فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جعل حدیث

اختصاصی از فی لوو جعل حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جعل حدیث


جعل حدیث

جعل حدیث

16 صفحه

باید دانست که کلیه احادیث منقوله، بصحت نپیوسته و روى دلائل و شواهدى، دست جعل در میراث نبوت و ولایت برده شده.

سید مرتضى مى‏فرماید: همانا احادیثى که در کتب شیعه و سایر مذاهب اسلامى نقل شده متضمن انواع اشتباهات و امورى است که بطلان آن یقینى است مانند امور محال و چیزهائى که دلیل قطعى بر فساد آن داریم چون جبر و رؤیت ذات بارى تعالى و قول بوجود صفات قدیمه براى خداوند و امثال آن از مطالبى که ما را ناچار بنقد احادیث مى‏نماید.

و از این رو تشخیص صحیح و سقیم حدیث، مشکل گردیده.و قهرا تناول این علم، از عهده همگان خارج گشته.

در نتیجه هر کس را نرسد که بهر منقولى اعتماد نموده، و آن را بساحت قدس نبوى و ولوى، انتساب دهد.

زیرا بصحت پیوسته که پیغمبر فرمود هر که بمن دروغ ببندد جایگاهش پر آتش گردد .

 


دانلود با لینک مستقیم


جعل حدیث

تحقیق در مورد بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه


تحقیق در مورد بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:24

 فهرست مطالب

  أعُوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ

 

وَ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَی‌ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

 

وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدَآئِهِم‌ أجْمَعِینَ مِنَ الآنَ إلَی‌ قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ

 

وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللَهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

متن‌ روایت‌ کمیل‌ از «نهج‌ البلاغة‌» سیّد رضیّ رحمة‌ الله‌ علیه‌ و شرح‌ فقرات‌ آن‌ بطور اختصار:

 یکی‌ از أدلّة‌ ولایت‌ فقیه‌ که‌ هم‌ از جهت‌ سند و هم‌ از جهت‌ دلالت‌ می‌توان‌ آنرا معتبرترین‌ و قوی‌ترین‌ دلیل‌ بر ولایت‌ فقیه‌ گرفت‌، روایت‌ سیّد رضیّ أعلی‌ الله‌ مقامه‌ در «نهج‌ البلاغة‌» است‌ که‌ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ به‌ کُمَیل‌ بن‌ زیاد نَخعیّ فرموده‌اند.

 

 فَفِی‌ «نَهْجِ الْبَلا َ غَةِ» مِنْ کَلاََمٍ لَهُ عَلیْهِ السَّلاَمُ لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ النَّخَعِیّ:

 

 قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ: أَخَذَ بِیَدِی‌ أَمِیرُالْمُؤمِنِینَ عَلِیُّ بنُ أَبِی‌ طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلا َ مُ فَأَخْرَجَنِی‌ إلَی‌ الْجَبَّانِ؛ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَآءَ ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ! إنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا؛ فَاحْفَظْ عَنِّی‌ مَا أَقُولُ لَکَ.

 

 «کمیل‌ بن‌ زیاد می‌گوید: أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌ طالب‌ علیه‌ السّلام‌ دست‌ مرا گرفت‌ و به‌ سوی‌ صحرا برد. همینکه‌ در میان‌ بیابان‌ واقع‌ شدیم‌، حضرت‌ نفس‌ عمیقی‌ کشید و سپس‌ به‌ من‌ فرمود: ای‌ کمیل‌! این‌ دلها ظرفهائی‌ است‌ و بهترین‌ این‌ دلها، آن‌ دلی‌ است‌ که‌ ظرفیّتش‌ بیشتر، سِعه‌ و گنجایشش‌ زیادتر باشد. بنابراین‌، آنچه‌ را که‌ من‌ بتو می‌گویم‌ حفظ‌ کن‌ و در دل‌ خود نگاه‌دار!» سپس‌ میفرماید:

 

 النَّاسُ ثَلا َ ثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی‌ سَبِیلِ نَجَاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ؛ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَـُوا إلَی‌ رُکْنٍ وَثِیقٍ.

 

 «مجموعة‌ أفراد مردم‌ سه‌ طائفه‌ هستند: طائفة‌ أوّل‌: عالم‌ رَبّانی‌ است‌. گروه‌ دوم‌: متعلّمی‌ است‌ که‌ در راه‌ نجات‌ و صلاح‌ و سعادت‌ و فوز گام‌ برمی‌دارد. و دستة‌ سوّم‌: أفرادی‌ از جامعه‌ هستند که‌ دارای‌ أصالت‌ و شخصیّت‌ نبوده‌، ومانند مگس‌ و پشّه‌هائی‌ که‌ در فضا پراکنده‌اند می‌باشند.

 

 این‌ دستة‌ سوّم‌، دنبال‌ کننده‌ و پیروی‌ کنندة‌ از هر صدائی‌ هستند که‌ از هر جا برخیزد؛ و با هر بادی‌ که‌ بوزد در سمت‌ آن‌ حرکت‌ می‌کنند؛ دلهای‌ آنان‌ به‌ نور علم‌ روشن‌ نگردیده‌؛ و قلبهای‌ خود را از نور علم‌ مُنَّور و مُستَضیی‌ و روشن‌ نگردانیده‌اند؛ و به‌ رُکنِ وثیق‌ و محلِّ اعتمادی‌ که‌ باید إنسان‌ به‌ آنجا تکیه‌ زند، متّکی‌ نشده‌ و پناه‌ نیاورده‌اند.»

 

 یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ؛ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ، وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ؛ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَ الْعِلْمُ یَزْکُوعَلَی‌الاْءنْفَاقِ؛ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ.

 

 «ای‌ کمیل‌! علم‌ از مال‌ بهتر است‌؛ علم‌، تو را حفظ‌ و نگهداری‌ می‌نماید، ولی‌ تو باید مال‌ را نگهداری‌ کنی‌؛ مال‌ بواسطة‌ خرج‌ کردن‌ و إنفاق‌، نقصان‌ و کاهش‌ می‌یابد؛ ولی‌ علم‌ در أثر إنفاق‌ و خرج‌ کردن‌ زیاد می‌شود و رشد و نُموّ پیدا می‌کند؛ و نتیجه‌ و آثار مال‌، به‌ زوال‌ آن‌ مال‌ از بین‌ می‌رود.»

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

تحقیق در مورد چند حدیث از چند امام

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد چند حدیث از چند امام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد چند حدیث از چند امام


تحقیق در مورد چند حدیث از چند امام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه22

خداوند می فرماید : سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است.

در این حدیث دو نکته قابل توجه وجود دارد یکی تصریح به این که پس از حکومت اهل حکومت دیگری وجود نخواهد داشت و دیگری این آنها به آیه شریفه « والعافیه للمتقین »  « از این استناد تفسیر آیه شریفه نیز به دست می آید و با تکیه بر آن گذشته از حدیث آیه نیز می توان آخر بودن زمانی را گواهی دهد.

جالب این که این جمله از قرآن کریم قرار پایانی آیه ای است که در آغار آن چنین آمده است: 

اِن الارض  لله یورثها من یشاء من عباده

زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میراث می دهد .

همانگونه که می دانید این فراز از آیه نیز مربوط به حکومت حضرت مهدی (عج) است و لذا تاییدی است بر این که فراز  و العافیه للمتقین « هم مربوط به حکومت حضرت مهدی (عج) است و با تفسیر معصوم (ع) مفهوم آن اینست که پس از دولت مهدوی دولت دیگری وجود ندارد.

امام باقر می فرمایند:

وجدنا فی کتاب علی علیه السلام « اِن الارض  لله یورثها من یشا من عباده و العاقبه للمتقین » انا و اهل بیتی الذین اورثتنا الله الارض و نحن المتقون و الارض کلها لنا

در کتاب علی که بر او درود باد (در ذیل آیه ) زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میزاث میدهد و سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است چنین یافتیم که:

من و اهل بیتم همان  کسانی هستیم که خداوند زمین را به ما ارث می دهد و مائیم پرهیزگاران و زمین تماما از آن ماست.

در حدیث دیگری از امام باقر (ع) که پیش  از این فرازی از آن را نقل کردیم باز استشهاد به آیه شریفه 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد چند حدیث از چند امام

تحقیق در موردوظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از فی لوو تحقیق در موردوظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردوظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث


تحقیق در موردوظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه10

فهرست مطالب

وظایف تربیتی والدین

 

سالم سازی محیطرشد فرزندان

 

بازی و همراهی با کودکان

 

رعایت عدالت و مساواتبین فرزندان

 

ازدواج به موقع

 

تکریم و احترام به کودک

 

وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث

 

پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی و مهم ترین عامل سعادت و یا شقاوت فرزندان خود هستند، هر چه آنها در این زمینه سرمایه گذاری و تلاش بیشتری کنند نتیجه و ثمر آن را در آینده بیشتر خواهند دید.

 

حساس ترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندانشان، تربیت صحیح آنان است.

 

اسلام شخصیت آینده کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر می داند و برای تمام لحظات زندگی و دوران عمر افراد، دستورات خاص و مقررات ویژه ای دارد.

 

یکی از مسائل مطرح شده در اسلام، مسئله وظایف والدین در تربیت فرزندان است که در نظر قرآن و اهل بیت(ع) جایگاه ویژه ای دارد.

 

در این مقاله به بررسی برخی از وظایف تربیتی والدین در برابر فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته شده است:

 

اهمیت تربیت خانواده در قرآن و حدیث

 

خداوند متعال در سوره فرقان یکی از ویژگی های بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش می داند تا آن جا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت فوق العاده ای می کنند چنان که می فرماید: «آنها پیوسته از درگاه خدا می خواهند و می گویند پروردگارا از

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردوظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث

تحقیق آماده در مورد حدیث دوات و قلم

اختصاصی از فی لوو تحقیق آماده در مورد حدیث دوات و قلم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده در مورد حدیث دوات و قلم


تحقیق آماده در مورد حدیث دوات و قلم

تحقیق آماده 

حدیث دوات و قلم 

(از مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام)

با فرمت ورد 2003 - قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها

 

 

 

فهرست

چکیده 3
1. اسناد حدیث دوات و قلم 3
2. تعبیرات مختلفى که در مخالفت با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) گفته شد 4
3. نزاع و درگیرى در محضر آن حضرت 5
4. عکس العمل پیامبر چگونه بود؟ 5
5. اندوه فراوان ابن عباس براى چه بود؟ 6
6. آیا مى توان چنین نسبت هایى را به پیامبر داد و نافرمانى کرد؟ 6
7. مسأله مهم تر! 7
منبع: 8

 

چکیده
این حدیث در صحیح بخارى و صحیح مسلم که از معتبرترین کتب روائى اهل سنت است آمده . مطابق این روایت، وقتی پیامبر(ص) درخواست دوات وقلم کرد تا مطلبی بگوید تا مسلمانان گمراه نشوند. در حضور آن حضرت نزاع و درگیرى شد برخى گفتند: قلم و دوات را حاضر کنید و برخى گفتند نیازى نیست حتی برخی در این میان به پیامبر(ص) توهین کردند. لذا پیامبر فرمود از نزد من برخیزید و مرا به حال خودم واگذارید.


1. اسناد حدیث دوات و قلم
داستان از این قرار است که در روزهاى پایانى عمر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آن حضرت به جمعى از اصحاب که به عیادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برایم حاضر کنید تا براى شما نامه اى بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید». ولى بعضى از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع نوشتن این نامه شدند!
این حدیث در شش مورد از صحیح بخارى(1) و سه مورد از صحیح مسلم(2) که هر دو از معتبرترین کتب روائى اهل سنت است، آمده .
بخش نخست این ماجرا مطابق نقل «مسلم» در کتاب صحیح خود چنین است:.........

 

منبع:
1. قران کریم
2. تاریخ الامم و الملوک تاریخ طبری ابو جعفر محمد بن جریر الطبری تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم دار التراث بیروت 1387قمری/1967میلادی طبعه الثانیه.
3. تفسیر القران العظیم ابن کثیر دمشقى اسماعیل بن عمرو تحقیق محمد حسین شمس الدین دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلى بیضون بیروت 1419 قمری چاپ اول.
4. صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان محمد بن حبان بن احمد ابو حاتم التمیمی البستی تحقیق شعیب الارنووط موسسه الرساله – بیروت 1414 قمری – 1993میلادی الطبعه الثانیه.
5. صحیح البخاری محمد بن اسماعیل ابو عبدالله البخاری الجعفی تحقیق د. مصطفى دیب البغا دار ابن کثیر الیمامه بیروت 1407 قمری– 1987میلادی الطبعه الثالثه.
6. الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم مسلم بن الحجاج ابو الحسین القشیری النیسابوری تحقیق محمد فواد عبد الباقی دار احیاء التراث العربی – بیروت بی تا.
7. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی احمد بن محمد بن علی المقری الفیومی المکتبه العلمیه بیروت بی تا
8. عمده القارى شرح صحیح بخارى بدرالدین عینى دارالفکر بیروت چاپ اول 2005میلادی.
9. فتح الباری شرح صحیح البخاری احمد بن علی بن حجر ابو الفضل العسقلانی الشافعی دار المعرفه - بیروت 1379قمری.
10. الکامل فی التاریخ عز الدین ابو الحسن على بن ابى الکرم المعروف بابن الاثیر دار صادر بیروت 1385قمری /1965میلادی.
11. لسان العرب ابن منظور محمد بن مکرم دار صادر بیروت 1414 قمری چاپ سوم.
12. مسند ابی یعلى احمد بن علی بن المثنى ابو یعلى الموصلی التمیمی تحقیق حسین سلیم اسد دار المامون للتراث – دمشق 1404قمری – 1984میلادی الطبعه الاولى.
13. مسند احمد بن حنبل ابو عبد الله احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد الشیبانی المحقق السید ابو المعاطی النوری عالم الکتب – بیروت 1419هجری قمری 1998 میلادی الطبعه الاولى.
پی نوشت:
(1). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح 114 ؛ همان، ج3، ص 1111، 172 - باب جوائز الوفد، ح 2888; همان، ج3، ص 1155 ، 6 - باب إخراج الیهود من جزیرة العرب، ح 2997؛ همان، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4168 ؛ همان، ح 4169; ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345; همان، ج6، ص 2680، 26 - باب کراهیة الاختلاف، ح 6932.
(2). الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه، ح 20; همان ح 21; همان، ح 22.
(3). این حادثه در روز پنج شنبه اتفاق افتاد و مطابق نقل طبرى آن حضرت در روز دوشنبه (چهار روز بعد) وفات یافت. طبرى در حوادث سنه یازدهم هجرى مى نویسد: «روزى که رسول خدا رحلت فرمود همه مورخین اتفاق دارند که روز دوشنبه بوده است». در فتح البارى نیز ابن حجر مى نویسد: آن حضرت روز پنج شنبه بیمار شد و روز دوشنبه رحلت کرد. (فتح الباری شرح صحیح البخاری، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، ج 8، ص 132).
(4). الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.
(5). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح 114 ؛ همان، ج3، ص 1111، 172 - باب جوائز الوفد، ح 2888; همان، ج3، ص 1155 ، 6 - باب إخراج الیهود من جزیرة العرب، ح 2997؛ همان، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4168 ؛ همان، ح 4169; همان، ج6، ص 2680، 26 - باب کراهیة الاختلاف، ح 6932.
(6). همان ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345
(7). همان ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح 114
(8). الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.
(9). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4168; الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح21..
(10). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169.
(11). رجوع کنید به: مسند أحمد بن حنبل، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، المحقق : السید أبو المعاطی النوری، ج 1، ص 222، 293، 324، 325 و 355; مسند أبی یعلى، أحمد بن علی بن المثنى أبو یعلى الموصلی التمیمی، تحقیق : حسین سلیم أسد، ج 4، ص 298، ح 2409; صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التمیمی البستی، تحقیق : شعیب الأرنؤوط، ج 14، ص 562، 8 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم، ح 6597; تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ طبری)، أبو جعفر محمد بن جریر الطبری، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، ج‏3، ص192، ذکر الاحداث التی کانت فیها; الکامل فی التاریخ ، عز الدین أبو الحسن على بن ابى الکرم المعروف بابن الأثیر، ج‏2، ص320، ذکر مرض رسول الله، صلى الله علیه و سلم، و وفاته وکتب دیگر .
(12). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169.
(13). الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی،ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.
(14). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345
(15). همان، ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح 114
(16). همان، ج3، ص 1155 ، 6 - باب إخراج الیهود من جزیرة العرب، ح 2997
(17). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169؛ الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی،ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.

(18). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، أحمد بن محمد بن علی المقری الفیومی، ج2،ص 634 ، واژه هجر.
(19). لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم، ج 5، ص250، واژه هجر.
(20). سوره نجم، آیه 3 .
(21). سوره حشر، آیه 7 .
(22). سوره نور، آیه 63. ابن کثیر مى نویسد: «ضمیر «امره» به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر مى گردد» و در ادامه که قرآن فرمود: (أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ) نیز مى نویسد: «اى فى قلوبهم من کفر او نفاق او بدعة; (مخالفت با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سبب فتنه مى شود) یعنى چنین افرادى در قلبشان به کفر، یا نفاق، و یا به بدعت دچار مى شوند». (تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر دمشقى اسماعیل بن عمرو، تحقیق: محمد حسین شمس الدین، ج‏6، ص82، سورة النور، آیة 63.
(23). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح 114.
(24). همان، ج3، ص 1111، 172 - باب جوائز الوفد، ح 2888 ؛ ج3، ص 1155 ، 6 - باب إخراج الیهود من جزیرة العرب، ح 2997؛ ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169; الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی،ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح20.
(25). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169؛ ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345; الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی،ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.
(26). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح 114 در برخى از روایات فقط کلمه «قوموا» آمده است: همان ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345; ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169؛ الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی،ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.
(27). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج3، ص 1155 ، 6 - باب إخراج الیهود من جزیرة العرب، ح 2997؛ ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169؛ ج3، ص 1111، 172 - باب جوائز الوفد، ح 2888 ؛ (در این حدیث، به جاى «ذرونى» کلمه «دعونى» آمده است). در الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح20 نیز آمده است: قال: «دعونى فالّذى أنا فیه خیر».
(28). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج3، ص 1155 ، 6 - باب إخراج الیهود من جزیرة العرب، ح 2997 شبیه همین مضمون در چند نقل دیگر نیز آمده است; ر.ک: صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج3، ص 1111، 172 - باب جوائز الوفد، ح 2888 ؛ ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169 (بدون نقل گریستن ابن عباس); الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ، ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح20
(29). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج4، ص 1612، 78 - باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم ووفاته، ح 4169 شبیه به همین مضمون: ج1، ص 54 ، 39 - باب کتابة العلم، ح114؛ ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345; الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ،ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22.
(30). فتح الباری شرح صحیح البخاری، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، ج 8، ص 133، باب مرض النبی صلى الله علیه وسلم ووفاته.
(31). عمدة القارى‏، بدر الدین عینى، ، ج 12، ص 388 .
(32). الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ،ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح20.
(33). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق : مصطفى دیب البغا، ج5، ص 2146، 17 - باب قول المریض قوموا عنی، ح 5345; و الجامع الصحیح المسمى صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3 ،ص 1257 ، 5 - باب ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه،ح22؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، ج 8، ص 134، باب مرض النبی صلى الله علیه وسلم ووفاته،

 

 

   تعداد صفحات  :  11 صفحه - صفحه آرایی شده و آماده چاپ 

    فرمت فایل    :  ورد 2003 - doc - word 2003 - قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده در مورد حدیث دوات و قلم