فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق بررسی و تحلیل عملیات روانی علیه جوانان کشور در سا ل 1386 و ارائه راهبردهای مقابله ب ا آنه (همراه با امار)

اختصاصی از فی لوو تحقیق بررسی و تحلیل عملیات روانی علیه جوانان کشور در سا ل 1386 و ارائه راهبردهای مقابله ب ا آنه (همراه با امار) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی و تحلیل عملیات روانی علیه جوانان کشور در سا ل 1386 و ارائه راهبردهای مقابله ب ا آنه (همراه با امار)


تحقیق بررسی و تحلیل عملیات روانی علیه جوانان کشور در سا ل 1386 و ارائه راهبردهای مقابله ب ا آنه (همراه با امار)

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:pdf  (قابل ویرایش)

 

تعداد صفحات :218

 

فهرست مطالب :

اهمیت و ضرورت تحقیق
پیشینة تحقیق
سؤالات تحقیق
روش تحقیق
روش جمع آوری اطلاعات
جامعه آماری و نمونة تحقیق (روش نمون هگیری ذکر شود):
ابزار اندازه گیری (روایی و اعتبار ابزار ذکر شود):
روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات و مد لهای آماری مورد استفاده:
تعریف مفاهیم
شرح خدمات گزارش
فصل دوم :
مبانی نظری تحقیق
عملیات روانی و تهدیدات علیه جوانان در نگاه مقام معظم رهبری
بخش دوم : تعاریف و مفاهیم نظری
عملیات روانی
تقسیم بندی عملیات روانی:
الف) عملیات روانی استراتژیک
ب) عملیات روانی تاکتیکی
تقسیم بندی دیگری از عملیات روانی
الف) عملیات روانی آشکار
ب) عملیات روانی پنهان
الف - تبلیغات سیاه
ب- تبلیغات خاکستری:
بخش سوم : فشارهای عملی و روانی در عملیات روانی
بخش چهارم : عملیاتی سازی عملیات روانی
فصل سوم :
ارائه و تحلیل داده های
جمع آوری شده از رسانه
بخش اول : فضای کلی رسانه ای علیه قشر جوان ایرانی با تاکید بر تبلیغات رسانه های بیگانه
بخش دوم : محور یابی عملیات روانی
القاء تضییع حقوق جوانان از طرف حاکمیت
تشکیک ، تضعیف و هجمه به هنجارها و مقدسات دینی جوانان
القاء گسترش نارضایتی در میان جوانان ایرانی
القاء وجود فضای تهدید و ارعاب جوانان در کشور
القاء وجود فضای تهدید و ارعاب جوانان در کشور
گسترش پدیده ناهنجار اجتماعی طلاق در میان جوانان
تلاش برای افزایش اعتبار و موقعیت سازمانهای معاند و مخالف نظام در
نزد افکار عمومی جوانان ایرانی
گسترش رویکرد جوانان به گروههای منحرف
افزایش آمار خودکشی جوانان در ایران
تلاش برای جذب جوانان ایرانی به فرهنگ غرب
تضعیف و زیر سوال بردن اقدامات نظام برای جوانان
القاء بحران مقبولیت و عدم اقبال جوانان به نظام ج.ا.ا
وجود تبیعیض میان دختران و پسران جوان در جامعه ایران
زیرزمینی شدن ناهنجاریهای اخلاقی در میان جوانان
القاءوجود سرکوب اجتماعی جوانان در ایران
رویگردانی جوانان در ایران از حوزه های علمیه
فضاسازی کانال یک برای ترغیب جوانان برای شورش پس ازبازی استقلال و
نننگسترش دین گریزی و القاء تشکیکدر مقدسات دینی جوانا
لقاء گسترش آسیب های اجتماعی در میان جوانان ایرانی
القاء وجود برخورد پلیسی با جوانان ایرانی
القاء رویکرد جوانان به ازدواج در سنین پایین
القاء تضییع حقوق جوانان از طرف حاکمیت
-2 تلاش برای تشکیک ، تضعیف و هجمه به هنجارها و مقدسات دینی جوانان
-3 القاء گسترش نارضایتی در میان جوانان ایرانی
-4 القاء وجود فضای تهدید و ارعاب جوانان در کشور
-5 القاء گسترش پدیده ناهنجار اجتماعی طلاق در میان جوانان
-6 القاء تغییر در الگوها و هنجارهای اجتماعی جوانان ایرانی
-7 القاء وجود تبعیض طبقاتی در میان جوانان
-8 القاء بحرانی بودن اوضاع جوانان و بزرگنمایی مشکلات جوانان
-9 القاء گرایش جوانان به موسیقی اعتراضی رپ در ایران
-10 القاء عدم اقبال جوانان به نظام ج.ا.ا
-11 بزرگنمایی رویکرد جوانان ایرانی به فرهنگ غرب
-12 القاء بی توجهی حاکمیت به خواسته های جوانان
-13 القاء گسترش رویکرد جوانان به گروههای منحرف عرفانی
-14 القاء وجود تبعیض جنسی در میان جامعه جوان ایران
-15 بزرگنمایی آمار خودکشی جوانان در ایران
-16 القاء گسترش استفاده مواد مخدر در میان جوانان
-17 بزرگنمایی زیرزمینی شدن ناهنجاریهای اخلاقی در میان جوانان
-18 القاء گسترش دین گریزی
القاء وجود برخورد پلیسی با جوانان ایرانی
-20 القاء رویگردانی نسل جوان از روحانیت
-21 بزرگنمایی آمار مهاجرت و فرار مغزها
-22 سایر موضوعات
موضوعات مورد استفاده رسانه های غربی در عملیات روانی علیه جوانان ایران، به پنج مقوله اصلی زیر
تقسیم می شوند:
-1 مسائل سیاسی
-2 مسائل اجتماعی
-3 مسائل فرهنگی و مذهبی
-4 مسائل اقتصادی
-5 سایر موضوعات
و....
بیان مسئله:
دشمن در بر نامه ریزی میان مدت و درازمدت خود با تکیه بر تخریب نسل جوان کشور سعی می کند
تا با ترویج اقسام فساد و فحشاء و سرگرم کردن آنها به امور از پیش پا افتاده ، جوانان را از پرداختن
به رسالت اصلی خود بازدارد و آنها را به عناصری لاابالی ، بی تفاوت و بی اراده تبدیل کند تا از جوانان
به عنوان ابزاری بر علیه منافع کشور خودشان استفاده نماید . دشمن با سوء استفاده از شرایط سنی و
خصوصیات روحی و روانی جوانان سعی می کنند آنها را آلت دست خود در بازی های سیاسی قرار
داده و بر علیه آرمانهای ملی کشور خود بشوراند .
دشمنان جهت دستیا بی به اهداف فوق از روشهای مختلفی از جمله تاثیر گذاری بر افکار عمومی
جوانان از طریق استفاده از امکانات و ابزارهای تبلیغاتی بهره خواهند گرفت .
شایان توجه است که در هرشبانه روز، رسانه ها ،خبرگزاریها و رادیو های وابسته به دشمنان انبوهی از
اخبار را منتشر می نمایند . بعنوان مثال در هر شبانه روز بیش از 2460 دقیقه برنامه فارسی فقط از
رادیوهای بیگانه در فضای کشور مان پخش می شود . با توجه به محتوای برنامه ها و سابقه دست
اندرکاران آنها، هیچکدام دوست و حامی منافع ملت ایران محسوب نمی شوند و قصد تضعیف نظام
اسلامی ر ا از طریق سست کردن اعتقادات و ارزشهای قشر جوان دارند . زیرا که جوانان، همواره
مهمترین نقش را در توسعه پایدار یک کشور دارند .
رسانه های غربی با دست یازییدن به ظرایف تهیه، تنظیم ونشر خبر و دیگر عوامل نشر اندیشه شفاهی
از جمله گزارش، مصاحبه و... در تلاشند تا در میان جوانان ایران اسلامی جایگاهی مناسب برای خود
ایجاد کنند و در دراز مدت با تاثیرات خود بر قشر جوان مایه دلسردی آنان را در خصوص دین و کشور
مهیا نمایند.
از طرف دیگر، از آنجایی که مقاصدی که این دستگاه های سخن پراکنی و خبرگزاریها تعقیب می
کنند و همچنین اهداف تبلیغی آنها ، بخصوص در زمینه امور جوانان ، تا کنون مورد مطالعه دقیق واقع
نشده است ؛ در واقع، این موضوع مسئله ای است که در این پژوهش برآنیم به رفع آن مبادرت ورزیم.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
از آنجایی که قدرت رسانه ای کشورهای بیگانه بیشتر از قدرت رسانه ای کشورما ن می باشد و با توجه
به قدرت اثرگذاری رسانه ها بر افکار عمومی و به ویژه اثرات مخرب عملیات روانی ای که از طریق
رسانه ها صورت می گیرد، به نظر میرسد که جهت هدایت جوانان خود و خنثی کردن توطئه های
دشمن، در درجه اول نیازمند شناخت نوع عملیات و اهداف آنها می باشیم که بدین دلیل تحقیقی
مهم جهت مدیریت جوانان کشور در راهی صحیح می باشد.
از طرف دیگر، با توجه به لزوم توسعه مادی و معنوی پایدار کشور، برنامه ریزی صحیح و استفاده از
این نیروی عظیم جوانی در ساختن ایرانی آباد موضوعی مهم به شمار می آید . در واقع، در راستای این
موضوع نیز ، ضرورت مطالعه و شناخت دقیق محورهای عملیات روانی دشمن به منظور خنثی نمودن
این نوع عملیات و متقابلا کشف فرصت ها و راهبردهای عملیات روانی خودی نمایان می شود

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی و تحلیل عملیات روانی علیه جوانان کشور در سا ل 1386 و ارائه راهبردهای مقابله ب ا آنه (همراه با امار)

دانلودمقاله مقایسه راهبردهای رویاروی با فشار روانی کودکان با اختلال

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله مقایسه راهبردهای رویاروی با فشار روانی کودکان با اختلال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقایسه راهبردهای رویاروی با فشار روانی کودکان با اختلال در محاسبه و کودکان با اختلال در خواندن

چکیده
هدف پژوهش حاضر شناخت راهبردهای رویارویی کودکان دارای اختلال در محاسبه و کودکان دارای اختلال در خواندن برای مقابله با فشارهای روانی و مقایسه این دو گروه با یکدیگر است.
نمونه متشکل از 18 دانش آموز (11 پسر و 7 دختر) دارای اختلال در خواندن و 12 دانش آموز (8 پسر و 4 دختر) دارای اختلال در محاسبه بودند. راهبردهای رویارویی کودکان با فشارهای روانی با سیاهه راهبردهای رویارویی کودکان (ccsc) که توسط آیرز (1991) طراحی شده، سنجیده شد. به منظور تحلیل داده ها از فنون آمار توصیفی (محاسبه میانگین، انحراف معیار، توزیع فراوانی، درصد فراوانی و رسم نمودار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس دو متغیری) استفاده شد.
نتایج حاصل از تحلیل پاسخ های کودکان به سیاهه راهبردهای رویارویی نشان داد که: بین راهبردهای رویارویی کودکان با اختلال در محاسبه و کودکان با اختلال در خواندن در سه راهبرد رویارویی یعنی در راهبرد رویارویی فعال، حواس پرتی و اجتنابی تفاوت وجود ندارد، اما در راهبرد رویارویی جستجوی حمایت در این دو گروه تفاوت وجود دارد. کودکان در هر دو پایه تحصیلی و در هر دو نوع اختلال صرف نظر از جنسیت، راهبردهای رویارویی فعال را به عنوان راهبرد غالب خود معرفی کردند و تمایل کمتری را نسبت به راهبردهای حواسپرتی، حمایتی و اجتنابی نشان دادند.


فصل یکم

مقدمه پژوهش

 

 

 

 

مقدمه
فشار روانی الگویی از حالت های هیجانی منفی و واکنش های فیزیولوژیکی است و در موقعیت هایی رخ می دهد که فرد احساس می کند هدفهای مهم او مورد تهدید قرار گرفته و قادر به برخورد و رویارویی با عامل تهدید کننده نیست. وقایع فشارزا شخص را از نظر هیجانی، شناختی و فیزیولوژیکی تحت تأثیر قرار می دهد، و در نتیجه فرد از روش هایی برای برخورد با عوامل فشارزا استفاده می کند و اثرهای زیان بخش این عوامل را با راهبردهای رویارویی کاهش می دهد (ریو، 1995 ترجمه سید محمدی،1378).
اولین بار واژه فشار روانی در قرن پانزدهم میلادی به معنای تنش یا فشار فیزیکی به کار برده شد. در سال 1704 این واژه برای توصیف سختی، دشواری یا بدبختی به کار برده شد و در اواسط قرن 19 به معنای فشار گسترش بیشتری یافت و تنش بر روی اعضای بدن و یا نیروی ذهنی را هم دربرگرفت(ربر،1985).
در فرهنگ روان شناسی ربر(1985) تعاریف زیر در مورد فشار روانی ارائه شده است:
1- فشار روانی به هر نوع نیرویی اشاره می شود که هنگام وارد شدن بر یک دستگاه موجب تغییرات قابل توجهی در شکل آن گردد و معمولاً شامل یک تغییر و تحریف در شکل دستگاه می شود. این اصطلاح بر فشارها و نیروهای اجتماعی، روان شناختی و جسمانی اشاره دارد. در این معنا فشار روانی یک علت محسوب می شود.
2- فشار روانی یک حالت تنش روان شناختی که به وسیله فشار دو نیروهایی که به آنها اشاره گردید، ایجاد می شود. در این معنا فشار روانی معلول و محصول فشارهای دیگری است در این صورت در مورد عامل ایجادکننده تنش از اصطلاح فشارزا استفاده می شود.
در زمینه روان شناسی دامنه ای از تعاریف وجود دارد که نشانگر ناهمگرایی دیدگاه های مؤلفان است. در این زمینه بیشترین پژوهش و بررسی را هانس سلیه ، پزشک معروف اطریشی در سال 1976 انجام داده و به همین دلیل نیز «پدر فشار روانی» نامیده شده است. اولین مقاله او در این باره نیز قبل از آن یعنی در سال 1936 در مجله انگلیسی (نی چر) منتشر شد. به عقیده وی فشار روانی مجموعه ای از واکنش های غیر اختصاصی بدن است که به رغم عامل تولید کننده آن، عکس العمل های فیزیولوژیک مشابهی را ایجاد می کند. وی تغییرات فیزیولوژیکی و روان شناختی ناشی از فشار روانی را مورد توجه قرار داد. (پیرلو، هنری لو ترجمه قریب، 1371).
سلیه (1993) در زمینه فشار روانی می گوید انسان پیوسته در حالت فشار و تنش به سر می برد چرا که فشار پاسخی است اختصاصی که ارگانیسم در برابر هر گونه درخواستی از خود نشان
می دهد. استرس ضعیف ترین و آسیب پذیرترین افراد را هدف قرار می دهد ولی در عین حال قویترین افراد هم از گزند آن در امان نیستند.
تعریف انجمن پزشکی آمریکا از فشار روانی عبارت است از هر نوع مداخله که مزاحم سلامت روانی و جسمانی فرد باشد (اینلندر و موران، 1378 به نقل از احمدی، 1380).
توماس هولمز (1979) به نقل از گنجی (1379) نیز تعریفی مشابه با تعریف فیرز ارائه نموده است و فشار روانی را واقعه محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود، می داند. بنابراین در دیدگاه این دو نفر فشار روانی به عنوان یک محرک در نظر گرفته شده که از خارج بر فرد تحمیل می شود.
کارلسون (1990 به نقل از حاجت بیگی، 1381)، فشار روانی را دربرگیرنده پاسخی می داند که مکانیسم های فیزیولوژیک را فرا می خواند. این پاسخ ها به وسیله محرک های زیان آور یا خطرناک و به واسطه دستگاه عصبی خود مختار و دستگاه درون ریز فعال می گردد. این تعریف نیز همانند دیدگاه سلیه فشار روانی را به منزله یک پاسخ فیزیولوژیک در نظر گرفته است.
فشار روانی به مقوله وسیعی از مشکلات اشاره دارد که متمایز از دیگر حیطه های مشکل است، زیرا با فشاری که وارد می آورد نظام را، (اعم از نظام فیزیولوژیک، اجتماعی یا روانی و نیز پاسخهای آن نظام) برآشفته می سازد. (لازاروس، 1971 به نقل از محمدی،1380) وی در ادامه
می گوید: واکنش فرد به نحوه تفسیر یا ارزیابی (هوشیارانه یا ناهوشیارانه) او از اهمیت رویداد زیانبخش، تهدیدآمیز یا چالش انگیز بستگی دارد(پاول و ایزابت، 1991) به نقل از حاجب بیگی، 1381). این تعریف برای الگوی فشار روانی سه مؤلفه مهم دارد:
1- فشاری که نظام را برآشفته می سازد.
2- این باور که نوعی ارزیابی یا ادراک از تهدید وجود دارد.
3- اهمیت پاسخ آن نظام.
وقتی که یک فرد با حوادث و رویدادهای فشارزا روبرو می شود برای رویارویی مؤثر با آن موقعیت، مراحل متعددی را طی می کند؛ اولین مرحله، ارزیابی موقعیتی است که از نظر او ارائه دهنده یا پیش بینی کننده یک فشار روانی باشد. لازاروس (1984) این مرحله را به نام مرحله ارزیابی شناختی نام گذاری کرده است. در واقع در این مرحله فرد یک سری فعالیت هایی را انجام می دهد و می تواند موقعیت را به شیوه های گوناگون سودمند و مفید، تهدید آمیز و غیر مناسب و یا فشارزا تعبیر کند. بر این اساس یک حادثه را به سه طریق ارزیابی کرده است. اول: آسیب رسان، دوم: تهدید آمیز و بالاخره سوم: ارزیابی مبارزه و درگیری و رقابت است (لازاروس و لانیر،1978 به نقل از محمدی،1380)
به علاوه رویدادهای فشارزا در هر عصر و زمانی به اشکال مشخص وجود داشته اند و امروزه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مشکلات ناشی از رویدادهای فشارزا در قرن بیست و یکم به ویژه در کشورهای پیشرفته غربی افزایش یافته است. تا جایی که بعضی از صاحب نظران، عصر ما را عصر فشار روانی (تنیدگی) نامیده اند(گلدبرگر و برزنتیز،1993 به نقل از کافی،1375).
راهبردهای مداخله ای، فرآیند واسطه ای میان دانش آموزان و محیط هستند که برای تسکین آلام، بهبود رفتار و بهداشت روانی آنان به کار برده می شوند. معمولاً دانش آموزان با مشکلات یادگیری، ناتوانی هوشی و اختلال هیجانی که رفتار نامناسبی دارند با پاسخ های منفی از طرف همسالان خود مواجه می شوند. به نظر می رسد که آنها در کنترل خود و سازگاری فردی و اجتماعی دچار نقصان هستند. این راهبردها ممکن است شامل گفتگو، طرح های خلاق و ایفای نقش باشد. طرح های خلاق که حوزه های هنر، موسیقی، ادبیات و قصه را در بر می گیرند،شیوه های مناسبی برای
کمک به دانش آموزان در ابراز هیجان هایشان هستند(گرهارت، دی رویتر و سیلئو،1986 ، به نقل از متین، 1384).
امروزه روشن شده است که مردم در مواجهه با موقعیت های فشارآور از پاسخ های مقابله ای متفاوتی استفاده می کنند(کارول ، اسکینر ، و وینتراب ، 1989؛ لازاروس و فولکمن، 1984؛ کاتانزار و همکاران، 1995) به علاوه خصوصیات و ویژگی های موقعیت به ویژه کنترل پذیری استرسور، پاسخ های مقابله ای متفاوتی را بر می انگیزد (اسکولر ، 1978؛ تیلور ، 1991) و به کارگیری انواع شیوه های مقابله پیامدهای متفاوتی در سلامت جسمانی و روانی فرد دارد (فلتون و ریونسون، 1984). در این راستا مطالعات زیادی بر اهمیت اقدامات مقابله ای فرد در جهت حفظ سلامت هیجانی افراد بزرگسال تأکید کرده اند(کوهن و لازاروس، 1979 به نقل از ملتون و ریونسون، 1986؛ موس و بیلینگ ، 1982).
عبارت رویارویی، بیانگر تمام روش هایی است که اشخاص برای چیرگی به فشار روانی خود و یا کاهش آن به کار می بندند (پاری، 1994 ترجمه مقدسی، 1373). از نظر فریدنبرگ و لوئیز (1993) روش رویارویی یعنی، میزان سازگاری با مشکلات، پیدا کردن راه حل و سعی و تلاش در کسب دانش.فلک من و لازاروس (1991) به نقل از رپتی (1999) رویارویی را در واقع تلاش های شناختی و رفتاری شخصی، برای غلبه کردن بر تنیدگی تحمل کردن، کاهش دادن یا به حداقل رساندن اثر آن می داند. بر اساس این تعریف دو نوع رویارویی، مسأله محور و هیجان محور مطرح شده است. در رویارویی مسأله محور فرد به طور مستقیم بر رویداد فشارزا متمرکز می شود تا آن را تغییر دهد یا کنترل کند. در رویارویی هیجان محور فرد تلاش می کند تا هیجان های ناشی از تنش را کنترل نماید. روش مسأله محور شامل فنونی است چون گردآوری اطلاعات، حل مسأله، آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی، برنامه ریزی و کسب راهنمایی از دیگران می شود. رویارویی هیجان محور شامل انکار، بی توجهی به مسأله و جلب حمایت عاطفی است.
در واقع افرادی توانایی استفاده از روش مسأله محور در مواجهه با رویدادهای فشار زا را دارند که از مهارت های شناختی و اجتماعی کارآمدی برخوردار باشند. در این زمینه مطالعات هین (1996) به نقل از متین (1384) نشان داده است دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری به دلیل نقص در مهارت های شناختی و اجتماعی نمی توانند به فعالیت هیجانی خود نظم بخشند و همواره درگیر کشمکش درونی خواهند بود و همین امر موجب عدم تمرکز آنها در هنگام تفکر و کار می شود و از انرژی فعال آنها می کاهد و سرانجام موجب ناتوانی در حل مسائل و تصمیم گیری درست
می شود. چون این کودکان مهارت ها را به کندی می آموزند، نمی توانند راهبردها و دانش لازم برای انجام موفقیت آمیز یک تکلیف را کسب کنند. این امر ممکن است در ظاهر چنین بنماید که او دارای ساختار شناختی متفاوتی است. کودکانی که به درجات ضعیف و متوسط مشکلات یادگیری دچارند در موقعیت های حل مسأله ناتوان تر هستند(ویز ،1978 به نقل از متین، 1384).
شیوه های رویارویی نقش مهمی در سازگاری روان شناختی افراد دارد. مطالعات مختلف نشان
می دهند افرادی که بر مهارت های حل مسئله متمرکز می شوند در موقعیت های فشارزا شواهد کمتری از آشفتگی را از خود بروز می دهند. این افراد نسبت به کسانی که از رویارویی متمرکز بر هیجان استفاده می کنند، تسلط بیشتری بر موقعیت دارند و بهتر می توانند خود را با شرایط دشوار سازگار کنند و نشانه های مرضی کمتری در آنها بروز می کند (توتیز، 1995؛ تری ، 1994؛ فولکمن و لازاروس، 1986؛ مکدونالد ،1998 به نقل از کافی، 1375).
وجود رویدادهای فشارزای عمده و جزئی در زندگی کودکان و نوجوانان مبتلا به مشکلات یادگیری به طور معنی داری با مشکلات هیجانی و رفتاری آنها ارتباط دارد. (کامپاس، مالکارنی و فونداکار ،1998)می تواند در برخی از نوجوانان به فشار روانی و مشکلات سازگاری منجر شود. این تجربه ها چون با خواست این دانش آموزان مبنی بر گسترش استقلال عمل (خود پیروی) و ایجاد ارتباط صمیمی تر با همسالان همراه است، فشار روانی بیشتری را برای آنها ایجاد
می کند(گراس و سیپراستین ،1998).
باور نکردنی است که بتوان از همه موقعیت های فشارزا اجتناب کرد البته از نظر بهداشت روانی نیز درست نخواهد بود که تحت هیچ نوع عامل فشارزا قرار نگرفت، آنها را تجربه نکرد و برای مقابله با آنها آماده نشد. انسان همه تنش های کاری، سیاسی، گرفتاری های روزانه و دگرگونی ها را تحمل می کند. او مجبور است که ناکامی هایی مانند: مرگ عزیزان را تحمل کند و نمی تواند که از تنش به دور باشد(گنجی،1376).
کودکان آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند و در زمان وقوع یک رویداد فشارزا آسیب پذیریشان افزایش می یابد. هنگام وقوع یک رویداد فشارزا فراوان ترین نشانه هایی که در کودکان می توان دید، یکی تغییر در رفتارها و دیگری واپس روی در رفتارهاست. کودکان می توانند واکنش ها و تغییراتی را در رفتارشان نشان دهند که در حالت های عادی فاقد آنها می باشند. گروه های سنی مختلف، واکنش های مختلف نشان می دهند که به سطح رشدی آنها بستگی دارد، و بازشناسی این نشانه آسان نیست(دی بورد ،2001).
چیزی که بیش از تجربه های تنش زا موضوع بحران است، چگونگی درک افراد از فشار و شیوه پاسخگویی به آن است (مسی،1999) چگونگی رویارویی با فشار تحت یک فرآیند، پیشرونده ایجاد می شود (سیوارد، 1997 به نقل از مسی،1999). بنابراین این مهم است که کودکان و نوجوان فرصت هایی برای رشد مهارت های زندگی داشته باشند. چرا که به آنها کمک خواهد کرد تا با دردسرهای روزمره رویدادهای اصلی زندگی و تغییرات رویارو شوند (مسی،1999).
زندگی در جامعه امروزی با داشتن مشکلاتی مانند نارسایی در یادگیری می تواند فرد را در آسیب پذیری بیشتری برای مشکلات همایند دیگر قرار دهد (تایلور و همکاران ،2004).
افراد بسیاری معتقدند که هر دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری اساساً دارای چند نوع مشکل هیجانی یا اجتماعی می باشد. اگرچه این نظر تا حدی اغراق آمیز به نظر می رسد، ولی تحقیق نشان داد که افراد بسیاری در این زمینه ها مشکل دارند. بررسی هایی که دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری را با همسالان عادیشان مقایسه کرده این نکته را نشان می دهد که آنها
مضطرب تر و گوشه گیر تر هستند (کالینان، اپستین، لوید،1981 به نقل از تجلی، 1383)، در تعامل هایشان با معلمین و والدین مشکلات بیشتری دارند (برایان و برایان،1986) و در ارتباط با بزرگسالان مشکلات رفتاری دارند (دشلر، شوماکر،1983) و از لحاظ اجتماعی مهارت کمتری دارند (استون ،1984 هر سه به نقل از تجلی، 1383).
بیان مسأله
راهبردهای رویارویی، کوشش های هشیارانه فرد است که رویدادها و تقاضاهای فشارزا را مهار
می کند و منابع شخصی فرد (مانند: عاطفه مثبت، اطمینان و خود کنترلی) را ارتقاء می بخشد تا شدت تنش کاهش یابد(لازاروس، 1999 به نقل از آنشل و دالانی ،2001).
راهبردهای رویارویی دو کاربرد دارند:
هیجان های منفی حاصل از درماندگی را تنظیم می کند.
عاملی را که موجب درماندگی شده، تغییر می دهند. (برینک و دی لاری ،2001).
به منظور سازگاری با رویدادهای فشارزا روش های مختلفی مطرح شده است. راهبردهای رویارویی آن دسته از فعالیت های شناختی و رفتاری هستند که به منظور کاهش اثرات تنیدگی به کار گرفته می شود. وقتی افراد توانایی رویارویی با موقعیت های مشخص را نداشته باشند آن موقعیت ها برایشان فشارزا تلقی می شود. بدین ترتیب ارزیابی اشخاص از توانایی خودشان برای رویارویی با موقعیت در ادراک تنیدگی حائز اهمیت است. این ارزیابی در سه مرحله انجام می شود. در ارزیابی نخستین شخص بررسی می کند که آیا موقعیت تهدید کننده است و اینکه چه نوع از ارزش ها، نیازها و خواسته های وی را تحت تأثیر قرار می دهد. در مرحله ارزیابی ثانویه ماهیت و توان نیروهای رویارویی با تنیدگی بررسی شده و نوع رویارویی متناسب با موقعیت مشخص می شود. مرحله سوم که ارزیابی مجدد نام دارد شامل تغییر قضاوت فرد از موقعیت ها یا منابع موجود برای رویارویی است (اندلر ،1998).
منابع رویارویی مجموعه پیچیده ای از عوامل هیجانی، انگیزشی، شناختی و به طور کلی
ویژگی های شخصیتی هستند که زمینه لازم را برای روش های رویارویی فراهم می کند. این منابع ویژگی های غیر موقعیتی ثابتی هستند که بر فرایندهای رویارویی اثر می گذارند، به عبارت دیگر به عنوان اقدامات پیشگیری کننده اجتماعی و روان شناختی هستند که می توانند احتمال آسیب دیدگی ناشی از تنیدگی را کاهش دهند و به افراد کمک می کنند که یا در مواجهه با رویدادهای فشارزا نشانه های مرضی کمتری داشته باشند و یا اینکه پس از مواجهه سریعاً بهبود یابند. ویژگی هایی همچون برخورداری از احساس عزت نفس ، احساس تسلط بر موقعیت، سبک های شناختی، موضع کننترل درونی ، خود اثر بخشی ، توانایی حل مسئله و سخت رویی به عنوان منابع رویارویی محسوب می شوند. تفاوت راهبردهای رویارویی با منابع رویارویی آن است که راهبردهای رویارویی رفتارهایی هستند که پس از مواجهه با رویدادهای فشارزا به کار گرفته می شود در حالی که منابع رویارویی ویژگی های شخصیتی هستند که قبل از وقوع فشارزا ها وجود دارند (تری ، 1994؛ زید نروهامر، 1992؛ انسل ولین، 1991 به نقل از دیماتو ، 1991).
جان دی و کاترین مک آرتور (1998) به نقل از شلی تیلر در تعریف راهبردهای رویارویی اشاره به این دارند که راهبردهای رویارویی به مجموعه اقدامات رفتاری یا روان شناختی گویند که فرد در مواجهه با اتفاقات پر تنش، برای مدیریت، تحمل و کاهش اثرات آن از خود بروز می دهد. آنها دو روش را مطرح کرده اند: نوع اول رو به رو شدن بر پایه حل مسأله است که سعی در انجام فعالیت هایی دارد که منجر به آرام تر شدن اوضاع شود، در صورتی که تأکید نوع دوم بر کاهش اثرات عاطفی ناشی از تنش متمرکز شده است و شامل مجموعه کوشش هایی است که بر اداره عواقب عاطفی اتفاقاتی که افتاده اند و یا امکان وقوع آنها در آینده وجود دارد پایه ریزی شده اند.
شیوه های رویارویی به دلیل نقش میانجی و تعدیل کننده ای که در ارتباط بین فشار روانی و پیامدهای آن دارد یک مفهوم اساسی در تحقیقات مربوط به سلامت روان است. بروز رفتارهای رویارویی مستلزم وجود فشار روانی است. به عبارت دیگر به هنگام بروز فشار روانی برای انتخاب و ساختن پاسخ مناسب، کوشش و تلاش بیشتری می کنیم(لازاروس و فولکمن، 1984)
مقابله و رویارویی صحیح، ایجاد تعادل روانی و آرامش روحی می کند و شخص را از ابتلاء به اختلالاتی مثل فشار روانی و اضطراب و افسردگی مصون می نماید و ما را به هدف اصلی از سلامت روانی که ارتقای عملکرد اجتماعی و نداشتن علائم افسردگی و اضطراب است نزدیک
می نماید (تودور ،1983 به نقل از حاجب بیگی، 1381).
کودکان با نیازهای ویژه هنگام مواجهه با فشار روانی معمولاً فشارهای کلامی و تصویری و صوتی را بروز می دهند که بیانگر احساس خطر یا احساس عدم امنیت و عدم اطمینان است. (انجمن ملی روان شناسان مدرسه ،2001).
این علامت ها برای کودک خاص است و از تجربه های گذشته، ارتباط با حادثه، مشاهده ترس در بزرگسالان و غیره ناشی می شوند. بزرگسالان باید در نظر داشته باشند که وقتی کودکان با
موقعیت های فشارزا و غیر عادی روبرو می شوند، مهارت های خودکنترلی کمتری را نشان می دهند و به اطلاعات عینی متناسب با سطح درک و رسش شان نیاز دارند (همان منبع).
خودپنداره و ادراک از خود، دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری، زمینه دیگری است که مورد بررسی قرار گرفته است. اشنایدر (1984) متوجه شد که بسیاری از دانش آموزان نسبت به ماهیت مشکل خود بینش اندکی دارند و آن را به تنبلی نسبت می دهند. راجرز و سافلوسکی (1985 به نقل از تجلی، 1383) گزارش کردند که دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری نسبت به همسالان خود از خودپنداره ضعیف تری برخوردارند، بیشتر تحت سلطه محیط خارجی قرار می گیرند. از خودشان توقع کمتری دارند.
طبق اظهار نظر مایرز و هامیل (1976) و لویت (1978) به نقل از والاس و مک لافین ترجمه منشی طوسی (1373) مشکلات اجتماعی – عاطفی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در همه آنها مشابه است. برخی از این ناراحتی ها که نوعاً در این کودکان مشاهده شده است، عبارتند از: حواس پرتی شدید، کمی فراخنای توجه، تحرک بیش از حد، ارزیابی نادرست از خود، گوشه گیری، مسائل شخصیتی – اضطراب و نداشتن رابطه قوی با دیگران.
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری اتکای شدید به والدین، معلمان و سایر بزرگسالان دارند. اتکای زیاد اینگونه کودکان معمولاً به این صورت ظاهر می شود که آنان بیش از حد می خواهند آنها را یاری و تأیید کنند، و برای انجام اکثر فعالیت هایی که به انجام آن مشغولند از دیگران یاری می خواهند(بلکهام و سیلبرمن،1975 به نقل از والاس و مک لافین ترجمه منشی طوسی،1373).
با توجه به آنچه گفته شد این پژوهش قصد دارد به سؤال زیر پاسخ دهد:
آیا بین راهبردهای رویارویی کودکان دارای اختلال در محاسبه و کودکان دارای اختلال در خواندن برای مقابله با فشار روانی تفاوت وجود دارد؟
هدف پژوهش
هدف پژوهش حاضر شناخت راهبردهای رویارویی کودکان دارای اختلال در محاسبه و کودکان دارای اختلال در خواندن برای مقابله با فشارهای روانی و مقایسه این دو گروه با یکدیگر است.

اهمیت موضوع پژوهش
عدم سازش و وجود اختلال های رفتاری در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است و هیچ فردی از ابتلاء به ناراحتی های روانی مصون نیست. بنابراین به منظور جلوگیری از وقوع بیماری های شدید روانی، افزایش سه عامل راهبردهای رویارویی، عزت نفس و گروه های حمایت کننده منجر به کاهش شیوع و اختلال روانی به ویژه در کودکان و نوجوانان می گردد(شاملو،1378).
کودکان در جریان رشدشان فشار روانی را احساس می کنند. بسیاری از کودکان با تعارض های خانوادگی، طلاق، تغییراتی در ثبات مدرسه، همسایگان، تربیت فرزندان، فشار همسالان و خشونت در خانه و اجتماع روبرو می شوند (هاک ،2001) که نسبت به این فشارها، واکنش های جسمی، هیجانی، رفتاری و شناختی با شدت و ترتیب متفاوت نشان می دهند(اداره پلیس سیاتل ،2001). هر چه منابع بهتری برای رویارویی داشته باشند کمتر احتمال دارد که دچار آسیب شوند (ساراسون و ساراسون ترجمه نجاریان و همکاران،1375).
اکثر گروه های کودکان با نیازهای ویژه هنگام رویارویی با رویدادهای فشارزا، به حمایت های
ویژه ای نیاز دارند. هر چند که کودکان دارای مشکلات یادگیری ممکن است به حمایت های متفاوت از کودکان عادی نیاز نداشته باشند با این وجود، برخی از کودکان دارای مشکلات یادگیری در مهارت های اجتماعی و مدیریت خود مشکلاتی دارند و در زمینه کنترل خشم، تحمل تفاوت های فردی و خودبازبینی به آموزش ویژه نیاز دارند(اداره پلیس سیاتل،2001).
مراقبت کنندگان و کارکنان مدرسه اگر یک کودک را در مدرسه بطور دقیق مشاهده کنند و
پاسخ های او را به فشارهای روانی گذشته ببینند، خیلی خوب می توانند واکنش ها و رفتارهای او را پیش بینی کنند(همان منبع).
همچنین والدین باید توجه داشته باشند که کودکان با نیازهای ویژه چطور به فشارهای روانی پاسخ می دهند و باید بتوانند واکنش های به دنبال یک بحران را پیش بینی کنند. راهبردهایی که در گذشته مؤثر بوده اند، بهترین راهبردهای اجرایی امروز هستند. برخی از این کودکان ممکن است برای کاهش عوامل اضطراب زا، در اوج یک بحران به حفاظت و نظارت بیشتری از جانب بزرگسالان نیاز داشته باشند(انجمن ملی روان شناسان مدرسه،2001).
بنابراین شناخت راهبردها هنگام رویارویی با مشکلات روزمره (مانند: مشکلات بین فردی و تحصیلی) و رویدادهای مهم زندگی (مانند: طلاق، کودک آزاری) از اهمیت بسزایی برخوردار است.
همچنین آموزش مهارت های رویارویی به منظور کمک به شاگردان در سازماندهی رفتارهای اجتماعی صورت می گیرد. الیس معتقد است که تمرین راهبردهای رویارویی به شاگردان می آموزد تا متغیرهای مربوط به حل مسأله را بشناسند و مهارت های رویارویی ویژه ای را برای انجام مؤثر تکلیف به کار گیرند(گیج و برلاینر ترجمه لطف آبادی،1374).
بنابراین شناخت کودکان حساب نارسا و نارساخوانی از این نظر که آنها از کدام یک از راهبردهای رویارویی استفاده می کنند حائز اهمیت است و همین طور به ما بینشی در مورد چگونگی پاسخ این کودکان در موقعیت های تنش زا و فشارزا می دهد.

فرضیه پژوهش
پژوهش به بررسی فرضیه زیر پرداخته است:
بین راهبردهای رویارویی کودکان دارای اختلال در محاسبه و کودکان دارای اختلال در خواندن برای مقابله با فشار روانی تفاوت وجود دارد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  220 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقایسه راهبردهای رویاروی با فشار روانی کودکان با اختلال

دانلود مقاله بهداشت روانی درمحیط کار

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله بهداشت روانی درمحیط کار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه :
ما در یک دوران ویژه به سر می بریم. در این دوران تغییراتی در شرایط کاری افراد رخ داده و می دهد که باعث می شود برخلاف گذشته بیشتر انسانها بیش از آنکه به سازمانهای بزرگ وابسته باشند به کار مستقل یا پیمانکاری روی بیاورند. آنها دیگر تمام وقت خود را در یک سازمان سپری نخواهندکرد، بلکه به فعالیتهای پاره وقت خواهند پرداخت. فقط کمتر از نیمی از نیروی کار در سازمانهای مختلف مشاغل تمام وقت «مناسب» به دست می آورند و باقی افراد کارکنان مستقلی هستند که تعدادشان سال به سال بیشتر می شود. بیشتر این افراد به این دلیل کارگر پاره وقت یا موقت هستند که یا خود می خواهند و یا جز این چاره دیگری ندارند.
اصولا ویژگی سازمانهای امروزی این است که آنها بر هسته ای از مدیران و کارگران ضروری استوارند که پیمانکاران خارج از سازمان و مستخدمان پاره وقت، آنها را یاری می دهند. البته این روش، شیوه جدیدی برای ساماندهی امور نیست، چرا که مقاطعه کاران بزرگ و کوچک طی نسلهای متمادی این کار را کرده اند. آنچه تازگی دارد رشد این شیوه از سازماندهی در حرفه‌های بزرگ و نهادهای بخش دولتی است که به دلیل ارزانتر بودن، درمیان آنها گسترش یافته است. این سازمانها به این نتیجه رسیده اند که گرچه راحت تر است که کارکنان خود را به صورت تمام وقت دراختیار داشته باشند، اما دراختیار داشتن تمام نیروی کار، نوعی اسراف در سازماندهی منابع انسانی ضروری است. لذا نگاه داشتن آنها در خارج از سازمان، به صورت کارکن مستقل یا در استخدام مقاطعه کاران متخصص و خرید خدمات آنها به هنگام نیاز ارزانتر تمام می شود.
براین اساس، سازمانهای امروزی از سه گروه مختلف مردم تشکیل شده اند که هرکدام از آنها انتظارات متفاوتی دارند و شیوه مدیریت بر آنها فرق می کند. آنها از حقوق مختلفی برخوردارند و به اشکال مختلف سازماندهی می شوند.
گروه اول را متخصصان، تکنسین ها و مدیران صاحب صلاحیتی تشکیل می دهند که وجودشان برای سازمان ضروری است. آنها حامل دانش سازمانی هستند که سازمان را از همتایانش متمایز می سازد، به طوری که اگر آنها از دست بروند، سازمان هم از دست خواهدرفت. بنابراین، ازنظر سازمان آنها ارزشمندند و باید باشند و جایگزین کردنشان دشوار است. سازمانها با دادن سکه های طلا، حقوقهای بالا، منافع حاشیه ای و اتومبیل های گرانقیمت آنها را بیش از پیش به خود نزدیک می کنند. درعوض از آنها انتظار می رود به سختی و با طی مسافتهای طولانی کار کنند و تعهد و انعطاف پذیری داشته باشند. 40 یا 45 ساعت کار در هفته برای این گروه نیست، معدودی از آنها از تمام مرخصی استحقاقی خود استفاده می کنند، و یا پیش از آنکه شب شود، خانه و خانواده خود را می بینند. از آنها انتظار می رود کارها را مطابق تمایل سازمان انجام دهند و درعوض، بیش از پیش حقوق خوب دریافت دارند. درنیتجه این وضع، آنها ازنظر سازمان، گران قیمتند و تعدادشان نیز کم است.
گروه دوم، پیمانکارانی هستند که با سازمان قرارداد می بندند تا کارها را انجام دهند. این گروه هم از افراد و هم از سازمان تشکیل شده اند. منظور از افراد یادشده، کارکنان متخصص یا تکنسین های مستقلی هستند که بسیاری از آنها در گذشته از مستخدمان اصلی سازمان بوده اند و نقش خود را در هسته اصلی ایفا کرده اند و اکنون ترجیح داده اند که جزو کارکنان مستقل باشند. منظور از سازمانها هم سازمانهایی هستند که از سازمانهای اصلی کوچکترند، ولی با وجود این، هسته ها و پیمانکاران فرعی خاص خود را دارند. آنها در قبال نتیجه ای که به دست می آورند، پول می گیرند و نه به ازای مدت زمانی که صرف می‌کنند، آنها حق الزحمه دریافت می دارند نه حقوق. پیامد این وضع واجد اهمیت است به این معنا که سازمان مرکزی می‌تواند کنترل خود را فقط ازطریق بررسی نتایج اعمال کند و نه ازطریق بررسی روشها، گروه سوم، نیروی کار انعطاف پذیر یا کلیه کارگران پاره وقت و موقتی هستند که رشد یابنده ترین بخش عرضه اشتغال را تشکیل می دهند.
این افراد، همان بازار کارند، بازاری که کارفرمایان آن طور که دوست دارند و هنگامی که نیاز دارند وارد آن می شوند، تا هرچقدر که می توانند پول کمتری بابت آن بپردازند (که البته این فلسفه کوته بینانه است).
این قبیل افراد باید جدی گرفته شوند، زیرا آنها کار پاره وقت یا موقت خود را انتخاب می کنند. آنها مهارتهایی دارند که می‌توانند افزایش یابند، می توانند تعهد به کار داشته باشند و قابلیتها و نیروهایی دارند که اگر از آنها خواسته شود می توانند ارائه دهند. آنها لزوما درپی به دست آوردن پست یا ارتقای مقام نیستند، آنها علایق و دلمشغولیهایی فراتر از شغل خود را دارند و لذا آمادگی پذیرش تشویقهای موردنیاز کارکنان هسته ای را ندارند. آنها بیشتر به یک شغل و گروه کاری متعهدند تا به مقام یا سازمان.
از آنجا که با این افراد به عنوان کارکنان موقت برخورد می شود، آنها نیز واکنشی موقتی از خود نشان می دهند. این نیروها، هیچگاه بلندپروازی کارکنان هسته ای را نخواهند داشت. آنچه آنها خواهانش هستند دریافت حقوق و برخورداری از شرایط آبرومندانه و برخورد مناسب و همراهانی خوب است. آنها شغل دارند نه مقام و نباید بیش از آنچه انتظار دارند، در جریانات امور سهیم باشند و نباید هم از آنها انتظار داشت که در پیروزیهای سازمان شادمانی کنند. آنها کمتر دل درگرو عشق سازمان می‌بندند و در فرهنگ آنها کار بیشتر، مستلزم و مستحق پول بیشتر است. چنین اشخاصی کارگران پیمانی هستند و انتظار دارند که با آنها پیمان منصفانه بسته و این پیمان محترم شمرده شود.
سازمانهای امروز که بدین ترتیب سازماندهی می شوند، معمولا به کسی وعده سمت نمی دهند. درعوض برای افراد فرصتهایی فراهم می کنند تا آنها تواناییهای خود را باور سازند و از بعضی فرصتها استفاده کنند که برایشان ایجاد می شوند. از این سازمانها، نمی توان انتظار داشت که بیش از این به فکر آینده افراد باشند و مراتب پیشرفت آنها را فراهم سازند. حال دیگر افراد باید به فکر خودشان باشند و به خاطر بسپارند که در این دنیای جدید، هرکس فقط به اندازه شغل فعلی خود خوب است و تضمینی برای آینده وجود ندارد. درچنین شرایطی، آموزش به نوعی سرمایه گذاری و تجربه گسترده به نوعی دارایی تبدیل می‌شود، مشروط براینکه این تجربه سطحی نباشد.
در این وضعیت، سازمانها دیگر افراد منفعلی را نمی پذیرند که به تعهداتشان عمل نمی کنند و افراد را در مشاغلی نگه نمی‌دارند که نیروهای جوانتر با دستمزدی معمولا پایین تر می توانند انجام دهند.
درعوض، خیلی از افراد هم از سازمانها به عنوان محلی برای کارآموزی استفاده می کنند و در دهه سی سالگی به صورت مستقل به عنوان کارفرما یا مشاور فعالیت خود را شکل می دهند و یا در پیمانکاریها، نقش یک متخصص را ایفا می کنند.
امروزه نه سازمانها و نه کارکنان به استخدام به عنوان مقوله ای مادام العمر نگاه نمی کنند. اکنون دیگر وضع فرق کرده است و افراد بدون اینکه تقصیری داشته باشند شغل خود را از دست می دهند. حال شرایط به گونه ای است که 10 درصد از جمعیتی که در سن کارکردن قرار دارند، فاقد کاری هستند که در ازای آن حقوق دریافت کنند و این رقم بالایی است. البته عده دیگری هم هستند که در زمره این 10 درصد نیستند، اما در فقر زندگی می کنند مثل بسیاری از کارکنان مستقل.
در یک جمع بندی، شرایط کاری را در قرن حاضر می توان چنین توضیح داد:
_ کارگران تمام وقت دائم، اقلیت نیروی کار را تشکیل می دهند؛
_ 70 تا 80 درصد از مشاغل، بیشتر به مهارتهای فکری نیاز دارند تا مهارتهای بدنی؛
_ افراد مستقل، درجهانی شدیدا رقابتی، با مازادی از نیروی کار جویای شغل روبه رو هستند؛
_ سازمانها بیش از پیش از افراد هوشمندی تشکیل شده اند که کارهای هوشمندانه ای انجام می دهند؛
_ افراد شاغل غالبا اطلاعاتی بیش از فرماندهان خود دارند و حس مسئولیت پذیری آنها برای انجام وظیفه چنان کامل است که به فرمان کسی برای انجام کار گوش نمی دهند، لذا باید آنها را متقاعد کرد؛
_ مدیران جدید برعکس مدیران قدیمی که عالم بر همه چیز بودند و می توانستند همه کارها را انجام دهند و هر مسئله ای را حل کنند، می خواهند بدانند که هر مسئله ای را چگونه می توان حل کرد و در این راه از ظرفیت کارکنان تحت مدیریت شان استفاده می کنند؛
_ به تدریج واژه مدیر از بین خواهدرفت و افراد به عنوان رهبر تیم، گردانندگان پروژه، هماهنگ کنندگان و یا به طورکلی مجریان فعالیت خواهندکرد.
در کشورهای صنعتی نظیر کشورهای اروپایی استرس های محیط کار بر بیش از یک سوم کارگران اثر می گذارد. در بسیاری از کشورهای دنیا مشکلات ناشی از عدم بهداشت روانی در حال افزایش است بطوریکه از هر 10کارگر یک نفر از مشکلاتی نظیر افسردگی ، اضطراب ، استرس های ناشی از خستگی و خشونت رنج می برد که در نهایت ممکن است به بیکاری و بستری شدن فرد منجر شود.
آمار نشانگر این است که مسالة رو به رشد در تمام محیط های کاری مشکل حفظ سلامت روانی کارگران است.
در حقیقت عصر تکنولوژی جدید ، افزایش خطرات فیزیکی و فشارهای اجتماعی فزاینده ناشی از صنعتی شدن ، تهدیدی برای بهداشت روانی فرد در دوران کاری اش می باشد .
امروزه استرسهای روانی منجر به درجات مختلفی از اضطراب و هیجان در محیط های کاری
می شود .چنین استرسهایی به عنوان عامل اصلی گریز از کار و راندمان پائین کارگران شناخته شده اند. مطالعات مختلف ثابت کرده است که 20 تا 40 % کسانیکه با چنین مشکلاتی روبرو هستند به طور مداوم به پزشکان عمومی و یا کلینیک های تخصصی پزشکان طب کار مراجعه
می کنند.

بهداشت روانی چیست ؟
اغلب ، عدم آشفتگی در ذهن و روح و روان فرد را معادل با بهداشت روانی دانسته اند اما بهداشت روانی چیزی بیش از این تعریف می باشد . در واقع بهداشت روانی ، سلامتی روانی و اجتماعی فرد مطابق با فرهنگ محیط و جامعه می باشد.
بهداشت روانی یا فقدان آن، حالتی فراگیر است که در محیط های کاری و یا خارج از آن وجود دارد . با توجه به وجود استرس و استرینهای  مختلفی که سبب تهدید و به مخاطره افتادن بهداشت روانی فرد در محیط کار می گردد و با توجه به زمان زیادی که کارگر در محیط کار
می گذراند توجه ویژه به مساله بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است .
سرعت و فشار در قرن 21 واژه هایی کلیدی می باشند . بسیاری از مردم و بویژه کارگران احساس می کنند که سوار بر یک نوع دستگاه ترد میل هستند و فرار از روی آن امکان پذیر نیست . همه چیز با سرعت و شدت در حال انجام است و هیچ فرصتی برای توقف فرد و لحظه ای تفکر در تنهایی وجود ندارد و به این ترتیب کاملا قابل درک است که این شکل زندگی و چنین فشارهایی سبب اضطراب و مشکلات فراوان روحی و جسمی برای فرد خواهد شد .
بهداشت روانی جوابگوی سوالات مشکلی از قبیل اینکه علت وجود انسان و جهان چیست
می باشد . بهداشت روانی دارای سطوح مختلفی است از آسوده زندگی کردن فرد به تنهایی و در کنار دیگران تا رسیدن به تکامل از طریق خودشناسی . فرد قوی می تواند مشکلات را بدون اینکه باعث ناراحتی او شوند حل کند به علاوه در زمان مواجهه با مشکلات قادراست بدنبال کمک باشد.
چرا صحبت کردن در رابطه با بهداشت روانی مهم است ؟
امروزه در کشور فیلیپین بسیاری از مشکلات روانی ناشناخته باقی مانده اند . خصوصاً با رشد منفی اقتصاد بنظر می‌رسد برنامه های بهداشت روانی و شغلی به عنوان آخرین نیاز در فهرست نیازمندیهای کشورها ثبت می شود . در ضمن ما نمی توانیم نسبت به ایجاد برنامه هایی با آینده نا مطمئن اجتماعی و اقتصادی بی تفاوت باشیم .
این سوال وجود دارد که آیا در کشورهای در حال توسعه ای نظیر فیلیپین جایی برای
برنامه های بهداشت روانی و شغلی وجود دارد یا خیر؟ و این برنامه ها باید به چه صورت و در چه راستایی باشد؟
دستیابی به بهداشت روانی و شغلی نیازمند سطح پیشرفته ای از مدرنیسم است . این مساله با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی کشور فیلیپین کاملاً قابل توجه است .
یک کارگر معمولی ( منظور از کارگر مدیر و سرپرست هم می باشد) به طور متوسط 60 % از ساعات بیداری خود را در محل کار می گذارند . فاکتورهای استرس در محیط کار شامل تهدید اذیت و آزار ، فشار جمعیت کاری ، شرایط بد کاری ، ناسازگاری بین افراد ،‌ خشونت ، تبعیض ، ترس از اخراج ،‌ مهم بودن شرایط کار ، کار خیلی کم و کار خیلی زیاد و سهیم نبودن در
تصمیم گیری ها می باشد . در مجموع فاکتورهای روانی اجتماعی مهم می توانند به 5 گروه عمده تقسیم شوند که عبارتند از:
1- محیط فیزیکی کار
2- ماهیت خود شغل
3- زمان کار
4- نقش کارگران
5- تکنولوژی و صنایع جدید
ممکن است این شرایط به تنهایی یا در مجموع ، اثرات ویژه ای روی فرد داشته باشد و منجر به ایجاد مشکلاتی نظیر اختلالات حافظه ، پرخاشگری ، اضطراب و یا اختلال در خواب شود و ممکن است مشکلات رفتاری در هنگام کار نظیر ارائه کار ضعیف ، کار گریزی، اعتیاد به الکل و دارو رخ بدهد و همچنین مشکلات دیگری ازقبیل بیماریهای مزمن جسمی نظیر : فشار خون بالا ، بیماریهای مزمن جسمی - روانی و حوادث در محیط کار نیز ممکن است رخ دهد و در نهایت ممکن است به بستری شدن فرد در بیمارستانهای روان پزشکی منجر شود.
در این حالات باید توجه شود که استرس به عنوان یک عامل اصلی مطرح است اما عوامل مهم دیگر نیز نظیر ژنتیک ، شخصیت فرد و سیستم های حمایتی از اشخاص نیز مطرح می باشد.
علت اهمیت صحبت در مورد شیوع اختلالات روانی اجتماعی در محیط کار چیست ؟
در یک مجموعه کاری اختلالات روانی به دو گروه عمده تقسیم می شوند :
ا) مشکلاتی که در بین همه مردم وجود دارد .
2) مشکلاتی که خاص محیط های صنعتی و کاری می باشد و مطالعات مختلف بیانگر این است که 30 % از جمعیت کشور دچار این اختلالات می باشند.
اغلب کارگران مشکلات روانی خود را از پزشک یا سرپرست خود مخفی می کنند . دلیل این مساله ترس از بدنامی است .
به هرحال ما می دانیم که یک ارتباط واقعی بین بیماریهای جسمی و روانی وجود دارد.
پژوهشی که در انگلستان انجام شده نشان داده است که درمان نیمی از بیماریهای روانی بیش از 12 ماه به طول می انجامد .بیماریهای روانی خفیف نیز از جهت اینکه مانعی برای تولید و عامل غیبت کارگر محسوب می شود می تواند خسارت بار باشد .
بیماریهای روانی اجتماعی ناشی از شغل عبارتند از :
- اضطراب شدید
- افسردگی
- جنون
- مشکلات روانی حاد ناشی از استرسهای محیطی نظیر تماس با عوامل خطر آفرین محیط کار مثل منوکسیدکربن و سرب
- اختلالات روانی ناشی از جراحات سر
- علائم بیماریهای مغزی در نتیجه تماس با مواد الی نظیر تولوئن ، استایرن و سرب
- خشونت
- حوادث
- مسمومیت
از اینرو نیاز به برقراری برنامه های بهداشت روانی با توجه به گسترش تکنولوژیهای جدید در بخش صنعت کاملاً قابل درک است .
تکنولوژی تولیدات انبوه ، تکنولوژی اتمی و نوآوریهای تازه در بخش صنعت همواره باعث وارد شدن انواع استرسهای روانی به کارگران می شود . بخصوص این مساله در‌‌کشورهای پیشرفته و صنعتی کاملاً مشهود است .

 

چرا به برنامه های بهداشت روانی و شغلی نیازمندیم ؟
در کشورهای در حال توسعه ای نظیر فیلیپین شعار (( ارزش یک اونس پیشگیری معادل یک پوند درمان است)) می تواند یک شعار راهنمایی کننده باشد.
مطالعات نشانگر این مطلب است که بذر بیماری که توسط تکنولوژیهای جدید پاشیده شده در حال جوانه زدن است .
مطالعاتی که بر روی شیفت های کاری انجام شده بیانگر این مساله است که شیفت های کاری مختلف سبب بوجود آمدن اختلالاتی در خواب و خواب آلودگی فرد در حین کار خواهد شد و سبب هجوم خستگی به علت فقدان استراحت می شود.
کم بودن انگیزه و هراس از خطرات کار در شب ممکن است سبب ایجاد بیماری توهم در فرد شود و در نهایت منجر به وخامت حال فرد چه از نظر جسمی و چه از نظر سلامت روانی شود.
دلیل دیگر نیاز به برنامه بهداشت روانی و شغلی این حقیقت است که نرخ بیکاری در حال حاضر حدود 6/10% و نرخ افراد نیمه بیکار حدود 16 % است . ادامه افزایش روند بیکاری نقش مهمی در افزایش فشارهای روحی روانی دارد . در حقیقت مطالعات بیانگر این مطلب است که وضعیت سلامت خانواده شخص بیکار در طول دوره بیکاری رو به وخامت می رود و مساله بیکاری نه تنها بر روی نان آور خانواده بلکه برروی همسر و فرزندان فرد هم اثر می گذارد. در کشور فیلیپین سیستم های حمایتی به عنوان یک عامل حفاظتی جهت کاستن از فشار برروی افراد مطرح است . اما این عامل تا چه اندازه و چه مدت موثر است ؟
امروزه ما اطلاعات بسیار کمی از میزان توقف تولیدات در نتیجه استرسهای روانی کارگران داریم . این مساله برای محیط هایی که بیماری روانی بصورت فراگیر در می‌آید و یا در
محیط هایی که مرگ و میر یا انواع معلولیتها و ناتوانیها در اثر تماس با مواد شیمیایی رخ می دهد صادق است . این مسائل سبب بوجود آمدن اضطراب شدید در کارگران و تردید آنها برای بازگشت به کار خواهد شد .

ما با چه محدودیت هایی روبرو هستیم ؟
نیازی به توجیه ضرورت بهداشت فردی چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی نمی باشد اما در سطح یک مجموعه ضرورت برقراری برنامه های بهداشت روانی با توجه به کمبودهای اقتصادی جای سوال زیادی دارد. هر برنامه ای نیاز به امکانات مالی دارد اما خوشبختانه در نهایت
برنامه های بهداشت روانی امروزه به عنوان یک واقعیت در محیط های کاری پذیرفته شده است .
به هر حال ما با این واقعیت روبرو هستیم که محدودیت های فراوانی وجود دارد که ممکن است برنامه های بهداشت روانی را با شکست روبرو کند . اجرای هر برنامه ای نیاز به قوانین
توسعه یافته دارد . نیازی به بیان این مطلب نیست که امروزه برنامه های بهداشت حرفه ای به عنوان یک امر پذیرفته شده در محیط های کاری در نظر گرفته می شود.
اما به هر حال ما با محدودیت های فراوانی برای اجرای برنامه های بهداشت روانی روبرو هستیم. بهداشت شغلی معمولاً به عنوان بخش جداگانه ای در برنامه های آموزشی سطوح مختلف ( عمومی و تخصصی) در نظر گرفته نمی شود . پزشکان جوان بندرت در این زمینه آموزش می بینند. با وجود افزایش تعداد روانپزشکانی که بطور خصوصی کار می کنند در محیط های کاری کمبود نیروی ماهر در زمینه بهداشت روانی همواره احساس می شود . در فلیپین و سایر کشورهای در حال توسعه کارگرانیکه در موسسات کوچک مشغول به کار هستند بندرت در برابر استرسهای روانی محیط کار حمایت می شوند .
مدیریت استرس یا شناسایی و گزارش مشکلات روانی اجتماعی و سرویسهای بهداشتی همواره آخرین مساله‌ای است که در این موسسات به آن اهمیت داده می شود .
مشکل دیگر این واقعیت است که اغلب تاسیساتی که حدود 5 کیلومتر تا نزدیکترین بیمارستان فاصله دارند فاقد سرویسهای درمانی و پزشکی می باشند و مدیریت اغلب درگیر مساله درمان است تا مساله پیشگیری . به علاوه اغلب بیماریهای روانی ناشی از تماس با مواد سمی در آزمایشات تشخیص پزشکی در نظر گرفته نمی شوند . مشکل روبه رشد دیگر افزایش تعداد کودکان و نوجوانان کارگر می باشد. این افزایش به قدری سریع است که دولتمردان قادر به کنترل و توقف این پدیده نمی باشند . تحقیقات بیانگر این واقعیت است که در این حالت بهره کشی و استثمار بصورت پرداخت دستمزدهای بسیار پائین و ساعات کار طولانی و همچنین بیمه نکردن کارگران رخ می دهد . در ضمن کار کارگران کودک و نوجوان همواره با ریسک بالایی از خطرات و حوادث همراه است . ضمن اینکه کار کودکان سبب محروم شدن آنها از دوران
کودکی شان و لذت بازی با همسالانشان خواهد شد . بسیاری از این کودکان وقتی به مدرسه بر می گردند از مشکلات جسمی و روانی رنج می برند که باعث عقب افتادن آنها از سایر همسالانشان خواهد شد و در بسیاری مواقع این مسائل سبب انصراف فرد از تحصیل خواهد شد.
برنامه های کاربردی پیشنهادی برای دستیابی به بهداشت روانی شغلی :
1- تحقیقات بهداشت روانی شغلی باید با اهداف زیر صورت پذیرد:
1 -1) کاهش میزان شیوع مشکلات روانی و شغلی در صنعت تا جائیکه ممکن است از کشاورزی گرفته تا کارهای کامپیوتری و اشتغال از راه دور
2-1 ) شناسایی عوامل اصلی تشدید کننده مشکلات روانی در محیط های کاری
3-1) تدوین پیشنهاداتی ‌برای‌دستیابی به درمان و پیشگیری و بویژه گسترش بهداشت ، همچنین شناسایی، مدیریت و ارجاع مشکلات روانی به متخصصینی که در زمان نیاز در دسترس باشند .
2- تحقیقات باید بوسیله کارشناسان موجود در محیط کار از جمله : خودکارکنان و تیم های بهداشتی محیط کار صورت پذیرد همچنین مطالعات مشترکی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بهداشت و سلامت روانی انجام پذیرد.
3- تحقیقات می تواند به صورت زیر شروع شود .
1-3 ) قرار گرفتن برنامه تحقیقات در دستور کار
2-3) تدوین برنامه خاص برای شناسایی اینکه چه زمانی و بوسیله چه کسی و با چه منابعی این تحقیقات باید انجام شود.
3-3) تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از استرسهای شغلی .
4-3) گسترش یک سری از ابزارهای تحقیقاتی معتبر برای مثال پرسشنامه ارزیابی و تخمین خطرات و استرسهای محیط کار، توجه به بحثهای گروهی .
5-3 ) انجام آزمایشات روانی و رفتاری برای شناسایی تاثیرات تماس با مواد آلی .

1- تحقیقات بهداشت روانی شغلی باید با اهداف زیر صورت پذیرد:
1 -1) کاهش میزان شیوع مشکلات روانی و شغلی در صنعت تا جائیکه ممکن است از کشاورزی گرفته تا کارهای کامپیوتری و اشتغال از راه دور
2-1 ) شناسایی عوامل اصلی تشدید کننده مشکلات روانی در محیط های کاری
3-1) تدوین پیشنهاداتی ‌برای‌دستیابی به درمان و پیشگیری و بویژه گسترش بهداشت ، همچنین شناسایی، مدیریت و ارجاع مشکلات روانی به متخصصینی که در زمان نیاز در دسترس باشند .
2- تحقیقات باید بوسیله کارشناسان موجود در محیط کار از جمله : خودکارکنان و تیم های بهداشتی محیط کار صورت پذیرد همچنین مطالعات مشترکی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بهداشت و سلامت روانی انجام پذیرد.
3- تحقیقات می تواند به صورت زیر شروع شود .
1-3 ) قرار گرفتن برنامه تحقیقات در دستور کار
2-3) تدوین برنامه خاص برای شناسایی اینکه چه زمانی و بوسیله چه کسی و با چه منابعی این تحقیقات باید انجام شود.
3-3) تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از استرسهای شغلی .
4-3) گسترش یک سری از ابزارهای تحقیقاتی معتبر برای مثال پرسشنامه ارزیابی و تخمین خطرات و استرسهای محیط کار، توجه به بحثهای گروهی .
5-3 ) انجام آزمایشات روانی و رفتاری برای شناسایی تاثیرات تماس با مواد آلی .

 


مدیریت خستگی و استرس درمحیط کار
سیار حیرت آور و هشدار دهنده است که بدانیم چگونه خستگی باعث کاهش بهره وری در مشاغل مهم می شود . امروزه ممکن است خستگی در محیط کار برای هرکس اتفاق بیفتد از مدیران عالی مرتبه گرفته تا کارمندان دون پایه که این امر باعث اخلال و عدم بهره وری در مشاغل و حتی زندگی روزمره افراد گردیده است.

 

مراتب خستگی :
مراتب خستگی در سه ردیف به شرح زیر تعریف شده است :
خستگی درجه اول به احساس خستگی و تنبلی و کوفتگی ساده گفته می شود .
خستگی درجه دوم شامل علامتهای ناراحتی ورنجش – ایرادگیری – بد بینی و حتی بی اعتنایی و بیزاری می شود.
خستگی درجه سوم برای همه بسیار خطرناک است . در این سطح شخص احساس می کند که اعتماد به نفس و یا علاقه به نیل به موفقیت را از دست داده و بتدریج این احساس در او بوجود می آید که نمی تواند به کار خود ادامه دهد. در نتیجه همواره شغل و ارتباطات زندگی این اشخاص در معرض خطر می باشد.
آیا می توان از بروز خستگی جلوگیری کرد؟ خوشبختانه راه حلهایی برای کاهش خستگی و حفظ ثبات مشاغل وجود دارد . برای غلبه بر ساده ترین نوع خستگی کافی است شخص مدتی استراحت کند ولی در مورد نوع پیشرفته تر آن نیاز به معاینات و معالجات خاص پزشکی
می باشد.

 

استرس :
خستگی به استرس مربوط می باشد. در واقع وجود خستگی در افراد باعث می شود که آنها نتوانند بر استرس غلبه کنند. آیا می توان از استرس دوری کرد؟ دکترHans selye یکی از محققین برجسته در این امر ، استرس را به عنوان عکس العملهای نامشخصی که بدن در برابر نیازها از خود نشان می دهد ، تعریف نموده است . ظاهراً منظور وی این است که استرس پوشش و سپری در بدن انسان است که معمولاً هنگامی که در مقابل موقعیت مشخصی در زندگی، کار و یا ارتباط با دیگران از خود عکس العمل نشان می دهد بوجود آید .
حقایقی در مورد استرس :
دانستن حقایق زیر در مورد استرس ضروری و مهم است :
1- بدن انسان طوری ساخته شده است که می تواند بر استرس غلبه کند .
2- برخی از مردم بهتر می توانند در شرایط تنش زا کار کنند و رشد یابند.
3- استرس بیش از حد و یا متناوب و یا طولانی مخصوصا ًاگر در مورد یک عضو خاص از بدن انسان وارد شود ضرر بیشتری دارد.
4- دو نوع استرس خوب و استرس بد وجود دارد.
عوامل ایجاد استرس :
بسیاری از سازمانهای روانشناسی علاقه زیادی به مقوله استرس دارند.
دکترYates Jere. E . مطالعات بسیاری بر روی عوامل استرس زا در محیط کار انجام داده است. بر اساس مطالعات وی استرس ارتباط تنگاتنگی با شغل فرد دارد. این عوامل شغلی مثل احساس کسالت – شرایط نامطلوب فیزیکی کار – زمان کار و اتلاف وقت – کار بیش از اندازه – اطلاعات غیر لازم و بیش از حد و مشاغل کاذب می باشند.
فرهنگ و بینش کارگر در مورد قوانین مربوط به وی در سازمان نیز، یکی دیگر از عوامل استرس است خصوصا ًدر مواردی مثل مغایرت قوانین – ابهام قوانین – مسئولیت در برابر مردم و کشور و مرزهای جغرافیایی و اقلیمی . ابهامات موجود در این موارد باعث افزایش استرس
می شود.
علایق کارگر در مورد پیشرفت و موفقیت در کار نیز باعث افزایش تنش در محیط کار می گردد. جالب است بدانیم که همانگونه که شکست باعث ایجاد استرس می شود موفقیت نیز یکی از عوامل استرس زا در محیط کار است . کتاب جنجالی مبانی پیتر« peter principles» بیان می دارد که مردم تمایل دارند که سطح لیاقت و توانایی خود را افزایش دهند. بعلاوه استرس در نتیجه عدم امنیت شغلی یا وجود تغییراتی که باعث به خطر افتادن امنیت شغلی می گردد، حاصل می شود . ارتباطات محیط کار خصوصاً ارتباطات نادرست بین رؤسا و همتایان و زیر دستان یک منشأعمده استرس می باشد.
رؤسای غیر قابل تحمل – همکاران غیر مسئول و رقابت طلب و زیر دستان فاقد حس همکاری باعث افزایش استرس می شوند و این موارد در روابط بین افراد بسیار معمول است .
از عوامل استرس زای دیگر ، می توان برنامه های نامناسب در سازمانها و شرایطی مثل عدم مشارکت کارگر، تنگ نظری اداری ، فشار بیش از حد به افراد برای فرمانبرداری و عدم حمایت و مسئولیت افراد نسبت به یکدیگر را نام برد.
علاوه بر عوامل استرس زای محیطی ، دکتر yates برخی عوامل استرس زای فردی را مثل عوارض و مالیات سنگین برمردم خصوصاً مدیران و سرپرستان در نظر گرفته است . برخی از این عوامل استرس زا بحران در میانسالی است و هنگامی این حالت رخ می دهد که شخص احساس می کند که زندگی به حالت ثبات و پایداری رسیده است . همچنین مشکلات خانوادگی توجه شخص را از مسایل شغلی منحرف می کند و یا مسائل مالی و حتی مواردی مثل ترافیک یا مشکلات اجتماعی مانع تمرکز شخص روی کار می گردد.
راههای غلبه بر مشکلات :
مطابق تعریف استرس ، چیزی به عنوان موقعیت دارای استرس وجود ندارد بلکه واکنش و عکس العمل در برابر موقعیت ، استرس می باشد. به عبارت دیگر استرس در موقعیت وجود ندارد بلکه در افرادی است که در برابر آن موقعیت واکنش نشان می دهند.
افراد از جهات گوناگونی مثل چگونگی واکنش در برابر یک موقعیت خاص با یکدیگر تفاوت دارند. دویدن بطور روزانه در مسافتی به اندازه پنج کیلومتر برای فردی 25 ساله یک تمرین بدنی مطلوب محسوب می شود . ولی برای فرد هفتاد- هشتاد ساله دارای مشکل قلبی این مقدار دویدن می تواند کشنده باشد.
راه غلبه بر استرس این است که بدانید به عنوان یک فرد باید چگونه عمل کنید و به توانائیها و محدودیت های خود آگاه باشید. همچنین باید فردی سالم باشید و حد سلامتی خود را با معاینات پزشکی منظم دریابید.
چه چیزی استرس مضر را ایجاد می کند؟(استرس بد)
علاوه بر استرس شدید ، متناوب و طولانی که بدن انسان نمی تواند برآن غلبه کند فرد باید در مقابل نوعی استرس مضر بنام افسردگی مقاومت نماید.
یک نشانه افسردگی ، ناتوانی پیش بینی موقعیتهای مختلفی است که اتفاق می افتد. زنان خانه داری مشاهده شده اند که هنگامی که همسر آنها به خانه نمی آید یا صورتحساب برق یا تلفن خود را مشاهده می نمایند دچار هیجان یا آزردگی می شوند . در حالیکه که اگر آنها
می دانستند که همسر آنها در یک جلسه کاری بوده یا اگر افزایش میزان صورتحساب خود را پیش بینی می کردند هیچگاه احساس ناراحتی و هیجان نمی کردند.
در محل کار راههایی برای شناخت موقعیت های پیش بینی نشده وجود دارد . مدیران باید قادر باشند اهداف و توقعات خود را برای زیر دستان خود روشن و واضح بیان کنند و کارهای آنها را به صورت قابل اجرا در آورند و آنها را از تغییرات قریب الوقوعی که بایستی برای آن آمادگی داشته باشند آگاه سازند که در اینصورت دچار هیجان و یا نارضایتی نخواهند شد. شکل دیگر افسردگی احساس عجز یا نداشتن هدف در زندگی است . در اغلب اوقات این امر یک پدیده ذهنی می باشد و ممکن است واقعیت نداشته باشد و در برخی حالات شخص برای توجیه خود به این احساس متوسل می شود. بر اساس موارد فوق اگر فکر می کنید که شکست خورده اید پس حتماً همین طور است .
در بسیاری از سازمانهای موفق ، به کارمندان امکان داده می شود تا در اصلاح امور محیط کار خود مشارکت داشته باشند و برای دستیابی به اهداف سازمان با آن همکاری کنند. این موقعیت آرمانی معمولاً با شفاف سازی اهداف ، قوانین و توقعات آغاز و با ایجاد محیطی سرشار از اعتماد ، احساس نیرومندی ، مالکیت و تعهد ادامه می یابد.
نشانه های استرس :
علامتهای زیادی نظیر زودرنجی و آمادگی ابتلا به روان پریشی عصبی و غیره برای استرس وجود دارد. معمولترین علامت استرس ، دلتنگی و افسردگی است که شخص دچار آن می شود . روانشناسی بنام David viscott این پدیده را بدین شکل توصیف می کند که استرس ملالتی است که ارتباط فرد را با توالی منطقی حوادث از بین می برد یعنی فرد ارتباط بین توالی منطقی حوادث را تشخیص نمی دهد.
این نوع افسردگی می تواند به شدتهای مختلف مثل عدم فعالیت ، غمگین بودن ، احساس بی ارزش بودن ، فقدان انگیزه برای کار یا فعالیت و عدم تمرکز و غیره ظاهر شود. نشانه دیگر استرس ، اضطراب است که احساس تنش ، دلهره ، ترس و نگرانی می باشد. اضطراب واکنش به خطر پیش بینی شده ای است که معمولاً تهدیدی واقعی تلقی نمی شود ولی ترس عکس العمل معقولانه تری در برابر خطرات ناگهانی می باشد. هنگامی که یک کارمند مضطرب است نسبت به کارش احساس پریشانی و گیجی دارد و تمرکز خود را از دست می دهد و گاهی اوقات دچار شک و بدگمانی می شود . این امر روی کار آیی فرد تأثیر دارد و در نتیجه به کل سازمان ضربه می زند.
نشانه جدی دیگر استرس ، بی خوابی است که معمولاً با اضطراب و افسردگی همراه است . بهر حال ممکن است فرد فقط دچار بیخوابی شود بدون اینکه علائم دیگر استرس را داشته باشد. بسیاری از مردم به علت مشکلاتی که دارند نمی توانند خوب بخوابند. در اغلب اوقات بیخوابی با کاهش اشتها و ناتوا نا ییهای دیگر بروز می کند.
بیماریهای عضوی مخصوصاً گردن و ناحیه پشت از علائم عمومی استرس می باشند . خیلی عجیب نیست که بشنویم کسی که نگرانی دارد گردن درد نیز داشته باشد. این بدان معنی است که او استرس و به دنبال آن درد عضلانی را تجربه کرده است.
بیماری بر استرس اثر دارد:
اگر استرس به خوبی درمان یا کنترل نشود می تواند منجر به بیماریهای ناشی از استرس گردد. در خیلی از افراد آمادگی ابتلا به برخی از بیماریها وجود دارد و استرس ، بروز علائم آنها را شتاب می بخشد. البته عوامل دیگری هم روی ابتلاء شخص موثرند مثل : وراثت ، محیط ، رژیم غذایی ، بهداشت ، عادات زندگی ، چاقی ، سیگار کشیدن و غیره . معمولترین اشکال بیماری که به استرس مربوط می باشند عبارتند از : حمله قلبی ، فشار خون ، سکته مغزی ، آنژین ، میگرن ، سردرد ، پشت درد مزمن ، دیابت ، انواع زخم ها، بیقراری ، سرطان ، آلرژی ، آرتروز و ناهنجاریهای جنسی .
پیشگیری از استرس :
کارشناسان سراسر جهان چندین راه برای مقابله با استرس پیشنهاد کرده اند. در دهه 1970 در بسیاری از کشورها این روشها بطور وسیعی مورد استفاده قرار گرفت به امید اینکه سرانجام سازمانها از محیط های کاری فارغ از استرس برخوردار شوند.
تفکر در مورد ماوراءالطبیعه یا مدیتیشن فوق طبیعی (TM) یکی از این کارها در دهه 1970 بود. در آمریکا این روش اثر فوق العاده ای بر محیط کار به شکل کارمندان راضی تر که ارتباط بهتری با روسا و همکاران خود برای برقرار می کردند داشت و این امر نه تنها عادت و روشهای کاری آنها را بهبود بخشید بلکه در زندگی شخصی آنها نیز تحولی ایجاد کرد بنابراین TM نه تنها کارمندان علاقمندتر بلکه اشخاص راضی تری ارائه می دهد .
عکس العمل استراحت یا ریلکسیشن (relaxation) یکی دیگر از تکنیک هایی بود که برای غلبه بر استرس در محیط های کاری مورد استفاده واقع شد . طبق نظریات دکتر Herbert benson این یک روش استراحتی بود که از TM ناشی می شد . در هر صورت این روش نیز مثل TM زیاد مورد استقبال قرار نگرفت و موثر بودن آنها نیز ثابت نشد . برخی از برنامه های شخصی کم هزینه تر برای کاهش استرس مثل دویدن منظم ، ورزش یا شنا است . برخی از شرکتها مرخصی اجباری غیر قابل تغییر و تبدیل برای کارمندان در نظر می گیرند و کارمندان ملزم به استفاده از آنها می باشند، بنابراین می توانند استراحت و تجدید قوا کنند و با علاقه و کار آیی بیشتر سر کار خود حاضر شوند . برخی از شرکتها نیز کارمندان خود را تشویق می کنند که به بیرون از محل کار خود بروند و در فضاهای خالی اداره به کار باغبانی مشغول شوند و از این سرگرمی برای ایجاد توازن بین کار و ورزش بهره جویند یا بطور داوطلبانه در برنامه های ارتباط جمعی روابط عمومی شرکت در محیط های روستایی همکاری کنند.
در برخی از شرکتها و سازمانهای در حال توسعه ، مدیر و کارمندان در فعالیتهای سازمان یافته غیر رسمی شرکت می جویند تا استرسهای محیط کار را کاهش دهند، حتی اگر نتوانند آن را بطور کامل از بین ببرند. شرکت در تمرینات گروهی که برای خاتمه دادن به مشاجرات درونی است باعث کاهش استرس در مناسبات متقابل افراد می گردد. مرور پیوسته کارهای سازمان و تجزیه و تحلیل درباره فرآیند کاری به منظور محدود کردن کارهای غیر ضروری که باعث کسالت بار شدن بیش از حد کار برای کارمندان می شود، در بسیاری از سازمانها به عنوان بخش مهمی در نظر گرفته شده است . تشویق کارمندان به شرکت در تیمهای چندگانه باعث افزایش قابلیت کار گروهی آنها می شود و به آنان اجازه می دهد که شانس بیشتری برای ابراز عقاید خود در مورد مسائل کاری داشته باشند. همه این کارها باعث کاهش حس ناتوانی در کارکنان می شود چراکه این حس خود منشأ تولید استرس است .
مسئولیت مدیریت استرس :
به علت اینکه سازمانها از وجود محیطهای عاری از استرس سود و بهره زیادی می برند کارفرمایان باید در مورد پیش گیری از استرس به هر نحو ممکن ابتکار عمل داشته باشند. ابزار و برنامه های پیشگیری از استرس بایستی به عنوان سرمایه محسوب شوند و نه هزینه های اضافی . هنگامی که استرس در روابط بین افراد و کارمندان به حداقل می رسد احتمال موفقیت سازمان افزایش چشمگیری می یابد.
بعبارت دیگر کارمند باید مسئول بهینه سازی خود و اعمالش باشد و باید هر کاری را برای مقابله با استرس انجام دهد. هر فرد دارای استرس نه تنها به عنوان کارمند یا کارگر بلکه به عنوان یک فرد ممکن است دچار ناتوانی در انجام کارهای خودگردد . مشاغل پر از استرس
می توانند بر جنبه های دیگر زندگی نیز تاثیر سوء و نامطلوب داشته باشند . در نتیجه هیچ فردی نباید اجازه دهد که استرس وارد زندگیش شود . یک زندگی عاری از استرس و تنش یک زندگی سراسر شادی خواهد بود.

 

سیستم های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی
حفاظت کارگران در مقابل بیماریها، امراض و حوادث ناشی از کار بخشی از وظایف سازمان ILO را در طول تاریخ تشکیل داده است. بیماریها و حوادث ناشی از کار در اثر بی توجهی نسبت به ایمنی و بهداشت کارگران بوجود می آیند. اولین هدف ILO افزایش شانس زنان و مردان برای دستیابی به کار مولد و شایسته در شرایطی: دارای آزادی، عدالت، ایمنی و احترام به حقوق بشر است. ما اینها را به عبارت «کار شایسته» خلاصه کرده ایم. کار شایسته، کار ایمن است و کار ایمن نیز عامل موثرو مثبتی برای رشد اقتصادی و تولید محصول می باشد.
امروزه پیشرفتهای تکنولوژیکی و وجود رقابت شدید بین صنایع، باعث ایجاد تغییرات سریعی در شرایط، فرایند و سیستم مدیریتی گردیده است. قانون گذاری در مورد پرداختن به این تغییرات و همگامی با رویایی در مورد خطرات جدید هر چند لازم است، ولی کافی نمی باشد. سازمانها باید قادر به حل مسائلی که بطور پیوسته و مداوم در زمینه ایمنی و بهداشت رخ می دهد باشند و با استراتژی پویای مدیریتی، برای آنها راه حل مناسبی بیابند. در این مقاله دستورالعملهایی در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی ارائه شده است.
این دستورالعمل ها بر مبنای توافقات بین ILO و ارکان سه گانه آن و سرمایه گذاران دیگر تهیه شده است. این سازمانها، توافق نامه ای بین المللی در مورد ایمنی و بهداشت شغلی را نیز که «استانداردهای بین المللی کار» نامیده اند، تدوین نموده اند. در نهایت، یک ابزار قدرتمند و بی همتا برای گسترش فرهنگ ایمنی در کار و حتی فراتر از آن حاصل شده است که سازمانها، کارگران، سیستم های ایمنی و بهداشت و محیط زیست از آن منتفع خواهند شد. سازمان ILO خوشحال می شود که از تجربیات افراد در تدوین این دستورالعملها بهره مند شود. بی شک این دستورالعمل ها وسیله ای بسیار ارزشمند و کارآمد برای کارفرمایان، کارگران، شرکت ها و سازمانهای ملی و همه کسانی که نقشی در ایمن و سلامت کردن محیط های کاری دارند، می باشد.
هم اکنون دولتها، کارفرمایان و کارگران دریافته اند که ایجاد سیستم های مدیریت بهداشت و ایمنی شغلی (OSH) نقش بسیار موثری هم در کاهش خطرات و هم افزایش راندمان تولید دارد.
این دستورالعمل ها در سیستم مدیریت OSH توسط سازمان بین المللی کار ILO بر مبنای توافقنامه های بین المللی بین بخش های سه جانبه آن تدوین شده است. این توافق سه جانبه اهرم های قدرت و انعطاف پذیری را برای گسترش فرهنگ ایمنی در اختیار سازمانها قرار می دهد. همچنین ILO توصیه هایی را در سیستم مدیریت OSH ارائه
می کند که در آنها ارقام و ابزارهای مربوط به حفاظت، ایمنی و بهداشت کارگران منعکس شده است.
در این دستورالعمل ها توصیه های عملی برای استفاده همه افرادی که در مدیریت بهداشت و ایمنی شغلی مسئولیتی دارند ارائه شده است. این توصیه ها قانوناً الزامی نیستند و برای جایگزین شدن به جای قوانین، مقررات و استانداردهای ملی پذیرفته شده در کشورها نمی باشند.
کارفرما مسئول سازماندهی و ایجاد ایمنی و بهداشت شغلی است و اجرای سیستم مدیریت OSH روشی سودمند برای انجام این وظیفه می باشد. ILO این دستورالعمل ها را به عنوان ابزار عملی برای خدمت به سازمانها و شرکت ها طراحی کرده و آن را
وسیله ای برای بهبود مستمر اجرای OSH دانسته است.

 

1- اهداف
1-1- این دستورالعمل ها باید به حفاظت کارگران از خطرات و محدود کردن حوادث ناشی از کار، بیماریها، جراحات و مرگ و میرها کمک کند.
2-1 در سطوح ملی این دستورالعمل ها باید:
- برای تعیین چارچوب و ساختار ملی سیستم های مدیریت OSH که ترجیحاً توسط قوانین و مقررات ملی حمایت می شوند، استفاده گردند.
- راهنمایی هایی برای تقویت توصیه نامه ها با ابزار قانونی یا ضمانت اجرایی توسط مقررات و استانداردها برای بهبود مستمر اجرای OSH ارائه دهند.
- توصیه هایی برای بهبود و تطابق دستورالعمل های ملی و محلی در سیستم های OSH ارائه دهندتا پاسخگوی نیازهای واقعی سازمان ها، مطابق با اندازه و نوع فعالیت آنها باشند.
3-1- در سطوح سازمانی این دستورالعملها باید:
- توصیه هایی در ارتباط با ترکیب عناصر سیستم مدیریت OSH در سازمان به عنوان جزئی از سیاست ها و برنامه های مدیریتی آن ارائه دهند.
- همه اعضاء سازمان خصوصاً کارمندان، کارفرمایان، هیأت مدیره ، کارگران و نمایندگان انتخابی آنها را تشویق کنند تا مبانی و روش مدیریت OSH را در جهت بهبود مستمر بهداشت و ایمنی شغلی بکار گیرند.

 

2- چارچوب ملی سیستم های مدیریت بهداشت و ایمنی شغلی
1-2- خط مشی ملی
1-1-2 یک یا چند سازمان کارآمد باید برای تنظیم، اجرا و بازنگری متناوب سیاست های منسجم ملی انتخاب شوند تا سیستم مدیریت OSH را در مؤسسات ایجاد کرده و سطح آن را ارتقاء بخشند و این کارها باید پس از مشورت با ارگانهای انتخابی از سوی کارفرمایان و کارگران یا افراد ذیصلاح صورت پذیرد.
2-1-2 سیاست ملی مدیریت OSH باید روشها و مبانی عمومی زیر را تنظیم و ایجاد کند:
- ارتقاء و بهبود روش ایجاد وتلفیق سیستم های مدیریت OSH به عنوان بخشی از مدیریت کلی یک سازمان.
- تدوین و بهبود برنامه هایی برای شناسایی سیستماتیک ، برنامه ریزی، اجرا و ارتقاء فعالیت های OSH در سطوح ملی و سازمانی .
- تشویق کارگران و نمایندگان آنها به شرکت در فعالیت های سازمانی .
- بهبود مستمر سیستم و در ضمن آن دوری از دیوان سالاری و کاغذبازی غیرضروری در کارهای اداری و هزینه های مربوطه.
- تشویق به کارها و فعالیت های دسته جمعی و حمایت از برنامه های سیستم مدیریت OSH در سطوح سازمانی توسط بازرسان کار، شرکت های فعال در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی و یا خدمات دیگر و راهبری فعالیت های آنها به یک چارچوب هماهنگ با مدیریت OSH.
- ارزیابی چارچوب و اثربخشی سیاست ملی در فواصل زمانی مناسب.
- ارزیابی و شناسایی اثربخشی سیستم های مدیریت OSH و اجرای آن با ابزار مناسب.
- اطمینان از اینکه لوازم ایمنی و بهداشتی برای همه تهیه شده است اعم از پیمانکار و یا کارگران او، چه کارگران موقت و چه کارگران یا کارمندانی که مستقیماً توسط سازمان استخدام شده‌اند.
3-1-2 با این نگرش در مورد اطمینان از انسجام سیاست ملی وبرنامه های لازم برای تحقق آن، شرکت های ذیصلاحی باید چارچوب ملی سیستم های مدیریت OSH را تدوین کنند تا:
- وظایف خاص و مسئولیت های شرکت های مختلف را شناسایی و تدوین کنند و آن را با سیاست های ملی تطبیق دهد و هماهنگی مناسبی بین آندو ایجاد نمایند.
- دستورالعمل های ملی در مورد کاربرد و اجرای سیستماتیک سیستم های مدیریت OSH در سازمان را منتشر و بطور دوره ای بازنگری کنند.
- معیارهای مناسبی برای طراحی و تعیین وظایف شرکت های مسئول، آماده سازی و تطبیق دستورالعمل ها با سیستم های مدیریت OSH تنظیم کنند.
- اطمینان دهند که این دستورالعمل ها برای بهره‌مندی کارفرمایان، کارگران و نمایندگان آنها از سیاست های ملی در دسترس آنها قرار گرفته است.
4-1-2 یک شرکت ذیصلاح باید برنامه هایی اتخاذ کند و برای بازرسان کار ، شرکتهای فعال در زمینه OSH و دیگر شرکتهای دولتی و خصوصی، سازمانها و شرکت های مربوط به OSH مثل تولید کنندگان وسایل حفاظتی – بهداشتی دستورالعمل های فنی تهیه کرده وآنها را کمک وتشویق نماید تا سیستم های مدیریت OSH را بکار برند.
2-2 دستورالعمل های ملی
1-2-2 باید دستورالعمل های ملی بر مبنای مدل ارائه شده در فصل 3 و با توجه به شرایط و تجربیات ملی هر کشور در جهت کاربرد

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بهداشت روانی درمحیط کار

دانلود مقاله شایعه وکارکردهای آن درعملیات روانی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله شایعه وکارکردهای آن درعملیات روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:
مطالعه آسیب‌های انسانی (که جزء آسیب‌های اجتماعی است) از دیرباز مورد توجه متفکران و اندیشمندان اجتماعی بوده است. در این برهه از زمان، رشد جمعیت، پیشرفت علم و فناوری و آموزش آن به دیگر نسلها، تفکیک نقشهای اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی سبب شده، تا برای هر چه بیشتر و بهتر برطرف شدن نیازها مؤسسات، نهادها و سازمانهایی پدید آیند. این فرآیند عملاً موجب پیچیدگی در روابط اجتماعی شده است و در این مسیر هر کس که توان گذر و کنار آمدن با این پیچیدگیها را داشته باشد، می‌تواند به سر منزل مقصود رهنمون گردد.
از آنجایی که بخش بزرگی از سخنان عادی در اجتماع را شایعه تشکیل می‌دهد بنابراین اهمیت به آن نیز در خور توجه است. در صحبتهای روزانه با دوستان، همکاران و... شایعات و غیبتهای زیادی را پخش می‌کنیم و می‌شنویم که گاهی بی‌اساس و گاهی نیز مبتنی بر واقعیت‌اند. اکثر شایعات مملو از محتوا و مطلب‌اند و شدیداً هدف‌دار و برای مقاصد مهم به کار می روند، اما معمولاً نه گوینده از این مقاصد آگاه است و نه شنونده. شایعه‌سازی و شایعه‌پردازی بیشتر در جهان سوم، رواج دارد. مردم این کشورها به خاطر نگرشهای احساسی و کمی اعتماد به دولت‌های خود، اخبار رسانه‌های گروهی را باور ندارند یعنی در واقع دانش اندکی درباره حوادث دارند و تنها از طریق گفتار مردم و شبکه‌های غیررسمی و ارتباط شفاهی، درباره حوادث، به قضاوت می‌نشینند. در این مقاله شایعه از منظر نظری و کاربردی بررسی و کارکردهای آن در جوامع امروزی، بازشناسی شده است.
یکی از آسیبهایی که اخیراً شاهد آن هستیم رواج شایعات است. البته شایعات به مقتضیات زمان و در برهه‌هایی خاص، ماهیتی متفاوت داشته و بنا به نیازها و فراخور حال منابع به وجود آورنده آن، گاهی کمرنگ و در زمانی پر‌رنگ می‌شود. (با مراجعه به اسناد و مدارک موجود، شایعه و انواع آن، نظریات مختلف در خصوص انگیزه‌های انتشار شایعه، عواقب و راهکارهای کاهش آن به طور خلاصه جمع‌آوری شد.)
شایعات با توجه به ماهیت و قدرت تأثیرگذاری آن می‌توانند اضطراب اجتماعی را افزایش داده و میزان بهره‌وری و تولید را کاهش دهند و چرخه اقتصاد را فلج کرده و اعتبار اجتماعی افراد، مؤسسات و کشورها را خدشه‌دار کنند. بعضاً ممکن است شایعه‌ای به طور فوق‌العاده‌ای قوت یابد و آنچنان در اذهان آحاد مردم رسوخ کند که اطلاعیه‌ها و توضیحات منابع رسمی دولتی هم به سهولت نتواند آن را تکذیب و از افکار مردم خارج کند. (افروز، 1376)
شایعه را نباید کاری غیر‌عادی همچون یک پریشان‌گویی عجیب و در عین حال پیش پا افتاده در رفتار اجتماعی معقول بشر انگاشت. بلکه برعکس، اصلی که شایعه بر آن مبتنی است فراگیر است و کاربرد وسیع دارد. تحریفی که شایعه در مسیر خود برای یادآوری، فراموش کردن، تجسم، تخیل و دلیل‌تراشی از خود نشان می‌دهد دقیقاً نوعی تحریف است ‌که در بیشتر ارتباطات انسانی دیده می‌شود. برای مثال، افسانه‌ها، داستانهای دیرپایی از پیروزیها یا حوادثی‌اند که به صورت کانونی در خدمت افتخارات فرهنگی و سنت یک خانواده، قبیله یا ملت درآمده‌اند. انگیزه‌هایی که موجب پایداری افسانه‌ها است و تغییراتی که در طول سالها در آنها به وجود می‌آید اصولاً مشابه همانهایی است که در پخش شایعات ناپایدار وجود دارد. اصولی که دست‌اندرکار تحریف در مورد شایعات عادی‌اند در امور دادگاهها، ابراز تجارب گذشته، بذله‌گویی، شرح حالها، ضرب‌المثلها و کنایه‌ها و استعاره‌ها و حتی در نگارش تاریخ و خلق آثار هنری نیز خودنمایی می‌کنند (دبستانی، 1372).
از نظر اغلب جامعه‌شناسان شایعات اطلاعاتی مبالغه‌آمیز، نادرست و غیرمنطقی است که از فردی به فرد یا افراد دیگر به صورت سلسله‌وار منتقل می‌شود و بیشتر این شایعات را اشخاص بسیار ساده‌اندیش و سطحی‌نگری که عمدتاً شرایط و موقعیتهای اجتماعی نامطلوبی دارند، منتشر می‌کنند. شکی نیست که در شایعات بعضاً ممکن است رگه‌هایی از حقایق نهفته باشد (افروز، 1376(.
«شایعه در همه جا و در تمامی طبقات اجتماعی وجود دارد و قدیمی‌ترین رسانه گروهی است. پیش از آنکه نوشتار به وجود آید، گفتار، تنها شیوه ارتباط بود و شایعه خبرها را منتقل می‌کرد، کسانی را خوشنام و برخی را بدنام می‌ساخت و جار و جنجال و حتی جنگ به راه می‌انداخت. امروز نیز، به رغم ظهور روزنامه، رادیو و تحول عظیم رسانه‌های دیداری شنیداری، شایعات خاموش نشده‌اند و عموم مردم کماکان برخی خبرها را دهان به دهان منتقل می‌کنند. پیدایش رسانه‌ها نه تنها نتوانسته است مانع از پخش شایعه شود، بلکه آن را به گونه‌ای تخصصی ساخته است، به طوری که امروزه هر شیوه ارتباطی، محدوده خاصی دارد» (موقر 1380).
وسیله انتقال شایعه، عموماً کلام است. البته گاهی نیز شایعات در روزنامه‌ها به چاپ می‌رسند یا از رادیو پخش می‌شوند. در عین حال، ناشران و مسئولان پخش رادیو، که احساس مسئولیت می‌کنند، در حال آموختن چگونگی حفاظت از رسانه‌های گروهی خود در قبال انتشار شایعات‌اند. از سوی دیگر، اعلامیه‌های بدنام‌کننده و پخش بی‌‌مسئولانه در مطبوعات، مبدل به محملهای متداول انتقال و انتشار شایعات زیان‌آور شده‌اند (دبستانی، 1372).
تعاریف شایعه
فرهنگ عمید (1338) شایعه را به معنای خبری که شیوع پیدا کرده، آورده است. شایعه خبر یا اطلاعات تأیید‌نشده‌ای است که مورد توجه گروه یا جمعیت خاصی بوده و برای ایجاد باور نزد دیگران معمولاً از فردی به فرد دیگر به طور شفاهی و بی‌هیچ‌گونه اطمینان و دلیل و مدرک کافی انتقال می‌یابد. به عبارت دیگر شایعه طرح و شیوع خبر یا ادعایی است که همواره هاله‌ای از شک و تردید آن را پوشانده است. شایعه خط باریکی را بین واقعیت و سراب ترسیم می‌کند (افروز، 1376).
به نظر آلپورت و پستمن، شایعه موضوع خاصی است که برای باور همگان مطرح می‌شود و از فردی به فرد دیگری منتقل می‌گردد و معمولاً این انتقال شفاهی است، بی‌آنکه شواهد مطمئنی در میان باشد. به گفته نپ شایعه موضوعی است که برای باور همگان مطرح می‌شود، بی‌آنکه به طور رسمی تأیید شود. به زبان پیترسون و گیست، شایعه شرح یا توضیح تأیید‌‌نشده‌ای است که درباره شی، حادثه، یا مسئله خاصی که مورد توجه و نگرانی عموم است. از فردی به فرد دیگری انتقال می‌یابد. طبق تعاریف بالا، که هر سه آنها بسیار شبیه یکدیگرند، شایعه اساساً خبری است که درباره شخص یا حادثه مهمی، در زمان خود مطرح می‌گردد و اطلاعاتی را ارائه می‌کند. لذا شایعه با افسانه تفاوت دارد. زیرا افسانه مربوط به وقایع گذشته است. دوم اینکه شایعه با قصد باور دیگران مطرح می‌شود و کسی آن را صرفاً به خاطر سرگرمی دیگران یا تعمق و تفکر در باب آنها، مطرح نمی‌کند و لذا با قصه و حکایت و داستانهای طنزآمیز، فرق می‌کند. (موقر، 1380(
شایعه عبارت است از یک گزاره (یا موضوع) خاص گمانی بدون وجود ملاکهای اطمینان‌بخش رسیدگی که معمولاً به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر انتقال می‌یابد. هر شایعه متضمن این معناست که بخشی از واقعیت در حال انتقال است. حتی اگر شخص شایعه‌پراکن، مطلب خود را با پیش‌گفتاری همچون «این تنها یک شایعه است، ولی شنیده‌ام که...” شروع کند، باز هم آن مفهوم ضمنی حضور دارد (دبستانی، 1372).
شایعه موضوع ظاهراً مهمی است که بی‌اینکه صحت و سقم آن معلوم باشد، انتشار می‌یابد. شایعه پدیده‌ای است که می‌آید و می‌رود و به دیگر سخن، شایعه اساساً در موقعیت خاص و مقطعی و گذرا پدید می‌آید و گاهی نیز شایعات قدیمی در موقعیتهای جدید و یا مشابه آن ظاهر می‌شوند. معیار تشخیص شایعه از خبر، خرافات از علم، ساده‌لوحی و زودباوری از بصیرت و دانایی همان دلایل متقن و شواهد مطمئن است. منبع شایعه همیشه مبهم و نامشخص است. خبر تأیید می‌شود در حالی که شایعه همیشه تأیید نمی‌شود، به همین دلیل بعضی از جامعه‌شناسان شایعه را خبر ساختگی نامیده‌اند. زیرا شایعات عمدتاً از جمعی علاقه‌مند به اخبار ساختگی سرچشمه می‌گیرد. شایعه‌ای که معمولاً می‌تواند در آن رگه‌هایی از حقیقت نهفته باشد. برای ایجاد باور است، به خصوص زمانی که جامعه با ضعف اخبار صحیح و فقدان منابع موثق اطلاع‌رسانی مواجه باشد. شایعات اعم از اینکه مثبت یا منفی باشند، هدفی جز تخریب روانی و افشاندن تخم بی‌اعتمادی به همراه ندارند (افروز، 1376).
به عقیده آلن بیرو پدیده شایعه، فرآیندی است که از طریق آن، اخباری پخش می‌شود، بی‌آنکه از کانالهای رایج گذشته باشد. شایعه می‌تواند از یک اطلاع نادرست منشأ گیرد و یا آنکه منبع آن اطلاعی درست، ولی اغراق‌آمیز و اشتباه باشد. این خبر از فردی به فرد دیگر و از گروهی به گروه دیگر منتقل می‌شود، بی‌آنکه منشأ آن مشخص و یا آنکه دلایل قطعی درباره صحت آن وجود داشته باشد (ساروخانی، 1370).
شایعه، پدیده‌ای مخرب و خطرناک است که معمولاً از یک خبر ناشی شده و یا بر پایه یک جنجال و هیاهوی بی‌اساس به وجود می‌آید و در افکار عمومی مردم جای می‌گیرد. این پدیده در مواقع بحرانی و فشار بسیار خطرناک‌تر و کوبنده‌تر می‌شود، تا جایی که روحیه مردم را تضعیف و یأس و ناامیدی را گسترش می‌دهد. امنیت ملی را به خطر می‌اندازد و بنای دشمنی و تفرقه و نبود اعتماد را در بین مردم یک سرزمین و یا در میان اقوام مختلف گسترش می‌دهد (شیرازی، 1380)
شایعه به عنوان شاخص روحیه
مضمون شایعه نقش عمده‌ای را در تأثیر بر روحیه ملت، بازی می‌کند، هرچند که درجه تأثیر آن ممکن است برحسب نوع شایعه و انگیزه‌هایی که در پشت سر آن مخفی‌اند، فرق کند (حقیقت کاشانی، 1380)
از آنجایی که بازگو کردن شایعه، نیازهای گوینده را تا حدودی بر‌آورده می‌کند، شایعه، شاخص مهمی (برای سنجش) روحیه است. شایعات بدبینانه در مورد شکست، مصیبت یا خیانت (شایعات شیطانی و شایعات خصمانه) همچون پر کاهی‌اند که با باد حرکت می‌کنند و نشان‌دهنده نگرانی، اضطراب و تنفر کسانی‌اند که آنها را تکرار می‌کنند. شایعات خوش‌بینانه در مورد رکورد تولید یا نوید صلح (شایعات رؤیایی) به رضایت خاطر یا اطمینان (اغلب اطمینان بیش از حد) اشاره دارند. با وجود این، هر دو نوع شایعه، نشئت گرفته از روحیه پایین گوینده آن است.
شایعات اضطراب‌انگیز و نیز شایعات اطمینان‌بخش مبالغه‌آمیز، نشان‌دهنده روحیه پایین گوینده آنهاست و باعث می‌شوند تا انسانها مستعد پذیرش دیگر شایعات رؤیایی شده و آمادگی روبه‌رو شدن با واقعیات را نداشته باشند: "اگر قرار است ظرف چند ماه آینده جنگ تمام شود. چرا باید به جبهه رفت؟" بنابراین، مطالعه شایعات، می‌تواند شاخصی برای نشان دادن نیازها و هیجانات آن گروهی باشد که شایعه در میانشان رواج دارد.
شایعات، اغلب شاخص روحیه گروههای خاصی‌اند. از آنجایی که شایعات، نوعاً شفاهی گسترش می‌یابند، فردی که آن را می‌شنود، احتمالاً برای دوستان، ‌همسایگان و همکاران خود نقل می‌کند، (مثلاً) سرباز، شایعه را در واحد خود پخش می‌کند. چون شایعه اغلب از طریق شبکه‌های کم و بیش جاافتاده‌ای انتقال می‌یابد، هر شایعه، در گروه خاصی رواج می‌یابد. نیازها (‌آرزوها و خصومتهای هر گروه)، از طریق حکایتهای نادرستی که در میان آنها رواج دارد، آشکار می‌شود.
تعداد شایعاتی که در یک گروه معین پخش می‌شود، شاخصی برای نشان دادن میزان برطرف شدن نیازهای اطلاعاتی مردم توسط سیستم رسمی ارتباطات (روزنامه و رادیو در میان غیر‌نظامیان) است. کثرت شایعات نشانگر آن است که مردم از منابع رسمی، اطلاعات کافی به دست نمی‌آورند، یا آنکه گروه، به سیستم رسمی ارتباطات، اعتماد ندارد. در سال 1940، قبل از عملیات فلاندرز، در فرانسه که مردم به مطبوعات اعتماد نداشتند، شایعه بسیار رواج داشت. در صورتی که در انگلستان اعتماد وجود داشت و به نسبت شایعات کمتری پخش می‌شد.

 


اصول و قوانین حاکم بر شایعه
بی‌شک شایعات برای جامعه اهمیتی ملی دارند و نوعی ناهنجاری اجتماعی‌اند که هر ملتی باید با اتحاد، برای مقاومت در برابر آن و از بین بردن آن، اقدام کنند (حقیقت کاشانی، 1380)
آنچه که توجه محققان و اندیشمندان را در بررسی پدیده شایعه به خود جلب کرده، قوانین حاکم بر شایعات است. این اصل روانی است که ما انسانها تمایل داریم بین ما و دیگران یا ما و آنها، دوستان و دشمنان، خودیها و غیر‌خودی‌ها تمایز قائل شویم (مؤسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، 1382). شایعه هنگامی انتشار می‌یابد و بر شدت و سرعت آن افزوده می‌شود که میان افراد هم‌فکر و گروههای همگن نفوذ کند. یعنی موضوع مطرح شده نزد همه و یا بیشتر افراد آن گروه اهمیت زیادی داشته باشد و ابهام نیز یکی از شرطهای اصلی برای ایجاد و گسترش شایعه است. معمولاً به منظور جذب مخاطبان و واقعی جلوه دادن موضوع شایعه، قسمتهایی از خبر واقعی یا قسمتی از حقیقت در آن گنجانده می‌شود، اما هنگام انتقال و برخورد با اذهان افراد، دستخوش تحولات و تغییراتی می‌گردد و تا حدی مطالب دروغ و جزئیات خیالی و رؤیایی، بخشهای دیگر موضوع شایعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند که تشخیص دروغ یا واقعیت بودن آن بسیار مشکل می‌شود. این تغییر و تحولات از قوانین خاصی که بر شایعات حاکم‌اند، پیروی می‌کنند. یعنی برای تغییر پیام و تبدیل آن به یک شایعه و ایجاد تغییر و دگرگونی ذهنی در مخاطبان سه فرآیند کلی تسطیح، برجستگی و همانندسازی، موجب زدودن حقیقت، اغراق‌سازی و زیاد کردن تحریفات موجود در شایعه می‌شوند. البته، تحقیقات روان‌شناسان اجتماعی نشان داده است که عوامل اجتماعی و فرهنگی در ادراک حسی انسان تأثیر به‌سزایی دارد. به همین سبب است که انسانهایی که فرهنگهای متفاوتی دارند در برخورد با پدیده‌ای مثل شایعه، ادراک متفاوتی دارند. آلپورت و پستمن معتقدند که اصول سه‌گانه یاد شده تنها به شایعات محدود نمی‌شوند و کاربردی وسیع‌تر و فراتر از این پدیده دارند و تمامی اشکال ارتباطات انسانی را در برمی‌گیرند. آن دو در این خصوص می‌‌نویسند:
شایعه را نباید کاری غیر‌عادی همچون یک پریشان‌گویی عجیب و در عین حال پیش پاافتاده در رفتار اجتماعی معقول بشر انگاشت. بلکه برعکس، اصلی که شایعه بر آن مبتنی است فراگیر بوده و کاربرد وسیع دارد. تحریفی که شایعه در مسیر خود برای یادآوری، فراموش کردن، تجسم، تخیل و دلیل‌تراشی خود نشان می‌دهد، دقیقاً نوعی تحریف است که در بیشتر اشکال ارتباطات انسانی دیده می‌شود. برای مثال: افسانه‌ها، داستانهای دیرپایی از پیروزیها یا حوادثی‌اند که به صورت کانونی در خدمت افتخارات فرهنگی و سنت یک خانواده، قبیله یا ملت درآمده‌اند. اصولی که دست‌اندرکار تحریف در مورد شایعات عادی‌اند در امور دادگاهها، ابراز تجارب گذشته، بذله‌گویی، شرح حالها، ضرب‌المثلها و کنایه‌ها و استعاره‌ها و حتی در نگارش تاریخ و خلق آثار هنری نیز خودنمایی می‌کنند. تمایل به تسطیح، برجستگی و همانندسازی با زمینه‌های شخصی و فرهنگی در تمامی اشکال ارتباطات انسانی که شدیداً محدود به معیارهای بیرونی و غیرشخصی واقعیت نیستند. دیده می‌شود.” (شیرازی، 1380)
بایساو، جامعه‌شناس روسی، برای دسته‌بندی شایعات، عامل زمانی را به عنوان شاخص اصلی در نظر گرفته و به شایعات خزنده، خصمانه، آتشین و غواص اشاره می‌کند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

 

1- شایعات خزنده
این نوع شایعه به آرامی در بین مخاطبان گسترش می‌یابد و همراه احساسی مملو از رازداری ـ پچ‌پچ‌کنان و مخفیانه ـ رشد می‌کند تا به مرور زمان همه از آن خبردار شوند. شایعات مربوط به مقامات دولتی، حوادث مصیبت‌بار و خلاف‌کاریهای بزرگ و امثال آن از این نوع‌اند. شایعات خصمانه و رخنه‌ای نیز معمولاً از این مقوله‌اند. برای نمونه کارگرانی که هنگام صرف غذا در غذاخوری دور هم جمع می‌شوند، زمزمه‌هایی را در مورد وضع نامناسب کارفرماها و مسائلی از این قبیل به یکدیگر منتقل می‌کنند و به دلیل آمادگی ذهنی در مورد ناعادلانه دانستن برخورد با کارگر و شرایط کار، بسیار راحت‌تر مطالب شنیده شده را قبول و باور می‌کنند. شایعات خزنده، به این دلیل می‌توانند خطرناک باشند که بدگمانی و دشمنی را بین افراد و گروههای ویژه‌ای در داخل یک سازمان، شهر و یا یک کشور برمی‌انگیزند. به همین دلیل اگر افراد با گروه خاصی مخالف باشند و یا با آن خصومت داشته باشند شایعات مربوط به آن گروه را زودتر باور می‌کنند و آن را به دیگران منتقل می‌نمایند.

 

2 -شایعات آتشین
این نوع شایعات که به آنها شایعات سخت و تند هم گفته می‌شود، به دلیل اینکه مخاطرات یا وعده‌های فوری را مطرح می‌کنند همانند آتشی که خرمن گندمی را می‌سوزاند، به سرعت و در زمان بسیار کوتاهی در جامعه منتشر می‌شود. این شایعات به خاطر اینکه بر احساسات و عواطف شدید متکی‌اند، بیشتر ناشی از دستپاچگی، خشم و یا سرور و شادمانی ناگهانی مثل ترس، وحشت و غضب بوده و چون در محیطی مملو از هیجان مطرح می‌شوند، غالباً موجب واکنشی نیرومند می‌گردند. این نوع شایعه، بیشتر در زمان جنگها، فجایع و بحرانها به وجود می‌آید. تاریخ جنگ جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام، جنگ خلیج‌فارس، انواع بی‌شماری از این نوع شایعات را به یاد دارد.

 

3-شایعات غواص
این نوع شایعه نیز که به آن شایعات پایدار هم گفته می‌شود پس از پیدایش، مدتی رواج می‌یابد، دهان به دهان نقل می‌شود، سپس مخفی شده و به اصطلاح آتش زیر خاکستر می‌شود. هنگامی که شرایط مناسب و مساعد برای ظهور و گسترش آن فراهم آید، دوباره سر برآورده و انتشار می‌یابد. شایعات جنگ اول و دوم، به دور از تفاوتهای روان‌شناختی، بسیار به یکدیگر شبیه بودند. شایعات و داستانهای منتشر شده در جنگ جهانی اول، پس از سال 1918 م، به مرور مخفی شدند، ولی با آماده‌شدن زمینه ظهور در سالهای 1939 م، تا 1945 م‌ ـ جنگ جهانی دوم ـ بار دیگر مطرح و پخش شدند.
شایعه موسوم به زبان و تمبر پست نمونه روشنی از این نوع است. موضوع شایعه از این قرار بود: یک اسیر جنگی آمریکایی که هنگام جنگ جهانی دوم در بازداشتگاه ژاپن زندانی بود در سال 1942 نامه‌ای برای خانواده خود نوشت و برای آنان پست کرد. نامه حاوی مطلب غیر‌عادی نبود، فقط در انتهای نامه از خانواده خود درخواست کرده بود که تمبر روی نامه را جدا کرده و برای مجموعه او نگه دارند. از آنجایی که خانواده این سرباز می‌دانستند که او هرگز به جمع‌آوری تمبر علاقه‌ای نداشت از این درخواست شگفت‌زده شدند و به تفحص و تحقیق پرداختند. آنها تمبر نامه را جدا کرده و با کمال تعجب دیدند که در محل الصاق تمبر نوشته شده است: «دشمن زبان مرا قطع کرده است». در سال 1918 این شایعه درباره یک زندانی در آلمان نیز گفته شده بود. موضوع این شایعه در خلال جنگهای اول و دوم پخش شد. در صورتی که واقعیت آشکار که خلاف این داستان را اثبات می‌کرد، نادیده گرفته شده بود. به این معنا که اولاً نامه‌های اسیران فاقد تمبر بود و از نظر علمی در صورت بریده شدن زبان، به دلیل خونریزی شدید، مرگ فرد قطعی است، مگر آنکه فوری عمل جراحی شود.

 

4 -شایعات توهم‌انگیز
بسیاری از شایعات به دلیل اضطراب عامه مردم به سرعت گسترش یافته و منتشر می‌شوند و در گوشه و کنار به گوش می‌رسند. مردم معمولاً از چیزهای مشابهی می‌ترسند و به همین علت آمادگی پذیرش، باور و بازگو کردن شایعات مربوط به آنها را دارند. شایعات توهم‌انگیز یا وهمی که بر اساس خوف، بیم و وحشت مردم رواج می‌یابند و در ایجاد آنها میل و رغبت، جایگاهی ندارد به شایعات شیطانی نیز معروف‌‌اند. شایعات انتشار یافته در سالهای آخر جنگ عراق و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر استفاده رژیم عراق از بمبهای شیمیایی در بمباران شهرها و مناطق مسکونی از این نوع بودند. یعنی درست زمانی که بیشتر مردم در مقابل شایعه استفاده عراق از بمبهای شیمیایی در جنگ شهرها، هراس و اضطراب خود را نمایان کردند؛ به همین سبب، آماده پذیرش انواع شایعات ترس‌آور و اضطراب‌انگیز شدند.
علاوه بر تقسیم‌بندی فوق، انواع دیگری از شایعات وجود دارند که به اختصار عبارتند از:
شایعات رؤیایی
شایعاتی که براساس یک یا چند آرزو و یا حتی امید واهی شکل می‌گیرند و باعث می‌شوند مردم احساس شادمانی بیشتری کنند و نسبت به آینده امیدوارتر شوند. این نوع شایعات بیان‌کننده آرزوها، امیدها و رؤیاها هستند و از شادمانی و خو‌ش‌بینی شایعه‌پراکنان حکایت دارند. به مردم اطمینان خاطر می‌بخشند و آینده روشنی را نوید می‌دهند.
نمونه‌ای از شایعات رؤیایی را می‌توان پس از حمله ژاپن به بندر پرل هاربر ملاحظه کرد. مردم آمریکا، پس از حمله نیروهای ژاپن به این بندر، برای مدت کوتاهی به شایعات رؤیایی که بین آنان منتشر بود دل خوش کرده بودند. برخی از این شایعات عبارت بودند از:
- «ژاپنیها، بنزین و تجهیزات جنگی کافی برای شش ماه جنگیدن و پایداری طولانی‌مدت ندارند.”
- «به زودی در آلمان و ایتالیا، انقلاب خواهد شد».
- «شرکت بیمه لویدز لندن و وال استریت، ده به یک شرط می‌بندند که جنگ تا پاییز آینده ـ یک هفته دیگر ـ پایان می‌پذیرد”
- «در پاییز سال 1360 شایعه مرگ صدام باعث خوشحالی و شادی مردم تهران گردید.”
شایعات هیجانی
شایعاتی‌اند که باعث تخلیه هیجان عمومی در رابطه با موضوع آن می‌شوند. ریشه این نوع شایعه، معمولاً در نیاز اجتماعی به بروز هیجانات ناشی از یک موضوع است. شایعه زلزله سال 1377 تهران یکی از ملموس‌ترین این نوع شایعات است. با آنکه از طریق رسانه‌های رسمی اطلاعات زیادی را به مردم داده بودند و مردم به درستی مطلع بودند که زمان دقیق هیچ زلزله‌ای تاکنون به کمک بشر و با علم امروز او پیش‌بینی شدنی نیست. اما از آنجایی که شایعه وقوع زلزله، هیجان بسیار شدیدی را ایجاد کرده بود، حتی افراد مطلع هم خود به عاملی برای اشاعه شایعه تبدیل شده بودند. برخی از شایعات منتشر شده در خصوص زلزله سال 1377 عبارت بودند از:
1 -زلزله‌ای با شدت بیش از 7 ریشتر در یکی از ماههای تیر و مرداد در تهران رخ می‌دهد.
2 -زلزله تهران در روز 19 تیر ماه به وقوع خواهد پیوست.
3 - مسئولان پیش‌بینی کرده‌اند با توجه به تخریب بسیار بالای این زلزله، دو میلیون نفر جان خود را از دست خواهند داد.
4 - زلزله در نیمه‌های شب و یا اوایل صبح شهر تهران را می‌لرزاند.
5 - نیروهای مختلف از جمله هلال احمر و نیروهای نظامی و انتظامی به حالت آماده‌باش درآمده‌اند و چادرهای زیادی در اطراف تهران برپا شده است.
شایعات وحشت
این نوع شایعات موجب بروز رفتار در مخاطبان می‌شوند و مردم را به تحریک وا می‌دارند. در این نوع شایعه، خطر واقعی، ملموس و فوری است و شنوندگان به شدت تمایل دارند در مورد آنها فوری و شدید کاری انجام دهند. مانند شایعه نزدیک شدن دشمن به شهر، که به شدت حامل پیام خشونت و افراط است. در چنین حالتی، شایعات، خصیصه‌ای جنون‌آمیز پدید می‌آورند و افراد نیز از نظر روانی در این مورد به شدت تلقین‌پذیر‌اند.
افراد می‌کوشند، مقداری از مهم‌ترین اموالشان را همراه خود برداشته و با خانواده‌هایشان از شهر دور شوند تا از گزند و صدمه دشمن در امان بمانند. این افراد با این حرکت خودشان به یک شایعه تبدیل می‌شوند و به دلیل آنکه مردم آنها را مضطرب و در حال فرار می‌بینند، شایعه را حقیقت پنداشته و باور می‌کنند و آنان نیز برای دور شدن از دشمن اقدام می‌کنند و در نتیجه وحشت بر مردم حاکم می‌شود. برای مثال در نهم خرداد ماه سال 1367 همزمان با اعلام وضعیت قرمز در شهر مرزی ایلام، دیوار انبار کارخانه آرد شهر تخریب شد و شایعه بمباران شیمیایی به وسیله دشمن به سرعت در شهر منتشر شد. اصل خبر که به وسیله خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مخابره شده این چنین است:
«به دنبال اعلام وضعیت قرمز در شهر ایلام و انتشار غبار سفید رنگ مربوط به یک انبار آرد در این شهر، شایعه بمباران شیمیایی به شدت قوت گرفت و گروههای زیادی از مردم که طی چند روز اخیر به شهر بازگشته بودند شهر را ترک کردند.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در ساعت 40/8 دقیقه صبح امروز (دوشنبه) پس از اعلام وضعیت قرمز در قسمت شمالی شهر، غبار سفید رنگی مشاهده شد و بوی بد نیز در این قسمت از شهر به مشام می‌رسید پس از قوت گرفتن شایعه بمباران شیمیایی شهر، در حالی که هواپیمایی نیز مشاهده نشد از شهرداری کسب اطلاع شد، غبار سفید و بوی نامطبوع مربوط به انبار آرد شهرداری در شمال شهر ایلام بود، که به علت رسیدن آب به آردهای انبار و ایجاد تخمیر و گاز در محیط بسته، دیوار این انبار همزمان با وضعیت قرمز تخریب شد و بوی نامطبوع خمیر در سطح شهر پیچید. اضافه می‌شود به هنگام مخابره خبر، تعداد کثیری از مردم در اطراف انبار آرد یاد شده اجتماع کرده و اطمینان یافتند که اثرات یاد شده ناشی از این محل است.”

 

شایعات معین
این شایعات طول عمر محدود و معینی دارند و بعد از آن تاریخ، ماندگاری خود را از دست می‌دهند.

 

شایعات نا‌معین
در این نوع شایعات زمان معینی برای طرح آنها مشخص نشده و امکان دارد مدت مدیدی در بین مردم رواج داشته باشند و توانایی و اثر خود را از دست ندهند.
شایعات نجوایی
این نوع شایعات در زمان جنگ یا وقوع بحران و یا در طول رقابتهای انتخاباتی شکل می‌گیرند و عموماً به صورت زمزمه ناآرام شنیده می‌شوند و با ایراد، تهمت و بدگویی و حمله به فرد و افراد مورد تنفر همراه‌اند.
ج. آ. ایروینگ، محقق و روان‌شناس کانادایی، شایعات منتشر شده به هنگام جنگ در کشور خود را بر اساس موضوع آنها بررسی کرد و شش موضوع اصلی را به عنوان محور شایعات منتشر شده زمان جنگ در کشور کانادا، مشخص کرد که عبارتند از:
1. وحشت، تنفر، مرگ.
2. اسراف و خوش‌گذرانی.
3. تجاوز نظامی، حمله و یورش و به خطر افتادن امنیت.
4. احساسات ضد‌انگلیسی.
5. بی‌لیاقتی در اداره امور جنگ.
6. اهداف دولت در مورد جیره‌بندی مسائل مالی و سربازگیری (شیرازی، 1380)
شایعات بادوام

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شایعه وکارکردهای آن درعملیات روانی

توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان

اختصاصی از فی لوو توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان


توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

در فصل یک تعدادی از مشکلات مربوط به جامعه‌ی پیچیده‌ی امروز را توضیح دادم، مشلکاتی که کودکان در سال‌های اصلی رشد و نمو خود باید با آن‌ها دست به گریبان شوند. بدیهی است که مشاوران تمام راه‌حل‌ها را برای این مسائل نمی‌دانند اگرچه به نظر می‌رسد مطالب زیادی چاپ می‌شود و کمابیش توسط مشاوران اعمال می‌گردد. در این فصل روش‌های پیشنهادی نویسنده برای کار با این کودکان دارای احتیاجات و مشکلات مخصوص مطرح می‌شود. پیشنهادات شامل مراقبت، چگونگی محیط مشاور، و مهیا نمودن بستری آماده برای احتیاجات کودک است. خواننده ممکن است بخواهد به ضمائم A وB برای طرق مخصوص حل مشکلات رفتاری که ممکن است وابسته به این مسائل اجتماعی باشند مراجعه نماید.

این مسائل شامل: بدرفتاری با کودکان، طلاق، تشکل خانواده پس از طلاق، زندگی با یکی از والکدین، مردم و فوت اعضا خانواده، الکلی، کودکان نان‌آور خانوداه، افراد اوباش و خشونت است.

 

بدرفتاری با کودکان

کنگره‌ی بدرفتاری با کودکان را چنین معرفی می‌نماید: صدمات فیزیکی یا فکری، تجاوز جنسی، بی‌مبالاتی و غفلت در رفتار، بدرفتاری با کودکان زیر سن 18 سال توسط شخصی که وظیفه‌ی آسایش و فراهم آوردن رفاه کودک را در مواقع تهدید و زیان آسایش و رفاه و سلامت کودک دارد، (گروه تحقیقات و سلامت و رفاه اجتماعی ایالات متحده‌ی آمریکا 1975). کمیته‌ی ملی مشاوران مدرسه در آمریکا مقاله‌ای در مورد بیان مطلب بدرفتاریکودکان در سال 1988 منتشر کرد که آن را این طور تعریف می‌کند:

زدن ضربات و تحمیل چیزی اگر تصادفی نباشد بر روی بدن کودک، خسارات روانی مداوم و انکار احتیاجات روانی و فکری او (262)

مثال‌های ذکر شده در این بدرفتاری با کودک شامل: کبودی وسیع، سوختگی، پارگی، تاول یا فشار و استثمار او است، صدماتیکه نمی‌شود توضیح داد مانند: تجاوز جنسی، آزار و اذیت، استثمار، خسارات فکری و روحی مثل دست زدن به او و دعوا در خانه والدین داری مشکلات روانی و رفتاری ظالمانه است.

انجمن ASCA غفلت و بی‌توجهی به کودک را چنین معرفی می‌کند: فراهم نکردن غذای لازم، مراقبت، لباس، پناهنگاه و خانه، سرپرستی در امور، مراقبت پزشکی برای کودک. ص 262 و این رفتار را به عنوان سرپرستی نکردن و بی‌توجهی در امور پزشکی، غیبت غیرقانونی یا غیرعادی از مدرسه، کار بیش از حد، استثمار کودک، سوءتغذیه یا ترک او توضیح می‌دهد. (ASCA 1988)

 علاوه بر این بدرفتاری عبارت است از: رفتار بد روانی، فیزیکی و یا جنسی با کودک. Bachman , Moeller و Moeller در سال 1993 نوشتند که: کشف بدرفتاری روانی بسیار مشکل است اگرچه خلاصه‌ی مطالب آن‌ها 6 دسته بدرفتاری روانی را معرفی می‌نماید:

1- بدنام کردن و خار کردم کودک در رابطه با توانایی‌های او ظرفیت‌های او و خواسته‌های او اظهار نظرهای فکری او.

2- کنار گذاشتن و جدا کردن او از جامعه

3- تهدید

4- توقع زیاد بدون در نظر گفتن سن او

5- اعمال روش‌های سخت؛یرانه شدید و تعرض‌آمیز که از استفاده‌ی زیاد مواد مخدر و الکل حاصل می‌شود.

6- فراهم نکردن مراتب لازم برای کودکانی که از نظر فکری به طور جدی معلول هستند.

Jonison در سال 1990 بدرفتاری فیزیکی را استفاده از وسایل بر روی بدن کودک و ضرر و زیان بافت‌های آن که از سرخی یک سیلی شورع می‌شود و زخم ناشی از حرارت، اشیاء تیز، مواد شیمیایی، یا داروها و موادمخدر می‌داند. مرکز بین‌المللی سوءرفتار با کودکان و غفلت از آن‌ها در ایالات متحده تمجاوز و بدرفتاری جنسی را چنین ارزیابی می‌نماید: کاری که روی یک کودک صورت می‌گیرد توسط یک شخص بزرگ‌تر برای تحریک جنسی کودک و برانگیختن میل جنسی او از طرف تجاوز کننده (در سال 1993 توسط Moeller, Bachmam)

به علت تعاریف مختلف از بدرفتاری با کودکان در جوامع و کشورهای مختلف و از آن جایی خیلی از وقایع مربوط به بدرفتاری با کودکان گزارش نشده است یا بد گزارش شده است، شیوع بدرفتاری با کودکان را نمی‌توان راحت رد یک جا ارزیابی نمود.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات :46


دانلود با لینک مستقیم


توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان