مقدمه
اوّل: چرا زنان در آخرت؟ و چرا در دنیا نه؟! مگر حقوق زنان در دنیا استیفا شده است که به آخرت پرداختهایم؟ اصولاً با این همه مشکلات و معضلات حقوق زنان در دنیا چگونه نوبت به بحث از زن و آخرت رسیده است؟ آیا با توجه به اولویت مباحث نقد مبتلا به حقوق زنان پرداختن به اینگونه مباحث نسیه و انتزاعی نوعی فرار از واقعیتهای موجود نیست؟ به بیان دیگر ضرورت بحث خود محتاج تبیین است. در این زمینه گفتنی است:
اولاً: جایگاه و حقوق زنان در آخرت فیحدنفسه قابل بحث است و فارغ از نتایج و تأثیرات عملی آن به لحاظ علمی و معرفتی مطرح است. در مطالعة آیات و روایات مرتبط با آخرت در حوزة زنان مسائلی جدی و ابهاماتی بهچشم میخورد که نیازمند حل یا حداقل ایضاح و تشریح است. انتظار آن بود که علوم کلام یا تفسیر به حل و بحث اینگونه مسائل بپردازند که به هر دلیلی آنها را وانهادهاند. عرضة سؤالات و مطالبات جدید در عرصة مسائل زنان، اینگونه مباحث را به علوم کلام یا تفسیر تحمیل میکند و بحث از آنها را ناگزیر میسازد.
ثانیاً: در هر دین و مذهبی تصویری که از آخرت ارائه میشود با ارزشهای مطلوب آن دین و مذهب در دنیا نسبت مستقیم دارد. از بررسی و تحلیل آن وضع مطلوب اخروی بهراحتی میتوان ضوابط و معیارهای دنیوی را ارزیابی کرد. اگر «دنیا مزرعة آخرت است»، از مطالعة محصولات و نتایج آن میتوان به چگونگی این مزرعه پیبرد. دینی که برای زنان در آخرت وجودی تبعی و عرضی و درجة دوم قائل است، طبیعی است که وضعیتی فرودست و سایهای برای زنان در دنیا توصیه کند. در حقیقت وضعیت زنان در آخرت راهنمایی نیکو برای ارزیابی جایگاه دنیوی آنان است.
ثالثاً: تحلیل انتقادی حقوق زن در اسلام و به عبارت دیگر حقوق دنیوی زنان در اسلام و اصلاح اندیشة دینی از احکام متغیر و زمان گرفته و مربوط به عرفیات ماضی نیازمند فراهم آمدن فضایی امن و سالم است. علاوه بر آن چنین مباحثی محتاج تمهید مقدمات و پذیرش مبانی و اصول پایهای است که بدون پذیرش آنها بحث راه بهجایی نمیبرد. بحث ”زنان در آخرت“ در این راستا نگارش یافته است.
دوّم: حوزة بحث، زنان در آخرت از دیدگاه اسلام است و در این میان اتکاء اصلی بر قرآنکریم است. به عبارت دیگر زنان در آخرت از دیدگاه قرآنکریم، هرچند از تعالیم سنت نیز غافل نبودهایم. روش بحث پسینی است، نه پیشینی. یعنی بهجای اینکه بگوئیم زنان در آخرت اینگونه باید باشند و چنین جایگاهی را باید دارا باشند، گفتهایم از مطالعات آیات بهدست میآید که زنان از چنین جایگاهی برخوردار خواهند بود. به عبارت دیگر در مفاد آیات تأمل و چون و چرا روا داشتهایم، پرسیدهایم و کوشش کردهایم پاسخهای قرآنی را بهدست آوریم. آنچنانکه خواهد آمد اینگونه سؤالات چندان برای مفسران مطرح نبوده لذا به طرح بحث نپرداختهاند و آنها را مسکوت وانهادهاند. نگاهی به ادبیات مطالعات زنان نشان میدهد که بحث ”زنان در آخرت“ بحثی تازه است و تاکنون کمتر مورد عنایت و تحقیق پژوهشگران واقع شده است. این هم بر دشواری بحث میافزاید.
سوّم: دخالت جنسیت در آخرت به دو صورت ممکن است. یکی، دخالت جنسیت دنیوی در ثواب و عقاب اخروی، بیآنکه در آخرت جنسیتی مطرح باشد و در قیامت زن و مردی. در این مرحله تأثیر جنسیت در معاد روحانی قابل بحث است. سؤال این قسمت چنین است آیا جنسیت دنیوی یا زن بودن در دنیا تأثیری در معاد روحانی و ثواب و عقاب اخروی دارد یا نه؟
دیگری، دخالت جنسیت در حیات اخروی بهمعنای تفاوتهای جنسی در معاد جسمانی است. یعنی فارغ از تفاوتهای حقوقی زن و مرد در دنیا، آیا زنان و مردان در سرای دیگر. از حقوق و امتیازات متفاوتی برخوردار میشوند یا اینکه جنسیت در بهرهمندی از حقوق و امتیازات مادی دخالتی ندارد؟ واضح است اولاً؛ بدون باور به معاد جسمانی و تحقق بدن انسانی در قیامت چنین بحثی امکان ندارد، و ثانیاً این بحث غیر از بحث اول است. زیرا در بحث اول سخن از دخالت جنسیت دنیوی در ثواب و عقاب اخروی است بدون اینکه در قیامت زن و مرد و بدن مادی در کار باشد و در بحث دوم سخن از دخالت جنسیت در آخرت است یعنی تفاوت حقوق و امتیازات زنان و مردان در قیامت بدون در نظر گرفتن جنسیت دنیوی.
بر این اساس ما بحث را در دو مقام برگزار خواهیم کرد. مقام اول: بررسی تأثیر جنسیت دنیوی در حیات اخروی و مقام دوم: بررسی تأثیر جنسیت اخروی در ثواب و عقاب، اگرچه بحث اول فیالجمله مورد اشاره برخی مفسران قرار گرفته، اما بحث دوم بدیع و تازه است. با توجه به دشواریهای بحث، نگارنده از انتقادات و تذکر کاستیها و نقائص استقبال میکند.
حقوق زنان در آخرت