های رقابت سازمان و موفقیت در بازارهای ملی، منطقه ای و جهانی به شمار می آید. 

فرایند جهانی شدن، بازارها و لزوم داشتن توان رقابت باعث ایجاد الگوهای جدید مدیریت کیفیت شده است. مدیریت کیفیت فراگیر یک فلسفه، نظریه و روش شناسی نو در مدیریت کیفیت و نظامهای نشأت گرفته از آن است. 

در حقیقت، تحقق و به کارگیریTQM یکی از ثمرات و دستاوردهای ناشی از گسترش و بین المللی سازی مدیریت کیفیت طی سالهای گذشته به حساب می آید. مقولهTQM به رغم عمومیت داشتن در کلیه زمینه ها، تاکنون فقط در کارخانه ها و برخی از مشاغل خدماتی رواج دارد. هرچند، اطلاعات زیادی در مورد اجـــرایTQM در بعضی از زمینه ها از قبیل آموزش، تحقیقات، مشاوره و... در دسترس نیست، لیکن باتوجه به جامعیت مفاهیم و اهداف نهایی TQM در لزوم دستیابی به کیفیت برتر می توان با بهره گیری از الگوهای کیفی به کار گرفته شده در سایر زمینه ها و تلفیق آن با شاخص های تاثیرگذار در بهبود فرایند آموزش به نتایج قابل قبولی در این زمینه دست یافت.

مدیریت کیفیت فراگیر روشی برای اداره یک سازمان است که اساس آن بر کیفیت و مشارکت همه اعضای سازمان استوار است و هدف آن نیل به موفقیت درازمدت از طریق جلب رضایت مشتری و تامین منافع همه افراد ذی نفع است. 

نظامهای آموزشی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی در زمینه شکوفایی در جامعه نقش اصلی را برعهده دارد. امروز، این نظامها سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص داده و باتوجه به اهمیت و نقش آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ضروری است در جهت بهبود کیفیت نظامهای آموزشی اقدامات اساسی صورت بگیرد و از هدررفتن سرمایه های انسانی و مادی جلوگیری شود. مدیریت در این نظامها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابه گفته فیلیپ کومبز اگر قرار است تحولی در آموزش صورت گیرد بایستی از مدیریت آن شروع شود. 

آموزش در یک ساختار نظام مدار می تواند نقش کلیدی در انتقال دانش داشته باشد. آموزش زمانی می تواند براساس نیاز ملی و در جهت گسترش فرهنگ و دانش مدیریت نوین استوار باشد که نظام مدیریتی با رویکرد مشتری محور و کیفیت گرا ایجاد شده باشد. ساختار و نظام مدیریت آموزشی از این لحاظ مورد توجه نظام مدیریت کیفیت واقع می گردد. موسسات آموزشی به عنوان پلی میان تولیدکنندگان دانش و دانش پژوهان جهت پاسخگویی به تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود نیازمند تحول جدی هستند. 

 

مدیریت کیفیت فراگیر روشی است  که ..............

 

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین(TQM) ***

تحقیق در مورد سازمانهای اداری تحت نظر مستقیم رهبری

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد سازمانهای اداری تحت نظر مستقیم رهبری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سازمانهای اداری تحت نظر مستقیم رهبری


تحقیق در مورد سازمانهای اداری تحت نظر مستقیم رهبری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه47

 

فهرست مطالب

3-5- سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

4-5- بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب

اسلامی

1-3- وظایف و اختیارات عمومی رئیس جمهوی مندرج در سوگند نامه

سازمانهای اداری تحت نظر مستقیم رهبری

1-5- دفتر رهبری

2-5- نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

نیروهای مسلح از لحاظ مدیریت و فرماندهی تحت تابعیت مقام رهبری هستند. این امر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش بینی گردیده که قبلاً بدان اشاره نمودیم.

در ارتباط با این عنوان قابل ذکر است که امور اداری، تدارکاتی، حقوقی و بودجه‌ای نیروهای مسلح در صلاحیت وزارت دفاع می‌باشد (ماده 8 قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1366) و امور مشاورت و فرماندهی و تهیه و توسعه تدابیر کلی نظامی و تهیه اطلاعات و طراحی سازمان و تجهیزات و برآوردهای لجستیکی و هماهنگی‌های دیگر به عهده ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و امور فرماندهی با فرماندهان نیروهای زمینی، دریایی و هوایی است که فرماندهان عالی آن بوسیله مقام رهبری بدین سمت منصوب می‌شوند. بطور کلی دفاع از کشور و اجرای مأموریت‌های مقرر در قانون اساسی به عهده این نیروها می‌باشد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز برابر قانون اساسی و قوانین عادی دارای وظایفی در درون مرزهای کشور و نگهبانی از انقلاب می‌باشد و مقام رهبری در این سازمان نیز فرماندهی عالیه داشته و بالاخره نصب و عزل فرمانده نیروهای انتظامی بر طبق قانون در اختیار مقام رهبری می‌باشد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سازمانهای اداری تحت نظر مستقیم رهبری

دانلودمقاله سازمانهای کامپیوتری و فرآیندمدیریت سازمان

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله سازمانهای کامپیوتری و فرآیندمدیریت سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


شاخص های راهبری اطلاعات در سازمان
هریک از سه قرن گذشته عرصه ظهور یک انقلاب تکنولوژیک بوده است. قرن هیجدهم عرصه بروز ماشینهای مکانیکی ، قرن نوزدهم زمان اختراع ماشین بخارو قرن بیستم قرن تکنولوژی جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات می باشد. در این قرن شاهد ایجاد شبکه های بین المللی تلفن، اختراع رادیو و تلویزیون تولد و رشد فوق العاده صنایع کامپیوتری و پرتاب و به کارگیری ماهواره ها به منظور برقراری ارتباطات جهانی بوده ایم. از زمان ظهور اولین کامپیوتر های IBM چیزی قریب به بیست سال می گذرد و دراین مدت بسیار کوتاه دنیای کامپیوتر شاهد پیشرفتها ونوآوری های بسیار زیاد و حتی شگفت انگیزی بوده است.
امروزه کامپیوتر از یک وسیله لوکس و تخصصی به یک ابزار عمومی تبدیل شده و با نفوذ به تمام سطوح زندگی جوامع انسانی عامل ایجاد پیوند های جهانی بین آنها شده است. کامپیوترو کلیه ابزارهایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم فرآیندهای ارتباطی را شکل می دهند هر روز دچار تحولات جدید تر می شوند و ما شاهد هستیم که در عرصه رقابت بین شرکت های نرم افزاری و سخت افزاری ضمن گسترش کمی در ابزارهای ارتباطی سطح کیفی این ابزارها نیز دچار تحول و رشدی باور نکردنی شده اند. ملموس ترین نمونه را می توان از کمپانیMicrosoft با مدیریت ابر قدرت رایانه جهان بیل گیتس مثال زد که تنها در فاصله ای قریب به 10 سال با طراحی چندین سیستم عامل و نرم افزارهای جانبی آن سیطره ای غیر قابل باور بر بازار پیدا کرد و حوزه فعالیت رقیب بزرگی چون مکینتاش و لینوکس را بسیار محدود کرد. در این بین از روند رشد و توسعه اطلاعات در عصر حاضر نباید غافل ماند. رشد و گسترش علوم مختلف زمینه ساز پیشرفت های امروز بشر در فرایند ارتباطات بوده است. به بیان دیگر اطلاعات و تکنولوژی های ارتباطی ضمن رشد درونی با توجه به ظرفیتها و قابلیتهای موجود در هر یک از این عناصر پدیدهICT با ایجاد اثر متقابل موجبات رشد و ارتقا یکدیگر را نیز فراهم می اورند و هر یک به رشد دیگری کمک می کند. نقش عنصر اطلاعات در پدیدهICT با استفاده از سیستم های اطلاعاتی قابل تفسیر و تبیین و بهره برداری می باشد. انتقال این اطلاعات در قالب ابزار های ارتباطی زمینه کاربردی شدن انها را فراهم می کند و در نتیجه کارکردهای سیستم های اطلاعاتی را اشکار می سازد. با بیان این موضوع می توان نتیجه گرفت که ایجاد سیستم های اطلاعاتی دقیق و ارتباطات سریع از ضروریات ساختاری برای ایجاد نظام های اطلاعاتی اشتراکی است. تا با این روند سرعت و دقت استفاده از اطلاعات افزایش یابد و مهتر از همه هزینه های تولید و تکثیر نیز کاهش پیدا کند. سازمان های پیشرو و پویا با ساختار مدیریتی آینده نگر امروزه نا گزیر از استفاده گسترده و منطبق و یگپارچه از سیستم های اطلاعاتی و ابزارهای ارتباطی می باشند. دراین مجال سعی می شود ضمن بررسی سیستم های اطلاعاتی قابل پیاده سازی و انطباق در سازمان، ظرفیتها و قابلیتهای انها معرفی و نحوه تطبیق روند مدیریت اطلاعات با مهندسی اطلاعات بیان شود.
پیش از هر چیز به جاست که تعاریفی از واژه های مدیریت اطلاعات، مهندسی اطلاعات، سیستم و سازمان ارائه شود.
سیستم به مجموعه منظمی از عناصر به هم وابسته اطلاق می شود که برای رسیدن به اهدافی مشترک با هم در تعاملند.
سازمان سیستمی است که از سازماندهی و ترکیب منابع مختلفی از قبیل نیروی انسانی، مواد، ماشین آلات، تجهیزات و... به صورت یک موسسه پایدار و مثر اعم از تجاری و غیر تجاری به وجود می آید.
اطلاعات به مجموعه داده های علمی قابل پردازش و تحلیل علمی اطلاق می شود.
مدیریت: فن تلفیق عوامل گوناگون موثر در روند اجرا، برنامه ریزی و نظارت سازمان گفته می شود.
مدیریت اطلاعات به کلیه مراحل و جریانات راهبر و هدایت کننده و ناظر بر توزیع مناسب و به هنگام اطلاعات گفته می شود.
مهندسی اطلاعات به روند مدیریت کلیه ابزارها و روش های پردازش و انتقال اطلاعات که بر مبنای ابزارهای نرم افزاری و سخت افزاری تعیین می شوند اتلاق می شود. مهندسی اطلاعات با استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای ابزار ارتباطی بهترین روش های مدیریت اطلاعات را ازنظر کمی و کیفی تعیین می کند. با مهندسی اطلاعات مراحل پردازش و انتقال اطلاعات با استاندارد های موجود در روند مدیریت اطلاعات و نیازمندی های سازمانی منطبق می شود.
شاید در ظاهر امر دو واژه مدیریت اطلاعات و مهندسی اطلاعات بسیار مشابه جلوه کنند. گو اینکه این دو فرآیند اطلاعاتی همپوشانی بساری هم دارند اما از نظر سیستماتیک تفاوتهای آشکاری دارند و همانطور که پیش تر ذکر شد این دو فرایند بسیار بر هم موثر و از هم متاثر می باشند. در واقع نقش مدیریت اطلاعات در یک سازمان پیشرو نیاز سنجی هر یک از اجزا سازمان و ایجاد زمینه ها و برنامه ریزی های لازم در جهت انتقال داده و نظارت بر سطح دسترسی آنها می باشد در این بین مهندسی اطلاعات با توجه به نقش مهمی که دارد با شناخت و مطالعه بر روی بسترهای اطلاعاتی و ساختار های سازمانی با تعیین و راه اندازی بهترین امکانات و ابزارهای ارتباطی می تواند اطلاعات را به طرق مختلف و با رعایت حداکثر امنیت به کاربران عمومی و اختصاصی مد نظر مدیر سازمان برساند.
امروزه سازمانهای عریض و طویل که دارای صدها دفتر در یک گستره جغرافیایی می باشند انظار دارند که با تبادل سریع اطلاعات و پردازش آنها بتوانند از آخرین وضعیت هر یک از دفاتر خود در کمترین زمان ممکن آکاهی یابند. بهترین و کارآمد ترین شیوه های مدیریت غیر متمرکز و غیر مستقیم در یک سازمان استفاده از شبکه های کامپیوتری می باشد.
بسیاری از سازمانها پیش ازاین از کامپیوتر در بخش های مختلف استفاده کرده اند و چون سازمانهایی که از تعداد زیادی کامپیوترمستقل در فواصل دور و نزدیک بهره برده اند برای مثال یک شرکت با دفاتر متعدد در مکانهای مختلف ممکن است از کامپیوتر در تمامی دفاتر خود استفاده کرده باشد و برای این شرکت ضرورت دارد که آخرین وضعیت هر یک از دفاتر را در اختیار داشته باشند یا در درون سازمان با وجود چارت های مشخص کاری مدیر سازمان باید ازآخرین فعالیت های معاونت ها و مدیریت های مختلف سازمان آگاهی پیدا کند ضمن اینکه خود اجزای تشکیل دهنده چارت سازمانی نیز بایستی در حد لازم از اطلاعات بخش های موثر در فعالیتهایشان آگاهی یابند.
پس به عنوان اولین هدف یک شبکه کامپیوتری می توان اشتراک منابع اطلاعاتی را مورد اشاره قرارداد در گام بعدی هدف افزایش ضریب ایمنی و حفظ اطلاعات می باشد در ساختار شبکه های کامپیو تری ضمن توزیع اطلاعات مخصوص هر بخش اطلاعات در یک سیستم مرکزی حفظ می شود و امکان دسترسی همه افراد به اطلاعات بدو نظارت مدیر سازمان میسر نخواهد بود. این هدف در جایی کاربری خود را نمایان می شود که حساسیتهای امنیتی و مالی در پی دارد مثل سازمانهای نظامی، خطوط هوایی، بانک ها و... شاید مهمترین و اصلی ترین هدف قابل ذکردر استفاده از شبکه ها کاهش هزینه ها و صرفه جویی در مخارج سازمان باشد. زیرا همانطور کهمی دانید یکی از مهترین شاخصهای مدیران پیشرو این است که سازمانهای بهره ور و با راندمان مثبت دارند و بدون شک یکی از عوامل مهم وتاثیر گذار در بهره وری مناسب از سرمایه و زمان و استفاده یکپارچه ساختار سازمان از شبکه های رایانه ای است.
شبکه های کامپیوتری بر اساس فاصله بین کامپیوتر ها و همچنین سیستم ارتباطی بین اجزای شبکه دارای انواع مختلف می باشد.
شبکه محلی(LAN): این شبکه برای برقراری ارتباط بین کامپیوتر ها در یک اداره یا ساختمان استفاده می شود.
در این نوع ساختار شبکه ای که در واقع برای محیط های کوچک تعریف می شود مدیر سازمان نسبت به تعیین خط مشی های لازم در هدایت و نظارت بر توزیع اطلاعات در هر یک از سطوح طولی و عرضی سازمان اقدام می کند و نسبت به کنترل و پی گیری اطلاعات دریافتی از هریک از اجزا سازمان اقدام می کند به طور مثال هر یک از بخش های اداری، بازرگانی، روابط عمومی و... بر حسب شاخص های تعریف شده مورد تغذیه اطلاعی از جانب مدیر سازمان قرار می گیرند و خروجی های مورد انتظار را نیز به بخش های مرتبط و مدیر سازمان منتقل می کنند.
شبکه های شهری(MAN): این شبکه برای برقراری ارتباط بین کامپیوترها در سطح یک شهر استفاده می شود. کارکردهای موردانتظار از این شبکه ها فراتر از یک سازمان محدود می باشد و در واقع سطح اطلاع رسانی و نظارتی را تا محدوده گسترده تری منتشر می کنداز جمله این شبکه ها می توان به مراکز ارسال و فروش پهنای باند اشاره کرد. سازمان هایی که دارای مراکز و شعباتی در سطح یک شهر هستند می توانند از این گونه شبکه ها بهره ببرند.
شبکه های گسترده(WAN): شبکه های جهانی یا شبکه های گسترده که جهت برقراری ارتباط بین کامپیوتر ها در فواصل بسیاردور استفاده می شود. محدوده جغرافیایی که اینگونه شبکه ها می توانند پوشش دهند در حد یک کشور، قاره و یا کل جهان خواهد بود. با توجه به ساختار تعریف شده برای این شبکه به خوبی روشن می شود که در شبکه های گسترده حجم بالایی از اطلاعات قابل پردازش و اشتراک گذاری هستند. سازمانهایی که با گستردگی کشوری به فعالیت می پردازند می توانند با بهره برداری از شبکه های گسترده منابع اطلاعاتی خود را از سطح کشور تامین کنند و مورد تحلیل و تصمیم گیری قرار دهند. اگر با دید سازمانی به به ساختار شبکه WAN نگاه کنیم می توان این استنباط را داشت که چون هرWAN از به هم پیوستن چندینLAN به وجود می آید در نتیجه بستر لازم برای تحقق مدیریت فراگیر و غیر متمرکز از طریق سیستم های رایانه ای و ساختار های شبکه ای فراهم می شود. در این نوع مدیریت اطلاعاتی و سازمانی می توان به طرح مدل های آموزش از راه دور یا دولت الکترونیکی اشاره کرد.
به هر حال در سازمان گزینش هر یک از ساختارهای شبکه ای مسئله توجه علمی و اقتصادی با بهره گیری از توانمندی های مهندسی اطلاعات و مدیریت اطلاعات امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
در راه اندازی شبکه ها سه نوع همبندی(Topology) مورد استفاده قرار می گیرد که در اینجا اشاره ای گذارا به نام این همبندی های می شود.
1-هم بندی خطی 2-هم بندی حلقوی 3- هم بندی ستاره ای
مدیران سازمان ها با توجه به ساختارکاری و خطوط تولید اطلاعات این امکان را دارند تا از انواع مختلف هم بندی در سازمان خود استفاده کنند. تا اینجا با مزیت ها و ساختارکاربرد شبکه در سازمان آشنا شدیم ولی شاید این سوال پیش بیاید که مدیر سازمان با توجه به تخصص و گرایش های متفاوت از علوم رایانه چگونه می تواند شبکه سازمان خود را مدیریت کند.
مهمترین گام در مدیریت شبکه سازمان شناخت بهترین ابزارها و امکانات مورد استفاده در ایجاد شبکه هاست که با توجه به عواملی چون بودجه سازمان، کارکردهای مورد انتظار، حجم عملیاتی سازمان و برنامه های آتی توسعه سازمان تعیین می شود که منطبق بر ساختار سازمانی می باشد و کلیه برنامه ها و فعالیت های اجزا مختلف سازمان راپوشش می دهد.
در اینجا یا خود مدیر با داشتن تخصص لازم در مدیریت شبکه اقدام به این کار می کند و یا با استخدام کارشناسان و مشاورین متخصص مدیریت شبکه سازمان خوود را انجام می دهد. اینکه اصولاً یک مدیر می تواند مدیر شبکه سازمان هم باشد. امری دور از ذهن نیست ولی به هرحال ما در اینجا به لطف همپوشانی و انطباق بسیار زیادی که ما بین تعاریف و عملکردهای مدیریت اطلاعات و مهندسی اطلاعات می باشد. مدیر سازمان را مدیر شبکه قلمداد کنیم و فعالیت او را که بایستی دو فعالیت مهندسی و مدیریت اطلاعات را تواماً انجام دهد معماری اطلاعات نام بدهیم.
یک مدیر شبکه یا به اصطلاح(CAN ) باید از روش ها و مهارت های شبکه ای آگاهی داشته باشد. این مسئله باعث می شود تا قابلیت ها و کارکردهای شبکه به سرعت رشد و پیشرفت نماید.
مدیران تنها افرادی هستند که در صورت قطع ارتباط بخش های مختلف شبکه باید به حل مشکل بپردازند بنابراین تا زمانی که شبکه فعال است و عمل می کند و ظیفه یک مدیر اعمال نظارت، نگهداری و اجرای برنامه های شبکه می باشد. وظیفه مهم یک مدیر در شبکه ایجاد و نگهداری بهینه سیستم فایلینگ می باشد.اعطا مجوز دسترسی به منابع شبکه م مجوز های عضویت کاربری برای کار با این منابع از دیگر وظایف مدیران شبکه است.
در این مجال سعی شد تا با بررسی ساختار تعامل یافته سازمان با شبکه های کامپیوتری نقش مدیریت غیر متمرکز را بر روند اجرایی سازمان مورد بررسی قرار گیرد و جایگاه مدیریت و مهندسی اطلاعات در استفاده از مدل های مختلف ساختار شبکه برای سازمان بررسی شود. امید است که گسترش کاربرد ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی در نظام های مدیریتی سازمان های کشور زمینه ظهور سازمان های بهره ور و پیشرو را فراهم نماید تا توسعه همه جانبه به چیزی ملموس تر از رویا تبدیل شود.
تاثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل محیطی بر سازمان
وظایف مدیر
نظارت
هدایت
سازماندهی
برنامه‏ریزی
خلاقیت
اهداف سازمانی

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
سیر تحول اندیشه های مدیریت
سیر تحول اندیشه های مدیریت
نظریه های کلاسیک
مدیریت بوروکراتیک
مدیریت علمی
مدیریت اداری
نظریه های نئو کلاسیک
مطالعات هاثورن
نگرش رفتاری
نگرشهای،کمی،سیستمی،اقتضایی
و جنبش جدید در روابط انسانی
نگرش سیستمی
علم مدیریت
نگرشهای کمی
نگرش اقتضائی
جنبش جدید روابط انسانی
نظریه z
مدیریت عملیاتی
سیستمهای اطلاعاتی مدیریت

 

رهیافتهای سنتی: که بر ارائهی اصول جهانشمول برای کاربرد در وضعیتهای گوناگون، تأکید دارند؛
رهیافتهای منابع انسانی: که بر تأمین نیازهای انسانی، ایجاد گروه کاری و توجه به نقش عوامل اجتماعی در محیط کار تأکید دارند؛
رهیافتهای کمی ( علم مدیریت ): که بر اهمیت استفاده از فنون ریاضی برای حل مسائل مدیریتی تأکید دارند؛
رهیافتهای سیستمی و اقتضایی: که بر ضرورت اتخاذ دیگاه سیستمی و تفکر اقتضایی در تحلیل مسائل مدیریتی تأکید دارند و تعهدات جاری نسبت به کیفیت و عملکرد عالی را مورد توجه قرار میدهند.

 

 

 


رهیافتهای عمده در سیر تکوین نظریههای سازمان و مدیریت
به طور کلی، رهیافتهای سنتی بر این فرض استوارند
که افراد با انگیزههای مادی به کار میپردازند
فرصتهای فراهم شده برای خود را به طور منطقی بررسی میکنند
برای به حداکثر رساندن منافع شخصی، به هر اقدامی دست میزنند.
در مجموعهی رهیافتهای سنتی به مدیریت، سه شاخهی اصلی مطرح میشود که عبارتند از:
مدیریت علمی
اصول علم اداره یا نظریهی فراگرد مدیریت
نظریهی بوروکراسی
رهیافتهای سنتی به مدیریت
رهیافتهای سنتی به مدیریت
مدیریت علمی
« بهتر آن است که هدف اصلی مدیریت، به حداکثر رساندن کامیابی کارفرما و کارمند باشد».
تیلور بر ضرورت علمی کردن فعالیت‌های هر شغل و تدوین قوانین حرکت برای انجام آن تأکید داشت.
شعار مدیریت علمی
انتخاب بهترین روش برای انجام هر کار
اصول مدیریت علمی
علمی کردن فعالیتهای هر شغل، شامل تدوین قوانین حرکت، استاندارد کردن انجام کارها و ایجاد شرایط کاری مناسب.
انتخاب دقیق کارکنان دارای تواناییهای مناسب برای هر شغل.
آموزش دقیق کارکنان انتخابی و فراهم کردن انگیزههای مناسب برای جلب همکاری آنان به انجام علمی کار.
حمایت از کارکنان، از طریق برنامهریزی کردن کار آنها وهموار کردن راه انجام کار.
برخی درسهای عملی حاصل از مدیریت علمی
زحمات کارکنان را بر مبنای نتایج کارشان، به گونه ای که محرک عملکرد آنها باشد، جبران کنید.
روشهای انجام کار را به صورت کارآ و بدقت، برای هر شغل، طراحی کنید.
کارکنان توانمند برای انجام کار را بدقت انتخاب کنید.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  47  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سازمانهای کامپیوتری و فرآیندمدیریت سازمان

دانلودمقاله بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اشاره
بدون شک در حرکت به سمت جهانی شدن، کیفیت یک عامل تاثیرگذار است. در روند توسعه صنعت و بازرگانی، یکپارچگی اقتصاد جهانی و رشد و اشباع بازار، کیفیت نقش اصلی را ایفا کرده و یکی از مهمترین عامل های رقابت سازمان و موفقیت در بازارهای ملی، منطقه ای و جهانی به شمار می آید.
فرایند جهانی شدن، بازارها و لزوم داشتن توان رقابت باعث ایجاد الگوهای جدید مدیریت کیفیت شده است. مدیریت کیفیت فراگیر یک فلسفه، نظریه و روش شناسی نو در مدیریت کیفیت و نظامهای نشأت گرفته از آن است.
در حقیقت، تحقق و به کارگیریTQM یکی از ثمرات و دستاوردهای ناشی از گسترش و بین المللی سازی مدیریت کیفیت طی سالهای گذشته به حساب می آید. مقولهTQM به رغم عمومیت داشتن در کلیه زمینه ها، تاکنون فقط در کارخانه ها و برخی از مشاغل خدماتی رواج دارد. هرچند، اطلاعات زیادی در مورد اجـــرایTQM در بعضی از زمینه ها از قبیل آموزش، تحقیقات، مشاوره و... در دسترس نیست، لیکن باتوجه به جامعیت مفاهیم و اهداف نهایی TQM در لزوم دستیابی به کیفیت برتر می توان با بهره گیری از الگوهای کیفی به کار گرفته شده در سایر زمینه ها و تلفیق آن با شاخص های تاثیرگذار در بهبود فرایند آموزش به نتایج قابل قبولی در این زمینه دست یافت.
مدیریت کیفیت فراگیر روشی برای اداره یک سازمان است که اساس آن بر کیفیت و مشارکت همه اعضای سازمان استوار است و هدف آن نیل به موفقیت درازمدت از طریق جلب رضایت مشتری و تامین منافع همه افراد ذی نفع است.
نظامهای آموزشی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی در زمینه شکوفایی در جامعه نقش اصلی را برعهده دارد. امروز، این نظامها سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص داده و باتوجه به اهمیت و نقش آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ضروری است در جهت بهبود کیفیت نظامهای آموزشی اقدامات اساسی صورت بگیرد و از هدررفتن سرمایه های انسانی و مادی جلوگیری شود. مدیریت در این نظامها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابه گفته فیلیپ کومبز اگر قرار است تحولی در آموزش صورت گیرد بایستی از مدیریت آن شروع شود.
آموزش در یک ساختار نظام مدار می تواند نقش کلیدی در انتقال دانش داشته باشد. آموزش زمانی می تواند براساس نیاز ملی و در جهت گسترش فرهنگ و دانش مدیریت نوین استوار باشد که نظام مدیریتی با رویکرد مشتری محور و کیفیت گرا ایجاد شده باشد. ساختار و نظام مدیریت آموزشی از این لحاظ مورد توجه نظام مدیریت کیفیت واقع می گردد. موسسات آموزشی به عنوان پلی میان تولیدکنندگان دانش و دانش پژوهان جهت پاسخگویی به تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود نیازمند تحول جدی هستند.
مدیریت کیفیت فراگیر روشی است که می تواند این تحول را در آموزش ایجاد کند. همان طور که سالیس نیز معتقد است، مدیریت کیفیت فراگیر« فلسفه ای از بهبود مستمر است که قادر است مجموعه ای از ابزارهای عملی و فنون برای برآوردن نیازها، خواستها و انتظارات فعلی و آینده هر موسسه آموزشی را فراهم سازد. باتوجه به اینکه سازمانها و واحدهای آموزشی، عوامل اصلی و تعیین کننده آماده سازی و تامین نیروی انسانی دیگر نهادهای تولیدی و خدماتی در جامعه هستند، ضرورت مطالعه و پیاده کردن اصول »مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش بیش از پیش احســـــاس می شود.
بنابراین، باید به دنبال یک استاندارد ملی برای »مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش .
بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش و نیز تاثیرگذاری آموزش برارتقای کیفیت کار، عملکرد و محصول در سازمانها از اهداف مهم این گزارش ویژه می باشد که در ادامه براهداف مذکور تاکید شده است.
TQM در آموزش
از زمانی که اولین سنگ بنای کیفیت نهاده شد سالها می گذرد، اما تا به امروز برنامه ای به شیوه های مشخص برای تعریف و استانداردسازی مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش صورت نگرفته است. هرچند تلاشهای جسته و گریخته ای در جوامع مختلف انجام پذیرفته است، اما با توجه به تفاوتهای معنی دار در برنامه های آموزشی سطوح مختلف و همچنین وابستگی شدید آن به سیاستهای آموزشی هر کشور، عملاً فضای عملکرد محدودی را در این مقوله باقی می گذارد. به علاوه، متاسفانه امر آموزش و نتایج و تبعات حاصله از آن به جهت فاصله زمانی نسبتاً طولانی برای مشاهده ثمرات و دستاوردهای مربوط فاقد جذابیت های اغواکننده صنعتی است، که این خود مزید بر علت شده است تا عملاً استقبال چندانی به رویکرد مدیریت کیفیت در آموزش نشود.
دانشجویان، خانواده های آنها، متولیان آموزش و دولت، همگی خواستار این هستند که دانشجویان با کیفیت خوب آموزش ببینند. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که معنی آموزش با کیفیت بالا چیست؟ باتوجه به اینکه در بین جوامع مختلف، تصور واحدی درباره کیفیت در مراکز آموزش، وجود ندارد. بنابراین، مهم است که در ابتدا به درک صحیحی از مفهوم آموزش دانشگاهی دست یابیم. چنین تعریفی می تواند راهنما و راهگشای تنظیم نظام آموزشی در کشور باشد و به سازمان دهی مراکز آموزشی کمک نماید.
اگر بپذیریم آموزش وسیله ای است که بزرگترها از طریق آن اعتقادات، ارزشها و آرمانهای خود را به نسل آینده انتقال می دهند، آنگاه می توانیم به این بینش برسیم که هرآنچه که در آموزش انجام می شود نشان دهنده یک فلسفه و یک درک از ارزشها است. دمینگ معتقد است که مدیریت براساس یک فلسفه بسیار انسان دوستانه بنا نهاده شده است و با عقایدی شکل می گیرد که معتقد است تمام افراد قابل آموزش هستند، علاقه مندند که کارهای (مشاغل) خوب انجام دهند و سزاوار احترام اند. وی اعتقاد دارد که آنها متوسط متولد نمی شوند، اما می توانند آن طور شوند. فلسفه نهفته در تفکر دمینگ به کســــــانی ارزش می گذارد که یاد می گیرند یا یاد می دهند. او اغلب به این قانون از جوران اشاره می کند که:
15% بقیه به کارگران مربوط می شود.
اخیراً دمینگ پیشنهاد داده است که این اعداد باید به 95 درصد و 5 درصد تغییر یابد. از این رو، توصیه می کند در مواجهه با هر مساله ای می بایست با ساختاری شروع کرد که زمان بیشتری را به خود اختصاص داده است.
استدلال دمینگ این است که ریشه مشکل در آنجاست. برهمین اساس، می توان آموزش را به مثابه یک نظام تصور کرد که در مسیر بهبود مستمر دچار مشکلات عمده ای است، لذا باید در مسیر حل مشکل، کانون توجه را روی عناصر اساسی و تاثیرگذار که از مقیاس وزنی نسبتاً بالاتری برخوردارند، متمرکز کرد. نکته اینجاست که ثمرات آموزش در آینده مشخص می شود. لذا یک نظام مناسب برای مدیریت آموزش به افق های بلندمدت و آینده نگر چشم دوخته است.
برخی از سوالاتی که می تواند مبنای طراحی یک نظریه مدیریت در آموزش قرار گیرد به قرار زیر است:
1- براساس چه فلسفه ای بنا شده است؟ آیا این فلسفه قابل توصیف است؟
2 - در این نظریه چه ارزشهایی نهفته است؟
3 - چه تصویری از آینده این نظریه را ترغیب و تشویق می کند؟

 

4 - آیا نظریه جامع و فراگیر است، به این معنا که آیا آموزش را به عنوان یک نظام شناسایی می کند؟ آیا با فرایند آموزش - یادگیری ارتباط دارد؟
5 - آیا نظریه آموزش بنیان شده است و یا بااستفاده از موارد زیر تدوین گردیده است؟:
روان شناسی افراد، برگرفته از تاثیرات فردی یا گروهی
- نظریه سیستم
- تفاوتهای آماری
- یک نظریه علمی
6 - آیا یک مجموعه ویژه از ابزارها و فنون برای ایجاد آن به صورت عملی و در جهت کاهش شکاف بین نظریه تا عمل مشخص شده است؟ آیا این وسائل و فنون از مرحله یادگیری، تدریس، رهبــری و مدیریت منجر به فعالیتها می گردد؟ همان گونه که در ارتباط با افراد خارج از نظام این گونه بوده است.
7 - آیا نظریه در موارد زیر تواناست؟:

 

- توضیحی: آیا زبان و مفاهیمی دارد که در درک آنچه مشاهده می کنیم به ما کمک کند؟ آیا بینش و آگاهی را افزایش می دهد؟
- پیش بینی کننده: آیا ما را در پیش بینی یک مسئولیت قابل قبول قادر می سازد؟ چه چیزی در آینده اتفاق خواهــد افتاد؟ آیا ما را در تصمیم گیری اینکه چه چیزی را مشاهده کنیم کمک می کند؟ آیا شاخص های بهبود و توسعه را مشخص می کند؟

 

- تجویزی: آیا یک راهنما برای عملکرد بدون محدودیت فعالیتها وجود دارد؟
هریک از این هفت عامل مورد نیاز برای مدیــریت کیفیت دارای عملکردی است که نمی توان آن را حذف کرد. هر رویکردی که برای آموزش ارائه می شود می بایست در ابتدا مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود آیا تمام هفت عنصر بالا را در بردارد؟
شوجی شیبا معتقد است اکثر افراد اغلب می خواهند ثابت کنند که مدیریت کیفیت در آموزش واحد تجاری آنها چه کار خواهد کرد و چه اثراتی خواهد داشت؟ آنها می گویند:
مدیریت کیفیت مطمئناً در صنعت موثر بوده و تاثیرگذار است، اما آیا شما می توانید ثابت کنید کــــــه در آموزش هم موثر واقع می شود.
واقعیت این است که مواردی وجود دارند که اثبات آنها در ابتدا غیرممکن است و در واقع قبل از مشاهده اثرات آنها نمی توان موفقیت آن را تضمین کرد. بحث مدیریت کیفیت در آموزش نیز از همین مقوله است. در واقع، نظریه برای اثبات، به زمان و کار مداوم نیاز دارد. تنها چیزی که در این زمینه می توان گفت شاید به نوعی پاسخ دمینگ به منتقدان این نظریه باشد یعنی:
امتحان کن و به آن فرصت بده، خواهی دید که آن را دوست خواهی داشت.
انتقال نظریه از صنعت به آموزش
در گزینش و انتخاب الگو و شیوه مدیریت کیفیت که به صورت اساسی برای واحدهای تجاری و صنعتی گسترش یافته است، توجه به تفاوتهای خاص بین آموزش و صنعت همواره اهمیت خاص دارد.
- دانشگاه یک کارخانه نیست.
- دانشجو یک محصول نیست.
- ولی، آموزش دانشجو محصول است.
در تکمیل موفقیت آمیز محصول آموزش، لازم است دانشجو همانند یک کارگر مشارکت فعال داشته باشد و فرایند یادگیری را با باور قلبی مدیریت کند. نکته اینجاست که تدریس و یادگیری دو فرایند متفاوت هستند، تدریس بیشتر به مدیریت شبیه است تا به نظارت بر جزئیات فعالیتها ، و یادگیری بیشتر بر فرایند تحقیق و توسعه شباهت دارد تا به مجموعه ای از فرایندها. در صنعت، مدیریت کیفیت، نیاز هر مدیر برای راهبری صحیح سیستم به سمت تعیین نیازهای مشتری در یک فرایند منطقی است.
فرایند و روشهای به کارگیری TQM در آموزش
AASA شبکه ای از افراد مشتاق و علاقه مند به TQMدر آموزش را تاسیس کرده است که به علاقه مندان و پیشگامان این نهضت در راه تحقیق و ترویج این فرهنگ کمک شایانی ارائه می کند. مواردی را که می توان در فرایند اجراییTQM در کلاس مورد استفاده قرار داد، به شرح زیر است. این نکات از اصول پیشنهادی دمینگ الهام گرفته شده اند:
- دانشجویان به عنوان همکار در فرایند آموزش و یادگیری مشارکت داده شوند.
- استاد و دانشجویان باید در شروع هر نیمسال تحصیلی در حصول اهداف و مقاصد مورد نظر به مباحثه و تبادل نظر پرداخته و ویژگی های یک آموزش خوب و انتظارات مورد نظر از فرایند یک یادگیری مطلوب را بررسی کنند.
تحقیقات هریس. جان. دبلیو و باگت. جی. مارک نشان می دهد که شخص در سیستم رشد می کند و ارتقا می یابد. فرایند آموزش دانشجو نیز چنین است، اما در این سیر صعودی به نقطه ای می رسد که دیگر علاقه ای برای یادگیری موضوعات ویژه و تخصصی نشان نمی دهد. اینجاست که مهمترین نقش و وظیفه مدرس یعنی برنامه ریزی در جلب مشارکت دانشجو در تداوم انگیزه برای یادگیری مشخص می شود. در واقع، افراد ذاتاً علاقه مند به یادگیری مطالبی هستند که احساس می کنند دانستن آنها لازم است. لذا یکی از روشهای جلب مشارکت افراد می تواند در تلفیق ارائه مطالب با گزینه های واقعی و مطالعه موردی روی این گزینه ها باشد.
آنچه مسلم است این است که اولین وظیفه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایجاد بستر و فضای مناسب برای رشد شخصیت و شکوفایی استعدادهای فرد است. برای نیل به این مقصود باید به دو جنبه زیر توجه کافی شود:
ارائه و اجرای TQM به عنوان یک واحد درسی.
به کارگیری مبانی مدیریت کیفیت فراگیر برای تدریس یا تحقیق سایر دروس.
مهمترین جنبه های متصور در استقرارTQM در مراکز آموزشی عبارتند از:
1 - آگاهی و فهم کیفیت.
2 - مدیریت رضایت یادگیرنده (مشتری).
3 - فرهنگ آموزش و تغییرات سازمان دهی شده.
4 - مدیریت حمایت از دانشجو (به عنوان مشتری).
5 - مشکلات استخدام و توانمندسازی.
6 - کنترل فرایند.
7 - مدیریت فرایند تجارت.
8 - برنامه ریزی کیفیت راهبردی.
9 - سیستم های اطمینان از کیفیت و بازرسی.
10 - اندازه گیری میزان عملکرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین

دانلود مقاله سازمانهای یاد گیرنده

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله سازمانهای یاد گیرنده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 امروزه مفهوم جدیدی که با پیچیده شدن سازمانها توجه زیادی را به خود جلب کرده است مفهوم سازمان یادگیرنده است. سازمانهایی که در آن افراد در مقابل تغییرات بر خلاف سازمانهای سنتی مقاومت نشان نمی دهند بلکه همواره سعی دارند در حال تغییر و تحول باشند و محیط را با خود سازگار و همراه کنند سازمانهایی که یکی از موارد مهم آن یادگیری است. آن ‌گونه یادگیری که در آن رفتار و نگرش های افراد تغییر می یابد و افراد شکل جدید اندیشیدن را می آموزند و یاد می گیرند که چگونه با هم یاد بگیرند چگونه ایده ها و نظرات و تصورات ذهنی را به هم نزدیک کنند بنابراین سازمان یادگیرنده سازمانی است که می آموزد تغییر کند و متحول شود.
"سازمان یاد گیرنده" یک گروه بندی کلمه ای است که در زبان ایجاد می کنیم. همانند هر گروه بندی واژه ای٬ واژه مورد نظر ما می توانند مانند یک شمشیر دو لبه به کار رود. بدین معنی که هم نقش مسکن را داشته باشد و هم نقشی خلاق و تواناساز.
پدیده سازمان های یادگیرنده از 20 سال قبل مطرح شد و هدف آن نیز توانمند سازی مدیران و کارکنان سازمان ها برای مقابله با محیط پر تلاطم تجاری و برتری رقابتی و پویایی سازمان است.
تعاریف
1- سازمان یادگیرنده:
سازمان یادگیرنده سازملنی است که تمامی قدرت فکری ٬ دانش و تجربه سازمان را برای ایجاد تغییرات و بهبود مستمر برای توسعه در اختیار گرفته و برای آن مدیریت می کند.
سازمانها زمانی یادگیرنده و دانش آفرین اند که استنباطاتی را از تاریخ و تجربیات خود بدست آورده و آنها را به صورت کاربردی رهنمای رفتارهایشان قرار دهند.
سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن افراد به طور مستمر توانایی های خود را افزایش می دهند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند٬ سازمانی است که در آن تفکر٬ بحث های جمعی٬ کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند. سازمانی که دارای ظرفیت های لازم برای یادگیری و انطباق پذیری و تغییر است. فردیت در سازمان
یادگیرنده مفهومی ندارد. درست است که سازمان از افراد تشکیل شده اما فرد وقتی که وارد سازمان می شوند٬جزئی از کل شده و در آن ادغام می شود. سازمانهای یادگیرنده در مقابل تغییرات مقاومت نشان نمی دهند. بر خلاف سازمانهای سنتی که افراد در مقابل هر تغییر واکنش منفی دارند- بلکه همواره سعی دارد در حال تغییر و تحول باشد و در عین حال به عامل سرعت هم توجه دارد٬ زیرا این سرعت تغییرات است که باعث واکنش می شود و تغییر تدریجی به عنوان یک عامل تهدید کننده به حساب نمی آید. این گونه سازمانها با محیط سازگار نمی شود بلکه همواره محیط را با خود سازگار و هموار می کنند.
2-یادگیری سازمانی: یادگیری سازمانی عبارت است از تمامی روشها ٬ ساز و کارها و فرایندهایی که در درون سازمان به منظور تحقق یادگیری به کار گرفته می شوند.
" یادگیری سازمانی" چیزی فراتر از مجموع توان یادگیری افراد است٬ یعنی سازمان توانایی یادگیری خود را با خروج افراد سازمان از دست نمی دهند٬ یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده مفاهیم مترادفی نیستند. یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروههای درون سازمانی و " سازمان یادگیرنده " به معنی یادگیری سازمان به عنوان سیستمی کلی است به عبارت دیگر باید گفت سازمان یادگیرنده حاصل یادگیری سازمانی است.
پنج فرمان
پیتر سنگه پنج اصل را در ارتباط با ایجاد سازمان یادگیرنده بیان می کند که عبارتند از 1- تواناییهای فردی 2- مدلها و الگوهای ذهنی 3- چشم انداز و آرمان مشترک 4- یادگیری جمعی 5- تفکر سیستمی
1- تواناییهای فردی: این فرمان ٬ اشتیاق است. تصویری منطقی است از نتایجی که افراد انتظار دارند به عنوان فرد کسب کنند. قابلیت های فردی چیزی فراتر از مهارتهای اکتسابی و قدرت رقابت است ٬ گرچه این توانایی را میتوان بر این دو بنا نهاد. معنای توانا بودن٬ داشتن نگرش خلاق به زندگی و خلاق و فعال زیستن و نه منفعل بودن است. تسلط و تواناییهای شخصی یکی از ارکان اساسی در سازمانهای یادگیرنده است. افرادی که از تواناییهای قابل توجهی برخوردارند ٬ مشخصات ویژه ای از خود نشان می دهند. آنها احساسی ویژه و خاص دارند که در زیر سطح اهداف و مقاصد ظاهری ٬ عمل می کند. برای چنین افرادی ٬ مطلوب و هدف چیزی بسیار فراتر از یک کشش و میل ساده برای دستیابی به ایده آل است.
آنها واقعیت های موجود را به عنوان دوستان و نه دشمنان خود ٬ تلقی میکنند٬ آنان فرا گرفته اند که چگونه با جریان تغییر همسو شوند و آن را بدرستی درک کنند و نه آنکه در مقابل آن مقاومت نشان دهند. کنجکاوی عمیق آنها ناشی از میل به دریافت و شناخت هر چه بهتر و دقیق تر حقایق موجود است. احساس تعلق خاطر به دیگران و مسئولیت در قبال زندگی خویش دارند. خود را درون جریان بزرگی احساس می کنند که اگر چه به تنهایی کنترلی بر آن ندارند ولی با خلاقیت می توانند بر آن تاثیر بگذارند و در نتیجه هویتی مستقل برای خود قائلند و هیچ چیزی را بکلی فدای چیز دیگری نمی کنند. افرادی که تواناییهای فردی ممتاز و سرشاری دارند ٬ همواره در حال فراگیری هستند. آنها هرگز از حرکت باز نمی ایستند و هیچ مقصدی آنها را بکلی ارضا نمی کند. شاید معنی لغوی تواناییهای فردی این سوء تفاهم را ایجاد کند که مفهومی دیگر به دنبال این عبارت است. اما باید بخاطر داشت که بدست آوردن توانایی یک فرایند است. فرایندی که ناظر به چیزهایی است که در انسان وجود ندارد در نتیجه متوقف به دانسته ها نیست و در تمامی طول زندگی ادامه دارد. دغدغه جهل و توانایی همواره با چنین انسانی است و او پیوسته در حال آموختن و رفع نقاط ضعف خود است. بنابراین رشدی فراگیر٬ به همراه اعتماد به نفس همیشه با او هستند.
2- مدلها و الگوهای ذهنی : الگوهای ذهنی فرمان مهارت های تامل و بررسی است. مدیران باید یاد بگیرند که تنها مدلی از واقعیت نزد آنان است که بر پایه فرضیاتی انتخاب شده و شکل گرفته است. در غیر این صورت قادر نیستند تصویری جامع از محیط پیرامون خود به دست آورند. اگر چنین وضعیتی رخ دهد بدیهی است که نمی توانند مهارت لازم برای تحقیق و جستجو در نظرات و نگرشهای دیگران را بدست آورند و بدین ترتیب محدودیتی بزرگ بر سر راه اعمال و تفکر خود ایجاد می کنند نقش مدلهای ذهنی که در واقع ادراک ما را شکل می دهند به هیچ عنوان در مدیریت کمتر از علم تجربی نیست. مدلهای ذهنی را بطور مطلق نمی توان غلط یا درست دانست مدلها اصولا" برای ساده سازی مسائل پیچیده ای پدید می آیند. بر این اساس مشکل زمانب بروز می کند که بطور ناخود آگاه پشتوانه ی رفتار و اعمال قرار گیرند. بعبارت دیگر مدلی که برای تفسیر و ساده سازی پدیده ها ساخته می شود حقیقت عینی فرض شود و هیچ سعی و تلاشی در جهت تصحیح آن صورت نگیرد. بدیهی است مدلی که اصولا" در بوته ای از آزمایش قرار نمی گیرد تغییری نخواهد کرد. در حالیکه جهان پیوسته در حال تغییر است و این ثبات در مدل ذهنی سبب می گردد که فاصله ما بین تصورات و واقعیت روز به روز بیشتر شود.
3- چشم انداز و آرمان مشترک : چشم انداز مشترک ٬ توجه به اهداف مشترک را برمی انگیزد٬ همانگونه که آرمان فردی تصویری است در دل و روح انسان از آنچه مطلوب و منتهای آرزوهاست. چشم انداز مشترک پاسخ به این نیاز است که ما چه چیز را می خواهیم خلق کنیم. آرمان مشترک تصویری است که با توسعه تصویر مشترک در مورد آینده مورد انتظلرشان و راههای عملی رسیدن به این آینده ٬ در گروه یا سازمان خود نوعی تعهد ایجاد کنند. آرمان نباید منفی باشد. بسیاری از آرمانها ناظر به وقایع و پدیده های بیرونی هستند. آرمانهای منفی به ندرت قادر به ایجاد خلاقیت و نوآوری هستند. آرمان مشترک برای ایجاد سازمان فراگیر٬ عنصری حیاتی است. زیرا انرژی لازم برای فرا گرفتن تامین می کند.
4- یادگیری جمعی: یادگیری جمعی حائز اهمیت بسیار است چرا که تیمها و نه افراد ٬ سنگ بنای یادگیری در سازمانهای مدرن را تشکیل می دهند. تا زمانی که تیم ها یاد نگیرند٬ سازمان نیز قادر به یادگیری نخواهد بود. یادگیری جمعی عبارتست از فرایندی که طی آن ظرفیت اعضای گروه توسعه داده شده و به گونه ای همسو شود که نتایج حاصله آن چیزی باشد که همگان واقعا" طالب آن بوده اند. این یادگیری بر یک قاعده استوار است و آن قاعده آرمان مشترک است و در عین حال رکن اصلی دیگر ٬ قابلیت های شخصی است. چرا که گروههای توانا از افراد توانا تشکیل شده اند. درون سازمانها یادگیری جمعی دارای سه بعد اساسی است. ابتدا نیاز شدیدی به تفکر عمیق راجع به مفاهیم پیچیده وجود دارد. در اینجا تیم ها باید فرا بگیرند که چگونه می توان از این بالقوه بهره گرفت. باید فهمید که تعداد زیادی ذهن می تواند بیش از یک ذهن موثر باشد. دوم ٬ نیاز به اقدامی نو و هماهنگ است. تیم های ورزشی و گروههای موسیقی ٬ نمونه های بسیار مناسبی از عملکرد مستقل و در عین حال هماهنگ افراد را نشان می دهند. سومین نکته ٬ نقش اعضای تیم در سایر تیم هاست. بدین ترتیب یک تیم یادگیر ٬ بطور مستمر از طریق گسترش توانایی ها و قابلیت های فراگیری جمعی ٬ سایر تیمها را تغذیه می نماید.
5- تفکر سیستمی : تفکر سیستمی سنگ بنای تمامی پنج فرمان یادگیری است. این پنج فرمان باید به صورت یک کل واحد دیده شوند. البته اصولا" یکپارچه سازی ابزار جدید بسیار دشوارتر از به کارگیری آنها به صورت مجزا است اما نتیجه عمل بسیار قابل توجه است. به همین علت است که تفکر سیستمی به عنوان پنجمین فرمان معرفی می شوند. تفکر سیستمی باعث می شود که سایر نظمها و قواعد ٬ تدابیر مجزایی نباشند. تقویت هر یک از نظمهای دیگر به صورت مستمر این مطلب را مشخص می کند که توان کل مجموعه بیش از مجموع توانهای اجزایش خواهد بود. افراد با تفکر سیستمی می توانند تغییر و بهم پیوستگی را بهتر درک کنند٬ پدیده ها را در کل ببیند و با نیروهایی که پیامدهای کارهای آنها را تشکیل می دهند برخوردی موثر داشته باشند.
تفکر سیستمی به ما می آموزدکه چیزی در بیرون سیستم که سبب بروز مشکلات باشد وجود ندارد. باید دانست که تمامی اسباب و علل مسائل در درون سیستم نهفته است و جزئی از آن است. تفکر سیستمی راه و روشی برای کل نگری است. چارچوبی که تاکید آن بر دریافت روابط داخلی پدیده هاست و نه شناسایی تک تک آن ها. ادراک الگوهای تغییر و تحول است و نه شناختی ایستا.
ویژگیهای سازمان یادگیرنده : سازمانهای یادگیرنده دارای مجموعه ای از ویژگیها به شرح زیرند:
- حاکمیت روحیه یادگیری بر سازمان که اعضاء را به یادگیری و توسعه مهارتهایشان تشویق می کند.
- بسط فرهنگ یادگیری که شمار ذی نفعان به ویژه مشتریان سازمان را به طور فزاینده افزایش می دهد.
- برخورداری از واحد مدیریت توسعه منایع انسانی که بر اساس یک استراتژی روشن به کارکنان کمک می کند تا کار راه های شغلی مناسب را برگزیده و به تناسب آن را یاد بگیرند.
- استقبال از تغییر مداوم در ساختار سازمانی با آغوش باز.
- حل مسائل به صورت نظام مند٬ تجربه آموزی از رهیافت های تازه.
- یادگیری از تجربیات سازمانی و رویدادهای گذشته.
- یادگیری از تجربیات و بهترین اقداماتی که دیگران انجام می دهند.
- توزیع دانش به صورت موثر و وسیع
- سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که می تواند نیازهای محیطی را تشخیص داده و ابزارهای لازم را برای هماهنگی خود با آن فراهم سازند. سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که اعضای آن به اهداف سازمان پایبندند٬ اهداف فردی را در راستای اهداف سازمان قرار می دهند ٬ با علاقه کار می کنند و از حداکثر توان خود استفاده می کنند تا بهترین تصمیم اتخاذ و اجرا شود.
- وجود رهبران راهبردی ( تحول آفرین ) حمایت از ایده های خوب و موفق ٬ استقرار نظام سنجش و ارزیابی ٬ پرورش و ترویج تفکر استراتژیک و تعاملی و کار تیمی٬ توسعه فرهنگ چشم انداز مشترک بین همگان ٬ توجه به خلاقیت و نوآوری ٬ گرایش به شایسته سالاری٬ تقویت ارزشهای خانوادگی نیروی کار ٬ دسترسی به اطلاعات برای همگان.
- مدل
عوامل موثر در ایجاد و رشد سازمان یادگیرنده عبارتند از:
1- توانمندسازها : ممکن است عوامل توانمند ساز در مدل و نگرش ها و شرایط مختلف متفاوت باشند٬ اما چهار عامل ذیل به صورت عمومی وجود دارند : استراتژی ها و سیاستها ٬ رهبری ( مدیریت) مدیریت بر افراد ( فرایندهای منابع انسانی) فناوری اطلاعات.
الف- استراتژی ها و سیاستها: با اتخاذ سیاستهای عمدی و آگاهانه ٬ یادگیری آگاهانه می شود. در واقع مدیریت سازمان باید به صورت روشن و صریح اشتیاق ٬ عزم و اراده خود را به مدیریت آگاهانه یادگیری را نشان دهد. این امر در چشم انداز و استراتژی ها می باید متجلی گردد. در واقع در چنین سازمانی باید تبدیل به ارزش شود.
ب- رهبر: رفتار و اعمال رهبران و مدیران سازنده فرهنگ است. سازمان فراگیر نیازمند نگرشی جدید در امر رهبری است. در یک سازمان فراگیر رهبران طراح ٬ ناظر و معلم هستند. مسئولیت آنها ساختن سازمانهایی است که در آنجا افراد به طور مستمر توانایی های خود را در جهت شناخت و فهم پیچیدگیها٬ شفاف تر نمودن آرمانها و توسعه بخشیدن به مدلهای ذهنی مشترک گسترش می دهند.
به عبارت دیگر رهبران مسئول فراگیری کارکنان هستند. در اصل وظیفه ی رهبری عبارت است از طراحی فرایندهای یادگیری به گونه ای که کارکنان سازمان بتوانند به نحوی سازنده با موارد اساسی ای که با آنها مواجه هستند ٬ برخورد نمایند و بر فرامین فراگیری کاملا" مسلط شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سازمانهای یاد گیرنده