فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تاریخچه حجاب در اسلام

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد تاریخچه حجاب در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخچه حجاب در اسلام


تحقیق در مورد تاریخچه حجاب در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:25

فهرست مطالب

 


مفهوم شناسى

مفهوم اصطلاحى حجاب

حجاب در ایران و روم باستان

حجاب در قرآن

شواهد روایى

 

 

تاریخچه حجاب در اسلام

 

 

 

چـکیده
حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضرورى دین اسلام است. در ادیان الهى دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایى وجود دارد. در سرزمینى که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتى گشاده و گریبانى چاک در معابر آمد و شد مى کردند. برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر          مى پردازد.


واژگان کلیدى: حجاب، تاریخ حجاب و پیشینه حجاب در اسلام.


مقدمه
صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکى از مباحث لازم در این باره، بررسى پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه اى دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشى مى شود که برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد»2 و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخى دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است».3 این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.


مفهوم شناسى

قبل از ورود به بحث لازم است معناى واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود.

مفهوم لغوى حجاب

به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به کار مى رود. ابن درید مى گوید: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فیه.4 حجاب، پوششى است که روى شىء را فرا مى گیرد و حجاب یعنى پرده...، زمانى که خورشید در ابر فرو    مى رود عرب مى گوید: احتجبت الشمس فى السحاب». فیومى این واژه را چنین توضیح مى دهد:

حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به کار مى رود. به پرده، حجاب مى گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زیرا وى مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نیز حجاب گفته مى شود.5

از گفتار اهل لغت مى توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود که مانع از دیدن شیئى پوشانده شده مى شود. شهید مطهرى نتیجه تحقیقات لغوى خود را درباره این واژه، چنین بیان     مى کند:

کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده مى شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.6

این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معناى لغوى به کار رفته و معناى خاصى پیدا نکرده است.7 شهید مطهرى مى فرماید:

در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مى کند: «حتى توارت بالحجاب» یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شورى و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است... . در دستورى که امیر المومنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است مى فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» یعنى در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.8

 

مفهوم اصطلاحى حجاب

حجاب در علومى چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم، اصطلاح خاصى دارد9اما در مسئله مورد بحث این نوشتار که مسئله اى فقهى است داراى معناى خاصى نیست. این واژه در فقه در معناى لغوى خود که همان پرده حائل میان دو چیز باشد به کار رفته و معناى جدیدى براى آن ایجاد نشده بود. در دوران متأخر این واژه معناى اصطلاحى خاصى پیدا کرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است. شهید مطهرى در این باره مى فرماید:

استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن اصطلاح نسبتاً جدیدى است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه ستر که به معنى پوشش است به کار مى رفته است. فقها چه در کتاب الصلوة10 و چه در کتاب النکاح11 که متعرض این مطلب شده اند کلمه ستر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمى شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار مى بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنى شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده مى شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گرى و خود نمایى نپردازد. آیات مربوطه همین معنى را ذکر مى کند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است... در آیات مربوطه، لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتى که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب حدود پوشش و تماس هاى زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیه اى که در آن کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام.12

معناى اصطلاحى جدید این واژه، عبارت است از پوششى که زن در برابر نامحرمان باید استفاده کند و از جلوه گرى و خود نمایى بپرهیزد. در این نوشتار نیز همین معناى اصطلاحى مورد نظر است، نه پرده نشینى زنان. تردیدى نیست که حجاب در این اندازه یکى از احکام مشترک ادیان ابراهیمى13 و از احکام ضرورى اسلام بوده و همه طوایف اسلامى بر آن اتفاق نظر دارند.

 


حجاب در ایران و روم باستان

در کتاب تاریخ تمدن مى خوانیم:

پس از داریوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون براى کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ کردند، ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض که بر ایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگى اجتماعى شان را فرا گرفت... . زنان طبقات بالاى اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمى شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردى را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمى شود و نامى از ایشان به نظر نمى رسد.14

شهید مطهرى از سخنان جواهر لعل نهرو چنین استنباط مى کند که او معتقد است که «رومیان نیز (شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سرادارى نیز از روم و ایران به دربار خلفاى اسلامى راه یافت».15

پوشش زنان عرب قبل از اسلام

شواهد متعددى از قرآن حاکى از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبى برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر ـ صلوات اللّه و سلامه علیه و آله ـ از متابعت آن الگو منع مى شوند:

یا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِى بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى; اى همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ]نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید. و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت هاى خود را آشکار مکنید.16
دستورهاى اصلاحى اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکى از برخى نقص ها و کاستى ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است:

یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا;17 اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است.18 همین نکته، از آیات سوره نور نیز که درباره آن ها بحث خواهد شد، فهمیده مى شود. شأن نزول آیه 30 سوره نور اشاره اى به کیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است «کان النسا یتقنعن خلف آذانهن; زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاى خود مى انداختند» بنا بر این، گلو و بنا گوش آن ها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیرة العرب از حجاب مناسبى برخوردار نبودند، تأیید مى کنند.19

اکنون سخن در این است که این وضعیت به دنبال وضع قانون اسلامى مبنى بر ضرورت حجاب بر هم خورد.

 

حجاب در قرآن

مسئله حجاب در دو سوره از سوره هاى قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه 59 مطرح شده20، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:

و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ; و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست، و باید روسرى خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت کاران مرد که [از زن ]بى نیازند یا کودکانى که بر عورت هاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمین ]نکوبند تا آنچه از زینت شان نهفته مى دارند معلوم گردد. اى مؤمنان!همگى [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید. وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِى لَا یرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ; و بر زنان از کار افتاده اى که [دیگر ]امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطى که] زینتى را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن براى آن ها بهتر است و خدا شنواى داناست.
در شأن نزول آیه 30 سوره نور « قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم...» جناب کلینى به سند خویش از سعد اسکاف نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام)فرمود:

جوانى از جماعت انصار در شهر مدینه با زنى روبه رو شد. در آن زمان زنان پوشش سر خود را پشت گوش هاى خود مى انداختند [در نتیجه، بنا گوش و گردن ایشان هویدا بود. ]وقتى زن از کنار وى گذشت جوان سر را به عقب برگرداند و هم چنان که راه مى رفت وى را نظاره مى کرد و وارد کوچه اى شد و در حالى که به پشت سر خود نگاه مى کرد به راه خود ادامه داد که صورتش به استخوان یا تکه شیشه اى که از دیوار بیرون زده بود برخورد کرد و شکست. وقتى آن زن از نظرش محو شد نگاه کرد و دید که بدن و لباسش خونین شد. [به خود آمد] و گفت: به خدا سوگند خدمت رسول خدا مى رسم و او را از این مسئله خبر دار مى کنم. پس خدمت رسول خدا شرفیاب شد. پیامبر از حال وى جویا شد و او جریان را به اطلاع آن جناب رساند. پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم إنّ الله خبیرٌ بما یصنعون.21

سیوطى نیز این شأن نزول را به نقل از ابن مردویه از امام على(علیه السلام)نقل کرده است.22 از این شأن نزول مى توان استنباط کرد که اولین آیاتى که در تشریع حجاب و بیان محدوده نظر نازل شده، همین آیات سوره نور است.

گزارش هاى تاریخى حاکى از آن است که مسلمانان بعد از نزول این آیات، رویه متفاوتى را پیش گرفتند و با شنیدن این آیات به ضرورت ایجاد تغییرات و دگرگونى هایى در چگونگى پوشش زنان پى بردند و به همین دلیل بعد از نزول این آیات، زنان با پوشش هاى متفاوتى در اجتماع حاضر مى شدند. مثلا طبرى (244ـ310 ق) در تفسیر خود آورده است:

عن عائشه زوج النبى(صلى الله علیه وآله) انّها قالت یرحم الله النساء المهاجرات الاول لما انزل الله«ولیضربنّ بخمرهنّ...» شققن اکثف مروطهن فاختمرن به;23رحمت خدا بر زنان مهاجر پیشگام باد که هنگامى که خداوند فرمان حجاب را نازل فرمود، ضخیم ترین پوشش هاى پشمین خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.

سیوطى (849ـ911 ق) نیز به سند خود از ام سلمه نقل مى کند که بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش هاى مشکى خارج مى شدند به گونه اى که به نظر مى رسید بر سر ایشان کلاغى نشسته است.24 به گفته سیوطى این گزارش ذیل آیه «ولیضربن بخمرهن» از سوره نور نیز در جوامع روایى متعددى نقل شده است.25 در کلام دیگرى آمده است که نزد عایشه از برترى زنان قریش سخن به میان آمد. او گفت زنان قریش صاحبان فضیلت اند اما به خدا قسم من در پاى بندى به کتاب خدا و ایمان به قرآن کسى را برتر از زنان انصار ندیدم. وقتى آیه «ولیضربنّ بخمرهنّ على جیوبهنّ» نازل شد و مردان این آیه را در خانه ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر یک از آن زنان با لباس خود، سر و کناره هاى صورتش را مى پوشاند. آنان وقتى صبح پشت سر رسول خدا به نماز ایستادند سر و گردن خود را پوشانده بودند به گونه اى که خیال مى کردى بر سر آن ها کلاغ نشسته است.26

از آنچه گذشت معلوم مى شود که برداشت مردم از این آیات، ضرورت تجدید نظر در چگونگى حضور زنان در اجتماع و بین نامحرمان بود.

فقها و مفسران نیز مفاد این آیات را وجوب پوشش خاص براى زنان در برابر مردان نامحرم دانسته اند.27 در محدوده دلالت آیات، 32ـ33 و 53 سوره احزاب28نیز بین مفسران اختلاف است.

 

تاریخ نزول سوره احزاب و نور

به اتفاق دانشمندان علوم قرآن سوره هاى نور و احزاب از سوره هاى مدنى قرآن هستند. بر اساس نقل بسیارى از دانشمندان علوم قرآن سوره احزاب که متعرض حوادث سال پنجم هجرى است چهارمین یا پنجمین سوره اى است که در مدینه بر پیامبر اکرم ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ نازل شد و سوره نور نیز بعد از سوره نصر که بعد از صلح حدیبیه [سال ششم هجرى] و قبل از فتح مکه [ماه رمضان سال هشتم ]در مدینه بر پیامبر نازل شده است.29

محققان تاریخ اسلامى نیز معتقدند که سوره نور به طور تقریبى در سال هشتم هجرى آغاز شد، زیرا این سوره بعد از سوره نصر که در سال هشتم نازل شد و در تاریخ نقل شده که پیامبر بعد از این سوره دو سال در قید حیات بود و سوره نور بعد از سوره احزاب که نزول آن از آغاز سال پنجم شروع شد، نازل شده است. به روایت ابن عباس چندین سوره بین زمان نزول سوره نور و احزاب فاصله شده است.30


شواهد روایى

شواهد روایى متعددى نیز گویاى این نکته اند که حجاب در زمان رسول خدا واجب شد و آن جناب با کسانى که خود را با وضعیت جدید وفق نداده بودند و هنوز از پوشش مرسوم گذشته استفاده مى کردند برخورد مى کرد و تذکر مى داد.

در روایاتى از سوى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) محدوده حجاب بیان شده است. به عنوان نمونه در روایتى آمده است که نمایان ساختن تمام بدن براى زوج رواست و سر و گردن را مى توان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نا محرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن (درع)، روسرى (خمار)، پوششى وسیع تر از روسرى که بر روى سینه مى افتد31 (جلباب) و چادر (ازار)32.

شیخ صدوق به سند خود از امام صادق(علیه السلام) و آن حضرت از پدران خود از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کنند که آن حضرت فرمود:

روا نیست زنى که به دوران عادت ماهانه بلوغ رسیده موى جلوى سر و گیسوان خود را آشکار کند.33

در روایت دیگرىآمده است که براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) چند قواره پارچه آوردند. پیامبر قواره اى را به یکى از یاران خود داد و به او فرمود که این را دو قسمت کن: قسمتى را براى خود جامه کن وقسمت دیگر آن را به همسرت بده تا براى خود روسرى کند. بعد به وى فرمود: به همسرت بگو براى این پارچه آسترى فراهم کند تا بدن وى از زیر آن نمایان نباشد.34

هم چنین در روایتى آمده است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با جابر بن عبدالله انصارى به خانه فاطمه((علیها السلام)) رفتند. پیامبر اجازه ورود خواست و فرمود من و کسى که همراه من است وارد شویم. فاطمه فرمود: روسرى بر سر ندارم پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: قسمت اضافه روپوش خود را بر سر خود بگیر و بعد پیامبر(صلى الله علیه وآله) و جابر بر حضرت زهرا وارد شدند.35

برخى روایات نشان مى دهد زنانى که خود را با وضع جدید تطبیق نداده بودند مورد اعتراض قرار           مى گرفتند. عایشه مى گوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادرى من بود در حالى که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز وارد شد و هنگامى که او را دید از او روى برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامى که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روى خود موضع دیگرى را نمایان کند.36

در گزارش دیگرى نیز عایشه مى گوید که اسماء دختر ابى بکر در حالى که پوششى نازک بر تن داشت بر پیامبر(صلى الله علیه وآله)وارد شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله)از وى روى گرداند و به وى فرمود: اى اسماء! وقتى زن به سنى رسید که عادت ماهانه براى او اتفاق مى افتد جایز نیست که جز صورت و دست وى تا قدرى بالاى مچ در معرض دید دیگران قرار گیرد.37

قبل از غزوه طائف دو نفر که عموم مردم «غیر اولى الاربه; مردى که از زن بى نیاز است.» به حساب مى آوردند جمال و وضع ظاهرى زنى از اهالى طائف را تعریف مى کردند که چنین و چنان است. پیامبر(صلى الله علیه وآله)سخن ایشان را شنید و درباره این دو نفر فرمود: مى بینم که شما دو نفر به زنان تمایل دارید (غیر أولى الأربه نمى باشید) آن گاه دستور داد آن دو را به محلى به نام «عرایا» تبعید کردند.38 این قضیه حاکى از آن است که قبل از فتح طائف که در شوال سال هشتم هجرى اتفاق افتاد39 مسئله حجاب و رعایت حریم زنان مطرح بوده است.

این روایات اگر چه از نظر سند و دلالت نیازمند بررسى است، اما روى هم رفته حاکى از این موضوع است که حجاب قبل از آن که بین مسلمانان و ایرانیان یا رومیان ارتباطى بر قرار شود، تشریع شده و پشتوانه اى دینى داشته است و چنین نبود که پس از تعامل با دیگر ملل، بین مسلمانان پیدا شده باشد.

 


زمان بر قرارى ارتباط میان اسلام و ایران و روم

سر آغاز ارتباط ایرانیان و رومیان با اسلام به زمانى باز مى گردد که رسول خدا ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ تصمیم گرفت دعوت خویش را گسترش داده و ایران و روم و ملل دیگر را به اسلام دعوت نماید. بر اساس گزارش هاى تاریخى، پیامبر ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ در سال ششم هجرى براى حاکمان ایران و روم نامه نگارى و دعوت خویش را از ایشان آغاز کرد. البته این مرحله، ارتباطى برقرار نشد و ارتباط ایرانیان با مسلمانان تا زمان خلیفه دوم در همین حد باقى ماند و در دوره حکومت خلیفه دوم که مسلمانان ایران را فتح کردند ارتباط تنگاتنگى میان آن ها به وجود آمد و زمینه تأثیر گذارى ها و تعامل فرهنگى فراهم شد. ارتباط میان رومیان و مسلمانان نیز به همین دوران باز مى گردد.

با مقایسه اى سطحى میان تاریخ نزول آیات حجاب و تشریع حجاب در اسلام و زمان پیدایش ارتباط میان مسلمانان عرب و دیگر ملل، نادرستى پندار تسرّى حجاب از سایر ملل به اسلام عیان مى گردد.


شواهدى متعارض

به رغم آن چه گفته شد با گزارشهایى روبه رو مى شویم که حاکى از آن است که مردان نا محرم با زنانى برخورد نموده و آن ها را شناخته اند. به عنوان نمونه، سبیعه دختر حرث که همسر سعد پسر خوله از قبیله بنى عامر بود و در جنگ بدر حضور داشت مى گوید: شوهرم در سال حجة الوداع از دنیا رفت و من حامله بودم و بعد از مدت کوتاهى از فوت او وضع حمل کردم و پس از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت، خود را آرایش کردم. مردى به نام ابوالسنابل پسر بعکک از قبیله بنى عبدالدار بر من وارد شد و وقتى مرا در آن حال دید به من ایراد گرفت که چرا آرایش کردى؟ مى خواهى ازدواج کنى! به خدا قسم تو تا چهار ماه و ده روز نباید چنین کنى! سبیعه مى گوید: با شنیدن این سخنان خود را جمع کردم و شب هنگام خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)رسیدم و مسئله را از او سؤال کردم. او به من چنین دستور داد: با وضع حمل، دوران عده تمام شده و اگر بخواهى مى توانى ازدواج کنى.40

این نقل به روشنى دلالت مى کند که در سال آخر عمر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و بنا بر شواهدى که گفته شد بعد از گذشت حدود دو سال از زمان وجوب حجاب، زنى مسلمان در برابر نامحرم به گونه اى حاضر شده که مرد نامحرم وى را شناخته است. آیا این گزارش ها با وجوب حجاب در آن دوره منافاتى ندارد؟ این گزارش ها با توجه به آن چه در این نوشتار استنباط شده چگونه قابل جمع است؟

اگر فرض را بر صحت این گزارش ها قرار دهیم و تعارضى بین این گزارش ها و شواهد داخلى آن وجود نداشته باشد41 به چند صورت مى توان بین این گزارش ها و وجوب حجاب در آن زمان جمع کرد:

  1. بر فرض صحت نقل ها وقتى انسان گزارشى را به صورت هاى گوناگون و با زیاده و نقصان مشاهده مى کند، چگونه مى توان به جزئیات مطرح در این گزارش ها بها داد و بر آن استناد کرد و در نتیجه با مطالبى قطعى یا دست کم مطالبى که از در صد قطعیت بالایى برخوردار است معارض دانست؟ این نکته با توجه به آن چه در تاریخ حدیث به اثبات رسیده که اهل سنت دست کم در سده اول هجرى از ثبت و ضبط احادیث اجتناب کردند بسیار موجه است و شاید به همین دلیل است که در فقه روایات نبوى چندان کاربردى ندارد. شعرانى درباره روایاتى که به طور گوناگون نقل شده است معتقدند: آن چه از این روایات در این موارد مى تواند مورد استناد قرار گیرد چکیده سخن است که مردم به طور معمول قادر بر حفظ و ضبط آن هستند و خصوصیات الفاظ و کلمات به دلیل مختلف بودن قابل استناد نیستند.42 ایشان در جاى دیگر مى فرماید: شیوه معاصران ما در تمسک به ویژگى هاى الفاظى که روایت مى شود و جزئیات آن و ادعاى ظن اطمینانى با استناد به این امور قابل اعتماد نیست.43
  2. از صحت این گزارش ها مشروط بر این که ثابت شود که مربوط به بعد از وجوب حجاب است، مى توان نتیجه گرفت در آن زمان صورت زن ها باز بوده و بنابراین، دستور پوشش شامل صورت نمى شود. چنان که برخى از حدیث «خثعمیه»44 چنین استنباط کرده اند.45 شاید بتوان گفت این استنباط، منوط به این است که پاى بندى فردى که این رفتار از وى مشاهده و گزارش شده به دستورهاى شرع مقدس اثبات گردد.

در پاسخ به این سؤال که آیا در این موارد سکوت معصوم تقریر رفتار وى حساب نمى شود، باید گفت ممکن است اعتراض معصوم نقل نشده باشد.

 

پرده نشینى

ممکن است کسانى که مدعى شده اند که حجاب از ایران و روم بین اعراب مسلمان راه یافته، مقصودشان از حجاب پرده نشینى زنان باشد. شهید مطهرى بعد از تخطئه این ادعا که حجاب از ایران یا جاى دیگرى به اسلام وارد شده باشد و ارائه شواهد مختصرى بر این امر، مى فرماید:

فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آن چه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد نه این که اسلام اساساً به پوشش زن هیچ عنایتى نداشته است.46

البته برخى سخت گیرهاى از جانب خلیفه دوم، حتى در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله)گزارش شده که در برخى موارد با عکس العمل برخى زنان رسول خدا رو به رو شده است. صحت و سقم این گزارش ها و در مرحله بعد یافتن منشأ این طرز فکر امرى در خور بررسى و پژوهش است. بعید نیست که سخنان ویل دورانت و جواهر لعل نهرو ـ در ابتداى نوشته نقل شد ـ صرفاً ناظر به پرده نشینى زنان باشد و به ستر و پوشش آنان عنایتى نداشته اند.

برخى محققان نیز منکر پشتوانه دینى براى نقاب زدن و برقع بر چهره افکندن شده اند و آن را رسمى دانسته اند که از دیگر ملل وارد فرهنگ اسلامى شده، البته این خود نیازمند تحقیقى مستقل است.47


 

نتیجه گیرى

اگر چه رسم حجاب در بین اقوام غیر عرب مرسوم بوده است اما حجاب در بین زنان عرب نشأت گرفته از اقوام دیگر نیست. حکم حجاب به طور واضح در سال هشتم هجرى نازل شد و این زمانى بود که هنوز اسلام از جزیرة العرب پاى بیرون نگذاشته بود و به دنبال آن، زنان مسلمان عرب از این دستور پیروى کردند. در دو سال باقیمانده از عمر رسول خدا گزارش هایى موجود است که آن جناب با کسانى که هنوز خود را با وضعیت جدید تطبیق نداده بودند برخورد مى نمود.


پی نوشت

  1. کارشناس ارشد تفسیر و علوم قرآن.
  2. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4، ص 282.
  3. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 386 ـ 391.
  4. محمد ابن درید، جمهرة اللغة، ذیل واژه حجب.
  5. احمد فیومى، مصباح المنیر، واژه حجب: «حجبه حجبا من باب قتل منعه و منه قیل للستر حجاب لانه یمنع المشاهده و قیل للبواب حاجب لانه یمنع من الدخول و الاصل فى الحجاب جسم حائل بین جسدین و قد استعمل فى المعانى... .».
  6. مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430ـ 429.
  7. ابوالقاسم راغب اصفهانى، مفردات راغب، ذیل ماده «حجب».
  8. مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430.
  9. ر.ک:على اکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه حجاب.
  10. ر.ک: حسن نجفى، جواهر الکلام، ج 8، ص 162ـ175.
  11. همان، ج 29، ص 75ـ80.
  12. مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430ـ431.
  13. محمد على ایازى، فقه پژوهى قرآنى، ص 192ـ194.
  14. ویل دورانت، همان، ج 1، ص 433ـ444 و نیز ر.ک: مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 385ـ391.
  15. مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 390.
  16. احزاب، آیه هاى 32 ـ 33.
  17. همان، آیه 59.
  18. در کتاب الانوار تالیف ابوالحسن بکرى ـ یکى از منابع کتاب بحار الانوار ـ هنگام گزارش بازگشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) از سفر شام و ملاقات ایشان با خدیجه سخن از حجاب و برداشتن حجاب است که ممکن است حاکى از وجود این رسم در بین زنان بزرگ آن دوره باشد و رفتارى شخصى به حساب آید و با آن چه در نقل هاى تاریخى که بیان گر رویه حاکم بر اجتماع بوده منافات ندارد. (ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 16، ص 52). البته باید توجه داشت که برخى از علما به کتاب او انتقادهایى داشته اند. (ر.ک: مرتضى عسکرى، معالم المدرستین، ج 1، ص 291).
  19. ر.ک: جواد على، المفصل فى تاریخ العرب، ج 4، ص 617; یحیى جبورى، الجاهلیه، ص 72 و مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 385ـ391.
  20. این آیه در صفحه قبل ذکر شد.
  21. محمد کلینى، کافى، ج 5، ص 521: «استقبل شاب من الانصار امرأة بالمدینة وکان النساء یتقنعن خلف آذانهن فنظر إلیها وهى مقبلة فلمّا جازت نظر إلیها و دخل فى زقاق قد سمّاه ببنى فلان فجعل ینظر خلفها واعترض وجهه عظم فى الحائط أو زجاجة فشقّ وجهه فلما مضت المرأة فإذاً الدماء تسیل على صدره وثوبه فقال: واللّه لآتین رسول الله(صلى الله علیه وآله) ولأخبرنه قال: فأتاه فلمّا رآه رسول الله(صلى الله علیه وآله) قال له: ما هذا ؟ فأخبره فهبط جبرئیل(علیه السلام) بهذه الآیة: «قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم إنّ الله خبیر بما یصنعون.» آیت الله خوئى این روایت را معتبره مى داند. (کتاب النکاح، ج 1، ص 51). مرحوم محقق داماد نیز این روایت را صحیحه دانسته است. (به نقل از: تقریرات درس صلاه مرحوم محقق داماد، ص 337).
  22. به نقل: از محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 15، ص 116 و ر.ک: فتح القدیر، ج 4، ص 23.
  23. ابن جریر طبرى، ابن جریر، جامع البیان، ج 9، ص 306:«المرط بالکسر واحد المروط و هى اکسیه من صوف او خز کان یؤتزر بها». و ر.ک: اسماعیل جوهرى، صحاح جوهرى.
  24. «لما نزلت هذه الآیة «یدنین علیهن من جلابیبهن» خرج نساء الأنصار کان على رؤسهنّ الغربان من أکسیة سود یلبسنها» (جلال الدین سیوطى، الدر المنثور، ج 5، ص 221).
  25. جلال الدین سیوطى، درالمنثور، ج 5، ص42: أخرج البخارى وأبو داود والنسائى وابن جریر ابن المنذر وابن أبى حاتم وابن مردویه والبیهقى فى سننه عن عائشة قالت: رحم الله نساء المهاجرات الُاوَل لما أنزل الله ولیضربن بخمرهن على جیوبهن أخذ النساء ازرهن فشققنها من قبل الحواشى فاختمرن بها».
  26. جلال الدین سیوطى، در المنثور، ج 5، ص 42. تا آن جا که تحقیق شد این مطالب در کتاب هاى روائى شیعى یافت نشد.
  27. ر.ک: ابوبکر جصاص، احکام القران، ج 3، ص 315 ـ 319 و 369 ـ 372; سعید راوندى، فقه القران، ج 2، ص 127 ـ 130 ; فاضل مقداد، کنزالعرفان، ج 2، ص 220ـ224 و احمد اردبیلى، زبده البیان، ج 2، ص 684 ـ 699.
  28. یا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا. وَقَرْنَ فِى بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ. ...
  29. ر.ک:محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 20، ص 376ـ377; محمد زرکشى، البرهان، ج 1، ص 251; جلال الدین سیوطى، الاتقان، ج 1، ص 41 و 43; محمد هادى معرفت، التمهید، ج 1، ص 106ـ107.
  30. جعفر مرتضى عاملى، حدیث الافک، ص 129 «و الظاهر ان سوره النور قد ابتدا نزولها فى السنة الثامنة على وجه التقریب لأنّها نزلت بعد سورة النصر و سوره النصر نزلت فى سنة ثمان فقد ورد أن النبّى عاش بعدها سنتین فقط و بعد الأحزاب التى ابتدا نزولها فى سنة خمس و بینها و بین سورة النور حسب روایة ابن عباس عده سور»و نیز ر.ک: همان، ص 137.
  31. فخر الدین طریحى، مجمع البحرین، ذیل واژه جلباب.
  32. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان، ج 7، ص 271: «عن النبى(صلى الله علیه وآله) قال للزوج ما تحت الدرع وللابن والاخ ما فوق الدرع ولغیر ذى محرم أربعه أثواب درع وخمار وجلباب وإزار».
  33. محمد صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 467; و محمد کلینى، همان، ج 5، ص 520.
  34. ابى داود سجستانى، سنن أبى داود، ج 2، ص 272.
  35. محمد کلینى، همان، ج 5، ص 528.
  36. ابن جریر طبرى، جامع البیان، ج 9، ص 305: «قالت عائشة دخلت على ابنه أخى لامى عبدالله بن طفیل

مزینه فدخل النبى(صلى الله علیه وآله) فأعرض فقالت عائشه یا رسول االله إنّها ابنه أخى و جاریة: فقال: اذا عرکت المرأة لم یحلّ لها أن تظهر إلاّ وجهها».

  1. جلال الدین سیوطى، الدر المنثور، ج 5، ص 42.
  2. محمد عاملى، وسائل الشیعه، ج 20، ص 205; محمد کلینى، کافى، ج 5، ص 523 و ابن حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 9، ص 274: «لا أراکما إلا من اولى الاربه من الرجال، فأمر بهما رسول الله(صلى الله علیه وآله)فعزبا الى مکان یقال له: العرایا».
  3. احمد کوفى، فتوح البلدان، ج 1، ص 65 و محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 21، ص 168.
  4. ابوعبدالله بخارى، صحیح البخارى، ج 5 ص 13: (قال اللیث: حدثنى یونس عن ابن شهاب قال: حدثنى عبیدالله بن عبد الله بن عتبه ان أباه کتب إلى عمر بن عبد الله بن الارقم الزهرى یأمره أن یدخل على سبیعة بنت الحرث الأسلمیه فیسألها عن حدیثها وعن ما قال لها رسول الله(صلى الله علیه وآله) حین استفتته فکتب عمر بن عبد الله بن الأرقم إلى عبد الله بن عتبة یخبره أنّ سبیعة بنت الحرث أخبرته أنّها کانت تحت سعد بن خولة وهو من بنى عامر بن لؤى وکان ممن شهد بدراً فتوفى عنها فى حجة الوداع وهى حامل فلم تنشب ان وضعت حملها بعد وفاته فلما تعلت من نفاسها تجمّلت للخطاب فدخل علیها أبو السنابل بن بعکک رجل من بنى عبدالدار فقال لها مالى اراک تجملت للخطاب ترجین النکاح فإنّک والله ما انت بناکح حتى تمر علیک اربعة أشهر وعشر قالت سبیعة فلما قال لى ذلک جمعت على ثیابى حین امسیت واتیت رسول الله(صلى الله علیه وآله) فسألته عن ذلک فأفتانى بأنّى قد حللت حین وضعت حملى وامرنى بالتزوج ان بدا لى».
  5. به عنوان مثال، نکاتى که در این روایت از نظر تاریخى قابل بررسى است تعیین حقیقت داشتن وجود افرادى است که در این گزارش از آن ها نام برده شده است. در مرحله بعد باید تاریخ تولد و وفات ایشان معین شود، چه بسا در این بررسى ها نادرستى این گونه گزارش ها استنباط شود.
  6. فیض کاشانى، الوافى، ج 21، ص 474، پاورقى.
  7. ابوالحسن مازندرانى، شرح اصول کافى، ج 3، ص 165، پاورقى.
  8. براى آشنایى با نقل هاى گوناگون این روایت ر.ک: ابوعبدالله بخارى، صحیح بخارى، ج 2، ص 140و 218; محمد طوسى، الخلاف، ج 2، ص 249 و 386 و حسن حلى، مختلف الشیعه، ج 4، 319.
  9. ر.ک: جواد کاظمى، مسالک الافهام الى آیات الاحکام، ج 3، پاورقى ص 278ـ279.
  10. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 390.
  11. محمد رشید رضا، المنار، ذیل آیات نور; نصر حامد ابوزید، دوائر الخوف، 240; و جواد على، المفصل فى تاریخ العرب، ج 4، ص 617.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخچه حجاب در اسلام

پایان نامه ی حجاب

اختصاصی از فی لوو پایان نامه ی حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه:88

فهرست مطالب

 

فصل اول

کلیات .......................................... 1

مقدمه ....................................... 2

بیان مسأله ................................. 3

اهمیت مسأله ................................ 3

اهداف تحقیق ................................. 4

تعریف مفاهیم ................................ 5

فصل دوم

پیشینه تحقیق ................................... 6

فصل سوم

چهارچوب نظری ................................... 13

فصل چهارم

بررسی اسنادی تعریف حجاب ........................ 23

فصل پنجم

روش تحقیق ...................................... 49

روش تحقیق ................................... 50

جامعه آماری ................................. 50

حجم نمونه ................................... 50

روش نمونه گیری .............................. 50

روش جمع آوری اطلاعات ......................... 50

شاخص سازی ................................... 51

اعتبار سنجی ................................. 52

فصل ششم

تحلیل یک متغیری ................................ 54

فصل هفتم

تحلیل دو متغیری ................................ 74

نتیجه گیری ......................................... 84

منابع .............................................. 87

ضمائم

مقدمه:

یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرش‌ها و کنش‌های مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.

اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزش‌ها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دوره‌های مختلف تاریخی به صورت‌های مختلفی بروز و ظهور کرده است.



دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی حجاب

بحرانی به نام شل حجابی

اختصاصی از فی لوو بحرانی به نام شل حجابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بحرانی به نام شل حجابی


بحرانی به نام شل حجابی

صفحه:18

فرمت:ورد

بحرانی به نام شل‌حجابی

بیش از ربع قرن از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی ‌می‌گذرد؛ انقلابی که به تعبیر بزرگان، بیش از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی بود. در این مدت، تمامی‌ رسانه‌های ارتباط جمعی مروج اسلام و مبلغ ارزش‌های اسلامی ‌بوده و هستند. افزون بر آن نیز چندین نهاد، سازمان و ارگان رسمی‌ و غیررسمی، ‌متولی آموزش، تربیت و ترویج سنن و آداب مذهبی بوده و هستند.
سازمان عریض و طویل تبلیغات اسلامی، ‌با بودجه‌ای هنگفت و تشکیلاتی بسیار گسترده و سراسری، دست‌اندرکار نگاهبانی و پرورش فرهنگ اسلامی ‌در سراسر کشور و حتی خارج از کشور است. بخش وسیع و سازمانی تبلیغات حوزه علمیه قم با تشکیلات، امکانات، بودجه، پرسنل، ابزار و رسانه‌های سمعی و بصری، مسؤولیت حفظ و حراست ارزش‌های دینی و گسترش آموزه‌های فرهنگ مذهبی را بر عهده دارد. هیأت‌های بی‌شمار دینی در تکیه‌ها و حسینیه‌ها و مساجد، پاسدار سنن و آداب شرعی و برگزارکننده مراسم مذهبی در مناسبت‌های تاریخی و مذهبی بوده و هستند.
هزاران واعظ، روحانی و عالم دینی در طول سال و ماه و در شهر و روستا بر روی منابر به ارشاد خلایق مشغولند و نظام آموزشی کشور، در تمامی‌ مقاطع تحصیلی توسط کارشناسان و متولیان مذهب، سامان یافته و همه کتاب‌های درسی به وسیله خبرگان تعلیم و تربیت اسلامی‌ تدوین شده و می‌شود و قوانین و مقررات اجتماعی حافظ ارزش‌های دینی، نه تنها حوزه‌های عمومی ‌که حتی حریم خصوصی افراد حتی اقلیت‌های غیراسلامی‌ را نیز شامل شده است.
پنج کانال رسمی ‌تلویزیونی و ده‌ها کانال رسمی‌ سراسری و منطقه‌ای رادیویی به موازات شماری فراوان همایش‌های موسمی‌ و سنواتی و سمینار‌های پر خرج و اردوهای پرورشی و... مروج مسائل عقیدتی و ناهی منکرات دینی و پاسدار حرمت‌های فردی و اجتماعی بوده و هستند.
با وجود همه اینها، اسلام را در خطر یافته و تلویحا اعلام می‌داریم، همه کارهای صورت گرفته مذکور در بالا و تمامی ‌انرژی‌های بیکران صرف شده و نیروی بی‌شمار انسانی و بودجه‌های کلان به کار گرفته شده، بی‌حاصل بوده است. از وضع فرهنگی جوانان می‌نالیم و از «بدحجابی»، «شل‌حجابی» و «کم‌حجابی» شکوه سر می‌دهیم و هر از چند گاهی با بسیجی مقطعی و اعتراضات خیابانی و بگیر و ببند‌ عاری از ملاحظاتی روان‌شناختی و احیانا مجازات‌های جسمی‌، روحی و مالی، در پی اصلاح دختران و پسران و حتی بزرگسالانی هستیم که به زعم ما پایبند ارزش‌های دینی و فرهنگ ملی اسلامی‌ نیستند.
پس از مدتی با انذارها، اشارات و تذکرات فرهیختگان و برخی بزرگان دین و سیاست متوجه می‌شویم که «این ره که می‌رویم، به ... است».
چند صباحی می‌گذرد و دوباره پیش‌خطبه‌ای در نماز جمعه، نطق پیش از دستوری در مجلس و سرمقاله‌ای در روزنامه‌ای، از وضع بد و غیرقابل‌تحمل اخلاق جوانان می‌نالد و در پی آن با اعلام راهپیمایی و مراسم ارشاد خیابانی، مواجه می‌شویم و دنیا را متوجه عواقب شبیخون فرهنگی «غرب» کرده و راه‌های نجات نسل جوان را از منجلابی که در آن غوطه‌ور است، به عالمیان نشان داده و آن را چاشنی وعده جامعه‌ای پاک و نمونه و الگویی ارزشمدار برای جهانیان می‌سازیم.

و...

word


دانلود با لینک مستقیم


بحرانی به نام شل حجابی

اقدام پژوهی دبیر ادبیات فارسی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم؟

اختصاصی از فی لوو اقدام پژوهی دبیر ادبیات فارسی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی دبیر ادبیات فارسی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم؟


اقدام پژوهی دبیر ادبیات فارسی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم؟

دانلوداقدام پژوهی دبیر ادبیات فارسی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم بافرمت ورد وقابل ویرایش

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد

 

چکیده :

با شروع دنیای مدرن، ادبیات فارسی فضاهای تازه‌ای را تجربه کرد که یکی از آنها نگاه‌های تازه به ماهیت، وجود، کارکرد و به ویژه نوع حضور و ظهور او به عنوان نیمی از پیکرۀ جامعه بود. نگاه به مسئلۀ زن هم در تمامی ابعاد وجودی ـ به ویژه نوع کنش و پوشش او ـ در ادب نوین فارسی مبتنی بر نگره‌ها و گرایه‌های متعدد، متفاوت و بعضا متخالف بود. هر چند ـ به هر حال ـ شاعران و نویسندگانی که درکی عمیق‌تر و روشن‌تر از سنت و حقیقت مرنیت داشتند، چندان همسو با طرد و نفی مراسم، شعائر و آداب و موازینی که همسو با سرشت فردی و اقتضائات جمعی و ملی ایرانی بود، نبودند و این مراسم و موازین را مانع و رادعی برای پیشرفت و تکامل زن و حضور و ظهور او در جمع نمی‌دانستند.به هر روی ادبیات معاصر که کمی پیش‌تر از مشروطه آغاز می‌شود و تا امروز ادامه می‌یابد؛ یکی از مهم‌ترین ساحت‌ها برای شناخت زن و ابعاد وجودی اوست که اوج آن ـ از نظر ظاهری ـ در انتخاب نوع حضور و پوشش زن هویدا می‌شود. با فهم این ادبیات ـ به ویژه اشعار و رمان‌های معاصر ـ می‌توان بسیاری از ابعاد شخصی و شخصیتی زن مسلمان ایرانی را شناخت و با طیف وسیعی از دیدگاه‌های صاحب‌نظران دوسوی این فرهنگ آشنا شد. مسئلۀ پوشش و به طور خاص حجاب در جامعۀ ایران از دیرباز به عنوان مسئله‌ای حیاتی و هویت‌بخش مدنظر بوده است. بررسی تنوع لباس‌ها در میان اقوام مختلف این سرزمین و در کنار آن، برجسته‌ساختن وجوه اشتراکی که همگی آنها را به «لباس ایرانی» تبدیل می‌کند، در کنار واکاوی نقاط افتراقی که تفاوت‌ها و تنوع در نگرش‌های اجتماعی، فرهنگی، زیباشناختی و حتی اقتصادی و سیاسی را در مناطق مختلف کشور بازنمایی می‌کند، می‌تواند ما را به فهمی ژرف‌تر و دقیق‌تر از فرهنگ ایرانی رهنمون شود. با توجه به اینکه دبیر ادبیات می تواند نقش بسزایی در تربیت نسل آینده چه از لحاظ سطح علمی و چه از لحاظ اخلاقی داشته باشد، بنده تصمیم گرفتم بر روی نهادینه سازی حجاب اسلامی در یکی از دانش آموزانم به نام زهرا کوشیده و او را به این امر مهم و مقدس مقید نمایم. 

توصیف وضعیت موجود:

اینجانب …. آموزشگاه …. هستم . مدت …سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم و هم اکنون در این آموزشگاه خدمت می نمایم. در آموزشگاه فوق با دانش آموزی به نام زهرا برخورد نمودم که به رعایت حجاب و عفاف زیاد پایبند نبود. از آنجا که می دانستم ولی دانش آموز خوب و با اخلاقی است که فقط ممکن است تحت تاثیر جو و یا شرایط خاصی که در محیط پیرامون و یا خانواده اش وجود دارد قرار گرفته باشد سعی کردم مشکل وی را حل نمایم. تا بتوانم حجاب و عفاف را به صورت ریشه ای در او نهادینه سازم.


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی دبیر ادبیات فارسی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم؟

حجاب

اختصاصی از فی لوو حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حجاب


حجاب

حجاب

 یکى از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب براى اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکى از شؤون و ویژگى هاى انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یارى دادن وى در حفظ عفت و شرم، در آراستگى و زیبایى آدمى نیز نقشى مهم ایفا مى کند و مى توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادى فرد و تعلق وى به فرهنگى خاص دانست. قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه خداوند خواندن لباس به کارکردهاى مختلف آن اشاره مى کند
و.....

فهرست مطالب:
اسرارحجاب    
حجاب در آیین اسلام‏
حجاب در دین مسیحیت
حجاب در آیین یهود
حجاب در آیین زرتشت‏
حجاب در قرآن مجید
مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن
هدف وفلسفه حجاب
حجاب چشم
حجاب در گفتار
حجاب رفتاری
حجاب و عفت
حجاب زنان سالمند
آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟
حجاب نزد حضرت فاطمه (س)
حجاب برای زنان یا مردان؟
حجاب برای زنان و آزادی نفسانی برای مردان ؟
و....
..........................
ادامه مطلب در دانلود فایل قابل مشاهده است
............................
نوع فایل: ((پی دی اف-pdf))

تعداد صفحات: 25 صفحه

حجم فایل: 1.40 مگابایت

قیمت: 1000 تومان
..............................
دانلود فایل ((ورد-word-doc-dox)) این تحقیق
..............................


دانلود با لینک مستقیم


حجاب