دسته بندی : علوم انسانی حسابداری
فرمت فایل: doc ( با ویرایش )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل: 29
فروشگاه کتاب : مرجع فایل
بازار مالی کالاهای هنری و فرهنگی
1- مقدمه
مباحث مالی در زمینه علم ،هنر و فناوری قرار دادن یا محافظت از محصولات مختلف برای توزیع، ذخیره، فروش و یا استفاده بهینه از کالا محسوب می شود اگرچه ما هر روزه از کالاهایی که از طراحی های مختلف و یا مشابه برخوردار هستند،استفاده می کنیم اما کمتر به تلاشی که برای خلق آنها صرف شده، توجه می کنیم حتی شکل نهایی ساده ترین نوع تحلیل نیز ممکن است ساعت ها و یا روزها زمان برده باشد. این در شرایطی است که بسیاری مردم جهان درباره محصولات مختلف براساس نحوه مبادله آنها قضاوت می کنند در حقیقت، بازار بورس می تواند پرهزینه تر از محصول اصلی تمام شود بر همین اساس، محصولی با کیفیت متوسط اما دارای بازار فوق العاده می تواند سهم بیشتری از بازار را نسبت به محصولی با کیفیت فوق العاده اما دارای بازار مالی متوسط به خود اختصاص دهد. چرخش مالی چهره کالا را شکل نمی دهد ولی می تواند بقای آن را تضمین می کند. در یک تقسیم بندی کلی، سه سطح اصلی میتوان برای هر کالا در نظر گرفت. اول خود کالا و شالوده مطرح است و پاسخ به این پرسش است که خریدار واقعا چه چیز را می خرد؟ در سطح بعدی طراحان کالا بازار را مورد بررسی قرار میدهند بر مبنای آن درصدد می شوند یک کالای واقعی را به وجود آورند که بسته بندی کالا در این سطح قرار میگیرد بسته بندی به همراه مواردی مثل طرح و نام تجاری و کیفیت به نحوی با هم ترکیب می شوند که ارائه فایده اصلی کالا امکانپذیر باشد.
آخرین سطحی که مورد توجه قرار میگرد مزایای اضافی می باشد .
امروزه هر کالایی که نگاه میکنید نمای خاصی از نمایش در آن رده را مشاهده می کنید از آنجایی که بیشتر مردم در انتخابات نوع کالای خود به دلیل رقابت سخت شرکت های تولید کننده در نوعی سردرگمی نسبی به سر می برند و توان ارزیابی محصولات در زمینه هایی مانند صنایع دستی ، تاریخی و سمبلیک و... به دلیل هم سطح بودن متصدیان مالی اصلی و یا خود ماهیت محصول را دارا نیستند اینجاست که یک ایده نو برای نمایش محصول شرکت خاصی گوی سبقت را از دیگران برده و در بازه زمانی مشخصی منجر به سود هنگفت از فروش محصول موردنظر برای آن شرکت خواهد شد. از آنجا که اثر هنری در عصر سرمایهداری به یک کالا میماند،برای به دست آوردن فرایندها و ساختارهایی که منجر به قیمتگذاری روی آن میشود،باید از همان فرایندهای تعیین قیمت کالا استفاده کرد. دنبال کردن این فرایندهاشاید بتواند ما را به نحوهی قیمتگذاری روی آثار هنری برساند. تعیین قیمت و ارزش یک کالا در جهان سرمایهداری عموماً طبق فرمولهای مشخصی انجام میشود، که شکل به شدت سادهشدهی آن از قرار زیر است: میزان کاری که بر روی یک مادهی اولیه میشود،و اضافه شدن یک ارزش افزوده به آن ــ که سرمایهدار تنها به همین ارزش افزوده وابسته است. در باره تمایز میان قیمت و ارزش یک کالا بحثهای بسیاری وجود دارد که از حوصلهی این نوشته خارج است. اما همین قدر کافی است که در ذهن داشته باشیم که ارزش یک چیز به هیچ عنوان با قیمت آن همارز و اینهمان نیست. این توهم که ارزش با قیمت برابر است حاصل نوعی ایدئولوژی ضمنی سرمایهداری است که فکر میکند میتواند همهی جهان رادر برابر میزان مشخصی از سرمایه از آن خود کند. رسوب این ایدئولوژی را میتوان در باورهای عامهی مردم نیز ردگیری کرد. جملاتی از قبیل “هرچیزی قیمت دارد” یا بدتراز آن “هرکسی قیمتی دارد” بازتابندهی همین نگاه ایدئولژیک است. اما مارکس در کتابسرمایه میان ارزش و قیمتِ کالا تمایز قائل میشود. برای او کالاها دو نوع ارزش دارند یکی ارزش مصرفی و دیگری مبادله. ارزش مصرفی همان ارزشی است که از ویژگیهایکاربردی و مصرفی کالا برمیآید. مثلا ارزش مصرفی مداد نوشتن و مکتوب کردن است. اماارزش مبادلهای آن میزان مشخصی از مداد در مقابل میزان مشخصی از کالاهای دیگراست. اما قیمت کالا بر اساس ارزش مصرفی تعیین نمیشود بلکه بیشتر این گونه به نظرمیآید که بر مبنای ارزش مادهی اولیهی تشکیلدهندهی آن به اضافهی میزان کار اجتماعاً لازم که روی آن انجام شده است و یک ارزش افزوده که سود صاحب ابزار تولید را تضمین میکند. پس باید بین ارزش و قیمت تفاوت زیادی قائل شویم و یکی گرفتن آنها به مثابه گیر کردن در دام نگاه قیمتمحور به همه چیز است. مارکس معتقداست “آنچه منحصراً مقدار ارزش هر کالایی را تعیین میکند، مقدار کار لازم از لحاظ اجتماعی یا زمان کارلازم از لحاظ اجتماعی برای تولید ارزش مصرفی است”[۱]. اماچطور امکان دارد کیف زنانه برند با کیف زنانهی غیر برند که هر دو از یک ارزش مصرفی دارند و زمان کار اجتماعاً لازم یکسانی برای تولید آنها نیاز بوده است با قیمتهای بسیار متفاوت ارائه شوند. شکافمیان قیمت و ارزش مصرفی، که در کالاهای برند به اوج خود میرسد، نشان میدهد
بازار مالی کالاهای هنری و فرهنگی