فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

اختصاصی از فی لوو پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام


پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در  85 صفحه می باشد.

 

 پایان نامه برای دریافت  درجه کارشناسی ارشد (M.A)  گرایش : تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش 

 

فهرست
چکیده
فصل اول:کلیات پژوهش
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
ضرورت و اهمیت تحقیق ۶
اهداف تحقیق ۶
سوالات تحقیق ۷
تعریف واژه ها و اصطلاحات ۷
تعریف جایگاه ۷
مفهوم تربیت ۷
تعریف دین اسلام ۸
تعریف قانون ۹
مفهوم فقهی ۹
مفهوم حقوقی ۹
تعریف دختران ۹
فصل دوم: پیشینه پژوهش
مقدمه ۱۱
منزلت دختران در اسلام ۱۳
سیمای دختران در قرآن ۱۳
فضیلت دختران در آینه ی روایات ۱۷
وجود دختر برکت می آورد ۱۷
دختر نشانه ی سعادت خانواده ۱۷
ثواب تربیت دختر ۱۷
ثواب سرپرستی دختران ۱۸
ثواب شاد کردن دختر ۱۸
پاداش تربیت دختر ۱۸
دختران حسنات اند ۱۸
خداوند به دختران مهربان تر است ۱۹
۱- برای زدودن جهل ذاتی ۱۹
۲- برای تداوم حیات ۱۹
۳- برای رعایت بینش اسلام ۱۹
۴- برای ادای حقوق ۱۹
۵- برای حیات اجتماعی ۱۹
۶- برای زندگی خانوادگی ۱۹
۷- برای تربیت نسل ۱۹
۸- برای حیات سیاسی ۲۰
دختران بهترین فرزندان ۲۰
دختر سپر آتش جهنم ۲۱
بهترین دختران ۲۱
تقدم دختران در هدیه دادن ۲۱
مقام دختر در نگاه امام خمینی (ره) ۲۱
ارزش دختر از دیدگاه اسلام ۲۲
اسلام و فرزند دختر ۲۲
طرز تفکر اسلام درباره ی دختران ۲۳
عدم نقص ۲۳
عدم ضعف ۲۳
عدم مذمت ۲۴
وجود خیر واحسان ۲۴
عنایات اسلام درباره ی دختران ۲۴
نجات او از قهر پدران ۲۴
احترام به دختر ۲۴
توجه به تربیت دختر ۲۵
اعطای امنیت اقتصادی ۲۵
استقلال دختران ۲۵
تشویق به حمایت از دختران ۲۶
اهمیت دختران ۲۶
توصیه های اسلامی درباره دختران ۲۶
کفه عنایت ۲۷
درتربیت دختران ۲۷
دو جنسی بودن تربیت ۲۷
دلایل دو جنسی بودن تربیت ۲۷
اسلام و دو گونگی تربیت ۲۹
دختر و حق تربیت ۳۰
ضرورت و اهمیت تربیت دختران ۳۱
۱- از لحاظ ادای حق ۳۱
۲- از لحاظ خود فرد ۳۱
۳- از لحاظ عضویت جامعه ۳۲
۴- از جهت پرورش نسل ۳۲
۵- در جنبه اصلاح جامعه ۳۲
۶- از لحاظ فرهنگی ۳۳
زیان عدم توجه به تربیت دختران ۳۳
اصولی در تربیت دختران ۳۴
در جنبه پذیرش ۳۴
در جنبه پرورش ۳۵
رعایت شوون ۳۵
توجه به اخلاق و عاطفه ۳۶
اعطای اطلاعات لازم ۳۶
در جنبه شرعی ۳۷
در سازندگی و هدایت ۳۷
مساله روابط و ارتباطات دختران ۳۷
حد و مرز آن ۳۸
ضرورت آگاهی برای دختران ۳۹
به گفته«لومبروزو» ۴۰
ضوابطی برای روابط ۴۰
۱- مراقبت در محیط اجتماعی ۴۱
۲- مراقبت در آمد و شد و خلوتها ۴۱
۳- در معاشرتها ۴۱
معاشرتها در سنین بلوغ ۴۲
عوارض بی قیدی در روابط و مراقبت ۴۳
تربیت و سازندگی دختران ۴۴
غرض ما در سازندگی ۴۴
۱- در آموزش وظایف خاص زن ۴۵
۲- وظیفه در برابر جنس او ۴۶
۳- در رشد و عزت نفس او ۴۷
۴- در آموزش موضعگیری ها ۴۷
۵- در مطالعات و سرگرمی ها ۴۸
تربیت و بازسازی دختران ۴۸
امکان باز سازی ۴۹
شناخت علل ۴۹
طریق درمان و اصلاح دختران ۵۰
۱- آگاهی ۵۰
۲- ایمان و عقیده ۵۰
۳- استفاده از پند و اندرز ۵۰
۴- استفاده از ملاحظات ۵۱
۵- قهر و ملامت ۵۱
۶-تهدید و اخطار ۵۲
۷- تنبیه ۵۲
۸- طرق دیگر ۵۲
تداوم بازسازی ۵۳
هشدارها ۵۳
اهمیت روابط در تربیت دختران ۵۴
رابطه با پدر ۵۵
تربیت و مصالح فرزندان ۵۵
کار پدر در تربیت ۵۶
حرمت گذاری پدر ۵۶
رعایت عدالت ۵۷
جنبه الگوئی پدر ۵۷
در رابطه با همسر ۵۸
در ابراز عاطفه ۵۹
در اجرای انضباط ۵۹
پدران مستعفی ۶۰
لغزش های پدر ۶۰
نکته ها ۶۱
رابطه مادر با دختر ۶۲
نقش و نفوذ مادر ۶۲
نقش اخلاقی او ۶۳
نقش معنوی مادر ۶۳
رفتار و اخلاق مادر ۶۴
روابطش با همسر ۶۴
مادر و موضع گیری ها ۶۵
در آموزش ها ۶۶
در محبت و نوازش ۶۶
مادر و اسرار دختر ۶۷
چند نکته ۶۷
فصل سوم: روش پژوهش
روش شناسی تحقیق ۷۰
مقدمه ۷۰
جامعه و نمونه پژوهش ۷۰
روش اجرای پژوهش ۷۱
ابزار اندازه گیری و نحوه اجرای آن ۷۱
طرح پژوهش ۷۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه ۷۴
الف) تحلیل توصیفی ۷۴
ب) تحلیل استنباطی ۷۳
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
مسأله، روش و یافته ها به صورت خلاصه ۷۵
پیشنهادات محقق ۷۶
الف) برای پژوهش گران آتی ۷۷
ب) برای دست اندرکاران امر تربیت ۷۸
محدودیت ها در تحقیق
الف) محدودیت های در اختیار پژوهش گر ۷۹
ب) محدودیت های خارج از اختیار پژوهش گر ۸۰
منابع ۸۳


۲-۱ مقدمه:
اسلام بیش از همه مکاتب و فلسفه ها درباره زن نظر داده و از او حمایت کرده است. این مسئله صرفا ادعا نیست. نگاهی ولو اجمالی در منابع اسلام و در مباحث مربوط به زنان دعوی ما را ثابت می کند. این خطاست که بعضی ها گفته اند اسلام دین مردان است.اسلام دین انسان هاست و در آن زن و مرد مطرح نیست.
در بعضی از خانواده ها شوق داشتن پسر بیشتر از دختر است و بدین نظر دختران را به دیده تحقیر می نگرند. اما این امر بر اساس یک سابقه ی تاریخی و از جهاتی دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی است. بازمانده ای از افکار جاهلیت راجع به پسر و دختر است نه نظر اسلام در مورد زن.
اسلام از همان آغاز با این افکار پوچ و بی اساس مبارزه کرده و دختران را همانند پسران را مورد حمایت قرار داده است. اسلام زن را موجودی ناقص نمی داند که مثلا یک دنده از مرد کمتر داشته باشد بلکه موجودی تام الخلته اش می شناسد.
اسلام دختر را چون گلی در خانه مایه رحمت، زیبایی و احسان خداوند می داند مایه رحمت الهی است و در بزرگی و زندگی عامل پناه شوهر است و سبب سکون او تجسم و لبخند او رمزی از رمزهای الهی و مهر خداوندی است و حاکی از صدق و صفای اوست که آرامش بخش است.
اسلام به والدین دستور داد به فرزندان خود احترام کنید و عنایت خود را بیش تر به دختر معطوف می دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام ختم المرسلین حضرت محمد(ص) می فرماید: (آنکس که صاحب ارزش و احترام و فردی محترم است به زن احترام می کند و تنها فرد پست و لئیم است که به زن اهانت روا می دارد.)
اسلام به تعلیم و تربیت دختران همت گماشت و تربیت او را به عنوان حقی ذکر کرد. اسلام زنان را مستقل کرد و از حالت تملک بودن رهایی شان داد و برای زنان حق مالکیت قائل شد. به زن حق رای داد و آزادش گذاشت که خود بتواند سرنوشت خود را تعیین کند. فردی که به خواستگاریش آمد مورد ارزیابی قرار دهد اگر خواست پاسخ مثبت به او بدهد و اگر نخواست پاسخ منفی و کسی حق ندارد او را به ازدواج مجبور کند.
از نظر اسلام وظیفه والدین نسبت به کودکان دختر، دشوارتر از پسران است چون انحراف از قانون فطرت و آیین صحیح، خانواده و بقای نسل شریف را در معرض خطر قرار می دهند. از این رو تعلیم و تربیت دختران باید دقیق تر انجام گیرد تا نهال وجودشان از راه فطرت منحرف نشود، بویژه هنگامی که تمایلات جنسی آنان شکفته می شود به حکم لطافت طبع ممکن است در معرض ناپاکی و بی عفتی قرار گیرند.
از آنجایی که دختران و پسران هر دو انسان محسوب می شوند و متعلق به یک نوع از موجودات هستند قاعدتا شیوه های تعلیم و تربیت(اعم از تربیت مذهبی یا غیر مذهبی) مشترکند.) البته ملاحظاتی ممکن است به ظهور برسد که بعضی از این شیوه ها را اختصاصی هم بکند. این عوامل می تواند جنسی، تاریخی و اجتماعی باشد. مثلا فرض کنید در جنبه جنسی با توجه به ساختار تقریبا متفاوت روانی و انگیزشی و هیجانی دختران نسبت به پسران، ایجاب می کند که بعضی از شیوه های تربیتی هم اختصاصی شود. مثلا اعتماد به نفس که یکی از ابعاد تربیتی است نیاز آن در دختران دارای قوت بیشتری است. چون اگر یک موجودی از احساسات قوی تری برخوردار باشد، دارای حساسیت بیشتری بوده و در نتیجه نیازش برای استواری و اعتماد به نفس هم بیشتر خواهد بود. در این صورت ما می توانیم بگوئیم که در تربیت دختران یکی از اموری که در اولویت خاص قرار می گیرد، رشد مضاعف اعتماد به نفس است. البته این امر بدان معنا نیست که پسرها به اعتماد به نفس نیاز ندارند. با توجه به اینکه سن بلوغ در دختران زودتر رخ می دهد به این ترتیب لازم است که ما زمینه های بیشتر قوی تر و زودتر در آنان فراهم کنیم. دختران در سنین نوجوانی به دلیل قوی تر بودن عواطف در آنان نیاز به ثبات شخصیت بیشتری برای محافظت از خود دارند.
اگر والدین در جریان تربیتی خود نسبت به فرزندان به صورت یکسویه عمل کنند و نظرهای خود را با روش های اجباری یا امتناع به دختر یا پسرشان اعمال کنند، این نوع تربیت یک نوع تربیت متزلزلی خواهد بود و الگو پذیری فرزندان دوام چندانی نخواهد آورد. چرا که وقتی جوانان با مشکلات جدید دیگری در تربیت مواجه می شوند، الگوی خانوادگی خود را کنار می گذارند و چه بسا شما می بینید که در مسئله حجاب، اگر حجاب مادر برای دختر یک الگوی فقط شکلی و تقلیدی باشد، بعد از اینکه او با توجه به شرایط سنی، ارتباطات اجتماعی اش گسترده تر می شود و اشکال دیگر حجاب را ملاحظه می کند که افراد در آن شکل ها راحت تر هستند و ارتباطشان قوی تر است آن را انتخاب می کنند و این الگوی تقلیدی دوام چندان
نمی یابد.
پس به این ترتیب در مجموع می توان گفت انتظار می رود که پاره ای از شیوه ها و اصول تربیتی خاص دختران در جامعه نیاز به تدوین و بحث و طرح در جامعه دارد که به دقت و مطالعه محققان در روابط اجتماعی- خانوادگی و بازشناسی و خنثی کردن روابط ناعادلانه بستگی دارد. ولی لزوما نبایستی منجر به ستمی معکوس نسبت به جنس مذکر گردد.
۲-۲ منزلت دختران دراسلام
۲-۲-۱ سیمای دختران در قرآن
قرآن کریم، معجزه ی جاودانی حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی ( ص) ضمن اشاره به این اوضاع رقت بار ، بارها عمل پلید و زشت دختر کشی را مورد مذمت قرار داده و از آن جنایات هولناک پرده بر می بردارد.مثلا در سوره تکویر پس از بیان نشانه های روز قیامت
می فرماید:
« وَ اِذُ المَوؤُدَةُ سُئِلَت بِأیَ ذَنبٍ قُتِلَت »
یعنی : در روز قیامت از زنده به گور شدن دختران سؤال خواهد شد که :به چه گناهی کشته
شده اند؟(تکویر/۸)
این مطلب روشن است که مقصود آیه از دختر ، دختر مسلمان نیست. چون این عمل وقیح زمانی معمول بود که مردم از مکتب اسلام آگاهی نداشتند. بلکه آنچه از نظر قرآن کریم محکوم است بی عاطفه بودن و سنگ دلی پدران است. زیرا در برخورداری از نعم الهی همچون امنیت و آرامش و حق زندگی فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست، هرچند اسلام سعادت دنیوی و اخروی انسان را تضمین نموده است و اسلام آوردن هر مرد و زن ، او را بر مردان و زنان کافر برتری می بخشد. در آیه ی دیگری ، به نگرش اعراب جاهلی به دختران اشاره کرده،
می فرماید:
« و إذَا بُشَرَ أحَدُ هُم یا الاُ نثی ظَلَ وَجهُهُ مُسوَداً وَ هُوَ کَظِیمٌ »
یعنی: هنگامی که به یکی از مشرکین مژده ی تولد دختری داده می شد، از شدت ناراحتی و غضب، رخسارش سیاه می گردید و او ( در حالی که سخت دلتنگ می شد) خشم خود را فرو
می برد.(نحل/۵۸)
آثار این باورها و رسوم جاهلی حتی پس از اسلام نیز در بعضی از تازه مسلمانان به چشم
می خورد . در روایتی وارد شده که مردی در حضور پیامبر اکرم بود، وقتی خبر تولد فرزندش را به او دادند، رسول خدا (ص) دید که چهره ی او دگرگون شد.فرمود:چه اتفاقی افتاده که تو را چنین متغیر کرده؟
عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو چه شده است ؟ عرض کرد: به من خبر داده اند که زنم دختر بدنیا آورده است، پیامبر فرمود: او بر روی زمین و زیر آسمان زندگی می کند و خداوند روزی را می دهد. او یک ریحانه است، او را ببوس و به او محبت کن. پس آن حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود:
« هرکس یک دختر داشته باشد، آن دختر برای او حجابی از آتش جهنم است و و هرکس دو دختر داشته باشد، بهشتی است و هرکس سه دختر داشته باشد، جهاد و هر چیز ناگوار از او برداشته می شود و هرکس چهار دختر داشته باشد، پس ای بندگان خدا ! او را یاری کنید و به او قرض دهید و به او رحم کنید.»(شیخ حر عاملی،محمد.۱۳۷۴)
در آیات دیگری، خداوند ضمن بر خورداشتن مردم از کشتن فرزندان، وعده ی روزی دادن آنان را بیان می دارد. و اعراب جاهل را که از ترس فقر و تنگ دستی ، فرزندان خود را با دست خود به قتل می رساندند، مورد ملامت قرار می دهد:
« وَلا تَقتُلُو أو لا دَکُم خَشیةَ اِملاقٍ نَحنُ نَرزُقُکُم وَ إیاهُم »
هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق شما و آنها هستیم.(اسراء/۳۰)
منزلت دختران در سیره و سخن پیامبر اکرم (ص)
در روزگاری که سایه ی جهل بی سوادی جهان را در ظلمت خود فرو برده بود، قتل و غارت و تجاوز در جامعه ی عرب تبدیل به یک ارزش و افتخار شده بود، خشونت و سنگ دلی جایی برای مهر و عطوفت در دلها باقی نگذاشته بود و انسانیت در پرتگاهی از آتش قرار گرفته بود، در این حال خداوند متعال پیامبر را مبعوث کرد « رَحمَةٌ لِلعالمین » بود.
او آمد تا انسانیت را از هلاکت و سقوط نجات دهد.
او آمد با گل هایی معطر از محبت و رأفت در دست.
او آمد تا تمام حقوق تضییع شده را به صاحبانشان باز گرداند و به ندای مظلومیت زنان و دختران پاسخ او با افکار پلید کسانی که دختر داشتن را ننگ و عار می شمردن ، مبارزه کردو چنین اندیشه ای را محکوم نمود.پیامبر اکرم (ص) این رسالت را به دو شکل انجام داد:
الف_تبلیغ کلامی : رسول اکرم (ص) مردم را از تبعیض قائل شدن بین دختران و پسران نهی کرد و آنان را به مراعات عدالت بین فرزندان دعوت نمود. بدین سان، آن حضرت با کلام خویش جایگاه و مقام دختر را در جامعه متذکر گردید بی مهری کردن به دختران را مورد نکوهش قرار داد.
ب_سیره ی عملی :پیامبر اسلام (ص)، علاوه بر دعوت زبانی ،در سیره و عمل نیز مردم را به محبت و مودت نسبت به دختران دعوت نمود. در جامعه ای که مردم داشتن دختر را ننگ می دانستند پیامبر (ص) خم می شد و دست دخترش فاطمه ی زهرا (س) را می بوسید و
می فرمود « فِداع أبُوع» یعنی پدرش فدای او باد.(دهقان،احمد.۱۳۸۰)
تعظیم و تکریم پیامبر(ص) نسبت به حضرت فاطمه (س) تأثیر شگرفی بر اذهان اعراب گذاشت.آنها می دیدن که وقتی پیامبر (ص) قصد سفر می کرد، حضرت زهرا (س) آخرین کسی بود که پیامبر از او خداحافظی می کرد و در بازگشت از سفر هم پیش از هرکسی دیگر به دیدار وی می شتافت و می فرمود:
« بوی بهشت را از دخترم فاطمه استشمام می کنم » و با این روش یگانه دختر خویش را مورد مهر و محبت قرار می داد.
اگرچه یکی از انگیزه های مهم پیامبر اکرم (ص) از این تکریم بی نظیر حضرت زهرا (س) شناساندن عظمت و منزلت رفیع اهل بیت و عطرت طاهرین(ع) در میان مردم و یادآور این نکته بود که سلسله ی امامت و ولایت حقه ی اسلامی از طریق ذریه ی آن حضرت امتداد خواهد یافت، اما به یقین انگیزه ی دیگر آن حضرت این بود که به تمامی بشریت در تمامی تاریخ ثابت کند که زنان و دختران از نظر اسلام از کرامت و شرافت ویژه ای برخوردارند.
کار دیگری که آن حضرت در باب دفاع از حقوق زنان انجام داد، این بود که با زنان بیوه و
بی سرپرست ازدواج کرد تا در جامعه ی بشری به دیده ی حقارت به آنها نگریسته نشود.
البته برخی از همسران آن حضرت نیز از دختران سرشناس قبایل بودند و این وصلت ها با انگیزه ی جذب قبایل مختلف به اسلام انجام می شد.(کلینی،محمد.۱۳۶۶)
پیامبر گرامی اسلام در چهارده قرن پیش و تنها به فاصله ی کمی از روزگار جاهلیت ، کامل ترین و متعالی ترین نمونه ی جامعه ی مدنی را در تمام جهان بنا نهاد. جامعه ای که در آن ، زن جایگاه واقعی خویش را بدست آورد و از زیر بار نگاه های حقارت آمیز خارج گردید.
دین اسلام دختران و زنان را مانند مردان به عنوان خلیفه ا… در زمین و دارای جایگاه بلند انسانیت معرفی کرده است. انسانی که ایفاگر نقش یک مادر در برابر فرزندان و یک همسر در برابر شوهر و یک زن در اجتماع خویش می باشد و در مقابل فرزندان به او با دیده احترام می نگرند و شوهر او را دوست دارد و جامعه او را یک انسان و دارای تمام حقوق اجتماعی و قانونی می داند.
سردمداران و منادیان دروغین حقوق بشر که امروزه فریاد آنان در دفاع از زنان گوش فلک را کر کرده است و اسلام را متهم به تبعیض بین مرد و زن می نمایند، طی همایش های مختلف می خواهند به این نتیجه برسند که آیا زن انسان است یا خیر؟
از آنجا که قرآن کریم از جاهلیت قبل از اسلام به عنوان «جاهلیت اولی » یاد می کند پس بسیار مناسب است دوران کنونی را یک جاهلیت جدید بنامیم. زیرا اگر در جاهلیت اولی وجود دختر را مایه ی ننگ می دانستند، امروزه نیز زنان و دختران در کشور های به اصطلاح مترقی و متمدن صرفا به عنوان وسیله اشباع غریزه ی جنسی و همچنین وسیله ی تبلیغ کالاهای اقتصادی و بهره کشی در کارهایی قرار می گیرند که انسان از بیان آن شرم دارد.(شیخ الاسلام،سید جعفر.۱۳۷۵)
به عبارت دیگر اگر جاهلیت اولی وجود ظاهری زن را دفن می کرد ، جاهلیت جدید نیز شخصیت انسانی و گوهر عفت و حیای زن را مدفون هوس های خود ساخته می کند.

۲-۳ فضیلت دختران در آینه ی روایات:
۲-۳-۱ وجود دختر برکت می آورد :
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « خانه ای که در آن دخترانی وجود داشته باشند، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل می شود و رفت و آمد ملائکه از آن خانه قطع نمی شود وبرای پدر دختران در هر روز و شب عبادت یک سال را می نویسند.» (سبزواری،محمد.۱۳۷۴)
۲-۳-۲ دختر نشانه ی سعادت خانواده :
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :
« از نشانه های سعادت و خوشبختی زن آن است که اولین فرزندش دختر باشد.»
(مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)
۲-۳-۳ ثواب تربیت دختر:
از معصومین روایت شده است که: « دختر داشتن مایه ی محنت است و پسر نعمت. خداوند بهشت را در قبال محنت می دهد نه نعمت.
کسی که دختر داشته باشد و او را از خود نراند امانتش نکند و پسران را بر او ترجیح ندهد، خداوند متعال او را وارد بهشت می کند.(نوری،محدث.۱۳۷۶)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: چون شب معراج از سدرۀ المنتهی گذاشتم از جانب پروردگار خطاب آمد:
« ای محمد! به دختر داران بگو از این نو نهالان غمگین و دلتنگ نباشند. من چنان که آفریده ام، روزی می دهم». (نوری،محدث)
۲-۳-۴ ثواب سرپرستی دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی عهده دار مخارج و سرپرستی سه دختر و یا سه خواهر باشد و صبر کند تا ازدواج کنند یا بمیرند من و او در بهشت مانند دو انگشت سبابه و وسطی با هم خواهیم بود.(مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)
۲-۳-۵ ثواب شاد کردن دختر
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که از بازار هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده ی خود ببرد مانند کسی است که صدقات را برای افراد بی بضاعت میبرد، پس باید هنگام تقسیم هدیه ، دختران را مقدم بدارد. چون هرکس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده ای از فرزندان اسماعیل (ع) را خریده و در راه خدا آزاد کرده است. (شیخ حر عاملی، محمد.۱۳۷۴)
۲-۳-۶ پاداش تربیت دختر :
امام صادق (ع) فرمود: کسی که مرگ دخترانش را آرزو کند ، از اجر و پاداش تربیت آنها محروم خواهد شد و در حالی که در نزد خداوند، عاصی و گناهکار است، از این دنیا خواهد رفت.» (مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)
۲-۳-۷ دختران حسنات اند
امام صادق (ع) فرمود: پسران نعمت خداوند هستند ولی دختران حسنات الهی می باشند.
خداوند از نعمت سؤال می کند و به حسنات پاداش می دهد.(شیخ حر عاملی،محمد.۱۳۶۴)

۲-۳-۸ خداوند به دختران مهربان تر است
نبی اکرم فرمود: به درستی که خدای متعال بر زنان و دختران مهربان تر از مردان است.
۲-۳-۹ دختران بهترین فرزندان
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: بهترین فرزندان شما دختران هستند.(نوری،محدث.۱۳۷۶)
۲-۳-۱۰ دختر سپر آتش جهنم
نبی اکرم (ص) فرمود: کسی که سه دختر داشته باشد و در برابر دشواری های آنها صبور باشد ، این صبر خود حجابی در برابر آتش دوزخ برای این افراد است.(شیخ حر عاملی،محمد.۱۳۷۴)
امام صادق (ع) فرمود: « رسول خدا (ص) اشرف مخلوقات عالم پدر چند دختر بود.»
۲-۳-۱۱ بهترین دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: بهترین دختران آنانند که دارای گرمی و جاذبه و لطافت معنوی هستند، آماده ی خدمت و مونسند، مایه ی برکت و رحمتند، پاکیزگی را دوست دارند و صبر می کنند و تحمل پلیدی را ندارند.(کلینی،محمد.۱۳۶۶)
۲-۳-۱۲ تقدم دختران در هدیه دادن
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هدایا را در میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید. اگر من می خواستم فضیلتی را در نظر بگیرم، دختران را مقدم می داشتم.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که یک دختر را سرپرستی کند خداوند آنرا برایش حجابی از آتش در روز قیامت قرار می دهد و به خاطر دو دختر بهشتی اش می کند و جهاد و صدقه را از او برمی دارد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرکس یک دختر داشته باشد برای او از هزار حج مستحبی و هزار جنگ و جهاد مستحبی و انفاق هزار شتر و یا گاو و هزار میهمانی دادن در راه خدا بهتر است. (مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

مطالعه تطبیقی جایگاه اصل صلاحیت جهانی در حقوق جزای ایران و حقوق جزای بین الملل با تاکید بر جرائم مواد مخدر

اختصاصی از فی لوو مطالعه تطبیقی جایگاه اصل صلاحیت جهانی در حقوق جزای ایران و حقوق جزای بین الملل با تاکید بر جرائم مواد مخدر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مطالعه تطبیقی جایگاه اصل صلاحیت جهانی در حقوق جزای ایران و حقوق جزای بین الملل با تاکید بر جرائم مواد مخدر


مطالعه تطبیقی جایگاه اصل صلاحیت جهانی در حقوق جزای ایران و حقوق جزای بین الملل با تاکید بر جرائم مواد مخدر

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش حقوق بین الملل

90 صفحه

چکیده:

یکی ازانواع اصول صلاحیت کیفری فراسرزمینی،‏ اصل صلاحیت جهانی است. صلاحیت جهانی قوانین کیفری یکی از اصول مهم در تعیین صلاحیت کشورها و قوانین کیفری می باشد. مطابق این اصل،‏ هر کشوری می‌تواند بدون اینکه هیچ رابطه سنتی با جرم از لحاظ تابعیت مجرم یا مجنی‌علیه،‏ محل وقوع جرم یا منافع کشور صدمه‌دیده،‏ داشته باشد،‏ به منظور جلوگیری از بی‌مجازات ماندن مجرم،‏ او را تحت تعقیب و مجازات قرار دهد. اگرچه اکثر کشورهای جهان امروزه این اصل را به رسمیت شناخته اند اما تعداد بسیار کمی از آنها عملاً اقدام به اجرای اصل مزبور کرده‌اند. و این مهم به موجب کنوانسیون ها و عهدنامه های بین المللی محقق می گردد تا در صورت ارتکاب جرم ، علیرغم اینکه مرتکب در سرزمین آن کشور «صلاحیت سرزمینی » و یا تبعه آن کشور « صلاحیت شخصی » و یا این که از جمله جرائم منصوص در قوانین کیفری«صلاحیت واقعی» نبوده ، دادگاه های کشور محل دستگیری طبق قوانین کیفری خود مرتکب رامحاکمه و مجازات می نمایند. و با اندکی مداقه و دقت در صلاحیت مورد بحث ، که ناشی از جنبه بین المللی جرم می باشد، مواردی را شامل می گردد که از حیث بین المللی و عرف جامعه بین المللی مورد عقوبت می باشد . به عبارت دیگر : جرم انگاری آن ، فراتر از مرز های ملی بوده و کلیه کشورها را در صورت تحقق آن با واکنش مواجه و به همین خاطر در صورت دستگیری ایشان ، همان دادگاه عمل دستگیری صلاحیت رسیدگی را خواهد داشت ، و این امر از امهان حقوق بین المللی کیفری می باشد.دراین چهارچوب مسلماً موضوع مواد مخدر از موضوعاتی است که دهکده جهانی، همچنان با آن درگیر است وآثار زیانبار و شوم آن همه کشورهای جهان را تهدید می کند . هم اکنون نیز تلاشهای بین المللی با هدف کاهش و کنترل موادمخدر و مبارزه با سوء مصرف و قاچاق بین المللی موادمخدر در سطح ملی ، منطقه ای و بین المللی در دستور کار سازمان ملل متحد و دولت ها قرار گرفته و ارتقاء سطح این همکاریها، با تکیه بر مشترکات و منافع متقابل کشورها و منافع بین المللی و براساس کنوانسیونهای موادمخدر،می تواند مبنای واحدی را برای مقابله با پدیده موادمخدر در جهان و قاچاق بین الملل آن اتخاذ کرد

کلید واژه ها: صلاحیت جهانی - دیوان بین المللی کیفری –  قاچاق مواد مخدر - جرایم بین المللی


دانلود با لینک مستقیم


مطالعه تطبیقی جایگاه اصل صلاحیت جهانی در حقوق جزای ایران و حقوق جزای بین الملل با تاکید بر جرائم مواد مخدر

تحقیق در مورد جایگاه خمس در اسلام

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد جایگاه خمس در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه خمس در اسلام


تحقیق در مورد جایگاه خمس در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:22

 

 

 

 

دورنمائى از فلسفه خمس و زکات

گرچه اسلام درآمدهایى را که از طرق نامشروع، همچون اختلاس، احتکار، کم‏فروشى، ربا، سرقت، رشوه و امثال آن بدست مى‏آید، به شدّت حرام کرده و حکومت اسلامى را مسئول بازگشت این اموال به صاحبان اصلى آنها دانسته است، چنانکه امیرالمؤمنین على‏علیه السلام فرمود: تمام اموالى را که در زمان خلیفه سوّم میان نورچشمى‏ها به ناحق تقسیم شده است، برخواهم گرداند، گرچه آن اموال در مهر زنان هزینه شده باشد. (2) امّا با این حال به دلایل تفاوت‏هاى حکیمانه‏اى که خداوند میان انسان‏ها قرار داده است و به خاطر تلاش و تخصّص و ابتکار، برخى افراد درآمد بیشترى دارند که از طریق مشروع نیز کسب کرده‏اند، و برخى افراد با درآمد کم، توانِ اداره زندگى خود را ندارند.

تمام نظام‏هاى بشرى براى کم‏درآمدها به فکر چاره بوده‏اند، زیرا اگر این خلاء به نحوى پر نشود، کینه و حسادتِ کم‏درآمدها نسبت به پردرآمدها شعله‏ور مى‏شود و شعله‏اش ممکن است همه چیز را بسوزاند. اگر گرسنگان سیر نشوند، خطر بالارفتن آمار جنایات جدّى مى‏شود و هر نظامى که به فکر گرسنگان نباشد، ماندنى نیست.

گرسنگىِ جمعى از مردم و پرخورى جمع دیگر را هیچ عقل و وجدان سالمى نمى‏پذیرد. به همین دلیل، براى حلّ این مسأله افراد و حکومت‏ها، طرحهاى زیادى ارائه داده‏اند که رایج‏ترین آنها گرفتن مالیات و برقرارى تأمین اجتماعى و ایجاد مؤسسات خیریّه و صندوق‏هاى قرض الحسنه و امثال آن است.

اسلام نیز که مکتبى جامع و اجتماعى است، براى فقرزدایى و حل مشکل محرومان جامعه، طرحهایى را ارائه داده که یکى از آنها، مسئله خمس است.

رسیدگى به فقرا به قدرى مهم است که حضرت على‏علیه السلام در حال نماز انگشتر خود را به فقیرى که در مسجد از مردم تقاضاى کمک مى‏کرد و کسى به او پاسخ مثبتى نداد، عطا کرد و اشاره نکرد که صبر کند و بعد از نماز به او کمک کند بلکه در حال رکوع انگشتر خود را به او بخشید و آیه نازل شد: «انّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (3)

البتّه در بحث خمس، تفاوت‏هاى خمس و زکات با مالیات مرسوم دولتى بیان شده است که ان شاءاللّه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

خمس، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مى‏شود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالم‏ترین، متّقى‏ترین و بى‏هوس‏ترین افراد مى‏پردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مى‏بیند، هزینه کند.

این تعدیل ثروت از طریق خمس و زکات، امرى واجب است، ولى اسلام براى تعدیل ثروت راههاى غیر الزامى دیگرى نیز از قبیل وقف، هبه، صدقه، انفاق، وصیّت، کفّاره، نذر، عهد، ایثار و قرض‏الحسنه، قرار داده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه خمس در اسلام

تحقیق در مورد جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم


تحقیق در مورد جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:22

 

 

 

ضرورت تعلیم و تربیت:

مقدمه:

تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است:

تعلیم وتربیت در اسلام:

نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت:

 

 

در این مقاله راهکارهای برای پیشرفت و تولید علم ارائه شده و نقش تعلیم و تربیت به عنوان عامل رشد و تحول اساسی مورد بررسی قرار گرفته است.     

در اسلام «تفکر» زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و آدم پروردگار عالمیان اتصالی که با حق برقرار میکند به نحوه ی تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا میشود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم می گردد لذا به همراه علم آموزی و تفکر تربیت یا پرورش اخلاقی و تهذیب نفس نیز مطرح میشود که در اسلام بر این امر بسیار تاکید شده و از همان ظهور اسلام مبادی و مبانی تعلیم و تربیت به عنوان یک علم بنا نهاده شده است. تعلیم و تربیت نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری و حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی، به شمار میآید، و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد و مسلمانان که در ابتدا به این ضرورت پی برده بودند توانستند در مدت کوتاهی گوی سبقت در زمینهی تولید علم از تمدن های مطرح آن روز بربایند و به دلیل مشکلات و حوادثی که در تاریخ مسلمانان به وقوع پیوست این حرکت سریع آنها را به شدت کند نمود به طوری که تا این قرن مسلمانان جهان در کشورهای مختلف نتوانستند مجددا عرض اندام نمایند و امروز وقت آن رسیده که عوامل محدود کننده و موانع پیشرفت بررسی شود و با دلسوزی و دور از نفع طلبیهای فردی راهکارهای موثر ارائه و جامه ی عمل پوشیده شود. که در این مقاله بعضی از این راهکارهای ارائه شده است که عبارتند از: استقلال فکری- فکر دینی- توسعه ی آموزشی- رفاه مادی و معنوی- تبادل اندیشه و آزادی خرد ورزی که با توجه به اهمیت موارد در قسمت راهکارها و نتیجه آورده شده اند.

مقدمه:

نظام تربیتی اسلام بر تفکر صحیح استوار است و مقصد آن است که تربیت شدگان این نظام اهل تفکر صحیح باشند و پیوسته بیندیشند؛ چنانکه آن نمونه ی اعلایی که همه جهت گیری های تربیتی باید به سوی او باشد این گونه عمل میکرد از امام مجتبی (ع) از هند ابن أبی هاله تمیمی آمده است: «رسول خدا همواره تفکر میکرد». بنابراین سیر تربیت باید به صورتی باشد که متربّی به تفکر صحیح راه یابد و اندیشیدن درست شاکلهٔ او شود تا زندگی حقیقی به او رخ نماید. زیرا نیروهای باطنی انسان و حیات حقیقی او با تفکر فعال میشود و با گشودن دریچه تفکر درهای حکمت و راهیابی به حقیقت بر او گشوده میشود. از این رو در اسلام تفکر، زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و آدم و پروردگار عالمیان و اتصالی که با حق برقرار میکند به نحو تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا می شود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم میشود. (۱). امام خمینی میفرماید: «تفکر مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم است. و مقدمه ی لازمه حتمیه ی سلوک انسانیت است». از نظر علامه طباطبائی: « زندگی انسان یک زندگی فکری است و جز با ادراک که فکر می نامیم قوام نمی یابد و از لوازم بنای زندگی بر فکر این است که هرچه پایبند باشیم و در هر راه رفته شده و یا ابتدائی که قدم برداریم، زندگی پابرجا مربوط به فکر صحیح و قیم و مبتنی به آن است و به هر اندازه که فکر صحیح باشد و از آن بهره گرفته شود، زندگی هم اقوام و استقامت خواهد داشت. (۲) تفکر تجزیه و تحلیل معلوماتی است که ذهن اندوخته است. تفکر سیر در فراورده هایی است که ابتدائاً برای ذهن پیدا شده است. اهل منطق فکر را چنین تعریف میکنند: فکر عبارت است از اجرای عملیات عقلی در معلومات موجود برای رسیدن به مطلوب و مطلوب همان علم به مجهول غائب است. (۳) انسان هیچ وقت خالی و فارغ از تفکر نیست، و از همین روست که میگوئیم تفکر فطری انسان است و قرآن انسان را به روش فطری صحیح تفکری میخواند و سبک خود قرآن و سیره ی معصومین چنین است. در انسان گرایش فطری به حقیقت جوئی و کشف واقعیتها- آن سان که هستند- ودرک حقایق اشیا وجود دارد. یعنی انسان می خواهد جهان را و هستی اشیا را آنچنان که هستند دریابد، دعایی از حضرت محمد روایت شده است که:

پروردگارا موجودات را آنچنان که هستند به ما بنمایان

انسان به ذات خود در پی آن است که حقایق جهان را درک کند و به راز هستی دست یابد. رفتن انسان در پی حکمت و فلسفه تلاشی است در جهت پاسخگوئی به حقیقت جوئی آدمی.(۴) براساس همین میل وگرایش است که نفس دانائی و آگاهی برای انسان مطلوب و لذت بخش است. انسان به فطرت خود از جهل بی زار است و دوستدار دانائی و بینائی است. البته با وجود آنکه حقیقت جوئی امری فطری است اما در تمام انسانها به یک میزان نیست و در نتیجه تاثیر برخی عوامل درونی مانند نفس پرستی و خودخواهی و صفات منفی موروثی و اکتسابی و برخی عوامل بیرونی مانند القائات منفی گوناگون از طرف محیط و اجتماع ، شدت و اصالت خود را از دست میدهد و در بعضی انسانها به حداقل می رسد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

دانلود مقاله جایگاه محیط زیست ازمنظرقرآن وآموزه های دینی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله جایگاه محیط زیست ازمنظرقرآن وآموزه های دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

خلاصه
انسان به سبب دارابودن عقل و شعور که وجه تمایز وی از سایر موجودات طبیعت است قادر به مقهور ساختن محیط زیست و در نتیجه ایجاد عدم تعادل طبیعی در آن می باشد.همین امرموجب شده که او به نوعی، احساس مالکیت نسبت به آن کرده لذا بهره وریش از محیط زیست نیز بهره وری مالکانه باشد. در نتیجه به خود حق می دهد که هر گونه که بخواهد در آن تصرف کند و به مرور فجایع بزرگ زیست محیطی ایجاد نماید،بطوریکه امروزه بایک چالش بزرگ زیست محیطی روبروشده است .وبه اجبار تمام توان خود رابه کارگرفته تااین معضل بزرگی راکه ببارآورده به گونه ای حل وفصل نماید. ریشه اصلی این بحران را باید در نگاه و تفسیر بشر از محیط زیست وطبیعت پیرامونش جستجو کرد. انسان به طبیعت بسان امری می نگرد که می تواند آن را به میل خود در اختیار گرفته و به یاری آن نیازها و جاه طلبی ها و هوا و هوسهای خود را برآورده سازدو از آنجایی که ملاک ارزیابی ارزش هایش ملاحظات مادی و تجاری است، نسبت به بسیاری از چیزها یی که هم برای فرد و هم برای کل بشریت سودمند است بی تفاوت می شود. هنگامی که او هیچ معنای ژرف و قابل احترامی در طبیعت مشاهده نکند و آن را از حالت قدسی خالی یابد، چنان از آن بهره برداری می کند و به زیر سلطه اش می کشد که نظم و هماهنگی آن را در هم می¬پاشد.
از آنجایی که رفتار انسان و جامعه نسبت به محیط زیست برآمده از باورهای فرهنگی و دینی اوست در این مقاله سعی می¬شود ساختار نظام¬¬مند انسان –جهان( ارتباط انسان با جهان )از دیدگاه اسلام تبیین شود تا در پرتوی آن مبانی نظری و عملی تحصیل محیط زیست سالم و لزوم حفظ آن از منظر قرآن و احادیث مورد بحث قرار گیرد. در راس این مبانی خدا به عنوان خالق همه کائنات و طبیعت آینی از اوست که خلقت هدفمند آن بر پایه حق و عدل است .در این بینش مالکیت مطلق همه چیز حقیقتا و اصالتا مخصوص خداست و دیگر مالکیت¬ها اعتباری و قراردادی است. موضع انسان در برابر خالق هستی "تسلیم" و در برابر مخلوقات "عدل" می¬باشد که بر همین اساس اسلام مشروعیت استخدام و "تسخیر" طبیعت برای انسان را امضاء کرده است.
انسان جانشین خدا و خلیفه او در زمین معرفی می¬شود، تا تجلی اراده خدا در زمین به دست او صورت گیرد. البته با توجه به این اصل که این همه به صورت "امانت" به او سپرده می¬شود. باتوجه به این مبانی ،محیط زندگی انسان جایی است وی از آنجا به کمال و هدف آفرینش خویش می رسد. لذا حق هیچ¬گونه اسراف،کفران نعمت (تخریب، ضایع کرده و استفاده نادرست) و تجاوز به حقوق دیگران را ندارد .در مقابل تعالیم دینی نیز اصول و راهکارهای عملی برای بهره¬وری صحیح از محیط زیست را به طور فردی و اجتماعی مشخص می سازد.

 

مقدمه
یکی از چالشهای بسیار جدی در هزاره سوم، توجه به محیط زیست و بررسی مشکلات ناشی از تخریب آن است. انقلاب صنعتی اروپا و ورود تکنولوژی در زندگی انسان، پیامدهایی از قبیل آلوده شده آب دریاها و رودخانه ها، نابود شدن جنگلها و مراتع که منجر به بیابان¬زایی شده، پدید آمدن شکاف در لایه ازن، آلودگی هوا بخصوص در شهرهای بزرگ که زاییده مصرف بی رویه سوخت می باشد و ...را به همراه داشته که موجب شده خسارات جبران ناپذیری به جهان هستی وارد شود.بطوریکه درسطح وضعیت بشر،به گونه ای که الان وجوددارد،برای بقای کل نظام طبیعت ازجمله انسان ،موضوعی مهم تروفوری ترازمسئله محیط زیست نیست .مدتهاست که "انسان مدرن ،که درآغازدرغرب خانه داشت وسپس به تدریج دردیگرقاره هادامن گستراند،به نام ترقی،پیشرفت مادی ،توسعه اقتصادی ودیگرخدایانوآرمانهای دروغین قرن نوزدهم ،به تخریب این سیاره پرداخت .اکنون اومیبیندکه چگونه این روند، نه تنهااورابه لحاظ درونی ومعنوی فروکاسته ،بلکه حتی تنفس همین هوایی رانیز که ادامه زندگی برروی زمین منوط به آن استرابرایش دشوار ساخته است .به بیانی استعاری ،انسان مدرن که برای بدست آوردن زمین ،ازآسمان روی می گرداند،اکنون زمین را هم دقیقابه دلیل نداشتن آسمان ازدست می دهد."(نصر،1378)
به این ترتیب طی چندسال اخیرتوجه به دین درحل این بحران زیست محیطی آغازشده است ودر همین راستا اندیشمندان و محققین مسلمان نیز تلاش خود را بر آن داشته اند تا با تمهید از کتاب آسمانی آخرین فرستاده خداوند و نیز مکتب اسلام گامی در جهت حل این معضل بردارند "چرا که ایشان براین باورند که بهترین نسخه شفا بخش این درد مزمن و ملال آور جهان معاصر را می توان از لابلای آیات قرآن کریم و احادیث گهربار معصومین (ع) استنباط کرد" (شیرازی، 1420ق).
زیرا همانگونه که خدای تعالی در قرآن تصریح نموده، اسلام یک دین کامل و پاسخگو به کلیه نیازهای بشر است:
مَّا فَرَّطْنَا فىِ الْکِتَابِ مِن شىَ‏ْء (انعام، 38).
ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.
و یا در جای دیگر آمده است:
وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَنًا لِّکلُ‏ِّ شىَ‏ْء (نحل، 89).
کتابی به سوی تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزی در آن آمده است.
بر طبق این آیات و روایات، بخوبى مى‏توان استدلال کرد که بیان هر چیزى در قرآن هست؛ ولى با توجه به این مطلب، که قرآن یک کتاب تربیتى و انسان‏سازى است، که براى تکامل فرد و جامعه در همه جنبه‏هاى معنوى و مادى نازل شده است، روشن مى‏شود که منظور از «همه چیز»، تمام امورى است‏که براى هدایت انسان لازم و ضرورى است(مکارم شیرازی ،1379)
پس با مرور کلی بر آیات و احادیث می توان فرامین ارزشمندی را به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط با حفظ محیط زیست و ارزش و جایگاه آن مشاهده کرد، که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
در ابتدا تعاریفی از محیط زیست ارائه می شود:
برنامه ملل متحد برای محیط زیست (PNUE) ، محیط زیست را مأوای کامل انسان تعریف می کند (نوحی، 1373).
محیط زیست از نظر لغوی از دو کلمه تشکیل یافته: یکی "محیط" که یک واژه عربی است ودیگری "زیست" که واژه ای فارسی است (زکی، 1383).
"محیط" به معنای مکان، اوضاع و احوال آمده و آنچه که شخص یا چیزی را احاطه کرده است و منشأ تغییر و تحول است. و به عبارتی به معنای فراگیرند است (معین،جلد 2،الف).
واژه "زیست" به معنای زندگی، حیات و زیستن آمده است (معین، جلد 2،ب).

 

اهمیت و نقش محیط زیست در زندگی انسان
در این باره همین بس که باید یادآور شویم خلقت انسان متشکل از دو بعد جسمانی و روحانی است،که بعد جسمانی او از خاک است، چنانچه در قرآن مجید در آیات متعددی به آن اشاره شده است (آل عمران، 59؛ کهف، 37؛ حج، 5؛ فاطر، 11؛ طه، 55). به عنوان مثال درآیه 67 سوره غافر آمده:
هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثم‏...
اوست پرودگاری که شما را از خاک خلق کرد سپس ...
و یا در سوره روم آیه 20 فرموده است:
وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُم‏ ...
و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید سپس ...
منظور از اینکه خداوند فرموده شما را از خاک خلق کرده این است که خلقت شما افراد بشر بالاخره منتهی به زمین(خاک ) می شود و چون مراتب تکون و پیدایش انسان، چه مرتبه نطفه، چه علقه، چه مضغه و چه مراتب بعد از آن بالاخره از مواد زمین است که پدر و مادر او می خورند و فرزند در صلب پدر و رحم مادر رشد می کند، پس انسان پیدایشش از عناصر زمین (خاک) است(طباطبایی ،المیزان )
ودرآیاتی دیگر(انعام ،2؛اعراف ،12؛مومنون ،12؛سجده ،7؛صافات ،11؛ص،71)اشاره به خلقت انسان از طین (گل )یاصلصال (گل خشک )شده است (حجر،33،28،26والرحمن ،14).که مفسران بر این باورندکه هرسه واژه مکمل یکدیگربوده وتناقضی با هم ندارند.به این معنی که هریک مرحلهای ازمراحل آفرینش راتوصیف می کنند(فخررازی ،1420ق )
و به عبارتی خلقت انسان از خاک یا گل که ترکیبی از آب و خاک (دو عنصر مهم طبیعت) تشکیل شده است. با این وصف تاثیر فراوان و شگرف طبیعت بر روح و جان آدمی قابل توجیه و فهم می گردد و به روشنی می توان دریافت که چرا سبزه زارها، دریاها، آسمان بیکران، آبشارها، کوه ها و سایر مظاهر طبیعت نقشی به سزا در آزامش و طیب خاطر انسانها دارند و از این همه اهمیت پرداختن به محیط زیست و حفظ و نگهداری آن آشکار می گردد.
جالب اینکه انسان پس از مرگ هم به خاک بر گشته و جزئی از آن می شود:
مِنهَْا خَلَقْنَاکُمْ وَ فِیهَا نُعِیدُکُمْ وَ مِنهَْا نخُْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى‏ (طه، 55).
و ما شما را از آن [زمین] آفریدیم و بدان بازمی گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم
این امر نشانگر آن است که خداوندبا علم و حکمت بی انتهای خود به گونه ای جهان و هر چه در آن است را آفریده و سامان بخشیده است که همه چیز حتی انسان (در بعد جسمانی) پس از مرگ دوباره به چرخه طبیعت برمی گردد و زمینه بقای گیاهان ، جانوران و انسانهای دیگر را فرآهم می آورد و همه چیز محاسبه شده و دقیق به طور کامل به زمین بر می گردد. زیرا که نظام طبیعت بر یک تعادل و تعامل همه جانبه استوار است. این بازگشت فرآیند تعامل بعد جسمانی انسان با طبیعت است و بعد روحی (عقلانی) او نیز با استفاده از دستورات و تعالیم الهی بایستی با رعایت اصول صحیح بهره برداری از طبیعت و محیط زیست نسبت به حفظ تعادل و توازن در چرخه محیط زیست دین خود را ادا کند.
بحران زیست محیطی در جهان اسلام همچون سایر جوامع دینی ناشی از کمرنگ شدن تعالیم دینی در عرصه زندگی اجتماعی و رویکرد مادی به زندگی می باشد که از آن جمله می توان عوامل سیاسی، اقتصادی و فن آوری را ذکر کرد که بر تاثیر نگرش الهی به طبیعت سایه افکنده است.
اسلام از دیدن طبیعت به عنوان چیزی جز آثار خدا ابا دارد.لذاهمیشه برخوردباجهان طبیعت برای دانشمندان بزرگ مسلمان ،شاعران،فیلسوفان ،متکلمان وحتی طبیبان مسلمان ،چه دردرون وچه دربیرون بدن ،به همراه احساس مقدسی بوده است .ونیزاسلام هیچگاه زمینه پیدایش انسانی آزادازهرمسئولیت درقبال جهان سوای خدا،درقبال مقدسات ،درقبال خدایی که حقیقت غایی است ودرقبال طبیعت رافراهم نساخته است.دراسلام تصوراصلی ازانسان ،تصورخلیفه خدابودن وتسلیم بودن در برابراراده اوست .از این رو زن ومردمسلمان اگرازواقعیات مذهبی آگاه باشند،همواره ازاین خلافت الهی آگاه خواهندبود(نصر،1378).

 

محیط زیست وطبیعت مسخر انسان
خداوندبادمیدن روحش درکالبدخاکی انسان ،اورااشرف مخلوقات وخلیفةخودبرزمین اعلام میکندوچنین می فرمایدکه زمین وآسمان وتمام پدیده های طبیعی برای انسان آفریده شده تابااستفادهازتواناییهاوخلاقیت هایی که خداونددروجوداونهاده به شیوه مناسب از آنها بهره ببرد:
وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائبَینْ‏ِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الَّیْلَ وَ النهََّار (ابراهیم ،33)
و خورشید و ماه را- که پیوسته روانند- براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخّر شما ساخت‏.
ودرآیه ای دیگرمیخوانیم :
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکمُ مَّا فىِ الْأَرْض‏...(حج،65)
آیا ندیده‏اى که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید...
ونیزدرسوره ملک آیه 15چنین آمده :
هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا...
اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید...
درقرآن ازمسخرکردن ماه ،خورشید،شب وروز،دریاها،نهرها،کوهها،بادوهرچه درآسمانهاوزمین است یادشده است؛بدیهی است که درهمه این مواردمقصوداین است که داین امورطوری آفریده شده اندکه رام انسان وموردبهره برداری انسان هستند(مطهری ،1373)

 

قرآن محیط زیست را حق همگان میداند
پیش ازاین اشاره شدکه طبیعت برای همه انسانهابوجودآمده تاازآن بهره جو یندوبه عبارتی محیط زیست حق همه انسانهادرهرعصرودرهرجایی ازاین جهان است .همانطورکه درسوره الرحمن آمده است :

 

وَ الْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَام ‏(الرحمن ،10)
و این زمین را براى همه خلق (از انس و جن و هر جنبنده‏اى که در آن است) بیافرید.
ثروت های جهان ملک حقیقی خداونداست وخداونداجازه فرموده است که افراد این ثروتهارامطابق مقررات به خود اختصاص دهند(طباطبایی ،المیزان ).
براین اساس ثروتهای طبیعی ومنابعی که خداوندمتعال درکره زمین واطراف آن ذخیره کرده است پیش ازآنکه موردتولیدیامصرف قرارگیرد،دراختیارعموم است واستفاده از آنهاشرایطی داردکه بایستی به آنها توجه شود(حبیبی ،1383)
درسوره قمرآیه 49می خوانیم :
إِنَّا کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَر
همانا ما هر چیزى را به اندازه آفریدیم.
واینکه هرچیزی درنظام طبیعت به اندازه ومقداری که متناسب با چرخه زیستی طبیعت است آفریده شده واستفاده یک سویه وبی رویه ازیک منبع موجب اختلال درچرخه طبیعت می شود.
بنابراین آیات ،زمین ومحیط زیست حق همگانی هست وهمه حق دارندازآن بهره مندشوند،لذابایستی استفاده ازاین حق به گونه ای باشدکه امکان استفاده وبهره برداری ازآن برای نسل آینده ونسل حاضرحفظ شود.
چنانکه می دانیم بهره برداری نادرست ازمنابع زیست محیطی موجب واردشدن خسارات فراوان وجبران ناپذیریمی گردد.به طورمثال :ازبین رفتن پوشش گیاهی خطرسیل رابدنبال دارد،مصرف بی رویه سوخت نسل آینده راباکمبودمنابع سوختی مواجه می کندواستفاده نادرست ازموادشیمیایی وصنعتی موجب آلودگی هواوخاک می شودو...که همه اینها باعث می شودمشکلات ومعضلات فراوانی گریبانگیرفرزندان ما درنسلهای آتی شود،که مطمئناهدف آفرینش ومقصودخداوندازخلقت چنین پیامدی را برنمی تابد.
نکته قابل توجه اینکه هرحقی برای انسان تکلیفی را به دنبال خواهدداشت .به عبارت دیگر،حق وتکلیف دوروی سکه اند.اگراستفاده وبهره برداری ازمحیط زیست برای انسان به رسمیت شناخته شده ،این حق تکلیفی رانیزایجادمی کندوآن این است که انسان وظیفه دارد دراستفاده ازحقوق خودرعایت حقوق دیگران را نیز بنماید.برهمین اساس استفاده ازمحیط زیست بایدبه گونه ای باشدکه به حقوق دیگران دراستفاده از آن خدشهای واردنکند(فیروزی ،1384)
یعنی ازانجام هرعملی که موجب شوددیگرانازداشتن محیطی سالم محروم شوندخودداری نماید.زیرابانگاهی به متون دینی می توان دریافت که وتوجه وتأمین سلامت آن وحرکت درجهت دستیابی به محیط سالم ازحقوق اساسی بشراست ،همانطورکه تخریب محیط زیست دراثرنشناختن حقوق بشراست (جوادی آملی ،1380)
ازرسول اکرم(ص) روایت شده:
لاضررولاضرارفی الاسلام
دراسلام ضرروضرر زدن وجود ندارد. (حرعاملی ،وسائل الشیعه،الف )

 

خداوندمتعال در آیه 56سوره اعراف می فرماید:
وَ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا...
و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید...
گفتنی است یکی ازمصادیق مهم"فساددرزمین"ازبین بردن منابع طبیعی ومواهبی است که خداوندبرای تـأمین نیازهای همه افرادبشردرزمین به ودیعه نهاده است .
ودرجای دیگرچنین فرموده که :
کلُُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ لَا تَطْغَوْاْ فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکمُ‏ْ غَضَبىِ وَ مَن یحَْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبىِ فَقَدْ هَوَى ‏(طه ،81)
از خوراکیهاى پاکیزه‏اى که روزى شما کردیم، بخورید و [لى‏] در آن زیاده‏روى مکنید که خشم من بر شما فرود آید، و هر کس خشم من بر او فرود آید، قطعاً در [ورطه‏] هلاکت افتاده است‏.
نه تنها ازبین بردن مواهب ونعماتی که خداونددراختیارانسانقرارداده نهی شده ،بلکه هرکس این امرمهم رانادیده انگاردباعقوبت الهی روبروخواهدشد:

 

وَ مَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب ‏(بقره ،211)
و هر کس نعمت خدا را- پس از آنکه براى او آمد- [به کفران‏] بدل کند، خدا سخت‏کیفر است.
مقام معظم رهبری(1382)دراین موردمی فرمایند:"هدف متعالی اسلام برخوردارساختن همه نسلهاازنعمتهای الهی وهیجادجامعه ای سالم وبه دورازفاصله طبقاتی ومستعدبرای رشدوشکوفایی است والزامات شرعی برای حفظ تعادل وتوازن دراستفاده ازمواهب طبیعی باپرهیزاززیاده روی وتعبد به عدم اضراربه غیررافراهم آورده است ."

 


بازگشت به آموزه های دینی یکی از عوامل موثر در جلوگیری از تخریب زمین
محققین و متفکرین بر این باورند که یکی از مهمترین عوامل موثر در ایجاد تنش ها و مشکلات فراونی که بشر امروز با آن درگیر است و دور شدن از معنویات و کمرنگ شدن تاثیر دین بر زندگی انسانهاست. یکی از این تنش¬های ایجاد شده در جهان امروز،چالشهای زیست محیطی است بطوریکه اندیشمندان بر آن شدند تا با مدد از آموزه های دینی سعی کنند تغییری در فرهنگ مصرف و نوع مواجهه انسان با محیط زیست پیرامونش ایجاد کنند.
به همین منظور ریچارد بات در سال 1993 در بانک جهانی جامعه ای را تحت عنوان "جامعه آشنا سازی معنوی بانک جهانی" به منظور ارتقای بهسازی فردی و تجدید معنوی کارکنان بانک جهانی تشکیل داد که بسیاری از مباحثات آن به تعامل میان انسانیت و محیط زیست مربوط می شد (سراج الدین و بات، 1379، الف).
وی در سخنرانی خود در سخنرانی در کنفرانسی به همین منظور می گوید " عقاید معنوی و اعتقادات مذهبی در سراسر اعصار و دوره ها بر روی شناخت اتکا میان بشریت و تمامی اشکال زندگی به یکدیگر تاکید داشته اند. پنج ارزش وجود دارد که منجر به این وحدت درک و فهم می شوند: احترام به همه ( گونه های) حیات، تساوی و برابری همه افراد، اهمیت حسن اشتراک، مسئولیت در قبال همه و توجه بدون قید و شرط"(سراج الدین وبات ،1379،ب).
و نیزآر جی بری استاد گروه بیولوژی دانشگاه لندن می گوید: "رفتار ما به ارزشهایی که برای خود، برای جامعه خود، برای آینده و برای طبیعت قائل هستیم بستگی دارد".
ونیز در جایی دیگر می گوید:" من برای کره زمین به این دلیل ارزش قایل هستم و ارج می نهم چون به خدایی اعتقاد دارم که آن را خلق کرد و به بشر (به عنوان خلیفه الله ) اعطا کرد و همچنان آن را پایدار نگاه می دارد؛
من خلیفه خدا هستم" (سراج الدین و بات، 1379،ج)
دکتر تاپفر مدیر اجرایی محیط زیست سازمان ملل نیز در گفت و گو با روزنامه همشهری در نیویورک بیان می دارد" ما می خواهیم در زمینه زیست محیطی با جهان اسلام یک همکاری مناسب و نزدیک داشته باشیم".
وی در ادامه می افزاید:" اعتماد راسخ دارم که ارزشهای معنوی جهان اسلام بستر مناسبی جهت اجرای برنامه های لازم به منظور حفظ آفریده های خدا و تنوع زیست محیطی است" (پور سعید، 1382).
مطالعه دستورالعمل ها و احکام اسلامی این حقیقت را آشکار می سازد که اسلام و آموزه های آن توجه بسیار زیادی به محیط زیست در بهترین معنی آن داشته است. به زبان ساده در صورت محقق شدن دستورات اسلام منابع طبیعی به صورت مناسب مورد بهره برداری قرار گرفته و در اینصورت طبیعت توان جایگزینی این منابع را خواهد داشت و در مورد منابع محدود نیز بهره برداری باید به گونه ای صحیح و منطقی صورت گیرد (حبیبی، 1383).

 

اهمیت و جایگاه گیاهان در قرآن و آموزه های اسلامی
در روزگاری که پیامبر اکرم به بعثت رسیدند جهالت گستره جامعه عرب را فراگرفته بود. بطوریکه اعراب بخاطر اینکه توان تحلیل برخی از ویژگیهای درختان را نداشتند و نمی توانستند به اسباب و علتهای آن ها دست یابند (مثل آتش گرفتن چوب ها و برآمدن شعله های فروزان از آن ها و خانه گزیدن برخی مارها و افعی ها در میان بوته ها و درختان) از این رو آنان برخی از درختان را دارای نیروی شر دانسته، از آن ها می ترسیدند و در نهایت بخاطر در امان بودن از شر آنها درختان را شایسته عبادت می دانستند. به عنوان مثال درباره انجیر بر این باور بودند که روح شردر آن قرار دارد چرا که مارها در آن سکنی می گزیدند و برخی درختان رانیز قرارگاه شیطان می دانستند (حیدری و سلطانی،1381)
قرآن مجید نه اجازه می دهد که بشر طبیعت را به علت عظمت و شگفتی های آن خدای خویش دانسته، مورد پرسش قرار دهد و نه آن که آن را موجودی بی روح بداند. بلکه مظاهر طبیعت را آیه (فصلت، 37) و کلمه خداوند و موجوداتی دارای شعور که تسبیح گوی خداوندند معرفی می کند (صادقی و فراهانی) که منشاء خیر و برکت برای انسان می باشند.
و انسان که مقام خلیفه اللهی به او سپرده شده ، در عین حال که حق دارد از تمام مواهب طبیعت بهره ببرد بایستی نگاهبان و محافظ آن نیز باشد چرا که طبیعت امانتی است از سوی خداوند در دست بشر که باید به نسلهای آینده بسپارد. بلکه علاوه بر محافظت از آن در عمران و آبادانی آن بکوشد:
هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمُ‏ْ فِیهَا ... (هود، 61)
او شما را از زمین پدید آورد و شما را برای آبادانی در آن گمارد ...

 

توصیه قرآن و معصومین در مورد گیاهان بعنوان یکی از مهمترین مظاهر طبیعت
پوششهای گیاهی و درختان از مهمترین منابع طبیعی هستند که نقش اساسی و مهمی در چرخه طبیعت و محیط زیست دارند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- گیاهان یکی از مهمترین منابع غذایی انسانها و سایر موجودات.
2- نقش گیاهان در تامین اکسیژن مورد نیاز در جو
3- جلوگیری از فرسایش خاک در مقابل سیل و ...
4- نقش گیاهان بعنوان دارو و علاج بسیاری بیماریها و ...
به همین سبب احادیث و روایات گهربار بسیاری در این زمینه از معصومین نقل شده که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل شده که ایشان فرمودند:
هر کس درختی بکارد و از آن محافظت کند تا ثمر بدهد، خداوند به اندازه ثمره آن به وی پاداش خواهدداد ( نوری، مستدرک الوسایل،الف).
و یا : هر مسلمانی که درختی بکارد یا کشاورزی کند، در برابر هر مقدار از آن که انسان یا پرنده ویا حیوانی بخورد خداوند پاداشی مثل صدقه به وی خواهد داد (بخاری، 1358 ق).
و نیز در حدیثی دیگر آمده:
اگر عمر جهان پایان یابد و قیامت برسد و یکی از شما نهالی در دست داشته باشد چنانکه بقدر کاشتن آن نهال فرصت باشد، باید فرصت را از دست ندهد و آن را بکارد ( نوری ،مستدرک الوسایل ،ب)
از امام موسی کاظم (ع) چنین روایت شده که: نگاه به گیاهان خرم و سر سبز چشم را جلا می دهد و به روشنی آن می افزاید ... (مجلسی، بحار الانوار،الف؛ ابن شعبه، تحف العقول)
ونیزدرفضیلت درختکاری امام صادق (ع)فرمودند:"مؤمن پس ازمرگ ازشش خصلت سود می برد:فرزندصالحی که برایش آمرزش طلبد،قرآنی که خوانده ،چاه آبی که حفرکرده ،درختی که کاشته و..."(مجلسی ،بحارالانوار،ب)
به عبارتی کاشت درخت درکنارقرائت قرآن وباقیات وصالحات آورده شده تاتوجه مارابه اهمیت مطلب جلب کند.
درحدیث دیگری آمده است :شخصی (حمزه )ازامام کاظم (ع)که مشغول کار کشاورزی ودرختکاری درمزرعه بودند-درحالیکه عرق ازدوپای ایشان می ریخت –درمورداینکه چراایشان اینگونه (باسختی)درزمین کار می کنندسؤال کرد.ایشان فرمودند:آنان که ازمن وپدرم بهتربودنددرزمین کارمی کردند.
سؤال شد:آنان کیستند؟فرمود:پیامبرخدا(ص)،امیرالمؤمنین علی (ع)وهمه پدرانمان بادستان خوددرزمین کار
می کردندواین عمل پیامبران ،رسولان ،جانشینان آنان وبندگان شایسته خداست (کلینی ،کافی وحرعاملی ،وسائل الشیعه ،ب)
تشویق پیامبرورهبران فکری اسلام به درخت کاری ،کشاورزی ،بهسازی کشت ولزوم کاوش وپژوهش درمسائلی ازاین دست تأثیرشگرفی برجامعه اسلامی گذاشت وآثارارزنده ای درپی داشت .این سخنان شوروشوقی در میان مسلمانان برانگیخت و آنان را به پژوهش،تجربه اندوزی و بررسی راه های گسترش کشاورزی، بهسازی کاشت، داشت و برداشت و اصلاح و توسعه انواع درخت وادشت تا آن جا که انقلاب کشاورزی عظیمی در جامعه اسلامی پدید آمد و مسلمانان در پرتو سخنان پیشوایان دینی توانستند دانش ارزنده و سودمندیرا در اختیار جهانیان قرار دهند (واتسون).
رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در سال 1365 در این باره فرمودند: " در تعلیمات دینی ما و در سنت انبیاء و اولیا (ع) درخت کاری، آبیاری و بطور کلی آبادسازی زمین و مزرعه و مرتع و پرورش دام و طیور عبادت محسوب می شود".

 

نتیجه گیری:
1- اسلام به عنوان یک دین پاسخگو به کلیه نیازهای بشری رهنمودهای فراوانی بطور مستقیم و غیر مستقیم در زمینه محیط زیست داده که با استمداد از آنها و نیز با تکیه بر فطرت دین گرای بشر می توان ارتباط مسالمت آمیزی بین انسان و محیط زیست برقرار کرد.
2- یکی از ابعاد وجودی انسان (بعد جسمانی) از خاک است و در نهایت نیز به خاک بر می گردد.
3- طبیعت و محیط زیست رام ومسخر انسان است تا انسان به نحو شایسته از آن بهره برداری نماید.
4- استفاده از محیط زیست یک حق همگانی و عمومی است و شایسته است انسانها در هر زمان بگونه ای از محیط زیست استفاده کنند که: اولا) به حقوق افراد تجاوز نکنند. ثانیا) با بهره برداری نادرست نسلهای آینده را از این موهبت الهی محروم نگردانند.
5- توجه به اینکه انسان خلیفه الله است بر روی زمین و طبیعت امانتی است الهی در دست او و اینکه وی وظیفه دارد سعی خود را در برقراری تعادل و اصلاح عوامل زیست محیطی نموده، مانع بهره برداری ناصحیح از طبیعت و تخریب منابع طبیعی آن گردد.
6- باز گشت به آموزه های دینی و ترویج فرهنگ برگرفته از آنها در راستای حفظ محیط زیست.
7- فرهنگ سازی در زمینه پرداخت به طبیعت و جلوگیری از آلوده کردن محیط زیست و روی آوردن به درختکاری به عنوان یک امر عبادی.
8- در آخر باید گفت اگر بتوانیم دین را از حالت کلیشه ای در اذهان مردم در آورد و آن را به صورت کاربردی در زندگی مردم جاری سازیم، بسیاری از ناهنجاری ها و مشکلات روزمره جای خود را به هنجارها، آرامش، سلامتی و شادابی خواهند داد. به امیدآن روز

 

خداوندا:
درست است که در این جهان مسافریم و همچون کاروانیان، لحظاتی گذرا بر این زمین زیبا، از میان دروازه¬های زندگی و مرگ عبور می کنیم، اما مسئولیت توجه و مراقبت از خلقت، بلکه مسئولیت عمل کردن در مقام مجرای لطف و رحمت الهی برای مخلوقاتی که در سفر زندگی در اطراف ما هستند بر ما مقرر کرده ای.
ما از این رو، بر وضعیت وجودی آنها مؤثریم، همچنان که آنان نیز به نوبه خود در تصدیق نمودن و شهادت دادن به حکمت و جمال تو در محضرت، ما را مدد می رسانند.
ما را یاری کن تا همواره به جنبه معنوی و روحانی نظام خلقت آگاه باشیم و با یاد حقیقتی که در کلامت گفتی، آرام گیریم؛
فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ الله‏...(بقره ،115)
" به هر سو روکنید، چهره او در آنجاست".
در حقیقت همه چیز در خلقت نو به نو تو بازتاب¬ها و تجلیات زیبایی توست که ما به قیمت بیشترین خطر برای روح جاودانه خود، و نیز زندگی این جهانی خویش، آن را آلوده می کنیم.
از این رو ما را از خودمان و از هر آنچه از دیدن حضور تو با زمان می دارد، رهایی ده؛ حضوری که در کوه¬های سربه فلک کشیده و چشمه¬های جوشان متجلی است، در آسمانهای پر ستاره و آوای بی¬پروای پرندگان، در امواج بی¬پایان دریا و در نگاه بی¬گناه نوزادان. (نصر، )
رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّار
در حقیقت تو آسمانها و زمین را عبث نیافریدی و بیهوده خلق نکردی

 

 

 


فهرست منابع
1. قرآن مجید
2. ابن شعبه.تحف العقول .ص 410.به نقل از:حسینی .ع.طبیعت وکشاورزی ازدیدگاه اسلام .1382.مرکزمطالعات وتحقیقات حوزه نمایندگی ولی فقیه درجهادکشاورزی .
3. بخاری .صحیح بخاری .1358ق.داراحیاءالتراث العربی.بیروت .ج3.ص135.
4. پورسعید.ب.پایداری محیط زیست ازدیدگاه اسلام.1382.فرهنگ جهاد .شماره 33و34.
5. جوادی آملی .ع.انتظاربشرازدین .1380.اسراء.قم .ص191.
6. حبیبی .ج.اسلام وتوسعه پایدار.1383.اندیشه صادق .شماره 13و14.
7. حرعاملی (الف).وسائل الشیعه .ج22.ص14 .
8. همان . (ب) .ج12.ص.23
9. حیدری .م.ح وسلطانی .م.ع.طبیعت ووظیفه دینی ما.1381.نشرپونه .
10. خامنه ای.ع.(الف).پیام به اولین همایش حقوق محیط زیست .22/3/1382.روزنامه ایران
11. خامنه ای .ع.(ب).طبیعت ووظیفه دینی ما(سخنرانی ).15/12/1365 .
12. زکی .ن.ح.نگاهی گذرا به نقش اسلام درحمایت ازمحیط زیست .1383.فرهنگ جهاد.شماره 36 .
13. سراج الدین.ا.وبات.ر.(الف).اخلاقیات وارزشهای معنوی درخدمت ارتقایتوسعه پایداربراساس محیط زیست .ترجمه :احمدرضااشرف العقلایی .سازمان حفاظت محیط زیست.ص71 .
14. همان .(ب).ص33 .
15. همان .(ج) .ص85 .
16. شیرازی .م.فقه البیئه.1420ق.مؤسسه الوعی الاسلامی .بیروت .به نقل از:حسینی .ع.1381.بازخوانی کتاب فقه محیط زیست .فرهنگ جهاد.شماره 31 .
17. صادقی .ح.وفراهانی .س.محیط زیست ازمنظردین واقتصاد.اقتصاداسلامی .شماره 10 .
18. طباطبایی .(الف).المیزان.دفترانتشارات اسلامی .ج16.ص294 .
19. همان .(ب).ج4.ص171 .
20. فخررازی .مفاتیح الغیب .1420ق.داراحیاءالتراث العربی .بیروت .ج26.ص409 .
21. فیروزی .م.مبانی حق بهره مندی ازمحیط زیست سالم درقرآن کریم .1384.رواق اندیشه.شماره 42 .
22. کلینی .کافی .ج5.ص76 .
23. مجلسی .م.ب.(الف).بحارالانوار.ج10.ص291 .
24. همان .(ب).ج103.ص64 .
25. مطهری .م.مقدمه ای برجهان بینی اسلامی .1373.صدرا.ج2.ص57 .
26. معین.(الف). فرهنگ معین .ج2.ص1717 .
27. همان .(ب).ج2.ص113 .
28. مکارم شیرازی .ن.ودیگران .تفسیرنمونه .1379.دارالکتب الاسلامیه.ج11.ص261 .
29. نصر.ح.دین وبحران زیست محیطی ،دیدگاههای آیین هندوواسلام .1378.ترجمه :محسن مدیرشانه چی .نقدونظر.شماره 17و18 .
30. نوحی .ح.بوم شناسی وفلسفه توسعه(ترجمه ).مؤسسه فرهنگی کیهان .ص59-58 .به نقل ازصادقی (شماره 17).
31. نوری .(الف ).مستدرک الوسائل .ج13.ح15895.
32. همان .(ب).ج13.ح15894 .
33. واتسون .ام.نوآوری های کشاورزی درقرون اولیه اسلام .مترجمان :فرشته ناصری .عوض کوچکی .انتشارات آستان قدس رضوی .ص182-174 .به نقل از:حسینی .ع.طبیعت وکشاورزی ازدیدگاه اسلام .1382. مرکزمطالعات وتحقیقات حوزه نمایندگی ولی فقیه درجهادکشاورزی .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 14   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جایگاه محیط زیست ازمنظرقرآن وآموزه های دینی